0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

یا حسین (ع)

آواره ترین سائل درگاه رسیده

درمانده ترین ماندۀ در راه رسیده

ای جلوهٔ رحمانیت! ای رحمت مطلق!

نور تو به دادِ دل گمراه رسیده

علی اکبر لطیفیان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

وقت عشق است چشم تر بدهيد
شمع ها مژده ي سحر بدهيد

كار دل گير يك نگاه شماست
بر مناجات من اثر بدهيد

از شلوغي شهر بيزارم
كوچه ها فرصت گذر بدهيد

دوست دارم به اوجتان بپرم
بي قرارم كه بال و پر بدهيد

مي نشينم كنار در بي تاب
تا به پاهاي من خبر بدهيد

راه باز و مسير بي خطر است
توشه بردار موقع سفر است

سفري تا ديار دلبرها
تا زمين بهشت پرورها

سفري تا نهايت مستي
در طواف حريم ساغرها

آسماني ترين شديم اينجا
پا به پاي پر كبوترها

خانه ها را ببين همه از دم
شاخه ي ياس روي سر درها

اين مدينه است شهر پاك و زلال
چشمه سار تمام كوثرها

اين مدينه است مركزيت نور است
تربت قبر چهار حجت نور است

يك زيارت كنار ابر بهار
يك بقيع است و زائران بسيار

بالهاي فرشته ها فرش است
قدري آهسته تر قدم بردار

يك قدم بيشتر نمانده ولي
به در بسته خورده ايم انگار

از همين جا دخيل مي بنديم
پشت اين پنجره همين ديوار

مگر امشب شب ولادت نيست
شمع روشن كنيد دور مزار

ذات غيب خدا شده ظاهر
در جمال محمد باقر

آمدي اي امام پنجم ما
آمدي اي يگانه بي همتا

برفها آب شد زمين خنديد
از بهار تو اي گل زيبا

علم را آمدي كه بشكافي
مثل كشتي به سينه ي دريا

تا ابد آسمان آبي تو
مي زند سايه بر سر دنيا

تو در اين صفحه هاي خالي دل
نقش ها مي زني به رنگ خدا

جوهر بندگي است در قلمت
غير توحيد نيست در قلمت

اي به دوشت هميشه رايت علم
در بيان تو واقعيت علم

روي منبر كه درس مي دادي
زير دِيْن تو رفت نهضت علم

روز اول به اذن حضرت حق
شاهكار تو بوده خلقت علم

عقل ما قد نمي دهد هرگز
به مقام تو اي حقيقت علم

بي فروغ تو مي رود از دست
همه ي اعتبار دولت علم

تا كه نور كلام تو جاري است
گلشن دين هميشه گل كاري است

اي سرآغاز ناب ماه رجب
وي شروع كتاب ماه رجب

با غروب جمادي الثاني
سر زدي آفتاب ماه رجب

اشكهاي تو لحظه ي ميلاد
شده عطر و گلاب ماه رجب

عكسي از حسن كبريا هستي
جاي تو قلب قاب ماه رجب

يك مناجات بر لبم بنويس
در شب مستجاب ماه رجب

در هواي خدا رهايم كن
بيشتر با خود آشنايم كن

تو كه بر چشم خلق جا داري
نوري و جلوه ي خدا داري

شاخ شمشاد حضرت سجاد
ريشه در باغ هل أتي داري

ثمر نخل احمدي كه نسب
ز حسين و ز مجتبي داري

پسر سيد البكاء هستي
سرگذشتي پر از بلا داري

يادگاري ز لاله هاي عطش
بر دلت داغ كربلا داري

تو غروب سپيده را ديدي
عمه ي قد خميده را ديدي

همه جا گرد غصه پاشيدند
با سر تيغ و نيزه گل چيدند

دستهاي سياه بر سر تو
سنگهاي كبود باريدند

چشم هايي كه گريه مي كردند
سيلي و تازيانه مي ديدند

مردم كوچه ي يهودي ها
دور سرها مُدام رقصيدند

بي ابوالفضل كودكان يتيم
روي خشت خرابه خوابيدند

اين همه غم كه بر سرت آمد
كودكي تو را رقم مي زد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب که به سر رشته ی تدبیر ندارم

دیوانه ام و میل به زنجیر ندارم

ابروی تو تا هست چرا منت شمشیر

من حوصله ی منت شمشیر ندارم

با اشک زبنیاد ببر خانه ی مارا

ویرانه ام و حاجت تعمیر ندارم

چون ناله ی من مد دعای سحر توست

در زمزمه ی خویش بم و زیر ندارم

بیدل تر از آنم که سراغ دلم آیی

از آه تو چون دودم و تصویر ندارم

راز من و تو فاش شد از دانه ی اشکم

ورنه من دلسوخته تقصیر ندارم

چون می کشی ام زنده ترم می کنی ای دوست

من خاصیت بسمل و نخجیر ندارم

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ای بخت من چو زلف پریشانی ات بلند

شد شام من ز جلوه ی طوفانی ات بلند

من خط به خط ز خواندن تو گریه می کنم

شد ناله ام ز صفحه ی پیشانی ات بلند

خود را در آینه به نیابت ز من ببوس

ای چشم من ز آینه گردانی ات بلند

دزدان هم از ضیافت تو گریه می برند

چیزی اگر کنند ز مهمانی ات بلند

یک جرعه از اذان علی هم به من بده

ای قامت موذن عرفانی ات بلند

هر کس به یک بهانه لبت را کشد به حرف

بادا سرش چو موسی عمرانی ات بلند

از من بپرس چیست لباس سیاه تو

تا سرکنم به صحبت طولانی ات بلند

ترسم به این بهانه روی گوشه ی تنور

گر گویمت که شام زمستانی ات بلند

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

یا حسین (ع)

از حد و حدود خود اگر رد شده ام

درگیر حنون عشق شاید شده ام

تقصیر دل ساده ی من تنها نیست

از خوبی تو بوده که من بد شده ام

فاطمه نانی زاد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

بأبي أنت و اُمّي

میخانه مگر بال و پرم را بپذیرد

تا آتش مستی جگرم را بپذیرد

ظرفیت دل در گرو پاکیِ ظرف است

ای کاش همین مختصرم را بپذیرد

در زاویهٔ گردش پیمانه نشستم

تا دستِ گدای سحرم را بپذیرد

منظورِ منِ بی سر و سامان خود ساقیست

پس اوست که باید نظرم را بپذیرد

جارو زده ام با مژه خاک قدمش را

شاید برسد چشم ترم را بپذیرد

سر می کشم آن قدر به بالا که ببیند

دنبال همینم که سرم را بپذیرد

 

مقصود من از عشق، تماشای حسین است

سرمست شدن با قد و بالای حسین است

 

سرمایه سری هست، فدای سر ارباب

سر به سر ارباب، سرِ نوکر ارباب

بهتر که سرم را به روی دست بگیرم

چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب

از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم

مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب

تا بوده همین بوده و تا هست همین است

جَمعند گداها همه دور و بر ارباب

کار آن قدری هست که بی کار نباشد

یک کارگر از این همه کارگر ارباب

این بال و پر سوخته ي فطرسی ام را

امشب برسانید به خاک در ارباب

 

با گفتن یک بار «حسین جان» گنهم ریخت

قبل از رمضان، سوم شعبان گنهم ریخت

 

تا سفره ی افطار شما هست، گدا هست

آقا که حسین است، برای همه جا هست

ما درد نگفتیم و مداوا شده رفتیم

پس بیشتر از هر چه که درد است، دوا هست

عیسی نَفَسی هست اگر از نَفَس توست

در سینه ات انگار نفس نیست، شفا هست

تا خانه ببر سائل خود را، که بگویی

هر وقت گرفتار شدی، خانه ی ما هست

در سینۀ سینایی ات، ارباب دو عالم!

گنجینه ای از جلوۀ اسماء خدا هست

ما عرش خدا را که ندیدیم، ولیکن

جایش شب جمعه، حرم کرب و بلا هست

 

ما تا ابد دهر بدهکار حسینیم

دیوانه ي زنجیری بازار حسینیم

 

سرچشمهٔ توحید دو تا چشم ترت شد

تا عرش پریدن هنرِ بال و پرت شد

با زلفِ کشیده، صف خیرات کشیدی

یک شهر نمک گیر تو و موی سرت شد

بالا بنشین ای به قیامت، قد و قامت

یک بار زمین خوردی و دل خون جگرت شد

باید که ز خاک قدمش بوسه بگیرند

هر وقت که هم بازی تو در به درت شد

این پیرهن سرخ نشان داد شهادت

از روز ازل آمد و مدّ نظرت شد

 

لیلا تویی و ما همه مجنون تو هستیم

جانانه مسلمان تو و خون تو هستیم

 

آواره ترین سائل درگاه رسیده

درمانده ترین ماندۀ در راه رسیده

ای جلوهٔ رحمانیت! ای رحمت مطلق!

نور تو به دادِ دل گمراه رسیده

قطع به یقین، دستِ بگیر است، قیامت

دستی که به دامان تو ای شاه رسیده

یک وقت تن محترمت درد نگیرد

از عرشِ خدا حولۀ دلخواه رسیده

شش ماه به روی جگرِ سوخته دل ها

داغ انا العطشان تو با آه رسیده

می خواست که از مادر تو اشک بگیرد

این بوسه که حالا به گلوگاه رسیده

 

جبریل که پر ریخت، پیمبر نفسش رفت

حرف از گلوی توست که مادر نفسش رفت

(حبيب نيازي)

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ای پناه مستمندان یا حسین                     ای دوای دردمندان یا حسین

 کشتی  ناجي ما آوارگان                         رس به فریاد غریبان یا حسین 

آرزوی (خادم)درگاه تو اين است وبس       کن نظر سویش ز احسان یا حسین

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

      و نعم الامير

تا به معراج تقرب برسانند مرا

عقب قافله بايد بكشانند مرا

 

تا كه در محضر يارم مكانم بالاست

چه خياليست كه پايين بنشانند مرا

 

بارها جان مرا تا به لبم مي آرد

تا كه يك بار سلامي برسانند مرا

 

شد پناهِ همگان هر كه پناهنده ي اوست

سگِ اصحابم و از خويش بدانند مرا

 

جان من عاريه اي بود كه نذرش كردم

بگذاريد كه امشب بستانند مرا

 

از همه دور كن و از حرمت دور مكن

تو نراني مرا تا كه نرانند مرا

 

وقفِ سرگرمي طفلانِ سر ِ كوچه شدم

چه خياليست كه ديوانه بخوانند مرا

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

مدح امام حسين ع

دلم با كسي جز تو كاري ندارد

نه كاري نه باري قراري ندارد

 

نفس در هواي بدون حسين

به هستي من سازگاري ندارد

 

تو ميداني و من خدا هم گواه

كه دل بي شما اختياري ندارد

 

زمين را خدا خلق ميكرد و گفت

كه بي كربلا اعتباري ندارد

 

حسين گفتم و روحم ارام شد

كسي انچه را كه تو داري ندارد

 

دلم را از اينجا ببر تا مزارت

براي تو اقا كه كاري ندارد

 

منو شوق شش گوشه و يك زيارت

دلم غير از اين انتظاري ندارد

 

بذكر حسين تطمئن القلوب

جز اين مذهب ما شعاري ندارد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب خدا برای بشر مثنوی سرود

یک مثنوی به قافیه معنوی سرود

یک مثنوی که قافیه هایش تبارک است

هر واژه ای در آن بگذارد مبارک است

این شعر را به آینه های جهان نوشت

در هر ردیف قافیه را آسمان نوشت

کم کم خدا هوای تفأل گرفت و بعد...

شعرش دوباره حس تغزل گرفت و بعد...

اول به پیش مقدم تو کیمیا سرود

خاک تو را برای بشر توتیا سرود

وقتی برای زائر خود کعبه آفرید

آنجا به خاطر دل ما کربلا سرود

وقتی شنید پای شما پیر می شویم

آنجا نشست و آیه «قالوا بلی» سرود

وقتش رسیده بود که ما هم کسی شویم

ما را برای صحن و سرایت گدا سرود

فطرس رسید پشت در خانه شما

وقتی خدا برای ملائک تو را سرود

پایان گرفت کار غزل، باز مثنوی

هی می کشید قافیه ها را به پیروی

برقی زد آسمان و سرودن شروع شد

چشمی گشود و معنی بودن شروع شد

...

نوبت رسیده بود به ابراز شعر من

یعنی دوباره لحظه پرواز شعر من

پر می زنم به سمت شما تا حریمتان

آن قدر می پرم که شوم یاکریمتان...

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب براي  فاطمه  گوهر  رسيده است

شادي به قلب و جان پيمبر رسيده است

حيدر نظاره كن كه دلبر رسيده است

مزده بده  حسن   برادر رسيده است

 

كوري چشم دشمن زهرا و مرتضي

حالا دوباره فاطمه مادر شده خدا

 

او آمده تا كه خدايي كند مرا

مشغول كسب و كار گدايي كن مرا

بال و پرم دهد هوايي كند مرا

امشب زلطف كرببلايي كند مرا

 

او امده تا كه مرا مبتلا كند

عاشق ترين گدا كند و پر بها كند

 

اي مدعي جذبه ي روحاني اش ببين

بالاترين رتبه ي عرفاني اش ببين

از كودكي قاري قراني اش ببين

عشاق اين قبيله ي سلماني اش ببين

 

مجنون اگر كه خواستي ز ايراني اش بخوان

اسلام ما همه  زمسلماني اش بدان

 

اين بزم عيش بايم چه عالي است

اينقدر عالي است كه گويا خيالي است

فطرس به گريه گفت كه بالم چه بالي است !

جايش چقدر خواهر ارباب خالي است

 

اين بزم عيش بي مي و ساغر نمي شود

كامل بدون تك يل حيدر نمي شود

 

آن تك يلي كه علمدار كربلاست

ساقي خيمه ها و سپهدار كربلاست

اميد بچه هاست  و سردار كربلاست

عشق حسين و زينب و غمخوار كربلاست

 

از مادر ادب  ادب آفريده اند

يك بار جز احد ز او كي شنيده اند *

 

وقتي رسيد شادي به اين انجمن رسيد

پايان غصه و درد  و محن رسيد

خنده به لبهاي حسين و حسن رسيد

حيدر به غمزه گفت -  عجب ...مثل من رسيد !

 

سائل بياوريد  كرم بي حساب شد

دوران مستي و مي و جام و شراب شد

 

كودك كه در خانه ي مولا بزرگ شد

با مهر و حب حضرت زهرا بزرگ شد

تحت تعلم حسنين  تا بزرگ شد

شيري براي روز مبادا بزرگ شد

 

مشكي به دوش گرفت و به آب زد

مرحم به زخم هاي وجود رباب زد

 

رفت و نيامد و به حرم التهاب شد

روياي اب بود كه  ديگر سراب شد

با تير حرمله علي اش تا كه خواب شد

شرمنده از خجالت او افتاب شد

 

حالا حسين يكه و تنها و دشمنان

صحبت ز سنگ هاي زمخت و سر سنان

 

مظلوم واقع شد  عاقبتش هم غريب شد

عيساي خانواده شد و بر صليب شد

در سجدههاي عاشقي خدالتريب شد

جرمش چه بود حسين كه شيب الخضيب شد ؟

 

زينب كه بعد از او پيام اورش شده

يك شيرزن كه يك تنه خود لشگرش شده

 

((حقش نبود كعبه ي نيلوفرش كنند))

در طول آن سفر مدام مضطرش

يكباره بي برادر و بي معجرش كنند

بر نيزه سايه ي بالا سرش كنند

ياسر مسافر

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-مدح و مناجات

 

 

 

دل من با حسین می باشد

 

ذکر من یا حسین می باشد

 

کار با من ندارد هیچ کسی

 

صاحبم تا حسین می باشد

 

پی کارم به عرصه ی محشر

 

صبح فردا حسین می باشد

 

ما مقامات عشق فتح کنیم

 

تا که با ما حسین می باشد

 

اولین حرف کودکان بعد از

 

آب، بابا، حسین می باشد

 

عبدِ دربار تو شدیم حسین

 

ما گرفتار تو شدیم حسین

 

چه صفا دارد این گرفتاری

 

روزها دارد این گرفتاری

 

ریشه در اشک های لیلای

 

کربلا دارد این گرفتاری

 

گر مقرب شوی تو پشت سرش

 

هی بلا دارد این گرفتاری

 

ابروی یار کار خود بکند

 

شهدا دارد این گرفتاری

 

خواه ناخواه عاقبت راهی

 

تا منا دارد این گرفتاری

 

گره خورده دلم به زلفِ حسین

 

مانده ام زیر دینِ لطفِ حسین  

با تو بودن ضرر نخواهد داشت

 

این طریقت خطر نخواهد داشت

 

طالب تیغ تو شود هر کس

 

احتیاجی به سر نخواهد داشت

 

تو نخواهی اگر بدون شک

 

التماسم اثر نخواهد داشت

 

ننشینی تو روبروی کسی

 

در غمت چشم تر نخواهد داشت

 

هر که یک بار آمده حرمت

 

از جهنم گذر نخواهد داشت

 

آرزوی تمام مایی تو

 

پدر نه امام مایی تو

 

دامنت را به دست ما برسان

 

عطر سیبی به این هوا برسان

 

تا نمردیم تا جوان هستیم

 

پای ما را به کربلا برسان

 

وقت هیئت بیا به دنبالم

 

نوکرت را به روضه ها برسان

 

تربتی هم بیار همراهت

 

و بر این زخمِ دل، شفا برسان

 

من که بی آبرویم ای ارباب

 

آبرویی به این گدا برسان

 

اعتبارم فقط غلامی توست

 

افتخارم فقط غلامی توست

 

گل زهرا فقط تو را دارم

 

منِ تنها فقط تو را دارم

 

هم به عقبی تویی هوادارم

 

هم به دنیا فقط تو را دارم

 

خواب دیدم به شام اول قبر

 

من در آنجا فقط تو را دارم

 

همه جز تو مرا رها کردند

 

خوب...حالا فقط تو را دارم

 

گفتی از من جدا نشو، نشدم

 

گفتم آقا فقط تو را دارم

 

اینکه من نوکرت شدم صد شکر

 

خاکبوس درت شدم صد شکر

 

گل ریحانه ی علی هستی

 

نمکِ خانه ی علی هستی

 

زینت و گوشواره ی عرشی

 

دُرِ یکدانه ی علی هستی

 

می شوی تو خود نبی، وقتی

 

به روی شانه ی علی هستی

 

نفس فاطمه به تو جاری است

 

روح جانانه ی علی هستی

 

کوثر از گریه بر غمت پُر شد

 

اصل میخانه ی علی هستی

 

مصطفی حنجر تو می بوسد

 

شبی هم دختر تو می بوسد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع(-مدح

 

 

 

چه خوب است آب و هوایی که دارید

 

همیشه بهشت است جایی که دارید

 

الهی روی خلوتی هم نبیند

 

شلوغی این کوچه هایی که دارید

 

مجال عرق ریختن هم ندادید

 

به پیشانی این گدایی که دارید

 

نمی خواهم اصلاً بفهمم که ما را

 

کجا می برد ردّ پایی که دارید

 

همین که شما می بریدم، یقیناً

 

شبی می رسم تا خدایی که دارید

 

از امروز نامه رسان حسین است

 

پر فطرس بینوایی که دارید

 

برایم هوای بهشتی بالا

 

حرام است با کربلایی که دارید

 

شما با خدا با خدا با خدایید

 

و من با شمایم شمایی که دارید...

 

...مرا خیمه کربلا می نویسید

 

دخیل حسینیه ها می نویسید

 

دل بی قرار اختیاری ندارد

 

اسیر است و راه فراری ندارد

 

مقامات عاشق فنا می پذیرد

 

اگر هم بمیرد مزاری ندارد

 

کسی که بنا نیست بی سر بمیرد

 

چه بهتر دل بیقراری ندارد

 

دل بی حسین اصل و فرعش زیادی است

 

شبیه درختی که باری ندارد

 

فرشته چرا؟ خوش به حال من و تو

 

ملک آن چه را که تو داری ندارد

 

دل بی حسین از گل بدترین هاست

 

دل بی حسین اعتباری ندارد

 

بود ذکر سجاده هر فقیری

 

امیری حسین فنعم الامیری

 

همه زیر پایند و بالا حسین است

 

همه قطره هستند و دریا حسین است

 

چه رسم خوشی... که زمان تولد

 

کلام نخستین ما یا حسین است

 

حسن یا علی فاطمه یا محمد

 

تجلی این چهار تن با حسین است

 

حسن هم حسین است، علی هم حسین است

 

محمد حسین است و زهرا حسین است

 

همین که به جز عشق چیزی نگفتیم

 

تجلی "لا ذکر الا حسین" است

 

گنهکارها نیز ترسی ندارند

 

قیامت اگر دست آقا حسین است

 

شه عالمینیم، الحمدلله

 

غلام حسینیم، الحمدلله

 

ندیدم کسی را گدایش نباشد

 

مسلمان یا ربنایش نباشد

 

مسیر تکامل یقیناً محال است

 

اگر کربلا انتهایش نباشد

 

برای جهنم چه خوب است، هر که

 

حسین بن زهرا برایش نباشد

 

مگر می شود؟نه...نه... امکان ندارد

 

خدا باشد و کربلایش نباشد

 

خدایی که دار و ندارش حسین است

 

مگر می شود خون بهایش نباشد؟

 

یقین کشتی او نجاتی ندارد

 

اگر خواهرش ناخدایش نباشد

 

حسین آمد و بال ها گریه کردند

 

تمامی گودال ها گریه کردند

 

پر ما کجا؟...وسعت آسمانت؟

 

پریدن کجا؟... قبه ی لامکانت؟

 

حسن هم به پای تو قد راست می کرد

 

ادب داشت، پیشت امام زمانت

 

تو بالا نشینی، چگونه نباشد

 

سر شانه های پیمبر مکانت؟

 

تویی سنت هفت تکبیر احرام

 

نبی منتظر شد بچرخد زبانت

 

شما هر دو در حالت ارتزاقید

 

اگر می گذارد دهان بر دهانت

 

خدا بهتر از تو ندارد اگر داشت

 

یقین کن که می داد روزی نشانت

 

خداوند مثل تو دیگر ندارد

 

شبیه تو دارد اگر، خب بیارد

 

من و سال ها جستجویت، حسین جان

 

من و منت گفتگویت، حسین جان

 

مگر می شود من به پایت نیفتم

 

من و سجده بر خاک کویت حسین جان

 

من عادت ندارم شبی بی تو باشم

 

من و هیئت کو به کویت حسین جان

 

گلوی تو عادت به نیزه ندارد

 

به قربان زیر گلویت، حسین جان

 

چقدر آه گفتی جوابت ندادند

 

چقدر آب گفتی و آبت ندادند...

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-ولادت

 

 

ای اتصال نوری ما تا خدا حسین

 

بی تو نبود خلقت ما كیمیا حسین

 

ای نور تو امانت اصلاب شامخه

 

گشتی شهود خلق وعیان شدخدا حسین

 

دنیا و آخرت به جمالت جلا گرفت

 

عالم حجاب محض و تو بدر الدجا حسین

 

روشن تر از درخشش خورشید مشرقین

 

در جان ماست نور جمال شما حسین

 

تسلیم عشق هول قیامت نمی چشد

 

ای سایه ی ولای تو تایید ما حسین

 

بی تو بشر قابل ذكر و ثنا نبود

 

تو آمدی و شد گل ما بر ملا حسین

 

خیل ملك به طینت ما سجده كرد وگفت

 

مسجود ماست آیه ای از هل اتا حسین

 

هر جا كه هست نور خدا سجده واجب است

 

آری به پیشگاه خدا سجده واجب است

 

بی تو اله نور پرستش نمی شود

 

رب جلی بدون تو كرنش نمی شود

 

ای باطن حقایق واسرار لو كشف

 

در ذات دین بجز تو سفارش نمی شود

 

دستی نمی رسد به تو الا المطهرون

 

بی دست تو تكامل و جوشش نمی شود

 

عشق حقیقی دل مومن ولای تست

 

با تو خیال عشق مشوش نمی شود

 

ای صورت گذشته و آینده دست تو

 

بی پاسخت ز نزد تو پرسش نمی شود

 

هرگز پیمبری به مقام پیمبری

 

بی اشك روضه ی تو پذیرش نمی شود

 

ای ساقی سبوی شهادت اراده كن

 

جان را اراده كن كه به كوشش نمی شود

 

آن ساغری كه پرده ی پندار می درد

 

ما را ز خویش تا به سر دار می برد

دل را شعاع جلوه ی جانان عوض كند

 

غم را نگاه مست طبیبان عوض كند

 

مستی كجا و باده ی هجده عیار عشق

 

جان را پی امام شهیدان عوض كند

 

عشقت چو پیش دوزخیان عرضه میشود

 

صدها زهیر خیمه به رضوان عوض كند

 

ای از  نسیم یكدم تو نو بهار ها

 

نامت مسیر گردش طوفان عوض كند

 

ما از ره تراجمه الوحی می رویم

 

دل را صدای ناطق قرآن عوض كند

 

آن را كه از مسیر تو بیرون نهد قدم

 

هر روز رنگ چهره ی ایمان عوض كند

 

باور نمی كنیم به جز بِر والدین

 

نیكی به تو مسیر گناهان عوض كند

 

رفتار تو معلم رفتار انبیاست

 

گفتار تو ملین دلهای اولیاست

 

ای گاهواره ی تو همان كشتی نجات

 

ما را رسان به ساحل سرخابی فرات

 

جبریل در ترنم لالایی تو دید

 

مادر گرفته بود به نجوای كربلات

 

قامت بلند از چه به كوته ترین زمان

 

طاقت نداشتی به رحم مادرت فدات

 

از بس نوای العطش تو بلند بود

 

خشكیده شیر مادر مظلومه ات برات

 

گفتا مرا به تشنه جگر حاجتی نبود

 

گفتند این گلوست همان چشمه ی حیات

 

گفتا مگر كه گریه كنی دارد این پسر

 

گفتند تا قیام قیامت چو امهات

 

گویا ز راز سینه ی مادر شنیده ای

 

سازم نثار، كودك شش ماهه ای به پات

 

مهدی بیاید و تو خطاب از حرم كنی

 

رجعت بیاید و تو علی را علم كنی

 

ای خوی تو به نرمی احساس فاطمه

 

وی لهجه ات ز گرمی انفاس فاطمه

 

ای وارث شجاعت وجود پیمبری

 

دست كرامتت گل احساس فاطمه

 

آن صورتت كه صورت تمثیلی خداست

 

یك جلوه است از دل حساس فاطمه

 

ای سرو ناز باغ علی زودتر ببال

 

شاید كمك شوی تو به دستاس فاطمه

 

چندان مجال نیست به این روز های خوش

 

وای از هجوم دشمن خناس فاطمه

 

بعد از عروج فاطمه نیلی شوند باز

 

باغ شكوفه های گل یاس فاطمه

 

روز ی كه خون زاده ای ام البنین چكد

 

عباس اوست حضرت عباس فاطمه

 

با عاشقان سخن زجدایی ملال نیست

 

تا عصر كوفه فاصله بیش از هلال نیست

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-ولادت

 

 

 

تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند

 

ما را اسیر خال روی لب نوشته اند

 

در اعتکاف گیسوی تو سال های سال

 

مشغول ذکر و سجده و یا رب نوشته اند

 

در مسجد الحرام خم ابروان تو

 

مثل فرشتگان مقرب نوشته اند

 

در محضر نگاه الهی تو مرا

 

در خیل نوکران مهذَب نوشته اند

 

شب های جمعه که دل من مست کربلاست

 

از اشتیاق وصل لبالب نوشته اند

 

با یک نگاهِ مادرت این جا رسیده ایم

 

با این دلی که فاطمه مذهب نوشته اند

 

از هر چه بگذرم سخن دوست خوشتر است

 

ما را فدای دلبر زینب نوشته اند

 

من را که بی‌ قرار حرم می کنی بس است

 

اصلاً مرا غبار حرم می کنی بس است 

شرط نزول کوثر رحمت دعای توست

 

اصلاً تمام خلقت عالم برای توست

 

بالاتری ز درک تمام جهانیان

 

وقتی که انتهای جهان ابتدای توست

 

حتی نداشت روح الامین اذن پر زدن

 

آنجا که از ازل اثر رد پای توست

 

بی حب تو کسی به سعادت نمی رسد

 

رمز نجات اهل زمانه ولای توست

 

آسوده خاطران هیاهوی محشریم

 

وقتی رضای حضرت حق در رضای توست

 

فردوس ماست تا به ابد روضة الحسین

 

تنها بهشت اهل ولا ، کربلای توست

 

در آستانة تو کسی نا امید نیست

 

صحن امیر علقمه دار الشفای توست

 

از ابتدای صبح ازل فضل می کنی

 

ما را گدای دست اباالفضل می کنی

 

وقتی که هست دوش نبی آسمان تو

 

یعنی تو از پیمبری و او از آن تو

 

فرزند خویش را به فدای تو کرده است

 

بسته ست جان حضرت خاتم به جان تو

 

معلوم کرد نزد همه حرمت تو را

 

با بوسه های دم به دمش بر دهان تو

 

فرمود هفت مرتبه تکبیر عشق را

 

تا بشنود ترنم عشق از زبان تو

 

آوای «من أحب حسیناً» وزیده است

 

هر روز پنج مرتبه از آستان تو

 

ما از در حسینیه جایی نمی رویم

 

هستیم تا همیشه فقط در امان تو

 

هر شب نشسته فطرس اشکم به راه عشق

 

آنجا که صبح می گذرد کاروان تو

 

این اشک ها برای دلم توشه می شود

 

اذن طواف مرقد شش گوشه می شود

 

حال و هوای قلب من امشب کبوتریست

 

وقتی که کار صحن و سرای تو دلبریست

 

شب های جمعه عکس حرم زنده می شود

 

تصویر رقص پرچم و گنبد چه محشریست

 

ما را اسیر عشق تو کرده، تفضلت

 

با این حساب کار شما ذره پروریست

 

با تربت تو کام دلم را گشوده اند

 

آقا ارادتم به شما ارث مادریست

 

در ماتم تو محفل اشک است چشم ما

 

اصلاً بنای هیات ما روضه محوریست

 

ما سال هاست در غم تو گریه می‌کنیم

 

هم ناله با محرم تو گریه می‌کنیم

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  7:36 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها