0

اشعار ولادت امام سجاد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

سلام عطر خوش دلپذیر سجاده
سلام دلبر سجده، امیر سجاده
سلام سفرۀ پر نعمت دعا خوانی
سلام سفرۀ مهمان پذیر سجاده
سلام تازهٔ شعر و شعور و احساسم 
سلام تازه مریدی به پیر سجاده
چقدر دست مرام من از تو خالی شد
شبی که دور شدم از مسیر سجاده
پیاده می شوم این جا کنار اشکم تا 
بیفتم از سر خجلت به زیر سجاده
و یطعمون علی حبه شما هستید
منم یتیم و فقیر و اسیر سجاده
منم فقیر شما یک عطا به من بدهید
مرا اسیر کنید و خدا به من بدهید
شبی كه مثل همیشه خدا تو را می دید
و داشت عرش نمازت ستاره می بارید 
چقدر حجم حضورت وسیع و ناپیدا 
که لحظه لحظه در آن جز خدا نمی گنجید
همان شب از نفس سجده های پر نورت 
که داشت قامت ابلیس روح می لرزید
به شکل افعی خشمی در آمد و آمد
به گرد پای حضور تو داشت می چرخید
و نیش هم زد و تا از حضور درآیی
ولی چگونه شود نور منفک از خورشید
تو هم علیِّ خدایی و محو محو خدا 
که تیر و نیش ندارد به عشق تو تردید
و ناگهان پس از آن اتفاق رویایی
عبای سبز خودش را خدا به تو بخشید
چنان به رحمت خود موج زد به خاطر تو
که بر سواحل پیشانیت صدف پاشید
و بعد روی صدف ها به رنگ آب نوشت
از این به بعد شما زین العابدین هستید
از این به بعد نه، از قبل عالم ذر بود
که سجده های تو در ساق عرش محشر بود
بهشت قطعه ای از تربت زمینت بود
و عرش آینه ای از دل یقینت بود
فرات کوفی، ابوحمزۀ ثمالی ها
زیاد از این صُلَحا توی آستینت بود
صدای آیۀ ترتیل تو که می آمد
خدا هم عاشق اصوات دلنشینت بود
هزار رکعت، هر شب نماز می خواندی
نماز یکسره مهمان شب نشینت بود
هزار دسته ملک در صف عبادت تو
گدای روز و شب زین العابدینت بود
همیشه خاطره عمه در دلت می سوخت
و عکس قافله در چشم نازنینت بود
در آن غروب که عمه اسیر اعدا شد
دل تو خون و شد و سجاده تو دریا شد
چقدر آیه بریزد خدا به نام شما
چقدر معرفت آرد همین سلام شما
مرورتان به خدا از همیشه تازه تر است 
برای هر که بخواند به احترام شما
کنار جادۀ دنیا پیاده گردیدم
فقط برای عبودیت مقام شما
به احترام شما از خدا طلب کردم
مرا برد به بهشت پر از کلام شما 
کنار مادرتان هم غذا نمی خوردید
چقدر درس ادب دارد این مرام شما
اگر کرامت عالم به دست های شماست
منم گدای شما و منم گدای شما
منم گدای شما و گدای مادرتان
منم شوم فدای شما و فدای مادرتان
رسیده اید از آن سوی باور ایمان
به روی دوش گرفتید سورۀ انسان
منم که سورۀ افتاده از نگاه توام
منم که دور شدم از نگاه الرحمان
چه می شود که نگاهی به ما کنید آقا
که اسم ما بخورد بر کتیبۀ باران
که یک نفس بزنی تا دلم بهشت شود
که یک نفس بزنی تا دلم بگیرد جان
صحیفه های دعا را به من بیاموزان
که از دل کلماتت در آورم قرآن
خدا که اسم تو را یاد داد بر آدم
منم صدات زدم، صدا زدم با آن –
دو اسم ناز و قشنگت یکی به نام علی
یکی به نام حسین، یابن سید العطشان
علی ترین پسر کربلا نگاهم کن
مرا ستاره ستاره اسیر ماهم کن
در آن غروب که مقتل پر از کبوتر بود
پر از تهاجم تیر و سنان و خنجر بود
در آن غروب که چادر ز خیمه ها افتاد
و دشت پر شده از ناله های معجر بود
در آن غروب که عمه کبود و نیلی شد
و دست و بازویش از تازیانه پرپر شد 
در آن غروب که مَشکی به آسمان می رفت
و روی نیزه در آن سو نگاه اصغر بود
در آن غروب که عمه تو را تسلی داد
و آتش دل او از تو نیز بدتر بود
در آن غروب که هر نیزه ای به سویی رفت
و روی نیزه که دعوا برای یک سر بود
در آن غروب تو در کربلا شهید شدی
کنار عمه به شام بلا شهید شدی
شاعر:رحمان نوازنی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

عاشقان مژده شب میلاد شد                   دل گدای حضرت سجّاد شد
بار دیگر حیدر از خبیر رسید                        آبروی مسجد و منبر رسید
پای تا سرمی دهد بوی دعا                      نرگش مستش بود دارالشفا
عشق از مژگان چشمش منجلی است        برروی دست حسین بن علی است
سجده می نازد به پیشانی او                    مست از آهنگ عرفانی او

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

تا دل غم زده از هجر به فریاد آمد
نوری از سینهٴ جانسوز به امداد آمد
عشق مشغول ثناخوانی اربابش بود
خبر از آمدن سید الاوتاد آمد
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب ناب که با مژده میلاد آمد
طلب مغفرت از کوی خدا میکردم
بخشش دست کریمانهٴ سجاد آمد
به تماشای حرم باغ بهشت آمده بود
که از آن باغ جنان شاخه شمشاد آمد
گرد او حور و ملک شاد به هم می‌گفتند
که در این ماه نبی افضل اعیاد آمد
حرم سبط نبی عاطفه باران شده بود
گوئیا فاطمه هم دیدن نوزاد آمد
خنده از خندهٴ ارباب ندیدم خوشتر
که در آغوش پدر زینب عبّاد آمد
تابش نور امامت ز جمالش پیداست
به حسین ابن علی افضل اولاد آمد
تا در آن لحظه به هم چشم دو رهبر وا شد
افق قافله کرب و بلا پیدا شد
ای همه عمر و همه روز و شبت عرفانی
وی که از بیم خدا سجدهٴ تو طولانی
تو همان ناطق قرآنی و قرآن صامت
همه دم بر لب تو زمزمهٴ قرآنی
این صحیفه است زبور تو و اخت القرآن
خطبه‌های تو گواه سخن طوفانی
بنده آزاد مکن، ما همه در بند توایم
گول نعمت نخورد بنده رود مهمانی
عرب از دودهٴ تو فخر به عالم دارد
عجم از تیره تو شد نسبش رحمانی
مادر توست پس از فاطمه ام السُعداء
پدرت یثربی و مادر تو ایرانی
شهربانو که به او فاطمه فرمود عروس
دومین ام الائمه ست همین ایرانی 
هر کسی راه به درگاه که پیدا نکند
مام پاکیزهٴ تو داشت عجب ایمانی
نوه حیدر کرار که ایرانی شد
کشور ما شده از اصل و نسب ربانی
کشور ما که به فامیلی تان مفتخر است
خاک این خطه به درگاه رضا معتبر است  
نه فقط سلطنت عشق تو محدود مجاز
که دو عالم به تولای تو باشد ممتاز
دو جهان صنعت دستان کریمانهٴ توست
ما تهی دست و به دستان تو داریم نیاز
ای تبری ز عدوی تو همه شرط عمل
وی تولای تو امضای قبولی نماز
یونس از ترک ولای تو به ظلمت محبوس
ماهی از بحر به لبیک تو دارد آواز
مرغ خوش لهجه ز شیدایی تو می خواند
نفس باد صبا از تو کند عشوهٴ ناز
ابر و باد و مه و خورشید به فرمان تواند
بارش ابر به دستور تو برگردد باز
نه ملک هستی و طاووس نه داری پر و بال
لیک هرگاه بخواهی بنمایی پرواز
نه زمان مانع فرمان تو باشد نه مکان
گُل ز تصویر درآری چو کنی دست دراز
این همه نصّ امامت به نهان است و عیان
چه نیاز است که تکرار نمایی اعجاز
گِل ما ساخته نور اضافات شماست
دل ما منبع سرشار افاضات شماست
آسمان بی نفس گرم تو احیا نشود
 عرش و کرسی و فلک جز به تو برپا نشود
قلم و لوح به دستان تو عادت دارند
حکم جبریل ملک جز به تو امضا نشود
پسر فاطمه‌ای، تا تو نخواهی هرگز
پسر مریم عمران که مسیحا نشود
ای عبادات تو مصداق عبادات علی
بی عبادات تو محراب مصلا نشود
سوز دل اشک سحر حال مناجات ز توست
سفره ذکر دعا بی تو مهیا نشود
اولین روضه، پس از کرب و بلا کار تو بود
پرچم روضه که بی اذن تو برپا نشود
تا چهل سال فقط کار تو گرییدن بود
 نهضت سرخ به جز اشک تو ابقا نشود
شام از خطبهٴ غرای تو شد شام خراب
غل و زنجیر که مانع به تولا نشود
پیشمرگ تو علی اکبر و عباس تواند
بی علمداری تو قافله برجا نشود
زینب آمادهٴ فرمانبری حضرت توست
دولت مهدی زهرا ثمر نهضت توست
شاعر:محمود ژولیده

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

جشن کرده بپا خدا امشب                    
که بود شادی مصطفی امشب
نور چشم حسین و زهرا است او            
شادمان است مرتضی امشب
شب میلاد او همه شادان                    
لطف کرده خدا به ما امشب
محو گردد ز صحفه ی اعمال                   
همه عصیان و جرم ما امشب
هان بگوئید دردمندان را                  
بهرتان آمده شفا امشب
مهر او را به کنج دل بسپار                  
و دل را بده صفا امشب
شب میلاد اوست وقت دعا             
مستجاب است هر دعا امشب
عفو دامن بگیراز او محکم                 
تا شود حاجتت روا امشب
او گذر نامه می کند صادر                        
از پی حج و کربلا امشب

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

از قدم تو توی شب های سپید من
باز میگیره جون ساقه ی سبز امید من
جام اگر چشم های تو باشه می حلاله
شراب اگه لب های تو باشه می حلاله
پس می میزنم پیاله پیاله 
علی 
از قدم تو توی شب های سپید من
باز میگیره جون ساقه ی سبز امید من
یه نگاه به من کن سر تا پای من خیس شرابه
سه شبه که دارم مستی می کنم حالم خرابه
سجده ی ما به پای قدم تو
دست ما و دامن کرم تو
ای گرمی سینه ی ارباب
این سائل و عاشق را دریاب
جام اگر چشم های تو باشه می حلاله
شراب اگه لب های تو باشه می حلاله
پس می میزنم پیاله پیاله 
اون که عاشقه می دونه امشب چه شبیه
با اومدنت هوای دل ها زینبیه
طراوت سرخ چشم های من از شرار عشقه
یه پای دلم تو صحن مدینه ست یه پاش دمشقه
جلوه داری تو آغوش پدرت
سر خوشی با عموی دلاورت
تو ساقیه باده ی عشقی
دلدار بانوی دمشقی
مژده بده شبیه که محاله
حتی یه دم خالی بشه پیاله
تا به سحر میخونه ها شلوغه
مستی توی میکده ها حلاله
جام اگر چشم های تو باشه می حلاله
شراب اگه لب های تو باشه می حلاله
پس می میزنم پیاله پیاله 
وای به حال اون که نچشیده کرم تو
من توی دلم می سازم امشب حرم تو
گدای نگاه لطف تو منم من را صدا کن
شعله ورم از عشق عمو جونت برام دعا کن
روی قلبم اسمت را خدا نوشت
بازه امشب درهای باغ بهشت
ای یار دیرین اباالفضل
ای جان شیرین اباالفضل
از تو بهشت نسیم تو وزیده
خالق تو شبیه تو ندیده
رو به خودش میگه هزار آفرین
دست های اون که تو را آفریده
جام اگر چشم های تو باشه می حلاله
شراب اگه لب های تو باشه می حلاله
پس می میزنم پیاله پیاله 
علی 

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

عطر بهشتی وزیده امشب                    
ماه ولایت دمیده امشب
مقدم ماه عالمین بادا مبارک
عید علی بن حسین بادا مبارک
ای خسته دلها گل فشانید               
با هم سرود شادی بخوانید
دسته گل محمدی آمد خوش آمد
ور جمال احمدی آمد خوش آمد

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

یادگار عزیز ارباب با وفا
که زنده موند با همتش نهضت کرب و بلا
برق نگاه علی تو چشماشه
مثل ابو فاضل قد و بالاشه
شد بلای جون دشمن ها با خطبه های حیدریش
شد منبرهای کوفه و شام عرصه های دلاوری
صحیفه ی خدا
خرابات دعا
وارث کربلا
علی 
قیامتی به خدا قد و بالاش
علی می خونه ان یکاد با دیدن بازوهاش
پهلوون دلیره علمداره
تک سواره میدون و سرداره
اباالفضل

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

امشب مدینه بهتر از خلد برین است      
میلاد مسعود امام ساجدین است
امشب همه دست دعا بلا بگیرد               
عیدی زدست حضرت زهرا بگیرد
امشب خروشان می شود درهای رحمت     
بر روی عالم باز شد درهای رحمت

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

محبوب حریم حق تعالی آمد                 
تفسیر گر نور تجلی آمد
در وفت شکفتنش سروشی می گفت        
سجاد نشین عرش اعلی آمد
اگر امشب مدینه جای ما بود            
برایت جشن زیبا می گرفتیم
برات کربلا و هم نجف را                      
ز دست پاک زهرا می گرفتیم
میلاد امام چهارمین است امشب                
روشن ز رخش خلد برین است امشب
تبریک بگوئید به عالم زیرا                    
مسرور امام پنجمین است امشب
امشب مدینه بهتر از خلد برین است        
میلاد مسعود امام ساجدین است
امشب همه دست دعا بالا بگیرید              
یدی ز دست حضرت زهرا بگیرید
امشب خروشان می شود دریای رحمت         
بر روی عالم باز شد دریای رحمت

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای شمس ولایت! قمرت باد مبارک
ای بهر کرامت! گهرت باد مبارک
ای پنجم شعبان! سحرت باد مبارک
ای مادر ایران! پسرت باد مبارک

آیینـۀ حسن ازلــی زاده‌ای امشب
در کعبۀ توحید، علی زاده‌ای امشب
****
بنگر به سرِ دست، جمال ازلی را
چارم وصی احمد و نجل سه ولی را
خورشید فروزندۀ انوار جلی را
رخسار علی‌بن‌حسین‌بن‌علی را

دیدار حسین دگرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک

این فرش‌نشینی است که خود عرش مقام است
این حمد و رکوع است و سجود است و قیام است
این قائمۀ دائمۀ هفت نظام است
این نجل سه مولا پدر هشت امام است

ما را نه همین در حرمش روی نیاز است
بر دامن او دست هـمه خلـق، دراز است
****
قرآن حسین‌بن‌علی مصحف رویش
جان دو جهان بسته به یک تار ز مویش
خورشید برد سجده به خاک سرکویش
حق است اگر خضر چکد ز آب وضویش

انـوار خـدا مـوج زنـد در جلواتش
از خالق و از خلق درود و صلواتش
****
این یوسف زهرا پسر یوسف زهراست
در چرخ ولایت قمر یوسف زهراست
در بحر امامت گهر یوسف زهراست
در سلسله پیغامبر یوسف زهراست

در قافلـه مـولاست همـه قافلـه‌ها را
در سلسله یار است همه سلسله‌ها را
****
در هر طپش قلب بوَد ذکر خدایش
پیوسته دعا منتظر حال دعایش
دل‌‌های حسینی همگان صحن و سرایش
گل‌‌بوسۀ جبریل به خاکِ کفِ پایش

والله اگــر حکـم ز داور بستاند
داند که در از قلعۀ خیبر بستاند
****
فرزند شهادت، پدر صبر و شکیب است
مولای وجود است، نگویید غریب است
بیمار نخوانید، طبیب است، طبیب است
مانند علی نیز خطیب است، خطیب است

گفتار رسایش چو شنیدند صحابه
گفتند علی خوانَد در کوفه خطابه
ای بوسه زده خون خدا بر دهن تو
ای مثل نبی وحی الهی سخن تو
تو شمع و همه خلق جهان انجمن تو
یوسف شده دلباختۀ پیرهن تو

دریاست جگر تشنۀ اشک بصر تو
گردیده اجابت همه جا دور سر تو
****
یاس نبوی، لالۀ حمرا به تو نازد
نخل رطب و سینۀ صحرا به تو نازد
بر نیزه سر یوسف زهرا به تو نازد
هم فاطمه، هم زینب کبرا به تو نازد

در عیـن اسـارت بـه همه خلق امیری
خصم است اسیر تو که گفته تو اسیری
****
اوصاف تو بیرون بوَد از حد و شماره
هر لحظۀ تو در نظر ماست هزاره
از ماست اطاعت، ز تو یک لحظه اشاره
عالم همه بر جود تو دارند نظاره

زنجیر به فرمان تو پیچید به دستت
بالله قسـم نـام اسیـر است شکستت
****
بی‌اذن تو بر تو نرسد سنگ لب‌ بام
گر حکم کنی شام شود تیره‌تر از شام
در سلسله صدسلسله با یک نگهت رام
معراج چهل‌ روزۀ تو برتر از اوهام

پیغامبــر خـــون امــام شهــدایی
هر سو که کنی روی در آغوش خدایی
****
ای ملک خداوند تعالی حرم تو
ای عالم هستی همه ظرف کرم تو
جان یافته عیسای مسیحا ز دم تو
خوبان دو عالم همه خاک قدم تو

«میثم» که بوَد دست گداییش به سویت
آیینــۀ دل شستـه بـه خـاک سر کویت



ای شمس ولایت! قمرت باد مبارک
ای بهر کرامت! گهرت باد مبارک
ای پنجم شعبان! سحرت باد مبارک
ای مادر ایران! پسرت باد مبارک

آیینـۀ حسن ازلــی زاده‌ای امشب
در کعبۀ توحید، علی زاده‌ای امشب
****
بنگر به سرِ دست، جمال ازلی را
چارم وصی احمد و نجل سه ولی را
خورشید فروزندۀ انوار جلی را
رخسار علی‌بن‌حسین‌بن‌علی را

دیدار حسین دگرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک

این فرش‌نشینی است که خود عرش مقام است
این حمد و رکوع است و سجود است و قیام است
این قائمۀ دائمۀ هفت نظام است
این نجل سه مولا پدر هشت امام است

ما را نه همین در حرمش روی نیاز است
بر دامن او دست هـمه خلـق، دراز است
****
قرآن حسین‌بن‌علی مصحف رویش
جان دو جهان بسته به یک تار ز مویش
خورشید برد سجده به خاک سرکویش
حق است اگر خضر چکد ز آب وضویش

انـوار خـدا مـوج زنـد در جلواتش
از خالق و از خلق درود و صلواتش
****
این یوسف زهرا پسر یوسف زهراست
در چرخ ولایت قمر یوسف زهراست
در بحر امامت گهر یوسف زهراست
در سلسله پیغامبر یوسف زهراست

در قافلـه مـولاست همـه قافلـه‌ها را
در سلسله یار است همه سلسله‌ها را
****
در هر طپش قلب بوَد ذکر خدایش
پیوسته دعا منتظر حال دعایش
دل‌‌های حسینی همگان صحن و سرایش
گل‌‌بوسۀ جبریل به خاکِ کفِ پایش

والله اگــر حکـم ز داور بستاند
داند که در از قلعۀ خیبر بستاند
****
فرزند شهادت، پدر صبر و شکیب است
مولای وجود است، نگویید غریب است
بیمار نخوانید، طبیب است، طبیب است
مانند علی نیز خطیب است، خطیب است

گفتار رسایش چو شنیدند صحابه
گفتند علی خوانَد در کوفه خطابه
ای بوسه زده خون خدا بر دهن تو
ای مثل نبی وحی الهی سخن تو
تو شمع و همه خلق جهان انجمن تو
یوسف شده دلباختۀ پیرهن تو

دریاست جگر تشنۀ اشک بصر تو
گردیده اجابت همه جا دور سر تو
****
یاس نبوی، لالۀ حمرا به تو نازد
نخل رطب و سینۀ صحرا به تو نازد
بر نیزه سر یوسف زهرا به تو نازد
هم فاطمه، هم زینب کبرا به تو نازد

در عیـن اسـارت بـه همه خلق امیری
خصم است اسیر تو که گفته تو اسیری
****
اوصاف تو بیرون بوَد از حد و شماره
هر لحظۀ تو در نظر ماست هزاره
از ماست اطاعت، ز تو یک لحظه اشاره
عالم همه بر جود تو دارند نظاره

زنجیر به فرمان تو پیچید به دستت
بالله قسـم نـام اسیـر است شکستت
****
بی‌اذن تو بر تو نرسد سنگ لب‌ بام
گر حکم کنی شام شود تیره‌تر از شام
در سلسله صدسلسله با یک نگهت رام
معراج چهل‌ روزۀ تو برتر از اوهام

پیغامبــر خـــون امــام شهــدایی
هر سو که کنی روی در آغوش خدایی
****
ای ملک خداوند تعالی حرم تو
ای عالم هستی همه ظرف کرم تو
جان یافته عیسای مسیحا ز دم تو
خوبان دو عالم همه خاک قدم تو

«میثم» که بوَد دست گداییش به سویت
آیینــۀ دل شستـه بـه خـاک سر کویت

شاعر: استاد سازگار

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

نسیـم آورَد بـوی عطــر بهــاران
فضـا گشتـه خـرّم چو روی نگاران
سمــا ســرخ‌تر از رخ لالــه‌رویان
زمیـن سبزتــر از خــط گلعـذاران
ملـک مشـک افشانـد از عطر گیسو
فلک بر زمین بارد اختـر چـو بـاران
ندا مـی‌دهد مـرغ شـب لحظه‌لحظه
که روشن شده چشمِ شب‌زنده‌داران
جمـال خــدا را بــه بیـت ولایت
بیاییــد یــاران ببینیــد یــاران!

عروس محمّد علی زاد امشب
ولیِ خـدا را ولـی زاد امشب

الا ای همـه خلق عالم خدا را
خدا خوانده امشب شما را شما را
برآییــد از پــردۀ تیرگــی‌ها
ببینیـد بـی‌پرده روی خـدا را
در آغوش فُلک نجات دو عالم
ببینیـد روشـن چـراغ هدا را
ببینیـد در لیلــۀ پنجِ شعبان
رخِ چارمیـن حجّتِ کبریــا را
بگردیـد دور حریـم جمــالش
ببینید هم مروه را هم صفا را

امام شهیدان که جان است جان را
گرفتـه در آغـوش، جان جهان را
****
دل عالمـی بستــه بــر تـار مویش
ز شمس الضحی برده دل ماهِ رویش
حیات است مرهون عیـن الحیاتش
بقا قطره‌ای کوچک از آب جـویش
تو گویـی کـه از صبـح روز ولادت
دمد وحی صاعـد ز نـای گلــویش
ننوشیــده مــی، ساقیـان بهشتی
فتادنـد مستانــه پــای سبـویش
نبـرده است تنهـا دل دوستـان را
که دشمن بوَد کشتۀ خلق و خویَش

خصالش محمّد کمالش محمّد
جلالش محمّد جمالش محمّد
****
سـلامُ علـی آلِ طاهــا و یاسیــن
به این خلق و این خوی و این عزّ و تمکین
رخش مصحف فاطمه، حُسن، قرآن
پُر از «قدر»و«واللیل»و«والشمس»و«والتین»
درود الهــی بــر آن خُلـق نیکو
سلام محمّد بر آن خوی شیرین
نماز از خضوعش بـه پـرواز آید
دعا از نفس‌های او بستـه آذین
به سجـاده‌اش آسمان آورد سر
به ذکر دعایش خدا گوید آمین

سلام خدا بر خضوع و خشوعش
قیام و قعود و رکوع و سجودش
****
درود خداونــد حــی جلیلــش
به قدر و کمـال و جمال جمیلش
عجب نیست در مسلخ عشق و ایثار
اگـر بوسـه بـر دست آرد خلیلش
عجـب نیست کز عرشۀ عرش اعلا
طـواف آرد از چــارسو جبرئیلش
سلاطین غلامش، خواتین کنیزش
طوایـف مریـدش، قبایل دخیلش
حجـر شاهـد عـزت و اقتــدارش
هشـام ابـن عبدالملک‌ها ذلیلش

بسا تخت شاهی فرو رفت در گل
کجا حاکم گِل شود حاکم دل؟



(ذلـت هشــام و عــزت امام)
«هشـام» استـلام حجـر تـا نماید
در آن ازدحــام خــلایق نشایــد
نه قدری که از وی شـود قدردانـی
نه کس بود تا کس بر او ره‌گشایـد
بـه ناگــاه دیدنــد آمــد جوانــی
کـه پیوستـه او را حَجر مـی‌ستاید
گشودنــد حُجّــاج از چـار سو، ره
کـه آن شاهـد حسـن یکتـا بیـاید
یکی خواست تا سر به پایش گذارد
یکـی رفـت تـا جـان نثارش نماید

یکی گفت نامش چه باشد هشاما
- حسد را نگر- گفت: نشناسم او را
****
به ناگه «فرزدق» خروشید در دم
که: ایـن است نجل رسول مکرم!
تو چون می‌کنی در مقامش تجاهل؟
من او را بـه از خویشتن می‌شناسم
نمـاز اسـت بـی او گنـاه کبیره
ثواب است بی او خطـای مسلّم
تعـالیم اسـلام از اوست جـاری
قوانین توحیـد از اوست محکم
چراغـی است بـر قلـۀ آفرینش
امام است بـر جملۀ خلـق عالم

سلام و رکوع و سجود است از او
قنوت و قیـام و قعود است از او
****
امامـی اسـت کـو را امـم می‌شناسد
کریمـی اسـت کـو را کرم می‌شناسد
صفا، مروه، مسعی، حجر، حجر، زمزم
طـواف و مطـاف و حـرم مـی‌شناسد

بیابـان مکـه، منـا، خیـف، مشعر
سمـاوات و لوح و قلم مـی‌شناسد
زمین می‌شناسد، زمان می‌شناسد
عرب می‌شناسد، عجم می‌شناسد
یم و قطره و ماه و خورشید، او را
بـه ذات الهــی قسـم می‌شناسد

سلام خدا بر اب و جد و مامش
مسلمان بود هر که داند امامش
****
(سخن با مولا)
سلام ای سلام خـدا بـر سـلامت!
درود ای کـلام الهــی، کــلامت!
تو هم سجده؛ هم سیدالساجدینی
که قلب حسین است بیت‌الحرامت
مسلمـان نباشم نبـاشم نبـاشم
ندانـم اگـر بـر خـلایق امـامت

سلام خدا بـر سجـود و رکوعت
درود خـدا بـر قعــود و قیـامت
حجر بر در خانه‌ات قطعه سنگی
مقـام آورد سـر بـه پای مقامت

تو حَجّی صلاتی زکاتی جهادی
تو ممدوح بـا نامِ زین العبادی
****
تو در تیرگــی‌ها سـراج المنیری
تو همچون پیمبر، بشر را بشیری
سمـاوات و عرشند در اختیـارت
تـو آزادۀ عالمـی، کـی اسیـری؟
تو در کنـج ویرانه‌ها هـم بهشتی
تو در زیــر زنجیرهـا هـم امیری
به پای تو سر کرد خم «سربلندی»
تو تنها به نزدِ خدا سر به زیری
یمِ هشت بحری و درِّ سـه دریا
ولـی خداونــد حــیّ قدیـری

تو «قدر» و «تبارک» تو «فرقان» و «نوری»
تو عیسـی تـو گردون تو موسی تو طوری
****
تو با خطبه‌ات شام را شـام کردی
تو همچون علی فتح اسـلام کردی
تو از شـام، پیغـام خـون خـدا را
به هر عصر و هر نسل، اعلام کردی
تو بـر روی دشمـن نمـودی تبسّم
تو حتی به «مروان» هم اکرام کردی
تو دل پیش زخـم‌ زبان‌هـا گشودی
تو دعـوت ز سنـگِ لبِ‌ بـام کردی
تو در کوفه یک لحظه دخت علی را
بـه اوج خروشیــدن آرام کــردی

تو با صبر و با حلم و با استقامت
بـه قـرآن بقـا داده‌ای تا قیامت

تو زمزم، تو مروه، تو سعـی و صفایی
تو فرزنـد کعبـه، تـو خیـف و منایی
تو قرآن، تو احمد، تو حیدر، تو زهرا
تـو در حُسـن، آیینـۀ مجتبــایی
امامـی و، پیغمبــری از تـو زیبد
کــه تنهــا پیــام‌آورِ کــربلایی
کلامت بوَد وحیِ صاعد چه گویم
تــو از پــای تـا سر کلامِ خدایی
دعـا بــر دهـان و لبت بوسه آرد
همانــا همانــا تــو روح دعـایی

چه بهتر که «میثم» ثنای تو گوید
بـرای تـو خوانـد، بـرای تو گوید
  ********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای یوسف زهرا امام سجاد
ای بر همه مولا امام سجاد

قبلـۀ دل‌هــا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
****
تو چارمین امام عالمینی
تو بهترین دسته‌گل حسینی

در دست بابا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
****
جان همه جهانیان نثارت
از طرف خدا در اختیارت

دنیــا و عقبــا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
****
تو رهبر و امام ساجدینی
فرزند زهرا زین‌العابدینی

روح تـــولا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
****
سلام حق به حسن بی‌مثالت
نور الهی از مه جمالت

شـد متجــلا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد

مهر تو در درون سینه دارم
زیارت شهر مدینه دارم

از تــو تمنــا یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
****
یوسف زهرا نگهی به ما کن
از کرم و لطف و عطا روا کن

حـاجت مـا را یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد
عیدت مبارک یا امام سجاد

شاعر: استاد سازگار

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

عید میلاد علی‌بن‌الحسین آمد
یا محمّد بر حسینت نور عین آمد

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
****
ای به خیر مقدمت ملک خدا گلشن
ای به ماه عارضت چشم حسین روشن

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
****
این پسر باشد تمام هست ثارالله
مصحف ختم رسل در دست ثارالله

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد

مادر ایران بهین قرص قمر زادی
شهربانو بر حسین امشب پسر زادی

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
****
تو وصی چارم پیغمبری مولا
هم حسینی هم حسن هم حیدری مولا

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
****
دست حق باب المرادی یابن ثارالله
زینت کل عبادی یابن ثارالله

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
****
گرچه تو یار من استی من تو را دارم
هر چه هستم در دلم مهر تو را دارم

یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد

شاعر: استاد سازگار

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

فال دعای سینه ی ما شاد آمده
سجّاده وا کنید که سجّاد آمده
سجّاده وا کنید و سر سفره ی نیاز
پرهای مرغ درد دل خود کنید باز
امشب به سمت قبله و محراب می رویم
با دل سراغ خانه ی ارباب می رویم
قرآن برای دیدن دلبر وضو گرفت
ایرانم از ولادت تو آبرو گرفت
بی بیِّ خاک مملکتم شاهکار کرد
با سجده ی تو شاه کرم افتخار کرد
شد کلِّ همُّ و غمِّ حقیقت سینجلی
وقتی که شاه عشق صدا زد تو را علی
آرایه های ناب دعا جلوه گر شده
حالم شبیه ناله ی شب تا سحر شده
این مثنوی مقام دلم می کند رفیع
پلکی به هم گذاشته  و می روم بقیع
از لابه لای پنجره هایی به سوی یار
خیره شدم به سمت مزاری غریب وار
قوّت به قلب خسته و بی تاب می دهم
با اشک سنگ قبر تو را آب می دهم
تصویری از حریم خیالیِّ دلبرم
حک می شود به گوشه ای از قلب و باورم
با لفظ انتظار رسیدم به این یقین
صاحب حرم تو می شوی یا زین العابدین
روزی درست روبروی گنبد نبی
شیعه بنا کند به خدا مرقد علی
با یاد هر شبی که گذشت و نبود شمع
با روضه می شویم میان رواق جمع
جای دقایقی که پر از بغض فنته بود
روزیِّ چشم گریه کنت چوب طعنه بود
شب تا سحر برای شما سینه می زنیم
با یاعلی تبر به تن کینه می زنیم
پر می شود بقیع تو با صوت مادری
با ناله های غربت و غمهای حیدری
دیگر برای روضه نیازی به چاه نیست
نفرین و لعن قاتل مادر گناه نیست
لعنت به آنکه مقبره ات را خراب کرد
سیلی زدن به صورت غمدیده باب کرد
نفرین به آنکه قلب حرم با ستم شکست
دست علی شبیه علی بین کوچه بست
رو سوی قبله کن که دعایت نیاز ماست
تنها دعای عهد و فرج چاره ساز ماست
وا کن به اشک خود گره ی کور کار ما
از حق طلب نما سحر انتظار ما
شاعر: حسين ايماني

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

اهـل زهـدی و  اهـل عرفانی
سیـد السـاجدیـن  سبحانی
تو امـامـی ز  بعد بـابـایـت
روح کـل  نمـاز  و  قـرآنی
مـادرت  را  تـو آبـرو  دادی
پسـر دخـت  شـاه ایـرانی
تو  عـزیـز حسیـنِ زهرایـی
بیـن گهـواره مـاه  تابـانی
مادرت گونه هات و می بوسـد
مثـل بابا تـو نیـز خنـدانی
غنچه ات تـا به روی من وا شد
مهر  تو  در دلـم شکوفـا شد
دل به  لطف تو با  صفـا باشـد
بی ولای تـو بی بهـا باشـد
بَه که هم نـام مرتضـی هستی
یا علی جـان من  فدا باشـد
گر شـدی جز  اهل  بکایـیـن
سببـش  یـاد کربـلا باشـد
کاش امشب بقیـع  گنبد داشت
کفتـران تـو را هـوا باشـد
قلب زوار تـو شده خون ،کاش
زائرت را حـرم سـرا باشـد
یک بقیع و  چهـار قبـر غریب
یک امام زمان و صبـر عجیب
شاعر: سيد محسن حبيب اله پور

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  5:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها