0

اشعار ولادت امام حسین (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

 يا حسين(ع)

هوای عشق به سر دارم و دلی شیدا

و چشمهای پر از شوق رو به خدا

هوای این دل مجنون چقدر طوفانیست

چقدر شور تلاطم گرفته چون دریا

از آسمان خدا بوی سیب می آید

که برده هوش تمام اهالی دنیا

زمین شهر مدینه چو عرش اعلاء شد

ز ازدحام ملائک به شادی آنها

نگاه خیره ی بالا به سمت خانه ی عشق

میان خانه دلی پر کشیده تا بالا

ببین دلی پدرانه تپید و شیدا شد

و مادرانه کسی گرم گفتن لالا

 

از آسمان خدا نور عشق تابیده

به روی دامن مادر حسین خوابیده

 

علی دوباره در آغوش خود قمر دارد

میان خانه ی خود دلبری دگر دارد

کرامت قدم نو رسیده باعث شد

که باز فطرس پر بسته بال و پر دارد

پیمبر از لب او شهد عشق می نوشد

نمی تواند از این جام چشم بر دارد

ز ازدحام گدایان مجال حرکت نیست

شنیده اند دوباره علی پسر دارد

برای سوره ی کوثر شکوه فجر آمد

فقط خدا ز دل فاطمه خبر دارد

کنار مهد حسین آمده حسن امشب

شبی که نخل امید دلش ثمر دارد

 

ز بوی سیب ، زمین ِخدا معطر شد

به آب،کشتی اربابمان شناور شد

 

پریده ایم به شوقی که آسمان باشی

و قطره ما و تو دریای بی کران باشی

مگر نگفته پیمبر حسین و مِنّی ، پس

تو باید اشهد ربانی اذان باشی

بعید نیست که اصلا حسین باشی و بعد

خدایگان دل بیقرارمان باشی

تو آفریده شدی این و آن گرفتارت

تو آفریده شدی عشق این و آن باشی

قسم به کعبه ی شش گوشه ای که تو داری

مدار شش جهتِ هفت آسمان باشی

تو سیدالشهدایی امام عاشورا

بعید نیست خداگونه جاودان باشی

 

امام کرب و بلایی و مثل مهتابی

خوشا به حال دل من که نعم الاربابی

 

تويي كه جا به دلِ بي قرار ما داري

هزار عاشق و مجنون و مبتلا داري

تمام عرش خدا زير پاي تو چون كه

 به روي دوش پيمبر هميشه جا داري

و بايد اين همه مجنون كنار تو باشد

چرا كه حضرت عشقي و كربلا داري

تو خلق ميكني و جان تازه ميبخشي

تو اختيار خدا گونه از خدا داري

فقط به عشق نگاه تو ميزنم نفسي

تو اختيار نفسهاي سينه را داري

زلا اشك دمت آب زندگاني شد

تويي كه كشته ي اشكي و چشمه ها داري

 

قسم به عشق ز عشق تو دل خدايي شد

به يك اشاره ي چشم تو كربلايي شد

(مسعود اصلاني)

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

  يا اباعبدالله(ع)

روز الست ، روز ازل ، لحظه های عشق

روزی که آفریده شد عالم برای عشق

روزی که آفرینش گیتی تمام شد

آغاز شد به دست خدا ماجرای عشق

بودیم گرچه در دل سر گشتگان ولی

کم کم شدیم بین همه آشنای عشق

چشمی میان آن همه ما را سوا نمود

دل را ربود و داد دلی مبتلای عشق

دستی به روی شانه مان خورد و ناگهان

ما را صدا نمود کسی با صدای عشق

روز الست لحظه ی آغاز عاشقی

ما را خدا نمود اسیر خدای عشق

 

عکس خدا نشسته بر آیینه هایمان

روز ازل حسینیه شد سینه هایمان

 

هستي بهانه بود كه سِرّي بيان شود

مستي بهانه بود كه ساقي عيان شود

خلقت ادامه يافت و رازي گشوده شد

تا معني وجود زمين و زمان شود

با دست غيب وق ظهورت نوشت عشق

وقتش رسيده نوبت ديوانگان شود

 قلب مدينه ميطپد از خاك پاي تو

جاروكش هميشه ي اين آستان شود

حتي بهشت با سر مژگان رسيده است

تا قبله گاهِ وسعت هفت آسمان شود

 

تو حيدري ، تو فاطمه اي ، تو پيمبري

سوگند بر خدا كه خداييش محشري

 

بی تو هزار گوشه ی دنیا صفا نداشت

اصلاً خدا بدون تو این جلوه را نداشت

گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود

چنگی به دل نمیزد اگر کربلا نداشت

حتی ز معجزات مسیحا خبر نبود

مشتی اگر ز خاک قدوم شما نداشت

به تو هوای خانه ی زهرا گرفته بود

اينقدر جلوه جاذبه ی مرتضا نداشت

شکر خدا که خانه تان هست روی خاک

ور نه زمین ِتیره که دارالشفا نداشت

 

مجموعه ي خصائل بي انتها شدي

يك جا تمام سلسله ي انبيا شدي

 

گیرم بهار نیست دمی جان فزا که هست

گیرم بهشت نیست غبار شما که هست

بر خشت خشت كعبه نوشتند با طلا

گيرم كه قبله نيست ولي كربلا كه هست

در ازدحام خیل گدا جا اگر کم است

تشریف آورید دو چشمان ما که هست

جایی اگر نبود خدا را صدا کنید

باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست

کوتاه است سقف عالم اگر وقت پر زدن

غم نیست روی گنبد و گلدسته ها که هست

 

خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

 

تو آمدی و قیامت کبری رقم زدی

بر تارُک همیشه ی عالم علم زدی

ميخواستي كه رَشك بَرَند ديگران به من

زلف مرا گره به نسيم حرم زدي

حس می کنم میان دلم بوی سیب را

از آن زمان که در حرم دل قدم زدی

می خواستی که شعله بگیریم بی امان

آتش به جان هر غزل محتشم زدی

با شیر ، طعم روضه تان را چشیده ام

وقتی سری به چشم ترِ مادرم زدی

 

مجنون کچه های غمم دست من بگیر

دل تنگ دیدن حرمم دست من بگیر

 

تو تشنه و دریغ ز یک جرعه آب، آه

تو تشنه و تمامی صحرا سراب، آه

در زیر نیزه های شکسته نهان شدی

با زخم های تازه تر و بی حساب، آه

یک سوی صدای العطش آرام میرسید

یک سو صدای هلهله ها در شتاب، آه

یک سو صدای ضجه ي زینب بلند بود

یک سو صدای مادرت اما کباب، آه

یک سو علم به خاک و علمدار غرق خون

يک سو به روی نیزه عزیز رباب، آه

 

كم كم نگاه بر بدنت سخت ميشود

كم كم نفس زدنت سخت ميشود

(محسن عرب خالقي)

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

باز از عرش غزل های مرا آوردند

شیشه ناب عسلهای مرا آوردند

 

باز آغوش در آغوش دلم را بردند

طعم شیرین بغل های مرا آوردند

 

باز هم هیئتیان من و جشن ارباب

باز هم بچه محل های مرا آوردند

 

باز هم کرببلا ، عشق ، زیارت ، ارباب

باز هم خیر العمل ها ی مرا آوردند

 

آنطرف وسعت من عرش حسین است ولی

این طرف حداقل های مرا آوردند

 

وسعت روز مرا روز جزا می آرند

چون مرا از سفر کرببلا می آرند

 

ناز این آینه پنج تنت کشته مرا

ناز زهرا و علی و حسنت کشته مرا

 

از عقیق یمنت زیر زبانم بگذار

جلوه سرخ عقیق یمنت کشته مرا

 

سجده بر نیزه تو روح مرا بالا برد

بخدا شیوه عاشق شدنت کشته مرا

 

دلبری کرده مرا پیرهن سبز حسن

منتها سرخی این پیرهنت کشته مرا

 

تو همان اشک منی؛ می روی و می آیی

که همین رفتن و این آمدنت کشته مرا

 

تو همان کشته عشقی که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که جهان خرم از اوست

 

بین اسماء خدا اسم شما شیرین تر

با شما خواندن اسماء خدا شیرین تر

 

چهارده چشمه شیرین شفا هست ولی

بخدا دست شما هست شفا شیرین تر

 

آی حاجی به غم زمزم ما لب تر کن

که به والله بود زمزم ما شیرین تر

 

سعی در کعبه شش گوشه نمودم اما

نچشیدم به جز این سعی و صفا شیرین تر

 

مانده ام تا که در خانه تان پیر شوم

چون بود میوه این کرببلا شیرین تر

 

میوه کرببلا خون شهید است شهید

عشق یک عالمه مدیون شهید است شهید

 

تو که یک گوشه چشمت غم عالم را برد

نم اشکت گنه حضرت آدم را برد

 

از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل

روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد

 

شیشه عطر شما در دل آدم که شکست

عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد

 

هر که از کرببلا رفت محرم را باخت

هر که در کرببلا ماند محرم را برد

 

زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد

اشک ششماهه تو شوری زمزم را برد

 

کینه های عرب از بدر و حنین و احدت

ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد

 

آه انگشتر تو دست جسارت افتاد

بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد

 

رحمان نوازنی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

گر چه از عشق فقط لطمه زدن را بلدیم

گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم

گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم

جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم

 

روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم

سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم

 

از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد

از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد

از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

 

بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی

در رگم نیست به جز خون حسین بن علی

 

آسمان با طپش ماه تماشا دارد

قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد

روح در جسم که باشد همه جا جا دارد

 عشق با نام حسین است که معنی دارد

 

تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین

شب میلاد حسین است شب عشق همین

 

او رسیده که به داد دل غافل برسد

کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد

کاروانی که به ره مانده به منزل برسد

نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد

 

به همان کس که به میزان خدا هست محک

هر کجا سفره ی عشق است حسین است نمک

 

شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام

خیس از بارش احسان فراوان شده ام

جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام

مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام

 

که شب سوم این ماه حبیب آمده است

باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است

 

او همان است که احسان قدیمش خوانند

در مدینه همه آقای کریمش خوانند

صاحب جام بلایای عظیمش خوانند

پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند

 

از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

 

غم عشق است که آتش زده بر بنیادم

تا که در راه محبت بدهد بر بادم

من ملک بودم و فردوس نه آمد یادم

که من از روز ازل اهل حسین آبادم

 

منم آن رود که جز جانب دریا نروم

بر  دری غیر در خانه ی مولا نروم

 

ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم

ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم

یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم

باز هم در سرمان شور زیارت داریم

 

هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله

هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله

 

کربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد

آسمان دود زمین در نظرم می سوزد

گوییا معجر بانوی حرم می سوزد

دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد

 

خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است

آتش سینه ی زینب ز همه بیشتر است

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد

بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد

با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد

پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد

 

آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم

یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم

 

چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است

مدیون لب جانان نشدن خوب تر است

دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است

ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است

 

هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده

حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده

 

قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد

یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد

بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد

شاه از در نرسید این همه نوکر آمد

 

دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند

سر روی آینه ی تربت راهت دارند

 

ما که هستیم ،تو را قلب خدا میخواهد

خوب ها هیچ که هر بی سر و پا میخواهد

اشک حاجت که بهانه است تو را میخواهد

پشت در هم بروی باز گدا میخواهد

 

چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند

وای یکبار شده یار خطابش بکند

 

ای مناجات پر از عاطفه های عرفه

دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه

تا که شرمنده شود جای به جای عرفه

از صدای سخن عشق دعای عرفه

 

خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم

یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم

 

من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم

دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم

از ازل خدمت تو  شد سر و کارم چه کنم

تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم

 

همه اجداد من آواره ی آل تو شدند

یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند

 

وسط روز دهم زمزمه ی باران بود

جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود

کار تو منجی انسانیت انسان بود

کار تو کار نبوده ست که کارستان بود

 

نور حق از افق خاک تو در می آید

فقط از دست تو این معجزه بر می آید

 

داغ چشمان تو گلهای معطر داده

کربلا سوخت ولی از نفست بر داده

دست هایت به خدا اکبر و اصغر داده

به سر نیزه بی حوصله هم سر داده

 

سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست

هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست

 

 سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها

بعد عریانی تو وای به پیراهن ها

خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها

تف بر این زندگی مرده  به این آهن ها

 

بعد تو هیچ  نداریم علم را بفرست

منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست

 

علیرضا لک

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-مدح

 

 

مرا با عشق عترت زاده مادر

 

مرا شیر مَحبت داده مادر

 

نباشد لَنگ در محشر كُمیتم

 

كه من از دوستان اهلبیتم

 

شدم از خردسالی بی اراده

 

ارادتمند، بر این خانواده

 

سر این سفره عمری ریزه‌خوارم

 

ولی نعمت به جز ایشان ندارم

 

خدا داند كه بر ایشان چه داده‌ست

 

كه خود هم عاشق این خانواده‌ست

 

چُنان كعبه سیه‌پوش حسینم

 

غلام حلقه در گوش حسینم

 

مرا جز عشق او سرمایه‌ای نیست

 

به سر جز سایه‌ی او سایه‌ای نیست

 

نه هر اهل دلی دلداده‌ی اوست

 

كه مستی‌ها همه از باده‌ی اوست

 

گر این جا مرثیه خوان حسینم

 

در آن جا هم سر خوان حسینم 

بدو وابسته باشد تار و پودم

 

و زو باشد همه بود و نبودم

 

چو این جا انتصابم با حسین است

 

به فردا هم حسابم با حسین است

 

خوش آن عاقل كه شد دیوانه‌ی او

 

كِشد مرغ دلش را دانه‌ی او

 

دلم را اشك عشقش شستشو داد

 

مرا در چشم مردم آبرو داد

 

دلی را كآتش عشقش فروزد

 

یقین دارم كه در دوزخ نسوزد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

پای قلم دوباره رسیده سر قرار

ای آسمان به دفتر شعرم غزل ببار

 

تندیس دلربائی و ای منتهای عشق

لطفی کن و به خانه ی چشمم قدم گذار

 

امشب برای بوسه به جای قدوم تو

قلب فرشته ها همه بی تاب و بیقرار

 

در پای گاهواره ی تو فطرس ملک

دل در دلش نبود و نگاهش به انتظار

 

بالی شکسته دارد و چشمان ملتمس

گشته دخیل روی تو ای یار گلعذار

 

آنقدر بال و پر روی قنداقه ات کشید

آخر شفا گرفت ز دستانت ای نگار

 

بنگر چگونه دور تو پرواز می کند

آری خدا به خلقت تو ناز می کند

 

در پیش ماه بس که زلال و منوری

شایسته تر به گفتن الله اکبری

 

در برق چشمهای شما هیبت علی است

پیوستگی بین دو ابروت حیدری

 

خیره شده به سمت شما چشم عرشیان

وقتی به خواب ناز در آغوش مادری

 

باید پدر عقیقه کند هرچه زودتر

از ترس چشم زخم و نظر بس که محشری

 

هر چند این قبیله همه نور واحدند

اما حسین فاطمه تو چیز دیگری

 

گاهی تو دلبری کنی و لحظه ای حسن

خورده به پای نام شما مهر دلبری

 

مادر همیشه همدم تنهائی تو بود

سرگرم در سرودن لالائی تو بود

 

هر دم در آستانه ی عشقت گدا شدم

از معصیت رها شدم و با خدا شدم

 

معجون شیر مادر و اشک عزایتان

بر جان من نشست و به تو مبتلا شدم

 

آندم که تربت تو به کامم گذاشتند

دلداده ی تو و غم کرب و بلا شدم

 

با واژه های بر لب خشکیده ات سلام

با ماجرای تشنگی ات آشنا شدم

 

هر دفعه بر در تو زمین خورده آمدم

در زیر پرچم و علمت باز پا شدم

 

دیدم که بسته شد در رحمت بر روی من

وقتی بقدر یک نفس از تو جدا شدم

 

رویای بیکرانه و شیرین هر شبی

آقای ذره پرور و سالار زینبی

 

برروی برگ برگ غزل جای شبنم است

اشکت به زخمهای دلم مثل مرهم است

 

زهرا نگاه کرده به من نوکرت شدم

جنس دل و تراشه ی این سینه از غم است

 

دار و ندارتان همگی خرج من شده

گر جان دهیم پای عزاداریت کم است

 

اینجا چه خوب باشی و بد راه می دهند

طرز خرید کردن ارباب درهم است

 

هر ساله شال و بیرق و پیراهن سیاه

چشم انتظار دیدن ماه محرم است

 

نقش است بر کتیبه ی دل شهر محتشم

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

 

(مسلم)بگو به فاطمه دل زیر دین توست

 این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

هوای عشق به سر دارم و دلی شیدا

و چشمهای پر از شوق رو به خدا

 

هوای این دل مجنون چقدر طوفانیست

چقدر شور تلاطم گرفته چون دریا

 

از آسمان خدا بوی سیب می آید

که برده هوش تمام اهالی دنیا

 

زمین شهر مدینه چو عرش اعلاء شد

ز ازدحام ملائک به شادی آنها

 

نگاه خیره ی بالا به سمت خانه ی عشق

میان خانه دلی پر کشیده تا بالا

 

ببین دلی پدرانه تپید و شیدا شد

و مادرانه کسی گرم گفتن لالا

 

از آسمان خدا نور عشق تابیده

به روی دامن مادر حسین خوابیده

 

علی دوباره در آغوش خود قمر دارد

میان خانه ی خود دلبری دگر دارد

 

کرامت قدم نو رسیده باعث شد

که باز فطرس پر بسته بال و پر دارد

 

پیمبر از لب او شهد عشق می نوشد

نمی تواند از این جام چشم بر دارد

 

ز ازدحام گدایان مجال حرکت نیست

شنیده اند دوباره علی پسر دارد

 

برای سوره ی کوثر شکوه فجر آمد

فقط خدا ز دل فاطمه خبر دارد

 

کنار مهد حسین آمده حسن امشب

شبی که نخل امید دلش ثمر دارد

 

ز بوی سیب ، زمین ِخدا معطر شد

به آب،کشتی اربابمان شناور شد

 

پریده ایم به شوقی که آسمان باشی

و قطره ما و تو دریای بی کران باشی

 

مگر نگفته پیمبر حسین و مِنّی ، پس

تو باید اشهد ربانی اذان باشی

 

بعید نیست که اصلا حسین باشی و بعد

خدایگان دل بیقرارمان باشی

 

تو آفریده شدی این و آن گرفتارت

تو آفریده شدی عشق این و آن باشی

 

قسم به کعبه ی شش گوشه ای که تو داری

مدار شش جهتِ هفت آسمان باشی

 

تو سیدالشهدایی امام عاشورا

بعید نیست خداگونه جاودان باشی

 

امام کرب و بلایی و مثل مهتابی

خوشا به حال دل من که نعم الاربابی

 

تويي كه جا به دلِ بي قرار ما داري

هزار عاشق و مجنون و مبتلا داري

 

تمام عرش خدا زير پاي تو چون كه

 به روي دوش پيمبر هميشه جا داري

 

و بايد اين همه مجنون كنار تو باشد

چرا كه حضرت عشقي و كربلا داري

 

تو خلق ميكني و جان تازه ميبخشي

تو اختيار خدا گونه از خدا داري

 

فقط به عشق نگاه تو ميزنم نفسي

تو اختيار نفسهاي سينه را داري

 

زلا اشك دمت آب زندگاني شد

تويي كه كشته ي اشكي و چشمه ها داري

 

قسم به عشق ز عشق تو دل خدايي شد

به يك اشاره ي چشم تو كربلايي شد

 

مسعود اصلاني

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

 

ای گردش چشمان تو سرچشمۀ هستی

 

ما محو تو هستیم، تو حیران كه هستی؟

 

خورشید كه سرچشمۀ زیبایی و نور است

 

از میكدۀ چشم تو آموخته مستی

 

تا جرعه‌ای از عشق تو ریزند به جامش

 

هر لاله كند دعوی پیمانه به دستی

 

از چار طرف محو تماشای تو هستند

 

هفتاد و دو آیینۀ توحید پرستی

 

وا كرد درِ مسجدالاقصای یقین را

 

تكبیرة الاحرامِ نمازی كه تو بستی

 

تا وا شدن پنجره هرگز نزدی پلك

 

تا خون شدن حنجره از پا ننشستی

 

ای كاش كه گل‌های عطشناك نبینند

 

در دیدۀ خود خار غمی را كه شكستی

 

یك گوشۀ چشم تو مرا از دو جهان بس

 

ای گردش چشمان تو سرچشمۀ هستی

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین(ع)-ولادت

 

 

 

در معرکه ی عشق عجب حال و هوایی ست

 

 در محفل عشاق چه شوری چه صفایی ست

 

 دل ها ز نوایی به طرب آمده امشب

 

 آوای خوش عشق رسیده، چه نوایی ست

 

 در پشت در خانه ی مولا چه خبر هست

 

 هر کس که می آید به کفش ظرف گدائی ست؟

 

 در کون و مکان بوی خوش سیب می آید

 

 دل ها همه سرمست می کرببلایی ست

 

 از نور وجودش همه جا تحت شعاع است

 

 این جلوه فقط جلوه ی انوار خدایی ست

 

 امشب همه لیلاصفتان غرق سجودند

 

 مجنون شده ی صورت ارباب وجودند

 

 از مشرق و از مغرب عالم همه امشب

 

 چون فطرس پرسوخته در زمزمه امشب

 

 به به چه خبر گشته شب شهر مدینه

 

 در سینه ی یثرب شده غم خاتمه امشب

 

 در عالم بالا همه مستند و خرابند

 

 بر عرش رسیده بخدا قائمه امشب

 

 رخسار نبی، روی علی، صورت زهرا

 

 در صورت او گشته نمایان همه امشب

 

 در خانه پر عشق علی گشته نمایان

 

 لبخند خدا روی لب فاطمه امشب

 

 نه یوسف و نه یونس و نه نوح و نه آدم

 

 سرمست حسین است تمامی دو عالم

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

امام حسین (ع)-مدح و ولادت

 

 

 

فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است

 

گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است

 

به لطف دوست منم از تبار احبابش

 

محبّ کوی حسینم که قبله ام عشق است

 

به رسم عشق دعاگوی جمع عشّاقم

 

که راه پوی حسینم که قبله ام عشق است

 

چو پرچمی که نشان از طریقتی دارد

 

رهی به سوی حسینم که قبله ام عشق است

 

سر قنوت نمازم هر آن چه می گویم

 

به گفتگوی حسینم که قبله ام عشق است

 

من از سبوی ولایت شراب می نوشم

 

خراب خوی خسینم که قبله ام عشق است

 

مرا پناه به جز کشتی نجاتش نیست

 

پناه جوی حسینم که قبله ام عشق است

 

حسین کیست که در هر بلا هو التسلیم

 

همان که در وصف قالو بلا هو التسلیم

 

من از دیار حبیبم که مست دلدارم

 

هزار بار برای حسین جان دارم

 

من آن غلام سیاهم که رو سفید شوم

 

چو سر به خاک قدوم حسین بگذارم

 

ز جان نثاری عابس گرفته ام الهام

 

که در جهاد شجاعانه راه بسپارم

 

منم که فطرس پر سوخته به محضر دوست

 

همیشه وقت سلامش گرفته آمارم

 

قسم به بوسۀ احمد به زیر غبغب او

 

برای بوسه ای از گرد پاش بیمارم

 

به زلف باد صبا آشیانه می سازم

 

که هست حامل انفاس قدسی یارم

 

دخیل بادۀ سقّای تشنه می بندم

 

چنانچه تشنۀ صهبای آن علمدارم

 

خوشم که بر سر خود تاج انّما دارم

 

ز آل فاطمه ارباب انبیاء دارم  

ز کوی دوست خوشم هر بلا بگیرم من

 

دلی دهم جگری مبتلا بگیرم من

 

هزار سر شوم و روی نیزه بنشینم

 

پیاله ای چو ز جام بلا بگیرم من

 

به اعتبار چهل سال نوکری اینک

 

سزاست تذکرۀ کربلا بگیرم من

 

خدا نیاورد آندم که در همه عمرم

 

به غیر راه شهید ولا بگیرم من

 

نه در خوشی بشوم گم نه در بلا نا شکر

 

پیام لطف ز هر ابتلا بگیرم من

 

پل صراط که مشکل ترین گذرگاه است

 

به سادگی ز حبیبم صلا بگیرم من

 

چو داد هم وزن موی او نقره

 

نشسته ام  ز قدومش طلا بگیرم من

 

سؤال رزق خدا هم سلیقه می خواهد

 

گدا ز لقمه ای از آن عقیقه می خواهد

 

میان خانۀ زهرا عجب صفایی بود

 

سرور و شرور و شعف ورد آشنایی بود

 

ز طاق عرش معلّی ستاره می بارید

 

هبوط نور در آن بیت روشنایی بود

 

ز آسمان به زمین نه که از زمین به سما

 

شعاع تابش خورشید ماجرایی بود

 

قدوم عرشی سلطان عشق در یثرب

 

به روی بال ملائک عجب خدایی بود

 

بنای روضه از آن جا گذاشت پیغمبر

 

که بوسه زد به گلویش چه روضه هایی بود

 

به سینه می فشرد مصطفی حسینش را

 

که روی سینۀ احمد چه کربلایی بود

 

چه مایه ای ز سر انگشت جدّ خود نوشید

 

ز رنگ می الوان لبش حنایی بود

 

ولادت پسر فاطمه تماشایی است

 

شهادت پسر بوتراب غوغایی است

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

آی عاقلا دیوونه ها

بیاید بریم به کربلا

با ذکر یا حسین حسین

پر بکشیم سوی خدا

آخه حریمش برام بهشته

حرم ارباب حسین و عشقه

خدا از روز ازل تو قلبم

با خط خوش یا حسین نوشته

آقام آقام آقام آقام حسینه

دلم میخواد یه روز آقا

به این گدا توشه بدی

به حق مادرت به من

جواز شش گوشه بدی

خدا میدونه به شور و شینم

عاشق خاک پاک حسینم

هر کی تو دنیا یه عشقی داره

من عاشق بین الحرمینم

آقام حسین آقام حسین آقام حسین

آقام آقام آقام آقام حسینه

نفس نفس دلم میگه

آقا یه روز منم بخر

به کاروان عاشقا

منم به کربلا ببر

دل خرابم تنگ نگاره

دیوونه شش گوشه یاره

ذکر ارباب و ذکر علمدار

برای من بهترین شعاره

آقام حسین آقام حسین آقام حسین

آقام آقام آقام آقام حسینه

آرزومه با هروله

یه روز برم به علقمه

بگم به عباس آقا جون

دوستت دارم یه عالمه

آقام ابالفضل که نور عینه

باب الحوائج به عالمینه

بسکه قد و قامتش رشیده

یه تنه ارتش برا حسینه

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

گوش بدید ای دلای مبتلا

دلای تنگ ایوون طلا

میرسه از حسینیه عرش

حی علی کربلا

مکتب درس ما صحن آقا

کتاب ما زیارت عاشورا

میرسه بر دلای زینبی

حی علی کربلا

دل می بره حریم شاه دین

حریم مولی الموحدین

میخونه دل با شور و با نوا

علی امیرالمومنین علی امیر المومنین

دل میگه چه بی حدد و عدد

گدای خود را مکن تو رد

حک شده رو دل خراب من

شه نجف علی مدد

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

شده هنگامه جنون این دل

ز عمق سینه میخونه این دل

سلام ای شمس و سلام ای ماهم

حسین زهرا تو هستی شاهم

پدر میگفته به گوشم هر شب

تو هستی عبد حسین و زینب

حسین عشق حسین

تویی ارباب و گدایت هستم

فقیر کرب وبلایت هستم

همه امیدم مکن نومیدم

که از صحن تو چه ها بشنیدم

شنیدم خاکت شفای دلهاست

حریم پاکت بهشت دنیاست

عجب ایوون طلایی داری

خدائی چه کربلایی داری

کنار قبرت یه صحن زیباست

حریم پاک و قشنگ سقاست

تپشهای دل پر از احساسه

نگار قلبم آقام عباسه

حسین عشق حسین

علمدار دین یل بی همتاست

امید قلب و دل ثارالله است

تموم عالم دخیل مویش

مسیحا گشته گدای کویش

عصای موسی سلاح موسی است

سلاح عباس مدد یا زهراست

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسین (ع)

عاشقی دردیه دوا نداره

دوای عاشقی نگاه یاره

از اون شبی که خوابت را دیدم

تب دل من روی هزاره

حبیبی یا حسین ...

به لاله ها سرخی رنگ ناب تو

پیاله ها پر شده از شراب تو

نفس نفس ها حسینه

عشق زهرا حسینه

دین و دنیا حسینه

پیاله ها شراب تو

سر و شور شرر آفرین تو

پر می کشم از ضمیر دل و

قدم های مه جبین به جمالش آفرین

طراوت گل های یاسی

عاطفه و عشق و احساسی

شافع هست خلق الناسی

تو امام روح عباسی

طلوع خورشید از یک برق سیمای تو

می چکد عسل شیرینی از لب های تو

افق پروازم شده امشب اوج مستی

می خورم امشب به هر در و دیوار از فرط مستی

رد پای عشقت امشب مونده روی قلب دریا

در رحمت لعل لب هات بوسه گاه گرم مولا

یا حبیبی یا حبیبی یا حبیبی یا حبیبی یا حسین ...

زندگی بی تو برام عذابه

دریاها بی تو عین سرابه

کسی حرفهام را به دل نگیره

به خدا امشب حالم خرابه

عاشقی دردیه دوا نداره

دوای عاشقی نگاه یاره

از اون شبی که خوابت را دیدم

تب دل من روی هزاره

حبیبی یا حسین ...

عاشقی دردیه دوا نداره

دوای عاشقی نگاه یاره

از اون شبی که خوابت را دیدم

تب دل من روی هزاره

زندگی بی تو برام عذابه

دریاها بی تو عین سرابه

کسی حرفهام را به دل نگیره

به خدا امشب حالم خرابه

عاشقی دردیه دوا نداره

دوای عاشقی نگاه یاره

 

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1396  8:06 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها