0

اشعار ولادت امام سجاد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

مژده ای شیعه که باشد شب میلاد امشب
پا نهاده به جهان حضرت سجاد امشب
شهربانو بکند فخر به نسوان جهان
که خدا طرفه گلی ناز به داد امشب
مرحبا پنجم شعبان شد و روز صلوات
زین بشارت دل عشاق بود شاد امشب
ای گدایان به در حضرت زهرا بروید
عیدیانه دهد آن مادر عباد امشب
که ز غم آل محمد شده آزاد امشب
کاخ ظلم از برکات قدمش ویران امشب
خانه آل امیه شده بر باد امشب
دوش رو بر سجاد ((کلامی)) می گفت
باد ای ساجد حق خانه ات آباد امشب

 

شاعر : کلامی زنجانی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

تا خداوند میرسم با تو
با خداوند میرسم تا تو
همه در وحدت تو گم شده اند
من تو ما تو شما تو آنها تو
ما مسیر تو را عبور شدیم
راهِ سیر و سلوكی ِما تو
عبدم و لافقیر الا من
ربی و لاكریم الا تو
آنكه از تو سبو گرفته منم
بارها آبرو گرفته منم
چه مقامیست مادر تو شدن
مثل پروانه ی سر تو شدن
بال جبریل ِعرش مال خودش
راضی ام با كبوتر تو شدن
علیِّ اكبر است و آرزوی
چند سالی برادر تو شدن
میشود برتر از سلیمان شد
ظرف یك روز نوكر تو شدن
این غلام سیاه را نفروش
كردم عادت به قنبر تو شدن
به خدای یگانه می ارزد
كشته ی نام اطهر تو شدن
پدرت هم به تو ولی میگفت
بابی أنت یا علی میگفت
آمدی و حسین خندان شد
همه جا جز بقیع چراغان شد
آمدی و به بركت نامت
نام جدت علی فراوان شد
مادرت شد عروس زهرا و
افتخارش نصیب ایران شد
آشنا با صحیفه اش كردی
هركه بر سفره ی تو مهمان شد
رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است
رمضان شرح ماه شعبان شد
عده ای كه به پات افتادند
به مناجات راهشان دادند
ابر و خورشید و ماه در كارند
خاكی از زیر پات بردارند
تب تو تب نبود درمان بود
راویان تب تو بیمارند
دوستان قدیمی زهرا
به تو و مادرت بدهكارند
در اسیری مادرت حتی
از مقامات او خبر دارند
هرچه مِهریه اش گران باشد
باز قوم علی خریدارند
به غلامت بگو دعا بكند
این گرفتارها گرفتارند
با مناجات تو ملائكه هم
سر شب تا به صبح بیدارند
تا نگاهی به بالشان بكنی
از كرم خوش به حالشان بكنی
كاش میشد بنا درست كنند
گنبدی از طلا درست كنند
همه جای مدینه را نه، نه
لااقل پنج تا درست كنند
گرد و خاك بقیع را ببرند
تا برایم دوا درست كنند
شیعیان حاضرند با گریه
آستان تو را درست كنند
با النگوی دختران عجم
چند ایوانْ طلا درست كنند
سنگها میخورد بر سر تو
تا كه شاید صدا درست كنند
عمه را زد ولی سر تو شكست
هم سر عمه هم سر تو شكست

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

نسیم آمد این بار از خوش مسیری
رسانَد به ما مژده ی دلپذیری
خبر خوش خنک کرد کام زمین را
بهاری شد این خطّه ی گرمسیری
به یک خانه ی ساده کنج مدینه
چه زائرسرایی چه مهمانپذیری
به دامان شهبانویی آسمانی
چنین مادر پاک و روشن ضمیری
به ارباب دلها خدا هدیه داده
چه شمس الضّحایی چه ماه منیری
چه ماهی که دلها همه صید چشمش
ز مژگان خود تا رها کرده تیری
اماما تو خود زینت عابدینی
پناه و امید صغیر و کبیری
کریمی، عزیزی، امیری، بزرگی
امامی، رئوفی، صبوری، بصیری
تو خود خانه ی کعبه را مستجاری
به درگاه ایزد اگر مستجیری
تو عطر اقاقی در این خاکدانی
تو گرمای عرفان در این زمهریری
تو بُغض غریب دعای کمیلی
تو روح بلند دعای مجیری
مقام رفیع تو را غبطه خوردند
همه کهکشانهای این راه شیری
تو دریای صبری، تو موج وقاری
تو علم لدنّی، تو خیر کثیری
تو سبزینه ی برگ شاداب عصمت
تو خود میوه ی بوستان غدیری
دعا را تو یاد ابوحمزه دادی
چه می شد که دست مرا هم بگیری
زبور است آری بر آل محمد
کتاب صحیفه به آن بی نظیری
تو سیراب سرچشمه های دعایی
تو از باده ی سرخ سجاده سیری
معلم تویی؛ از تو آموخت شیعه
ولایت مداری ولایت پذیری
به وقت خطابه بسی سربلنی
به گاه عبادت گهی سر به زیری
جسارت نباشد سؤالی بپرسم
چرا در جوانی بدین مایه پیری
چهل سال گریه تو را پیر کرده
چرا چلّه ی اشک باید بگیری
تویی یادگار غم اهل خیمه
تویی دفتر خاطرات اسیری
تو با دست بسته به همراه زینب
رسالات خون خدا را سفیری
تو تب کردی و صبر کردی و گفتی:
حسینٌ امیری و نعم الامیری
نشد تا که در بزم نامردم شام
سر خویش یک لحظه بالا نگیری
به جالوتیان سنگ داود بودی
خوشا این شجاعت، زهی این دلیری
اماما مدد کن به صحرای محشر
ز ما استغاثه ز تو دستگیری
گدای شمایم که تقدیرم این شد
تو را شاهی و نوکران را فقیری

 

شاعر : عباس احمدی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

نور دو چشم ارباب ، حجّت حق بر زمین
خوش آمدی یا مولا ، یا سیّد السّاجدین
تو گل پیغمبری           پسر حیدری
آیه ی  کوثری         یبن الزّهرا
یبن الحیدر یبن الزّهرا
******
نور مناجات تو ، روشنی ایمان است
صحیفه ات در رتبه ، برادر قرآن است
روح دعا منصبت      رَهِ حق مکتبت
زمزمه ی یاربت       ناجی ما
یبن الحیدر یبن الزّهرا
******
حال دعا و ذکر و ، سُرور سینه خواهم
به جشن میلاد تو ، از تو مدینه خواهم
غرقه شدم در بدی   تو نگویی ردی
عنایتی سیّدی         بر جمع ما
یبن الحیدر یبن الزّهرا
 

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

میلاد امام سجاد (ع)
سرود
(به سبك ابی عبدالله مولا)
سلام ما به تو ای ارباب ، اومده نور جلیّ تو
چشم و چراغ و صفای دل ، اومده دوّم علیّ تو
غرق صفا تموم مُلک عالمه
بر لب ما زمزمه ی تبارکه
گل پسرت تولّدش مبارکه
بر در بیت الکَرَمت ، ما گداها صف می زنیم
به شادی دل شما ، همه با هم کف میزنیم
علی بن الحسین مولا مولا مولا مولا
******
صفای گلزار ثارالله ، تو زینت عابدین هستی
تو معنی بندگی حق ، تو سیّد السّاجدین هستی
ما به نماز عاشقی سوی تو ایم
ما هَمَمون مُحرم گیسوی تو ایم
ما هَمَمون خاک سر کوی تو ایم
بده عزیز فاطمه ، بندگی رو به ما تو یاد
ای که تویی روح معاد ، باب المراد،زین العباد
علی بن الحسین مولا مولا مولا مولا
******
ما لاله ی دشت عشقیم و ، ز لطف تو رنگ و بو داریم
آقا ببین که تموم ما ، مدینه را آرزو داریم
مرغ دلم پر زده سوی باغ تو
دل میگیره دم همه دم سراغ تو
جان به فدای قبر بی چراغ تو
ایشالا روی قبر تو ، گنبد زیبا می سازیم
ضریح قبر تو رو با ، ذکر یا زهرا میسازیم
علی بن الحسین مولا مولا مولا مولا
 

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

(به سبک صف می‌کشن برا)
پر می زنه دلم به هواش    چشم انتظار نیمه نگاش
محـراب اهـل آسـمونه        پیچ و خمای زلف سیاش
 چشماش صبح تغزل ، تار عباشه ضریح توسل
سورة مهتاب ، خورشید محرابه
داره ، هیبت مولا ، می کنه بر پا قیامت کبری
سرّ بقایِ ، نهضت اربابه
ای کتاب عشق، مستجاب عشق
آقا جون تو صحیفة خدایی
کـعبـة دعـا ، مـظـهـر وفـا
وارث قـیام کـرب و بلایی

شاعر : یوسف رحیمی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

میلاد امام سجاد (ع)
سرود
(به سبك ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ)
اﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺳﺮ زده ﺁﻳﻴﻨﻪ ی اﻧﻮاﺭ داﻭﺭ
ﺯاﺩﻩ ی اﺻﻼﺏ ﺷﺎﻣﺨﻪ و اﺭﺣﺎﻡ ﻣﻂﻬﺮ
ﺩﺭﻭﺩ ﻛﻌﺒﻪ ﺑﺮ ، ﻋﺒﺎﺩ الصالحین
ﺳﻼﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﺮ ، اﻣﺎﻡ الساﺟﺪﻳﻦ
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
ﻋﻠﻲ اﺑﻦ اﻟﺤﺴﻴﻦ
******
ﻗﺒﺮ ﻭﻳﺮاﻥ ﺷﻤﺎ ﺷﺪ ﻛﻌﺒﻪ ﻫﺮ ﻗﻠﺐ ﺁﮔﺎﻩ
ﻭﻣﻦ اﻋﺘﺼﻢ ﺑﻜﻢ ﻓﻘﺪ اﻋﺘﺼﻢ ﺑﺎاﻟﻠﻪ
ﺗﻮﻳﻲ ﺟﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ، ﺗﻮﻳﻲ ﺭﻭﺡ ﻗﻴﺎﻡ
ﺑﻪ ﺟﺴﻢ تو دﺭﻭﺩ ، ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ سلام
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
ﻋﻠﻲ اﺑﻦ اﻟﺤﺴﻴﻦ
******
ﻣﻦ اﮔﺮ اﻳﺮاﻧﻲ ام ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺒﺎﻫﺎﺗﻢ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ
ﻛﻪ از اﻳﺮاﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﻭاﻻﻱ ﺯﻳﻦ اﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ اﺳﺖ
ﺑﻮﺩ لطف ﺧﺪا ، ﻭﻻﻱ اﻫﻞ ﺑﻴﺖ
ﺳﺮ ﻭ ﺟﺎﻧﻢ ﺷﻮﺩ ، ﻓﺪاﻱ اهلبیت
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
ﻋﻠﻲ اﺑﻦ الحسین

شاعر : میثم مومنی نژاد

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

میلاد امام سجاد (ع)
سرود
(به سبك ماه تابنده آرزومنده)
داره می‌تابه ماه محرابه یا که خورشید ازلی
دل و دلـداره چه سزاواره به نام زیبـای علی
از غم و غصه قلبـم امشب آزاده
به نگاهش تموم عالم دل داده
پیش ارباب قیمت می‌گیره قلبی‌که
غبـار مقـدم امـام سـجـاده
از افق های آشنا عطر دلفریب یاسش میاد
قیامت میشه تو دلا وقتی با عمو عباسش میاد
اومده فرزند حسـین ، اومـده گل دلبند حسـین
چه دیدنیـه لبخنـد حسـین ، یا مولا
اومده امید حسین، توی شب غم خورشید حسین
امشب داره عیدی میده حسین ، کربلا
 

شاعر : یوسف رحیمی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

هم یار آشنای منی زین العابدین
هم زینت دعای منی زین العابدین
سجاده را به عشق شما پهن میکنم
تو ذکر سجده های منی زین العابدین

 

شاعر : علیرضا خاکساری

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

مستم از جام، مستم از باده
سر خوشی کار، دست من داده
نام من عبد ، عبد ثارالله
کنیه ام عاشق جنون زاده
زده ام سوز سینه ام را بر
نفس زائران دلداده
میروم تا به نا کجاهایِ
پیچ و خم دارِ ساکت جاده
رو به قبله نشسته ام بزنم
پرسه ای حول مهر سجاده
سر  مستی ، سر جنون دارم
گر زنندم  هزار قلاده
حوری ام یا نواده ی آدم
آشنایم گدای سجادم
بنگر سینه ی خراب مرا
لب به لب جامی از شراب مرا
راهیان غیور میخانه
در لبت دیده اند عذاب مرا
لبتان را به خنده خواهم دید
یا که چشمت دهد جواب مرا
آخرین توبه ترک غیر تو بود
بنویسم اولین  ثواب مرا
هوس روی تو به هم زده است
مستی پلک چشم خواب مرا
کاسه کاسه ملائکه بردند
عطش لحظه های ناب مرا
لب خود را به نی گره دادم
آشنایم گدای سجادم
بالی ز جنس آسمان دارم
ابرم و بر بهشت می بارم
تا هو الهوست وردِ لبهایم
دستِ حق می شود نگهدارم
تا که او هست بی خیال همه
تا دوا هست من که بیمارم
نان اگر که به نرخ روز کسی
غیر او هست می شود عارم
چشم طناز و مست و مخمورش
ناز اگر می کند خریدارم
ز سر کوی او دل من را
نرهانید چون گرفتارم
خود او خواست بعدا" افتادم
آشنایم گدای سجادم
حضرت سجده های طولانی
السلام ای نبوغ عرفانی
السلام ای عبودیت در وحی
سر مکنون، بلوغ قرآنی
خطبه های رسای تو کرده
در صحیفه، عجیب طوفانی
خط به خطِ دعای دستت هست
باده ای از شراب روحانی
من دخیلت شدم جلوس کنید
در شبستان چشم بارانی
میرسم عاقبت به کوی تو در
کوچه پس کوچه های حیرانی
داده اند این مدیحه را یادم
آشنایم گدای سجادم
ای ضریحِ لبت ضریحِ حسین
خنده ات خندهء ملیح حسین
ذوالفقار دعای تو بران
منطقت منطق صریح حسین
اشتباهت گرفته ام با نور
اصلا" عیسایی و مسیح حسین
اذن از تو گرفته بنویسد
قلمم واژهء صحیح حسین
گر شود تنگ قافیه بر من
التماست کنم شبیهِ حسین
جان فدای تو که میان بلا
زنده بودی ولی ذبیح حسین
مادرم گفت: تا مرا زادم
آشنایم گدای سجادم
تشنگی اعتکافِ لب هایت
شعله ها در طوافِ لب هایت
هر چه دشنام و طعنهء دشمن
آمده در مطافِ لب هایت
حکمتش چیست در نیامده است
تیغ ها از غلافِ لب هایت
بوسه میزد غروب عاشورا
آفتاب از شکافِ لب هایت
مثل قالیِ نخ نما شده بود
رشته رشته کلافِ لب هایت
بوسه از حنجر پدر شده بود
آرزوی معافِ لب هایت
شده آهی که مانده بر جگرت
سند انعطاف لب هایت
از غم تو ز پای افتادم
آشنایم گدای سجادم

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

سجاده ایم پهن برای دعا شدیم
نائل به همنشین شدن اولیاء شدیم
تاثیر کرد خصلت خوبان بروی ما
از یمن سجده های سحر باخدا شدیم
از دستباف بودنمان خیر دیده ایم
پاخورده ایم و از شرفش پربها شدیم
هر نخ زما مطهر انفاس دلبر است
با این حساب هم نفس کبریا شدیم
شکرخدا به طالعمان مهر عشق خورد
پاگیر لطف بی حد و حصر شما شدیم
اصلا چه حاجت است به آب و گلاب ها
ما پاک از طهارت این گریه ها شدیم
وابستگی به یار اثراتش مشخص است
فارغ زما چو یار شد از غصه تا شدیم
هرچند دست جمع زمین خورده ایم ما
گفتند عشق و پیش قدمهاش پا شدیم
 سجاده ایم قسمت ما شور و شین شد
یعنی که پای بوسی ابن الحسین شد
 امشب مدینه حال و هوایش معطر است
از شوق چشم منتظر آسمان تر است
باران گرفت و جان دوباره به خاک داد
ابر نگاه تو چقدر سبزه پرور است
کاسه بدست ها همه از راه میرسند
باب المراد عالم و آدم همین در است
امشب به آفتاب قمر فخر میکند
در خانه ی حسین مهی جلوه گرتر است
گهواره را نگاه کنید عشق آمده
زهراست یا حسین حسن یا که حیدر است
پیغمبری چقدر برازنده اش بود
پیشانی اش تجلی نور پیمبر است
طرز نگاه کردنش آیینه ی علی است
بر قاب صورتش رخ زهرا مصور است
ما از ازل ملازم خاک ره تواییم
مارا نوشته اند گدا چون مقدر است
تا چند کفر؟باده ی ایمانیم بده
یعنی که از صحیفه مسلمانیم بده
 هرکس ز عشق تاب و تبش شهره میشود
بیش از همه غم و تعبش شهره میشود
زردی رویش از اثر سجده های روز
یا اینکه سجده های شبش شهره میشود
مادر بزرگ زاده و بابا شه قریش
خیلی بجاست گر نسبش شهره میشود
مسکینک فقیرک یاربش آشناست
دربین خلق ذکر لبش شهره میشود
تا روز حشر کار ابو حمزه اش گرفت
هرکس که گشت منتسبش شهره میشود
شمشیر خطبه اش کمر شام را شکست
اینگونه تا ابد غضبش شهره میشود
نخلی که آبیاری دست کریم شد
در شهر مزه ی رطبش شهره میشود
سر میدهیم پای تو عشق است عشق عشق
عاشق دل بلا طلبش شهره میشود
 تطهیر آب وام گرفته ز طهر توست
خورشید آسمان و زمین جای مهر توست
 ازبس کلام معجزه دار تو نور داشت
خورشید شد هرآنکه به پایت حضور داشت
وقتی که دست و پای تو از سجده آب شد
در عرش خود خدای تو حس غرور داشت
حاجی ناشناخته ی کاروان حج
در قافله به یمن تو نعمت وفور داشت
نزدیک ها که جای خودش لطف ویژه ای
آقای خوب ما به گدایان دور داشت
جبرئیل میرسید به پابوسی اش مدام
وقتی که در نماز دم یا غفور داشت
تو حضرت کلیمی و ادعیه شاهد است
محراب خانه ی تو شباهت به طور داشت
لطف دعای نیمه شبت بر همه رسید
از برکت صحیفه ی تو دین زبور داشت
زخم زبان و طعنه اگرچه زیاد خورد
ایوب آل فاطمه قلبی صبور داشت
آماده ایم رخصت افروختن بده
پروانه ایم اذن ز غم سوختن بده
 اصلا چه شد که روی تو در آفتاب سوخت؟
هروقت خورد بر لب خشک تو آب سوخت
اصلا چه شد که خیمه ات آتش گرفته بود؟
در بین شعله های جهنم کتاب سوخت
پای تورا به ناقه ی رم کرده بست شمر
از کربلا به کوفه تنت زین عذاب سوخت
در گیرو دار ردشدن همسرت ز شام
آتش سراغ معجرش آمد نقاب سوخت
رجاله ها بصورتتان سنگ میزدند
از طعنه های شهر دلت بی حساب سوخت
برروی زخم گردن تو مرهمی نبود
وقتی که از حرارت سرب مذاب سوخت
دید چگونه چوب به لبهای عشق خورد
دیدی چگونه از غم این سر رباب سوخت
یعقوب دل شکسته چهل سال آزگار
چشمت به یاد روضه ی بزم شراب سوخت
گفتم رباب و روز و شبم رنگ غم گرفت
"بس کن رباب"عمه ی سادات دم گرفت

شاعر : سید پوریا هاشمی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

کعبه شد سر زلفت دل به سجده افتاده
لحظه ای کنارم باش در فضای سجاده
در سحر دو چشمانت باب اشک بگشاده
غربتی غریبانه نیمه شب تو را داده
در مسیر بی دردی ظلمتی فراگیرم
از نم سرشک تو آمدم بقا گیرم
نخل دلکش طوبی از غمت ثمر دارد
با اصالت نامت آه ما ثمر دارد
هر که شد مناجاتی بهره از سحر دارد
بی گمان نگاه تو بر دلش نظر دارد
صاحب دل مایی خالق دعایی تو
منشاء گل مایی سیّد البکائی تو
آزادی تو ممزوج با غم و بلا باشد
دل را که حریم توست بیگانه چرا باشد؟
شاهد مناجاتت چون ارض و سما باشد
باید که دعای تو مقبول خدا باشد
بر بندگی ات تا حشر حیّ ازلی نازد
چون شیعه، خدایش هم بر آل علی نازد
تو اسوه ی تقوا نه سر منشاء تقوایی
در سجده ثناگوی شهزاده ی لیلایی
با دست علی مامت شد شیعه ی زهرایی
شد مفتخر ایران از همشهریِ والایی
روح توبه هستی تو نفس آیه ی تطهیر
هر رکن نمازت را گفته هر ملک تکبیر
ای قرین لبهایت گوهر دعا سجاد
لحظه لحظه ی عمرت خلق هل اتی سجاد
بستر وفا سجاد معدن سخا سجاد
روح لافتی سجاد یا حبیبنا سجاد
خود فناء فِی اللهی ربّ متقین هستی
در ثنای تو این بس زین العابدین هستی
در خلقت ما نامت مقصود و دلیل آمد
هویِ سحرت ما را عمری است کفیل آمد
بر نم نم اشک تو یعقوب دخیل آمد
تا از تو بها گیرد با ندبه خلیل آمد
انبیا گرفتارت سائلان بازارت
از حق همه می جویند یک فرصت دیدارت
از خطبه ی غرّایت هر تبکده ویران شد
با فیض دعای تو هر دلشده سلمان شد
الشام مگو دیگر دل زار و پریشان شد
تو دیده ای آن مه را کز نیزه نمایان شد
ای نهضت عاشورا مدیون کلام تو
باشد دل زینب هم مرهون مرام تو
آسمان و شبهایش با غمت هماهنگ است
در صحیفه نجوایت لهجه ای خوشاهنگ است
در رثای درد تو صد صحیفه خونرنگ است
میل کربلا دارم سینه ام چو دلتنگ است
عمری است که مجنون لیلای بقیعم من
شادم که پرستوی شیدای بقیعم من
کاروان آل الله سوی کوفه مهمان بود
سجده های خون بود و یک گلوی عطشان بود
پیکری بدون سر در تب بیابان بود
جای بوسه پیدا کن بر تنی که عریان بود
تازیانه با جسم خسته در تلاقی بود
خواهری کبودین در جستجوی ساقی بود
نینوای پر دردی دیده ای تو هر غم را
ناقه ناقه می جوید خواهر محرم را
شانه زن که مب یاشد گیسوان درهم را
ناله ی تو آتش زد گریه ی محرم را
صدق نوکری امشب از کرم عطایم کن
سیّدی تو راهیِ حجّ کربلایم کن

 

شاعر : احسان محسنی فر

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای که خورشید جمالت پرتو افشانی کند
عالمی را جلوه ات زیبا و نورانی کند
تو همان خورشید تقوائی که عرش و فرش را
از فروغ وجلوۀ تو حق چراغانی کند
جای دارد رهگذارت را ز گلهای بهشت
جبرئیل از عالم بالا گل افشانی کند
ای بهشتی رو عجب نبود اگر رضوان خلد
از جنان گرد سرت اسپند گردانی کند
می زند لبخند بر رویت حسین ین علی
تا تماشا در رخت آیات قرآنی کند
امشب از یمن قدوم با شکوه تو حسین
هرکجا سائل بود دعوت به مهمانی کند
زینت عبادی و شایسته باشد تا خدا
نام زین العابدین را برتو ارزانی کند
شب همه شب بردعا و نغمه ات مرغ سحر
گوش جان را می سپارد تا غزلخوانی کند
سر زند ازچشم تو تا عرش  یک رنگین کمان
هر زمانی دیده ات را اشک بارانی کند
هیچ کس را با چنین تقوا ندیدم غیر تو
سجده های خویش را اینقدر طولانی کند
ای شهید زنده جز تو کیست بعد از کربلا
تا از این گلشن به اشک خود نگهبانی  کند
شمع جمع محفل امروز مائی و زما
غیر تو فردا چه کس رفع پریشانی کند
کوثر توفیق می خواهد ز درگاه خدا
تا «وفائی» درمدیح تو ثنا خوانی کند

 

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

ای شکوه فراز های دعا
نغمه ی عرشی و صدای دعا
دست من را بگیر از عَرشَت
بنده بنواز، ای خدای دعا
بنده ای را که دور افتاده
بنما امشب آشنای دعا
من دخیل دعای تو هستم
بنده ی ربّنای تو هستم
دلی امشب به خاک پات افتاد
ششمین دلبر خدا سجاد
یا علیِّ بن سید الشهدا
شد زِ ذکرت دلم حسین آباد
می نویسم اسیر یعنی من
که شدم با تعلّقت آزاد
نوکر خانه زاد نام من است
عبدِ زین العباد نام من است
بارش رحمت خدایی تو
دلخوشی دل گدایی تو
سینه ی تو اگرچه پُر درد است
به جراحات دل دوایی تو
در اسارت اگر که باشی، باز
به کرم کردن آشنایی تو
گنج العرش است زیر پاهایت
رحمت واسعه است بابایت
ما به دستان تو مسلمانیم
از تبار شما و سلمانیم
شهربانوی ماست مادر تو
ما تو را خویشِ خویش می دانیم
بس که ما عاشق "علی" هستیم
میزبان شه خراسانیم
نه فقط قلب ما سرای شماست
کلِّ ایران ما برای شماست
شب میلادت ای سلاله ی نور
مست ذکر علی شدیم، چه جور
نورت ای آفتاب مشرقِ مِی
از دلِ خسته ام چو کرد عبور
یادم آمد فروغِ رویِ تو و
آن تجلّی و آن زمان حضور
گفتم این ماه عالم ذَر بود
که ازل از رخش منوَّر بود
گفتم این ماه آمده تا ما
برسیم از مسیر او به خدا
آمده دومین علی من و
علی خانواده ی زهرا
سفره ی شیعگی چه با نمک است
با علی های سیدالشُّهدا
پسرانش همه علی هستند
اسدُالله منجلی هستند
علی اکبرش چه غوغاییست
چه قَدَر هیبتش تماشاییست
از علی اصغرش چه گویم، چون
او خودش وقت رزم، زهراییست
علی اوسطش سپهر دعاست
کار وی چون خداش یکتاییست
حضرت زین العابدین است او
با غمی جانگداز عجین است او
او ستم دیده و بلا دیده
کوفه و شام و کربلا دیده
دیده بر نی سر حسین و سپس
خنده ی نیزه دار را دیده
سر بازار دور عمّه ی خود
چقدر چشم بی حیا دیده
دور او حرف ناصواب زدند
لب به پیمانه ی شراب زدند

شاعر : امیر عظیمی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)

عید است و من شراب زاده
عازم به خُمم به عزم باده
می زاده اگر شراب نوشد
در دیدن خویشِ خویش کوشد
من زاده ی خم و خویش خامم
گه واجبم و گهی حرامم
در سینه ی من بجز طرب نیست
هرگز غم دوست مستحب نیست
من با همه فقرم و نداری
هرگز نکشیده ام خماری
پس نعره ز استخوان بر ارم
پهنای فلک دهان در آرم
ای جوش جهان بر آتش تو
ای دست همه در آتش تو
بنشین که ارادتی بخیزم
از روی سعادتی بخیزم
ای تیغ فصاحت و بلاغت
ای داده به کیمیا سعادت
سجاده ی تو پر از حیات است
اشک تو خود از مطهرات است
ای مست نماز تو ملائک
ای بسته به راز تو ملائک
ای مصحف تو کلام عالم
ای در کف تو زمام عالم
ای کعبه ی ازدحام دیده
ای محتشم هُشام دیده
برخیز و طواف کن حرم را
از کعبه مگیر این کرم را
بگذار که حاجیان حیران
دنبال نگاه تو چو جیران
ای دلبر مکّی و عراقی
معراج سعادت نراقی
سبحانک یا من اسمهُ فیه
ای مجلس فیهِ ما فیه
ای یاد تو شاه نامه ی من
زلف تو سیاه نامه ی من
ای نیم شرر ز تو به ققنوس
ای یک نم حکمت تو قابوس
ای یاد تو کامل بهایی
من ناقصم و تو پر بهایی
خاقان فلک تویی، و لا غیر
سیمرغ، سفیر توست، لا طیر
ای خسرو تخت و تاج و دیهیم
شیرین حرکات هفت اقلیم
دستم نرسد اگر به تختت
تخت تو بلند همچو بختت
نِشتر برسان که رگ رسیده
ای زاده ی پارس، سگ رسیده
ای خاک نشین صاف و ساده
ای حُرّ فلک، اسیر زاده
ای زاده ی مکه و مدینه
ای اصغر و اکبر و سکینه
ای یاد تو کامل الزیارات
ای ذکر تو بهترین تجارات
ایران ز تو دارد این بقا را
ای مادر تو عروس زهرا
تو مصحف پاک و تازه داری
در هر ورقش اجازه داری
تو با دل زینب عفیفه
دیدی که چه رفت بر صحیفه
یعقوب بیا که غم بزرگ است
یوسف جگرش به دست گرگ است
چون پای شه از رکاب افتاد
مابین دو نهر آب افتاد
خون بود خضاب روی ماهش
غم بود بساط رو به آهش
ناگاه به فکر چاره افتاد
برخاست ولی دوباره افتاد
پس تکیه به نیزه زد به گودال
با شمر خطاب کرد آن حال
تا هستم و می کشم نفس را
غارت مکنید این قفس را
من در حرمم غزاله دارم
آهو روشی سه ساله دارم
«معنی» نده طول این سخن را
آشفته مکن تو مرد و زن را

 

شاعر : محمد سهرابی

 
 
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396  1:50 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها