0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اومده شهزاده و عالمی بیچارشن
آسمونیا محرم کعبه ی گهوارشن
همه هستیه دله (بی تابه) 2
برای آسمونا (مهتابه) 2
حق داره که به خودش (مینازه) 2
هر چی باشه پسر اربابه
صاحبه این همه نوکره * رسول الله یا علی اکبره
شهزاده4 یا علی اکبر3
*****
محو آقا زاده ای که نوه ی کوثره
ظاهرش اگه احمده، باطنشم حیدره
زیر پای تو دلم (افتاده)2
با صدای تو شدم (دلداده)2
نماز عشقی که من (می خونم)2
اذونش رو تو میدی شهزاده
دلبره اول و آخره * رسول الله یا علی اکبره
شهزاده4 یا علی اکبر3
*****
دست گداییم شده دخیل پایین پا
دوباره شب تولد باید برم کربلا
راه میافته دلی که (مدهوشه)2
میگه در حالیکه مٍی، (می نوشه)2
علی اکبر منو (دریاب ایکه)2
صاحب صحنی توی شیش گوشه
چون عموش قامتش محشره * رسول الله یا علی اکبره
شهزاده4 یا علی اکبر3
*****

شاعر : محمد حسین مهدی پناه

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

از عربده ام پر شده میخانه ام امشب
بد مستم و بر گردن پیمانه ام امشب
سودا زده ی طره ی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
امشب همه دیوانه ی دیدار حسینیم
همسایه ی دیوار به دیوار حسینیم
از بس که گدا آمده جا قیمت زر شد
آییینه گذارید که هنگام نظر شد
حق داشته جبریل که پروانه اگر شد
فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد
رو کرده علی جلوه آییینه ی خود را
جا دارد اگر کعبه درد سینه خود را
ای عشق طپش های دل شعله ور از تو
ای شوق که آتش زدن این جگر از تو
ای اوج پریدن ز تو  و بال و پر از تو
سر پای تو انداختن از من خبر از تو
در خانه ی عشقیم توکلت علی الله
دیوانه ی عشقیم توکلت علی الله
ای نور ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی
ای قبله ی هر کوچه و برزن به که رفتی
ای سبزترین وقت شکفتن به که رفتی
ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی
تا دید تو را گفت علی سر تر از این نیست
آنوقت نوشتند که پیغمبرتر از این نیست
لیلا شده مجنون شده ی نام و نشانش
لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش
خون می دود امشب به تمام شریانش
بند آمده هر کس که تو را دید زبانش
خورشید همین جذبه ی مهتاب ندارد
مانند تو در خانه اش ارباب ندارد

شاعر : حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

بخت بلند با دل ارباب یار شد
با نام نامی تو زمستان بهار شد
تو آمدی طلا زر هجده عیار شد
دلها برای آمدنت نونوار شد
روز جوان به یمن شما برقرار شد
هستی به ناخدا پسر ناخدا!شبیه
خلقا و منطقا به رسول خدا شبیه
خلقت جدا شبیه،مرامت جدا شبیه
نور نگاه توست به نور الهدی شبیه
نام پیامبر به علی ماندگار شد
از بوی موی تو شده مولی  الکریم مست
نیمی به هوش تا تو بیایی و نیم مست
مستی رسید از تو به عالم شدیم مست
با نام و یاد توست اگر می کنیم مست
مستی رسید از تو به عالم خمار شد
شیرش حلال آن که به تو ان یکاد داد
عمرش بلند آن که به تو رزم یاد داد
نامت امید گندم ری را به باد داد
درس بدی به لشگر ابن زیاد داد
دشمن به ضرب حیدریت تار و مار شد
ای از همه به جدت بزرگت شبیه تر
گل خنده هات از همه لبها ملیح تر
اشفع لناست چشمم و با یا وجیه تر
از گریه ام شده است تمام ضریح تر
قلبم خزان و چشم من ابر بهار شد
وقت است تا برای پدر دلبری کنی
دنیاش را به مقدم خود محشری کنی
باید برای مادر خود نوکری کنی
کنج عبات را به سرش روسری کنی
آن مادری که بعد غمت داغدار شد
تنهاترین موذن کرب و بلا علی
ورد زبان جن و ملک هست یا علی
خورشید آسمان دل عمه ها علی
بخت تو خورده است گره با عبا علی
آیینه ای و روی تو گرد و غبار شد
ای اول از همه به تو محتاج تر حسین
دیروز علی پدر... ،و کنارش پسر حسین
امروز علی پسر شد و اینک پدر حسین
دق کرده از فراق علی مستمر حسین
آه از دمی که آینه اش انکسار شد

 

شاعر : مظاهر کثیری نژاد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

امشب شب میلادعلی ابن حسینه
امشب دل ما زائر بین الحرمینه
به همه اهل ولا سید و سرور اومده
یاحسین چشم تو روشن علی اکبر اومده
        یامولاعلی اکبر2
********

 

جانها بفدای گل روی علی اکبر
صد قافله دل بسته موی علی اکبر
به همه ستاره ها بگیدکه مهتاب اومده
بخدا گل پسر حضرت ارباب اومده
       یامولاعلی اکبر2
********
عالم همه خاک قدم اکبرلیلا
چشم من ولطف وکرم اکبرلیلا
ای که عشق توقلب همه ره توشه شده
بخدامرقدتوجلوه ی شش گوشه شده
یامولاعلی اکبر2
********

شاعر : محمد خرم فر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اذون مستی میدن ملائک تو جنت
برا دیدن علی همگی قد قامت
خونه ارباب . سائل آباده
اومده دنیا . یه کریم زاده
هر کی دلباخته .به دل حیدر
بگیره آینه .بروی اکبر
علی اکبر
********

 

دلا ارومه تا هست توی دستاش بیرق
هر جایی باشه فقط علی مع الحق
مطیع محض .امر امامش
خم میشه پشت دشمن از نامش
تا میاد پای رکاب عباس
دیده نمیشه چیزی از خناس
علی اکبر
********
دوباره باریده توی باغ دلا شادی
نداره ضرر اگه دل به آقا دادی
عصای دست  پیری لیلاست
نور چشمای  خسته ی باباست
به خدا مرده  یل نبرده
گرهامونو  خیلی واکرده
علی اکبر

 

 

شاعر : محمد مبشری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

مثنوی میلاد حضرت علی اکبر کار مشترک اعضای گروه آیات غمزه

هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده
دیده اش خیره به سوی گل لیلا مانده

خنده ی آینه ی روی نبی دیدنی است
بوسه از لعل لب حیدری اش چیدنی است

عمه اش تا به رخ ماه علی کرد نگاه
گفت لا حول ولا قوه الا باالله

اکبری آمده تا سلسله کامل بشود
ضرب آهنگ دل چلچله کامل بشود

که بخواند علوی زاده ای از راه آمد
از دل شمس به آغوش زمین، ماه آمد

رونوشتی است که با اصل برابر آمد
اشبه الناس به اوصاف پیغمبر آمد

خلق و خوی حسن از ذات حسینی آمد
اولین سید سادات حسینی آمد

آمد و بهر پدر آینه ی حیدر شد
منطقا،خلقا و خلقا، خود پیغمبرشد

نه فقط نام علی، زور دو بازوش علی
شوکت و جاه علی، تیغ دو ابروش علی

او تجلی صفات همه ی برترهاست
بخدا داشتنش آرزوی مادرهاست

 

 

 

مثل عباس علمدار رشید است،رشید
همچو خورشید شد و بر همه عالم تابید

 

 

نوه ی ارشد زهرا و علی آمده است
از گلستان نبی باز گلی آمده است

واژه ها در پی معنای شما خشکیدند
ناتوانی سخن در خودشان میدیدند

آه مولا چه بلایی به سرت آوردند

چقدر آینه در آینه زنجیر شده ست
زور بازوی علی در علی تکثیر شده ست

آسمان غرق درآن دیده ی دریایی او
عالمی دربدر خوش قد و بالایی او

جاده ها زیر قدمهای تو جان میدادند
سروها پیش قدمهای تو می افتادند

شب شوراست وسروراست وهیاهو درفرش
پر پرواز گرفته دل لیلا  تا عرش

شهر دل بوی گل لاله و ریحان دارد
دل تنگم هوس بارش باران دارد

شادی و غم شده توام شب میلاد علی
دل مادر متوسل شده بر ناد علی

همه ی لشکریان دورو برت میخندند
همه دارند به وضع پدرت میخندند

دورم ازهرنفس و هر دم بی تو پسرم
خاک عالم بسرعالم بی تو پسرم...

هر چه از جلوه بگوییم فراوان دارد
خوش به حال پدرش... یوسف کنعان دارد

تا علی اکبر او نیت میدان دارد
چشمهایش هوس بارش باران دارد

خواندن روضه تو خون جگر میخواهد
فهم این روضه فقط داغ پسر میخواهد

تا زره کرد به تن حال پدر ریخت به هم
این طرف البته احوال پسر ریخت به هم

رزم تعلیمی عباس شده آهنگش
ریخته میمنه و میسره برهم جنگش

تا گره میخورد ابروش زمین می لرزد
با تکان خوردن گیسوش زمین میلرزد

مرد گهواره زرنگ است خدا می داند
با نگاهش چه علی گونه رجز می خواند

پدرش حرز به او بست و بگفتا: آری...
آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری

نیزه بر نیزه فرود آمده بر روی تنش
اربا اربا شده و هیچ نماند از بدنش

کربلا دارد از این حال جنون میگیرد
از دهانت پدرت لخته خون میگیرد

گرگهایی که به یوسف همگی چنگ زدند
پدری را به سر نعش پسر سنگ زدند

اندکی نیست که رفتی چه نیامد به سرت
جای یک بوسه نماندست برای پدرت

پسرم بانگ انا الحق زدنت را دیدم
مردم و زنده شدم تا بدنت را دیدم

کاسه ی صبر مرا کرده فراقت لبریز
عمه ات آمده میدان،ز جایت برخیز

چقدَر سنگ به ابروت اصابت کرده
چقدَر نیزه به‌پهلوت اصابت کرده

انقدر بر بدنت تیغ عدو باریده
تکه های بدنت در همه جا پاشیده
گ)*
بعد از این نام بلندی که ز حیدر دارد
بردن نام علی مزه ی دیگر دارد

خلق وخوی نبوی داردعلی اکبراو
وجنات علوی داردعلی اکبراو

تکه هاى بدنت تکه تر از تکه شده
هر کسی دیده تو را شکه تر شکه شده

نام زیبای تو را یاد علی میخواند
عمه با دیدن تو ناد علی میخواند

التهاب از رخ بی تاب تو دلگیر شده
پدرت را بنگر کز غم تو پیر شده

دست و پا میزدی و قلب پدر خون می‌شد
وقت بیچارگی لیلی و مجنون می‌شد

گره از کار پدر پیش تنت،باز نشد
قدر یک گفتن بابا،دهنت باز نشد

پسری داشت در آن معرکه پرپر می‌زد
روح از جسم پدر داشت دگر پر می‌زد

پدر افتاد کنار بدنت،ولوله شد
همه ی دشت به یکباره پر از هلهله شد

ابتاگفتنت ازجان وجهان سیرم کرد
پسرم داغ تووالله زمین گیرم کرد

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

(یوسف زهرا اومده  اکبر لیلا اومده )2
( نماز عشق حسین حیدر  علی رسیده الله اکبر ) 2
هر چی به حسین خدا پسر بده تو این دنیا
نام همشونو میزاره علی علی مولا
یا  علی علی  علی علی  یا علی اکبر
********
شبه پیغمبر اومده  علی اکبر اومده
هر چی دله تو تموم دنیا   مست جمال اکبر لیلا
سر زده به آسمون دلبری رخ خورشید
در .سپهر با صفای خونه حسین تابید
یا  علی علی  علی علی  یا علی اکبر
********
عشق اومد مدیون تو شد  لیلا هم مجنون تو شد
بدون تو عاشقی نبوده  جلوه گری از روی تو بوده
هم  هستی و هم مستی ما تویی علی اکبر
دل  مونده به حیرت که تویی علی یا پیغمبر
یا  علی علی  علی علی  یا علی اکبر

شاعر : محمد مبشری

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

دلاروغارت میکنه اکبرلیلا
چشاش قیامت میکنه اکبرلیلا
به ماعنایت میکنه اکبرلیلا
      یاعلی اکبرمددی یاعلی اکبر2
********
آمده روح شرف ومعنی احساس
توی مدینه پیچیده بوی گل یاس
غرق سروروشعفه حضرت عباس
      یاعلی اکبرمددی یاعلی اکبر
********
آمده آنکه جلوه ی بدروحنینه
آمده آنکه عشق بین الحرمینه
آمده ماهی که پایین پای حسینه
     یاعلی اکبرمددی یاعلی اکبر
********
عیان شده نوردل زینب کبری
خنده نشسته رولب حضرت زهرا
غرق سروروشعفه حضرت مولا
     یاعلی اکبرمددی یاعلی اکبر

شاعر : محمد خرم فر

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

دل که شد خرسند چیز دیگری ست
چهره با لبخند چیز دیگری ست
تا که کام عشق را شیرین کنی
بوسه ای چون قند چیز دیگری ست
من اسیر تیغ ابرویم ولی
آن چه دل را کَند چیز دیگری ست
حرف بسیار است، اما موی دوست
موقع سوگند چیز دیگری ست
نخل، تنها هم ثمر دارد ولی
میوه ی پیوند چیز دیگری ست
نیست فرقی بین فرزندان ولی
اولین فرزند چیز دیگری ست
اولین دلبند ارباب آمده
علت لبخند ارباب آمده
رود نه از راه دریا آمده
آسمان نه عرش اعلا آمده
من نوشتم ماه امشب سر زده
تو بگو خورشید فردا آمده
طاق کسری بر خودش لرزید و گفت
باز پیغمبر به دنیا آمده
"چون که صد آمد نود هم پیش ماست"
پس بگو امشب مسیحا آمده
خواب او را هم نمی بیند کسی
بسکه او مانند رؤیا آمده
آی مجنون کوری چشم حسود
کف بزن فرزند لیلا آمده
حُسن دلخواه بنی هاشم رسید
دومین ماه بنی هاشم رسید
آن که از نامش دوا برداشته
نسخه ی خود را به جا برداشته
من یقین دارم که خاک کربلا
از مزار او شفا برداشته
نه فقط حُسنش حجاز و کوفه را
سرزمین شام را برداشته
تیر مژگانش خطا هرگز نکرد
چون کمانش را خدا برداشته
در رگ او خون مولا می دود
از عموی خود وفا برداشته
کمتر از یک لشکر آید در مصاف
دشمن او را هوا برداشته
در دل لشکر زده در کربلا
کوفه را بانگ عزا برداشته
ای علمدارِ علمدار حسین
نیست مدح تو بجز کار حسین
بی تو هر قدّیس شیطان می شود
با تو نصرانی مسلمان می شود
معتقد هستم که با چشم تو هم
عالم ایجاد سلمان می شود
گوشه چشمت نه لبی هم تر کنی
هر ستون انگور باران می شود
میوه ی عمر پدر آهسته تر
دارد اربابم هراسان می شود
گفت در پشت سرت بابای تو
ای به قربان قد و بالای تو

 

شاعر : محسن عرب خالقی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

در بهاران چمن درست شود
عشق با سوختن درست شود
روی قلبم حسین بنویسید
تا عقیق یمن درست شود
به در کهف رفتن ما با
سگ لیلا شدن درست شود
عاقبت کار سالیان بعد از
رفتن و امدن درست شود
سالیانی است کار این مردم
بین سینه زدن درست شود
خون دل خورده زهرا تا
چند تا سینه زن درست شود
وصف این طایفه که می آید
عشق در قلب من درست شود
به خدا شبه مصطفی کافی است
تا اویس قرن درست شود
علی اکبر شود هر آنکس که
از حسین و حسن درست شود
تا که پیغمبری شدیم همه
علی اکبری شدیم همه
پسران جلوه بیشتر دارند
همگی خصلت از پدر دارند
پدرانی که دل به حق دادند
مهر اولاد در جگر دارند
تاج شاهی است ارث باباها
شاه ها اکثرا پسر دارند
خانه ای که به آن پسر دادند
صدقه گیر پشت در دارند
همه خانواده زهرا
 دور خود چند تا قمر دارند
نوه های عشیره حیدر
همه جنگاورند و سردارند
با علی این پسر بزرگ شده
که شبیه پدر بزرگ شده
دست لیلا بهار آورده
دامن افتخار آورده
اسدالله زاده این مادر
واقعا ذوالفقار آورده
به گداهای شهر مژده دهید
پسری سفره دار آورده
گفت ام البنین به لیلا که
فاتح کارزار آورده
هر کجا رو به سوی میدان برد
خصم رو به فرار آورده
عمه اش مشک و مجمر اسفند
دور این گاهواره آورده
عمه اش شادمان تر از همه است
یار، رو سوی یار آورده
دور گهواره اش عجب حالی است
جای مادر بزرگ او خالی است....
ربنا ربنا کنیم همه
همه شکر خدا کنیم همه
حضرت شاهزاده آمده است
نیت کربلا کنیم همه
باید از خاک پاش برداریم
دل خود را بنا کنیم همه
علی اکبر حضور غرق خداست
خویش را مبتلا کنیم همه
دسته جمعی از این حسینیه
عزم پایین پا کنیم همه
کاش بودیم ظهر عاشورا
تا عبا دست و پا کنیم همه
آمده اشک حسرت ارباب
عرض تبریک حضرت ارباب
آمده سایه سرش باشد
آینه دار مادرش باشد
آمده وقت پیری ارباب
هر کجار رفت در برش باشد
آمده هر غروب، وقت نماز
مست الله اکبرش باشد
آمده تا رکاب عمه شود
هم نگهبان معجرش باشد
باورش هم نمی شود روزی
اربا اربا برابرش باشد
این تن قطعه قطعه قطعه شده
باورش نیست اکبرش باشد
بهتر این است زود برخیزد
فکر موهای خواهرش باشد
لخته خون از دهان او می ریخت
روی دستش جوان او می ریخت

 

شاعر : محمد جواد پرچمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

در محبت گاه بیماری ز درمان بهتر است
یار وقتی نیست حال نابسامان بهتر است
بی محلی های لیلی دار مجنون ست آه
گاه دشنام لبی از گفتن "جان" بهتر است
حسرت اشک جوان از چشم پیرم می چکد
در بهار آثار باران از زمستان بهتر است
با مژه جاروکشی آستان خوب ست لیک
گردگیری با سر زلف پریشان بهتر است
زیر پای یار ما حاجت فراوان ریخته
دست خالی را گرفتن پیش دامان بهتر است
این کرمخانه بعید است از گدا خالی شود
هر چه سائل بیشتر لطف کریمان بهتر است
گنج را با بردن رنج فراوان می دهند
کربلا را زائر پاره گریبان بهتر است
هر اذان صبح ما را می برد پایین پا
بی علی اکبر نخوانیدم مسلمان بهتر است

شاعر : علی ناظمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

امشب به شباب رهبر آمد
میلاد علی­اکبر آمد
در ماه نبی علی عیان شد
یا آمنه را پیمبر آمد؟
یا فاطمه باز مجتبی زاد؟
یا آن که حسین دیگر آمد؟
خورشد حسین و ماه لیلا
با چهره نور گستر آمد
از گلبن سبز عشق و ایثار
بوی گل و عود و عنبر آمد
از مدح ملک بسی نکوتر
از وصف بشر فراتر آمد
در دامن کعبه ولایت
امروز دوباره حیدر آمد
عقلی که به دیده­اش توان دید
روحی که بود مصور آمد
با دیدن او عزیز زهرا
جان دگرش به پیکر آمد
از دامن مادری مکرم
زیبا پسری مطهر آمد
آئینه روی احمد است این
سر تا به قدم محمد است این
ای بحر شرف، گهر مبارک
وی نخل کمال، بر مبارک
بر چرخ ادب، ستاره
در برج ولا، قمر مبارک
در حسن بشر، ملک گرامی
با خوی ملک، بشر مبارک
بر شیر خدا و بر حسینش
دیدار پیامبر مبارک
مرآت جمال دادگر باد
بر حجت دادگر مبارک
در باغ نبوت و ولایت
سر سبزترین شجر مبارک
از این شجر همیشه سر سبز
بر آل علی ثمر مبارک
فرزند بدین جلالت و قدر
بر مادر و بر پدر مبارک
زینب شده بود پای بستش
عباس گرفت روی دستش
این حسن نبی است یا رخ اوست
این تیغ علی است یا دو ابروست؟
این رشته جان ماست یا زلف
این سلسله دل است یا موست؟
این قامت اوست یا قیامت
یا سر و بلند بر لب جوست؟
زیبائی انبیا خلاصه
در مصحف روی آن خدا روست
هم چار امام محو رویش
هم ختم رسل ورا ثناگوست
در برگرفته همچو جانش
از بس که حسین داردش دوست
رویش همه را چراغ ایمان
کویش همه را بهشت مینوست
گلبوسه باب بر، جبینش
هر چیز به جای خویش نیکوست
از او نشوم جدا اگر چه
دشمن کند از تنم جدا پوست
خاک در اوست آبرویم
هر جا که روم کنار اویم
ای یوسف مصر عشق بازی
عشق از تو نموده سرفرازی
افتاده به پات سربلندی
گردیده گدات بی­نیازی
یوسف به ثنات لب گشوده
در مصر به نغمه حجازی
از ماست هماره چاره جوئی
از توست همیشه چاره سازی
رخسار تو شمع دلفروزی
لبخند تو روح دلنوازی
بر دادن جان به راه جانان
پیش از شهدات پیشتازی
بی فیض محبت تو باشد
یک عمر نماز، بی نمازی
جز عشق تو ای حقیقت عشق
عشق دگران، بود مجازی
لبخند تو را از شب ولادت
با قلب حسین کرده بازی
اوصاف تو را حسین گوید
ما را نرسد زبان درازی
تنها نه علی اکبری تو
زهرا و حسین و حیدری تو

 

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

در بیت حسین بن علی جشن وسرور است
میلاد عزیزی زسراپرده ی نور است

لیلا به شعف دست پدر داد پسر را
از چهره ی مولا غم واندوه بدور است

او اکبر اولاد علی نام حسین (ع)است
برخلقت او خالق دادار فخور است

با دیدن رویش همه در حال تحیر
در چشم همه روی پیمبر به ظهور است

آتیه نشان داد که آقا علی اکبر
از حیث عمل در ره جدش به عبور است

از قول معاویه شده ثبت به تاریخ
لایق به خلافت علی آن ماه فکور است

تمرین اذان می کند از کودکی خویش
در کرببلا صوت اذانش به وفور است

روزی که به دنیا زده پا روز جوان است
تبریک همه در طبق شادی وشور است

تبریک بگو شیعه تو بر حضرت صاحب
عیدی زسوی سرور ما اذن حضور است

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

باز هم آسمان این خانه‌ شب پر رفت و آمدی دارد
باز هم کوچه‌ی بنی هاشم بوی عطر محمدی دارد
در شبستان زلف تو ترسا، خال بر گونه‌ی تو هندوکش
طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد
کار چشم تو مبتلا کردن، خاک را با نظر طلا کردن
این زلیخای نفس ما یوسف ! عاشق توست هر بدی دارد
خَلق تو خُلق تو تعالی الله!، چه شکوهی است در تو  یا الله!
این علی تا که می‌رسد به خدا صلوات محمدی دارد
 ———————————————————
 می‌آیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو
دستی به رویت می‌کشد، یک دست بر گیسوی تو
نه بر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو
یک چشم زینب بر حسین آن چشم دیگر سوی تو
 هم باده نوش کوثری، هم مست از جام علی
باز، ای محمد! می‌رسی، این بار با نام علی
 یا رب و یارب ساغرت، یا حق و یا حق باده‌ات
از مستی لب‌های تو میخانه شد سجاده‌ات
یک دم علی گل می‌کند در آن لباس ساده‌ات
یک دم محمد می‌رسد با زلف تاب افتاده‌ات
 می‌آید از در مصطفی امشب که مستم با علی!
حالا که تو هر دو شدی پس یا محمد! یا علی!
 تسبیح زیبایت دل روح الامین را می‌برد
آن قد و بالایت دل اهل زمین را می‌برد
ناز قدمهایت دل سلطان دین را می‌برد
موج نگاهت کشتی اهل یقین را می‌برد
 غرقند قایق‌های ما در بهت اقیانوس تو
بال ملک می‌سوزد از «یا نور و یا قدوس» تو
 وقتی رجز خوان می‌شوی، انگار حیدر می‌رسد
یک لافتای دیگر از نسل علی سر می‌رسد
ای نسخه دوم! ـ که با اصلش برابر می‌رسد ـ
پیش تو می‌لرزد زمین، گویی که محشر می‌رسد
 صف می‌کشد یک شهر تا شاید تماشایت کند
مه می‌رسد تا یک نظر در صبح سیمایت کند
 شهزاده! دل را می‌بری از شهر با یک گوشه لب
ای مرد! تو یا یوسفی یا احمدی،  یا للعجب!
چشم انتظارت کوچه‌ها، ای ماه زیبای عرب!
صبح یتیمان می‌رسد تا می‌رسی تو نیمه شب
 دستان تو میراثی از دست کریم مجتبی
اصلا تو گلچینی شدی از گلشن آل عبا
 تا پرده‌های خیمه را ماه جوان وا می‌کنی
هم دشمن و هم دوست را غرق تماشا می‌کنی
با شرم و خواهش یک نظر در چشم بابا می‌کنی
از او چه می‌خواهی؟ چرا این پا و آن پا می‌کنی؟
 ای کربلایی این تو و این لحظه‌ی دلخواه تو
ای شیر مست هاشمی اینجاست جولانگاه تو
 می‌خواستت در خاک و خون اصلا خدای کربلا
اصلا سرشتت از گِلی خونین برای کربلا
تا باز باشی بهترین، در روضه‌های کربلا
اما در این توفان امان از ناخدای کربلا
 با خواهش چشمان تو تا اذن میدان می‌دهد
با رفتنت آرام جان! دارد پدر جان می‌دهد

شاعر : قاسم صرافان

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

جمال حضرت حق بی نقاب می آید
ز مشرق دلمان آفتاب می آید
به ربنای قنوتم جواب می آید
گل محمدی بوتراب می آید

خدا به خانه ی ارباب احمد آورده
بیا حسین که لیلا محمد آورده

رسیده تا که شود جلوه ی جلال حسین
جلال ذات خداوندی جمال حسین
علی اکبر آقا، بزرگ آل حسین
موذن پسر فاطمه، بلال حسین

حسین، اکبرخود را بگیر از لیلا
خودت به گوش علی ات، اذان بگو آقا

چه آفتاب نجیبی، چه مهربان قمری
چه سرو خوش قد و بالایی و عجب ثمری
تبارک الله از این معجزه، از این هنری

کسی که هستی خلقت، طفیل هستی اوست
تمام هستی او این علی اکبر اوست

« علی اکبر ربّ و علی اکبر بالا
علی اکبر یاسین، علی اکبر طاها
علی اکبر حیدر، علی اکبر زهرا
علی، علی حسین و علی زینب کبری»[1]

به لوح سینه نوشته حسین، این مضمون
شدند عالم و آدم به این علی مجنون

علیست کوثر زهرا، حقیقت حیدر
عنایتش به دو عالم، عنایت حیدر
کسی که در جگر اوست، جرأت حیدر
شجاعتش شده مثل شجاعت حیدر

علیست جوه ی حیدر، علیست خیرالناس
شده است محو نبردش، عموی او عباس

ظهور کرده که حق بر کفش علم بدهد
به دشمنان پدر، کیفر عدم بدهد
علی شده که شکوهی به باورم بدهد
خدا هزار پسر بر حسین هم بدهد

به اذن اُمّ اَبیها، همه علی هستند
شبیه حضرت حیدر همه یلی هستند   

اگر که باد بیفتد به سمت گیسویش
اگر که موج نشیند به طره ی مویش
خدا نکرده، خم افتد به روی ابرویش
حسین می شود آشفته، می دود سویش

مباد آنکه علی زخمی گزند شود
تنش به ناز طبیبان نیازمند شود

کنار اهل حرم سایه اش نقاب شده
به دور زینب کبری، علی حجاب شده
برای عمه ی خود، چون عمو رکاب شده
چقدر حال حرم بعد او خراب شده

نوشته اند سه ساله بدون او خسته است
رقیه بر علی اکبر چقدر وابسته است

[1] - تغییر وزن عمدی بوده است.

شاعر : امیر عظیمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  3:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها