0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع راهپیمایان تهرانی

تاریخ: 1358/04/18

 

کوشش کنید که عملتان برای خدا و مقصدتان جلب رضای او باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر این راه را برای خدا می روید، اگر این طریق را برای خدا طی می کنید، افسرده نباشید از اینکه به شما اعتنا نمی شود، خداوند به شما عنایت دارد. کوشش کنید که راه برای خدا باشد، کوشش کنید که چشمتان را از مخلوق، از ما سوای خدا ببندید، توجه تان به این نباشد که اگر خدمتی برای خدا می کنید، دیگران پیش شما بیایند تواضع کنند. شما جوان هائی هستید که در طول این مدت زحمت کشیدید برای خدا رنج بردید، برای خدا عمل کردید، حالا یک راه طولانی را برای خدا طی کردید و آمدید اینجا با ما صحبت کنید، و درد دل کنید. کاری که برای خداست خدا توجه می کند و اگر برای خدا نباشد، همه عالم هم توجه کنند چیزی نیست.
 

رفع آشفتگی ها و گرفتاری های حاصل از افساد رژیم منحوس با روحیه ای قوی

من هم می دانم که الان مشکلات زیاد است. توطئه زیاد است، تفرق ها زیاد است و گرفتاری همه قشرهای ملت زیاد، لکن شما هم می دانید که چه مشکلاتی را برای این مملکت اینها بار آورده اند و چه کارها کرده اند که به این زودی ها نمی شود درستش کرد. این فسادی که پنجاه سال اینها دامن به آن زده اند، این جوان های ما که پنجاه سال است تربیت فاسد کرده اند، مراکز فحشا برایشان درست کرده اند، همه جا را مرکز فحشا قرار داده اند، سینماها که باید مرکز تربیت جوان های ما باشد، مرکز فساد و مرکز فساد اخلاق بود، مدرسه ها که باید مرکز سازندگی باشد، نگذاشتند به آنطور باشد، جوان ها که باید ذخیره این ملت باشند و مقررات این مملکت را به دست بگیرند، نگذاشتند یک تربیت صحیح بشود که اینها بتوانند یک همچو کاری را بکنند. الان شما بعد از انقلاب هستید، یعنی در حال انقلاب، باز بعد از انقلاب نیست الان شما در حال انقلاب هستید در همه جای دنیا حال انقلاب و بعد از انقلاب آشفتگی است. و بحمدالله ایران نه حال انقلابش آنطور آشفتگی بود نه بعد از انقلاب. شما اگر انقلاب های بزرگ دنیا را ملاحظه کنید، فسادهائی که در آن انقلاب ها بوده است، قتل عام هائی که بوده است، گرفتاری هائی که بعد از انقلاب بوده است، طرف مقایسه نیست با اینجا. نکته اش این است که این انقلاب، انقلاب اسلامی بود، انقلاب اسلامی آن مفسده هائی که در سایر انقلابات هست کم است

صحیفه نور جلد 8 صفحه 89

مشکلات زیاد است اما ما نباید روحیه خود را ببازیم لکن همه می دانیم، شما می دانید، ما میدانیم، دولت می داند، ملت می داند که الان آشفتگی زیاد است و گرفتاری هم زیاد و دست های خبیثی هم هستند که در کارند که در توطئه هستند و می خواهند نگذارند این نهضت ما به ثمر نهائی برسد. ما الان یک مسائل بزرگ دیگر داریم که آن مسائل باید حل بشود، باید به آن برسیم تا یک دولت مستقری، یک مجلسی، یک رئیس جمهوری، یک قانون اساسی داشته باشیم و بعد از اینکه اینها شد، آنوقت باز اول این است که سازندگی بشود،نه اینکه دولت نخواهد بشود، اینها شب و روز مشغولند ،لکن آشفتگی زیاد است. من که اینجا هستم شب و روز تقریباً مواجهم با این مشکلات. مشکلات مال شما تنها نیست، از هر جای ایران که آیند، مشکلات زیاد دارند و اتفاقا هر گروهی که می آیند، می گویند مشکلات ما از همه جا بیشتر است، خرابی ما از همه جا بیشتر است، از بختیاری ها می آیند همین را می گویند،از اهواز می آیند همین راگویند، از هر جا می آیند همین مسائل مطرح است و ما هم نباید روحیه خودمان را از دست بدهیم برای این مشکلات.
 

پیشبرد نهضت بسته به ایمان راسخ و حفظ روحیه الهی است

با روحیه قوی شما جوان ها وبا توجه های خدا این مشکل بزرگی که عبارت از این رژیم فاسد بود آن را برانداختید و از بین بردید،این روحیه را حفظ کنید،این روحیه قوی را حفظ کنید، خدا با شماست. وقتی خدا با کسی باشد کارها درست شود. البته پشت سر هر انقلابی مشکلات زیاد هست لکن آنهائی که اعتقاد به این انقلاب دارند، ایمان به این نهضت دارند،این روحیه قوی ای که با آن روحیه قوی و آن ایمان راسخ و آن توجه به خدای تبارک و تعالی شما را پیش برد، مادامی که این روحیه محفوظ باشد، شما پیش می روید. حالا گاهی کندی دارد، گاهی تندی دارد، گرفتاری دارد، راه حق گرفتاری دارد، هر راه حقی مشکلات دارد، شیاطین نشسته اند سر راه حق که مردم را منحرف کنند، مال حالا نیست، زمان پیغمبر هم همین طور بوده، مشکلات پیغمبر از مشکلات ماها زیادتر بوده است، مشکلات امیرالمومنین سلام الله علیه از مشکلات ما بیشتر بوده ،گرفتاری آنها از گرفتاری ما بیشتر بوده، آنها از دوستانشان مخالفت دیدند،این دسته ای که قیام کردند در صفین در مقابل حضرت امیر و ایستادند و شمشیر کشیدند به روی حضرت، اینها از دوستان حضرت بودند، مخلصین حضرت بودند. گرفتاری حضرت از مخلصینش شاید بیشتر بود از سایرین. امام حسن سلام الله علیه آنقدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل کند با خیال کوچکشان با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند و عرض می کنم که شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند. گمان نکنید که این مشکلات برای من و شماست، هر چه مشکلات زیادتر باشد، اجرش زیادتر است، الهیتش زیادتر است. اگر آدم در حال خیلی وسعت، در حال خیلی تفریح و تفرح، گرایش به اسلام کند، اینکه چیزی نیست، خوب همه وقتی که وقت نتیجه

صحیفه نور جلد 8 صفحه 90

بردن است حاضرند. آن روزی که برای اسلام زحمت پیش می آید، آن روزی که زحمت و مرارت دارد، آن روزی که خون دارد، آن روزی که رنج دارد،آن روزی که با سر نیزه آدم مقابل است، آن روزی که با توپ و تانک مقابله می کند، آن روز، روزی است که مرد از غیر مرد تمیز داده می شود، مسلمان از غیر مسلمان. آن روز، روزی است که روز اجراست، روزی است که خداوند توجهش را به این ملت کرد.
 

تحول روحی و حصول پیروزی در اثر عنایات مقلب القلوب

آن رمزی که شما را پیروز کرد که ایمان به خدا، توجه به خدا بود (که من در قیافه شما دارم می بینم) این را حفظش کنید، گله نکنید از دیگران. شما برای خدا دارید می کنید، هر چه توانستید، اینهائی که مبتلا هستند،اینها را نجات بدهید. هر چه نتوانستید، عذر دارید پیش خدا. هر چه ما توانستیم، آنهائی که افتاده اند باید دستشان را بگیریم. آنهائی که مبتلای به این مخدرات هستند، اینها برادران ما هستند و ما باید اینها را نجات بدهیم و با چشم پدری، برادری به اینها نگاه کنیم، اینها را هدایت کنیم، نجات بدهیم، کوشش کنیم برای نجات این جمعیت نجات این ملت. شما با این عزم راسخ، با این قوه ایمان پیاده آمده اید، خواهرها بالاتر پیاده آمده اند و من خجلم از این عواطف، من خجالت می کشم که خودم اینجا نشسته ام و دوستانم اینطور بیابانگردی می کنند. من دعاگوی شما هستم. خداوند انشاء الله شما را حفظ کند. شما ذخیره اسلام هستید، شما جوان هائی هستید که ذخائر این ملت هستید این عواطف شما را پیروز کرد، این تحول روحی، این تحولی که در جوان های ما پیدا شد، این دست خدا بود، بشر نمی تواند در ارواح مردم اینطور موثر باشد. آن خداست که مقلب القلوب است، قلب ها دست اوست، متحول می کند، قلب ضعیف را قوی می کند، آن قلبی که از یک پاسبان می ترسید، حالا مقابل توپ و تانک می رود، استقبال می کند از مردن، از شهادت، این کار خدا بود، خدا را در این امور باید دید، اعتمادتان به خدا باشد خلق از شما پذیرفتند یا نپذیرفتند چیزی نیست کوشش تان همین باشد که برادرهای خودتان را نجات بدهید، ملت خودتان را نجات بدهید، کوشش این باشد که اسلام را ما بتوانیم در این مملکت، آنطوری که اسلام است، آنطوری که خدای تبارک و تعالی مقرر فرموده است، آنطور ما بتوانیم در ایران پیاده کنیم. راه طولانی است و قوی باشید،قدرتمند باشید، اراده تان قوی باشد. انشاءالله که این چهره نورانی ذخیره برای اسلام باشد و متصل بشود این زمان به زمان ظهور مهدی سلام الله علیه.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به مناسبت نیمه شعبان، میلاد حضرت سلام الله علیه

تاریخ: 1358/04/18

 

پیام امام خمینی به مناسبت نیمه شعبان، میلاد حضرت سلام الله علیه

بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد شکوهمند امام امت و عصاره خلقت، وارث نبوت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را به عموم مسلمین و مستضعفین تبریک عرض می کنم. سال قبل در چنین ایامی برای مصیبات وارده بر اسلام و مسلمین عید مبارک به صورت تعطیل در آمده، گرچه وابستگان به رژیم شاهنشاهی کوشش می کردند که ملت را برای مراسم اسلامی، از مصالح اسلامی باز دارند بحمدالله موفق نشدند ولی در این سال جشن های توام با پیروزی هر چه شکوهمندتر بر پاست و مراسم عظیم مذهبی، مشتی محکم به دهان بدخواهان، شرق و غرب را مأیوس نموده و خط بطلان بر نقشه های تار عنکبوتی آنان کشید و باید این ریشه های گندیده بدانند که حرکات مذبوحانه آنان جز به رسوائی خود و اربابان تبهکار تمام نمی شود و ملت حماسه آفرین ما که با مشت خالی و قدرت ایمان قدرت های شیطانی را به خاک سپرد، این ریشه های پوسیده را دفن خواهد کرد. من به این منحرفین که باصورت های مختلفه رو در روی ملت ایستاده و به نفع اجانب به خرابکاری مشغولند، اخطار می کنم که تا وقت نگذشته و جرم ها و خیانت ها ثابت نشده به صفوف فشرده ملت باز گردید و از روز انتقام حق تعالی که به دست توانای ملت انجام می گیرد، بهراسید. اکنون اینجانب با تشکر وافر از همت والای ملت بزرگ ایران از بد و نهضت عظیم اسلامی تا بزرگداشت با شکوه جشن میلاد مسعود ولی الله الاعظم ارواحنا فداه لازم است تذکراتی بدهم :
1- بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکاء به امریکا و شوروی و انگلستان، این جهانخواران بین المللی، استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند افسوس که هنوز عده ای از روشنفکران نمی توانند دست از غرب و یا شرق بکشند و این دو را سر مشق کارهای خود قرار داده اند امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند.
2- کلیه متهمین که در رژیم سابق مرتکب تقصیراتی شده اند بخشوده می شوند به استثنای اشخاصی که مبادرت به قتل مردم نموده یا دستور آن را صادر کرده اند یا زندانیان انقلابی ما را شکنجه داده اند تشخیص جرائم فوق را باید هیاتی مؤمن به انقلاب اسلامی به عهده بگیرند.

صحیفه نور جلد 8 صفحه 92


3- حفظ استقلال و امنیت و بقاء جنبه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هر کشور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به قوای انتظامی ارتش، ژاندارمری و شهربانی آن است و در کشور ما که در حال انقلاب به سر می برد، در کنار قوای انتظامی پاسداران انقلاب نیز موجود و به حفاظت انقلابی اشتغال دارند و باید ملت محترم با تمام قوا کوشش در حفظ این قوای انتظامی و فعال نمایند و از پشتیبانی آنها دریغ ننمایند که این قوا در خدمت اسلام و از جنود اسلامند که مولا امیرالمؤمنین درباره آنها فرموده : فی الجنود باذن الله حصون الرعیه وزین الولاه و عزالدین و سبل الا من و لیس تقوم الرعیه الا یحم و چون این قوای انتظامیه که در خدمت خالق و خلق هستند، باید با روحیه قوی سربازی و در امن و امان به سر ببرند و نیز در چنین حالی که سربازان اسلامند، مورد نظر مقدس ولی عصر عجل الله فرجه هستند، قوای سه گانه مورد عفو هستند و اینجانب و ملت شریف آنها را عفو نمودیم و البته موارد استثناء شده در بند یک در اینجا نیز جاری است لکن تا جرم آنها به ثبوت شرعی نرسیده است احدی حق تعرض به آنها را ندارد و متهمین به جرم هائی که بخشوده نشده، باید از طریق ارتش و ژاندارمری و شهربانی تسلیم دادگاه انقلاب شوند و دیگران حق هیچ گونه تعرض به آنها را ندارند.
4- چون ملت مبارز رمز پیروزی را یافته است و با هوشیاری دریافته که بسیج عمومی از سنگرهای الهی مساجد و منابر و محافل دینی گردید، لازم است این سنگرهای اسلامی را حفظ نمائیم و در این موقع حساس سرنوشت ساز که با ماه مبارک رمضان نیز مصادف است، باید اجتماعات در مساجد و محافل مذهبی هر چه بیشتر و با شکوهتر بر پا شود و اهل منبر و خطباء محترم به روشنگری و سازندگی هر چه بیشتر قیام و اقدام نمایند و توطئه خیانتکاران و وابستگان به اجانب را خنثی نمایند و نهضت اسلام عظیم را حفظ نموده و به پیش ببرند. و ملت شریف با اجتماعات خود قطع طمع اجانب و مفتخوار را بنمایند.
5- لازم است ملت بدانند که ما در نیمه راه پیروزی هستیم و پیروزی نهائی وقتی است که ریشه های گندیده رژیم سابق طرفداران آن قطع و دندان طمع چپاولگران از کشور ما کنده شود و جمهوری اسلامی وقتی متحقق می شود که محتوای آن صد در صد اسلامی شود. در کشور، احکام قرآن و خداوند تعالی اجرا شود و از قوانین طاغوتی و انحرافی بکلی تصفیه شود و عناصر انحرافی از توطئه مأیوس شوند و این به خواست خداوند تعالی و همت والای ملت انجام خواهد گرفت و خدای تعالی با شماست.
6 - از جمله چیزهائی که محتمل است توطئه باشد برای تضعیف دولت اسلامی، مطالبی است که در بین ملت پخش می شود و در رسانه ها تعقیب می شود و از دولت انتقادهای غیر صحیح می شود و کوشش می شود دولت را در نظر مردم بد جلوه دهند. دوستان از این توطئه غافل و دشمنان در کمین هستند. من نمی گویم دولت صد در صد موفق است لکن می گویم خدمتگزار است و کوشش دارد انجام خدمت بدهد. لکن خرابی ها به قدری است که با فوریت قابل ترمیم نیست. انتقادهای بیجا سوء استفاده از

صحیفه نور جلد 8 صفحه 93

آزادی است و کسانی که به کشور و اسلام علاقه دارند در موارد صحیح دولت را هدایت کنند و از او پشتیبانی نمایند و تحت تأثیر تبلیغات دشمنان نروند و دولت اسلامی خدمتگزار را تضعیف نکنند.
7- آنچه اینجانب را نگران می دارد آن است که ملت ما چون لشکر فاتحی است که پس از فتح مغرور شود و از داخل رو به پوسیدگی و تشتت گذارد و حریف و یا حریفان لشکر بزرگ شکست خورده ای است که با حساب و توطئه مشغول به انسجام و بسیج قواست. درست به عکس آنچه قبل از پیروزی بود و عاقبت این امر تکان دهنده است. من از تمام قشرهای مذهبی و ملی و اسلام دوست و ملت و کشور خواه اکیداً و با تواضع می خواهم که به انجام قبل از پیروزی برگردند و از تفرق و گروه گروه شدن در این موقع حساس بپرهیزند که این تفرقه ها به منزله انتحار است و ممکن است خدای نخواسته نهضت را به عقب براند.
دوستان عزیز امروز همه چیز ما در معرض خطر است، خطر از جانب دوستان نادان تفرقه افکن و یا با نقشه حساب شده از ناحیه دشمنان توطئه گر. بیدار شوید که حفظ پیروزی و نهضت بسیار مشکل تر از اصل آن است. از خداوند متعال عزت اسلام و مسلمین را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از نمایندگان کشورهای اسلامی

تاریخ: 1358/04/19

 

ایمان به اسلام و روحیه شهادت طلبی رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
من ابتدائا تشکر می کنم از اینکه آقایان آمدند اینجا و از شعب آنها هم تشکر می کنم. و بعد ما باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمی و با یک دست خالی که هیچ ساز و برگ جنگی نداشتند قریب نیم قرن گذشت و معموره را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه جمعیت هایشان خیلی زیاد و ساز و برگ جنگی هم دارند و از حیث ذخایر هم غنی هستند و معذلک همه چیزشان را از دست داده اند. این چه شد که آنها آنطور و ما اینطور. علت این است که در صدر اسلام افرادی که با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت کرده اند و بودند، اینها افراد کمی بوده اند لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام و برای آنها طرح نبود اینکه زندگی بکنند ولو با هر ذلت و زحمت، اینها شهادت را برای خودشان سعادت دانستند و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر روم و ایران دو امپراطوری بسیار بزرگ، که آن دو امپراطوری روم و ایران هر دو قویتر از حالای این دو معموره است و بعدها مسلمین کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند و وارد شدند در شوون دنیا و دلبستگی به همین مادیات و آنهائی هم که می نشستند و صحبت می کردند و حالا هم که ما اجتماع می کنیم و صحبت می کنیم، بحث های عددی است، یک بحث هائی نیست که سازنده باشد. در این ممالک اسلامی که ممالک بسیار وسیعی هستند و قدرت هائی هم دارند وقتی که انسان ملاحظه می کند، می بیند که مسئله شعر و خطابه و فلسفه و آنهائی که دیگر خیلی چیز هستند، عرفان و امثال اینها مطرح است و آن چیزی که در صدر اسلام رمز پیروزی بود مطرح نمی شود.اگر آنکه در صدر اسلام در اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و لشکر اسلام بود، عشر او در این مملکت اسلامی بود، قدرتی بودند که از تمام ابر قدرت ها مقدم بودند لکن بکلی آن روحیه ایمان را از دست دادند و آن که خیلی مؤمن بود آن بود که به مسجد برود و از مسجد برگردد منزل و دعا بخواند، دیگر آن جهاتی که در صدر اسلام مطرح بود اصلاً در بین ممالک اسلامی مطرح نیست، الان هم مطرح نیست. الان هم وقتی که مجالسی که تهیه می شود برای اینکه ببینند باید چه بکنیم، از حدود نطق (و هر که بهتر نطق بکند) معلوم نیست بیشتر باشد، همچو نیست که واقعاً رسیدگی بکنند به اینکه چرا ما عقب افتاده هستیم و چرا و چه چیز ممکن است که ما را از این عقب افتادگی نجات بدهد، طرح بکنیم و دنبالش

صحیفه نور جلد 8 صفحه 95

برویم، عمل بکنیم. نه در هر سالی، هر چند سال یک جلسه ای درست بکنیم و هر کس هم از هر جا بیاید یک مقداری خطابه و شعر و یک مقدار هم از مسائل اسلامی و احتیاجات مسلمین و بعد هم که از آن مجلس خارج شدند دیگر اصلش همه چیزها مغفول عنه بمانند. باید بگوئیم که دشمن های اسلام، ممالکی که به اسلام سلطه پیدا کردند و به مسلمین، آنها مرد عمل بودند، نه حرف، و مسلمین در این بعد از صدر اول مرد حرف بودند، نه عمل. خیلی خوب شعر می گفتند، خیلی خوب خطابه می خواندند وقتی هم مطرح مشکلات می شد، خیلی هم خوب طرح می کردند اما از حدود گفتار خارج نمی شد، به عمل نمی رسید. اگر از حدود گفتار خارج می شد نمی تواند انسان باورش بیاید که بیشتر از صد میلیون عرب در مقابل اسرائیل آنطور زبون باشند و انسان نمی تواند باور کند که با داشتن همه چیز، و احتیاج غرب در بسیاری از امور به ممالک اسلامی، اینها همه تحت سلطه آنها باشند با داشتن جمعیت های زیاد و ذخایر زیاد. این نیست جز اینکه آن روحیه ای که در صدر اسلام بود و منشاء غلبه شد، آن روحیه را ما از دست دادیم. دلیل بر اینکه یک همچو روحیه ای می تواند غلبه کند بر مشکلاتش، قصه ایران است. اگر در ایران هم مثل سابق، مثل سالهای گذشته تمام مسائل بر می گشت به اینکه مشکلات گفته بشود و هیچ عمل نشود، مصیبت ها را ذکر بکنند و بروند منزلشان بخوابند، اگر اینطور بود الان هم زیر بار همان رژیم و همان گرفتاری ها بودیم لکن خداوند خواست که این ملت از حد حرف به حد عمل بیاید و آن روحیه ای که در صدر اسلام بین مسلمین بود، تا حدودی در این ملت پیدا شد و همان رمز پیروزی یک مشت فاقد همه چیز بر یک قدرتهای شیطانی بزرگ، همان روحیه که در صدر اسلام بود و مسلمین دنبال شهادت می رفتند، جنگ می رفتند و اگر از جنگ بر می گشتند شاید پیش خودشان معلوم بودند، این تا یک حدودی در ایران پیدا شد به طوری که جوان های برومندی که اول جوانی شان بود و هست چه در آنوقتی که من نجف بودم و چه حالا که ایران هستم و چه قبل از این پیروزی و چه بعد، اینها از من می خواهند که دعا کنم شهید بشوند و جدا دعا میخواهند و بعضی ها تأسف می خورند، اظهار تأسف می کنند که ما نشدیم. این روحیه تا در مسلمین پیدا نشود همینند که هستند، مجلس ها اثری ندارد، اجتماعات اثری ندارد، کنفرانس دولت های مختلف و اجتماعاتشان اثری ندارد، صحبت است. دل خوش کردن به این چیزها موجب تنفر ما شده است و می شود. مسلمین فکری بکنند که این تحول در آنها حاصل بشود، تحول از خوف به شجاعت و تحول از توجه به دنیا به ایمان به خدا. منشاء همه پیروزی ها همین کلمه است، ما متحول بشویم به یک موجودی اسلامی انسانی با ایمانی که خداوند تبارک و تعالی از ما خواسته است، والا شما تشریف می آورید اینجا با ما صحبت می کنید ما هم با شما صحبت می کنیم دردها را گوئیم و درمانش هم گاهی گفته می شود لکن شما که می روید و ما که اینجا هستیم هیچ دیگر در فکر این نیستیم که یک عملی انجام بگیرد.
 

منشاء مصائب و گرفتاری های مسلمین

اضافه بر همه این مسائل قضیه دولت های اسلامی است که مصیبت مسلمین بسیارش از

صحیفه نور جلد 8 صفحه 96

دولت های اسلامی سرچشمه می گیرد. دولت اسلامی که باید با هم همصدا باشند، همفکر باشند، همه از یک دیانت، صاحب یک کتاب، و همه هم می بینند که با اختلافاتی که بینشان هست دیگران نتیجه می گیرند، درد را می دانند لکن دنبال دوا نمی روند، بلکه هر روز اختلافاتشان بیشتر می شود و جدائی از هم بیشتر پیدا می کنند و دولت های بزرگ هم حرفشان همین است که ماها از هم جدا باشیم و با هم بلکه دشمن باشیم و اشتغال پیدا کنیم به حال هم و آنها استفاده کنند. باید مسلمین فکر اساسی برای خودشان بکنند و دولت های اسلامی فکر اساسی بکنند. فکر این نباشند که چند روزی که هستند مرفه باشند و دارای سلطه بر کشور خودشان، و این درد تفرق را خودشان دوا کنند، والا هیچ علاجی دیگر نیست در کار و هیچ مجلس و هیچ کنفرانس و هیچ اجتماعی اثری نخواهد گذاشت. من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که مسلمین را عموماً و دولت های اسلامی را خصوصاً بیدار کند و بر مشکلات خودشان غالب بشوند و اسلام آنطور که هست در ممالک اسلامی تحقق پیدا بکند، آن طور که در صدر اسلام بود.
(آنگاه یکی از نمایندگان سخنانی را به زبان عربی معروض داشت و امام در پاسخ وی فرمودند:)
بله یکی از مشکلات که باز مسلمین، من گرفتارش هستم و مشکله دولت و ملت است، و دولت ها در آن قدری که ما اطلاع داریم و شما هم مطلع هستید، دولت ها، دولت هائی هستند که با ملتشان تفاهم ندارند، معامله دولت ها با ملت ها، معامله دشمن با دشمن است، ملت پشت می کند بر دولت و دولت می خواهد تحمیل کند بر ملت از این جهت ملت ها پشتوانه دولت ها نیستند بلکه معامله دشمن با دشمن می کنند و این موجب ضعف دولت هاست. ما دیدیم که این پدر و پسر که در ایران حکومت کردند، حکومت جابرانه، هم در زمان پدر همچو ملت پشت به او کرده بود که وقتی متفقین آمدند و همه جهات مملکت ما در خطر بود، وقتی که رضا شاه رفت مردم شادی کردند و شکست او را در جنگ با شادی تلقی کردند برای اینکه او را هم دشمن خودشان می دانستند و محمدرضا وقتی که با قدرت مردم بیرون رفت، مردم در روز رفتن او مثل عید رفتار می کردند و عید گرفتند و این یک مطلبی است که در اکثر دولت های اسلامی (اگر نگویم در همه) هست که دولت های اسلام ما با ملتشان هیچ تفاهم ندارند، معامله دشمن با دشمن است، ملت از آنها فرار می کنند آنها می خواهند به ملت تحمیل کنند. و این هم یکی از مشکلاتی است که در ممالک ما هست و شاید حلش به این زودی ها امکان نداشته باشد. ما الان که یک دولتی داریم که با مردم تفاهم دارد، الان تظاهرات مردم در خیابان ها له اوست در عین حالی که خیلی نتوانستند تاکنون برای ملت کاری بکنند لکن ملت با او موافق است، با دولتشان موافقند، پشتیبان آن هستند یعنی یک دولت ملی است، یعنی دولتی است که یک ملت پشت سرش هست، و اما اگر حساب بکنید در سایر ممالک اکثراً (اگر همه نباشند) مسأله اینطور نیست، مردم با رضای نفس از آنها پشتیبانی ندارند، آنها هم مصالح مردم را نمی خواهند مصالح خودشان را می خواهند و تا این مشکل هست باز ما به همین حال هستیم و باز من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که این مشکل حل بشود.

صحیفه نور جلد 8 صفحه 97


دولت ها توجه بکنند به اینکه چه شد که این قدرت شیطانی از بین رفت و ملت ما غلبه کرد. این برای این بود که ارتش او هم وقتی که ملت را دید یک طرف می رود، پشت به او کرد، قوای خودش بر خود او پشت کرد چون که دیدند که ملت یک راهی دارد و آنها راه مخالف. از این جهت اینها غلبه کردند و دولت ها اگر چنانچه با مردم تفاهم کنند و خدمتگزار مردم باشند، مردم پشتیبان آنها هستند و شکست برای آنها دیگر نیست لکن مع الاسف، هم دست های خارجی نمی گذارند و هم عدم رشد خودمان.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارکنان جامعه اسلامی وزارت امور اقتصاد و دارائی

تاریخ: 1358/04/17

 

هدف خداوند از بعثت انبیا و نقش سازنده تعالیم آنان

بسم الله الرحمن الرحیم
کوشش هایی که انبیا می کردند و جنگ هایی که با مخالفین راه حق می کردند و خصوصاً جنگ هایی که در صدر اسلام واقع شد، مقصد جنگ نبوده است و مقصد کشورگشایی هم نبود، مقصد این بوده است که یک نظامی عادلانه که در آن نظام عادلانه، احکام خدا جاری بشود. انبیا آنهمه زحمت کشیدند نه فقط برای اینکه طرف را از صحنه خارج کنند و خودشان صحنه را دست بگیرند، بلکه مقصد اصلی این بوده است که این انسان هائی که انسانیت ندارند، این اشخاصی که در راه خلاف دارند سیر می کنند و آنها می دیدند که این راه خلاف، راه شقاوت است،راه ضلالت است، راهی است که مردم را در این دنیا به شقاوت و در آن دنیا هم به مهلکه می کشاند، انبیا از طرف خدای تبارک و تعالی مأمور شدند برای نجات مردم. مردم را اگر به حال خودشان می گذاشتند جز یک حیوانی که خوردن و خوابیدن را و شهوات را ادراک بکند و در راه آن عمل بکند، چیز دیگر را نمی توانستند بفهمند، از باب اینکه ورق ماورای طبیعت بر مردم پوشیده است. اینکه مردم می دانند، همین عالم را عالم طبیعت را، آنهایی که علمشان دیگر زیاد هست، یک خصوصیات طبیعت را زیادتر می فهمند، لکن همه آنها همین است که از طبیعت بهره ور می شوند و به طبیعت توجه دارند و انسان را هم به همین جنبه طبیعی می شناسند و برای همین جنبه طبیعی انسان هم زحمت می کشند. تمام زحمات مادیین که مربوط به مکتب الهی نباشد صرف ادراک طبیعت و خصوصیاتی که در طبیعت است می شود و استفاده از طبیعت، آنهم طبیعت انسان از طبایع عالم. هر چه نگاه بکنید از این تمدن های بزرگ، جدید، از این پیشرفت های عظیم انسانی می بینید که همه آن مربوط به همین طبیعت است و مربوط به استفاده انسان از طبیعت است، آنهم استفاده انسان طبیعی از عالم طبیعت. از عالم طبیعت به آن طرف این موجودات طبیعی نمی توانند بفهمند و لهذا اینها راهی به آن عالم ندارند مگر از راه وحی که همه عالم را در تحت سیطره اش هست و چون این انسان مثل سایر حیوانات نیست که همان حیات طبیعی و دنیایی باشد بلکه انسان یک طور خلق شده است که علاوه بر حیات طبیعی، حیات مابعدالطبیعه هم دارد و آن حیات مابعدالطبیعه، حیات صحیح انسان است، اینجا همان حیات حیوانی است، از این جهت مردم محتاج شده اند به اینکه در پیدا کردن راه صحیح از طریق وحی به این ها گزارش داده بشود و خدای تبارک و

صحیفه نور جلد 8 صفحه 82

تعالی هم منت بر مردم گذاشت و انبیا را مبعوث فرمود تا اینکه راه را به اینها نشان بدهند. تمام تعلیمات انبیا برای مقصد، نشان دادن راهی است که انسان ناچار از این راه باید عبور کند. ناچار انسان از این عالم طبیعت به یک عالم دیگری عبور می کند،اگر سر خود باشد یک حیوانی است که از این عالم به عالم دیگر می رود و اگر چنانچه به راه انبیا برود انسانیتش کامل می شود و هر چه بیشتر اطاعت کند بیشتر انسانیتش رشد می کند. تمام کوشش انبیا برای این بوده است که انسان را بسازند، تعدیل کنند، انسان طبیعی را مبدل کنند به یک انسان الهی، در همین عالم که هست هم، باز اینطور باشد. نظر انبیا به این عالم بانظر اشخاص دیگر فرق دارد، آنها می خواهند این عالم را الهی کنند، یعنی به هر چه نگاه می کنند آثار الهیت در آن ملاحظه کنند. سایر قشرها چه فلاسفه باشند و چه سایر دانشمندان باشند خصوصاً دانشمندان طبیعی، اینها تمام نظرشان به این است که آثار طبیعت را کشف کنند و استفاده از طبیعت بکنند. انبیا طبیعت را قبول دارند لکن طبیعت را مهار می کنند به طوری که در تحت الوهیت مهار بشود،در تحت عالم بالاتر باشد. همان استفاده ای را که ماها که اطلاعی از آن واقعیات نداریم از این عالم طبیعت می کنیم آن آدمی که از ما عدای طبیعت هم اطلاع دارد همین استفاده را می کند با فرق اینکه، این که استفاده می کند نظرش به همین طبیعت است و او که استفاده می کند طبیعت را آثار آن عالم می بیند و حق تعالی را در طبیعت مشاهده می کند.
اینهمه جنگ هایی که در اسلام شده است و زحماتی که اولیاء خدا کشیده اند و اینها برای اینکه اسلام را پابرجا کنند، احکام اسلام را پیاده کنند آنهم برای اینکه انسان ها را هدایت کنند به یک واقعیاتی که اطلاع بر آن ندارند، راه را نمی دانند، آنها می دانند راه را اینطور باید بروند.
 

تکلیف بر تحقق عملی احکام اسلام در کلیه امور فردی و اجتماعی

ما تا حالا که این جمهوری اسلامی را، همه شماها زحمت کشیدید و همه قشرهای ملت متحد شدند با هم و خون ها را دادند و زحمت ها کشیدند و زجرها را کشیدند و این سد را شکستند و رأی به جمهوری اسلامی هم دادند، این برای این نبود که فقط حریف را از میدان در بکنند و خودشان به جای او بنشینند، این برای این بود که یک رژیم فاسد راتبدیل کنند به یک رژیم صحیح، رژیم عادل که وقتی رژیم عادل تحقق پیدا کرد و احکام اسلام آنطوری که باید تحقق پیدا کرد، آنوقت افراد اگر عمل کنند، راه صحیح واقعیت را پیدا می کنند و رژیم هم اگر چنانچه اسلامی باشد و عمل، عمل اسلام باشد و همه نظام، نظام اسلام باشد، یک نظام عادلانه ای که به هیچ یک از افراد تعدی نشود، در هر اداره ای بروید آنجا اسلام را ببینید، در هر بنگاهی بروید آنجا هم ببینید اسلام هست، اینکه حکومت می کند اسلام حکومت بکند،غیر اسلام در کار نباشد. ما تا حالا نرسیدیم به این. ما رأی دادیم به اینکه جمهوری اسلامی باشد، حالا هم رژیم ما جمهوری اسلامی است اما اینطور نیست که ما تا رأی دادیم، جمهوری اسلامی، یک جمهوری اسلامی شده باشد، فقط نظام الان نظام جمهوری اسلامی و دنیا هم شناخته ایران را به اینکه اینجا رژیمش جمهوری اسلامی است اما اسلام که این را نمی خواسته که ما

صحیفه نور جلد 8 صفحه 83

یک رأی بدهیم و بگوئیم جمهوری اسلامی، اسلام می خواسته که در رژیمش اینطور باشد که هر جا پا بگذاری احکام اسلام باشد،غیرش نباشد. اگر ما با همه زحمت ها با همه خون دادن ها به این جا رسیدیم که جمهوری اسلامی، و باز رهایش بکنیم تمام کارهایمان هدر رفته،یعنی طاغوت فرق نمی کند که محمدرضا باشد یا من و شما. حیطه شعاع عملیات مختلف است یک کسی طاغوت است در خانواده خودش، یک کسی طاغوت است در خودش و همسایه هایش، یک کسی طاغوت است در محله اش، یک کسی در شهر، یک کسی هم در یک استان، یک کسی هم در سطح کشور. در طاغوتی فرقی نیست، در شعاع عمل فرق است. همین طاغوتی که در خانواده خودش طاغوت است، اگر دستش برسد در محله هم طاغوت است، اگر دستش برسد، در همه سطح کشور طاغوت است، برای اینکه خودش وقتی طاغوت هست دیگر شعاع عمل کم و زیادش پیش او فرقی ندارد، دستش نمی رسد، دستش برسد همان کارهایی که محمد رضا می کرد، این آدم هم همان کارها را می کند تا تربیت اسلامی و انسانی و تحت تربیت انبیا کسی نباشد، دستش نمی رسد و الا وقتی دستش برسد همه آن کارها را می کند حالا هم خیال می کند نمی کند. این آدمی که در منزل خودش ظلم می کند،در منزل خودش تعدی بر اولادش،بر فرزندش، بر خادمش می کند این اگر زیادتر بشود خدمه اش ،زیادتر بشود اولادش، زیادتر بشود تابعش همان قدر که آنها زیادتر شوند این وسعت ظلمش زیاد می شود، برای اینکه آدم ظالم است. ظالم اگر ده نفر تحت سیطره اش باشند، ظلمش به اندازه ده نفر است، اگر سی و پنج میلیون جمعیت هم باشند، ظلمش به اندازه سی و پنج میلیون نفر است،آدم، همان آدم است برای اینکه آدم نشده است، یک موجود طاغوتی شیطانی است. این موجود طاغوتی شیطانی اگر تحت سیطره انبیا نرود، تحت تعلیم و تربیت انبیا نرود هیچ فرقی مابین این فرد با آن فردی که یک عالم را دارد می چاپد، در روحیات نیست، در عمل هست از باب اینکه این دستش نمی رسد، او دستش می رسد. اینهایی که مثلاً فرض کنید در ایران سیطره داشتند مثل محمد رضا اگر در عراق هم سیطره اش می رفت همین ظلم هایی که اینجا می کرد آنجا هم کرد،اگر در همه ممالک اسلامی هم سلطه پیدا می کرد همین کارهایی که اینجا کرد در همه می کرد اگر در همه عالم هم سلطه پیدا می کرد همان مطلب بود. می بینید که این ابرقدرت ها که دستشان را همه جا دراز کنند، دستشان را همه جا دراز می کنند برای چاپیدن، آن آدمی که چاپیدنش یک حدود خاص داشت وقتی که شد رئیس، یک قدری وسعت پیدا می کند و همان کارها را هم آنجا می کند. گمان نکنید که من و شما اگر دستمان برسد به آنها نکنیم، تا آدم نشویم همان حرف هست، باید همه فکر این معنا را بکنیم که رژیممان را رژیم اسلامی بکنیم. رژیم اسلامی به این است که این افرادی که در کار هستند، این افرادی که در این رژیم سر کار هستند، مشغول به فرض کنید که خدمتگزاری هستند، کارمندهای دولتی همه شان، هر کدام آنجا که کار می کنند کارشان کار اسلامی باشد، این فکر نباشد که حالا که این اداره آنجایش خراب است خوب، بگذارید اینجایش هم خراب باشد، حالا که آن آدم آنجا خلاف می کند خوب، بگذار اینجا هم خلاف کند. همه مکلفیم، همه ما. اگر همه عالم خلاف بکنند،یک آدمی که تربیت شده تحت مکتب

صحیفه نور جلد 8 صفحه 84

انبیاست او خلاف نمی کند، تمام عالم وقتی که به هم بخورد و ظلم بشود، حضرت موسی خلاف نمی کند. از اینکه حالا همه دارند می چاپند پس باید من هم این کار را بکنم، نه، در تربیت انبیا اینجور نیست، علی بین ابیطالب سلام الله علیه همه عالم اگر کافر می شدند به حال او فرقی نمی کرد جز غصه خوردن به اینکه چرا اینها دارند خلاف می کنند و الا در مشی او هیچ تغییری نمی کرد آن روزی که تو خانه نشسته بود با آن روزی که یک خلافت دارای آن وسعت که ایران یک جزئش بود تا مصر و در حجاز و همه اینها تحت سیطره بود و از اروپا هم یک مقداری، هیچ فرقی در حال روحی اش نبود که حالا که من دارای یک همچو چیزی هستم،باید مثلاً چه بشود، هیچ ابداً در روح او هیچ فرقی نمی کرد برای اینکه روح، روح الهی بود. روح الهی در آن فرقی نمی کند که یک جمعیت کمی تحت نظر او باشد یا یک دنیا باشد، در حال روحی او فرقی نمی کند، او موظف است عدالت کند، می تواند با این چهار تا که هست عدالت بکند، اگر توانست با همه جا و همه جا عدالت را گسترش می دهد. همه ما الان که اسم جمهوری اسلامی روی خودمان گذاشتیم و رژیم سابق را فرستادیم بحمدالله به خارج و دفنش کردیم و دیگر هم زنده نخواهد شد انشاءالله، همه ما الان مکلفیم که این رژیمی که ادعا داریم که تحقق پیدا کرده، واقعیتش تحقق پیدا کند، از حد لفظ به حد معنا بیاید، از حد رأی به حد خارج بیاید. شما که مأمورین یک وزارتخانه هستید یک طور باید عمل بکنید، آنها هم که در وزارتخانه دیگرند یک طور، همه باید یک مأمورین اسلامی باشند. هر فرد باید خودش را موظف بداند به اینکه این کاری که الان، این کار جزئی که پشت میز نشسته به او محول است، این کاری که به او محول است به عدالت عمل کند، منتظر نشود که وزیر عادل بشود. وزیر عادل باشد یا نباشد، شما باید عادل باشید. نخست وزیر عادل باشد یا نه، برای خودش ضرر دارد و نفع دارد، آن حسابش علیحده هست، شما هم حسابتان علیحده است، پیش خدا حسابش علیحده است، پیش ملت هم حسابش علیحده است. شما که این کار جزئی، پیشخدمتی که این کار جزئی دستش هست، این عدالت در آن کارش باید بکند. آن رئیس اداره هم که در آنجا نشسته آن هم عدالت در همان کار باید بکند، منتظر نشود دیگران عادل بشوند تا او عادل بشود. مثل این است که من منتظر بشوم دیگران نماز بخوانند تا من نماز بخوانم، یا منتظر بشوم دیگران ناهار بخورند تا من ناهار بخورم. چطور وظایف طبیعی را آدم اینطوری عمل می کند، وظایف طبیعی را هر کسی شخصی عمل می کند. شما هیچ وقت انتظار کشیدید دیگران نفس بکشند تا شما بکشید؟ دیگران نگاه کنند تا شما نگاه کنید؟ هیچ همچو نیست. شما به حسب طبیعت تان وظایف طبیعی را شخصاً عمل می کنید، وظایف الهی را هم همینطور است همانطور که وظایف طبیعی را شخصاً عمل می کنید وظایف الهی را شخصاً شما موظفید عمل کنید بعلاوه موظفید که دیگران را هم وادار کنید که به این کار در این جا موظف نیستید که دیگران را وادار کنید که نگاه کن اما در آنجا موظفید که تعدیل کنید دیگران را هم تربیت کنید. هر کدام ما موظفیم خودمان عمل کنیم و موظفیم دیگران را هم وادار کنیم، اگر یک همچو روحیه ای در یک ملتی پیدا بشود که انشاءالله امیدوارم پیدا بشود، اگر یک همچو روحیه تعاون معنوی همانطوری که در این برهه ای که انقلاب بود یک تعاون مادی پیدا شده بود،این هم

صحیفه نور جلد 8 صفحه 85

معنا بود اما معاونت راجع به این بود که اینهائی که می آمدند در خیابان ها تظاهر می کردند، خانه ها به آنها آب می دادند، غذا می دادند عرض کنم مردم کمک می کردند و معاونت می کردند، اگر یک روحیه معاونت معنوی پیدا بشود در انسان، در همه، که هر کس خودش را موظف بداند به اینکه علاوه بر اینکه خودش یک آدمی است که می خواهد عدالت بکند، وظیفه شناس است، پشت میز که نشسته کار خودش را که می کند و کار مردم را که می خواهد انجام بدهد، روی وظایف است، نه روی طمع است،نه روی ترس و خوف است، روی وظیفه است، آنطوری که وظایف شخصی خود را آدم عمل می کند برای خودش وظیفه می داند که برای بچه هایش لباس بخرد، این یک وظیفه ای است پیش آدم، نه خوف است و نه طمع. اگر انسان، آن کسی که متصدی یک کار یاست، وظیفه بداند این را که من حقوق مثلاً می گیرم وظیفه ام این است، نخیز، حقوق هم نمی گیرم وظیفه انسانی ام این است، وظیفه اسلامی ام این است که حالا که متکفل یک امری شدم و یک دسته ای به من محتاجند که کار آنها را راه بیندازم، کارها را تعویق نیندازم، همانقدری که می توانم ،به هر ترتیبی که جریان دارد، جریان بدهم با رفاقت، جلو و عقب انجام ندهم، خلاف عدالت نکنم، اگر جلو و عقب انجام بدهم این همان کارهای طاغوت است، طاغوت در یک چیز کم، در یک شعاع کم. چنانچه هر کداممان توجه به همین معنا داشته باشیم، هر کسی به خودش متوجه باشد، خودش را درست کند، اداره ای که دارای پانصد نفر مأمور است، هر مأموری آن کاری را که به او محول است سرش را زیر بیندازد و کارش را انجام بدهد، یک اداره درست می شود، یک وزارتخانه درست می شود، باقی درست می شود، همه کشور درست می شود.اگر یک همچو چیزی در یک کشوری پیدا شد، این کشور مترقی است کشور مترقی این نیست که سینماهای کذا داشته باشد و آن کارهایی که در آن می شد، یا مترقی آن است که مراکز فحشا آن قدر زیاد باشد، مشروب خوری آنقدر زیاد باشد این انحطاط است، کشور مترقی این است که افرادش مترقی باشند، فرد مترقی آن است که وظیفه شناس باشد، وظایف اداری اش، وظایف الهی اش، اگر انسان وظیفه شناس شد یک انسان مترقی است، یک انسان عادل است. یک مملکتی اگر انشاءالله موفق بشویم، موفق بشوید به اینکه این مملکت، همه وظیفه شناس بشوند و جمهوری اسلامی بشود. جمهوری اسلامی این است که اداره مالی آن هم اسلامی بشود، اداره عدلیه اش هم اسلامی بشود. تحول باید پیدا بشود،تحول در نظام و تحول در افراد که این نظام را می خواهند پیش ببرند. به مجرد اینکه تحول در نظام هم باشد و تحول در افراد نباشد، فایده ندارد برای اینکه وقتی تحول در افراد نباشد،اگر حالا هم یک کسی، یک تحولی در نظام درست کند، فردا همین افرادند که این نظام را می خواهند پیش ببرند، همین افراد، نظام را معوجش کنند، بر خلاف می کنند.
تحول در افراد، در روحیه افراد میزان است و این با این است که همه آقایان بنای بر این بگذارند که کارهایشان را روی وظیفه شان عمل بکنند، خودشان را ببینند در یک جمهوری اسلامی، ببینند در یک مملکتی هستند که رأس این مملکت امام زمان سلام الله علیه مراقبشان هست، مأمورهای مخفی دارد، ملائکه الله مأمورند، خودش را تحت مراقبت ببیند، بگوید که ما یک مملکتی الان هستیم

صحیفه نور جلد 8 صفحه 86

که یک مراقبی داریم معصوم و ماتحت مراقبت هستیم،اعمالمان باید یک اعمالی باشد که یک وقتی به عرض ایشان رسید، راضی از ما باشند. در هر جا که کار می کنید، شما برای مسلمان ها می خواهید خدمت بکنید. دولت ها خدمتگزار مردم هستند، نه فرمانفرما. این رژیم طاغوتی است که مثلاً یک نخست وزیرش، یک رئیس جمهورش فرمانفرمایی بخواهد بکند. این طاغوت، همین است. بله،این مقداری که وظیفه هست که امر و نهی بکند وظیفه است بکند، اما بخواهد زاید بر آن وظیفه فرمانفرمایی بکند، حالا که رسیده به اینجا سوء استفاده بکند،این همان رژیم طاغوتی است حالا دستش به زیادتر نمی رسد یا خوف دارد از اینکه مردم به او اشکال بکنند، اگر دستش باز بشود، همان کارهایی که محمد رضا می کرد شاید من هم بکنم اگر دستم برسد. تا تربیت یک تربیت صحیح نباشد، فایده ندارد. و شما آقایان انشاءالله من امیدوارم و از خودتان، رفقایتان، دیگران، سفارش کنید همه که ما الان در یک نظامی واقع شده ایم که ما می گوئیم ما اسلامی هستیم،شما یک گروه اسلامی هستید الان. یک گروه اسلامی اگر همان ادعا باشد، خوب، همه عالم می توانند ادعا کنند، مگر محمدرضا نمی گفت من مسلمانم، قرآن هم طبع می کرد، خدمت حضرت رضا هم رفت و می ایستاد و برایش زیارت نامه هم می خواندند و نماز هم می خواند و همه این کارها را می کرد اما نبود اینطور. ما اگر بخواهد رژیممان اسلامی باشد و این ادعایی که می کنیم که ما مسلم هستیم و ما طرفدار اسلام هستیم و طرفدار رژیم اسلامی هستیم باید این قدم راهم برداریم که مهمش این قدم است که محتوای یک مملکتی اسلامی باشد، هر جایش برویم در مملکت اسلامی رفتیم، نه اینکه وقتی رفتیم، بازار ببینیم بازار همان بازار و همان رباخوری و همان اجحاف و همان گرانفروشی بیجا و همان ها و بعد هم فریاد می کنند که اسلام، بعد هم چراغانی می کنند. خیال می کنند با این می شود امام زمان را بازی داد، نمی شود. تا یک نوری در قلب ما پیدا نشود فایده ندارد، هر چه هم از این اعمال بکنیم اعمال است. خیر، از این اعمال همه می کنند باید این اعمال بشود، نه اینکه اینها نشود، این اعمال بشود، پیوند با قلب داشته باشد، با قلبمان یک کاری کنیم که این عمل را قلب ما آورده باشد.
در هر صورت ما الان در یک جمهوری لفظی اسلامی هستیم، نه جمهوری اسلامی، جمهوری، طرح جمهوریت است، حالا طرحش هست، طرحش هم حالا تمامی باز نیست. وقتی مملکت ما جمهوری اسلامی است که همه چیزش اسلامی باشد. هر چه ناقص باشد جمهوری اسلامی ناقص ما داریم، حالا جمهوری اسلامی لفظی داریم. اگر چهار تا اداره مان درست بشود،یک جمهوری اسلامی ناقصی به اندازه این اسلامی شده، اگر انشاءالله همه آن اسلامی بشود آنوقت مدعی هستیم، ادعای ما این است که جمهوری اسلامی و این ادعا صحیح است و از ما می پذیرند این را و این را هم نباید هر یک فکر کند که دیگران بشوند تا من بشوم، هر کس باید آن کاری راکه می کند، آن کار را خوب انجام بدهد. شما شبیه خوان های سابق را دیده اید، این شبیه که می خواندند، شمر خوب آن بود که خوب شمر باشد، اگر آن شمر بنا بود که یک کاری بکند که سیدالشهدا باید کند،این خوب شمری نیست، سیدالشهدا بر حسب شبیه هم آن است که آن عمل را خوب انجام بدهد، اگر آن عمل را خوب انجام

صحیفه نور جلد 8 صفحه 87

بدهد یک شبیه خوان خوبی است. هریک ما باید آن عملی که دستش می دهند خوب انجام بدهد،نرود سراغ اینکه دیگران چه می کنند، بخواهد دخالت کند در کار دیگران. نه، دخالت در کار دیگران نکنید، شما آن کاری که به آن موظف هستی همان کار را خوب انجام بده، برادرت هم که پهلویت نشسته اگر انجام خواست بدهد، دیدی یک خلافی می خواهد بکند به او بگو که آقا ما جمهوری مان اسلامی است. جمهوری اسلامی معنایش این است که عدالت باشد عدالت این است که این آدمی که الان احتیاج به من دارد،از خارج آمده الان، از راه دور آمده،به این اداره احتیاج دارد، زود رسیدگی بشود به احتیاج این. اینطور نباشد که یک کسی که آشنای ما هست، جلو کارش را انجام بدهیم، یک کسی که خیر، غریبه هست، عقب تر انجام بدهیم و هکذا چیزهایی که شما می دانید شود،این چیزهایی که می شد، دیگر نگذارید بشود.
خداوند انشاءالله همه شما را حفظ کند، توفیق بدهد و امیدوارم که همه ما با هم بتوانیم که یک جمهوری اسلامی درست کنیم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای جهاد سازندگی قم

تاریخ: 1358/04/17

 

آتش زدن خرمن ها به دست عمال امریکا و به نفع ابرقدرت ها

بسم الله الرحمن الرحیم
امید است پیش خدای تبارک و تعالی کارتان مقبول باشد و توجه داشته باشید که کارهای اسلامی باید در اطرافش توجه بشود که صد در صد اسلامی باشد. شما الان دارید می روید در دهات و در جاها دیگر می خواهید بروید، ممکن است که در آنجا یک عناصر ضد اسلامی پیدا بشوند، آنها را هدایت کنید، آنها را نگذارید که یک کارهای خلافی بکنند، تبلیغات خلافی بکنند، البته در حدود همان که از ایشان بپرسید خوب، شما چه می گوئید، شما که می گوئید ما برای مردم و برای توده می خواهیم یک کاری بکنیم، خوب زراعت را آتش زدن، این برای خلق یک خدمتی است؟! خرمن را آتش زدن یعنی چه؟ قبلاً این عده می رفتند و نمی گذاشتند کشت بکنند، بعد از آن نمی گذاشتند درو بکنند، بعد از آن درو کردند، خرمن کردند، حالا خرمن ها را آتش می زنند. این نفعش به جیب چه کسی می رود؟ ما حساب بکنیم. ما بخواهیم عمال یک رژیم را بشناسیم باید ببینیم که این کاری که اینها می کنند نفعش تو جیب چه کسی می رود؟ توی جیب هر کس که رفت این نوکر اوست. مستقیما توی جیب امریکا می رود، برای اینکه ما وقتی که زراعت نداشته باشیم، گندم نداشته باشیم، در جائی که صادر می شود امریکاست، مهمش اوست، شوروی که گندم نمی دهد، خودش هم محتاج است، از امریکا به شوروی صادر می شود،نفع این کارها مستقیما توی جیب امریکا می رود. پس اینکه ما می گفتیم که اینها که با اسم چپی و به اسم کذا دارند عمل می کنند اینها از عمال امریکا هستند، منتها خودشان نمی دانند وضع خودشان را،این برای این است که کار، کار آمریکائی است. کار، کاری است که می خواهد گندم نباشد، ما زراعت نداشته باشیم و آنها که زراعت شان زیاد است و آتش می زنند و به دریا می ریزند، آنها زراعت شان را بدهند به ما، شما که می گوئید ما برای مردم دلسوز هستیم، برای خلق می خواهیم کار بکنیم، خوب بیائید کمک کنیم تا گندم زیاد بشود، بیائید شما هم با این آقایان درو کنید، بروید گندم ها را جمع بکنید، بروید زراعت ها را تصفیه کنید تا برای مردم باشد. اگر خلاف این شد و بنابر شلوغکاری و به هم زدن شد، این را باید دید آن که بیشتر در این کار فایده می برد کیست،آن که شما را وادار می کند به این کار کیست. و ما دیدیم که امریکا بیشتر نفع می برد برای اینکه امریکا در این شکست از همه بیشتر شکست خورد و بیشتر از دول منفعت می برد، شکست او هم بیشتر است،ناراحتی او هم بیشتر

صحیفه نور جلد 8 صفحه 77

است و دسیسه او هم بیشتر است. شما توجه داشته باشید به اینکه اینها را هدایت کنید، این جوانهای ما بسیارشان گول خورده اند نمی دانند چه می کنند.
 

ایجاد حزب توده، به دست انگلیس ها

اصل این حزب توده را من اولش را می دانم این ابتدا حزب توده، آن کسی که حزب توده را ایجاد کرد، همسفر مکه ما بود، می خواهم بگویم از اول توده ای نبود، توده ای آنوقت بود که شوروی درست کرده بود، این همسفر مکه ما بود، سلیمان میرزا یک آدم مقدس مآبی بود و دو، سه نفر هم همراه خودش آورده بود. خودش اولاد نداشت لکن یک کسی را به اولادی قبول کرده بود و او را برداشته بود آورده بود مکه، خودش هم یک آدم نماز خوانی در آن شهرها. آنوقت هم که تکبیر سلیمان نمازی وکذا که برایش می خواندند، که، این نماز می خواند، چرا شما تکفیرش می کنید؟ حزب توده به دست سلیمان میرزای نمازی و طاعتی و مکه برو ایجاد شد و این مستقیما از انگلیس ها بود. آنوقت انگلیس ها اینجا چیز داشتند، حالا آمریکائی ها هستند. در دربار همین محمدرضا خان از همین کمونیست ها خدمتگزار بودند، از همین سران اینها خدمتگزار بودند. پس مطلب اینطور نیست که ما خیال کنیم که نه، اینها کمونیست اند، کمونیست نیستند،اصلا کمونیست به آن معنا که خودشان ادعا کنند که ما طرفدار ضعفا و مستضعفین هستیم و می خواهیم به مردم برسیم، اصلاً اینها آن نیستند، اینها طرفدار سرمایه دارها و طرفدار قلدرها هستند و می خواهند ما محتاج به آنها باشیم و گندم ها را از آنها بیاوریم و پولش را بدهیم و بعد هم نفت را بیایند ببرند. اینها را هدایت کنید، نگذارید توی ده رخنه بکنند. توی آن دهاتی که می روید،اگر آنها یکی شان آمدند، شما هم بایستید صحبت کنید، مسأله بگوئید. اگر این مطلبی را که من عرض می کنم به شما،درست بگوئید، از این ده می رود، از آن دهات می رود، می روند جای دیگر پیدا می کنند. انشاءالله خداوند همه شما را تایید کند و موفق باشید و به خدمت خودتان ادامه بدهید.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارکنان پالایشگاه تبریز

تاریخ: 1358/04/20

 

تغییر روحی ملت

بسم الله الرحمن الرحیم
ما باید فکر بکنیم که چه کردیم و بعد از این کار چه باید بشود و بعد ما چه تکلیف داریم. آنکه ملت ما انجام داده است یک امر اعجاز آمیزی است که به حسب قواعد طبیعی نمی شد یک همچو امری واقع بشود، برای اینکه یک ملتی بود اولاً خیلی ترسناک از سازمان ها و اینها، که وقتی اسم سازمان را می شنید، هر کس می شنید شاید به خودش می لرزید و ثانیاً نداشت هیچ چیزی که مقابله کند با یک قدرت بزرگ. معذلک، هم در روحیه متبدل شد به یک موجود دیگری و یک موجود ترسو به یک موجود شجاع، یک موجودی که از سایه پلیس می ترسید، متبدل شد به یک موجودی که با شاه در افتاد و بیرونش کرد و ثانیاً هیچ نداشت و آنها همه چیز داشتند و یک کاری انجام دادید.
 

نیاز به مهلت و صرف وقت برا اصلاح آشفتگی های پس از انقلاب و پاکسازی دستگاه های دولتی

خوب حالا یک انقلابی شما کردید و یک پیروزی بسیار مهمی به دست آوردید. پشت هر انقلابی یک آشفتگی های بسیار زیادی هست و بحمدالله آشفتگی هایی که در این انقلاب ماست خیلی کم است اما خودش فی نفسه زیاداست، اما وقتی که مقایسه بشود با آشفتگی هایی که در انقلابات دنیا واقع شده است این کم است نسبت به آنها. و بعد از این انقلاب و هر انقلابی که این آشفتگی هست و خصوصاً انقلاب ما که خرابکاری اینها کردند و رفتند، قرض های زیاد گذاشتند، نیروی انسانی ما را عقب زده بودند، اقتصاد ما را ورشکسته کرده بودند، ارتش به یک صورت دیگر در آمده بود همه قوا و همه جهات در هم و بر هم، همه وزارتخانه ها یک جاهای بسیار ناراحت کننده. و حالا که انقلاب حاصل شد و می خواهید همه چیز منقلب بشود دیگر، همه چیز بخواهد منقلب بشود نمی شود که یکدفعه بشود. شما فرض می کنید که ما می خواهیم همه وزارتخانه هایی که هستند اینها اشخاصی که در آنجا مثلا طاغوتی بودند، اینها عوض بشوند و یک اشخاص دیگری بیایند. اینها پنجاه سال زحمت کشیدند که ما آدم نداشته باشیم حالا دولت به زحمت افتاده است که چه بکنند. گردش می کنند این طرف، آن طرف یکی را بردارند، یکی را می گذارند. بخواهند یکدفعه در را باز کنند و بگویند همه بروید، خوب به هم

صحیفه نور جلد 8 صفحه 101

می خورد اوضاع، با تدریج اینها دارند عمل می کنند، دولت شب و روز زحمت می کشد، حسن نیت دارند، زحمت می کشند لکن اموری است که با تدریج باید درست بشود. به این زودی نباید ما توقع داشته باشیم که یک رژیمی رفته و همه چیز را هم خراب کرده و اینهمه هم قرض گذاشته برای این مملکت، حالا تا این پایش را بیرون گذاشت تمام کارها درست بشود. و البته آنهایی که طمع به این مملکت دارند به این زودی دست بردار نیستند، آنها توطئه می کنند، اسباب فساد ایجاد می کنند، اسباب شلوغی و ناراحتی ایجاد می کنند، نمی گذارند کشت بشود، وقتی کشت شد نمی گذارند بر دارند، وقتی برداشتند می سوزانند. اینها همه اموری است که بعد از انقلاب هست در کار شما نباید قدرت ایمانی تان را هیچ در آن تزلزل ایجاد کنید. شما قوی باشید، شما پیروز هستید، اینها رفتنی هستند منتها تحمل زحمت می خواهد. شما پنجاه سال ظلم کشیدید و حرف نزدید، نتوانستید هم حرف بزنید. پنجاه سال از شهربانی و از ارتش و از ژاندارمری و از سازمان بالخصوص همه ما رنج بردیم، همه ما زحمت کشیدیم، حبس رفتند رفقای شما، شکنجه دیدند رفقای شما پنجاه سال اینطور بود، حالا پنجاه سال این کارها شده است و شما هیچ وقت خطابه نخواندید که چرا اینجوری می شود، حالا پنج ماه است، پنجاه ماه هم نیست، پنج ماه است که اینها رفته اند، آنوقت هم خرابی کرده اند و رفته اند، شما با آن قدرت و قوه الهی که خدا به شما داده به پیش بروید. دولت از یک طرف و شماها از یک طرف و ماها از یک طرف همه با هم مجتمع این نهضت را پیش ببریم و انشاءالله همه چیز درست بشود و همه این چراها جواب داده می شود. اشکالات وارد است اما وقت دارد.
 

ارجحیت تدوین قانون اساسی و انتخاب نمایندگان مؤمن و اهل علم بر سایر امور

الان شما باید همه قدرت تان را صرف بکنید برای اینکه الان قانون اساسی باید، اساس مملکت باید درست بشود، اساس مقدم بر اینطور چیزهاست. الان قانون اساسی را باید درست بکنید، اشخاص خبره را فکر بکنید چه اشخاصی باید انتخاب بکنید، اشخاص سالم، اشخاصی که نه شرقی باشند نه غربی باشند، اعتقاد به جمهوریت اسلامی داشته باشند، ایمان به خدا داشته باشند، اهل علم باشند، امثال ذلک، انشاءالله وقتی مجلس درست شد و قانون اساسی درست شد و رئیس جمهور درست شد، اینها هم بتدریج درست شود. قدرت الان دست خود شماست و اینها هم هیچ آدمی نیستند که بتوانند کاری بکنند.
خدا انشاءالله همه تان را حفظ کند. موفق باشید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع برادران اهل مریوان و سنندج و پرسنل گران 62

تاریخ: 1358/04/21

 

بیانات امام خمینی در جمع برادران اهل مریوان و سنندج و پرسنل گران 62

بسم الله الرحمن الرحیم
شما می دانید که الان موقع حساسی است که باید ما این مراحلی که پیش داریم، جلو برویم و باید در این مراحل اولیه که قانون اساسی و خبرگان و مجلس شورای ملی و رئیس جمهور و اینهائی که اساس یک مملکت است، اینها را ما الان جلو داریم و باید همه برادرها با هم متحد باشیم و این مسائل را پیش ببریم. در یک همچو موقع حساسی دشمن های شما و ما در صدد هستند که نگذارند این مراحل پیش برود و لهذا دیدید که در رفراندم شلوغ کاری کردند و الان هم می خواهند شلوغ بکنند و نگذارند مسائل اسلامی پیش برود.
اینها از اسلام می ترسند برای اینکه اسلام دین برابری و برادری است و در آن اصلاً نژاد مطرح نیست. کرد و فارس، ترک و عرب و فارس ابداً در اسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح هست تقوا و صفا و برادری و برابری است. و اینها می دانند که اگر اسلام به آنطوری که هست، در این مملکت تحقق پیدا بکند، دستشان کوتاه خواهد شد. آنها می خواهند که همان قلدری هائی که در سابق می کردند، همان چپاولگری هائی که می کردند همان ها را ادامه بدهند یا برگردانند و تنها اسلام است که می تواند جلو اینها را بگیرد از این جهت اینها می خواهند یک شلوغی هائی بکنند، یک نفاق هائی ایجاد کنند، یک اختلاف هائی ایجاد کنند که این مراحل ابتدائی نگذرد و منعکس کنند در خارج که ایران نمی تواند خودش را اداره کند. با تبلیغاتی که در خارج و در خارج از مرزها و در داخل هم یک مقداری بکنند این است که اینها رشد ندارند. ایران باز رشد اینکه خودش. خودش را اداره بکند ندارد محتاج به این است که یک کسی، یک قیمی بیاید او را اداره بکند، و می خواهند همان مسائل را برگردانند. امروز روزی است که ما، همه برادرها، برادرهای مرزنشین و مرکز نشین با هم همانطوری که در ابتداء نهضت همه با هم بودید و همه با هم این نهضت را پیش بردید از حالا به بعد هم این نهضت را پیش ببرید به طوری که یک حکومت اسلامی مستقر شود. الان یک حکومت انتقالی است، باید قدرت را انتقال بدهد، یک حکومت اسلامی مستقر ما پیدا بکنیم با قوانین اسلام آنوقت خواهید و خواهند دنیا فهمید که آن رژیمی که عدالت پرور است، آن رژیمی که برای دهقان بیشتر مقام قائل است تا برای بالاتری ها آن رژیم اسلام است. آن رژیمی که اصلاً در آن گروه ها و زبان ها هیچ در آن مطرح نیست اسلام است. ما باید کوشش کنیم که این مطلب را به دنیا ثابت کنید که مملکت ما یک مملکتی است که

صحیفه نور جلد 8 صفحه 103

متحول شد از رژیم طاغوتی به رژیم اسلامی انسانی و محتوایش، واقعش تغییر کرده، تحول واقعی. فقط اسم نبود که ما بگوئیم جمهوری اسلامی، نه ما می خواهیم تمام قواعد اسلامی همانطور که در صدر اسلام بوده است در ایران تحقق پیدا بکند و ما ارائه بدهیم به دنیا که اسلام این است، اسلام مترقی این است، احکام مترقی اسلام این است. آن که به حال مستمندان و ضعفا بیشتر عنایت دارد تا به حال دیگران، آن که طرفدار مستضعفین است، آن رژیمی که می خواهد مستضعفین را از قید و بند آن گرفتاری ها بیرون بیاورد آن اسلام است. آن که پیشش اصلاً مطرح نیست مرزنشینی و مرکز نشینی، بالانشینی و پائین نشینی پیشش مطرح نیست اسلام است آن که وقتی حکومتش، راسش مثل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی که با اینکه راس بود، با اینکه اداره یک کشور می کرد وقتی که می آمدند در یک مجلسی که نشسته بودند اصحاب حضرت و حضرت نشسته بودند، بالا و پائین معلوم نبود چیه. می آمد می گفت کدام یکی تان پیغمبر هستید ؟ از باب اینکه دور می نشستند اصحابشان با خودشان، همه با هم دور هم می نشستند. یکی بالا و یکی پائین، یکی این زیرش باشد نبوده است، روی همان زمین و اگر هم یک بوریائی بوده، بوریای آنوقت برای مسجد بوده روی آن بوریا همه می نشستند دور هم و از همان مسجد که اینطور زندگی می کردند تجهیز قوا می کردند و ممالک را می گرفتند. یک همچون حکومتی ما می خواهیم که اینطور باشد که این طبقات مختلفه ای که چپاولگرند یک دسته شان ،اینها نباشد و این دهقان ها به حالشان رسیدگی بشود، این مستمندها، این زاغه نشین ها. شما بدانید که در خود تهران الان زاغه نشین هائی هست که در کردستان شبیهش را نمی بینید، در اطراف خودتان شبیهش را نمی بینید، آنقدر اینها مستمند هستند و همه اینها را این شاه مخلوع ایجاد کرد، به اسم اصلاحات ارضی همه این گرفتاری ها را برای این مستمندها پیش آورد. من امیدوارم که بعد از اینکه ما الان بنا بگذاریم همانطور که تا حالا بوده است که الان صف خودمان را محکم نگه داریم، شما که در مرز هستید و امیدوارم که مرزها را شما خودتان باقدرت خودتان حفظ کنید و ماها که در اینجا هستیم همه یک کلام داشته باشیم و او اسلام، جمهوری اسلامی، برگشت به صدر اسلام. وقتی که این را داشته باشیم این مسائل خود به خود حل می شود دیگر آن مسائلی که اینها بخواهند پیش بیاورند، وقتی قوانین اسلام آمد آنها حل است، آن قدرت ها از بین خواهند رفت. قدرت، قدرت اسلام است، قدرت ملت اسلامی است.
من از شما و همه دوستان اینجا می خواهم که این وحدت را حفظ کنید و این اراده و تصمیم قوی تان را حفظ کنید و با این بازوهای قدرتمند جلو این حشیش هائی که هست و این حشاش هائی که هست، بگیرید. انشاءالله مملکت خودتان برای خودتان باشد و همه اینهائی که می خواستند، می خواهند باز یک سلطه ای پیدا کنند بر امثال شماها، همه اینها از بین خواهند رفت.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع نمایندگان کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی

تاریخ: 1358/04/21

 

کوشش رژیم شاهنشاهی در انحراف نیروی انسانی و از بین بردن اتکاء به نفس

بسم الله الرحمن الرحیم
قبلاً یک قصه ای را عرض کنم که شاید شماها هیچ کدام یادتان نیست. در این جنگ عمومی دوم که هیتلر پیش برد و فرانسه را گرفت و خیلی جاهای دیگر و حمله کرد به شوروی و اینها، چرچیل آن سیاستمدار انگلیسی آمد در مجلس انگلستان و شروع کرد راجع به ضعف خودشان و راجع به گرفتاری ها و راجع به شکست خوردن ها ما کجا را از دست دادیم و کجا را از دست دادیم کار ما چطور است، مملکت ما چه خواهد شد، زندگی ما چه خواهد شد خیلی طولانی شکایت و اینکه ما از بین رفتیم، آخرش یک کلمه گفت، گفت لکن پیروزی مال کسی است که روی موج های نفت سوار است و حدسش هم درست بود و پیروزی هم مال اینها شد که نفت های ما را بردند من هم حالا این معنا را عرض می کنم که الان که بعد از انقلاب است و در همه انقلابات یک آشفتگی های فراوان هست، ما هم مبتلای به آشفتگی هستیم، مضافا به اینکه در طول، اگر نگوییم دو هزار و پانصد سال رژیم شاهنشاهی، لکن آنقدری که ما مشاهده کردیم در طول پنجاه و چند سال رژیم پهلوی کوشش شده است که مملکت ما را از هر جهت عقب بزنند، از جهت نیروی انسانی که از همه بالاتر است که الان باید بگردید، شما درسی و پنج میلیون جمعیت بگردید این طرف و آن طرف چند نفر پیدا کنید که دولت تشکیل بدهند. یک نفر بخواهید پیدا کنید رئیس جمهور بشود، باید شمع بردارید و دور همه جا بگردید و چه بکنید. اینها یک نیروی انسانی را بکلی نه به باد دادند، منحرف کردند. یک وقت این است که نیروی انسانی به باد داده شده، یک وقت یک نیروی مقابل با نیروی انسانی درست کرده اند، یعنی انسانی که باید متکی به خودش باشد، متکی به ملتش باشد، متکی به عقایدش باشد، این را متحول کردند به یک نیروئی که متکی به غرب است، به یک نیروئی که خودش را از دست داده، به خیال خودش، خودش هیچ نیست، هر چه هست خارجی ها هستند. نه اینکه نیرو را ما از دست داده ایم، نیروی متضاد با نیروئی که ما باید داشته باشیم به جای آن نیرو نشسته. درست یک انسانی که باید متکی به خودش باشد و به فرهنگ خودش باشد و به رژیم خودش باشد این را متحولش کردند به یک آدمی که بدبین شده است راجع به فرهنگ خودش، راجع به نیروی ملت خودش، راجع به همه اینها بدبین شده است، خودش را از دست داده و به جای یک انسان شرقی، شده یک آدم غربی. مصیبت اینجا این

صحیفه نور جلد 8 صفحه 106

است که طولانی سال ها می خواهد تا این غربزده ها برگردند به حال طبیعی، نه به حال یک انسان مترقی، به حال یک انسانی که هیچ نیست حالا می خواهد از سر شروع کند. این خیلی طولانی است یک شستشوهای مغزی داده بشود به این ملت که یعنی آنهائی که در این امور وارد بودند، که اینها برگردند به آن حالی که در اول قبل از اینکه غربزده بشوند داشتند. این یک مشکله است که شاید از همه مشکل های ما زیادتر باشد و خیلی هم از این مشکلات داریم، لکن ما هم حرف چرچیل را نظیرش را می گوئیم، ما به نفت اتکاء نداریم، ما اتکاء داریم به اینکه می گوئیم پیروزی مال آن کسی است که ملت با او موافق است و ملت با اسلام و با سعادت اسلامی، با جمهوری اسلامی موافق است. بنابراین ما هیچ خوفی از این ریشه هایی که حالا دارند انقلابات می کنند نداریم منتها اگر خوفی باشد، برای این است که شلوغ می کنند، ناراحت می کنند، دولت را ناراحت می کنند، ملت را ناراحت می کنند عرض بکنم که اینطور چیزها والا اینها یک چیزی که ما بتوانیم بگوئیم مشکلی است و نمی شود حلش کرد نیست.
 

استقرار حکومت و محدود شدن هرج و مرج با بررسی قانون اساسی و تشکیل مجلس

و آنچه می خواهم عرض بکنم این است که اصل این قضایا را، اصلاح این قضایا را به نظر من آسان است و آن در وقتی است که ما یک مجلسی داشته باشیم. اگر مجلس شورا آن طوری که ما بخواهیم ملی و اسلامی باشد، همه این مطبوعات اصلاح خواهند شد، همه این رادیو تلویزیون ها اصلاح خواهند شد، همه این ادارات تصفیه خواهند شد، یعنی ملت باید تصفیه کند به وسیله اشخاصی که می فرستد. انشاء الله در این دوره بر خلاف دروه هائی از زمان، یکی دو دوره شاید بعد از مشروطه تا حالا و یا از زمان رضا شاه تا حالا دیگر آنطورها نخواهد شد که یک کسی به قول محمدرضا لیست را از چیزها، سفارتخانه ها بفرستند و ما هم مأمور اجرا باشیم. ایشان خودشان این مطلب را به صراحت گفتند منتها خواست تعریف از خودش بکند که ما حالا دیگر آنطور نیست. از پدرش تکذیب کرد و از خودش ماقبل اینوقت را، اصلش هم دروغ گفت. انشاءالله ما امیدواریم که دیگر لیستی در کار نباشد که یکی لیستی بدهد و شما ملزم باشید، بله لیست بدهید که هدایت کند ملت را به اینکه اینها افراد خوبی هستند، اما الزام کند ملت را که اینها را تعیین کنید یا اصلاً به ملت کاری نداشته باشد، خودش تعیین کند و ببرد مجلس چون اصلش از خیلی وقت ها اینطور بود، اینها دیگر پیش نمی آید و انشاءالله وقتی که یک مجلسی ملی اسلامی به همت همه ملت تهیه شد این مسائل که حالا یک قدری هرج و مرج است و یک قدری از این آزادی سوء استفاده می کنند، اینها محدود خواهد شد و مجلس اصلاح خواهد کرد اینها را. الان شما بخواهید که در این مسائل وارد بشوید، من چون می بینم که حالا که صحبت قانون اساسی است هی طرح های زیاد می آید که بسیارش انقلاب آمیز است و بسیاریش شلوغ بازی و بر هم کردن است، مخالف ایجاد کردن است. در همین چند روزی که صحبت قانون اساسی است، زیادتر این هجوم به اینجا شود، مشکلات را می گویند، من هم قبول دارم مشکلات

صحیفه نور جلد 8 صفحه 107

هست، از اطراف می آیند و مشکلات خودشان را می گویند و من هم به همه آنها این سفارشی را که به شما حالا عرض می کنم به همه شان عرض کرده ام که ما یک مسائل اصلی داریم که الان به آن مبتلاییم و آن اینکه تدوین قانون اساسی شده منتشر هم کرده اند و باید نظر داده بشود. الان وقتی است که ما همه قوایمان را صرف کنیم در اینکه طرح بدهیم، اشکالاتی که راجع به قانون اساسی داریم بکنیم و بدهیم به مجلس سنا که بعدها خبرگان بیایند و نظر کنند و بالاتر از آن اینکه همه قوا را صرف کنیم در انتخاب اشخاص صحیح، اشخاصی که غربی نباشند که بعد ما را بکشانند به طرف غرب، شرقی نباشند که ما را بکشانند از آن طرف، به صراط مستقیم اسلام باشند و مسلم باشند، متعهد باشند، عالم به اوضاع وقت، عالم به اسلام و عرض می کنم که امین در کارهایشان، اینطور باشند. یک همچو اشخاصی با همت همه قشرهای ملت تعیین بشود تا اینکه این قانون اساسی بررسی بشود و عرض می کنم که نقایصی اگر دارد رفع بشود و اگر یک چیزی باید به آن زیاد بشود، زیاد بشود و چیزی باید کم بشود، کم بشود و بعد هم به دسترسی ملت بدهند و ملت نگاه کند و رأی بدهد، یا آری یا نه. آنوقت اساس مملکت ما یک پایه اش درست شده و آن پایه قانون اساسی است. دو پایه دیگر مانده و آن اینکه مجلس شورا را باید ملت خودش وکلا تعیین کنند وکلا هم همین جوری که عرض کردم وکلای ملی، وکلائی که مردم در بلاد خودشان شناختند که اینها مردم صالحی هستند، اینها مردم اسلامی هستند، اینها گرایش به شرق و غرب، گرایشی به مکتب های فاسد ندارند، اینها را تعیین کنند. یک مجلس شورا داشته باشیم، آنوقت رئیس جمهور هم انشاءالله تعیین بشود و مملکت ما رسمی، یک دولت مستقر رسمی داشته باشد با قانون اساسی، با آن جهاتی که اساس مطلب است، بعدش بیائیم برسیم به قضیه مطبوعات که می دانیم مطبوعات صحیح نیستند، رادیو تلویزیون اشکال در آن هست عرض کنم ادارات در آنها اشکال هست، در وزارتخانه ها اشکال هست، در بازار خیلی اشکال هست، در همه جا اشکالات زیاد است اما ما الان بخواهیم برویم سراغ آن اشکالات فرعی، ممکن است که نقشه باشد که ذهن ما را به آن طرف منحرف کنند و خودمان هم متوجه نباشیم ، ذهن ما را برگردانند به یک طرف دیگری و آنهائی که می خواهند نتیجه بگیرند، ما که الان می خواهیم نتیجه بگیریم نتیجه اش را آنها بگیرند ، یعنی آنها در قانون اساسی طرح بدهند. من اشخاص مختلفی که از علمای بلاد و از اشخاصی آمده اند اینجا صحبت شده است گفتم آقا ننشینید تا دشمن های شما طرح بدهند، شما خودتان طرح بدهید ، خودتان صحبت کنید، نیائید پیش من بگوئید، طرح را بنویسید بدهید به آنجاهائی که باید بررسی بشود و بعد هم خودتان باید، ملت خودش باید انتخاب کند اشخاصی الله علیه و آله را، البته یک معرفی هم از طرف اشخاصی که مطلع بر اوضاع هستند و مطلع بر افراد هستند، یک معرفی هم از آنها خواهد شد لکن ملت خودش باید نظر بدهد. ما الان می ترسیم که در این وقتی که وقت نتیجه گرفتن از این نهضت است و باید ما جدیت کنیم که اساس را درست بکنیم، بخواهند ذهن ما را از این مطلب منصرف کنند به یک مشکلاتی که همه اینها مشکلات صحیح است، مشکل است همه اینها ذهن ما را منصرف کنند و خود آنها مسائل اصلی را خود آنها تصرف در آن بکنند. از این جهت به نظر من می آید که باید ما همانطوری

صحیفه نور جلد 8 صفحه 108

که اقلا شماها تا آنوقتی که چشمتان باز شد و توجه پیدا کردید، زیر مشکل بودید و زیر بار - عرض کنم که انحرافات بودید یکی دو ماه دیگر، دو سه ماه، دیگر باید تحمل کنید و اذهانتان متوجه باشد به این مسائل اصلی که قدم به قدم پیش برود. باید انسان هر وقت به آن مسأله ای که راجع به آنوقت است توجهش را بکند این مسائل، مسائل دست دومند و این مسائل دست دوم انشاءالله حل می شود و انشاءالله کم کم هم روزنامه ها ترتیبش حل می شود و هم سایرچیزهائی که هست، انشاءالله درست می شود، لکن این نکته را من هر وقت و هر آن می گویم از باب اینکه خوب، دردی است که باید گفت و نباید اینکه ترسید که چرا هی گوئید این راه ما، هی باید این را بگوئیم، یک نفر آدم که سرش درد می کند، برای اینکه تکرار نشود، یک دفعه هم بگوید دلم درد می کند؟! خوب سرم درد می کند، بترسد از اینکه تکرار می کند؟! این طبیب می آید، به طبیب باید بگوید سرم درد می کند، اگر یک طبیب دیگری آمد، به او بگوید دلم درد می کند که مبادا آن دفعه گفتم سرم درد می کند این دفعه بگویم دلم ؟! نه ما الان سرمان درد می کند، هر کس را می بینیم باید این ناله را بزنیم که آقا آه سرم درد می کند، هر کسی را می بینیم باید بگوئیم الان وقت این است که راجع به این قدمی که الان پیش داریم ما الان طرحی که هست نظر بدهیم و راجع به وکلایی که می خواهیم تعیین کنیم و اشخاصی که می خواهیم تعیین کنیم که خبره مسأله هستند ، چشممان را باز کنیم که مبادا یک اشخاصی نابابی وارد بشوند ولا اقل اشکال تولید کنند، نتوانند ولو اینکه یک کاری بکنند، لکن اشکال و هیاهو و بساط برای ما درست بکنند. انشاءالله من امیدوارم که همه مسائل با توجه به خدا، با حفظ وحدت کلمه، با حفظ این انقلابی که در خود روحیه ها شد که روحیه را متبدل کرد به یک روحیه صحیح اسلامی، این مسائل انشاءالله با قدرت خودتان حل بشود و حل می شود انشاءالله و خواهد شد انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام موسوی

تاریخ: 1358/04/21

 

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام موسوی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای سید محمد موسوی دامت افاضاته مقتضی است جنابعالی تشریف ببرید در سازمان رادیو و تلویزیون باهمکاری جناب آقای قطب زاده امور و برنامه های آنجا را تنظیم کنید که موجب شکایت مردم نباشد. البته توجه دارید که این دستگاه اسلامی است و باید جدا از برنامه های انحرافی احتراز شود. توفیق جنابعالی را خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از بازاریان تهران

تاریخ: 1358/04/21

 

پرداختن به قانون اساسی و مجلس خبرگان از مسائل ضروری و تعیین کننده کنونی

بسم الله الرحمن الرحیم
مطالب شما دو بخش بود: یکی راجع به امور بازرگانی و بازار و برگرداندن بازار را به یک بازار اسلامی که اشخاصی که بر خلاف موازین اعمالی می کنند جلوگیری بشود، یکی هم راجع به قانون اساسی و وضع قانون اساسی. من حالا اعتقادم این است که آن قسمت اول یک قدری ما صبر بکنیم و قسمت ثانی که الان اولویت دارد، در آن صحبت بکنیم و بعد مربوط به آن اقدام بکنیم. الان چیزی که مطرح است آن چیزی است که اساس اسلام و اساس مذهب مبتنی بر آن است و آن قانون اساسی مملکت است. در قانون اساسی مملکت، یک صحبت در این است که شما گفتید که باید روی موازین شرعیه باشد. شک ندارید این، لکن شماها مطالعه کنید، همین قانونی که منتشر شده است و هر جا که نظر دارید یا اصحاب نظر، نظر داده اند نظرتان را بنویسید و به مجلس سنا که بناست همه نظرها مجتمع بشود آنجا بدهید تا انشاءالله بعد آن خبرگانی که آنجا می روند، آنجا روی هم بریزند و اصلاح کنند و یک مسأله دیگر که مهم است قضیه خبرگان است. در قضیه خبرگان اهمیت خیلی زیاد است برای اینکه ممکن است که یک وقتی اگر ماها، شماها غفلت کنید یا سستی کنید یا انظارتان را متوجه به یک مسائل دیگر بکنید، اشتغال به مطالب دیگر پیدا بکنید، اشخاصی که با مسیر شما مخالف هستند چند نفری بفرستند در مجلس و موجب زحمت بشوند. از این جهت در این وقت باید همه توجه به آن دو تا مطلب باشد: یکی تدوین قانون اساسی یعنی نظر در قانون اساسی که شماها هر کس صاحبنظرند نظر بدهند و یکی هم انتخاب اشخاصی که باید بشود ، اشخاصی که متدین باشند، اشخاصی که اهل نظر باشند، شرقی و غربی نباشند، مورد اطمینان جامعه باشند. این چند نفری که در تهران شده است باید یک همچو اشخاصی باشند، که البته یک معرفی هم بعضی اشخاص صاحبنظر می کنند. در هر صورت الان طرح همه چیزها (چون طرح های زیادی الان هی می آید) طرح همه چیز الان یک قدری با مسیر مخالفت دارد. آن چیزها قدم قدم باید پیش رفت، یعنی هر چی در هر وقتی که موقعش هست. یک مسائلی است که حالا موقعش است، یک مسائلی است که بعد موقعش است، یک مسائلی است که متاخرتر.

صحیفه نور جلد 8 صفحه 109

 

خدشه در اصول قانون اساسی مایه ضربه به پیکر یک جامعه

آن که الان مطرح است آنهایی است که اساس حکومت ماست اگر در اساس قانون اساسی ما یک خدشه ای بشود، یک اشتباهاتی باشد یا عمدی یا خطئی ، این سرنوشت یک مملکتی را عوض می کند. بنابراین الان راجع به اصناف و گرفتاری هائی که در اصناف است و چیزهائی که در بازار واقع می شود، الان طرح این مسأله یک قدری زود است. این، طرح این مسأله باید بشود که همه نظر بدهید راجع به قانون اساسی، قوایتان را صرف این مطلب بکنید. الان ما احتیاج مان به این مسأله است، نه احتیاجمان به بازار. الان اگر راجع به ما همه احتیاجات داریم، خوب مدارس ما نواقص دارد باید رفع بشود، دانشگاه هم نواقص دارد، دادگستری هم نواقص دارد، همه اینها باید رفع بشود، اما اگر ما حالا از این مطلبی که الان اساسی است برای ما، دست برداریم و برویم سراغ آن مسائل ، خدای نخواسته رخنه می کنند در این مسأله اساسی ما، بعد هم اگر خدای نخواسته آنها غلبه بکنند، دیگر نه بازاری برای شما می ماند و نه مدرسه ای برای ما. پس حالا باید این دو تا مسأله ای که الان موقعش است، دو مسأله دیگر هم بعد از این موقعش است: یکی انتخابات است ، یکی انتخاب رئیس جمهور. انتخابات مجلس شوراست که امسال غیر سالهای سابق است، غیر دوره های سابق است. دوره های سابق فرمایشی بود، هیچ کدامتان هم اطلاع نداشتید که کی وکیل می شود و کی می شود. چه بخواهید چه نخواهید می شود، اما حالا اینطور نیست. خود شما باید تعیین بکنید و در آنجا هم آن قدم بعد باید برداشته بشود و وکلایی که آنجا تعیین می شود هم باید بعد نظر همه تان بدهید که و بعد از اینکه این مسائل تمام شد و یک استقراری در حکومت پیدا شد ، آنوقت این مسائل باید به طور دقیق بررسی بشود. پس حالا همه ما، نه من به احتیاجات خودم و نه شما به احتیاجات خودتان الان نظر نکنید ، خیال کنید که، که دو سال دیگر هم خدای نخواسته این حکومت آن بود. یک چند ماهی است. انشاءالله با یک چند ماهی تمام می شود مسأله و این چند ماه هم روی همان سال های طولانی که گذشت است.
 

ایجاد اختلاف، حرکتی است در مقابل پیشرفت نهضت

و مهم این است که یک اختلافاتی الان ایجاد می کنند یعنی اشخاصی که می خواهند نگذارند که نهضت ما نتیجه بگیرد. ما یک نهضتی کرده اید شما، یک قدرت بزرگی را شکست دادید لکن نتیجه این نبوده است که فقط به قدرت برسید. اگر عوض آن قدرت، یک قدرتی نظیر آن بیاید، خوب همان است که بود پس عمده این است که ما بعد از رفتن آن قدرت نتیجه ای که اسلام می خواهد نتیجه ای که صلاح مسلمین است بگیریم. در همین حالی که برای نتیجه مشغول بررسی و اقدام است، یک دستهایی از خارج و داخل مشغول ایجاد اختلافاتند، یک اختلافاتی بین مردم به جهات مختلفه، به اسماء مختلف، به جهات مختلف، خیلی توجه به این معنا بکنید و به دوستانتان و بازاری ها هم بعد از اینکه سلام من را رسانید این مطلب را بگوئید که توجه تان به این معنا داشته باشید که هر کس

صحیفه نور جلد 8 صفحه 111

بخواهد ایجاد اختلافی بکند، بدانید که یا آدم نادانی است، تحت تأثیر واقع شده است، یا آدم شیطانی است که می خواهد نگذارد نهضت درست بشود. الان اختلاف سر هیچ نکنید. من در آن صحبت های طولانی هم که کردم سفارش کرده ام این مطلب را. شما هم رفقایتان، دوستانتان، خودتان توجه به این معنا را داشته باشید که الان اختلاف ایجاد نشود، یکی بیاید بگوید کتاب کی چطور است، کی بگوید چطور است اینها. الان اختلافات اسباب این می شود که ما نتوانیم این قدم را که الان لازم است برداریم.
 

استمداد از افراد خیر برای جلوگیری از اجحاف و گرانفروشی و کوشش برای آبادانی

بنابراین، این مسأله اول شما انشاءالله بعد از یک مدتی که یک استقراری پیدا بکند، لااقل یک حکومت چه مستقری پیدا بکنیم و این نقیص و خیلی نقایص دیگر ، یکی، دو تا نیست برای اینکه 50 سال، اقلاً پنجاه و چند سال و 25000 سال هم جلوتر کوشش کرده اند تا اینکه خراب کنند، برای اینکه آبادی کوششی نکرده اند، منتها یک کسی خراب می کرد و نمی گفت که من دارم آباد می کنم، این محمد رضا خراب می کرد و فریاد می کرد که ما خواهیم به تمدن بزرگ برسیم. ما را عقب راندند، فرهنگ ما عقب است الان، اقتصاد ما سالم نیست، درست انشاءالله می شود و همه چیز ما خراب است، همه جا را خراب، هی وعده دادند. الان از هر طرفی که از ایران می آیند اینجا پیش ما، تقریباً هر چند روز یک دفعه یک گروهی از اطراف می آیند، همه شکایت از اینکه ما هیچی نداریم، نه بهداری داریم، نه آسفالت داریم، نه چی داریم. من گاهی به آنها می گویم که آقا ، شما خیال نکنید که شما هیچی ندارید، تهران هم ندارد. تهران این زاغه نشین ها را بروید ببینید که اینها هیچ ندارند، یک تکه ای از تهران است که چیز دارد. این بیچاره ها و مستضعفینی که اطراف تهران الان خیمه دارند و نمی دانم کپر دارند و امثال ذلک، آنها هم هیچی ندارند. اینها کوشش کرده اند به اینکه نگذارند یک مملکتی آباد بشود، با اسم اینکه می خواهند تمدن بزرگ درست کنند بکلی خراب کردند. انشاءالله اینها باید بعداً ز اینکه اساس مطلب درست بشود به اینها رسیدگی بشود. یکی اش هم قضیه بازار است، یکی اش هم که حالا هم خوب ، صحبتش هست قضیه گرانفروشی های زیاد. آخر فکر نمی کنند اینهایی که اجحاف اینقدر می کنند، گرانفروشی اینقدر می کنند که این برادرهایشان، این بیچاره ها، این سراپا برهنه ها که فریاد کردند توی این خیابان ها و خونشان را دادند، حالا باید اینطور باهاشان معامله کنند که یک کس که هیچ ندارد نتواند هندوانه بخرد و در تابستان یک فقیری که چند تا بچه دارد نتواند هندوانه بخرد، نتواند یک میوه ای برای زن و بچه ای ببرد برای اینکه وضع گرانی آنطور است و ما نمی دانیم باید چه بکنیم. آیا می شود که در بازار یک خیرمندانی باشند یک دکان هایی باز کنند عمومی برای مردم با یک قیمت مناسبتری رویش بگذارند تا این گرانفروشی تمام بشود؟ این را که نمی دانم حالا. علی ایحال خداوند همه تان را تایید کند و موفق باشید که یک بازار اسلامی، یک مملکت اسلامی پیدا بکنید که این الگو بشود برای همه جا انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای هیأت اعزامی از کشور یوگسلاوی

تاریخ: 1358/04/23

 

بیانات امام خمینی در جمع اعضای هیأت اعزامی از کشور یوگسلاوی

بسم الله الرحمن الرحیم
من از ملت و دولت و این هیأتی که از آنجا آمده اند تشکر می کنم و سعادت همه را از خداوند می خواهم. نهضت ایران نهضت اسلامی است و نهضت اسلامی نهضتی است انسانی که اگر اطلاع بر عمق آن پیدا بکند بشر، همه طرفدار او خواهند بود مگر آنها که از انسانیت به دور هستند. برنامه دولت اسلامی آنست که همه بشر به سعادت برسند و همه در کنار هم به طور سلامت و رفاه زندگی کنند. اسلام با همه کشورهایی که در جهان هستند می خواهد که دوست باشد و دولت اسلامی با همه ملت ها و با همه دولت ها می خواهد که تفاهم و ارتباط صحیح داشته باشد در صورتی که آنها متقابلاً احترام دولت اسلامی را مراعات کنند. برنامه جمهوری اسلامی اینست که یک دولتی بوجود بیاید که با همه قشرها به عدالت رفتار کند و امتیاز بین قشرها را ندهد مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهوری اسلامی را با محتوای اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامی به تمام معنا در ایران بپا کنیم این الگو خواهد شد از برای همه کشورها که معنی دمکراسی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنای طرحی بدون حقیقت، و معنی آزادی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنایی که برای اغفال دیگران است، انشاءالله پیاده بشود. ما امیدواریم که با همه ملت ها و دولت ها با حسن جوار، با حسن نیت و با حسن رفتار و با ارتباطات حسنه رفتار کنیم و دولت ما با همه دولت روابط حسنه متقابله داشته باشد. سلامت و توفیق همه بشر را و همه مستضعفین را از خداوند می خواهم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به حجت الاسلام توحیدی

تاریخ: 1358/04/23

 

پیام امام خمینی به حجت الاسلام توحیدی

شاهرود - حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی توحیدی دامت برکاته تلگراف تسلیت آقایان علمای اعلام شاهرود در مورد رحلت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای مهدوی قدس سره و اصل و موجب تأثر گردید. مراتب تأثر و تسلیت اینجانب را به آقایان محترم و بازماندگان ابلاغ فرمائید. سلامتی و توفیق شما را از خدای تعالی خواستاریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروه کثیری از اقشار مختلف مردم

تاریخ: 1358/04/22

 

هوشیاری در مقابل وقوع توطئه ها در آستانه تعیین سرنوشت ملت واسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه بررسی قانون اساسی، در آستانه تعیین خبرگان برای بررسی از قانون اساسی، در آستانه تعیین سرنوشت ملت ما و سرنوشت اسلام، در آستانه سرنوشت استقلال ایران، توطئه هایی را در کار بینم. در این موقع که از هر وقت حساس تر و سرنوشت ملت ما در این موقع باید تعیین شود و اساس مملکت ما باید تعیین شود، توطئه در دست اجر است. ملت هوشیار باشد. حمله هایی مستقیماً بر بعضی قوانین اسلام، حمله هائی بر من، اهانت هایی بر من برای اینکه اغتشاش ایجاد کنند.من به ملت ایران اخطار می کنم و تاکید می کنم که اگر چنانچه هر کس با هر عنوان در این موقع حساس به من اهانت کند و بخواهد تفرقه ایجاد کند نباید در این موقع عکس العمل نشان دهید. در این دو روز بعضی مراجعات شد که برای بعضی مجلات که اهانت کرده اند، عکس العمل نشان دهند و من در این موقع حساس جایز نمی دانم. بدخواهان گمان نکنند که بتوانند صفوف فشرده ملت ما را با این دسیسه ها به تفرقه بکشند. ملت ایران باید با هوشیاری این مراحلی را که داریم طی کند.اگر فرضا به من سب کنند یا عکس مرا بسوزانند یا به من حمله کنند، در این موقع حساس کسی حق ندارد عکس العمل نشان بدهد. دشمن در کمین است و در توطئه، می خواهند اذهان شما را از طریقی که دارید و از راهی که برای نجات اسلام است و دارید طی می کنید منحرف کنند. می خواهند نهضت را از طریق خودش منحرف کنند. می خواهند شما را سرگرم کنند به مسائل دیگری غیر از مسائل اساسی . در این چند روز من می بینم که گروه های مختلفی می آیند و شکایات مختلفی دارند، این را من، من باب اتفاق نمی دانم. اهانت به بعضی از احکام اسلام و اهانت به من و شکایات متعدد از اموری که در کشور گذرد، من باب اتفاق نیست، نقشه است، توطئه است. نقشه برای اینکه شما را از راه مستقیمی که دارید، از این نهضتی که دارید منحرف کنند و به امور دیگر غیر از این امر مهم منصرف کنند. ملت ایران باید با هوشیاری این توطئه ها را خنثی کند. در این روزها اجتماعاتی می شود ، از طرق مختلفه می خواهند ایجاد نفاق کنند، ایجاد هیاهو کنند. ملت باید با کمال خونسردی این توطئه ها را و این شیطنت ها را خنثی کند. اگر شما سرگرم کارهای دیگر بشوید، اگر راجع به مسائل جزئی، راجع به مسائل تفرقه افکن توجه کنید، از مسائل اصلی باز می مانید.

صحیفه نور جلد 8 صفحه 112

 

بررسی قانون اساسی و تعیین خبرگان مسئله اصلی است

مسأله اصلی ما طی کردن این راه است، تعیین خبرگان است، بررسی قانون اساسی است و بعد از این قدم، قدم های دیگر، باید در هر قدمی همان مطلب را توجه بهش کرد ولو شیاطین می خواهند شما را به واسطه احساسی که از بعضی از امور دارید شما را متوجه به مسائل دیگر بکنند و ایجاد اختلاف بین شما بکنند، توجه به این کارها نداشته باشید. تمام توجه، تمام توجه شما به بررسی از قانون اساسی و هر اشکالی که در قانون اساسی دارید طرح کنید و به مجلس سنا بفرستید و بعد هم نمایندگان خودتان را تعیین کنید، خبرگان را تعیین کنید تا بررسی کنند از قانون اساسی. من توصیه می کنم که خبرگان خودتان را اشخاص متدین، اشخاص عالم، علمای بزرگ بلاد، اشخاصی که نه به راست و نه به چپ انحراف دارند، اشخاصی که به صراط مستقیم انسانیت، به صراط مستقیم اسلام، در صراط مستقیم اسلام هستند، اشخاص معتبر ، اشخاص امین، اشخاص و طنخواه، اشخاصی اسلام خواه، این اشخاص را تعیین کنید برای تعیین سرنوشت خودتان. امروز سرنوشت شما در دست خود شماست.
 

لزوم حفظ خونسردی و احتراز از هرگونه تشنج و اختلاف کلمه

امروز هر تشنج و هر اختلاف کلمه برای هر چیز که باشد، بر خلاف مسیر نهضت و انقلاب است، از آن احتراز کنید. بی جهت نیست که در یک همچو موقع حساس شیاطین دست به هم داده اند تا اختلاف ایجاد کنند، بیخود نیست که در بعضی مجلات اهانت به اسلام می کنند. در این موقع نباید از خونسردی خودتان غفلت کنید. خونسرد باشید، ترتیب اثر به این حرف شیاطین ندهید. انشاءالله در موقع خودش، ملت سرنوشت این اشخاصی که توطئه گرند تعیین خواهد کرد. شیاطین بدانند که در این موقع ملت ما آرام است هر چه فحش بدهید ملت خونسردی خودش را حفظ می کند و باید حفظ کند ، هر چه اهانت به اسلام بکنید، در این موقع حساس باید ملت خونسردی خودش را حفظ کند و هیچ ترتیب اثر ندهد. من از قشرهای مختلفی که در این هوای گرم، در این مکان ضیق، با این فشار و با این زحمت مجتمع شده اند تشکر می کنم و از خداوند تعالی سلامت و سعادت همه شما را خواستارم. خداوند همه شما را به سعادت ابدی برساند. خداوند دست شیاطین را از این مملکت قطع بکند. خداوند توطئه ها را خنثی بکند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع پاسداران انقلاب اسلامی سپید دشت

تاریخ: 1358/04/20

 

بیانات امام خمینی در جمع پاسداران انقلاب اسلامی سپید دشت

بسم الله الرحمن الرحیم
شما برادران پاسدار که از سپید دشت آمده اید، من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که سفید رو باشید. انشاءالله همه ما در این نهضت، کاری بکنیم که پیش خدای تبارک و تعالی سفید رو باشیم. امروز ملتفت هستید که هر جا یک نغمه های ضعیف البته، اما ناراحت کننده هست و پاسدارها بحمدالله همه جا قدرت دارند و همه جا جلوگیری می کنند از این ریشه های فاسدی که در صدد توطئه هستند و با هوشیاری، ما از زحمات هوشیارانه شماها تشکر می کنیم.
و امیدوارم که این خدمت را که خدمت به اسلام است و خدمت به امام زمان سلام الله علیه است به آخر برسانید و برسانیم و همه با هم این منزل را طی بکنیم و انشاءالله وکلائی که، اشخاصی که برای اهل خبره هستند، خوب تعیین بشود و قانون را خوب، به طوری که با اسلام موافق باشد و با مصلحت مسلمین موافق باشد بررسی بکنند و انشاء الله تصویب بشود اساس مملکت که عبارت از قانونش است. درست بشود و در این مدت که این قانون باید تصویب بشود و بعدش یک رئیس جمهور تعیین بشود و مجلس شورا تعیین بشود، از موارد حساسی است که پاسداریش با شما آقایان است. همه باید پاسداری بکنیم لکن یک پاسداری است که از قوه جوان بر می آید، یک پاسداری است که از ماها که با صحبت باید، من از خدا می خواهم که شماها انشاءالله همانطوری که اسمتان پاسدار است و در این زیب شرافتمندانه وارد هستند، پاسداران امام زمان سلام الله علیه باشید و خدای تبارک و تعالی شما را حفظ کند و سعادتمند کند، قدرت و قوه بدهد و همه در همین راهی که نهضت باشد، در این راه برویم و حفظ کنیم این نهضت را و نگذاریم اختلافات واقع بشود. پاسدارها در عین حالی که شغلشان بسیار شریف است لکن مسئولیت شان هم زیاد است. مبادا یک وقتی کاری انجام داده بشود از بعضی از نادان ها که اسباب این بشود که اصل پاسداران را مردم راجع به آنها یک چیزی بگویند. باید خود شما از اشخاصی که یک قدری مثلاً جوان هستند، یک قدری تند هستند یا گاهی جهالت دارند، شماها باید جلوگیری کنید. نگذارید یک وقتی پاسداری مثلاً یک کار خلافی بکند، موجب بشود که بگویند پاسدارهای جمهوری اسلامی هم اینطوری هستند و این امر مهمی هست که به عهده خود شماست و امیدوارم از این به بعد هم پاسداری تان هم یک پاسداری خالصانه و برای اسلام باشد و همه با هم به پیش بروید و موفق و موید باشید و امیدوارم که این بچه هائی که حالا آمدند برای ما

صحیفه نور جلد 8 صفحه 99

شعر خواندند، اینها هم پاسداران اسلام بشوند و بعدها ملحق بشوند به شماها در پاسداری و خوب تربیت بشوند و خوب درس بخوانند. خدا همه شما را انشاءالله حفظ کند و من دعا به همه می کنم و خدمتگزار همه شماها هستم. سلام بر همه شما انشاءالله موفق و موید باشید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از فرهنگیان شهرستان شهرضا

تاریخ: 1358/04/23

 

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از فرهنگیان شهرستان شهرضا

بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش تنها اثر ندارد و پرورش پهلوی آموزش باید باشد، یعنی جوانها وقتی که در دانشگاه ها و دانشسراها بروند برای تحصیل، اگر همان تحصیل محض باشد، گاهی وقت ها شاید مضر هم باشد به حال کشور. بسیاری از ضررهایی که به کشور ما وارد شده است، از همین تحصیلکرده ها وارد شده است. طرح های منافی با کشورما بسیارش به دست همین تحصیلکرده ها شده است، تحصیلکرده هایی که آموزشی داشته اند لکن پرورش نداشته اند، تحصیلکرده هایی که فقط برای منافع شخصی خودشان کارها را انجام می دادند. کسی که پرورش صحیح ندارد و آموزش هم صحیح فرض کنید دارد، خیلی هم آموزشش به سطح عالی است، این ضررش به کشور از مردم عادی بیشتر است. مردم عادی نمی توانند آنطور ضرر به کشور بزنند، اینها تحصیلکرده ها هستند که می توانند یک طرح هایی بریزنند برای استفاده دیگران.
اشخاصی که در اطراف این پدر و پسر بودند، اینها از همان تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا و آمریکا تحصیل کرده بودند لکن فقط آموزش بود، پرورش اسلامی، پرورش انسانی نداشتند و لهذا آن ضرری که به کشور ما از ناحیه دانشمندان این کشور وارد شده است، آن ضرر از ناحیه دیگران وارد نشده است، حتی ساواکی هم مثل آنها به ما ضرر نزده است. آنها افکار را ضایع کردند، آنها جوانهای ما را فاسد کردند.
از این جهت فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد که آموزش و پرورش، واقعیت باشد، هم تحصیل باشد به مدارج عالیه و هم همراه تحصیل تربیت باشد و جوانهای ما تربیت بشوند به یک تربیت های انسانی، به یک تربیت های اسلامی که همان تربیت های انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوان های ما، اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمی شوند، اینها دیگر طراح نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.
عمده این است که فرهنگ، یک فرهنگ متحول بشود، یک فرهنگی که از آن غربزدگی بیرون بیاید. همه چیزمان باید اینطور بشود، استقلال فکری، استقلال باطنی داشته باشد، علاوه بر اینکه استقلال باید داشته باشد و کسی در فرهنگ دخالت نباید بکند، باید استقلال فکری داشته باشد. خودش را مستقل و آزاد و روی پای خودش باشد. اینطور نباشد که توجهش به این باشد که غرب چه

صحیفه نور جلد 8 صفحه 117

می کند ما هم دنبال آن، آنها چه می گویند و ما هم دنبال او.
این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی مطلقاً وارد شده است که گوششان به این است که غربی ها چه کنند و چه می گویند و چه عمل می کنند و خودشان را از دست بکلی داده اند، استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را از دست داده اند، این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت و - نمی دانم - امثال اینهاست. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از انشاءالله چند سال دیگر افرادی که از فرهنگ بیرون می آیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببینند، نه تبع ببینند، نه دنباله ببینند و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم. باید مملکت خودشان را و خودشان را مستقل ببینند و خودشان اداره بکنند مملکتشان را، خودشان با استقلال فکری خودشان دنبال مملکت و مصالح مملکت باشند.
من انشاءالله امیدوارم که همه شما موفق باشید و همه ما موفق باشیم به اینکه انسان ها ساخته بشوند در این مملکت، انسان سازی باشد مملکت. چنانچه برنامه اسلام انسان سازی است فرهنگ انشاءالله انسان ساز باشد. خداوند همه شما را تأیید کند انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها