0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

هم نام علي چهره و سيما چو پيمبر
مولا علي اكبر ـ مولا علي اكبر
علي اكبر مدد ـ علي اكبر (2)
اي آهوي زيبا
اي سروِ دل آرا
يك دم نظر كن
بر ديده‌ي ليلا
قد تو شده مرحمِ اين سينه‌ي بابا (2)
علي اكبر مدد ـ علي اكبر (2)
اي زاده‌ي حيدر
اي ياسِ معطر
در جمع جوانان
باشي ز همه سر
گلچهره‌ي زيباي تو زيبا ز پيمبر (2)
علي اكبر مدد ـ علي اكبر (2)
همچو پروانه شدي گِردِ بابايت
عرش و فردوس خدا گشته‌ مأوايت
من فداي گل روي و قد رعنايت
تو شبيه نبي و تشنه‌ي سيمايت
علي اكبر مدد ـ علي اكبر (2)
چشم مخمور مرا به رخت وا كن
قلب محزون مرا تو شكوفا كن
به نگاهي گلِ ليلا دمي غوغا كن
من عاشق شده را مستِ تمنا كن
علي اكبر مدد ـ علي اكبر (2)

شاعر : حسن فطرس

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

من که گرد و غبار بوده ام
کوچه گرد ستاره ها شده ام
امشب از لطف چشمهای شما
مومنی پاک و با خدا شده ام
تا سحر پای نافله ماندم
در نمازم چه بی ریا شده ام
من که اینجا غریبه ای بودم
با حریم دل آشنا شده ام
آسمانها، تمامی ذرات
می فرستند بر شما صلوات
بار دیگر قیامتی بر پاست
دل اهل حرم پر از غوغاست
از فراسوی عرش آمده است
علی دوم همین دنیاست
شب عاشق شدن شب مجنون
شب شادی حضرت لیلاست
همگی از جمال او دیدند
جلوه های محمدی پیداست
پدرش چشم بر نمی دارد
ازدو چشمی که واقعا زیباست
رد پیشانیش شبیه شهاب
قلب او هم به وسعت دریاست
می درخشد ستاره و مهتاب
چون که حالا پدر شده ارباب
مداح:حاج محمد طاهری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

باده در جام دلم سرریز شد
سینه از عشق خدا لبریز شد
فصل اندوه و غم و غصه گذشت
لحظه هامان  بس طرب انگیز شد
عرش حق آئینه بندان،فرش نیز
کو به کو روشن ،چراغ آویز شد
جرعه ای از باده ساقی بنوش
دیگ رحمت آمده امشب به جوش
سینه و طور تجلا عجبا
ذره و وصف ز بیضا عجبا
قطره و وصل به دریا نه عجب
نم و توصیف ز دریا عجبا
تا که دیدند رخ چون نبی اش
همه گفتند خدایا عجبا
یوسف کنعان دل آمد خدا
مهر بی پایان دل امد خدا
می زنم امشب ز مینای دگر
تا کشم تصویر زیبای دگر
آمده حسن خدای لم یزل
چون پیمبر یا که مولای دگر
سر زده موسی ز طور دیگری
آمده امشب مسیحای دگر
نام زیبایش چو نام حیدر است
او علی سر تا به پا پیغمبر است
خانه خون خدا غوغا شده
گوئیا که محشری برپا شده
ام لیلا زاداه لیلا،هر طرف
صحبت از لیلای این لیلا شده
این طرف مسرور گردیده علی
شادمان در آن طرف زهرا شده
کوری چشم حسودان شد پدر
چون خدا بر او عطا کرده پسر
مادر گیتی نزاید چون تویی
سروری را می سزاید چون تویی
ناتوان باشد بشر در مدحتان
حق تعالی می ستاید چون تویی
آفتاب از شرم رویت در حجاب
رفته و بالا نیاید چون تویی
ای قیامت آن قد و بالای تو
کار ما بسته به یک امضای تو
یک نظر بنشین جمالش را ببین
می برد دل از امیرالمومنین
برق لبخندش گرفته شهر را
روشن از نورش یسارست ویمین
نجل زیبای ولایت را ثمر
حلقه سبز امامت را نگین
خالق اکبر که اکبر داده است
هدیه بر حیدر پیمبر داده است
ای طواف من به گرد روی تو
طاق محرابم خم ابروی تو
تو مطهر زاده ای مولای من
عالمی گردیده مست بوی تو
باب حاجات همه بر من نگر
آمدم با قلب پرخون سوی تو
لحظه ای گیسوی خود را تاب ده
قطره ای ما را شراب ناب ده

شاعر : میلاد یعقوبی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

این خانواده یوسفان بی بدیلند
هر یک برای خویش خورشیدی جمیلند
جاری ترین رودند در رگهای دنیا
بهتر بگویم صد هزاران رود  نیلند
فرقی ندارد سنشان کم یا زیاد است
کم سن و سالش عمر صد نوح و خلیلند
بر هر نخ موی علی های قبیله
صدها فرشته با وضو هر شب دخیلند
بی پرده گویم کمترین هاشان مسیحند
در معرفت استاد درس جبرئیلند
در این میان یک تن شبیه مصطفی بود
او هم علی خانه ی ارباب ما بود

امشب زمین را عرش اعلی کردی اکبر
با مقدمت یکباره غوغا کردی اکبر
لبخند تو در سینه ها قند آب کرده
با خنده لب ها را ز هم وا کردی اکبر
از بس که مثل مصطفی جذاب هستی
در هر دلی خود را عجب جا کردی اکبر
وقتی که چشم خویش را از هم گشودی
اول تو سقا را تماشا کردی اکبر
تو آمدی و پادشاه کربلا را
با مقدمت امروز بابا کردی اکبر
زیباترین نام جهان را بر تو بگذاشت
بعد از تو این دنیا دوباره یک علی داشت

امشب همه بر پای تو سر میگذارند
در باطنت خُلق پیمبر می گذارند
امشب به یمن مقدم پاک تو آقا
در سفره ی عشاق کوثر می گذارند
از بس که تو والا مقامی و بزرگی
بر نام تو پسوند اکبر می گذارند
بر کاسه ی اسپند خورشیدی عمه
اسپند نه ! هر لحظه اختر می گذارند
وقتی در آغوش اباالفضلی، ملائک
بر پایتان از شوق شهپر می گذارند
بعد از تو آقا بر صف زیبا جمالان
بیچاره یوسف را در آخر می گذارند
ای شاهزاده شاه را بی تاب کردی
خورشید را هم از خجالت آب کردی

با دیدنت خون خدا لبخند میزد
هر لحظه بوسه بر رخ فرزند میزد
وقتی که جبرائیل لبهای تو را دید
با شهد لبهای تو زین پس قند می زد
تا ریشه هایت را در عالم دید ارباب
این ریشه ها را با علی پیوند میزد
می خواست تا پیروز میدان باشد عباس
نام تو را در صفحه ی سربند می زد
وقتی که خاک زیر پایت را زمین دید
قید تمام عرش را –سوگند- می زد
خورشید از دامان لیلا سرزد امروز
پیغمبر و حیدر به دنیا آمد امروز

آئینه ی پیغمبر اکرم تو هستی
هر کس نداند، من که میدانم تو هستی
ساقی کوثر حضرت مولاست اما
از روز اول ساقی زمزم تو هستی
هم حیدر کراری و هم مصطفایی
با این وجود عشق همه عالم تو هستی
شمشیر پیغمبر علی، روحش حسین است
در دست او انگشتر خاتم تو هستی
عباس در کرببلا نقش علی داشت
در این میان مولای عیسی دم تو هستی
خیمه حسین و دست عباسش ستون است
بالای این خیمه یقین پرچم تو هستی
تو آمدی تا عشق در عالم بریزی
کرببلا را با دمت برهم بریزی

رفتی و زینب بعد تو چشمان تر داشت
دستی به پیشانی و دستی بر کمر داشت
داغ تو سنگین بود که ارباب افتاد
زخم عمیقی از غمت روی جگر داشت
رفتی و گفتی من علی عشق حسینم
این بردن نام علی خیلی خطر داشت
میخواست با مرگ تو مولا هم بمیرد
وابستگیت را به بابایت خبر داشت
فهمید که نامت علی ابن الحسین است
سنگین ترین تیری که آورده ست برداشت
رفتی و بابای تو خیلی غصه میخورد
عمه نمی آمد، یقین پیش تو می مرد

شاعر : مهدی نظری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

امشب ـ مست و خرابم ـ از می ناب ـ ساقی کوثر
بر لب ـ تو آسـمـونـا ـ ذکر ملائک ـ یا علی اکبر
اومده دنیا           شبه پیمبر
هستی مولا         ثانی حیدر
میگه زیرلب  حضرت ارباب
چقدرماهی        یاعلی اکبر
بر شمس جمال پسر ثار الله
لا حــول ولا قــوة الا بالله
امشبـآرومخوابیدهـتویآغوشـعمواباالفضل
مولا ـ میگه عـزیـزم ـ یه بار برا من ـ بگو ابالفضل
دل من غرقِ شوره و احساس
آسمون پر از    عطر گل یاس
توی گوش شه        زاده لیلا
می گه لالایی  حضرت عباس
بریکه یل بی مثل آل الله
لا حــول ولا قوة الا بالله
اومد ـ اون که کلیدِ ـ فقل دل من ـ دست غلامش
اونکه ـ باشورومستی ـ سندزدم این ـ دل روبنامش
قدرت حیدر       تو بازوهاشه
جاپای زینب      رو زانوهاشه
مست لبخندش    ماه و ستاره
بارش ابرا            به ابروهاشه
بر نوگل بستان اباعبدالله
 لا حول ولا قوة الا بالله

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

علی علی اکبر مولا علی اکبر
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی اکبر مولا علی اکبر
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
کارم از مستی گذشته
کف میخونه می خوابم
دیگه جایی راهم نمیدند
تا چشمام غرق شرباند
علی علی اکبر مولا علی اکبر
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی اکبر مولا علی اکبر
این دل بی تاب
از خونه ی ارباب
برای چشمام خبر میاره
تا سحر امشب
از لب های زینب
به روی نوزاد
بوسه می باره
این علیه یا محمد
که تو سجاده نشسته
هر کی چهره اش را می بینه
صلوات را می فرسته
علی علی اکبر مولا علی اکبر
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی اکبر مولا علی اکبر
پر عشقه علی اکبر
پر شوره
همه جا صحبت نوره
یه مسافر
یه جوونه
یه گل غنچه توی آیینه در حال ظهوره
توی شیدایی عالم
میگه لبهای فرشته
قربون اون که رو بالم
اسم اکبر را نوشته
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی اکبر 
توی خیالم
شش گوشه ی عالم
مثل بهشته با شوق زیارت
تا که بمیرم
از اینجا نمی رم
می می خورم باز
تا فیض شهادت
رد شده از آسمون ها
سینه سرخ های تب تو
جوون هایی که رسیدن
به رکاب مرکب تو
علی علی اکبر ...
مثل موجه
تو دل من
به هوای
ساحل من
یه امیده
مثل کشتی نجاتی که رسیده
دیگه در مقابل من
مثل یک پل که دل ها را می رسونه
جایی که ملک حبیبه
همه جا پر از پگاه عطر سیبه
علی علی اکبر 
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی اکبر ...
یکی بهم گفت
این حال خرابت
عاقبتی جز
رسوایی نداره
کار میده دستت
این چشم های مستت
شراب و مستی
اندازه داره
اما کاشکی که می دونست
رسوا بودن آرزومه
آبرو دار ها می دونند
که گدایی آبرومه
ای بهاره علی اکبر
خلوت دل شقایق
ای بهای
رفتن عمر دقایق
ای زمینه ی طلوع صبح صادق
ای تو شور سرخیه سینه ی عاشق
مثل چشمه
شده چشمات
چشمه ای که از دلش باده می جوشه
بوی مستی میده ارباب
میکده بازه باز وقت نمازه
کیه که نمازعشق را نخونده
اینقده مستم از شدت مستی
اسم خودم هم یادم نمونده
علی علی علی اکبر علی علی اکبر 
ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی 
نور تویی
شور تویی
طور تویی
دلبر مسطور تویی
آب تویی
گوهر نایاب تویی
ناب تویی
منبر و محراب تویی
مهتاب زاده ای نه تو خودت مهتابی
ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی 
جود تویی
کرم تویی
مهر تویی
حرم تویی
شوق تویی
ذوق تویی
ابر تویی
باد تویی
سیب تویی
یاس تویی
معدن احساس تویی
همره عباس تویی
طوفان زاده ای نه تو خودت طوفانی 
ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی 
علی علی علی اکبر علی علی اکبر 
عشق تویی
مست تویی
یار تویی
دلبر و دلدار تویی
آنکه به صد شور و هوای تو گرفته است منم
روح تویی
زهرا زاده ای نه تو خودت زهرایی
لیلا زاده ای نه تو خودت لیلایی 
ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی 
وفا تویی
صفا تویی
مکه تو و منا تویی
طاها زاده ای نه تو خودت طاهایی
صلح تویی
جنگ تویی
تیغ تویی
نیزه تویی
سپر تویی
رزم تویی
ماه تویی
راه تویی
از دل آگاه تویی
معدن ایثار تویی
باده ی سرشار تویی
نبی تویی
علی تویی
فاطمه و حسن تویی
آخر عشق من تویی
احمد مختار تویی
حیدر کرار تویی
کرار زاده ای نه تو خودت کراری 
ارباب زاده ای نه تو خودت اربابی 
علی علی علی اکبر علی علی اکبر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)


صلي الله عليك ـ يا علي بن الحسين(3)
صداي دلبر اومده
گلِ معطر اومده
حاصل ليلا و حسين
علي اكبر اومده
اومده اون دلداري كه
شاه تمومِ جوناست
خيلي كرم داره علي
مهربونِ مهربوناست
نازِ نگاش خوندنيه
برقِ چشاش گفتنيه
تو بغل باباش حسين
تبسماش ديدنيه
خيلي حسين دوستش داره
برا عليش بي‌قراره
داره ز چشمانِ حسين
بارونِ گريه مي‌باره
* * *
يادش مي‌آد تو كربلا
دشمنا شادي مي‌كنند
زينب و جمع بچه‌هاش
يكسره زاري مي‌كنند
مي‌گن علي اكبر عشق
مي‌خواي بري فدا بشي
اي همه‌ي عشقِ حسين
زودِ از اون جدا بشي
* * *
هر كي شفا مي‌خواد بايد
در خوونش رو بياره
چون كه از اين شاهِ جون
جود و سخاوت مي‌باره
به سينه‌ها صفا مي‌ده
جواز كربلا مي‌ده
با دستاي نوجونش
خيلي‌ها رو شفا مي‌ده

 

شاعر : حسن فطرس

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

دریاترین به دامن صحرا رسیده است
 ره واکنید، کعبه ی دل ها رسیده است
 یوسف بریده سر، سر بازار آمده
 پابوسی اش خلیل و مسیحا رسیده است
 نور نبی و نور علی، نور فاطمه
 نور خدا ز عالم بالا رسیده است
 با خلق و خوی و منطق پیغمبرانه اش
 احمدترین به صفحۀ دنیا رسیده است
 نور رخش قمر، قمر روی او منیر
 زیباترین به دامن لیلا رسیده است
 آمد ز روی حیدر و احمد تجسمی
 دل برده از حسین و حسن با تبسمی
 دست خدا کشیده عجب حیدری دگر
 یا همچو فاطمه گل نیلوفری دگر
 تا نور صورتش به جهان گشته منجلی
 بر پاشده به ارض و سما محشری دگر
 آیات حق تجلی دیگر نموده است
 "اقرا" نخوانده آمده پیغمبری دگر
 صدیقه منظر است و به رخ نور فاطمه
 جاری شده به جان جهان کوثری دگر
 پیدا شده به عالم هستی به لطف حق
 در گلشن علی گل زیباتری دگر
 پابوس خاک او همه هفت آسمان شده
 دل های ما ز نام نکویش جوان شده  
 کار دو عالم است به راهش فدا شدن
 در پشت درب خانه ی لطفش گدا شدن
 با یک نظر حسین شده عاشق علی
 آری که کار اوست فقط دلربا شدن
 آری فقط مقام علی اکبر است و بس
 یک جا مدینه و نجف و کربلا شدن
 در بین مردمان جهان بین خاص و عام
 غیری نبود درخور پایین پا شدن
 در کربلا تجلی داغ مدینه شد
 با پهلوی شکسته چو خیرالنسا شدن
 در کربلا ز کینه ی آن دشمان دون
 شد قامت رشید علی غرق خاک و خون
شاعر:ناصر شهریاری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 يه حس عاشقونه داره          ته دل من مي خونه     امشب شب جنونه
يه حس عاشقونه داره           منو به تو مي رسونه    دارم مي شم ديوونه
بازم هواي عشقه   قلبم براي عشقه
عالم همه مي دونن  آقام خداي عشقه
امشب با تو خدائي مي شم     مرغ صحن و سرايي مي شم
حتما كرببلائي مي شم
يا مولا  يا مولا يا علي اكبريا علي اكبر
دلم رو دست دريا بده      عشق مني عشق دلها      عشق علي و زهرا
به عشق بي بي زهرا بده    برات زيارت ما        باشم حرم آقا
ذكر دل مسيحا        شور دلاي شيدا
هستم هميشه مجنون   وقتي هستي تو ليلا
پاي عشق شما مي ميرم       توي كرببلا مي ميرم
پاي ايون طلا مي ميرم
يا مولا  يا مولا يا علي اكبريا علي اكبر
میبینیم باز ستاره داره     مي باره حرم دوباره    به به چه حالي داره
دلي كه بي قراري داره     من و سر شوق مي ياره            اين دل خونه ياره
اين دل حرمتونه     اين از كرمتونه
شكر خدا كه قلبم زير علمتونه
بازمی خوردم و نيت كردم    شيش گوشه رو زيارت كردم
امشب عرض ارادت كردم

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ساقی بیا كه مشكلم آسان نمی شود
جامی بریز باده كه پنهان نمی شود
طوفانیم، رسیده ام از خم سبو كشم
با این یكی دو جام كه طوفان نمی شود
ما را خدا برای حسین آفریده است
این بندگی حواله ی سلطان نمی شود
ما از ازل خراب سبوییم و غیر ما
مستی حریف این مِیِ جوشان نمی شود
ما عاشقیم، عاشق ارباب زاده ایم
این عاشقی نصیب سلیمان نمی شود
ساقی بیا و این دل دلداده را ببین
جامی بریز و حضرت شه زاده را ببین 
بالا بلند! سایۀ طوبی کجا و تو!
 ای آبشار! پهنۀ دریا کجا و تو
با یک نگاه زنده کنی کائنات را
تا سر دهند شور مسیحا کجا و تو‍!
وقتی قدم به خاک نهادی بهشت گفت:
 ای قبلۀ عیان شده! دنیا کجا و تو!
سیلاب می کند نظرت رشته کوه را
ثابت کند که معجز موسی کجا و تو
چون تو به اوج، جاذبه پیدا نمی شود
هر یوسفی که یوسف لیلا نمی شود 
از راه آمدی كه ز دل دلبری كنی
ما سر فدا كنیم و تو هم سروری كنی
نامت بلند باد! كه این جا دلی نماند 
زلفت دراز باد! كه غارت گری كنی
ای از همه شبیه ترین بر رسول عشق
 باید به آل فاطمه پیغمبری كنی
ای اولین علی، علی دوم حسین!
باید از این به بعد علی پروری كنی
ای جلوه ات شبیه ابالفضل بی بدیل
باید میان معركه ها حیدری كنی
پیغمبر دوباره ایل و تبار عشق
ای صاحب همیشگی ذوالفقار عشق
وقتی میان معركه تكبیر می كِشی
یك دشت را به پنجه ی تسخیر می كشی
چشم تو كافی است برای تمام خلق
وای از دمی كه قبضه ی شمشیر می كشی
زَهره كه هیچ، هر رجزت سینه می درد
وقتی كه نعره های نفس گیر می كشی
عقاب های آسمان همه مبهوت مركبت
می تازی و زبانه به زنجیر می كشی
ای سبط مرتضی تو علی را به كارزار
با ضربه های خویش به تصویر می كشی
زیبا ترین تجسم خون خدا تویی
سر تا به پا تمامی كرب و بلا تویی
راه خدا به سمت تو و آسمان توست
حتی حسین چشم به راه اذان توست
همسایه ی همیشه ی معراج اهل بیت
جای پیامبران همه در آستان توست
شیواترین مكبّر محراب مرتضی 
نهج البلاغه تا به ابد خطبه خوان توست
ابرو كمان حضرت ارباب تا ابد
خورشید كوچه گرد به طاق كمان توست
باب الحوائجیِ تو مثل عموی توست
عباس مست جاذبه ی بی امان توست
بند دل حسینی و آرام زینبی
تو روضه ی نگفته ی هر شام زینبی
مداح:مهدی میرداماد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

تاج سري و هر نفس ما ارادت است
آقا تويي و غير تو اي شاه رعيت است
روز من هميشه جوان در كنار توست
شوق شماست اين دل اگر با طراوت است
وقتي اذان مأذنه الله اكبر است
يعني دعاي همره تو استجابت است
وقتي كه آمدي همه گفتند احمد است
كار امام نيت و فعلش عبادت است
بايد هميشه بر قد و بالات خيره بود
در خَلق و خُلق بين تو و او شباهت است
رعناترين سُلاله ي زهرا تويي علي
بالا بلند خانه ي ليلا تويي علي
يك عده در هوايِ تو مثل پري شدند
مثل فرشته هاي خدا دلبري شدند
يك عده نيز با تو نشستند روز و شب
تا اين كه با مرام تو پيغمبري شدند
يك عده خاك پاي حسينيه ها شدند
يك عده از قبيله ي ما منبري شدند
يك قطره از فضائل تو جلوه كرد و بس
پايين پاي يار علي اكبري شدند
آن عده يوسفي كه تورا ديده اند هم
ابروي چشم هاي تورا مشتري شدند
يك عده نيز تيغ و سپر را فروختند
يا جان سپرده اند و يا بستري شدند
يك عده گريه گريه به پاي تو سوختند
آنگاه در مصيبت تو مادري شدند
 خورشيد دلرباي بني هاشمي علي
پيغمبري ، حراي بني هاشمي علي
 بالاي ابروان تو گنبد درست شد
پايين چشمهاي تو معبد درست شد
بعد از نبي مدينه به بيراهه سر گذاشت
در باطن حسين محمد درست شد
تعبير شد نبي و انا من حسين او
تو آمدي و مبدأ و مقصد درست شد
هرجا كه پا گذاشته اي روي اين زمين
يك آسمان بهشت مخلّد درست شد
مضمون چشمهاي تو شاعر شدند و بعد
چندين هزار بيتِ زبانزد درست شد
يك بيت آن نوشته كه ليلاترين تويي
بيتي نوشته عشق، در اين حد درست شد
بيتي نوشته عشقْ فقط عشق حيدر است
بيتي نوشته عشق ِحسين عشق اكبر است
بايد به شهر عشق شما دربه در شدن
تا كربلا پريدن و بال سفر شدن
در هشتمين شب غم عظماي اهلبيت
بايد ز داغ روضه ي تو خون جگر شدن
پايين پاي قله نشستي كه آسمان
معني كند حقيقت خاك پدر شدن
سخت است از براي دل پيرمرد قوم
مرهم براي زخم وجود پسر شدن
برخيز اي عصا دم پيري اين حسين
دل بسته آسمان به تو و بر سپر شدن
از يك شمرد زخم تنت تا هزار رفت
جان از تن قبيله ي آيينه دار رفت

 

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 ولادت پسر اربابــمـــون عليه              
امامتش به كنار علي همون عليه
هيبت طه علي اكبر      
صولت مولا علي اكبر        
عصمت زهرا علي اكبر      
نور دل ليلا علي اكبر
ولادت امير نســل جوون عليه              
امامتش به كنار علي همون عليه
الله  اكبر به علي اكبر
اي صنــم خوش قد و بالا                  
يوسف زيباي زهرا علي اكبر ليلا
 علي اكبر             به چشات الله اكبر                  
به نگات الله اكبر             به صدات الله اكبر
مؤذني كه صداش دل ازحسين مي بره          
به حيـرتــم كـــه علي فرشته يا بشره
صفاي دلها              علي اكبر                  
جوون رعنا          علي اكبر      
ليلي ليلا               علي اكبر                       
امير جوونا                علي اكبر      
الله  اكبر به علي اكبر
نشسته خيل ملك به زير دست علي     
عصاي دست حسين به روي دست علي
جلوه مهتاب             علي اكبر               
زينت محراب       علي اكبر      
جام مي ناب                 علي اكبر               
تاروپود ارباب               علي اكبر      
اي همه اميد بابا         جوون رشيد بابا        
خنده تو عيد بابا
علي اكبر به صفات الله اكبر   به وفات الله اكبر    
به بابات الله اكبر
الله اكبر به علي اكبر
علي اكبر به وضوت الله اكبر    خال روت الله اكبر    
به عموت الله اكبر
الله اكبر به علي اكبر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

می‌ایستم امروز خدا را به تماشا
ای محو شکوه تو خداوند سراپا
ای جان جوان مرد به دامان تو دستم
من نیز جوانم، ولی افتاده ام از پا
آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را
ای عشق مینداز از امروز به فردا
آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق
یعنی که مکن با دل من هیچ مدارا
با آمدنت قاعده ی عشق به هم خورد
لیلای تو مجنون شد و مجنون تو لیلا
تا چشم گشودی به جهان ساقی ما گفت
"المنته لله که در میکده شد وا"
ابروی تو پیوسته به هم خوف و رجا را
چشمان تو کانون تولا و تبرا
ای منطق رفتار تو چون خلق محمد(ص
معراج برای تو مهیاست، بفرما!
این پرده ای از شور عراقی و حجازی است
پیراهن تو چنگ و جهان دست زلیخا
لب تشنه ی لب های تو لب های شراب است
لب وا کن و انگور بخواه از لب بابا
دل مانده که لب های تو انگور بهشتی است
یا شیرخدا روی لبت کاشته خرما
عالم همه مبهوت تماشای حسین است
هر چند حسین است تو را محو تماشا
"چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان"
شد گوشه ی شش گوشه برای تو مهیا
از گوشه ی شش گوشه دلم با تو سفر کرد
ناگاه درآورد سر از گنبد خضرا
مجنون علی شد همه ی شهر ولی من
مجنون علی اکبر لیلام به مولا

شاعر : سید حمید رضا برقعی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 سرودن از لب تو با انارها
و راوی شکفتنت بهارها
به پاک بودن تو غبطه میخورند
زلالی تمام چشمه سارها
برای کشتن آمدی و گیسویت
تنیده حلقه،حلقه،حلقه دارها
یکی دوتا که نیست زلف مشکیت
نشسته روی دوشت آبشارها
برای من که نه،همیشه گفته ام
خوشا به حال باتو هم جوارها
خوشا به حال عاشق و نداریش
خوشا به حال هر که دوست داریش
کسی به جز تو نانمان نمیدهد
زمین نمیدهد،زمان نمیدهد
بدون مهربانی تو هیچ کس
پر مرا به آسمان نمیدهد
هنوز هیچ سائلی ندیده ام
که خانه تورا نشان نمیدهد
دلی که با محبت شما تپید
به هرکسی رسید جان نمیدهد
درخشش تورا هر آنکسی که دید
به آفتاب کهکشان نمیدهد
کدام رشته کوه مدعی شده
علی،علی مرا تکان نمیدهد
تو از تبار بهترین قبیله ای
تو دومین علی این قبیله ای
نگاه اهل خانه بر دهان توست
که بهترین کلام ها ازآن توست
چه خوب حرف های خوب میزنی
شنیدنی ترین بیان،بیان توست
تو آمدی و بعد از این حسین هم
در انتظار چرخش زبان توست
قرار شد هرآنچه خواهی آن شود
و آن او همان شود که آن توست
به نوکری مرا هم انتخاب کن
نه حرف من که حرف نوکران توست
برای تو قبول کن که سخت نیست
و هرچه خواهش است در توان توست
لبت همین که میل تاک می‌کند
ستون خانه سینه چاک می‌کند
مگر نه پادشاه و شاهزاده‌ای
چه زندگی پاک و صاف و ساده‌ای
نباید از گدا به راحتی گذشت
خودت به ما همیشه یاد داده‌ای
محصل سه تا امام بوده‌ای
پیمبری ترین امامزاده‌ای
سوار مرکبی و خیره ات شده است
نگاه در شگفت هر پیاده‌ای
پدر دلش به زیر گام های توست
برو هنوز هم که ایستاده‌ای
برو که با شهامت و جوانی ات
نشان دهی چقدر با اراده‌ای
برو بجنگ مثل شیر مثل مرد
برو بهانه ای بجوی و بازگرد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 شقايق روئيده   توي عرش پيچيده   نواي لااله الاالله
يقين و توحيدش    رخ چون خورشيدش    نمي زنه مو با رسول الله
شب غمها سحر گشته   كه اربابم پدر كشته
صداي تكبيرش   شكوه تصويرش    زده طاق نصرت رو دلامون
شده دنيا گلشن   چشاي ما روشن       رسيده برات كربلامون
خداي بخشش و بذله  كه همرزم اباالفضله
اميد خيمه هاست   يل كرببلاست  كه از شورشهادت بي تابه
شجاعت تا كجا      سعادت تا كجا كه جاش پايين پاي ارباب
دلم تو سينه مي جوشه      پريده سمت شش گوشه
چه مهتابي دارم      چه اربابي دارم    خدائيش حسين نعم الاميره
هميشه تو سينه          دعاي ما اينه       خدا حسينُ از ما نگيره
به عالم سروري دارم     مدال نوكري دارم
مداح:حاج مهدی سلحشور

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  7:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها