0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

پايين پاي پادشاه 
شهزاده‌اي شبيه ماه
نشسته مثل آينه 
همه شدن غرق نگاه
ببين چي ميشه که يه شب 
فقط با يک گوشه‌ي لب
حجازو ديوونه کنه 
سوار زيباي عرب
وقتي که لبخند مي‌زنه
خديجه زهرا آمنه
مي‌خوان بگن احمد ماست
ليلا مي‌گه عشق منه
ليلا براي پسرش
براي قرص قمرش
شبيه پروانه‌اي بود 
که پر مي‌زد دور و برش
ـ تو پيرهنت حرز مي‌ذارم
بي تو من آروم ندارم
بيرون اگه خواستي بري
فقط با عباس مي‌ذارم
کنار عباس که باشي
يه خورده کمتر تو چشي
براي خلق تو خدا
انگار کشيده نقاشي
والتين» يه آيه از لبات
«واليل» مال گيسوات
سوار اسبت که مي‌شي 
نازل مي‌شه «والعاديات»
دستات که پيمونه ‌مي‌شه
سجاده ميخونه مي‌شه
«سبحان ربي» که مي‌گي
فرشته ديوونه مي‌شه
تو خونه حيدري دارم
شبه پيمبري دارم
الله اکبر! ، روبروم 
علي اکبري دارم
الله اکبر! اومدي
الله اکبر! چه قدي!
الله اکبر! چه دلي!
سرمست ذات احدي
عاشقه تو شاه دینه
پسر ام البنينه
کريم آل هاشمي
بعد از حسن، تو مدينه
رقيه گريون که مي‌شه 
همه مي‌گن بهونه‌شه
بگيد علي اکبر بياد
تا دخترک آروم بشه
شبيه غنچه‌ها مي‌شه
لباش به خنده وا مي‌شه
عليِ اصغر وقتي که
تو آغوشت رها مي‌شه
قبيله بود و يه پسر
که اومد از غيب يه خبر
قبيله يک قافله شد
قافله يعني يه سفر
قافله يعني که نمون
وقتي ندا مي‌ده جنون
يعني عطش تو دل عشق

 

يعني خدا تو دل خون
يعني رجز‌هاي علي
يه واحد عشق عملي
«قالوا بلا» يي ابدي
سَرِ قراري ازلي
«قالوا بلي» بود و بلا
يک کربلا بود و بلا
رند بلاکش مست مست
خون و خدا بود و بلا
شاعر:قاسم صرافان

 

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

عروس زهرا چه زيبا گلى در هستى آورده است
كه عطر و بويش زمان و زمين در مستى آورده است
موسم خوشحالى است، چون على و عالى است
شد حسين باباولى، جان زهرا خالى است
ياعلى اكبرمدد
براى آنكه بگويمت بيايم، مولا ره توشه ده
دگر على جان جواز، طواف قبر شش گوشه ده
من بلا گردون تو، جون من قربون تو
نور چشمون حسين، كى شوم مهمون تو
يا على اكبر مدد
اگر من امشب نگيرم سر از خاك كوى دلبرم
خراب و مست و اسير غلام شه زاده اكبرم
شور و مستى مى‏كنم، حق پرستى مى‏كنم
من ز عشق دلبرم، ترك هستى مى‏كنم
ياعلى اكبرمدد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  8:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها