0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع طلاب حوزه علمیه اصفهان

تاریخ: 1358/04/03

 

وارسته کردن نفس از تعلقات دنیا سرمنشأ همه کمالات است

بسم الله الرحمن الرحیم
شما از صفر شروع کردید و بحمد الله تا اینجا رسیدید و از حال اختناق شروع کردید و به آزادی رسیدید و من امیدوارم که تا آخر، تا آنجا که مقام انسان است، یعنی لایتناهی، همه برسید. امیدوارم که انسان های آگاه و آگاهی دهنده ای باشید. شما آقایان همانطوری که شغلتان محترم و شریف است مسؤولیت تان زیاد است. شما باید خودتان را بسازید و بعد ملت را بسازید، خودسازی به اینکه تمام قشرهائی، ابعادی که انسان دارد و انبیاء آمدند برای تربیت آن، تمام ابعاد را ترقی دهید، جنبه علمی، همه ابعاد علم. جنبه اخلاقی، همه ابعاد اخلاق. تهذیب نفس، وارسته کردن نفس از تعلقات دنیا که سرمنشأء همه کمالات وارسته شدن نفس از تعلقات است و بدبختی هر انسان تعلق به مادیات است. توجه و تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسان ها باز می دارد و بیرون رفتن از تعلقات مادی و توجه به خدای تبارک و تعالی انسان را به مقام انسانیت می رساند. انبیاء هم برای همین دو جهت آمده بودند، بیرون کردن مردم را از تعلقات و تشبث به مقام ربوبیت.
 

نیل به مقام انسانیت، با منزه شدن از تعلقات دنیوی

شما آقایان اهل علم که بعضی ملبس به لباس علم هستید، و بعضی یا اکثراً انشاءالله بعد ملبس خواهید شد، انشاءالله این مراتب را طی می کنید. علم تنها اثر ندارد بلکه گاهی مضر است عمل بدون علم بی نتیجه است. علم و عمل دو بالی است که انسان را به مقام انسانیت می رساند. علم به همه شوون و عمل، عمل نفسانی، عمل جسمانی، عمل عقلانی، انسان را به مراتب انسانیت می رساند. امید است که شما آقایان در خلال تحصیل توجه به این مطلب داشته باشید که در مدرسه ها منزه کنید خودتان را از تعلقات دنیا. تمام گرفتاری های بشر از این تعلقات است. اگر این تعلقات نبود، اگر این توجه به دنیا و تعلق به دنیا نبود، ما اینقدر گرفتاری در ظرف بیش از پنجاه سال و قریب شصت سال نداشتیم. محمد رضا پهلوی به واسطه تعلقی که به دنیا داشت، نفسش غیر از دنیا چیزی نمی فهمید، سر منشا اینهمه فساد برای ملت و این همه بدبختی برای خودش شد. دوستان او که جنود شیطان بودند، برای تعلقی که به دنیا داشتند که نفوسشان غیر از دنیا ادراک نمی کرد، به واسطه همین تعلق، منشأ اینهمه

صحیفه نور جلد 7 صفحه 192

بدبختی برای ملت و بدتر آنکه برای خودشان شدند، هم بدبخت کردند ملت را و به باد دادند همه چیز ملت را و هم بدبخت کردند خودشان را.
انبیاء در عین حال که دنیا را اداره می کردند، مملکت ها را اداره می کردند که در اسلام نمونه بارزش نزدیک به ماست و تاریخ نشان می دهد که در ظرف نیم قرن تقریباً اکثر معموره را فتح کردند، در عین حال تعلق نداشتند به دنیا. فتح برای مملکت گیری در اسلام نیست. مملکت گیری برای حکومت در اسلام نیست. حکومت جائرانه مطرح نیست. فتح برای این است که انسان ها را، آدم ها را به کمال برساند. فتوحات اسلام غیر از فتوحات رژیم های دیگر است. آنها فتوحاتشان، رژیم فتوحاتشان، فتوحات برای دنیاست و انبیا فتوحاتشان برای خداست، برای توجه دادن مردم به خداست. آنها مردمی که اسیر ماده هستند و اسیر نفس و شیطان هستند، آنها را می خواهند تحت تأثیر خودشان و مکتب خودشان قرار بدهند و آنها را از حزب شیطان به حزب الله وارد کنند.
 (الله ولی الذین امنوا بخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاء هم الطاغوت بخرجونهم من النور الی الظلمات) این دو، این دو جنبه است، این دو جبهه است، جبهه طاغوت و جبهه الله، جبهه الله را که توجه به خدا دارند و ایمان به خدا دارند، خدای تبارک و تعالی آنها را از همه ظلمت ها از تمام ظلمت ها اخراج می کند و به نور می رساند. آن نور، نور خود حق است. اینکه نور است (الله نور السموات و الارض) از همه ظلمت ها که ما عدای الله است، آنها را خارج می کند و به نور می رساند و به الله می رساند. طاغوت مردم را از نور خارج می کند و به ظلمات می رساند. (ظلمات بعضها فوق بعض) این دو راه است، راه انبیا و راه طاغوت. راه انبیا راه خداست و خدا ولی است و خدا فاعل است و به دست خدا انسان تربیت می شود و راه طاغوت راه شیطان است که شیطان مربی انسان است.
 

با تعلم و تهذیب نفس به جند الهی وارد شوید

عزیزان من! توجه داشته باشید که در جند الهی وارد باشید. درس خواندن تنها انسان را در جند الهی وارد نمی کند، علم تنها خصوصاً علم های قانونی، رسمی، انسان را به مراتب انسانیت نمی رساند باید باشد لکن در جنب او باید توجه به غیب باشد. درس را برای خدا بخوانید. از صفر شروع کردید و امیدوارم تا غیر متناهی بروید و بروید تا برسید به آنجا که غیر از خدا کسی را نبینید. همه چیز را از او ببینید، همه کس را جلوه او بدانید. اگر همچو تربیتی در انسان ها واقع بشود، انسان ها الهی می شوند. انسان الهی جنگ و زور ندارد، جنگ و جدال ندارد، همه جنگ و جدال هائی که واقع می شود برای این است که توجه به طبیعت است. جنگ هائی که در اسلام وارد شده است برای اینکه اینها را از ظلمات به نور وارد کنند. جنگ اسلامی، جنگ های رژیم های دیگر نیست. اینها از ظلمات به ظلمات دیگر وارد می کنند، از ظلمت به ظلمات وارد می کنند. انبیا می خواهند از ظلمات اینها را به نور وارد می کنند. خداوند همه شما را تأیید کند. من از شما فرزندان عزیز که دلم به شماخوش است. دلم به

صحیفه نور جلد 7 صفحه 193

چهره های شما خوش است و از این صورت نورانی حظ می برم، تشکر می کنم که از راه دور آمدید و در این هوای گرم و در این منزل تنگ در زحمت واقع شدید. خداوند همه شما را از علمای عاملین و از مجاهدین اسلام قرار بدهد. خداوند همه شما را از ظلمات بیرون کند و به نور برساند.
والسلام عیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به مردم فردوس

تاریخ: 1358/04/03

 

پیام امام خمینی به مردم فردوس

بسم الله الرحمن الرحیم
اهالی محترم شهرستان فردوس ایدهم الله تعالی
طبق درخواست آقایان محترم، جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمین آقای آقا شیخ اسماعیل فردوسی دامت افاضاته جهت رسیدگی به امور مذهبی و مشکلات محلی بدان شهر می آیند. امید است اهالی محترم فرصت را مغتنم داشته از وجود ایشان بهره مند شده و برای پیشبرد اهداف عالیه اسلام از هر گونه همکاری لازم با ایشان دریغ ننمایید و انشاءالله تعالی با همکاری علمای اعلام دامت برکاتهم و اهالی محترم، بتوانند وظائف محوله را به نحو احسن انجام دهند. از خدای تعالی ادامه توفیقات همگان را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای انجمن اسلامی کارکنان صنعت نفت تهران

تاریخ: 1358/04/03

 

هجوم اشخاص فرصت طلب و قبضه امور، پس از پیروزی نهضت

بسم الله الرحمن الرحیم
من این جهت را می دانم که این نهضت و انقلاب تا رفتن رژیم شاه و به هم خوردن این دستگاه ظلم خوب جلو رفت، لکن بعد از این پیشرفت، یک آزادی پیدا شد و آن اختناق ها از بین رفت و اشخاصی که فرصت طلب بودند از اطراف به ایران هجوم آوردند و کارها را به وسائلی قبضه کردند و نمی گذارند کارها به صورت اسلامی پیش برود. این را من می دانم، این انحصار به شرکت نفت ندارد، در سایر جاها هم همین مسائل هست و از همان افراد ناصالح هستند، بلکه بسیاریشان از همان رژیم سابق الان هستند، وجود دارند و تصفیه نشده اند لکن الان یک قدری باید آقایان صبر کنند تا این مراحلی که مراحل ابتدائی است، از آنها بگذرند بعدش مشغول تصفیه بشوند و یک تصفیه صحیح بشود کرد.
ما می خواهیم یک مملکتی باشد اسلامی، اشخاصی که اداره می کنند این مملکت را، اعتقاد به اسلام داشته باشند و اسلام مبنای اعمالشان باشد، نه اشخاصی که به اسلام خیلی توجه ندارند. اینها باید تصفیه بشوند لکن ما برای مصالحی عجالتاً این مطلب را مسکوت عنه گذاشته ایم و در عین حال که می دانیم بعضی افراد، افراد غیرصالح هستند و در خصوص شرکت نفت هم به من اطلاعاتی داده اند که روی یک روابطی دارد پیش می رود لکن من باز در این باب سکوت کردم که عجالتاً این مسائل اصلی مان حل بشود، بعد از اینکه این مسائل اصلی حل شد، آنها آسان است، مشکل نیست، آنها در یک روز تصفیه می شوند، یا دو روز تصفیه می شوند. و من امیدوارم انشاءالله یک روز یک رژیم اسلامی با محتوای اسلامی داشته باشیم، نه فقط لفظ اسلام باشد و عمل، عمل طاغوتی. الان در بعضی جاها لفظ اسلام است و فقط گفته می شود اسلام، آنهائی که الان اعتقاد به اسلام ندارند کلمه اسلام را می گویند، برای اینکه می دانند الان اسلام خریدار دارد و آنها هم یک اشخاصی هستند که دنبال این هستند که مشتری پیدا بکنند این مشتری آن روز که طاغوت بود، طاغوت بود و اسم او را می بردند، حالا که اسلام است اسلام می گویند. این فرق نکرده، فرق، این مشتری است که ببیند، دنبال مشتری می گردند که مشتری هر جور هست، آنها هم خود را آنجوری کنند. لهذا ما هم نه اینست که توجه نداریم که اینهائی که اینطور هستند و بعضی شان هستند که معلوم نیست اعتقاد به اسلام داشته باشند و

صحیفه نور جلد 7 صفحه 189

بعضی هم ندارند، لکن معذلک یک مصالحی الان اقتضا می کند که این مطالب اول مستقر بشود، یک حکومت، حکومت انتقالی به حکومت استقراری تبدیل بشود و مجلس پیدا بشود و وقتی مجلس از اشخاص ملی بوجود آمد حل خواهد شد. ما امیدواریم که انشاءالله بتوانیم مردم را هدایت کنیم به اینکه چه اشخاصی را به مجلس بفرستند، وقتی مجلس یک مجلس ملی اسلامی شد این مسائل دنبالش حل است. اینکه من راجع به بسیاری از افراد که می دانم افراد سالمی نیستند، سکوت کردم، این برای همین مصلحت است و انشاءالله امیدوارم که موفق بشوید شما و همه به اینکه خدمت بکنید به این کشور و بدانید تا برنامه اسلام نباشد خدمت صحیح نخواهد بود. از اشخاصی که به اسلام توجه ندارند، توقع اینکه خائن نباشند هیچ وقت نداشته باشید، آنها دنبال این هستند که یک راهی پیدا بکنند برای مقاصد خودشان، هر راهی که پیدا شد، هر راهی که هر روزی پیدا شد آن راه را می گیرند.
 

همه اقشار از اختلاف و تفرق که مضر برای اسلام و ملت است پرهیز کنند

من امیدوارم که انشاء الله همه توجه بکنند، همه قشرها به اسلام توجه بکنند، و این اختلافات و این مسائل که همه مضر برای کشور ماست، همه مضر بر ملیت ماست، برا سلام ماست، از اینها دست بردارند، گروه گروه نشوند، این گروه گروه شدن اسباب این می شود که مسائل عقب بیفتد. هر گروهی و دستهای جمع می شوند، یک گروه درست می کنند، ما این گروه ها را همه ادغام کردیم، دور هم جمع کردیم تا یک قدرت بزرگ شدند که آن قدرت های ابر قدرت را شکستند، حالا آقایان دوباره برگشتند گروه درست کردند، هر روز هم یک گروهی پیدا می شود که اگر چه عددشان چیزی نیست، ادعایشان زیاد است نه واقعیتی دارند و نه یک برنامه ای دارند، هیچ چیز نیست لکن همین مقدار که گروه کذا، گروه کذا، حزب کذا، همین ها مضر به حال مملکت ماست. ما می خواهیم این گروه ها برگردند یک گروه بشوند و آن گروه، گروه اسلامی که برای این مملکت مفید باشند، خدمت بکنند به این کشور این نابسامانی هائی که هست، این خرابی هائی که هست، ترمیم بکنند. این اختلافات و گروه گروه درست کردن نمی گذارند خرابی ها ترمیم بشود، نمی گذارد دولت کارش را انجام بدهد، نمی گذارد که مردم به کارشان برسند البته ممکن هم هست که سوء نیت نداشته باشند. لکن فهمشان خیلی نیست و ادراکشان زیاد نیست، فهم سیاسی ندارند، خیلی دم می زنند از اینکه ما کذا هستیم، لکن فهم سیاسی ندارند. اگر فهم سیاسی داشتند، امروز روز این نبود که هی گروه های مختلف و دستجات درست کنند، آن یک حزب درست کند، آن یک گروه، آن یک گروه، هر کس یک چیزی درست کند و یک عده ای دور خودش جمع بکند، در عین حال که عده شان چیزی نیست لکن مضر هست.
انشاءالله خدا همه را بیدار کند و همه توجه به مصلحت مملکت بکنند و انشاءالله پیش ببریم و این مسائل حل بشود، لکن مطمئن باشید که دیگر نمی توانند آنها بیایند و کاری انجام بدهند، این کار گذشته است، دیگر تمام شده است. خدا همه تان را توفیق بدهد و موید باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با طلاب و روحانیون شهرستان تبریز

تاریخ: 1358/04/02

 

بیانات امام خمینی در دیدار با طلاب و روحانیون شهرستان تبریز

بسم الله الرحمن الرحیم
من امیدوارم که شما آقایان که در این راه قدم برداشتید و در مدرسه دینی و علمی وارد شدید، بعدها ازذخائر این امت و از مبلغین اسلام باشید. راه، راه خوبی است و خطرناک. راه خوبی است که راه انبیاست، انبیا، هم برای تربیت بشر آمده اند و علماء امت هم مربیان بشر باید باشند. پس شغل، شغل انبیاست راه، راه انبیاء خطرناک است که اگر ما به وظایف محوله خود عمل نکنیم، غیر از این است که دیگران نکنند. اگر یک بقال، یک کارمند، یک شخصی که سمت روحانیت ندارد، یک کار زشتی خدای نخواسته انجام بدهد، این برای خودش عیب است اما اگر شما انشاءالله روحانی شدید و هر کدامتان در یک بلدی یا در یک مملکتی انشاءالله سرشناس شدید و مروج دین اسلام، اگر خدای نخواسته یک انحرافی در شما پیدا بشود. این انحراف، انحرافی نیست که مثل سایر مردم باشد. شما نشانه خدا هستید، نشانه اسلام انشاءالله خواهید بود و کسی که نشانه خدا و نشانه اسلام است، باید همه حرکاتش، همه سکناتش، همه اعمالش، همه گفتار و کردارش الهی باشد، روی موازین الهی باشد. مردم به روحانیون نظر دارند، توجه دارند، توجه به پیغمبر اکرم که اینها نمایندگان پیغمبر اکرم و امام زمان سلام الله علیه هستند. اگر خدای نخواسته از اینهائی که نماینده هستند از طرف اولیاء خدا، از طرف رسول خدا، اینها اگر یک وقت، یک انحرافی از آنها پیدا بشود، شاید اشخاص غرضمند این را به پای اسلام حساب کنند، خیال کنند تعلیمات اسلامی اینطور است و لهذا راه، راه پر خطری است و راه شریفی. جدیت کنید که از این راه پر خطر خوب عبور کنید که این صراط است. صراط مستقیم الهی از اینجا شروع می شود. جسر جهنم از دنیا تا بهشت امتداد دارد و شما الان در بین راه هستید و در صراط هستید. توجه کنید که این راه را منحرف نشوید. مستقیم این راه را تا بهشت انشاءالله با سعادت پیدا کنید و توجه داشته باشید که شما در آتیه انشاءالله در آتیه مربی مردم هستید و مربی مردم باید خودش منزه باشد، مهذب باشد. توجه داشته باشید که آخوند شغلش بزرگترین شغل ها و مسوولیتش بزرگترین مسؤولیت هاست. یک شخص روحانی می تواند یک ملت را نجات بدهد و یک شخص روحانی می تواند یک ملت را به تباهی بکشد. توجه داشته باشید که مبادا از آن اشخاص بشوید که یک ملت را به تباهی بکشید. از آن اشخاص باشید که یک ملت را به سعادت برسانید، یا شعاع شما در هر جا هست، آنها را به سعادت برساند. با ارشاد شما مردم هدایت بشوند. نکند که یک وقت با

صحیفه نور جلد 7 صفحه 187

عمل شما، با قول شما، با رفتار شما یک اعوجاجی در مردم پیدا بشود، یک انحرافی پیدا بشود. این انحراف برای شما ضررش زیاد است. شما انشاءالله بعد که هر یک از علمای اعلام شدید، توجه کنید که در خلال تحصیل علم، تقوا تحصیل کنید، مهذب بشوید، اخلاقتان را مهذب کنید، اعمالتان را مهذب کنید. باید بر طبق کتاب و سنت باشد که شما خودتان کتاب و سنت بشوید یعنی کتاب و سنت عملی. روحانی باید طوری باشد که مردم وقتی که او را دیدند به یاد رسول خدا بیفتند و شما این بار را به دوش گرفتید و باید این بار را به سلامت به آخر برسانید و مردم را هدایت کنید. خداوند شما و دوستان شما و رفقای شما که در مدرسه و در سایر مدارس هستند همه را سلامت و سعادت عنایت کند و همه شما را خداوند از علمای اعلام مهذب که برای خدا قدم برداشتید قرار بدهد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به اهالی آذربایجان در مورد کمک به سیل زدگان

تاریخ: 1358/04/02

 

پیام امام خمینی به اهالی آذربایجان در مورد کمک به سیل زدگان

بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه دردناک و آتش سوزی و سیل ویران کننده در تبریز که موجب وفات بعضی از برادران شده است، موجب کمال تاسف و تاثر است. به خانواده های برادران آذربایجانی که پیوسته در مسیر انقلاب اسلامی بوده اند و از جان و مال دریغ نکرده اند تسلیت عرض می کنم و از خدای تعالی صبر و اجر آنان را خواستارم و دولت جمهوری اسلامی و موسسه شیر و خورشید سرخ و استاندار آذربایجان موظفند هر چه زودتر به ترمیم خسارات وارده بر برادران عزیزمان بشتابند و از برادران آذربایجانی تقاضا می کنم که با همت والای خود برادران عزیز خود را کمک نمایند و اگر از بابت سهم مبارک امام علیه السلام همراهی نمایند، مورد قبول و مرضی ولی عصر عجل الله فرجه الشریف است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به تلگرام لئونید برژرف

تاریخ: 1358/04/02

 

پاسخ امام خمینی به تلگرام لئونید برژرف

بسمه تعالی
حضرت لئونید برژنف صدر هیات رئیسه شورایعالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
از پیام محبت آمیز آن حضرت و ابراز محبتی که نسبت به جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته اید کمال تشکر را دارم. از خداوند تعالی سعادت و رستگاری ملل اتحاد جماهیر شوروی را مسئلت داشته و امیدوارم جمهوری اسلامی ما که بر اساس اتحاد کلمه و بر مبنای پر ارج انقلاب اسلامی و محو رژیم طاغوتی بنا شده، در همبستگی و اتفاق ملل جهان و آسایش ابناء بشر نقش ارزنده ای ایفاء نماید و جناب آقای دکتر محمد مکری حامل این پیام هستند آرزو دارم ملت های جهان در راه صلح و آرامش همچنانکه خواست اسلام و ملت ماست پیوسته کوشا باشند.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از بانوان لنگرود و پاسداران انقلاب اسلامی همدان

تاریخ: 1358/04/02

 

رسالت انبیا، تزکیه نفوس و مهار جهات مادی افسار گسیخته انسان

بسم الله الرحمن الرحیم
من چند کلمه با آقایان و خواهران در مفاد این آیه شریفه که آن خواهر خواند عرض کنم. خدای تبارک و تعالی می فرمایند که من منت گذاشتم بر مردم به اینکه پیغمبر را فرستادم که آیات مرا برای مردم تلاوت کند (ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه) تزکیه را مقدم ذکر فرموده است از علم، از حکمت. آیات شریفه قرآن در هر ذره از آن نکات هست. جهت اینطور نیست که مثل یک نویسنده باشد که مقدم و مؤخر بودنش ممکن است که در نظر نباشد. تلاوت آیات شریفه، خوب همان رسالت است یعنی رسول آمده است که آیات قرآن را بر مردم تلاوت کند، تلاوت برای چه؟ تلاوت کند و مردم را تزکیه کند، نفوس مردم را تزکیه کند تطهیر کند.
انسان دو جنبه دارد: جنبه معنوی و جنبه ظاهری. جنبه ظاهری همین است که می بینید و همین دنیاست که می بینید و همین مادیات است که مشهود است و جنبه معنوی جنبه دیگری است که ماورای این عالم است، در انسان است. اما انسان مجموعه همه عالم است کانه خدای تبارک و تعالی دو نسخه موجود فرموده اند : یک نسخه تمام عالم، یک نسخه کوچک این است. انسان عصاره همه موجودات عالم است یعنی در انسان همه چیز هست و خدای تبارک و تعالی توجه و عنایت فرموده است و منت گذاشته است بر انسان به اینکه پیغمبرانی فرستاده است برای اینکه هم آن جهت معنویت را که اهم است و تمام نظر به اوست تربیت کند، تزکیه کند مردم را، تهذیب کند مردم را، تعلیم بدهد مردم را، حکمت تعلیم کند، کتاب تعلیم کند و هم این جهات مادی افسار گسیخته را مهار کند. اینها که مادی هستند مادیت را به طور افسار گسیختگی توجه به آن دارند و انبیا آمده اند که همین مادیات را و همین امورات مادی که انسان نسخهای از آن هم هست، عصارهای از آن هم هست و انسان را طوری تربیت کند که مادیات هم در مهار معنویات باشد. اصل اساس، معنویات اوست. اصل اساس این است که هیچ تعلیم و تربیتی در دنیا و هیچ رژیمی در عالم (از تمام رژیم ها که بگیرید) توجه به آن معنویت انسان ندارند. اینکه توهم می شود که فرق ما بین رژیم اسلامی و انسانی با سایر رژیم ها این است که در این عدالت هست، این صحیح است لکن فرق این نیست، فرق ها هست، یکی از فرق هایش قضیه عدالت اجتماعی است. هیچ یک از رژیم دنیا غیر از این رژیم توحیدی انبیا توجهش به معنویات انسان

صحیفه نور جلد 7 صفحه 180

نبوده است، در نظر نداشته است که معنویات را ترقی بدهد. آنها همه در دنبال این بوده اند که این مادیات را استفاده از آن بکنند و یک نظام مادی در عالم ایجاد بشود و انبیا اصلش آمده اند برای تزکیه نفوس انسانی، تعلیم و تربیت کتاب و حکمت و مهارکردن این طبیعت که انسان قبل از مهار کردن طبیعت به دست انبیا به طور اصلاح همه چیز را می خواهد. در انسان کما اینکه یکی از موجودات عالم است که یک حیوانی است منتها حیوان قابل تربیت. هیچ یک از چیزهائی که در انسان، قوائی که در انسان است محدود نیست. انسان شهوتش محدود نیست به اینکه نظام داشته باشد مثل سایر حیوانات، بلکه از سایر حیوانات هم بدتر است. غضب انسان محدود نیست به اینکه در یک موردی اعمال غضب بکند، در یک موردی نکند، غیر محدود است. این مثل این است که سلطه بر سایر کشورها،بر سایر گروه ها محدود نیست که با یک نظمی بر آنها غلبه کند، غیر محدود است. انسان شهوتش همچو غیر محدود است که هیچ مرزی ندارد، هیچ فرقی مابین افراد نیست، اگر غضب کند مرزی ندارد که در آن مرز محدود باشد. مهار تا نشود، تا اشخاصی که باید مهار کنند این قوای انسان را، تا مهار نکنند غیر محدودی و مطلق است. انبیا آمده اند که با تعلیم و تربیت الهی و با تزکیه نفوس مهار کنند این قوه های غیر محدود انسان را.
 

بر طبق موازین کتاب و سنت اعمال قدرت کنید

این مقدمه را که من عرض کردم برای این است که ما الان در معرض یک خطر عظیم واقع هستیم که این خطر از خطر رژیم سابق برای ما بیشتر است و آن خطر افسار گسیختگی است. خطر افسار گسیختگی که انسان بعد از اینکه خودش را آزاد دید، بعد از اینکه دیوارهای استبداد را شکسته دید، بعد از اینکه از زندان 35 میلیونی بیرون آمد، حالا افسار گسیخته بشود، هر چه می خواهد بکند، یعنی برخلاف این تعلیماتی که انبیا از صدر عالم تا حالا آورده اند که مهار کنند این قوای انسان را، مهار کنند این قدرت هائی که انسان دارد، مهار کنند این شهواتی که انسان دارد، حالا که ما، ملت ما به واسطه همتی که کردند و به واسطه همتی که کردند و به واسطه آن ایمانی که داشتند خدای تبارک و تعالی آنها را موفق کرد و غالب شده اند بر طاغوت، حالا مهار گسیخته بشود. این خطر، خطر بزرگی است که تعالیم انبیا را به باد می دهد، زحمت های رسول اکرم را به باد می دهد، آبروی اسلام را از بین می برد. الان آبروی اسلام بسته است به اعمال شما مردم ایران که مردم عالم متوجه اند به اینکه ببینند چه می کنید. اینکه الان آزادی به دست شما آمد و از اختناق بیرون رفتید، آیا چه می کنید؟ آیا افسار گسیخته شدید؟ دیگر حدی ندارد کارها؟ مرزی ندارد کارها؟ پاسدارید و تفنگ دارید و قوه دارید و قدرت دارید و به خانه ها می ریزید، مال مردم را می برید، هتک آبروی مردم را می کنید؟ یا نه، تربیت، تربیت اسلامی است، حد و مرز دارد، حدود دارد در اسلام، اگر چنانچه یک کسی با دیگری هم دشمنی داشته باشد (که در اسلام نباید داشته باشد) اگر چنانچه کسی فرزند کسی را کشته باشد، حقی که اسلام به او داده این است که روی موازین آن را قصاص بکنند هیچ حق دیگری ندارد یعنی اگر چنانچه فرزند یک نفر را،

صحیفه نور جلد 7 صفحه 181

فرزندهای یک نفر را، عشیره یک نفر را، یک نفر قتل عام بکند و همه را بکشد، در اسلام این است که این را باید قصاص کرد بیش از این حقی برای کسی قائل نیست، یک فحش حق ندارد بدهد، یک سیلی حق ندارد بزند.
آیا امروز که قدرت دست مردم آمده است و در مقابل قدرت ها خود مردم هم قدرت پیدا کرده اند، پاسبان ها قدرت دارند، سپاهی ها قدرت دارند، آیا قدرت را روی موازین کتاب و سنت، روی تعلیمات رسول اکرم صلی الله علیه و آله اعمال می کنند، یا هر چه پیش آمده، آمد. حالا که قدرت داشت، هر جا که می تواند این قدرت را اعمال می کند، دنبال این نیست که روی حق باشد، دنبال این نیست که روی عدالت باشد، دنبال این است که اعمال قدرت خودش را بکند، همان افسار گسیختگی که حیوانات دارند، حیوانات افسار گسیخته اند، میزان ندارد کارشان انسان را که انبیا تربیت می خواهند بکنند، می خواهند محدودش کنند به حدودی، روی قوانینی، روی مرز و بومی باشد. آیا امروز که ایران یک مرکزی شده است که چشم های دنیا به این مرکز دوخته شده و همه عالم دارند دانشمندانشان مطالعه می کنند در احوال این مملکت و این ملت، آیا این ملت حالا دنبال این مطلب هست که ما یک کاری بکنیم که حفظ آبروی اسلام بشود؟ما می گوئیم جمهوری اسلامی، آیا رباخورها به جمهوری اسلامی اعتقاد دارند و باز مشغولند؟ آیا آن اشخاصی که ظلم می کردند و حالا قدرت دست یک اشخاص دیگر افتاده و اینها با قدرت هستند، به جمهوری اسلامی معتقد هستند؟اگر معتقد هستند به جمهوری اسلامی، باید حکومت اسلامی مثل حکومت علی ابن ابیطالب سلام الله علیه باشد. مردمی که در این حکومت زندگی می کنند همه اسلامی باشند، تابع باشند. اینطور نباشد که کارهائی بشود که در خارج منعکس بشود که اینها یک مشت وحشی بودند، وقتی که از دام بیرون افتادند خودشان وحشت کردند.
 

مسؤولیت خطیر روحانیون در حفظ حیثیت اسلام

برادرهای من! خواهرهای من ! امروز آبروی اسلام بسته به اعمال ماها، اعمال شماهاست، امروز آبروی اسلام بسته به اعمال روحانیون است. روحانیون که مربی انسان ها هستند به جای انبیا نشسته اند، مبعوث از طرف انبیا هستند. آبروی اسلام امروز، آبروی اسلام در ایران و امروز بسته به اعمال همه است و خصوصاً روحانیون. اگر خدای نخواسته از این طایفه یک اشتباهی صادر بشود، یک خطایی صادر بشود، این به پای اسلام تمام می شود. متوجه باشید که مسؤولیت بزرگ است، همه مسؤولیم، همه مسؤولید لکن روحانیون بیشتر مسؤولند. مبادا یک وقت اعمالی صادر بشود از این طایفه که همانطور که گفته می شود و اشخاص مغرض گفته اند و می گویند که ما از زیر بار دیکتاتوری رضا خان بیرون آمدیم و زیر بار دیکتاتوری آخوندها واقع شدیم. آخوند دیکتاتور نیست و دیکتاتور آخوند نیست. اگر رسول اکرم، امیرالمومنین (سلام الله علیه) خدای نخواسته دیکتاتور بودند، آخوند هم باید دیکتاتور باشد لکن آنها نبودند، آنها هیچ وقت اعمال قدرت رابر غیر موضعش نمی کردند، آنها

صحیفه نور جلد 7 صفحه 182

بودند که به حسب نقل وقتی که حضرت امیرسلام الله غلبه کرد بر یک دشمن و او تف انداخت به صورت امیرالمومنین، پاک کرد. گفته می شود که آمدند بعد او را از بین بردند و از ایشان سؤال شد، گفت ترسیدم که برای خدا نباشد برای این باشد که او به من اهانت کرده. اهانت را، اهانت به یک موجودی که هر که او را اهانت کند واجب القتل است، هر که به رسول خدا اهانت کند، هر که به ائمه خدا اهانت کند واجب القتل است، در عین حال برای اینکه خودش بوده و حقی برای خودش بوده و می خواسته که خالص باشد این کاری را که می فرماید، تحمل کرد تا اینکه مبادا یک وقت یک خللی در قصد واقع بشود. آقایان علماء اعلام مسؤولیتشان زیاد است چنانچه شغلشان از همه شغل ها شریفتر است. شغل، شغل انبیا است و مسؤولیت انبیاء و همه و همه مسؤول هستیم. همه هستیم که باید با رعایت صحیح رفتار کنیم (کلکم راع) همه باید مراعات حدود بکنیم. مراعات اموری را که باید بکنیم، بکنیم. همه باید بنده خدا باشیم، بنده خدا در احکام، هر چه فرموده است عمل بکنیم، نه هر چه خواستیم. امروز آبروی اسلام بسته به اعمال شما آقایان، شما برادرها، شما خواهرها و بالاتر علما، برای اینکه علما در رأس هستند و اگر در رأس یک خطائی خدای نخواسته واقع بشود سرایت می کند، در رأس علما هستند و اگر در رأس یک خطائی واقع بشود مردم او را پای انبیا دارند و می گویند تعلیم آنهاست، لااقل دشمن های ما می گویند اسلام همین بوده است. الان دشمن ها دنبال این هستند که این نهضت را، این نهضت اسلامی را یک کاری بکنند که لکه دار بشود. شکست مهم نیست، لکه دار شدن مهم است.اگر ما با آبرومندی شکست بخوریم اهمیتی ندارد، انبیا هم شکست خوردند، اگر نهضت ما خدای نخواسته با آبرومندی از بین برود آبرو محفوظ است، در تاریخ محفوظ خواهد ماند. شکست بخوریم، حضرت امیر هم از معاویه شکست خورد، اما اگر شکست معنوی بخوریم، اگر حالا که اسلام دست ما آمده است، امانت است پیش ما، اگر ما به این امانت خیانت بکنیم، اگر خدای نخواسته از حدود تجاوز بکنیم، این نهضت آلوده می شود و در خارج گفته می شود این هم اسلام، پای اسلام حساب می کنند نمی دانند که اسلام این نیست. اگر ما خطا بکنیم، ما خطا کاریم نه اسلام. کاری نکنید و کاری نکنند و علما کاری نکنند و بزرگان قوم کاری نکنند و متفکران کاری نکنند که اسلام لکه دار بشود، که مکتب لکه دار بشود. ما خودمان از بین برویم اشکالی ندارد، نهضتمان هم از بین برود اشکالی ندارد لکن اگر خدای نخواسته مکتبمان از بین برود، مکتب، مکتب توحید است، مکتب اسلام است، مکتب خداست. اگر ما کاری بکنیم که این مکتب لکه دار بشود، در دنیا بگویند که وقتی که کار به دست خود مردم افتاد، وقتی کار به دست پاسداران اسلام افتاد، گفتند ما پاسداران اسلامیم، اگر کار به دست علمای اسلام افتاد، گفتند ما علمای اسلام هستیم، ما جانشین انبیا هستیم، اگر یک وقت خطا واقع بشود، این مسأله از آن خطاهای کوچک نیست، امروز مسائل بزرگ است، امروز خطاها کوچکش هم بزرگ است، امروز اسلام در دست ماست تا ما چه بکنیم، قرآن کریم در دست ماست تا ما چه بکنیم. آیا کاری بکنیم که به ما بگویند که این هم اسلام؟پای اسلام حساب می شود.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 182

 

پاسداران قرآن و اسلام باشید

برادرها! از پاسداری خوب پاسداری کنید. محور اسلام باشید. پاسدار اسلام و قرآن باشید. پاسداری از اسلام بکنید. همین دیروز به من اطلاع دادند که یک پاسداری در قم یک کسی را همینطور کشته است. (یکی از حضار : (برادر ایشان است) برادر هر کس باشد باید کشته بشود باید، بله؟ امام در جواب سخنان یکی از حضار سؤال می فرمایند: برادر مقتول است؟ قصاص می شود، شما حق دارید او را قصاص کنید و به دست شما می دهند و کشته خواهد شد. من امروز گفتم باید کشته بشود. هر که قدرت دستش هست هر کاری می خواهد نباید بکند. موازین دارد، میزان دارد مطلب. کشتن یک مسلمان میزان دارد، بیخود است مگر؟ کشتن یک بشر میزان دارد بی میزان نمی شود کسی را کشت.
من امیدوارم که خداوند ماها را بیدار کند. خداوند ماها را هوشیار کند. خداوند به ما ایمان عنایت کند. خداوند انشاءالله شما را سعادتمند کند. خواهران و برادران من را هر جا هستند سعادتمند کند و از عهده این مسؤولیت بزرگی که بر دوش همه است انشاءالله با توفیق خدای تبارک و تعالی همه از این عهده بیرون بیائیم. خداوند همه را حفظ کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه آقای یوسف کرمعلی

تاریخ: 1358/04/01

 

پاسخ امام خمینی به نامه آقای یوسف کرمعلی

بسمه تعالی
جناب آقای یوسف کرمعلی دامت توفیقه
نامه جنابعالی و اعضای محترم جمعیت خوجا اثنی عشری کشور کنیا واصل گردید. از اظهار تبریک و پشتیبانی از استقرار جمهوری اسلامی در کشور ایران که نموده بودید، متشکرم و از خدای تعالی عظمت و موفقیت عموم مسلمانان جهان و پیروزی آنان را بر دشمنان خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای انجمن کاراته ایران

تاریخ: 1358/04/01

 

بیانات امام خمینی در جمع اعضای انجمن کاراته ایران

بسم الله الرحمن الرحیم
انشاءالله خداوند به همه شما توفیق بدهد و قدرت شما را، هم قدرت جسمی و هم قدرت روحی عنایت کند.
الان مملکت ما احتیاج به قدرت روحی دارد و هم احتیاج به قدرت جسمی. و امیدوارم که شما در هر دو مرتبه، هم در جانب روح و هم در جانب جسم خودتان را تقویت کنید. و تقویت در جانب روح به این است که توجه تان به خدای تبارک و تعالی زیاد باشد، اتکائتان به قدرت لایزال حق تعالی باشد و نظرتان نظر الهی باشد و تبعیت از احکام خدا بکنید و در جسم و جان هر دو فداکار اسلام باشید و همه فداکار اسلام باشید. و من امیدوارم که در پناه اسلام همه قدرت ها، همه قواه ها قدرتمندتر بشوند، قوت دارتر بشوند و شماها انشاءالله برای مملکت آبرومندی تهیه کنید و مملکت ما را معروف کنید در همه جا، چنانچه در این نهضت بحمدالله همه جا معروف شد و همه با چشم احترام به این ملت نگاه می کنند و عمده این است که از این به بعد هم ما این احترام را حفظ بکنیم، به اینکه همه با اخلاق اسلامی و با آداب اسلامی باشیم تا انشاءالله این قدرت و این قوت در جای خودش خرج بشود و نهضت اسلامی ما به ثمر برسد. خداوند انشاءالله شما را سعادتمند کند در دنیا و در آخرت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با سفیر یمن شمالی

تاریخ: 1358/04/01

 

بیانات امام خمینی در دیدار با سفیر یمن شمالی

بسم الله الرحمن الرحیم
تشکر می کنم از اینکه به ملاقات من آمده اید و همین طور از ملت شما. اسلام یک دین آسمانی است که برای ارشاد ملت ها و رفع اختلاف بین آنان و هدایت به کمالات انسانی و رفع ظلم و بیدادگری آمده است لکن مسلمین مجموعاً و تقریباً همین طور دولت های اسلامی از آن سری که اسلام برای آن آمده است یا غافل بودند و یا تغافل کردند و همه گرفتاری هائی که برای مسلمین در طول تاریخ ایجاد شده است برای همین جهت است که از تعلیمات اسلام دور بودند و نتوانستند آن هدایتی را که اسلام برای آن آمده است ادراک کنند و یا به واسطه اغراضی که داشتند نتوانستند انجام بدهند. مشکل عمده مسلمین همان دوری از اسلام و قرآن است و اگر مسلمین به حسب امری که خدای تبارک و تعالی فرموده است : (و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا) اگر به همین یک امر و نهی عمل می کردند تمام مشکلاتشان، مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادیشان رفع می شد و هیچ قدرتی نمی توانست با آن مقابله کند لکن مع الاسف به واسطه غفلت بعضی و عدم توجه بعضی و تغافل بعضی از این امر محروم ماندند و تا این امر الهی تحقق پیدا نکند باید مسلمین انتظار گرفتاری های بیشتر داشته باشند. مشکل دیگری که هست عدم تفاهم بین دولت ها و ملت است. جدائی ملت از دولت بلکه رو در رو قرار گرفتن آنها موجب ضعف آنها و گرفتاری دولت و ملت شده است و تا این مشکل خود را دولت ها رفع نکنند، روی سعادت را نخواهند دید و همیشه گرفتار دست خیانتکاران و اجانب خواهند بود. من از خدا می خواهم که مسلمین را بیدار و آشنا به وظائف اسلامی بکند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی خطاب به وزیر امور اقتصاد و دارائی و معاونین این وزارتخانه

تاریخ: 1358/03/31

 

از وجوه تمایز حکومت اسلامی با حکومت طاغوت، داشتن پایگاه مردمی است

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر یک کشور بخواهد یک کشور سالمی باشد باید بین دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد و مع الاسف در رژیم های شاهنشاهی و بخصوص در رژیم اخیر این معنا عکس بود یعنی دستگاه حاکمه (همه دستگاه حاکمه) در یک قطب واقع شده بود و ملت هم دریک قطب. این دستگاه حاکمه کوشش می کرد که با ارعاب و با فشار و با آزار و شکنجه و حبس و امثال اینها با ملت رفتار کند و ملت هم اگر زور نداشت کوشش می کرد که مالیات بتواند، نپردازد، از زیر بار همه چیز در برود، هر چه بتواند کارشکنی کند برای دولت و از این جهت هی شکاف بین مردم و دولت حاصل می شد و دولت هم هیچ پشتیبان نداشت و دستگاه حاکمه یک امر به خیال خودش مستقلی بود که هیچ ارتباطی با ملت نداشت، ملت هم به او هیچ اعتماد نداشت، او را دشمن خودش می دانست. ارتش وقتی می آمد توی مردم مثل اینکه دشمن آمده است و جمعیت از او فرار می کردند و پشت می کردند به او و پاسبان وقتی که می آمد در بین مردم، مردم از او فرار می کردند، تنفر داشتند و اینها اسباب این شد که نتواند حکومت باقی بماند و با پایگاه نداشتن در پیش ملت ناچار باید کنار برود و رفت. این باید یک عبرتی باشد برای دولت ها. در رژیم اسلامی شاید در رأس برنامه همین تفاهم ما بین دولت و ملت باشد یعنی نه دولت خودش را جدا می داند و بخواهد تحمیل بکند و مردم را تهدید بکند، ارعاب بکند، اذیت بکند و نه مردم در صدد این بودند که دولت را تضعیف بکنند از مقررات دولتی. اسلام وضعش از اول اینطور بوده است که آن حاکمش که رأس بوده است، در زندگی، در معاشرت، در اینها با مردم یا پائین تر بوده است یا همانجور. و ما بهترین حاکمی که در اسلام بعد از رسول الله پیدا شد، حضرت امیر سلام الله علیه بود و مع الاسف حکومت کوتاهی داشت و ما وقتی که سیره ایشان را در عمل از تاریخ اخذ بکنیم و فرمایشات ایشان را در خطبه ها، در نامه ها اخذ بکنیم و رفتار ایشان را با رعیت و همین طور رفتار رعیت با او، رفتار استاندارهایی که می فرستادند در اطراف، یک مملکت بسیار بزرگ بود دیگر، حجاز و مصر و ایران و عراق و سوریه و یک مقدار از اروپا و اینها همه تحت سیطره بودند و وقتی که می فرستادند سفارش هایی که می کردند نسبت به اینکه چه جور باید رفتار بکنید و چه جور هم رفتار می کردند آنها و مردم با آنها چه وضعی داشتند، اینها همه در تاریخ هست. زندگی

صحیفه نور جلد 7 صفحه 170

خود امیرالمومنین که معروف است که... یک آدم متعارف نمی تواند آنطور زندگی کند. حتی اشکال کرده بودند که خوب شما اگر زندگی ات این است، پس چرا همچه قوی هستید؟ در یک جایی می فرمایند که این درخت هائی که در بیابان پیدا می شود، هم چوبش محکمتر است هم آتشش قوی تر است برای اینکه آب کم خورده است. اینطور نیست که هر کس زیاد خورد و چرب خورد و شیرین خورد، این یک آدم قویی بشود بلکه شاید بسیاری از این غذاها خصوصاً این غذاهای غیر عادی برای انسان شاید سستی و ضعف و اینها هم می آورد. در هر صورت در زندگیش وقتی که انسان می بیند، می بیند که یک پوستی بوده است (اینطور نقل می کنند) که شب ها این پوست را می انداختند و خودشان با حضرت فاطمه سلام الله علیها رویش می خوابیدند و روزها همین پوست را علوفه رویش می ریختند برای شترشان. و در خوراک هم کسی نمی توانست آنطور زندگی بکند، هیچ کس همچو زندگی ای و خودشان هم می فرمایند شماها نمی توانید لکن در تقوا و در ورع با من اشتهاد کنید، با من موافقت کنید. وضع حکومت اینطوری بود و اینطور خاضع در مقابل قانون، رئیس یک ملت که توسعه ریاستش اینقدر زیاد بود و قدرت ارتشش آنطور، آنطور خاضع در مقابل قانون که وقتی قاضی ای که خودش نصب کرده او را دعوت می کند که یک کسی را ادعائی داشته یا ایشان ادعا داشتند که راجع به یک زرهی، یهودی هم بوده آن طرف، وقتی که (به حسب نقل) قاضی ایشان را احضار می کند (همان قاضی که خودش نصب کرده) تشریف می برند وقتی قاضی می گوید یا اباالحسن، می گوید نه، باید من و او را علی السواء حساب بکنی، قاضی باید نظرش به هر دو علی السواء باشد و مرا با کنیه که یک احترام است اسم نبر، یا علی بگو. و وقتی هم که قاضی رسیدگی می کند و حکم بر ضد حضرت امیر می دهد، حق می دهد، منتهی یهودی می آید ایمان می آورد اسلام می آورد می بیند که اسلام این است. وضع معاشرتشان با مردم، وضع زندگی شان، وضع عدالتشان، رسیدگی شان به فقرا و معروف است و دیگر تاریخ هم هست که خانه هایی بوده است که مطلع نبودند که کی می آید برایشان چیز می آورد، ایشان می بردند و در یک جایی که رفتند و بچه ها وقتی که می رفتند گریه می کردند و ایشان وارد شده بود و به آنها غذا داد و تلطف کرد و اینها، بعدش شروع کردند یک صدای مثل صدای شتر که بچه ها را بخندانند. گفتند: (من وقتی آمدم این بچه ها گریه می کردند دلم می خواهد حالا که می روم بخندند بچه ها) . ای یک حاکمی است که توسعه حکومتش از حجاز تا مصر تا ایران تا افریقا تا همه اینها بوده است. خوب البته هر کس که نمی تواند (هیچ کس نمی تواند) . لکن اگر حکومت ها خودشان را جدا ندانند از مردم، رؤسا اینطور نباشد که بروند هر کس در هر جائی یک ریاستی داشت بخواهد اعمال قدرت بکند، اعمال ریاست بکند، مردم را پائین تر بداند، با مردم رفتاری بکند که رفتار یک مثلاً زورمند خیلی کذا است با دیگران، اسباب این می شود که مردم از او جدا بشوند، مردم مالیات ندهند و فرار کنند از مالیات، دو دفتر داشته باشند. الان کراراً از من سؤال شده است که مادر زمان طاغوت دو تا دفتر داشتیم یک دفتری بود که در دسترس مأمورین می گذاشتیم این غیر آن بود که ما داشتیم. حالا چه بکنیم؟ ما گفتیم نه، حالا دیگر شما از خودتان می دانید دیگر. اینها برای این است که از آنطرف زور و ارعاب و فشار، از آنطرف هم ملت نمی تواند

صحیفه نور جلد 7 صفحه 171

اینقدر بپذیرد، از این جهت او هم قدر بتواند تخلف می کند، بتواند علناً تخلف می کند چنانچه اخیراً کرد، اگر نتواند اینطورند خوب در خفا تخلف می کند، هر چه بتواند از مال دولت بر می دارد. این باید یک سرمشقی باشد برای دولت ها،برای ادارات، برای همه جا که مردم را از خودشان جدا نکنند، مردم را از خودشان بدانند، مردم هم آنها را از خودشان بدانند. اگر یک همچو تفاهمی بین دولت و ملت پیدا شد این دولت متکی به ملت است و سقوط ندارد، این دیگر قابل سقوط نیست و من امیدوارم که بشود انشاءالله یک صبغه اسلامی پیدا بکند، یک شبیهی، یک قدری شباهت به حکومت اسلام باشد و اگر باشد (امیدواریم که بشود همه اش، اما هر چه بتوانیم) اگر بشود یک مملکت آرامی که هیچ کس در فکر این نیست که به دیگری تعدی بکند، نه دولت به ملت و نه ملت به دولت و مردم هم از روی رضا و رغبت مالیاتی که برای حفظ خودشان است، برای حفظ سرحدات خودشان است، خودشان رضا و رغبت می دهند. هرکسی فرض کنید که یک کسی گوسفند دارد، ده هزار گوسفند دارد، اگر یک نفر بیاید بگوید، اینها را حفاظت می کنم، او بداند که این امین است و حفظ می کند، این از روی رضا و رغبت به او اجرت می دهد، چیز می دهد که حفظش کند. یک کسی که خودش نمی تواند حفظ کند، آن اشخاصی که بیایند و بگویند ما حفظ می کنیم، خودش از روی رضا و رغبت به او پول می دهد. خوب یک مملکتی است که مردم که نمی تواند این مملکت را اداره بکنند و حالا که نمی توانند اداره کنند خوب یک طایفه ای باید اداره کنند، سرحداتش را حفظ بکنند همچو جهات دیگرش درست بشود. خوب، یک مملکتی مملکت خود مردم است و دولت می خواهد حفاظت کند این را، انتظامات را ایجاد کند، شهرداری می خواهد شهر را آباد کند، دولت می خواهد راه ها را درست بکند و این چیزی است که مال خود مردم است و به دسترس خود مردم، برای خود مردم دارد انجام می دهد. وقتی اینطور شد، خود مردم با رضا و رغبت (دیگر دو دفتر هم درست نمی کنند) و می دهند برای اصلاح امورشان و اگر یک دغل هم پیدا بشود آنوقت کم می شود، اینطور نیست که همه باشند.
 

خمس تمام عایدی یک مملکت در سال رقم هنگفتی است که میتواند کشور را اداره کند

و اگر یک روزی هم انشاءالله توانستیم، توانستید که همان مالیات اسلامی را بگیریم و آن هم کم رقمی نیست، البته از زکات خیلی نیست اما اندازه فقرا هست که دیگر فقیر را نمی گذارد وجود پیدا کند. اما خمس یک مالیات بسیار هنگفتی است و این مالیات بسیار هنگفت برای همه چیز است یعنی سیستمش طوری است که،اینطور نیست که خیال بشود که برای فقرا است. خمس تمام عایدی تمام یک مملکت در هر سال یک قلم بسیار درشت است و این می تواند اداره بکند. اگر انشاءالله توانستید، توانستیم همین سیستم اسلامی را که دیگر در مالیات هم هیچ احتیاج به اینکه یک چیز دیگری زاید بر آن باشد نداشته باشیم، همین خمس تمام درآمدها و بسیار عادلانه است برای اینکه این بقال سر محله به اندازه خودش مالیات می دهد، آن آدمی هم که صاحب کارخانه های کذاست آن هم به اندازه

صحیفه نور جلد 7 صفحه 172

خودش مالیات می دهد.این یک طور سیستمی است که یک جور با عدالت رفتار شده و اگر چنانچه انشاءالله هم بشود، که دیگر هیچ احتیاجی به اینکه مردم زاید بر آن چیزی بدهند ندارد و البته حالا که باز آن ترتیب نشده است و امید است که بشود و اگر بشود هم یک درآمد بسیار سرشاری است که شاید همه چیز ما را اداره بکند و انشاءالله مملکت صحیح و سالم بشود و خودتان اداره اش بکنید. مقصود عرضم این است که حتی رؤسای مالیه وقتی که در آنوقت که من بچه بودم و در آن طرف ها بودم رئیس مالیه اش هم حراص بود نسبت به مردم و (را) چه می کرد واز ژاندارمری مثلاً چه می کرد تا از مردم به زور چیز می گرفت، به زور نه اینکه همان مالیات را مالیات و غلق به اصطلاح آنوقت که مالیات می گرفت و مأمور هم غلق می خواهد و آنجا هم باید برود وقتی که وارد می شود باید آن کسی که به او وارد شد کدخدای ده چه بکند و چی برایش بیاورد. چه مصیبت هائی مردم داشتند از دست همین کسانی که به عنوان مأموریت، چه مأمور مالیه بود چه مأمور حکومت بود، مأمورین هم وقتی می رفتند مردم را عذاب می کردند و آنطور نبود که حضرت امیر (ع) دستور می دهد که بروید صدا کنید آن آدم هایی که هستند برای زکات صدا کنید. بگوئید که (به حسب روایت) که زکات تان را داده اید یا نداده اید؟ اگر گفتند داده ایم برگردید و آنها هم تخلف نمی کردند. وقتی یک حکومت آنطور شد و مردم در مقابل خدا مسؤول شدند و خداوند را شاهد دیدند آنها هم تخلف نمی کردند و آنها هم مالیاتی را که باید بدهند می دادند، زکات را می دادند، خمس را می دادند.
 

امر بر جدیت مسؤولین در رفتار نیک با مردم و ایجاد یک محیط برادری

در هر صورت عمده این است که همه ماها بدانیم که مسؤول هستیم پیش خدای تبارک و تعالی و همه بدانیم که عقل هم اقتضاء می کند که به همانطوری که اسلام دستور داده با مردم رفتار بشود، حکومت ها همانطور رفتار بکنند. وقتی که در صدر اسلام مأمورین را می فرستادند، همان که سردار بود، همان که استاندار بود امام جماعت هم بود یعنی اینقدر مورد اعتماد مردم بود و مردم او را به عدالت می شناختند که به او اقتدا می کردند و با او نماز می خواندند و همان هم جنگ می رفت و مردم هم به او احترام می کردند. اگر یک همچو چیزی بشود و ما بتوانیم که یک دستگاه دولتی ای که دولت اسلامی باشد، با مردم باشد. شما الان الحمدلله تا یک حدودی پیش رفته است این. می دانید که ارتش همچو با مردم دور بود که در یک جمعیتی ارتش وارد نمی شد برای اینکه اگر می آمد تا او می آمد مثل اینکه لشکر مغول حمله کرده مردم می رفتند کنار و اگر مردم می خواستند بیایند توی اینها با سرنیزه کنارشان می کردند اینجور بود وضع، حالا ما اینجا هر چند روز یک دفعه یک عده ای از ارتش می آیند، یک عده ای از ژاندارمری می آیند، یک عده مردم دیگر، همه مردم مخلوط به هم، داخل در هم و همه با هم مخلوط و همه باهم یکصدا و همه اظهار اسلام، اظهار اطاعت به احکام اسلام می کنند و این چقدر خوب است من به آنان می گفتم که شما حالا برایتان بهتر است که با دل راحت اینجا نشسته اید و نمی ترسید که کسی شما را اذیت کند و مردم هم نمی ترسند که شما اذیتشان کنید، حالا وجدان کنید حالا وجدان شما

صحیفه نور جلد 7 صفحه 173

راحت تر است یا آنوقتی که می ریختند و با سر نیزه مردم را، خود آن آدمی هم که سرنیزه می کشد ناراحت است و وجدانش ناراحت است، نمی شود انسان اینطور باشد. بله، ممکن است یک وقت یک کسی اینقدر جنایت بکند که عادی بشود برایش، لکن مردم عادی نمی توانند. این ارعابی که اینها ایجاد می کردند برای این بود که از ملت می ترسیدند. اصلاً اساس ارعاب مردم و ترساندن مردم و عرض بکنم که دور کردن مردم از خودشان، اساس این بوده است که اینها از بس که به مردم تعدی کرده اند، از مردم می ترسند. حالا که از مردم می ترسند چه بکنند که مأمون باشند؟ ایجاد رعب می کردند، می ریختند عرض بکنم که توی مردم یک بساطی درست می کردند که مردم از آنها بترسند، این مردم از آنان بترسند، برای حفظ خودشان بود. خودشان به مردم بد کرده بودند، حالا اینطور می کردند که بترسند. این شاه سابق جرأت نمی کرد بیاید توی مردم، هیچ امکان نداشت برایش که بیاید با مردم بنشیند. دو گل بود که آمده بود اینجا، رفته بودند نزدیکی های بازار و با آن همه حفاظت و اینها، دو گل پیاده شده بود رفته بود توی جمعیت، برای اینکه او نمی ترسید از جمعیت ایران، شاید در جمعیت خودش هم آنجا نمی ترسید. وقتی که اینطور بشود که بتواند یک سلطان مملکت، فرض کنید یا یک نخست وزیر مملکت بتواند برود توی مردم، با مردم باشد، صحبت بکند، حرف بزند، چه بکند، وقتی اینطور باشد خوب اساس به احترام... حکومتی اش اضافه اینکه مردم پشتیبان او هستند، مردم او را چون پاسبان خودشان می دانند پشتیبانشان هستند اما وقتی که بگویند پاسبان عقرب است و می زند آدم را، به اسم پاسبانی اخاذی می کند، مردم را می چاپد خوب این دیگر معلوم است که مردم به او بدبین می شوند. اگر دیدند که روسای مالیه مثلاً، اینها یک قدری مالیات می گیرند یک قدری هم زیادتر از مالیات برای خودشان، یک قدری هم مأمورشان می رود چه می کند، مردم حتی الامکان مالیات نمی دهند، حتی الامکان بتوانند از زیر بارش فرار می کنند اما وقتی دیدند آنکه آمده است برای حفظ خودشان و برای حفظ مملکتشان و برای حفظ دارایی شان، برای حفظ جانشان اینها دارند زحمت می کشند، خوب قهراً آدم وقتی دید یک کسی به او کمک می کند به او محبت می کند، آنوقت مالیات ها را با رضا و رغبت و با صورت گشاده به آنها می دهد. جدیت بکنید که با مردم رفتارتان خوب باشد. اینها بندگان خدا هستند، با اینها رفتارتان خوب باشد. همه جا و همه کس همه مردم با هم جدیت بکنند که همه باهم خوب باشند، یک محیط برادری ایجاد بشود. در مملکت اگر یک محیط برادری ایجاد شد، محیطی که قرآن کریم می فرماید که مؤمنین اخوه هستند، برادر هستند، همه مؤمن ها با هم برادر هستند، وقتی یک محیط برادری پیدا شد، صلح و صفا پیدا شد دیگر اینطور ناراحتی ها و اینطور چیزها در کار بشود، نمی شود.
 

روش بررسی قانون اساسی و تصویب آن در دنیا نمونه است

انشاءالله خداوند همه شما را تأیید کند، موفق باشید و همه را تأیید کند که این بار که حالا در نیمه راه است به آخر برسانیم و این مجلس که بنا است درست بشود و بررسی قانون اساسی، هر که

صحیفه نور جلد 7 صفحه 174

نظر دارد نظر بدهد و بعد از نظر دادن به این مجلسی که بنا است درست بشود، مردم خودشان این مجلس را تأسیس بکنند آنجا آنها بررسی بکنند، آنها تصویب بکنند بعد هم خوب مردم، و من گمان ندارم که در دنیا از این فرمی که طرح شده است الان، بهتر فرمی است که هست و در دنیا از این بهتر نداریم ما که در اختیار ملت در دو دفعه باشد. در هر جا به اصطلاح اینها هیچ دموکراسیی بالاتر از این نیست که یک مطلبی در اختیار مردم دو دفعه قرار بگیرد. مجلس مؤسسان که درست می کردند یک دفعه اختیار مردم بود و آن این است تعیین آن آقا را بکنند. رفراندم اگر بود یک دفعه در اختیار مردم بود که یکی دیگر قانونش را بنویسد مثل فرانسه در جمهوری پنجمش کسان دیگر از اجزای دولت و وزارتخانه ها و اینها قانون را نوشتند، یک چند نفری هم از مجلس شورا و اینها بود که بعد به رفراندم گذاشتند قانون اساسی شان را اما این قانون اساسیی که الان بنا هست بر آن، دو دفعه در اختیار مردم است، یک دفعه اینکه مردم این اشخاصی که اطلاعات دارند از قوانین، اطلاعات دارند از اسلام اطلاعات دارند از آن، برای مردم هستند، دلسوزند برای مردم، امین هستند، یک همچو اشخاصی را تعیین کنند برای بررسی قانون اساسی و درست کردن و اینطور چیزهایش، به این هم اکتفا نکنند باز یک دفعه دیگر در اختیار مردم بگذارند که حالا بعد از اینکه نمایندگان شما این را تصویب کردند یا تصدیق کردند به اینکه این بسیار خوب است و صحیح است و موافق با اسلام است و موافق با مصلحت کشور است ثانیاً بیایند به مردم بگویند آقا اینی که، کسانی که شما تعیین کردید، تعیین کردند، بیائید باز خودتان هم باز بفرمائید. در دنیا یک همچو چیزی نیست و حالا هم که می بینید که بعضی ها نق نق می زنند اینها همانها هستند که نمی خواهند این مملکت یک آرامشی پیدا بکند. هر جایش را بگیری باز یک صدایی دیگری در می آورند، هر جایش را، مردم را شما از اینجا بشناسید ببینید که حرف هائی که می زنند روی چه اساسی دارد. اینهائی که الان دارند هی داد و قال می کنند اینها خوب، حرفشان چیزی نیست که قابل ذکر باشند لکن ببینیم چه جور اشخاصی نق می زنند راجع به همین معنا هم که بهترین ترتیبی است که در دنیا واقع شده است و می خواهد واقع بشود. برای همین هم باز یک اشخاصی اشکال می کنند. این برای یا می خواهند اظهار فضلی بکنند، خوب آن مانعی ندارد، خوب اشخاصی دلشان می خواهد اسمشان توی روزنامه باشد و اظهار فضلی بکنند، اظهار روشنفکری بکنند، ما مضایقه از این نداریم که آقایان اظهار فضل خودشان را بکنند لکن جوری نباشد که بخواهند یک مطلبی را که می خواهیم زودی تمام بشود و این مملکتی که الان توطئه دارند می کنند توطئه ها جمع به هم بشود و یک وقت خدای نخواسته بعد از دو سه سال که قانون اساسی را ما تا دو سه سال طول بدهیم و مجلس مؤسسان تا دو سه سال، این اسباب زحمت بشود. و بهترین طریقی که اصلاً در دنیا هم سابقه دارد یعنی به استثناء آن جهتش خود مردم و و کلایشان را تعیین می کنند و چیز، رفراندم سابق دارد و بررسی از قانون اساسی هم با اهل خبره این هم سابقه دارد در فرانسه ای که این به قول همین شماها، یعنی به قول همین روشنفکرها، مهد آزادی و مهد دمکراسی است این سابقه دارد این بهتر از آن است. برای اینکه آنجا از وزرا و از نخست وزیری و از اشخاصی که منتخب مردم نبوده است با چند نفر هم از منتخبین مردم،

صحیفه نور جلد 7 صفحه 175

اینها با هم جمع شدند، این منتخبین در غیر این جهت، آنها هم منتخب برای این جهت نبودند. مجلس شورا و مجلس سنا منتخب برای نگاه کردن در قانون اساسی نبوده، انتخاب کرده اند اما نه انتخاب برای قانون اساسی، از منتخبین آنها که انتخاب برای قانون اساسی هم نبوده و از وزرا و از امثال اینها یک گروه هایی جمع شدند با هم، تدوین کردند، اینکه تدوین شد به آراء عمومی گذاشتند رأی دادند این تمام شد. این بهتر است که دیگر بالاترین (به اصطلاح شما) دمکراسی در دنیا و مهد آزادی اینطور درست کرده است یا اینکه حالا ایران که شماها روشنفکرها اعتقادتان این است که یک مملکتی است که مردمش هیچ نمی فهمند عرض بکنم همچو اهانت می کنید به مردم و همچو خودتان را باختید در مقابل غرب که خیال می کنید ما هیچ چیز نداریم و آنها همه چیز دارند، حالا آن بهتر است یا این بهتر است؟ در همان معنائی که مهد عرض بکنم آزادی و اساس و دمکراسی است آن بهتر است یا این که آنی که می خواهد بررسی کند در قانون اساسی، منتخب خود مردم باشد و بعد از این هم که چیز شد خود مردم رأی بدهند. آنی که بهترین طریقش به خیال آنها بوده، این است که یک اشخاص دیگری این را بررسی بکنند که مبعوث از مردم نیستند و بعد مردم خودشان رأی بدهند. ما می گوئیم نه، آنی هم که می خواهد بررسی بکند، آن هم مبعوث از مردم، بعد هم خود مردم رأی بدهند. دیگر بهتر از این چیزی اصلاً نیست و این نق نق ها هم جز اینکه یا اظهار فضیلت است (که هیچ مضایقه ای نیست) یا خدمت به این است که نگذارند درست بشود بلکه این پالیزبان - نمی دانم - و این اویسی و اینها که در سر حدات دارند فتنه می کنند بلکه بتوانند، لکن آقایان باید بدانند دیگر گذشت، نمی توانند و نمی شود این چنین چیزی. انشاءالله همه موفق و موید باشید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع هیأت نیوزیلندی

تاریخ: 1358/03/31

 

بیانات امام خمینی در جمع هیأت نیوزیلندی

بسم الله الرحمن الرحیم
باید روابط بین ملت ها بر اساس مسائل معنوی باشد و در این رابطه بعد مسافت تأثیری ندارد و چه بسا کشورهائی که همجوار هستند اما رابطه معنوی بین آنها نیست، بنابراین روابط دیگر هم نمی تواند مثمر ثمر باشد. ما روابطمان با کشورها براساس مبانی اسلام خواهد بود. چنانچه ملت ها از اسلام اطلاع پیدا کنند خواهند فهمید که هر چه می خواهند در اسلام وجود دارد. ما امیدواریم که با کشور نیوزیلند روابط حسنه داشته باشیم. در پایان سلام ما را به ملت و دولت نیوزیلند ابلاغ نمائید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع علماء و روحانیون مشهد

تاریخ: 1358/03/31

 

این عنایت الهی بود که یک ملتی که هیچ نداشت، توانست بر قدرت هائی که همه چیز داشتند غلبه کند

بسم الله الرحمن الرحیم
این دیانت اسلام و قدرت ایمان بود که حتی بچه های خردسال ما را جلوی تانک و توپ برد. من وقتی در پاریس می شنیدم که در تمام قراء و قصبات ایران، در تمام اقشار ملت، زن و مرد، بزرگ و کوچک، دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی، روحانی عالیقدر و سایر طبقات، همه با هم یک مطلب را می گفتند، آنجا فهمیدم که دست غیب در کار است. شعاع افعال انسان (هر انسانی باشد) یک حدودی دارد. یک نفر ممکن است یک خانه را بتواند متبدل کند به یک وضعی، یک محله را، یک شهر را، یک استان را، یک قشر را. اما انسان نمی تواند تمام سی و چند میلیون جمعیت، با افکار مختلفه و شغل های مختلفی که دارند و امکنه مختلفه و از هم دور همه یک شعار بدهند، از بچه دبستانی تا بیمارستانی و پیر مردهای بیمارستانی، همه دنبال یک مطلب باشند. آن نمی شود الا اینکه یک عنایت غیبی در کار باشد. آن که بود این دست غیبی بود و این عنایت الهی بود که یک ملتی که هیچ نداشت، بر یک قدرت هائی که همه چیز داشتند غلبه کند. این همان قدرت صدر اسلام بود که یک عده از اعرابی که هیچ وسیله نداشتند، هر چند تایشان یک شمشیر، یک شتر داشت غلبه کنند بر تقریباً تمام معموره دنیا در آنوقت، بر آن قدرت های بزرگ سلطنتی ایران و روم این نبود الا قدرت الهی و تأییدات غیبی. این را از تأییدات الهی و غیبی بدانید نه از شخص، نه از مثل من که حقیر هستم و خدمتگزار شما. و این معنایی که حاصل شده است و باید بگویم یک عنایتی از خدای تبارک و تعالی به این ملت شده است این هدیه خدای تبارک و تعالی را حفظ کنید. این یک هدیه غیبی بود که به ما داده، این آزادی که الان به ما داده است و دست ستمکارها را کوتاه کرده است و این استقلالی که خدای تبارک و تعالی به ما داده است و دست اجانب را کوتاه کرده است، این برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه و توجه به خدای تبارک و تعالی بود که دست عنایت حق تعالی بر سر این ملت سایه افکند و این پیروزی حاصل شد.

صحیفه نور جلد 7 صفحه 165

 

آنکه مردم خونشان را در راه او دادند، اسلام بود

این هدیه خدای تبارک و تعالی را حفظ کنید، حفظ به این است که همانطوری که با هم بودید، دل ها با هم یکصدا بودند، همانطور از حالا به بعد هم این معنا را حفظ کنید. وقتی که شما دل هایتان با هم صاف باشد، قلب ها یک قلب باشد، دست ها دست واحد باشد، دست خدا هم با شماست. (یدالله مع الجماعه) این دست مبارک الهی که بر سر شما و عنایت حق تعالی که بر شما سایه افکند این را قدر بدانید و حفظ کنید. اگر حفظ شد، در همه مراحل پیروز هستید، همانطوری که در وقتی که انقلاب حاصل شد و همه رو به پیروزی رفتید و توجه به یک مقصد داشتید و آن نبود رژیم فاسد و تحقق رژیم الهی و توجه به چیز دیگر نبود، توجه به اینکه من گرفتاری دارم، وقتی منزل می روم شام چه دارم، آیا من فرض کنید فلان گرفتاری دارم، هیچ توجه به این معانی نبود. نه زارع به فکر زراعت بود و نه کاسب به فکر کسب. و لهذا دیدید که کسب ها را رها کردند و بازارها را تعطیل کردند و کارها را تعطیل کردند و همه با هم توجه به یک معنا و آن خدا، توجه به دین خدا. این توجه عمومی به دین خدا موجب این شد که خدای تبارک و تعالی هم توجه فرمود و این معجزه حاصل شد. آن چیزی که همه حساب های مادیین را فاسد کرد و غلط از آب در آمد، آنی که دولت آمریکا هم، کارشناسان آنها هم تصدیق کردند به اینکه مسائل فوق فکر ما بود و حساب های ما درست نبود و حق هم داشتند برای اینکه حساب های آنها حساب مادی و طبیعی بود، ماورای طبیعت را ندیده بودند، طبیعت را دیده بودند. روی موازین طبیعت همانطور است که آنها می گفتند که نباید یک ملتی که هیچ ندارد این غلبه کند بر یک قدرت هایی که پشتیبانش قدرت های همه عالم بود، نه قدرت ها، تقریباً عرض می کنم نه فقط ابر قدرت ها، همه ممالک اسلامی دنبالش بودند. اینکه ما را نگذاشتند عبور کنیم از کویت، از این طرف کویت به آن طرف کویت هم اجازه عبور ندادند برای این بود که پشتیبانش بودند. اینکه عراق فشار آورد که شما فعالیت سیاسی نکنید ما تعهدات داریم و ما هم فشار آوردیم که ما تا هستیم فعالیت سیاسی تکلیف شرعی ماست، می کنیم و بالاخره ما را تهدید کردند به اینکه شما بر فرض اینکه به شما کار نداشته باشیم، اصحاب شما، رفقای شما را خواهیم چه کرد و من دیدم که دیگر نمی شود، این برای این بود که آنها می گفتند ما تعهد داریم با دولت ایران و من فهمیدم که اینهمه دولت های اسلامی (به اصطلاح اسلامی) وضع همین است که نگذارند ما وارد شویم و هر کجا برویم ردمان بکنند، ما هم رفتیم به خارج که اینها دیگر نفوذ نداشتند آنجا و آنها هم پشیمان شدند از این معنا.
این قدرت الهی را از دست ندهید. این امانت الهی را حفظ کنید. همانطوری که آنوقت به فکر گرفتاری های خودتان نبودید و فکر، یک فکر بود و آن هم اسلام و این رمز پیروزی شد. شما الان پیروز نیستید باز، برای اینکه آنکه شما می خواهید، آنکه ما همه می خواهیم این است که اسلام به همه معنا در ایران و انشاءالله در همه ممالک انشاءالله تحقق پیدا کند. غرض این نبود که فقط ظالم از بین برود، مانع از بین برود، آن هم یکی بود اما آنها مقدمه بودند. آنکه مقصد بود اسلام بود، آنکه مردم خونشان را در راه آن دادند اسلام بود، آنکه مردم جوان هایشان را دادند و زن ها جوان هایشان را دادند و

صحیفه نور جلد 7 صفحه 167

بعد هم اظهار تشکر می کردند، آن اسلام بود و اعتقاد به اینکه باید اسلام تحقق پیدا بکند. ما تا حالا این مطلب برایمان حاصل نیست، الان باز آن رنگ های رژیم سابق هست، نتوانستیم و نتوانستند که آن صبغه ها و رنگ ها را بزدایند، ما بین راه هستیم، ما بین راه هستیم.
 

به اسم اسلام لطمه بر حیثیت اسلام زدند

ما باید سازندگی کنیم، چه سازندگی های مادی و چه معنوی. معنویات این کشور را اینها از بین برده اند، نیروهای انسانی را از بین برده اند، کوشش کردند که نگذارند روحانیت به شغل مقدس خودش آنطور که می خواهد ادامه بدهد، کوشش کردند که نگذارند دانشگاه به آنطوری که باید دانشگاه باشد انجام وظیفه کند و همین طور همه قشرها را، هم معنویات را از ما گرفتند و قوای انسانی را و هم اقتصاد مملکت را از بین بردند و همه جهات مادی را، هم خیانت به مادیات کردند و هم خیانت به معنویات و خیانتشان به معنویات عظیم تر بوده از خیانتشان به مادیات.
شما اکثراً یادتان نیست مصیبت هایی که بر حوزه علمیه در زمان دارند یادشان است والا طبقه جوان یادش نیست که چه کردند اینها با حوزه های علمیه، چه کردند اینها با ملت در آن زمان در این زمان هم که شما یادتان هست دیدید که چه کردند. تمام حیثیت ملی، حیثیت انسانی، حیثیت اسلامی ما را اینها تباه کردند. آنوقت مساجد ما را بستند، مدارس ما از بین رفت، عمامه های فصاحت اهل علم را از سرشان برداشتند و آن فضاحت ها و نسبت به خواهرهای ما هم آن فضاحت ها. در زمان این بدتر از زمان او شد. در آنوقت فشار بود و فشار آمد داشت، در اینوقت حیله بود حیله های زیاد و فشار هم بود اما حیله هم زیاد بود. به اسم اسلام، به اسم عدالت اجتماعی، عدالت اسلامی، به اسم اسلام، احکام اسلام را از بین می خواستند ببرند، به اسم اسلام لطمه بر حیثیت اسلام زدند و می خواستند بزنند. بحمدالله اینها از بین رفتند و خواهند رسید به جرائم خودشان در آنجایی که آنجا دار جزاست.
 

محدودیت پاداش و کیفر در دنیای مادی گواهی بر وجود یک عالم نامتناهی است

ما نمی توانیم یک نفر آدمی که به اندازه محمد رضا ارتکاب جرائم کرده، بشر با تمام قوایش نمی تواند او را، این جنایت هائی که او کرده است جزا بدهد برای اینکه بالاخره تا آخرش این است که یک نفر آدم مرده است، یک نفر آدم مقابل یک نفر آدم است. کسی که هزاران جمعیت را، بسیاری از اشخاص
را خودش در 15 خرداد، آنطوری که می گفتند خودش در هلیکوپتر، در آن بالاها، خودش مرتکب این قتال شده است و با امر او این ملت با امر او به این قتلگاه ها خیابان های ما مبدل شد. یک ملت را از بین برده است، یک ملت را، ما چه جوری می توانیم او را - ارتکاب این جنایت را ما عوضش را به او بدهیم. این دلیل بر این است که یک عالم دیگری است که در آنجا همه این معانی حاصل می شود. یک عالمی که ابدی است، جهنمی که خالد است، همیشه است. یک عذابی که

صحیفه نور جلد 7 صفحه 168

تصورش را ما نمی توانیم بکنیم این دلیل بر این است که یک عالم دیگری باید باشد تا این مجرم ها را در آن عالم جزایشان را بدهند. ما در این عالم نمی توانیم جزای آنها را بدهیم. انشاءالله خداوند تعالی به ما و شما کمک کند و به روحانیت قدرت عنایت کند، به ملت ما قدرت عنایت کند که ما بتوانیم اسلام را آنطور که هست پیاده کنیم و متحقق کنیم و من باید ثانیاً از حضرات آیات عظام و حضرات فضلا و علمای اعلام و همه شما آقایان تشکر کنم و من نسبت به همه شما خدمتگزارم و امیدوارم که همه ما نسبت به اسلام خدمتگزار باشیم و این منزل را با همه سختی ها که هست طی کنیم و انشاءالله به مقصد اصلی برسیم.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع هیأت اعزامی از سیستان و بلوچستان

تاریخ: 1358/03/30

 

بنابراین بود که فرهنگ ما را از بین ببرند

بسم الله الرحمن الرحیم
از شما آقایانی که از دور آمدید تا مطالب خودتان را بگوئید و مطالب ما را هم بشنوید و همین طور از خواهرهای محترمات که آمده اند من تشکر می کنم و مطالبی که من الان باید به شما عرض کنم این است که اولاً این گرفتاری هائی که شما ذکر کردید، این اشکال صحیح است و شما یا می دانید و یا باید بدانید که این گرفتاری اختصاص به ناحیه سیستان ندارد، اختصاص به مازندران ندارد، هر جای مملکت را که شما بروید و هر دستهای از اهالی مختلف مملکت که پیش ما آمده اند، همین گرفتاری ها و شبیه همین گرفتاری را گفته اند، حتی کوچ کردن از محلی به محله دیگر و باز در جاهای دیگر هم بوده است و هست، مثل بختیاری ها و از عشایر دیگر. این شکی ندارد که رژیم سابق بنایش بر این بود که مردم را متشتت کند و زندگی آنها را بر هم بزند، بنابراین بود که کشاورزی ما را از بین ببرند و ما را محتاج به آمریکا کنند، بنابراین بود که فرهنگ ما را از بین ببرند و ما را حتی برای طبیب، برای مهندس، برای همه چیز محتاج به آمریکا و سایر ممالک کنند. این بلا اشکال همین طور بوده و هیچ هم اشکال در این نیست که برنامه اسلام بر خلاف این است. اگر اسلام تحقق پیدا کند، اگر حکومت اسلامی به آنطوری که دلخواه ماست تحقق پیدا بکند، مسیر، این مسیر نیست، اینطور نیست که آن هم کمک کند به اینکه آشفتگی پیدا شود، برای اصلاح است حکومت اسلامی.
 

تحصیل استقلال برای مملکت با تصویب قانون اساسی

لکن آنکه من می خواهم، حالا اساسی است که می خواهم عرض کنم و الان موظفم که هر طایفه ای آمدند این مطلب را بگویم، این است که الان ما یک گرفتاری اصولی داریم که اگر این گرفتاری اصولی تمام نشود و نتوانیم به پیروزی در این گرفتاری برسیم، نه دیگر امید این است که سیستان درست بشود و بلوچستان درست بشود و نه امید این است که تهران و قم و سایر جاها درست شود باز ممکن است خدای نخواسته به وضع بدتری برگردد، به آن حالات سابق، و آن گرفتاری این است که اول ما باید اساس استقلال مملکتمان را درست بکنیم که مملکت بشود مملکت ایران برای ما و کسی دیگر نتواند در آن تصرف کند. اگر ما کشور خودمان را استقلالش را تحصیل نکنیم، تضمین

صحیفه نور جلد 7 صفحه 162

نکنیم، سایر چیزها درست نخواهد شد. پس الان آن چیزی که بر ما لازم است این است که همه برادرها، همه خواهرها، همه قشرهای ملت در این امری که الان راجع به اصل مطلب است و آن قانون اساسی است (اساس یک مملکت قانون آن مملکت است) راجع به این همه قوا را روی هم بگذاریم، الان که طرح شده است قانون اساسی و به دسترس مردم گذاشته شده است، کسانی که صاحب نظرند، مسلمان هائی که صاحب نظرند، علمائی که صاحب نظرند، اسلام شناس هائی که می دانند اسلام چه هست، آنها بررسی کنند، نظر بدهند، بنویسند، در روزنامه ها منتشر کنند، نگذارند که دیگران مشغول بشوند به نوشتن و سرنوشت ما را دیگران درست کنند، خودشان با همه اشخاصی که می توانند قانون را بفهمند و می توانند اسلام را بفهمند که این آیا فلان ماده اش منطبق با قوانین اسلام است یا نه و آیا صلاح برای مملکت اسلام چه است. این، الان این چیزی که مهم است این معناست که همه شما با هم نظر کنید به قانون اساسی و اهل نظرتان، حقوقدان های مسلم، روشنفکرهای متعهد به اسلام، مهندسین، روحانیون، همه اینها الان نظر بدهند راجع به قانون اساسی، نگذارند که دیگران نظر بدهند و بعد ببینند چه خواهد شد، حالا خودشان نظر بدهند. هر ماده ای از مواد قانون اساسی را که روحانیون تشخیص دادند که این برخلاف اسلام است، سایر طبقات هم، آنهائی که می دانند خلاف اسلام است، آنها هم نظر بدهند و آنها که اطلاع از این معنا ندارند تبعیت کنند و بخواهند که باید اینجور باشد و بعد از اینکه این مرحله را گذاراندیم، یک مرحله دیگری است که آن بسیار مهم است و آن این است که بعد از اینکه قانون اساسی به نظر همه رسید، یک ماه گذاشتند به آراء عمومی و همه نظر دادند، یک جمعیت که مثلاً 70 نفر، 75 نفری در همه ایران، خود اهالی هر طرفی، هر ناحیه ای وکیل تعیین بکنند برای اینکه بررسی کنند در قانون اساسی و نظر بدهند که بعد از اینکه نظر دادند، آنوقت به آراء عمومی بگذارند. الان آن چیزی که بسیار برای ما ضروری است این است که آن افرادی که باید در هر جا تعیین شوند این افراد چه افرادی باشند، ممکن است که در بین بعضی از این افراد یک اشخاص منحرفی باشند و این اشخاص منحرف اسباب این بشوند که به انحراف کشیده بشوند. باید فکر کنند، دنباله کنند، بررسی کنند، یک اشخاص که مؤمن به این نهضت هستند و این هم مورد نظرشان است و می خواهند هم انجام دهند.
 

جاهائی که عقب افتاده است مقدم است

و الان هم بررسی هائی شده است، طرح هائی داده شده است و شاید در رادیوها دیده باشید - شنیده باشید که طرح هائی است برای اینکه هم کار پیدا شود برای بیکارها و هم ساخته شود یک چیزهائی، هم راجع به خانه سازی ها در همه سطح کشور و هم راجع به راه سازی که البته این جاهائی که عقب افتاده است مقدم است و اینطور نیست که همه مثل سابق همه چیز منحصر بشود به مراکز و بنابراین است آن جاهائی که دور افتاده تر است، احتیاجشان بیشتر است، جلو باشند، مقدم باشند. و من از خدا می خواهم که انشاءالله دعا کنید موفق بشویم و همانطوری که آن خواهر محترم من مسائل را

صحیفه نور جلد 7 صفحه 163

گفت، همانطور حالا فکر بکنیم که الان راجع به اساس مطلب، اینها انشاءالله در موقعش درست می شود با یک صبری، حوصله ای و البته باید همه این مسائل درست شود لکن با یک صبری که الان ما در حال انقلاب هستیم، حالا باز ما انقلابمان تمام نشده، ما باز جمهوریمان تمام نشده، ما فقط یک رأی دادیم حالا چیزهای دیگرش درست نشده، انشاءالله اینها درست بشود به تدریج و امیدوارم که همه امور اصلاح بشود. و امیدوارم خداوند توفیق بدهد به شما، عنایت کند خدای تبارک و تعالی، چنانچه تا حالا به عنایت خدای تبارک و تعالی پیش رفتید و از این به بعد با عنایت خدا انشاءالله پیشروی کنید و مسائل همه اش انشاءالله حل می شود. خداوند به همه شما توفیق عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از طلاب حوزه علمیه مشهد

تاریخ: 1358/03/30

 

اصل حرکت روحانیت و سایر اقشار ملت، جایگزین نمودن اسلام به جای طاغوت است

بسم الله الرحمن الرحیم
من میل نداشتم که آقایان فضلا در این آفتاب گرم، در این خانه محقر با این هوای گرم زیر آفتاب، اینجا تشریف داشته باشند و گمان داشتم - که - و گفتم به بعضی آقایان که از آقایان بخواهند که در سالن مدرسه فیضیه تشریف داشته باشند تا من آنجا خدمتشان برسم لکن بعد مثل اینکه اینطور مقرر فرمودند آقایان که اینجا تشریف داشته باشید و من از اینکه شما الان در زحمت هستید، هم خواهران، هم برادران، هم علمای اعلام در زحمت هستید بسیار معذرت می خواهم و این زحمت را هم جزء خدمت های به امام زمان سلام الله علیه و به اسلام عزیز باید محسوب بدارید. مسائل زیاد است مطالبی که پیش خواهد آمد زیاد است لکن ما باید در مسائل، هر مسأله ای که پیش آمد و جلو پیش آمد آن مسأله را بررسی کنیم و در آن مسأله، فعالیت. تا کنون مسائل بزرگی را با همت همه قشرهای ملت و خصوصاً روحانیت عظیم الشأن پشت سر گذاشتیم و بحمدالله موفق شدید شما آقایان و ملت بزرگ و همه قشرها بر اینکه این خدمت بزرگ را به اسلام کردید و این اشخاصی که به اسلام خیانت کردند و بنای خیانت بزرگتر داشتند و کسانی که آنها را تأیید می کردند و بنای تأیید بیشتر داشتند، آنها را شکست مفتضح
دادید و رفتند و دست خیانتشان کوتاه شد، چنانچه دست چپاولی ابر قدرت ها هم کوتاه شد.
آنچه که پشت سر گذاشتیم، بحمدالله موفقیت آمیز بود لکن ما نباید به همین معنا قناعت کنیم و مسرور باشیم که مطالب تمام شده است. مطالب تمام نشده است و مسائل اصولی هم باقی مانده است برای اینکه اصل حرکت روحانیت و حرکت همه قشرهای ملت برای جانشین کردن اسلام در محل طاغوت بود.
البته برای مقدمه این جانشینی، اول باید طاغوت برود و رفت، حالا وقت این است که ما به جای آن طاغوت یک حکومت عدل اسلامی، یک حکومت انسانی، یک حکومت قرآنی به جای آن جایگزین کنیم و این حالا اول کار است. البته اصل تغییر رژیم و برقرار شدن جمهوری اسلامی الان هست یعنی اصل رژیم تغییر کرد و الان رسماً ایران جمهوری اسلامی است و همه هم شناختند ایران را

صحیفه نور جلد 7 صفحه 155

به این معنا لکن ما فقط این معنا را نمی خواهیم که جمهوری اسلامی رأیی باشد، لفظی باشد. مهم همه ما، همه شما و همه ملت و همه علمای اعلام این است که اسلام به همه ابعاد تحقق پیدا بکند به طوری که هر کس وارد این مملکت می شود، از سرحد که وارد شد آثار اسلام ببیند تا مرکز که آمد آثار اسلام، دانشگاه رفت اسلامی، وزارتخانه رفت اسلامی، ادارات دولتی رفت اسلامی، بازار آمد اسلامی، در کشاورزها و پیش کارگرها رفت اسلامی. آنکه مقصد ما هست این معنا هست، نه فقط رفتن چپاولگرها و ما راجع به این معنا در اول قدم هستیم و مسائل پشت سر است. بعضی مسائل الان آنوقت است که ما تمام همتمان را به آن مسأله بگماریم و با تمام قوا توجه بکنیم و بعضی مسائل بعد از این است و بعضی مسائل هم مسائل فرعی است که دنباله اینها باید تحقق پیدا بکند.
 

اظهار نظر در مورد قانون اسلام بر عهده اسلام شناس است نه روشنفکران خارجی!

آنکه الان محل ابتلاء همه ما هست این است که یک پیش نویسی از قانون اساسی شده است و این پیش نویس به معرض افکار عمومی گذاشته شده است، الان باید همه قشرها و شما روحانیون و همه روحانیون همه بلاد و همه روشنفکران اسلامی و همه متفکرین اسلامی، با دید اسلامی، برای جمهوری اسلامی، این قانون را بررسی کنند و نظر بدهند، این قانونی که پیش نویس شده است برای این است که همه نظر بدهند.
شما آقایان، شما علمای اعلام، شما متفکرین اسلامی، شما اشخاصی که علاقه به اسلام و علاقه به دیانت مقدسه اسلامی دارید و عقیده دارید به اینکه هیچ حکومتی مثل حکومت اسلام نیست و هیچ رژیمی مثل رژیم اسلامی نیست، باید نظر کنید به این قانون، یکی یکی موادش را، یک ماه مهلت دارید، یکی یکی موادش را در نظر بگیرید و هر چه به نظرتان رسید که برای اسلام مفید است و موافق با جمهوری اسلامی است و در این قانون ناقص است، در آن جهت تذکر بدهید و بنویسید و در روزنامه هائی که هست منتشر کنید. آقایان! ننشینید که دیگران قلم ها را بردارند و بررسی از قانون بکنند و به خیال خودشان، آنها را به خیال خودشان اصلاح بکنند. این حق، حق شماست. قانون اسلام را، اسلام شناس باید نظر بدهد. قانون اساسی جمهوری اسلام یعنی قانون اساسی اسلام. حق این مطلب با شماست، با علماء اعلام است، با مراجع عظام است، با همه روشنفکران اسلامی است، ننشینید تا اینکه روشنفکران خارجی، روشنفکرانی که به اسلام عقیده ندارند اظهار نظر بکنند و این حرف هائی که می نویسند، بنویسند. شماها قلم را بردارید، در همه مساجد، در همه مدارس، در همه کوچه و بازار، مسائلی را که به نظرتان می رسد باید در این قانون اساسی باشد طرح کنید. علماء طرح کنند و مردم دنباله، ننشینید دیگران برای شما تکلیف معین کنند. خودتان تکلیف را معین کنید، خودتان قانون را بررسی کنید، خودتان نظر بدهید، خودتان روزنامه ها را پر کنید از مقالات خودتان. ننشینید دیگران برای شما مقاله بنویسند و مسائلی طرح بکنند که یک وقت خدای نخواسته بر خلاف مسائل اسلامی و بر خلاف شؤون اسلام باشد. همه موظفیم، همه باید این کار را انجام بدهیم و نظر بدهیم و همه

صحیفه نور جلد 7 صفحه 156

حق نظر داریم و شما علماء اعلام بیشتر حق نظر دارید. آنهائی که اسلام را می شناسند، آنهائی که علاقه به اسلام دارند آنها بیشتر باید در این امر جدیت کنند و پیشقدم باشند.
 

لزوم جدیت ملت در انتخاب علماء مطلع برای تدوین قانون اساسی و تعیین سرنوشت

و بعد آن چیزی که بسیار مهم است، قضیه انتخاب اشخاصی است که باید نظر کنند به این قانون و باید بعد از اینکه همه رأی خودشان را دادند و همه مطالب خودشان را گفتند این عده 75 نفری مثلاً این عده بنشینند و این قانون اساسی را با آرائی که از همه می آید نگاه کنند و جرح و تعدیل کنند و بنویسند که بعد به رفراندم واقع بشود.
مهم این است که اشخاصی که برای بررسی این قانون تعیین می کند ملت، بفهمد چه اشخاصی باید تعیین کند. بفهمد که مسأله، مسأله اسلامی است، نه مسأله، مسأله غربی، نه مسأله مسأله شرقی، ما نمی خواهیم قانون اساسی غربی یا نمی خواهیم قانون اساسی شرقی را بررسی کنیم، ما می خواهیم قانون اساسی جمهوری اسلامی را بررسی کنیم و این لازم است که اشخاصی که انتخاب می کنند، مردم انتخاب می کنند، آقایان روحانیین پیشنهاد می کنند، مراجع پیشنهاد می کنند، اشخاصی را پیشنهاد کنند، مردم را پیشنهاد کنند که اینها علاقمند به اسلام باشند، اینها بدانند اسلام یعنی چه. در مجلسی که سابقاً با اینکه طاغوت آن مجلس را بر پا کرد، مجلس مؤسسانی که در زمان رضاخان در ایران تحقق پیدا کرد علمای اول، طراز اول علمای ایران در آن مجلس بودند البته آنوقت با سرنیزه بود لکن علمای درجه اول بودند. در این زمان هم بناست این قانون اساسی بررسی بشود و دست ظالم کوتاه شده است و مطلب به دست خود شما افتاده است، ملت علما را تعیین کنند، اختیار هست، الزامی نیست لکن پیشنهاد است، علمائی که اطلاع دارند از قانون اسلام، اطلاع دارند از مسائل روز، آنها را تعیین کنند و علماء هم ابا نکنند از رفتن در مجلس برای اینکه مجلس، مجلسی است که سرنوشت اسلام در آن تعیین می شود وقتی سرنوشت اسلام در یک مجلسی باید تعیین بشود حق علماست که بروند و این سرنوشت را به دست مبارک خودشان تعیین کنند.
پس مطلبی که الان مهم است دو مطلب است یکی بررسی از قانون اساسی که همه قشرها باید بررسی کنند و من توصیه می کنم که علمای اعلام بررسی کنند و نظر بدهند، بعد از این تعیین اشخاصی که باید بعد از رأی، بعد از اینکه مردم آراء خودشان را گفتند و طرح های خودشان را دادند آن اشخاصی که باید تعیین بشود و مردم تعیین می خواهند بکنند برای بررسی کردن همه آراء این اشخاص، ملت ما بداند که باید این اشخاص، اشخاصی باشند که علاقه به اسلام داشته باشند، طرح ما این است لکن ملت مختار است. طرح ما این است که برای اسلام باید اسلام شناس، کسی که اسلام را می داند چه است، کسی که مصالح اسلام را می داند چه است، کسی که علاقه به اسلام دارد، کسی که علاقه به قرآن مجید دارد، کسی که علاقه به کشور اسلامی دارد، یک همچو اشخاصی را تعیین کنند و ما انشاءالله تعالی باز هم راجع به اوصاف این اشخاص، راجع به اشخاصی که وصفشان چه باشد باز هم خواهیم

صحیفه نور جلد 7 صفحه 157

گفت و نوشت.
و خداوند همه ما را و همه شما را موفق کند که خدمت کنیم به این جامعه و خدمت کنیم به اسلام و اسلام را به آنطوری که دلخواه اسلام است در خارج محقق کنیم و من از همه شما تشکر می کنم و از همه علمای بزرگ مشهد، آیت الله (اشاره به یکی از حضار) ، همه آیات عظام را که الان در اینجا تشریف دارند و همه علمای اعلام که اظهار تفقد می کنند به من و همه خطبا و همه اعاظم از فظلای مشهد مقدس که در سنگر جلو هست راجع به مسائل دینی، من از همه شما تشکر می کنم و دعاگوی همه شما و خدمتگزار همه شما هستم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  11:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها