طول عمر امام زمان عجل الله تعالي فرجه
مشخصات كتاب
سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1391
عنوان و نام پديدآور:طول عمر امام زمان عجل الله تعالي فرجه/ مهدي آقابابايي.
مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، ۱۳91.
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع:امام زمان عجل الله تعالي فرجه
آيا امكان دارد كه يك انسان قرنهاي بسيار زندگي كند تا حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام را مصداق چنين عمري بگيريم؟
اشاره
امروزه در علم طب ثابت شده كه عمر انسان به 70 - 80سال نيست، بلكه تمام اعضاي بدن انسان جدا جدا براي يك زندگي طولاني ساخته شده است و علت اصلي مرگ حدوث اختلالاتيست كه در همهي اعضاي رييسهي بدن يا يكي از آنها رخ ميدهد و تا آن اختلالات حادث نشود مرگ فرا نميرسد، آن اختلالات اگر قبل از سنين پيري و عمر طبيعي حادث شدند انسان جوانمرگ ميشود، اما اگر از گزند حوادث نامحفوظ بماند، معمولاً حدوث آن حوادث در سنين پيري حتمي است؛ ولي اگر فرد ممتازي پيدا شود كه عمر درازي كرد، اما به واسطهي تركيب جسماني ويژهي خود و اجتماع ساير شرايط در هيچ يك از اعضايش اختلالي رخ نداده، نقش طول عمر باعث مرگش نخواهد شد.
(1) در گذشته گروهي از دانشمندان عقيده به وجود يك سيستم عمر طبيعي در موجودات زنده داشتند، مثلاً پاولوف عقيده داشت عمر طبيعي انسان 100 سال است،
مچينكوف ميگفت:
طول عمر طبيعي يك انسان 150 تا 160 سال و كوفلاند پزشك آلماني 200 سال، فلوگر، فيزيولوژيست معروف 600 سال و ليكن فيلسوف و دانشمند انگليسي 1000 سال براي عمر طبيعي انسان معين كردهاند.
ولي اين عقيده از طرف فيزيولوژيستهاي امروز در هم شكسته شده و مسأله حد ثابت در عمر طبيعي ابطال گرديده است.
پرفسور اسميس، استاد دانشگاه كلمبيا، همانگونه كه سر انجام ديوار صوتي شكسته شده و وسايل نقليهاي با سرعتي مافوق صوت به وجود آمده، يك روز ديوار سن انسان نيز شكسته خواهد شد و از آنچه تاكنون ديدهايم فراتر خواهد رفت. (2)
بنا بر اين مدت زندگاني انسان، حدي كه تجاوز از آن محال باشد معين نشده است.
از آزمايشهاي دكتر كارل كه در ماه ژانويه سال 1912 ميلادي آغاز شدند، نتايج زير به دست آمده:
1 - اين اجزاي سلولي، تا هنگامي كه سبب مرگ آنها از قبيل كمبود تغذيه يا ورود برخي ميكروبها تحقق نيابد، زنده باقي ميمانند.
2 - نه تنها زنده ميمانند، بلكه سلولهاي آنها در حال رشد و تكثير هستند، گويي كه در جسم حيوان قرار دارند.
3 - شدت و ضعف رشد و تكثير سلولها ارتباط نزديكي با تغذيهي آنها دارد.
4 - گذشت زمان در ناتواني و پيري آنها تأثير ندارد، بلكه كمتر اثري دربارهي پيري آنها آشكار نيست و در هر زمان مانند زمانهاي قبل رشد و تكثير آنها ادامه دارد. ظواهر امور به روشني حاكي از آن است كه تا هر وقت پژوهشگران مراقب آنها بودند و آنها را غذاي كامل ميدادند، همچنان به زنده بودن ادامه ميدادند. (3)
با آنچه گفته شد، اين نتيجه را ميگيريم كه عمر طولاني و غير متعارف امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام امري غير ممكن نيست، بلكه علم امروزي عمر طولاني را با حفظ نيروي جواني و شادابي يك امر كاملاً ممكن ميداند.
حال با توجه به اين امر كه وجود امام براي بقاي جهان و نوع انسان ضروريست و از طرفي تعداد امامان معصوم از دوازده نفر بيشتر نيستند - چنانكه روايات بسياري بر اين امر دلالت دارد - اثبات ميگردد كه مهدي موعود كه بعد از 5 سالگي غايب گشت، زنده بوده و در حال غيبت به سر ميبرد.
به فرض امكان طول عمر، آيا اين مسأله در تاريخ بوقوع پيوسته و مصداق خارجي دارد؟
در پاسخ سؤال قبل از لحاظ علمي ثابت شد كه زنده ماندن انسان در مدتهاي طولاني و زياد امري ممكن است.
حال اين سؤال مطرح است كه آيا در طول تاريخ كساني با عمرهاي طولاني ديده شدهاند؟ در پاسخ به اين پرسش به چند دليل اكتفا ميكنيم:
1 - دليل تاريخي:
انسان همواره در محيط زندگي خود به يك سلسله از امور عادت مينمايد، به طوري كه اگر واقعهاي بر خلاف آنچه كه عادت كرده بيشتر ببيند يا بشنود، بسيار بعيد بلكه غير ممكن ميشمارد. اما اگر همين امر بعيد و به پندار او غير ممكن چندين مرتبه به وقوع بپيوندند، قريب و ممكن ميشود، در رابطه با طول عمر امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام نيز بعضي انسانها به مشكل برخورد كردهاند، در صورتي كه در تاريخ نمونههايي از افرادي كه عمر طولاني داشتهاند، مشهود است.
سيد بن طاووس (ره) در اين رابطه پاسخ منكرين حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام را چنين ميفرمايد:
اگر كسي امروز ادعا كند كه من از روي آب راه ميروم، كسي باور نميكند، ولي وقتي كه او در مقام عمل بر آمد و از روي آب راه رفت، بسياري از مردم به تماشا ميآيند و با شگفتي و تعجب نگاه ميكنند.
همچنين روز دوم نفر ديگري ادعا كند كه من از روي آب راه ميروم؛، باز مردم تعجب و شگفتي قرار ميگيرند ولي با ديدن امروز، تعجبشان نسبت به روز قبل كمتر ميشود. روز سوم، نفر سوم ادعا ميكند و روي آب راه ميرود. اين بار تعداد تماشاچي كمتر شده و مقدر تعجب نيز كاهش مييابد. روز چهارم همچنين كمتر و كمتر تا آنكه به كلي عادي ميشود. طول عمر حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام نيز چنين است.
براي آنكه شما روايت كردهايد كه ادريس از زمان خود تا حال در آسمان زنده است و باز روايت كردهايد كه خضر عَلَيْهِ السَّلَام در زمين از زمان خود تا كنون زنده است و باز روايت كردهايد كه حضرت عيسي عَلَيْهِ السَّلَام در آسمان زنده است و در زمان مهدي عَلَيْهِ السَّلَام ميآيد و اقتدا به حضرتش ميكند و نماز ميخواند پس چگونه است كه شما طول عمر اين سه نفر را قبول داريد ولي طول عمر امام زمان را انكار ميكنيد. (4)
با توجه به اين كه نقل تاريخي يكي از مهمترين منابع علم و آگاهي در تمام عصرهاست ميبينيم در كتابهاي تاريخ انسانهاي بسياري را به نام «مُعَمَّرِين» معرفي نمودهاند.
مُعَمَّرِين جمع مُعَمَّر است، يعني انسان دراز عمر، كسي كه عمر طولاني كرده است.
كساني كه عمر طولاني كردهاند در دنيا زياد بودهاند، اگر سري به كتب تاريخي كه نام ميبريم زده شود كساني بودهاند كه در اين جهان زيستهاند و عمر طولاني داشتهاند.
كتب فريقين (شيعه و سني) از تاريخ، سير از قبيل كامل ابن اثير، تاريخ طبري، مروج الذهب مسعودي، روضه الصفا، ناسخ التواريخ و حبيب السير و از كتب اخبار فرقه ناجيه كما الدين و اتمام النعمه ابن بابويه (شيخ صدوق) بحارالانوار ج 13، الزام الناصب حائري يزدي و ياقوت احمر شيخ علي اكبر نهاوندي و امثال اينها.
آدم 930 سال، شيث 912 سال، انوش 960 سال، قينان 920 سال، مهلالئل 700 سال، لوط 732 سال، ادريس 650سال، متوشالح 960 سال، لَمَك 790 سال، نوح 2500 سال، ابراهيم 195 سال، كيومرث 1000 سال، جمشيد 900 و يا 900 سال، عمر بن عامر 800 سال، عاد 1200 سال، سليمان بن داوود 712 سال، عوج بن عناق 3500 سال، ضحاك 1000 سال، فريدون 1000 سال، پادشاهي كي احداث مهرگان كرده 2500 سال، گرشاسب 750 سال، رستم 600 سال، زال 650 سال، شداد بن عاد 700 سال، لقمان بن عاد 3500 سال، عزيز مصر معاصر حضرت يوسف 700 سال، دومغ پدر ريان 3000 سال، ريان بن دومغ پدر عزيز مصر 1700 سال، عبيد بن شريد جرهمي معروف 350 سال، زريث بن شملا از حواريين حضرت عيسي عَلَيْهِ السَّلَام كه تا زمان خلافت خليفهي دوم حيات داشته است.
اگر چه ممكن است كه برخي از اين اعداد و ارقام غير معتبر بوده و خالي از مبالغه نباشد، لكن اين مسأله در كتب بسياري از تاريخ نگاران آمده است، ضمن اين كه طول عمر نوح نبي عَلَيْهِ السَّلَام يك مسأله مسلم قرآني است و اگر ما عمر 2500 سالهي نوح را كه برخي مورخين نقل كردهاند نپذيريم، عمر 950 ساله ان پيامبر كه در قرآن كريم آمده غير قابل انكار است.
(قابل توجه اين كه 950 سالي را كه قرآن مطرح نموده است مدت پيغمبري حضرت نوح ميباشد و طبق روايت امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام در اكمال الدين و اتمام النعمه صدوق عمر نوح را 2500 سال ميدانند).
در آنجا كه ميفرمايد:
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلي قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ
(ما نوح را به سوي قومش فرستاديم و نهصد و پنجاه سال در بين آنان درنگ نمود. پس طوفان قومش را فرو گرفت در حالي كه از ستمكاران بودند». (5)
به قول عالم و متفكر شهيد، سيد محمد باقر صدر: شايد اين تنها يك تصادف باشد كه در طول تاريخ انسان تنها دو تن مأمور به پاك ساختن تمدن انساني از مايههاي فساد و تباهي و دوباره سازي آن گردند و زندگي آن دو، چنان طولاني شود كه چندين برابر يك آدم معمولي عمر كنند! نوح نخستين آن دو، در گذشته نقش خود را به پايان برد و به گفته صريح قرآن 950 سال در ميان تودهي خويش درنگ كرد و سرنوشتش آن بود كه به دنبال طوفان تمدن جهان را از نو بسازد و ديگري مهديست كه نقش خويش را در آينده ايفا ميكند و تاكنون بيش از هزار سال در ميان تودهي خويش زيسته و مقدر چنين است كه در روز موعود، جهان را دوباره ميسازد. پس، چگونه زندگاني طولاني نوح را باور داريم، اما طول عمر مهدي عَلَيْهِ السَّلَام را نميپذيريم؟! (6)
از آنچه گذشت معلوم ميگردد كه مسأله طول عمر، نه تنها ممكن است، بلكه در طول تاريخ هم به وقوع پيوسته است.
2 - دليل نقلي:
اشاره
مراد از دليل نقلي، نصوص و رواياتيست كه در اين موضوع از جانب پيامبر عظيم الشأن اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امامان معصوم عَلَيْهمُالسَّلَام وارد شده ف كه ميتوان آنها را به چند گروه تقسيم كرد:
گروه اول:
رواياتيست كه در خصوص خالي نبودن زمين از حجت خدا وارد شده است.
چنان كه اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام به كميل فرمود:
«آري، هرگز زمين از كسي كه به فرمان الهي قيام كند خالي نماند، خواه ظاهر باشد و آشكار و يا ترسان و پنهان، تا دلايل خداوند و نشانههاي روشن او از ميان نرود». (7) و نيز امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:
اگر مردم ( جهان) تنها دو نفر باشند، يكي از آنها امام است (8)
گروه دوم
رواياتيست كه امامت را منحصر در دوازده تن از قريش و اهل بيت پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم ميداند، چنانكه جابر بن سمره ميگويد:
از رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم شنيدم كه فرمود:
اسلام پيوسته عزيز خواهد بود تا دوازده خليفه بر مسلمانان حكومت كنند.
سپس سخني فرمود كه من نفهميدم، پس به پدرم گفتم:
پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چه فرمود:
گفت:
فرمود:
تمام آنها از قريشند. (9)
و نيز فرمود:
من و دوازده تن از فرزندانم و تو اي علي (يعني يازده تن فرزندم با تو كه دوازده نفر ميشويد) بند و قفل زمين هستيم، يعني ميخها و كوههاي زمين … به سبب ما خدا زمين را ميخ كوبيده، تا اهلش را فرو نبرد، چون دوازدهمين فرزندم از دنيا برود، زمين اهلش را فرو برد و مهلت داده نشوند (به سوي آنها ننگرند) (10)
گروه سوم:
رواياتيست كه امام مهدي عَلَيْهِ السَّلَام را به نام و صفات، مشخص نموده است.
همچنان كه رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:
«مهدي از فرزندان من است، نامش نام من، كنيهاش كنيهي من، از نظر خصال و ويژگيهاي اخلاقي شبيهترين فرد به من است، براي او غيبتي طولاني و اضطرابي حيرتزاست، مردم دربارهي او دچار گمراهي ميشوند، پس (از غيبت طولاني) مانند ستارهي درخشان ظاهر ميشود و زمين را از عدل و داد پر ميكند، چنانكه از ستمگري و تجاوز پر شده باشد». (11)
گروه چهارم:
رواياتيست كه گويند:
قيامت بر پا نميشود تا وقتي كه امام غايب عَلَيْهِ السَّلَام قيام كند.
چنانكه رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:
قيامت به پا نميشود تا اين كه شخصي از خاندان و اهل بيت من قيام كند، كه نامش نام من است». (12)
گروه پنجم:
رواياتيست كه مربوط به وجود و شناخت امام در هر زمان ميباشد.
چنانكه حارث بن مغيره ميگويد» به امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام عرض كردم:
پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرموده است:
هر كس بميرد و پيشوايش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است؟
فرمود:
آري.
عرض كردم:
جاهليت كامل يا جاهليتي كه امامش را نشناسد؟ فرمود:
جاهليت كفر و نفاق و گمراهي». (13)
با جمع بين روايات مذكور، به اين نتيجهي مسلم ميرسيم كه امام غايب و منتظر عَلَيْهِ السَّلَام همان حجت بن حسن العسكري عليهما السلام است.
3 - دليل شرعي:
از ويژگيهاي بسيار روشن دين اسلام، جهاني بودن آن است و در اولين مرحله بر امام و خليفهي معصوم مسلمانان واجب است كه از جهاد يا غير آن، اين دعوت را به تمام نواحي جهان برساند، چرا كه اسلام، يك نظام اجتماعي انقلابيست و آمده است تا تمام نظامهاي فاسد اجتماعي حاكم را از بين ببرد.
بديهيست كه در شرايط انقلاب، خراب كردن و از نو ساختن، احتياج به گذشت زماني طولاني دارد تا در اين مدت، انقلابيون با تمام امكانات به سوي ريشهكن ساختن باقيماندهي نظامهاي اجتماعي سرنگون شده بشتابند.
از طرفي ما ميدانيم كه روزگار، به پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم مهلت كافي نداد تا بناهاي فساد گذشته را كاملاً خراب كند و نظام نويني كه مطابق با اهداف عاليهاش بود، به طور كامل، به اجرا در آورد و بعد از آن حضرت اميرالمؤمنين علي عَلَيْهِ السَّلَام نيز به دليل مشكلات زياد و جريانهاي سياسي كه از قبل يا در زمان خلافتش وجود داشت موفق به عمليات انقلابي نشد و فرزندان معصوم او هم به علت عوامل سياسي و زمينههاي اجتماعي نتوانستند به اين مهم دست يازند.
اكنون نوبت به امام غايب و منتظر عَلَيْهِ السَّلَام رسيده و نا چار اين مهم بايد به دست او انجام شود، كه او آخرين معصوم در روي زمين و تحقق بخش هدفيست كه خداوند در قرآن فرموده:
«خدا كسيست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا وي را بر همهي اديان غلبه دهد.»
سوره صف / آيه 9، اين آيه در تفسيرهاي قرآن از جانب امامان معصوم عَلَيْهمُالسَّلَام به امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام تفسير شده است.
4 - دليل علمي و تجربي:
خلاصهي اين دليل اينست كه جمعي از دانشمندان علوم جديد، از قبيل دكتر الكسيس كارل، دكتر جاك لوب و دكتر ورن لويس و همسرش و نيز افرادي ديگر، در انجمن علمي «راكفلر» نيويورك، دست به يك سلسله آزمايشهايي روي اجزاي انواع مختلف از گياهان و جانداران و انسانها زدند. ميان اين آزمايشها آزمايشهايي بود كه بر روي قسمتهايي از اعصاب انسان و عضلات و قلب و پوست و كليههاي او انجام گرفت و در نتيجه ثابت شد كه اين اجزاء، تا وقتي كه از تغذيهي كافي و كامل و بهداشت مناسب برخوردار باشند و عارضهاي از خارج به آنها نرسد، زنده و باقي ميمانند و سلولهايشان پيوسته در حال رشد و نمو هستند (14)
و ما ميدانيم كه امام به جهت علم وسيعي كه دارد بهترين كسيست كه ميتواند به خوبي رعايت بهداشت و سلامت را بنمايد.
سخن آخر اين كه، هر كس به اخبار وارده در خصوص امام غايب عَلَيْهِ السَّلَام از پيغمبر اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و ساير امامان عَلَيْهمُالسَّلَام مراجعه نمايد خواهد ديد كه نوع زندگي آن حضرت را به طريق خرق عادت معرفي كردهاند و البته خرق عادت غير از محال است و از راه علم هرگز نميتوان خرق عادت را نفي كرد. زيرا هرگز نميتوان اثبات كرد كه اسباب و عواملي كه در جهان كار ميكنند، تنها همانهايي هستند كه ما آنها را ديدهايم و ميشناسيم و ديگر اسبابي كه ما از آنها خبر نداريم، يا آثار و اعمال آنها را نديدهايم و يا نفهميدهايم، وجود ندارد، از اين رو، ممكن است كه در فردي يا افرادي از بشر اسباب و عواملي به وجود آيد كه عمري بسيار طولاني – هزار يا چندين هزار ساله - براي ايشان تأمين نمايد و از اينجاست كه جهان پزشكي تاكنون از پيدا كردن راهي براي عمرهاي بسيار طولاني نوميد و مأيوس نشده است (15)
نتيجه
با آنچه گفته شد جاي ترديدي باقي نميماند كه طول عمر امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام نه تنها ممكن است، بلكه از زمان غيبت كبري تاكنون استمرار داشته و تا اذن ظهور حضرتش توسط خداوند متعال، ادامه خواهد داشت.
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش.
پينوشتها:
(1) - دادگستر جهان، ص 182، يكصد پرسش و پاسخ ص 105.
(2) - مهدي عَلَيْهِ السَّلَام انقلابي بزرگ / مكارم شيرازي / ص 223.
(3) - در انتظار امام / عبدالهادي فضلي / ص 62.
(4) - اربعين شيخ بهايي / ص553 / ترجمه خاتون آبادي.
(5) - عنكبوت / 14
(6) - ترجمه بحث حول المهدي، آيت الله صدر / ص 34.
(7) - نهج البلاغه فيض الاسلام / حكمت 139 / ص 1158.
(8) - اصول كافي / مرحوم كليني / ج1 / ص180.
(9) - صحيح مسلم / ج3 / ص1453.
(10) - اصول كافي / ج1 / ص 534.
(11) - فرائد السمطين / جُوَيني / ج2 / ص335.
(12) - فرائد السمطين / جُوَيني / ج2 / ص327.
(13) - اصول كافي / ج1 / ص376.
(14) - در انتظار امام / عبدالهادي فضلي / ترجمهي روحاني / ص 61.
(15) - شيعه در اسلام، علامه طباطبايي / ص 151.
منابع و مآخذ
قرآن كريم
يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام / علي رضا رجالي تهراني / انتشارات نبوغ / چاپ يازدهم / 1382.
اصول كافي / محمد بن يعقوب كليني / انتشارات: كتاب فروشي علميه اسلاميه / نوبت چاپ: اول
فرائد السمطين / محمد جويني خراساني / موسسه محمودي / بيروت.
شيعه در اسلام / علامه سيد محمد حسين طباطبايي / دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم / چاپ سيزدهم / تابستان 1387.
در انتظار امام / نويسنده:
عبدالهادي فضلي / مترجم حبيب روحاني / بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي مشهد.
نهج البلاغه / فيض الاسلام / ناشر مؤلف.
دادگستر جهان / ابراهيم اميني / انتشارات شفق.
ترجمه بحث حول المهدي / شهيد سيد محمد باقر صدر / موسسه الامام المهدي.
اربعين شيخ بهايي / ترجمه خاتون آبادي / انتشارات حكمت
مهدي عَلَيْهِ السَّلَام انقلابي بزرگ / مكارم شيرازي / انتشارات هدف.
صحيح مسلم / دارالاحياء التراث العربي / بيروت.