0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع ورزشکاران و فرهنگیان بابل

تاریخ: 1358/03/30

 

دو قوه مادی و معنوی انسان وقتی ارزش دارد که در خدمت خدا باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
انسان دو جنبه دارد یکی جنبه معنوی و یکی جنبه ظاهری و مادی، انسان ها در جنبه های معنوی یک نحو تعلمیات دارند و در جنبه های ظاهری و مادی یک نحو دیگر، و اگر این دو تا با هم جمع بشوند یک انسان به تمام معنی بوجود خواهد آمد.
من از این خوشحالم که کسانی جهت معنوی را تقویت می کنند و اشخاصی هم جهت مادی را، و امید است هر دوی آنها دو جنبه مادی و معنوی را جمع بکنند. شما معلمان محترم و آقایان ورزشکاران عزیز اگر این دو جنبه را تقویت کنید و همچنین در همه قشرهای کشور اگر این دو جنبه تقویت بشود، جنبه معنوی با آن تعلیمات معنوی که اسلام آورده است و جنبه های مادی با آن طرزهائی که لازم است، این ملت سعادتمند می شود. آنها که جنبه ورزشکاری و مادی را دارند، آنها جوان هائی هستند که قوای جسمی شان به خاطر همین ورزش نشاط و آمادگی پیدا می کند، آنوقت روح آنها معنویات و ایمان را زودتر قبول می کند. یک وقت است که ورزشکاری و تعلیم و تربیت در خدمت طاغوت است که این جز خسران برای یک کشوری به بار نمی آورد، ولی وقتی این دو قوه و نیروی بزرگ در خدمت خداست، آنوقت ایمان در آنها تقویت شده و برای پیشبرد مقاصد اسلام نیروی عظیمی پیدا می شود که هیچ نیروئی نمی تواند جلویش را بگیرد. چنانچه به عیان دیدید که اجتماعات با قوای مادی و معنوی و نیروی ایمان پیش رفتند تا اینجا و این نهضت عظیم را بپا کردند و آن قدرت های شیطانی را شکستند و آن قدرت طاغوتی و بزرگ که مجهز به همه سلاح های مدرن بود و پشت سر او هم تمام قوای مادی و تمام ابر قدرت ها بود و از او حمایت می کردند و البته امریکا بیشتر حمایت می کرد، با این حال با همه قدرتها نتوانستند این قدرت ایمان را که در کشور ما و در ملت ما پیدا شد از بین ببرند و نتوانستند خود و منافع خود را حفظ کنند. ما در آنوقت اسلحه نداشتیم، حالا که چهار تا اسلحه در دست پاسداران قرار دارد، اینها غنائم جنگی است. قبل از انقلاب و در حال انقلاب ما اسلحه نداشتیم ولی آنها همه چیز داشتند. بنابر حساب هائی که مادیون می کردند امکان نداشت یک قدرتی به آن بزرگی که همه قوا دنبال آن بود و حتی حکومت های به اصطلاح اسلامی پشت سر او ایستاده بودند شکست بخورد.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 158

 

ممالک به اصطلاح اسلامی تمام شان مشترک المنافع و پشتیبان یکدیگر هستند

ابر قدرت ها مثل آمریکا، شوروی، چین، انگلستان، اینها همه پشتیبان قدرت طاغوتی بودند. بی جهت نبود که من وقتی خواستم از کویت عبور کنم اجازه ندادند، بیخود نبود که دولت عراق جدیت کرد که یا ما ساکت باشیم و یا آنجا نباشیم، برای اینکه همه با هم بودند، قوای شیطانی با هم بودند. و من در آنجا وقتی دیدم حتی از رفتن من به کویت مانع شدند و گفتند از هر جا که آمده ای برگرد، و ما مجبور شدیم به عراق برگردیم. مهم مسأله این نیست که فقط کویت این چنین باشد، این ممالک به اصطلاح اسلامی تمام شان با هم مشترک المنافع و همه پشتیبان یکدیگر هستند. اینها نخواهند گذاشت ما در آنجا بمانیم و بدین خاطر بنا گذاشتیم به مملکتی برویم که دیگر تحت تأثیر نباشد. ما فرانسه را انتخاب کردیم و آنجا رفتیم و آنها هم پشیمان شدند، هم عراق و هم دولت ایران، چرا که در پاریس دست ما برای تبلیغات باز بود. ما مطالب و مسائل ایران را به همه جای دنیا رساندیم و با بعضی که از آمریکا می آمدند مصاحبه های تلویزیونی انجام می شد و در تمام آمریکا (آنطور که می گفتند) و در بسیاری از مناطق مثل کانادا پخش و مطالب ما در آمریکا هم پخش می شد. آنهائی که خودشان را منتسب به اسلام می دانستند و هم آنهائی که از اسلام خارج بودند به پشتیبانی طاغوت پرداختند، اما ملت ما با قدرت پیش رفت. آیا در آنوقت ملت تفنگ داشت؟ مسلسل داشت؟ تانک داشت؟ توپ داشت؟ هیچ نداشت، لکن یک چیز دیگر بود و آن معنویات و ایمان به خدا بود و ایمان آنچنان قدرت به ملت داد که افرادی که قبلاً از صدای تفنگ می ترسیدند دیگر از تانک هم هراسی در دل راه ندادند.
 

قدرت الهی باعث جمع شدن قوای روحانی و قوای مادی شد.

آن که در دو سال قبل از سایه یک پاسبان می ترسید حالا از سپهبد هم نمی ترسد. یکی از دوستان ما گفت چند تا بچه در شیراز دور یک صاحب منصبی جمع شدند و به او گفتند که بگو زنده باد فلانی و مرده باد فلانی. صاحب منصب همین طور که ایستاده بود و می گفت بروید، وقتی مرا دید، گفت آقا بیا و مرا از دست اینها نجات بده و بعد ایستاد و همان را که بچه ها به او می گفتند با فریاد بلند گفت. ملت ما همه با هم یک مطلب می گفتند و این باعث شد که قوای روحانی و قوای مادی با هم جمع شوند. این کار از غیر خدا بر نمی آمد. این قدرت، یک قدرت الهی بود. در پاریس شخصی پیش من آمد، از دهات اطراف خود که رفته بود تعریف کرد و می گفت صبح که می شود آن عالم ده جلو می افتد و مردم دنبال او تظاهرات می کنند. گفت همه دهات اینطور شده است و یکی را اسم برد که من به یکی از دهات آنجا رفتم. یک قلعه ای است در بیابان در نزد یک کوه، دیدم اینها هم همان معنی را می گویند. من در همان جا اعتقادم این شد که یک دست غیبی در کار است، و الا کارهای بشری یک شعاع خاصی دارد. این همان عقیده و ایمان است که در صدر اسلام هم بوده است. در آنوقت مسلمانان 10 تا 15 نفرشان یک شتر داشتند، لشکرهای رسول الله و لشکر مسلمین هر چند نفرشان یک شمشیر داشتند آن هم یک شمشیر کهنه، اما با این حال بر امپراطوری ایران و روم غلبه کردند. عده پیشقراول روم 60 هزار نفر و

صحیفه نور جلد 7 صفحه 160

دنبال آن 700 نفرند 830 هزار نفر بودند. یکی از سرداران اسلام گفت که 30 نفر با من بیایند تا با این 60 هزار نفر مقابله نمایم، ولی بر حسب تاریخ بنابراین شد که 60 نفر باشند که یک نفر مقابل هزار نفر برود و بعد هم رفتند و پیروز شدند و این به این خاطر بود که ملائکه پشت سرشان بودند و خداوند به آنها توجه کرد. خداوند شما را موفق کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام خمینی به حجة الاسلام نوری

تاریخ: 1358/03/30

 

فرمان امام خمینی به حجة الاسلام نوری

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب آقای حجت الاسلام حاج میرزا حسین نوری دامت افاضاته
لازم است جنابعالی مسافرتی به کشورهای اروپائی بنمائید و از نزدیک با دانشجویان عزیز و برادران ایرانی آشنا شوید و نیازمندی ها و مشکلات مذهبی آنان را بررسی نموده و در حدود امکاناتی که در اختیار دارید در رفع آنها بکوشید و به وظایف خطیری که در این موقع حساس به عهده دارند آنان را آشنا سازید و از تفرقه و اختلاف بر حذر دارید و نسبت به تقویت معتقدات مذهبی ایشان در برابر دشمنان اسلام سعی کافی مبذول دارید و سلام اینجانب را به عموم آنان ابلاغ نمائید. از خدای تعالی ادامه توفیقات همگان را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی
25 رجب الخیر 99

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع وعاظ خراسان

تاریخ: 1358/03/30

 

درباره قانون اساسی اسلام، اسلام شناس باید نظر بدهد نه روشنفکران خارجی

بسم الله الرحمن الرحیم
مسأله مهم فعلاً این است که پیش نویسی از قانون اساسی شده است و آن به معرض افکار عمومی گذاشته شده است و الان باید همه قشرها و همه روحانیون بلاد و همه روشنفکران متفکرین اسلامی با دید اسلامی، برای جمهوری اسلامی این قانون را بررسی کنند و نظر بدهند.
این قانون که پیش نویس شده است برای این است که همه نظر بدهند. شما آقایان، شما علمای اعلام، شما متفکرین اسلامی، شما اشخاصی که علاقه به دیانت مقدسه اسلام دارید و عقیده دارید به اینکه هیچ حکومتی مثل حکومت اسلام نیست و هیچ رژیمی مثل رژیم اسلام نیست، باید نظر کنید به یک یک مواد این قانون. یک ماه مهلت دارید که هرچه به نظرتان رسید برای اسلام مفید است و موافق جمهوری اسلامی است و در این قانون به آن توجه نشده است، تذکر بدهید و بنویسید و در روزنامه هائی که هست منتشر کنید. آقایان ننشینند که دیگران قلم ها را بردارند و قانون را بررسی کنند و به خیال خودشان آن را اصلاح کنند. این حق شماست، درباره قانون اسلام، باید اسلام شناس نظر بدهد. قانون اساسی جمهوری اسلامی یعنی قانون اساسی اسلام. حق این مطلب با شماست، با علمای اعلام و با مراجع عظام است، با همه روشنفکران اسلامی است. ننشینید تا اینکه روشنفکران خارجی، روشنفکرانی که به اسلام عقیده ندارند اظهار نظر بکنند و این حرف هائی که می نویسند، بنویسند. شماها قلم را بردارید، در همه مساجد، در همه منابر، در همه کوچه و بازار مسائلی را که به نظرتان می رسد باید در این قانون اساسی باشد، طرح کنید.
علما مسائل را مطرح کنند، ننشینید دیگران برای شما تکلیف معین کنند خودتان تکلیف را معین کنید. خودتان قانون اساسی را بررسی کنید، خودتان نظر بدهید، روزنامه ها را از مقالات خودتان پر کنید. ننشینید دیگران و دشمنان شما برای شما مقاله بنویسند و مسائلی را که خدای نخواسته بر خلاف مسائل اسلامی و بر خلاف شؤون اسلام باشد مطرح کنند. همه موظفیم که این کار را انجام بدهیم. همه حق نظر داریم و شما علمای اعلام بیشتر حق نظر دارید. آنهائی که اسلام را می شناسند و علاقه به اسلام دارند در این امر بیشتر جدیت کنند و پیشقدم باشند.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 152

 

لزوم انتخاب علمای اسلام شناس و آشنا به مسائل روز جهت نمایندگی مجلس

مسأله بعد که بسیار مهم است، مسأله انتخاب اشخاصی است که باید بعد از اینکه همه ایشان و مطلب شان را گفتند، نظر بدهند این عده تعدادشان هفتادوپنج نفر می باشد که باید بنشینند و این قانون اساسی را با توجه به آرائی که از همه می آید مورد بررسی قرار دهند که بعد به رفراندم گذاشته شود.
مهم این است که ملت بفهمند چه اشخاصی باید برای بررسی قانون اساسی تعیین بشوند. بفهمند که مسأله اسلامی است، نه مسأله غربی و نه مسأله شرقی است. ما نمی خواهیم قانون اساسی نه غربی و شرقی را بررسی کنیم. ما می خواهیم قانون اساسی جمهوری اسلامی را بررسی کنیم و لازم است اشخاصی را که مردم انتخاب می کنند و آقایان روحانیون و مراجع پیشنهاد می کنند اشخاصی باشند مردمی و علاقمند به اسلام و اشخاصی باشند که بدانند اسلام یعنی چه.
در این زمان که بناست این قانون اساسی بررسی شود و مطلب به دست خود شما افتاده است، ملت علما را تعیین کنند. البته اختیار ملت دست خودش است لکن پیشنهاد می شود علمائی را که از قانون اسلام و مسائل روز اطلاع دارند تعیین کنند و علما هم باید از رفتن به مجلس خودداری نکنند برای اینکه مجلس، مجلسی است که در آن سرنوشت اسلام تعیین می شود. وقتی سرنوشت اسلام باید در یک مجلس تعیین شود، حق علما است که بروند و این سرنوشت را به دست مبارک خودشان تعیین کنند. پس مطلبی که مهم است دو مطلب است : یکی بررسی از قانون اساسی که همه قشرها باید بررسی کنند و من توصیه می کنم که علمای اعلام بررسی کنند و نظر بدهند و بعد از اینکه مردم آراء خودشان را گفتند و طرح های خودشان را دادند، این کار باید انجام پذیرد. حرف ما این است که برای اسلام باید مردم اشخاص اسلام شناس و کسانی را که مسائل اسلام را می دانند و علاقه به اسلام دارند انتخاب کنند و ما انشاءالله بعد از این هم اوصاف چنین اشخاصی را خواهیم گفت و خواهیم نوشت.
خداوند شما را برای کمک به اسلام و جامعه اسلامی موفق کند و بتواند اسلام را آنطوری که دلخواه اسلام است در خارج پیاده کنید. من از همه شما و از همه علمای بزرگ مشهد و همه خطبا و فضلا که در اینجا هستند تشکر می کنم و خدمتگزار همه شما هستم و دعا گوی شما می باشم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از پاسداران مسجد نبی اکرم (ص) تهران

تاریخ: 1358/03/28

 

به غیر اسلام نباید فکر کنیم

بسم الله الرحمن الرحیم
من امیدوارم که همه ما پاسداران اسلام باشیم. من امیدوارم که همه مسلمین از پاسداران قرآن کریم باشند و همه مسلمین از پاسداران امام زمان باشند. من از شما پاسدارها که لباس پاسداری پوشیده اید تشکر می کنم. در هر جا هستید پاسداری کنید از این نهضت طرفداری کنید و از آقای بطحائی هم تشکر می کنم که زحمت کشیدند و با شما آمدند اینجا.
ما آنچه مقصدمان است اسلام است، به غیر اسلام نباید فکر کنیم، به غیر قوانین اسلام نباید فکر کنیم. مقصود ما این است که هر جای این مملکت برویم اسلام را ببینیم، اینطور نباشد که رأی بدهیم به جمهوری اسلامی لکن هر جا برویم از اسلام خبری نباشد. جمهوری اسلامی معنایش این است که یک جمهوری باشد و قوانینش همان قوانین اسلام. تمام قوانینی که غیر از قانون اسلام است، قانون نیست، مورد رضای ما و ملت ما نیست. ملت ما که به خیابان ها ریختند، به پشت بام ها رفتند و شب و روز زحمت کشیدند، جوان هایشان را دادند، خونشان را دادند، برای اسلام بود، اگر اسلام نبود همچو کاری نمی کردند.
 

این تحولی بود که به دست خدا واقع شد

اسلام بود که شما را راه انداخت و به شما همچو قدرتی داد که در مقابل این قدرت های شیطانی بزرگ ایستادید و نترسیدید، این غیرتی بود که خدا به شما داد و الا ما که بندگان ضعیفی هستیم و چیزی نداریم، همه مان در مقابل این تفنگ عاجزیم و همین ما که در مقابل یک تفنگ عاجز بودیم و از یک پاسبان می ترسیدیم، همین ملتی که از پاسبان می ترسید، خدا یک قدرت به همه ما داد که بیائیم در خیابان و فریاد بزنیم که ما این رژیم را نمی خواهیم. این قدرتی بود که خدا به شما داد و باید از خدا تشکر کنیم، این قدرتی بود که ایمان به خدا بعداً به شما داد، این تحولی بود که به دست خدا واقع شد. الان هم باز جوان هائی می آیند پیش من و می گویند دعا کنید که ما شهید بشویم، ما شهادت را می خواهیم.
این یک تحولی بود که برای این ملت پیدا شد و گرایش زندگی این دنیا خیلی مطرح نبود، شهادت را می خواستند. اگر چنانچه دنیا و این امور مادی و این زندگی مطرح بود نمی رفتند در مقابل توپها و در

صحیفه نور جلد 7 صفحه 144

مقابل تانک ها و مسلسل ها. آنان در مقابل توپ و تانک رفتند، از بچه کوچک گرفته تا بزرگ ها، از دانشگاهی تا علمای مذهب، از بازاری تا کارگر و ارتشی.
 

حفظ عنایت خدا منشأ تمام پیروزی هاست

ارتشی که سال های طولانی اینها برای خودشان درست کرده بودند، دیدید که در ظرف مدت کمی پشت به آنها کرد و رو به شما آورد. این قدرت خدا بود، این چیزی بود که خدا به شما عنایت کرد و باید این عنایت خدا را حفظ کنید. حفظ این عنایت خدا که منشأ همه پیروزی هاست به این است که قدم های دیگری هم بردارید، همه با هم پشتیبانی کنیم، همانطوری که در اول، این نهضت با ایمان پیش رفت و اجتماع همه شما به واسطه ایمانی که در دلتان بود سبب شد که یک همچو قدرت شیطانی را درهم کوبیدید. این یک عنایتی بود، عنایت خاصی بود از خدای تبارک و تعالی و لذا حساب همه اشخاصی که به مادیات فکر می کردند، آن اشخاصی که توجه به معنویات نداشتند هم حساب هایشان باطل شد، ولی حساب هائی که روی دنیاست و به معنویات نظر ندارد، روی آن حساب، حق با آنها بود که به معنویات نظر نداشتند امکان ندارد این قدرت از بین برود این را مکرر می گفتند، خصوصاً این آخر که در پاریس دستجات می آمدند و بعضی ها نه اینکه سوء نیت داشتند، خیرخواه بودند لکن اشتباه داشتند و روی حساب مادیت، روی حساب های دنیا و اهل دنیا، نباید یک ملتی که هیچ ندارد، حالا چهار تا اسلحه ای که دارید قبل از انقلاب که هیچ چیز نداشتید، این غنیمت است که قبلاً نداشتید، جز یک مشت خالی، یک ملتی که زن هایش همیشه در پرده بودند و پایشان را بیرون نمی گذاشتند، یک ملتی که حاضر نبودند یک قدم برای امری بردارند، در آنها یک تحولی واقع شد. تحول الهی که همین ملت با اینکه هیچ نداشتند، بر آنها که همه چیز داشتند مقدم شدند مشت های شما با ایمانی که دنبالش بود، بر این تانک های غول پیکر غلبه کرد. خون های جوانان ما بر مسلسل ها غلبه کرد. این چیزی بود که خدا به شما داد و باید این را حفظ کنید. الان به فکر این نباشید که به ما پاسدارها حقوق نمی دهند و یا کم می دهند. همانطوری که سابق در حال انقلاب بودید و در حال جلو رفتن و شکستن، یک کدام می نشستید فکر کنی که ما اگر شب به منزل برویم شام چی هست؟ نه، این فکر در ذهن هیچ کسی نبود و می دانم نبود اگر بود نمی آمدند جان بدهند. آن روزی که شما راه افتادید به میدان و توی خیابان ها، آنها با ابزار غول پیکر و شما با مشت، هیچ به فکر آن نبودید که حقوقم کم است، حقوق مطرح نبود، جان مطرح نبود. این روحیه شما را غلبه داد، این چیزی که شما را غلبه داد مادامی که او هست شما پیروزید دعا کنید که باشد، جدیت کنید که نگهش دارید. خدا به شما یک عنایتی کرده است که این عنایت را حفظ کنید، نگهش دارید. تا آن قدم های اصولی و مسائل اصلی درست نشود، تا آن کارها درست نباشد به فکر اینکه من حقوقم کم است و یا من رتبه ام کم است به این فکرها نباشید. حالا باید همه همانطوری که از اول مقصد را نگاه می کردید و به مصائب خودتان توجه نداشتید، حالا هم مقصد را نگاه کنید، به مطالب خودتان توجه نکنید. بازاری حالا نباید به فکر منفعت بردن باشد، کارگر به فکر این

صحیفه نور جلد 7 صفحه 145

نباشد که حقوقش کم است، دهقان به فکر این نباشد که امسال زراعت چطور است، باران آمده یا نه، اینها فکرهائی است که شما را از این قدرت الهی باز می دارد. شما قیام لله کردید.
 

شما که موعظه خدا را پذیرفتید حافظ آن باشید

آن وصیتی که خدای تبارک و تعالی به پیغمبر اکرم فرمود این بود که به مردم بگو من یک حرف دارم، یک موعظه دارم، هیچ دیگر من نمی گویم، یک موعظه دارم (قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله) نهضت کنید برای خدا. یک نفری برای خدا نهضت کن، همه با هم برای خدا نهضت کنید. شما برای خدا نهضت کردید، دلیلش این است که جان را گذاشتید کف دست و راه افتادید در خیابان ها و فریاد کردید اسلام، این دلیل بر این است که شما برای خدا کار کردید، اگر اینکار برای خدا نبود، کسی جانش را نمی داد. میدانی که گلوله تفنگ دارد، مسلسل می بندند، توپ می آید، تانک می آید، سرباز مسلح است، این دلیل بر این است که برای خدا کار انجام دادید. همین وصیتی که خدا، موعظه ای که خدا کرده است عمل شد (اعظکم بواحده) این یکی (انما اعظکم بواحده) به ایشان بگو که من فقط یک موعظه دارم و آن اینست که نهضت شما، قیام شما برای خدا باشد. توی این همه چیز هست، در این یک کار و یک موعظه همه چیز هست. شما این موعظه خدا را پذیرفتید تا حالا، نگذارید از دست برود،قیام شما لله باشد، برای خدا، از حالا به بعد هم جدیت کنید. شما شب ها خیلی هاتان تا صبح بیدارید و آنوقتی که جوان باید بخوابد و درها بسته است، شما ایستاده اید و شما به دوشتان تفنگ است، این اگر برای خدا نباشد، برای کیست؟ کسی زور به شما نگفته است. یک وقت این است که یک صاحب منصبی ایستاده آنجا و تفنگش را کشیده و می گوید باید بایستد، آن برای خدا نیست برای صاحب منصب است، برای تفنگ است. کسی حالا به شما فشاری نیاورده که پا شوید بایستید تا صبح.
این لله است، کار شما برای خداست. جوانی که باید در دل شب بخوابد و اقتضای جوانی است که بخوابد، نمی خوابید تفنگ را به دوش کشیدید، خودتان را در معرض هلاکت گذاشتید، شیاطین باز به دنبال هستند که خدای نخواسته بزنند و شما ایستاده اید و دارید از اسلام طرفداری می کنید، این برای خداست. اگر برای خدا نبود، این چه کاری بود که انسان خوابش را کنار بگذارد که بیاید در جائی که معرض خطر است و از معرض اطمینان و از معرض آمال دست بردارد و بیاید در معرض این خطر و خواب عزیزش را از دست بدهد، این نمی شود مگر برای خدا. زور هم که نیست، هیچ کس هم به شما نگفته، فقط یک قدرت ایمان است. این را حفظ کنید، این همان است که شما را تا اینجا پیروز کرده است و همه حرف های مادیین را باطل کرده است. حرف های کمونیستی با همین کارها باطل می شود.
اگر فقط دنیاست و فقط همین است، این قدرت زمین زدن آن قدرت های بزرگ را ندارد، اگر دنیا بود معقول نیست که شما بتوانید قدرت بزرگ را از بین ببرید.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 145

 

باید قانون اساسی را به نفع اسلام تحکیم بخشیم

ما حالا باید قانون اساسی را آنطوری که برای اسلام باشد، تحکیم کنیم، تصویب کنیم و این هم باید زود تصویب شود. این طرحی است که دولت داده است، همین طرح صحیح است و اگر بخواهد آنطوری که این غربزده می گویند مبنی بر اینکه شما مطابق چیزهای دنیاپسند یک مجلسی درست کنید با پانصد، ششصد نفر آدم و پانصد، هشتصد نفر آمدند یکی یکی بنشینند آنجا، این معانی اش آن است که ما تا دو سه سال دیگر بنشینیم و عزا بگیریم و آنان قوت پیدا کنند، طرحی است که یا از غرب ریخته شده است و یا از آنجائی که شاه در آنجاست. این طرح وارداتی است، آیا این طرح قبول است؟ ما می گوئیم زود کلک قضیه کنده شود و اسلامی بشود و الان همه ما باید در دنبال همان معنا باشیم و همین طرحی را که دولت گفته است، صحیح است. دشمنانتان می خواهند که جیب هایشان پر بشود و اسلام جیب پر کن نیست، اسلام با ضعفا است. اسلام آن است که امیرش می فرماید که من می ترسم در آن طرف مملکت یک کسی گرسنه باشد، شاید آنجاها چیزی نداشته باشد بخورد من باید زندگیم این باشد، خودم دلم آرام نباشد که اگر آنجا گرسنه است من هم اینجا گرسنه ام. اسلام این است، البته خودش می فرماید شما قدرت ندارید و صحیح می فرماید، ماها قدرت نداریم مثل او باشیم. اما اینقدر قدرت داریم که جیب هایمان را دیگر پر نکنیم برای املاک بیابان ها قصرهای روی هم انباشته، این را قدرت داریم که از مال این فقرا از مال این ضعفا جیب مان را پر نکنیم این پول های نقد زیادی که ما نمی توانیم تصورش را بکنیم، اکثرش به جیب این خانواده رفته، اکثرش جیب اینها رفته، به همان مقدار هم به جیب امریکا رفته، ما می خواهیم این لقمه را از دهن اینها بیرون بیاوریم به فقرا بدهیم. این کارگرهای صنعت نفت ما با آن زحمت و با آن بیچارگی کار بکنند، آنوقت برود توی شکم این خارجی ها و این پولدارها، آنهائی که در خارج برای خودشان املاک درست کردند، برای خودشان پارک درست کردند. این صحیح است ؟!
ما می خواهیم از توی شکم اینها بیرون بیاوریم و بین همین ملت پخش کنیم، همین هائی که این انقلاب را بپا کردند. و من از خدای تبارک و تعالی سعادت و سلامت شما را می خواهم و دلم به شماها خوش است. انشاءالله خداوند همه تان را حفظ کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از مردم تهران نو، نمایندگان کارکنان کشتارگاه اصفهان و عشایر کرد

تاریخ: 1358/03/27

 

توجه کنید که ما مسلمانیم و فقط قانون اسلام را می خواهیم

بسم الله الرحمن الرحیم
از برکات این انقلاب است که برادرها همه دور هم جمع شده اند، شما آقایان که از کردستان، از اصفهان و از جاهای دیگر همه با هم جمع شدید تا مطالبی را که داریم در میان بگذاریم.
شما همه می دانید که در این پنجاه و چند سال در مملکت ما به جوان های ما چه گذشت و خزائن این مملکت چطور به باد رفت و نیروهای این ممکلت چطور عقب ماند. حالا که بحمد الله به واسطه اجتماع همه این سد بزرگ شکسته شد و قشر خائن یا کشته شد و یا فرار کرد، حالا ما باید در این فکر باشیم که الان تکلیف مان چیست. همان هائی که رفراندم را تحریم کردند، همان می خواهند که نگذارند قانون اساسی را به تصویب برسانیم چون این قانون اساسی اسلام و جمهوری اسلام است و اینها از اسلام می ترسند و لذا می خواهند نگذارند جمهوری اسلامی در ایران مستقر بشود. قبلا می گفتند که ما جمهوری می خواهیم و به اسلام هیچ کاری نداریم ما جمهوری دموکراتیک یا جمهوری غربی می خواهیم. ولی ما مسلمان هستیم و مسلمان نمی تواند از اسلام بگذرد. مسلمان از همه چیز می تواند بگذرد اما از اسلام نمی تواند بگذرد. این عده قلیلی که می گفتند که ما جمهوری و یا جمهوری دموکراتیک می خواهیم، آنها در اقلیت بسیار ضعیف واقع شدند. ما که می خواهیم قانون اساسی جمهوری اسلامی را بگذرانیم اینها به فکر افتادند که این را هم نگذارند تحقق پیدا کند و لذا می گویند باید مجلس مؤسسانی نظیر مجلس غرب در اینجا باشد و ششصد یا هفتصد نفر عضو داشته باشد. اولاً چند ماه طول بکشد تا عضوها تعیین بشوند و ثانیاً چند سال طول بکشد تا تصویب بشود و این تأخیر بدان جهت است که شاید بتوانند ریشه گندیده دور هم جمع بشوند و یک مفسده ای بار بیاورند. شما آقایان باید توجه داشته باشید که طرحی که دولت داده است طرح صحیحی است و باید زودتر مطلب را تمام کرد که مبادا اینها دوباره اجتماعی بکنند و همان مفاسد سابق را پیش را پیش بیاورند. بعضی از این افراد در کردستان باز همین معنا را تحریم کرده اند که ما مجلس مؤسسان می خواهیم و الا تحریم می کنیم. آنوقت هم رفراندم را تحریم کرده بودند و الان هم همان ها هستند آنهائی هستند که با اسلام مخالفند. ما به مردم می گوئیم شما نماینده های خود را تعیین کنید و حدود هفتاد و پنج نفر بنا شده است تعیین شوند تا بیایند این قانون را بررسی کنند. تمام مردم نماینده های خود را بفرستند، بعد از

صحیفه نور جلد 7 صفحه 138

اینکه این نماینده ها قانون را قبول کردند آنوقت به رأی مردم گذارده می شود و یک روز مطلب تمام می شود و تمام جریان، دو ماه بیشتر طول نمی کشد، نه سه سال و چهار سال طول بکشد تا از آن طرف مرزها به این طرف و از داخل هم ایادی آمریکا و انگلستان و جاهای دیگر دست به هم بدهند و غائله ای بپا کنند.
 

شما عشایر محترم خرابکاران را در بین خود راه نداده هدایت شان کنید

ما می خواهیم هر چه زودتر مملکت ما مملکت اسلامی بشود و همه شما همین معنا را می خواهید. شما هم که به کردستان می روید سلام را به همه دوستان برسانید و بگوئید اساس این است که می خواهند همان رژیم سابق یا نظیر آن را پیش بیاورند و آنها را باید در بین خود راه ندهید، از آنها اعراض بکنید یا هدایتشان بکنید. شما هم برای ملت می خواهید کار بکنید، بیائید کمک کنید، چرا کارشکنی می کنید؟ رفراندم می خواهیم بکنیم، شما کارشکنی می کنید خرابکاری می کنید قانون اساسی اسلامی می خواهیم درست کنیم باز هم شما خرابکاری می کنید. پس شما یک دسته خرابکار هستید، نه یک دسته ملی. شما می خواهید همان مسائل را دوباره برگردانید و ما هم انشاءالله نمی گذاریم. انشاءالله همه شما سالم باشید، همه موفق باشید، همه موید باشید و سلام من را به همه دوستان در همه جا برسانید. خداوند همه را حفظ کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع بانوان مکتب الزهرا و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم

تاریخ: 1358/03/28

 

بانوان ایران در این نهضت پیشقدم بودند

بسم الله الرحمن الرحیم
من از شما بانوان محترم تشکر می کنم که از راه دور آمدید و با من ملاقات کردید. من دعا به شما می کنم که خداوند همه را سعادتمند کند و تشکر می کنم که در این نهضت پیشقدم بودید. بانوان ایران در این نهضت پیشقدم بودند و مثل بانوان صدر اسلام بودند و نهضت ما به واسطه آنها به پیش رفت و امیدوارم که این نهضت به واسطه شما به پیش برود.
 

این قدرت ایمان بود که شما را به خیابان ها کشید

چیزی که هم به بانوان و هم به آقایان برومند که عمرتان، وقت تان را، جوانی تان را صرف دارید می کنید در راه اسلام و این اسلام است شما را در نیمه های شب که جوان باید بخوابد شما را بیدار نگه می دارد و این ایمان است که جوانی که از مورد مطمئن بیاید در مورد خطرناک، از رختخواب منزلش که هم مطمئن است و هم محل خواب است بیاید در کوچه ها، در خیابان پاسداری کند در صورتی که هم خواب از چشمش رفته است و هم احتمال خطر است، این یک خدمت ارزش داری است که شما الزامی به این معنا ندارید، خودتان آمدید. ارزش این خدمت این است که بدون اینکه کسی شما را الزام بکند به اینکه این خدمت را کنید خودتان انتخاب کردید که خدمت را بکنید، چنانچه بانوان هم در همین معنا شریکند که در وقتی که همه خطرها بود، هم شما در خیابان رفتید، هم آن بانوان محترمه و هیچ کس هم شما را الزام نکرده بود که بیائید بریزید در خیابان و بروید پشت بام ها الله اکبر بگوئید و مورد اصابه گلوله مثلاً بعد واقع شوید. این قدرت ایمان است که شماها را به خیابان ها کشید و بانوان را به خیابان ها و ارزش عمل همین است. یک وقت این است که یک سازمانی است که این سازمان الزام دارد انسان به اینکه برود بیرون خودش را به خطر بیندازد، یک وقت این است که نه، یک سازمانی که او را ملزم کند نیست، داوطلب است برای اینکه برود و خدمت کند. اینکه ارزش به خدمت و عمل زیاد می دهد همین معناست که با همه مشکلات و با همه خطرها در اول نهضت همه تان به خیابان رفتید و مقابل توپ و تانک بدون اینکه کسی شما را الزام کرده باشد و حالا هم همه به همین حاضرید و دارید شما پاسداری می کنید و ارزش این پاسداری خیلی زیاد است و من امیدوارم که همه ما و همه شما را

صحیفه نور جلد 7 صفحه 148

خداوند از پاسداران اسلام قرار بدهد، خدمت امام زمان باشید.
 

قدرت ایمان را برای رسیدن به جمهوری اسلامی حفظ کنید

همه چیزی که الان مهم است این است، همین پاسداری که شما می کنید و بانوان هم همین پاسداری که کردید و نهضت را رساندید به اینجا و یک امر اعجازی را، معجزه آمیزی را تحقق کردید و قدرت بزرگی را شکستید. همین قدرت ایمان باید باز هم محفوظ بماند.
اگر چنانچه بخواهید روی آن مقصدی که شما از اول آمدید و اسلام را خواستید، جمهوری اسلام را خواستید، اگر بخواهید جمهوری اسلامی به همه معنا که دارد، با همه محتوا که دارد، در خارج تحقق پیدا بکند باید که از حالا به بعد هم همان ایمان را، همان قدرت ایمان را حفظ کنید، با هم باشید. همه فکرها، همه فکر اینکه جمهوری اسلامی محقق بشود. جمهوری اسلامی فقط به این نیست که بگوئیم ما جمهوری اسلامی می خواهیم رأی بدهیم. رأی دادن اسباب این نمی شود که جمهوری اسلامی تحقق داشته باشد. بله، البته الان رسماً ایران جمهوری اسلامی است، لکن جمهوری اسلامی، احکام اسلامی باید در او جاری بشود، یعنی در هر جای ایران، در اداراتش، در وزارتخانه ها، در بازارش، در محله هایش، در دانشگاهش، در دادگستری، همه جا باید اسلام باشد.
آنکه ملت ما می خواهند و خدای تبارک و تعالی می خواهد که ما باشیم این است که ما همه جای مملکت را به صورت اسلامی در بیاوریم، در صورتی که در زمان طاغوت همه جا خراب بود، حالا هم باز خرابی هست. بنابراین ما الان باز بین راه هستیم، باز به مقصد نرسیدیم. کسی که بین راه است باید تمام نظرش به این باشد که به مقصد برسد. من می دانم که در بین همه قشرها یک اختلالاتی هست، یک نابسامانی هائی هست، اینطور نیست که نه، من ندانم. خوب هر روز آنطور که شما آمدید و مشکلاتتان را می گوئید، تقریباً ماهر روز مبتلا هستیم و از اطراف می آیند و مشکلات را می گویند و ما می دانیم که مشکلات زیاد است و در بین ارتش مشکلات زیاد است، در بین ژاندارمری مشکلات زیاد است، در شهربانی زیاد است، در خود پاسدارها زیاد است، در کمیته ها زیاد است، در رادیوها زیاد است، همه اینها چیزی نیست که معلوم نباشد، ما می دانیم که اشکالات زیاد است و بعد از هر انقلابی این اشکالات هست، نمی شود که یک انقلابی واقع بشود آن هم یک همچو انقلاب بزرگی، یک همچو انقلابی که در غرب می گویند که این اعجاز واقع شده است حساب این انقلاب حساب ها را از هم باطل کرد، یک همچو انقلابی واقع بشود. آنوقت پنجاه و چند سال هم دست های ناپاک خارج و داخل خراب کرده باشند، هر چه منفعت داشته به جیب زدند و یک مملکت خرابه ای گذاشتند. بعد از انقلاب با این خرابی مملکت توقع این نیست که همچو که شد و اینها رفتند همه چیزها درست بشود.
 

اگر هر کسی در هر پستی هست آنجا را خوب اداره کند مملکت خوب می شود

الان همه ما دست به هم بدهیم همه با هم دست به هم بدهیم و با هم این خرابه ها را آبادش کنیم و

صحیفه نور جلد 7 صفحه 149

اینکه می گویم همه ما با هم، برای این است که هر کس در هر پستی است آنجا خوب اداره کند. شما متوقع این نباشید که همه کارها را من بکنم، من هم متوقع نباشم که شما همه کارها را بکنید. من به این طلبگی که دارم این شغل خودم را خوب اداره کنم، شما هم که پاسبان هستید هر یک تان پاسبانی خودتان را خوب انجام بدهید، این خانم ها که شغل دیگری دارند، این شغل خودشان را خوب انجام بدهند، وزارتخانه ها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند، دهقان ها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند، کارگرها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. وقتی بنا شد همه قشرها اسلامی باشند، همه فکرشان این باشد که یک مملکت اسلامی را اداره بکنند، یک کشور اسلامی که حالا جمهوری اسلامی است اداره اش بکنند، خرابی ها را ترمیم بکنند. ما یک قشرمان نمی تواند خرابی ها را ترمیم بکند، همانطوری که شما نمی توانید همه ایران را پاسداری بکنید ما هم نمی توانیم همه ایران را مثلاً صحیح اداره بکنیم . همه ما باید همه جمعیت ایران، همه ایران را، شما در قم هستید پاسدار هستید، هر کس این پاسداری را که می کند خوب انجام بدهد، با صداقت انجام بدهد، با امانت انجام بدهد، برای خدا انجام بدهد. من هم که یک طلبه هستم طلبگی خودم را همین طور، آقا هم که آقا هستند آقائی خودشان را و همه قشرها وقتی که آن کاری که دستشان هست خوب انجام بدهند، یک مملکت خوب می شود. مملکت عبارت است از این آب و خاک، جمعیتش هم عبارت از این ملت است این آب و خاک است، این ملت است. این ملت وقتی همه شان دست به هم دادند، یعنی هر کدام در آن محلی که هست آنجا را خوب اداره بکند، باغبان باغ است باغ را خوب اداره بکند، کشاورز هم در صحرائی که هست کشاورزیش خوب اداره بکند، نخست وزیر هم در نخست وزیریش خوب اداره بکند، وزراء دیگر هم همین طور، اداره دیگر هم همین طور، پاسبان هم همین طور، همه اگر بنا شد که با چنین نظری تو کار باشند و همانطوری که همه تان با یک فریاد الله اکبر کندید یک کوه بزرگ را و ساقط کردید یک امپراطوری دو هزار و پانصد ساله را و این ایمان بود که این کار را کرد و این اسلام بود که این کار را کرد، اینجا راهم می توانید.
 

بعد از متمرکز شدن اصول، همه امور به جای خود عمل شود

الان مملکت دست خودتان است، خودتان می توانید اداره اش بکنید به شرط اینکه الان که اصول، یعنی قانون اساسی الان بناست درست بشود باید بعدش مجلس شورای ملی درست بشود، رفراندم درست بشود، الان که این اصول در دست است و شیاطین دنبال این هستند که هر کسی را وادار کنند که اشکالاتی درست بکنند، اشکالاتش توجهش می دهند، می روند پیش دهقانان می گویند که کو اینکه، حالا هم جمهوری اسلام، اسلام شد که برای شما کاری نکرد. مثل اینکه همچو که گفتند جمهوری اسلامی یک خرابی هائی یکدفعه خودرو سبز می کند. یا بیایند به پاسدارها بگویند (که گفت) خوب حالا جمهوری اسلامی شد، الان این چیزهای مختلفی که اینجا هستند، این اشخاص بدی که هستند، انتصابات بدی که هست، همه را متوجه کنند به یک چیزهائی که غیر آن مسأله است که الان ما دنبالش

صحیفه نور جلد 7 صفحه 150

برویم. این نظیر این می ماند که آن روزی که شما که همه با هم داشتید الله اکبر می گفتید و می خواستید بشکنید این سد را بیایند به شما بگویند که مثلاً اداره فلان رئیسش چه جوری است. بگو حالا وقت این حرف نیست، حالا وقت این است که برویم و بشکنیم. حالا همین است. الان وقت این است که نه این خانم ها به اشکالات خودشان، داخلی خودشان توجه کنند و نه شما برادرها به اشکالات خودتان و داخلی خودتان توجه کنید و نه من و نه آقا و نه دیگران. الان تا این اصول مستقر نشده، یعنی ما یک مملکتی می خواهیم تا باشد، آنوقت بگوئیم که پاسدارش کی و ملایش کی و بانوانش کی و چه. الان وقت این است که ما می خواهیم این مملکت را مستقلش، آزادش، قانون اسلامش، همه چیزها درست بشود. وقتی که تا دو سه ماه دیگر انشاءالله این مطلب پیش رفت، جمهوری یعنی رئیس جمهور هم درست شد، قانون هم تصویب شد، رفراندم هم شد، مجلس شورای ملی هم درست شد که دیگر تزلزل توی کار نباشد، الان یک حکومتی است که انتقالی است، حکومت آمده است که انتقال قدرت را بدهد به کس دیگری که این قدرت متمرکز بشود، وقتی متمرکز شد، همه این امور به جای خودش عمل می شود. حالا هم الان در عین حال که حکومت انتقالی است باید خوب یک کارهای اساسی دارند می کنند، حالا همین سازندگی که بناست می کنند، همین خانه سازی که بناست بکنند، همین پل سازی و خیابان ها و همه اینها را مشغولند.
 

شیاطین درپی آنند که نگذارند قانون اساسی تصویب شود

اما الان آنی که مهم است این است، آن اصل را فراموش نکنیم، اصل این است که الان می خواهند قانون اساسی درست بکنند، شیاطین افتادند که نگذارند. همه بایستیم در مقابلشان که ما نخیر، می خواهیم. این طرح خوبی است، همین را می خواهیم. ما مجلس مؤسسانی که غربی ها می گویند، نمی خواهیم. ما همین معنائی که دولت گفته است و زود انجام می گیرد، نه آنی که یک سال، دو سال، سه سال شاید طول بکشد که خدای نخواسته یک وقت این تزلزل اسباب این بشود که به هم بخورد اینها. الان وقت این معناست و من می دانم که چیزهائی که شما گفتید که ما تنها نیستیم، همه هستند که ناراحتی دارند، اما ناراحتی را بگذارند برای یک وقت دیگر، یک قدری تأمل کنید و بگذارید برای وقت دیگری.
الان هر کدام هر پستی که دارید محکم دنبالش را بگیرید و محکم انجام وظیفه بکنید و این وظیفه، وظیفه ای است که برای خداست، نه کسی شما را الزام کرده و نه خیلی چیزی است که شما به طمع آن باشید. چیزی تو کار نیست، یک مشت فقرا، یک مشت از مستمندها، الان مسائل الهی اهمیتش زیاد است و ما انشاءالله امیدواریم که همه مان با هم اسلام را پیاده کنیم و همه قشرها اسلامی شوند. وقتی بشود عدالت اسلامی، عدالت اسلامی برای همه است، یک فردی این نیست که به فرد دیگر تقدم داشته باشد، مگر اینکه تقوا داشته باشد. خدا همه شما را انشاءالله حفظ کند، موفق کند. من به همه شما دعا می کنم و من خدمتگزار همه شما هستم. خدا همه تان را انشاءالله حفظ کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای انجمن اسلامی جوانان و حزب جمهوری اسلامی و فرهنگیان شهرستان ملایر

تاریخ: 1358/03/26

 

قدرت اسلام عامل تجمع طوایف مختلف در زیر یک سقف

بسم الله الرحمن الرحیم
این قدرت اسلام است که طوایف مختلفه را در زیر یک سقف جمع کرده است. قبل از این یک همچو اتفاقی نمی افتاد که از بیجار، از دورود، از ملایر، از خوزستان و از جاهای دیگر با ما ملاقات کنند، مطالبشان را بفرمایند، ما هم مطالبی عرض کنیم. لکن قدرت اسلام قوه ایمان، این مطلب را محقق کرد که الان ما اشخاص مختلف المحل در یک جا مجتمع هستیم و مطالب خودمان را می گوئیم.
مطلب همان است که مکرر عرض کردم و باید تاکید کنم که ما یک مطلب حتمی داشتیم که دشمن های خودمان را عقب بزنیم و آنها را از مملکت بیرون کنیم و موانع را مرتفع کنیم که الحمدلله شده است و اگر هم مانده است، یک ریشه گندیدهای هست این، و یک مطالبی داریم که در مقام سازندگی کشور است. در راس همه قضیه قانون اساسی است... به اسم تمدن بزرگ همه را به هم بریزد، لکن ما باید اول اصول مطلب را درست کنیم، ایرانی داشته باشیم، اسلامی داشته باشیم، تا بعد راجع به آبادی این و راجع به فروعش صحبت کنیم.
الان مطلب این است که دشمن شما، دشمن های اسلام الان مشغول توطئه هستند و مشغول جمع آوری قوا هستند و می خواهند یک توطئه ای بکنند و توطئه ای که آنها می خواهند بکنند قبلا هم در صدد بودند که نگذارند....
... خوب امریکاست که دارد و به همه جا می دهد و ما هم از آنجا باید بخریم. اگر کشاورزی ما تحقق پیدا بکند، ما خودکفا هستیم، بلکه زیادتر داریم. مملکت ما یک مملکت کشاورزی است، زیادتر از مقدار خودش دارد. اگر یکی از استان های ایران درست کشت شود، مثل خراسان، مثل آذربایجان کافی است برای مملکت ما، باقیش را باید بفروشیم. اینها آمده اند نمی گذارند. این به نفع کیست؟ به نفع آمریکا. پس این دلیل بر این است که اینها برای آمریکا دارند کار می کنند. کارخانه ها را نمی گذارند که جریان پیدا بکند. این به نفع کیست؟ به نفع اجنبی. پس اینها برای اجنبی دارند کار می کنند اینها ادعا می کنند که ما صلاح ملت را می خواهیم، صلاح مملکتمان را می خواهیم. خیر، اینها اعمالشان بعکس است.
الان ما می خواهیم قانون اساسی یک مملکتی را درست کنیم و به نظر ملت برسانیم، خوب یک

صحیفه نور جلد 7 صفحه 134

همچو چیزی، یک همچو امر مهمی را اینها حالا افتاده اند دوره که نه، ما می خواهیم مجلس مؤسسان باشد. و آن مجلس مؤسسان عریض و طویلی که ششصد، هفتصد نفر باید جمع بشوند که اگر بخواهد اصلش تحقق پیدا بکند، یک شش ماهی لازم است تا مجلس مؤسسان درست بشود و بعد هم افراد مختلف، افراد مغرض نمی گذارند که این قانون درست تحقق پیدا بکند و نظرشان به این است که طول بکشد. یک چیزی که با دو ماه می شود اصلاحش کرد، به دو سه سال، سه چهار سال طولش بدهند و آنها توطئه ها را بکنند، کارهایشان را انجام بدهند و اجتماعاتشان را با هم بکنند و یکدفعه نه اسلام و نه کشور و نه قانون اساسی و همان حرف های سابق.
 

لزوم شرکت در جهاد سازندگی به عنوان یک وظیفه الهی

الان همه ما که در اینجا مجتمع هستیم، شما که از بیجار آمده اید، آقایانی که او دورود آمده اند، آقایانی که از ملایر آمده اند، آقایانی که از اهواز آمده اند، همه ما باید با هم دست به هم بدهیم که این مرحله اصلی را، اینها را محقق کنیم مراحل بعد آسان است دیگر. مهم این است که این مراحل بگذرد که مملکت ما یک حکومت مستقر پیدا بکند، یک رئیس جمهوری پیدا بکند، یک مجلس شورا پیدا بکند که اساس حکومت که اصل است تحقق پیدا بکند، بعد برویم سراغ اینکه گرفتاری داریم. و الان هم دولت در صدد این است که به طور گسترده در همه جا مشغول بشوند به پاکسازی و مشغول بشوند به کار. که همین امروز هم پیامش را ما خواهیم داد به همه ملت که جهاد سازندگی یک کاری است که باید بشود و همه ملت، همه مردم موظفند که در کار شرکت کنند و اگر با همه ملت این کار شروع بشود، ایران بعد از چندی یک ایران آباد انشاءالله خواهد بود. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت همه شما آقایان را می خواهم و متشکرم از شما که از بلاد دور آمدید و در یک اتاق تنگ و تاریکی نشستید و عرق می ریزید.
انشاءالله خداوند همه تان را تأیید کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به ژیستکار دستن رئیس جمهور فرانسه

تاریخ: 1358/03/28

 

پیام امام خمینی به ژیستکار دستن رئیس جمهور فرانسه

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رئیس جمهور
برای پذیرائی و مهمان نوازی که در مدت اقامت در فرانسه از من به عمل آوردید تشکر می کنم.
از کشور شما بود که من توانستم ندای حق و حقیقت را به ملت ستمدیده ایران برسانم و انقلاب استثنائی ایران را رهبری کنم. انقلابی که سال های متمادی در حال تکوین بود و دلیل نضج آن فساد و ظلمتی بود که در تمام کشور حکفرما و علت اصلی آن وجود سلطنتی بود که از خارج حمایت می شد.
روابطی که ما را به فرانسه پیوند می دهد همواره بر مبنای اخلاقی و تمدن های ما احترام متقابل پایه گذاری شده است. بنابراین تعجب کردم وقتی دریافتم بعضی از محافل فرانسوی برای محکومیت جنایتکاران، غارتگران و فاسدان رژیم منحله گذشته که مرتکب جنایات عظیمی نسبت به مردم کشور شدند و طبق اصول اسلامی و قرآن مجید مقصر شناخته و محاکمه شدند دخالت می کنند. آنان باید احساس همدردی و توجه بیشتری نسبت به انقلاب ما از خود نشان دهند. انقلابی که ما را از یوغ امپریالیسم و ستم پادشاهی مستبد که جنون عظمت و خود بزرگ بینی داشت رها کرد.
این قادر متعال است که به ما کمک کرد و ما را از چنگال عامل بدبختی ها و نابسامانی ها رهائی بخشید. ما دست شما را می فشاریم و امیدواریم که روابط دوستی مان بیش از پیش توسعه یابد و استحکام یابد.
آقای رئیس جمهوری خواهشمندم مراتب حق شناسی من و آرزوهای مرا برای سعادت ملت فرانسه بپذیرید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با جامعه وعاظ تهران

تاریخ: 1358/03/26

 

در صدر اسلام، مسجد مرکز فعالیت های سیاسی بوده است

بسم الله الرحمن الرحیم
مسجد و منبر در صدر اسلام مرکز فعالیت های سیاسی بوده است. جنگ هائی که در اسلام شده است بسیاری از آن از مسجد طرحش ریخته می شد. حضرت امیر سلام الله علیه به حسب خطبه هائی که در نهج البلاغه جمع شده است - بعضی - خطیب بزرگ و فخر خطباست و با آن خطبه های بزرگ مردم را تجهیز می کردند برای دفاع از اسلام و همین طور دستورهای اخلاقی و دستورهای عقیدتی و همه چیز در این کتاب مقدس هست. مسجد جائی بوده است که از آنجا شروع می شده است به قعالیت های سیاسی، منبر هم جائی بوده است که محل خطبه ها بوده است، خطبه های سازنده و سیاسی، مع الاسف تبلیغات زیادی که شاید از سیصد سال پیش شده است یعنی از آنوقتی که غرب به اینجا راه پیدا کرده و مطالعات در حال مردم مشرق عموماً کرده اند و رسیدگی به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مردم شرق آنها کرده اند. در آنوقتی که وسایل رفت و آمد مثل حالا نبوده است در تاریخ می بینید که با شتر حرکت می کردند این بیابان های مملکت ما را بررسی می کردند، تمام جاها را اینها بررسی کردند و تمام مخازن ما را بهتر از ما مطلع اند و تمام گروه های کشور را چه مرزنشین ها و عشایر و چه مرکز نشین ها و روشنفکرها، همه اینها را، اینها مطالعه کردند و به آن نتیجه رسیدند که مسجد و محراب را و دانشگاه را باید به یک وضعی درست کرد که نتیجه نداشته باشد، یعنی آن نتیجه ای که از مسجد و محراب و منبر و از دانشگاه باید حاصل بشود، خنثی کنند، چه بکنند؟ مسجد و منبر و روحانیت، مامورشان که رضا خان بود آمد و شاید (اگر) شما یادتان نباشد که چه کرد، تمام منابر تعطیل شد، تمام مساجد نیمه تعطیل، تمام مجالس روضه خوانی همه از بین رفت، تمام روحانیت دستخوش مفسده هائی که آنها داشتند (عمامه ها را برداشتند، لباس ها را از چیز آنها کندند تغییر دادند، منبری، محرابی، کوچک، بزرگ همه در تحت فشار قرار گرفتند) واقع شدند.
 

تبلیغات دامنه دار جهت جدا نمودن روحانیت از سیاست

و یک چیز مهمی که هم در دانشگاه عمل شده است و هم در منبر و محراب و روحانیت، این

صحیفه نور جلد 7 صفحه 128

است که تبلیغات دامنه دار شده است که به خود روحانیون هم مطلب را مشتبه کنند که شما چه کار دارید به سیاست، شما بروید نمازتان را بخوانید، عبا را به سرتان بکشید و بروید نماز را بخوانید و بعد از نماز هم اگر می توانید چند کلمه مسأله بگوئید و بعد هم برگردید خانه تان، چه کار دارید به مملکت، به احتیاجات ملت شما چه کار دارید، این کارش با ماهاست. ما وقتی که از آن حبس بنا بود بیائیم به آن حصر، این پاکروان (مثل اینکه مقتول هم شد و آنوقت رئیس سازمان بود) آمد آنجا، من و آقای قمی هر دو با هم نشسته بودیم آن هم آمد و گفت به اینکه این سیاست کاری است که دروغگوئی در آن هست، بدجنسی مثلاً در آن هست چه هست، آخر کلمه اش این بود که پدر سوخته ای در آن هست، این را شما بگذارید برای ما، من گفتم سیاست به این معنائی که شما می گوئید مال شماست. اینها همچو تبلیغات کرده بودند که اگر یک ملائی وارد می شد در امر سیاسی، راجع به حکومت می خواست صحبت بکند، راجع به مجلس می خواست صحبت بکند، راجع به گرفتاری های سیاسی مردم می خواست صحبت بکند، در خود جامعه روحانیت می گفتند این آدم سیاسی است دیگر به درد نمی خورد همان خاصیتی که در علی ابن ابیطالب (ع) بود که یک رجل سیاسی بود، از خطش معلوم است که مرد سیاست بوده واز کاغذی که به مالک اشتر نوشته و دستورهائی که داده، همه اش دستورهای سیاسی است ما غفلت کردیم، از مبادی امر و از صدر اسلام و از کیفیت سیاست رسول اکرم (ص) و از سیاست امیرالمومنین سلام الله علیه و سیاست ائمه علیهم السلام که به صورت تقیه سیاست ها را اجر می کردند غفلت کردیم. به ما اینها تزریق کردند و حتی به خود ما تعمیه کردند که شما حق دخالت در این امور را ندارید، اصلاً به شأن شما نیست و آن اسم که ما هم یک قدری خوشحال بشویم که آقا شما بالاتر از این هستید که در سیاست دخالت بکنید شما یک رجل روحانی هستید، شما باید مردم را تهذیب اخلاق شان بکنید، اخلاق برای مردم بگوئید و امثال این حرف ها. هم منبرها را از محتوائی که باید داشته باشد که آن دخالت در امور سیاست و مملکت است و هم مسجدها را و هم سایر طبقات روحانیون را و هم حوزه علمیه را از آن محتوائی که اسلام از اول می خواسته اینها باشند و این کارها را بکنند، حوادث واقعه باید به روحانیین رجوع بشود. حوادث واقعه چه چیز است، حادثه ها، همین حوادث سیاسی است، حالا احکام جزء حوادث نیست و اما (الحوادث الواقعه) رجوع کنید به فقها حوادث همین سیاست هاست، این حادثه ها عبارت از این است که برای ملت ها پیش می آید، این است که باید مراجعه کنند به کسانی دیگری که در رأس مثلاً هستند و الا مسأله گفتن، احکام شرعی جزء حوادث نیست، یک چیزهائی است که بوده است. در هر صورت من طلبه را و شمای خطیب را از آن خاصیتی که باید داشته باشیم، از آن خاصیت انداختند و این بزرگترین جرمی بود که اینها مرتکب شدند. آن فشارهای رضا شاه، آنها معلوم بود که به جائی نخواهد رسید، فشار و زور کار را انجام نمی دهد و لهذا دیدید تمام شد آنها، با فشار نمی شد، نمی شد کار را درست کرد، با حیله باید کار را درست کرد، دست دوم این بود که با حیله به صورت اینکه من هوادار اسلام هستم من عدالت اجتماعی اسلام را قبول دارم حالا هم دست بر نمی دارد.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 128

 

ایجاد تحول روحی در جامعه، اراده الهی بود

همین چند روز پیش از این در یک مجله ای دیدم که نوشته است که من از مردن نمی ترسم برای اینکه من یک آدم مسلمانی هستم - باز هم به خیالش که باز می شود - در هر صورت آنکه برای ما مهم است این است که ما همانطوری که در این سه سال، بحمد الله واقع شد و تقریباً راه صد ساله منبری و محرابی رفت و سایر مردم و دانشگاهی ها راه صد ساله رفتند اینها، یعنی یک تحول روحی در تمام جوامع پیدا شد. آن منبری که اصلش یا جرأت نمی کرد از ترس این مردمی که پای منبرش نشسته اند مطلب سیاسی را عنوان بکند یا خودش اعتقادش این بود که نه نباید این کارها بشود، در این یکی، دو سال دیدیم که متحول شدند به یک مردم متعهد که همان چیزی که در صدر اسلام مطرح بوده اینها مطرح کردند، محراب ها همانطوری که محراب های صدر اسلام بوده است متحول شدند، منبرها همانطور، بازار متحول شد، بازاری که برای خودش هیچ قائل نبود که در امور سیاسی داخل بشود در امور سیاسی و در متن سیاست داخل شد، دانشگاه ها متحول شدند، آنهائی که خیال می کردند که بعضی شان اسلام این نمی شود، تحرک ندارد، آنها فهمیدند که همه تحرک ها از اسلام است. قرآن کتاب تحرک است، جنبش است. آنها هم متصل شدند به شما، بازار هم متصل شد به همه، کارگرها هم متصل شدند به همه، کارمندان هم متصل شدند به همه، آخرش هم ارتش متصل شد. این یک مطلب الهی بود، نمی شود این را پای کسی حساب کرد که این کار را کرده، این را ما به پای خدا حساب می کنیم، خدا این کار را کرد، اراده خدا بود که منت بر همه گذاشت و همه اقشار را با هم متحد کرد به طوری که ارتش هم متصل شد، ژاندارمری هم متصل شد همه متصل شدند به هم و همه یکصدا یک مطلب را خواستند و آن مطلب اینکه ما جمهوری اسلامی می خواهیم، ما این رژیم را نمی خواهیم، این یک تحولی بود که بشر نمی توانست این تحول را درست کند، این تحول الهی بود، یعنی مقلب القلوب این کار را کرد، قلب ها را از آن وحشت بیرون آورد، از آن وحشتی که از این رژیم ها همه داشتند از آن وحشت بیرون آورد و به جای آن تصمیم و شجاعت به ایشان داد به طوری که زن ها، بچه ها و مردها، همه به مبارزه برخاستند. کی سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید، مقابل توپ و تانک بیاید، این یک تحول روحی بود که خدای تبارک و تعالی در این ملت تحول را ایجاد فرمود و مادامی که ما این تحول را حفظ بکنیم و نهضت را به همانطوری که تا حالا آمده است حفظش بکنیم، برای ما پیروزی هست، جدیت بکنید. شما آقایان که وظیفه تان سنگین تر از سایر طبقات است، شغل شریف تر و مسؤولیت زیادتر، آگاه کنید مردم را به اینکه یک چند قدم دیگر ما داریم که برسیم به اینکه همین طور که گفتید رئیس درست بشود، مجلس شورا درست بشود و قانون اساسی تصویب بشود، شما و من و همه اهل منبر و محراب و همه روحانیون و طبقات دیگر و همه دانشگاهی و دانشمندان موظفند که امروز همه با هم و همه مجتمع کوشش کنید که زود این مطلب بگذرد.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 129

 

مخالفین، با جمهوری مخالف نیستند، با اسلام مخالفند

شما ببینید ما رفراندمی که می خواستیم بکنیم و همه ملت همراه بودند، کسی مخالف نبود، آنهائی که به اسلام اعتقاد نداشتند، آنهائی که می خواستند که اسلامی توی کار نباشد تحریم کردند، بعضی شان در کردستان تحریم کردند، یک اشخاصی که کمونیست بودند و متصل به آنها، در تهران هم شرکت نکردند، چند طبقه و چند حزب ولو جمعیت کم بود. خوب، در بعضی از شهرستان ها هم صندوق ها را سوزاندند و در بعضی جاها هم با تفنگ مانع شدند از اینکه بیایند رأی بدهند. همین اشخاصی که برای رأی به جمهوریت اسلامی کوشش می کردند که نشود، از جمهوریش حرفی نداشتند، از اسلامیش حرف داشتند و الا آنها جمهوری را، اگر شرقی بودند جمهوری هست، اگر غربی هم بودند جمهوری هست، از اینش هیچ حرفی نداشتند، کلمه اسلامیش را بردارید جمهوری جایش بگذارید، همه مان رفیقیم، اما یعنی چه؟ یعنی ما اسلام را کنار بگذاریم تا آنها با ما رفیق بشوند که اسلام را کنار گذاشتند. حالا همان جمعیت ملاحظه کنید آنهائی که می گویند ما راهپیمائی می کنیم تا مجلس مؤسسان درست بشود ببینید چه اشخاصی هستند، کی ها متصل شدند به هم و چه نظری دارند از این کار. نظر این است که مجلس مؤسسان شش ماه طول بکشد تا تعیین بشود اشخاصش، دو ماه طول بکشد تا یکی یکی، پانصد، ششصد، هفتصد نفر را تعرفه هایشان را ببینند و ببینند درست است یا نه، این تقریباً حدود یک سال، دو سه سال طول بکشد که مناقشات در یکی یکی اش، این بعضی از این شیاطین بیایند یک ماه دو ماه معطل کنند سر یک ماده ای از این قانون. آنوقت چه بشود؟ این ریشه هائی که الان زود قابل کندن و دور ریختن است، اینها جان بگیرند، اینها به هم متصل بشوند؟ این اشخاص مختلف به هم متصل بشوند، با اتصال به هم مانع بشوند از اینکه اصل رأی داده بشود (جمهوری اسلامی) با اتصال به هم همچو بکنند که مسائل سابق دوباره عود کند. در اصل مقصد این است منتها در بین اینها بعضی در اشتباهند، سوء نیت ندارند، اطلاعشان ناقص است، اشتباه دارند، در تحت تأثیر آنهایی که سوء نیت دارند واقع می شوند و بعضی شان سوء نیت دارند و روی نقشه دارند کار می کنند اینهائی که با هم دارند متصل می شوند شما مطالعه کنید، چه جمعیت هائی بودند، آیا بازاری هستند، آیا منبری ها هستند آیا محرابی ها هستند یا یک دسته هائی هستند که این دسته ها هیچ کدام یک کار به اسلام کاری ندارند، بعضی شان هم جدا مخالف با اسلامند. اینهائی که می گویند ما از دیکتاتوری پهلوی خارج شدیم به دیکتاتوری عمامه و کفش رسیدیم، از دیکتاتوری نمی ترسند حاضرند که یک کمونیست بیاید دیکتاتوری کند، از آخوند می ترسند، از عمامه و کفش می ترسند، از اسلام می ترسند، نه از دیکتاتوری. بدترین دیکتاتوری ها آنی است که در کمونیست هاست، غرب آنطور دیکتاتوری ندارد، اینها از او نمی ترسند، اینها از اسلام سیلی خوردند از آنکه سیلی خوردند از آن می ترسند.
 

ما می خواهیم مملکت اسلامی درست کنیم،نه غربی

و شما باید همه رفقاتان را، تقریباً شاید بیشتر از هزار نفر شما رفیق دارید در اینجا، همه اهل

صحیفه نور جلد 7 صفحه 131

این علم هستید (بیشترند الحمد لله، خدا بیشترشان کند) شما بعد به تمام اینها ابلاغ کنید از قول من، ابلاغ عاجزانه، ابلاغی که یک نفر فقیر دستش را دراز می کند که منابر، در منابر بگوئید که مجلس مؤسسان به آن معنا ملت نمی خواهد. به مردم حالی کنید مطلب را. مسأله، مسأله اقتصاد نیست، مسأله خانه نیست که من بتوانم از خانه بگذرم، از اقتصاد بگذرم، مسأله، مسأله قرآن است. می توانیم ما بگذریم از قرآن ؟! ما نمی توانیم بگذریم از این. آن که می گوید مجلس مؤسسان اگر نباشد ما تحریم می کنیم، این همین کمونیست ها هستند که آن را تحریم کردند، حالا هم باز همین حرف را می زنند، یا یک کسی است که اشتباه دارد اشتباهش باید رفع بشود. اینها نظرشان این است و اشخاصی که حسن نیت دارند، توجه به این ندارند، نظرشان به این است که تعویق بیندازند. هی تعویق، تعویق، تعویق و مجلس مؤسسان به آنطوری که در غرب هست و ما همیشه باید تقلید از غرب را بکنیم و مع الاسف دست بر نداشتیم از این غربزدگی، آن مجلس مؤسسان شش ماه می خواهد تا آن افراد تعیین بشوند، هفتصد نفری، هشتصد نفر، اگر کارشکنی نکنند در آن، بعد هم چند ماه می خواهد اصلاً یک مجلسی درست بشود، آئین نامه اش نوشته بشود، بعد هم خدا می داند چقدر می خواهد تا رسیدگی به آن طوری که شیاطین می خواهند، رسیدگی بکنند. ما می خواهیم یک مملکت اسلامی درست کنیم، ما نمی خواهیم یک مملکت غربی درست کنیم، ما حقوقدان غربی لازم نداریم، اصلاً صلاحیت ندارد آن کسی که حقوق به معنای حقوقدانی غربی و غربزدگی دارد، او صلاحیت ندارد که در قانون ما دخالت بکند و با قانون اساسی مسکو را نمی خواهیم درست بکنیم ما قانون اساسی آمریکا را که نمی خواهیم، ما می خواهیم قانون اساسی اسلام را درست کنیم. اسلام شناس باید دراینجا دخالت داشته باشد، اسلام شناس روحانیون هستند و بعضی از اشخاصی که در روحانیت داخل هستند ولو از صنف دیگر هستند لکن اطلاعات اسلامی سیاسی دارند و ما همین ها را می خواهیم تعیین کنیم یعنی نه اینکه، ملت ما همین ها را می خواهد. ما تبلیغ می کنیم، شما هم تبلیغ بکنید یک همچو اشخاصی باید تعیین بشوند. حالا الان وظیفه همه شما آقایان و رفقا و برادرهایتان و ما و دوستانمان همه باید توجه مان الان به این باشد که این طرحی که دولت می دهد صحیح است و همه تأیید کنیم دولت را تا رفراندم بگذارد قانون اساسی را. دیشب بود که در روزنامه دیدم که سفیر سوئیس گفت که قانون اساسی در این مملکت به رفراندم گذاشته می شود و در همه جا این رسم هست، برویم سراغ وزارتخانه اش آن هم نه، برویم سراغ اداراتش آن همه نه. ما همچو چیزی نمی خواهیم، ملت ما می خواهد که اسلام در خارج تحقق پیدا بکند،یعنی هر کس وارد هر وزارتخانه ای بشود خیال کند که وارد شده در یک معبدی، یک جائی که مردمش آنجا هستند مردم صالحند. اگر وارد شد در ژاندارمری، مثل سابق نباشد که رضا خان وارد شده بود آنوقت نوشته بودند که وارد شد در ژاندارمری دست گذاشته بود در جیب هایش گفته بود می ترسم بدزدند. اینجور نباشد. سردارهای جنگ های اسلامی امام جماعت هم بودند. همان سرداری که می فرستادند حاکم کجا بود، یا می فرستادند رئیس لشکر کذا بود، امام جماعت هم بود، آنها صالح بودند (نه، امام جماعت که چیزی نبود،نه) آنها صالح بودند. ما حالا می خواهیم آنطور باشد که آن رئیس

صحیفه نور جلد 7 صفحه 132

ستادمان هم همچو باشد که به او اقتدا بکنند، نخست وزیرمان هم همچو باشند که به او اقتدا کنند، به ایشان اقتدا بکنند، ما می خواهیم اینطور باشد، ما می خواهم همچو باشد که هر جای مملکت که بروید این اسلام را آنجا ببینید. مقصد ما این است، مقصد ما این نبود که یک لفظی بگوئیم که ما جمهوری اسلامی می خواهیم گ دیگر هیچی. حالا باید این کارها را انجام بدهیم و الان چیز مهمی که نظر همه تان باید باشد همین است که این طرحی که دولت داده است که باید عده ای را، هفتاد و پنج نفر را مردم تعیین بکنند، بعد از این تعیین اینها را بررسی بکنند و بعد از او رفراندم بشود، این طرح را قبول کنید و به مردم هم تزریق کنید که همین طرح صحیح است، باقیش برای اینکه می خواهیم این زود بگذرد، باقیش معطل کردن است و باقیش توطئه و چیز است و می خواهند با هم جمع بشوند شیاطین. من متشکرم از شما که آمدید با من از نزدیک ملاقات کردید و درد دل های مان را با هم بگوئیم. خداوند انشاءالله همه شما را تأیید کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای انجمن ندای اسلام قم

تاریخ: 1358/03/28

 

باید تمامی هم و غمتان متوجه مسائل اصولی مثل تصویب قانون اساسی باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم
عرض می کنم که اول باید تشکر کنم از شماها که در جنوب شهر یک همچو فعالیت ها را می کنید و این یک جهاد بزرگی است برای شما و خداوند شما را انشاءالله تأیید می کند. قضیه اینکه برای رفاه آنجا، برای چی آنجا، اینها همه در نظر گرفته شده است و شاید زود هم این کارها بشود. بنابراین است که در همین جهاد برای ساختن، جهاد سازندگی، به قشرهای پائین تر بیشتر توجه بشود و جنوب شهری ها و روستاها و اینها، بیشتر به آن توجه بشود، اینطور نیست که از آن غفلت بشود.
البته خوب یک قدری معطلی دارد، یک قدری مسائل مشکل تر که اساسی تر است الان در کار است. شما می دانید که الان قضیه قانون اساسی در کار است، قضیه قانون اساسی، اساس حکومت اسلام است. ما اساس حکومت را باید درست بکنیم و بعد برسیم سراغ اینکه کارهای حکومت باید چه باشد. و غالباً البته در هر انقلابی وقتی که یک پیروزی حاصل شد، آنوقت مردم متوجه به گرفتاری خودشان می شوند. قبل از پیروزی توجه دارند به اینکه برسند به پیروزی وقتی که فهمیدند حالا پیروز شدند یک سستی پیدا می شود، توجه به گرفتاری ها زیاد می شود، نظیر اینکه یک قافله ای وقت که از این منزل می خواهد به یک منزل دیگری برود مثلاً چهار فرسخ مثل قوافل سابق تا توی راه بودند خستگی نبود همچو که می رسیدند به منزل، آنجا خستگی حاصل می شود، خستگی توی منزل حاصل می شود. آنوقت دیگر اگر به آنها می گفتند که پا شوید یک نیم فرسخ دیگر بروید نمی توانستند، آنجا چون رسیدند به منزل سستی می کنند. قضیه انقلابات هم اینطوری است که وقتی که همه داریم با هم حرکت می کنیم که آن سد را بشکنیم خسته نمی شویم، سستی پیدا نمی شود، هر چه جلو می رویم قویتر می شویم. وقتی که رسیدیم به یک جایی که سد را شکستیم و اعتقادمان این شد که الحمدالله پیروز شدیم، آنوقت بر می گردیم سراغ اینکه زاغه نشینان وضعشان چه جوری است؟ اداره ای ها وضعشان چه جوری است؟ارتش ها وضعشان چه جوری است؟ مردم کوچه و بازار را باید چه کرد؟مدارس را باید چه کرد؟ اینها برای این است که ما خودمان را پیروز فرض کردیم. حالا بر می گردیم به مسائل خودمان. اگر در این انقلاب درست دقت کنیم پیروزی ما در آنوقتی است که آن مسائل اصلی ما لااقل درست تحقق پیدا بکند. از مسائل اصلی ما یکیش تحقق پیدا کرده است و آن رفراندم برای جمهوری اسلامی است، اما

صحیفه نور جلد 7 صفحه 140

قانون اساسی که اساس یک ممکلت است و بعد هم مجلس شورا که باید باشد در یک مملکتی، رئیس جمهور باید باشد، این مراحل باز برایمان مانده است. اگر بنا باشد که ما حالا به خیال خودمان پیروز شده باشیم، آنوقت من که طلبه هستم بروم سراغ طلبگی خودم و شما آقایان هم بروید هر کدام سراغ کارهای خودتان، گرفتاری های خودتان، این مسائل اصلی ممکن است یک وقت خلا به آن وارد بشود و خطرناک است به نظر من می آید که شما، همه آقایان، همه قشرها، زن ها، مردها،دانشمندها، غیر دانشمندها، همه الان همشان را صرف این بکنند که این قانون اساسی به تصویب برسد. یعنی کسانی که می خواهند مخالفت با این بکنند الان زیادند، زیادند که مخالفت می خواهند بکنند و عمده مخالفتشان هم همین است که نمی خواهند اسلام تحقق پیدا بکند آنها می ترسند از اسلام چنانچه اربابانشان هم از اسلام می ترسیدند. الان همه ما تکلیفمان این است که گرفتاری های خودمان را که زیاد است، من می دانم گرفتاری زیاد است، گرفتاری زاغه نشینان را می دانم چقدر زیاد است، گرفتاری های خودمان را عجالتاً تا یکی دو سه ماهی که این قانون اساسی باید تصویب بشود و مجلس شورا درست بشود و رئیس جمهور تهیه شود، عجالتاً اینها را یک قدری سبک بگیریم، خیال نکنیم مطالب اینهاست. اصول را باید ما حفظ بکنیم، وقتی اصول تحقق پیدا کرد اینها فروعش است. باید هم اینها بشود، شکی نداریم که باید بشود. در عین حالی که اینطور است، معذالک خوب دولت بنا گذاشته است که این کار را بکند اما حالا آنی که به نظر من بسیار اهمیت دارد و شیاطین دارند کارشکنی می کنند این است که همین جوری که طرح کرده دولت و صحیح هم هست، این قانون اساسی را منتشر کنند، بعد هم یک عده 75 نفری را تعیین کردند که مردم آنها را خودشان انتخاب کنند. آنها هم بررسی کنند در قانون اساسی بعد هم به رفراندم مردم بگذاریم و آنها هم رأی بدهند که قانون اساسی مان درست بشود چون اساس است. دنبال آن مجلس شورا درست بشود آن دیگر آسان می شود کارها. وقتی ما این اساس را درست کردیم، آنوقت بیاییم سراغ اینکه باید چه بکنیم راجع به جهات دیگر. البته نمی گویم حالا این فعالیت نشود، اینها هم باید بشود اما تمام هممان صرف این نشود که ما مثلاً زاغه نشینانمان چطور است، یا مثلاً مدارس مان چطور است، یا محله مان چطور است، همه هم ما صرف این نشود. و مهم مان این قضیه باشد که اساس مسأله اصل باشد، ما اساس مسأله را درست بکنیم و بعد بیائیم سراغ این متفرعاتش. حالا هم این فعالیت ها می شود، مشغول هستند، از این طرف خانه سازی شروع کردند دیگر برای خانه سازی، منتها از بیرون،از کناره ای ایران می آید جلو، از این طرف هم برای این جهادی که هست این هم انشاءالله دارند عمل می کنند و همه قوا بحمدالله بسیج می شوند برای این کار و این کارها امید است که زود هم درست بشود. اما چیز مهم این اصول است، قانون اساسی مهم که یک دسته الان افتادند تو دور که نه، مجلس باید مجلس مؤسسان باشد، چون در غرب مجلس مؤسسان بوده، آقایان هم میل دارند مجلس مؤسسان باشد و اینها هم نه اینکه برای مجلس مؤسسان دلشان سوخته، اینها می خواهند مطلب را به تعویق بیندازند، معطل کنند بلکه آن ریشه های گندیده ای که دارند به هم متصل می شوند قوه پیدا

صحیفه نور جلد 7 صفحه 141

کنند بیایند اساس را از کار بیندازند.
 

تکلیف بر گسترش مساجد، این مراکز تبلیغات اسلام و بسیج قشون

الان ما باید همه هممان را صرف این قضیه بکنیم. اینها البته مورد توجه هست، همیشه مورد توجه بوده و ما امیدواریم که همه مسائل بعد از اینکه یک استقراری حکومت اسلامی پیدا کند و ما بتوانیم انشاءالله حکومت اسلامی آنطور که اسلام می خواهد چه بشویم، اول نظر راجع به مستمندان، اول نظر، همانطور که اسلام اینطور می گوید، اسلام برای مستضعفین آمده است و اول نظرش به آنهاست.
سخنگوی انجمن: اگر اجازه بفرمائید مسأله مهمی که مطرح است که اول خدمتتان عرض کردم، آن مسأله تبلیغاتی است که در جنوب شهر خیلی کم است.
امام: خوب، اینها هم باید در مقابلش بشود، اینها هم باید بشود. می دانم باید مساجد، انشاءالله در یک طرحی می شود که، باید بروند سراغ مساجد. مساجد باید مرکز، همانطور که صدر اسلام مرکز سیاست بوده مساجد، مساجد مثل اینها نبوده است که فقط مرکز چه باشد. خطبه نماز جمعه، خطبه سیاسی بوده همیشه. مساجد مرکز بسیج قشون بوده، مرکز تبلیغات اسلام بوده است.
اینها انشاءالله تدبیر می شود.
سخنگوی انجمن: چون به اصطلاح ضد انقلاب،از همین مسأله سوء استفاده می کند.
امام: بله می دانم اینها را، می دانم اینها را.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی به ملت ایران در مورد تشکیل جهاد سازندگی

تاریخ: 1358/03/26

 

بیانات امام خمینی به ملت ایران در مورد تشکیل جهاد سازندگی

بسم الله الرحمن الرحیم
ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت، ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم. موانع مرتفع شد، خائنین رفتند و اگر تتمه ای هم باشد با همت ملت خواهند رفت، لکن این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت آن دیوار خرابی های زیاد هست و ما باید به همت ملت آن خرابی ها را ترمیم کنیم. ناچاریم که به ملت متوجه بشویم برای سازندگی برای اینکه ترمیم کنیم این خرابی که در طول مدت حکومت جائر پهلوی در مملکت ما حاصل شده است و بحمدالله ملت ما راجع به سازندگی این مهیا بودن خودشان را اعلام کرده اند. دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند، از این جهت باید ما بگوئیم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به جهاد سازندگی که همه قشرهای ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهری و دهاتی همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند و البته آن جاهائی که بیشتر خرابی هست مثل آنجاهایی که روستاها، جاهائی که مساکن عشائر هست، دهات دور افتاده که تقریباً هر کدام از گروه ها می آیند شکایت از وضعشان دارند می گویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، اسفالت نداریم، بهداری نداریم و همه هم صحیح می گویند، بنابراین بوده است که اینطور ایران را خراب کنند و الان که بحمد الله آن سد شکسته شد، برای مرحله ثانی که مرحله سازندگی است، ما دستمان را پیش ملت دراز می کنیم و از ملت می خواهیم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری به هم بدهند و این سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند و البته مأمورین دولت در هر جا آنها هم مردم با آنها تشریک مساعی کنند در تحت نظر اشخاص کارشناس، دولت کارها را انجام بدهند و روحانیونی که در همه جا در بلاد بحمدالله هستند، در این امر آنها هم تشریک مساعی کنند، نظارت کنند و من به همه ملت، به همه اشخاص که در این روستاها و دهات بسر می برند، پس از اینکه به همه شان دعا می کنم و عرض ارادت، یک سفارش دارم و آن اینکه توجه کنند کسانی که برای ساختن و برای سازندگی و برای جهاد سازندگی در دهات می آیند در روستاها می آیند، توجه کنند که مبادا خدای نخواسته در بین آنها یک اشخاصی باشد که بر خلاف رویه ملت،

صحیفه نور جلد 7 صفحه 136

بر خلاف اسلام مسائلی داشته باشند. اگر یک همچو اشخاص دیدند، فوراً آنها را از ده کنار بگذارند و نگذارند در بین جوان های ما، در بین روستائیان ما تبلیغات سوئی بکنند. انشاءالله صخداوند به همه ملت و به همه کسانی که در این راه تشریک مساعی می کنند و این وظیفه اخلاقی شرعی را ادا می کنند، به همه توفیق عنایت کند. همه موفق باشند که در این جهاد شرکت کنند و آن خرابه ها را بسازند و برادران خودشان را کمک کنند که شاید هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نباشد. بلکه من می خواهم از اشخاص که برای زیارت ها، برای مکه معظمه، برای مدینه منوره می خواهند بروند لکن به طور استحباب می خواهند بروند، من می خواهم از آنها هم تقاضا کنم که شما برای ثواب می خواهید بروید مکه مشرف بشوید، می خواهید بروید مدینه منوره، عتبات عالیات مشرف بشوید، امروز ثوابی بالاتر از اینکه به برادرهای خودتان کمک کنید و این سازندگی را همه با هم شروع کنید که ایران خودتان درست ساخته بشود و برادرهای خودتان نجات پیدا بکنند خداوند به همه شما اجر عنایت می کند و همان ثوابی را که شما از زیارت ها می خواهید، خداوند به شما در این جهاد خواهد داد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از اقشار مردم

تاریخ: 1358/03/25

 

پیروزی بی نظیر ملت و شکست مفتضحانه شاه و عمالش در تاریخ ثبت گردید

بسم الله الرحمن الرحیم
وقت من کم و هوا گرم و شما عزیزان من در توی آفتاب و مکان ضیق و فشرده در زحمت هستید ولی من چند کلمه با شما صحبت می کنم. بعضی مسائل، مسائل اصلی است، مسائلی است که بنیاد مسائل دیگر است، مسائلی که حفظ کیان اسلام و حفظ استقلال کشور به آنها بسته است و بعد از اینکه این مسائل اصلی تحقق پیدا کرد مسائل دیگری است که آن مسائل باید دنبال بشود. ما الان مبتلا هستیم به یک رشته از مسائل اصلی که اسلام به آن بسته است و استقلال کشور. باید همه ما تمام هممان را و تمام قدرتمان را صرف در این مسائل اصلی بکنیم و بعد از آنکه ایران مستقلی و اسلام پیاده شده ای داشتیم، دنبال مسائل فرعی برویم و انشاءالله آن مسائل را هم متحقق کنیم.
الان مسأله ای که در پیش است یکی مسأله قانون اساسی است و یکی تشکیل مجلس شورا. این دو مسأله بر سایر مسائل مقدم است. کوشش ها هست برای اینکه نگذارند این قدم ثانی را ما برداریم، چنانچه کوشش ها کردند که نگذارند رفراندم حاصل بشود راجع به اصل جمهوری. قشرهای مختلف، ریشه های فاسد رژیم سابق، عمال فاسد اجانب جدیت کردند که پس از آنکه شکست خوردند و رژیم منحوس شاهنشاهی مدفون شد، نگذارند جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند. طرح ها ریختند و کارشکنی ها کردند. طراحان نوکر اجانب طرح ریختند و ریشه های فاسد رژیم سابق کارشکنی ها کردند، تحریم کردند رفراندم را، آتش زدند صندوق های بعضی از بلاد را، مانع شدند از اینکه رأی بدهند در بعضی از موارد، لکن شکست خوردند، آن هم شکستی که در تاریخ نظیر نداشت.
دو شکست اینها تاکنون خورده اند که هر دوی این شکست ها در تاریخ بی نظیر یا کم نظیر است. یکی شکست در مبارزه بین ملت و رژیم، با همه قدرت که داشت و با همه پشتوانه ها که از قدرت های بزرگ داشت. این شکست، شکستی بود که در دنیا سابقه نداشت که یک ملتی با دست خالی، یک ملتی که هیچ نداشت، بر یک رژیمی که همه چیز داشت غلبه کند، البته نیروی ایمان، نیروی اسلام موجب این غلبه شد. وقتی نیروی اسلامی بود تمام قشرها متصل شدند به هم، قشر روحانی، قشر دانشگاهی، قشر ارتش همه به هم متصل شدند و همه با هم این سنگر بزرگ را، این سد بزرگ را شکستند و این

صحیفه نور جلد 7 صفحه 121

نیروی ایمان بود.قدم بعد قدم رفراندم بود. مخالفین ما با رفراندم مخالفت کردند و کارشکنی کردند لکن ملت ما با نیروی ایمان پیش برد و رفراندمی که در ایران واقع شد، نه در ایران و نه در سایر جاها سابقه نداشت. با این عشق و علاقه، با این محبت و همبستگی که 99 و بیشتر یا 99 درصد قدری این طرف آن طرف، شما پیروز شدید. در این دو قدم، پیروزی مال شما و خذلان و رسوایی مال مخالفین شماست.
 

عدم صلاحیت حقوقدانان غربزده در تدوین قانون اساسی

حالا به قدم سوم رسیده است که باز مخالفت ها شروع شده است. با بهانه مختلف، جنود شیاطین دور هم دارند جمع می شوند، بهانه های مختلفی که سابقاً هم این بهانه ها را داشته اند. حالا که بناست قانون اساسی به دسترسی ملت گذاشته شود تا هرکس هر مطلبی دارد پیشنهاد کند و بعد نمایندگان مردم، نمایندگان منتخب از طرف خود ملت قانون اساسی را بررسی کنند، با همه مطالبی که قشرهای مختلف و به اصطلاح، حقوقدان ها بررسی کنند و همه مطالب را روی هم بریزند و قانونی که نوشته شده است اگر نقص دارد، رفع کنند نقص را و اگر اشکال دارد، اشکال را مرتفع کنند، حالا هم بهانه گیرها، آنهایی که شکست خورده اند در آن مراحل، می خواهند در این مرحله خرابکاری کنند. بیدار باشید برادران، دشمنان خودتان را بشناسید، می خواهند نگذارند قانون اساسی بر طبق آنطوری که اسلام حکم می کند تصویب شود. باید حقوقدان های غربی نظر بدهند؟! ما می خواهیم قانون اسلامی بنویسیم، از غرب بیایند نظر بدهند؟! یا غربی ها بیایند نظر بدهند؟ یا غربزده ها بیایند نظر بدهند؟ حقوقدان اسلامی ما می خواهیم و این حقوقدان ها اسلام را نمی دانند یعنی چه، البته بعضی از آنها من وقتی که به طور کلی می گویم، از باب اینکه آنهائی که در قشر اسلامی هستند و مطالعات اسلامی دارند خارج هستند، من با آن غربزده ها صحبت دارم، با آنهائی که تحت تأثیر غربزده ها واقع می شوند صحبت دارم. باید قانون اسلامی ما را از غرب بگیریم؟ از غربزده بگیریم؟ باید دید کی صلاحیت دارد، چه حقوقدانی صلاحیت دارد که در قانون اساسی ما نظر بدهد. ما که می خواهیم جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند و قانون اساسی جمهوری اسلامی می خواهیم تدوین کنیم، ما باید دنبال آنهائی باشیم که حقوقدان غربی هستند؟ اگر باشند روشنفکرانی که از اسلام بی اطلاع هستند و نمی دانند اسلام چیست، هر وقت ما خواستیم قانون اساسی جمهوری یا جمهوری دموکراتیک را تدوین کنیم شما آقایانی که حقوقدان هستید، شما آقایان روشنفکر غربی صلاحیت دارید که نظر بدهید لکن ما هر وقت خواستیم قانون اسلامی بنویسیم، خواستیم مسائل اسلام را طرح بکنیم شما صلاحیت ندارید، شما از اسلام اطلاعی ندارید، شما اسلام را می گوئید برای این زمان نیست برای اینکه اسلام را نمی دانید، برای اینکه اعتقاد ندارید که آن که قانون اسلام را آورده است، خداست، خداست که محیط بر همه چیزهاست، بر همه اعصار است، قرآن است که کتاب همه اعصار است، دستورات رسول الله است که برای همه اعصار است. شما اطلاعی نه از قرآن دارید و نه از

صحیفه نور جلد 7 صفحه 122

سنت دارید و نه از اسلام و ما به شما اجازه نمی دهیم که دخالت در معقولات کنید، بله در بعض مسائل اداری، در بعضی مسائل اجرایی شما هم حق نظر دارید لکن عمده این است که شما نمی خواهید یک قانون اساسی اسلامی باشد. شماها از اسلام وحشت دارید، حق هم دارید برای اینکه اسلام در استفاده های شما را بست، اسلام دوستان شما را از ایران بیرون کرد، اسلام، جنایتکارها که رفقای بعضی از شما بودند به درک فرستاد. شما وحشت دارید از اسلام و حق دارید وحشت داشته باشید ولی ملت اسلام، ملت ایران نمی تواند تابع هوای نفس شما باشد، نمی تواند قرآن را کنار بگذارد و قانون اساسی غربی را قبول کند، به شما اجازه نمی دهد که در امری که بی اطلاع هستید و جاهل هستید دخالت کنید. شما اطلاعاتتان در حدود مسائل غربی است، قوانین غرب را می دانید، شما تاکنون قرآن را مطالعه نکرده اید. عرض می کنم که، من به همه اقشار نمی گویم، در بین اینها اشخاص اسلامی، اشخاص مطالعه دار هست، من آنها را می گویم که می گویند اسلام دیگر فایده ندارد، من آنهایی را می گویم که می گویند اسلام مال 14 قرن پیش است. ما به اشخاصی که اطلاع ندارند از قوانین اسلام، اطلاع ندارند از روح اسلام، نمی دانند که اگر اسلام تحقق پیدا بکند چه خواهد شد، ما به آنها اجازه نمی دهیم که دخالت در این امور بکنند، بله، حق رأی دارند، رأی بدهند که اسلام نه، چنانچه دادند. مختارند که رأی بدهند لکن نگویند که ما مجلس مؤسسان کوچک را نمی خواهیم، یک مجلس مؤسسان 500 - 600 نفری می خواهیم، بهانه نگیرند. مگر مجلس مؤسسان چیست؟ جز این است که اشخاصی که مردم آنها را انتخاب می کنند، باید بنشینند و قانون را ملاحظه کنند ؟باید حتماً 600 - 700 نفر باشند تا نوبت به شما هم برسد؟! اگر تمام ملت پنجاه نفر را تعیین کنند، اینها وکیل ملت نیستند؟ این مجلس، مجلس مؤسسان نیست؟ ما بعد از اینکه بررسی شد در قانون اساسی به نظر خبرگان اسلامی رسید، به نظر روحانی اسلامی رسید، به نظر علماء متعهد رسید به نظر نمایندگان مردم رسید، باز هم در افکار عمومی می گذاریم، میزان است.
 

میزان، رأی ملت است

مجلس مؤسسان اگر اعتبار دارد برای این است که مجلس مبعوث از ملت است. خود ملت حق ندارد رأی بدهد لکن وکیل ملت حق دارد؟ این چه غلطی است؟ خود من حق ندارم تصرف بکنم در مالم، وکیل من حق دارد؟ خود شما حق ندارید رأی بدهید، وکیل شما حق دارد؟! وکلا برای این حق دارند که وکیل شما هستند و الا چه حقی دارند. یک نفر چه حقی دارد برای 35 میلیون جمعیت رأی بدهد؟ پنجاه نفر ششصد نفر چه حقی دارد برای یک ملت 35 میلیونی رأی بدهد؟ این حق برای این است که شما می خواهید رأی بدهید، رأی شماست، میزان، رأی ملت است. ملت یک وقت خودش رأی می دهد، این اساس یک وقت یک عده ای را تعیین می کند که آنها رأی بدهند، آن در مرتبه دوم صحیح است و الا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان برای شما تکلیف معین کنند؟ خودتان باید تکلیف معین کنید. شمائید، همین ملت، همین مردم محروم دانشگاه، جوان های

صحیفه نور جلد 7 صفحه 123

محروم دانشگاه، همین جوان های محروم مدرسه فیضیه، همین جوان های محروم در ارتش، همین جوان های محروم در بازار، همین جوان های محروم در کارخانه ها و در کشاورزی، اینها باید رأی بدهند. بهانه ها را کنار بگذارید، از خدا بترسید، با ملت شوخی نکنید، رأی مردم را هیچ حساب نکنید، مردم را به حساب بیاورید.
ما حتماً باید تابع طرح های غربی باشیم؟ اسلام را کار نداریم؟! غرب هر چه بگوید تابع او هستیم؟ غرب تا حالا همین بساط بود که بود. ما تا حالا مبتلای به غرب بودیم و بیش از پنجاه سال که اکثر شما یا بعض از شما یادشان است، بعضی از شما و من یادم است و بیست و چند سال که اکثر شما یادتان است، طرح های ما غربی بود، گرفتاری های ما از غرب بود. باز همان گرفتاری ها پیش بیاید؟ قانون اساسی را هم آنها بنویسند؟ آنها رأی بدهند؟! غربزده ها رأی بدهند؟ میزان، شما هستید. آن کسی هم که اینها خودشان قبول دارند، ولو دروغ می گویند، دکتر مصدق هم وقتی که یک مطلبی پیش آمد که من حالا یادم نیست، آمد بالا ایستاد گفت: (من با خود مردم صحبت می کنم، به وکلا کار ندارم، وکلا صدای مردمند، من با خودشان صحبت می کنم.) ما از خودتان رأی می خواهیم، ما اگر چنانچه هیچ هم وکیل نگیریم، شما هستید میزان.
 

یک قدری در مطالبتان تعقل کنید، نگذارید ملت به تنگ بیاید

ما برای خاطر اینکه این نق نق ها کم بشود، گفتیم یک مجلسی هم درست بشود، شما اسمش را مجلس مؤسسان بگذارید. اگر خیلی دلتان می خواهد غربی باشید، اگر خیلی دلتان می خواهد که مردم را به خودتان متوجه کنید، اسمش را بگذارید مجلس مؤسسان و الا ما با مردم کار داریم. ما قانون را قاعده این بود قانون را بنویسیم، منتشر کنیم در همه بلاد و همه مردم ببینند، بعد به آنها بگوئیم این را می خواهید یا نه؟ رفراندم کنیم. ما برای اینکه شماها خیلی دم از روشنفکری می زنید، یک قدری هم با شما مسالمت بکنیم. با اینکه هر چه مسالمت بکنیم شما بدتر خواهید کرد، ما می گوئیم که مردم خودشان افرادی را تعیین کنند که این قانون اساسی که نوشته شده است بیایند ببینند، هر رأیی دارند، هر طرحی دارند بدهند، می خواهد این رأی ها رأی های مخالف با قرآن باشد، می خواهد موافق، منتها ما مخالف هایش را قبول نمی توانیم بکنیم و شما دنبال این هستید که این کار را بکنید. این مجلس را شما اسمش را مجلس مؤسسان بگذارید، ما بعد از این مجلس مؤسسان هم به خود موکل ها، به وکلا ما چکار داریم، ما شما را می شناسیم، ما نوکر شمائیم.
آقایان می گویند که ملت بی اطلاع است، من می گویم شما بی اطلاع هستید. اگر ملت بی اطلاع است شما بی اطلاع تر هستید برای اینکه در اینجا اطلاعات اسلامی می خواهد و بعضی از شما اصلاً اطلاع ندارید، بعضی از شما نمی داند نماز چند تاست. چرا ملت ما اطلاع ندارد؟ چرا اینقدر ملت ما را ضعیف قرار می دهید؟ چرا اهانت به ملت می کنید؟ چه حقی دارید ؟ ملت ما، درش همه چیز هست. اگر اسلام فقط عیب است، بله شما حق دارید. ملت ما مسلم است، شما هم اسلام را قبول ندارید، پس ملت

صحیفه نور جلد 7 صفحه 124

ما چیزی نمی داند برای اینکه اسلامی است و اسلام چیزی است که مخالف با همه دانش هاست! حرف شما این است. یک قدری در حرف هایتان تفکر کنید، یک قدری در مطالبتان تعقل کنید، نگذارید که ملت یک وقت به تنگ بیاید، رژیم سابق ملت را به تنگ آورد نگذارید یک قدری تعقل کنید، یک قدری برای اسلام حق قائل شوید، یک قدری برای مسلمین حق قائل بشوید، یک قدری برای برادران اسلامی حق قائل بشوید.
 

امروز اختلاف سلیقه و تشتت برخلاف مسیر ملت است

مسأله اصلی که حالا باید شمای ارتشی، من طلبه، مراجع عظام، علماء اعلام، دانشگاهی بازاری، دهقان، اداری و کارمندها، همه به آن توجه بکنند این است که این قانون اساسی که اساس اسلام را ما می خواهیم پیاده بکنیم، این قانون اساسی درست بشود، بعد که قانون اساسی مان را انشاءالله - به رغم - به رغم اینهائی که نمی خواهند بشود، باز شما رأی دادید و درست شد و مجلس شورا و شما رأی دادید آزادانه، بر خلاف این پنجاه سال، آزاد رأی دادید و وکلایتان را فرستادید و رئیس جمهور را خودتان تعیین کردید، باز نگفتید شما حق ندارید، ما غربی ها باید رئیس جمهور برایتان تعیین کنیم، خود شما تعیین کردید، آنوقت می آئیم سراغ اینکه این مسائل دوم را باید پیش بیاوریم و من هم می دانم شما مشکلات دارید، ما هم مشکلات داریم.
شما ارتش را می دانید که یک اشکالاتی در آن هست، ما هم ارتش را می دانیم اشکالات دارد، هم ادارات را، هم وزارتخانه ها را، هم بازار را و هم محله ها را و هم مدارس خودمان را. این مدارس خودمان هم اشکال دارد. اما حالا ما نباید آن چیزی که ما باید در آن مسیر همه با هم برویم، هر کداممان مسیرش را رها کند، من بیایم بروم حجره های مدرسه مثلاً چند تا هست، نمراتش چطوری هست، طلبه هایش چند تاست و شما بروید بگوئید در ارتش، حالا چه اشکالی هست، شورا لازم است یا چه لازم است. تشتت الان مخالف با مسیر ماست، ملتفت باشید. الان اختلاف سلیقه ها را نیاورید پیش، الان همه مان باید برویم سراغ این کارها. چطور آنوقت که (من یک گاهی مثال می زنم) اگر یک وقت زلزله خدای نخواسته بیاید و یک شهر را خراب کند و من بنشینم توی مدرسه درس بخوانم، شما هم بروید در نظام - عرض می کنم که - رژه بروید صحیح است؟ نه، باید همه بیائیم این زلزله زده ها را نجات بدهیم.
آقا، امروز مملکت ما غربزده است که از زلزله زده بدتر است امروز بعضی از اشخاص در این مملکت می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند، اغفال می کنند بعضی مقامات را، می خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند امروز وقت این نیست که نق بزنم که من فلان قسمش را نمی خواهم فلان قسمش را می خواهم امروز وقت این است که همه دست به هم بدهید بگوئید اسلام را ما می خواهیم، چنانچه همه گفتید، با اسلام همه پیش رفتید. شما اشکالات خودتان را حالا پیش نیاوردید، بگذارید برای بعد، بگذارید اسلام تحقق پیدا بکند، بگذارید مملکت، مملکت بشود بعد بیائیم سراغ

صحیفه نور جلد 7 صفحه 125

اینکه این مملکت نظامش چه جور باید باشد، طلبه اش چه جور باید باشد، کاسبش چه جور باید باشد. من هم می دانم همه جا اشکال هست لکن الان ما زلزله زده هستیم، غربزده هستیم، همه باید دست به هم بدهیم و این راه را تا اینجا که آمدیم، باقیش هم برویم. ما بین راه هستیم، باز گردنه ها داریم که دزدها توی آن گردنه است. ما یک گردنه را از آن گذشتیم، یا دو گردنه را، باز دزدها توی آن گردنه های دیگر هست، در کمین نشسته اند با هر صورت. ما باید همه، همه دست به هم بدهیم از این گردنه ها بگذریم، بعد که گذشتیم از گردنه ها و رسیدیم به منزل بنشینیم بگوئیم حالا اشکالاتمان چیست. الان وقت اشکال تراشی نیست، الان وقت جلو رفتن است. من از همه می خواهم، من التماس می کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می بوسم، اسلام را می خواهند ببرند.
 

صفوف خود را از غربزدگان و عمال رژیم فاسد جدا سازید

این قشرهای دانشگاهی و دانشجو و وکلا و روشنفکرها حساب خودشان را از این چندین نفر، چند نفری که عمال غربند و عمال محمدرضا، جدا کنند. کانون وکلا که همه اش غربزده نیست، کانون وکلا تویشان پیدا می شود، این غربزده ها را کنار بگذارند. یکیشان رفت، باقی هم بروند. روشنفکرها، روشنفکرهای اسلامی، روشنفکرهای وارداتی را کنار بزنند. غربزده ها را کنار بگذارید، عده شان خیلی زیاد هم نیست اما فضولیشان زیاد است. عده زیاد نیست، ادعایشان زیاد است. خود قشر روشنفکر متعهد اسلامی برای خاطر خدا،برای خاطر اسلام، برای خاطر استقلال کشور، برای خاطر حفظ آزادی، این روشنفکر متعهد اسلامی، آنهایی را که در بینشان پیدا می شود که نق می زنند و می خواهند نگذارند کارها پیش برود، اینها را کنار بزنند. التماس دعا بکنند پیش گوششان، بروند به اروپا باز سر عیاشی ای که می کردند، حالا آمده اند. آن کانون وکلا، آنهائی که بر ضد اسلامند، و کنار بگذارند. همه که نیستند، بعضی از وکلا بسیار مردم صحیح و سالمی هستند، بسیارشان ولی آنهایی که فضولی می کنند، آنها را کنار بگذارند، از کانون بیرون کنند.
 

ترس غربزدگان از روحانی و دانشگاهی صالح

دانشگاه ما که مرکز آدم سازی باید باشد، قشر دانشجو که متعهد برای اسلام است و خونش را برای اسلام داد و فعالیت برای اسلام کرد، حالا بیدار باشد که یک عده معدودی توی این دانشگاه دارند می روند و نمی خواهند اسلام پیدا بشود، نه اینکه دانشگاه می ترسند.
خدا رحمت کند مرحوم فیض رضوان الله علیه را - قمی - توی همین مدرسه فیضیه، نزدیک اینجایی که حوض بود، زمان رضاخان فرمودند به من که چی عیبی دارد، خوب اینها می خواهند صالح را از غیر صالح جدا کنند (می خواستند امتحان بکنند و آن امتحان هایی که می خواستند بکنند و روحانیت را از بین ببرند) ایشان باورش آمده بود، می فرمود که خوب، اینها می خواهند صالح ها را

صحیفه نور جلد 7 صفحه 126

کنار بگذارند باشد، بدها را بفرستند. من عرض کردم آقا، اینها از صالح می ترسند، اینها از روحانی صالح می ترسند،، از بدش چه ترسی دارند؟ بدش که همراه هست - همراهشان - اینها از صالح می ترسند. دانشگاه هم باید خودش را اصلاح کند، خود دانشگاهی، خود دانشگاهی صالح. اینهایی که حالا آمده اند و می خواهند به قول خودشان اصلاح بکنند، اینها از اصلاح دانشگاه می ترسند. اینها می ترسند که در دانشگاه یک آدمی پیدا بشود که یک وقت مشت بزند به دهانشان. آنها هم می ترسیدند که از روحانیت یکی پیدا بشود مشت بزند به دهانشان. همه از آدم می ترسند، از آدمک که کسی نمی ترسد. اینها می خواهند دانشگاه را نگذارند آدم تویش پیدا بشود و شما جدیت کنید که آدم پیدا بشود. شما جدیت کنید که این اشخاصی که حالا افتاده توی دانشگاه ها و دارند فساد می کنند، خودتان بیرونشان کنید. نباید شکایت کنید که در دانشگاه یک کسی آمده و دارد حرف می زند. خوب، برو مقابلش بایست، بگو آقا تو چه می گوئی؟ تو برای ملت دلت می سوزد؟ اگر برای ملت دلت می سوزد، چرا رفراندم را نمی گذاشتید بشود؟ چرا نمی گذارید کشاورزها الان رزاعتشان را بردارند؟ جز این است که می خواهید برای آمریکا بازار درست کنید؟ پیشتر، شاه درست می کرد، حالا شاهک. چرا نمی گذارید کارخانه ها راه بیفتد؟اگر کارخانه ها برای ما راه بیفتد، خوب احتیاجمان از بیرون کم می شود، از غرب کم می شود و اینها عمالند برای اینکه ما را محتاج به آنها کنند. بشناسید دوستان خودتان و دشمنان خودتان را. قشرهای روشنفکر، دشمن اسلام را بیرون کنند از مراکز خودشان. کانون وکلا، وکلای دشمن با اسلام را یا نفهم را کنار بگذارند. من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را می خواهم و عذر می خواهم که شما را در این گرما مزاحمتتان کردم ولی خوب چه باید کرد. باید دردها را گفت و ملت را بیدار کرد که مبادا خدای نخواسته تحت تأثیر این حرف ها یک وقت واقع بشوند. خداوند ملت ما را سعادتمند کند. خداوند مملکت ما را از شر شیاطین نجات بدهد. خداوند شما را از مسلمین متعهد و از لشکر امام زمان سلام الله علیه قرار بدهد.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:17 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اقشار مختلف مردم

تاریخ: 1358/03/25

 

هر گاه برای اسلام احساس خطر کنم تکلیفم را ادا می کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
من هر وقت احساس خطر بکنم برای اسلام، برای مسلمین، لازم می دانم تکلیف خودم را ادا کنم و مسلمین را آگاه کنم. من در این موقع که برای رأی گیری در قانون اساسی است احساس خطر می کنم، احساس توطئه می کنم و لازم می دانم تذکراتی به ملت ایران بدهم تا تکلیف خودم را ادا کرده باشم.
این چند روز، این چند روز که صحبت از قانون اساسی و نشر قانون اساسی است، مسائلی طرح می شود که به نظر من توطئه ای در کار است، توطئه ای که برای اسلام و مسلمین و برای کشور ما خطر پیش می آورد. این چند روز که صحبت از قانون اساسی است و مطالعه در قانون اساسی و به رفراندم قرار دادن قانون اساسی بعد از مجلس و بعد از مطالعه کارشناسان، مطالبی پیش آمده است که من احساس خطر می کنم و لازم می دانم ملت را از این خطر آگاه کنم.
 

امروز طرح اشکال، یا توطئه است یا جهالت

در اجتماعاتی که می شود، گروه هائی که در اینجا اجتماع می کنند از اقشار مختلف، مسائلی را طرح می کنند که امروز وقت آن مسائل نیست. اشکالاتی را طرح می کنند که امروز وقت آن اشکالات نیست.من احتمال می دهم که این مسائل،این اشکالات ناخودآگاه از طرف اشخاصی طرح می شود که یا مستقیماً یا به واسطه، تحت تأثیر توطئه ها شده اند. ما امروز گرفتار مسأله ای هستیم که باید تمام افکار ملت ما متوجه به همان مسأله باشد. صحبت از گرفتاری ها، صحبت از نابسامانی ها، صحبت از اشتباهات دولت، صحبت از خرابی اوضاع بی موقع است. آقایان توجه داشته باشند امروز روزی نیست که طرح اشکالات بشود، در ارتش طرح اشکال بشود، در وزارتخانه ها طرح اشکال بشود، در کمیته ها طرح اشکال بشود، در دادگاه ها طرح اشکال بشود. امروز اشکال به این قشرها محتمل است از ناحیه اشخاصی باشد که توطئه بزرگ را می خواهند انجام دهند. در وقتی که قانون اساسی را می خواهند طرح کنند و به نظر ملت برسانند، ذکر این مسائل یا توطئه است یا جهالت.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 113

 

با به تعویق افتادن تصویب قانون اساسی باید فاتحه اسلام را خواند

آن مطلبی که بسیار مهم است این است که من اول باید بگویم صحبتم با کیست و با چه اشخاصی و بعد عرض کنم. اشخاص مختلفند در مخالفت، یک اشخاصی هستند که حسن نیت دارند لکن توجه به عمق مسائل ندارند، یک اشخاصی هستند که تحت تأثیر تبلیغات و صحبت های اشخاص مغرض واقع می شوند در عین حال که حسن نیت دارند، یک اشخاصی هم هستند که با کمال سوء نیت مشغول توطئه هستند. توطئه این است که تصویب قانون اساسی را به تعویق بیندازند یک سال، دو سال به بحث و شور قرار بدهند و ریشه های گندیده به هم متصل بشود و اساس اسلام را از بین ببرند.
تعویق تصویب قانون اساسی و برقراری جمهوری اسلامی، استقرار حکومت اسلامی، این تعویق موجب این می شود که اشخاص توطئه گر در مرزهای ما در داخل، در خارج با هم متصل بشوند و با اتصال با هم اصل قانون اساسی و اصل اساس اسلام را پایمال کنند. اشخاصی که حسن نیت دارند باید توجه کنند که اگر چنانچه به آنطور که مجلس مؤسسان صحبت می شود و به آنطور که قانون اساسی در مجلس مؤسسان واقع بشود که این مطلب از اشخاصی که سوء نیت دارند طرح شده است و به اشخاصی که با کمال تأسف حسن نیت دارند سرایت کرده است، این معنا این است که دو سال، سه سال به مباحثات و معارضات دامن زده بشود و توطئه مجتمع شود. الان دارند مزدورانی در ایران از آن طرف مرز تربیت می کنند که اگر ما به زودی مطلب را خاتمه ندهیم، این مزدوران مجتمع می شوند و با اجتماع آنها ممکن است مصیبتی به بار بیاورد، باز شما را به زحمت بیندازد ولو سرکوب می شوند لکن زحمت ایجاد می کنند.
 

طرح مجلس مؤسسان الهام گرفته از شیاطین و خطری برای اسلام است

مجلس مؤسسان برای این است که مردم منتخبین خودشان را تعیین کنند و این فرق ندارد بین آنکه طرح فعلی دولت باشد یا طرح هائی که اشخاصی که توجه ندارند یا تحت تأثیر واقع شده اند یا شیاطین به آنها چیزهائی را تزریق کرده اند که تعویق بیندازد و استقرار حکومت اسلامی یکی دو سال طول بکشد تا توطئه ها نضج بگیرند و اساس را از بین ببرند. این طرحی که دولت داده است این است که همان مجلس مؤسسان با افراد کمتر، از خود ملت، به تصویب ملت، به انتخاب ملت اشخاصی انتخاب بشوند و آنها در قانون اساسی که پیش نویس شده است مطالعه کنند و اشکالاتی که روشنفکران و حقوقدانان و سایر مردم به قانون اساسی که پیش نویس شده است، طرح کنند و منتخبین مردم مطالعه کنند و بعد از اینکه آنها تصویب کردند باز هم به رفراندم گذاشته شود، با اینکه احتیاج نیست لکن ما برای اینکه تحکیم بشود مطلب، به نظر عموم می گذاریم لکن اگر آن مجلس مؤسسان با طول و عرض و عمق آن که دو سال، سه سال باید طول بکشد تا قانون تصویب بشود اگر آن طرح را ما می خواهیم از آن روشنفکران غربزده که بعضی از این قشرهای روشنفکر هستند، از این مزدوران با توجه، از آنهایی که می خواهند رژیم سابق را برگردانند و یا شبیه آن را، از آنهائی که از آن طرف مرزها به آنها کمک

صحیفه نور جلد 7 صفحه 115

می شود، از آنهائی که مزد می دهند به کارگران که کار نکنند، از آنهائی که اسلام را کهنه می دانند، از آنهائی که از اسلام می ترسند، اگر ما بخواهیم تعویق بیندازیم و آنطوری که آنها با شیطنت طرح کردند و مع الاسف بعضی از اشخاصی که حسن نیت دارند باورشان آمده است، باید برای اسلام فاتحه بخوانیم، باید برای کشور خودمان فاتحه بخوانیم.
من امروز ملت را آگاه کردم که طرح مجلس مؤسسان به آن معنائی که از غرب طرح شده است و الهام از شیاطین گرفته شده است
 

چه کسانی رفراندم را تحریم کردند؟

اینها که در مراحل اول شکست خوردند، اینها که رفراندم را تحریم کردند، اینها که انحرافات اسلامی دارند، بعد از شکست از رفراندم به این فکر افتاده که نگذارند قانون اساسی به این زودی ها تصویب شود تا بلکه (و به خیال خودشان) توطئه ها نضج پیدا کند و به خیال خودشان باز مسائل سابق برگردد. ملت ایران! بدانید و بشناسید اینها را. آنهائی که غفلت کرده اند توجه فرمایند، آنهائی که سابقاً رفراندم را تحریم کردند حالا هم دارند می گویند ما شرکت نمی کنیم تا مجلس مؤسسان پیدا بشود. ببینید چه اشخاصی هستند آنها، آنهائی که از آن طرف مملکت می گویند ما شرکت نمی کنیم، از آنجائی که مرکز توطئه است، از کردستان که مرکز توطئه است، آنهائی که می گویند ما شرکت نمی کنیم، چه نظر دارند؟ آنهائی که تبع کمونیست ها هستند، چه نظر دارند؟!
 

اینقدر تحت تأثیر غربزده ها نباشید

بزرگان ما توجه کنند، به عمق مطالب برسند، اقشار مختلفه دارند با هم مجتمع می شوند. اولی که اسلام بنا شد تحقق پیدا بکند، شیطان بزرگ رفت و شیاطین را فریاد زد که اگر این اسلام درست بشود، کارها همه لنگ است. حالا هم فریاد بلند شده است، فریاد بلند کردند برای اینکه قانون اساسی را به تعویق بیندازند. باید آقایان توجه کنند، آنهائی که حسن نیت دارند مطالعه کنند، دقت کنند، تحت تأثیر اشخاصی که مفسد هستند نروند، روشنفکران ما تحت تأثیر روشنفکران حرفه ای نروند، حقوقدان های ما تحت تأثیر حقوقدان های غربی نروند، وکلای دادگستری ما تحت تأثیر غربزده نروند، قضات ما تحت تأثیر اشخاصی که غربزده اند نروند، دانشگاه ما تحت تأثیر اشخاصی که در دانشگاه افساد می کنند نروند، کارگرهای ما، دهقانان ما تحت تأثیر اشخاص مفسد نروند. اینها شیاطینی هستند که در صدر اسلام هم شیطان بزرگشان فریاد زد و همه را با هم مجتمع کرد، الان هم می خواهند 0همین کار را بکنند. ملت! متوجه باش. وقت این نیست که اشکال بکنی به دولت، اشکال بکنی به ارتش و اشکال کنی به بازار. وقت این است همه با هم مجتمع برای تصویب قانون اساسی و تسریع در آن که در ظرف یکی دو ماه تمام بشود و نه یکی دو سال طول بکشد تا اینکه توطئه ها نضج بگیرد.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 115

 

صلاح اسلام و مسلمین در تصویب قانون اساسی است

خدایا! تو می دانی که من صلاح ملت را، صلاح اسلام را، صلاح قرآن مجید را، صلاح روحانیت را، صلاح مسلمین را دارم عرض می کنم. تعویق در تصویب قانون اساسی و گذاشتن آن را در نظر یک مجلس بزرگ مؤسسان که مناقش آنها و تأسیس آن 6 ماه طول می کشد و مناقشات آن معلوم نیست یکی و دو سال، سه سال طول بکشد، خطر است برای اسلام، خطر است برای رسول الله. تأسیس مجلس مؤسسان به آنطوری که غربی ها الهام کردند، خطر است برای اسلام، خطر است، خطر است برای کشور اسلامی، خطر است برای امام زمان. آنهائی که در اشتباه هستند، برگردند و بدانند توطئه در کار است و بدانند من کمال علاقه را به آنها دارم و نمی خواهم به آنها سوء ظن پیدا بشود. آن شیاطینی هم که می خواهند توطئه را بکنند، بدانند که ملت ما بیدار است و این توطئه را خنثی خواهد کرد.
خداوند ما را از خواب غفلت بیدار کند. خداوند اسلام و مسلمین را تقویت کند. دست اجانب را از ممالک ما کوتاه کند. این ریشه های گندیده را که می خواهند توطئه کنند خدایا قطع کن این ریشه ها را.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:17 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون، وعاظ و گویندگان مشهد

تاریخ: 1358/03/25

 

و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
نه سستی کنید و نه محزون باشید اگر مؤمن هستید، علو رتبه دارید و از همه بالاترید لکن مهم ایمان است و چطور تحصیل کنیم ایمان را؟ اسلام شهادتین است، ایمان حظ قلب است، آن چیزی را که زبان بگوید و تلقین کند به قلب و قلب قبول کند، باور کند. اگر باور کردید که خدای تبارک و تعالی قادر مطلق است، حی مطلق است، وجود مطلق است، قادر عظیم الشأن است، اگر باور کردید این معنی را، دیگر نه حزنی است و نه سستی. یک جلوه ای در از این ایمان در شما پیدا شد و به واسطه همین جلوه ایمان این سد عظیمی که باور کردنی نبود شکستید، سدی که تمام قدرت های، تمام ابر قدرت ها، تمام حکومت ها پشتیبان او بودند، تمام حکومت های اسلامی، شاید استثناءشان کرد که یکی دو تا، تمام حکومت اسلامی پشتیبان بودند و تمام قدرت های بزرگ پشتیبان بودند. امریکا کرارا پشتیبانی خودش را اظهار کرد، انگلستان کرارا اظهار کرد. نوکر خوبی بود برای اینها و اظهار تأسف آنها بعد هم دلیل بر این بود که خوب نوکری بود و البته باید هم اظهار تأسف کند. کی اظهار تأسف نکند برای کسی که طول عمرش، وطنش را برای آنها داد. چرا اظهار تأسف نکند، چرا سنای امریکا اظهار تأسف نکند از اینکه ایران چند نفر قاتل را می کشد. اظهار تأسف برای این است که این نوکرها را از دست داده اند و حق دارند اظهار تأسف کنند. آنها پیششان انسان مطرح نیست، منافع مطرح است. ایمان مطرح نیست، نفع مطرح است و چون فکرها، فکر مادی بود و از ایمان اطلاع نداشتند و از خدا
بی اطلاع بودند، ممتنع می دانستند که یک مشت اشخاصی که هیچ ندارند، بر یک قدرت شیطانی غلبه کنند با داشتن تمام ابزار جنگ و پشتیبانی تمام قدرت های بزرگ. آنها حساب مادیات را کرده بودند، حساب ایمان را نکرده بودند، روی قواعد مادی، صحیح می گفتند، روی قواعد مادی همین بود که آنها می گفتند، ما هیچ نداشتیم، یک مشت خالی بود و آنها همه چیز داشتند، لکن قدرت ایمان آمد و با قدرت ایمان شکست آن سدهای بزرگ را و تا این قدرت ایمان هست، شما (انتم الاعلون) تا این قدرت ایمان را حفظ کردید، شما بالاترین موجودات هستید. کوشش کنید، ایمان را تحصیل کنید و ایمان را نگه دارید. یک جلوه ایمان این سد بزرگ را شکست و دست اجانب را، قدرت های بزرگ را کوتاه

صحیفه نور جلد 7 صفحه 118

کرد. ایمان بود که در صدر اسلام دو امپراطوری بزرگ را درهم کوبید، و الا قدرت مادی نبود در کار. در جنگ روم طلیعه جنگجویان روم 60 هزار بودند و تمام جمعیت مسلمین 30 هزار نفر بودند و پشت سر آن طلیعه 700 هزار نفر رومی بودند یکی سرداران اسلام گفت 30 نفر با من بیاید تا من شب بروم و با این 60 هزار نفر جمعیت جنگ کنم بعد از اینکه اصرار کردند به او (بر حسب تاریخ) 60 هزار رفتند، 60 هزار نفر مسلم با 60 هزار نفر جنگجوی رومی که تا دندان مسلح بودند، رفتند و آنها را شکست دادند و 700 هزار نفر جمعیت رومی به دنبال آن شکست خورد و رفت. بود که قدرت ایمان بود که این کار را کرد و شما دیدید که قدرت ایمان هم در ایران همین کار را کرد.
تحول روحی که پیدا شد در ملت ما، بالاتر از این شکستن سد بود. این را کرارا من گفته ام که یک نفر پاسبان می آمد در بازار تهران، بزرگترین بازارهای ایران و می گفت چهارم آبان است بیرق بزنید، احدی به خودش اجازه نمی داد که تخلف کند، در ذهنش نمی آمد که می شود تخلف کرد. همین جمعیت، همین مردم در ظرف قریب به دو سال که اخیراً تقریباً نهضت نضج گرفت، همین جمعیت در کوچه و خیابان ریختند و گفتند مرگ بر این رژیم. همین که از یک پاسبان آنطور می ترسیدند، بازارها می ترسیدند، همین ها ریختند در خیابان ها و با مشت خالی گفتند مرگ بر رژیم و ما رژیم را نمی خواهیم، ما اسلام را می خواهیم. پیشبرد برای این بود که اسلام را می خواستند، نه جمعیت، نه شخص، هیچ کس دخالت در این امور نداشت، خدا بود، قدرت، قدرت الهی بود. این قدرت الهی را، این عنایت الهی را حفظ کنید. تا حالا شما را قدرت الهی رسانده است به اینکه آزاد شدید، استقلال پیدا کردید و هیچ یک از ممالک در مملکت شما نمی تواند تصرف کند. این ایمان بود، این قدرت الهی بود، این ودیعه الهی را حفظ کنید. مادامی که این ودیعه حفظ شده است (انتم الاعلون) . اگر خدای نخواسته این ودیعه را ما از دست بدهیم، دنبالش سستی است و بعدش حزن است، اندوه است، شکست است، بخواهید که پیروز شوید رمز پیروزی را باید حفظ کنید. رمز پیروزی ایمان بود. آن وحدت کلمه را، ایمان آورد. ایمان، وحدت کلمه آورد که سر تا سر این مملکت همه با هم، همه با هم فریاد زدند و یک مطلب را خواستند. اجتماع کردند از مرکز تا هر جا شعاع مملکت است رفت صدا و فریاد زدند جمهوری اسلامی، اسلام. شهادت را برای خودشان فوز دانستند. آنهائی که فرار می کردند از همه چیز، حمله کردند بر تانک ها و توپ ها، غلبه کردند بر لشکر شیطان، بر طاغوت. این رمز را حفظ کنید، این نهضت را حفظ کنید، این وحدت کلمه را حفظ کنید، همه قشرها با هم باشید، روحانی با دانشگاهی باشد، دانشگاهی با روحانی باشد، همه با بازاری باشند، همه با دهقان باشند، همه با اداری باشند، همه با کارمندان باشند، همه با هم. از حالا به بعد ما احتیاجمان به وحدت کلمه بیشتر است. الان من می بینم که رو به سستی داریم می رویم و این لازمه هر پیروزی است، وقتی عقیده شد که پیروز است، سست می شود لکن ما پیروز نشدیم باز، سست نشوید. ریشه های گندیده رژیم و اجانب در مملکت ما هست و در هر گوشه و کنار هست اگر سستی کنید، این ریشه ها با هم مجتمع خواهند شد و اگر مجتمع بشوند خطر دارد. باید این نهضت حفظ بشود، این وحدت کلمه حفظ بشود، بر نگردید، ملت ما

صحیفه نور جلد 7 صفحه 119

بر نگردند سراغ اینکه خانه ندارند، سراغ اینکه کاشانه ندارند، شما پیروز بشوید، همه چیز دارید لکن پیروز نشدیم ما. این ریشه ها را بشناسید، اینهائی که در هر امری اشکال تراشی می کنند، بشناسید. اینهائی که نمی خواهند جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند، بشناسید. اینها همان ها بودند که تا شاه بود شاه را می خواستند و حالا هم آرزوی او را دارند و این آرزو را به گور می برند. من متشکرم از شما علما، فضلا، مؤمنین که از راه دور آمدید و با ما ملاقات می کنید و درد دل ما را می شنوید. ما امروز مواجه هستیم با یک گروه هایی که اینها بر ضد ملت ما هستند به صورت مختلف و من امیدوارم که هدایت بشوند اینها. من از آقای مرعشی که تشریف آوردند تشکر می کنم و از همه آقایان تشکر می کنم و این صورت های نورانی را که می بینم مسرور می شوم. خداوند همه شما را سعادتمند کند. خداوند همه شما را از لشکر امام زمان سلام الله قرار بدهد.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:17 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارمندان بانک مرکزی ایران

تاریخ: 1358/03/24

 

این مملکت در طول پنجاه و چند سال با اسم تمدن رو به تباهی رفته است

بسم الله الرحمن الرحیم
آقایانی که در بانک ها هستید بهتر می دانید که این رژیم سابق با بانک چه کرده است و بانک ها نسبت به این ملت چه کرده اند و همین طور می دانید که با کارخانه ها و کشاورزان چه کرده اند. شما ببینید اینها با دانشگاه چه کرده اند. ما به طور اجمال این را می دانیم که این مملکت در این پنجاه و چند سال رو به تباهی رفته است، به اسم تمدن بزرگ این مملکت را خراب کرده اند، لکن هر قشر ما آنچه را که لمس کرده است فقط به محل کار خودش مربوط می شود. الان ما مواجه هستیم با دستجات مختلفی که از اطراف ایران پیش من می آیند، هر دسته ای که می آید می گوید که هیچ جا خرابتر از جای ما نیست. مثلاً از بختیاری می آیند و می گویند که هیچ جا بدتر از بختیاری نیست و بختیاری ها هیچ ندارند. از بلوچ می آیند همین حرف را می زنند و آنها هم می گویند هیچ جا بدتر از جای ما نیست. از کردستان می آیند همین مطلب را می گویند و از هر جای دیگر همین حرف است و من می بینم که همه صحیح می گویند، لکن اینکه می گویند هیچ جا بدتر از ما نیست، این برای این است که آنها را دیده اند و جاهای دیگر را نشنیده اند. آن کس که در بختیاری مانده، دیده است که در بختیاری چه گذشته اما شنیده که در جاهای دیگر هم ظلم و ستم بوده اما آنها را ندیده، از این جهت محل خودش را از همه جا بدتر می داند. اینها همه درست می گویند برای اینکه همه جا خراب است، اصلاً برنامه این بوده است که خرابی بکنند. کشاورزی را با اسم اصلاحات ارضی بکلی از بین ببرند و بازار درست کنند برای آمریکائی، برای آمریکائی که گندم هایش زیاد است. آمریکا می خواهد که ایران با سایر کشورهائی که تحت نفوذ است کشاورزیش به هم بخورد تا محتاج به او شوند چنانچه ما الان محتاج هستیم همه چیزمان از خارج باید بیاید، دامداری را از بین نبردند تا اینکه در گوشت محتاج به خارج باشیم و همین طور در این پنجاه سال همه چیزمان را با اسم های بسیار فریبنده و اغفال کننده خراب کرده اند و از بین بردند. منتها شما خرابی های بانک را بهتر مطلع هستید، کشاورز، خرابی کشاورزی را بهتر از شما می داند و هر قشری خرابی محل خودشان را بهتر احساس می کنند.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 111

 

تکلیف کارمندان بانک کوشش در جهت اصلاح مفاسد آن است

لکن بحث این است که حالا باید چه کرد. اگر بنا باشد که حالا ما باز بنشینیم و کلیات بگوئیم که باید چه بشود، کاری از پیش نمی بریم. الان شما که کارمندان بانک هستید مشغول بشوید به درست کردن بانک ها. تکلیف این است که شمائی که کارمند بانک مرکزی هستید کوشش کنید که آن را اصلاح کنید. شما اینجا را اصلاح کنید آن کس هم که می گوید فلان اداره خراب است مشغول درست کردن آن اداره باشد. الان شهردار تهران با عده ای از کارمندانشان اینجا بودند و آنها هم همین شکایت ها را داشتند، لکن آنها هم باید مشغول بشوند به درست کردن شهرداری و خدمت به شهر، نه اینکه همه مان بنشینیم و کلیات را بگوئیم و دردها را بگوئیم و درمانش را از خدا بطلبیم. نه، باید همه مان کار بکنیم. از حالا باید این طبقه جوان و بچه کوچک را کم کم تربیت کنیم. بزرگ ها را طوری تربیت کردند که کمتر می توان اصلاحش کرد. الان شما در بانک هستید، نباید بگوئید که در شهربانی خرابی است و باید چه کرد. شما باید ببینید که در بانک چه خبر است و عمل بکنید. بانک را ببینید مفاسدش چه بوده، اشکالاتش چه بوده، چه جور باید بانکی درست بکنیم که مفید برای کشورمان باشد. شماها خودتان همه با هم تفاهم کنید و مشکلات بانک را از میان بردارید. این تکلیف شماست. اگر اینطور بشود که هر کس در محلی که هست همان محل را وجهه نظر خودش قرار بدهد و بنا بگذارد که آن محل را درست بکند بعد از یک مدتی انشاءالله می بینیم که همه جا درست شده، شهرداری مان درست شده، بانک هامان درست شده و کشاورزی مان هم درست شده.
 

ما می خواهیم همه جا یک رنگ اسلامی پیدا کند

امیدوارم خداوند به شما توفیق بدهد و این مسائلی هم که شما گفتید مورد نظر هست، امید است که تحقق پیدا کند. ما می خواهیم اینطور باشد که وقتی در یک بانک وارد شدید مثل این باشد که به مسجد رفته اید، آنطور باشد که وقتی در وزارتخانه رفتید مثل این باشد که توی مسجد رفته اید و همه جا یک صبغه اسلامی پیدا کند و اگر انشاءالله این معنا تحقق پیدا کند که من امیدوارم تحقق پیدا کند همه چیز ما اصلاح می شود. خداوند همه تان را تأیید کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها