0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

بینش اهل حقیقت چو حقیقت بین است
در تو بینند حقیقت که حقیقت این است
نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران
ورنه آنراست حقیقت که چنین آئین است
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
او چو بینای حقیقت بود از دیده من
بحقیقت که مرا چشم حقیقت بین است
سجده بر نور خدا در گل آدم نکند
چشم شیطان لعین چون نظرش بر طین است
ذات لا یُدرک حق را که کند درک بصر
آنچه ادراک کنند اهل بصیرت این است
بوده پیش از گل من سرخوش جامش دل من
مستی ما به حقیقت ز می دیرین است
نور او مبداء من بود و معادم همه اوست
قصه باز پسینم خبر پیشین است
شب دوشینه مرا چشم چو بر چشم تو بود
روز میعاد مرا چشم شب دوشین است
نه همه روی تو در خواب چراغ دل ماست
هر شبم نور تو شمعیست که بر بالین است
پرتو مهر رخش می نگرم در همه کس
زان مرا با همه کس مهر و نه با کس کین است
ماسوا عاشق رنگند سوای تو حسین
که جبین و کفت از خون سرت رنگین است
خر دَلی بار غمت را دل عالم نکشد
آه از این بار امانت که عجب سنگین است
فرقت روی تو از خلق جهان شادی برد
هر که را دیده بیناست دل غمگین است
پیکرت مظهر آیات شد از ناوک تیر
بدنت مصحف و سیمات مگر یاسین است
یادم از پیکر مجروح تو آید همه شب
تا دم صبح که چشمم به رخ پروین است
در ضمیرم سر سیمین تو در طشت طلا
تا بکام نظرم طشت فلک زرین است
باغ عشق است مگر معرکه کرب و بلا
که ز خونین کفنان غرق گل و نسرین است
بوسه زده خسرو دین بر دهن اصغر و گفت
دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است
شیر، دل آب کند بیند اگر کودک شیر
جای شیرش به گلو آب دم زوبین است
از قفا دشمن و اطفال تو هر سو به فرار
چون کبوتر که به قهر از پی او شاهین است
در خم طره ي اکبر دلِ لیلا میگفت
سفرم جانب شام و وطنم در چین است
دختری را به که گویم که سر نعش پدر
تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است؟
میکشد غیرت دینم که بگویم به امم
این جفا بر نبی از امت بی تمکین است؟
گر «فؤاد» از غم عشق تو غنی شد چه عجب
عشق سلطان غنی گنج دل مسکین است
(فؤاد كرماني)

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

اگر چه بال و پر ناتوانمان دادند
ولی برای پریدن زمانمان دادند
خبر دهید دوباره به بال فطرس ها
مجال پر زدن آسمانمان دادند
به احترام ملائک امانت حق را
به دست فاطمه ی مهربانمان دادند
بدون واسطه امشب کنار سجاده
تمام حُسن خدا را نشانمان دادند
قسم به بوسه ی لب های سبز پیغمبر
برای بردن نامت زبانمان دادند
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
برای آن که بیابیم ما خدایت را
گرفته ایم نشانی ردَپایت را
برای آن که به سمت خدایشان ببری
گرفته اند ملائک نخ عبایت را
و جبرئیل دلش تنگ می شد ای آقا
نمی شنید اگر یک شبی صدایت را
فرشتگان مقرب هنوز حیرانند
تو را به سجده درآیند یا خدایت را
زمین به دور خودش چرخ می زند تا که
نشان دهد به سماوات کربلایت را
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
به بوم عشق به مژگان تر کشید تو را
به وقت نافله های سحر کشید تو را
نه از برای زمین ها و آسمان ها بود
فقط برای خودش بود اگر کشید تورا
تو را مشاهده کرد و اسیر رویت شد
که از جمال خودش خوب تر کشید تورا
تو مثل جام پر از عشق و عاشقی بودی
که زینب آمد و یکباره سر کشید تورا
برای آن که نشان زمینیان بدهد
سوار نی شدی و در سفر کشید تورا
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
تو آسمان بلندی و ما کبوتر ها
نمی رسند به بالای بامتان پرها
بدون بردن نام تو بی نتیجه بود
توسَل سر سجاده ی پیمبرها
شریعت از سخن تو حیات می گیرد
تویی که جاذبه بخشیده ای به منبرها
تو جای خود که قیامت کسی نمی داند
کجاست حدِّ نصاب مقام قنبرها
تو مثل کعبه‌ی سیّار آسمان بودی
که در طواف تو بودند جمله ی سرها
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
تو بی کران، تو بلندی، تو آسمان، تو صعود
تو آفتاب، تو دریا، تو آب هستی و رود
حکایت من و چشمم حکایت عبد است
حکایت تو و چشمت حکایت معبود
و قبل از آن که شود جبرئیل حاجی عشق
کبوتر حرمت بود و کربلایی بود
یکی ز گریه کنان مُحرمت موسی
یکی ز مرثیه خوانان ماتمت داود
به نیت همه‌ی خانواده پیغمبر
«حسین منی انا من حسین» می فرمود
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا
رسیده است زمان غروب عاشورا
چه می کشد ز وداع تو زینب کبری
تو روی شانه‌ی جبرئیل منزلت داری
به زیر این همه نیزه چه می کنی آقا؟
میان این همه نیزه که رو به پایین اند
صدای زینب کبراست، می رود بالا
حسین توست بله، باورش اگر سخت است
مُرمّل بدماء و مُقطّعُ الأعضا
کنار چشم ملائک به سمت تو خم شد
گذاشت روی گلوی بریده لب ها را
امام سوم دنیا، امام عاشورا
اگر تویی هدف عشق خوش به حال خدا
شاعر:علی اکبر لطیفیان

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

(آب وآیینه صفا میاره 
با درخشش ماه و ستاره
ابر عاشقی داره میاره
آره داره می باره 4)

 

نم نم مو آروم بی صدا میون کوچه ها
می زنه باز بارون به شیشه
هر نفس زیر این آسمومن
واسه عشقمون مثل قدیم ها زنده می شه
تا دل ها رها می شه 
زائر خدا می شه
زمین زمان آواره شدن
ملک فلک بی چاره شدن
همه گرم نظاره شدن
که عالمی به شور سینه
شب تولد حسینه
(حسین اا حسین اا حسین اا 4)
(آب وآیینه صفا میاره 
با درخشش ماه و ستاره
ابر عاشقی داره میاره
آره داره می باره 4)
نم نم مو آروم بی صدا میون کوچه ها
می زنه باز بارون به شیشه
هر نفس زیر این آسمومن
واسه عشقمون مثل قدیم ها زنده می شه
تا دل ها رها می شه 
زائر خدا می شه
زمین زمان آواره شدن
ملک فلک بی چاره شدن
همه گرم نظاره شدن
که عالمی به شور سینه
شب تولد حسینه
(حسین اا حسین اا حسین اا 4)
جای پای تو خدا می دونه
نقش سینه پیر و جونه
هر تپش دلم داره می خونه
آره داره می خونه
عمری بوی نسیمه تو
سوی حریم تو
می بره قلب عاشق ها رو
نازنین من قابل بدون
آقای مهربون ببنم 
ایوون طلات و
راه تو سعادته 
آرزوم شهادته
دلم می خواد با سوز دعا
قدم قدم با اذن شما
یه روز بیام تا کربلا
یه گوشه حرم بشینم
تا روی ماه تو ببینم
که عالمی به شور شینه
شب تولد حسینه
(حسین اا حسین اا حسین اا 4)

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

گل زهرا بی تو هیچ هیچم
حسین با تو گرد حق می پیچم
یه کاری کن ای شاه و امیرم
که من عیدی کربلا بگیرم

 

دل من مقیم دشت کربلاته
کفتر خسته گنبد طلاته
سر و جونم اگه ناقابله ارباب
از ازل زیر پای سینه زنهاته
عالم محو اربابم حسینه
دنیا اوقبا ذکرشون به شینه
(حسین ارباب امشب شب عشقه2
حسین ارباب عشق تو رو عشقه 2)
عالم محو اربابم حسینه
دنیا اوقبا ذکرشون به حسینه
ارباب دریاب این گدای امشب
هستم عبد حلقه گوش زینب
(حسین ارباب امشب شب عشقه
حسین ارباب عشق تو رو عشقه 4)
عجب شوری در مدینه بر پاست
گل خنده روی لب های زهراست
چه رخ داده در شهر پیمبر
چنین غوغاست در عالم بالا
دلبر محشر کرده با نگاهش
عیسی موسی ساعل به راهش
عالم محو اربابم حسینه
دنیا اوقبا ذکرشون به شینه
(حسین ارباب امشب شب عشقه
حسین ارباب عشق تو رو عشقه 4)
شب عشق و شادی ولا شد
شب جشن شاه کربلا شد
گل زهرا چون شگفته گردد
جهان محو قدرت خدا شد
شب میلاد حسین ابن علی یه
عکس حق در صورت ماهش جلی یه
نذر روزی که به دنیا امدیم ما
مهر آقا تو دلها مون ازلی یه
دلبر محشر کرده با نگاهش
عیسی موسی ساعلن به راهش
عالم محو اربابم حسینه
دنیا اوقبا ذکرشون به شینه

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

اي فداي شكندِ زلفانت
جان ما عاشقان به قربانت
آمدي با نگاهِ شيرينت
شهد دادي به كامِ يارانت
كاش امشب به كربلا بوديم
تا نماييم بوسه بارانت
واي مولا هوايي‌ات دل شد
تا نشيند به زيرِ ايوانت

 

عيديش را به كامِ او ريزي
سرمه‌ي گوشه‌ ريزِ چشمانت
بغض داريم و ليك مي‌خنديم
اين تو و عقده‌هاي مهمانت
من كي‌ام تا مديحه‌ات خوانم
حيدر و فاطمه غزلخوانت

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

نيمه شب بود و وضو مي‌ساختم
خود براي گفتگو مي‌ساختم
قطره‌هاي حوض كوثر روي بال
از دلم مي‌برد هر درد و ملال
آمد آوايي به گوشم جبرئيل
در خروشم در خروشم جبرئيل
گفتمش از چيست اين حال خراب
گفت با آه غريبي اين جواب
يك نظر بنماي بر سوي زمين
فطرس افسرده حال ما ببين
ديده از عرش برين انداختم
چشم خود را بر زمين انداختم
ديدم آن جا فطر افتاده به خاك
ناله‌هايش كرده عالم را هلاك
گريه‌هايش در جهان غوغا كند
با خودش فطرس چنين نجوا كند

 

* * *
تيره شد خورشيد و شب آغاز شد
دامن چشمم دوباره باز شد
باز از چشمم سرشك غم چكيد
وقت شرح غصه و ماتم رسيد
اي زمين دور دستِ كردگار
فطرسم من با گناهي عقده‌دار
يك گناه از من اگر شد ارتكاب
رفته هفتصد سال آن را در جواب
اي خدا از كرده‌هايم درگذر
كرده من را اين عذابت در به در
اين بيابان ديده بر من دوخته
خشم تو بال و پرم را سوخته
توبه‌ام را كن قبول اي لايزال
عمر من پايان كن از اين قيل و قال
فطرسم من بي كس و دل مضطرم
هستي اي الله يار و ياورم
فطرسم من دور از آن عرش سپيد
پرشكسته، دل شكسته، نا اميد
لحظه‌اي بر سينه‌ام نوري بده
مرحمي بر زخمِ اين دوري بده
يارب از كردار خود شرمنده‌ام
بخشش از تو، من سيه پرونده‌ام
* * *
ناگهان من را خدا احضار كرد
نام من را دم به دم تكرار كرد
گفتمش يارب چه رخ داده مگر
لرزه افتاده بر اين شمس و قمر
آمد آواي خداوند جلي
جمله مأموريت بر بيتِ علي
گلشن احمد ثمر آورده است
فاطمه يك شه پسر آورده است
* * *
آسمانِ عرش شد در ولوله
حوريان گشتند گرمِ هلهله
صد درخت دُرّ بروئيد آن ميان
عرش را زينت نمودند عرشيان
شاخه‌ها آماده‌ي دُرّ پاشي‌اند
پرده‌ها مشغول گل نقاشي‌اند
شاپرك با عشق بازي مي‌كند
بلبل از گل دلنوازي مي‌كند
چشمه‌ها خود قطره افشاني كنند
سبزه‌ها با آب مهماني كنند
جام زر با تختِ ياقوت آورند
مي ز حوضِ‌سبز لاهوت آورند
بوي سيب از هر طرف مست طواف
جوي‌ها ايوان شهد ناب و صاف
خنده افتاده به لب‌هاي همه
ذكر لبها مرحبا يا فاطمه
* * *
لشكر جن و ملك آماده شد
اذن تنزيل مدينه داده شد
در دل افلاكيان غوغا به پاست
مقصد ما بيت پاكِ مرتضاست
لحظه‌ي پرواز بر روي زمين
ناگهان آمد صدايي اين چنين
اي ملائك من گنه آلوده‌ام
روزگاري چون شما من بوده‌ام
بار خود را از چه رويي بسته‌ايد
چاره‌ي كارِ منِ دل خسته‌ايد
قدري آهسته ملائك يك سؤال
از چه باشد علت تعجيلِ بال
پاي زخمِ بالِ من مرحم زنيد
علت اين هاي و هو را دم زنيد
* * *
لشكر از رفتن كمي شد در درنگ
ديد فطرس سر نهاده روي سنگ
ناله‌هايي غرق ماتم مي‌كشد
پلك‌هاي خسته بر هم مي‌كشد
آمدم نزديك با اشك بصر
گفتمش دارم شفيعي معتبر
فطرسا برخيز با ما يار شو
عازم ميخانه‌ي دلدار شو
بي گمان بخت تو فطرس وا شده
حيدر كرار ما بابا شده
* * *
صد تبسم بر لب فطرس شكفت
بالِ بشكسته به دوش من نهفت
بي محابا با ملائك پر زديم
باب حاجات نبي را در زديم
السلام اي اهل بخشش اهل دين
السلام اي رهبران مسلمين
ما به عشق آل احمد آمديم
بهر تبريك محمّد آمديم
* * *
خانه تا در روي لشكر باز كرد
در دل افلاكيان اعجاز كرد
گِرد گهواره همه زانو زديم
پيش حيدر دم ز الا هو زديم
لشكر جن و ملك مدهوش شد
خانه از هر زمزمه خاموش شد
ناگهان آواي جاناني رسيد
گفته‌هاي پاك و روحاني رسيد
طفلِ در گهواره باشد نور عين
اين حسين است اين حسين اين حسين
* * *
اي ملك دانيد اين دردانه كيست (1)
طاقت فضلش به هر كس مانده نيست
نقل فضلش پرتر از ظرف جهان
يك مقامش مي‌زند آتش به جان
اين پيمبر عاشق چشمان اوست
قلب زهرا بسته بر مژگان اوست
سينه‌ي مادر دهان كي مي‌نهد
چون پيمبر با زبان شيرش دهد
اين نبي گويد به عشق و شور و شين
او زمن باشد من هستم از حسين
يعني از عالم بدان اين جمله چيست
نور احمد با حسينِ او يكي ست
پاره‌ي تن چون صدايش مي‌كند
پور خود را هم فدايش مي‌كند
بوسه بر زير گلويش مي‌زند
پاي پيشاني و مويش مي‌زند
نور از زير گلو و از جبين
مي‌شود با نور چشمانش عجين
مردم از اين نور مجنون مي‌شوند
از دليل بوسه دلخون مي‌شوند
جبرئيلات همنشينش مي‌شوي
روزگاري دلغمينش مي‌شوي
ديدنش پيوسته آمال شماست
جامه‌ي اين كودك از بال شماست
جمله برخيزيد اي جن و ملك
همچو ديگر هستي و كل فلك
تسليت گوييد بر قلب رسول
از شهيدِ تشنه‌ي باغ بتول
طاق عرش كبريا را ديده‌ايد
قبل از اين مولود هم ناليده‌ايد
خون او با خاك غم آغشته است
طاق را در راست اين بنوشته است
او هدايت را چراغ و رهنماست
اين حسين كشتيِ ايمانِ خداست
سنگ‌ها سرخ از رگِ خونش شوند
شاعر و حكاك و مجنونش شوند
از ازل غم را تحمل كرده است
داغ عاشورا تقبل كرده است
اين حسينِ سرزمين كربلاست
اين حسينِ دشتِ خونِ نينواست
اين حسينِ گريه‌ها و ناله‌هاست
چشم او شاهد به سوز خيمه‌هاست
اين حسين زينبِ غم پرور است
عشقِ قلب خواهري نام آور است
اين حسينِ سروِ نازِ علقمه ست
اين حسينِ بوتراب و فاطمه‌ست
خون پاك حقِ سرمد يا حسين
قبله‌ي آل محمّد يا حسين
* * *
شد حريم خانه مهد ناله‌ها
از بر گلبرگ آمد ژاله‌ها
شيون زاري به دل كاشانه كرد
اين تكلم خانه را ديوانه كرد
فطرس افتادش به دامان نبي
ديد اشك غم به چشمان نبي
گفت فطرس شرح خود را بي‌قرار
كرد بر امر رسولش انتظار
رخصت آمد سوي فطرس از رسول
مرهمت گهواره‌ي طفل بتول
پر بكش بر تخت اكرامِ حسين
حق بده سوگند بر نامِ حسين
رفت فطرس در برِ گهواره‌اش
پر كشيدش بر سر گهواره‌اش
ديد پرهايش دوباره باز شد
گوئيا از سوي حق اعجاز شد
آمد اين آوا كه فطرس آفرين
از براي اين شفيعِ نازنين
به! چه والا منسبي آورده‌اي
دلبرِ شيرين لبي آورده‌اي
فطرسا هست تو از هستِ حسين
گشته‌اي آزاد از دستِ حسين
(1) اين قسمت از اشعار بر اساس روايات آمده در كتب خرائج قطب الدين راوندي ـ مختصر البصائر ص 107 ـ علل الشرايع شيخ صدوق ـ زندگي دوازده معصوم(ع) نوشته هاشم معروف الحسيني ـ كافي ـ مناقب ـ تاريخ بغداد نوشته خطيب ـ بحار جلد 44 ص 187 نقل از طاووس يماني ـ بحار جلد 43 ص 271 ـ مدينة المعاجر سيد هاشم بحراني ـ عيون الاخبار الرضا شيخ صدوق و قطره قطره آيت الله مستنبط ، سروده شده است.

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

شعرهاي نيمه
اين شعرهاي نيمه‌ي من در خورِ تو نيست
چون عقلِ من كه مغتَسَلِ آبِ كُرِ تو نيست
من همچو ديگران نكنم آرزوي وصل
چشمانِ خالي‌ام كمي از چشمِِ پر تو نيست

 

غزلستان
اي شاه شقايق، غزلستان عزيزم
دادي نفسي باز كه از سينه گريزم
دارايي من جمله غزل هست و قصيده
آورده‌ام اينجا كه به پاي تو بريزم

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

همـراه کـاروان بـهار ، هم صحبت نسیم و صبا

پر می‌کشه دل عاشقا ، تا آسـمون و عرش خدا

 

خندون شده لبامون، دوباره دل شاده و دل دنیا

رسیده از راه ، عشق همه دلها

جنت ، میده بشارت ، زینت دوش پیمبر اعظم

کعبة عالم ، اومده به دنیا

 

عطری دلفریب ، آره بوی سیب

پیچیده تو کوچه باغ دلامون

دل رهـا شـده ، آخـه وا شـده

گـل خنـده رو لبای آقامون

 

-----------------------------

 

صف می کشن برا زیارت ، امشب پیمبرای خدا

ذکر لب زمین و زمون ، شـد نام سـید الشهدا

 

شد باز، موسم پرواز ، به هوای اون حرم الهی

یکی دو ماهی ، می شه که بی تابم

هر شب ترانه بر لب، در آرزوی دیدن ضریح و

نور ملیحِ ، حرم اربابم

 

شـاه کـربلا ، عمـریه آقـا

از غمـت دلای ما توشـه داره

پر زده دلم ، به سوی حرم

هوای ضریح شش گوشه داره

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب دلم به عشقِ تو پا بند مي‌شود
در فكر آيينه‌‌‌رخ تو بند مي‌شود
در خيره‌گي سبز نگاهِ تولدت
اين عقل نارسيده، خردمند مي‌شود
* * *

 

امشب دوباره دم ز رخِ يار مي‌زد
دستي به كار مي‌زند
با عشق‌هاي زود گذر دنيوي خود
صحبت انكار مي‌زند
* * *
امشب كه كار مشرق احساس قلبِ من
سيمين طلوع صورت دلدار گشته‌است
اين بار حديثِ دل و شرح و حكايتش
آن پير و آن كلافِ به بازار گشته است
* * *
رگ‌هاي بالِ من به خدا سرخ مي‌شوند
انگار بر ديار تو پرواز مي‌كنم
اي پاك‌تر ز آب
از بهر اينكه پاك شوم
گر جرأتم دهي
اي سرخيِ زلال
اين بار عمر خويش
با حا و سين نام تو آغاز مي‌كنم

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

صد هزاران ستاره در چشمت
صد جهان صد اشاره در چشمت
من خودم را جنون كه ناميدم
ديدمش صد هزاره در چشمت
گر كه امشب ببينمت محبوب
مي‌شوم سينه پاره در چشمت

 

لب فرو بسته نطقِ قرآني
آيه‌ي استخاره در چشمت
لحظه‌لحظه، نفس‌نفس، بشمار
تا ببيني شراره در چشمت
كاش بودم ميانِ خوبانت
حاصل استعاره در چشمت
لطف كن ديده را مگير از من
تا بمانم هماره در چشمت

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

تا چشای دلرباشو ، وا می کنه

با هر نگاش ، قیامتی ، تو دلا به پا می کنه

 

خـنده شـده گـل لبـای حیـدر

شده گهواره اش آغوش پیغمبر

 

تا، چشاشو رو هم بذاره، لالایی می خونند براش

تا، خنده رو لباش بشینه، بوسه بارون میشه لباش
 

آروم جون زهراس ، عالمه غرق احساس

فداش هزار سبد یاس

-----------------------------

 

غوغایی به پا می شه تو ، عرش خدا

قنداقه شو ، تا می برند ، به اوج آسمونا

 

دیدنیه طواف همه دنیا

به دور گهوارة گل زهرا

 

با، اشاره یا گوشه نگاش، هر قطره ای دریا میشه

از، کرامت بی انتهاش ، بالهای فطرس وا میشه
 

خورشید باقلبی بی تاب ، ستاره ها با مهـتاب

میـان پـابـوس اربـاب

 

-----------------------------

 

خدا می دونه دیدنی ، هیبتشه

هفت آسمون ، وقت نبرد ، مات رشادتشه

 

ذکـر لبامـونه اباعبـدالله

و قبره فی قلوب من والاه

 

تا ، آینة مهربونیش ، آیه های هل اتائه
جا ، داره تو دلای همه ، خامس آل عبائه

 

قبلة کائناته ، بهونة حیاته

سفینه النجاته

 

-----------------------------

 

هر دلی در آرزوی ، کربلاشه

یا دخیلِ ، پنجرة ، ضریح با صفاشه

 

ما همه نوکر و حسینه ارباب

عشقمه بین الحرمینِ ارباب

 

باز ، دل میبره از راه دور ، شمیم سیب مرقدش
باز ، آرزومونه دیدن ، پرچم سرخ گنبدش

 

دستامونو می گیره ، شاهی که بی نظیره

حسین نعم الامیره

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

شعبان  شــد و پیک عشق از راه آمد 
عطـــــر نفــس بقـــــــــــــــــية الله آمد 
با جلوه سجاد، ابوالفضل و حســـــين 
يك ماه و سه خورشيد در اين ماه آمد

***********

شــعبان کـه مه ســـرور هــر مــرد و زن است 
تـابـان ز وجــود جـلوه « پنــــــــج تـــن» است 
میلاد علی اکبر و سجاد و اباالفضل و حسین 
هم مولد پـاک «حجـــت بن الحـــسن» است

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

من کیم سالار دینم من کیم سرّ مبینم

من کیم خصم ستمگر من کیم حق را معینم

من کیم عین الحیاتم من کیم ماء معینم

من کیم الله را نور سماوات و زمینم

من کیم فرزند زهرا و امیرالمومنینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

 

....

 

من به هر گم گشته ای تا حشر مصباح الهدایم

من همه آزاد مردان را امام و مقتدایم

من به ذات اقدس حق عبد پیش از ابتدایم

من کیم وجه خدا نور خدا خون خدایم

من کیم مولای خلقت هستی هست آفرینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من کیم حجر و حطیمم من کیم رکن و مقامم

من کیم صبر و ثباتم من کیم خون و قیامم

من کیم شمس ولایت من کیم ماه تمامم

من رکوعم من سجودم من صلاتم من صیامم

من جوادم من کریمم من امانم من امینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من کیم من کعبه ام من زمزمم سعیم صفایم

من کیم من باغبان گلبن عشق و وفایم

من خلیل صد ذبیحم من ذبیحاً بالقفایم

من عزیز فاطمه نجل علیِ مرتضایم

من نبی را جان شیرین خلق را شور آفرینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

خون من خون خداوند جهان آراست آری

جد محمد(ص) ، باب حیدر ، مادرم زهراست آری

روز من هر روز روز محشر کبراست آری

سوم شعبان نه ، میلاد من عاشوراست آری

چون خدا در قلب خلق اولین و آخرینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

بارها ختم رسل بوسید از پا تا سرم را

شستشو با اشک چشم خویش داده پیکرم را

کرده پیش از شیر مادر ذات حق پر ساغرم را

دوست دارم دوست دارم دوست دارم زائرم را

در گلستان جنان با زائر خود همنشینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من شهادت را ز خون پاک خود اقبال دادم

من به عاشورائیان تا صبح محشر حال دادم

من بقا بر دین و قرآن و رسول و آل دادم

من نخورده شیر از مادر به فطرس بال دادم

من خدا را دست لطف و مرحمت در آستینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

گاه روی قلب پیغمبر چو قرآن جای دارم

گه به پشت و گه به زانو گه به دوش او سوارم

گاه سر بر دامن زهرای اطهر می گذارم

گاه در گودال خون بر خاک مقتل سجده آرم

گه به خاکستر بود ماه جمال نازنینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من کیم من رمز قرآن ، من کیم من سر هویم

من کیم من مصطفا را رنگ و بوی و خلق و خویم

من کیم آن کو نبی گفت اوست از من من از اویم

من به کل انبیا با روی خونین آبرویم

من به خیل اولیا با مهر خود حبل المتینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من به نای خسته ی دل نغمه ی راز و نیازم

من به درد بی دوای خلق عالم چاره سازم

من کیم من دلفروزم من کیم من دلنوازم

من کیم حکمم ، کتابم ، من کیم حجم ، نمازم

من وضو را آبرو بخشیدم از خون جبینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من کیم آنم که آمد ارجعی در باره ی من

روح پیغمبر طواف آورده بر گهواره ی من

کاروان دل بود از هر طرف آواره ی من

مصحف پیغبران اعضای پاره پاره ی من

اولیا آرند حاجت از یسار و از یمینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

من دعای مستجاب آیه ی امن یجیبم

من به درد عالمی از تربت پاکم طبیبم

من شما را آشنایم ، دوستم ، یارم ،حبیبم

من غریبم من غریبم من غریبم من غریبم

من به میثم سوز دادم با کلام آتشینم

من حسینم زینت آغوش ختم المرسلینم

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارم

به نان او خریدارم حسین را دوست می دارم

خدایش بر حسین بخشید چون بود از محبانش

بگفتا نوکر یارم حسین را دوست می دارم

....

 

 

 

من آن شب خیز بیدارم زجان مشتاق دیدارم

به نان او خریدارم حسین را دوست می دارم

حسین را دوست می دارم که او پرورده زهراست

حسین آزاده سردار کفن پوشان عاشوراست

جهان تشنه حسین سقا همه قطره حسین دریا

حسین گل من ولی خارم حسین را دوست می دارم

حسین را دوست می دارم سرو جانم به قربانش

شب میلاد آمد فطرس و بگرفت دامانش

خدایش بر حسین بخشید چون بود از محبانش

بگفتا نوکر یارم حسین را دوست می دارم

حسین را دوست می دارم چو او محبوب جانان شد

ورا در سوم شعبان ملک گهواره جنبان شد

امین وحی از رویش ببوسید و ثناخوان شد

که ای خلاق دادارم حسن را دوست می دارم

مشرف گشت سلمان بر حضور حضرت زهرا

که ای خیر النسادر دل مرا رازیست پر معنا

ندانم از چه بی تاب است آخر این دل شیدا

به عشق او گرفتارم حسین را دوست می دارم

به سلمان فاطمه فرمود کای سردار ایرانی

تو را در دل بود دردی ندارد هیچ درمانی

مرا هم اینچنین دردیست در سینه پنهانی

خدا می داند اسرارم حسین را دوست می دارم

غرض سلمان و زهرا ب حضور مرتضی رفتند

محبان مشکل خود را برآن مشکل گشا گفتند

به جای چاره جویی از علی این نکته بشنفتند

منی که فخر ابرارم حسین را دوست می دارم

کلید حل این مشکل به دست مصطفی باشد

سه عاشق آمدند آنجا که طا ها را سرا باشد

رسول الله فرمود عشق من بیش از شما باشد

حسین منی اذکارم حسین را دوست می دارم

چو حل این معما بر پیمبر نیز مشکل شد

به لب نیکو پیامی جبرئیل از عرش نازل شد

بشارت یا رسول الله حدیث عشق کامل شد

قسم بر چرخ دوارم حسین را دوست می دارم

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

قیامت بی حسین غوغا ندارد

شفاعت بی حسین معنا ندارد

حسینی باش كه در محشر نگویند

چرا پرونده ات امضاء ندارد

****

 

آبروی حسین به کهکشان می ارزد

 

 

یک موی حسین بر دو جهان می ارزد

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست

گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

****

....

عالم همه قطره و دریاست حسین

خوبان همه بنده و مولاست حسین

ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش

از بس که کرم دارد و آقاست حسین

****

تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانه اند
عشق در دست حسین بن علیست

****

دامن عــــلقمه و باغ گل یاس یکیست
قمر هاشمیان بین همه ناس یکیست
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب
نام زیبای ابــاصالح و عبـــاس یکیست

****

در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس ماوا می کند
هر کس خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند

****

نون قلم نبی ست و ما یسترون حسین

طاق فلک علی ست به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین

****

یادم ز وفای اشجع الناس آید
وز چشم ترم سوده ی الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:12 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها