0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

یا حسین بن علی عیدت مبارکباد                       
جلوه ی انوار جاویدت مبارکباد
شد عید حزب الله (2          
یلاد ثار الله (2 
یا فاطمه تبریک ، یا فاطمه تبریک (2
باغ زهرا و علی را دسته گل آمد                     
روشنی بخش دل ختم رسل آمد
حافظ دین پیمبر عقل کل آمد                                  
طوبی ثمر آورد ، کوثر گهر آورد
یافاطمه تبریک ، یا فاطمه تبریک (2
اطمه دسته گلی دارد یه دامانش               
چشم خود را بر نمی دارد ز چشمانش
جبرئیل از حق بود گهواره جنبانش          
گوید ثنا خوانم ، مولا حسین جانم
ا فاطمه تبریک ، یا فاطمه تبریک (2

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

وقتی که تو را عرش معظم آورد
یک فاطمه زهرای مجسم آورد
قنداق تو را که آسمان می بوسید
جبریل به گریه های نم نم آورد
تو آمدی و همه به هم می گفتند
از صبر دل تو صبر هم کم آورد
وقتی که تو آمدی حسینت می گفت
با آمدنت خدا محرم آورد
وقتی که تو آمدی حسینت پا شد
در پیش تو هفتاد دو پرچم آورد
آنگاه سپرد دست بالا دستت
هفتاد و دو پرچم خدا را دستت
خورشید گرفته نور خود را از تو
دریا هیجان و شور خود را از تو
حتی گل جانماز هم می گیرد
شاداب ترین حضور خود را از تو
لبخند به چهره داری و غم به دلت
دارد غم ما سرور خود را از تو
مردان خدا گرفته اند ای بانو
برگ گذر و عبور خود را از تو
ایوب ترین مرد بلا هم دارد
ایمان دل صبور خود را از تو
ای عمه دلشکسته عاشورا
مهدی طلبد ظهور خود را از تو
ای قبله نمای حاجت یوسف ها
حاجت بده ای عمه حاجات خدا
بانوی ستاره ها و زیبایی ها
بانوی سحر خیز تماشایی ها
در عرش همه از تو سخن می گویند
ای بانوی با کمال بالایی ها
از خانمی توست که هی می ریزد
دور و بر تو این همه آقایی ها
جز تو چه کسی به کربلا می سازد
از این همه اتفاق زیبایی ها
یک عده تو را فاطمه ات می خوانند
یک عده تو را حیدر زهرایی ها
یک عده گل مریمشان تو هستی
ای مریم قدیسه عیسایی ها
ای دسته گل مریم زیبای علی
مجنون پر از فاطمه! لیلای علی
افلاک حریم تو ، جهان اقلیمت
یک عرش پر از فرشته در تعظیمت
با شاخه ی گل هزار پیغمبر هم
ایستاده در این مجالس تکریمت
شرمنده از اینکه دستهایم خالی است
اما همه زندگیم تقدیمت
هر قدر ورق می زنم اوقات تو را
جز نام حسین نیست در تقویمت
با یک سر بر نیزه چه کرده ای که
از کوفه الی شام شده تسلیمت
تو از سر چشمه آب خوردی بانو
تو بر سر نیزه دل سپردی بانو
شاعر : رحمان نوازنی

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

میلاد گل رسول و  زهرا و علی است            
زیرا که جهان خجسته زین نور جلی است
ما را دگر از روز جزا باکی نیست                   
چون بر دل ما عشق حسین بن علی است
بگذاشت قدم در این جهان چون حسین      
پر شد دل انس و جان از نور حسین
قنداقه او را چو به احمد دادند                 
خندان شد و زد بوسه به رخسار حسین
میلاد حسین خون بهای دین است                
این عید حیات شیعه را تضمین است
امشب فرشتگان بهم می گویند                          
احیا گر آئین محمد این است

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

عید میلاد حسین‌بن‌علی آمد
خانۀ وحی از جمالش منجلی آمد

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا

ای تمام آفرینش محفلت روشن
یا محمّد یا علی چشم و دلت روشن

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا

فاطمه نور دو عینت را تماشا کن
لعل لب‌های حسینت را تماشا کن

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا

ای همه ملک خدا غرق هیاهویت
جای لب‌های محمّد بر گل رویت

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا
ای تمام تشنگان خضر حیات آمد
مشعل نورالهدا فلک نجات آمد

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا

ای حسینیون همه با هم بپا خیزید
گل به روی مقدم خون خدا ریزید

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا


ما که از جام ولایت جمله سرمستیم
از ازل دل بر حسین فاطمه بستیم

ای یوسف زهرا خوش آمدی مولا

شاعر: غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امشب شب تبسم و اشک پیمبر است
بی‌شبهه از هزار شب قدر بهتر است
جان محمّد است در آغوش مرتضی
یا روی دست فاطمه قرآن دیگر است
امشب خدا به وسعت ملک وسیع خویش
با جلوۀ حسینی خود نورگستر است

امشب بوَد برای خدا هم شب حسین
گلبوسۀ نبی است به لعل لب حسین

امشب خدا ولیمه به خلق جهان دهد
امشب خدا به پیکر توحید جان دهد
امشب خدا گشوده ز رخ پرده بر رسول
روی حسین را به محمّد نشان دهد

تنها به یک ملک ندهد باز بال و پر
امشب حسین بر همه خط امان دهد

«فطرس» به فوج فوج ملک ناز می‌کند
دور حسیـنِ فاطمــه پـرواز می‌کند

این قبلۀ دل همه، جان پیمبر است
این روح انبیا و روان پیمبر است
این مصحف نبی به سر دست فاطمه
این دست حیدر است و زبان پیمبر است
این بر فراز شانه مدال محمّد است
این روی سینه تاب و توان پیمبر است

این است آن حسین که آقای عالم است
آقایـی تمــامی عالــم بــر او کـم است

ماه رسول، ماه خدا را نظاره کن
خورشید آسمان هدا را نظاره کن
بر روی دست فاطمه با صدهزار چشم
رخسار سیدالشهدا را نظاره کن
بر گرد کعبۀ دلِ ختم رسل بگرد
سعی آور و صفای صفا را نظاره کن

سر تا قدم رسول خدا زاد فاطمه
الحـق که سیدالشهدا زاد فاطمه

مادر، حسین زاده بر این مادر آفرین
این حیدرِ علی است، بر این حیدر آفرین
این منظر جمال خداوند سرمد است
بر منظر آفرین و بر این منظر آفرین
گوهر بوَد حسین و صدف، قلب فاطمه
بر این صدف سلام و بر این گوهر آفرین

امشب خدا سلام فرستد به سوی او
گیرد رسـول در بر و بوسد گلوی او

ای خاک پات تاجِ سرِ شهریارها
ای برده دل ز طایفه‌ها و تبارها
احمد که انبیا همه بوسند دست او
داده است عضوعضو تو را بوسه بارها
بیش از هزار سال گذشت زمان هنوز
باشد هزاره‌ات همه لیل و نهارها

دل‌هـای دوستـان خـدا نینـوای توست
هر لحظه یک هزارۀ کرب و بلای توست

ملک وجود گوشۀ صحن و سرای تو
دل‌های انبیا حرم باصفای تو
بالله قسم چراغ هدایت به هر زمان
باشد به نوک نی سر از تن جدای تو
دین خدا ز خون گلویت وضو گرفت
خود کیستی که هست خدا خونبهای تو؟

سر تا به پا تمام سرشت محمّدی
اقرار می‌کنم که بهشت محمّدی
تو از خدا جلال خدایی گرفته‌ای
بر عالمی برات رهایی گرفته‌ای
در بین انبیا و امامان تو از خدا
عنوان سیدالشهدایی گرفته‌ای
هم خود فدای دوست شدی با هزار زخم
هم روی دست خویش فدایی گرفته‌ای

وقتی که تیغ خصم گلوی تو را برید
خون تو را خدا به بهای خودش خرید

ای بر تن مطهر تو جای نیزه‌ها
آوای دلربای تو در نای نیزه‌ها
غیر از سر مقدس تو در چهل مقام
خورشید را که دیده به بالای نیزه‌ها؟
قرآن بخوان که تا در دروازه‌های شام
آیند مرد و زن به تماشای نیزه‌ها

از بـس زدنـد بـر تـن پاک تو نیشتر
زخمت ز حلقه‌های زره گشت بیشتر
ای خون زخم‌های تو فرش عبادتت
لطف و کرم، سجیّه و ایثار، عادتت
هر چند چهره در مه شعبان گشوده‌ای
میلاد توست روز بزرگ شهادتت
تا بامداد روز جزا روح انبیا
آیند کربلا پی عرض ارادتت

تنها نه در طریق تو «میثم» حسینی است
عالـم حسینینـد و خـدا هم حسینی است

شاعر: غلامرضا سازگار
 

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

میلاد ثارالله اکبر آمد
مصداق قرآن پیمبر آمد

جان پیمبر خوش آمد حجت داور خـوش آمد
کشتـگان راه حــق را سید و سرور خوش آمد
یا حسین عیدت مبارک
یا حسین عیدت مبارک

میلاد ایثار و شهادت آمد
خورشید تابان سعادت آمد

این شهیدان را امام است رهبر خـون قیام است
عشـق و ایمان و شهادت بی ولای او حرام است
یا حسین عیدت مبارک
یا حسین عیدت مبارک

پیغمبر پیغمبر چشم تو روشن
یا حیدر یا حیدر چشم تو روشن

جانـی و جانانـه داری در بغل ریحانه داری
ای یم فضل و کرامت در بغل دردانه داری
یا حسین عیدت مبارک
یا حسین عیدت مبارک

ای ماه تابان چرخ هدایت
منجی انسان‌ها شمس ولایت

تو علی را نـور عینی ایـن چـراغ عــالمینی
تو تمام هست احمد تو حسینی تو حسینی
یا حسین عیدت مبارک
یا حسین عیدت مبارک

ای رویت کل آبروی قرآن
خون پاکت آب وضوی قرآن

ای حیات دین پیامت زنده قرآن از قیامت
وسعت عالـم ز خونت کربلا شد تا قیامت
یا حسین عیدت مبارک
یا حسین عیدت مبارک

شاعر: غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

جهانیان شنوید ایـن نـدا مبارک باد
طلـوع نـور سـراج الهـدا مبـارک باد
به ملک خون شرف مقتدا مبارک باد
خدای عزّوجلّ را فدا مبـارک باد
بهار رحمت بی ابتدا مبـارک باد
عید است و جهان روضۀ رضوان حسین است
از عرش الی فرش، گلستان حسین است
بـا گریـۀ شـوق نبـی و حیــدر و زهـرا
چشم همگان بر لب خندان حسین است
تنها نه به سویش شـده فطرس متوسّل
خلق دو جهان دست به دامان حسین است
ای خیـل مـلک حـرمت او پاس بدارید
کاین طایرِ پرسوخته، مهمان حسین است
میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش
زیرا که خداوند ثناخـوان حسین است
«فطرس» طلب عفو کن از یوسف زهرا
العفو بگو، عفو به فرمـان حسین است
گمــراه نگــردید کــه مصباح هدایت
تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است

آدم نــه فقــط بــر در او بــرد تــوسّل
عالـم بـه سـر سفرۀ احسان حسین است
آزادگـی و غیــرت و ایثــار و شجــاعت
این چـار، الفبـای دبستـان حسین است
بـا خــون شهیــدان بنویسید و بخوانید
این بیت که سرلوحۀ دیوان حسین است
سـردادن و مهـلت بــه ستمــکار ندادن
خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است
گـــر تشنــه‌لبِ آب بقاییــد، بیاییــد
سرچشمۀ آن در لبِ عطشان حسین است
شیعـه اسـت کـه تـا دامنـۀ صبح قیامت
با آتش دل شمع شبستـان حسین است
ای شیعـه مکـن بــر دگــران باز درِ دل
ایـن خانـۀ آتـش‌زده از آن حسیـن است
خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی
والله قسـم خـون جوانـان حسیـن است

تا صبـح قیـامت بـه سـر نیـزه عیان است
هفتـاد و دو آیـه که ز قرآن حسیـن است
بر گوهــر اشکــش نتــوان یافــت بهایی
آن دیده که می‌گرید و گریان حسین است
در معرکـۀ عشـق نگـه کـن کــه ببینـی
سرها همه چون گوی به چوگان حسین است
اعجـاز مسیحـا کنـد از زخـم تـن خود
هر کشته که افتاده به میدان حسین است
حاشا که ز شمشیر ستمگـر بهـراسیم
در سینۀ ما چاک گریبان حسین است
هرگـز نـرود آبـش بـا کفـر به یک جو
تا امـت اسـلام، مسلمـان حسین است
حـق است اگر ناز فروشیـم به فردوس
زیرا دل ما روضۀ رضوان حسین است
«میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست
ایـن از اثـرِ فتــح نمایان حسین است
  ********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

جهانیان شنوید ایـن نـدا مبارک باد
طلـوع نـور سـراج الهـدا مبـارک باد
به ملک خون شرف مقتدا مبارک باد
خدای عزّوجلّ را فدا مبـارک باد
بهار رحمت بی ابتدا مبـارک باد
شب ولادت خون خدا مبارک باد

پیمبران شب عید است، احترام کنید
حسین آمـده از جای خود قیام کنید
****
شبی‌خوش است به شادی سحرکنید امشب
فرشتگان خدا را خبـر کنید امشب
بر آفتـاب ولایت نظـر کنید امشب
لباس نور سراسر به بر کنید امشب
به شهر آل محمّد سفر کنید امشب
ز کوچه‌های مدینه گذر کنید امشب

به بیت وحی ز هر جانب احترام کنید
بـه سیـدالشهدا بـا ادب سلام کنید
****
خجسته آینۀ کبریاست این مولود
تمـام آرزوی انبیـاست این مولود
سلالۀ علیِ مرتضـاست این مولود
به زخم سینۀ قـرآن، شفاست این مولود
مقام و زمزم و سعی و صفاست این مولود
بـر او سـلام که خون خداست این مولود

خـدا در آینۀ حسن او خدا را دید
جمال احمد و زهرا و مرتضا را دید
****
سـلام خـالق منّـان بــه جان و پیکر او
به اشک شوق نبی شسته گشته منظر او
چه چشم‌ها که بوَد چشمه‌هـای کوثر او
پیمبـران خـدا تشنـه‌کام ساغـر او
چــراغ عــالمیان عـارض منـوّر او
به بوسه‌های نبی غرق، پای تا سر او

 
ز بس قداست توحید و روح قرآن داشت
نبی به پیکـر او دست بی وضو نگذاشت
****
کتاب محکم پروردگار، محکـم از اوست
قسم به خالق عالم، تمام عالـم از اوست
جلالت و شرف و قدْر و جاه آدم از اوست
جهان از اوست، نه تنها جهان، جنان هم از اوست
به جـز خـدایی حـق، هستِ حق مسلّم از اوست

مگر نه اینکه خداوندگار حی ودود
وجود را به طفیل حسین داد وجود
 

الا به جان و تنت از خدا سلام! حسین
هماره درس تو بر نسل‌ها قیام حسین
تو داده‌ای تو، به آزادگی قـوام حسین
خـدا گـرفته ز نـام تـو احتـرام حسین
عبادتِ همه بی‌مهر تـو، حـرام حسین
قسم به دین خدا دین تویی امام حسین
 

قسم به کعبه که تو کعبۀ دل همه‌ای
که هم عزیز خدا، هم عزیز فاطمه‌ای
****
لـوای تو بـه روی شانه‌ها، لوای خداست
صـدای تو بـه سرنیزه‌ها، صدای خداست
دلی که ظرف ولای تو گشت، جای خداست
روی منیـر تـو رویِ خـدانمای خـداست
ثنـای تـو ز ازل ذکـر انبیــای خـداست
بریده دست تو دستِ گره‌گشای خداست

همـاره نـام تو تا حشر سیدالشهداست
به خون پاک تو سوگند، خونبهات خداست
****
فــرشتگان سمــاوات خــاکسار توأند
پیمبــران همگــی زائــر مــزار توأند
تو خود بهشت و شهیدان گلِ مزار توأند
خوش آن گروه که پیوسته بی‌قرار توأند
اگر چـه خانـه به دوشند، در جوار توأند
نگارها همـه در مـوج خـون، نگار توأند
 

ز قطره قطرۀ خـونت مسیح می‌جوشد
ز کام خشک تو دین، آب زندگی نوشد
****
زمینیــان سمــایی ز دام تــن رستند
جـدا ز سلسلــه‌ات نیستنـد تـا هستند
به غرفه‌های ضریح تـو دست دل بستند
در آن زمان کـه نبـودند، بـا تو پیوستند
بـه خـاک کـوی تو آیینۀ درون شستند
جبین خویش به سنگ غم تو بشکستند

به هـر نفس دلشان بزم یادوارۀ توست
کتاب محکمشان جسم پاره‌پارۀ توست
****
هــزار یــوسف مصــری اسیر بازارت
خـداست مشتــری لاله‌هـای ایثـارت
لــوای سـرخ خـدا در کـف علمدارت
ندیـده، خلـق دو عالم شده خریدارت
ز چشم ماست روان اشک چشم خونبارت
گُـلِ بهشـت دل مــاست، شعلــۀ نـارت
 

سلام گرم خدا بر گلوی عطشانت
هزار مرتبه جان جهان به قربانت
****
هنوز سینـۀ مـا داغـدار توست حسین
هنوز فصل خزان هم بهار توست حسین
هنوز دیـدۀ مـا اشکبـار توست حسین
هنوز جان جهان بی‌قرار توست حسین
هنوز در نفس مـا شـرار توست حسین
هنوز عزّت مـا در جـوار توست حسین

هنوز شیعه ز خون تو چهره می‌شوید
هنوز بهـر تو «میثم» قصیده می‌گوید
  ********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

عالم هستـی یکسر شده گلشن
یا رسول‌الله چشم و دلت روشن
ایـن نــدا آیـد از خــدا آیــد

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد

جبرئیل امشب از حق پیام آرد
بـر رسـول‌الله عرض سلام آرد
تهنیت‌گویــان از دل و از جان

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد


مادر سادات قرآن به بر دارد
تـا ز آیاتـش گلبوسه بردارد
حوریان خیزید دسته‌گل ریزید

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد

سفرۀ رحمت شد دامن صحرا
در شــب عیــدِ ریحانة الزهرا
خانۀ مولاست جنةالاعلاست


اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد


ای گنهکاران! فلک نجات است این
شافع محشر، خضر حیات است این
روی حق رویش چشم دل سویش

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد

هستی عالم بسته به یک مویش
انبیــا بــا هــم پروانــۀ رویش
شمع دل این است جانِ شیرین است

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد

خـط سـرخ او اسـلام نـاب ماست
حشر و میزان و دین و کتاب ماست
راه او پــوییم بـا هـم گوییــم

اهل عالم عید میلاد حسین آمد
اهل عالم عید میلاد حسین آمد
  ********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست
حا سین و یا و نون...الفبای عاشقی ست
هر کس که عاشقت شده فهمیده ست که
تنها فقط حسین معنای عاشقی ست
اکسیر عشق توست که دیوانه میکند
آقای ما حسین،آقای عاشقی ست
ما دائما حسینیه ات میرویم چون
تنها فقط حسینیه ها جای عاشقی ست
دنیای بی حسین و بدون عزای او
دنیای بی محبت منهای عاشقی ست
عشق تو سهم هر کس و ناکس نمیشود
بال طلا که قسمت کرکس نمیشود
خاک قدوم تو بخدا سجدگاه ماست
چون تربت تو راه عروج سوی خداست
دارالکرم شده ست زمین مطهرت
هر کس به هرکجا که رسیده ز کربلاست
دنیا،تمام دلخوشی ما عزای توست
سرمایه ی تمامی ما اشک روضه هاست
در روز حشر موقع میزان کارها
فریاد میزنیم که:"آقای ما کجاست؟"
با دسته های سینه زنی میرسیم ما
حاجات کل سینه زنان مجلس عزاست

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

عاشقان گل بفشانید همه
ســورۀ نـور بخوانید همه
عیدی از فاطمه و شیرخدا بستانید
مژدگانــی ز تمــام شهـدا بستانید

خوش آمدی یا اباعبدالله

اهــل دل روح عبــادات اســت این
مصحـف مــادر ســادات اسـت ایـن
سورۀ نـور نوشتـه بـه گـل رخسارش
برده دل از علی و ختم رسل دیدارش

خوش آمدی یا اباعبدالله

عالم از خلقت او خـلق شده
جنّت از طلعت او خلق شده
این پسر فُلک نجات است نجات است نجات
به کمـال و بـه جـلال و به جمالش صلوات

خوش آمدی یا اباعبدالله

گل قـرآن گـل رخسارۀ او
دست جبریـل به گهوارۀ او
ملک وحی به لبخند سخن می‌گوید
«انّ فی الجنّةِ نهراً من لبن» می‌گوید

خوش آمدی یا اباعبدالله

ما به دل نور حسینی داریم
ما به سر شور حسینی داریم
روز اوّل به حسین ابن علی دل بستیم
در دو دنیا همه از جام ولایش مستیم

خوش آمدی یا اباعبدالله
  ********
شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  3:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

 میخانه مگر بال و پرم را بپذیرد
تا آتش مستی جگرم را بپذیرد
ظرفیت دل در گرو پاکیِ ظرف است
ای کاش همین مختصرم را بپذیرد
در زاویهٔ گردش پیمانه نشستم
تا دستِ گدای سحرم را بپذیرد
منظورِ منِ بی سر و سامان خود ساقیست
پس اوست که باید نظرم را بپذیرد
جارو زده ام با مژه خاک قدمش را
شاید برسد چشم ترم را بپذیرد
سر می کشم آن قدر به بالا که ببیند
دنبال همینم که سرم را بپذیرد
مقصود من از عشق، تماشای حسین است
سرمست شدن با قد و بالای حسین است
سرمایه سری هست، فدای سر ارباب
سر به سر ارباب، سرِ نوکر ارباب
بهتر که سرم را به روی دست بگیرم
چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب
از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم
مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب
تا بوده همین بوده و تا هست همین است
جَمعند گداها همه دور و بر ارباب
کار آن قدری هست که بی کار نباشد
یک کارگر از این همه کارگر ارباب
این بال و پر سوخته ي فطرسی ام را
امشب برسانید به خاک در ارباب
 با گفتن یک بار «حسین جان» گنهم ریخت
قبل از رمضان، سوم شعبان گنهم ریخت
 تا سفره ی افطار شما هست، گدا هست
آقا که حسین است، برای همه جا هست
ما درد نگفتیم و مداوا شده رفتیم
پس بیشتر از هر چه که درد است، دوا هست
عیسی نَفَسی هست اگر از نَفَس توست
در سینه ات انگار نفس نیست، شفا هست
تا خانه ببر سائل خود را، که بگویی
هر وقت گرفتار شدی، خانه ی ما هست
در سینۀ سینایی ات، ارباب دو عالم!
گنجینه ای از جلوۀ اسماء خدا هست
ما عرش خدا را که ندیدیم، ولیکن
جایش شب جمعه، حرم کرب و بلا هست
ما تا ابد دهر بدهکار حسینیم
دیوانه ي زنجیری بازار حسینیم
سرچشمهٔ توحید دو تا چشم ترت شد
تا عرش پریدن هنرِ بال و پرت شد
با زلفِ کشیده، صف خیرات کشیدی
یک شهر نمک گیر تو و موی سرت شد
بالا بنشین ای به قیامت، قد و قامت
یک بار زمین خوردی و دل خون جگرت شد
باید که ز خاک قدمش بوسه بگیرند
هر وقت که هم بازی تو در به درت شد
این پیرهن سرخ نشان داد شهادت
از روز ازل آمد و مدّ نظرت شد
لیلا تویی و ما همه مجنون تو هستیم
جانانه مسلمان تو و خون تو هستیم
آواره ترین سائل درگاه رسیده
درمانده ترین ماندۀ در راه رسیده
ای جلوهٔ رحمانیت! ای رحمت مطلق
نور تو به دادِ دل گمراه رسیده
قطع به یقین، دستِ بگیر است، قیامت
دستی که به دامان تو ای شاه رسیده
یک وقت تن محترمت درد نگیرد
از عرشِ خدا حولۀ دلخواه رسیده
شش ماه به روی جگرِ سوخته دل ها
داغ انا العطشان تو با آه رسیده
می خواست که از مادر تو اشک بگیرد
این بوسه که حالا به گلوگاه رسیده
جبریل که پر ریخت، پیمبر نفسش رفت
حرف از گلوی توست که مادر نفسش رفت
(حبيب نيازي)

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

 شاهراهِ عشق باشد پیچ و تابش بیشتر
هر که عاشق پیشه تر حالِ خرابش بیشتر
هرکه را اندازه يِ ظرفیتش مِی میدهند
هر که شد پیر ِ خراباتی، شرابش بیشتر
محفل اشک و دعا ما را خدایی میکند
هر که اشکش بیشتر قطعاً ثوابش بیشتر
بهر ِ رفتن سویِ میخانه میانِ عاشقان
خوش به حالِ آنکه میباشد شتابش بیشتر
حسرتی بر دل ندارد آن غلام ِ پیر که
بین روضه طی شد ایام ِ شبابش بیشتر
چشم اگر آلوده گردد اشکِ آن کم می شود
میوه هر چه دور از آفت باشد آبش بیشتر
پیش اربابش سرش بالاست آنکه قبل مرگ
دائماً باشد حواسش به حسابش بیشتر
نهضتی که پرچمش در دست اولادِ علی ست
شک ندارم طولِ عمر انقلابش بیشتر
(علی ذوالقدر

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

نوری به نسل ساقی کوثر اضافه شد
ماهی به روی دامن مادر اضافه شد
مولودی آمدونمک نان خلق شد
بررزق سفره ها دوبرابر اضافه شد
وقتی که پابروی زمین زد خدای عشق
ازاین به بعدواژه نوکراضافه شد
امروزباولادت ارباب یک نفر
برشافعان عرصه محشر اضافه شد
ازمعجزات نور وجودحسین بود
بربالهای فطرس اگر پراضافه شد
بادیدن حسین حسن افتخار کرد
برمیوه های قلب پیمبر اضافه شد
این شد که مابه نان و نوایی رسیده ایم
ازبرکت حسین به جایی رسیده ایم
آدم زگریه برغم اوآبروگرفت
امشب مسیح ازدم اوآبروگرفت
هرکس که گریه کردبرایش عزیزشد
ازروضه هاوماتم اوآبروگرفت
موسی عصابدست رهاکردطوررا
آمدواز محرم اوآبروگرفت
خضرنبی که زندگیش جاودانه شد
ازقطره های زمزم اوآبروگرفت
دنیازاعتبار مسیح وکلیم ونوح
یاازنگین خاتم او آبروگرفت؟
من مطمئنم هرکه به بالا رسیده است
ازریشه های پرچم او آبروگرفت
این واژه درتمام جهان نقش پرچم است
ارباب ما معلم عیسی بن مریم است
ازآسمان بسوی زمین این ندارسید
مژده به هم دهیدکه خون خدارسید
تکمیل شدحدیث بلند رسول عشق
یعنی که تک ستاره اهل کسارسید
درازدحام خیل گدا می شودشنید
سلطان عشق،پادشه کربلارسید
حال وهوای مستی مابی دلیل نیست
امشب حسین فاطمه ارباب مارسید
جذب خودش نموده تمامی خلق را
مثل پیمبری که زغار حرارسید
امشب تبرکی زدرش خاک می برند
آنانکه هر کدام به قومی پیمبرند
حساس بود فاطمه برگریه های او
بربوسه نبی به تن ودست وپای او
پروانه های سوخته دور شمع او
جبریل می شوند همه از دعای او
صدها مسیح دم همه بیمار اوشدند
حلقه زدندبردر دارالشفای او
ثابت شودبه خلق ازل تاابد که نیست
خاکی شبیه تربت کرببلای او
ماکه بهشت راهمگی لمس کرده ایم
هرشب میان گریه ودر روضه های او
وقتی که ذره پروری اصل صفات اوست
پس سینه زن شدن یکی ازمعجزات اوست
برسینه غیرنام توراحک نمی کنیم
ازبین سینه عشق تورا دک نمی کنیم
هرکس که درمقابل توصف کشیده است
مابه حرامزادگی اش شک نمی کنیم
خودرا به پیش هیچ کسی جزخودشما
آقابه جان فاطمه کوچک نمی کنیم
ماسیب سرخ سینه خودراحسین جان
بامعصیت به عشق شما لک نمی کنیم
لطف توبود بردل مسکین پناه داد
مارارقیه ات سراین سفره راه داد
آن دختری که فاطمه کاروان شده
آنکه سه سال داشت ولی قدکمان شده
ازآنزمان که رأس تورا روی نیزه دید
مانند عمه جان خودش روضه خوان شده
جان دادودرعوض زلبت بوسه ای گرفت
ازآن لبی که بوسه گه خیزران شده
طفل سه ساله ای که پراز خار شدتنش
ازبس دویده اند پی اش نیمه جان شده
درمجلس یزیدکه حرف از کنیزشد
زهرای کاروان تو سخت امتحان شده
امشب توآمدی وبه مااشک می دهند
ماتشنه ایم وباده از آن مشک می دهند

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

غوطه ور در گناه و عصيانم
تو ولي كشتي نجات هستي
گرچه من تلخ و شورم اما تو
عسلي، شاخه ي نبات هستي
***
رفته قنداقه ات به عرش امشب
فطرس از مقدمت شده خوشحال
نخ قنداقه ات شفاي ملك
تو كجا و كجا تهِ گودال؟
***
من براي تولدت ارباب
دوست دارم كه پيرهن بخرم
تو هنوزم بي كفن هستي
بايد امروز يك كفن بخرم
***
گرچه ميلاد توست اما هست
در دلم حرفهاي خواهر تو
لحظه اي كه رسيد در گودال
پيكر انداخت روي پيكر تو
***
گفت من بميرم اي مظلوم
چه كسي منع ِ چاره ات كرده؟
بي كفن يوسفم در اين صحرا
چه كسي پاره پاره ات كرده؟
***
پيكرت زير نيزه در گودال
مورد حمله و تهاجم شد
در هياهوي دست و پا زدنت
ناگهان دست و پاي من گم شد
***
قتلگاهت برو بيايي شد
تا يكي رفت ديگري آمد
عاقبت ماند پيكري عريان
قاتلي رفت خواهري آمد
***
يك نفر پنجه بين گيسويت
يك نفر ميكشيد عبايت را
ديدم از دردِ خنجري كهنه
ميكشيدي به خاك پايت را
***
نَه زره ،نه عبا ، نه عمامه
نه لباس و نه پيرهن داري
چقدر نيزه رفته در تن تو
رَختِ نيزه مگر به تن داري؟
***
يا اخا، يا غريب، يا مظلوم
چه كسي نيزه در گلويت كرد؟
از عقب ميكشيد مويت را
بي حيايي كه پشت و رويت كرد
***
به من از زير نيزه در گودال
خاطرم هست دست تكان دادي
چه خداحافظي ِتلخي بود
چه غريبانه تشنه جان دادي
***
از ترك هاي اين لبت پيداست
چند روزي بدون آب هستي
سايبان هميشه بر سر من
تو چرا زير آفتاب هستي؟
***
نيزه ها را هرآنچه ميگويم
از تنت دست بر نميدارند
چكمه ها در درون گودال از
دهنت دست بر نميدارند
***
راه و رسم برادري اين بود؟
خواهرت را ز خود جدا كردي
بين ِاين چشم هاي هرزه چطور
دلت آمد مرا رها كردي
(هاني امير فرجي)

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1396  4:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها