0

عباس بن علی (ع) ، اسوه شجاعت و الگوی وفاداری

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

عباس بن علی (ع) ، اسوه شجاعت و الگوی وفاداری

 
خراسان - نویسنده : جواد نوائیان رودسری
 

عباس بن علی (ع) ، اسوه شجاعت و الگوی وفاداری

 

امام صادق(ع) درباره عموی بزرگوارشان، حضرت ابوالفضل العباس(ع)، فرموده اند:« کان عمّنا العبّاس بن علی (ع) نافذ البصیرة صلب الایمان جاهد مع اخیه الحسین (ع) و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا؛ عمویم عباس بن علی(ع) بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. همراه برادرش حسین(ع) جهاد کرد، به خوبی از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت.»(تنقیح المقال فی علم الرجال؛ عبدا...مامقانی ؛ ج 2؛ ص 128)  بی تردید، حضرت عباس بن  علی(ع)، چهره پرفروغ و از قهرمانان آوردگاه نینواست. حضرت ابوالفضل(ع)، سالار رشید سپاه اباعبدا...(ع) و علمدار لشکرِ سرور جوانان اهل بهشت بود. فصل فصل تاریخ واقعه کربلا، مشحون از جانبازی  و وفاداری این فرزند برومند امیرمؤمنان(ع) است. ابوالفضل العباس(ع) برای تمام دوستداران آزادی و آزادگی، نماد شرافت، وفاداری، عزت و جوانمردی است. با آن که بخش های محدودی از زندگی و حیات این اسوه ایثار و شهادت، در تاریخ منعکس شده ، اما شخصیت متعالی و برجسته او، چنان بر ذهن و اندیشه آزادی خواهان پرتو افکنده است که محدودیت منابع و اندک بودن اطلاعات کمتر به چشم می آید.

 

چگونگی ولادت علمدار کربلا
 حضرت عباس بن علی(ع) روز جمعه، چهارم شعبان سال 26هـ.ق، در شهر مدینه متولد شد. پدرش، امیرمؤمنان، امام علی(ع) و مادرش، بانویی باتقوا و شجاع به نام فاطمه، دختر حزام بن خالد، از قبیله بنی کلاب، ملقب به «ام البنین» بود. «عبدا...مامقانی» در جلد دوم کتاب «تنقیح المقال»، درباره ازدواج امیرالمؤمنین(ع) با ام البنین می نویسد:« قد روی انّ امیرالمؤمنین (ع) قال لاخیه عقیل بن ابی طالب، و کان نسّابة عالما بانساب العرب و اخبارهم، انظر الی امرءة قد ولدتها الفحولة من العرب، لا تزوّجها فتلدلی غلاما فارسا یکون عونا لولدی الحسین (ع) فی کربلا. فقال له: تزوّج بامّ البنین الکلابیّة، فانّه لیس فی العرب اشجع من ابائها؛ روایت شده است که امیرالمؤمنین(ع)، از برادرش عقیل، که به علم انساب عرب آگاه بود، خواست تا همسری با نسب برای او برگزیند تا برای او پسری شجاع به دنیا آورد که یار و یاور پسرش حسین(ع) در کربلا باشد. عقیل به ایشان گفت که با ام البنین کلابی ازدواج کند، چرا که در میان عرب، شجاع تر از اجداد او سراغ ندارد.» «ابن عنبه» نیز در صفحه 48 کتاب «عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب»، این روایت را، البته با اندکی تلخیص، آورده است. «باقر شریف القرشی» در کتاب «العباس بن علی(ع)؛ رائد الکرامه و الفداء فی الاسلام»، برای حضرت ابوالفضل(ع)، 2 کنیه و 8 لقب بر می شمرد. ظاهراً آن حضرت، افزون بر کنیه مشهور «ابوالفضل»، کنیه «ابوالقاسم» نیز داشته است. از میان القاب پرشماری که برای فرزند رشید امیرمؤمنان(ع) برشمرده اند؛ «قمر بنی هاشم»، «سقاء»، «حامل اللواء»، «کبش الکتیبه» و «باب الحوائج» شهرت بیشتری دارد. «ابوالفرج اصفهانی» نیز، در کتاب «مقاتل الطالبیین»، به تعدادی از القاب آن حضرت اشاره کرده است.
 
 
شاهد روزهای حزن انگیز
«باقر شریف القرشی»، به نقل از مورخان، ضمن شرح ماجرای ولادت و نام گذاری حضرت عباس بن علی(ع)، از گریستن امیرالمؤمنین(ع)، هنگامی که قنداقه ابوالفضل(ع) را در آغوش می گیرند، حکایت کرده و نوشته است:«[ام البنین]تقول للاِمام: ماذا یبکیک؟ فأجابها الاِمام بصوت خافت حزین النبرات: نظرت إلی هذین الکفّین ، وتذکّرت ما یجری علیهما ... وأخبرها الاِمام (علیه السلام) بأنّهما انّما یقطعان فی نصرة الاِسلام والذبّ عن أخیه؛ ام البنین به امام(ع) گفت: برای چه گریه می کنید؟ امام علی(ع) با صدایی که غم در آن موج می زد، فرمودند: به این دست ها نگریستم و آنچه را بر آن ها خواهد گذشت به یاد آوردم ... و امام(ع) به او خبر داد که چگونه دستان فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش قطع خواهد شد.» حضرت ابوالفضل العباس(ع)، 14 سال بیشتر نداشت که پدر بزرگوارش، امام علی(ع) به شهادت رسیدند. نوجوانی آن بزرگوار در شرایطی سپری شد که امیرمؤمنان(ع) مرکز خلافت را از مدینه به کوفه انتقال داده بودند و برای بازگرداندن آرامش به سرزمین های اسلامی و گسترش عدالت در جامعه، با سه گروه قاسطین، ناکثین و مارقین مبارزه می‌کردند. عباس بن علی(ع)، پس از شهادت امام علی(ع)، نزدیک به 10 سال، دوران امامت برادر ارجمندش، امام حسن مجتبی(ع) را درک کرد و همواره در سختی ها و وقایع حزن انگیز دوران خلافت کوتاه ایشان در کوفه و اقامتشان در مدینه، همراه و یاور برادر و امام خود بود. حضرت ابوالفضل(ع)، 24 ساله بود که برادر بزرگوارش، امام حسن مجتبی(ع)، نیز به شهادت رسید و او شاهد اتفاقات غم انگیزی بود که در جریان تشییع پیکر مطهر برادرش به وقوع پیوست. قمر بنی هاشم(ع)، پس از آن، لحظه ای از برادرش، امام حسین(ع) جدا نشد. او برای امام زمانِ خود، سربازی فرمانبر و آگاه و همراه و همدمی دلسوز و کارگشا بود. زمانی که امام حسین(ع) بیعت با یزید را نپذیرفتند و شبانه، مدینه را به مقصد مکه ترک کردند، حضرت ابوالفضل(ع)، بی هیچ گونه درنگ و تردیدی همراه با امام(ع) حرکت کرد و تا آخرین لحظه از مولا و مقتدای خود جدا نشد.
 
 
جایگاه ابوالفضل(ع) نزد سیدالشهدا(ع)
 درباره جایگاه حضرت ابوالفضل العباس(ع) نزد امام حسین(ع)، روایات فراوانی نقل شده است.  امام  حسین(ع)، برادرش عباس بن  علی(ع) را بسیار دوست می داشت. «محمد بن جریر طبری»، در کتاب «تاریخ الامم والملوک»(ج4، ص 315) ماجرای آمدن نمایندگان عمر بن سعد، برای مذاکره و گفت وگو با امام(ع)، را به نقل از «ابی مخنف» آورده و نوشته‌است:«و قال العباس بن علی یا أخی أتاک القوم. قال فنهض؛ ثم قال: یا عباس، إرکب، بنفسی أنت یا أخی حتی تلقاهم فتقول لهم مالک و ما بدا لکم؛ و عباس بن علی [به امام حسین(ع)] گفت: برادر! افرادی برای ملاقات با شما آمده اند. راوی گفت: پس [امام(ع)] برخاست و گفت: برادرم! عباس جان! فدایت شوم، بر اسب بنشین و به سوی آن ها برو و از آن ها بپرس کیستند و برای چه آمده اند؟» بیان مبارک امام حسین(ع) در خطاب قرار دادن حضرت ابوالفضل العباس(ع)، نشان دهنده جایگاه ویژه آن بزرگوار نزد امام(ع) است.  این احترام و علاقه، تنها ریشه در رابطه برادری میان آن دو بزرگوار نداشت. ابوالفضل العباس(ع) فرمان امام(ع) را به گوش جان می شنید و عمق آن را به خوبی درک می کرد. عباس بن علی(ع) امان نامه ای را که عبیدا...بن زیاد برای او و سه برادرش، به شمر بن ذی الجوشن داده بود، نپذیرفت. «سیدبن طاووس» در کتاب مشهور و ارزشمند «اللهوف، علی قتل الطفوف»، گفت وگوی حضرت ابوالفضل العباس(ع) با شمر را این گونه آورده است:«فَناداهُ العبّاسُ بنُ علیٍّ(ع): تَبّت یَداک لَعِنَ ما جِئتَ به مِن أمانکَ یا عَدُوَّ ا...! أتَأمُرُنا أن نَترُکَ أخانا وسَیِّدَنا الحُسینَ بنَ فاطمةَ و نَدخُلَ فی طاعَةِ اللُّعَناءِ و أولاد اللُّعَناءِ؟ فَرَجَعَ الشمرُ إلی عَسکَره مُغضِباً؛ پس عباس بن علی(ع) به او گفت: ای دشمن خدا، دستانت بریده باد! لعنت و نفرین بر تو و امان نامه ات! آیا از ما می خواهی از برادر و مولایمان، حسین پسر فاطمه جدا شویم و سر به طاعت ملعونان و اولاد ملعونان نهیم؟! وقتی شمر این سخنان را شنید با عصبانیت به سمت لشکرش بازگشت.»
 
 
همراه با امام(ع) تا آخرین نفس
 حضرت ابوالفضل العباس(ع)، در روز عاشورا، افتخار علمداری سپاه سیدالشهدا(ع) را برعهده داشت. به نوشته «سید بن طاووس» در «لهوف»، زمانی که همه یاران امام(ع) به شهادت رسیدند، «اشتد العطش بالحسین(ع) فرکب المسنّاه یرید الفرات، والعباس، اخوه، بین یده؛ تشنگی امام(ع) شدت یافت، ایشان برای دسترسی به آب به سمت بلندای مشرف بر فرات حرکت کردند و برادرشان عباس، همراه و جلوتر از امام(ع) در حرکت بود.» هنگامی که به نهر نزدیک شدند، دشمن آن ها را محاصره کرد. «ثم إقطعوا العباس عنه، و أحاطوا به من کل جانب و مکان حتی قتلوه؛ فبکی الحسین(ع) لقتله بکاء شدیدا؛ سپس عباس(ع) را از امام حسین(ع) جدا کردند و بر او از همه طرف هجوم آوردند و به شهادتش رساندند. امام حسین(ع) در شهادت برادر به سختی گریست.»
 
 
مقام ابوالفضل(ع) در کلام معصومین(ع)
«شیخ صدوق»، در کتاب شریف «خصال» (ج1، ص 68) می نویسد:« قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ (ع) رَحِمَ ا...اَلْعَبَّاسَ یَعْنِی اِبْنَ عَلِیٍّ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَی وَ فَدَی أَخَاهُ بنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ یَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اَ... بهِمَا جَنَاحَیْنِ یَطِیرُ بهِمَا مَعَ اَلْمَلاَئِکَةِ فِی اَلْجَنَّةِ کَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبی طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اَ...ِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَنْزلَةً یَغْبطُهُ بهَا جَمِیعُ اَلشُّهَدَاءِ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ؛ امام زین العابدین(ع) فرمود: خدا عباس را رحمت کند (مقصود آن حضرت، عباس بن علی(ع) بود) که از خود گذشتگی و فداکاری کرد تا آنجا که هر دو دستش بریده شد؛ خدای تعالی به عوض آنها دو بال او را عطا فرمود که با فرشتگان بهشت در پرواز است چنان که با جعفر بن ابی طالب هم چنین کرده بود و عباس را نزد خدای تعالی مقامی است که همه شهیدان در روز قیامت آرزوی آن کنند.»«باقر شریف القرشی» نیز در کتاب «العباس بن علی(ع)؛ رائد الکرامه و الفداء فی الاسلام» می نویسد: «وزار الاِمام الصادق (ع) أرض الشهادة والفداء کربلاء ، وبعدما انتهی من زیارة الاِمام الحسین وأهل بیته والمجتبین من أصحابه ، انطلق بشوق إلی زیارة قبر عمّه العبّاس ... وقد استهلّ زیارته التالیة التی تنمّ عن سموّ منزلة العبّاس ، وعظیم مکانته ، وقد استهلّ زیارته بقوله: سلام ا...، وسلام ملائکته المقرّبین ، وأنبیائه المرسلین ، وعباده الصالحین ، وجمیع الشهداء والصدّیقین والزاکیات الطیّبات فیما تغتدی وتروح علیک یا ابن أمیر المؤمنین ... ؛ امام صادق(ع) در سفرشان به کربلا، پس از زیارت امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) و اصحاب ایشان، با اشتیاق فراوان به سوی مرقد مطهر عمویشان عباس(ع) رفتند و او را بسیار تکریم کردند و بزرگ داشتند، آن گاه زیارتشان را این چنین آغاز کردند: سلام خداوند و فرشتگان مقرب و پیامبران و بندگان صالح او و تمام شهدا و راستان و پاکان هر صبح و شام بر تو باد، ای پسر امیرالمؤمنین ...»

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  9:00 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها