بیانات امام خمینی در مورد وظایف و مسؤولیت های رؤسا و سلاطین دول اسلامی و علمای اسلام.
تاریخ: 1343/09/01
اسلام با زحمات فراوان پیامبر و ائمه حفظ و به دست ما رسیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا! ما را از غیر خودت منصرف بفرما، حب دنیا را از قلب ما بیرون کن، اخلاق نیک را در ما پا برجا کن ما را در پناه امیرالمومنین سلام الله علیه از هر بدی نگه دار، ما را نسبت به اسلام و مسلمین خدمتگزار قرار بده، ما را نسبت به علمای اسلام قدردان قرار بده، علمای اسلام را در هر جا هستند حفظ بفرما، دیانت اسلام را سرمشق و مقدم بر همه کلمات قرار بده ... اللهم عظم کلمة الاسلام.
آقایان می دانند که پیغمبر اسلام (ص) تنها قیام فرمود و در یک محیطی که همه با او مخالف بودند قیام فرمود و زحمت زیاد، مذمت های زیاد، رنج های فراوان برد تا این که اسلام را به مردم ابلاغ فرمود، دعوت کرد مردم را به هدایت دعوت کرد به توحید، آن قدر مشقت ایشان تحمل فرمود که گمان ندارم کسی طاقت آن را داشته باشد. بعد از رسول اکرم (ص) مسلمین به وظایف خودشان تا حدودی عمل کردند، اسلام را تقویت کردند، توسعه دادند اسلام را تا اینکه یک مملکت بزرگ اسلامی در دنیا تشکیل شد که بر همه ممالک مقدم بود. خود رسول اکرم به طوری که مکتوبشان در صحیح بخاری مضبوط است، مکتوبی را که به... نوشتند و آن طوری که تاریخ ضبط کرده است ایشان چهار تا مکتوب مرقوم فرمودند به چهار تا امپراطور: یکی ایران، یکی روم، یکی مصر، یکی حبشه و عین مکتوب ایشان آن طوری که در ذهنم است، مضبوط است. عین مکتوب ایشان را به طوری که در ذهن من است در موزه ترکیه زیارت کرده ام. آن چهار مکتوبی که مرقوم فرموده اند به مضمون واحد است به چهار امپراطور و آنها را دعوت به اسلام کرده اند و این مقدمه بوده است، شالوده بوده است از برای این که حقایق اسلام را به تمام دنیا، به تمام امپرطوری های دنیا ابلاغ بفرمایند و اسلام به آن نحوی که هست معرفی بشود به مردم. مع الاسف آنها جواب مثبت (الا پادشاه حبشه) نداده اند و لهذا متوقف شده است آن دعوتی که رسول اکرم می خواستند بفرمایند و می خواستند اسلام را معرفی کنند. علی ای حال با رنج های فراوان، چه خود رسول اکرم و چه بعد از رسول اکرم کسانی که متکفل بوده اند ریاست اسلام را، اسلام را تقویت کرده اند و دست به دست، این اسلام آمد تا الان که به ما محول شده است، به این طبقه ای که الان موجودند محول شده است. این طبقه موجودند که الان مسوول اسلام و مسؤول احکام
صحیفه نور جلد 1 صفحه 119
اسلام هستند و این مسؤولیت بر حسب اختلاف مراتب اشخاص فرق می کند. بعضی ها مسؤولیتشان خیلی زیاد است و بعضی هم مسؤولیت دارند لکن به اندازه آنها نیست.
اسلام برنامه زندگی و حکومت دارد
کسانی که مسؤولیتشان خیلی زیاد است، دولت های اسلامی است روسای جمهور اسلام، سلاطین اسلام، اینها مسؤولیتشان خیلی زیاد است، شاید بیشتر از همه طبقات باشد. اسلام الان به دست این طبقه است، به حسب اراده خدای تبارک و تعالی تکویناً سپرده شده است و آنها مسؤولند بر حفظ اسلام و حفظ وحدت کلمه اسلام و حفظ احکام اسلام و معرفی کردن اسلام را به دنیای متمدن که گمان نشود اسلام مثل مسیحیت است، فقط یک رابطه معنوی مابین افراد و خدای تبارک و تعالی است و بس. اسلام برنامه زندگی دارد. اسلام برنامه حکومت دارد. اسلام قریب پانصد سال تقریباً یا بیشتر حکومت کرده است، سلطنت کرده است با اینکه احکام اسلام در آن وقت باز آنطور اجرا نشده است که باید اجرا بشود لکن همان مقدار اجرا شده اش ممالک بزرگی را، وسیعی را اداره کرده است با عزت و شوکت از همه جهات، از همه کیفیات. اسلام مثل سایر ادیانی که حالا در دست هست (شاید آنها هم در وقت خودش این طور بوده اند لکن سایر ادیانی که حالا در دست هست) خصوصا مسیحیت که هیچ ندارد جز چند کلمه اخلاقی و راجع به تدبیر نظام و راجع به سیاست مدن و راجع به کشورها و راجع به اداره کشورها برنامه ندارد، گمان نشود که اسلام هم مثل آنها برنامه ندارد. اسلام از قبل تولد انسان شالوده حیات فردی را ریخته است تا آنوقت که در عائله زندگی می کند شالوده اجتماع عائله ای را ریخته است و تکلیف معین فرموده است، تا آن وقت که در تعلیم وارد می شود، تا آنوقت که در اجتماع وارد می شود، تا آن وقت که روابطش با سایر ممالک و سایر دول و سایر ملل هست، تمام اینها برنامه دارد، تمام اینها تکلیف دارد در شرع مطهر. این طور نیست که فقط دعا و زیارت است. فقط نماز و دعا و زیارت، احکام اسلام نیست، یک باب از احکام اسلام است. دعا و زیارت یک باب از ابواب اسلام است لکن سیاست دارد اسلام، اداره مملکتی دارد اسلام، ممالک بزرگ را اداره می کند اسلام. بر روسای جمهور اسلام، بر سلاطین اسلام، بر دول اسلامی است که اسلام را معرفی کنند به عالم.
مسجد، مرکز سیاست اسلام
مسیحیون خیال نکنند که اسلام هم، مسجد هم مثل کلیساست. مسجد وقتی نماز در آن بر پا می شده است تکلیف معین می کرده اند، جنگ از آن جا شالوده اش ریخته می شده است، تدبیر ممالک از از مسجد شالوده اش ریخته می شده است. مسجد مثل کلیسا نیست. کلیسا یک رابطه فردی مابین افراد و خدای تبارک و تعالی (علی زعمهم) است لکن مسجد مسلمین در زمان رسول خدا (ص) و در زمان خلفایی که بودند ...، مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است. در روز جمعه با خطبه جمعه مطالب سیاسی، مطالب مربوط به جنگ ها، مربوط به سیاست مدن، اینها همه در مسجد درست می شده است،
صحیفه نور جلد 1 صفحه 120
شالوده اش در مسجد ریخته می شده است در زمان رسول خدا و در زمان دیگران و در زمان حضرت امیر سلام الله علیه.
معرفی اسلام به عالم، از وظایف مهم روسای دول اسلامی.
باید اسلام را آن طور که هست معرفی کنند، مکلفند اینها. این روسایی که خدای تبارک و تعالی به آنها ریاست داده است مسؤولیت دارند در مقابل ریاست شان، باید اسلام را آن طوری که هست معرفی کنند، باید یک برنامه رادیویی برای معرفی اسلام تهیه کنند، باید به علمای اسلام رجوع کنند تا این که آنها حقایق اسلام را برایشان تشریح کنند و آنها در رادیوها و در سایر مطبوعات نشر بدهند.
توحید کلمه ممالک دنیا، خواسته پیامبر اسلام.
پیغمبر اسلام می خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند. می خواست تمام ممالک دنیا را در تحت یک کلمه توحید، در تحت کلمه توحید تمام ربع مسکون را قرار بدهد منتهی اغراض سلاطین آن وقت از یک طرف، اغراض علمای نصاری و یهود و امثال ذلک از طرف دیگر سد شد، مانع شد از این که ایشان بتوانند آن کار را انجام بدهند. الان هم سدند، الان هم آنها مانع هستند، الان هم گرفتاری ما برای خاطر آنهاست، الان هم یهود مانع هستند که اسلام ترویج بشود، الان هم نصاری مانع هستند که اسلام را آن طور که هست معرفی کنند.
بر دول اسلامی است که با وحدت کلمه دست استعمار و صهیونیسم را قطع کنند.
الان بر روسای اسلام، بر سلاطین اسلام، بر روسای جمهور اسلام تکلیف است که این اختلافات جزئی موسمی را که گاهی دارند، این اختلافات را کنار بگذارند. عرب و عجم ندارد، ترک و فارس ندارد، اسلام، کلمه اسلام. پیغمبر اسلام همان طوری که خودشان طریقه مبارزه شان بوده است باید اینها هم تبع باشند، تبع اسلام باشند. اگر وحدت کلمه خودشان را حفظ کنند، اگر این اختلافات جزئی موسمی را کنار بگذارند، اگر همه با هم همدست بشوند، هفتصد میلیون می گویند این جمعیت هست اما هفتصد میلیون متفرق به قدر یک میلیون هم نیستند. هفتصد میلیون متفرق به درد نمی خورد، هزارها میلیون متفرق هم به درد نمی خورد اما اگر این هفتصد میلیون، دویست میلیونش، چهار صد میلیونش با هم دست بدهند، دست برادری بدهند، حدود و ثغورشان را حفظ کنند، حدود خودشان را حفظ کنند لکن در جامعه اسلامی که مشترک مابین همه است، در کلمه توحید که مشترک بین همه است، در مصالح اسلامی که مشترک بین همه است با هم توحید کلمه کنند، اگر اینها توحید کلمه کنند دیگر یهود به فلسطین طمع نمی کند، دیگر هند به کشمیر طمع نمی کند. این برای این است که نمی گذارند شما متحد بشوید. بدانند اینها (می دانند هم) دست هایی که می خواهند منابع شما را از دست شما بگیرند، می خواهند ثروت شما را به رایگان ببرند، می خواهند بهاء تحت الارضی و فوق الارضی
صحیفه نور جلد 1 صفحه 121
شما را به یغما ببرند، اینها نمی گذارند که عراق و ایران با هم متحد بشوند، ایران و مصر با هم متحد بشوند، ترکیه و ایران با هم متحد بشوند، همه شان با هم وحدت کلمه پیدا بکنند، نخواهند گذاشت ولی شما تکلیف تان این نیست، روسا تکلیف شان این است که بنشینند با هم تفاهم کنند، حدود و ثغور خودشان را حفظ کنند، هر کدام حدود و ثغورشان محفوظ لکن دشمن خارجی که به شما این قدر ضرر وارد می کند در مقابل او توحید کلمه کنید - اگر توحید کلمه بکنید - یک مشت یهودی دزد در فلسطین است، بیش از یک میلیون از مسلمین را ده سال، بیشتر از ده سال است که متفرق کرده اند و ممالک اسلامی نشسته اند با هم عزا گرفته اند. اگر توحید کلمه باشد چطور می توانند اینها، این یک مشت یهود دزد چطور می توانند فلسطین شما را از دست شما بگیرند و مسلمین را از فلسطین بیرون کنند و نتوانید هیچ کاری بکنید؟ اگر توحید کلمه کنید چطور هندوی بدبخت می تواند کشمیر عزیز را از ما بگیرد و از مسلمین بگیرد و هیچ کاری از آنها برنیاید؟ اینها مطالبی است که جزو واضحات است منتهی تذکر لازم است. خود آنها هم می دانند این مطلب را لکن باید فکر کنند، باید بنشینند جلسه کنند، اجتماع کنند، فکر کنند، این اختلافات جزئی را کنار بگذارند. الان اسلام در دست شمااست. الان روسای اسلام بدانند، سلاطین اسلام بدانند، روسای جمهور بدانند، شیوخ بدانند، اینهائی که ریاست دارند در اسلام بدانند که خدای تبارک و تعالی این ریاست را که به آنها داده است مسوولیت دارد. رئیس یک قوم شدن، رئیس یک ملت شدن مسؤولیت دارد نسبت به آن ملت نسبت به آن قوم، نسبت به زندگی آن قوم، نسبت به حوادثی که برای آن قوم پیش می آید. مسؤول هستند اینها، دیگران محتاج به اینها هستند.
از عجایب است این مطلب، از عجایب است که ثروت در دست شرق است، این ثروت مهم نفت در دست شرق است، در دست مسلمین است، در ممالک اسلامی است. این معادن بسیار مهمی که در دنیا هر مملکتی پیشرفت کرده است به واسطه این مخازن پیشرفت کرده است. - هر جنگی مقدم شده است - هر مملکتی در جنگ مقدم شده است به واسطه نفت مقدم شده است، اینها در دست شماست. عراق بحمدالله نفت دارد، ایران بحمدالله نفت دارد، کویت نفت دارد، حجاز نفت دارد، نفت دست مسلمین است. آنها باید بیایند به شما تملق بگویند، دست شما را ببوسند، پای شما را ببوسند و این ذخایر را به قیمت ارزشمند هم بخرند. شما نباید با آنها، از آنها یک تملقی بگوئید، ان شاء الله نمی گوئید. آنها باید تملق شما را بگویند، ثروت دست شماست. مع ذلک انسان می بیند که مطلب این طور نیست. مستعمرین جوری این مطلب را درست کردند که بعضی ممالک را بازی دادند و خیال می کنند که نه، باید از آنها هم یک تملقی بگویند، به آنها هم یک تعارفی بدهند تا این که ثروت آنها را ببرند، این تاسف دارد. تا وحدت کلمه نباشد، تا رؤسای اسلام وحدت کلمه در خودشان ایجاد نکنند، تا فکر نکنند بر بدبختی های ملت اسلام، بدبختی های اسلام، بدبختی های احکام اسلام، غربت اسلام و قرآن کریم، سیادت نمی توانند بکنند. باید فکر کنند، عمل کنند تا سیادت کنند و اگر این مطلب را انجام بدهند سید دنیا خواهند شد. اگر اسلام را آن طوری که هست به دنیا معرفی کنند و آن طوری که هست عمل بکنند سیادت با شماست، بزرگی با شماست. (العزه لله و لرسوله وللمومنین.)
صحیفه نور جلد 1 صفحه 121
بر علمای اسلام است که اسلام را آنطور که هست به عالم معرفی کنند.
این راجع به آن دسته که رؤسای سیاسی ما هستند. دسته دیگر که علمای اسلام هستند و مراجع عالی مقام هستند، آنها هم مسؤولیتشان خیلی زیاد است، خیلی زیاد. شاید به یک معنا مسؤولیت علمای اسلام از همه کس زیادتر است، بر اینهاست که اسلام را آن طور که می دانند معرفی کنند بر دنیا. البته ما وسایل نداریم، این هم از بی عرضگی ما، ما وسایل نداریم، همه وسائل دست دیگران است. مسلمین به راه مسلمین، علما به راه علما. ندارند یک دستگاهی که اسلام را ابلاغ کنند و به دنیا بگویند اسلام این است. یک کالای به این خوبی، یک کالای به این خوبی دست شما هست و نمی توانید عرضه کنید به عالم که ما این را داریم. آنها انجیل خودشان را که تویش آن مسائلی که ملاحظه فرمودید (هر کس دیده) آن انجیل دروغی را، آن انجیل اصلی که نیست، آن انجیل دروغی را آنها به تمام دنیا عرضه داشته اند و مبلغانشان در همه دنیا رفته اند و از قراری که گفتند همین اخیراً که این ممالک اسلامی، این ممالکی که در تحت اسارت بودند، اینها یکی یکی از اسارت بیرون آمدند، اصلاً دنبال این نبودند که ببینند پاپ رفت و آنها را به صورت مسیحیت درآورد. ما در محیط خودمان نمی توانیم احکام اسلام را آنطوری که هست عرضه بداریم. ما مباحثاتمان از حدود کتاب طهارت و کتاب - عرض می کنم که - آنطور که کتاب - چه و چه از این حد تجاوز نمی کند. سیاست اسلام را بحث دیگر نمی کنیم از آن، حدود اسلامی دیگر بحث از آن نمی شود. اجرا نشدن غیر از آن است که نباید عرضه داشت به دنیا، باید عرضه داشت به دنیا آقا، این یک مطلبی است که باید دنیا بفهمد که اسلام برنامه دارد. اسلام برای همه چیز، برای همه زندگی ها برنامه دارد. دیگر کی باید معرفی بکند به جز علمای اسلام؟ علمای اسلام کثرالله امثالهم با همه زحمت هایی که می کشند، با همه رنج هائی که می برند لکن مسوولیت شان زیادتر از این معانی است. خدای تبارک و تعالی به آنها عزت داده است، به آنها عظمت داده است دیگران را تبع آنها قرار داده است، ملت را تابع آنها قرار داده است، اینها همه مسؤولیت می آورد. همان طوری که رسول اکرم (ص) مسؤولیت داشت و قیام کرد بر مسؤولیت خودش، قیام کرد به مسئولیت خودش، باید قیام کرد به مسؤولیت خود. باید اسلام را آن طوری که هست، نه آن طوری که حالا در دست مثلاً چهار تا فرض کنید مقدس مآب و فقط کتاب مفاتیح هست - و عرض بکنم که - اینها باید آن طوری که هست احکام اسلام را معرفی کرد، گفت به دنیا که ما یک چنین کالای بزرگی داریم، یک چنین قوانین مترقی داریم، محتاج نیستیم به این که در قوانینی به کس دیگر مراجعه کنیم، در هر بابی از ابواب، قانون داریم ما. اسلام تکلیف معین کرده است، قانون معین کرده است، مسلمین محتاج نیستند که در قوانین تبعیت از غیر بکنند. الان جوان های ما، این جوان های دانشگاه ها چه در اینجا، چه در ایران، چه در سایر ممالکی که هستند اینها نمی دانند که اصل اسلام چه چیز است، وقتی مطلع می شوند که اسلام یعنی چه. اسلام را غیر از یک نمازی و غیر از یک - عرض می کنم که - طهارت و امثال ذلک چیز دیگری ادراک نکردند و استدلالشان این است که خوب ما اگر چنانچه بخواهیم مسلم بشویم و به اسلام عمل کنیم چیزی ندارد که عمل کنیم. می گویند این را، برای این که اسلام معرفی نشده است،این مطلب را
صحیفه نور جلد 1 صفحه 123
می گویند که چه برنامه ای اسلام دارد که ما عمل کنیم؟ خوب، فلان طایفه برنامه دارد، فلان طریقه برنامه دارد، برنامه زندگی دارد، ما زندگی می خواهیم، اسلام یک مطلبی است فردی مابین انسان و بالا، بنابراین برنامه ای ندارد که ما عمل بکنیم. این برای آن است که مطلع نیستند از اسلام، اطلاعی از احکام اسلام ندارند تا این که خیال می کنند که برنامه ندارد اسلام. بر علمای اسلام است که این مطلب را تثبیتاً، البته خودشان با مسائلی که دارند نمی توانند اما تثبیت این مطلب بر علمای اسلام است که تثبیت کنند این مطلب را، اسلام را، همه شؤون اسلام را همه فنون اسلام را، همه احکام اسلام را بنویسند، بیان کنند، عرضه بدارند به دنیا، قوانین اسلام را در هر رشته ای که هست بنویسند، منتشر کنند، اگر موفق بشوند دستگاه فرستنده پیدا بکنند که به دنیا ابلاغ بکنند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنند به دنیا، بفهمند دنیا که ما چه داریم و با این که این را داریم این طور زندگی می کنیم. این مسؤولیت بزرگی است که به دوش علمای اعلام اعلی الله کلمتهم، به دوش آنهاست و شما آقایان، شما فضلای اعلام و علمای جوان هم مسؤولیت دارید. آتیه اسلام به دوش شماست مسؤولیت آن، الان هم مسؤولیت دارید و بسیار مسؤولیت سنگینی است.
تا جوانید مهذب شوید به آداب و سنن الله.
باید از همین حالا، همین جوان شانزده ساله، همین جوان بیست ساله که در مدارس علمی هست از حالا باید آنطوری که رضای خداست، آن طوری که دستورات الهی است خودش را عادت بدهد به این که آن طور باشد. یک قدم که برای تحصیل علم بر می دارد، یک قدم برای تحصیل اخلاق خوب و تهذیب بردارد. اگر خدای نخواسته آقایان مهذب نباشند، اگر خدای نخواسته آقایان آن طوری که اسلام می خواهد نباشند، این ضررش از نفعش بیشتر است. تمام ادیانی که مخترع است و تمام ادیانی که اختراع شده است و کذب است، این اشخاص تحصیل کرده مؤسسش هستند، اشخاصی که در حوزه های علمیه تحصیل کرده اند لکن مهذب نبودند. شما ملاحظه بفرمائید رؤسای مذاهب باطله را، می بینید که روسای مذاهب باطله تمامشان از اشخاصی هستند که درس خواندند، ملا! لکن مهذب نبودند.
بودن آقایان در ارض مقدس نجف در پناه حضرت امیر سلام الله علیه هم یک تکلیف زیاد برای انسان می آورد. اصل خود بودن در نجف فرق دارد بااین که کسی فرض کنید در کویت باشد، یا کسی در تهران باشد، یاکسی در بغداد باشد. بودن در نجف خود یک مسأله ای است یک مسؤولیتی دارد. انسان ببیند که حضرت امیر سلام الله علیه در زندگیش چه وضعی داشته است، چه خلوصی در زندگی داشته است، چه در زندگی انفرادی، چه در زندگی اجتماعی، انسان تفکر کند بر احوال حضرت امیر سلام الله علیه، ملاحظه کند که چه زحماتی برای اسلام کشیده است، چقدر زخم خورده است، چقدر رنج برده است، چقدر جنگ کرده است، چقدر تشنگی خورده است، اینها را ملاحظه کند انسان. یک همچنین اسلامی که به دست ما سپرده شده است، به دست شما آقایان سپرده شده است،مسئولیت
صحیفه نور جلد 1 صفحه 124
دارید اگر خدای نخواسته در خلال تحصیل علم، همان فکر این باشید که حقایق علمی را ادراک بکنید لکن فکر تهذیب نباشید. مهذب کنید خودتان را، مهذب بشوید به آداب الله، به سنن الله، اگر چنانچه این نباشید علم اثری ندارد. آن نوری که خدای تبارک و تعالی (یقذفه فی قلب من یشاء) اگر مهذب نباشد کسب نخواهد شد. یک فنی است، یک فنی است، آن علمی که نورانیت می آورد و نور است و خدای تبارک و تعالی آن را عنایت می فرماید، آن به هر قلبی عنایت نمی شود، هر قلبی لایق آن نیست، تا مهذب نباشد، تا خودش را خالی نکند از اخلاق زشت، خالی نکند از اعمال زشت، تا متوجه به خدا نباشد و تمام قلب را به او تسلیم نکند خدای تبارک و تعالی قلب نمی فرماید. گزاف نیست این مطلب، این طور نیست که هی دقایق علوم را می دانم. غزالی هم خیلی خوب می دانست، ابوحنیفه هم خوب می دانست، خیلی ها هم می دانستند، خیلی از اشخاص هستند که دقایق علوم را از همه بهتر می دانند و آن نوری که خدای تبارک و تعالی به آنها باید عنایت بکند نمی فرماید. آن تهذیب می خواهد، آن زحمت می خواهد، آن ریاضت می خواهد. آقا شما که آمدید وارد شده اید دراین قوم باید ریاضت بکشید، باید زحمت بکشید، باید مراعات کنید، محاکمه کنید نفس خودتان را، شب که از مطالعه خارج می شوید آخر شب محاسبه کنید امروز چند تا کار خلاف (نعوذ بالله ان شاء الله که نیست) امروز چند تا (نعوذبالله) غیبت کردم، به چند تا عالم جسارت کردم.
می دانید که اگر یک کلمه، یک کلمه به یکی از مراجع اسلام اهانت بشود، آنها اولیاء خدا هستند. باید هر قدمی که در راه تحصیل برداشته می شود اگر عرض نکنم دو قدم، لااقل یک قدم هم در باب تهذیب اخلاق، در باب تحکیم عقاید، در باب استقرار ایمان در قلب برداشته شود. اینها تفکر لازم دارد، محاسبه لازم دارد، مراقبه لازم دارد. آقایان باید مراقبه کنند، باید مراقبت کنند خودشان را، از صبح تا عصر باید مراقب خودشان باشند. نفس انسان سرکش است، یک آن از آن غافل بشویم (نعوذ بالله) انسان را به کفر می کشد اگر غافل بشود انسان. شیطان راضی نیست به فکر ما، او کفر ما را می خواهد، او می خواهد همه را منتهی کند به کفر، منتها از معاصی کوچک می گیرد و کم کم وارد می کند در بزرگتر و کم کم در بزرگتر و کم کم بالاتر تا برسد به آن جا که خدای نخواسته انسان را منحرف کند اصلا از اسلام. باید مراقبت کنید آقا از خودتان، باید از اول صبح که از خواب پا می شوید، یا اول اذان یا عشا یا قبل از اذان که پا می شوید از خواب طویل باید مراقب خودتان باشید. در این مجتمع باید مراقبت کرد، در این اجتماعات، در این اجتماعات دو تایی، چهار تایی، پنج تایی، ده تایی باید مراقبت کرد، احترام کرد از بزرگان، احترام کرد از رفقا، احترام کرد از مؤمنین لسان .... (نعوذ بالله) نداد، اشکال مناقشه بیجاانسان نکند. اگر فرض بفرمائید شما در نظرتان یک کسی یک کاری انجام می دهد یا انجام نمی دهند و ناگوار است در نظر شما .... است. نباید انسان همین طور بدون این که توجه کند به مطلبی، یک وقت خدای نخواسته جسارت کند به یک مومنی، به یک مسلمی، به یک طلبه ای، به یک اهل علمی، فرضا از این که به یک عالمی، فرضاً از این که به یک مرجعی. اینها باید مواظبت کرد، انسان باید خودش را مواظبت کند، حفظ کند این جهات را تا موفق بشود.
صحیفه نور جلد 1 صفحه 124
ایام کهولت، زمان غلبه جنود ابلیس در باطن و دشواری تهذیب نفس.
شما بعدها مسؤولیت بزرگی به عهده شما است. عالم یک شهر بشوید مسؤولیت یک شهر را دارید. ان شاء الله عالم یک مملکت بشوید مسؤولیت آن مملکت را دارید. مرجع یک امت بشوید مسوولیت آن امت را دارید. از حالا شالوده این معنا را که بتوانید در این وقت مسوولیت خودتان را و دین خودتان را ادا کنید، از حالا باید به فکر این مطلب باشید. بخواهید که خوب حالا درسمان را می خوانیم و بعدها ان شاء الله بعد از این که پیر شدیم ان شاء الله وارد می شویم در تهذیب اخلاق، این امکان ندارد، امکان ندارد که بتوانید. هر قدر در جوانی انسان مهذب شد، شد. اگر در جوانی خدای نخواسته مهذب نشد بسیار مشکل است که در زمان کهولت و پیری که اراده ضعیف است و دشمن قوی، اراده انسان ضعیف می شود و جنود ابلیس در باطن انسان قوی، ممکن نیست دیگر آن وقت، اگر هم ممکن باشد بسیار مشکل است. از حالا به فکر باشید، از جوانی به فکر باشید. الان هر قدمی که شما بر می دارید رو به قبر است. هیچ، هیچ مطلبی ندارد، هیچ اشکالی ندارد. هر دقیقه ای که از عمر شریف شما می گذرد یک مقداری به قبر و آن جایی که از شما سؤالات خواهند کرد و همه مسؤول خواهیم بود، دارید نزدیک می شوید. فکر این مطلب را بکنید که قضیه نزدیک شدن به مرگ است و هیچ کس هم سند به شما نداده است که 120 سال عمر بکنید، 120 ساله نداریم، ممکن است 25 ساله انسان بمیرد، ممکن است 50 ساله بمیرد یا 60 ساله بمیرد، هیچ سندی ندارد، ممکن است همین حالا خدای نخواسته، سندی نیست، باید فکر کنید، باید در این مطالب تأمل کنید، مراقبه کنید. اخلاق خودتان را مهذب کنید، مهذب تر کنید ان شاء الله، اعمال خودتان را منطبق با اسلام کنید، با احکام اسلام کنید تا ان شاء الله موفق بشوید و در تحت بقعه مطهره مولی سلام الله علیه - انوار علم به شما آن علمی که رضای خدا در آن است، آن علمی که نور است، آن علمی که شما را نزدیک می کند به خدای تبارک و تعالی به شما عنایت بشود. آن خودش یک ریاضت است و شما هم که دارید ریاضت می کشید، این ریاضت هم روی آن ریاضت.
از خداوند تعالی توفیق همه آقایان را مسالت می کنم . از خداوند تعالی عزت و عظمت اسلام و مسلمین را مسألت می کنم. از خداوند تعالی عزت و عظمت مراجع اسلام را مسألت می کنم. از خداوند تعالی طول عمر مراجع اسلام را مسألت می کنم. از خدای تبارک و تعالی تهذیب اخلاق محصلین را مسألت می کنم.