0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

پای هر روضه دلم یکسره غم میگیرد
بارش ابر به چشمان ترم میگیرد
دل من سخت هوایی است، میان روضه
شوق پرواز به اطراف حرم میگیرد
کاسه ای آب،لب خشک من و یاد شما
لا بلای سخنم قلب قلم میگیرد
وسط جرعه دوم لبت آمد یادم
آب میخوردم و دیدم نفسم میگیرد
شرح این قصه عجیب است میان مقتل
نیزه هم با لب عطشان تو دم میگیرد
گفت راوی که پرت زیر سم اسب شکست
درد،انگار زپا تا به سرم میگیرد
ناله ات کشت مرا،نیزه به پهلوت نشست...
تیغ می بُرَّد و میسوزد و هم ...میگیرد...
چشم انداخت رقیه به نوک نیزه و گفت
گفته بودم بروی سخت دلم میگیرد
پرچم سرخ علمدار زمین خورد ولی
بعد از او زینب کبراست علم میگیرد
هر زمان یاد غریبی تو افتاد دلم
ناخود آگاه سراپای دلم میگیرد
بعد روضه به دلم زد که دعا گر بکنم...
...نوکر حضرت ارباب شوم، میگیرد

شاعر : حسین صیامی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-ولادت

 

نور خدا در دل شب ها رسید

سپیده زد، شمس دلارآ رسید

خبر بده به فطرس ای جبرییل

دوای درد تو، مسیحا رسید

بیا خودت را برسان پیش او

بال و پرت سوخت، مداوا رسید

گدا.. گدا.. آی گدایان شهر!

رحمت واسعه به دنیا رسد

ملجاء هر شاه و گدا آمده

شاهِ شهیدِ شهدا آمده

آمده و نبی ست بالا سرش

گرفته قنداقه ی او در برش

بوسه زند گاه به دستان او

گاه به پیشانی و بر حنجرش

چه هدیه ای داده خدا بر نبی

خوشا به حال پدر و مادرش

آمده تا «حسینُ منّی» شود

تا که بخوانند چو پیغمبرش

خون خدا، جان پیمبر حسین

عشق علی، عزیز  مادر حسین

او و حسن زیور اهل بهشت

دو سیّد و سرور اهل بهشت

شد پدرش آل نبی را شجر

بار و برش گوهر اهل بهشت

سَیّدة ُالنّساء بود مادرش

مادر او مادر اهل بهشت

برادرش ساقی اولاد او

دو دست او ساغر اهل بهشت

بهشتی اند آلِ حسینِ علی

بهشت شد مالِ حسینِ علی

عرش خداوند نگهبان او

جان خداوند شده جان او

فاطمه جان بخواب چون می شود

روح امین سلسله جنبان او

گریه چو می نماید از تشنگی

ملائکه شوند گریان او

مشربه ی اوست لب مصطفا

ای به فدای لب و دندان او

نیست کسی تشنه به دور و برش

آب بود مهریه ی مادرش

شاه حسین است و ما نوکریم

ز نوکری او همه سروریم

ما همگی کبوتر بام او

پر بکشد به هر کجا، می پریم

ناز فقط مال حسین است و بس

هر چه که او ناز کند می خرییم

فضیلت گریه به او این بود

ره به دعای خواهرش می بریم

حسین ای پادشه انس و جان

نوکریت عزّت و ایمانمان

تو را اِمامُ الشُّهدا خوانده اند

چشمه ی جوشان بقا خوانده اند

"لَحمُکَ مِن لَحمِ بَشَر" بود اگر

چرا تو را خون خدا خوانده اند

نَه خامس آل عبا، بل تو را

پنج تن آل عبا خوانده اند

تو همه شان بودی و در کربلا

حیف ترا جدا جدا خوانده اند

ای تن پاره پاره هر صبح و شام

علیکَ منّی سلامٌ سلام

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

عشقی است در میان دل ما که کیمیاست

این عشق این جنون همه ی آبروی ماست

روزی ماست نوکری خوب خانه ای

آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست

ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم

جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست

سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم

هستیم سائلان حسین تا خدا خداست

شکر خدا حسین شده زندگی ما

شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست

 

جای گلایه نیست که تکفیر می شویم

«داریم با حسین حسین پیر می شویم »

 

من رعیت و غلام تو سلطان کربلا

من مور ناتوان تو سلیمان کربلا

دستی که بین عرش نوشته تو را امیر

من را نوشته است پریشان کربلا

دست مرا رها نکن و بی کسم نکن

دریاب حال زار مرا جان کربلا

موی مرا سفید نموده است حسرت ِ

پابوسی تو نیمه شعبان کربلا

دارد میان قلب خدا جای دیگری

هر کس که گشته است مسلمان کربلا

 

شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان

 هر ماه من شده است محرم حسین جان

 

 

وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود

جز تو کسی برای من آقا نمی شود

هر کس بهشت ، بی تو بخواهد جهنمی است

اصلا بهشت بی تو که معنا نمی شود

من می خورم قسم که کسی عاشقت حسین

مثل رباب و زینب و سقا نمی شود

آن قدر این دلم به تو وابسته هست که

امروز من بدون تو فردا نمی شود

کاری به خوب یا بدی من نداشتی

آقا کریم تر ز تو پیدا نمی شود

 

آقا به آبروی علی اصغرت قسم

من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام

 

داده همیشه لطف تو من را خجالتی

آقای کربلا چه قدر با محبتی

ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من ؟!

من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی

ایل و تبار تو همه  آقا و پادشاه

ایل  و تبار من همه  مجنون و هیئتی

شکر خدا برای گدایی خانه ات

داریم با تمام رفیقان رقابتی

ما را همه به نام شریفت شناختند

داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی

 

ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم

در هیئت حسین خدا را شناختیم

 

دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است

دنیای با تو مثل بهشت است محشر است

رحمت به آن که داد همین نکته یاد ما

هر کس نشد گدای تو از سگ نجس تر است

ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم

گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است

گویند نوکران و کنیزان خانه ات

عرض ادب برای تو با اشک بهتر است

یک روز می رسد که به لطف دعای تو

بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است

 

هر شب برای حنجر تو زار می زنم

یاد بریدن سر تو زار می زنم

شاعر: محمد حسين رحيميان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-مدح و ولادت

 

عشقی ست در میان دل ما که کیمیاست

این عشق، این جنون همه ی آبروی ماست

روزی ماست نوکری خوب خانه ای

آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست

ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم

جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست

سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم

هستیم سائلان حسین تا خدا خداست

شکر خدا حسین شده زندگی ما

شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست

جای گلایه نیست که تکفیر می شویم

«داریم با حسین حسین پیر می شویم »

من رعیت و غلام، تو سلطان کربلا

من مور ناتوان و تو سلیمان کربلا

دستی که بین عرش نوشته تو را امیر

من را نوشته است پریشان کربلا

دست مرا رها نکن و بی کسم نکن

دریاب حال زار مرا جان کربلا

موی مرا سفید نموده است حسرتِ

پابوسی تو نیمه شعبان کربلا

دارد میان قلب خدا جای دیگری

هر کس که گشته است مسلمان کربلا

شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان

هر ماه من شده است محرم حسین جان

وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود

جز تو کسی برای من آقا نمی شود

هر کس بهشت، بی تو بخواهد جهنمی ست

اصلاً بهشت بی تو که معنا نمی شود

من می خورم قسم که کسی عاشقت حسین

مثل رباب و زینب و سقا نمی شود

آن قدر این دلم به تو وابسته هست که

امروز من بدون تو فردا نمی شود

کاری به خوب یا بدی من نداشتی

آقا کریم تر ز تو پیدا نمی شود

آقا به آبروی علی اصغرت قسم

من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام

داده همیشه لطف تو من را خجالتی

آقای کربلا چه قدر با محبتی

ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من؟!

من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی

ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه

ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی

شکر خدا برای گدایی خانه ات

داریم با تمام رفیقان رقابتی

ما را همه به نام شریفت شناختند

داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی

ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم

در هیئت حسین خدا را شناختیم

دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است

دنیای با تو مثل بهشت است محشر است

رحمت به آن که داد همین نکته یاد ما

هر کس نشد گدای تو از سگ نجس تر است

ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم

گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است

گویند نوکران و کنیزان خانه ات

عرض ادب برای تو با اشک بهتر است

یک روز می رسد که به لطف دعای تو

بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است

هر شب برای حنجر تو زار می زنم

یاد بریدن سر تو زار می زنم

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ای همه ی کون ومکان مست تو

قوت وقدرت همه دردست تو

ای نفست آیه ی توحید ما

عزت وحکمت همه پابست تو

جذبه ی تو جذبه ی اللهی است

خالق هستی خودش مست تو

ذات صفاتی که خداوند را

هست دراین دایره پیوست تو

بین توذات خدا فرق نیست

بندگی اوشده دربست تو

دست تودادست خدا هرچه هست

هستی اوهست اوهست توست

مببداومقصدهمه دربندتوست

عالم گردون همه پابست توست

باعظمت ترزتوعالم ندید

روح جنانی،جهان مست تو

درهمه جا قد چوعلم میکنی

حضرت عباس بغل دست توست

گفت پیمبر که انا من حسین

هرچه امام است همه هم دست تو

هرنبی وهروصی وهرولی

ازتوحسین بن علی منجلی

ای همه ی روح ولایت حسین

ایت   ؟ نبوت حسین

روشنی چشم پیمبرشدی

لحظه ی پرشورولادت حسین

بال وپرفطرس پرسوخته

میطلبدازتوشفاعت حسین

برقدمت دوخته چشم علی

ای همه ی نورهدایت حسین

ایینه ی حق ایینه ی کردگار

ای دوجهان وسعت رحمت حسین

ای به فدای انا العطشان تو

ازازل اماده ی غربت حسین

بیشترازاین اناعریان مگو

شعله مزن بردل مامت حسین

پیرهنی مادرتوبافته

ای پسرخوش قدوقامت حسین

مبعث ومیلادتوگویی یکیست

جنس تو ازجنس شهادت حسین

ای دل تو محو جمال خدا

وصل حسن وصل حسینست وصال خدا

ای که به دل شاه دومحرم تویی

فلسفه ی ماه محرم تویی

ساخته ی سوره ی هودی ولی

سوخته ی سوره ی مریم تویی

کاف تویی عین تویی صا دتو

نور تویی عشق تویی غم تویی

نورتویی مهرتویی ماه تو

روح تویی دشت تویی درتویی

کرب وبلای تو مسیرخداست

کعبه ی دل بین دمادم تویی

واسطه ی بین تمام بشر

رشته ی حق الله محکم تویی

قبله ی آمال همه انبیا

جام جم احمد وآدم تویی

نام تو آرام دل اهل بهشت

سعی تویی کوثر و زمزم تویی

عشق تویی درخلقت و حق کیمیاست

رزق حلال همه عالم تویی

سرورآزادی وآزادگی

آبروی بیرق وپرچم تویی

شیعه به دستان تودارد نظر

دادرس شیعه مسلم تویی

زینبیه منتظر نصرت است

شام بلاراهمه مرهم تویی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

نشسته ام بنویسم غزل غزل با تو1

و باز جوشش یک شعر لَم یَزَل با تو

دوباره دل شده پر خون و سر شده پر درد

و دردها، همه اَحلی مِنَ العَسَل با تو

نه اینکه تو فقط امروز صاحب غزلی

که روی حاجت من بوده از ازل با تو

غزل نمی دهد این بار پاسخ دل را

و باز دل شده مجنون، و راه حل با تو

برای این دل دریا زده تو ساحل باش

بیا و مثنوی عاشقانه ی دل باش

بیا و شعر مرا باز هم معطر کن

بیا و حال ردیف مرا تو بهتر کن

تو اصلا آمده ای ناخدای دل باشی

اگر که کفر نباشد، خدای دل باشی

کنار نام تو ساحل شدند طوفانها

به شوق روی تو عاشق شدند انسانها

تو قبله ی برکاتی که موهبت داری

تو کعبه ی دل مایی که شش جهت داری

بدون نام شما، سرنوشت یعنی چه؟

بدون کرب و بلایت، بهشت یعنی چه؟

بدون ماه محرم، بهار زیبا نیست

بدون روی تو "اردی بهشت" یعنی چه؟

"غلامتان به من آموخت در میانه ی خون"2

که پیش چشم تو، زیبا و زشت یعنی چه؟

میان مثنوی و هر غزل چه حیرانم...

و راه گمشده در این هوای بارانم...3

شنیده ام من از آغاز این هیاهو را

و باز زمزمه کردم نوای یاهو را

دوباره سوز دعاهای مادرم امشب

که نذر کرده برایت دو تا النگو را4

دعای امشب من با تو مستجاب شده

و سجده ای که نشانه گرفته ابرو را

و چشم هایم از اول فقط تو را دیده

و شاهدی تو خودت این نگاه سو سو را

دلم گرفته از این بیت های تکراری

و "مثنوی خدا"5 بین هر غزل جاری

دوباره وقت اذان است، وقت دلتنگی

دوباره زمزمه هایی از این دل سنگی...

... بیا و شعر مرا باز هم هوایی کن

بیا و حال مرا باز کربلایی کن...

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

از من گرفته طاقت و صبر و قرار، لب

شهر مدینه منتظر انفجار ، لب

پا بر زمین گذاشت ، نبی سجده اش گرفت

یعنی که زعفران دهن است و انار لب

نامش چقدر با همه کس فرق میکند

با یا حسین حسین رود از اختیار ، لب

چشمش شبیه چشم غزالان زود رنج

صدها فرشته دور سر و...بیشمار ، لب

خنده و گریه در قلمش جمع می شوند

زیبا ترین کتاب شده انتشار، لب

اما چرا رسول و علی گریه می کنند!؟

دارد علی چه می شنود از نگار ، لب!!!؟

یک لب به گریه و لب دیگر به ارتعاش

انگار دیده است که آن نیزه دار... لب...

یعنی علی ! حسین تو را ذبح می کنند

یعنی که خون میچکد از هر کنار ، لب

یک روز می شود که زمین گریه میکند

از یک تن برهنه و پُر انکسار ، لب

کرببلا...عطش...رسولی که سجده کرد

گودال...شمر...ساعت دو...انتحار...لب...!.

 شاعر: سيد نيما نجاري

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

شوري است ميان سينه ، دل بيتاب است

 

غوغاست در آسمان و شب مهتاب است

 

از عرش صداي هلهله مي آيد

 

عيد است...شب ولادت ارباب است

 

 

 

ارباب جهان امير عالم آمد

 

فرزند علي"ع"نگين خاتم آمد

 

از عرش به فرش آمده خون خدا

 

بر ذات خدا آيت اعظم آمد

 

 

 

بر جان جهان حسين"ع" جانان باشد

 

بر ملك جهان حسين"ع" سلطان باشد

 

با خلق جهان بگو كه با عشق حسين"ع"

 

هر كس شده مانوس مسلمان باشد

 

 

 

بي عشق حسين"ع" بي كسم بي كارم

 

با عشق حسين"ع" ماجراها دارم

 

يك عمر گذشت و آرزويم اين است

 

اي كاش ميان روضه جان بسپارم

 

 

 

عيد است ولي من اشك نم نم دارم

 

در ديده ز غصه ي حسين"ع" يم دارم

 

عيد است ولي رخت عزا ميپوشم

 

آقا چه كنم حال محرم دارم

 

 

 

با ياد محرمت عزا ميگيرم

 

بر پزچمتان خورده گره تقديرم

 

من منتظرم فقط شما لب تر كن

 

اصلا تو بگو بمير ، من ميميرم

 

 

 

اي واي هواي كربلا زد به سرم

 

اي كاش شود كه تا حريمت بپرم

 

من كربوبلا نرفته ام ، دردم را

 

جز بر در خانه ات كجا من ببرم...

 

 

 

تا كربوبلا نيامدم  جان ندهم

 

عشقت به جهان قسم به قرآن ندهم

 

يك كربوبلا و...بعد جانم بستان

 

گفتم كه حرم نرفته من جان ندهم...

 

شعر از محمد هاشم مصطفوي

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ما شیعه زاده ایم و هوادار حیدریم

تا آخرین نفَس همگی یار حیدریم

 

عمّار یاسر، اَصبغ و سلمان و مالکیم

حُجر و کمیل و میثم تمّار حیدریم

 

با یک اشاره اش سر و جان را فدا کنیم

شکر خدا که گرمی بازار حیدریم

 

حتّی شب ولادت اربابمان حسین

مشغول به سرودن اشعار حیدریم

 

یا مرتضی علی علی مولا علی علی

اذکار ماست بس که گرفتار حیدریم

 

طبق «فمَن یَمُت یَرَنی» در زمان مرگ ...

... ما محو دیدن گُل رخسار حیدریم

 

فصل بصیرت است و به دنبال اصلحیم

در اوج فتنه نوکر بیدار حیدریم

 

ما جز علی به هیچ کسی دل نمی دهیم

حتّی به قدر یک نفسی دل نمی دهیم

 

ما تشنه ایم جرعه ی آبی به ما دهید

بهتر بُوَد که ظرف شرابی به ما دهید

 

چندین شب است باده ی نابی نخورده ایم

لطفی کنید و باده ی نابی به ما دهید

 

ما قصد پای بوسی تان را نموده ایم

در بین جاده ایم، رکابی به ما دهید

 

کرب و بلا محلّ عبور و مرور ماست

آن لحظه ای که حال خرابی به ما دهید

 

یک بار کافی است که بگوییم «یا حسین»

قبل از ختام، کوه ثوابی به ما دهید

 

جشن تولّد تو و سجّاد و ساقی است

باید سه وعده سور حسابی به ما دهید

 

وقتی به ما «حسین حسین» وحی می کنید

پس واجب است تا که کتابی به ما دهید

 

پیغمبریم و خدمت ارباب می کنیم

نام تو را به صفحه ی دل قاب می کنیم

 

ارباب ما رسیده و دنیا شلوغ شد

دنیا فقط نه ... عالم بالا شلوغ شد

 

بازار نوکری من و تو گرفته است

شکر خدا دوباره سر ما شلوغ شد

 

با فوجی از فرشته، بزرگ ملائکه ...

... آمد زمین و خانه ی مولا شلوغ شد

 

در دست هر فرشته هدایای شاخصی است

اطراف گاهواره ی آقا شلوغ شد

 

از برکت رسیدن ارباب شیعه ها

حتّی کِنِشت و دِیر و کلیسا شلوغ شد

 

با کشتی نجات سریع و وسیع او

نقطه به نقطه دامن دریا شلوغ شد

 

خالی شده جهنّم و آتش فرو نشست

در عین حال، جنّت اعلی شلوغ شد

 

فرزند دومین پیمبر پسر شده

زهرا دوباره مادر و حیدر پدر شده

 

وقتی که رو به وادی میقات می کنیم

با ذکر«یا حسین» مناجات می کنیم

 

مصداق «یا مُفتّح الأبواب» نام اوست

ما با حسین، سِیر سماوات می کنیم

 

مهرش که روزی دل هر کس نمی شود

با مهر او همیشه مباهات می کنیم

 

ما که عذاب قبر نداریم با حسین

با حرز یار، دفع بلیّات می کنیم

 

این که سرشت ما همه از خاک کربلاست

با منطق فلاسفه اثبات می کنیم

 

با کربلای او چه نیازی به جنّت است

اعراض از تمامی جنّات می کنیم

 

وقتی که نام حضرت ارباب می بریم

خوشنود قلب عمّه ی سادات می کنیم

 

هر دلبری که دلبر آقا نمی شود

هر خواهری که زینب کبری نمی شود

 

شأن نزول و روح کتاب خدا حسین

والفجر و مریم و فلق و وَالضّحی حسین

 

تو آمدی و جمع شما جمع گشته است

زهرا، حسن، نبی خدا، مرتضی، حسین

 

تو آمدی و آل عبا با تو پا گرفت

بی تو چه ناقص است حدیث کسا حسین

 

روز ازل که نامه ی ما را نوشته اند

افتاده کار محشر ما با شما حسین

 

وقت تولّدم که مؤذّن مرا گرفت

در گوش من به جای اذان گفت «یا حسین»

 

در مکتب تو غیر دو واژه نخوانده ام

در ابتدا حسین وَ در انتها حسین

 

رغبت نمی کنم که روم جای دیگری

وقتی که هست نزد تو دارالشّفا حسین

 

ما غیر درب خانه تان در نمی زنیم

ما رو به غیر آل پیمبر نمی زنیم

 

از بس که باوقار بِوَد برگزیدنی است

ناز نگاه یوسف زهرا خریدنی است

 

نجوای هر شبانه ی قبل از ولادتش

با گریه های حضرت زهرا شنیدنی است

 

فطرس ز برکت قدمش بال و پر گرفت

این بال ها به عرش خدا هم پریدنی است

 

مهرش در آسمان نبی پر تلألؤ است

تصویر عشق او به پیمبر کشیدنی است

 

او شیر را ز دست نبی ارتزاق کرد

بس که لبن ز دست پیمبر مکیدنی است

 

اصلاً عجیب نیست که او یک پیمبر است

معراج او به دوش محمّد (ص) چه دیدنی است

 

شیرین تر از شراب عسل بوسه از گلوست

یعنی که طعم بوسه ی دلبر چشیدنی است

 

حس می کنم که زائر شش گوشه می شوم

از بس که عطر سیب حریمش وزیدنی است

 

هنگام پای بوسی اش از غم، بری شدم

پایین پا رسیدم علی اکبری شدم

شاعر: محمد فردوسي

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

یا حسین (ع)

ترسم دمی که پرسش اين ماجرا شود

دامان رحمت از کف مردم رها شود

ترسم که در شفاعت امت به روز حشر

خاموش ازين گناه، لب انبيا شود

آه از دمی که سرور لب تشنگان حسين

سرگرم شکوه، با سر از تن جدا شود

فرياد از آن زمان که ز بيداد کوفيان

هنگام دادخواهی "خيرالنسا" شود


باشد که را ز داور محشر اميد عفو

چون دادخواه، شافع روز جزا شود؟

مشکل که تر شود لبی از بحر مغفرت

گرنه شفيع، تشنه لب کربلا شود

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

در کوچه می وزند به شوقش نسیم ها

گل می کنند در نفس او شمیم ها

در دستهاش یاس و انار و کبوتر است

وقتی که می رسند کنارش یتیم ها

بر شانه آسمان اجابت نشانده است

پر می زنند دور و برش "یاکریم "ها

غلطانده است آن شتر سرخ را به خون

تا بیش از این شکسته نگردد حریم ها

از کوچه ها و خاطره هایش گریز نیست

دارد به دل خون جگراز قدیم ها

شیرین تر از عسل به لب قاسمش رسید

وقتی که کشته شد به بلای عظیم! . . .ها!

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب از قافله نور خبر دارم من

از سواران سلحشور خبر دارم من

از نشاط پری و حور خبر دارم من

از شکوه دل پر شور خبر دارم من

شب زیبائی و روز طرب انگیز رسید

ساقی میکده با ساغر لبریز رسید

امشب از نور دل فاطمه صحبت دارم

با شما صحبتی از جلوه عصمت دارم

سخن از شادی گل های مسرت دارم

خبر از آینه ی عشق و محبت دارم

غرق شیدائی و شورم اگر از شور حسین

جبرئیلم که خبر می دهم از نور حسین

شهر یثرب ز رخش نورٌ علی نور بود

رشک فردوس برین رشک دل طور بود

خاطر اهل ولایت همه مسرور بود

خانه فاطمه پر ولوله و شور بود

مرتضی شکر خدا کرده و رویش بوسد

مصطفی گریه کنان زیر گلویش بوسد

این گل سرخ که زیبنده زهرا و علی ست

لاله گلشن ارزنده زهرا و علی ست

این همان چشمه جوشنده زهرا و علی ست

این همان مهر درخشنده زهرا و علی ست

از فروغ رخ او تا که تکلم کردند

بر رخش این دو گل یاس تبسم کردند

نور او منبع و سرچشمه خورشید بود

روی او خوب تر از ماه شب عید بود

مهر او آینه روشن توحید بود

حب او روز جزا مایه امید بود

هر که شد ذره این مهر به خورشید رسد

پیرویش عاقبت الامر به توحید رسد

آی فطرس به خدا قبله حاجات رسید

خیز از جا که کنون وقت ملاقات رسید

بنگر لاله ای از گلشن سادات رسید

نور سبزی ز جمالش به سماوات رسید

 نور این مهر چراغ سحرت خواهد داد

عطر این گل ز وفا بال و پرت خواهد داد

روی او آینه صبر و ثبات است بیا

نفسش باعث احیاء حیات است بیا

در دو عالم همه را فلک نجات است بیا

بهر آزادی تو برگ و برات است بیا

کائنات از دم او زنده و جاوید شوند

گمرهان با نگهش پیرو توحید شوند

این همان است که دل در طلبش می کوشد

کوثر عشق ز انگشت پیمبر نوشد

به تنش جامه گلرنگ شهادت پوشد

این همان است که خونش همه دم می جوشد

دل جبریل «وفائی» ز غم او خون است

این حسین است که اسلام به او مدیون است

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ای شجر طیبۀ کردگار

وی ثمر نور خداوندگار

سورۀ مستورۀ اردوی وحی

آیت مخزونۀ دارالقرار

خیر کثیر همۀ اولیاء

رحمت موصولۀ لیل و نهار

کون و مکان، مُلک و مَلک را امیر

آب حیات است تو را وامدار

هستی و مستی همه در دست تست

داده خدا در کف تو اختیار

زمرۀ مخلوق گرفتار تو

فطرت هر فرد تو را بی قرار

سَرو بلند علوی قامتت

شاخۀ طوبای جنان را وقار

چهرۀ زیبای تو مصباح نور

بندۀ گیسوی تو شب زنده دار

عطر خداوندی تو بوی سیب

میوۀ لبخند تو فصل بهار

معدن علم ازلی محضرت

برج عمل از تو شده استوار

بی تو شود غرق، بشر در تباه

با تو به ساحل برسد روزگار

مهد تو کشتی نجات بشر

مرکبِ قنداقۀ تو گاهوار

فطرس پر سوخته هر روز و شب

پیک سلام همگان بر تو یار

حضرت خورشید سلامٌ علیک

مظهر توحید سلامٌ علیک

ای نَفس قافلۀ انبیا

وی جگر قاطبۀ اولیا

حمد، خدا را که تو را آفرید

حبّ تو بخشید به دل های ما

صلب تو پاک از ازل ای پاکزاد

صنع تو نوآوریِ کبریا

طینت تو زینت عرش برین

شأن رفیع تو همان هل اتا

روح تو ای رایحۀ ماندگار

جاری و ساری ست به روح القضا

خون تو ای خون خدای کریم

با رگ ابناء بشر آشنا

درس تو آزادی از این ما و من

تا بشود بنده، خدا را فنا

خاک رهت ای پسر بوتراب

سُرمۀ چشم مَلک و اتقیا

ای به خدا از همه نزدیک تر

راه میان بُر به خدا کربلا

بانی و بنیان شهادت تویی

از ازل ای صاحب این ماجرا

هیچ امامی نَه چنین باب کرد

معرفت اهل هُدی تا خدا

هدیه به مظلومی تو نُه امام

سلسله ات سلسلۀ اوصیا

مثل تو ارباب ندیده کسی

چون تو ننازد به غلام سیا

حضرت خورشید سلامٌ علیک

مظهر توحید سلامٌ علیک

هر که دهد گوش به فرمان تو

می شود از خیل شهیدان تو

لطف کند فاطمه در حق او

هر که شود هم دل و پیمان تو

گر نکند حضرت زهرا نگاه

حُر نشود یک شبه مهمان تو

هر که به دستان تو احیا شود

چهره سپید است به دامان تو

آن که به اردوی تو احضار شد

ترک نباید کند از جان تو

پیک تو چون خیمۀ ما زد کنار

صد چو زهیر است به میدان تو

مرکب و شمشیر نیاید به کار

در طلبِ مهرِ درخشان تو

سر بنهد جان بدهد عاشقت

در عوض چهرۀ خندان تو

بگذرد از هستی خود مبتلا

تا نرسد کودک عطشان تو

تن ندهد جز به فدایی شدن

کشتۀ گیسوی پریشان تو

آب نبندد به خیامت غلام

تا که نلرزد تن طفلان تو

چون سر تو بر سر نیزه رود

خواهر تو ناطق قرآن تو

ناقه اگر رفت به شام بلا

چوب یزید است به دندان تو

حضرت خورشید سلامٌ علیک

مظهر توحید سلامٌ علیک

ای شب عشّاق شب آخَرت

غرق مناجات همه لشگرت

قاسمت از شهد عسل مستِ مست

بِین دو انگشت چه دید اکبرت

در صَدَد گفتن لبیک شد

بعد سخنرانیِ تو اصغرت

رحم کن ای ماه بر این اختران

می شنود حرف تو را دخترت

صحبتِ غربت مکن ای با وفا

جان برادر! چه کند خواهرت

حرف کنیزی نزند هیچ کس

پیش نگاه حرم اطهرت

کاش سفارش کنی از روز بعد

خواهر من خوف کن از معجرت

از عطشِ طفل مگو بیش از این

شرم کند ساقیِ آب آورت

جامۀ پیغمبری از تن مگیر

جامه مکن بافته مادرت

ترسم از آن لحظه که رزّارِها

اسب بتازند بر این پیکرت

آه از آن دم که ببیند سپاه

بوسۀ زینب به رگ حنجرت

صحبت هفتاد و دو تن می کنی!

وای از آن باغ گل پرپرت

از چه به این حال بکاءِ شدید

آیه تلاوت کنی از محشرت

با همه یک یک مگو از رفتنت

روضه مخوان از بدن بی سرت

حضرت خورشید سلامٌ علیک

مظهر توحید سلامٌ علیک

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست

حا سین و یا و نون...الفبای عاشقی ست



هر کس که عاشقت شده فهمیده ست که

تنها فقط حسین معنای عاشقی ست



اکسیر عشق توست که دیوانه میکند

آقای ما حسین،آقای عاشقی ست



ما دائما حسینیه ات میرویم چون

تنها فقط حسینیه ها جای عاشقی ست



دنیای بی حسین و بدون عزای او

دنیای بی محبت منهای عاشقی ست



عشق تو سهم هر کس و ناکس نمیشود

بال طلا که قسمت کرکس نمیشود



خاک قدوم تو بخدا سجدگاه ماست

چون تربت تو راه عروج سوی خداست



دارالکرم شده ست زمین مطهرت

هر کس به هرکجا که رسیده ز کربلاست



دنیا،تمام دلخوشی ما عزای توست

سرمایه ی تمامی ما اشک روضه هاست



در روز حشر موقع میزان کارها

فریاد میزنیم که:"آقای ما کجاست؟"





با دسته های سینه زنی میرسیم ما

حاجات کل سینه زنان مجلس عزاست

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

مارو تو صفاده به صفای صلوات.

همراه ملک شوبه نوای صلوات.
گلزار بهشت است بهای صلوات.
گوی همه جاهست صدای صلوات.
خواهی ک مشکلت شود آسان اینک.

بفرست برمحمدوآلش صلوات

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها