0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

به مناسبت ولادت حضرت
 شاهزاده علی اکبر (علیه السلام)

تقدیم به شهدای جوان اسلام

 

ای که از هر نفست نغمه ی هو می ریزد
لب خود غنچه نکن سر مگو می ریزد
یوسف مصر که ناز از دم او می ریزد
نزد جعد سمن آرای تو مو می ریزد
دیده مگشا که خدا بر دل ما رحم کند
آخر از ناحیه ی پلک ، سبو می ریزد

چشم خمخانه به خمّیدن جام لب توست
سمع ، مستانه پی گفتن یک یا رب توست

بلبل طبع من اَر لب به سخن باز کند
گره از ناحیه ی زلف چمن باز کند
قمر آمد به کنار تو خجالت زده شد
خواست از خاک زمین تا که دهن باز کند
تو ز قبرم مگذر محض رضای همه چون
خیزد از جا تن من بند کفن باز کند

دل ز شمس و قمر و لیل ربودی بخدا
آنچه خوبان همه گفتند تو بودی بخدا

باز کن در که گدا پشت گدا می آید
بهر بوسیدن دست تو دعا می آید
همه ی خلق گدایند و به تخت ملکوت
تاج شاهی به تو با رنگ طلا می آید
تو اگر زلف رها سازی و بر باد دهی
خود به خود بوی خوش کرببلا می آید

وقت ایجاد، ز لبخند لب خوش سخنت
جبرئیل آمد و یک بوسه گرفت از دهنت

بشنو این نکته که این نکته شنیدن دارد
هوش من نزد لبت میل پریدن دارد
یک نگاهی ، نظری ، گوشه ی چشمی بنما
چه قدر ناز نگاه تو کشیدن دارد
جان عباس بیا تذکره را امضا کن
دل من تا حرمت شوق رسیدن دارد

مرغ جلد توام و بام تو دام است مرا
نام تو میبرم این ختم کلام است مرا

 

جعفر ابوالفتحی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

بمناسبت میلاد حضرت علی اکبر(ع)

ای که محوند به خال لب تو هندو ها
مست مستند ز عطر نفست شب بوها
در گریزند ز تیر مژه ات آهو ها
بر زمینند ز عز ّ تو همه زانو ها
در شرارند ملائک به رهت از مو ها
زیر پای تو روانند به جنت جو ها
دل ببردی تو به دریای شعف از قو ها
تو خداوند ، تو منظور همه از او ها
می عشقم برسان تا که زنم هو هو ها

جعفر ابوالفتحی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

ماندم کنار ارباب پایینِ پای ارباب
از بس که هست نایاب پایینِ پای ارباب

قلبش رود به تاراج گویا که رفته معراج…
…مَن زارَ اِبن الارباب پایینِ پای ارباب

امشب عجیب مستم ساقی گرفته دستم
نوشیده ام میِ ناب پایینِ پای ارباب

شبه پیمبر آمد هم نام حیدر آمد
امشب شده چومهتاب پایینِ پای ارباب

هستم فقیر و نوکر عبد علیِ اکبر
سجده کنم از این باب پایینِ پای ارباب

کلّ حرم بهشت است اما همیشه روی…
…دیوارِ خانه شد قاب پایینِ پای ارباب

بیچاره ام…فقیرم …خیلی خدا حقیرم
بیچاره را تو دریاب پایینِ پای ارباب

بر من شده است روشن کرده بروز قطعا
این اسم ذاتِ وهّاب پایینِ پای ارباب

من از بهشت سیرم کرده حرم اسیرم
هستم خراب و بی تاب پایینِ پای ارباب

«در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند»
ما را بَرید در خواب پایینِ پای ارباب

شد کشته ارباً اربا در خون عزیز لیلا
از غصه می شوم آب پایینِ پای ارباب

یک روز پای عهدی تحت لوای مهدی
حاضر شوند اصحاب پایینِ پای ارباب

مهدی علی قاسمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

شاه امروز آفریده شاهکار دیگری
احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری
لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری
مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری

بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده
چونکه حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده

او برای زینب کبری رکاب آورده است
عمه زینب هم برای او نقاب آورده است
هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است
مرکبی در شان پیغمبر….عقاب آورده است
نیست جایی خوش قدو بالاتر از این آینه
ام لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه

از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت
قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت
غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت
بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت
شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند
تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند

پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای
ای فقیران سفره دارد ، سفره آماده ای
اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای
در مقام او جهانی بانگ یا هو می زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند

وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی
بین خانه چون پیمبر ؛ بین لشکر مرتضی
سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی
نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی
دست هایش چون که بر هم سخت محکم می شود
باز هم عید غدیر خم مجسم می شود

مثل مادر آسمان ها را تماشا میکند
آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند
کیست این آقا که مارا نیز آقا می کند
خواهر کوچکترش هم کار زهرا می کند
صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود
شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود

کعبه از شش گوشه ارباب کم می آورد
نام او افلاک را زیر قدم می آورد
صحبت از شش گوشه شد ؛حرفی که غم می آورد
بازهم دارد مرا سمت حرم می آورد
هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام
هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام

مرهمی بعد ازتو برداغ پدر پیدا نشد
خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد
خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد
آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد
داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم..
ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم

مجید تال

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

نشسته ام بسرایم از آن مَلَک منظر
کسی که گشته به سلطان عشق هم،دلبر

اسیر زلف بلندش هزار چون لیلا
خُمار چشم سیاهش خُم و می و ساغر


حسین،بس که دلش تنگِ روی احمد بود
خدا دوباره به او داده است پیغمبر

به صورت نبویّ و به صولت علوی
وَ اِن یَکاد بخوانید،بهر دفع نظر

به وقت رزم،همین شد سبب که میگفتند
کسی که آمده پیغمبر است یا حیدر؟!

کمند گیسوی خود را اگر رها بکند
جهان اسیر شود، فارغ از سلاح دگر

همین کمان دو ابرو و تیر مژگانش
کفایت است برای نبردِ یک لشگر

قتیل اول این تیر و این کمان،لیلاست
که گشته است چو مجنون به روی ماه پسر

شب ولادت او گشته عرش میخندد
عطا نموده خدا بر حسین خود اکبر

بهنام فرشی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)

 

کردند در میخانه من را مست باده

دارد چقدر اینجا گدایی استفاده

 

کوثر هوس کرده دل حیدر پسندم

بالا نشینم کرده یک ساغر چه ساده

 

با یا علی و یاعلی معراج رفتم

برده مرا تا عرش این پای پیاده

 

از چشمهای من بهشت افتاده وقتی

طوبای لیلا در مدینه بار داده

 

میگفت در گوشش اذان میگفت اقامه

امشب علی هم داشت حالی فوق العاده

 

کاری ندارد از همه سلمان بسازند

وقتی تصدق میکنند این خانواده

 

حال خوشی در خلوت محراب داریم

امشب حسابی کار با ارباب داریم

 

یار گدای بی سر و سامان حسین است

مجنون لیلاییم لیلامان حسین است

 

آنکس که می میرد برای گریه ماییم

آنکس که عشقش کرده رسوامان حسین است

 

خیر از جوانی دیده ایم الحمدلله

ماها که یک عمر است دنیامان حسین است

 

دیوانه ی روی علی بن الحسینیم

بسکه خیال و خواب و رویامان حسین است

 

ذاتاً علی اکبر کرم دارد نگاهش

بسکه  دوچشمش مثل آقامان حسین است

 

پایین پا سکوی پرواز به بالاست

آنجا که سر جمع دعاهامان حسین است

 

مارا کنار سفره با آقا نشاندند

رزق مناجات سحرها را رساندند

 

ابروی او دائم سر پیکار دارد

یوسف کجااینقدرها بازاردارد

 

از آستینش در می آید صد چو میثم

از بسکه نخل چشمهایش بار دارد

 

کار توسل های ما بالا گرفته

چون جلوه از هرپنج تن بسیار دارد

 

هم شانه ی عباس می آمد  که گفتند

بین مدینه مجتبی هم یار دارد

 

از بس شده دلتنگ آغوش پیمبر

دایم به بوسیدن حسین اصرار دارد

 

وقت سحر بین مصلای قیامت

صوت اذانش بیشتر بازار دارد

 

دیدیم در توحید چشمش ماسوا را

اول خدا دوم خدا سوم خدا را

 

تقسیم کردند از نگاهش نورها را

می، کرده اند از لعل او انگورها را

 

قدری نمک از سفره اش روزی مان شد

بعدا" خریدند از جوانها شور ها را

 

ما را سوار کشتی ارباب کردند

نزدیکتر دیدیم با او دورها را

 

تنزیل اسم اعظم حیدر فقط اوست

عیسا شفا داده است با او کورها را

 

دیدیم چون موسی شب هشت محرم

زیر نقاب چهره ی او طورها را

 

اکبر یکی دوتا سه تا ... پس چند اکبر؟

 فهمیده ایم از کثرتش منظورها را

 

در کربلا محشر به پا کرد و زمین خورد

لشکر برایش کوچه وا کرد و زمین خورد

 

وقتی مسیر روزدن فرقی ندارد

جان تو یا که جان من فرقی ندارد

 

او تشنه ی بابا و بابا تشنه ی او

این چار لب با یک دهن فرقی ندارد

 

آنجا که قصد نیزه ها نسل خلیل است

ابن الحسین ابن الحسن فرقی ندارد

 

این پیکری که جوشنش هم ارباً ارباست

 با یک تن بی پیرهن فرقی ندارد

 

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در 28 اردیبهشت 95

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

میلاد حضرت شاهزاده علی اکبر (ع)

 

من از نگاه تو امشب ستاره می خواهم
دوباره آمده ام چند باره می خواهم
کناردفتر شعرم نشسته ام با تو
رسیده ام به غزل استعاره می خواهم
سر دو راهی عشق و حماسه حیرانم
بگو چه کار کنم راه چاره می خواهم
هوای کوی تو با خود مرا به مستی برد
که از شراب گذشتم شراره می خواهم
حرم نوشتم و دیدم دلم کبوتر شد
برای پر زدن امشب اشاره می خواهم

همیشه گرد حرم بی اراده می گردم
به سمت قبله ارباب زاده می گردم

همین که دست فلک از قمر نقاب انداخت
پسر نهان پدر را در التهاب انداخت
شمیم یاس تمام مدینه را پرکرد
میان میکده ساقی خُم گلاب انداخت
بگو اویس بیاید نگار برگشته
کمان سخت دعا تیرمستجاب انداخت
ولیمه می دهد امشب به نیت زهرا
دوباره سفره نذری ابوتراب انداخت
ببین که سیب بهشتی سدره عصمت
نگاه هاشمیان را چگونه آب نداخت

به جمع ماه رخان سکه است دلبریش
شکفته عمه سادات مهر مادریش

رسیده است فقط از بهشت دم بزند
و سرنوشت بهار مرا رقم بزند
نوشتن ازعلی دوم قبیله نور
نه کار ماست که باید خدا قلم بزند
کسی به غیرعلی درخودش نمی بیند
سپاه را به سپاه مژه به هم بزند
به بام شانه اوآسمان هویدا شد
دمی که خواست کنارعمو قدم بزند
وداع فاطمی اش باحرم، همین کافی است
که آتشی به دل شعر محتشم بزند

یقین به ناله لیلا زدند پیوندش
اگر که سوخته جان را دوازده بندش

کسی ندیده به رویا مثال چشمت را
بده به دست غزل ها غزال چشمت را
دو بال ابروی دلکش گره بزن، آن وقت
ببین به پای هلالت قتال چشمت را
 (کسی به حُسن و ملاحت به يار ما نرسد)
چه خوش گرفته ام ازخواجه فال چشمت را
پیمبرانه پدر را ببر به کودکی اش
اذان بگو که ببیند بلال چشمت را
بیا و پشت سرت لحظه ای نگاهی کن
مگیر از دل خونش وصال چشمت را

لب تو پنجره فولاد دیده پدر است
گواه داغ تو رنگ پریده پدر است

علی شکاری

 

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

چون خدا ما را ز خاک عالی و اعلا سرشت

از علی باید ســــــــرود و از علی باید نوشت

امن و ایمان و امان میــزان و عدل حق علی

بغض حیدر شد جهنم حـــــب مولا شد بهشت

گل ازاو زیبا شــــــد و بلبل از او آوا گرفت

شیعه ی حیدر چه زیبا منکر حیــدر چه زشت

روزه و حج و نمــــــــاز بی ولایت هرکه کرد 

پنبه خواهد شد ز اعمال و عبادت هر چه رشت 

بانی کعـــبه خدا بنّـــــــــــــای آن دست خلـــیل 

کعبه را کرده بنا با یا علی در خـــشت خشـــت 



مطلع ترکیب بند من به نام حیدر است

امتداد آن به نام شاهزاده اکـــــبر است



ام لیلا هست امشــــــــــــب یا که بانو آمنه

احمد است این طفل یا تصـــــویر او در آینه

عشق می بارد زابرودشت گل رویانده است

پای این کوه صلابت غرقه شد تا دامــــــــنه

بارعام حضرت ارباب عالــــــــم امشب است

در ازای شادی هر مــــــومن و هر مومـــنه

بانگ تکـــــبیر موذن خاست بر بام حــــرم

مفتخــــــر با نام اکــــــــــبر شد اذان و مآذنه

هر که در دوران احمــــــد روی پیغمبر ندید

اکـــــــبر آمد تا که باشد بر پیمــــــــــبر بیّنه 





ام لیلا گشته مادر فاطـــــــــمه مادربزرگ

می شودباحضرت عباس علی اکبربزرگ





گرحسین ابن علی رادرمثل گویم خلیل

بیگمان باشد علی اکبر برایش اسمعیل

ایه ی قالوا بلی و معنی ذبح عــــظیم

ذکر یاربّ تقــبل منی و هذا قلـــــیل

ازلبش جوشیده عشق وازلبش نوشیده شهد

کوثر و تسنیم و رضوان و شراب سلسبیل

خلـــــــــقاً و خُلقاً محمد منطقاً مثل النبی

درشجاعت همچوحیدربی نظیرو بی بدیل

قامت موزون او را کربلا داده مجـــــــال

گرگ در پیش غزالی میشود خوار و ذلیل



بگذرم گر بیش از این گوییم غوغا میشود

قافیه از این به بعــــــد با ارباً اربا میشود

 

 

 

شاعر : صمد علیزاده

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح

 

در کربلا شمیم گل یاس آمده

 لرزه به جان دشمن خناس آمده

از میمنه به میسره طوفان به پا شده

 شاگرد رزم حضرت عباس آمده

***

هر دم که لب به لعل لبت وا کنم علی

اسرار عشق خویش هویدا کنم علی

از بس شبیه مادرمان راه می روی

قدری قدم بزن که تماشا کنم علی

***

در سرزمین عشق تو سامان عالمی

جان حسین فاطمه جانان عالمی

ارباب زاده ای و همه نوکر توییم

تو سرور تمام جوانان عالمی

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت

 

کیست آن نور که این گونه تماشا دارد

رَشَحات رخِ او نُزهَتِ طاها دارد

آیه آیه خبر از شاخه ی طوبی دارد

والضّحای نگهش این همه معنا دارد

باید از عرش برایش نفحاتی برسد

به تماشای رخ او صلواتی برسد

آیه ی روی نبی بود و مکرّر گشته

به صفای حَرَم عشق منوّر گشته

در شجاعت چو علی محشرِ محشر گشته

از رخ فاطمه گل کرد و معطر گشته

من که باشم که از آن خطّ نگارین گویم

از لب لعل تو آن شکّر شیرین گویم

از حرم آمده بیرون و خرامان در خود

به کجا می رود این خرّم و خندان در خود

وقت میدان شدنش این همه تابان در خود

همه را کرده هراسان و پریشان در خود

شور شیرینی احساس تو دیدن دارد

هر چه هم ناز کنی باز خریدن دارد

آمده هم چو علی تیغ مرتّب بزند

وَ بیآشوبد و بر پیکره ی شب بزند

ذوالفقاری شود و تیغ لبالب بزند

مثل خیبر سری از آن همه مرحب بزند

کربلا بوده و تکرار علی در اکبر

همه دیدند شده یکسره حیدر، اکبر

کربلا فرصت تکرار علی بود در او

مثل یک آینه دیدار علی بود در او

زور بازوی شرر بار علی بود در او

پنجه ی حیدر کرّار علی بود در او

مرتضی دیده در آن هیمنه تکرارش را

تا تماشا بکند فاطمه پیکارش را

آوخ آن لحظه که آن مصحف ایمان افتاد

پاره پاره ورق تازه ی قرآن افتاد

آن طرف تر به فغان عمه پریشان افتاد

حضرت فاطمه در عرش هراسان افتاد

آمدند از همه سو راه بگیرند از او

انتقامِ اسدالله بگیرند از او

هر که دارد ز علی کینه بیاید بزند

هر که یکبار زده تیغ مجدّد بزند

با دلِ سنگ خودش آید و ممتد بزند

وَ نگوید که جوان است مشدّد بزند

سال ها قصّه ی تلخی ست که در دل مانده ست

کینه از خیبر و بدر است که بر دل مانده ست

آه ای برگ گل تازه ی قرآن در خون

اربا اربا شده ی سوره ی رحمان در خون

آیه آیه همه ی لولو و مرجان در خون

می کشاند ز غمت عمه سر و جان در خون

لب گشا و زخدا بارقه ی نور بخواه

ساقی آمد به برت باده ی انگور بخواه

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت

 

کیست آن نور که این گونه تماشا دارد

رَشَحات رخِ او نُزهَتِ طاها دارد

آیه آیه خبر از شاخه ی طوبی دارد

والضّحای نگهش این همه معنا دارد

باید از عرش برایش نفحاتی برسد

به تماشای رخ او صلواتی برسد

آیه ی روی نبی بود و مکرّر گشته

به صفای حَرَم عشق منوّر گشته

در شجاعت چو علی محشرِ محشر گشته

از رخ فاطمه گل کرد و معطر گشته

من که باشم که از آن خطّ نگارین گویم

از لب لعل تو آن شکّر شیرین گویم

از حرم آمده بیرون و خرامان در خود

به کجا می رود این خرّم و خندان در خود

وقت میدان شدنش این همه تابان در خود

همه را کرده هراسان و پریشان در خود

شور شیرینی احساس تو دیدن دارد

هر چه هم ناز کنی باز خریدن دارد

آمده هم چو علی تیغ مرتّب بزند

وَ بیآشوبد و بر پیکره ی شب بزند

ذوالفقاری شود و تیغ لبالب بزند

مثل خیبر سری از آن همه مرحب بزند

کربلا بوده و تکرار علی در اکبر

همه دیدند شده یکسره حیدر، اکبر

کربلا فرصت تکرار علی بود در او

مثل یک آینه دیدار علی بود در او

زور بازوی شرر بار علی بود در او

پنجه ی حیدر کرّار علی بود در او

مرتضی دیده در آن هیمنه تکرارش را

تا تماشا بکند فاطمه پیکارش را

آوخ آن لحظه که آن مصحف ایمان افتاد

پاره پاره ورق تازه ی قرآن افتاد

آن طرف تر به فغان عمه پریشان افتاد

حضرت فاطمه در عرش هراسان افتاد

آمدند از همه سو راه بگیرند از او

انتقامِ اسدالله بگیرند از او

هر که دارد ز علی کینه بیاید بزند

هر که یکبار زده تیغ مجدّد بزند

با دلِ سنگ خودش آید و ممتد بزند

وَ نگوید که جوان است مشدّد بزند

سال ها قصّه ی تلخی ست که در دل مانده ست

کینه از خیبر و بدر است که بر دل مانده ست

آه ای برگ گل تازه ی قرآن در خون

اربا اربا شده ی سوره ی رحمان در خون

آیه آیه همه ی لولو و مرجان در خون

می کشاند ز غمت عمه سر و جان در خون

لب گشا و زخدا بارقه ی نور بخواه

ساقی آمد به برت باده ی انگور بخواه

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-ولادت

 

دل می رود به دل شدگان اقتدا کند

 شاید کسی بیاید و او را سوا کند

از آیه های حمد مدد می شود گرفت

 باید وسیله ای گره ی بسته وا کند

من خاک زاده ام و نشسته ام که یک نفر

 این خاک تیره را به نظر کیمیا کند

تا زیر دست و پای گدایان دلم شکست

 دستی بلند شد که دلم را دعا کند

جمعیتی است پشت در خانه ی حسین

 یعنی کریم آمده فکر گدا کند

امروز اولین پسرش را حسین دید

 پس می رود عقیقه ی او را ادا کند

در آسمان شب زده مهتاب را ببین

 ارباب زاده نه خود ارباب را ببین

عشق است مرغ عشق هوای علی شدن

 مجنون شدن اسیر به پای علی شدن

ماه حسین جان به فدای رسیدنت

این شغل ماست، شغل فدای علی شدن

چشم علی به چشم تو بی خود گره نخورد

چشمش تو را گرفت برای علی شدن

بی خود دل حسین برایت نمی طپید

 این است رسم جاذبه های علی شدن

حالا که راه رفتن و طرز نگاه تو

 مانند فاطمه است سوای علی شدن

وقتی تو را به سینه گرفته علی خوش است

 راهی دشت کرب و بلای علی شدن

در گوش باد قصه ای از آسمان بگو

 الله اکبر، اکبر لیلا اذان بگو

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-ولادت

 

مثل اسفند دلم روی دلم بند نبود

مدتی روی لبان همه لبخند نبود

درد دوری ز پیمبر که خوشایند نبود

و کسی مثل خداوند هنرمند نبود

تا که پیوند زند زلف غم و شادی را

تا نمایان بکند زینت آبادی را

از همان لحظه ی آغاز تو صحبت شده بود

نوبت دیدن رخسار تو قسمت شده بود

بی تحرک همه ی آینه حیرت شده بود

که خداوند به رخسار تو رؤیت شده بود

و کسی نیست که دست از سر تو بردارد

آخر این چهره نشانی ز پیمبر دارد

می نشینم که سر راه عبورت باشم

روشن از پرتو یک جلوه ی نورت باشم

ای سلیمان بده اذنی که چو مورت باشم

می شود تا نمک نان تنورت باشم؟

انبیا کاسه به دستان کرم خانه ی تو

دشمن و دوست همه محو تو دیوانه ی تو

چهره ات اوج جمال است ولی باور کن

وصل تو خواب و خیال است ولی باور کن

دیدنت امر محال است ولی باور کن

این گدا گرچه وبال است ولی باور کن

به خیالات و محالات دلم خوش باشد

من به این گردش حالات دلم خوش باشد

مادرت شوق غزلخوانی باران دارد

پدرت بر همه اوصاف تو ایمان دارد

در رگ و ریشه ی تو نام علی جان دارد

و جهانی سر انگشت تو، امکان دارد

تو همان زمزمه ی اهل نظر می باشی

تو همان معجزه ی دست پدر می باشی

پدرت گفته که از زخم تنت می میرد؟

از پریشانی زلف شکنت می میرد؟

از عوض گشتن لحن سخنت می میرد؟

ذکر بابا که نباشد دهنت می میرد؟

در پی ات می دود و هی خبرت می آید

عمه هم زجه زنان پشت سرت می آید

از چه پس بال و پرت زخمی تغییر شده

فرصت خنده به لب های تو زنجیر شده

از شما مانده صدایی است که تصویر شده

آیۀ قطع و جدایی است که تفسیر شده

این همه داغ به روی جگر بابایت

عاقبت می شکنی تو کمر بابایت

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت

 

این روزها مجنونتر از دیروزهایم

دنبال لیلای نگاهی بی صدایم

گاهی سراغ بال های خود میایم

انگار آبی تر شده رنگ دعایم

اعجاز زمزم شستشو کرده دلم را

یعنی که چشمت زیر و رو کرده دلم را

ای در نگاهت از خدا صدها نشانه

خانه به دوشت لاله ها خانه به خانه

وقتی که بابایت غزل، مادر ترانه

یعنی تویی زیبا تو هستی عاشقانه

آه ای شکوه عاشقی چشم زلالت

خون تمام عاشقان بادا حلالت

مسجد بیا تا که محمّد را ببینند

مردم دوباره روح اشهد را ببینند

تا عابد و معبود و معبد را ببینند

حنّانه ها این قامت و قد را ببینند

رو برنگردان ورنه این مردم بمیرند

الله اکبر را بگو تا جان بگیرند

هر شب که دستان شما بالا می آید

خورشید در قلب سحر، گویا می آید

عطر مناجات شب زهرا می آید

نام همه همسایه ها اینجا می آید

آقا که تو باشی فراموشی ندارد

شمع در این خانه خاموشی ندارد

نذر تو کردم این پر خاکستری را

قلبی که داری با اشاره می بری را

اشکی که حالا آمد و آن دیگری را

این دست های خالی پشت دری را

آری، نداری بهترین عذر و بهانه است

در غیبت بابا پسر آقای خانه است

دلداده ی نام تو احساسش جوانی است

با همت چشم تو دور از ناتوانی است

در انتظار معجزات ناگهانی است

روی زمین هم باشد اما آسمانی است

اصلاً علیِ اکبری ها مثل آبند

از جنس شیرین دعایی مستجابند

زیباترین آئینه از روز ازل تو

آقای آقازاده های بی بدل تو

یعنی کریم بن کریم این محل تو

شمشیر زن مثل علی ضرب المثل تو

بر هم بزن تاریکی خنّاس ها را

از ریشه بِکَن این خدا نشناس ها را

رعدی بزن تا زیر پایت سر بریزد

از وحشتت با این رجزها پر بریزد

هرکس که دارد کینه ی حیدر بریزد

تیغی بچرخان زَهره ی کافر بریزد

یک تپه کشته مانده بی چون و چرایی

وقتی که تو از میسره بیرون می آیی

من مطمئنم پای تو سوزد جگرها

دیگر نمی آید صدایی از پدرها

ویران شود پشت سرت قلب قمرها

تو می روی و وای بر این نوحه گرها

من مطمئنم بی تو این دل دل نمی شد

کِشتیِ صبرم راهی ساحل نمی شد

بال و پر روح الامین پیراهن تو

خون تمام عاشقی ها گردن تو

دست خیام کربلا بر دامن تو

بابا بمیرد ای پسر با رفتن تو

شمشیرها گل بوسه از روی تو چیدند

تصویر پاره پاره ای از تو کشیدند

تا آسمان ها می روی پیغمبرانه

از من گرفتی از لب من یک بهانه

ترسیده ام بگذارمت بر روی شانه

می چینمت روی عبایم دانه دانه

این شعر هم بی گریه تا پایان نیاید

اصلاً به چشم ما سر و سامان نیاید

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

حضرت علی اکبر(ع)-مدح و ولادت

 

آهسته آمدی که دلم را خبر کنی

سهم مدام جام مرا بیشتر کنی

از راه آمدی که زمین را جلا دهی

عطری دوباره بر نجف و کربلا دهی

ای آفتاب شوق و صفا و امید و جود

ای آنکه آمد و دل ارباب را ربود

بازوی کوچکت خبر از ذوالفقار داشت

زلفت برای هر سر و سردار دار داشت

امشب شب تلاوت قرآن سرمدی است

چشم حسین مات جمالی محمدی است

***

ای نور چشم های زلالت پیمبری

در راه رفتنت چقدر مثل مادری

عطر بهاری نفس مرتضی علی

ای حجم جاری نفس مرتضی علی

لب های گرم حضرت عباس می زند

بوسه به دست های تو مشکل گشا علی

آینۀ تمام نمای محمدی

پرورده ی بهشت رسول خدا علی

قربان دست های اباالفضلی ات شوم

بر روی بازوان تو هم نقش، یا علی

برق نگاه مست تو تا آسمان رهاست

(جانا حساب چشم تو از دیگران جداست)

***

دائم دلم به راه تو پا می کشد علی

آخر خیال وصل، مرا می کشد علی

دارم برای آمدنت شعر می شوم

عشقت دل مرا به کجا می کشد علی؟

گفته است مادرم که فدایت شوم کنون

دارد قضا مرا به بلا می کشد علی

من بی خودم ز خویش نه سر دانم و نه پا

شوق لب تو دست مرا می کشد علی

این است آرزوی شب و روز نوکرت

پای ضریح عشق سلامی کشد علی

***

ای آمده به جان ز جهانداری ات جهان

افتاده پای غیرت تو هفت آسمان

ای سر فراز ! ، سرو ستبر حسین من

ای مونس همیشه ی قبر حسین من 

***

دستم برای آمدنت لرزه داشته

حتی قلم قدم ز قدم بر نداشته

ناقابلست سینۀ تنگم ولی خدا

این قلب را به عشق تو در سینه کاشته

اصلا به عشق چشم تو این روح مختصر

در جسم گرد و خاکی من پا گذاشته

اصلا فقط به حرمت یک یا حسین تو

عالم پر از طراوت یک یا حسین تو

پرچم بگیر ای که جهان در مدار توست

لشکر بخواه لشکر خورشید یار توست

دستی به دستگیری بیچارگان برآر

ای مثل مجتبی همه ی عمر، سفره دار

آقا مرا به نور علی رو به راه کن

گاهی به زیر پای خودت هم نگاه کن

مبهوت خنده های تو گلهای شاد هم

در حلقه های زلف تو افتاده باد هم

***

ای خواجه کیست آنکه بگردد فدات من

جان می دهد به حسرت یک رونمات من

ای خواجه کیست آنکه گدا را نواخت تو

کو آن گدا که سر بدهد پیش پات من

لب باز کردی از نفست جان گرفتم و

حالا که جان گرفته ز لحن دعات من

دل را به یک نگاه علی وار زنده کن

بی تاب و کشته مرده ی طرز نگات من

توحید با زبان تو شیرین و تا ابد

فرهاد شعر من تو و عبد خدات من

آموختم ز عشق که مشق فنا کنم

دامان یار گیرم و دل را رها کنم

***

ای ارث از عشیره ی کرار، عزم تو

ای ذوالفقار، تشنه ی میدان رزم تو

آری تویی که پشت ستم را شکسته است

عباس با تو شانه به شانه نشسته است

جانم به چشم های تو ای مرد شیرگیر

ای دشت خون به قبضۀ چشمان تو اسیر

ای در تو شان حیدر کرار منجلی

جانم به بازوان علی وارت ای علی

دلگرم از نگاه حسینی تو حسن

ای نور چشم و قوت قلب امام من

جانم به تو که پای امامت نشسته ای

جز با حسین عهد ولایت نبسته ای

جانم به تو که سایه ی قدت پناه شد

لبخند تو امید همه خیمه گاه شد

ای شط به پای عزم تو افتاده بی قرار

ای فخر شیعیان به همه روز و روزگار

آری محمد است که در توست منجلی

بر روی بازوان تو هم نقش، یا علی

***

ای تشنه ی قیام شما ذوالفقارها

در التهاب صبح شما بیقرارها

چشم انتظار فصل شما پابرهنه ها

دلداده ی شکوه شما سر بدارها

تا روزها به شمس شما نو نمی شوند

یعنی که رو به راه نگردیده کارها

ای نور نو رسیده دعا کن که تا خدا

پایان دهد به  همهمه ی انتظارها

آن روز مثل نور به خورشید می رسند

همراه تکسوار شما تکسوارها

خورشید تار و تیره نگردیده هرچقدر

پنهان کنند آینه را در غبارها

می آید و بهشت به این شهر می رسد

می آید و به شهر می آید بهارها

***

تیغی به سر بنه که ببینی مرام ما

سر دادن است فکر همه صبح و شام ما

تا هست جان، به جان تو جانم فدای توست

این قلب چاک چاک شکسته برای توست

ما نیز دل به راه ولایت نهاده ایم

(ما بیدلان مست دل از دست داده ایم)

سرمایه شکسته دلان یا علی مدد

دست گدا و دامنتان ،یا علی مدد

گفتند از بهشت خدا حیدر آمده

آقا ببین که سائل انگشتر آمده

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها