0

اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

گل زهرایی باغ ولایت ، یاس آوردی
صفای بیت خیر الناس خیر الناس آوردی
تعالی الله که امشب یک جهان احساس آوردی
عروس فاطمه بنت اسد عباس آوردی
ز دریا گوهر آوردی ، به گیتی محشر آوردی
ز حیدر حیدر اوردی ، حسین دیگر آوردی
نبی فطرت علی غیرت حسن سیرت حسین سیما
به چشم دل نگاهش کن که تفسیر حسین است این
سراپا پای تا سر کلّ تصویر حسین است این
بنازم هیبت عباسی اش شیر حسین است این
دو تیغ ابرویش گوید که شمشیر حسین است این
جهاد و تیغ سرمستش ، جوانمردی است پابستش
علم دلداده ی دستش ، نثار راه حق هستش
نمی بندد دمی چشم از جمال یوسف زهرا
ادب را زیب و زین است این مبارک باد میلادش
پناه عالمین است این مبارک باد میلادش
علی را نور عین است این مبارک باد میلادش
علمدار حسین است این مبارک باد میلادش
ملاحت محو گفتارش ، سماحت عکس رخسارش
شجاعت مست پیکارش ، عبادت کلّ رفتارش
جمال چارده معصوم در ماه رخش پیدا
گل عباسی است و بوی ختم المرسلین دارد
شهامت ، دست ، بازو از امیرالمؤمنین دارد
ارادت را ، ادب را ، ارث از امّ البنین دارد
بحق دست امیرالمؤمنین در آستین دارد
کرامت سائل کویش ، مروّت آبی از جویش
وفا توصیفی از خویش ، علی چون گُل کند بویش
ببوسد چشم و رخسار و جبین و بازوی او را
دل از فرزند زهرا برده چشم نیم باز او
سرافرازان عالم تا قیامت سرفراز او
سروش نینوا دارد نوای دلنواز او
پیام ظهر عاشورا در آهنگ حجاز او
به لب شیر و به کف جانش ، نگه بر روی جانانش
شفاعت عهد و پیمانش ، شهادت عید قربانش
زمام مهد ناز او به دست زینب کبری
زهی عزت زهی غیرت زهی اجلال و آقایی
نگردد جمع جز در او علمداری و سقایی
ز دریا تشنه لب آید برون با چشم دریایی
تو گویی آب هم می کرد در چشمش دل آرایی
که ای عباس من آبم ، مرا دریاب بیتابم
که کامی از لبت یابم ، ببین از خجلتت آبم
بریز از لعل لب آبی به قلب آتش دریا
بنازم تشنه کامی را که با لبهای خشکیده
به دریا از سرشک دیده ی خود آب بخشیده
درون موج ، تصویر امام خویش را دیده
نه دست از آب شسته از حیاتش چشم پوشیده
ببین رسم اخوت را ، تماشا کن فتوت را
فتوّت را مروّت را ، وفا ایثار غیرت را
که دیده تشنه لب از بحر پا بیرون نهد سقا
کلاس کربلا را بین و درس عدل و احسانش
که شد فرمانده ی کلّ قوا سقای طفلانش
درود آب بر عباس و بر ایثار و ایمانش
سلام بحر تا صبح جزا بر کام عطشانش
به خشم بحر طوفنده ، به چشم ابر بارنده
که تا هستی است پاینده ، از او دریاست شرمنده
زهی غیرت ، زهی غیرت ، زهی ایمان ، زهی تقوا
مگر در عالم هستی دوباره حیدری آید
و یا در این جهان ام البنین دیگری آید
که چون عباس ، ثاراللهیان را رهبری آید
برای کربلا میر شجاعت پروری آید
پدر مدحت گرش گردد ، فلک دور سرش گردد
ملک خاک درش گردد ، ولایت رهبرش گردد
امامت متکی بر او شود در ظهر عاشورا
تو دست شیر حق در آستینی یا ابوفاضل
تو سر تا پا امیرالمؤمنینی یا ابوفاضل
تو ماه آسمانها در زمینی یا ابوفاضل
تو در عاشورها شور آفرینی یا ابوفاضل
تو در ایثار دریایی ، تو بر احرار مولایی
تو سرداری و سقایی ، تو فرزند دو زهرایی
یکی ام البنین و دیگری انسیه الحورا
زهی هاشم که چون تو در بنی هاشم قمر دارد
امیرالمؤمنین نازد که مثل تو پسر دارد
ز ایثار تو پیش از صبح میلادت خبر دارد
بهشت وحی می نازد که با خود این ثمر دارد
کلامت آیت محکم ، پیامت منجی آدم
حریمت قبله ی عالم ، مزارت کعبه ی «میثم»
جمالت تا صف محشر چراغ روشن دلها

 

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ولادت حضرت اباالفضل العباس (ع)
سرود
(به سبك ابی عبدالله مولا)
به مکتب ادب و غیرت ، نور جلی اومده دنیا
روح وفا و جوانمردی ، ماه علی اومده دنیا
جلوه شده حقیقت حقّ الیقین
دل شده با شعف هم آواز و قرین
چون اومده گل پسر امّ البنین
ذکر تموم عالمین ، با اشک شادی از دوعین
اومده دلدار حسین ، عباس علمدار حسین
یا ابوفاضل مولا مولا مولا مولا
******
اُمید سائلای عالم ، باب الحوائج ِ ما اومد
دلخوشی ِ حرمُ الله و ، حیدر کرببلا اومد
اومده مظهر ادب تو عالمین
قلب همه شده بهشت
اشک ملائک شده جاری ز دوعین
خنده نشسته روی لبهای حسین
اومده شیر بیشه ی ، ارادت ِ به شاه دین
مظهر قدرت خدا ، دسته گل امّ بنین
یا ابوفاضل مولا مولا مولا مولا
******
ز جون دل به روی لبها ، نغمه ی یا فاطمه داریم
یا سیّدی همه ی ماها ، آرزوی علقمه داریم
کن نظر ، اِی ، فدای لطف و کرمت
تا که بشیم خاک ِ به زیر قدمت
یک شب جمعه معتکف تو حرمت
عنایتی ، ای کسی که ، به درد عالم دوایی
که آخرش ما هم بشیم ، چون شهدا کربلایی
یا ابوفاضل مولا مولا مولا مولا

 

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ولادت حضرت اباالفضل العباس (ع)
سرود
(به سبك ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ)
ﺳﺎﻗﻲ ﻛﻮﺛﺮ ﻣﺒﺎﺭﻙ ، ﺩاﺩﻩ ﺟﺎﻣﺖ ﺣﻲ ﺳﺮﻣﺪ
ﺑﻪ ﻗﻤﺮ ﮔﻮ رخ ﺑﭙﻮﺷﺪ ، ﻣﺎﻩ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺁﻣﺪ
ﺷﻘﺎﻳﻖ را ﺑﮕﻮ ، ﮔﻞ ﻳﺎﺱ ﺁﻣﺪﻩ
ﻣﺤﺒﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ، ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻣﺪﻩ
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
اﺑﻮ ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺪﺩ
******
ﺧﻨﺪﻩ ی اﻡ اﻟﺒﻨﻴﻦ و ، اﺷﻚ ﺣﻴﺪﺭ دﻳﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ
ﺑﻪ ﻓﻠﻖ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ رﻭﻱ ، ﺁﻥ ﻗﻤﺮ بوﺳﻴﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ
ﻣﻘﺎﻡ ﺩﺳﺖ او ، ﻧﺪاﺭﺩ ﺧﺎﺗﻤﻪ
ﭘﺪﺭ ﺑﻮﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﻬﺪ ، ﺣﺴﻴﻦ در ﻋﻠﻘﻤﻪ
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
اﺑﻮ ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺪﺩ
******
ﭘﺪﺭﺕ ﭼﺸﻢ ﺧﺪا و ﺗﻮ ﻋﻠﻲ ﺭا ﻧﻮﺭ ﻋﻴﻨﻲ
ﻫﻢ ﻋﻠﻤﺪاﺭ ﺣﺴﻴﻦ ﻫﻢ ﻛﺎﺷﻒ اﻟﻜﺮﺏ ﺣﺴﻴﻨﻲ
ﻣﻌﻂﺮ اﺯ ﺭﻭﻳﺖ ، ﮔﻞ اﻳﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﻧﮕﺎﻫﻲ ﮔﺮ ﻛﻨﻲ ، ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﺭﺏ ﺻﻞ ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ
اﺑﻮ ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺪﺩ

شاعر : میثم مومنی نژاد

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

یاوالقمر والشمس مزمل ابالفضل
ای قبله گاه شاعربیدل ابالفضل
الفاظ موج ودامنت ساحل ابالفضل
یادائم الفضل علی السائل ابالفضل
توصاحبم هستی و من تنها رعیت
پابوسی ات را کرده ام با شعر نیت
ای حضرت عیسی مسیح ارمنی ها
ای دستهایت دستگیراهل معنا
یاکاشف الکرب تمام اهل دنیا
یا عمی العباس فرزندان زهرا
ای رب این پیمانه ها باب الحوائج
ای پیر سقاخانه ها باب الحوائج
تندیس تقوا و وقار و استقامت
ای برگه ی سبز عبور از قیامت
دست بلند توست اسباب شفاعت
آری قسیم النار والجنه نگاهت
جاری ز سرانگشت توآب حیات است
بوسه زدن بر دست تو از واجبات است
این پینه ی پیشانی تویادگاریست
بین تو و معبود تو هرشب قراریست
ماه عشیره معنی شب زنده داریست
سجاده ی توساغر می های جاریست
روی توجلوه بر رخ مهتاب داده است
اشک تو بوده نخلها را آب داده است
اخم توخشم حضرت پروردگاراست
ابروی تو تکرار تیغ ذوالفقاراست
این چرخش شمشیر یک حمزه تباراست
گفتی انا العباس لشگر درفرارست

از میسره تا میمنه کردی قیامت
کولاک کردی یک تنه کردی قیامت
ساغر لبالب نیست اما بازمی هست
کرببلا گرنیست اما شهرری هست
سجاده پهن وروضه باز و سوزنی هست
درخاطر من روضه های سیبویه است
با روضه می داده است چشمان ترم را
او نوحه دم داده است ای اهل حرم را
تاکه علم افتاد و دست تو قلم شد
زهرا رسید و بیرق روضه علم شد
ذره به ذره ازقد و بالات کم شد
قد حسین بن علی پیش توخم شد
داغ تو را داده خبر تا مشک پاره
وا شد زگوش اهل خیمه گوشواره

شاعر : محسن حنیفی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ظرف خالي دوباره پر شده است
آسمان از ستاره پر شده است
هر دو چشم ستاره بارانم
از شعف از نظاره پر شده است
همه ي شهر گوششان امشب
از اذان مناره پر شده است
برگ برگ تمام دفترم از
غزل و چهار باره پر شده است
يادت افتاده ام كه اين گونه
شعرم از استعاره پر شده است
نوبت شعر خواني من شد
سالن جشنواره پر شده است
 من به نامت شروع خواهم كرد
به مقامت خضوع خواهم كرد
 به گدايي همين كه چيره شديم
به شب آسمان كه خيره شديم
ناگهان نوري از خدا آمد
ساكن گوشه ي جزيره شديم
همه از دوري قمر بوده
اگر اينگونه تار و تيره شديم
لطف زهرا به ما رسيده كه ما
نوكر ساقي عشيره شديم
نذر بي دستي ابوالفضلش
بسته ي دست دستگيره شديم
نفسي يا اگر حياتي هست
از دم توست التفاتي هست
آسمان زير دست دستانت
ماه و خورشيد هر دو مهمانت
نه فقط شيعه ، ارمني هم شد
شامل سفره هاي احسانت
هر كسي ميخورد گره كارش
به تو رو ميزند - به قربانت
چقدر كشته مرده داري تو
آذري ها چقدر ميخوانت
وقت رزمت پر از حماسه و شور
به به از اين خروش و طوفانت
گيسويت را به روي شانه بريز
كه شوم باز هم پريشانت
در امان نيست دشمنت هرگز
از تو و تيغ تيز بُرّانت
عجبي نيست از دلاوري ات
همه ي دشت گشته حيرانت
به مصاف تو هر كه مي آيد
ميزند جار ز ترس پيكانت
پدر مشك ، صاحب دريا
السلام عليك يا سقا
حس خوب پريدن پرها
آسمان همه كبوتر ها
اوج فهميدن من و مايي
اي تو بالاتر از فراتر ها
اي قيامت شكوهي از قدت
باعث رويش صنوبر ها
حاجت پشت هر در بسته
اي كليد تمامي درها
گره كور مادرم با توست
اي مجيب تمام مضطر ها
باني سفره هاي نان و پنير
آش نذري دست مادر ها
از تبار دلاوران عرب
از نژاد امير خيبر ها
پسر ذوالفقار صفين و -
پدر رزم مالكْ اشترها
تيغ تو تا نيامده بخشيد
خاتمه بر تمامي شرها
 معني لا فتايي يا عباس
دومين مرتضايي يا عباس

 

شاعر : محمدحسن بیات لو

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ولادت حضرت اباالفضل العباس (ع)
سرود
(به سبك ماه تابنده آرزومنده)
می رسه دریا می گیـره معنـا ادب و اخـلاص و وفا
شمیم احساس عطر و بوی یاس پیچیده تو عرش خدا
توی دست ستاره ظرف اسپنده
بین خورشید و صبح چشماش پیونده
نمی افته و ان یکاد از رو لبها
شبیـه ماهـه وقتـایی که می خـنده
خوب می دونند حاجت دارا خیلی لحظات حساسیه
وقتی که حـال و هـوای عرش خـدا امشـب عباسیه
میاد امشب یار حسین، می‌رسه دل و دلدار حسین
باوفـا تـرین سـردار حسـین ، یا عباس
می رسه مهتاب حسیـن، قرار دل بی‌تاب حسین
خورشید همه اصحاب حسین، یا عباس
******
شب مهتابی می شه بی تابی نصیب قلب عاشقا
شب اعجاز و شوق پرواز و آرزوی کرب و بلا
اون گدایی که آقاشو خوب می شناسه
می‌دونه که آخر جود و احساسه
دست خالی نمی رم امشب از خونه ش
دل تنـگم دخیـل کـف العبـاسـه
مثه خورشیده تا ابد توی دل ما عشق رایجه
آقای مهربونی که تا همیشه باب الحوائجه
مهربون و با کرمه ، پشت و پناه اهل حرمه
هم ساقیه هم صاحب علمه ، عباسه
می دونم ماه عالمین ، با کرامت اربابم حسین
می‌بره منـو بین الحـرمین ، عباسـه

 

شاعر : یوسف رحیمی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

باد صبا از مدینه خبر آورده  ام بنین برا علی پسر آورده2
نذره راهه ابالفضل / این مداحه ابالفضل
ماهم کامل میشه با/ قرص ماهه ابالفضل
دل قابلدار نیست * قابل یار نیست
تموم عالم برابره یک تاره موی عباس علمدار نیست
قمر بنی هاشم یا ابالفضل(ابالفضل)
*****
وقتی یدالله به دست تو زده بوسه   حسه علمداری تو دستای تو ملموسه
هستی ثانی حیدر/ امیده قلبه خواهر
لرزید از هیبت تو/ حتی مالک اشتر
. پدره مشکی * خروشه اشکی
روز قیامت با مقام خود به تمومی ه شهیدا اقا رشکی
قمر بنی هاشم یا ابالفضل(ابالفضل)
وقتی رقیه روی دوش تو میشینه   از اون بلندی زمینو یه نقطه می بینه
جانم ماهه عشیره/ هستی میر و وزیره
اربابی که به هردو/ عالم شاه و امیره
دل و دلداری * تو سپهداری
نافذ البصیره ای و آقا علم حسین و روی دوشت داری
قمر بنی هاشم یا ابالفضل(ابالفضل)

شاعر : امیر حسین سالاروند

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ساقیا امشب ازآن باده گلنار بگو
من همه ظلمتم از ماه شب تار بگو
بیخود از خودکنم و پیش من از یار بگو
وصف دلدار نه یکبار که صد بار بگو
کمی از آینه حیدر کرار بگو
لب گشا تا سحراز چشم علمدار بگو
   دامن شعر پر از بوی خوش یاس شده
    وصف ارباب ادب حضرت عباس شده
وصف او در همه جا نقل محافل گشته
آیه نصر من اله ست که نازل گشته
ناوک دیده او قاتل هر دل گشته
مادرش ام بنین است که قابل گشته
دیده و دست فدا کرده که واصل گشته
شب میلاد خداوند فضایل گشته
پسر شیر خدا نوردوعین آمده است
کاشف الکرب زرخسار حسین آمده است
قمر هاشمیان ماه زمین آمده است
گوهر بحر ولا در ثمین آمده است
زور بازوی علی ناصر دین آمده است
قوت قلب همه حصن حصین آمده است
پاسبان حرم خسرو دین آمده است
پسر فاطمه ام بنین آمده است
اشک شوق است که با آمدنش شد همراه
همه گفتند ولا قوه الا با اله
روی دامان علی آینه روی علیست
این همان ماه درخشنده در کوی علیست
تیغ ابروش چنان تیغ دو ابروی علیست
پسر شیر خدا قوت بازوی علیست
دیده گان همه اهل ولا سوی علیست
مات و مبهوت از این منظره بانوی علیست
ساغرو باده پیمانه شده سرمستش
میزند بوسه علی اشک فشان بر دستش
زیر لب زمزمه با حی قدیرش دارد
اسد الله نظر بر روی شیرش دارد
تا سحر چشم سوی ماه منیرش دارد
راز ها با پسر وپور دلیرش دارد
نکته ها با وی از آن امر خطیرش دارد
اشک چشمش خبر از سر ضمیرش دارد
این پسر همره خود شورو نوا آورده
در مدینه خبر از کرب و بلا آورده
بر لب حور و ملک زمزمه یا عباس است
باب حاجات همه خلق خدا عباس است
این شنیدید که شمع شهدا عباس است
پاسبان حرم آل عبا عباس است
ساقی تشنه لب کرب و بلا عباس است
واپسین لحظه صدا کرد اخا عباس است
تا به خون فاطمه او را پسرم کرد خطاب
ناله زد جان اخا بیا مراهم در یاب
ذکر هر روز و شب ام بنینی عباس
قمر هاشمیان ماه زمینی عباس
عبد صالح خدا ناصر دینی عباس
به خدایی خدا حبل متینی عباس
با وفا و ادب و صبر عجینی عباس
باب حاجات همه اهل یقینی عباس
اشک شوق است که از چشم ترم میگیرم
امشب از دست ابالفصل حرم میگیرم

شاعر : مجید رجبی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

نفس می‌کشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمه‌ی عشق دارم وضو
بود قبله‌ام خاک‌پای شما
چه خوب اسمان را به زیر آورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوش زمین نغمه‌ای حس نشد
دل‌انگیزتر از صدای شما
خدا در تراش جمالت گذاشت
چه سنگ تمامی برای شما
ندارد دلم گوشه‌ی امنیت
به‌جز خلوت روضه‌های شما
تو را دوست دارم خدا شاهد است
دل عاشق من فدای شما
هم اندیشه‌ی ما ابوالفضلی است
و هم‌ریشه‌ی ما ابالفضلی است
ابالفضل گفتم نفس وا شده
کویر دلم مثل دریا شده
زمین‌خورده بودم به دست هوس
به یک یا ابالفضل دل پا شده
جنون آمد و دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل زیبا شده
دل از نوکری درِ خانه‌اش
به هر جا رسید است و آقا شده
به ارامش چشم‌هایش قسم
که چشمان او قبله‌ی ما شده
به اعجاز نام ابالفضلی اش
گره‌های دنیاییم وا شده
هم اندیشه‌ی ما ابالفضلی است
و هم‌ریشه‌ی ما ابالفضلی است

شاعر : حسن کردی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

عطر خوش یاس جهان را گرفت
نکهت احساس جهان را گرفت
مژده میلاد وشکوفائی
حضرت عباس جهان را گرفت
مقدمش برمسلمین مبارک
برامیرالمؤمنین مبارک
اوکه بود نور جلال علی
آینۀ قدروکمال علی
برروی بازوی علمگیراو
بوسه زده اشک زلال علی
شده محو رخ حق پرستش
بوسه زدشیرخدا به دستش
مقدمش برمسلمین مبارک
برامیرالمؤمنین مبارک
یاس گلستان جنان آمده
مهردل افروز جهان آمده
هاشمسان را بده مژده کنون
ماه بنی هاشمیان آمده
نور خورشید وقمر رسیده
برعلی کنون پسر رسیده
مقدمش برمسلمین مبارک
برامیرالمؤمنین مبارک
اوکه بود نور دوعین علی
درهمه جا زینت وزین  علی
روز ولادتش علی گفته است
اوست علمدار حسین علی
گرچه او امیر عالمین است
کربلا اویاور حسین است
مقدمش برمسلمین مبارک
برامیرالمؤمنین مبارک
همین نه او ماه شد ومهر شد
عزیز جان خلق آگاه شد
نور امید همه ناامیدان
باب حوائج الا لله شد
عقده ازکار همه گشاید
دردجانها را دوا نماید
مقدمش برمسلمین مبارک
برامیرالمؤمنین مبارک

 

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

صلی الله علیک یا اباعبدالله ع
زاشک بى امان درياست لبريز
وجودم از می سقاست لبريز
چه سقایی که زهرائی ز جامش
زبانزد در مسیحایی ست به نامش
چه سقایی که دریا تشنه ی اوست
و زمزم جوششی  از چشمه ی اوست
شبانگاهان سحر آمد خوش آمد
بنی هاشم قمر آمد خوش آمد
عجب حال و هوایی دارم امشب
که مست چشم های یارم امشب
فلک صور شعف سر داده امشب
مسیرش بر زمین افتاده امشب
شب میلاد عشق عالمین است
شب میلاد سقای حسین است
به عشق آن گل زيبا و خوشبو
صد وسی و سه دفعه ميکشم هو
خریدار جمالش فاطمیون
رخش ماه تمام هاشمیون
به یمن مقدم این ماه زیبا
نشسته خنده بر لبهای مولا
ز میلادش علی گردید مسرور
رواق بیت مولا گشته پر نور
رسيده آن كه ماه عالمين است
بلاگردان اربابش حسين است
نسیمی ماندگار آمد خوش آمد
و با یک گل بهار آمد خوش آمد
برای عشق فتح باب میشد
جهان در عکس یک گل قاب شد
میان گریه تا لبخند می زد
دل خود را به مادر بند می زد
عطش در چشم مادر آب میشد
مگر از دیدنش سیراب میشد؟!
مفاتیح الجنان مادرش بود
و مادر تا سحر دور و برش بود
خلاصه جلوه ی احساس آمد
گل ام البنین عباس آمد
امام عشق رایارآفریدند
برای اوعلمدارآفریدند
مسیحا بود و مادر مبتلایش
چه زبیا بود اشک بی صدایش
پسر آیینه ی نور پدر بود
قمر بود وقمر بود و قمر بود
پدر از باغ دستش بوسه می چید
پدر بود و زهستش بوسه می چید
صدای گریه هایش دلنشين بود
دل آرام امیرالمومنین بود
شمیم عشق بوی دیگری داشت
مدینه رنگ و روی دیگری داشت
حسین بن علی دورو برش بود
محل بوسه اش دست و سرش بود
زمین دور سرش مستانه  چرخید
عیان شد ماه در آغوش خورشید
زمین شد روشن از انوار رویش
زمان شد عاشق رفتار و‌خویش
بگوباهاشمیان ماه آمد
امیدقلب ثارالله آمد
عجب ماهی که گردون در مدارش
طواف آب، بر گرد مزارش
ادب درس ادب از او گرفته
وفا در ساحلش پهلو گرفته
که گفته کاشف کرب حسین است
که او کاشف به کرب عالمین است
می و پیمانه از او مست گردند
ملائک گرد قبر او بگردند
چو زد بوسه علی بر روی دستش
شهامت تا ابد شد پای بستش
شکسته پسته ی لبخند کامش
زمین و آسمان درگیر دامش
به مردى وشجاعت بی قرين است
يگانه گوهر ام البنين است
جمالش آفتاب عالمين است
اميرلشكرعشق حسين است
صفاى اهل ايمان از صفايش
ادب زانوزده در پیش پایش
فلك درحيرت از رازو نيازش
ملك مبهوت هرركعت نمازش
به حق ثابت شده آقایی او
مقام عرشى و سقایی او
گدا پرورترين آقاست عباس
به ولله قسم یکتاست عباس
غضب های نگاهش آتشین است
دو دستش لنگر عرش و زمین است
نگاهش آسمان را کرده بی تاب
شده لب تشنه ی لبهای او آب
خودش تنهای تنها یک سپاه است
حسین بن علی راهم پناه است
به تنهایی پناه عالمین است
گل ام البنین، ذخرالحسین است
به راه حق نه تنها دست خود داد
به دشت کربلا او هست خود داد
دو چشمش را،دو دستش را،سرش را
همه،دارو ندارش،پیکرش را
عمود کین به فرقش پر اثر شد
دوباره گوئیا شق القمر شد
حسین فاطمه از پا نشست و
گمان دارم دگر پشتش شکست و
قلم بر واژه هایی آتشین خورد
علم افتاد و آب آور زمین خورد
تنش آماج تیر دشمنان شد
سر پاکش ز پهلو بر سنان شد
به روی نیزه ها سر در گریبان
عمو بود و عطش بود و بیابان
دل من در هوایش پر گرفته
و راه کربلا را سر گرفته
کنار عقلمه با قلب بی تاب
صدایش می زنم : ای عشق ارباب
سلام ای ساقی دشت شقایق
علمدار همه گلهای عاشق

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

وجه علی گشته میان قاب ،تصویر
در قوس ابرویش شده محراب تصویر
دارد تقابل می کند با ماه رویش
مهتاب می گیرد از این مهتاب ، تصویر
لبهای حیدر خوشه می چیند ز دستش
وه  که چه زیباتر شد از این باب ، تصویر
ناگاه چشمانم بهم خورد و دلم رفت
بر گشت اینجا بعد پیچ و تاب ، تصویر
در انعکاس موج افتاده است انگار
از چهره ای زیبا میان آب ، تصویر
دیده یقینا در قنوت دست هایش
از خشکی لبها ، حرم ، ارباب ، تصویر
میمیرم آن لحظه که در ذهنم شود باز
بانگ *برادر جان * مرا دریاب ، تصویر

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

منم محتاج باران عطایت
سر و جانم فدای چشم هایت
علمدار سپاه کربلایی
گل ام البنین جانم فدایت
شب میلادت ای ساقیّ حیدر
منم محتاج یک لحظه دعایت
همه هستی فدای لحظه های
لالایی خواندن مادر برایت
براتی را تصدّق کن بیایم
به پابوس حریم کربلایت
نمی دانی چگونه مرغ روحم
شده مجنون ایوان طلایت؟
دو دست ناز تو در روز محشر
خدا داند بُود ما را کفایت
بیا یاابن الحسن در ماه شعبان
میان هر دو چشمم خاک پایت

شاعر : اصغر چرمی

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

 ای که زینت می دهد نامت به دین
ای که امشب، در شب میلاد تو
میشود دلهای عالم شاد تو
گرمی جانها، امام چهارمین
ای قرار شیعه، زین العابدین
ای عبادت در نگاهت منجلی
آه ای فرزند فرزند علی
شد شب میلاد، مارا شاد کن
شهرمان را غرق در صلوات کن
هر که پای مکتب تو سوخته
ازتو عشق ومعرفت آموخته
دستگیر جملۀ افتاده ها
نام تو روشنگر سجاده ها
سجده گاهت قبلۀ اهل یقین
ای امیر عشق زین العابدین
آمده میلاد تو، مولای ما
روشنی بخش دل شبهای ما
درشب میلادت ای نیکوسرشت
روبه دل، بازاست درهای بهشت
آن پری رو، وان پری زاد آمده
عاشقان صلوات، سجاد آمده
ای وجودت معنی دلدادگی
حضرت جانها، امام سادگی
گوهر شبهای در، رازو نیاز
ای تمام عمر در حال نماز
ای عبادت شمه ای از ذات تو
صرف دین حق شده اوقات تو
ای جماعت، با همان صوت جلی
باز هم صلوات بر آل علی
مرحبا امشب شب میلاد توست
ماه شعبان است ودلها یاد توست

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

هرمت گرفت و شعله ی هیزم شروع شد
دریا تو را که دید تلاطم شروع شد
تاب و تبت رسید به مردم شروع شد
باران گرفت و عطر ترنم شروع شد
شعبان گمانم از شب سوم شروع شد
بابابزرگ با نفحات تو مست شد
لبخند روی لعل لبش بست مست شد
قنداقه را گرفت سر دست مست شد
حب الحسین مست کننده ست مست شد
“مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد”
قلب سیه کجا و دمیدن به آینه
جز زنگ نیست تحفه ی آهن به آینه
من دلخوشم به ناز خریدن به آینه
“آیینه خیره شد به من و من به آینه
آنقدر خیره شد که تبسم شروع شد”
ای سقف صحن کرب و بلای تو آسمان
جاری ست نام پاک تو در بستر زمان
شیرینی من و نمک لقمه ام بمان
قند لبت که ریخت روی خاک،بعد از آن
خشکید نخل و شرم پیارم شروع شد
فترس(فطرس) به روی خاک تو از بس نوشت پر
این شد خدا برای ملایک سرشت پر
دیوار صحن و مرقد تو خشت خشت پر
وقتی که هست کرب و بلایت، بهشت پر
از نور تو درخشش انجم شروع شد
با تو نداشتم ز حساب و کتاب باک
از عشق توست زنده ام از عشق تو هلاک
بختت بلند،مادر و بابات، آب و خاک
خاک تو را سرشت خدا مثل آب،پاک
از خاک تو بنای تیمم شروع شد
ای نهضتت ادامه ی راه پیامبر
مولود سومین شب ماه پیامبر
چشم تو بود وصل نگاه پیامبر
با آه تو بلند شد آه پیامبر
نامت به لب نشست و تالم شروع شد
کرب و بلا که قبله ی بیت الحرام شد
وقت نماز ،نام تو ذکر مدام شد
دنیا برای نوکرت آقا به کام شد
دادم سلام و رکعت چارم تمام شد
مستی ولی ز رکعت پنجم شروع شد

شاعر : مظاهر کثیری نژاد

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396  1:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها