0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

حضرت ماه...

باز هم عطر ملیح تو رسیده از راه

می وزد بوی خدا از حرمت حضرت ماه

رجز حیدریت شهره در میدان است

تیغ بران شما فلسفه توفان است

سرو رعنای تو از بس به علی می ماند

مادرت پشت سرت ناد علی می خواند

تا بر صفحه ابروی تو چین می افتد

دشمنت یکسره از اوج زمین می افتد

تیغ برنده تو میمنه خالی کرده

شیری و نعره تو میسره خالی کرده

در رجز خوانی خود مثل علی میمانی

<ها علی و بشر و کیف بشر> میخوانی

روی دستان شما بوسه ای از مهر ولیست

مشق شمشیر تو آقا چقدر شکل علیست

صاحب پرچمی و میر و سپهداری تو

تا به میدان بروی حیدر کراری تو

چشم وا کرده ای و طعنه ی بر ماه زدی

نقش روی علمت<نصر من الله> زدی

بچه شیر نر مولایی و کوه ادبی

در وقار و عظمت شهره و فخر عربی

دشمن از برق نگاه و رجزت میترسد

تا که شمشیر علی در ید تو میرقصد

اشک چشمان تو را شربت غم میبینم

<لاء> ابروی تو را تیغ دو دم میبینم

اینکه <لا سیف> شهره ی عالم گشته

بوسه بر پای شما زد کمرش خم گشته

صاحب حلم و حشم، بیرق و مشکی آقا

نمک روضه ای و ساقی اشکی آقا

بین چشمان شما نور خدا میبینم

چین ابروی تو را< حول ولا> می بینم

مظهر جود و صفایی و گل یاسمنی

کوه احسان شدی بس که مرید حسنی

این که در هر دو جهان این همه منصب داری

افتخاری است که از مکتب زینب داری

پیش چشمان علی نور دو عینی آقا

چقدر واله و شیدای حسینی آقا

تو امیر عرب و تک یل در علقمه ای

نه فقط ام بنین، تو پسر فاطمه ای

< هیبت الله> ی و در واقع تویی گوهر ناب

مست چشمان تو گشتم به خدا حضرت آب

قمر بدر و حنین است تعجب نکنید

او علمدار حسین است تعجب نکنید

 

مجید قاسمی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

وقتی که آمدی به جهان عشق پا گرفت

آزادگی و عزت و غیرت بها گرفت

روزی که شمس طلعت رویت طلوع کرد

نورش تمام ارض و سما را فرا گرفت

وقتی قدم به عرصه ی گیتی گذاشتی

هستی ز یمن مقدم پاکت صفا گرفت

از برکت ولادت تو ای امیر جود

فطرس دوباره بال و پری از خدا گرفت

وقتی قرار شد که شود نام تو حسین

شهر مدینه عطر و بوی کربلا گرفت

روح الامین زدیده ی خود اشک شوق ریخت

وقتی که بوسه از لب تو مصطفی گرفت

تصویری از محبت و عشق و علاقه بود

آندم که روی دست، تو را مرتضی گرفت

وقتی که ماجرای غم و غربتت شنید

روز ولادتت دل خیر النسا گرفت

تا عرشیان به محضرت عرض ادب کنند

قنداقه ی شریف تو در عرش جا گرفت

آنروز غرق شور و شعف عالمین بود

ذکر لب ملک همه دم یا حسین بود

ای نور چشم ام ابیها خوش آمدی

ای مظهر شجاعت و تقوی خوش آمدی

ای پور هل أتی پسر کوثر نبی

یاسین و کهف و فاطر و طاها خوش آمدی

ای ترجمان واژه ی زیبای عاشقی

مجنون ز عشق تو شده لیلا خوش آمدی

گویند در ولادت تو تیر و نیزه ها

سردار سربریده ی سرها خوش آمدی

بر سر در بهشت نوشتند قدسیان

صلِّ علیکَ سید و مولا خوش آمدی

آید صدای حضرت حق از فراز عرش

کای صاحب اختیار دو دنیا خوش آمدی

ای جبرئیل خادم صحن و سرای تو

شش گوشه ی تو کعبه ی دلها خوش آمدی

امشب  که جای عمه ی سادات خالی است

گوید به جای او به تو زهرا خوش آمدی

اعجاز انبیا همه با اذن از تو بود

ای مقتدای موسی و عیسی خوش آمدی

نام تو در زمان بلا ذکر نوح شد

یوسف چو دید روی تو را قبض روح شد

ای بحر لطف و جود تو بی انتها حسین

شرمنده ی عطای تو شاه و گدا حسین

ای شاهکار خلقت و خورشید بی غروب

ای منجلی ز روی تو نور خدا حسین

آنکس که وا کند گره از کار عالمی

با یک نگاه خویش تو هستی تو یا حسین

ای در جزا و روز حساب تمام خلق

سوی تو چشم سلسله ی انبیا حسین

آنانکه در عزای تو عمری گریستند

خوانند یکصدا همه آنجا تو را حسین

آید ندا ز عرش که امروز روز توست

خواهد هر آنکه را که دلت، کن جدا حسین

امشب بیا و دست دعا را بلند کن

بهر ظهور مهدی آل عبا حسین

در سینه شوق تربت شش گوشه ام بود

کی می بری مرا تو به کرببلا حسین؟

این آرزوی هر شب و و روز غلام توست

در وقت جان سپردن و مرگم بیا حسین

ای نام اعظمت به زبانم علی الدوام

«ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکلام»

تو آمدی و دلبر اهل وفا شدی

آموزگار مکتب صبر و رضا شدی

بوسه گرفت از لب تو ختم الانبیا

دار و ندار حضرت خیر النسا شدی

کم داشت خانواده ی زهرائیان تو را

تو آمدی و خامس آل عبا شدی

پیش از زمان آمدنت هم امیر عشق

خلوت نشین مادر آئینه ها شدی

آری تو با درخشش شمس جمال خویش

خورشید روز و ماه شب تار ما شدی

هر چند در مدینه دلی خوش نداشتی

اما چه شد که راهی کرببلا شدی

ایام دلبری تو با زینبت گذشت

روزی فرا رسید که از او جدا شدی

زینب سوار محمل و یک عده بی حیا

اما تو خوب شد که روی نیزه ها شدی

آقا فدای عهد و وفایی که داشتی

تا اربعین هم نفس بچه ها شدی

بزم شراب و لعل لب و چوب خیزران

اشک سه ساله و غم یک قامتی کمان


شاعر : جواد غفاریان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

لال بودم مرا زبان دادند
منِ افتاده را توان دادند
زير خورشيدِ گرمِ روزِ الست
مانده بودم كه سايبان دادند
اِزدحامي عجيب بود امّا
به من از آن همه مكان دادند
خواستند كار عشق را بينند
حال و روزِ مرا نشان دادند
مثلِ آتش شدم مرا سوزاند
به دلم تا حسين جان دادند
نه چو مجنون نه مثلِ فرهادم
خوش به حالم حسين آبادم
***
اوّل عشق شور شيرين است
بعد از آن روزگار غمگين است
تا كه عاشق شدم همه گفتند
روي پيشانيَت چرا چين است؟
روز اوّل كه ديدمش گفتم
آنكه روزم سيه كند اين است
جگرم را هر آنكه ديد گريست
گفت اين داغ ارثِ ياسين است
حا و سين و يا و نون مرا درياب
كه سرم روي شانه سنگين است
حا و سين و يا و نون مرا كُشته
شكر حق اين جنون مرا كُشته
***
روز اوّل كه ديد آبم كرد
بعد از آن ساخت و خرابم كرد
به همين فكر مي كنم هر روز
عاقبت عشق انتخابم كرد
هيچ كس روي من حساب نكرد
شكر حق مادرت حسابم كرد
تو خودت آمدي پِيَم ورنه
هر دري رفته ام جوابم كرد
از دعاهاي مادرم بودم
تا نگاه تو مستجابم كرد
حق بده بر دلم كه دربند است
اوّلين عاشقت خداوند است
***
از جمالت بهار مي ريزد
از جلالت وِقار مي ريزد
حرف اصلاً نداري و از هر
خطبه ات اعتبار مي ريزد
لحظه هايي كه تيغ مي گيري
عرقِ ذوالفقار مي ريزد
چقدر سر به زير هر قدمت
لحظه هاي شكار مي ريزد
چشم زينب به گيسويت حيران
چه خوش اين آبشار مي ريزد
شب پروانه است، بسم اله
هر كه ديوانه است، بسم اله
***
با تو اين آسمان نگين دارد
كه خدا با تو همنشين دارد
تو علي هستي و علي با تو
دست حق را در آستين دارد
تو علي هستي و علي وقتي
مي زند تيغ،آفرين دارد
تو علي هستي و علي يعني
از رجز خوانيش زمين دارد
مي زند چرخ گردِ خود هر روز
كه علي ضربِ آتشين دارد
نام تو فاطمي است هم علوي
كه همان دارد و همين دارد
فاطمه هم حسين مي خواند
زير دين كسي نمي ماند
***
در دلم درد بي شماري هست
چند وقتي است روزگاري هست
قسمتم نيست كربلا بروم
اين چه غم اين چه انتظاري هست
پلكهايم به كار مي آيد
به ضريح نو ات غباري هست
سنگ فرش حرم بگو آيا؟
قسمتم از تو يك مزاري هست
سفره ات گرم مي كنم بَلَدم
خوشي من همين نداري هست
تو كه مي خواستي مرا بكُشي
كاش مي شد به كربلا بكِشي
***
تا گدايانِ پُشتِ در داري
تا كه هستيم دردِ سر داري
دستت از پشتِ در برون آمد
خوب از شرم ما خبر داري
مثلِ منظومه اي و خورشيدي
دور خود چند تا قمر داري
پشتِ در آمدي ولي ديدم
كه تو هم دست بر كمر داري
ارتباطيست از تو با جگرم
چقدر زخم بر جگر داري
تو همه باورِ اباالفضلي
سومين حيدر اباالفضلي

شاعر : حسن لطفي

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

اعیاد شعبانیه

 

دریای دُر از دلِ صدف می آید

تبریکِ سه نور ، با شعف می آید

خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند

عطرِ صلوات از نجف می آید

***

شعبان مَه با صفای خاتم باشد

میلاد سه آزادۀ عالم باشد

نذر قدم حسین و عباس و علی

ذکر صلواتِ ما دمادم باشد

 

محمود ژولیده

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

وقتی به برگ_ سوم شعبان سررسید_

اسم تو را نوشت خدا،غم به سر رسید

((ادعونی أستجب لکم))ازعرش خواندوبعد

از بخشش گناه خلایق خبر رسید

روح خدا دمیده به جسم ((ثواب)) شد

از هر((گناه)) ناله ی ((أین المفر)) رسید

هم نور پر فروغ مسیر هدایت و

هم ناخدای کشتی خیرِ بشر رسید

مصراع آخرین ِ مسمّط نوشته شد

دیوان عشق حال به اوج هنر رسید

شش ماه خورد ازدل کوثر شراب ناب

حالا درخت سیب نبی(صل الله علیه وآله وسلم)را ثمر رسید

چشم نبی همین که به رویش گشوده شد

در بهترین قیافه (( خدا )) در نظر رسید

از جوهر وجود خودش کاتب الرسول(صل الله علیه وآله وسلم)

((والشمس)) را نوشت و سر ((والقمر))رسید*

حتی غزل به مرحمتش چند بیت هم

از آنچه بود در نظرم بیشتر رسید

((فطرس))به لطف یک نخ قنداقه ی (( حسین(علیه السلام) ))

بعد از هزار سال دوباره به(( پر )) رسید

نام تو آمد و قلم افتاد گریه و...

بی اختیار شعر به جای دگر رسید

*****

((افتاده بود زینت دوش نبی(صل الله علیه وآله وسلم)به خاک))

با هرچه داشت زد به تنش، هر نفر رسید

وقتی که غارت هه چیزش تمام شد

با کار وان نیزه زمان سفر رسید

آقا ببخش ! روضه اگر ناتمام ماند...

قصه گذشت از تن حالا به سر رسید...

 
شاعر : مجتبی خرسندی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

هرکس برای نوکریش انتخاب شد

یک شب نگشته کل صوابش ثواب شد

غوره که عمر خود سپری کرد روی تاک

با یک نگاه شاه شهیدان شراب شد

او حاجت تمامی عالم کند روا

بیهوده نیست سید کل شباب شد

دنبال اجر سینه زنان بودم و سپس

بیتی ز معنی آمد و بهرم جواب شد.

((وقتی خدا به حشر بگوید چه داشتی

سربر کند حسین و بگویی حساب شد ))  

شاعر: محمد حسين عليمحمدي

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

بهترین واژه ی دنیا حسین است حسین

 شافع محشر و عقبی حسین است حسین

 روی قبرم بنویسید که مجنون بوده

 به یقین حضرت لیلا حسین است حسین

 دانش آموز دروسش همه پیغامبران

 دم احیاگر عیسی حسین است حسین

 عاشقی درس قشنگیست به راه معشوق

 عالمین قطره و دریا حسین است حسین

 در پی روزی عشق بودم و یک آن دیدم

 آنکه جان کرده مهیا حسین است حسین

 وقت دیوانگیم مست شود با نامت

 سرورو ماه و شهنشاه حسین است حسین

 ×من زلیخای کهن سال تو هستم یوسف

 عشق جاوید زلیخا حسین است حسین×

 تا قیامت به مرام و کرمت مدیونم

 نمک سفره ی دل ها حسین است حسین

 پر پرواز بده تا که بیایم حرمت

 سند بندگی ما حسین است حسین

 سینه ام سرخ و دلم سوخته از داغ غمت

 پسر ام ابیها حسین است حسین

شاعر: حسين خيريان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

سه دسته گل
هنگـامِ عظای خـالـقِ لـم یزلیست / الــطافِ الهـی آشکارا و جلیست
میلاد سه دسته گلِ زهرا و علی / سجّاد و ابالفضل و حسین اِبنِ علیست


دل بی محن
این نغمه ی مرد و زن،به هرانجمن است / آمد به جهان،حسین و دل بی مَحَن است
شادنـد نبـی و علـی و زهرا زیـرا / میـلادِ بـرادرِ عـزیـزِ حسن است


اذان حرم
عمریست دخیل عَلمِ عبّا سم / مُشتاق اذان حرمِ عبّا سم
با دست تهی آمده ام اُمِّ بنین / مُحتاج عطا و کرمِ عبّا سم
دام دل


از روز ازل ، بـه دام دل اُفتـادم / مستـانه نـوای عاشقی سر دادم
طوق است به گردن و به گوشم حلقه / من بنده ی عشق حضرت سجّادم

 


حمید رضا گلرخی

 

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-مدح و ولادت

 

ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد

پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد

شب میلاد تو عالم اگر عطـر آگیـن است

جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد

ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا، جبـریل

گربه پـای تو نـریـزد به کجـا گُل ریزد

فطـرس از مقـدم تو شکـر خـدا می گوید

بـال بگشـوده و بر ارض و سما گُل ریزد

خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد

ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد

هرکسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین

گـوئی از شـاخـۀ پُـربـار وفـا گُل ریزد

ای بقـا یـافتـه دین از تو، به پاس قدمت

خضـر پیـوستــه لب آب بقـا گُل ریزد

احتـرام حـرم از منـزلت و حُرمت توست

هاجر از شـوق تو در سعی و صفا گُل ریزد

هـر زمـانی کـه بـه محـراب نیایش آئی

روی سجّــادۀ محـراب دعـا گُل ریزد

گلفروش چمن عشقی و غیر از تو چه کس

در ره دوست گــه رنـج و بـلا گُل ریزد

تُربت اطهـر و ایثـار تو از بس خوشبوست

گـوئی ازخاک تو در کرب و بـلا گُل ریزد

می چکـد گر که ز چشمان «وفائی»اشکی

به روی خـاک تـو بـا اهـل ولا گُل ریزد

 

سید هاشم وفایی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

با غمزه های چشم صنم مست میکنم

تا ذوق شاعرانه کنم مست میکنم

در گیر و دار قافیه هم مست میکنم

تا میکده قدم به قدم مست میکنم

دیوانه ام که دم همه دم مست میکنم

 

امشب بساط مستی مان جور میشود

شاعر به شوق مدحیه مجبور میشود...

مدحیه خوان غم زده مسرور میشود

حالا که حرف خوشه ی انگور میشود

من بی خیال غصه و غم مست میکنم

 

از من مپرس محتسب دین! حساب را

بر من نخوان شرایط فقه کتاب را

ساقی کجاست تا برساند شراب را ؟؟

فکری کند خماری حال خراب را

تا بر پیاله لب بزنم مست میکنم

 

در جست و جوی گوهر نایاب سرخوشم

در می گساری شب مهتاب سرخوشم

با یک پیاله از پدر اب سر خوشم 

من رعیتم به حضرت ارباب سرخوشم

حتی ز یاد او به عدم مست میکنم

 

دل میدهم که دلبر و دلدار میرسد

سر میدهم که سید و سالار میرسد

باب نجات مردم بیدار میرسد

حالا که ناخدای فداکار میرسد

در کشتی نجات امم مست میکنم

 

روزی رسان فصل حیاتم فقط حسین

سر منشأ همه حسناتم فقط حسین

حج و جهاد و خمس و زکاتم فقط حسین

ختم کلام  صوم و صلاتم فقط حسین

 هرشب به جام و باده قسم مست میکنم

 

از اشکم چشم او بشود جانماز ، تر

چون او نبود بنده ی بنده نواز تر

شد بی نیاز از کرمش بی نیاز تر

از شرم ما نشد در این خانه باز تر

با لقمه نان شاه کرم مست میکنم

 

اینجا که در دوراهی ان دل مردد است

اینجا که مستی همه عشاق بی حد است

اری برای عشق شروعی مجدد است

این تکیه و حسینیه ها اصل میکده ست

شب های جمعه زیر علم مست میکنم

 

دارد شمیم سیب جنان میکشد مرا

دارد مناره های اذان میکشد مرا

ان نهر پاک و اب روان میکشد مرا

رسوا شدم مگر به عیان میکشد مرا ؟؟؟

در کوچه باغ ان بدوم مست میکنم

 

میخانه را به مستی ما احتیاج نیست

احباب را به  جام بلا احتیاج نیست

در نینوا به نی و نوا احتیاج نیست

اصلا سفر به کرببلا احتیاج نیست

زل میزنم به عکس حرم مست میکنم

شاعر: عليرضا خاكساري

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

شاهنشهی که شیشه ي جانها به دست اوست

گـر بشکند به سنـگ ، فقـط مُزد شَست اوست

 در خانــه­ ای کــه قبله بُوَد مشتبـه بـه خلـق

ابروش قبله ، قبله نما چشم مست اوست

 شاهنشهی که عـرش مقـام نشست اوست

بـا لطف حق ، لوای شفاعت به دست اوست

بـا اين جـلال و مـرتبـت و جـاه و منـزلت

گر نوكرش رود به جهنم شکست اوست

شاهنشهي كه دوش نبي جا نشست اوست

مفتاح باب جنت و دوزخ به دست اوست

گر خوانمش خداي يقين كفر گفته ام

غير از خداي هر آنچه بگويم شكست اوست

شاعر: علي اكبر لطيفيان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

ای قبله عوالم بالا حسین جان

ای شعله شعله آتش دلها حسین جان

ح س ی ن خدا یا حسین جان

ماییم و هرنفس نفس ما حسین جان

 

یک واژه هست لذت دنیا حسین جان

 

هرچه به دل به سینه به سر داشتی علیست

ذکری که در تمام سحر داشتی علیست

نامی که در گشودن در داشتی علیست

جانت علیست هرچه پسر داشتی علیست

 

سر تا به پات رفته به مولا حسین جان

 

چشم تو گشت و از همه مارا خطاب کرد

لطفش بلند باد که کار صواب کرد

هرکس که بندگی تورا انتخاب کرد

او را نگاه مادرت عالیجناب کرد

 

گفتیم بعد حضرت زهرا حسین جان

 

آشفته زلفمو شب طوفانم آرزوست

کنعانم آرزوست سلیمانم آرزوست

یک بار از لب تو حسن جانم آرزوست

باخون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست

 

 امشب بیا بزن رگ مارا حسین جان

 

مست است آنکه بر در میخانه ایستاد

مرد است آنکه تا ته پیمانه ایستاد

سر نیست آن سری که روی شانه ایستاد

بر پای عشق جز تو که مردانه ایستاد

 

کو نیست غیر زینب کبری حسین جان

 

تو میرسی و با تو خبر ها یکی یکی

لبخند میزنی به پسر ها یکی یکی

افتاده اند پیش تو سرها یکی یکی

با ماه هاشمیت قمرها یکی یکی

 

عباسَ نوکرم شب فردا حسن جان

 

ما پیر میشویم شبیه حبیب تو

شبهای جمعه ایم پر از بوی سیب تو

امشب سلام ما به لب بی نسیب تو

ما را که کشته است صدای غریب تو

 

جان خواستی به چشم بفرما حسین جان

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

خـنده هایـت طـلوع امـید است

ابروانت غروب خورشید است

بـین دست تـو کهکشـان ها و

زیر پایـت بهشت جاوید است

ماه شهر مدینه کم نور است

صورت تو به ماه تابیده است

سـجده کـردی بـه دامن مـادر

سجده های تواصل توحید است

بـازی ِ کودکـی  ِ تـو خـلـق

زحل ومشتری و ناهید است

روز محشر به توشه ی نوکر

گوشه چشم تو مهر تائید است

نا امیدی گرفته ایم ، بخند

خنده هایت طلوع امید است

شاعر: مجتبي خرسندي

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-مدح و ولادت

 

دل سائل به نظرهای کریمانه خوش است

بر در دوست نشستن چه فقیرانه خوش است

با گدایی درش منصب شاهانه خوش است

مست ساقی شدن از گوشه ی میخانه خوش است

مستی جان من از جام حسین است حسین

چشم دریاییم از نام حسین است حسین

عالمی دایره و نقطه پرگار حسین

رحمت واسعه حضرت دادار حسین

پسر فاطمه و حیدر کرار حسین

بر عقیله شده او دلبر و دلدار حسین

بی نیاز از همه عالم شده محتاج درش

شده روشن همه عالم به نگاه قمرش

هر که شد خاک نشین در او بالا رفت

قطره ای آمد و از درگه او دریا رفت

بی نشان آمد و زین در چقدر آقا رفت

هر که دیدار حسین رفت ز پایین پا رفت

تا که بر سینه دو دستی ز ارادات آمد

عرض حاجت به زبان نامده حاجت آمد

اوست آنکس که غمش دیده ی تر می خواهد

عطر سیب حرمش فیض سحر می خواهد

نکته اینجاست هر آنکس که نظر می خواهد

(عاشقی کار حسین است جگر می خواهد)

نوکری می طلبد راه حسین بن علی

بی سری می طلبد راه حسین بن علی

**

می چکد خون دل از رشته ی مویت بر نی

میرسد صوت خوش از نای گلویت بر نی

بس که زیبا شده ان روی نکویت بر نی

سنگها بوسه گرفتند ز رویت بر نی

روی نی قاری قرآن پیمبر شده ای

آتشی بر دل غمدیده خواهر شده ای

 

ناصر شهریاری

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

آلاله نو دمیده چیدن دارد


آواز فرشتگان شنیدن دارد


میلاد حسین است و ابوالفضل و علی


یک ماه و دو افتاب دیدن دارد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  6:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها