0

اشعار ولادت امام سجاد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

پر من بال و بال من پر شد

پر و بالی زدم کبوتر شد

سحر پنجم عبادت بود

کوچه های خدا معطر شد

 

مردی از سمت ابرهای دعا

آمد و خشکی لبم تر شد

آمد و با خودش کتاب آورد

او امام آمد و پیمبر شد

مردی از سمت آفتاب آمد

با مفاتیح مستجاب آمد

آمده تا مرا تکان بدهد

چشم گریان به این و آن بدهد

به روی پشت بام سحر

یا صدای خدا اذان بدهد

بشکند میله قفس را تا

بال ما را به آسمان بدهد

با خودش نر مصحف آورده

تا خدا را به ما نشان بدهد

به نگاهش دخیل می بندیم

تا مناجات یادمان بدهد

ای مسیح سبز نجات

بر مناجات کردنت صلوات

ای مناجات ای نسیم دعا

راه نزدیک ما به سمت خدا

ای که دریا کنار تو قطره

قطره با یک نگاه تو و دریا

نذر سجاده قدیمی توست

چهارمین رکعت نوافل ما

ای امام ای علی دوم من

ای امام چهارم دنیا

مرد شب زنده دار سجاده

مرد محراب التماس دعا

از تو بوی نماز می آید

بوی راز و نیاز می آید

مادرت آفتاب حجب و حیاست

 شرف و شمس سید الشهداست

مایه آبروی ایران است

افتخار همیشه شامل ماست

از تو  و مادر تو این دل ما

عاشق خانواده زهراست

یک سفر پیش ما نمی آیی

وطن مادری تو اینجاست

تو عجم زاده ای تو فامیلی

پس حرم سازی ات به گردن ماست

تو در این سرزمین گل کاری

به خدا حق آب و گل داری

بی تو سجاده ای اگر هم بود

فرش رسوایی دو عالم بود

بی تو  یا حرفی از بهشت نبود

یا که جنت همان جهنم بود

خطبه های گلوی زخمی تو

انعکاس غروب ماتم بود

تو اگر خطبه ای نمی خواندی

خانه هامان بدون پرچم بود

تو اگر روضه ای نمی خواندی

سال ما بی محرم بود

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

جشن میلاد امام چارمین آمد پدید

 روز وجد مؤمنات و مؤمنین آمد پدید

درّة التّاج فضیلت جوهر علم لدن

حضرت سجّاد زین العابدین آمد پدید

....

 

 

یک فلک مجد و کرامت یک جهان اجلال و فر

 در رخ انسان به چهرى دلنشین آمد پدید

یک جهان تسلیم یک عالم رضا یک دهر فضل

 آسمانى آفتابى بر زمین آمد پدید

فُلک دریاى ولایت موج اقیانوس فضل

خازن علم الهى، قطب دین آمد پدید

نور چشم خامس آل عبا زین العباد

 شافع عصیان به روز واپسین آمد پدید

عرشیان انگشت عبرت بر دهان دارند از آن

 کاین چنین گوهر چه سان از ماء و طین آمد پدید

عابدین را گاه رنج آرام جان آمد زره

 ساجدین را روز غم یار و معین آمد پدید

آن چه را مى جست دل در آسمان ها قرن ها

 در زمین آن مقتداى آن و این آمد پدید

چرخ هستى را چنان شمس الضّحى آمد عیان

بحر ایمان را چنین درّ ثمین آمد پدید

مجمع البحرین دانش، مخزن الاسرار حقّ

فیض سرمد، متن قرآن مبین آمد پدید

کاخ ایمان را از او رکنى رکین شد آشکار

 ملک هستى را از او حصنى حصین آمد پدید

وارث تخت «سلونى» تاجدار «هل اتى»

 حضرت طاها جناب یا و سین آمد پدید

از پى آوردن تبریک میلادش ز عرش

باز گویا در زمین روح الامین آمد پدید

بازگو «طایى» براى میمنت بر شیعیان

 روز میلاد امام چارمین آمد پدید

 (طایى)

***************

 

 

 

پر من بال و بال من پر شد

پر و بالی زدم کبوتر شد

سحر پنجم عبادت بود

کوچه های خدا معطر شد

مردی از سمت ابرهای دعا

آمد و خشکی لبم تر شد

آمد و با خودش کتاب آورد

او امام آمد و پیمبر شد

مردی از سمت آفتاب آمد

با مفاتیح مستجاب آمد

آمده تا مرا تکان بدهد

چشم گریان به این و آن بدهد

به روی پشت بام سحر

یا صدای خدا اذان بدهد

بشکند میله قفس را تا

بال ما را به آسمان بدهد

با خودش نر مصحف آورده

تا خدا را به ما نشان بدهد

به نگاهش دخیل می بندیم

تا مناجات یادمان بدهد

ای مسیح سبز نجات

بر مناجات کردنت صلوات

ای مناجات ای نسیم دعا

راه نزدیک ما به سمت خدا

ای که دریا کنار تو قطره

قطره با یک نگاه تو و دریا

نذر سجاده قدیمی توست

چهارمین رکعت نوافل ما

ای امام ای علی دوم من

ای امام چهارم دنیا

مرد شب زنده دار سجاده

مرد محراب التماس دعا

از تو بوی نماز می آید

بوی راز و نیاز می آید

مادرت آفتاب حجب و حیاست

 شرف و شمس سید الشهداست

مایه آبروی ایران است

افتخار همیشه شامل ماست

از تو  و مادر تو این دل ما

عاشق خانواده زهراست

یک سفر پیش ما نمی آیی

وطن مادری تو اینجاست

تو عجم زاده ای تو فامیلی

پس حرم سازی ات به گردن ماست

تو در این سرزمین گل کاری

به خدا حق آب و گل داری

بی تو سجاده ای اگر هم بود

فرش رسوایی دو عالم بود

بی تو  یا حرفی از بهشت نبود

یا که جنت همان جهنم بود

خطبه های گلوی زخمی تو

انعکاس غروب ماتم بود

تو اگر خطبه ای نمی خواندی

خانه هامان بدون پرچم بود

تو اگر روضه ای نمی خواندی

سال ما بی محرم بود

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

محیط نـور را نـور آفریدند 
سپاه شور را شور آفریدنـد 
به خورشید ولایت ماه دادند 
بگو نورِعلی‌نـور آفریدنـد 
سپهر امشب زند بر خاک، زانو 
مَلَک خوانـد ثنـای شهربانـو

...

 

خدا امشب ولیّش را ولی داد 
جمالی منجلی نوری جلی داد
حسین بن علی چشم تو روشن 
که امشب بر تو ذات حق علی داد 
شب وجد امـام عالـمین است 
که میلاد علی ابن الحسین است

جمالِ بی مثالِ داور است ایـن 
به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این 
حسن زادی، حسین آورده‌ای، یا 
امیرالمؤمنین دیگر است ایـن 
بـه چشم نـور از او نـور بارد 
جمـال چـارده معصـوم دارد 

به مولا جلوه مولا مبارک 
جمال ربی‌الاعلی مبارک
امام چارم آوردی بـه دنیا 
عروس حضرت زهرا مبارک 
عبادت‌های حیدر یـاد آمد 
که عید حضرت سجاد آمـد 

به چشمم نور مطلق آفریدند 
بـه نامم ذکر یـاحق آفریدند 
یقین بـاشد مرا امشب دوباره 
بـه سر شور فرزدق آفریـدند 
سرشک شوق ریزد از دو عینم 
که مداح عـلی ابـن الحسینم 

به صورت حُسنِ صورت آفرینش 
ز صورت آفریـنش، آفریـنش 
فلک خواند به لب عین الحیاتش 
ملک گوید به رخ حقّ الیقینش 
کلام وحی ریـزد از دهـانش 
دعا گل بوسه گیرد از لبانش 

خدا مشتاق یارب یارب اوست 
سحر دلـداده ذکر شب اوست 
کلـیم الله مـدهوش تکـلّم 
مسیحا زنده لعل لب اوست 
عبادت بوسه گیرد از جبینش 
خدا فرموده زین‌العابـدینش 

ولایت تشنه جـام ولایـش 
همه دل‌هاست، دشت کربلایش 
چهل پرواز از گودال تا شام 
چهل معراج تا طشتِ طلایش 
سفر از کبریـا تـا کبریا داشت 
عروجی همچو ختم‌الانبیا داشت 

بـه خلقت در اسارت مقتدایی 
کند در بنـدگی کار خدائـی 
کند روز اسارت دست بسته 
ز کار عالمی مشکل گشائی 
فراز نـاقـه اوج اقتـدارش 
زبان هنگام خطبه ذوالفقارش 

کلامش همچو آیات شریفه 
حماسه، روشنی، حکمت، لطیفه 
بـه دریـای دلِ اهلِ تـولّا 
گهر جاری است از متن صحیفه 
دعای اوست وحی آسمانـی 
معانی در معانی در معانـی 

الا سیر عروجت تا سحرگاه 
من الله و الی الله و مـع الله 
نهان از چشم‌ها اسرار خود را 
علی با چاه می‌گفت و تو با ماه 
تـو قرآنی تـو ایمانی تـو دینی 
تـو سر تـا پـا امیرالمؤمنینی 

مزارت بیت قرب داور ماست 
بقیعت کربـلای دیـگر ماست 
به معراج عروج از خویش تا دوست 
تـولای شما بـال و پـر ماست 
به "میثم" از ازل شد این عنایت 
که بـا مهر شما گردد هـدایت

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

به مناسبت میلاد امام سجاد علیه السلام

رها کنید مرا در هوای این آقا

گدا کنید مرا هم ، گدای این آقا

 

دوباره اذن دخولم دهید تا اینکه

بدون پر بپرم در سرای این آقا

 

 

 

 

اجازه ام بدهید آشیانه ای سازم

در اوج منّت و تحت لوای این آقا

 

جدا کنید مرا از زمین و بگذارید

همیشه محو شوم در صفای این آقا

 

بدون شک و تامّل رسیده ام بر این

رضای دوست بود در رضای این آقا

 

هزار چلّه نشسته است آسمان کنج

هزار توی سجود حرای این آقا

 

و جبرئیل علیک السلام می آرد

برای هرچه سلام از برای این آقا

 

هزار چلچله در نور مست و مدهوش اند

به دور زمزمه ی ربّنای این آقا

 

به پاست حسّ یتیم و کرامت حیدر

درون قصّه ی جود و سخای این آقا

 

دوباره کام دعا در دلم مصفّا شد

به پای سفره ی پهن دعای این آقا

 

دخیل بستم از آن ابتدا دل خود را

به ریشه های قشنگ عبای این آقا

 

مریض بودم و بیچاره ، خوب می دانم

شفا گرفته ام از اعتنای این آقا

 

به لب گزیده سر انگشت حیرتش هرکس

که خوانده صفحه ای از ماجرای این آقا

 

قلم زده است خدا درس صبر و عزّت را

به دفتر سفر کربلای این آقا

 

مشخّص است درون تمام این ابیات

که قاصر است زبان در ثنای این آقا

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

تو آمدی معنا کنی معنا شدن را
زیبا کنی زیبایی و زیبا شدن را
وقتی خدا می خواست با تو گُل کند، تو
 ترسیم کردی گل شدن را وا شدن را
تو آمدی تا حضرت آدم نخواهد
 زین پس اسیر جذبه حوّا شدن را
آرامش چشم تو یاد نوح داده است
کشتی نشستن را و بر دریا شدن را
تو آمدی هنگام از دریا گذشتن
 موسی بیابد علت موسی شدن را
عیسی، مسیحا بودنش را از تو دارد
تی دلیل حضرت عیسی شدن را
ای نور چشم آل طاها! آمدی تا
برخود ببالد فاطمه زهرا شدن را
تو آمدی تا دختر حیدر بخواند
در چشم هایت زینب کبری شدن را
وقتی لبانت را مکید از شوق، عباس
فهمید آنجا حکمت سقا شدن را
تو خنده کردی و حسین بن علی یافت
در خنده هایت لذت بابا شدن را
تو افتخار و زینت عُبّاد  هستی
 ابن الحسینی حضرت سجاد هستی 
دست قنوتت ربّنا را نور داده است
شور تو اهل آسمان را شور داده است
چشم تو خورشید تمام کهکشان هاست
از هر کجا تا نا کجا را نور داده است
طرز رکوعت، شیوه ذکر و سجودت
دست عبادت پیشه گان منشور داده است
این، دانه های اشک یا تُنگ شراب است
آن چشم ها انگار که انگور داده است
می خواست تا قسمت کند حق مستیت را
هر جام را اندازه مقدور داده است
نطق مرا در وصف تو گویا نموده است
اصلاً زبان را هم به این منظور داده است
غارت مکن قلب مرا با چشم هایت
زخمی است این دل بس که نیشابور داده است
من، بد، ولی در بین خواهان تو ایزد
 هم وصله های جور هم ناجور داده است
تو آمدی حتی خدا در آسمان ها
 هی سفره ها انداخته هی سور داده است
   تو آمدی بانگ مبارک باد برخاست
 از قدسیان فریاد یا سجاد برخوا
شاعر:محسن ناصحی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای لیل قدر تشنۀ راز و نیاز تو

قبله سزاست غبطه خورد بر نماز تو

چون بر قنوت دست دعا باز می کنی

صدها فرشته پر کشد از دست باز تو

 

چون تیر جان ز چلۀ مژگان رها کنی

گردد شکار هر  دل شیدا ز ناز تو

آری عصارۀ حسنین است خلقتت

این افتخار در سخن دیر باز تو

خیر کثیر از قدمت آشکار شد

تفسیر گشت سورۀ کوثر به راز تو

از نسل دو امام چو نسلت به هم رسید

روح قیام و صلح شده سرفراز تو

نسل تو نسل پاک دعا و اجابت است

آری بهشت قبضۀ آل نجابت است

تفسیر آیه آیۀ قرآن صحیفه ات

تأویل سوره سورۀ قرآن صحیفه ات

تصویر نور و ذات و صفات و جمال حق

تشریح سوژه سوژۀ قرآن صحیفه ات

طرح فصاحت است و بیان بلاغت است

همتای صفحه صفحۀ قرآن صحیفه ات

همچون کلام وحی شگفت است مصفحت

دارد اساس و پایۀ قرآن صحیفه ات

بس که قرین به شیوۀ قرآن لسان توست

شد از خدای هدیۀ قرآن صحیفه ات

تقویم شیعه شمّه ای از خطبه های توست

نشناختم تو را که چه در گفته های توست

سجاد را حسین و حسن تا خدا شناخت

سجاد را کرامت و جود و سخا شناخت

سجاد را زمین و زمان عرش و فرش حق

کون و مکان یمین و یسار خدا شناخت

سجاد را بکا و مناجات و فکر و ذکر

در سجده گاه و مسجد و محرابها شناخت

سجاد را به نثر و بیان و غزل مجوی

او را بهار و باغ و بهشت و فضا شناخت

بیمار باد آنکه نیابد طبیب را

سجاد را اسیری درد و بلا شناخت

در کربلا به جان ز امامت دفاع کرد

او را مسیر کوفه و شام بلا شناخت

دنیای او به خانۀ زهرای اطهر است

فرزند شهربانوی ایران مطهّر است

چون نسل او ز بانوی ایران به هم رسید

ایران به برج عزّت و شأن و کرم رسید

ایران ز یمن اوست علمدار شیعه شد

یاران به هوش مقطع حفظ علم رسید

این مملکت چو گنج برای ولایت است

تأویل آن به سورۀ نون والقلم رسید

ما از سلالۀ حسنینیم مفتخر

زین رو به توس ملک رضا را حرم رسید

هان ای گروه شیعه مهیّای عشق باش

آری سخن به درک اهم فی الا هم رسید

اهل ولا بلا به دل خسته می خرند

عین خوشی است هر چه که از دوست غم رسید

ای دل ربا بیا که قدومت مبارک است

میلاد توست شأن نزول تبارک است

تا زین العابدین به دو عالم امام ماست

دنیا و آخرت ز ولایش به کام ماست

ما را ز لشکرش دو سلاح است یادگار

اشک و دعا دو هدیه از او بر تمام ماست

ما را اگر غلام سیاهش لقب دهند

بر عرشۀ سریر بهشتی مقام ماست

گر عاشق دعا و نماز و عبادتیم

با راه و رسم او متمثّل مرام ماست

سجاده را که در دل آتش رها نکرد

مدیون آن نماز قعود و قیام ماست

آری خلیل شیعۀ سجاد عالم است

زین رو همیشه زائر کویش سلام ماست

ای دوست ما به دین رفیع تو زنده ایم

با آرزوی کوی بقیع تو زنده ایم

جانا اگر شبیه تو بودم چه خوب بود

آئینۀ وجیه تو بودم چه خوب بود

در روی خود جمال تو را جستجو کنم

یکبار اگر شبیه تو بودم چه خوب بود

تو بندۀ نزیه خدای منزهی

من هم اگر نزیه تو بودم چه خوب بود

باید نظر شبیه شهیدان به یار داشت

چون شاهدان وجیه تو بودم چه خوب بود

ای بازوان سلسلۀ ساسة العباد

گر بازوی فقیه تو بودم چه خوب بود

ای زادۀ حسین به ما التفات کن

ما را برای شیعه گی ات پر ثبات کن

ای یادگار کرب و بلا زین العابدین

وی باغبان باغ دعا زین العابدین

ما را دعای خیر تو اهل بکا کند

ای رهبر نظام بکا زین العابدین

کرب و بلاست در گروی انقلاب اشک

اشک تو رنگ خون خدا زین العابدین

بنیانگذار هیئت ما خظبه های توست

ای روضه خوان آل عبا زین العابدین

باغ و گل و یتیم و جوان هر کجا که بود

می ریخت اشک چشم تو را زین العابدین

از داغ های شام نه تنها دل تو سوخت

آتش گرفت آل ولا زین العابدین

زینب ز خسته جانی تو گریه می کند

زهرا به روضه خوانی تو گریه می کند

           محمود ژولیده

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

یکبار دگر گُلبن امید گهر داد
دریای کرامت به بشر باز گهر داد
پایان شب تار ز ره آمد و یزدان
بر خلق زمین آینۀ نور سحر داد
عشق آمد و با زمزمۀ شوق و مسرّت
تا کوی مدینه به همه بال سفر داد
جبریل به آواز جلی گفت، بیائید
کامشب به حسین بن علی دوست پسر داد
در وصف همین غنچۀ زیبای حسینی
جبریل امین بر همۀ خلق خبرداد
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
امشب شب بشکفتن لب های حسین است
گلزار جنان محو تماشای حسین است
گل های بهشتی همه گفتند چه زیباست
لبخند سروری که به لب های حسین است
بخشید صفا و طرب و نور به گلزار
این گل که ز گلخانۀ زیبای حسین است
تا با نگه خویش کند  راز دل ابراز
پیوسته نگاهش سوی سیمای حسین است
درفصل شکوفائی خود این گل توحید
کز گلشن سرسبز و مصفای حسین است
با سجدۀ خود دم  ز خدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد 
این مهر جهانتاب دعا مهر حبین است
درچهرۀ نورانی او نور یقین است
سجاده زند بوسه به پیشانی رازش
مبهوت دعای سحرش روح الامین است
قدسی نفسانِ حرم قدس خداوند
گفتند بهم این گل سجاده نشین است
هرکس که نظر کرد به رخسارۀ او گفت
آئینۀ لطف و کرم دوست همین است
ر غرق در اشراق و ظهور است سماوات
گر روشن از انوار ولا روی زمین است
با سجدۀ خود دم ز خدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
اوشد همه شب دیدۀ بیدار مناجات 
زیباست به رخساره اش انوار مناجات
باسجدۀ طولانی و با حال نیایش
شد شب همه شب محرم اسرار مناجات
با جلوۀ پر نور دعاهای صحیفه
جاوید شده تا ابد آثار مناجات
هر کس که کند پیروی از سید سجاد
مست است ز پیمانۀ سرشار مناجات
با سجده گذاران تو بیا زمزمه سرکن
کامشب گل بشکفتۀ گلزار مناجات
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
فردوس برین شد حرم سید سجّاد
جبریل امین شد خدم سید سجّاد
پیدا کند او سرمۀ بینائی خود را
سر هر که نهد بر قدم سید سجّاد
در فصل نیایش ز خداوند طلب کن
وصل حرم محترم سید سجّاد
ای سائل و ای تشنۀ دریای محبت
رو کن به عطا و کرم سید سجّاد
گل های وفا و طرب و عشق و مسّرت
گفتند به باغ ارم سید سجّاد
با سجدۀ خود دم ز خدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
تنها نه همین مصحف ایمان و دعا اوست
تفسیرگر نهضت خونین بلا اوست
هرچند مکّدر شده این آینه، اما
آئینۀ نور سفر کرب وبلا اوست
ازکرب وبلا تا سفر شام و مدینه
پیغامبر نهضت خون شهدا اوست
با اشک به روی پر پروانه نوشتند
پروانۀ پرسوختۀ شمع هُدا اوست
امروز «وفائی» همۀ سجده گذاران
گفتند که دانید چرا عبد خدا اوست
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
شاعر:سید هاشم وفایی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ماه عشق است ماه عشاق است
ماه دل های مست و مشتاق است
در میخانه‌ی کرم شد باز
الدخیل این حریم ِ رزاق است
ریزه خوارش فقط نه اهل زمین
جرعه نوشش تمام آفاق است
بی حساب است فضل این ساقی
شب جود و سخا و انفاق است
بین دلهای بیدلان امشب
با سر زلف یار میثاق است
شب زلف مجعدش «والّیل»
صبح چشمش به عالم اشراق است
«قبره فی قلوب من والاه»
حرمش قبله گاه عشاق است
ماه شعبان رسید! ماه سه ماه
کربلا می رویم! بسم الله
السلام ای پناه مُلک و مکان
در ید قدرتت عنان جهان
رفته قنداقه ات به عرش خدا
تشنة پای بوسی‌ات همگان
در طوافت قیامتی شده است
می ‌رسد هر فرشته با هیجان
پر قنداقة تو می‌ بخشد
پر و بالی به فطرس نگران
از سر زلف عنبر افشانت
سدرة المنتهی گرفته ضمان
عطر و بوی ملیح پیرهنت
مانده در خاطر نسیم جنان
 بوسیده می چیند از لب تو رسول
رحمت واسعه گشوده دهان
از سر انگشت پاک مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیرة جان
خواند جدت «حسینُ منّی» را
«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان
با تو جود و شجاعت نبوی‌ست
ای شکوه حماسه های عیان
در نمازت شبیه فاطمه ای
بین میدان علی ست جلوه کنان
چشم‌های تو مرز خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
رحمت محض! یا ابا الأیتام!
پدری کن برای عالمیان
ای که آقائی تو بی حد است
باز ما را به کربلا برسان
شب جمعه شمیم سیب حرم
منتشر می شود کران به کران
روضه هایت بهشت اهل ولاست
چشم ما چشمه های کوثر آن
«وَ مِنَ الماءِ کُلُّ شَیءٍ حَیّ»
اشک ها از غمت همیشه روان
السلام ای شهید روز دهم
السلام ای امام تشنه لبان
تا ابد در فراز پرچم توست
خون سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بوده‌
مبدأ حرکت زمین و زمان
شب سوم رسیده‌ای، ای ماه
السلام علیک ثارالله
السلام ای نگین عرش برین
ماه بالا بلند ام بنین
گره از گیسوان خود مگشا
هر سر موی توست حبل متین
جذبه های نگاه هاشمی ات
ماه را می کشد به سوی زمین
عبد صالح! مواسی لله!
پدر فضل! روح حق و یقین!
به حضورت گشوده دست، فلک
به قدوم تو سوده عرش، جبین
وقت هوهوی ذوالفقار علی ست
به روی مرکب حماسه نشین
می شود با اشارة‌ تو دو نیم
هر کسی آید از یسار و یمین
زینبت «إن یکاد» می خواند
آسمان محو هیبت تو! ببین
کاشف الکرب اهل بیت نبی!
بازوان تواند حصن حصین
ماه من بازوی رشید تو را
که برافراشته است بیرق دین
زده بوسه علی به گریه چنان
بوسه ها چید از آن حسین چنین
نقش باب الحوائجی داری
به روی بازویت شبیه نگین
سائلان تو بی شمارند و ...
گوشه چشمی به ما! بس است همین
شب جود و کرامت و بذل است
شب چارم شب اباالفضل است
السلام ای حقیقت جاری
روح تقوا و زهد بیداری
سید السّاجدین شهر رسول
عبد مسکین حضرت باری
روزهایت مجاهدت ، ایثار
نیمه شب هات بخشش و یاری
در مناجاتت ای صحیفة نور
آیه آیه زبور می باری
همه مجذوب ربنای تواند
محو این سیر و این سبکباری
گوش کن این صدای داوود است
که به شوق تو می شود قاری
پا برهنه به حجّ که می آیی
کعبه را هم به وجد می آری
در شکوه و حماسه بی مثلی
خطبه هایت زبانزدند آری
واژه های تو تیغ برّانند
ثانی حیدری و کراری
شام و کوفه به لرزه افتادند
سرنگون پایة ستمکاری
در مصاف تو سهم دشمن دون
چیست غیر از مذلت و خواری
وارث عزت و سخای حسین
ای که بعد از عمو، علمداری
به محبان خود نظر فرما
بیشتر موقع گرفتاری
رو سیاهی من گذشت از حدّ
تو برایم مگر کنی کاری
در نماز شبت دعایم کن
تو عزیزی تو آبروداری
دلم از بند هر غم آزاد است
شافع من امام سجاد است
شد روا حاجت همه، ما ! نه
کربلا شد نصیب ما یا نه؟
رزق شش‌گوشه می‌ دهند امشب
کی شنیده گدا ز آقا: نه
کربلا رفته در شب جمعه
می شناسد مگر سر از پا؟ نه
کربلا می روی بخوان روضه
روضه های جوان لیلا، نه
زخم ها التیام پیدا کرد
زخم فرق دوتای سقا، نه
التیام دمادم سیلی
می دهد فرصت تماشا؟ نه
از شب خیزران مگر مانده
لب و دندان برای بابا؟ نه
زینب است و نوای جانکاهش
ذکر أین بقیة اللهش
شاعر:یوسف رحیمی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

 پنجم ماه ناب شعبان است
شور و شادی به سینه مهمان است
آسمان غرق نور ایمان است
فـُلک ومُلک و مَلک غزلخوان است
شکر حق ذکر ما و سلطان است
این پسر آبروی ایران است
آمده روح منبر و محراب
پسر آسمانیِّ ارباب
چهره ای با صفاتر از مهتاب
دلبری ناب و گوهری نایاب
اصل حبل المتین روز حساب
زینت بندگیُّ و ایمان است
اصل و شیرازه ی دعایی تو
بنده ی مخلص خدایی تو
چشمه ی نور هل اتایی تو
سند عشق مرتضایی تو
قاصد سرِّ کربلایی تو
خطبه ات از دم شهیدان است
در عبادت پیمبری هستی
در شجاعت تو حیدری هستی
در نجابت تو کوثری هستی
در کرم چون حسن سری هستی
در حرم شاه دیگری هستی
خیمه ی تو دژ یتیمان است
بی بیِّ آسمان پرستارت
بند و غل شد اسیر ایثارت
کوفه ماتِ دم علی وارت
روضه داروی جان بیمارت
گریه بر کربلای غم کارت
 شیعه مدیون چشم گریان است
گریه ی تو بقای عاشوراست
صبرتو سرِّ مکتب مولاست
آه تو سهم دشمن زهراست
کربلا با دعای تو پیداست
آرزوی تو وعده ی آقاست
 جمعه ای که ظهور در آن است
شاعر:حسین ایمانی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

در رحمت ز عرش تا وا شد
پر پروازمان محیا شد
رخ یوسف نشانمان دادند
دل مجنونمان زلیخا شد
صفحات صحیفه ی نوری
رقی خورد و عشق معنا شد
نفسی زد کسی و بعد از آن
تن دنیای مرده احیا شد
رخ خود را نشان عالم داد
همه ی اعتبار دنیا شد
قلمم استعاره کم آورد
رخ زیباش تا هویدا شد
ه زمین ماه مشرقین آمد
علی دوم حسین آمد
شب اربابمان سحر دارد
به روی دامنش قمر دارد
همه از شوق نو رسیده ی او
به لبش خنده ای اگر دارد
شب رویاست نخل امید
پدر و مادری ثمر دارد
دل بابا عجیب پر شور است
و خدا از دلش خبر دارد
به نگاهش عموی بی تابش
نتوانست چشم بردارد
سر بوسیدن لبان پسر
پدرش میل بیشتر دارد
و به کوری چشم بد نظران
پدری باز هم پسر دارد
به دعایش دخیل بسته شده
پری از جبرئیل بسته شده
شاعر:مسعود اصلانی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک
در دیـده تجلای خدا باد مبارک
این عید مبارک، به شما باد مبارک
لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
جان در بدن عالم ایجاد مبارک
آمد به جهان حضرت سجاد، مبارک
ای بانوی ایران پسر آورده‌ای امشب
ای طوبی عصمت ثمر آورده‌ای امشب
در بیت ولایت قمر آورده‌ای امشب
الحق که حسینِ دگر آورده‌ای امشب
بی پـرده ببینید جمـال ازلـی را
تبریک بگوئید «حسین ابن علی» را
حجر و حجر و حلّ و مقام و حرم است این
دریای خروشندۀ جود و کرم است این
در مجمع خوبان دو عالم، علم است این
دردانۀ شه بانوی ملک عجم است این
گردیـد عیـان کوکب اقبـالِ محمّد
چشم و دلتـان روشن، ای آل محمّد
این ماه تمام است، تمام است، تمام است
فرزند قیام است، قیام است، قیام است
ذکر است و سلام است و سلام است، سلام است
بر خلق، امام است، امام است، امام است
این گوهر رخشنده دامان سه دریاست
چارم وصی ختم رُسُل، یوسف زهراست  
ایـن ماه، چراغ مـه شعبان حسین است
این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است
این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است
این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است
این جان حسین است بـدانید بـدانید
قرآن حسین است بخوانیـد بخوانیـد
خیزید که از اشک و شعف آینه شوئیم
چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروئیم
پرواز کنان تـا حرم الله بپـوئـیم
مانند فرزدق بخروشیم و بگوئـیم
ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما
تا شام شود روز «هشام» از سخن ما
این است که توحید از او یافت ولادت
دارد بـه وجودش حـرم الله ارادت
داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت
کردند به مهرش همه حجاج، عبادت
این سیـد و مولا و امام حرمین است
این سبط نبی، پور علی، نجلِ حسین است
این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست
این سیـد بطحا پسر سیـد بطحاست
این نـور دل فاطمـۀ ام‌ابیـهاست
این نوح و خلیل است و کلیم است، مسیحاست
رخشنده چراغ دل هر انجمن است این
سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این
ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت
ای عرش خدا گوشه‌ای از قصر جلالت
یـادآور خُلق نبـوی، خلق و خصالت
بـا آنکه بـود حلقـۀ زنـجیر مدالت
با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری
آقائی و اشراف بـه هر سلسله داری
غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند
در حلقۀ زنـجیر، عـدو را بـکشانـد
در کاخ ستم یکسره آتش بفشاند
بـر خاک مذلت همگان را بنشاند
تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی
بر جان ستمگر، شرر خشم خدایی
غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت
بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت؟
ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت؟
تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت؟
در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود
فریاد خروشان خدا صوت علی بـود
ای سر زده از سینۀ هـر نسل نـدایت
ای زمزمۀ وحی خداونـد، صدایـت
اسلام، رهیـنِ نـفسِ روح فزایـت
در سلسله پیوسته به لب ذکر خدایت
روزی که نبودی خبری از گِل"میثم
شد بسته بـه زنجیر ولایت دل"میثم
در دیـده تجلای خدا باد مبارک
این عید مبارک، به شما باد مبارک
لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
جان در بدن عالم ایجاد مبارک
آمد به جهان حضرت سجاد، مبارک
ای بانوی ایران پسر آورده‌ای امشب
ای طوبی عصمت ثمر آورده‌ای امشب
در بیت ولایت قمر آورده‌ای امشب
الحق که حسینِ دگر آورده‌ای امشب
بی پـرده ببینید جمـال ازلـی را
تبریک بگوئید «حسین ابن علی» را
حجر و حجر و حلّ و مقام و حرم است این
دریای خروشندۀ جود و کرم است این
در مجمع خوبان دو عالم، علم است این
دردانۀ شه بانوی ملک عجم است این
گردیـد عیـان کوکب اقبـالِ محمّد
چشم و دلتـان روشن، ای آل محمّد
این ماه تمام است، تمام است، تمام است
فرزند قیام است، قیام است، قیام است
ذکر است و سلام است و سلام است، سلام است
بر خلق، امام است، امام است، امام است
این گوهر رخشنده دامان سه دریاست
چارم وصی ختم رُسُل، یوسف زهراست  
ایـن ماه، چراغ مـه شعبان حسین است
این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است
این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است
این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است
این جان حسین است بـدانید بـدانید
قرآن حسین است بخوانیـد بخوانیـد
خیزید که از اشک و شعف آینه شوئیم
چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروئیم
پرواز کنان تـا حرم الله بپـوئـیم
مانند فرزدق بخروشیم و بگوئـیم
ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما
تا شام شود روز «هشام» از سخن ما
این است که توحید از او یافت ولادت
دارد بـه وجودش حـرم الله ارادت
داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت
کردند به مهرش همه حجاج، عبادت
این سیـد و مولا و امام حرمین است
این سبط نبی، پور علی، نجلِ حسین است
این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست
این سیـد بطحا پسر سیـد بطحاست
این نـور دل فاطمـۀ ام‌ابیـهاست
این نوح و خلیل است و کلیم است، مسیحاست
رخشنده چراغ دل هر انجمن است این
سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این
ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت
ای عرش خدا گوشه‌ای از قصر جلالت
یـادآور خُلق نبـوی، خلق و خصالت
بـا آنکه بـود حلقـۀ زنـجیر مدالت
با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری
آقائی و اشراف بـه هر سلسله داری
غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند
در حلقۀ زنـجیر، عـدو را بـکشانـد
در کاخ ستم یکسره آتش بفشاند
بـر خاک مذلت همگان را بنشاند
تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی
بر جان ستمگر، شرر خشم خدایی
غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت
بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت؟
ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت؟
تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت؟
در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود
فریاد خروشان خدا صوت علی بـود
ای سر زده از سینۀ هـر نسل نـدایت
ای زمزمۀ وحی خداونـد، صدایـت
اسلام، رهیـنِ نـفسِ روح فزایـت
در سلسله پیوسته به لب ذکر خدایت
روزی که نبودی خبری از گِل"میثم
شد بسته بـه زنجیر ولایت دل"میثم
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

سرود عاطفه باز
نشسته رو لبهام
وا شده باز تو بهشت
یه نو گل زیبا
نشسته خنده عشق
باز رو لب زهرا
بزم عاشقا آباده
دل خدامونم شاده
کسی که به ما می داده
امام سجاده
اومد قبله خورشید و مهتاب
اومد دلبر شیرین و جذاب
اومد پسر دوم ارباب
مولا علی بن الحسین مولا
نمک بارون لبش
وقتی که می خنده
تو بندگی به خدا
بی مثل و ماننده
رو پیشونیش جای مهر
مثل یه سر بنده
قنوت دو دستش زیباست
بارون نگاهش دریاست
هم اسم علی اعلی است
او سید و مولاست
مولا علی بن الحسین مولا
اسمش به خدا اسم خداهه
والله خدای ذکر و دعاهه
مهر نمازش خاک کرب وبلاهه
مولا علی بن الحسین مولا
نژاد اون شاخه بهشتی طوباست
مادرش ایرونیه این افتخار ماست
رقیه خواهرشه عموش یل دنیاست
از همه نژادش سره
برادرش علی اکبره
اونکه دل از حق می بره
داداش اون علی اصغره
عشقش توی رگ ما روونه
باباش که برا ما مثل جونه
به به دوماد کشورمونه
ارباب علی بن الحسین مولا

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

 گــل شهرِ بانو، غنچه زیــبای حســـین
دیــدن جــمال تو، روح مــسیحای حــسین
رفــته هــمه هوشم از دستم       
تــا بــه جــمال تــو دل بــستم
یــا عـلی بن الحــسین مولا 3
توی ســینه یــه دله، اونــم بــرا تــو مـــی تپـــه
ضــربان قــلب مــن، همـــیشه بــا تــو مــی تپـــه
ســاغر و ســبو و مِی جانم      
هــمیشه به مستــی ات بــمانم
یــا عـــلی بـن الحـسین مـولا 3
روز اول که مرا، مــادرم از شیـــر گـــرفت
ذکر  شیرین  تــو  را  روی  دلــم  ســیر  گرفــت
لبـــالبم  از ذکر  نـــامت       
بـــنده   عــلی ام   و  غـــلامت
یــا عـــلی بن الحــسین مولا 3

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای نــــــــــماز دلم، ای نــــیاز دلـم           
نـــام زیــبای تــو، راز و نـــیاز دلم
صــفای هــر دلی روح مــناجــات         
شـده از  سـجده ات بر پــا عـــبادات
تـــویی   هـمنشین   رب  کــریمت    
نــمودی  بـا خدا  هــر  دم  مــلاقات
تــو که بـر فـاطمه نـور دو عـینی
هـمه  هــستی   و  جــان  حــسینی
گـل زهـرا، فـدایت، گل زهرا4
ای بــهار حسین، ای قرار حسین       
جــاری  کـوثر  چـشمه  سـار حـسین
هــمیشه  نـــام  تــو  روی  لـبانم          
هــمیشه   یــاد    تــو    آرام   جـــانم
تـــویی گــل حسین و شــهر بانو          
بـه خـاک کـوی تـو جـان می فــشانم
به    فــدای    جــمال   حــیدر ات
بـه   صـفای    دل    پیغمبری ات
گل زهرا، فدایت، گل زهرا 4
ای هــمه هـستی ام، ای مِی مستی ام         
نام شیرین تو، جام سـر مستی ام
بــقیع بــا صــفایت کــعبه جـــــــــان       
بـه سـوی آن بُــوَد جــان محــبان
زیـــارت  تـــو   هــر  دم  آرزویــم         
چـه شود گر مرا سازی تو مهمان
تــا کـه قـبرت بـه اشـک دیده شویم
درد  دلـهای  خـود  بـا  تـو  بـگویم
گل زهرا، فدایت، گل زهرا4
ای هــمه هــستی ام، ای مِی مستی ام        
نام شیرین تو، جــام ســر مستی ام
بـــقیع   بــا   صــفایت   کـعبه  جـان    
بـه  سوی  آن  بُـوَد  جــان  مـحبان
زیـــارت  تـــو   هــر   دم  آرزویــم      
چه شود گر مرا سازی تــو مـهمان
تــا کـه قـبرت بـه اشـک دیده شویم
درد  دلـهای  خـود  بـا  تـو  بـگویم
گل زهرا، فدایت، گل زهرا 4
 

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

آقام امام سجاد
گل مدینه در کربلایی
سرور سینه ی اهل دعایی
تو ماه عالمینی  
سلطان مشرقینی
علی ابن الحسینی
آقام امام سجاد
مستی در عالمینه      
هستی به شور و شینه
سلطان عشق حسینه
تو ماه عالمینی  
سلطان مشرقینی
علی ابن الحسینی
آقام امام سجاد
دلم گرفته راه خرابات       
رسیده مستان پیر مناجات
دل می تپد به یادت
ای مهبط عبادت
سر سبزی سیادت
تو آبروی ایران زمینی
مُرادکوی اهل یقینی
ماییم هموطن تو
بالله به محن تو
جان فرش مقدم تو
مستی در عالمینه      
هستی به شور و شینه
سلطان عشق حسینه
تو ماه عالمینی  
آقام امام سجاد 
شاعر:حاج منصور ارضی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها