0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضاء جبهه ملی اتحاد آفریقایی و نماینده رابرت موگابه رهبر میهن پرستان زیمبابوه (رودزیا)

تاریخ: 1358/02/06

 

میزان در اسلام بر اساس (تقوا) است

بسم الله الرحمن الرحیم
از شما و رئیستان که پیام برای من فرستاده است تشکر می کنم. در اسلام که ما هم دنبال آن هستیم قضیه نژاد و نژاد پرستی مطرح نیست. اسلام به رنگ و به صورت نگاه نمی کند، میزان را تقوا قرار داده است. اینکه شما از آمریکا و سایر دولی که جنایتکارند و ستمکار، شکایت می کنید، این اختصاص به شما ندارد، این آمریکا و دیگر باند او در هرجا که هستند، همین طور با اقشار ملت ها رفتار می کنند. ملت ما بیش از50سال است که به واسطه انگلستان و آمریکا و تحت فشار آن رژیم منحوس بود. اینقدر جنایت بوسیله حکومت این پدر و پسر در ایران شد که قابل ذکر نیست. مملکت ما در زمان این پدر و پسر بکلی خراب شدند و آن چیزی که آباد شد قبرستان های ما بود. قبرستان های ما رااینها به واسطه کشتار پر جمعیت کردند و بلاد ما را تهی. خزائن ما را به اغیار دادند و به اجنبی، و همه چیز ما را پیوسته آمریکا و غیر آمریکا کردند تا آنکه به خواست خدای تبارک و تعالی ملت ما بیدار شد و با اتکاء به خدای تبارک و تعالی و اتحاد کلمه با نداشتن هیچ ساز و برگی قیام کرد، نهضت کرد و همه این اقشار ظلمانی را کنار زد. من امید وارم که این رمزی که در ایران رمز پیروزی شد، برای همه اقشار مستضعفین الگو باشد، آن رمز وحدت کلمه و اتکاء به اسلام بود. در ملتی اگر اتکاء به معنویات پیدا شد بر مشکلات خودشان غلبه می کنند. ما شاهد همان بدبختی ها و ظلم هایی که شما شاهد بودید، شاهد بودیم، بلکه شاید بیشترش را. لکن ما امروز این سد بزرگ را شکستیم و امید است که تا آخر نهضت ما پیروز شود و احکام مترقی اسلام را ما بتوانیم اجرا کنیم. من از خداوند تعالی پیروزی مستضعفین را بر مستکبرین مسئلت می کنم و سلام مرا به آن قشری که مظلوم هستند و بر ضد ظالم قیام کردند برسانید و آنها را آگاه کنید که با وحدت کلمه توانند پیروز شوند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارکنان سازمان آب

تاریخ: 1358/02/06

 

ذیحق بودن کلیه اقشار ملت اسلام در پیشبرد نهضت

بسم الله الرحمن الرحیم
من باهر قشری که از ملت بزرگ اسلام و ملت عظیم ایران مواجه می شوم می بینم که به ما حق دارند. من هر قشری را که ملاقات می کنم می بینم که حق خاصی به ما دارند. آقایان محترم و جوانان معظم و رامین به ما حق ویژه ای دارند. آنها در پانزده خرداد زحمت کشیدند و جوانان خودشان را از دست دادند و برای اسلام فعالیت کردند و تاکنون هم به فعالیت خود باقی هستند. کارکنان آب به ما، به اسلام حق دارند، سهم بسزائی دارند، آنها برای اسلام و برای مسلمین فعالیت کردند، تمام اقشار ملت سهیم در این حق هستند. اگر نیروی بزرگ ملت با وحدت کلمه و با اتکاء به خدای عظیم نبود نمی دانم که حالا حال ما چه بود، در زندان ها به سر بردیم یا در تبعیدها. این همت بزرگ شما جوانان بود و این اراده قاطع ملت ما بود که با توجه به خدای بزرگ این نهضت را پیش بردید و ما را در بین دنیا روسفید کردید و اسلام را بلند کردید. شما به اسلام حق پیدا کردید، چنانچه اسلام به همه حق دارد، اسلام حق هدایت دارد بر همه. ما خدمتگزار هستیم و شما که خدمت به اسلام کردید اسلام برای شما حق قائل است.
 

باید توطئه گران را به جای خودشان بنشانیم

لکن باید توجه داشته باشید که باز پیروزی به آخر نرسیده است ما مراحلی داریم که باید آن مراحل را طی کنیم و آن با همت شما جوانان است. شما جوانان اقشار ملت هستید که باید این نهضت را همراهی کنید تا به آخر. آنهائی که در بین ما می خواهند تفرقه بیندازند، به غلط رفته اند، بین اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بد خواهان می خواهند با این تفرقه نتایج سوء بگیرند و شما را به عقب برانند و نهضت را نگذارند به نتیجه برسد، باید این توطئه را خنثی کنید. باید این اشخاصی را که توطئه گر هستند به جای خودشان بنشانیم. من از خدای تبارک و تعالی این وحدت ملت را خواهانم و با وحدت ملت با توجه به اسلام و دین اسلام ما همه به پیش باید برویم و جمهوری اسلامی را در خارج پیاده کنیم و وجود عینی بدهیم. خداوند به همه شما سعادت و سلامت عنایت کند. اهالی قصر شیرین هم که از قرار مذکور آمده اند من از آنها تشکر می کنم که از این راه دور آمده اند. سرتاسر ایران به ما حق دارند،

صحیفه نور جلد 6 صفحه 94

به اسلام حق دارند تمام اشخاص تمام نواحی. بحمدالله وحدتی که در اسلام، در ایران پیدا شد، در طول تاریخ چنین وحدتی نبوده است. شما همه با وحدت خودتان با این رفراندمی که کردید که در طول تاریخ نظیر نداشت، روی ایران را سفید کردید و روی اسلام را. خداوند به همه شما عنایات خودش را افاضه بفرماید و همه شما در سعادت و سلامت به سر ببرید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارکنان و و کارمندان گمرک

تاریخ: 1358/02/05

 

توجه به خدا و احکام اسلام موجب شکست طاغوت شد

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات .
کسانی که با خدا باشند، توجه به خدا وایمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمت ها، از تمام تاریکی ها خارج می کند و به حقیقت نور می رسند. ایمان به خدانور است،ایمان به خدا باعث می شود که تمام تاریکی ها از پیش پای مؤمنین برداشته بشود،ایمان به خدا باعث می شود که مؤمنین در نور خدا غرق شوند. ظلمت های استبداد، ظلمت های اختناق، ظلمت های وابستگی به غیر، ظلمت های ظلم، مؤمنین از این ظلمت ها نجات پیدا می کنند. کسانی که به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهی است، از تمام انواع ظلمات، ظلمات مادی، ظلمات معنوی نجات پیدا می کنند و در دریای نور غرق می شوند.
 

توجه به خدا و احکام اسلام موجب شکست طاغوت شد

شما ملت ایران به واسطه اینکه متشبث به ایمان شده اید، توجه به خدا کردید، همه با هم به اسلام متوجه شده اید، احکام اسلام را خواستید، خداوند شما را نجات داد و نجات می دهد. نجات داد از این سد بزرگ استبداد، شکستید سد استبداد را و ظلمت ها را پس زدید وارد در نور آزادی شدید، شکستید سد پیوستگی به غیر را به واسطه ایمان و وارد در نور استقلال شدید، شکستید اختناق ها و وابستگی ها را و وارد شدید در حقیقت اسلام. اسلام نور است، غیر اسلام ظلمات است. شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام، با توجه به قرآن این سدها را شکستید، سدهایی که همه گمان می کردند ممتنع است شکستن آن قدرت هائی که گمان کردند محال است این قدرت ها شکسته شوند.حساب دنیاباطل شد،حساب های مادیین باطل شده. آنهائی که به خدا ایمان نداشتند روی محاسباتشان غیرمعقول بود، یک ملتی که هیچ ندارد بر قدرت هائی که همه چیز دارند غلبه کند؟! لکن با قوه ایمان شکستند امپراطوری روم را، شکستند امپراطوری ایران را. شما سربازان اسلام، شما جوانمردان باایمان، باایمان خودتان شکستید این سد بزرگ را، شکستید این قوت طاغوتی را، این قوه شیطانی را. شما با

صحیفه نور جلد 6 صفحه 92


ایمان این پیشرفت را کردید و حساب همه حسابگری های مادی باطل شد. خداوند شما را پیروز کرد و خداوند شما را پیروز می کند مادامی که به خدا توجه داشته باشید. برادران من! عزیزان من! این رمز را از دست ندهید، رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام. شهادت برای مسلم، برای مؤمن سعادت است. جوان های ما شهادت را سعادت دانند. این رمز پیروزی است. آنها که مادی هستند و مادیگر، آنها هرگز شهادت را نمی خواهند ولی جوانان ما شهادت را سعادت خودشان می دانند، اول راحت خودشان می دانند این رمز پیروزی بود.آنها که گمان کردند می توانند در این برهه از زمان بین جوانان من، بین جوانان ما و بین عزیزان ما اختلاف بیندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه باایمان راسخ به پیش می روند.
 

با اتکال به خدا و وحدت کلمه، این خرابه را آباد کنیم

ما قدم های بعدی خیلی داریم، باید همه با هم، همه اقشار با هم این خرابه ای که برای ما گذاشته اند آباد کنیم.این بدبخت ها ایران را خراب کردند به اسم تمدن بزرگ، تمام آثار تمدن را از ایران کنار زدند. با اسم اصلاحات ارضی کشاورزی ما را از بین بردند، فرهنگ ما را از بین بردند، ارتش ما را وابسته کردند، ملت ما را ضعیف کردند، تمام مخازن ما را بردند و در خارج برای خودشان پارک ها درست کردند و انشاءالله از آنها پس گیریم. این خائنین، یک مملکت آشفته، یک مملکت خراب برای ما گذاشتند، مملکتی که کارگرش فقیر، کشاورزش فقیر، کاسبش فقیر، مملکتی که در حومه تهران، متصل به تهران، خود تهران محله ها ی زاغه نشین دارد و بدبخت دارد اینها را برای ما گذاشتند.
کسی نمی تواند ایران را به تنهائی، قشری نمی تواند به تنهائی این خرابه را آباد کند. دولت نمی تواند، روحانیت نمی تواند، بازاری نمی تواند، دهقان نمی تواند، کارگر، کارمند نمی توانند لکن همه می توانند، همه با هم (یدالله مع الجماعه) جماعت ها وقتی که با هم شدند کارهاانجام می گیرد. دیدید که با وحدت کلمه و اجتماع و اتکال به خدا این سد بزرگ را شکستند الا ن هم با اتکال به خدا و وحدت کلمه این خرابه ها را باید آباد کنید. شما که در مرزها هستید، در گمرکات هستید به حد خودتان باید عمل کنید و آنها که در مراکز هستند به مقدار خودشان، نه شما باید انتظار داشته باشید که یک قشر، دولت کارها را انجام دهد و نه دولت باید انتظار داشته باشد که ملت باید انجام بدهد. ملت و دولت همه با هم، همه با هم، انشاءالله همه با هم برای اسلام، برای جمهوری اسلام، برای قانون اسلام به پیش.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

یانات امام خمینی در جمع گروهی از عشایر نورآباد ممسنی و دانشجویان و معلمان دانشسرای عالی یزد

تاریخ: 1358/02/21

 

نقش قیام و استقامت در راه خدا در پیشبرد مقاصد بزرگ اسلام

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
انبیا در تبلیغاتشان ابتدائاً یک بودند، موسی علیه السلام یک نفر بود، رسول اکرم (ص) اول که مامور شد خودش تنها مامور شد (قم فانذر) نهضت کن و مردم را دعوت کن. دعوت ابتدا از خود حضرت شروع شد و آن روز که اعلام نبوت فرمود، یک زن و یک بچه به اوایمان آورد لکن استقامت که لازمه رهبری انبیاء گرام است به طور کامل در رسول اکرم بود (فاستقم کما امرت) نهضت کن و استقامت کن. این دو خاصیت در پیشبرد مقاصد بزرگ پیغمبر اسلام دخالت داشت: قیام و استقامت. این استقامت موجب شد که با اینکه هیچ در دست نداشت و تمام قوای قدرتمندان بر خلاف او بود به طوری که در مکه نمی توانست به طور علن دعوت کند لکن مایوس نمی شد از اینکه نمی تواند علناً مردم را دعوت کند، مایوس نبود، دعوت زیرزمینی بود یکی یکی ها را به خود جذب کرد تا وقتی که تشریف بردند به مدینه مامور شدند که مردم را دعوت کنند به قیام (قل انما اعظکم بواحده ان تقومو الله) در اینجا دعوت به قیام است، دعوت به قیام جمع است و مهم قیام لله است برای خدا، رمز پیروزی لشگر اسلام در صدر اسلام با اینکه هیچ ابزار جنگی می شود بگوئی نداشتند. قیام لله بود. نهضت برای خدا،ایمان به خدا پیروز کرد پیغمبر اکرم را. مایوس نشدن، استقامت کردن در راه خدا پیروزی را نصیب پیغمبر کرد.
اصحاب رسول اکرم (ص) در صدر اسلام قدرت ایمان داشتند و با قدرت ایمان به پیش رفتند به طوری که با جمعیت بسیار کم و با نداشتن ابزار جنگ بر دو امپراطوری بزرگ آن روز دنیا روم ایران غلبه کردند. نهضت کردند و برای خدا نهضت کردند و استقامت کردند.
 

نهضت الهی شکست ندارد

شما ملت ایران، شما ملت بزرگ ایران همان معنایی که در صدر اسلام بود محقق کردید. ابتدائاً از مدرسه فیضیه بلند شد صدا و مدرسه فیضیه را خراب کردند، جوان های ما را بعضی شان را شهید کردند لکن استقامت اسباب این شد که شکست نخوردند، شکست روحی نخوردند.این استقامت

صحیفه نور جلد 6 صفحه 142

موجب شد که اقشار بعضی به بعض پیوستند، دعوت های اسلامی را به جان خریدند و شنیدند و این قطره ها به هم پیوستند و سیل عظیمی ایجاد کردند. قیام همگانی و برای اسلام، قیام برای خدا، قیام برای جمهوری اسلام، این قیام در تمام اقشار ملت ما ریشه کرد و تمام اقشار را به هم پیوند داد وایمان در همه ظهور پیدا کرد، یک تحول روحی، یک تحول فکری با اراده مصمم از بچه های کوچک تا مردهای بزرگ، از دخترهای کوچک تا خانم های بزرگ، همه اقشار با هم قیام کردند و استقامت کردند (ان تقومو الله) قیام برای خدا جمعاً و فرداً. مادامی که این قیام برای خداست، مادامی که این وحدت باقی است پیروز هستید. مادامی که این اجتماعات هست، از اقطاب مملکت در اینجا حاضر می شوند و با هم صدا بلند می کنند، از عشایر گرفته تا شهرستان ها، از یزد آمده اند، خداوند تأیید کند آنها را، از عشایر آمده اند، از ممسنی آمده اند خداوند تأیید کند آنها را، دانشگاهی و غیر دانشگاهی با هم مجتمع، مدرسه ای و بازاری با هم مجتمع، کوهستانی و شهرستانی با هم مجتمع، همه با هم این نهضت را به پیش می بریم. با این اراده مصمم که ملت ما دارد و با آن اراده ای که سد بزرگ رژیم منحوس را در هم شکست این پشه های ضعیف نمی توانند خودنمایی کنند. ملت ما از ترور نمی ترسد. ملت ما شهادت را فوز عظیم می داند. برادران! این نهضت را حفظ کنید، مستقیم باشید (انما اعظکم بواحده ان تقومو الله) یک، فقط یک موعظه خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم (ص) به شماها کرده است اینکه نهضت کنید و برای خدا نهضت کنید. اگر نهضت برای خدا باشد از شهادت خوف نیست. شکست در نهضتی که برای خدا باشد نیست. مسلمین صدر اسلام می گفتند اگر بکشیم بهشت است و اگر کشته شویم بهشت است. شما هم همین طور هستید. خداوند همه شما را و همه ملت ایران را و همه ملت های مسلمین را به سعادت و سلامت برساند. خداوند شما را، مجتمع را برای اسلام حفظ کند. همه با هم به پیش باید برویم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

یانات امام خمینی در جمع پزشکان و کارکنان بیمارستان دکتر مصدق و هیأت مدیره جمعیت هلال احمر اراک

تاریخ: 1358/02/21

 

پنجاه سال خیانت و جنایت خاندان پهلوی

بسم الله الرحمن الرحیم
من اولاً از آقایان که زحمت کشیده اند و تشریف آورده اند برای ملاقات من و تسلیت بر این مصیبت، تشکر می کنم و امیدوارم خداوند همه آقایان را و خانم ها را توفیق عنایت کند که در خدمت به اسلام که در حقیقت خدمت به بشریت است شما و ما موفق باشیم انشاء الله.
شما می دانید که در ظرف پنجاه و چند سال در ایران چه گذشت و شاید همه شما، یعنی مسلماً همه شما شاهد نبودید از باب اینکه جوان هستید اغلب، لکن من از همان زمان از کودتای رضاخان تا امروز شاهد همه مسائل بوده ام، رضا خان آمد و ابتدا با چاپلوسی و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرم، مردم را اغفال کرد، پس از آنکه مستقر شد حکومتش، شروع کرد به مخالفت با اسلام و روحانیین به طوری که مجالس روضه ما هیچ امکان نداشت که منعقد بشود، اگر بعضی مجالس می خواست منعقد بشود قبل از اذان صبح منعقد می شد که اول اذان تمام بشود. مامورین دور می گردیدند برای اینکه نگذارند مجالسی باشد، روحانیون را در هر جا که بودند یا به حبس کشید و یا بعضی را تلف کرد و کشت و در همان وقت آنهائی که قیام کردند بر ضد رضاشاه، روحانیون بودند که یکدفعه مشهد قیام کرد و قضیه مسجد گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم قتل عامی که در مسجد گوهر شاد واقع شد و یکدفعه از تبریز قیام واقع شد و دنبال آن علمای بزرگ تبریز را گرفتند و تبعید کردند، ظاهراً به سقز تبعید کردند و بعدش علمای اصفهان قیام کردند که در این قیام سایر علمای بلاد هم از همه جاها به قم آمدند و مرکز را قم قرار دادند لکن باز با حیله و با فشار این را هم ساکت کرد و خفه کرد و دیدید که در مدت چندین سال که این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه کرد و با ذخائر ما چه کرد که شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بکند و آنوقت که بنا شد برود و رفت، انگلستان اعلام کرد به وسیله رادیو دهلی (که آنوقت تحت نظر انگلستان بود) که رضا شاه را ما آوردیم و بعد از اینکه خیانت کرد به ما، او را بردیم. وقتی که بردند او را، جواهرهای ایران را در چمدان ها گذاشتند و در کشتی گذاشتند آن را، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدان ها را پر کرد از جواهر و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران و در بین دریا آنطوری که به ما آنوقت اطلاع دادند، در بین دریا یک کشتی دیگری آوردند و متصل به این کشتی

صحیفه نور جلد 6 صفحه 144

کردند و به او گفتند بیا توی این کشتی، رفت و گفت پس چمدان ها چه، گفتند خوب آن هم می آید.او را بردند به جزیره موریس و چمدان ها هم به انگلستان رفت.
و بعد از او بر حسب آنطوری که خود محمدرضا در یکی از کتاب هایش نوشت اینکه متفقین که آمدند به ایران صلاح دیدند که من باشم، اعتراف کرد که متفقین این را تحمیل کرده اند منتها بعد این را از قراری که گفتند از کتاب حذف کرده اند، نگذاشتند بفهمند. این هم که خیانتش را دیگر همه شما و جنایت هائی که کرده خصوصاً در این چند سال اخیر، همه اطلاع دارید جنایاتی که این کرده است. نمی شود همه مطلع باشند همه جنایات را برای اینکه بعضی از جنایات همچو مخفی بوده است که کسی اطلاع در آن پیدا نکرده جز خود او و بعضی از اشخاصی که خواص بودند و کارش را هیچ کس مطلع نشده است غیر از خودش و مثلاً کارتر یا امثال آنها، این هم وقتی که خواست برود، این هم جواهرات را جمع کرد و علاوه بر او قرض های زیاد در ایران گذاشته است از بانک ها، هر چه توانستند اینها قرض کردند و رفتند.
 

این وحدت کلمه باید محفوظ بماند

لکن با خواست خدای تبارک و تعالی و همت والای ملت ما این دیوار شکسته شد و خائن ها رفتند و بسیاریشان به جزای خودشان رسیدند و خود او هم می رسد و اینها رفتند و مملکت را آشفته کردند و رفتند یعنی الان برای مملکت ما تقریباً می شود گفت هیچی نمانده، از جهت اقتصاد خراب است، از جهت فرهنگ خراب است و محتاج به این است که دوباره ساخته بشود و آن باید به همت همه باشد یعنی یک قشر که نمی تواند بسازد، همه اقشار باید رویهمرفته، همانطور که این نهضت را اگر یک قشر می خواست که به آخر برساند نمی شد و همه اقشار وقتی باهم شدند این سد شکسته شد از اینجا به بعد هم باید همه اقشار با هم باشند تا بتوانند این بار را به آخر برسانند و این نهضت را به آخر، نباید هر کسی به عهده دیگری بگذارد، هر فردی موظف است مکلف است که به اندازه ای که می تواند عمل کند، در هر جا که هست به همان اندازه ای که می تواند همراهی کند و این وحدت کلمه باید محفوظ بماند که اگر خدای نخواسته این وحدت کلمه از دست برود و خدای نخواسته به شکست برگردیم، تا آخر دیگر ایران روی خوش به خودش نخواهد دید. بنابراین همه ما موظف هستیم که این نهضت را حفظ کنیم و وحدت کلمه را حفظ کنیم و رمز مهم این است که برای خدا باشد، چنانچه این نهضت اسلامی بود که اینطور زود به ثمر رسید و به آخر رسید و این سد بزرگ را شکست و انشاء الله که همه شماها موفق باشید و همه ما موفق باشیم و مصمم باشیم برای اینکه این نهضت را به آخر برسانیم و کشور مال خود شما باشد، ذخائرتان مال خودتان باشد، زراعت تان مال خودتان باشد، همه چیزش را خودتان درست بکنید برای خودتان. حالا که این بعضی ریشه ها ماندند و بعضی از عمال که با اسم های مختلف هستند در ایران و نمی گذارند این مسائل حل بشود و آرام بگیرد ایران، موظفیم ما به اینکه اینها، هر طوری که بتوانیم جلوشان را بگیریم و لااقل نگذاریم در قشرها نفوذ کنند، در

صحیفه نور جلد 6 صفحه 145

دبیرستان ها نگذاریم نفوذ کنند، مثلاً اولادهای خودتان را سفارش کنید که اینها اگر آمدند در دبیرستان ها و در دبستان ها و در اینها، جلوشان رابگیرند نگذارند که در آنجا نفوذ کنند.اگر کارخانه هائی را روابط دارید - جلو - به آنها بگوئید کارگرها را، که نگذارند اینها نفوذ کنند. اینها نمی خواهند ایران آرام باشد اینها می خواهند مغشوش و منقلب باشد که در خارج منعکس بشود که ایران رشد ندارد و نمی تواند خودش را اداره کند و آنوقت خدای نخواسته یک کودتائی به پیش بیاورند و باز برگردد به همان حال سابق. باید این قشرهای مختلفی که موجب این ناراحتی ها می شوند، گاهی آدم می کشند، گاهی در کارخانه ها می روند و از این کارها می کنند، اینها را باید، بیدار باشید، توجه داشته باشید که اینها غرض های سوئی دارند و مقصودشان این است که برگردانند این حیثیت سابق را به حال اول، ارباب ها بیایند و بخورند و به اینها هم بدهند.
و من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه را، سلامت همه را خواهانم و امیدوارم که همه موفق باشید به خدمت به اسلام، به خدمت به کشور خودتان و انشاءالله این تتمه هم از بین بروند و باز خودمان انشاءالله همه با هم این قافله را به آخر برسانیم به منزل برسانیم. انشاءالله موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از اعضای تیم ملی و هیأت وزنه برداری تهران

تاریخ: 1358/02/23

 

به علی (ع) در تهذیب نفس و زهد و تقوا و ورزش اقتدا کنید

بسم الله الرحمن الرحیم
عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همانطور که بدن را تربیت می کند و سالم کند، عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم باشد تهذیب نفس هم بدنبال او باید باشد. شما همانطور که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید و انشاءالله برای آتیه مملکت مفید خواهید شد، لازم است که همه ابعاد روحی خودتان را تحت تربیت ورزشی قرار بدهید. علی علیه السلام که در هر جا می رویم اسم او هست، پیش فقها وقتی می رویم فقه علی، پیش زاهد وقتی که می رویم زهد علی، پیش صوفی ها وقتی که می رویم آنها هم می گویند تصوف علی، پیش ورزشکاران هم که رویم آنها هم می گویند که علی و با اسم علی شروع می کنند. این علی همه چیز است یعنی در همه ابعاد انسانیت درجه یک است. و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک می کنند و خاصیت هر طبقه ای را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها به طور وافی دارد. می گویند که حضرت این بازوی ایشان تا اینجا (اشاره به بازو) مثل آهن بوده است و قدرت هائی که در شمشیر زنی به کار برده است، ضربت های علی را می گویند که یکی بوده، از این طرف که می زده دو تا می کرده، از آن طرف هم که می زده دو تا می کرده، با یک ضربت یکدفعه اگر بر فرق می زده که اینطور هم می زده و نیم می کرد... این علی همه چیز ماست و ما همه باید تابع او باشیم. در عبادت، فوق تمام عبادت کنندگان بود، در زهد، فوق همه زاهدها بوده در جنگ، فوق همه جنگجویان بود، در قدرت، فوق همه قدرتمندان بود و این یک اعجوبه ای است که جمع ما بین چیزهای متضاد با هم کرده است.
آدم عابد دیگر نمی تواند ورزشکار باشد، آدم زاهد دیگر نمی تواند جنگجو باشد، آدم فقیه دیگر نمی تواند از این کارها داشته باشد، این یک موجودی نمونه است، عین حالی که زهدش را همه بالاتر از همه می دانند، طعامش را آنطوری که شنیدید و در همه تاریخ هست که یک ظرفی ایشان داشته است که در آن ظرف، آن چیزی را که خودش می خواسته بخورد می ریخته و سرش را مهر می کرده که مبادا فرزندش، دخترش برای دلسوزی به حال او توی این طعام روغنی، چیزی بریزد که قوه داشته باشد، و سرش را مهر می کرده که اینها دست به آن نزنند. در همان شب آخر که شب آخر حیاتشان بود آنطور که نقل می کنند ایشان مهمان حضرت ام کلثوم بوده و برای ایشان افطار آوردند شیر و نمک، گفته می شود

صحیفه نور جلد 6 صفحه 147

که فرمود چه وقت دیدید که من دو تا خورشت داشته باشم.خواست نمک را بردارد، فرمود نخیر آن شیر را بردار و ببر و افطار کردند با همان نمک و خودشان می گویند که این تعجب است که با این خوردن، این قدرت هست، بعد می فرماید که درخت هائی که در بیابان است محکمتر هست. این درخت هائی که در بیابان هست کم آب می خورند و اینها، هم آتششان محکمتر است و هم صلابتشان زیادتر است و اینطور نیست که انسان با خوردن قدرت پیدا می کند. در هر صورت این علی که می گوئید، که گویند این علی کیست، این علی است که همه چیز است. و من امیدوارم که شما ورزشکاران همانطوری که قدرت بدنی برای خودتان تحصیل می کنید (و ما شاء الله با بازوهای ستبر اینجا الان نشسته اید و من هم خیلی خوشم می آید) همانطور به علی علیه السلام اقتدا کنید در آن مطالبی که او داشته و آن زهدی که او داشته و آن تقوائی که او داشته است. البته ماها هیچ کدام قدرت نداریم مثل او باشیم ما تا یک اندازه ای که قدرت داریم، تبعیت بکنیم از آن آقا و تهذیب نفس بکنیم و امیدوارم که برای ملت خودتان مفید باشید و موجب سربلندی کشور خودتان باشید. خداوند انشاءالله به شما قدرت زیادتر، قوه ایمان، قوه تهذیب نفس، قدرت بر تسلط بر نفس عنایت کند. سلام بر همه شما جوانان برومند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای هیأت قضات اصفهان

تاریخ: 1358/02/23

 

توجه به اسلام و وحدت کلمه عامل ایجاد تحول روحی در جامعه

بسم الله الرحمن الرحیم
من متشکرم از آقایان که تشریف آورده اند و از نزدیک با ما مواجه شده اند و یکی از برکات این نهضت همین معناست که ماها از هم دور بودیم و حالا الحمدلله با هم مواجه و نزدیک هستیم و می توانیم مطالب خودمان را از نزدیک در میان بگذاریم و از آقای جنتی هم متشکرم که با همراهی شما تشریف آورده اند و البته ایشان از اشخاص بزرگ اینجا هستند و لیاقت برای همه مسائل را دارند و امیدوارم که با همراهی ایشان همه آقایان در خدمتی که محول به آنهاست به طور شایسته عمل کنند. می دانید که تا اینجا که نهضت آمده است در اثر وحدت کلمه همه اقشار و مهمتر، توجه به اسلام است. یعنی یک تحول روحی در جامعه پیدا شد که من غیر از اینکه بگویم یک معجزه بود و یک اراده الهی، نمی توانم اسمی رویش بگذارم. یک پمردمی که از یک پاسبان اگر در بازارهای بزرگ مثل بازار اصفهان، یک پاسبان می آمد می گفت چهارم آبان باید همه بیرق بزنید، جشن بگیرید، نه اینکه مخالفت نمی کردند، در ذهنشان هم نمی آمد که می شود مخالفت کرد، اصلا تو ذهن اقشار نمی آمد که با پاسبان می شود که مخالفت کرد و در ظرف مدت کوتاهی همین مردم، یک نسل دیگر نه، همین هائی که سابقا پاسبان پیششان آنطور بود ریختند توی خیابان و گفتند که ما این سلسله را نمی خواهیم، با شخصی که شخص اول مملکت خودش را حساب می کرد مخالفت کردند. این یک تحول بود که نمی شود روی مسائل عادی حسابش را کرد که یک تربیت طولانی شد، یک قشرهای دیگر آمدند روی کار و این کار را کردند. این یک تحول الهی بود یعنی با اراده خدا این مطلب واقع شد. یک تحول دیگری هم که پیدا شد، این انسانیت که پیدا شد در بین جوامع که بیشترش شکوفائی است، در حال انقلاب بود و حس معاونت که در مردم پیدا شد که در این تظاهرات که واقع می شد که شماها خودتان بهتر می دانید، از هر جا که عبور می کردند، مردم با اینها کمک می کردند، آب می دادند، ساندویچ می دادند، چه می کردند. یکی از دوستان من گفت که من در تهران دیدم در این تظاهرات یک پیرزنی یک کاسه ای دستش گرفته و توی آن پول است به ذهنم آمد که این مثلا فقیری است که پول می خواهد وقتی تحقیق کردم، با او صحبت کردم گفت که امروز روزی است که تعطیل است و نمی شود مردمی که از اینجا عبور می کنند ممکن است که بخواهند تلفن کنند پول خرد نداشته باشند من این را نگه داشته ام اینجا که کسانی که

صحیفه نور جلد 6 صفحه 149

می خواهند تلفن کنند (تلفن هم همان جا بود) از این پول بردارند تلفن کنند.این البته یک چیز کوچکی است اما مطلب خیلی بزرگ است یک همچو تحول روحی در بین مردم پیدا شد و تحول به جائی رسید که شهادت را بر خودشان یک فوزی می دانستند. بسیاری از اشخاص، از جوان ها، بعضی از جوان ها در نجف من بودم که آمد جوانی پیش من گفت (خیلی با جدیت) که شما دعا بکنید که من شهید بشوم. حالا هم گاهی وقت ها همین مطلب هست. کاغذی که دیروز به من رسیده بود باز اینکه شما دعا کنید که بچه های من شهید بشوند. این هم یک تحول روحی که اینها نظیر همان کسانی که در صدر اسلام بودند و برای شهادت استقبال می کردند و پیشقدم می شدند، در ملت ما هم این مطلب پیدا شد. اینها یک تحولات روحی بود که در مردم پیدا شد که نمی شود اسمی روی آن گذاشت الا اینکه یک دست غیبی در کار بود و همین ها موجب این شد که در مقابل تانک و توپ، همه این چیزها با مشت خالی ایستادند و کشته دادند و جلو رفتند. یک پیشبردی که روی موازین طبیعی ممتنع به نظر می آمد و لهذا خارجی ها حتی سیای آمریکا اعلام کردند به اینکه این مطلب روی قواعد درست نبود و روی حساب های ما درست از کار در نمی آمد. و صحیح می گفتند، روی حساب مادیگری نمی شد صحیح باشد که یک ملتی که هیچ نداشت و دست تهی بود در مقابل این قدرتهای بزرگ که پشت سرش قدرت آمریکا و قدرت روسیه و قدرت انگلستان همیشه بود و پشتیبانی می کردند، معذلک همین ملتی که هیچ نداشت جلو رفت و با قدرت ایمان این سد را شکست. این رمز باید محفوظ بماند. اگر چنانچه بخواهید که نهضت شما به آخر برسد و آنطوری که خواست خدای تبارک و تعالی است اسلام تحقق پیدا بکند، این نهضت را باید حفظ کرد با همین شور و شعفی که هست.
 

رفراندم جمهوری اسلامی، بی نظیر در دنیا

همانطوری که ملاحظه کردید در رفراندم چطور مردم با شور و شعف و با اشتیاق رفتند رای دادند که یکی از آنها را که نقل کردند برای من (زیاد از این چیزها نقل کردند اما یکی اش که نقل کردند این است که نمی دانم در روزنامه هم بود یا نه، حالا یادم نیست.) که یک مردی داشت گریه می کرد و می گفت که من یک گناهی کردم که گمان ندارم توبه من قبول بشود، گمان ندارم خدا مرا بیامرزد و آن اینکه من اشتباهی باید رای مثبت بیندازم رای منفی راانداختم. یا بعضی از اشخاص با چرخ و مریضی که نقل کردند در محلی، مریض را با آن حال مریضی گفته مرا ببرید، رایش را داده و در همان مجلس فوت شده است. یک همچو چیزی که در دنیا سابقه ندارد، هیچ سابقه ندارد که در دنیا هر جا شما بگردید مردم به این شور و شعف بروند برای رای دادن. اینقدر تبلیغات می کنند، این روسای جمهور وقتی که می خواهند چیز بشوند این قدر خرج می کنند، اینقدر تبلیغات می کنند، از یک ماه دو ماه قبل پول های گزاف خرج می کنند و تبلیغات زیاد، راست و دروغ تا اینکه یک عده مردم را جمع کنند و رای بدهند. اینجا این مسائل نبود، مساله اسلام بود و مردم روی عقاید اسلامی خودشان باآن شور و شعف رفتند و رای دادند. در سی و پنج میلیون جمعیت، بیست میلیون بیشتر رای موافق دادند. این هم

صحیفه نور جلد 6 صفحه 150

سابقه در دنیا ندارد که آنقدری که می شد رای بدهند، رای داده اند و از آن طرف بچه های اینقدری (اشاره به یک کودک نه، ده ساله حاضر در مجلس) که به حسب قانون که درست کرده بودند که رای نباید بدهند، اینها ناراحت بودند که پیش من بعضی از آنها آمدند و ناراحتی می کردند و یک عده اجتماع کردند در آن حیاط از همین بچه ها و اظهار ناراحتی از اینکه چرا به ما اجازه رای ندادند. اینها یک مسائلی است که نظیر ندارد در دنیا و این برای همین است که مساله اسلامی است و نظیر ندارد در دنیا.
 

هدف از ایجاد احزاب مختلف، تشتت و اختلاف است

قضیه، قضیه ملی بودن نیست، قضیه، قضیه - عرض می کنم که - حزبی بودن نیست. از این ملی ها و از این حزب ها بودند که همه شکست خوردند و تا اینجا که ما آمدیم با روحیه پاک و ضمیر صاف، مردم، با توجه به اسلام، توجه به دیانت تا اینجا آمدند و پیش بردند. اگر این روحیه از مردم خدای نخواسته گرفته بشود، ما رو به شکست خواهیم رفت. ما با این رمز پیش آمدیم اگر این رمز از دست ما گرفته بشود و اختلافات حاصل بشود، که الان یک قشرهای مختلفی هی خودشان را خودنمائی می کنند و این جزء اشتباهاتی است که می کنند، اگر چنانچه مثلا مردم ملی باشند و صحیح باشند، اشتباه می کنند که درست می کنند یک جبهه هائی، یک حزب های مختلفی. این حزب های مختلف هیچ وقت از اینها کار نمی آید جز اینکه یک تشتتی ایجاد بکنند و یک اختلافی ایجاد بکنند و موجب تشتت و اختلاف بشوند کاری از اینها نمی آید و اگر خدای نخواسته نظر سوء دارند، حساب شده آمده اند برای اینکه ایجاد اختلاف بکنند. باید ما بیدار باشیم و توجه داشته باشیم به اینکه نگذاریم اینها کارشان به ثمر برسد و این امر مهمی است الان، یعنی ما الان در یک وضعی حساسی هستیم که از آنوقت که داشتیم حمله می کردیم برای شکستن این سد، حالا بدتر است، حساستر است. آنوقت همه یک وجهه داشتند و داشتند و می رفتند، آنوقتی که انسان به یک نقطه ای رسید به اینکه عقیده اش این شد که پیروز شدند، هی، هم سستی پیدا می شود و هم توجه به احتیاجات.
 

فقر پنجاه ساله را نمی توان با چند روز از میان برد

الان می بینید که همین اشخاصی که پنجاه سال یا بیشتر بوده است که اینها همه فقیر بودند در اطراف ایران، ایل های مختلف، عشایر مختلف در خود تهران، در شهرها، همه جا، خوب، فقر زیاد بوده است در بین مردم. فقر یک چیزی نبوده است که به واسطه انقلاب آمده باشد سابقا این فقر بوده است بین مردم، فقر یک چیزی نیست که از انقلاب آمده باشد سابقا این فقر بوده، البته یک مقدارش از این انقلاب هست، اما اینهائی که اظهار می کنند که ما هیچ نداریم، خوب، هیچ نداشتند قبلا. الان یک دسته ای توی اینها افتاده اند که خوب چه شد، این هم جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی چه شد؟ حساب شده هایش را هیچ نمی کنند آنهائی که تا حالا چه شده است را حساب نمی کنند، حساب

صحیفه نور جلد 6 صفحه 151

نمی کنند که اگر در زمان سابق بود شما امکان نداشت که بیائید و اینجا بنشینید و با من صحبت بکنید.آقا (اشاره به آقای جنتی) امکان نداشت که بیایند در اصفهان با شما تماس بگیرند. امکان نداشت که شما بتوانید یک کلمه حرف بزنید، یک احقاق حقی بکنید، فورا شما را می گرفتند و می بردند به زندان ها و با آن حبس ها و با آن بساط. خوب، این حبس ها شکسته شد. چی می خواهد بشود؟ این حبس ها همه خراب شد و از بین رفت و حالا جز آن اشخاصی که خائن هستند و به شما خیانت کردند کسی دیگر تو حبس نیست. این (چه شد) یعنی چه؟ خوب، همین شده است که حالا ما آزادانه نشسته ایم با هم صحبت می کنیم. شما آزادانه در هر جا دلتان می خواهد صحبت می کنید و حرف هایتان را می زنید روزنامه ها هم ولو مزخرفات هم می نویسند لکن آزادانه دارند می نویسند و در حبس ها بکلی بسته شد الا برای این خائن هائی که مردم را تا حالا چاپیده اند. این شده را هیچ حساب نمی کنند، خوب، یک کار دیگری که شده این نفت ما را می بردند، عوضش چه می دادند؟ عوضش یک قدری اسلحه به اسم اینکه ما اسلحه می دهیم - عوض - واقعش این بود که اسلحه برای خود آنها بود برای اینکه ما نمی توانستیم این اسلحه را به کار ببریم. اسلحه برای خود آنها که بیایند اگر یک وقتی شوروی بخواهد حمله کند به این طرف، اینها مقابله داشته باشند. نفت ما را می گرفتند پولش را برای خودشان می آوردند، اسلحه می دادند برای خودشان در ایران. در این بسته شد و الان نفت به اختیار خود دولت است هر کس که پول بدهد به او نفت می دهند، نخواهد به او نفت نمی دهند. این چه شد، این هم یک چیزی که شده. آنی که شده است را باید حساب کرد و (باید بشود) را مهلت داد. فقر از سابق بوده است، آنوقت صحبتش را نمی کردند حالا که یک تحول حاصل شده است و بساط به اینجا رسید فریادشان در آمده که حالا چه شده، چرا فقر ما تمام نمی شود؟ آخر فقر پنجاه ساله را می شود با دو روز، با یک ماه، با دو ماه از بین برد؟ خوب، باید مهلت بدهند کارخانه ها راه بیفتد که مهلت نمی دهند، مهلت بدهند که زراعت و کشاورزی راه بیفتد، این هم توی کشاورزها می روند و نمی گذارند انجام بگیرد.
 

هدف مزدوران اجنبی ایجاد آشوب در کارخانه ها

در هر صورت الان یک قشرهائی هستند که نمی خواهند که این نهضت به آخر برسد. یک دسته شان که بیشتر و عمده است همین تتمه رژیم و اینهاست که با صورت های مختلف می خواهند نگذارند و می خواهند همان مسائل سابق را برگردانند و نمی توانند انشاء الله. اما این را می خواهند که این کار را بشود، این شلوغی ها و اینها را می خواهند بکنند که آرامش در مملکت نباشد و کم کم وقتی آرامش نشد راهی باز بشود برای اینکه یک کودتای مشروعی به قول خودشان درست بشود، خدای نخواسته به حال اول برگردد و این انشاءالله نمی شود. لکن ما باید بیدار باشیم، باید توجه داشته باشیم اینهائی که می آیند توی کارخانه ها تبلیغ می کنند که کم کاری و بیکاری و ترک کار، اینها دلشان برای کارگر نسوخته، اینها دلشان برای آمریکا سوخته یا برای شوروی، برای آنها دلشان سوخته، یعنی برای خودشان که منافعشان تابع منافع آنهاست اینها اجیرند از غیر به واسطه اینکه مزدور آنها هستند.اینها

صحیفه نور جلد 6 صفحه 152

می آیند نمی گذارند که کارها انجام بگیرد. اینها را راه ندهند در کارخانه هایشان، شما بروید سراغشان و بگوئید که اینها را راه ندهید اینها را توی کارخانه ها. اینها می خواهند شما را دوباره برگردانند بر همان حال اول. شماها کار بکنید و کارهایتان را درست انجام بدهید و دولت هم مشغول رسیدگی است، برای کارگرها، برای همه منزل درست می کنند، رفاه درست می کنند لکن مهلت می خواهد، نمی شود یکدفعه همه این کارها بشود این باید مهلت داده بشود کارخانه ها راه بیفتد، کشاورزی راه بیفتد. اینها خراب کرده اند همه را و رفتند و حالا باید درست بشود.
 

کم کاری در ادارات عملی است نامشروع

و من امیدوارم که با همت همه آقایان و هرکس در هر قشری که هست، آن قشر و آن اشخاص باید در همان محلی که هستند کارهایشان را موافق با اسلام بکنند و کار بکنند. همین امروز به من گفتند که بسیاری از ادارات هست که کم کار می کنند و اهمال می کنند در کارهایشان. خوب، این اشخاصی که در ادارات حالا کم کار می کنند که شاید یک قدری هم عادت از سابقشان باشد، اینها برایشان مشروع نیست که اجرت بگیرند از اداره، اجرت وقتی است که کار در مقابلش باشد و ما به دولت می گوئیم که اشخاصی که کم کار می کنند به اندازه ای که کم کار می کنند اجرت از ایشان کسر بگذارد و ندهند به اینها.کسی که می آید آنجا می نشیند و سیگار می کشد و در آخر ماه چند هزار تومان می خواهد، او نباید بگیرد. اینها باید متوجه باشند که مملکت حالا مال خودشان است باید کار بکنند، هر کس در هر محلی هست باید کار بکند تا چرخ های مملکت راه بیفتد و تحولی باید پیدا بشود در این ادارات.
 

لزوم تحول در ادارات خصوصا دادگستری و اجرای قوانین اسلامی

خصوصاً در دادگستری تحول می خواهد. این را من سابقا گفته ام لکن خوب باید وقتی مستقر شد و مجلس پیدا شد، این تحولات باید پیدا بشود که اینطور طول و عرض محاکمات به اینقدر طولانی شدن هم موجب این می شود که وقت مردم صرف بشود. آدم ده سال توی این سالن های دادگستری هی راه برود و هی برود و برگردد و آخرش معلوم نشود که حقش می رسد یا نه. کارهائی را که یک قاضی اسلامی در یک روز و دو روز تمام می کرد وقتی به دادگستری ما می رسد یک سال طول می کشد تا این وکیل بگذارد در آن محاکمه در مجرا واقع بشود. از اول می آید به صلاحیت دادگاه اعتراض می کند. چند وقت باید طول بکشد که شما بیائید صلاحیت آن دادگاه را اثبات بکنید که خیر این دادگاه صالح است، بعد چند وقت بیاید صحبت بکند. یک وقتی امضا کرده بود یک شاهدی، یکی از علما، که العاصم فلان... مدتی طول داده بود که این اقرار به ذنب است و این فاسق است که دارد العاصم، وکلا اینطوری هستند که نمی گذارند که پیش برود. حالا ابتدائی، بعدش استیناف، بعد چه، چند دفعه بر می گردد از اول چه می شود. اینها جز تضییع اوقات مردم چیز دیگری نیست. محاکمات باید یک درجه باشد. یک قاضی صحیح باشد کار مردم را تمام کند بروند مردم سراغ کارشان.همان کاری که

صحیفه نور جلد 6 صفحه 153

پیشتر قاضی های ما می کردند و می نشاندند اینها را و حرف هایشان را گوش می کردند شاهدشان را می گرفتند و چه می کردند، دو روز، سه روز، یک روز و گاهی یک ساعت، دو ساعت تمام می شد مساله. مردم وقتشان شریف است نباید صرف یک محاکمه بشود که آن، یک نفر وکیل داد گستری بود که من می شناختم او را، دیده بودم، شیخ رضا اسمش بود، معروف بود آنوقت، نقل می کنند که گفته بود این محاکمه ای را که الان ما شروع کردیم تا من هستم این محاکمه هست. وقتی من مردم، پسرم این کار را انجام می دهد که نمی گذاریم به آخر برسد. وضع دادگستری اینطوری است که می تواند یک وکیلی نگذارد به این زودی ها مساله ختم بشود. اینها باید تحول پبدا بکند، باید طوری بشود که اگر ما نتوانیم صد در صد اسلامی اش بکنیم لااقل نزدیکش بکنیم به اسلام و انشاءالله امیدواریم بتوانیم.اما حالا فرض می کنیم نتوانیم، لااقل نزدیک بشود به او، همچو نباشد که او در یک قطبی و هر چه در غرب عمل شد ما باید تبع آنها باشیم و همه اداراتمان غربی باشد. این از اغلاطی است که، یعنی به خاطر ضعف مسلمین بوده است که هر چه را از آنجا دیدند خیال کرده اند این خوب است که به آن عمل کردند، دیگر خودشان نظر نکردند که ببینند که خود این آیا صحیح است یا غیر صحیح است. وقتی دیدند آنها طیاره را درست کردند خیال کردند که دیگر جهات اخلاقی شان هم صحیح است و حال اینکه مساله اینطور نیست، در هر صورت تحولات لازم است هم در اشخاص برای پاک بودن، برای مهذب بودن، برای خدمتگزار و ملی بودن تحول می خواهد که با ارشادات اقشار مختلف، بزرگترها، باید اینها عملی بشود و هم در کیفیت خود این ادارات و فرم ادارات، باید اینها عوض بشوند و انشاءالله امیدوارم که این امور تحقق پیدا بکند و یک مملکت اسلامی بزرگ بشود و بالاتر از آن که انشاء الله سرایت بکند به سایر ممالک اسلامی و بشود یک مملکت اسلامی بزرگ، در مقابل همه ابرقدرت ها، اگر ممالک اسلامی با جمعیتی که یک میلیارد تقریباً هست، مخازن بزرگی که دارند، اینها اگر چنانچه به یک نحو اتحادی با هم پیدا بکنند بزرگترین قدرت هستند. خداوند انشاءالله به همه شما سعادت و سلامت عنایت کند.
 

لزوم اسلامی عمل نمودن دادگاه های انقلاب

اینکه من عرض می کنم، از اول هم گفته ام که دادگاه ها نباید روی آن مسائل سابق عمل بکنند. دادگاه ها باید به تمام معنا اسلامی و توجه به اینکه خدای نخواسته یک بیگناهی یک وقتی گرفتار نباشد یا یک کم گناهی زیاد ازاندازه به او تحمیل نشود. این از مسائل مهم است. قضیه مصادره اموال هم که این مساله ای است که به نظر من مگر در یک استثناهائی که معلوم است که همه اموالش از سرقت و دزدی بوده و از خیانت و چپاول و امثال ذلک بود، والا اگر کسی فرض کنید ساواکی بوده یا کسی فرض کنید وکیل مجلس بوده متحمل است که خودش مال داشته است این را نباید مصادره کرد زیرا اینها زن و بچه دارند، اینها زندگی دارند. همین چند روز اخیر نامه ای آمده است از عیال علامه وحید کرمانشاهی (که او را کشته اند) که اموال ما را مصادره کرده اند و ما چیزی نداریم. و من گفته ام که

صحیفه نور جلد 6 صفحه 154

تماس بگیرند که آخر نمی شود همچو چیزی. حالا ما فرض می کنیم که فلان آدم، آدم خائنی بوده و مستحق قتل هم بوده (همه اینها را ما فرض می کنیم) اما خوب خانواده اش و عیالش و بچه های کوچکش چه تقصیری دارند. بله، این آقایان می گویند که ما راجع به این مصادرات اینطور نیست که مصادره همه اموال بکنیم به آن معنی، بلکه به اندازه کفافشان اموال می گذاریم. لکن این زن که کاغذ نوشته بود خیلی الحاح کرده بود که برای ما چیزی نگذاشتند و ما نمی توانیم زندگی کنیم. که باید به او توجه بکنید. در هر صورت این یکی از مسائل است که اموال مردم را بیخودی نمی شود مصادره کرد. به مجرد اینکه وکیل مجلس بوده حالا خودش قتل و اموالش مصادره! وکالت مجلس اسباب قتل نمی شود. اینها البته خلافکاری کرده اند، این حقوقی که گرفته اند باید پس بدهند اما این حقوق معنایش این نیست که باید همه اموالش را مصادره کنند. حقوقی که گرفته اند خلاف قاعده بود که از دولت گرفته اند باید پس بدهند و یک تادیبی هم باید بشوند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد نقش حساس مادران در تربیت فرزند و اصلاح و افساد جامعه

تاریخ: 1358/02/23

 

خانم ها شرف مادری و مسوولیت تربیت فرزند دارند

بسم الله الرحمن الرحیم
شما خانم ها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و مسوولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید. اول مدرسه ای که بچه دارد، دامن مادر است. مادر خوب بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن منحرف بیرون می آید و چون بچه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهائی که دارند، آرزوهایی که دارند خلاصه می شود در مادر و همه چیز را در مادر می بینند. حرف مادر، خلق مادر، عمل مادر، در بچه ها اثر دارد. لامحاله یک بچه در دامن مادر که اول کلاس است، این دامن اگر یک دامن طاهر پاکیزه مهذب باشد، بچه از همین اول که دارد رشد می کند، با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد می کند. بچه وقتی در دامن مادرش هست می بیند مادر اخلاق خوش دارد، اعمال صحیح دارد، گفتار خوش دارد، آن بچه ها از همان جا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر که از همه تقلیدها بالاتر است و به تزریق مادر که از همه تزریق ها موثرتر است، تربیت می شود.
شما این مسوولیت بزرگ را دارید که باید بچه های خودتان را که نوزاد هستند و نفوسشان زود چیز را قبول می کند، تربیت را زود قبول می کند، خوب و بد را زود قبول می کند، شما در اول که این بچه ها در دامن شما بزرگ می شوند، مسوول افعال و اعمال آنها هم شما هستید همانطوری که اگر یک بچه خوب تربیت کنید، ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تامین کند. اگر یک بچه بد هم خدای نخواسته در دامن شما بزرگ بشود، ممکن است که یک فساد در جامعه پیدا بشود. گمان نکنید که یک بچه است، یک بچه گاهی وقت ها در جامعه وقتی که وارد شد، در راس جامعه واقع می شود و محتمل است که جامعه را به فساد بکشد، نه اینکه فسادش فقط این است که ذخائر ما را برده است، نه این است فقط که مملکت ایران را دو دستی تقدیم دیگران کرده است و هر چه ما داشتیم به دیگران داده است بالاتر از این اینکه قشرهایی از این مملکت را همچو فاسد کرده است و همچو دزد بار آورده که حالا وقتی ما می خواهیم یک نفر آدم سالم پیدا بکنیم، دنبالش باید بگردیم یعنی چراغ برداریم و بگردیم در دنبال اینکه یک آدمی پیدا بکنیم که سالم باشد، بک آدمی پیدا بکنیم دزد نباشد، یک آدمی پیدا بکنیم امین باشد و خیانت به مملکت نکند، کم هستند حالا، چرا؟برای اینکه پنجاه و چند

صحیفه نور جلد 6 صفحه 158

سال اینها در راس این مملکت بودند و خرابکاری کردند و خودشان چون خراب بودند، آنهایی که نزدیک به اینها بودند خراب شدند، دسته بعد که نزدیک به این خرابی ها بودند آنها هم خراب شدند، همین طور از بالا خرابی شروع شد تا قشرهای پائینی همه جا را فاسد کردند اینها که الان قحط الرجال است، در مملکتمان نمی توانیم یک افراد صحیح مهذب را پیدا کنیم الا چند، کم هستند اینها و این برای این است که اینها پنجاه و چند سال آنقدر که به ذخائر انسانی ما صدمه زدند، به ذخائر ملی و مملکتی ما آنقدر صدمه نزدند بلکه همه را هم دزدیدند لکن مهم اینها بود. اگر یک انسان، یک شاه، یک رئیس مملکت، مهذب و صحیح باشد، آنهائی که اطرافش هستند همه صحیح خواهند شد، آنها هم سرایت می کند صحت عملشان به پایین ترها. یک وقت می بینید که اگر بیست سال یک حاکم عادل در بین مردم باشد، یک مملکت عادل پیدا می شود.
اینکه ما فریاد می زنیم که جمهوری اسلامی، برای این است که اسلام فرد مهذب درست می کند. قرآن کتاب آدم سازی است. پیغمبرها آمدند آدم ها را درست کنند، کاری دیگر جز این ندارند. در طول زندگی شان، پیغمبرهای بزرگ و ائمه اطهار (ع) دنبال این بودند که تربیت کنند مردم راه خدای تبارک و تعالی انبیا را فرستاده برای تهذیب مردم، برای اصلاح مردم، اگر چنانچه اصلاح بشود یک فردی که در راس جامعه است، یک ملایی که در یک جامعه ای است اگر این ملا یک ملای صحیح باشد جامعه هم صحیح می شود از باب اینکه همه توجه به او دارند. اگر یک حکومت صحیح در یک جایی باشد، مردم چون توجه به او دارند آنها هم صحیح می شوند، این هم از دامن شما خانم ها باید شروع بشود، از دامن شما باید این مطلب شروع بشود که بچه ها را تربیت کنید، یک تربیت صحیح اسلامی به اینکه خودتان بچه در دامنتان هست، همراه تان است، همه چشم و گوشش به حول و قول شما هست، از شما دروغ نشنود بعد دروغگو درآید از کار. اگر این دید مادر دروغ می گوید، بعد هم دید پدر دروغ می گوید این دروغگو می شود. اگر دید مادر آدم صحیحی است، پدر آدم صحیحی است این صحیح بار می آید. این صحیح که بار آمد و شما تحویل مدرسه می دهید اگر معلم، یک معلم صحیحی باشد، از مدرسه این افراد صحیح بیرون می آید، یک جامعه صحیح می شود. شما بعدها معلم می شوید انشاءالله، حالا بعدها هر کدام مادر نیستید مادر می شوید انشاءالله، معلم می شوید، در مادری تان باید بچه ها را تهذیب کنید، در معلمی تان هم باید تهذیب کنید تحویل جامعه بدهید یک افراد صحیح، یک جامعه را صحیح کنید و اگر خدای نخواسته عکس این معنا باشد، زجر آنها هم به عهده شما می آید. همانطوری که هر کار خوبی که اینها بکنند چون شما مبداء این کار خوب بودید برای شما هم خوبی دارد، اجر و ثواب دارد، اگر خدای نخواسته یک قشر فاسدی شما تحویل جامعه بدهید، آنها بروند فسادکاری بکنند، این دودش توی چشم شما هم می رود.
من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه شما خانم ها را و همه آقایان را می خواهم و سلامت و سعادت همه تان را از خدای تبارک و تعالی مسئلت می کنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از دانشجویان اصفهان

تاریخ: 1358/02/24

 

این دوره ای که الان ما در آن هستیم دوره انتقال است

بسم الله الرحمن الرحیم
با اینکه وقت من دیگر تقریباً گذشته است و قبلاً هم یک صحبت هائی کردم لکن بعضی تنبهات لازم است عرض کنم. این دوره ای که الان ما در آن هستیم دوره انتقال است یعنی انتقال آن قدرت شیطانی به یک قدرت دیگری و دولت، دولت انتقالی است، دولت استقراری نیست. ما الان مجلس موسسان لازم داریم تا اینکه قانون اساسی را تصویب کند و بعد از آن هم مجلس شورا لازم داریم که آن هم رسیدگی به امور کشور بکند و یک حکومت مستقر و مستدام پیدا بشود. در دوره های انتقالی نباید اینطور نظر کرد که همه کارها در این دوره انتقالی بشود، هیچ وقت یک همچو چیزی ممکن نیست. دوره های انتقالی همین است که این سه تا مطلبی که از اول هم ما ماموریت دادیم به آقای مهندس بازرگان، این بود که شما متکفل شوید و رفراندم را درست بکنید و بعد هم مجلس موسسان و بعد هم مجلس شورا، وقتی کارشان تمام شد، ایشان هم کنار می رود. کارهای اساسی که باید بشود منحصر به اینکه شما ذکر کردید نیست، زیاد آشفتگی ما داریم، یعنی باید یک تحول کلی در همه قشرها بشود. الان این حکومتی که، یعنی طرز حکومت، نه خود حکومت، طرز وزارتخانه ها، طرز ادارات، بار تتمه ای ازهمان زمان طاغوت است، اینها تحول لازم دارد، لکن تحول مال آنوقتی است که حکومت مستقری ماداشته باشیم. الان یک حکومت، یک حکومتی است که می خواهد این قدرت را منتقل کند به یک حکومتی مستقر و این مشغول به کار بشود، یعنی یک حکومت پیدا بشود که خود مردم آن حکومت را ایجاد کنند. ما تا حالا نداشتیم یک همچو حکومتی که مال ملت باشد، اسمش بود، اصلاً بعد از زمان مشروطه تا حالا نشده، این اسمش بود که ملت نمی دانم خودشان انتخابات بکنند، خودشان وکیل بدهند، لکن شما می دانید که هیچ وقت شماها رای نداشتید، در این طول تاریخ، اینها همه را خود آنها می کردند و کاش خودشان می کردند، شاه گفت در یک از نطق هایش، همین شاه دوم در یکی از نطق هایش گفت که لیست می دادند از سفارتخانه ها و مجبور بودیم که این لیست را عمل بکنیم، وکلا را آنها لیست می دادند که ما وکلا را تعیین بکنیم ما هم تعیین کردیم. منتها او می خواست بگوید که حالا دیگر آنطور

صحیفه نور جلد 6 صفحه 160

نیست و حال آنکه این وقت بدتر بود.
 

مردم ایمان داشتند به اینکه حکومت اسلامی خوب است و این ایمان آنها را پای صندوق های رای برد

الان وضع تا اینجا پیش آمده است که شما خودتان بدون اینکه کسی به شما فشاری بیاورد در رفراندم رای دادید، خودتان رای دادید، یعنی مردم کوچک و بزرگ، اینکه وقت انتخابش بود، زن و مرد، مریض ها از مریضخانه ها همه اینها با شور و اشتیاق رفتند رای دادند، هیچ کس به آنها فشاری نیاورد و یک سرنیزه ای در کار نبود و قدرت ایمان بود.ایمان داشتند به اینکه حکومت اسلامی خوب است، این ایمان مردم را پای صندوق ها برد و اشخاص هم که نمی توانستند بروند، زیر بغلشان را گرفتند یا در چرخ نشاندند و بردند رای دادند و بعد هم شما برای مجلس موسسان که مقدرات مملکتتان دست خودتان باشد (اگر نباشد که انتخاب قانون را به رفراندم نکردیم) و مجلس موسسان بنا شد باشد، باز دست خودتان است، خودتان می روید وکلاتان را تعیین می کنید، هیچ کس به شما فشار نمی آورد که فلان وکیل را تعیین بکنید. فرضاً اگر چنانچه ما هم یک کلمه ای بگوئیم قضیه این است که ما میل داریم، این برای شما خوب است، بیشتر از این نیست، ما می گوئیم این خوب است برای شما مثل اینکه در رفراندم ما گفتیم رای به رفراندم خوب است من خودم این رای را دارم الزام در کار نبود. هر کس مجاز بود و آزاد بود که خودش برود رای خودش را بریزد هر چه می خواهد باشد، حالا هم بعد از این خود شما هم باید وکیل تعیین کنید و بعد هم وکلای مجلس شورا را خودتان تعیین می کنید، همه چیزها دست خودتان است خودتان باید بگردید وکیل خوب تعیین بکنید که مقدرات مملکتتان دست مجلستان باشد.
 

ضرورت جلوگیری قاطعانه از اخلالگران جهت حفظ نهضت اسلامی

این مسائلی که حالا شما طرح می کنید و اشتباه این مسائل زیاد است، خیلی مسائل هست، اینها مال دوره ای است که استقرار پیدا می کند حکومت. الان همه ما باید دنبال این مطلب باشیم که اینهائی که افتاده اند دوره، یک وقت می روند توی کارخانه ها اخلال می کنند، یک وقت می روند پیش کشاورزها اخلال می کنند، یک وقت می آیند توی مدرسه ها اخلال می کنند، باید همه چشم هایمان را باز بکنیم و نگذاریم اینها اخلال بکنند. همه چیز این مملکت را آشفته کردند.
اگر اخلال اینها به نفع خودشان به ثمر برسد ما دیگر آن دوره استقرار را نخواهیم دید، ما بر می گردیم سراغ اول. الان وظیفه همه ما و شما دانشجوهای محترم و سایر طبقات اینست که خودتان و هر کس که دستتان به او می رسد و هر کس حرفتان به او می رسد وادار کنید که این نهضت را اینطوری که تا حالا آمده نگهش دارند، یعنی همین، به همین گرمی که هست، به همین شور و شعفی که رفتند پای صندوقها و رای دادند برای جمهوری اسلامی، این محفوظ بماند که بعد رأیتان به مجلس مؤسسان و

صحیفه نور جلد 6 صفحه 161

به مجلس شورا هم بدهید و استقرار پیدا بکند حکومت.این اخلال ها حالا باید جلویش گرفته بشود، الان وقت اینست که ما جلو اخلال ها را بگیریم. بعد از اینکه مستقر شد حکومت، آنوقت این نیازهائی که همه دارند (ماهم داریم، همه دارند) این نیازها بعد باید البته همه درست بشود. ما هم می دانیم الان نابسامانی زیاد است یعنی اینها رفتند و همه چیز این مملکت را آشفته کردند، همه چیزش را. الان ما یک اقتصاد سالم نداریم. اینها هر چیزی که این مملکت داشته است دزدیده اند، قرض کرده اند و رفته اند، همه بانک ها الان از اینها طلب دارند، میلیون ها قرض کرده اند و فرار کرده اند هر چه هم داشتیم اینها برداشته اند رفته اند، کشاورزی مان هم که می بینید چه جورش کردند که ما کشاورزی نداریم. الان کارخانه ها هم الان اینها ریخته اند توی کارخانه ها نمی گذارند کار بشود، از قراری که شنیدم خود کارمندانی که در آنجاها هستند و کارگرهائی که آنجا هستند کم کار می کنند یا کار نمی کنند، این چیزها برای این است که اینها نمی گذارند. ما الان باید همه مان دست به هم بدهیم و نگذاریم این نهضتی که نهضت الهی بود، برای خدا بود، برای اسلام بود نگذاریم این خاموش بشود، این را نگه داریم تا اینکه این مسائل حل بشود، آنوقت می آئیم سراغ این مسائل دومی که در درجه دوم است این مسائل.
 

من خوف این را دارم که این آشفتگی های فکری، اسباب غفلت از این نقطه اصلی که ما داریم بشود

مبادا یک وقتی ما غفلت کنیم از این مسائل اساسی که اساس حکومتمان است و همه توجه مان را دنبال این بکنیم که فلان کس خانه ندارد، فلان کس درست با او رفتار نشده، مدرسه مثلاً خوب تحصیل نمی شود، معلمان چطور هستند. اینها الان وقتش نیست. آنوقت همانطوری که همه فشار می آوردند که تانک ها را عقب بزنید و یک کسی می آمد و می گفت که آقا من منزل ندارم، شما می گفتید الان وقت این حرف نیست، حالا کار دیگری داریم، کار بزرگ داریم. الان اینجوری است. الان یک وقتی است که به نظر من حساسترین اوقات مملکت ما حالاست، نه آن وقتی که همه فشار می دادیم می گفتیم و می خواستیم سد را خراب کنیم. این سد که خراب شد، پشت سر، مردم توجه کردند که، این گفت خانه ندارم و آن گفت مریضم و آن گفت مدرسه ام درست نیست، آن گفت معلم چطور است، آن گفت توی ارتش چه جوری است، آن گفت توی اداره چه جوری است، یک آشفتگی فکری پیدا شد. من خوف این را دارم که این آشفتگی های فکری اسباب غفلت از این نقطه اصلی که ما داریم بشود و خدای نخواسته شیاطینی که با مطالعه ها دنبال این مسائل هستند، آنها بیایند و یک وقت آشفتگی ها را دامن بزنند و یک وقتی ما متوجه بشویم به اینکه شکست خورده ایم و می دانید که خدای نخواسته اگر حالا شکستی پیدا بشود، دیگر این ملت سرش را نمی تواند بلند بکند. اگر ما این پیروزی را به آخر رساندیم، دست اینها را تا آخر کوتاه کردیم و امیدوارم برسیم و می رسیم انشاءالله، می رسیم انشاء الله ولی همه باید همت داشته باشند یعنی شما دانشجوهای عزیز و آن کارگرهای توی کارخانه ها، آنها هم

صحیفه نور جلد 6 صفحه 162

عزیز و آن کسانی که در کشاورزی مشغول کشاورزی هستند و آنها هم عزیز و همه ملت، بازاری، دانشگاهی، دانشجو، معلم، همه باید وجهه نظرمان را به آن مقصدی که داریم بکنیم، دنبال او، این مسائل را پیش بیاوریم، غفلت نکنیم از آن مسائل اصلی و برویم سراغ مسائل فرعی، این اصل از دست ما خواهد رفت.
 

نیاز به وقت و امکانات کافی برای ترمیم خرابکاری های گسترده رژیم طاغوت

آن که من می فهمم اینست و آن که من می خواهم از شما اینست که همه دست به هم بدهیم و این بار را به منزل برسانیم، حکومت مستقر وقتی پیدا شد، حکومت مستقر این کار را باید بکند. این امور یک اموری است که قانون باید برایش باشد. این قوانینی که تا حالا بوده طاغوتی است، اینها همه شان خرابکاری بوده. برای هر فردی قانون می خواهد و این محتاج به این است که مجلس شورا پیدا بشود و مجلس شورای خودتان، نه مجلس شورای آریا مهری یا فرض کنید که آمریکائی، مجلس شورای خودتان، خودتان وکیل برای خودتان تعیین بکنید، اشخاص مطمئن، اشخاص ملی، اشخاصی که خدمتگزارند برای شما، تعیین بکنید و ما هم هر مقدار که می توانیم مطالب را به آنها بگوئیم وانشاءالله استقرار و دوره استقرار پیش بیاید، دوره استقرار که پیش بیاید آنوقت کشاورزی طرح ها دارد، البته طرحش باید داده شود، مدارس باید، فرهنگ اصلاً باید منقلب بشود و یک جور تحولی پیدا بکنند، دادگستری باید تحول پیدا بکند. همه اینها محتاج به تحول است منتها هرکداممان این نقطه ای را که در آن هستیم توجه به آن داریم، هر کس هم از هر جا می آید همان مسائل منطقه خودشان را می گویند و درست هم می گویند، آنها هم درست می گویند و الان وقتی اینجا نشستیم از اطراف می آیند اینجا، بختیاری ها می آیند و می گویند هیچ جا بدتر از محل ما نیست، هیچ نداریم، راست می گویند. از طرف بلوچستان می آیند و همین مطلب را می گویند، از خراسان می آیند همین مطلب را می گویند، شما هم می آئید مطلب را بگوئید و من صحیح می دانم همه را.
اما وجه اینست که هر کدام منطقه خودتان را می بینید و گرفتاری خودتان را. همه ملت گرفتارند، این خانه خراب ها ملت را اصلاً خراب کردند، اینطور نیست که یک جا صحیح است و یک جا غیر صحیح همه باطل است لکن مهلت می خواهد. بعضی وقت ها می آیند و می گویند که فلان جا فقر و فلاکت است و چه هست، من می پرسم که این فقر حالا پیدا شده یا از اول بوده، می گویند نه، از اول بوده، می گویم پس حالا چه می گوئید که یکدفعه حمله می کنید، خوب این فقری بوده که سابق هم داشتید، آنوقت صدا در نمی آوردید، حالا می گوئید، (الان بده) الان بده که نمی شود، خوب، باید درست بشود، کشاورزی درست بشود، کارخانه ها راه بیفتد، اقتصاد ملت درست بشود، پول نفت دستشان بیاید (حالا پول نفت هم دستشان نیامده خوب حالا نفتش را داده اند و پولشان را می گیرند

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع پاسداران انقلاب اسلامی قم

تاریخ: 1358/02/23

 

شهادت، عروج اززندگی حیوانی به عالم بالا

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر یک راهی راه حق شد انسان نباید از شهادت بترسد. وقتی که ما برای اسلام و برای احیای سنت پیغمبر و اقامه عدل بپا خاستیم نباید از این بترسیم که از ما شهید شهادت پیدا می کند، اولادمان شهید می شود، خودمان شهید می شویم. این یک سیره ای بوده است در اسلام از اول بوده، از اول اسلام برای خدا - و اسلام برای خدا - پیغمبر اسلام و ائمه ما فداکاری کردند، شهادت نصیبشان شد، اولاد دادند، حضرت علی بن الحسین به پدر بزرگوارشان عرض می کنند که ما بحق نیستیم؟! می فرماید چرا، ما بحقیم. می فرماید پس از مردن نمی ترسیم (لانبالی بالموت) کسی باید از مردن بترسد که خیال کند که بعد از مردن خبری نیست، همه اش همین است، این زندگانی حیوانی. این که عقیده اش این است که همین است و دیگر چیز دیگری نیست، خوب باید این چند روزی که هستش، حفظش کند و بترسد از اینکه از این دنیا برود اما مسلمین، کسانی که اعتقاد به قرآن دارند، اعتقاد به اسلام دارند و برای عالم دیگری موجودیت بالاتری قائل هستند و این زندگی اینجا را زندگی حیوانی می دانند، زندگی انسانی در یک عالم دیگری است، بالاتر از اینجاست، این دیگر ترسی ندارد، خوفی ندارد، انسان از این محل به یک محل دیگری منتقل می شود که بهتر از اینجاست. بنابراین، این معنایی که در صدر اسلام هم بوده است که اصحاب پیغمبر - برای شهادت - استقبال شهادت می کردند، برای شهادت به هم پیشی می گرفتند، اصحاب حضرت سیدالشهدا برای شهادت استقبال می کردند و پیشی می گرفتند، این روی همین ایمان راسخ بوده است که شهادت این مطلبی نیست که انسان بکلی از بین برود تا اینکه دیگر غیر از این خبری نباشد. شهادت از این عالم منتقل شدن به یک عالم بالاتری، نورانی تر، همه چیزش از اینجا بهتر.
 

تاکید بر جدیت در پاسداری از نهضت

بنابراین - ما - الان تکلیف همه ما این است که همه مان پاسدار اسلام هستیم، همه سرباز اسلام هستیم و همه باید در این زمانی که قشرهای مختلفی در بین مردم افتادند و مفسده و می خواهند نهضت ما را متوقف کنند یا به عقب برگردانند، همه ما تکلیف داریم که جدیت کنیم که این نهضت جلو

صحیفه نور جلد 6 صفحه 156

برود و انشاءالله اسلام به آنطوری که باید، پیاده بشود و همه نواقص به واسطه اسلام از بین برود. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما جوان ها را می خواهم و تشکر می کنم از این قوه اراده، از این قدرت بازو، از این زحماتی که شما در راه اسلام می کشید. خداوند همه شما را حفظ کند و به سعادت دو دنیا برساند انشاءالله.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع معلولین

تاریخ: 1358/02/24

 

میزان انسانیت و سعادت،ایمان و صبر است

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
 (ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملو الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر) همه انسان ها در خسرانند مگر آن طایفه ای که مومن باشند و عمل صالح داشته باشند و مردم را، ملت را به صبر و به حق دعوت کنند. در این استثناء نیست که اگر کسی چشمش معیوب باشد یا اگر کسی دستش معیوب باشد، همه در خسرند (الا الذین آمنوا) اصلاً در اسلام جسم مطرح نیست، بدن مطرح نیست، روح مطرح است،ایمان مطرح است. شما بچه ها که مثل فرزندان من هستید، از اینکه پای شما معیوب است هیچ غصه نخورید. آنچه میزان انسانیت است همین آیه ای که شما خواندید، آنچه میزان سعادت است این است که انسان مومن باشد و صبر داشته باشد و دیگران را به صبر وادار کند و حق بگوید و دیگران را به حق وادار می کنید شما سعادتمندید. آنهائی که همه چیز دنیا دارند، هم سلامت بدن دارند، هم مادیاتشان تامین است لکن ایمان ندارند، اینها غرق در خسارات هستند، معنوی و بلکه خسارات مادی هستند.
 

سعادت مربوط به روح و قلب انسان است

سعادت به داشتن دست نیست و به داشتن پا نیست، سعادت به داشتن مال نیست، سعادت یک امری است که مربوط به روح است، مربوط به قلب انسان است. شما بچه های عزیز من که روحتان سالم است، قلبتان پاک است و انشاءالله بر مبنای ایمان و تواصی به صبر و حق رشد می کنید، شما سعادتمندید و من از خدای تبارک و تعالی سعادت همگی شما را می خواهم و این چیزی را که خواستید انشاءالله امیدوارم که یک قدری اوضاع آرامش پیدا بکند، به همه امور انشاءالله رسیدگی بشود و دولتها رسیدگی بکنند. خداوند همه شما را حفظ بکند. من شماها را مثل فرزند خودم می دانم همه شماها نور چشم من هستید. خدا به شما سلامت عنایت بکند و شفا عنایت بکند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از مسلمانان پاکستانی و هندی

تاریخ: 1358/02/24

 

تکلیف بر گسترش نهضت مستضعف در مقابل مستکبر

بسم الله الرحمن الرحیم
ما امیدواریم، ما امید آن داریم که همه اقشار ملت های مستضعف به هم بپیوندند. ما از خدای تبارک و تعالی می خواهیم در تمام اقشار عالم بیدار شوند. مسلمین از تفرقه، از اختلاف دست بردارند. من امیدوارم که شما جوانان پاکستانی که به دیدار من آمدید و هم پیوستگی خود را با نهضت ما اعلام داشتید، همه موفق و سالم باشید. باید این نهضت در تمام عالم، نهضت مستضعف در مقابل مستکبر در تمام عالم گسترده شود. ایران مبداء و نقطه اول و الگو برای همه ملت های مستضعف، ملت های مستضعف ببینند که ایران با دست خالی و با قدرت ایمان و با وحدت کلمه و تمسک به اسلام در مقابل قدرت های بزرگ ایستاد و قدرت های بزرگ را شکست داد. سایر اقشار ملت ها به این رمز اسلامی، به این رمزایمانی اقتدا کنند. در تمام اقشار عالم مسلمین بپا خیزند بلکه مستضعفین بپا خیزند وعده الهی که مستضعفین را شامل است و فرماید که ما منت بر مستضعفین می گذاریم که آنها امام بشوند در دنیا و وارث باشند، امامت حق مستضعفین است، وراثت از مستضعفین است، مستکبرین غاصبند، مستکبرین باید از میدان خارج بشوند. ما مستکبرین ایران را از صحنه بیرون کردیم و به جای آن مستضعفین نشستند.
 

وحدت کلمه و اتکال به خدا رمز نیل به پیروزی نهائی

قشرهای کمی که هست و مشغول توطئه هستند، انشاء الله به همین زودی منقطع خواهند شد. آنها گمان باطل کردند که می توانند در مقابل یک ملت بپاخاسته توطئه کنند، توطئه آنها مدفون خواهد شد لکن به شرط اینکه مستضعفین وحدت کلمه را از دست ندهند اقشار با هم باشند. همانطوری که تا اینجا همه باهم بودند و نهضت را با وحدت کلمه و اتکال به خدای عالم به اینجا رساندند و سدهای بزرگ را شکستند، از این به بعد هم با هم باشند، رمز را حفظ کنند، کلید پیروزی را حفظ کنند. اگر این رمز که وحدت کلمه اتکال به خدای عظیم، توجه به اسلام بزرگ باشد، محفوظ بماند، اگر این رمز را حفظ کنند، پیروزی با آنهاست، پیروزی نهائی.

صحیفه نور جلد 6 صفحه 168

 

خداوند، ولی و خارج کننده مومنین از ظلمات به نور

پیروزی نهائی وقتی است که اسلام به همه ابعاد و به همه احکامش در ایران پیاده شود و پیروزی بالاتر آنکه در همه اقطار عالم، اسلام حکومت کند. اسلام مایه سعادت بشر است. اسلام برای انسان سازی آمده است، برای این آمده است که انسان ها را، آدم ها را از ظلمات بیرون کند و به نور برساند. خداوند ولی مومنین است و آنها را از ظلمات خارج می کند و به دریای نور وارد می کند آنهائی که کافر هستند، طاغوت پیشوای آنهاست، آنها را از نور بیرون می برد و به ظلمت فرو می برد. شما مومنین، شما جوانان مومن ایرانی، پاکستانی سایر اقشار که ایمان دارید، خداوند وعده فرموده است که شما را از همه ظلمت ها، از همه گرفتاری ها خارج کند و به نور برساند آن هم نور الهی (الله نور السموات و الارض. الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور. الله نور السموات و الارض) .
از همه ظلمت ها، از همه گرفتاری ها خارجتان می کند و به نور الهی می رساندتان، آن نوری که روشن کننده همه ابعاد انسان هاست، آن نوری که تابش او تمام عالم را بوجود آورده است. شما توجه به اسلام و تعلیمات اسلامی داشته باشید، اقشاری که در بین شما می خواهند اختلاف بیندازند دست رد به سینه آنها بزنید، اینها عمال طاغوت، اینها می خواهند شما را از نور خارج کنند و به ظلمات وارد کنند، اینها مخالف خدا هستند، طاغوت هستند، عمال طاغوت هستند، این ریشه های گندیده را بکنید. خداوند همه شما را تأیید کند. خداوند مسلین را آشنای به وظائف اسلامی خودش بکند، خداوند تمام مسلمین را ائمه عالم قرار بدهد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارگران و صاحبان کوره پزخانه های تهران و حومه

تاریخ: 1358/02/25

 

اهداف مزدوران خائن از دسیسه سازی میان کارگران کارخانه ها

بسم الله الرحمن الرحیم
حالا ما از این جمعیتی که با صورت های مختلف افتاده اند توی مردم نمی گذارند شما کارتان را انجام بدهید، ما از اینها می پرسیم که خوب، ما می خواهیم برای ضعفا، برای آنهائی که خانه ندارند، برای آنهائی که نمی توانند خانه تهیه کنند، برای این زاغه نشین های اطراف تهران که وضعشان اینطوری است می خواهیم خانه درست کنیم، آقایان هم خواهند که کمک کنند (آنقدری که بتوانید تخفیف بدهید و کمک بکنید) اینها چه می گویند؟ اینها دلسوز ملتند؟! اینها فدائی ملتند؟! اینها برای ملت می خواهند کار بکنند؟! خوب، اگر برای ملت بخواهند کار بکنند بیایند و کمک بکنند.
فخارها دارند عمل می کنند و تخفیف می دهند، خوب، شما بیائید کمک کنید، بیائید تبلیغ کنید، بیائید به این کارگرها بگوئید که خوب، حالا که می خواهند برای مستمندان کار کنند شما زیادتر کار بکنید، کمتر مزد بگیرید.
اینها خائنند آقا، اینها دستشان، دست اربابانشان از مملکت ما کوتاه شده، می خواهند که دست آنها را باز بکنند والا یک مساله ملی، یک مساله ای که برای طبقه ضعیف است، خانه سازی برای طبقه ضعیف است، برای ثروتمندها که کسی خانه نمی سازد، برای این زاغه نشین های اطراف تهران و اطراف شهرستان های دیگر، برای کارگرهائی که خانه ندارند و بیچاره اند، خانه سازی برای اینهاست، عوض اینکه اینها هم بیایند کمک کنند، بیایند اینها هیچ تبلیغ کنند، کمک کنند و هماهنگ کنند تا این بیچاره ها به این خانه برسند، نمی گذارند که این کار انجام بشود. البته می خواهند نگذارند، ولی غلط می کنند و انجام می گیرد این کار، اما من می خواهم معرفی شان بکنم، شما از آنها بپرسید که آقایان که آمده اید توی این کارخانه ها و به این کارگر می گوئید کار نکن، پول می دهی که کار نکند (می گویند پول هم می دهند که کار نکنند) این پول که در جیب تو است، از همانی است که از آمریکا آمده یا از شوروی آمده است. این پول از آنهاست که به جیب تو کردند که می کنی به جیب اینها، تو که پول نداری، تو برای پول داری می دوی. تو که پول نداری اگر پول داشتی که این کارها را نمی کردی.
این پولی است که آنها می دهند که شما نگذارید این کارخانه ها کار بکنند، نگذارید این مسکین ها خانه پیدا بکنند تا صدا بلند بشود، این انقلاب بشود، تا ما دوباره بیائیم و همه نفت های شما را ببریم و همه

صحیفه نور جلد 6 صفحه 171

جواهراتتان را ببریم و همه معادن زیرزمینی تان را ببریم و جنگل هایتان را ببریم و مراتعتان را ببریم و همه چیزتان را ببریم.
اینها خائنند، اینها بدتر از این خائن هائی هستند که آدم کشتند، اینها دارند حیثیت این ملت را از بین می برند لکن اگر این حس انسانیت، این حس مقاومت در شما موجود باشد که برای این ضعفا دلسوز باشد و ملاحظه بکنید، آن روزی که توی خانه تان راحت نشسته اید ملاحظه بکنید که آن فردی که با هفت هشت نفر عائله توی این زاغه نشسته است، در سرمای زمستان بر او چه می گذرد، در گرمای تابستان بر او چه می گذرد، یک خرده ای فکر این معنا را بکنید و برای اینها و برای خدای تبارک و تعالی، رضای خدای تبارک و تعالی، برای اینها تخفیف بدهید، برای اینها زحمت بکشید. انشاء الله با حفظ این انسانیت و تعاون پیش می برید، پیروز می شوید.
من انشاءالله امیدوارم که اگر حفظ بشود این نهضت ما، این حس تعاون، نیفتند یک دسته استفاده جو، حالا که مثلاً یک وقتی یک قدری آرام شده، اینها بیفتند استفاده کنند، گرانفروشی و - نمی دانم - قاچاقگری و این حرف ها، اگر نکنند اینطور و روی موازین انسانی و روی انصاف عمل بکنند من امیدوارم که حکومت عدل اسلامی آنطوری که ما می خواهیم، آنطوری که خدای تبارک و تعالی می خواهد تحقق پیدا بکند و برای همه رفاه و سعادت، هم در اینجا و هم در آنجا فراهم بشود.
 

مدرس قدرتمند بود برای اینکه الهی بود

این عکسی که ملاحظه می کنید، شخصی است که ملک الشعرا گفته است که از زمان مغول تا حالا مثل این شخص در عالم نیامده، یعنی مرحوم مدرس. این حرف اوست. آنی که ما خودمان دیدیم تنها آدمی که در مقابل رضاخان قلدر ایستاد این است، این شخص است، یک روحانی که لباسش از سایر اشخاص کمتر بود و کرباس به تن می کرد، آنوقت وقتی که شعر گفته بودند، برای تنبان کرباس مدرس، آن فاسد شعر گفته بود، او در مقابل قدرت بزرگ رضاخان ایستاد و آن که هجوم کرده بود به مجلس که مجلس را چه بکند و زنده باد زنده باد رضاخان می گفتند ایستاد و گفت که مرده باد او و زنده باد من.
یک چنین مرد قدرتمندی بود برای اینکه الهی بود برای خدا می خواست کار بکند، نمی ترسید. خداوند انشاءالله او را رحمت کند و شما را هم توفیق بدهد که این اشرار را عقب بزنید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای هیأت بازرگانان ایرانی

تاریخ: 1358/02/25

 

مدافعان دروغین حقوق بشر، چشم خود را بر جنایات رژیم سابق بسته اند

بسم الله الرحمن الرحیم
البته آنهائی که منافع خودشان را در خطر می بینند یا منافع ارباب های خودشان را، از این نهضت به هر صورتی که باشد شکایت دارند و با هر توطئه ای می خواهند این نهضت را خاموش کنند. گاهی به بهانه حقوق بشر از این اعدام هائی که در ایران شده است انتقاد می کنند و این را یک امر خشونت آمیز می دانند. اینها در ایران نبودند ببینند چه شد و در پنجاه سال و بیشتر بر ایران چه گذشت و بر جوان های ما اخیراً چه گذشت، لکن اطلاع دارند، همچو نیست که اینها بی اطلاع باشند. اینها مطلع هستند که شاه سابق و شاه جلوتر با ایران چه کرد و جنایات این دو تا مرد یا نامرد به ایران چه بود، خیانات اینها را اینها اطلاع دارند. این جمعیتی که ادعا می کنند جمعیت حقوق بشر و حالا برای حقوق بشر دارند سینه می زنند که (چرا این عده را که تا حالا کشته شده است چرا کشته شد، این یک خشونتی است) اینها خشونت هائی که در عصر این پدر و پسر بود نادیده گرفتند، آن قتل هائی که به دست عمال اینها واقع شد و گاهی هم به دست خود محمدرضا واقع شد آنها را اصلش نظری به آن ندارند. نه آنوقت که ملت ایران آنجور ابتلاء داشت و آنطور اینها غارت و قتل می کردند یک کلمه گفتند و از حقوق بشر اسم بردند و نه در آخر که تمام جنایاتی که در ایران واقع می شد در ظرف تقریباً دو سال آخر که همه ملت ها اطلاع بر آن پیدا کردند و ملت ایران آنطور گرفتار شد که جوان های ما را در خیابانها و دستجمعی کشتند. پانزده خرداد را اینها اصلش ذکری از آن نمی کنند. پانزده خرداد به طوری که گفته اند (من در حبس بودم لکن آنطوری که برای من بعد از بیرون آمدن گفتند) قریب پانزده هزار نفر را آنها کشتند و از قراری که باز گفتند خود محمد رضا با هلیکوپتر عامل قتل هم بوده است خودش. اینها، این طرفداری های حقوق بشر، این پانزده هزار جمعیتی که در یک روز کشته شد اینها را مثل اینکه بشر نمی دانند یا بشر می دانند و برای آنها حقوق قائل نیستند. اگر اینها بشر هستند و حقوق دارند و این شصت هزار نفر یا بیشتری که در این چند صباح در این چند ماه از ایران کشته شد، از بهترین جوان های ما کشته شد، از همه طبقات، طبقه روحانیین، طبقه دانشگاهی، طبقه تجار، اداری، همه جور جمعیتی، دهقان، کارگر کشته شد اینها اصلش به روی خودشان نمی آوردند که این کارها شده است، هیچ ما ندیدیم که فریادی از اینها در آید که خیر، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمی کنید، چرا اینقدر

صحیفه نور جلد 6 صفحه 173

آدم می کشید، حالا که ما این جنایتکارها را که هر کدامشان، بعضی از اینها چندین نفر آدم را کشته اند یا آنطور اینها را شکنجه داده اند که در زیر شکنجه مردند یا پاهای آنها را اره کردند یا آنها را در تاوه گذاشتند و بو دادند، از همه طبقات، در زندان ها آنطور عمل کردند که یک شب را من در آن حبس که بودم صدای ضجه و ناله اشخاصی که چه می کردند خودم می شنیدم که بعد که آمدند این حبسی ها یعنی صاحبان حبس پیش من آمدند، اعتراض کردم و گفتم زندان ها باید جای تربیت باشد نه جای اینطور وحشیگری ها. گفتند نه، این چیزی نبوده، این یک سربازی بود که فرار کرده بود یک سیلی به او زدند. در صورتی که شاید بیشتر از یک ساعت، شاید شکنجه می کردند و من فریاد می شنیدم.
 

آنها که تاکنون مجازات شده اند قتال و مفسد فی الارض بوده اند

این طرفدارهای حقوق بشر، این حقه بازها که می خواهند همه منافع ماها را بدهند به ارباب هایشان، آن روز خفه شده بودند قلم هایشان شکسته بود. حالا که ما اینها را پیدا کردیم و چند تایشان را کشتیم، محاکمه کرده اند و اقرار کرده اند به اینکه چه کردند و چه کردند (پرونده هایشان معلوم است که چه کردند) حالا صدایشان در آمده. در عین حال که مساله اینطور است و آنهائی که تاکنون کشته شدند اشخاص فاسد و مفسد و بسیاریشان قاتل و قتال و مفسدالارض بودند، معذلک ما اخیراً یک قدری تضییق کردیم دائره این جنایات را، یک قدری تخفیف دادیم، که کسانی که ثابت شده قاتل هستند یا کسانی که شکنجه کردند و به قتل منتهی شده است، یا کسانی که امر کرده اند که دستجمعی مردم را بکشند، اینها را گفتیم حالا از این به بعد اینها مورد اعدام باشند، دیگرانی که شکنجه کردند و اینها، البته آنها هم اعدام نمی شوند لکن به جزای خودشان می رسند، به حبس یا تعزیز و اینطور چیزها، یک کسی که پای کسی را اره کرده لکن نمرده، آن که پایش اره کرده، این را نمی شود ما بگوئیم که تو بسم الله تشریف ببرید و اهلاً وسهلاً خوب این باید به مجازات برسد. اگر آن آدمی که پایش را اره کردند پیدا بشود، پای او را به حسب حکم شرع باید اره بکند، قصاص. اگر آن آدمی را که آنجور شکنجه کردند الان ما پیدا کنیم و ببینیم که می خواهد این هم تقاص کند، ما به او اجازه می دهیم که برود تقاص بکند.
این برای حقوق بشر است. خوب، این بشر حق دارد آن بشر هم حق دارد. این بشر سلامت این را سلب کرده است، حق این است که سلامت او را سلب کند. این بشر یکی را کشته است، حق ورثه او این است که او را بکشند. ما ورثه را پیدا نکنیم، حق حاکم است که او را بکشد. ما تا حالا که این عده ای که کم هم بودند تعداد زیادی نبودند، این عده را دادگاه های انقلابی کشته اند، اینها برای احقاق حقوق بشر اینها را کشته اند. اینهائی که ادعای حقوق بشر می کنند و برای القانیان هیاهو می کنند و یا برای هویدا هیاهو می کنند، اینها هستند که حقوق بشر را پایمال دارند می کنند.
پانزده سال این هویدا یا سیزده سال تقریبا این هویدا نخست وزیر بود و تمام جنایات گردن نخست وزیر است. ما هر نخست وزیری که در آن عصر پیدا شد، اگر پیدا کنیم، مثل شریف امامی، مثل

صحیفه نور جلد 6 صفحه 174

بختیار، محکوم به قتلند اینها. بختیار خودش اقرار کرد که به امر من قتل واقع شد. اینها عامل قتلند به اینطور که وادار کردند جمعیت را به قتل عام. اینها مفسدند، اینها فاسدند. ما برای حقوق بشر این کار را داریم انجام می دهیم و این جمعیتی که صدا می کنند که حقوق بشر، حقوق بشر، اینها عمال استعمارند. اصل این جمعیت هائی که در آمریکا یا در جاهای دیگر درست شده است به عنوان جمعیت حقوق بشر، جمعیت کذا و کذا اینها را همه آنها درست کرده اند برای اینکه حقوق بشر را ضایع کنند. این همه خیانت این مرد نانجیب به ایران کرده است و این همه قتل و غارت کرده است، حالا که می گویند این باید به قتل برسد (حالا هم که حکمی صادر نشده برای قتل محمد رضا لکن صادر می شود، اگر چنانچه ما پیدایش بکنیم، او باید کشته بشود) اینهائی که می گویند حقوق بشر، حالا صدایشان در آمده و اظهار تاسف می کنند.
 

اظهار تاسف آمریکا و اسرائیل برای محمدرضا و القانیان

البته آمریکا باید اظهار تاسف بکند، برای اینکه محمد رضا یک نوکر بسیار خوبی برای آمریکا بود که همه منافع ما را به کام آمریکا کرد، ایران را فقیر کرد و همه را داد به آمریکا و به رفقای او، او البته باید اظهار تاسف بکند. البته باید اسرائیل اظهار تاسف بکند از مرگ القانیان برای اینکه القانیان، این مردی که اینقدر جنایت کرده در اینجا و اینقدر خیانت کرده و اموال این ملت را به اسرائیل داده، این البته باید اظهار تاسف بکند لکن باید واقعیت را ببینیم چیست، آیا واقعیت این است که ما داریم حقوق بشر را ضایع می کنیم؟
 

ما در حبس ها سفارش کرده ایم که حتی به این اشخاص شکنجه گر یک کلمه درشت نگویند

ما در تمام این مدتی که این حکومت ما، این حکومت ایران الان هست، در تمام این مدتی که چیز است و تمام مدت بعد از انقلاب، آن بعد از انقلابی که در انقلاب ها آنقدر می کشتند، یک نفر آدمی که بی جرم کشته شده باشد، بیایند و بگویند، بیایند بگویند این جرم نداشت، یک آدمی. آنطوری که فوج فوج جوان های ما را می گرفتند به عنوان اینکه کتاب توی خانه تو است، به عنوان اینکه اعلامیه تو خانه تو است، به عنوان اینکه با کسی که اعلامیه دارد یا در کتابفروشی تو یک دانه کتاب رساله پیدا می شود، با این عنوانها می گرفتند، می بردند، شکنجه می دادند، می کشتند.
شما در تمام این مدتی که این نخست وزیر، نخست وزیر اسلامی آمده است روی کار، یکی را پیدا بکنید که در این دادگاه انقلاب یا در نخست وزیری یا در ارتش یا در جای دیگر در این حکومت بدون جرم یک نفر را گرفته باشند یک روز حبس کرده باشند، به یک کسی فحش داده باشند. این جمعیت حقوق بشر متوجه نیستند اینها را، یا می دانند و خودشان را به کری می زنند؟ خائنند اینها، اینها می خواهند ما را باز زیر بار همان چیزهائی که سابق ها بود بکشند. ما به این حرف ها گوش نمی دهیم. ما

صحیفه نور جلد 6 صفحه 175

برای احقاق حق بشر، برای حقوق بشر، تا حالا این جمعیتی که کشته شده است برای احقاق حقوق بشر بوده است و دادگاه های ما با دقت و با همه جور چیزی که بودند و اشخاص امین بوده اند این کار را کرده اند از این به بعد باز یک قدری تخفیف داده شده است که، یک قدری مثلاً ما به آن حدت نباشد، بعدها هم زیادتر تخفیف داده می شود لکن ما با همین، همین اشخاصی که اینطور شکنجه کردند، اینطور آدم کشتند، ما در حبس ها سفارش کردیم که حتی به این یک کلمه درشت نگویند. من اعلام کردم این را، اعلامیه داده ام که حبسی را در حکومت اسلامی ولو هر چه مجرم باشد، حبسی را حق ندارند با اینکه گرسنگی بدهند، حق ندارند به اینکه او را شکنجه بکنند، حق ندارند که یک کلمه درشت به او بگویند، آنقدری که حقش این است که محاکمه اش بکنند، هر طور جرمی که دارد به آن جرم چیزش بکنند، جزاء به او بدهند، بیشتر از این نه، زائد بر این نه. یک حبس اینطوری که این شکنجه گرها را اگر یکی از ماها گرفتار آنها می شد و نسبت به آنها یک تو گفته بودیم آنطور با ماها رفتار می کردند. این شکنجه گرها الان در حبس ما موجودند، الان در حبس ایران اینها موجودند، آمدند دیدند از خارج و گفتند مطابق با تمدن است اینطور چیز، اینطور حبس.
 

اینها (جمعیت های حقوق بشر) مزدورانی هستند که می خواهند حقوق بشر را پایمال کنند

بیایند و ببینند. همان جا در خارج نشسته اند و اجرت می گیرند و مزد می گیرند و قلم را برداشتند و همین طور دارند چیز می نویسند به عنوان حقوق بشر. اینها اشخاصی
هستند که می خواهند حقوق بشر پایمال بشود، نه اینکه می خواهند حقوق بشر را استفاده کنند و بگویند حقوق بشر. اینها، جوان های ما این همه کشته شدند، این همه زجر دیدند،
برایشان هیچ حق قائل نیستند، برای ما، ما را انسان اینها می گویند نیستند، اینها ما را بشر مثل اینکه نمی دانند، آنوقت چهار نفر را ما اعدام کردیم برای اینکه پانزده سال، ده سال
زجر داده اند، کشته اند، قتل عام کردند، ریختند توی خیابان ها به قتل عام، خوب شما همه دیدید این را و همه دیدند این را، آنها مطلعند از این معنی، نه اینکه آنجا نشسته اند و بی
خبر هستند، همین طوری که جزئیات حالا را مطلعند، جزئیات سابق هم مطلع بوده اند، مطلعند لکن خیانتکارند، بی انصافند، بشر نیستند اینها، اینها یک مزدورانی هستند که می خواهند
حقوق بشر را پایمال کنند. تا حالا اینطور شده است و بحمدالله - ما - تا یک قدری جزای بعضی از آنها (البته هستند باز هم) داده شده است، لکن الان توطئه ها هست،
الان همان اشخاصی که اهل این کارها بوده اند یک مقداری شان هستند و مشغول توطئه هستند می خواهند دوباره کار را از سر بگیرند، اینهائی که مشغول توطئه هستند، اینهائی که
می خواهند دوباره مسائل را به حال اول برگردانند، دوباره یک ملت را به زیر بار بکشند. دوباره یک ملت را ذلیل کنند، دوباره حقوق یک ملت را به باد فنا بدهند، اینها را ما اگر
پیدایشان بکنیم البته به جزا می رسانیم و انشاءالله پیدایشان می کنیم.

صحیفه نور جلد 6 صفحه 175

 

چه شد این حقوق بشری ها راجع به (شهادت) آقای مطهری یک کلمه ننوشته اند و نگفته اند؟

این وضع حقوق بشری های مادی است، اینهائی که مثل آقای مطهری که اذیتش به یک مور نرسیده است، من قریب بیست سال این مرد را می شناسم، یک آدم به آن سالمی، یک آدم به آن ادب، به آن انسانیت، این را محکوم به قتلش می کنند. چرا؟ چه کرد آقای مطهری؟ کی را کشته؟ چه کرده؟ این بشر نیست؟! این انسان فیلسوف، عالم، فقیه، این بشر نیست؟ این بشر را اینطور می کشند بدون اینکه یک جرمی داشته باشد. جرم آقای مطهری چه بوده؟ چه کرده بود؟ جرم قرنی چه بود؟ اینها چه جرمی کرده بودند که مستحق قتل بودند؟ حالا هم لیست دارند برای کشتن یک عده ای. خیال می کنند که با کشتن آقای مطهری یا با کشتن امثال آقای مطهری این نهضت خاموش می شود و دوباره حقوق ملت ما پایمال می شود و دوباره چه، چه شد. خوب، راجع به آقای مطهری این حقوق بشری ها یک کلمه ننوشته اند و نگفته اند، ما که نشنیده ایم که بگویند، این بشر نیست؟! اعتراض نکردند، هیچ نگفتند، محکوم نکردند آن کسی را که کشته است، حالا نمی شناسندش آقا، خوب آن طائفه ای که این کار را کرده است. چرا محکوم نکرده اند. حالا اگر ما قاتل آقای مطهری را پیدا بکنیم او را مجازات بدهیم، قصاص بکنیم، آنوقت صدایشان در می آید که خشونت است. این خشونت نیست که شب بدون جهت؟! آخر یک وقت یک آدمی بود که کاری کرده بود، جز تعلیم و تعلم این مرد کاری نداشت، یک آدمی که من قریب به بیست سال است او را می شناسم و مطلع از وضع و حال او هستم و می دانم که اذیت به کسی نکرده، یک آدمی که زحمت برای این ملت کشیده است، یک آدمی که کتاب نویس بوده است، یک آدمی که فیلسوف و متفکر بوده مستحق قتل است که این را کشتند؟! این جمعیت حقوق بشر کجا هستند که یک کلمه نمی گویند. حالا ما اگر آن کسی که این را کشته است پیدا کنیم و بکشیم، یکدفعه سر قلم حقوق بشر باز شود و شروع می کنند به نوشتن و به چیز کردن که خشونت است، ایران خشونت است، حقوق بشر را ملاحظه نمی کند. اینها چه جمعیتی هستند، من نمی دانم چه تربیتی اینها دارند، چه حیواناتی اینها هستند. این وضع دنیای مادی است، این وضع، این حقوق بشری ها مادی اند، این وضع دنیای مادی است که غیر از منافع مادی و غیر از منافع ارباب های خودشان هیچ چیز را ملاحظه نمی کنند چون مطلع بر هیچ چیزی نیستند، همه را غمض عین می کنند تا آنجائی که منفعت خودشان را در خطر می بینند فریادشان بلند می شود. این خاصیت تربیت های مادی است و این نحو حکومتی که الان هست، خاصیت تربیت های اسلامی است، معنوی است.
 

حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است

تربیت است، جامعه باید تربیت بشود، حدود الهی برای تربیت جامعه است، نه برای انتقامجوئی اگر قاتل را نکشند، قتل زیاد می شود و (فی القصاص حیوه) در قصاص زندگی است. اگر ما در قصاص را ببندیم، هر کسی بکشد کارش نداشته باشیم، قتل زیاد می شود، زندگی مردم از بین

صحیفه نور جلد 6 صفحه 177

می رود، هرکس دلش خواست هر کسی را می کشد. قصاص برای این است که زندگی بشر تامین بشود، تربیت است، برای مصلحت جامعه است، تمام حدود الهی برای مصلحت جامعه است. اگر آن آدمی که فلان کار را می کند و در شرع برایش فلان جزا را قرار داده اند، اگر این جزا نباشد، امثالش زیاد می شود.آن کسی که رفته مثلاً با زن کسی چه کرده است، اگر چنانچه این را جزا به او ندهند این فحشا زیاد می شود. جلو فحشا را باید گرفت. دزدها را می گرفتند و می بردند توی حبس آنجا تعلیم دزدی می کردند می گفتند کلاس باز شده برای کیفیت جیب بری، چگونه و چه جور جیب بری، چه جور بهتر است. اگر چهار تا دزدی که روی موازینی که البته هست، بگیرند و جزای آنها را بدهند، دست دزدی از ایران قطع می شود، از عالم قطع می شود. چهار نفر دزد را به آنطوری که شارع فرموده است، آن شارعی که راضی نیست به یک بشر، به یک بشر، به یک بشر که هیچ به یک حیوان ظلم بشود امر می کند که باید این که این جرم را کرده است این حد را هم بخورد، این برای این است که مصلحت بشر را دارد ملاحظه می کند، برای حفظ حقوق بشر است. حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. بشر همه حق حیات دارند.اگر نکشند آن آدم جانی را و آن آدمی که آدم کشته است آدمکشی زیاد می شود. اگر جرم دزدی، به جرم دزدی چهار نفر را که دزدی کرده اند و رفتند منزل مردم را برده اند و از بین برده اند مالش را، جزا به آنها ندهند، این، این جنایت زیاد می شود. گرفتن و بردن توی حبس نگه داشتن و چیز به آنها دادن، در همان جا هم باز جیب بری را تعلیم و تعلم کردن، این اسباب زیادیش می شود. این را حبس نباید کرد باید همان جرمی که گفتند بکنند و رهایش کنند برود، دیگر نمی شود. اگر آن کسی که به نوامیس مردم چیز کرده است، با آن شرایطی که دارد بیاورند بکشندش، زیاد نمی شود دیگر این. حق بشر را دارد اسلام ادا می کند. شما که فریاد حقوق بشر را می زنید می خواهید حقوق بشر را ضایع کنید و پایمال کنید. شما این همه بشر کشته شده است، حق ندارند؟! دو تا بشری که این همه را کشته حالا کشتن خلاف حق بشر است؟! آخر این حرف است در عالم، منطق است این منطق؟ ما امیدواریم که یک حکومت اسلامی عدل بتوانیم ایجاد کنیم، دعا کنید بشود انشاء الله آنوقت مردم عالم می فهمند که حکومت اسلامی یعنی چه، چی هست. الان ماهیتش مجهول است الان نمی دانند که وضع حکومت اسلامی چه جوری است خیال می کنند که نه، اگر اسلام آمد دیگر همه زن ها را می کنند توی اتاق و درش را می بندند، دیگر همه مردم را. خوب، تبلیغات است.
 

اگر حکومت اسلامی تحقق پیدا کند، دست اجانب از ممالک اسلامی قطع می شود

پیش از این یهودی ها آمده بودند اینجا. گفته بودند به این یهودی ها، به اینها، به این جمعیتی که اگر چنانچه این نهضت پیش برود و حکومت، حکومت اسلامی بشود، همه یهودی ها را از بین می برند، همه را می کشند. به آنها گفتم که خوب، نهضت پیش برد، الان هم پیش برده، به شما یهودی ها تا حالا یک کسی تو گفته؟ اذیت کرده شما را؟ خوب اینها می خواهند که با این حرف ها، و با این مفت گوئی ها نهضت را نگذارند برسد و حکومت اسلامی تحقق پیدا نکند، برای اینکه اگر حکومت اسلامی تحقق

صحیفه نور جلد 6 صفحه 178

پیدا کند، دیگر دست اجانب از ممالک اسلامی قطع می شود و آنها خواهند که دستشان باز باشد، دیگر امثال محمد رضای پهلوی نمی تواند سلطنت و ریاست بکند و آنها می خواهند این باشد تا اینکه برای آنها هر جوری دلشان می خواهد عمل بکند. انشاءالله این حکومت تحقق پیدا بکند و مزه حکومت اسلامی را که چند صباحی در صدر اسلام بوده است (کم بوده است نگذاشتند آنوقت هم) مزه حکومت اسلامی را مردم بفهمند یعنی چه.
 

با وحدت کلمه و حفظ اسلامیت نهضت، ما پیروز هستیم

و حالا تکلیف ما چیست؟ تا حال این شکایت هائی است که ما از حقوق بشری ها داریم. الان تکلیف ما چیست؟ تکلیف ما، الان زیاد تکالیف ما داریم، طبقات مختلف تکالیف مختلف دارند. یک تکلیف عمومی هست و آن اینکه همه ما با همه قدرت و قوت که داریم سعی کنیم که این نهضت محفوظ بماند، این وحدت کلمه محفوظ بماند، این خدائی بودن نهضت محفوظ بماند که همه برای اسلام کار بکنند. همین که ما را تا حالا آورده و پیروز کرده است که چون برای اسلام بود، وحدت کلمه بود، همه ملت برای اسلام قیام کردند و پیروز شدند، خداوند تأیید کرده. الان تکلیف همه ما این است که سعی بکنیم و هر چه قدرت داریم، هر فردی هر مقداری که قدرت دارد سعی بکند که این وحدت کلمه و این اسلامیت نهضت محفوظ بماند، اگر این محفوظ ماند ما پیروزیم، هیچ شک نکنید. اگر ما وحدت کلمه مان و اسلامیت، این دو تا اگر محفوظ بماند، فساد می کنند و توطئه می کنند همه را از بین می بریم اما شرط همین است که همه مردم، همه ملت با هم دست به هم بدهند و این نهضت را حفظش بکنند. این یک هدیه ای است که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کرده است، ما این هدیه و امانت را اگر چنانچه حفظ کردیم و خیانت به آن نکردیم پیروزیم. اگر خدای نخواسته خیانت به این معنا کردیم آنوقت خوف این است که خدای نخواسته برگردد حالمان به حال اول و بدتر.
 

مملکت احتیاج به کار دارد

اقشار مختلف از مردم تکالیف مختلف دارند. الان ما می بینیم که گفته می شود در ادارات کم کاری است، در کارخانه ها کم کاری است. این خیانت به یک مملکتی است. الان وقت این است که کار را زیاد بکنند، نه کار را کسر بکنند. ما الان مواجه با یک مشکلاتی هستیم در این مملکت. اقتصاد ما یک اقتصاد ضعیفی است. الان همه اموال را برداشته اند و غارت کردند و رفتند. کشاورزی ما الان کشاورزی صحیح نیست. الان وقت این است که این ملت که تا الان رنج دیده است و با رنج به دست آورده است این هدیه الهی را کار را زیاد کنند، نه کار را کم بکنند. در ادارات کم کاری چرا الان مملکت دیگر برای خودتان است باید کار بکنید. در کارخانه ها کار کم کردن چرا، سستی چرا، بیکاری چرا، مال خودتان است باید کار بکنید. در زراعت چرا کم کاری بشود.کسانی که در این قشرها هستند

صحیفه نور جلد 6 صفحه 179

باید کار بکنند، هر مقداری که می توانند کار بکنند. اگر بتوانند، زیادتر از سابق کار بکنند و کسر نگذارند. مملکت احتیاج به کار دارد، احتیاج به کشاورزی دارد وزارتخانه ها احتیاج دارند که کار بکنند، کار بشود، معطل نکنند مردم را.
 

گرانفروشی، خیانت است به مملکت اسلامی

بیائیم سراغ تاجر و بازرگان و کاسب و این سنخ جمعیت. الان روزی است که باید به این ملتی که در طول زمان تاریخ زندگی این پدر و پسر و بعد هم در حال انقلاب که بازارها تقریباً حدود یک سال و نیم یا چقدر یا تعطیل بود یا نیمه تعطیل بود و بسیاری از مردم ضعیف، ضعیف تر شدند، امروز روزی نیست که استفاده چی ها راه بیفتند و بخواهند استفاده کنند. روز حمایت است امروز. از برادرانشان باید حمایت کنند نه اینکه یک جنسی را که به ده تومان می خرند به صد تومان بفروشند. گرانفروشی امروز خیانت است به یک مملکت اسلامی، این خیانت را نکنند اینها، یک قدری با مردم ملایمت کنند. برادران خودتان هستند، با این برادرهائی که خون داده اند، شما تاجرهای محترم که نبودید در این میدان ها، من که می دانم شماها نبودید، آنهائی که بودند این کاسب جزء بود و این حمال بود و این کارگر بود و این طلبه بود و این عرض می کنم دانشگاهی بود که همه فقیرند، این طبقه بودند که این نهضت را پیش بردند و خون خودشان را و جوانان خودشان را دادند و این نهضت را پیش بردند. حالا انصاف است که یک تاجر معتبری که دارای یک کارخانه کذاست، دارای کذا و کذاست و آن بالاها نشسته و تماشا کرده و اینها خون خودشان را داده اند و پیش برده اند، حالا همراهی نمی کند؟ اجحاف کند با این طایفه؟ یک قیمت اجناس را همچو بالا ببرد که این ضعفا نتوانند بخرند، زندگی شان مختل بشود؟ خوب، باید اینها برادرهای خودشان، با آنهائی که در این راه زحمت کشیده اند، اهل وطنشان هست، اهل دینشان هست، با اینها باید همراهی کنند، گرانفروشی نکنند، نگذارند یک وقتی ما روی تکلیف های الهی باهاشان عمل بکنیم، خودشان جلوگیری کنند از مسائل. یک روز اگر ما یک تکلیف الهی عمل بکنیم، کارشان زار است، نگذارند اینطور بشود. این هم یک باب است که مال یک طایفه.
یک طایفه هم این قاچاقچی ها، هروئین فروش و قاچاقچی و اسلحه قاچاق می آورد، این هم یک درد و بلائی است که به جان این ملت الان افتاده است و اینها درجه اول خائنین هستند به این مملکت. تریاک آوردن و پخش کردن بین مردم، هروئین آوردن و پخش کردن بین جوان های ما، ملت ما را این از بین خواهد برد. اینها خودشان قبل از اینکه این عذاب الهی برایشان بیاید، قبل از اینکه آن شلاق الهی به آنها بخورد، خودشان ملاحظه بکنند و نکنند و ترک کنند. این جنایت است، این کشیدن جوان های برومند ماست به از بین رفتن، این فساد نسل است، نسل را فاسد می کند. کاسبی مگر قحط است که انسان هروئین فروشی بکند. کاسبی دیگر بکن، قاچاقچی باشد، برو کار دیگری بکن، آن هم قاچاق هروئین و تریاک و قاچاق اسلحه از خارج که یک وقت به دست دشمن ها بیفتد و مملکت را به

صحیفه نور جلد 6 صفحه 180

هم بزند. این هم یک باب است. یک باب هم قضیه زراعت است که باید آن کسانی که زراعت می کردند و حالا به حسب یک جهاتی فرار کردند از آنجا و آمدند و بازیشان دادند و آوردند و در اطراف شهرها اسکانشان کردند با آن وضع، برگردند سراغ زراعت خودشان، زمین های خودشان. اینها الان دیگر آزادند زراعت بکنند و دولت هم به قیمت خوب ازشان می خرد.
اینها باید، ما الان وضعمان طوری است که همه مان باید کمک بکنیم به این کشور، همه باید دلسوزی بکنیم برای این ملت. ملتی است که مثل ملت جنگزده، جنگزده است واقعاً، ملتی است که در خیابان ها جنگ کردند، مگر جنگ غیر از این بود منتها آنها توپ و تانک داشتند اینها مشت داشتند و اراده قوی. یک ملت جنگزده، یک ملت خیانت زده، یک ملت جنایت زده، یک ملتی که فقیرش کردند و رفتند، انصاف نیست که حالا اقشار مختلفی که دستشان به دهنشان می رسد با این ملت باز همان کاری را بکنند که آنها می کردند به صورت دیگر، همان خیانت هائی که آنها کردند، آنها می بردند می کشتند تو حبس ها و اینها، اینها با هروئین می کشند، اینها بدتر از قبل است. باید ما بیدار بشویم آقا، باید موافق اسلام عمل کنیم، انسان باشیم و باید انصاف داشته باشیم. دردها زیاد است و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی همانطوری که تا حالا با رحمت خودش با ما عمل کرده است، باز هم با رحمت خودش عمل بکند که ما بتوانیم این نهضت را به آخر برسانیم و مملکت خودمان را از چنگال اجنبی ها نجات بدهیم و اشخاص خائن را هم به سزای خودشان برسانیم.
انشاء الله خداوند همه شما را حفظ کند، موفق باشید، سلامت باشید، برای مملکت خودتان خدمت بکنید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به مناسبت روز زن

تاریخ: 1358/02/26

 

پیام امام خمینی به مناسبت روز زن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
فردا روز تولد صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیهاست، روز زن است. تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام الله علیها جلوه کرده و بوده است یک زن معمولی نبوده است، یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان. او زن معمولی نیست، او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است. پس، فردا روز زن است. تمام هویت های کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است. و فردا همچو زنی متولد می شود که تمام خاصه های انبیا در اوست، زنی که اگر مرد بود نبی بود، زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود. پس، فردا روز زن است. تمام حیثیت زن و تمام شخصیت زن فردا موجود شد. معنویات، جلوه های ملکوتی، جلوه های الهی، جلوه های جبروتی، جلوه های ملکی و ناسوتی همه در این موجود مجتمع است. انسانی است به تمام معنا انسان، زنی است به تمام معنا زن. از برای زن ابعاد مختلفه است، چنانچه برای مرد و برای انسان. این ورق صوری طبیعی نازل ترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نازلترین مرتبه مرد است. لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است. انسان موجود متحرک است، از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت، تا فنا بر الوهیت. برای صدیقه طاهره این مسائل، این معانی حاصل است. از مرتبه طبیعت، شروع کرده است، حرکت کرده است، حرکت معنوی، با قدرت الهی، با دست غیبی، با تربیت رسول الله (ص) مراحل را طی کرده است تا رسیده است به مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است، پس، فردا تمام جلوه زن تحقق پیدا کرده است، و زن به تمام معنا متحقق است. فردا روز زن است. مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است: یکی در جاهلیت. در جاهلیت، زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت بیرون کشید. مرحله جاهلیت مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات بلکه پائین تر از او، زن در جاهلیت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیرون کشید در یک موقع دیگر در ایران ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق بود، با اسم اینکه زن را می خواهند آزاد کنند ظلم کردند به زن. ظلم ها کردند به زن، زن را از

صحیفه نور جلد 6 صفحه 186

آن مقام شرافت و عزت که داشت پائین کشیدند، زن را از آن مقام معنویت که داشت شئی کردند. به اسم آزادی، آزاد زنان و آزاد مردان، آزادی را از زن و مرد سلب کردند. زن ها و جوانان ما را فاسد الاخلاق کردند. شاه برای زن این خاصیت را قائل بود که گفت، (زن باید فریبا باشد،) البته با آن نظر حیوانی که او داشت، با آن نظر جسمانی، مادی، حیوان پست که او داشت زن را نظر می کرد (باید فریبا باشد) . از مقام انسانیت زن را فرو کشید به مرتبه یک حیوان. به اسم اینکه برای زن می خواهد مقام درست کند زن را از مقام خودش پائین تر آورد. زن را مثل یک عروسک درست کرد، در صورتی که زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان ها پیدا می شوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسان ها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند. مبداء همه سعادت ها از دامن زن بلند می شود. زن مبدا همه سعادت ها باید باشد و مع الاسف زن را بصورت یک لعبه در آوردند این پدر و پسر و خصوصاً این پسر، آنقدر جنایات که به زن کردند به مردان نکردند. زن مبدا همه خیرات است. شما دیدید، ما دیدیم که زن در این نهضت چه کرد. تاریخ دیده است که چه زن هایی در دنیا بوده است و زن چیست. تاریخ دور است، ما خود دیدیم که چه زن هایی تربیت کرده است اسلام، چه زن هایی در این عصر اخیر قیام کردند و آنها که قیام کرده اند همین زن های محجوبه جنوب شهر، قم و سایر بلاد اسلامی بودند، آنها که به تربیت آریا مهری تربیت شدند ابداً در این امور دخالت نداشتند، آنها تربیت های فاسد شده بودند، از تربیت های اسلامی آنها دور نگه داشتند. اینهایی که تربیت اسلامی داشتند خون دادند، کشته دادند، به خیابان ها ریختند، نهضت را پیروز کردند. ما نهضت خودمان را مدیون زن ها می دانیم. مردها به تبع زن ها در خیابان ها می ریختند، تشویق می کردند زن ها مردان را، خودشان در صف های جلو بودند. زن یک همچو موجودی است که می تواند یک قدرت لایزال، یک قدرت شیطانی را بکشد. این زن را در این دوره رضاخان و محمد رضاخان منحط کردند از مقام خودش، مرد را هم منحط کردند، جوان ها را هم منحط کردند. مراکز فحشا الی ما شاء الله برای جوان های ما درست کردند. به اسم آزادی، به اسم پیشرفت، به اسم تمدن، جوان های ما را به فحشا کشیدند. به اسم آزادی، همه آزادی ها را از ماها سلب کردند. آنهایی که زمان رضاخان را درک کرده اند می دانند چه می گویم، آنها دیدند که چه کردند با ما و چه کردند با زن های محترمه ما. آنها که زمان محمدرضا را درک کردند، آنها هم می بینند. با اسم های فریبنده، با الفاظ بزک کرده مملکت ما را رو به خرابی بردند. بالاتر از همه، بالاتر از همه جوان های ما را فاسد کردند. نیروی انسانی ما را به عقب نشاندند. زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوی عنصر مظلومی بود و خودش نمی داند، آنقدر که ظلم در این دو زمان شد در زمان جاهلیت معلوم نیست، شده باشد. آنقدر که انحطاط برای زنها در این قرن بشر معلوم نیست که در قرن جاهلیت شده باشد. در هر دو قرن مظلوم بوده اند زن ها، آنوقت اسلام آنها را از اسارت بیرون آورد و در این زمان هم امیدوارم که اسلام باز دست آنها را بگیرد و از غرقاب ذلت ها و مظلومیت ها نجات بدهد. ای زن های محترم بیدار بشوید،

صحیفه نور جلد 6 صفحه 187

توجه کنید، بازی نخورید،گول این شیاطین که می خواهند شما را به میدان بکشند، گول اینها را نخورید، اینها فریبنده اند، اینها دنبال فریبا هستند، مثل شاه ملعون. به اسلام پناه بیاورید، اسلام برای شما سعادت ایجاد می کند. فردا روز زن است، روز زنی است که عالم به او افتخار دارد، روز زنی است که دخترش در مقابل حکومت های جبار ایستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد، آن حرف ها را زد که همه می دانید. زنی که در مقابل یک جباری ایستاد که اگر نفس مردها می کشیدند همه را کشتند و نترسید و ایستاد و محکوم کرد حکومت را، یزید را محکوم کرد یزید فرمود تو قابل آدم نیستی، تو انسان نیستی. زن یک همچو مقامی باید داشته باشد. زن های عصر ما بحمدالله شبیه به همان ها هستند، ایستادند در مقابل جبار با مشت گره کرده، بچه ها در آغوششان و به نهضت کمک کردند. خداوند ما را از شر شیاطین نجات بدهد، خداوند جوانان ما را از شر این شیاطین انسی نجات بدهد. خداوند بانوان ما و دوشیزگان ما را از شر اینها نجات بدهد.
سلام بر همه شنوندگان.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  10:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها