با سقوط حكومت پهلوي و ظهور انقلاب اسلامي در بهمن سال 1357 شرايطي به وجود آمد كه بسياري از هنرمندان آثار بديعي با موضوع انقلاب اسلامي به وجود آورند. در چنين شرايطي، هنرمندان بر اساس فضاي معنوي همسو با فرهنگ اسلامي، كيان هنر انقلاب اسلامي را پي نهادند. در حقيقت، هنر انقلاب را بايستي يكي از دورههاي درخشان فرهنگ و هنر در تاريخ ايران به شمار آورد. هنرمندان اين دوره با برداشتي ماهرانه از مباني هنر كهن ايراني ـ اسلامي، منطبق با مبادي نوين هنرهاي معاصر پا به عرصه وجود نهادند تا بر اساس عناصر هنر ايراني و فضاي معنوي همسو با فرهنگ اسلامي، شاكله هنر انقلاب اسلامي را پي نهند.
هنر انقلاب از منظرهاي مختلفي مثل: سير تاريخي، ساختار بصري، عملكرد، مشخصات و شيوه اجرا و... قابل بررسي هستند. در اينجا بيشتر به معرفي شاخصهها و مفاهيم هنر انقلاب اشاره ميشود.
در طول تاريخ ايران، هميشه بين هنر و آداب معنوي برگرفته از مذهب، ارتباط بسيار نزديكي وجود داشته است. در حقيقت دين يكي از مهمترين عوامل شكلدهنده هنر، و هنر زبان عميقترين حكمتهاي بشر و جلوهگاه زيباترين مفاهيم و نمودهاي ديني بوده است. اين نگاه معنوي همواره در طول تاريخ هنر ايران به صورتهاي گوناگوني نمايان گرديده است. از آنجايي كه ريشههاي انقلاب اسلامي بر جهانبيني اسلامي استوار بود، ارتباط بين هنر و جهانبيني اسلامي بيش از هر زمان ديگر شكوفا و توسعه پيدا كرد. هنرمندان توانستند بسياري از مفاهيم معنوي و حماسههاي دفاعمقدس را با صورتي نمادين در قالب نقش و رنگ و كلام، مبتني بر اصول زيباشناختي ارائه نمايند. در اين راستا هنرمندان در خلق آثار خود، از اين نكته (زيبايي و جذابيت) غافل نبودهاند. براي مثال بيشتر هنمرندان هنرهاي تجسمي به خصوص در حوزه طراحي پوستر كوشيدهاند آثار خود را با الهام و اقتباس از نقشهاي ميراث كهن ايران كه از ويژگيهايي چون زيبايي، تجريد، ايجاز، دخل و تصرف در اشكال طبيعي (دفرماسيون)، نمادگرايي و... برخوردار بوده، طراحي كنند. هنرهاي تصويري ايران منبع عظيمي از نقوشي است كه در نهايت استادي و هنرمندي و با بياني مؤجز و مفيد طراحي شدهاند. ترسيم فني تمام اين نقوش و نوشتهها كاملاً با اصول امروز گرافيك منطبق است؛زيرا كه اصول فني امروزي بر اساس تجربيات استادان گذشته ترتيب يافته است.
با مقايسه و بررسي هنرهاي دوره انقلاب اسلامي، مشاهده ميشود در بسياري از موارد، عناصر و الگوهاي كهن (سنتي) در آثار هنري اين دوره حضور جدي دارد. از طرفي هم با روشي گزينشي و با حفظ ويژگيهاي هنري خويش، ضرورت توجه به هنر مدرن كه در فرهنگ و هنر معاصر رسوخ كرده را نيز ناديده نگرفتهاند. در اين آثار نه آن شيفتگي بيش از حد نسبت به ميراث گذشته خود و نه هجومي متعصبانه به هنر مدرن ديده ميشود. هنرمند با شناخته ميراث هنري خويش، به هنر غرب از منظر فرهنگ و سنت خود و در چارچوب ميراث گذشته نگاه ميكند. هنرمند با اين گزينش سعي در بازسازي و به روز كردن ميراث كهن خويش دارد. به عبارتي هنرمند، آموزهها هنري خود را منطبق بر ارزشها و سنتهاي كهن تعديل ميكند.
هنرمندان انقلاب اسلامي با انتخاب اين روش، يك تجربه نو را در آثار خود آزمودند و جايگاه ويژهاي را در هنرهاي دوره معاصر به خود اختصاص دادند. اين گاه همچنان به عنوان يك روش، جهانيان را به فرهنگ و هويت خويش ارجاع ميدهند. به طور مثال:حضور عناصر نگارگري در نقاشي و پوسترها شاهد اين ادعا است. در بسياري از اين پوسترها، حضور نقش درخت سرو، هاله نوري نقوش تزيني و ... همگي برگرفته از عناصر نقاشي ايراني با مفهوم نمادين نويي منطبق با مبادي هنرهاي تجسمي ارائه شدهاند. هرچند اين شيوه براي بسياري از كارشناسان هنري يعني استفاده از عناصر هنر ايراني در كنار شيوههاي نوين روز، غيرقابل اجتناب بود، ولي استفاده و در خدمت قرار گرفتن عناصر نگارگري در هنرهاي تجسمي انقلاب اسلامي شاهد اين ادعا است.
در حقيقت يكي از مهمترين عوامل شكلدهنده هنر ايران، در طول دورههاي مختلف، حضور عناصر نماديني است كه ريشه در سنت و آداب معنوي دارد. حضور اين شاخصهها ـ با قوت و ضعف ـ همچنان تا به امروز در آثار هنري ادامه داشته است. با نگاهي به آثار هنري دوره فوق درمييابيم كه ارزشهاي معنوي و نمادگرايي از جايگاه والايي برخوردار است. هنرمندان انقلاب با لطافت معنوي، هنر قبل از انقلاب را به سوي هنري با هويت ايراني سوق دادند.
از نگاهي ديگر، هنرمندان بسيار مشتاق بوده و هستند تا آثار خود را در قالب طرح و فرمهاي زيبايي ارائه دهند و جهانيان را به فرهنگ و هويت ايراني خويش ارجاع دهند. زيبايي آثارشان ـ مثل قالي ايراني ـ براي همه اقوام لذتبخش و متحيركننده ميباشد. در گذشته هم بيشتر آثار هنري ايراني داراي فضاسازيهاي زيباي تزييني هستند. اين هنرمندان معتقد بودند همواره ارزشها و مفاهيم نمادين آثارشان حتي اگر زماني هم براي مخاطبين خود، پيامي را اعاده نكنند، از راه تزيين بر جاي ميمانند و ارزشهاي ويژه خود را حفظ ميكنند. زيرا همواره امكان احياي رمزها وجود دارد تا معناي گمشدهي آنها را دوباره اعاده كنند و آنها را با تمام و كمال به فضيلت اصليشان بازگرداند.
بنابراين علاوه بر بيان نمادين و استفاده از استعارههاي بصري براي مفاهيم معنوي انقلاب اسلامي، مهمترين ويژگي ديگر استفاده و در خدمت قرار دادن عناصر تزييني هنرهاي ايراني در قالبي نو و برداشتي مدرن به ويژه در هنرهاي تجسمي است.
در پايان يادآوري ميشود هنر انقلاب اسلامي را بايستي يكي از دورههاي درخشان فرهنگ و هنر در تاريخ انقلاب اسلامي ايران دانست. هنرمندان اين دوره با برداشتي ماهرانه از مباني هنر كهن ايراني ـ اسلامي و منطبق با شرايط و امكانات روز، پا به عرصه وجود نهادند.
رخداد مهم در هنر انقلاب اسلامي، استفاده و به كار گرفتن عناصر هنر ايراني و برداشتي گزينشي از هنر مدرن براي بيان تصويري مفاهيم انقلاب اسلامي بود. در حقيقت دوران سيسال انقلاب اسلامي دوراني پربار در تمام ابعاد فرهنگي از جمله هنر بود. هنرمندان انقلاب اسلامي با مهارتي فني همراه با معرفتي معنوي توانستند بسياري از ارزشها و حماسههاي انقلاب اسلامي را در قالب آثار هنري ارائه نمايند. وقوع انقلاب اسلامي نقش بسزايي در شكلگيري، گسترش و تداوم روشي نوين در همه حوزههاي هنري ايفا كرد كه در آينده نه چندان دور، اوج شكوفايي و بلوغ هنر اسلامي ايران را در پي خواهد داشت.