0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه امام خمینی به استاد مطهری

تاریخ: 1347/08/01

 

نامه امام خمینی به استاد مطهری

بسمه تعالی
پس از اهداء سلام و تحیت مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار، مطالبی که مرقوم شده است بسیاری از آن مورد نظر بوده است، امید است توفیق پیدا شود که از مفاسد جلوگیری شود. اینکه من از دور بودن شما از حوزه قم و اینطور دور بودن بعضی آقایان که خوب بود در این اوضاع آشفته و هرج و مرج حوزه ها از آنها استفاده کنند، من ناراحتیم برای همین مفاسد منتظره است، اشخاصی را که اسم برده اید این مشکل را حل نمی کنند، اگر به مشکل به واسطه دخالت بعضی از آنها که طبقه جوان از امثال آنها ناراحت هستند اضافه نکنند، قضیه شورا و اجتماع ارباب حل و عقد نیز عقده ای را حل نمی کند بلکه چنین اجتماعی محقق نخواهد شد و من تجربه بلکه تجربه ها دارم، آنچه در راس مفاسد است همان امر سوم است که اشاره کرده ام که حوزه از درون تهدید می شود، باید آن علاج شود و علاجی جز آنکه شخصیت هایی که مورد قبول باشند و از حیث معلومات قابل عرضه باشند در حوزه ها باشند و آنها این کار را بدست گیرند، شما برای انتخاب این اشخاص بهتر خبره هستید و می توانید اشخاص را پیدا کنید که ولو به نحو نوبت، تمام ایام حوزه را اشغال کنند و به تدریج در روحیه ی جوانها موثر شوند، من در نامه ای که اخیراً در جواب اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا نوشته ام به طور تفصیل مسائل اصلیه را توضیح داده و راه را نشان داده و مفاسد این عقیده ی فاسد را که علوم دینیه بلکه فرهنگ جدید نیز بی فایده است تذکر داده ام و شاید اگر مجالی پیدا شد ضمن پیامی به حوزه قم تفصیل دهم، لکن تذکر تنها کافی نیست و باید عملاً این انحرافات را جلوگیری کرد و آن به همت شخصیتها که از آنجمله شما هستید باید انجام گیرد. حضرات آقایان هم که به حمدالله تنبه پیدا کردند و مسیر خود را قدری عوض کردند، امید است که مورد توجه طبقات قرار گیرند و اختلافات و تفرقه ها از بین برود یا لااقل تخفیف پیدا کند.
روح الله موسوی خمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه گروهی از فدائیان اسلام در مورد صرف حقوق شرعیه در راه مبارزه با اسرائیل

تاریخ: 1347/06/06

 

نامه گروهی از فدائیان اسلام در مورد صرف حقوق شرعیه در راه مبارزه با اسرائیل

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک پیشوای مجاهد و عظیم الشان حضرت مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آیت الله العظمی آقای خمینی ادام الله ظله العالی
پیشوای جلیل القدر:
از نظر مبارک پوشیده نیست که دست خیانت و جنایت پیشه کفار حزبی یهود بر مسجد اقصی و زمینهای اسلامی دیگری مستولی گشته و مسلمانان بی گناه آن سامان را آواره بیابان نموده است و اکنون به منظور استخلاص اماکن مقدسه و استرداد زمین های اسلامی جز مقاومت مسلحانه که به نام عملیات فدائی خوانده شود، چاره ای نیست و در چنین شرائط و زمینه ای، آیا مسلمانانی که توانائی حمل سلاح و جهاد داشته یا آنان که قدرت کمک مالی با مجاهدین را دارند، می توانند از این خدمت دینی سرپیچی نموده و اوضاع را نادیده بگیرند؟ و آیا جایز است که متمکنین در مقابل این خطر خانمان برانداز همچنان آرام نشسته و از برای راندن کفار از زمین اسلامی قدمی برنداشته و اقدامی نکنند؟ و در صورت وجوب مقاومت، آیا جایز است از مورد حقوق شرعیه از قبیل زکوة و غیر در مورد مسلح نمودن مسلمانان و تربیت آنان استفاده کرد یا خیر؟ متمنی است رای مبارک را در این باره بیان فرمایند. ادام الله ظلکم
دسته ای از فدائیان
پاسخ امام خمینی :
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلاً هم تذکر داده ام که دولت غاصب اسرائیل با هدفهائی که دارد برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آن است که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امکان پذیر نشود و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دول

صحیفه نور جلد 1 صفحه 145

اسلامی بخصوص و بر سایر مسلمین عموماً که دفع این ماده فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتی صرف نمایند. از خداوند تعالی مسئلت می نماید که موجب تنبه و بیداری مسلمین را فراهم فرماید و دفع شر اعداء اسلام را از بلاد مسلمین بفرماید.
والسلام علی من اتبع الهدی
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه امام خمینی به حجت الاسلام سعیدی

تاریخ: 1347/08/12

 

نامه امام خمینی به حجت الاسلام سعیدی

بسمه تعالی
به عرض می رساند مرقوم شریف واصل شد، سلامت و بقای جناب عالی را خواستار است. از زحمات جناب عالی که با کناره گیری اکثر، باز خود را به زحمت می اندازید متشکرم. امید است خداوند تعالی به جناب عالی اجر عنایت فرماید (انه ولی الفضل) از جناب عالی امید دعای خیر دارم.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه امام خمینی به حجت الاسلام سعیدی

تاریخ: 1347/08/14

 

نامه امام خمینی به حجت الاسلام سعیدی

بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای سعیدی دامت افاضاته
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. راجع به مساجد قبلاً هم مطلع شده بودم حتی گفته شد که برای مسجد سید عزیزالله هم تعیین شده است ولی صحت آن را نمی دانم. در هر صورت سنگرها را حتی الامکان نباید از دست داد و قیام به وظایف به مقدار امکان لازم است و اگر کوتاهی در آن نکنیم باکی نیست، فرضاً با شکست ظاهری مواجه شویم، لکن رضای خدای تعالی را اگر موفق شویم جلب کنیم امور دیگر سهل است. اینجانب لحظات آخر عمر را می گذرانم و از اوضاع عمومی و خصوصی حوزه های علمیه نگران و نمی دانم با آن تندروی های آنها و این سهل انگاری ماها امر به کجا منجر می شود. (والذی یوجب التسکین فی الجمله ان للبیت ربا) و این رشته بحمدالله گسستنی نیست، هر چه باریک شود. شما طبقه جوان مأیوس نباشید و با اراده و عزم راسخ مهیای خدمت و فرصت باشید. سلف صالح ما رضوان الله علیهم فرصت عجیبی را در موقع رفتن سلف خبیث از دست دادند و پس از آن هم فرصت هائی بود و از دست رفت تا این مصیبت ها پیش آمد و تا این شجره خبیثه برپاست امید خیری نیست از خداوند تعالی اصلاح حال مسلمین و خصوص حوزه های دینیه و بیداری آنها را خواهانم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه آقای محمد رضا حکیمی

تاریخ: 1348/09/01

 

پاسخ امام خمینی به نامه آقای محمد رضا حکیمی

بسمه تعالی
جناب مستطاب ثقة الاسلام محمدرضا حکیمی دامت افاضاته
گر چه جناب آقای آزرم را ملاقات نکرده ام لکن تا اندازه ای از روحیات ایشان اطلاع دارم، قبلاً هم پس از انتقال به عراق قطعه شعری که حاکی از افکار ایشان تا اندازه ای بود ملاحظه نموده ام. اینک نیز پیام بلندپایه را دیده و از ایشان تقدیر می کنم. اینجانب روزهای آخر عمر را می گذرانم و مع الاسف نتوانستم خدمتی به اسلام عزیز و مسلمین بنمایم، ملت هائی که با جمعیت بسیار انبوه و اراضی بسیار وسیع و ذخائر بسیار گرانبها و سوابق بسیار درخشان و فرهنگ و قوانین آسمانی در تحت اسارت استعمار با گرسنگی و برهنگی و فقر و فلاکت و عقب ماندگی دست به گریبان و در انتظار مرگ نشسته اند. دولت ها که به دست استعمار تشکیل می شوند جز در خدمت آنها نمی توانند باشند.
اختلافات موجوده در بین سران دول اسلامی که میراث ملوک الطوایفی و عصر توحش است با دست اجانب برای عقب نگاه داشتن ملت ها ایجاد شده است، مجال تفکر در مصالح را از آنها سلب نموده است، روح یأس و ناامیدی که به دست استعمار در ملت ها حتی در رهبران اسلامی دمیده شده است آنها را از فکر در چاره جوئی باز داشته است. امید است طبقه جوان که به سردی ها و سستی های ایام پیری نرسیده اند با هر وسیله ای که بتوانند ملت ها را بیدار کنند، با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است حتی در اجتماعات خصوصی از این وظیفه غفلت نکنند، باشد که مردی یا مردانی بلند همت و غیرتمند پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوان های تحصیل کرده از این هیاهوی اجانب خود را نبازند و سرگرم بساط عیش و نوشی که به دستور استعمار برای آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند. باید اشخاص بیدار تولید مثل کنند و هر چه بیشتر هم فکر و هم قدم پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند و در ناملایمات پایدار و جدی و قوی الاراده باشند و از تواصی به حق و تواصی به صبر که دستوری است الهی، غفلت نکنند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام اینجانب را به آقای آزرم و هر کس که در فکر چاره است ابلاغ نمائید.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان در اروپا

تاریخ: 1348/10/11

 

پاسخ امام خمینی به نامه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان در اروپا

بسمه تعالی
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان در اروپا ایدهم الله تعالی
مرقوم مورخ 23 شهر رمضان المبارک واصل گردید و از مضمونش مطلع شدم، جای تقدیر و تشکر است که طبقه جوان تحصیل کرده توجه به این مسائل دارند و در صدد چاره هستند. مع الاسف تاکنون دست خیانت استعمار به وسائل مختلفه فاصله عمیق بین طبقه جوان و مسائل ارجمند دین و قواعد سودمند اسلام ایجاد نموده، طبقه جوان را به روحانیین و اینها را به آنها بد معرفی نموده و در نتیجه وحدت فکری و عملی از بین رفته و راه را برای مقاصد شوم اجانب باز نموده است و تاسف بیشتر آنکه همین دستگاه های مرموز نگذاشته اند طبقه تحصیل کرده به احکام مقدسه اسلام بخصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی آن توجه کنند و با تبلیغات گوناگون وانمود نموده اند که اسلام جز احکام عبادی مطلبی ندارد، در صورتی که قواعد سیاسی و اجتماعی آن بیشتر از مطالب عبادی آن است. اینجانب اکنون روزهای آخر عمر را می گذرانم و امید دارم که خداوند تعالی به شما طبقه تحصیل کرده توفیق دهد که در راه مقاصد اسلامی که یکی از آن قطع ایادی ظالمه و برانداختن ریشه استبداد و استعمار است کوشش کنید و قوانین آسمانی اسلام را که برای تمام شؤون زندگی از مبدا وحی نازل شده است و عملی تر و سودمندتر از تمام فرضیه هاست مطالعه کنید و در تحت تاثیر تبلیغات مغرضانه اجانب واقع نشوید. از خداوند تعالی توفیق شما و عظمت اسلام و مسلمین را خواستار است.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان در اروپا

تاریخ: 1349/03/10

 

پاسخ امام خمینی به نامه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان در اروپا

بسمه تعالی
پس از اهدای سلام، پیام ششمین کنگره سالانه اتحادیه واصل شد. توجه نسل جوان به شناسائی و شناساندن چهره واقعی اسلام موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات چند صد ساله اجانب و عمال استعمار را خنثی کنیم. کارشناسان استعمار با کمال تزویر و حیله، با اسم اسلام دوستی و شرق شناسی پرده های ضخیمی بر چهره نورانی اسلام کشیده و اسلام را با معماری ها و نقاشی ها، ابنیه عالیه و هنرهای زیبا معرفی نموده و حکومت های جائرانه ضد اسلام اموی و عباسی و عثمانی را به اسم خلافت اسلامی به جامعه ها تحویل داده اند و چهره واقعی اسلام را در پشت این پرده ها پنهان نگاه داشته، به طوری که امروز مشکل است ما بتوانیم حکومت اسلام و تشکیلات اساسی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن را بر جوامع بشری حتی مسلمین بفهمانیم. باید کوشش کرد و پرده از تبلیغات مسموم چند صد ساله اجانب برداشت. شما نسل جوان موظف هستید غربزده ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت های ضد انسانی آنها و عمال آنها را بر ملا نمائید و طرز حکومت اسلام را که مع الاسف بسیار عمر کوتاهی داشت و در همان چند صباح راه و روش اسلام را در ولایت و والی روشن کرد، به جوامع عموماً و به فرزندان اسلام خصوصاً گوشزد کنید و صفوف خود را فشرده تر نمائید.
از خداوند متعال توفیق همه را برای خدمت به اهداف اسلام خواستار است.
والسلام علیکم و رحمة الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

متن تلگراف امام خمینی در پاسخ به تسلیت نامه فضلا و محصلین علوم اسلامی در مورد شهادت حجة الاسلام سعیدی

تاریخ: 1349/05/05

 

هجوم سرمایه داران شرق و غرب برای اسارت ملت مظلوم ایران

بسمه تعالی
خدمت عموم فضلا و محصلین حوزه های علیمه ایدهم الله تعالی
حوادث اخیر ایران که قتل فجیع مرحوم سعیدی مترتب بر آنهاست، موجب کمال تاثر است. این تنها مرحوم سعیدی نیست که با این وضع اسف انگیز در گوشه زندان از پای در می آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی گناه به جرم حقگوئی در سیاه چال های زندان مورد ضرب و شتم و شکنجه های وحشیانه و رفتار غیرانسانی قرار می گیرند. این خوان یغما که مدت هاست مورد هجوم چپی و راستی قرار گرفته و گاهی با صراحت تقسیم گردیده، اکنون با عناوین دیگر با کمال عوامفریبی نقشه کشی شده و مورد تقسیم قرار گرفته است. از طرفی کارشناسان چپی که مقصود آنها اسارت شرق و ملل اسلامی است به اسم تاسیس کارخانه ذوب آهن (که نفع آن برای استعمار و کسب وجهه دستگاه جبار بیشتر از نفعی است که به ملت می رسد) و از طرف دیگر کارشناسان و سرمایه داران بزرگ آمریکا به اسم عظیم ترین سرمایه گذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده اند، سرمایه دارانی که بنا به نوشته بعضی از روزنامه ها هر لحظه از عمرشان ده ها هزار دلار قیمت دارد، باید دید برای چه منظور در تهران اجتماع می کنند؟ آیا برای غمخواری و انساندوستی است؟! کسانی که دنیا را به خاک و خون کشیده اند و ده ها هزار انسان را برای شهوات به زیر خاک کرده اند در اینجا دوست صمیمی ما هستند؟!! یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه می دانند) یا سودجوئی سیاسی و اقتصادی با دامنه وسیع آن که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامی و دیگر ممالک شرقی است از یک طرف و خود باختگی دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر موجب این بدبختی هاست؟

صحیفه نور جلد 1 صفحه 154

 

ادامه حیات دستگاه جز فقر و فاقه برای ملت چیزی نخواهد گذاشت

ملت ایران بداند که اگر خداوند متعال به این دستگاه خودباخته در مقابل اجانب و جبار در مقابل ملت ها مهلت دهد، این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینی و روی زمینی این کشور زده شده است، باید منتظر بالاتر باشند، اگر بالاتری باشد. اکنون زراعت، صنعت، معادن، منابع جنگلی و حتی توزیع متاع در سراسر کشور و جلب سیاحان را در اختیار آنان خواهند گذاشت و برای ملت ایران جز باربری و کارگری برای سرمایه داران و ذلت و فقر و فاقه چیزی نخواهد ماند.
 

بر عموم است که مخالفت ملت با قراردادهای استعماری را به دنیا برسانند.

شما از خواب هایی که برای این کشورها دیده اند اطلاع ندارید، اینجانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند، اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده اند و ملت را به اسارت سرمایه داران می خواهند در آورند. بر رجال دینی و سیاسی و جوانان مدارس دینی و دانشگاه و بر همه طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگبار آن اعتراض کنند، به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رای ملت است. اینجانب اعلام می کنم هر قراردادی که با سرمایه داران امریکا و دیگر مستعمرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است، وکلای مجلسین ایران چون منتخب ملت نیستند رای آنها قانونی نیست و مخالف قانون اساسی و خواست ملت است در این قضایا باید با نظارت مقامات بیطرف جهانی رفراندم شود تا خواست ملت معلوم گردد. من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد، به ملت اسلام عموماً و خصوص به ملت ایران تعزیت دهم و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می نمایم.
والسلام علی من اتبع الهدی
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به زائرین بیت الله الحرام ایدهم الله تعالی

تاریخ: 1349/11/19

 

بر ملت اسلام است که در مراسم حج برای حل مشکلات مسلمین چاره جویند

بسمه تعالی
خدمت عموم زائرین بیت الله الحرام ایدهم الله تعالی
بعد از ابلاغ سلام و تحیات وافره:
اکنون که به واسطه سستی و سهل انگاری ملت های اسلامی چنگال خبیث استعمار تا اعماق سرزمین های بزرگ ملت قرآن فرو رفته و تمام ثروت و مخازن بزرگ ما زیر قشر ملی بودن به کام آنان فرو می ریزد، فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامی رخنه کرده فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در می آورد و هر روز با نغمه تازه، با اسامی فریبنده جوانان ما را منحرف می کند بر شما ملت عزیز اسلام که برای اداء مناسک حج در این سرزمین وحی اجتماع کرده اید لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشید، برای حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید، باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم می شود شما ملت مسلمان را مکلف می سازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید، در راه استقلال و ریشه کن کردن سرطان استعمار همفکر و هم پیمان شوید، گرفتاری های ملل مسلم را از زبان اهالی هر مملکت شنیده و در راه حل مشکلات آنان از هیچ گونه اقدامی فروگذار نکنید، برای فقرا و مستمندان کشورهای اسلامی فکری کنید، برای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت چاره اندیشی کنید، از مساعدت و همکاری با مردان فداکاری که در راه آزادی فلسطین مبارزه می کنند غفلت نورزید. بر دانشمندانی که در این اجتماع شرکت می کنند، از هر کشوری که هستند لازم است برای بیداری ملت ها بیانیه های مستدلی با تبادل نظر صادر کرده و در محیط وحی بین جامعه مسلمین توزیع نمایند و نیز در کشورهای خود پس از مراجعت نشر دهند و در آن بیانیه ها از سران کشورهای اسلامی بخواهند که اهداف اسلام را نصب عین خود قرار داده، اختلافات را کنار گذاشته برای خلاصی از چنگال استعمار چاره بیاندیشند.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 156

 

اختلافات سران کشورهای اسلامی عامل اصلی ایجاد مشکله فلسطین

اگر سران کشورهای اسلامی از اختلافات داخلی دست بردارند و با اهداف عالیه اسلام آشنا شوند و به سوی اسلام گرایش پیدا کنند، این گونه اسیر و ذلیل استعمار نمی شوند، این اختلافات سران کشورهای اسلامی است که مشکله فلسطین را بوجود آورده نمی گذارد حل شود. اگر هفتصد میلیون مسلم با این کشورهای عریض و طویل رشد سیاسی داشتند وبا هم متحد و متشکل شده در صف واحد قرار می گرفتند، برای دولت های بزرگ استعمار ممکن نبود که در ممالک آنها رخنه کنند، تا چه رسد به مشتی یهود که از عمال استعمارند.
 

کوشش عمال استعمار در ایجاد تفرقه بین مسلمین

در این اجتماع بزرگ حج که باید به نفع اسلام و مسلمین بهره برداری شود، با کمال تاسف دیده می شود که بعضی قلم های مسموم عمال استعمار برای تفرقه صفوف مسلمین سالها است که بر خلاف مقاصد صاحب وحی در مرکز وحی اوراقی را به اسم (الخطوط العریضه) و امثال آن نشر می دهند و به مستعمرین کمک می نمایند و می خواهند با دروغ و افتراء یک جمعیت قریب صد و پنجاه میلیون نفری را از صفوف مسلمین جدا کنند. جای تعجب است که حکومت حجاز چگونه اجازه می دهد این اوراق گمراه کننده در مرکز وحی پخش شود. بر ملت های اسلامی لازم است که از این گونه کتاب ها و نشریات تفرقه انگیز و استعماری اجتناب کنند و این اشخاص مخالف وحدت مسلمین را طرد نمایند و در این اجتماع مقدس حج اولاً در مسائل اساسی اسلام و ثانیاً در مسائل خصوصی کشورهای اسلامی تبادل نظر کرده، ببینند که در داخل کشورها با دست استعمار و عمال آن بر برادران مسلمان آنان چه می گذرد، اهالی هر کشوری باید در این اجتماع مقدس گرفتاری های ملت خود را به مسلمین جهان گزارش دهند.
 

شمه ای از گرفتاری های ملت مظلوم ایران

اینک اینجانب به حکم وظیفه، شمه ای از گرفتاری های ملت مظلوم ایران را تذکر دهم تا مسلمین جهان بدانند که به مردم بی پناه این کشور اسلامی چه می گذرد: آثار شوم استعمار در این مملکت از سایر ممالک اسلامی بیشتر به چشم می خورد، اسرائیل که امروز دشمن شناخته شده اسلام و مسلمان هاست و مدت هاست که با ملل مسلم در حال جنگ است، به دست دولت خبیث ایران در تمام شؤون اقتصادی، نظامی و سیاسی دخالت دارد و باید گفت ایران به صورت پایگاه نظامی اسرائیل و در واقع امریکا درآمده است. اجانب در این کشور به تمام معنی مصونیت دارند ولی علماء، دانشمندان، فرهنگیان و سایر طبقات از هیچ ظلمی مصون نیستند، بازرگانان محترم یکی پس از دیگری ورشکست شده، ظلم و فشار دستگاه حاکمه به شدت هر چه تمامتر گلوی این ملت مظلوم را می فشارد. اختناق، حبس و زجر قرون وسطائی حکومت کند، با اسم سپاه دانش و سپاه بهداشت و دیگر اسامی فریبنده

صحیفه نور جلد 1 صفحه 158

مقاصد شوم استعمار همزمان با اشاعه فحشا در اعماق قصبات و دهات در جریان است، مبارزه با علم و فرهنگ با شدت هر چه بیشتر ادامه دارد و می خواهند ملت بدبخت را به دستور استعمارگران عقب مانده نگه دارند. با ادعای اسلام و تظاهر به مسلمانی کمر به نابودی اسلام بسته و احکام مقدسه قرآن را یکی پس از دیگری محو و نابود می کنند. علمای اعلام و محصلین علوم اسلامی در تحت فشار عمال استعمار دست و پا زنند. مدارس علوم دینیه، مساجد و محافل اسلامی را می خواهند قبضه کنند و این برنامه را مقداری عملی کرده اند. با بهانه های بی اساس به دانشگاه ها حمله می کنند و جوانان ارجمند را از دانشگاه به زندان و سربازخانه می کشانند حوادث اخیر دانشگاه های ایران و یورش وحشیانه و بی رحمانه دستگاه جبار به دانشجویان، سخت ما را متاسف ساخته، این روش غیر انسانی نمونه دیگری از نقشه های استعمارگران برای سرکوبی دانشگاه ها و دانشجویان می باشد. من این اعمال چنگیزی و قرون وسطائی را شدیداً تقبیح می کنم و اطمینان دارم که دانشجویان غیور وطنخواه هرگز عقب نشینی نکرده تسلیم نخواهند شد.
 

ثمرات شوم انقلاب سفید

این انقلاب ننگین و خونین به اصطلاح سفید که در یک روز با تانک و مسلسل پانزده هزار مسلمان را آنطور که معروف است از پای در آورد، روزگار ملت را سیاهتر ساخت. زندگی دهقانان و زارعین اسیر را بیشتر تباه کرد. اکنون در بسیاری از شهرستانها و اکثر روستاها درمانگاه، دکتر و دارو وجود ندارد. از مدرسه، حمام و آب آشامیدنی سالم خبری نیست و به حسب اعتراف بعضی از مطبوعات در بعضی از دهات کودکان معصوم را از گرسنگی به چرا می برند ولی دستگاه جبار صدها میلیون تومان از سرمایه این مملکت را صرف جشن های ننگین می کند، جشن تولد این و آن، جشن بیست و پنجمین سال سلطنت، جشن تاجگذاری و از همه مصیبت ها بالاتر جشن منحوس دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی که خدا می داند چه مصیبت و سیه روزی برای مردم و چه وسیله اخاذی و غارتگری برای عمال استعمار به بار آورده است. بودجه هنگفت و سرسام آوری که در این امر مبتذل صرف می شود اگر برای سیر کردن شکم های گرسنه و تامین زندگی سیه روزها خرج می شد، تا اندازه ای از مصیبت های ما کاست لیکن استفاده جوئی و خودکامگی نمی گذارد که اینها به فکر ملت باشند. دستگاه جبار با پول ملت مسلمان برای شاهانی که در هر عصر ملت ها را در زیر چکمه های نظامی خود خرد کرده اند، شاهانی که همیشه با مذاهب حقه دشمنی داشتند، شاهانی که دشمن سرسخت اسلام بوده و نامه مبارک حضرت رسول (ص) را پاره کردند، شاهانی که نمونه آنان در عصر حاضر پیش چشم همه است، جشن می گیرد و چراغانی می کند. دنیا بداند که این جشن ها و عیاشی ها مربوط به ملت شریف و مسلمان ایران نیست و دائر کننده و شرکت کننده این جشن ها خائن به اسلام و ملت ایران می باشند.
من دست عموم ملت اسلام و آزادیخواهان جهان را در راه قطع ریشه استعمار و استعمارگران،

صحیفه نور جلد 1 صفحه 159

استقلال ممالک اسلامی و گسستن زنجیرهای اسارت می فشارم و از خداوند متعال دفع شر دستگاه های جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت نموده، قبولی اعمال و مناسک عموم را خواستار است.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

متن تلگراف امام خمینی به رئیس جمهور عراق در دفاع از حقوق ایرانیان مقیم ایران

تاریخ: 1350/01/01

 

متن تلگراف امام خمینی به رئیس جمهور عراق در دفاع از حقوق ایرانیان مقیم ایران

بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس جمهور
پس از اهدای سلام لازم است تذکراتی بدهم که امید است به صلاح مسلمین و خصوصاً دولت عراق باشد. در این عصر که تمام دولت ها حتی دول بزرگ کوشش می کنند که جلب انظار ملت ها را بنمایند و برای خود و ملت خود وجاهت تحصیل کنند و صوت عدالت خود را به اسماع عالمیان برسانند، مصلحت نیست که دولت عراق دست به کاری بزند که در بین ملت های آزاد جهان خصوصاً مسلمین انعکاس ناروایی داشته باشد. در عصری که دولت ها به انواع تبلیغات می خواهند برمتحدین و متفقین خود بیفزایند و ملت ها را به بلوک خود منتقل کنند، صلاح نیست دولت عراق ملت های بزرگ را از خود برنجاند و موجب تبلیغ بر ضد خود شود.
ملت ایران خود را از ملت عراق جدا نمی داند و در مشکلاتی که برای این مملکت اسلامی پیش آمده در رأس مدافعین و مجاهدین بوده است. از مجاهدات علماء ایران و در رأس آنها مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی و مرحوم آیت الله آقا میرزا محمد تقی شیرازی - قدس سرهما - مدت زیادی نمی گذرد. مسلمین به حکم اسلام باید ید واحد باشند که بتوانند دست اجانب و مستعمرین را از دخالت در کشور خود قطع کنند. قطع نظر از جهات سیاسی ایرانیان از لحاظ اقتصادی نیز به عراق یاری می رسانند. به نظر اینجانب این عمل با این شدت و خشونت که مامورین انجام می دهند در این سرمای مرگبار که زنان و اطفال در معرض هلاک هستند، به حیثیات سیاسی و به اقتصاد مملکت صدمه می زند. با توجه به این جهات و جهات دیگر انتظار می رود که در این امر تجدید شود و مراعات اخوت اسلامی که مورد سفارش اکید خداوند و حضرت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - است، بشود. والسلام
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه دانشجویان مسلمان مقیم اروپا

تاریخ: 1350/02/06

 

پیوند روحانی و دانشگاهی

بسم الله الرحمن الرحیم
مرقوم مورخ ششم اردیبهشت پنجاه واصل، نظر اینجانب را درباره جلسه سالیانه گروه فارسی زبان در اروپا خواسته بودید. قبلاً لازم است از توجه نسل جوان تحصیلکرده به اموری که با دست خیانتکار عمال ارتجاع و استعمار، سالیان دراز مدفون بوده تقدیر کنم. امید است ان شاء الله تعالی این وسمه عار که بر جبین غربزدگان در طول مدت تبلیغات کلیسا نقش بسته است زدوده شود.
این جانب با آن که دوران نقاهت پیری را می گذارنم و امیدهائی که داشتم به هیچ یک به دلخواه نائل نشدم لکن از نهضتی که در سال های اخیر به تایید خداوند متعال به پا شد و موجب نزدیکی قشرهای تحصیلکرده با علمای دین شد، امید واثق دارم که این نور به خاموشی نگراید و این شکاف هائی که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق برای استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیائی و همه جانبه طبقات تحصیلکرده اعم از روحانی و دانشگاهی از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانی ها به علاج و سازندگی بپردازند.
 

فرهنگ استعماری را عقب زده، فرهنگ اسلامی - انسانی را جایگزین آن سازید.

آنچه می توان گفت ام الامراض است، رواج روزافزون فرهنگ اجنبی استعماری است که در سال های بسی طولانی جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمار زده حاصل نمی شود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملت ها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده و به جای آن فرهنگ اسلامی - انسانی را جایگزین کنید تا نسل های آینده با روش آن که انسانسازی و عدل پروری است، تربیت شوند.
 

جهت حکومت اسلام را روشن سازید.

باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامی را با ملت های مسلمان به اطلاع

صحیفه نور جلد 1 صفحه 162

دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جای این حکومت های استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاول است، برقرار شود. اگر قشرهای جوان از هر طبقه که هستند جهت حکومت اسلام را که با کمال تاسف جز چند سالی در زمان پیغمبر اسلام (ص) و در حکومت بسیار کوتاه امیر المومنین علیه السلام جریان نداشت، بفهمند، اساس حکومت ظالمانه استعماری و مکتب های منحرف کمونیستی و غیره خود به خود برچیده می شود. این کاخ های مجلل آسمانخراش و آن کامجوئی رویائی سلاطین جور و حکومت های باطل که با دسترنج ملت ها فراهم شده است مردم را به سوی حزب های منحرف می کشاند. اگر حکومت اسلام که رئیسش با رعیت یکسان و دارالحکومه اش مسجد روی خاک های گرم و سلطانش با کفش و جامه کهنه حکومت می کند و ملت در پناه آن با آرامش و در سایه عدل زندگانی می کند روی کار آید، اساس انحرافات چپ در اصل بر باد می رود.
 

حفظ استقلال روحی بررسی حوادث و احتراز از اختلاف.

باید کوشش کنید آنچه را از دست داده اید در طول مدت حکومت های دست نشانده که مهمتر از همه استقلال روحی است که لازمه اش احساس حقارت در مقابل حکومت های جور است، باز یابید. لازم است حوادثی که در ممالک اسلامی با دست عمال استعمار می گذرد بررسی دقیق کنید و بعد از تجزیه و تحلیل، ملت ها را از نتایج فاسده آنها مطلع نمائید. باید حادثه سازی ها و شایعه پردازی هائی که در ممالک اسلامی برای تحکیم اساس حکومت استعماری است، بررسی دقیق کنید. لازم است از اختلافات داخلی که به نظر می رسد اکثرش با دست سازمان های خیانتکار ایجاد می شود تا با خیال راحت به زندگانی کثیف ظالمانه خود ادامه دهند جدا احتراز کنید و کسانی که به این نحو اختلافات دامن می زنند تقبیح کنید. باید فداکاری کنید در ارجاع مجد و عظمت اسلام که رأس عظمت معنوی آن است تا در پناه حکومت عدل الهی همه طبقات در رفاه و آسایش زندگی کنند.
از خداوند متعال توفیق و تأیید آقایان محترم را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد نقش حوزه های علمیه در حفظ و صیانت از اسلام

تاریخ: 1350/10/02

 

نتایج هجرت رسول اکرم (ص)

بسمه تعالی شانه
برنامه رسول اکرم (ص) قبل از مهاجرت به مدینه، روزهائی که در مکه بسر می برند فقط تبلیغ الی الله و معرفی ذات مقدس حق تعالی و معرفی اسلام بود، یاورانی نداشتند تا بتوانند با کمک آنان با مشرکین بجنگند و اسلام را گسترش دهند و همانطور که در قرآن ملاحظه می فرمائید سوره هایی که در مکه نازل شده فقط جنبه پند و موعظه و معرفی اسلام را دارد و از جنگ و جدال صحبتی نیست و متن احکام در آن کمتر ذکر شده و آن روز که حضرتش با آن وضع شکست خورده و ناگوار از مکه خارج گردید، افراد عادی که سطحی فکر می کنند نمی توانستند پیش بینی کنند که این مهاجرت چه مصالحی به دنبال خواهد داشت، لکن وقتی که به مدینه تشریف بردند معلوم شد چه نتایجی بر هجرت ایشان مترتب بود و چگونه توانستند اسلام را در مدینه گسترش دهند و یارانی پیدا کنند، بالاخره با فتح و ظفر به مکه باز گشتند، به آن گونه که بزرگان قریش نزد آن حضرت خاضع شدند و حضرت هم آنان را آزاد ساخت.
اکنون اگر چه عده کثیری از ایرانیان بر اثر اختلافی که بین دولتهاست وجه المصالحه شدند و با این وضع فجیع از این مملکت بیرونشان می ریزند لکن ممکن است مصالح بزرگی در کار باشد که ما نمی دانیم و خداوند تعالی همانطور که حضرت رسول اکرم (ص) را فاتح و غالب به مکه برگردانید، شما را به این حوزه ها بازگرداند و روزی برسد که نجف بیش از حالا قوی باشد. ما اطمینان داریم که دیر یا زود حوزه علمیه به حال اول خود باز می گردد و شما ان شاءالله اگر به وظایف دینی و علمی خود عمل کردید باز به نجف برمی گردید. بار علم بار سنگینی است که به عهده شماست، آن طور نیست که تنها وظیفه شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه غیر را تبلیغ می کنید نفس خود را هم اصلاح نمائید، وظائف خود را فراموش نکنید، با هم صلح و صفا داشته باشید، دسته بندی و اختلافات را کنار بگذارید، باهم برادر باشید، با روح واحد و صفای باطن برای اسلام کار کنید.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 182

 

ملت ها پشتوانه حوزه های علمیه.

شما اهل علم هستید و همه از یک ریشه و ورق یک شجره می باشید و اگر شما به عهد خود وفا کنید، خدای تعالی هم وفای به عهد خواهد کرد و شما را به حوزه ها باز خواهد گردانید و ان شاءالله باز در اینجا یکدیگر را ملاقات می کنیم و اگر من که روزهای آخر عمرم را می گذرانم در میان شما نبودم، شما هستید و بار دیگر در اینجا مجتمع خواهید شد.
در هر صورت مساله زوال حوزه در کار نیست، حوزه سرجایش باقی خواهد بود و صرفنظر از جنبه های معنوی و الهی، اصولا از نظر موازین طبیعی هم زوال حوزه های علمیه ممکن نیست زیرا حوزه ها مورد توجه تمام مسلمین بخصوص شیعه می باشد و پشتوانه آن ملتها هستند و آنچه ملتها پشتیبانش باشند دولت ها نمی توانند با آن مبارزه کنند، دولت ها زودگذرند و عمرشان کوتاه است، پشتوانه نجف ملتهای بزرگند و از این جهت محفوظ خواهد بود. اکنون در حوزه های ما محصلین افغانی، پاکستانی، هندوستانی، عراقی و دیگر ممالک عربی مشغول تحصیلند و این دولت که اصلا نمی توان نام آن را دولت گذارد قدرت ندارد که در برابر ملت ها ایستادگی کند و اگر با من و شما معارضه نماید با ملت ها نمی تواند معارضه کند.
 

سنگر حوزه ها را حفظ کنید.

اگر آقایان ایرانی را اخراج کردند دیگر آقایان که از ممالک دیگرند باید بایستند و به وظایف دینی خود اهمیت دهند.
مثل شما مثل فوج های سربازی است، اگر دشمن به فوجی حمله کرد و آنان را شکست داد فوج های دیگر پا برجا مانده و جای گروه های از بین رفته را می گیرند. دشمن از خدا می خواهد که وقتی یک گروه سرباز را از پای در آورد بقیه پا به فرار گذاشته میدان را خالی کنند. آقایانی که از دیگر ممالک در اینجا هستند باید پا برجا باشند و به تحصیل علم و تهذیب نفس ادامه دهند و اگر مراجع و من که یکی از طلاب هستم از اینجا رفتیم باز لازم است که آقایان بمانند و به وظائف خود عمل نمایند، البته رفتن من روی مصالحی است که ممکن است بسیاری ندانند ولی دیگر آقایان باید باشند و سنگر را خالی نکنند.
 

غلبه همیشه با مظلوم است.

چنان که ما سابقا دیدیم حوزه قم به هم خورد، چه به هم خوردنی، عده معدودی پریشان حال که همیشه تحت فشار و آزار بودند استقامت کردند، طولی نکشید که ورق برگشت ظالم سابق را بردند و حوزه به هم ریخته آن روز به صورت حوزه پنج شش هزار نفری امروز درآمد.... شما غالبید مغلوب نیستید. اگر تاریخ ظلمه و ستمدیدگان دنیا را مطالعه کنید می بینید که غلبه همیشه با مظلوم است. معاویه با آن قدرت و عظمت و بساطی که داشت از بین رفت و امروز در شام که مرکز سلطنت او بود حتی از

صحیفه نور جلد 1 صفحه 184

قبر او خبری نیست ....
... این کسبه بیچاره، آنهائی که سالیان دراز در عراق بوده اند و ابداً در ایران علقه ای ندارند، دوست و آشنا و خویشاوندی ندارند وضع آنها بسیار مایه تاسف است و امیدوارم ملت ایران با آنها خوش رفتاری کنند. آنها مهمانند و من انتظار دارم که ملت شریف و مسلمان ایران با مهمانان و برادران خود مهربان باشند، به آنان پناه دهند، منزل و پوشاک و غذا بدهند، گرفتاری هایشان را برطرف نمایند و مهمتر آنکه آنانی را که به اوضاع ایران آشنا نیستند آشنا کنند. شما آقایان که به ایران می روید سلام مرا به برادران ایرانی ابلاغ کنید و بگوئید فلانی از شما استدعا دارد که نسبت به برادران راند شده از عراق که شاید جمعیتشان حدود صدهزار نفر باشد و در بلاد ایران متفرق می شوند تا می توانید مستقیماً کمک کنید و خوش رفتاری کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

قسمتی از خطابه امام خمینی در رابطه با اخراج ایرانیان از عراق

تاریخ: 1350/09/06

 

قسمتی از خطابه امام خمینی در رابطه با اخراج ایرانیان از عراق

بسمه تعالی
بعد از آنکه مصلحت و نظر خواهی خود را به صورت تلگراف به مقامات عراقی رسانیدم، نه تنها جوابی ندادند بلکه با شدت عکس العمل نشان دادند .در این صورت فکرم به این منتهی شد که وجودم دیگر در اینجا لزومی ندارد و لذا فردا تذکره ام را نزد مقامات رسمی می فرستم و درخواست خروج می نمایم. (گریه حضار) البته من در هر جا که باشم به یاد برادران و آقایان افغانی ها،پاکستانی ها، هندی ها، عراقی ها و دیگر آقایان هستم و همچنان که در اینجا به آنان توجه داشتم در جای دیگر هم که باشم علاقه و ارتباطم با آنان محفوظ خواهد بود و امیدوارم که آقایان و برادران ایرانی ان شاءالله به سلامت به مقصد برسند و در حوزه های دینی مستقر شوند و حوزه ی دینی را در قم و اگر نشد، در مشهد حفظ کنند و من امیدوارم که ان شاءالله به زودی به این حوزه ها برگردند و خداوند تبارک و تعالی قادر است که شما آقایان را که امروز با این وضع از اینجا خارج می شوید با وجود تمامی علاقه ای که به اقامت در جوار امیرالمومنین (ع) و به حفظ این حوزه دارید، باز به حوزه ها بازگرداند.
در هر صورت دیگر برای من ناگوار است که در اینجا باشم در حالی که دوستان من به اجبار دارند می روند و برادران دینی ما را با این وضع دارند اخراج می کنند، در صورتی که شنیده ام زمانی که تصمیم داشتند یهودیان مقیم عراق را اخراج کنند به آنان شش ماه مهلت دادند و جلسه ای ترتیب دادند تا زیر نظر هیئتی اموال آنان عادلانه به فروش برسد و وجه حاصله در اختیارشان قرار گیرد ولی با شما آقایان و شیعه و ایرانیان اینطور رفتار می کنند و در کشوری که با مسلمین اینطور رفتار می نمایند، با مجاورین قبور ائمه (ع) این وضع معامله می کنند، اقامت برای من دشوار است بنابراین فردا گذرنامه ها را می فرستم و از مقامات مربوطه می خواهم که به ما اجازه خروج از عراق و حرکت به سوی لبنان را بدهند تا به لبنان برویم و همچنان که شهیدین در آنجا به شهادت فائز شدند، ما هم بلکه ان شاءالله به این فیض برسیم (گریه شدید حضار) . انعکاس بدرفتاری و خشونت مقامات عراق و ایران در دنیا به نفع شما خواهد بود چون در عالم منعکس خواهد شد که با ما در ایران و عراق چگونه معامله می کنند و وضع یک دسته شیعه در ایران آنطور و در عراق اینگونه است . هم اکنون در این سرمای سخت ایران وضع این مردم در به در، این کسبه و تجار و کارگران و بیچارگانی که از اینجا رانده شده اند، خیلی بدتر از شماست و من برای آنها بسیار متاسفم، اینها با زن و بچه در سرحد ایران گرفتار کسانی هستند که با آنان بدتر از این معامله می کنند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به ملت شریف ایران در مورد سپاه دین

تاریخ: 1350/08/21

 

هدف اصلی دولت های استعمارگر، محو اسلام و علمای

بسمه تعالی
خدمت عموم طبقات ملت محترم ایران - ایدهم الله تعالی - پس از اهدا سلام و تحیات کراراً تذکر داده ام که تنها چیزی که می تواند سد راه اجانب و دول استعمارگر باشد و نگذارد سلطه بر ذخائر ممالک اسلامی پیدا کنند اسلام و علماء جلیل اسلام است و این حقیقتی است که در طول تاریخ برای دول استعمارگر ثابت شده است. از نخست وزیر اسبق خبیث دولت استعمارگر انگلستان نقل شده است که تا قرآن بین مسلمین است ما نمی توانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم. هدف اصلی دولت های استعمارگر محو قرآن، اسلام و علماء اسلام است و برای وصول به اهداف استعماری خود هر چند نغمه ای را به وسیله عمال خبیث خود آغاز می کنند و چهره ضد اسلامی و ضد ملی آنها را ظاهرتر می سازند، چنانکه اخیراً نغمه سپاه دین را از حلقوم کثیف یکی از عمال سرسپرده خود آغاز کرده اند.
 

سپاه دین، عامل استعمار برای کنار زدن علما و محو احکام اسلام.

نغمه سپاه دین در شرائطی ساز می شود که دستگاه جبار هر روز ضربه های پیگیری به پیکره اسلام وارد می کند و دست جنایتکار اسرائیل را در تمام شؤون اقتصادی سیاسی و نظامی ایران باز گذاشته است. بسیاری از علماء اعلام، خطباء عظام، محصلین علوم اسلامی و ملت شریف ایران در زندان، تبعید و تحت شکنجه به سر می برند و جوانان غیور وطنخواه اعدام و تیرباران می شوند و یا مقدمات محاکمه و اعدام آنها فراهم می شود. اینجانب به ملت محترم ایران اعلام خطر می کنم که اگر خدای نخواسته ایادی اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم و کمرشکن توفیق پیدا کنند،اولاً علماء اعلام و وعاظ و مروجین اسلام را کنار زده و ثانیاً اسلام و احکام آسمانی آن را محو و نابود می نمایند. خطر این سپاه نامیمون که باید در خدمت استعمار، جمیع حقائق اسلام را به نفع آنها توجیه و تاویل کند بزرگترین خطری است که مسلمین و در راس آنها علماء اعلام با آن مواجه شده اند. آنها در تجربه های طولانی خود فهمیدند که علماء معظم اسلام و وعاظ محترم با مجاهدات پیگیر خود ملت ها را به نفع اسلام و قرآن سوق داده هیچ گاه با تهدید و تطمیع به نفع دستگاه جبار و اجانب چپاولگر قدمی

صحیفه نور جلد 1 صفحه 177

برنداشته اند و با کمال قدرت پست های خود را حفظ کرده و مساجد و مجامع را در خدمت قرآن کریم و اسلام عزیز در دست دارند و اگر چند نفر معمم بی حیثیت و از خدا بی خبر به نفع دستگاه جبار قدمی بردارد، مطرود جامعه علمیه و جوامع اسلامی است، لهذا این نقشه خطرناک را کشیده اند تا به خیال باطل خود دست علماء اعلام و مبلغین را کوتاه کرده و اسلام را به وسیله عمال خود بازیچه قرار دهند و اساس دیانت را برچینند تا به مقصد خود که قبضه کردن تمام ذخائر کشور است برسند و ملت مسلم را عقب مانده و استعمار زده نگه دارند.
 

حوزه های علمیه حافظ استقلال و تمامیت ممالک اسلامی.

باید ملت اسلام بدانند خدمت هائی که علماء دین به کشورهای اسلامی در طول تاریخ کرده اند قابل شمارش نیست. در همین اعصار اخیر، نجات کشور از سقوط قطعی مرهون مرجع وقت (مرحوم میرزای شیرازی) و همت علمای مرکز بود. حوزه های علمیه و علماء اعلام همیشه حافظ استقلال و تمامیت ممالک اسلامی بوده اند، خدمت هائی را که با الهام از اسلام برای آرامش و حفظ انتظامات کشورها کرده اند عشری از اعشار آن را دولت ها و قوای انتظامی نکردند، با آنکه هیچ تحمیلی بر بودجه مملکت نداشته اند. در نظر اجانب و عمال خائن آنها باید این سنگر شکسته شود تا با خیال راحت به تاخت و تاز و چپاول و عیاشی به زندگانی ننگین خود ادامه دهند.
 

وظیفه مسلمین بخصوص علمای اسلام مخالفت با سپاه دین است.

اینک بر مسلمین غیور و خصوص نسل جوان روشنفکر است که با کمال جدیت از این نغمه ناموزون خانمانسوز اظهار تنفر کنند و مساجد و محافل دینی را هر چه بیشتر گرم کنند و علاقه خود را به اسلام و علماء اعلام و وعاظ و خطباء محترم دامت برکاتهم بیش از پیش ابراز نمایند و با این اظهار علاقه مشتی محکم به دهان عمال استعمار خذلهم الله بکوبند.
بر کافه علماء اعلام و وعاظ محترم است که اگر گلایه هائی از هم دارند، نادیده گرفته و خود را مجهز نموده، صفوف خود را فشرده تر کرده و در صف واحد در این امر حیاتی چاره جوئی کنند و بر آنان و سایر دانشمندان و علاقه مندان به اسلام و استقلال کشور است که ملت مسلمان خصوصاً ساکنین قراء و قصبات را از این فکر شیطانی که با نام فریبنده سپاه دین می خواهند دین و استقلال کشور را پایمال کنند، آگاه سازند و با هر وسیله ممکن مفاسد این نغمه شوم را به مردم برسانند.
اینجانب از نسل جوان اهل علم و منبری تقاضا دارم به طبقه بزرگان و علما احترام شایسته نمایند و از حضرات اعلام تقاضا دارم که با نسل جوان با مهر و عطوفت رفتار فرمایند. رجاء واثق است که با خواست خداوند متعال عمال خبیث اجانب در این امر نیز مثل سایر کارهای ضد اسلامی و ضد انسانی در پیشگاه ملت با شرافت ایران ایدهم الله تعالی مفتضح تر شوند. خداوند تعالی حافظ دین

صحیفه نور جلد 1 صفحه 178

و حوزه های دینی است (انا نحن نزلنا الذکر و اناله لحافظون) از خداوند متعال قطع ایادی استعمار و عامل خائن آن را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی به مناسبت جشنهای 2500 ساله

تاریخ: 1350/03/06

 

هواهای نفسانی، سرچشمه گرفتاری های مسلمین.

بسم الله الرحمن الرحیم
من احساس تکلیف می کنم که در بعضی از فرصت ها تذکراتی راجع به گرفتاری مسلمین به آقایان بدهم، شاید آقایان هم برای خودشان احساس تکلیف کنند و شاید در صدد برآیند که آن اندازه ای که می توانند، کمک کنند به برادران مسلمشان ولو کمک به نحو تبلیغ باشد، کمک به نحو تلگراف و کاغذ باشد.
از اول مسلمین و اسلام گرفتار هواهای نفسانیه ای بوده اند و این گرفتاری ها که ما الان داریم سرچشمه اش همان هواهای نفسانی بود که بعد از رسول اکرم (ص) به واسطه آن هواها نگذاشتند که حکومت حق تشکیل بشود. اگر گذاشته بودند که حکومتی که اسلام می خواهد، حاکمی را که خدای تبارک و تعالی امر به تعیینش فرموده است،رسول اکرم (ص) تعیین فرمود،اگر گذاشته بودند که آن تشکیلات پیش بیاید، حکومت، حکومت اسلامی باشد حاکم، حاکم منتخب منصوب من قبل الله تعالی باشد،آن وقت مردم می فهمیدند که اسلام چیست و معنی حکومت اسلامی چیست. مع الاسف بعد از رسول الله (ص) منحرف کردند مردم را از آن چیزی که پیغمبر امر فرموده بود و اتکاء به انحراف در زمان خود هم نبود بلکه زمینه فراهم کردند از برای این که تا آخر نشود یک حکومت اسلامی تشکیل بشود.
 

حکومت امیر مومنان، درس عبرتی برای اسلام و مسلمین.

قضیه معاویه از چیزهایی بود که با دست سابقین، آن مشایخ سابق این زحمت برای مسلمین و اسلام پیش آمد و از این اختلاف داخلی که بدتر از هر نحو اختلافی بود پیش آمد و حضرت امیر (ع) مبتلا شد به این اساسی که آنها درست کرده بودند و بعد از ایشان هم حکومت از صورت اسلامی به کلی خارج شد و به صورت ملک الملوکی یا شاهنشاهی بیرون آمد و تا آخر هم، تا حالا هم، اسلام به خودش یک حکومت اسلامی مگر یک چند صباحی که حضرت امیر سلام الله علیه - بعد از رسول الله و بعد از آن حرف ها متصدی امر شدند، ندید، آن هم با آن همه گرفتاری هایی که پیدا کرد، گرفتاری جنگ جمل،

صحیفه نور جلد 1 صفحه 166

گرفتاری صفین، گرفتاری جنگ خوارج، آن همه گرفتاری ها که بود. معذلک این چند صباحی که حضرت امیر - سلام الله علیه - حکومت کردند و برنامه حکومتی خودشان را تعیین کردند، همین چند صباح هم برای مسلمین و برای اسلام یک درس عبرتی شد، یک مطلبی شد که فهمیدند که اسلام یعنی چه، تا اندازه ای، همین چند صباح. اگر گذاشته بودند که در پناه حکومت اسلامی و در پناه اسلام حکومت تشکیل بشود و مردم در پناه حکومت اسلامی باشند، این همه گرفتاری هایی که از برای ماها الان هم پیش آمده، اینها هم شاید پیش نمی آمد. حاکمی که از طرف خدای تبارک و تعالی تعیین شد از برای امت، آن شخصی بود که وقتی که به حکومت رسید، وقتی که با او جمع شدند و بیعت کردند بعد از آن خرابکاری هایی که شده بود تا آن روز و بعد از آن مصیبت هایی که برای اسلام پیش آوردند و تا حالا هم فساد آن باقی مانده است، آن شخصی بود که وقتی که به حکومت رسید در حال حکومتش زندگیش از جمیع زندگی امثال ماها و شماها طلاب علوم دینیه یا امثال این بقال ها و این کاسب ها، زندگی او پست تر بود، یک تکه نان جو بود که در آخر عمر مبارکشان (از قراری که گفته شده است) از بس خشک بود حضرت با دستشان نمی توانستند بشکنند، با زانو می شکستند آن نان را، با آب تناول می کردند، این حکومت اسلام بود. می فرمود که (به طوری که نقل شده است) من می ترسم که در یکی از حوالی مملکت من یک وقت یک گرسنه ای باشد، یک وقت باشد که گرسنه در کار باشد، چطور من بخوابم سیر و رعیت من یک نفرشان ولو در بعضی از اجزاء مملکت، اینها گرسنه باشد.
 

آغاز حکومت مولاء علی، جشن بسط عدالت.

بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد، همین مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر سلام الله علیه - بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود. مصیبت وارده بر امیر المومنین و بر اسلام بالاتر است از آن مصیبتی که بر سیدالشهدا - سلام الله علیه - وارد شد. اعظم مصیبت ها این مصیبت است که نگذاشتند بفهمند مردم، اسلام یعنی چه؟ اسلام حالا هم به حال ابهام دارد زندگی می کند، الان هم مبهم است، الان هم نمی دانند مردم که معنی اسلام چیست؟ حکومت اسلامی چیست؟ اسلام چه می خواسته بکند؟ چه برنامه ای اسلام داشته است در حکومتش؟ این 5 سال حکومت یا 5، 6 سال حکومت حضرت امیر، این با همه گرفتاری هایی که بوده است و با همه زحمت هایی که از برای حضرت امیر فراهم شد، سلبش عزای بزرگ است و همین 5 ساله و 6 ساله، مسلمین تا به آخر باید برایش جشن بگیرند جشن برای عدالت، جشن برای بسط عدالت، جشن برای حکومتی که اگر چنانچه در یک طرف از مملکتش، در یک جایی از مملکتش، برای یک معاهد، یک زن معاهد، یک زحمت کش بیاید، یک خلخال از او، از پای او درآورد، حضرت، این حاکم، این رئیس ملت آرزوی مرگ می کند که مرگ برای من مثلاً بالاتر از این است که در مملکت من یک نفر زنی که معاهد هست خلخال را از پایش در آورند. این حکومت، حکومتی است که در رفتنش مردم باید به عزا و سوگواری بنشینند و برای همین 5 سال و 5 روز حکومتش باید جشن بگیرند، جشن برای عدالت، جشن برای خدا، جشن برای این که این حاکم

صحیفه نور جلد 1 صفحه 167

حاکمی است که با ملت یکرنگ است، بلکه سطحش پایین تر است در زندگی و سطح روحیش بالاتر از همه آفاق است و سطح زندگیش پایین تر است از همه ملت.
 

معاء مومن و کافر.

(ان الذین کفروا یتمتعون و یاکلون کما تاکل الانعام و النار مثوی لهم) این میزان است، هر کس که ملاحظه کرد که در تمتعاتش، در اکل و استفاده ها و لذائذش به افق حیوانی نزدیک است یعنی می خورد و لذت می برد بدون اینکه تفکر کند که از چه راهی باید باشد، حیوان دیگر فکر این نیست که حلال است یا حرام است، فکر این نیست که امت در گرفتاری هستند یا نیستند، آنهایی که بدون این تفکر، بدون یک قانونی، بدون قانون اسلامی تمتع می کنند و می خورند، اینها اکلشان اکل حیوانی است و (النار مثوی لهم) در روایتی است که از برای کافر هفت تا معاء است و از برای مومن معاء واحد است. مومن یک معاء بیشتر ندارد و آن معاء قانون است، شکمش را، سایر لذائذش را تطبیق می کند با قانون اسلام، تخلف از قانون اسلام نمی کند اما آن کسی که مؤمن نیست، از راه شهوت می خورد بدون این که تطبیق با قانون بکند، این یک معاء، از راه غضب می خورد بدون اینکه تطبیق بکند با قانون، این هم یک معاء، از روی هوای نفس می خورد، این هم یک معاء، مزدوج است بین هوای نفس و لذت و شهوت، بین هوای نفس و غضب، بین غضب و هوای نفس، این هم سه تا، این شش تا، مزدوج است از هر سه هوای نفس و غضب و شهوت، مزدوج شد و از راه اینها اکل کرد، این هفت تا، هفت معاء دارد.مؤمن بیش از یک معاء ندارد و آن معاءش از راه قانون است، اسلام هر چه فرموده است همان یک راه است، این جور نیست که به غضب خودش، به شهوت. همه اینها به دست مؤمن ایمان آوردند، همه قوا تابع قوه عقل شدند و عقل هم تابع شرع است. برای یک همچنین حکومتی که حکومت عقل است. حکومت عدل است، حکومت ایمان است، حکومت الهی است، در رفتنش عزا لازم است و در برقراریش برای همان چند سال حکومت حضرت امیر، مسلمین باید جشن بگیرند.
 

برپائی جشن های شاهنشاهی با کمک اسرائیل علیرغم فقر و گرسنگی ملت.

آقا اینهایی که من عرض می کنم مطلب تصوری نیست، مع الاسف برای من کاغذهایی از ایران می رسد و شکایاتی از ایران راجع به اوضاع می رسد که دائماً روح من را در عذاب دارد. از شیراز یکی از علمای محترم شیراز سلمه الله نوشته اند به این که این جا قحطی واقع شده است در جنوب و عشایر این جا به قدری در قحطی و در گرسنگی هستند که بچه هایشان را در معرض فروش قرار دادند. از فسا یکی از علمای آن جا به من نوشته است به این که، باز همان وضع را نوشته است لکن این تکه آخر را ننوشته است راجع به گرفتاری های آنها و این که من (که یک مثلاً اهل علمی هست ایشان) در فکر افتادم که با یک زحمتی برای اینها یک نانی، یک لباسی، یک چیزی تهیه کنم، بنده هم اجازه دادم که از سهم امام این کارها را انجام بدهند. از تهران به من نوشته اند که در بلوچستان و سیستان و اطراف

صحیفه نور جلد 1 صفحه 168

خراسان، آنجا یک قحطی و گرسنگی ای شده است که مردم هجوم آوردند به شهرهای بزرگ و از گرسنگی نه حیواناتی دارند و نه حیوان خویش را می توانند ذبح کنند و از گرسنگی این طور هستند، اطراف مملکت ایران در این مصیبت گرفتار هستند و میلیونها تومان خرج جشن شاهنشاهی می شود.
از قراری که یک جایی نوشته بود برای جشن خود شهر تهران 80 میلیون تومان اختصاص داده شده است، این راجع به خود شهر است. کارشناس های اسرائیل برای این تشریفات دعوت شدند. به طوری که خبر شدم و نوشتند به من، کارشناس های اسرائیل مشغول به پاداشتن این جشن هستند و این تشریفات را آنها دارند درست می کنند. این اسرائیل که دشمن با اسلام است و الان در حال جنگ با اسلام است، این اسرائیل که مسجد الاقصی را خراب کرد و دیگران می خواستند ترمیم کنند و روپوشی کنند جرم اسرائیل را، برای این اسرائیل نفت از ایران رفته است. از قراری که گفته شده است و در رادیوهای بزرگ دنیا گفته شده است کشتی نفت ایران برای اسرائیل که در حال جنگ با مسلمین است رفته است، اینها کارهایی است که برایشان باید جشن گرفت!
 

مسلمین باید برای جنایات پادشاهان عزا بگیرند نه جشن.

شاهنشاهی ایران از اولی که زاییده شده است تا حالا روی تاریخ را سیاه کرده است. جنایات شاه های ایران روی تاریخ را سیاه کرده است، برج از سر درست می کردند، سر مردم را می بریدند، قتل عام می دادند بعد برج درست می کردند با آن برای این شاهان، ما باید، ملت اسلام باید جشن بگیرد! - باید بازار تهران، حتمی است - بازار تهران باید از سرمایه خودشان بدهند برای این جشن ها. جشن برای آنی باید گرفت که در پناه او مسلمین راحتند، جشن برای آنی باید گرفت که برای اینکه یک خلخالی از پای یک نفر معاهد، معاهده در می آید، آرزوی مرگ می کند، نه کسی که اگر یک دفعه یک شعاری برخلاف هوای نفس او داده بشود، بفرستد بریزند در دانشگاه. آقا نوشته اند که دخترها را آن قدر زده اند که پستان های آنها محتاج به جراحی است، در همین چند وقت واقع شده است و نجف بی اطلاع است (گریه حضار) چه فضاحت های دیگری که کردند، قابل ذکر نیست. چرا؟ برای این که شعار دادند که: (ما جشن 2500 ساله را نمی خواهیم، ما گرسنه هستیم، گرسنگی مسلمان ها را حل کنید، جشن نگیرید، روی مرده ها جشن نگیرید.) آقا برسانید به دنیا، چرا نجف این قدر خواب است؟ ما مسؤول نیستیم؟ تمام کار ما برای مسلمین درس است، فقط همین که ما درس بخوانیم؟ ما نباید به درد مسلمان ها برسیم؟ ما نباید اعتراض کنیم که چرا نفت ایران و اسلام را برای مملکتی که در حال جنگ با مسلمین است می فرستید؟ این اعتراض ندارد؟ نباید این گفته بشود؟ برای چه سلاطینی، برای چه سلاطینی جشن بگیریم؟ مردم چه خوشی از سلاطین دارند،برای آقا محمد خان قجر ما جشن بگیریم؟! در زمان خود ما، زمان خود من بوده است این روسیاهی هایی که به بار آوردند. برای کسانی که در مسجد گوهرشاد مسلمین را آن طور قتل عام کردند که خون هایش به دیوار تا مدتی بود و مسجد را درش را بسته بودند که کسی نبیند، ما جشن بگیریم؟ برای اینکه 15 خرداد را پیش آورده و به طوری که

صحیفه نور جلد 1 صفحه 169

گفته اند و یکی از علمای قم به من گفت که در قم 400 نفر را کشته اند و روی هم رفته گفته می شود که 15 هزار مردم را قتل عام کرده اند، ما جشن بگیریم؟! برای اینها ما باید جشن بگیریم؟! خوب های اینها شقاوت داشتند، یکی از آنهایی که جزو خوبها حسابش می کنند و شاید فواتح برایش خوانده می شود، برای خاطر اینکه یک وقت به کالسکه او جسارت کرده بود یک فوج گرسنه، در بین راه حضرت عبدالعظیم یک فوج گرسنه ای نان خواسته بودند، گرسنه بودند، بیچاره بودند، یک سنگی هم پرت شده بود یا کرده بودند به طرف کالسکه او، گفته بود ایشان که اینجا فوج را طناب بیندازید. بردند به طناب انداختند عده کثیری را با طناب خفه کردند و یکی از وزراء بزرگ، اطراف ایران رفت اعتراض کرد که آقا اینها بنده خدا هستند، چرا این طور می کنید؟ این خوب هایشانند بدهایشان که وا مصیبت است ما داریم می بینیم.
اینها با هفت معاء می خورند با هفت معاء، اصلاً اعتنا به این که یک ملتی است که این ملت باید زندگی بکند، ندارند، هر روز - هر روز نه البته، بسیاری از اوقات به ما می نویسند که (اجازه بدهید فلان جا حمام درست کنیم) . پس چه شد این حرف های شما که می گوئید همه ایران در رفاه هستند؟ همه ایران در رفاه هستند و بچه هایشان را می فروشند؟ برای گرسنگی در رفاهند همه ایران؟! چه رفاهی الان برای ایران هست؟ بازار ایران را دارند الان چپاول می کنند که یک مقداریش را خرج این جشن مفتضحانه بکنند، باقیش هم خودشان مصرف کنند یا مامورین مصرف کنند. سرمایه مردم و مسلمین بیچاره را صرف این می کنند و از بودجه خود مملکت چقدرها، چقدر میلیون ها، ده ها میلیون خرج یک همچنین ملعبه ای، یک همچنین مضحکه ای می کنند، برای چه؟ برای هوای نفس، همین که گفته بشود که ما آنیم که جشن گرفتیم و ما مفاخرمان این است که آقا محمد قجر داشتیم، مفاخرمان این است که نادر قلی داشتیم. یک آدم مزخرف سفاک این آدم بود که خدا می داند چه ها بود. اینها جشن دارند؟ مسلمین باید عزا بگیرند برای این طور حکومتها، جشن برای او باید بگیرند که وقتی که احتمال این را می دهد که در آخر مملکت یک گرسنه ای باشد، به خودش گرسنگی می دهد کسی که کنار مسجد، دارالاماره اش و دکة القضاة او، همین مسجد کوفه یک گوشه ای از مسجد کوفه دکة القضاة او در آن هست و روی زمین می نشیند و یاکل کما یاکل العبید ویمشی کما یمشی العبید. وقتی هم پیراهن گیرش می آید پیراهن نو را به قنبر می دهد، پیراهن کهنه را خودش برمی دارد و آستینش هم که بلند است پاره می کند همان طور می پوشد و می رود خطبه می خواند، یک مملکتی هم دارد که ده مقابل مملکت ایران است، این جشن دارد.
 

تکلیف علما و روحانیون برای نجات اسلام و مسلمین.

آقا به هوش بیایید، نجف را بیدار کنید اعتراض کنید. اگر صد تا تلگراف از نجف برود که با کمال ادب، آقای کذا و کذا، اعلی کذا، با کمال ادب، بگوید که آقا این گرسنه ها را سیر کنید، این مقدار خرجی که برای این امور می خواهی بکنی خرج این ملت بیچاره گرسنه بکن. خرج این ورشکسته های

صحیفه نور جلد 1 صفحه 170

بیچاره بکن که بعضی از آنها فرار کردند از ایران، در همین جا بعضی هستند، در نمی دانم جاهای دیگر هم بعضی. اگر یک صد تا تلگراف از اینجا، از علمای اینجا، از فضلای اینجا و از طلاب اینجا برود، اجتماع را تاثیر دارد، لکن کو که یک همچنین چیزی بشود؟ اگر اعتراض نکنند که چرا اعتراض می کنید خیلی ما متشکر هستیم. ما تکلیف نداریم واقعاً؟ ما باز به حال این ملت بنشینیم نگاه کنیم هر چه سر ملت می آید، همان برویم حرم حضرت امیر و یک دعایی بکنیم، همین مقدار کافی است برای ما؟ یا مایی که داریم در پناه اسلام و با بودجه اسلام، این بودجه ای که یک جزئی، جزئیش را به ما می دهند معذلک با بودجه اسلام داریم زندگی می کنیم، برای اسلام یک قدم نباید برداریم؟ ترته اسلام است؟ خوب آن هم بسیار خوب سر جای خودش، اما کافی است همین؟ کفایت می کند که ما جمع بشویم در مسجد کذا و کذا و فقه بخوانیم و اصول بخوانیم لکن غافل باشیم از همه جهات مسلمین؟ غافل باشیم از اینکه این یهود می خواهد ممالک اسلامی را قبضه کند تا این جا برسد، تا همه جا برسد. این امور را می خواهد خراب کند؟ ما باید غافل باشیم از این؟ آن وقت این کسی که نفت به این آدم می دهد مسلم است؟ این اعتراض ندارد که آقا نفت، نفت مسلمین را چرا به کفار می دهید؟ نفت مسلمین را چرا به کسی که در حال جنگ با مسلمین است می دهید؟ او جواب دهد (من نوکرم، این طور فرمودند باید اطاعت کنم.) نوکر باید اطاعت کند چاره ندارد. خودش گفت که مرا، مرا نصب کردند، خود متفقین آمدند در این جا، در یکی از نطق هایش گفت، گفت متفقین آمدند در ایران و صلاح این دیدند که من باشم، که خاندان کذا باشد. خدا لعنتشان کند با این صلاحشان.
 

بر ملت است که با جشن های 2500 ساله مبارزه منفی کنند.

کسی که دست نشانده دیگران است، خدمت باید بکند، نمی تواند نکند. هوای نفس است، همه اش هوای نفس است. ریختن به دانشگاه جز هوای نفس هیچی نیست، ریختن به مدرسه فیضیه و آن فضاحتی که در مدرسه فیضیه آورد که شما خوابش را ندیدید، آن بساطی که در مدرسه فیضیه دادند، سید جوان را از پشت بام انداختند پائین که آوردندش منزل ما با کمر افسرده و شکسته، آن قدر عمامه سر تفنگ ها کردند، آتش زدند، به جعفر بن محمد جسارت کردند، به قرآن جسارت کردند، ما برای اینها باید جشن بگیریم؟! جشنی برای ما نمانده است، برای ملت ایران چه جشنی مانده است؟ ملت ایران موظف است که با این جشن مبارزه منفی بکند، مثبت نه، لازم نیست، از خانه بیرون نیایند وقتی که این جشن ها هست، شرکت نکنند در جشن ها، جایز نیست شرکت کردن در این جشن ها، هر چه می توانند از زیر بار این طور چیزها بیرون بروند.
اگر علمای ایران دسته جمعی اعتراض کنند، همه شان را می گیرند؟! همه علمای ایران را می گیرند و اعدام می کنند یا تبعید می کنند؟! اگر از تمام مملکت ایران، علمای ایران که اقلاً 150 هزار نفر معمم در ایران دارد و آن همه ملا و مرجع و حجت الاسلام و آیت الله دارد، اگر اینها اعتراض کنند و این مهر سکوت را بردارند و این امضاء را که به سکوت آنها امضاء حساب می شود، این مهر را

صحیفه نور جلد 1 صفحه 171

بردارند، سکوت را بردارند، همه آنها را از بین می برند؟! آنها اگر خواستند از بین ببرند اولش خوب بود مرا از بین ببرند، نبردند از بین صلاحشان نمی دانند، ایکاش صلاحشان بود، من می خواهم چه کنم این زندگی را، مرگ بر این زندگی من. آنها خیال می کنند که من از این زندگی خیلی خوشی دارم می برم که تهدید به من می کنند، چه زندگی است که من دارم، هر چه زودتر بهتر، بیایند، هر چه زودتر بهتر، خوب. (عند اکرم الاکرمین) انسان می رود، آنجا کریم است، خدا کریم است، لااقل گوش انسان اینطور چیزهایی که می شنود، هر روز می شنود، هر روز ناله مردم را می شنود، هر روز اطلاع می دهند که دخترها را چه کردند، دخترها را کشتند، بعضی شان را سر ناهار ریختند آن قلدرها و چماق کش ها، ریختند سر ناهار، دیگ -نمی دانم - جوش را ریختند به سر این بیچارها، چه، نمی شنود. چه شده است؟ گفتند مثلاً مرده باد زید، زنده باد زید،این آدم کشتن دارد؟! گفتند ما جشن 2500 ساله را می خواهیم چه کنیم جشن را آنها باید بگیرند که زندگی دارند، آنها باید بگیرند که یک حکومتی دارند که در تحت نظر آن حکومت در رفاه هستند، در پناه هستند. جشن برای حضرت امیر باید بگیرند که در زیر شمشیر او مردم در پناه هستند، مردم در امان هستند، هیچ کس نمی ترسد در حکومت او الا از خودش، از حکومت نمی ترسد.آن روز، حکومت، حکومت عدل است، حکومت عدل ترس ندارد. از خودش انسان باید بترسد. اما این جا این طوری نیست مملکت ما این طور است که مردم از خودشان بترسند و همه در فکر این هستند که چه وقت مأمور در خانه بیاید، بیگناه است اما خوب چه بکند؟ با احتمال، با احتمال ضعیف، همان طوری که در زمان حجاج و ابن زیاد و اینها بود که همان احتمال این معنا را که شیعه علی علیه السلام باشد کافی بود، همان یک احتمال ضعیفی بدهند که این مثلاً چطور است، این کافی است برای این که او را بگیرند، او را زجر کنند، او را چه بکنند. یک کلمه نصیحت کسی می کند و یک کلمه نصیحت یک کسی منتشر می کند و می گیرند او را حالا معلومی هم نیست از کجا هست. یک کسی یک کلمه در سر منبر حرف می زند، یک کلمه ای که اصلاً خیلی هم برخورد ندارد، و آن یک کلمه همان و او را گرفتن و حبس کردن همان، ما موظف نیستیم که این جنایات را لااقل ذکرش بکنیم؟!
 

تا صدا و قلم من می رسد وظیفه دارم که بگویم و منتشر کنم

من وظیفه می دانم، چه بکنم من وظیفه می دانم، وظیفه خودم می دانم که تذکر به شما بدهم، تا آن اندازه که صدای من می رسد فریاد کنم، تا آن اندازه ای که قلم من می رسد بنویسم، منتشر کنم. اگر آقایان هم صلاح دانستند، این امت اسلامی را امت خودشان دانستند، شیعه خودشان دانستند، آنها هم بکنند اگر صلاح دانستند، ان شاء الله خداوند حفظ شان کند. گرفتاری های ما اینهاست، من چه کنم؟ من حالا به شما اخلاق بگویم؟! اساس مسلمین و اسلام را دارند از بین می برند، من برای شما حالا بنشینم تهذیب نفس بگویم؟! مهذب نیستیم که در فکر نیستیم، اگر مهذب بودیم در فکر بودیم.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 171

 

از حکومت بخواهید از این جشن دست بردارد.

شماها راه دارید و آن این است که یکی یک کاغذ بنویسید، کاغذ که آن قدر تمبرش پولش زیاد نیست ولو مقوله شما کم است لکن یک کاغذ برای خاطر خدا بنویسید، به حکومت ایران بگوئید که آقا این جشن را دست از آن بردارید، مردم گرسنه اند، گرسنه ها را سیر کنید.از آقایان خواهش کنید که آنها هم خواهش کنند، من نمی گویم آنها صحبت بکنند، آنها هم خواهش بکنند، به طور تمنا و خواهش بخواهید از آقایان، از افاضل این جا، از علماء این جا، از مراجع این جا که آقا نصیحت کنید این حکومت را، این دارد پدر مردم را در می آورد و اگر به این افسارگسیختگی باشد مصیبت های بعد بالاتر است. هر روز اینها کار درست می کنند، کارشناس دارند برای این که ایجاد کنند یک مطلبی را، هر روز جشن درست می کنند و هر روز بساط درست می کنند، آنچه که در ذهن من و شما نمی آید بعدها درست می کنند اینها، اگر اعتراض بشود، خواهش بشود، تمنا بشود، به ممالک دیگر اسلام، به اینهایی که می خواهند در این جشن زهر ماری شرکت کنند و در خون ملت ایران شرکت کنند، به اینها نوشته بشود که آقا نروید در این جشن، این جشن، جشن کثیفی است، نروید در این جشن، شاید تاثیر بکند.
به این ممالک اسلامی بگوئید که نروید در این جشنی که اسرائیل دارد بساط جشنش را بپا می کند یا درست می کند، کارشناس های اسرائیل در اطراف شیراز دارند بساط جشن را درست می کنند، در این جشنی که کارشناس اسرائیل دارند این عمل را می کنند، نروید.
 

دشمنی اسرائیل با اسلام و قرآن.

این اسرائیلی که همین چند وقت پیش از این، همین اخیراً به قرآن کریم نسبت داد به این که جنایت بعضی از امراض در آلمان گردن قرآن است برای این که قرآن دستور داده است، در سوره پنجم آیه ششم دستور داده است که مسلمین وقتی که مستراح می روند حق ندارند با صابون بعدش دست خودشان را بشویند، باید حتماً با دست محل را چه بکنند و بعدش هم حق ندارند جز با آب بشویند، از این جهت میکروب سرایت می کند به دست و کذا. آن آیه ششم سوره پنجم چه است؟ آیه وضوست و آیه غسل است. اینها، این هستند، در آلمان یک بساطی درست کرد این مطلب آن طوری که نوشتند به بهداری ها، به چه، به چه و اسرائیل نقل کرد این مطلب را که به قرآن یک همچنین نسبتی داده است، بعد هم که اعتراض کردند بعضی از روزنامه ها و بعضی از مطبوعات دست نشانده آنها درست قبول نکردند، بعضی ها هم که قبول کردند خیلی منتشر نکردند. اسرائیل یک همچنین کسی است که با اسلام این طور دشمنی دارد. چند وقت پیش از این، پارسال بود که قرآن را تحریف کرده بود، امروز هم که - در چند وقت پیش از این هم - یک همچنین نسبتی به قرآن داده و آن هیاهو را بار آورده، خداوند ان شاء الله تائید کند این دانشجوهایی که در خارج هستند، آنها با کمال جدیت تکذیب کردند این معنا را و نوشتند و نشر کردند و ملاقات کردند و با عرض می کنم - سران آنها ملاقات کردند که مطلب یک مطلب دروغی بوده است و در مطبوعات آنها منتشر کردند. خوب حالا یک همچنین خدمتی چقدر ارزنده است،

صحیفه نور جلد 1 صفحه 173

ببینید ما تا حالا یک همچنین خدمتی کردیم؟ آنها دانشجوهای علوم جدیده هستند منتها دانشجوی مسلم بیدار، من و شما هم دانشجوی قدیم هستیم لکن خواب و گرفتار. اوضاع این جا که نباید یک کلمه صحبت کرد! اصلاً صحبت، با مرجعیت منافات دارد! صحبت، با آخوندی اصلاً منافات دارد! آخوند نباید صحبت کند!
 

روحانیت باید در کار دولت دخالت کند.

حضرت امیر ملا نبود خطبه های به آن طولانی داشت؟! حضرت رسول خودشان خطبه های به آن طولانی دارند، ایشان ملا نبودند؟! وقتی نوبت به ماها می رسد عذرها درست می کنیم برای این که ما می خواهیم از زیر بار در برویم. شما این طور تربیت نشوید آقا، شما موظفید برای این که به اسلام خدمت بکنید موظفید، خدمت همین نیست که درس بخوانید،این هم یک شعبه است، موظفید که گرفتاری هایی را که برای مسلمین پیش می آید، شما دخالت در آن بکنید، موظفید دخالت بکنید. هی به گوش ما خواندند که آقا شما چکار دارید با کار دولت، دولت است، نمی دانم چه است، هی به گوش ما خواندند ما هم باورمان آمد که نباید دخالت در کار دولت بکنیم، نباید معارضه بکنیم.
 

مخالفت اولیاء الله با حکام جائر.

از اول تاریخ بشر تا حالا، دولت های جائر را مقابلشان انبیا ایستاده بودند و علما ایستاده بودند، آنها عقلشان نمی رسید؟! خدای تبارک و تعالی که موسی را می فرستد که این شاهنشاه را از بین ببر، خدای تبارک و تعالی مثل من و شما نمی دانست قضیه را که نباید با شاه مخالفت کرد؟! در روایت است که، طبری نقل می کند که (ملک الملوک) را پیغمبر فرموده است که منفورترین کلمات است پیش من، یعنی شاهنشاه، این جزء کلمات منفور است که به کسی از بشر نسبت داده شده، این مال خداست. از اولی که بساط انبیا بوده است تا زمان رسول اکرم تا بعدها زمان ائمه (علیهم السلام) مرتب مقابله کردند، توی حبس هم بودند مقابله کردند، موسی بن جعفر توی حبس هم مقابله می کرد، حضرت ابی عبدالله با آن تقیه کذائی و کذائی، آن روایت معموله را می فرماید و مقابله می کند با آنها، مقابله می کند با کلام، با تبلیغ، تبلیغ بر ضدشان می کند، مردم را سوق می دهد به خلاف آنها، معاویه یک سلطانی بود در آن وقت، حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد در صورتی که آنوقت همه با آن مردک بیعت کرده و سلطانش حساب می کردند، حضرت امام حسن قیام کرد تا آنوقتی که می توانست، وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را، آن قدر که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سیدالشهدا یزید را مفتضح کرد.
مقابله همیشه بوده است بعدها هم علمای بزرگ همیشه، همیشه علمای بزرگ مخالفت می کردند باقدرت ها، همیشه علمای بزرگ مخالفت می کردند برای این که می دیدند که این مخالفین، قلدرها، بودجه مملکت را خرج عیاشی های فرنگشان و کذا می کنند، قرض می کنند به عهده این ملت و می روند

صحیفه نور جلد 1 صفحه 174

به عیاشی، چند کرور قرض کرد این شخص و رفت دو مرتبه، سه مرتبه مگر تمام می شود شهوات انسان، علما با آنها مخالفت می کردند آن وقت هم قدرت داشتند، ملت یک ملت زنده ای بود که همراهی می کرد با اینها کارها از پیش شان می رفت . ما هم اگر زنده باشیم کار از پیش مان می رود، اشتباه نکنید منتهی ما هر کدام مان یک حکمی داریم. اگر صد میلیون آدم صد میلیون رای داشته باشد، این نمی تواند کار بکند (یدالله مع الجماعه) اجتماع می خواهد، متفرقه ها کار از آنها نمی آید. اگر امروز علمای ایران، قم، مشهد، تبریز، اصفهان، سایر اعضای مملکت اگر چنانچه اعتراض کنند به این مطلب و به این کثافت کاری ها که اینها دارند می کنند، این جنایتکاری ها که اینها دارند می کنند، این عیاشی که اینها می خواهند راه بیندازند که ملت و مملکت را به باد می دهد، بدون شک تاثیر می کند و هیئت حاکمه در برابر ملت عقب نشینی خواهد کرد. خود ما در ابتدای مبارزه اخیر دیدیم که به علت اتحاد و فعالیت دست جمعی ما دولت وقت عقب نشینی کرد. اما اگر بنا شد یکی برای جهتی و دیگری برای جهت دیگر تکلیف شرعی نداشته باشیم آن وقت مصیبت است. وجود چنین معممینی برای اسلام مصیبت است. معممی مثل من مصیبت است . من به شما اعلام خطر می کنم و می گویم که آینده شما تاریکتر از حالا خواهد بود. شما قدری به فکر باشید. این جا ننشینید تکلیف شرعی مخصوص خودتان درست کنید. شما قدرت دارید و در مردم نفوذ دارید . نیروی شما بیش از نیروی امام حسین (ع) است. امام حسین (ع) نیروی چندانی نداشت و قیام کرد. او هم اگر نعوذبالله تنبل بود می توانست بنشیند و بگوید تکلیف شرعی من نیست که قیام کنم. دربار اموی خیلی خوشحال می شد که سیدالشهدا بنشیند و حرف نزند و آنها بر خرمراد سوار باشند اما او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل دهد و این حکومت فاسد را از بین ببرد. اگر او هم در مدینه سرجایش می نشست و وقتی آن مردک آمد و بیعت خواست نعوذبالله می گفت: بسیار خوب! خوشحال می شدند و دستش را هم می بوسیدند. امروز هم اگر هیأت حاکمه شما را احترام کند باید توجه داشته باشید که این احترام مثل احترامی است که به امامزاده مرده می کنند. به امامزاده مرده خیلی احترام می کنند چون خطر و ضرر برای قدرتشان ندارد اما امامزاده زنده ای اگر یک کلمه بگوید، یا اگر خود حضرت امیر (ع) باشد و مخالفت کند، همان بساطی را که سر دیگران در آوردند سر او هم در می آورند.
اینهایی که به امور جامعه و مصیبت های مردم اهتمام ندارند و از جنایاتی که در کشور اسلامی می شود، غافلند و ساکتند و سرگرم خوردن و لذت بردن و زندگی مادی خود هستند مصداق همان آیه شریفه اند: (یتمتعون و یاکلون کما تاکل الانعام و النار مثوی لهم) بهره و لذت می برند و می خورند چنانکه حیوانات می خورند و جایشان جهنم است.اینها که غافلند و نمی دانند که از بودجه اسلام دارند ارتزاق می کنند و باید برای اسلام و مسلمین خدمت کنند مثل حیوانند. حیوان نمی داند این خوراکی که دارد از کجا آمده است تمام دنیا کشته شوند اگر علفش سرجایش باشد خوشحال است و عین خیالش نیست، او علفش را می خواهد و می خورد (یاکلون کما تاکل الانعام) دنیا عار دارد از اینها، مسلمین عار دارند از اینها.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 175


خداوند ان شاءالله همه شما را تایید کند و بیدار کند،حوزه های مسلمین را و اسلام را و علمای اعلام را تایید کند و آنها را متوجه کند به این مفاسد و شما همه موظفید به دعا کردن به اسلام و مسلمین و این بیچاره ها که الان گرسنه هستند و بیچاره هستند و گرفتار هستند و عده ای در حبس هستند و عده ای در رنج هستند و عده ای در بیمارستان ها هستند و عده ای را که پستان هایشان را می خواهند عمل بکنند و اینها، دعا کنید به اینها، اینها مسلمان هستند، اینها بیچاره اند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها