0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون، گروهی از ایرانیان و شورای منتخب بیمارستان های هلال احمر امارات متحده عربی

تاریخ: 1357/12/11

 

ظلم و تعدی و شکنجه های غیر قابل تصور رژیم شاه

بسم الله الرحمن الرحیم
من از آقایان که تحمل زحمت کردند و برای تفقد از من و اظهار همدردی با ملت به اینجا آمدند تشکر می کنم و سلامت همه را از خدای تبارک و تعالی خواهانم.
شما می دانید که ملت ایران در این پنجاه و چند سال تحت ظلم و تعدی این خاندان که هم آزادی خودشان را از دست داده بودند و هم استقلال کشور ما از دست ما رفته بود، می دانید که چه کشیدند ملت ما، سران ملت، طبقات مختلف، روحانیون، روشنفکرها، دانشگاهیها، بازاریها همه در رنج و عذاب بودند و چه اشخاصی که در زندانهای اینها کشته شد، با یک شکنجه های بسیار فجیع که ما الان نمی توانیم تصور آن شکنجه ها را بکنیم. متخصص شکنجه از اسرائیل آورده بودند که اسرائیلی ها تربیت کنند اشخاص شکنجه چی را و آنها شکنجه بکنند، بعضی از روحانیون را آنطوری که برای ما نقل کرده اند، پایش را اره کرده اند و بعضیها را روی تاوه گذاشتند و برق را متصل کرده اند، بو داده اند آنها را و - ما - اینهائی که به ما رسیده است از این قبیل است، لکن آنهائی که بعد خواهد کشف شد، خواهید فهمید که چه به روزگار این بدبختها و این ملت اینها آوردند.
از آنطرف مملکت ما را با اسم تمدن بزرگ، همه چیزش را به عقب زدند، فرهنگ ما، یک فرهنگ استعماری است که نمی گذارد بچه های ما تربیت و رشد پیدا کنند، بعد از تقریباً هفتاد سال مدرسه داشتن و سی و چند سال یا بیشتر، دانشگاه داشتن، معذلک اگر لوزه ای را بخواهند عمل بکنند، می گویند که باید برود به لندن عمل بکند، اگر یک کسی سینه اش مثلاً درد داشته باشد یا یک مرض چه، باید برود به خارج، برای اینکه نگذاشته اند نیروی جوان های ما رشد و تربیت پیدا بکند، الان من در این سفری که در پاریس رفتم که از جاهای مختلف برای ملاقات من آمدند، منجمله از اشخاصی که آمدند، اینهائی که در آلمان هستند، چهارصد نفر هستند ظاهراً برای نیروی اتمی آنجا رفته اند، اینها شکایات داشتند می گفتند اولاً ما را نمی گذارند که درست ما اطلاع پیدا کنیم از آن فنونی که هست و ثانیاً این برای ایران مضر است، برای اینکه این تا نفت تمام بشود، این هم تمام می شود. این جانشین

صحیفه نور جلد 5 صفحه 133

نفت است و این الان اگر درست بشود، تا نفت تمام بشود این تمام شده است بنابراین، این ضرر دارد برای ایران و علاوه ضررهای جانی دارد برای ملت ایران اینها را نگذاشتند درست تحصیل بکنند، آنی هم که می خواستند بکنند، اگر نیمه تمام بود، آن هم این بود چیزهایی که مضر به حال کشور ما بود. می دانید که کشاورزی ما را بکلی از بین بردند که الان ما احتیاج داریم در همه چیزها، همه حبوبات احتیاج به خارج داریم، دامداری ما را بکلی از بین بردند، مراتع ما را به خارجی ها دادند و یا به اجاره دادند یا همینطور دادند. جنگل های ما را ملی کردند، دست ملت را از آن کوتاه کردند و به خارجی ها دادند، اینها، الان شما هر جای این مملکت را دست بگذارید، خراب است یک خرابه را گذاشتند و هر چه ما داشتیم برداشتند و رفتند، الان این دولت و ما، وارث یک خرابه ای هستیم که همه چیز آن را از بین برده اند و باید از سر بنا بشود.
 

تاراج خزاین مملکت و ایجاد پایگاه برای امریکا

تبلیغات اینها این قدر بود که در همین خلیج تقریباً عقیده اش این بود که اگر شاه نباشد و دنیا به هم می خورد، در ایران هم بلی این تتمه اش باز هم، این تتمه اش حالا هم هست. اینها بعد می فهمند که اینها، (این خاندان) به سر ملت ما چه آورده است خزائن این ملت را اینها همه آن را چاپیدند و بردند. زمان رضا شاه چمدان های زیاد از جواهر پر کردند و در دریا وقتی که در کشتی نشستند و بردند او را، بین دریا یک چیزی را آوردند، یک بلمی آوردند، متصل کردند، رضا شاه را نشاندند توی آن، کشتی را با جواهرات بردند انگلستان، خورد و رفت.
این در زمان او بود، در زمان این هم قبل از اینکه برود همه چیزش را بسته بندی کردند و بردند از بین، جواهرات را بردند، همه چیز را تقریباً غارت کردند و رفتند، این مملکت، نفت مهمترین چیز این مملکت است، دارائی این مملکت است و باید نسلهای آتیه از این استفاده بکنند، اگر بیست سال دیگر این بود، دیگر نفت نداشتیم. خودش هم می گفت که نفت ما بیشتر از بیست و چند سال نیست، برای اینکه نفت را همینطور باز کردند لوله هایش را و دادند به غیر، در مقابلش چه گرفتند؟ برای امریکا که نمونه با رزش است، نفتها را دادند در مقابل آن پایگاه برای امریکا درست کردند، نه اینکه اسلحه به ما دادند، این صورت مسئله بود که اینها در مقابل نفت اسلحه به ما دادند اسلحه ای که به ما دادند، اسلحه ای است که ما نمی توانیم استعمالش کنیم. الان در مملکت ما کسی نیست که بتواند این اسلحه ها را استعمال کند، این اسلحه را دادند که پایگاه باشد که اگر یک وقتی با شوروی مثلاً اینها جنگشان شد، ایران پایگاه آنها باشد و پایگاه های زیاد درست کردند، هم نفت را بردند، هم به نفع خودشان عوض را دادند. هر دویش به جیب خود آنها رفته، اینها یک همچو خیانتی به این مملکت کردند و باز در خلیج می گوئید هستند اشخاصی که خیلی شاهد و ستند. دیگر حالا باید استخوان پوسیده او را بپرستند، این خائن ها باید استخوان پوسیده او را بپرستند این حال یک استخوان پوسیده ای است که نه امریکا قبولش کرده، نه همان رباط که هست، آنها هم می گویند که ما او را به شاهی قبول

صحیفه نور جلد 5 صفحه 134

نداریم و نمی تواند اینجا بماند، نه انگلستان قبولش کرد که بروند، همه ردش کردند خوب پس بیاید خلیج پیش این رفقایش.
 

آنچه که به درد همه ما می خورد اسلام و حقایق آن است

در هر صورت شما بدانید که اینها اینطور کردند و ملت ما، ملت غیور ایران تاب نیاورد و همه با هم با قدرت اسلام، با قدرت ایمان قیام کردند و با قدرت ایمان پیش بردند، این نهضت و این پیشتازی و این پیروزی، مرهون این طبقه جوان ایران، آن هم طبقه جوان درجه سه، طبقه جوان محروم، آنها، این مسئله را پیش بردند. این نهضت را پیش بردند و ما باید از آنها تشکر کنیم. در هر صورت این، شماها باید در محال خودتان که می روید نصیحت کنید اینها را که گذشت دیگر مطلب، دیگر شما حا هر چه هم فریاد کنید شاه، دیگر شاهی تو کار نیست، تا شما فریادش را بزنید، برگردید به اسلام. آن چیزی که به درد شما و به درد همه ما می خورد، اسلام و حقایق اسلام است، اسلام کافل همه جهات ما هست، دنیا را درست می کند، آخرت را درست می کند، سعادتمند می کند شما را.
خداوند انشا ء الله شما همه را توفیق بدهد و باز هم از شما تشکر می کنم که آمدید و من هم دیگر حالم مقتضی نیست که دیگر صحبت کنم. حالم مقتضی نیست.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیت غرب تهران

تاریخ: 1357/12/11

 

تشکر از جدیت روحانیت در روشنگری و هدایت ملت ایران

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من از شما آقایان که در این مدت طولانی، اطلاع دارم زحمات جانفرسا کشیدید و تحمل جنایات رژیم را کردید تشکر می کنم. خداوند تعالی به شما علماء اعلام و شاگردان مکتب امام زمان سلام الله علیه عمر و برکت و عزت عنایت فرماید، شما در این راه جدیت کردید و روشنگری کردید و ملت را به قیام وادار کردید، شما هدایت کردید مردم ، را روحانیت ایران هدایت کرد مردم را و بحمدالله روشنگریهای شما اثر خودش را کرد و مردم ایران یکپارچه با هشیاری قیام کردند و مسائل به اینجا رسید، لکن از اینجا به بعد بسیار مشکلتر است.
یک مملکت آشفته، یک کشور شکست خورده، یک کشور دزد زده، غارت زده بجا گذاشتند، نیروهای انسانی ما را عقب راندند، نگذاشتند ترقی بکنند و مخازن ما را بردند و جواهرات ایران را حمل کردند و به خارج بردند و ایران را بطور شکست خورده فقیر باقی گذاشتند.
الان بهر جهتی از جهات کشور که ملاحظه بکنید می بینید که احتیاج به سالها، سالهای دراز فعالیت دارد تا بشود به صورت قبل از دزد زدگی برگردد.
در اقتصاد، بکلی اقتصاد اینجا شکست خورده است، فرهنگ، فرهنگ استعماری بوده است، ارتش، ارتش انگل بوده است، دیگران او را هدایت می کردند و همه چیزها بطور شکست خورده و منهدم باقی مانده است.
شما وارث یک مملکت ویرانه هستید که باید به همت شما و سایر اقشار این ویرانه دوباره از سر سازندگی پیدا کنید.
 

باید با همکاری تمام اقشار این ویرانه ساخته شود

اول توقع این نیست البته و نباید توقع این باشد که بطور اعجاز یک شبه همه امور اصلاح بشود، انهدام آسان است، یک سیل می آید یک شهر را خراب می کند، یک زلزله می آید یک شهر را ویران می کند، لکن ساختن آن شهر بعد مشکل است، البته الان توقعات خیلی زیاد است، هر روز

صحیفه نور جلد 5 صفحه 136

توقعات زیادی هست که روی این معناست که توجه به این نکردند که پنجاه سال، بیشتر از پنجاه سال رنج کشیدند و صبر کردند، حالا می خواهند که همین رنج های پنجاه ساله با یک شب یا با یک ماه ترمیم بشود، این امری است غیر ممکن.
باید ما همه بهم دست بدهیم و شما آقایان محترم مردم را موعظه کنید و مردم همه با هم دست به هم بدهند و این ویرانه را بسازند، دولت تنها نمی تواند این کار را بکند، یک طائفه نمی توانند این کار را بکنند برای اینکه خرابی آنطور نیست که یک جا باشد تا یک قوه بتوانند، الان همه اوضاع بهم ریخته است و محتاج به این است که همه با هم از این به بعد، همه با هم در ساختن این خرابه شرکت بکنید. باید شما آقایان در مساجد، در محافل عمومی مردم را متوجه بکنید که الان همه شما مکلف بر این هستید که در این ساختمان شرکت بکنید، هر کس بهر مقدار که می تواند.
الان زراعت ما و کشاورزی ما بکلی منهدم است و باید آقایان توصیه بکنند در مجالسشان، در مساجدشان، توصیه بکنند، اشخاص بفرستند به اطراف که مردم را آگاه کنند که کشت و زرع بکنند که احتیاجمان از خارج برطرف بشود، مملکت ایران که یک ناحیه اش ممکن بود برای تمام ایران کافی باشد، مثلاً آذربایجان اگر چنانچه کشت بشود، ممکن بود برای ایران کافی باشد، حالا همه چیزش از خارج می آید، یعنی این اصلاحاتی که اینها به خیال خودشان کردند، عالما عامداً فاسد کردند، نه اینکه اشتباه کردند، آن مردک آمد گفت من اشتباه کردم، لکن تعمد کرد در امور، اینطور نبود که اشتباه باشد، عالم عامد بود در خراب کردن این مملکت، کشاورزی را عالم عامد بود که بصورت اصلاحات ارضی به فساد بکشاند، مأمور بود برای اینکه مملکت ما را بازار قرار بدهد برای دیگران و ما باید از دیگران وارد کنیم و ما بازار آنها باشیم، اگر چنانچه این مرد نبود مملکت خودمان برای خودمان برای خودمان کافی بود، لکن این مرد یا نامرد به واسطه آن نوکری که داشت، ماموریتی که برای وطنش داشت، مامورش کرده بودند، بیاید و این وطن را از بین ببرد و برد و رفت و منتها همه چیزهای ما را برداشت و رفت.
کشاورزی ما به این حال رسیده است و تبلیغات لازم است یعنی اشخاصی که در رأس واقع هستند، اشخاصی که مردم از آنها اطاعت می کنند و مردم را هدایت می کنند اینها باید مردم را وارد کنند به اینکه کشاورزی را از سر بگیرند و کشاورزی را به صورت اول انشاءالله یا بهتر در آورند، لکن نباید توقع داشت که همین امروز که این بساط برچیده شد، همان فردا همه کارها مطابق دلخواه همه مردم هیچ امکان ندارد این معنا و لهذا این مراجعات کثیری که الان می شود که هر کدام یک توقعاتی دارند این روی این است که هر کس فکر می کند حال خودش را، متوجه نیست که مصادف با چه مصیبتی هستند، الان دولت با چه چیز مصادف است، الان دولت در هر جا که دست می گذارد خرابی است و برای آبادی او محتاج به یک صرف وقتی است، صرف مخارجی است که همه اینها لنگ است، باید شما مردم را هدایت کنید که آقا شماها پنجاه و چند سال است که زیر زجر بودید و تحمل کردید، چند سال است که تحمل شما تمام شد و بحمدالله به قدرت الهی برچیده شد اوضاع، حال باید چند سال هم صبر بکنید که بتدریج این کارها درست بشود، یک ارتشی که باید از سر ساخته بشود، یک کشاورزی

صحیفه نور جلد 5 صفحه 137

که باید از سر ساخته بشود، یک نابسامانی هایی که هر کدامش صرف وقت لازم دارد، الان هریک از این چیزهای دولت که پیش من می آیند، وزراء می آیند یا رئیس ارتش می آید قرنی می آید، دیگران می آیند، خوب اینها همه شان من می بینم که عاجزند از اینکه بتوانند به این زودی کار را انجام بدهند و اینها هم حق دارند، این طور نیست که مسامحه می کنند، جدیت دارند می کنند، مشغولند همه، شب و روز مشغولند اینها، لکن وضع طوری است که نمی شود به این زودی انجام داد، باید کمک کنید به اینها.
 

تاکید بر تقویت دولت مردمی و پرهیز از کارشکنی

مثلاً یکی از کمک هائی که از آقایان ساخته است این است که در این پادگان هائی که اینها کسی را می گذارند و در شهربانی در کلانتری ها که کسی می گذارند تأیید کنید، کارشکنی نکیند، این طور نباشد که یک دولتی در مقابل دولت باشد که تضعیف بشود، تأیید کنید، یک دولتی است که مال خودتان است، حالا مثل دولت های سابق نیست، دولتی است که مال خود شما هست، دولتی است که منشا از اراده خود شما هست. این را باید تأیید کرد، نه اینکه هر کاری که آن کند، مقابلش یک چیزی بکنید، یا همینطور اگر کسی را تعیین کردند برای کلانتری یا برای ارتش در پادگان ها از او تأیید کنید، کارشکنی نکنید، به مردم وادار کنیدکه تأیید کنند، مردم را ارشاد کنید که اینها را تأیید کنند تا بتوانند رشته امور را به دست بگیرند و این آشفتگی ها به آخر برسد.
یک مملکت آشفته است که با همت شما باید درست بشود، با همت علماء باید درست بشود، یا همت - عرض می کنم - همه طبقات باید درست بشود، الان هم یک آشفتگی های زیادی هست که مفسدین افتادند توی مردم و پخش اکاذیب می کنند و می روند در این کارخانه ها به آنها می گویند که ببینید هیچ چیز نشده، خوب آن بیچاره ها هم نمی دانند که هیچ چیز نشد، نبوده، آنیکه شد، حساب نمی کنند که یک قدرت شیطانی و یک استبداد مبرمی را بهم زدند، این را حساب می کنند که حالا که آنها رفتند پس حالا باز هم هیچ چیز نشد! خیال کردند که حالا باید مثلاً تا آنها رفتند یک دست غیبی بیاید و همه، چیز را برای همه... اینها مفسد هستند اینها می خواهند مردم را اغوا کنند و شماها باید در مقابل آنها ایستادگی بکنید، مردم را هدایت بکنید، هر کس می تواند برود در این کارخانه ها برای مردم صحبت کند، بفهماند که اینها می خواهند باز اوضاع سابق را می خواهند باز آن قلدری های سابق را برگردانند به صورت دیگر، البته دیگر شاه برگشتنی نیست - شاه سابق - لکن می خواهند با وضع دیگر همان بساط را درست بکنند.
 

هوشیار باشید که اسلام قابل پیاده شدن است خصوصاً حالا

بیدار کنید مردم را، هشیار کنید مردم را، توی این کارخانه هااشخاص مطلع، اشخاص با فهم از علماء و غیره بروند آنجاها با مردم صحبت بکنند، بفهمانند که اینها چه اشخاصی هستند، اینها اشخاصی

صحیفه نور جلد 5 صفحه 138

بودند که بزرگانشان در خود دربار خدمت می کردند حالا آمدند این حرفها را می زنند، حالائی که این ملت پا برهنه این پیروزی را برد، از اطراف دارند هجوم می آورند و می آیند به ایران برای اینکه در این سفره شریک باشند، - این - باید به مردم اینها را فهماند و ما می بینیم بعضی از اشخاص خیلی مبتذل از خارج آمدند و اینجا صحبت می کنند و در رادیو صحبت آنها را می کنند که اسلام نمی شود پیاده بشود و خوب غلط می کند این آدم که این حرف را می زند، باید در مساجد بگویید که حق این مطالب از برای آنهانیست، چه می دانید اسلام چه است؟ اینها رفتند در خارج خوابیدند، ملت ما پیش برده، حالا آمدند به این خیالات افتادند که یک چیزی دست آنها بیاید باید اینها را علماء اعلام در مساجد بگویند، اسلام قابل پیاده شدن است، اگر اسلام قابل پیاده شدن نباشد پس ما بگوئیم خدای تبارک و تعالی نقص داشته در احکامش!! هان؟! البته اسلام جلوگیری از مفاسد می کند، جلوگیری از... اگر مقصود از اینکه حالا نمی شود اسلام را در حالا پیاده کرد، مقصود این است که باید سینماهای ما با همان زن های لخت و با همان کارهای زشت باید بشود، البته اسلام با اینها مخالف است، اما اسلام با همه ترقیات موافق است، با همه پیشرفت ها موافق است، اسلام برای پیشرفت آمده برای ترقی آمده این حرف هائی که بعضی ها حالا آمدند می زنند اینها را باید آقایان از آن جلوگیری کنند تا تکرار نشود و از فعالیتهائی که بر ضد اسلام الان دارد می شود باز باید خود آقایان اشخاص را انتخاب کنند، بفرستند در این جاهائی که اینها می روند و با مردم صحبت کنند، مردم را بیدار کنند. خداوند انشاءالله همه آقایان را حفظ کند و من عذر می خواهم که آقایان آنجا نشستند و من اینجا نشستم، من و شما هر دو برادر هستیم و اصلاً صف واحد است، قضیه رهبری در کار نیست، صف واحد، باهم همه، همه با هم به پیش انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام خمینی به نخست وزیر در مورد عدم مصرف گوشت یخزده

تاریخ: 1357/12/11

 

فرمان امام خمینی به نخست وزیر در مورد عدم مصرف گوشت یخزده

بسمه تعالی
جناب آقای نخست وزیر ایدالله تعالی
لازم است جنابعالی به مقامات مربوطه دستور دهید از ورود گوشت های یخزده و مصرف کردن آنها به شدت جلوگیری شود و آنچه از این نوع گوشت ها موجود است از بین برود زیرا آنها نجس و حرام است و مردم نیز حق استفاده از آنها را به عنوان خوراک ندارند و می توانند به مصرف کشاورزی مانند کود زمین برسانند.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانیه امام خمینی درباره مصادره اموال سلسله پهلوی

تاریخ: 1357/12/09

 

بیانیه امام خمینی درباره مصادره اموال سلسله پهلوی

بسم الله الرحمن الرحیم
شورای انقلاب اسلامی، به موجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیر منقول سلسله پهلوی و شاخه ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلطه غیر قانونی، از بیت المال مسلمین اختلاس نموده اند، به نفع مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف مصادره و منقولات آن در بانکها شماره ای به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیر منقول از قبیل مستغلات و اراضی، ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد و در ایجاد مسکن و کار و غیر ذلک، به جمیع کمیته های انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور می دهم که آنچه از این غنائم بدست آورده اند در بانک با شماره معلوم بسپرند وبه دولت ابلاغ نمایند که این غنائم مربوط به دولت نیست و امرش با شورای انقلاب است و آنچه که مأمورین دولت به دست آورده اند یا می آورند، باید به همین شماره به بانک تحویل دهند و کسانی که از این اموال چیزی به دست آورده اند، باید فوراً به کمیته ها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مواخذه خواهند بود.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

تاریخ: 1357/12/14

 

خداوند چهره نورانی شما پاسداران را به نور جمال خویش روشنتر فرماید

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من همیشه دعاگوی شماها، دعاگوی تمام اقشار ملت، دعاگوی پاسداران انقلاب بوده ام و انشاءالله خواهم بود. خداوند این چهره نورانی را به نور جمال خودش روشنتر فرماید، خداوند شما پاسداران را عزت و عظمت عنایت فرماید، خداوند شماها را با سعادت عادت و سلامت نفس در این دنیا و با سعادت های بزرگ و رحمت بزرگ خودش در آخرت محشور فرماید.
شماها قشر جوان بودید، قشر جوانی که از همین توده، نه در طبقه بالا که همه چیز ما را آنها به باد دادند و نه آنهایی که در خارج فرار کردند یا بودند و اموال این ملت را به یغما بردند، شما جوانهایی که در متن توده، در متن جامعه بودید منت بر ما دارید، همه منت اسلام را دارند، ما منتی بر اسلام نداریم، اسلام منت بر ما دارد، قرآن منت بر ما دارد لکن من منت از شما میکشم. شما جوانهای قدرتمند، شما جوانهای با ایمان، شما جوانهای با قدم ثابت، این پیروزی را تحصیل کرده اید. من خدا می داند در مدرسه که بعد از کی دو روز متوجه شدم به این عکس هائی که از جوانهای مادر مدرسه هست که البته این، بعضی از آن شهیدان ما هستند، خدا میداند که در قلب من چه میگذرد و من چقدر متأسفم، متاثرم. اینها جوانهای خود ما هستند، اینها فرزندان من هستند، این جوان های برومند برای اسلام شهید شدند، خداوند آنها رابا صاحب اسلام محشور فرماید.
ما متاسفیم از این کشتارها، از این وحشی گری هایی که رژیم منحوس کرد، لکن متشکریم که خون ما، خون جوانهای ما در راه اسلام ریخته شد. اسلام از این شهیدها خیلی داشته است، از این عزیزها خیلی داشته است و شما جوانها مثل جوانهای صدر اسلام به اسلام خدمت کرده اید. اسلام داشت منسی می شد، اسلام را داشتند منهدم می کردند قرآن را داشتند زیر چکمه هااز بین می بردند، قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران که قیام الهی بود، نهضت الهی بود، قرآن را زنده کرد، اسلام را زنده کرد، حیات تازه به اسلام بخشید.

صحیفه نور جلد 5 صفحه 140

 

لزوم ادامه جهاد تا استقرار کامل جمهوری اسلامی

و من امیدوارم که از این به بعد باز همه ما، همه ما مجاهدت کنیم تا جمهوری اسلامی را مستقر کنیم در این مملکت و دست اجانب را همانطوری که تا حالا قطع کرده ایم، از این به بعد هم نگذاریم سلطه پیدا کنند بر ما و نخواهیم گذاشت. ما اجازه نخواهیم داد که دولت های ابرقدرت در مقدرات مملکت ما دخالت کنند، در ارتش ما دخالت کنند، در فرهنگ ما دخالت کنند، در اقتصاد ما دخالت کنند. گذشت آنوقت که اینها بدون چو ن و چرا دخالت میکردند در این امور.
امروز ملت ما زنده است، امروز جوانهای برومند ما زنده اند، ایستاده اند، اینها بودند که ثابت کردند که توپ و تانک اثر ندارد در مقابل ملت، در مقابل ایمان. ایمان به خدا، ایمان به مبادی اسلامی بود که شما را پیروز کرد. عزیزان من ایمان خودتان را قوی کنید، گمان نکنید که قدرت مادی این کار را کرد،روی حساب قدرت مادی، قدرت های آنان میلیون ها برابر شما بود، روی حساب دنیایی نباید شما غلبه کنید، آنها باید با یک یورش شما را از بین ببرند لکن همه حساب هائی که حسابگرها می کردند باطل شد و خودشان هم تصدیق کردند که این نهضت موافق با هیچ حسابی نبود، پیروزی موافق با هیچ حسابی نبود آنها حساب های مادی را دارند، حسابهای دنیایی را میکنند و البته روی حساب مادی و روی حساب دنیایی، یک جمعیت فاقد همه چیز، یک جمعیتی که نه ارتش دارد، نه اسلحه دارد، نه نظام دارد، هیچیک از اینها (را) ندارد، بر یک ارتشی که همه چیز داشت، بر یک ابر قدرتهایی که همه چیز داشتند غلبه کرد، این حساب معنوی است نه حساب مادی، روی حساب مادی درست نیست. آنها که حساب هایشان روی مادیات است و روی دنیا ست باید بیایند بگویند که روی چه حسابی این ملت غلبه کرد بر همه ابرقدرت. کارتر که از اول پشتیبانی خودش را اعلام کرد و با هیاهو، با نطق ها، با حرفها پشت سر هم اعلام پشتیبانی کرد، آنهایی که گفتند ما اسلحه آوریم، ما کشتی هایمان می آید در آب های شما (آوردند هم بعضی را) و ما چه خواهیم و چه خواهیم کرد، کجا رفتند؟ آنها فهمیدند که مسئله، مسئله مادیات نیست، باید بفهمند این را، نمی دانم می فهمند یا نه، باید این مطلب را بفهمند که همه ابرقدرتها پشتیبانی کردند، پشتیبانی از محمد رضا کردند. خود او هم دارای همه چیز بود الا انسانیت، الا شرف.
 

رمز پیروزی نهضت، ایمان ثابت و وحدت کلمه بود

روی موازین مادی، روی موازین عادی باید با یک یورش، ما از بین رفته باشیم، باید همه ما یک لقه آنها باشیم، لکن قدرت ایمان، پشتیبانی خدای تبارک و تعالی، اتکال به ولی عصر (سلام الله علیه) شما را پیروز کرد. برادران من از یاد نبرید این رمز پیروزی را، این وحدت کلمه ای که در تمام اقشار ایران پیدا شد، معجزه بود، کسی نمی تواند این را ایجاد کند، این معجزه بود، این امر الهی بود، این وحی الهی بود نه کار بشر، رمز پیروزی شما اول ایمان ثابت و بعد وحدت کلمه، این دو مطلب را حفظ کنید، ایمان خودتان را قوی کنید، شما یک موجود مادی نیستید (آنهائی که انسان را یک موجود

صحیفه نور جلد 5 صفحه 142

مادی می دانند، انسان را مثل سایر حیوانات می دانند) شما یک موجودی هستید که هم جهت مادیت دارید و بالاتر، جهات معنویت. شما دارای یک نفس قدوسی هستید، شما دارای یک نفس مجرد هستید که اگر چنانچه در خدمت اسلام، در خدمت خدای تبارک و تعالی باشید آن نفس شما، نفس طاهر، زکی و سعادتمند است و هر جا که بشود و هر طور که بشود آن نفس زکیه سعادتمند، سعادتمند است، در شکست ها سعادتمند در مردن سعادتمند است. مردن انسان، انسان طاهر، اول زندگی انسانی اوست، اینجا زندگی حیوانی است، زندگی محدود است. آن زندگانی انسانی غیر محدود مال یک عالم غیر محدود است. اگر تصفیه کردید، اگر نفس خودتان را تطهیر کردید، اگر اعمال خودتان را با قرآن کریم وفق دادید، با احکام اسلام وفق دادید، اگر اخلاق خودتان را، اخلاق قرآن کردید، اگر نفس خودتان را تصفیه کردید، باک از هیچ چیز نداشته باشید، مردن چیز سهلی است، چیز مهمی نیست، این است که حضرت امیر سلام الله علیه مولای همه، می فرمود که من به موت آنقدر انس دارم که بیشتر از انسی که بچه به پستان مادرش دارد. برای اینکه او فهمیده بود که دنیا چیست و ماوراء چیست، فهمیده بود که موت یعنی چه، موت حیات است، ما شهید دادیم لکن شهیدان ما زنده اند، پیش خدا زنده اند، آنجا رزق می خورند، ابدی هستند آنها و ما هم از خدا می خواهیم که موفق به شهادت بشویم، یک آن است و سعادت همیشگی، زحمت یک آن، سعادت همیشگی دنبالش، سعادت همیشگی.
 

برای دوام خدماتتان، مقصد را الهی کنید

اگر بخواهید به اسلام و ملت خودتان خدمت بکنید، اگر بخواهید خدمت شما دوام داشته باشد، اگر بخواهید خدمت شما پیش خدای تبارک و تعالی اجر داشته باشد، مقصد را مقصد الهی کنید، برای خدا قدم بردارید، مجاهده را برای خدا بکنید. پاسداری را برای خدا بکنید.
شما زحمت خیلی می کشید، زحمت خیلی کشیدید، شما به اسلام حق دارید، لکن جهاد کنید، جهاد نفس کنید. این شب زنده داری ها که الان مجاهدین ما دارند می کنند، در این دل های شب با خدای تبارک و تعالی مناجات کنید، از خدا بخواهید که شما را توفیق بدهد و توفیق شهادت بدهد، توفیق عزت بدهد، شهادت عزت شماست، شما نترسید از هیچ چیز و شما طبقه ملت که حقیقت ملت شما هستید، واقعیت ملت عبارت از همین توده است، همین کارگر و صانع و بازاری و این صنف اداری و کشاورز و اینها توده حقیق ملت است، آنها که چپاول ها را کردند ورفتند از ملت ما نیستند، شما از هیچ چیز نترسید که با قدرت ایمان بر همه مشکلات انشاءالله غلبه خواهد شد.
البته الان می دانید که انقلاب است، و این را بدانید که در تمام انقلاباتی که از اول عالم واقع شده است تا حالا، انقلابی به این سرعت و به این کم ضایعه ای نبوده است. ما شهید دادیم، بسیار هم دادیم، لکن در مقابل آنها که قیام کردند و میلیون ها آدم از آنها کشته شده است، خرابی ها برایشان واقع شده است،ایران بحمدالله در تحت حمایت ولی امر (سلام الله علیه) ضایعاتش کم و عایداتش زیاد. بالاتر از این عایده چیست که یک رژیم 2500 ساله ظلم را که ریشه هایش در اعماق این مملکت رفته

صحیفه نور جلد 5 صفحه 143

بود شما کندید در ظرف چند ساعت؟ البته مقدماتش طولانی بود لکن آنوقت که قیام حقیقی شد و آنها خواستند کودتا بکنند، کودتا می خواستند بکند، این کودتا بود، شما شکستید در ظرف چندین ساعت و همه چیز را فرو ریختید. آنها هر چه داشتند، هر چه خواستند خرابی کردند، هر چه توانستند خرابی کردند، خرابی کردند و رفتند و مملکت ما را به باد دادند و رفتند.
 

برای حل مشکلات متفق شوید که (دست خدا با جماعت است)

الان ما یک خرابه در دستمان است. شما پنجاه و چند سال با دیکتاتوری ها، با اختناق، و با بی ارزشیی که به شما دادند شما را هیچ حساب می کردند ،ساختید، تحمل کردید، حالا باید باز برای ساختن تحمل کنید، گمان نکنید که دولت یا عرض می کنم قشری از دولت بتواند، قشری از ملت بتوانند این خرابه ها را بسازند، این کار همه است، همه ملت، همه ملت مکلف هستند. اینهایی که گاهی یک نغمه ای می گویند، یک چیزی میگویند. (پس چه شد، چرا؟) اینها می خواهند تفرقه بیندازند. (چه شد) یعنی چه؟ بیشتر از این چه شود؟ ملتی که تمام ابرقدت ها را با مشت کوبید، باز چه شد؟ ملتیکه یک دستگاه جابر را که 2500 سال بر این مملکت حکومت جابرانه کردند، زیر خاک کرد، باز چه شد؟ چه شد باید گفت؟ البته مشکلات داریم، الان ما مشکلاتمان زیاد است لکن همه باید دست به هم بدهیم تا حل مشکل بکنیم، من نمی توانم، روحانیت هم نمی تواند، دولت هم نمی تواند، هیچ قشری از از اقشار نمی توانند لکن (یدالله مع الجماعه) خدای تبارک و تعالی با جماعت است، جماعت رویهم وقتی که اتفاق بر یک امری کردند خدای تبارک و تعالی پشتیبان آنهاست و ما حس کردیم این مطلب را، ذوق کردیم این مطلب را که این جماعت ایران که باهم شدند خدا پشتیبان آنها بود و الان هم هست.
کاری نکنید که عنایت خدا، خدای نخواسته کم بشود، کاری نکنید که برای ولی عصر (عج) ایجاد نگرانی بکنید،تفرقه نداشته باشید باهم، با هم تفرقه اندازی نکنید،باهم باشید همه، همه با هم، جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی، همه با هم. و من امیدوارم که تحقق جمهوری اسلامی و توفیق ما و توفیق شما به اینکه یک همچو عدل اسلامی را مستقر کنیم گرفتاری همه ما رفع بشود، گرفتاری کارمندها رفع بشود، گرفتاری کارگرها رفع بشود. دولت ما، همه، درصدد این هستیم که یک زندگی صیحیح خوب برای کارمندها و برای طبقه ضعیف،برای این مستضعفینی که سالهای طولانی تحت فشار بودند ،برای این کارمندانی که در کارخانه ها، کارگرانی که در کارخانه ها کارکنند،برای کشاورزها،برای همه.
 

ان اکرمکم عندالله اتقیکم

اسلام برای همه است، اسلام از توده پیدا شده است و برای توده کار می کند، اسلام از طبقه بالا پیدا نشده است. پیغمبر اکرم (ص) از همین جمعیت پائین بود، از همین بین جمعیت پا شد و قیام کرد. اصحاب او از همین مردم پائین بودند، از طبقه سوم بودند، آن طبقه بالا مخالفین پیغمبر اکرم (ص) بودند،

صحیفه نور جلد 5 صفحه 144

از همین توده پیدا شده است و برای همین جمعیت، همین ملت قیام کرده است و به نفع همین ملت احکام آورده است، (ان اکرمکم عندالله اتقیکم) . خدای تبارک و تعالی به طبقات نگاه نمی کند که این طبقه بالاست، این نخست وزیر است، این اعلیحضرت همایونی است، این نمی دانم چه است، این سردار است، این چطور است. نزد خدای تبارک و تعالی، اینها هیچ مطرح نیست. در اسلام، تقوا مطرح است. آنکه تقوا دارد، هر که تقوایش زیادتر است، پیش خدا کرامتش زیادتر است. آن کارمندی که در کارمندیش تقوا دارد، آن نخست وزیری که در نخست وزیریش تقوا دارد، تقوای سیاسی دارد، آن وزرائی که تقوا دارند، در کارهائی که می کنند متقی هستند، با خدا هستند، آن رئیس جمهور که تقوا دارد الهی ست. اینها کریمند و اگر خدای نخواسته تقوا در کار نباشد، همه از نظر خدا منفی اند. آن روزی که بر ملت تقوا پیدا بشود ملت برومند است، کریم است، پیش خدا اکرم است (ان اکرمکم عندا لله اتقیکم) استثنا ندارد. پیغمبر اکرم (ص) برای اینکه اتقای ناس بود، اکرم ناس بود. امیر المومنین (ع) برای اینکه بعد از رسول الله (ص) اتقی الناس بود، اکرم ناس بود. نسب و سبب، این حرف ها توی کار نیست، تقوا در کار است، تقوا داشته باشید تا بر همه مشکلات غلبه بکنید، با خدا باشید و از هیچ چیز باک نداشته باشید، اتکال به خدا بکنید و با هیچ چیز و از هیچ چیز نترسید.
 

در منطق اسلام شکست معنی ندارد

منطق، منطق صدر اسلام است که اگر بکشیم، بهشت می رویم و اگر کشته بشویم، بهشت می رویم . این منطق شکست ندارد. منطق دنیا نیست که اگر چنانچه بمیرند، یا به جهنم می روند یا به جائی بدتر از جهنم اگر باشد. منطق، منطق دین است. منطق، منطق اسلام است، منطق قرآن است. باک نیست وقتی که تقوا بود، وقتی با خدا بودیم باک نیست که مردم از ما اعراض کنند، دنیا پشت بر ما بکنند. باک نباید داشته باشیم برای اینکه خدا با شماست و اگر خدای نخواسته عنایت او برداشته شد، همه عالم هم که با شما باشند فایده ندارد. همه ابر قدرت ها با این مردیکه بودند فایده ندید، همه دولت های عربی هم بودند، حالا آمدند می گویند چه و چه. همان هائی که آنوقت برادر بودند، این راپشتیبانی می کردند، همه برگشتند، رویشان را برگرداندند و پشت به او کردند،الان آن وسط نشسته، همه دولت ها پشت کردند به او، همه ملت ها پشت کردند به او، عائله خودش هم پشت کرده است به او. شما خیال می کنید که الان این از دست همان عائله و داخله خودش خیالش راحت است؟ همان داخله پدرش را در می آورد، راحتی دیگر برایش نیست.
 

کسی که بر ضد خدا و احکام او قیام کند موفق به توبه نخواهد شد

آن کسی که بر ضد خدا قیام کند، بر ضد احکام خدا قیام کند، آن کسی که خیانت کند بر اسلام، خیانت کند بر مملکت مسلمین، عاقبتش این است و این عاقبت سهلی ست، عاقبت های بالاتری در کاراست. این الان بهشتش این است که در دنیا باشد با همه نکبت، این موفق به توبه نخواهد شد، من

صحیفه نور جلد 5 صفحه 145

نمی گویم نباید بشود امانخواهد شد. حضرت سجاد سلام الله علیه از قراری که منقول است به یزید یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت زینب فرمود: آخر به این، این موفق نمی شود به توبه، کسی که امام را بکشد موفق به توبه نمی شود، اگر موفق می شد به توبه صحیح، قبول می کرد خدا، لکن نمی شود، یعنی قلب جوری می شود، قلب انسان طوری می شود که دیگر برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع شده است، از آن ظلمتی که برایش واقع شده است، بتواند نجات بدهد، نمی تواند اصلاً دعا کنید که انسان اینطور نشود، خداوند در قلب انسان مهر نگذارد، یک مهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری بکند.
خداوند به همه شما قدرت، سلامت، پایداری، پاسداری، پاسداری از انقلاب به همه شما عنایت کند. ما از این به بعد هم محتاجیم به شما، همه ما محتاج به خدا هستیم و ما محتاجیم به این قوا، ما محتاجیم به این جوان های برومند، جوان های سرتاسر ایران. شما پاسداران بحق اسلامید، شما مثل جوانهای صدر اسلام هستید، شما اسلام را نجات دادید، باید از این به بعد هم پاسداری کنید که این انقلاب به ثمر واقعیش برسد. خداوند همه شما را توفیق عنایت کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع گروهای از زنان شجاع قم

تاریخ: 1357/12/15

 

همراهی و شرکت فعالانه زنان در نهضت، پیروزی اسلام را بیمه کرد

بسم الله الرحمن الرحیم
درود بی پایان بر بانوان ایران، سلام بر شما خواهران محترم، رحمت خدا بر شما شیردلانی که به همت والای شما اسلام از قید اسارت بیگانه بیرون آمد. شما خواهران عزیز و شجاع دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید. من از شما زنان ایران و قم تشکر می کنم. خداوند و امام عصر از شما راضی باشد. شما با بچه های کوچک خودتان در خیابان ها آمدید و با تظاهرات پر شورتان از اسلام پشتیبانی کردید. من اخبار قم و سایر شهرها را می شنیدم. من اخبار خیابان چهار مردان قم را می شنیدم. من ازشجاعت های زنان ایران و قم و سایر شهرها احساس غرور می کنم. شما زنان دلیر در این پیروزی پیشقدم بودید و هستید، شما مردان را تشجیع کردید، ما همگی مرهون شجاعت های شما زنان شیردل هستیم.
اسلام نظر خاصی نسبت به شما زنان دارد. اسلام در زمانی در جزیره العرب ظهور کرد که زنان حیثیت خودشان را از دست داده بودند. اسلام آنان را سربلند و سرافراز کرد. اسلام آنان را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به زنان دارد، بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد.
در این نهضت، زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان مردان شجاع را در دامان خود بزرگ می کنند. و قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده می شوند.
 

زنان باید در مقدرات اساسی مملکت و سرنوشت خویش سهیم باشند

قوانین اسلام همه به صلاح زن ومرد است. زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند. شما همانگونه که در نهضت نقش اساسی داشته اید و سهیم بوده اید، اکنون هم باز باید در پیروزی سهیم باشید و فراموش نکنید که هر موقع که اقتضا کند، نهضت کنید و قیام کنید. مملکت از خود شماست، انشاءالله شما باید مملکت را بسازید. زنان در صدر اسلام با مردان در جنگ ها هم شرکت می کردند. ما می بینیم و دیدیم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ایستادند، خود و بچه های خود و جوانان خودشان رااز دست دادند و باز هم مقاومت کردند. ما می خواهیم، زن به مقام

صحیفه نور جلد 5 صفحه 154

والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. دوره اختناق می خواست زنان جنگجوی ما را ننگ جو بار آورد ولی خدا نخواست. اینها می خواستند با زن مثل یک شیئی - مثل یک چیز مثل یک متاع رفتار کنند ولی اسلام زن را مثل مرد در همه شوون (همانطوری که مرد در همه شوون دخالت دارد) دخالت می دهد. همه ملت ایران، چه زنان و چه مردان باید این خرابه ای که برای ما گذاشته اند بسازند. ایران با دست مرد تنها درست نمی شود. مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند.
و اما مسأله ای که باید توجه داشته باشیم این است که زنانی که می خواهند ازدواج کنند، از همان اول می تواند اختیاراتی برای خودشان قرار دهند که نه مخالف شرع باشند و نه مخالف حیثیت خودشان، مثلاً می توانند از اول شرط کنند که اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت و یا اگر بدرفتاری با زن کرد، زن وکیل باشد در طلاق. اسلام برای زنان حق قرار داده است. اسلام اگر محدودیتی برای زنان و مردان قائل شده است، همه با صلاح خودشان بوده است. اسلام همانگونه که حق طلاق را برای مرد قرار داده است، این حق را برای زن هم قرار داده است که در وقت ازدواج شرط کند که اگر با من چه کردی و چه کردی، من وکیل باشم در طلاق و اگر این شرط را کرد، مرد دیگر نمی تواند او را معزول کند.اگر مردی با زنی بد رفتاری کرد، در اسلام او را منع کند و اگر گوش نکرد، او را حد می زند و اگر گوش نکرد، مجتهد زن را طلاق می دهد.
خداوند همه شما را با عزت و سلامت و سعادت، با ایمان کامل، با تربیت و فرهنگ صحیح قرین کند.
سلام بر شما بانوان عزیز و محترم

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم

تاریخ: 1357/12/15

 

لزوم تعطیلی حوزه ها جهت تعیین سرنوشت اسلام

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من با اینکه نه حالم مقتضی است و نه وقتم، معذلک چون شما آقایان که انشاء الله بعدها به مقام رهبری اسلام و هدایت مسلمین نائل می شوید، حالا که چشمم به این وجوه کریمه افتاد، یک تنبهی لازم است عرض بکنم و آن اینکه در عین حال که همه آمال ما این است که احکام اسلام به آنطوری که هست در بین مسلمین پیاده بشود و اسلام به آنطوری که هست معرف بشود و فقه اسلام تدریس بشود، تعلم بشود، حفظ بشود، که با حفظ احکام اسلام، اسلام محفوظ است و حفظ احکام اسلام بسته به وجود طبقه روحانیون سلام الله علیهم، در عین حال که مطلب این است، یک نکته ای است حالا که آن نکته، در نجف که من بودم، من هم یک طلبه ای بودم و باندازه خودم مشغول بودم برای آن نکته، دست برداشتم از درس و بحث و مطالعه و زیارت امام علیه السلام و حرکت کردم، نه حرکت برای پاریس بلکه حرکت برای کویت و از کویت به سوریه بنا داشتم، لکن قضایا طوری شد که خدا خواست و رفتم به پایس و در آنجا البته بهتر شد، یعنی اگر در لبنان بودیم یا در سوریه بودیم، حالا باز آنجا بودیم و شما هم اینجا و شاه هم آنجا لکن این سفر یک سفر با برکتی بود، در عین حالی که در یک مملکت البته غیر مسلم بود. آن نکته این بود فقه و درس و بحث برای حفظ اسلام است، آن روزی که اسلام محتاج به این است که برای حفظ بیضه اسلام بند باید بروند، آن روزی که اسلام محتاج به است که بسیار حساس است برای اسلام و مسلمین و ملت ما ،که شاید حساستر از این موقع نباشد و آن این است که سرنوشت مملکت اسلام باید تعیین بشود.
 

فقط (جمهوری اسلامی) نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر

حالا که رژیم سلطنتی رفته است و از بین رفته است و قاعده هم این بود که از اول وجود پیدا نکند، حالا برای اینکه ما طرز حکومت را تعیین کنیم، محتاج به یک فعالیت هاست. البته در نظر من، شخص من، این است که احتیاج به رفراندم هم نیست برای اینکه مردم آراء خودشان را در ایران اعلام

صحیفه نور جلد 5 صفحه 147

کردند، با فریادها، با دادها اعلام کردند لکن برای اینکه یک اشکالی مثلاً اگر یک دولتی اشکالی داشته باشد در اینکه خوب این ثبت نشده است این رفراندم، تقاضا نشده است و باید تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آراء، برای این، بنابراین است که یک رفراندمی بشود و چون این رفراندم یک رفراندم اساسی است که مقدرات مملکت ما را این تعیین می کند و ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامی، یک جمهوری اسلامی در ایران برقرار کنیم و این رفراندم باید بشود، از این جهت لازم است که آقایان، اینهائی که قدرت بر این معنا دارند که تشریف ببرند در بلاد و در محالی که آشنا هستند یا غیر آشنا و مسائل را برای آنها بگویند و آنها را روشن کنند و دعوت کنند به اینکه رأی بدهید به جمهوری اسلامی، این هم با همین کلمه، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر برای اینکه الان شیاطین افتاده اند دنبال اینکه جمهوری محض، همین جمهوری باشد، جمهوری دموکراتیک باشد و از این حرف ها، برای اینکه آقایان تشریف ببرند و رفع ابهام بکنند، این خوب است که به همان طوری که مدرسین محترم اینجا بنا دارند که یک مثلاً هیات هائی را به اطراف یا اشخاصی را به اطراف بفرستند برای روشن کردن مردم، این لازم است که عمل شود و غصه نخورید که درستان تعطیل می شود، انشاءالله مجال درس خواندن، الحمدالله جوان هستید و مجال درس خواندنتان هست، من هم یک طلبه بودم که وقتی دیدم وضع اینطوری است درسم را رها کردم و رفتم و حالا هم آمدم پیش شما، الان هم تعطیل هست، هیچ نه مطالعه دارم نه درس دارم، مشغول همین خدمت به شما آقایان هستم.
 

توصیه به ترک درس و اشتغال به آگاه سازی افراد در دهات و قصبات

در هر صورت این نکته بود که از اینکه حالا مثلاً دو ماهی، چهار ماهی درس تعطیل بشود، از این نگرانی نداشته باشید برای اینکه یک وقت انسان درس را تعطیل می کند برای اینکه برود تعیش بکند، برای اینکه برود تنبلی بکند، یک وقت درس را تعطیل می کند برای خدا. همانطور که درس خواندن برای خدا ثواب و اجر دارد و ارزنده است پیش خدای تبارک و تعالی، گاهی وقت ها هم تعطیل درس و اشتغال به یک مطلب مهمی بلکه مهمتر از درس، این هم ارزنده است پیش خدا. الان تعطیل شما و رفتن در اطراف و دهات دور دست، شهرها ، دهات دور دست، مقصد، مقصد الهی است، فرق نگذارید بین اینکه در یک شهرستانی بروید و با یک جمعیت انبوهی مواجه باشید، یا در یک دهی بروید و با یک جمعیت کمی. وقتی بنا شد مقصد الهی باشد، ما بین او و او فرق نگذارید بلکه گاهی او اولی است. در شهرستانها خوب اقشار زیاد هستند، آمال زیاد است شاید هوای نفس در آنجا زیادتر باشد ، اما در قراء و قصبات و دهات دور افتاده این مسائل کمتر است، هم افراد کم می روند، هم جمعیت های آنجا کم است، هم آنها از فقرا و از میان مستمندان هستند، طمع بین آنها کمتر است، از این جهت جنبه الهی آنجا بیشتر است. اینطور نباشد که همه مجتمع بشوند در شهرهای بزرگ. متفرق بشوند در شهرها و قصبات و دهات و - عرض کنم - قراء و همه جا و همه را آگاه کنند که رفراندم که شد همه جمهوری اسلامی را بگویند می خواهیم، همین آراء شان را که می دهند، - آراء - رأی بدهند

صحیفه نور جلد 5 صفحه 148

به جمهوری اسلامی، و هیچ زیر بار کلمه زائد و ناقص هیچ نروند، هر چند ممکن است کمونیستها بروند در اطراف و ترویج کنند و چه بکنند که، ولو اینکه آنها هم بواسطه شکستی که خورده اند اعلام کردند که ما هم جمهوری اسلامی می خواهیم، خوب هم کردند یعنی عقل هم کرده اند، تدبیر هم کرده اند برای اینکه اگر این را نگفته بودند، آنوقت عددشان معلوم می شد که چند نفرند، حالا برای اینکه نفهمند مردم چند نفر هستند اینها و خیال کنند که خوب همه ایران که به جمهوری اسلامی دادند، همه اینها هم کمونیست هستند، به مارأی دادند.
 

اتصال اقشار به یکدیگر از الطاف خداوند و اسباب پیروزی

در هر صورت همین کلمه جمهوری اسلامی، من هم رایم همین است، رایم را هم انشاءالله در صندوق می اندازم،رأی من هم مثل رای شماها جمهوری اسلامی است و اگر این را انشاءالله تعقیب کنید وامید است نصرت پیدا کنید و نصرت پیدا می کنید انشاءالله، خداوند با شماست. خدای تبارک و تعالی نظرش با شماست. دلیل اینکه نظرش با شماست این پیروزی است که پیدا کردیم ما در عین حالی که هیچ بودیم. یعنی هیچ نداشتیم دیگر. این تفنگ ها که حالا بینید، بعد از پیروزی است. قبل از اینکه تفنگی در کار نبود، چیزی نداشتیم ما. ما بودیم و یک آه و ناله و یک فریاد و یک مشت - عرض کنم که - گره شده و خدا خواست که این ناله و فریاد مردم را و این مشت خالی را غلبه بدهد بر همه قدرت های بزرگ به مثل قدرتی که اینها داشتند و همه اسباب و آلات را داشتند. معذلک خداوند خواست که در بین خودشان تفرقه افتاد، خودشان متصل شدند. یعنی دیدند که ما خیر آنها را می خواهیم برای اینکه روحانیت خیر آنها را می خواهد،ارتشی ها هم این را فهمیدند متصل شدند، نیروی هوائی متصل شدند - عرض می کنم که - همه اقشار متصل شدند به ما و این موجب پیروزی شد و این اسبابی بود که خدای تبارک و تعالی فراهم کرد.
 

تلاش برای تفهیم معنای واقعی یک حکومت عدل اسلامی

انشاءالله پیروز خواهید شد و انشاءالله با تدریج یک حکومت عدل اسلامی که مردم و عالم بفهمد معنای اسلام چه است و معنای حکومت چه است. آیا حکومت این بوده است که تا حالا بوده است که حالا که حاکم جائر رفته است حالا می فهمیم که چه گنجینه ها برده است؟- در بانک ها - چه چیزها اینها به سرقت بردند و در بانک ها سپردند، این مال ملت را چطور غارت کردند و فرار کردند، این حکومت، حکومت است؟ یاآن حکومت که وقتی که می خواهد چیز بخورد، یک نان خشکی با نمک، وقتی که می گوید، شبی که صبح آن شب شهادت می رسد، مولا امیرالمومنین وقتی که (به حسب نقل) بر ایشان غذا می آورند می بیند که شیر آورده و نمک آورده و نان، نان جوین می خورند، نه نانی که، سنگکی که شما می خوردید، آن نانی که او می خورد می فرماید که (به طوری که نقل شده است) چه وقت دیدی که من دو تا خورش داشته باشم که حالا آوردی، رفت نمک را بردارد در نقل است که

صحیفه نور جلد 5 صفحه 149

قسمش داد به جان خودش که شیر را بر دارد، شیر را برداشت. دو لقمه - نمک - با نمک میل فرمود و صبح آن روز هم به شهادت رسید و هیچ هم نداشت، هیچ هم نداشت یعنی چیزهائی تهیه کرده بود با دست خودش لکن همه رفت، همه را بعد از آنکه آن نهر بزرگ را با فعالیت خودش با دست خودش حضرت امیر حفر کرد و چیز کرد، وقتی که آب بیرون آمد فرمود: (بشر الورثه) لکن برای ورثه هم نگذاشت، وقف کرد. آیا آن طرز حکومت بهتر است، آن حکومتی که رسول الله کرد بهتر است که وقتی که تو مجلس، توی مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند، می آمدند گفتند کدام یکی از شما پیغمبر است کدامتان هستید؟ یا آنکه وقتی تشریفات طوری است که همه می فهمند که این، این دارای این تشریفات عبارت از حاکم است. حکومت اسلام این است. البته ما نمی توانیم یک همچو حکومتی درست کنیم، ماها قادر نیستیم لکن توانیم یک مقداری نزدیک بشویم به آن حکومت، می توانیم دست دزدها را قطع بکنیم و تا حالا بحمد الله عمده شان قطع شد دستشان. عمده آنهائی که سران قوم بودند و ذخایر ما را بردند و در بانک گذاشتند، عمده آنها دستشان دیگر از بردن زیادی قطع شد و امید است که دست ما برسد و ما بگیریم از آنها آنچه را که دزدیده اند و برده اند، بگیریم از آنها.
 

آزادی در امر رفراندم، از مظاهر حکومت اسلامی

در هر صورت الان وقت این است که ما فعالیت بکنیم برای اینکه این جمهوری اسلامی را پیاده کنیم - و رأی از مردم - تقاضا کنیم از مردم که رأی بدهند به جمهوری اسلامی و همه هم آزادند اما شما هدایتشان بکنید، الزام نیست که بروید مأمور بگذارید، مثل سابق که مأمور می گذاشتند سر مردم که رأی بدهید، بعد هم که از مردم رأی نمی گرفتند خودشان رأی می دادند، رأی ها را خودشان می خواندند و خودشان می دادند و تمام می شد قضیه، نه مردم آزادند لکن شما هدایت کنید مردم را. مردم ما مسلمانند، اسلام را می خواهند، شما معرفی کنید اسلام را، معرفی کنید حکومت اسلامی را، معرفی کنید احکام اسلام را، به آنها بفهمانید که اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید، بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که فقرای شما در رفاه باشند، بخواهید که اغنیاء به شما ظلم کنند، ظلم نکنید، بخواهید که دولت ها به شما ظلم نکنند، بخواهید که پاسبان ها دیگر نتوانند به شما ظلم کنند، ارتش نتواند به شما ظلم کند، اگر یک همچو چیزی را بخواهید،رأی بدهید به جمهوری اسلامی تا اینکه انشاءالله اسلام و احکام اسلام پیاده بشود که البته طولانی است مطلب. اینقدر خرابی شده است، اینقدر خرابی در این مملکت شده است که ما نمی توانیم تصور آن را بکنیم. اینقدر خرابی شده است، اینقدر در ادارات خرابی شده است، اینقدر در وزارتخانه ها خرابی شده است که به این زودی نمی توانیم جبران بکنیم.
 

دستور اکیداً بر حفظ جهات شرعی و عدم معصیت

الان وزارتخانه ها باز (این را می گویم که به دولت برسد) وزارتخانه ها آن طوری که برای من نقل می کنند باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود، در

صحیفه نور جلد 5 صفحه 150

وزارتخانه های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند، زن ها بروند اما با حجاب باشند، مانعی ندارد بروند اما کار بکنند لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند، نباید در آنجا ظرف طلا و نقره که به نص اسلام حرام است استعمال بشود، نباید این تزئینات فوق العاده ای که صرف شده است در اینجا و آنجا باز محفوظ باشد، اینها را بگذارید در بانک ها، بگذارید در چیز، برای ملت خرج بکنید. ملت عدالت می خواهد، اطاق بزرگ نمی خواهد. ملت وزارتخانه خواهد وزارتخانه اسلامی، نه آن وزارتخانه کاخ دادگستری، کاخ نخست وزیری، کاخ وزارت، هی کاخ. کاخ مال ملت است اینها را نکنید اینطور. این تزئیناتی که الان د راین کاخ ها موجود است، علاوه بر اینکه بسیاریش یا بعضیش از محرمات است و حتماً باید دولت این را توجه کند به آن، دولتی که می گوید دولت اسلامی است و هستند نباید تحت تاثیر واقع بشود و هر طوری سابق بوده حالا همان طوری که در زمان محمد رضا شاه خان، بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چکاره اید؟ تو که می گویی من مسلمان هستم، چکاره هستی؟ ما یکی یکی باید بگوئیم؟ دانه دانه باید بشمریم؟ اینهاباید اصلاح بشود و شماها من می دانم شما مسلمانید، من همه افراد اینها را، بعضی شان را می شناسم، بعضی شان را هم معرفی کرده اند به من، اینها همه متعهدند، همه مسلمانند لکن ضعیف النفسند. می ترسند که مبادا یک وقت مهمانی از اجانب بیاید در کاخ دادگستری یا درکاخ نخست وزیری و اینجا ببیند که یک چیز محقری است، باید حتماً به فرم غرب باشد. ضعیفید آقا، تا ضعیفید زیر بار اقویا هستید. آنوقتی که نفس شما قوی شد و اعتناء نکردید اعتناء به این زخارف نکردید آنوقت است که از شما حساب می برند. صدر اسلام را مطالعه کنید ببینید چه جور بوده وضع، آنهایی که ممالک را فتح کردند، آنهایی که دنیا را گرفتند، آنهائی که قدرتشان را بر عالم نشان دادند، زندگیشان چه جور بود؟ وقتی حریر فرش کرده بودند در یکی از دارالسلطنه ها، این جوانهای اسلام آمدند آنجا گفتند (اگر چه حرام نفرموده است فرش حریر را لکن چون لباس حریر را اینطور نقل میکنند حرام فرموده، ما روی فرش حریر هم نمی نشینیم) با سر شمشیر در حضور سلطان کنار گذاشتند اینها را وروی زمین نشستند. اینها آدم بودند، اینها قوی بودند. آن کسی که دربود، در زندگی از همه افراد پایین تر بود، شاید در یمامه شاید در سرحدات یک نفر باشد که گرسنه باشد، یک نفر باشد که درست نتواند زندگی خوب بکند، بنابراین من اینجا که هستم باید زندگیم این باشد یعنی یک لقمه نان با یک قدری نمک. این حکومت ما بود و ما هم البته قدرت نداریم ولی خودشان فرمودند شما قدرت ندارید لکن (اعینونی بالورع و الاجتهاد بالتقوی و الورع... والاجتهاد) اعانت کنید امیر المومنین سلام الله علیه را.
 

برای اصلاح جامعه و ایجاد تحول (باید از خود شروع کرد)

دولت ها بفهمند که قدرت به این نیست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به این نیست که پرده های کذا باشد، بزرگی و عظمت به این نیست که پرده های کذا باشد و مبل های کذا باشد از مال این ملت ضعیف، خود ملت توی این غارها زندکی بکند و شما در کاخ های دادگستری و در

صحیفه نور جلد 5 صفحه 151

کاخ های نخست وزیری. تعدیل کنید خودتان را، اگر از خودتان شروع نکنید نمی توانید اصلاح کنید. وزارتخانه ها را اصلاح کنید. - همه - همه درد و بلای ما این است که ما غربزده هستیم، ما سالهای طولانی زیر بار غرب بودیم، زیر بار آمریکا بودیم، سالهای متمادی مانوس شدیم ما، اصلاً قلوبمان، قلوب - هی - غربی است، متبدل شدیم به یک انسان غربی و به این زودی نمی توانید شما برگردید لکن همت کنید، برگردید. شما حالا می خواهید بگوئید روی پای خودمان می خواهیم بایستیم، باز هم رنگ غرب؟! حالائی که می گویید روی پای خودمان باز هم جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی؟! مستقلیم و می خواهیم مستقل باشیم، ما اسلام است مذهبمان. ما قوانینمان قوانین اسلام است، قوانین غنی اسلام است. همه چیز باید متحول بشود. حضرت امیر در آن فرمایششان که من حافظه ندارم که یادم بماند مطلب که: مثل اینکه شما را متبدل می کنند، مثل اینکه از ته بالا بیاید، از ته پائین بیاید مثل دیگی که کمچه به آن زنند که آنچه زیرش رو بشود، رویش زیر بشود. باید متحول بشوید، همین تحولی که ملت ما در ظرف مدت کمی پیدا کرد، یک نحو تحول معجزه آسا که یک روز از پاسبان حساب می برد، بازارهای بزرگ ما از پاسبان حساب می بردند، یک روزی هم از شخص اول مملکت حساب نبردند، یک روز جرات نمی کردند که توی خانه شان اسم شاه را به ناگواری ببرند، یک روز هم در خیابان ها ریختند و گفتند مرگ بر این. همچو متحول شد، کی این کار را کرد؟ اسلام، قوت ایمان و الا انسان که نمی تواند این کار را بکند، کار من و تو و اینها نیست که، کار اسلام است. متشبث بشوید به اسلام، متحول کنید خودتان را، اول باید، نقطه اول این است که خود انسان متحول بشود، خود انسان از غربزدگی بیرون بیاید. باید حتماً ما وزارتخانه هایمان آنطور تشریفات داشته باشد که هر کسی تویش برود خیال کند که در یک جائی غیر از ایران است، یک جای دیگری است، یک بساط دیگری است؟! از آنجا وقتی بیاید در این زاغه نشینان ما که یک شب به من نوشته بودند، عدد محله هائی که در تهران از اینها هست، چادرنشین ها، زاغه نشین ها این خانه های گلی خیلی خرابه ، اینها را به من نوشته بودند که قریب سی تا، یا سی وچند تا محله ها ما در تهران داریم که از برکت اصلاحات ارضی، مردم از محال خودشان کوچ کردند آمدند اینجا با این زندگی فلاکت بار دارند زندگی می کنند لکن ندیده بودند، در چند شب پیش از این در همین حوض حرم بود، در تلویزیون که من نگاه کردم نشان داده بود، انسان اگر انصاف داشته باشد، یک قدری انصاف داشته باشند باید چقدر متاثر باشد از اینکه یک جمعیت انسان مسلم، انسان اینطور زندگی بکند و ما به فکر اینها نباشیم.
 

لزوم ملی کردن غنائم به دست آمده از قیام یکپارچه ملت

به تدریج، حالا یک روز بروید عقب، هی عقب، عقب، عقب، ما تهران که بودیم این مطلب را گفتیم به اینها که باید کلیه دارایی، دارائی نمی گوئیم که دارائی آنها بوده است، کلیه آن چیزهائی که محمدرضاخان و پدرش و اتباع اینها غصب کردند از این ملت، باید همه اینها ملی بشود و به صرف مستمندها برسد، هیچ ارتباطی به دولت ندارد، غنیمتی است به دست آمده است با قیام و نهضت این ملت

صحیفه نور جلد 5 صفحه 152

یعنی این ملتی که از طبقه سوم است. شما آمار اینهائی که شکسته شدند، یک وقتی اگر می توانید، هر کس می تواند در هر جا هست به دست بیاورد، اگر یک دولت تو آن قیام و نهضت این ملت یعنی این ملتی که، اگر یک خان توی آن آمار اینهائی که شکته شدند، یک وقتی اگر می توانید، هر کس می تواند در هر جا هست به دست بیاورد، اگر یک دولت تو آن هست،اگر یک تاجر درجه اول توی آن هست، اگر یک خان توی آن هست، اگر یک سرباز توی آن هست، اگر یک وزیر توی آن هست، اگر یک کمونیست توی آن هست، شما پیدا کنید به ما اطلاع دهید. همه آنها مسلمان هائی بودند که توی خیابانها ریختند که (مرگ بر او، و ما جمهوری اسلامی می خواهیم) همه کشته ها ی ما از اینها، شما افشا کنید، پیدا کنید که چند نفر وزیر بوده است، چند تا مدیر کل بود ه است، یکی از اینها را نمی توانید پیدا کنید. هر چه بوده این ملت، این توده جمعیت و ملت بوده است، این ملت مسلم، غنائم مال اینهاست و باید به اینها بدهید، مستمندان، اینهائی که صدمه دیدند، آنهائی که شکته داده اند، آنهائی که جوان داده اند، پیرزن هائی که جوان هایشان از بین رفت. این غارتگری اینها را، باید برای آنها زندگی تأمین کرد و زاید هم هست، خیلی زاید است، یک مملکتی را می شود اداره کرد با این دزدی های اینها. این مقداری است که حالا در خود ایران بدست می آید آن مقداری که خارج است که اخیراً نوشته بود روزنامه که در این اخیر، در این آخر یک همچو تعبیری حالا درست یادم نیست که پانزده میلیارد یا 23 میلیارد دلا ر - میلیارد - 23 میلیارد دلار یعنی بیست و سه هزار میلیون دلار، اگر اینها را پهلوی هم بچینند تا کره مشتری هم خواهد رفت - اینطور - اینطور پهولی هم یکی یکی بچینند. این قلم هائی است که آخری برده اند خارج، در بانک سوئیس چه دارند خدا می داند؟ نمی توانیم ما بفهمیم. این قلمی که گفتم مال خود این مردیکه است، نه مال خودش و اتباعش، مال خود اوست. ماهی پنجاه میلیون فرح خانم از نفت می گرفته، پنجاه میلیون، سی میلیون، سی میلیون از نفت می گرفته، حالا از جاهای دیگر چه میگرفته، در تمام شرکت هایی که در ایران بوده است اینها شریک بودند، سهیم بودند، سهیم بودند نه اینکه خریدند، صاحب کارخانه یا برای اینکه مردم را بچاپند اینها را شریک کردند یا اینکه اگر اشخاصی بودند که اهل چاپیدن نبودند، برای اینکه محفوظ باشند از مأمورین ساواک و امثال ذلک اینها را هم بشوند. که - قافله - رفیق قافله هم بشوید.
 

نفی سیاست گام به گام

اینها، من از تهران که آمدم آقایان آمدند آنجا و من به آنها عرض کردم که باید قضیه اینطور بشود، بنا هم دارند البته، اما مثل اینکه قدم، قدم می خواهند راه بروند، در این نهضت هم بعضی قدم قدم می گفتند برویم که حالا قدم اولش را - اگر - من به آن آقائی که آمد پاریس و این مطلب را گفت، گفتم در قدم اول پایتان را همه را می شکنند. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت، صحت، عافیت عنایت کند.
انشاءالله شما همانطوری که معروفید به جندالله، جندالله باشید یعنی برای خدا کار بکنید. انشاءالله خداوند همه شما را سعادتمند کند هم در دنیا و هم در آخرت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع پزشکان شهرستان قم

تاریخ: 1357/12/16

 

ایجاد بی تفاوتی و تفرقه افکنی، خیانت بزرگ رژیم سابق

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از آثار این نهضت این شد که ما با رخسارهایی مواجه می شویم که قبلاً نمی شدیم. ما قبلا بواسطه فعالیت هائی که عمال اجانب و خود در مدت های طولانی کرده بودند از هم جدا بودیم، همه قشرها از هم جدا بودند.
ما (یعنی روحانیت) با شما یعنی اطبای ارجمند علقه مان فرق دارد با علقه های دیگر (العلم علمان: علم الابدان و علم الادیان) روح و جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اینها با هم یک هستند، جدایی از هم ندارند. همانطوری که جسم انسان و روح انسان وحدت دارد باید طبیب جسمی و طبیب روحی وحدت داشته باشند، آنها باید یک باشند و مع الاسف ما را از هم جدا کردند، ما را از همه اقشار جدا کردند، روحانیت رایا - به نسیان - به طاق نسیان سپردند یالکه دارکردند، شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند، این خیانتی بود که در عرض قریب سیصد سال اجانب با کارمندهای خودشان، با عمال خودشان انجام دادند، دانشگاه رااز مدارس ما جدا کردند بلکه هر یک را مخالف دیگری کردند، اقشار ملت ما را از هم جدا کردند، این خیانت بزرگی بود که به ما و ملت ما کردند تا ما را به این روزها نشاندند. نه تنها اقشار یک ملت را از هم جدا کردند، ملت ها را از هم جدا کردند، بطوری که ملت ایران با ملت ترکیه هیچ روابط ندارد و نداشت، اگر مخالفت نداشت موافقت هم نداشت، بی تفاوت بود. اگر مصیبتی به برادرهای ترک ما مثلاً می رسید یا عرب ما، برادرهای فارس ما بی تفاوت بودند و بعکس ، اگر به ما مصیبتی وارد می شد آنها بی تفاوت بودند. این بی تفاوتی از همین عمال اجانب و خود اجانب ایجاد شد که یا تا توانستند مخالفت ایجاد کنند و اگر نتوانستند غفلت ایجاد کنند و ما را غافل کردند، از مقدرات خودمان غافل کردند. از مقدرات برادرهای خودمان غافل کردند. ما باید از این به بعد این هوشیاریی که ملتمان پیدا کرده است جدیت کنیم که ادامه پیدا کند. ما صدمه این غفلت ها را سیصد سال است داریم میخوریم پنجاه و چند سال است که پیرمردهای ما، آنهائی که به سن من یا یک قدری هم کمتر هستند، پنجاه و چند سال است که عذاب الیم این طایفه را چشیدند و شما جوانها هم بیست و چند

صحیفه نور جلد 5 صفحه 156

سال است که دیدید هر چه دیدید، و شنیدید هر چه شنیدید.
همه ذخائر ما را از بین بردند، نیروی انسانی که از همه ذخائر بالاتر است از بین بردند انسان های ما را که باید مقدرات این مملکت در دست آنها باشد و مملکت را آباد کنند، معنویتش را آباد کنند، مادیتش را آباد کنند، این نیروها را از دست ما گرفتند یا به مراکز فحشاه کشیدند. تمام مراکز آموزشی را اینها مراکز فحشاء قرار دادند، سینما که یکی از مراکز آموزشی است در دنیا، رادیو و تلویزیون که یکی از مراکز آموزشی است برای همه، آموزش برای همه طبقات، دستگاهی است که باید همه ملت را آموزش بدهد ،اینها به صورت دیگری، واژگون در آوردند. سینماها را مراکز فحشاءتقریباً قرار دادند، رادیوها تبلیغاتشان دیدید چه بود، تلویزیون هم همینطور، اینها امروز که به خدمت اسلام در آمدند باید اصلاح بشوند و مشغولند به فعالیت برای اینکه اصلاح بشوند. الان هم آن تتمه رژیم فاسد در اینها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامه های ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست تتمه آن، باید بتدریج اینها اصلاح بشود. این اخلاق فاسدی که در جوانهای ما ایجاد کرده اند، باز هم تتمه اش هست لکن باید اصلاح بشود. خدا می داند که این مراکز فحشاء با جوانهای ما چه کرد، برای آنها همه چیز را تهیه کردند که غفلت کنند از همه چیز خودشان، مراکز فحشاء را درست کردند به رایگان دادند، دعوت کردند، دعوت ها کردند، جوانهای ما را کشیدند در آن مراکز و از مقدرات خودشان غافلشان کردند.
 

پیدایش تحول معنوی بدست خداوند متعال

من خدا را شکر می کنم که در ظرف این یک سال، یک سال و نیم یک تحول اساسی در ملت ما پیدا شد، جوانهای ما توجه به مسائل روز پیدا کرده اند، منصرف شدند از آن، اکثراً از آن چیزهائی که قبلا بود متحول شدند، منصرف شدند، تحول های معنوی پیدا شد که این تحول ها را نمی توانیم اسمی رویش بگذاریم الا اینکه به دست خدا بود،بشر نمی تواند.
تحول روحی در همه طبقات، اینرا کراراً گفته ام که یک پاسبان می آمد یک بازار را سرتاسر هر امری را می کرد اطاعت می کردند و برای خو0دشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اینکه حق قائل بودند و نمی کردند، اصلا، وضع روحی شان را اینطور کرده بودند که - حق - کورکورانه باید اطاعت کرد، همانطوری که ارتش ما آنطور بود، مردم را اینطور کرده بودند که مثل گوسفند اطاعت کنند، سر تا پا اطاعت باشد، (چه فرمان سلطان، چه فرمان خداً) (چه فرمان ایزد، چه فرمان شاه) ، این کلمه را در اذهان بچه های ما از بچگی رشد دادند، آن هم این شاه. یک تحولی پیدا شد در ظرف یکی دو سال که همین جمعیتی که از پاسبان آنطور وحشت داشتند، به تانک ها حمله کردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را بیرونش کردند، همین جمعیت که دیروز از یک ستاره دار آنطور خوف و وحشت می کرد، مشتش را گره کرد، مقابل همه ایستاد و همه را بیرون کرد.
این غیر از تقدیر الهی، غیر از حکم الهی نیست، ایمان است، اگر ایمان نبود نمی شد، ایمان

صحیفه نور جلد 5 صفحه 157

به خدا این کار را کرد، ایمان به مبادی اسلامی این کار را انجام داد، همه با هم گفتند که ما اسلام را خواهیم، این ایمان بود. قدرت ایمان غلبه کرد بر این قدرت ها و الا ما که چیزی نداشتیم، با همان کاردهای توی مطبخ خانه و با همان - عرض کنم - چوب ها، با همان چیزها آمدند بیرون و غلبه کردند بر این تانک ها و توپ ها و مسلسل ها و اینها، گفتند اینها دیگر اثر ندارد. در مقابل ایمان ارث رهم نداشت و نتوانست اثر بکند.
ایمانتان را حفظ کنید آقا، ایمان به خدا را حفظ کنید، وحدت کلمه را حفظ کنید، این نهضت را حفظ کنید، ما هرچه داریم از این ایمان و وحدت کلمه است. آنها ایمان را از ما خواستند بگیرند و وحدت کلمه را، کوشش کردند برای این دو تا و خدای تبارک و تعالی نخواست و با ما بود و متحول کرد یک مملکت و یک ملتی که اعتنا به مسائل دینی نداشت، متحولشان کرد بطوری که همه توجه دارند همه با، ایمان به میدان آمدند، یک ملتی که با هم دعوا داشتند، این شهر با آن شهر، این محله با آن محله، این جوان آن جوان، یک دفعه یک تحول الهی پیدا شد که حس تعاون پیدا شد، یکی از دوستان من می گفت که در تهران من در این تظاهرات دیدم که یک پیرزنی یک جایی ایستاده است و یک کاسه ای دستش هست که در آن تویش پول است گفتم خوب لابد این حالا می خواهد یک پولی جمع بکند، رسیدم به آن گفتم که پیرزن چیست؟ گفت که (حالا چو ن بازار تعطیل است مردم هم به تلفن احتیاج دارند من دیدم که این کار را بکنم، این پولها را بیاورم که مردم پول خرد ندارند بردارند بیندازند آنجا و تلفن بکنند) ، یک همچو حسی در یک افراد پیدا شد، یک همچو حس تعاونی که وقتی که این جمعیت بیرون می آمد، همه مردم در خانه و بیرون با اینها کمک می کردند. این تحول به دست خدا واقع شد، اتکال به خدا بکنید، اگر خدای نخواسته این ایمان از دست ما گرفته بشود، این اتکال به خدا از دست ما گرفته بشود وحدت کلمه هم گرفته خواهد شد، باز خدای نخواسته برگشت به همان مصیبتهاست.
 

جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، و نه یک کلمه زیاد

دعوت کنید مردم را، دعوت کنید همه را به اینکه در این رفراندم به جمهوری اسلامی، فقط جمهوری اسلامی، یک کلمه این طرف یک کلمه آن طرف نباید باشید، نه از آن اسقاط بشود نه به آن زیاد بشود شیاطین می خواهند یک کلمه را اسقاط بکنند یا کلمه را زیاد بکنند، توجه به این معنا داشته باشید، دعوت کنید همه را.
من از همه اطباء ایران و حالا که قم هستم از اطباء قم و از مریضخانه ها تشکر می کنم که در این مسائل، اینها هم حس مسؤولیت کرده اند و انجام وظیفه کرده اند. خداوند همه شما را به وظایفتان بیشتر از این آشنا کند که این دعای بزرگی است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملکت شما را از دست اجانب نجات بدهد. انشاءالله خداوند همه تان را حفظ کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در میان جمعی از پزشکان

تاریخ: 1357/12/16

 

باید طبیب جسمی و طبیب روحی وحدت داشته باشند

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از آثار این نهضت این شد که ما با رخسارهایی مواجه می شویم که قبلاً به واسطه فعالیت هایی که عمال اجانب و خود اجانب در مدت های طولانی کرده بودند از هم جدا بودیم، همه قشرها از هم جدا بودند. ما یعنی روحانیت ، با شما یعنی اطبای ارجمند، قوه مان فرق دارد با آنهای دیگر. ععع (العلم العلمان : علم الابدان و علم الادیان) روح. جسم با هم وحدت دارند، جسم ظل روح است، روح باطن جسم است، جسم ظاهر روح است، اینها با هم یکی هستند، جدایی از هم ندارند. همانطوری از هم ندارند. همانطوری که جسم انسان و روح انسان وحدت دارد باید طبیب جسمی و طبیب روحی وحدت داشته باشند. اینها باید یک باشند و مع الاسف ما را از هم جدا کردند، ما را از همه اقشار جدا کردند. روحانیت را یا به نسیان، به طاق نسیان سپردند یا لکه دار کردند. شما را از نظر ما انداختند، ما را از نظر شما انداختند. این خیانتی بود که در عرض قریب سیصد سال اجانب با کارمنداهای خودشان، با عمال خودشان انجام دادند. دانشگاه را از مدارس ما جدا کردند بلکه هر یک را مخالف دیگری کردند. اقشار ملت ما را از هم جدا کردند. این خیانت بزرگی بود که به ما و به ملت ما کردند تا ما را به این روزها نشاندند، نه تنها اقشار یک ملت را از هم جدا کردند، ملت ها را از هم جدا کردند به طوری که ملت ایران با ملت ترکیه هیچ روابط ندارد. اصولاً، اگر مخالف نداشت موافقت هم نداشت، بی تفاوت بود. اگر مصیبتی به برادرهای ترک ما مثلاً می رسید یا عرب ما، برادرهای فارس ما بی تفاوت بودند و به عکس اگر به ما مصیبتی می شد، اینها بی تفاوت بودند. این بی تفاوتی از همین عمال اجانب و خود اجانب ایجاد شد که تا توانستند مخالفت ایجاد کنند و اگر نتوانستند غفلت ایجاد کنند و ما را غافل کردند از مقدرات خودمان، غافل کردند، از مقدرات برادرهای خودمان هم غافل کردند. ما باید از این به بعد این هوشیاری که ملت ما پیدا کرده است جدیت کنیم که این ادامه پیدا کند.
 

انسان های ما را یا از ما گرفتند و یا به مراکز فحشا کشیدند

ما صدمه این غفلت ها را سیصد سال است که داریم می خوریم. پنجاه و چند سال است که

صحیفه نور جلد 5 صفحه 162

پیر مردهای ما، آنهایی که به سن من یا یک قدری هم کمتر هستند پنجاه و چند سال است که عذاب الیم این طایفه را کشیدند و شما جوان ها هم بیست و چند سال است که دیدید هر چه دیدید و شنیدید هر چه شنیدید. همه ذخائر ما را از بین بردند، نیروی انسانی که از همه ذخائر بالاتر است از بین بردند، انسان های ما را که باید مقدرات این مملکت در دست آنها باشد و مملکت را آباد کنند، معنویتش را آباد کنند. مادیتش را آباد کنند، این نیروها را از دست ما گرفتند یا به مراکز فحشا کشیدند. تمام مراکز آموزشی را اینها مراکز فحشا قراردادند. سینما که یکی از مراکز آموزشی است در دنیا، رادیو و تلویزیون که یکی از مراکز آموزشی است برای همه ما، آموزش برای همه طبقات، دستگاهی است که باید همه ملت را آموزش بدهد اینها به صورت دیگری واژگون در آوردند. سینماها را مراکز فحشاء تقریباً قرار دادند. رادیوها تبلیغات شان دیدید چه بود، تلویزیون هم همین طور. اینهائی که امروز به خدمت اسلام در آمدند باید اصلاح بشوند و مشغولند به فعالیت برای اینکه اصلاح بشوند. الان هم این تتمه رژیم فاسد در آنها هست، در مطبوعات ما هست، در روزنامه های ما هست، در مجلات ما هست، الان هم آن فساد هست، آن تتمه باید به تدریج - اینها - اصلاح بشود. این اخلاق فاسدی که در جوان های ما ایجاد کردند باز هم تتمه اش هست لکن باید اصلاح بشود. خدا می داند که این مراکز فحشا با جوان های ما چه کرد، برای آنها همه چیز را تهیه کردند که غفلت کنند از همه چیز خودشان. مراکز فحشا را درست کردند به رایگان دادند، دعوت کردند، دعوت ها کردند جوان های ما را کشیدند در آن مراکز و از مقدرات خودشان غافلشان کردند.
 

ما هر چه داریم از ایمان به خدا و وحدت کلمه است

من خدا را شکر میکنم که در ظرف این یکسال، یکسال و نیم یک تحول اساسی در ملت ما پیدا شد، جوان های ما توجه به مسائل روز پیدا کردند منصرف شدند از آن، اکثرا از آن چیزهائی که قبلا بود، متحول شدند، منصرف شدند، تحول هایی معنوی پیدا شد که این تحول ها را نمی توانیم اسمی روی آن بگذاریم الا اینکه دست خدا بود توی کار. بشر نمی تواند تحول روحی در همه طبقات، این را کرارا گفتم که یک پاسبان می آمد یک بازار را سرتاسر هرامری را که می کرد اطاعت می کردند و برای خودشان حق چون و چرا قائل نبودند، نه اینکه حق قائل بودند و نمی کردند، اصلاً وضع روحی شان را اینطور کرده بودند که حرف کورکورانه باید اطاعت کرد، همین طور که ارتش ما هم اینطور بود. مردم را اینطور کرده بودند که مثل گوسفند اطاعت کند، سر تا پا اطاعت باشد (چه فرمان سلطان چه فرمان خدا، چه فرمان ایزد چه فرمان شاه) این کلمه را در اذهان بچه های ما از بچگی رشد دادند، آن هم این شاه. یک تحولی پیدا شد در ظرف یکی دو سال که همین جمعیتی که از پاسبان آنطور وحشت داشتند، با تانک ها حمله کردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را هم بیرونش کرد. همین جمعیت که دیروز از یک ستاره دار آنطور خوف و وحشت می کرد مشتش را گره کرد مقابل همه ایستاد و همه را بیرون کرد. این غیر از تحول الهی، غیر از حکم الهی نیست. ایمان است، اگر ایمان نبود، نمی شد. ایمان

صحیفه نور جلد 5 صفحه 163

می خواهد. ایمان به خدا این کار را کرد، ایمان به مبادی اسلامی این کار را انجام داد، همه با هم، همه با هم گفتند که ما اسلام را می خواهیم. این ایمان بود، قدرت ایمان غلبه کرد بر این قدرت ها و الا ما که چیزی نداشتیم. با همان کاردهای توی مطبخ ها و با همان - عرض می کنم - چوب ها و با همان چیزها آمدند بیرون و غلبه کردند بر این تانک ها و توپ ها و مسلسل ها و اینها، گفتند اینها دیگر اثر ندارد در مقابل ایمان اثر هم نداشت و نتوانست اثر بکند. ایمانتان را حفظ کنید آقا، ایمان به خدا را حفظ کنید، وحدت کلمه را حفظ کنید، این نهضت را حفظ کنید. ما هرچه داریم از این ایمان و وحدت کلمه، آنها ایمان را از ما خواستند بگیرند و وحدت کلمه را. کوشش کردند برای این دو تا و خدای تبارک و تعالی نخواست و با ما بود و متحول کرد یک مملکت و یک ملتی که اعتنا به مسائل دینی نداشت متحولشان کرد به طوری که همه توجه دارند. همه با اینان به میدان آمدند. یک ملتی که باهم دعوا داشتند، این شهر با آن شهر، خود شهر، این محله با آن محله، این جوان با آن جوان، یک دفعه یک تحول الهی پیدا شد که حسن تعاون پیدا شد. یکی از دوستان من می گفت که در تهران من در این تظاهرات دیدم که یک پیرزنی یک جائی ایستاده یک کاسه ای دستش است تویش پول است، گفت لابد این حالا می خواهد یک پولی جمع بکند، رسیدم به او گفتم که پیرزن چیه؟ گفت که حالا چون بازار تعطیل است مردم هم به تلفن احتیاج دارند من دیدم که این کار را من بکنم، این پول ها را بیاورم که مردم پول خرد ندارند بردارند بیندازند آنجا و تلفن کنند. یک همچو حسی در یک افراد پیدا شد، یک همچو حس تعاونی که وقتی که این جمعیت بیرون می آمد همه مردم توی خانه و بیرون با اینها کمک می کردند. این تحول به دست خدا واقع شد.
 

همه را دعوت کنید تا فقط به جمهوری اسلامی رأی بدهند

اتکال به خدا بکنید. اگر خدای نخواسته این ایمان از دست ما گرفته بشود، این اتکال خدا از دست ما گرفته بشود وحدت کلمه هم گرفته خواهد شد باز خدای نخواسته برگشت به همان - مصیبت هاست. دعوت کنید مردم را، دعوت کنید همه را به اینکه در این رفراندم به جمهوری اسلامی، فقط جمهوری اسلامی. یک کلمه اینور، یک کلمه آنور نباید باشد، نه از آن اسقاط بشود، نه به آن زیاد بشود. شیاطین می خواهند یک کلمه را اسقاط بکنند، یا کلمه را زیاد بکنند. توجه به این معنا داشته باشید، دعوت کنید همه را.
من از همه اطباء ایران و حالا که قم هستم از اطباء قم و از مریضخانه ها تشکر می کنم که در این مصائب اینها هم حس مسئولیت کردند و انجام وظیفه کردند. خداوند همه شما را به وظائفتان بیشتر از این آشنا کند که این دعای بزرگی است و همه شما را سعادت بدهد و همه شما را سلامت و مملکت شما را از دست اجانب نجات بدهد انشاءالله. خداوند همه تان را حفظ کند.
والسلام علیکم و الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با پزشکان و پرستان

تاریخ: 1357/12/16

 

به اسم تمدن ملت را عقب راندند

اعوذ با لله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شما آقایان بهتر می دانید که به ملت ما چه گذشت، شما که در بیمارستانها بودید و کفیل حال مجروحین و مصدومین و قتلی بودید، بهتر از ما اطلاع دارید، می دانید که اینها با اسم ترقی چه کردند با مملکت ما و با اسم تمدن چطور ما را عقب راندند، نیروی انسانی ما را هدر دادند، تمام شؤون ملی ما را به شکست دادند.
من از شما آقایان که در این اوقات سختی، با بیماران که خودتان بودند، همه از خودمان بودند، با این مجروحین و مصدومین همراهی کردید، زحمت کشیدید، من از همه شما متشکرم و خداوند امیدوارم که از همه شما راضی باشد، شماها در این موقع از زمان از جندالله بودید ،برای خدا انجام این وظایف را کردید، من از بانوان شما و از آقایان، از همه تشکر می کنم. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت بدهد، آزادی بدهد.
 

مأموریت خرابکارانه شاه برای وطنش

ما در این پنجاه و چند سال روی آزادی را ندیدیم. شما جوانها یادتان نیست که در زمان رضاخان چه گذشت بر این ملت، من از اول تا حالا شاهد قضایا بودم، من همه تلخی هایی که از زمان این پدر و پسر گذشته است بر ملت ما، آن تلخی ها را چشیده ام و شما آقایان همین زمان این را و شاید اخیراً زمان این را بعضیتان مطلع شدید و دیدید چه کردند اینها با ما. او را انگلیسی ها آوردند و مأمور کردند (این را متفقین به حسب آنطوری که خودش در کتاب نوشت و بعد شنیدم که آن جمله را برداشتند، خودش در کتاب نوشت که متفقین که آمدند اینجا، صلاح دیدند که من باشم) مأموریت برای وطن داشت که این وطن را به شکست برساند، به عقب برگرداند، مأموریت داشت که اقتصاد ما را فلج کند، مأموریت داشت که دانشگاه های ما را نگذارد عمل بکنند، مأموریت داشت که زراعت ما را و کشاورزی ما را بکلی ساقط کند، مأموریت ها را هم خوب انجام داد، مأموریت داشت که همه خزائن ما و مخازن ما را به رایگان بلکه بدتر از رایگان، آنکه به آمریکا داد نه

صحیفه نور جلد 5 صفحه 159

اینکه رایگان بود بلکه عوضش پایگاه برای آنها درست کرد، نفت داد و پایگاه برای خود امریکایی ها در ایران عوض نفت درست کرد، یعنی هم عوض به جیب آنها رفت هم معوض به جیب آنها رفت، مأموریت را خوب انجام داد لکن آنها هم خیلی پشتیبانی ها را، گفتند هی پشتیبانی می کنیم، چه تهدیدها کردند، چیزها گفتند. لکن ملت بحمدالله ایستاد و با اینکه هیچ دستش نبود، قوت ایمان داشت یعنی یک نهضت اسلامی بود، همه با اسم اسلام جلو می رفتند، چون با اسم اسلام بود و با ایمان به خدا بود بر همه قدرت های بزرگ، ابرقدرت ها غلبه کردند و آن دستگاه بزرگ را فر و ریختند با دست خالی، با توپ ها و تانک و همه را شکست دادند و کاخ ها را فرو ریختند و حالا او را آمریکایی ها هم قبولش ندارند، آن رقیق شفیقش ملک حسن هم می گوید این را به عنوان یک آدم عادی می پذیرم، ملک حسینش هم مثل ملک حسنش ،همه به او پشت کردند و خدای تبارک و تعالی از او انتقام خواهد کشید.
 

کیفر واقعی شاه تنهابدست خدا و در دنیای دیگر میسر است

انتقام اینطور مجرم ها را ما نمی توانیم بکشیم، برای اینکه کسی که یک نفر را بکشد، یک جان را از بین ببرد، جان او هم باندازه اوست - او، دیگر او - به اندازه یک نفر که کشته شد، ما قصاص می توانیم بکنیم، کسی که صدها هزار نفر را به کشتن داده است، کسی که صدها هزار نفر را به زجر در زندان ها و در بیغوله ها جای داده است، این جز اینکه در یک عالم دیگری که ابدی است، برای هر یک از اینها یک حسابی باز می شود و اینجا قدرت نیست برای این کار. ما یک نفر را می کشیم به جای یک نفر، جان اشخاص، فرق ما بین شاهش و گدایش و مجرمش و غیر مجرمش فرقی نیست بلکه جانهای اینها شریفتر از اوست.
ما نمی توانیم، بشر نمی تواند این مجرم های بالذات را ازشان انتقام بکشد، برای اینکه آخرش هر چه زجر بکند، یک نفر را زجر کرده و این یک نفر هزاران نفر را. ما چطور می توانیم،یک نفر در مقابل یک نفر ما می کشیم، این هزاران نفر را کشته است، هزار دفعه که نمی توانیم بکشیم لکن آنجائی که خداوند بخواهد انتقام بکشد، می کشد، زنده می کند، می کشد، زنده کند، برای هر یک از اینها شکنجه می کند، چه شکنجه ای، شکنجه هایی غیر از اینکه در اینجاست. انتقام را خدای تبارک و تعالی انشاءالله می کشد از اینها.
 

هر چه برای خدا باشد محفوظ است

من تکرار می کنم اینکه شما آقایان که در این مدت زحمت کشیدید، پیش خدای تبارک و تعالی ماجور هستید، اینکه برای خدا باشد، جائی نمی رود، هست، محفوظ است برای شما، هر چه که برای خدا باشد منسی نخواهد شد، محفوظ خواهد بود. برای خدا کار بکنید، از حالا به بعد هم برای خدا، برای سازندگی یک مملکتی که خراب است.

صحیفه نور جلد 5 صفحه 160


همه چیزمان خراب و درهم و برهم و همه باید با هم با یک صدا این نهضت را نگذارید که به سستی بکشد، حفظ کنید، همه مکلفیم که حفظ کنیم این را، با این نهضت اسلامی ما تا اینجا آمدیم و قدرت ها را عقب زدیم، با این نهضت اسلامی باید سازندگی کنیم از حالا به بعد، یعنی همه با هم، همه با هم به جلو برویم، همه با هم به یک تمدن صحیح، نه تمدن (محمدرضائی) ، تمدن الهی، تمدن رسول اللهی، آنکه همه اقشار بشر را، سیاه و سفیدش را هیچ فرق نمی گذارد مگر اینکه به تقوی (ان اکرمکم عندالله اتقیکم) میزان تقوی است، میزان انسانیت است.
خداوند همه شما را تائید کند و همه با هم انشاءالله این راه را طی بکنید و همه با هم انشاءالله به بهشت اعلی بروید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون و طلاب قم

تاریخ: 1357/12/16

 

ما باید (بنده) باشیم و همه چیز را از خدا بدانیم که غرور اسباب شکست است

بسم الله الرحمن الرحیم
من سخنان ایشان را تاکنون نشنیده بودم و موجب شرمساری است که همه ما داریم و من امیدوارم که نمایندگان ما همه موفق باشند. فقط یک نکته را می خواستم عرض بکنم و آن اینکه این مبالغات را که راجع به من فرموده اند، من نمی پذیرم. من یک خادمی از همه شماها هستم و قضیه رهبری و غیر رهبری در کار نیست، قضیه نهضت است و صف واحد، همه با هم.
ایشان خوب بیان می کنند لکن راجع به من را یک قدری باید عرض کنم تندروی فرمودند و خصوصاً در حضور کسی از او اینطور تمجید کنند، ممکن است که باور کند، غفلت کند و فاجعه ببار بیاورد. من امیدوارم که همه آقایان این جهت را توجه داشته باشند که در عین حال که یک نهضت مقدس عالی بوده است که نظیرش را ما سراغ نداریم و یک نهضتی بود که با ضایعات کم، عایدات زیاد، عاید ما شد، در ظرف باید گفت چند ساعت این رژیم منحوس را از بیخ و بن کند، لکن غرور نیاورد. غرور اسباب شکست است. باید ما بنده باشیم و همه چیز را از خدا بدانیم.
 

فراگیر شدن نهضت در کلیه اقشار، یک مسأله الهی است

من آنوقت ها که می دیدم که این نهضت همگانی شده است و همه اقشار ملت را گرفته است، که بچه ای که پستانک دهنش است پستانک را در می آورد و شعار می دهد و این در یک قشر محدود نیست بلکه قشرها را فرا گرفته است، از حدود هم گذشته است، من امیدوار می شدم برای این نکته که می دیدم که مساله ای نیست که بشر بتواند، مساله ای نیست که به رهبری درست بشود، مساله ای نیست که مردم بتوانند، مساله ای است الهی. این قدرت خدای تبارک و تعالی است که با عنایات خاص خودش اینطور کرد که تمام اقشار ملت ما یک زبان شدند، تمام اقشار یک مقصد شدند، مقصد واحد، شعار واحد من امیدوار شدم. آنوقت هم که در سختی بودم و هجوم از اطراف بود، تهدیدات از اطراف، از آمریکا بود، از ایران بود و می خواستند مانع بشوند از اینکه من بیایم به ایران، و آن نقشه ها را کشیدند، و بحمدالله آن نقشه ها نقش بر آب شد - من از آنوقت مطمئن - اگر مطمئن نشدم خیلی احتمال می دادم که مسئله، مسئله غیر عادی باشد و بود همینطور. و لهذا همه این تهدیداتی که شد و توصیه هائی که شد،

صحیفه نور جلد 5 صفحه 165

از قبل دولت ایران بوسیله دولت فرانسه و امریکا به وسائل مختلف، اینها همه قوت داد ذهن مرا که اینها توطئه می خواهند ببینند، از رفتن من به ایران، اینها یک خوفی در دلشان هست و رفتن من را می خواهند تعویق بیندازند، (زودرس است حالا نروید.) به صورت اینکه با ما می خواهند یک مثلاً نوازشی از ما بکنند، یک مصلحت بینی و من می دیدم که دشمن ها نمی خواهند مصلحت ما را ببینند، مصلحت خودشان این است. من این را فهمیدم عازم شدم به اینکه نه، باید بروم. توصیه ها هم، از رفقای ما هم، از دوستان ما هم توصیه می شد که حالا زود است، لکن من اصرار آنها را از آن فهمیدم که نه زود نیست حالا باید رفت و اینها در صددند که همه قوا را جمع بکنند و یک توطئه ای است در کار. اینجا هم که من آمدم باز آقایان، بعضی از آقایان می گفتند کاش مثلا زودتر نمی آمدند باز یک مقداری زود بود ولی من اعتقادم این بود که زود نبود، و زود هم نبود. اگر ما اینها را مهلت داده بودیم و یک قدری تعویق انداخته بودیم، شاید تا حال اگر تعویق انداخته بودیم اینها کارهای خودشان را کرده بودند، و نقشه هایی که باید بکشند پیاده کرده بودند، و ما تا آخر دیگر نمی گذاشتند کاری بکنیم، شاید ما را دیگر نمی گذاشتند به این حدود بیائیم، لکن من روی همان معنا که از کارهای اینها و از سفارشات اینها اطمینان پیدا کردم به اینکه مساله ای در کار است. رفقا هم که به من می گفتند خوب است که یک قدری تعویق بیاندازید، می گفتم نمی شود این، برای اینکه اینها دشمن های ما هستند که می گویند نرو، اگر چنانچه آنها همچو چیزی نمی گفتند، خوب یک چیز بود، اما اینها دشمن ما هستند که می گویند حالا نرو زودرس است حالا.برای آنها زودرس بود، لکن به ما می گفتند که حالا رفتن شما زودرس است.
 

پیشرفت های چشمگیر به اراده مقدس و مدد غیبی خداوند

از این جهت من آمدم و بحمدالله تاکنون پیشرفت های چشمگیری شد، به طوری که این نهضت نمونه است در همه نهضت هائی که در طول تاریخ واقع شده است، یعنی نهضتی است که همه قشرها، من گمان نکنم که در تاریخ نهضتی که بچه کوچولو هم همان شعار پیرمرد و شعار جوان را بدهد، تحقق پیدا کرده باشد. چنانچه نهضتی که این طور یک همچو قدرت غول وار را و با پشتیبانی های ابرقدرت، این نهضت با دست خالی پیش ببرد، این هم یک امر غیبی بود. ما نباید غرور پیدا کنیم که ما کردیم، خداست که این کارها را به اراده مقدسه خودش انجام داد.
حالا هم صف های ما باید فشرده تر بشود. یک قشر نمی تواند این خرابی ها را ترمیم کند، همه با هم، همه با هم، تمام اقشار با هم به پیش. اگر چنانچه از این به بعد سستی بشود خدای نخواسته، این نهضت رو به سستی برود، آنها در کمینند و دشمن های ما دست بر نداشته اند.
اینجا مملکت نفت است، اینجا مملکت چیزهای دیگر، ذخائر زیر زمینی زیاد است، آنها دست از اینجا بر نمی دارند. اینجا سرحدی است که برای آنها قضیه سوق الجیشی در کار است، آن ها به این زودی دست بر نمی دارند، لکن ملت ما باید هوشیار باشد، ملت ما خیال نکند تمام شد مطلب، آقایان

صحیفه نور جلد 5 صفحه 166

خیال نکنند که مطلب تمام شد حالا باید دیگر رها کنیم، خیر مطلب مهم است و از این به بعد همه با هم باشیم.
 

اختلاف، ناشی از هوای نفس و وسوسه شیطان است

تبلیغات ما باید قوی تر بشود از سابق، اقشار ما باید فشرده تر بشوند از سابق، صف ما باید فشرده تر بشود، اختلافات ما باید کمتر بشود. من متأسفم که در بعضی از بلاد می شنوم اختلاف شده است. اختلاف سر چه؟ برای چه اختلاف؟ آنهائی که اختلاف می اندازند، اینها معلوم شد از اسلام اصلاً حظی ندارند. این اختلاف معنایش این است: شکست اسلام. اگر ما با هم مختلف بشویم، اسلام شکست می خورد. اگر در قشر روحانی خدای نخواسته مردم احساس کنند که این اختلافات برای دنیاست، برای دین که اختلافی در کار نیست، همه ما، همه ما یک دین داریم، یک قرآن داریم، اگر اختلافی پیدا بشود اختلاف روی اساس دین است، شیطان است که اختلاف می اندازد.
اگر سایر مردم توجه کنند که ملاها روی هواهای نفسانی با هم مختلف هستند، طلبه ها روی هواهای نفسانی با هم مختلف هستند، مردم از شما رو بر می گردانند. از شما رو برگرداندند. اسباب شکست شماست، شکست شما شکست اسلام است. وظیفه شما سنگین است آقا. شما باید با اخلاق خودتان، با اعمال خودتان مردم را دعوت کنید. شما هادی مردم هستید. شما باید چراغ باشید، شما باید نور باشید. تهذیب کنید نفوس خودتان را، حب دنیا را از نفستان بیرون کنید، رأس کل خطیئه است. همه خطاها از حب دنیاست، از حب شهرت است. این حب را از دل خودتان بیرون کنید، بمیرانید این حب را، زنده بشوید به زندگانی اسلام، زندگانی الهی. شما الهی بشوید، وحدت پیدا بکنید، صفتان را واحد کنید.
دشمن ها در کمین شما هستند، در کمین ملت ما هستند. دشمن ها حالا فهمیدند که وحدتی که در ایران پیدا شده است آنها را شکست داد. الان بیشتر درصدد هستند، برای اینکه چشیدند آن مزه ای را که وحدت داشت در بین ما. آن ها عذاب او را چشیدند، الان در صدد اینند که شماها را متفرق کنند، از هم جدا کنند شما را، خودتان را از هم جدا کنند و شما را از قشرهای دیگر جدا کنند، دانشگاه را از دانشگاه های اسلامی، دانشگاه علوم قدیمه جدا کنند، قشرهای متجدد و متنور را از شماها جدا کنند، چنانچه در دویست، سیصد سال به این طرف این نقشه بوده است. نقشه، نقشه ای بوده است که ایران را ویران نگه دارند برای پیشرفت، شما مطالعه کنید کتبی که در این باب هست. ایران را نمی شود ویران کرد الا به ویران کردن جناح ها، نمی شود فتح کرد الا به اینکه شماها را از هم جدا کنند. روحانیون با هم باید باشند، اینها همه لشکر امام زمان هستند. همه با هم، اگر خدای نخواسته در صفوف شما یک خللی پیدا بشود، این خلل شیطانی است، برای هواهای نفس است و اگر این خلل پیدا بشود، در ملت خلل واقع می شود. در ملت اگر خلل واقع شد، آنهایی که در کمین هستند حمله خواهند کرد، و شما را از بن خواهند کند. این دفعه اگر خدای نخواسته اینها غلبه بکنند، نه از روحانی چیزی باقی

صحیفه نور جلد 5 صفحه 167

می گذارند و نه از متنورالفکر، منورالفکر نه از قشر جدید چیزی باقی می گذارند و نه از قشر قدیم. اینها فهمیدند که با این وحدت ما قدم برداشتیم، استعمار را شکست دادیم، اما شکستی که اولش است. اگر چنانچه خدای نخواسته یک خللی واقع بشود، خدای تبارک و تعالی از شما ناراضی است، از قشر روحانی ناراضی است. روحانی مبدا امور است، اگر خللی واقع بشود (اذا فسد العالم فسد العالم) فاسد عالم، عالم را متعفن می کند. تعفن عالم، عالم را متعفن می کند. در جهنم از تعفن عالم پناه می برند به آتش، و این تعفن، تعفن توجه به دنیاست، توجه به مقام است، توجه به ریاست است. از این چیزها اجتناب کنید.
 

برای حفظ اسلام به فقه و فقاهت نیازمندیم

شمائی که الان جوان هستید می توانید خودتان را تهذیب کنید، اگر پیر شدید، ضعیف می شوید نمی توانید. الان قوای شما قوی است و شیطان در شما ضعیف، وقتی سن شما زیاد شد قوای شما ضعیف می شود و شیطان در شما قوی، آن وقت دیگر نمی توانید، شکست می خورید. الان باید خودتان را تهذیب کنید، حوزه های علمیه باید خودشان را تهذیب کنند. در خلال تهذیب، هر کار که هست تعقیب کنند از علمیات. ما فقاهت لازم داریم. اگر فقیهی از بین برود، اسلام از بین می رود. ما فقیه لازم داریم، باید دنبال فقه باشیم. در عین حالی که دنبال فقه هستید همانطوری که ائمه علیه السلام بودند، حضرت امیر سلام الله علیه بود، در عین حالی که نمازش آنطوری بود، در عین حالی که عبادتش آنطور بود، شمشیرش هم آنطور بود، در عین حالی که بسط علم و توحید می کرد و یک مثل نهج البلاغه را گذاشت برای ما، در عین حال جنگ می کرد، در عین حال شمشیر می کشید، در عین حال که زاهد بود، در عین حال قوی و قدرتمند بود، جنگجو بود، اینها با هم باید باشند.
 

(اسلام منهای سیاست) از بدترین القائات استعمارگران

اسلام همه چیز است. - اسلام را - یکی از بدترین چیزی که اجانب در بین مردم و در بین خود ما القا کردند این است که اسلام برای این است که ما همان عبادت بکنیم، چنان که مذهب مسیح را هم مسخ کردند. مذهب مسیح مسخ شد. مسیح هرگز نمی شود که دعوتش این باشد که فقط عبادت بکنید، ظلمه را بگذارید به کار خودشان، این نمی شود، نبی نمی تواند اینطور باشد، مسخ شده است اینها. اینها اسلام را در نظر ما، در نظر جاهلین مسخ کردند. اسلام را بصورت دیگر نشان دادند و این از کیدهائی بود که با نقشه های پیاده شده است و ما خودمان هم باور کردیم آخوند را به سیاست چه؟ این حرف، حرف استعمار است. آخوند را به سیاست چه؟ (ساسه العباد) در دعای جامع، زیارت جامعه است (ساسه العباد) چطور امام را به سیاست آره، اما آخوند را به سیاست نه؟!
حضرت امیر یک مملکت را اداره می کرد، سیاستمدار یک مملکت بود، آنوقت آخوند را به سیاست چه؟! این مطلبی بود که مستعمر برای اینکه آخوند را جدا کند از دولت و ملت، القا کردند به

صحیفه نور جلد 5 صفحه 168

او، آخوند هم باورش آمد. خود آخوند با ما مبارزه می کند که شما چکار دارید به سیاست! این آخوند سیاسی است. این چیزی بوده است که ما را عقب کرد، به عقب راند. آخوند، نمونه اسلام است.
 

قرآن کتاب انسان سازی است

اسلام همه چیز است، قرآن همه چیز است. قرآن، انسان درست کن است، کتاب انسان سازی است. قرآن همه چیز دارد: سیاست دارد، فقه دارد، فلسفه دارد، همه چیز دارد. انسان همه چیز است و باید همه احتیاجاتش را قرآن تأمین بکند. انسان یک اعجوبه ای است که همه عالم است و قرآن یک اعجوبه ای است که اداره انسان را به همه اقشار می کند، در عین حالی که فقیه درست می کند، حکیم درست می کند، فیلسوف درست می کند، شمشیرزن درست می کند، جنگجو درست می کند. فقیه باید جنگجو هم باشد، فقیه باید سیاف باشد ولی فقیه هم باشد و فقهش را از دست ندهد.
اینطور نباشد که حالا بگوئید که حالا که وقت نهضت است دیگر درس هیچی، این غلط است، علم همه چیز است، علم همه جهات است. حضرت امیر برای علم شمشیر می زد، برای توحید شمشیر می زد، برای بسط فقه شمشیر می زد، خیال نکنید که حالا که ما وارد شدیم در مسائل سیاسی دیگر نباید وارد به مسائل علمی بشویم. شما که جوانید باید فقاهت ایجاد کنید، فقاهت در خودتان ایجاد کنید. باید فقیه بشوید. فقیه از او کار می آید، اما فقیه مهذب، طلبه مهذب، انسان مهذب، ملت مهذب.
همه باید اخلاق خودشان را تهذیب کنند، همه باید جهاد با نفس بکنند. لکن شماها اولی هستید. شمائی که جندالله هستید باید به امر خدا، جندالله معنایش این است که به امر خدا باید عمل بکنند، به فرمان او، همانطور که جندی به فرمان سرلشکرش، به فرمان سپهبدش، عمل می کند. شما جندالله هستید، به فرمان او باید عمل کنید، اگر چنانچه از فرمان او تخطی بکنید، جندالله نیستید. هر مقداری که نازل شد، یا جندالله یا جند شیطان، اگر دنیا مطمح نظر شماست جند الشیطان، اگر حق تعالی مطمح نظر شماست جندالله.
ظل الله همین طور است. سلطان ظل الله است، اگر تخلف از یک جهتی بکند، ظل الشیطان می شود. ظل سایه است، سایه همه چیزهایش به ذی ظل است، خودش هیچ ندارد. ظل الله کس است که تمام حرکاتش به امر خدا باشد، مثل سایه باشد. خودش هیچ، سایه خودش هیچ حرکتی ندارد. ذی ظل هر حرکتی کرد سایه هم همانطور حرکت می کند. امیرالمومنین ظل الله است، پیغمبر اکرم ظل الله است که هیچ حرکتی از خودش ندارد، هر چه هست از خداست. اینها ظل الشیطان هستند. به این سلاطین ظل الله می گفتند، ظل الشیطان هستند. ظل الله میزان تمیز ماست که این سلطان آیا حق است یا باطل. ظل الله میزان تمیز است که ما با همین تعبیر بفهمیم که آیا این سلطان حق است یا باطل. اگر از

صحیفه نور جلد 5 صفحه 169

خودش چیزی کرد، عملی کرد، باطل است. اگر امر خدا را اجرا کرد، ظل الله است و الا ظل الشیطان است.
جندالله هم که شما برای خودتان انتخاب کردید، و یا برای شما انتخاب شده است همین است. به امر خدا، اگر گفت بنشین، بنشین. اگر گفت بایست، بایست. اگر اینطور باشد جندالله است، اما اگر خدا فرمود که فلان عمل را بکن و شما تخلف کردید تخلف، از شیطان است، به همین مقدار از بین می رود. یک وقت می بیند که انسان تا آخر همه کارهایش لله نبوده است، همه کارهایش برای شیطان بوده است. یک انسان در صورت، یک شیطان در واقع، آنجا هم که برود به صورت شیطان در می آید.
کوشش کنید آقایان در تهذیب نفس، در تحکیم مبادی اسلام، در تحکیم فقه اسلام، در بسط فقه اسلام، این فقه غنی. در عالم مثل فقه شما چیزی نیست، این فقه غنی را بسطش بدهید. لکن در عین حالی که فقیه هستید جناح سیاست را رها نکنید، تفکر کنید در امور، وارد بشوید در امور، دخالت کنید در امور (من فقیهم و دیگر کاری نداریم به چیزی) نمی شود این. شما فقیه هستید ولی باید در امور دخالت کنید، در مقدرات مردم دخالت کنید، شما پاسداران اسلام هستید، باید پاسداری کنید. خداوند انشاءالله همه شما را توفیق بدهد. خداوند انشاءالله ما را در پناه شما حفظ کند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع کارمندان شرکت مخابرات

تاریخ: 1357/12/16

 

وحدت کلمه و ایمان به خدا، رمز پیروزی ملت

بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر ملت مجاهد ایران، درود بر ملتی که با دست خالی، با اتکال به خدای تبارک و تعالی و وحدت کلمه و مقصد، ریشه ظلم، ریشه استبداد، ریشه تمام ناسازگاری ها را از بیخ و بن کند. درود بر شما جوانان، درود بر شما که از راه های دور آمده اید برای تفقد از من و تفقد از اهالی اینجا. می دانید که ما رنج ها دیدیم، ملت ما خون ها داد، ملت ما رنج ها کشید، پنجاه و چند سال آن قدر رنج کشید که دیگر طاقت نیاورد و می دانید که رمز پیروزی شما ملت بزرگ، وحدت کلمه و اتکال به ایمان بود. این ایمان به خدا بود که شما را پیروز کرد، این ایمان به خدا بود که از شهادت نترسیدند جوانهای ما، ایمان به خدا آنها را در این مبارزه پیش برد و باید این رمز را حفظ کنید.
 

برای ادامه نهضت باید دسیسه ها را خنثی کرد

ما الان در بین راه هستیم، راه تمام نشده است، آنهائی که خیانتکار و جنایتکار بودند، ریشه هایشان باز موجود است. جنایتکارهای خارجی، نفتخوارهای مفتخوار دست بردار نیستند، باید هشیار باشید، باید بیدار باشید، باید دسیسه های آنها را خنثی کنید. عمال آنها الان در بین طبقات ما می خواهند اختلاف ایجاد کنند، تظاهرات ضد دینی بکنند، کارهائی بکنند که شما قشرهای محترم، شما برادرهای معظم از هم جدا بشوید، همان حیله ای که از چند صد سال پیش از این، خارجی ها کرده اند و دولتهای اسلامی را از هم جدا کرده اند و در هر ملتی بین افراد و بین اقشار مخالفت انداخته اند.
این وحدت کلمه ای که در سرتاسر ایران پیدا شد و این وحدت غرضی که در سرتاسر ایران پیدا شد که همه یک چیز می خواستند و آن اینکه حکومت اسلام، جمهوری اسلام در سرتاسر ایران مقصد همه بود، اتکال به خدا و مقصد اینکه حکم خدا جاری بشود و جمهوری اسلامی در ایران بر قرار بشود شما را پیروز کرد، تا اینجا پیروز کرد. الان وقت آن است که رفراندم بعد از چند روزی که خواهد شد، همه شما بیدار باشید و از کید دشمنان احتراز کنید.

صحیفه نور جلد 5 صفحه 170

 

بیدار باشید که خواست دشمنان ایجاد حکومتی غیر از جمهوری اسلامی است

اینها می خواهند یک جمهوری را در اینجا ایجاد کنند که اسلام نباشد یا جمهوری دمکراتیک را که باز اسلام در کار نباشد یا جمهوری دمکراتیک اسلامی، دمکراتیک را که باز یک رنگ غربی به آن بدهند. شما باید بیدار باشید و جز جمهوری اسلام به هیچ چیز رأی ندهید.
شما که الان مخابرات در دست شما هست باید با مخابرات خودتان این مطالب را برسانید و هر قدر که می توانید، به هر جا که می توانید برسانید، برسانید که اگر چنانچه تزلزل در این امر حاصل بشود و اگر خدای نخواسته در این امر سستی بشود، ممکن است اجانب ببرند. اگر اجانب در این قضیه غالب بشوند خدای نخواسته، باید ما برگردیم به حال اول و بدتر از آن. امروز آنها فهمیدند که با اسلام و وحدت کلمه ملت، آنها شکست خورده اند، آنها احساس شکست در خودشان کرده اند و اگر خدای نخواسته در این امر سستی بشود، آنها قطع می کنند ریشه های ما و ریشه اسلام را. شما بیدار باشید برادران من، با هم متحد باشید، همصدا باشید، همه با هم جمهوری اسلامی.
خداوند همه شما را تأیید کند. خداوند به همه شما توفیق عنایت کند. همه سالم و صحیح باشید. خداوند ملت ما و کشور ما را از شر اجانب نجات بدهد و تمام شما را سعادتمند کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع عده ای از مسلمانان قطر

تاریخ: 1357/12/16

 

بیانات امام خمینی در جمع عده ای از مسلمانان قطر

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
من تشکر می کنم از آقایان که از نقطه دور برای تفقد از ملت ما، برای سرکشی به ملتی که بیش از 50 سال زیر بار ظلم و جور و جنایت و خیانت لگدکوب شد، تشکر می کنم از آقایانی که از بلد نائین آمده اند و تفقد می کنند از ملت ما و از ما، خداوند شما را و همه مسلمین را از خواب بیدار کند. خداوند ما را در یک زمانی که خواب و غفلت بر اکثر بلاد مسلمین سایه افکنده است، ما و همه مسلمین را هشیار و بیدار کند.
 

اقدامات خائنانه اجانب در ایجاد تفرقه و جلوگیری از تمسک مسلمین به قرآن

دستهای خیانتکار اجانب که می خواستند شرق را و خصوصاً بلاد اسلامی را برای منافع خودشان قبضه کنند، با مطالعاتی که کرده بودند در این بلاد و تمام بلاد را، بیابانهایش را، قصبه اش را، شهرستانهایش را، وجب به وجب مطالعه کرده اند و روحیه گروههائی که در این بلاد زندگی می کردند مطالعه کرده اند و آئین هائی که اینها داشتند و کیفیت نفوذ آئین ها در اینها، مطالعه شده است، به آنجا رسیده اند که نگذارند مسلمین متمسک به قرآن باشند. قرآن را آنها سد راه می دانستند. اگر مسلمین همه متمسک به قرآن می شدند، برای آنها مجالی باقی نمی ماند. قرآن را و اسلام را از مردم جدا کردند، ملتها از اسلام جدا شدند.
دعوتهائی اجانب کردند، چه خودشان مستقیماً، چه بوسیله عمالشان در این بلاد، دعوتهای بر ضد ادیان، بر ضد اسلام، بر ضد روحانیت اسلام، جدا کردند مسلمین را، بعضی را از بعض، ایجاد احزاب مختلفه از صدر مشروطیت به این طرف تمام برای تفرقه بود و تمام برای این بود که مسلمین با هم مجتمع نباشند. ایجاد تفرقه بین مذاهب، مذاهب مسلمین برای همین مقصد بود که اینها از هم جدا باشند و نتوانند برای اسلام و به نفع اسلام کاری بکنند. این کارها در طول مدت بیش از 300 سال انجام گرفته است.

صحیفه نور جلد 5 صفحه 172

 

همراهی کودکان صغیر با پیر مردان کبیر از نکات بارز این نهضت الهی

بحمدالله در ایران در این سنوات اخیر یک نهضتی، یک نهضت الهی پیدا شد که من نمی توانم اسمی رویش بگذارم الا اینکه این نهضت الهی بود، نهضتی که بچه های صغیرش با پیرمردهای کبیر با هم بودند، نهضتی که بچه ها پستانک را در دهان می گذاشتند، وقتی بیرون می آوردند می گفتند مرگ بر شاه، باز پستانک را به دهان می گذاشتند. از بچه هائی که اول، اول صحبت و حرف زدنشان است تا پیرمردهائی که آخر عهدشان است به حیات، همه با هم بودند و همه با هم طرد کردند این طاغوت را. رمز پیروزی ایران همین بود که اتکال به خدا، برای خدا و وحدت کلمه، وحدت کلمه و وحدت غرض، مقصد، از هر کس رسیدند، مقصد این بود که حکومت اسلام باشد، مقدمه این بود که حکومت طاغوت نباشد، مقصد این بود که استقلال و آزادی در پناه حکومت اسلامی باشد. رمز پیروزی ملت ما، وحدت کلمه و وحدت غرض و مهمتر، اتکال به خدای تبارک و تعالی. شما آقایان در هر جا که هستید این رمز را فراموش نکنید، البته من گله دارم از خلیج و اطراف آن، آنها با ما بسیاریشان موافقت نکردند، بلکه مخالفت کردند. شما خودتان که آگاهید از افرادی که در آنجا بودند و پشتیبانی از طاغوت می کردند و نمی دانم الان هم می کنند با آرزو دارند که برگردد؟! آنها را هدایت کنید، به آنها بگوئید به اسلام روی بیاورید، این حکومتها، حکومت طاغوت است، حکومت ضد اسلامی است، گمان نکنید هر که قدرت پیدا کرد خدای تبارک و تعالی با اوست، معاویه قدرت داشت، فرعون هم قدرت داشت، فرعون هم سلطنت داشت. سلطنت اگر ظل الله باشد، سلطان اگر ظل الله باشد، پذیرفته است. یعنی چه ظل الله؟ یعنی اینکه همین طور که سایه، سایه انسان هیچ از خودش حرکتی ندارد الا به حرکت انسان، اگر چنانچه سلطانی هیچ حرکتی نداشت الا به حرکت، به تحریک خدای تبارک و تعالی، از خودش هیچ نداشت و همه از خدای تبارک و تعالی بود. رسول الله ظل الله است، غیر رسول الله آنهائی که نزدیک به رسول الله اند نزدیک به ظل الله اند، اصل رسول الله است، او ظل الله است. امیرالمومنین سلام الله علیه چون تمام وجودش فانی در وجود رسول الله است ظل الله است. سلاطین جور ظل ابلیسند. میزان در تشخیص سلطان جائر و سلطان عادل همین است. آنکه ابلیسی است، آنکه جائر است، ظل ابلیس است نه ظل الله. حتی کلمه ظل الله را هم غصب کرده اند اینها، فریب دادند ملتها را. آنکه هیچ ندارد الا به اراده الله، هیچ حرکت و سکونی ندارد الا به اراده الله (و مارمیت اذرمیت و لکن الله رمی) اینهائی که با تو مبایعه کردند، با خدا مبایعه کردند، برای اینکه تو هیچ نداری الا فنا در خدا، آنهائی که طاغوت هستند مثل فرعونها و امثال اینها، اینها ظل ابلیسند، یا ابلیس یا خدا،یا ظل الله یا ظل شیطان. اینها به ملتهای ما حتی این خیانت را هم کردند که این لفظ مبارک را برای خودشان غصب کردند، چنانچه مقام را برای خودشان غصب کردند.
 

وحدت کلمه و اتکال به خدا، رمز پیروزی مسلمین

به برادرهای قطری ما بگوئید و به برادرهای خلیجی ما بگوئید که آقا متحد بشوید و زیر پناه بیرق

صحیفه نور جلد 5 صفحه 174

اسلام بیائید، از طاغوت کناره گیری کنید، وحدت کلمه پیدا کنید، رمز غلبه ما وحدت کلمه و اتکال به خدا بود، شما هم اتکال به خدا پیدا کنید و وحدت کلمه، شما هم پیروز خواهید شد. همه ملتهای اسلام باید یکی بشوند.اگر ملتهای اسلام و دولتهای اسلام متفرق نبودند، (دولت اسلامی که نمی دانم داریم یا نداریم و شاید شما بدانید که نداریم، امید است که پیدا بکنیم) اگر مسلمین با هم بودند، اینطور ذلیل نبودند زیر دست اجانب و عمال اجانب. مسلمین قریب یک میلیارد جمعیتند ولی یک میلیارد جمعیت متفرق، جدا از هم. اگر یک حکومت بود مثل صدر اسلام، یک حکومت بود و همه تابع، ما به این روز نمی نشستیم. آنها، اجانب جدیت کردند تا حکومتها را به نفع خودشان متفرق کردند، تکه تکه کردند. حتی اخیرا که عثمانی یک مملکت وسیع بود، وقتی جنگ تمام شد، اینها را به قریب 15 تا جدا جدا از هم کردند و همه عمال خودشان. باید مسلمین بیدار بشوند، باید از این خوابی که سیصد سال آن ها را خواب کردند هشیار بشوند، اقتدا کنند به ایران که با هیچ، با مشت خالی بر تانکها و توپها و مسلسلها و قدرت های بزرگ غلبه کرد برای اینکه اتکال به خدا داشت، همه می گفتند ما اسلام می خواهیم، همه فریاد می کردند که ما حکومت اسلامی می خواهیم. این ایمان راسخ که در این ملت شکوفا شد، این تبدلی که پیدا شد و تحولی که در نفوس مسلمین اینجا پیدا شد، رمز پیروزی بود، همه با هم اتکال به خدا. برادران من اتکال به خدا داشته باشید، وحدت کلمه داشته باشید، با هم باشید تفرقه را کنار بگذارید. خداوند همه شما را عزت، سلامت، توفیق ، وحدت کلمه عنایت فرماید. خداوند اسلام را قوه و قدرت عنایت فرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی خطاب به هیأت لیبیائی راجع به سرنوشت امام موسی صدر

تاریخ: 1357/12/17

 

بیانات امام خمینی خطاب به هیأت لیبیائی راجع به سرنوشت امام موسی صدر

بسم الله الرحمن الرحیم
ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.
از طرف هیات نمایندگی لیبی از امام خمینی خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافی برای عرض تبریک به ایران بیاید. امام خمینی پاسخ داد: من فعلا به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با بانوان قم

تاریخ: 1357/12/17

 

تسلیت به مادران و اهالی داغدیده قم

بسم الله الرحمن الرحیم
من از قم رفتم در صورتی که شما بانوان و مردان این شهر ابتلا به زحماتی داشتید، لکن جوانانتان در کنارتان بودند، و آمدم در صورتی که داغ جوانان همانطوری که بر دل پدر و مادرها تاثیر داشت در دل من هم تاثیر داشت. من آن عکس هائی که در مدرسه فیضیه به در و دیوار است، این جوانهای برومندی که از دست ما رفته است، برای اینها به اهالی قم تسلیت عرض می کنم، به مادران داغدیده تسلیت عرض می کنم.
 

خیانت ها و جنایات شاه و پدرش در تاریخ بی سابقه بوده است

تمام مملکت ما این ابتلا را داشت ، همه کشور ما در پنجاه و چند سال در ابتلا و در زحمت و در اختناق و در وابستگی به اجانب به سر بردند. خدا می داند که این پدر و پسر با این کشور ما چه کردند، خدا می داند که در طول تاریخ، خیانت مثل اینها به ایران نشده بود. تمام سلاطین در دو هزار و پانصد سال یا بیشتر خیانتکار بودند، همه خیانتکار بودند حتی خوبانشان هم خیانتکار بودند لکن خیانتشان به اندازه اینها نبود، اینها به کشور خودشان معلوم نیست دیانت می گردند، اینها علاوه بر اینکه حجم جنایتشان خیلی زیاد بود، حجم خیانتشان بیشتر بود. در زمان رضاخان که شاید اکثر شما یادتان نباشد، ما شاهد چه صحنه ها بودیم، در همین قم و نسبت به بانوان محترم این قم و در همه شهرها نسبت به بانوان محترم شهرها، این به تبع از کسانی که تعلیم به او می دادند به اسم کشف حجاب، هتک حرمت اسلام، هتک حرمت مومنین، هتک حرمت بانوان ما را چقدر کرد و مامورهای او با خانم ها و با مخدرات ما چکار کردند، چه سلوک کردند، چقدر پاره کردند چادرهای آنها را، چقدر به یغما بردند چادرها و روسری های آن ها را، ما شاهد اینها بودیم و شماها هم شاهد این پسر بودید که به اسم تمدن بزرگ با این مملکت چه کرد.
شما نمی توانید تصور بکنید که اینها چه جور با این مملکت معامله کردند، ما نمی توانیم حجم جنایت اینها در کجاها ذخیره ها دارند، آنقدری که حالا فاش شده است، این معلوم نیست که این مقداری باشد که هست، معلوم نیست که در بانک ها

صحیفه نور جلد 5 صفحه 177

مثل بانک سوئیس و امریکا و انگلستان و سایر جاها اینها چقدرها دارند؟می گویند که اخیراً بیست و سه میلیارد دلار برده است و ما اطلاع نداریم از اینکه سابقا چقدر برده است.
در زمان آن پدر وقتی که در جنگ واقع شد و متفقین او را اخراج کردند، دنبال این افتاد که جواهر جمع کند، چمدان ها را پر کردند از جواهرات و بردند، وقتی که در کشتی نشست از قراری که برای ما نقل کرده اند یک کشتی دیگری که مخصوص حیوانات بود آوردند متصل کردند به آن کشتی و آن خبیث را که از حیوان بدتر بود گفتند بیا توی آن کشتی، گفت پس چمدان ها چه؟ گفتند چمدان ها مال بعد، بعد هم چمدان ها را انگلستان بردند و خوردند.
در زمان این هم همه چیزهای ما را بردند، همه حیثیت ما را بردند. آنقدری که به نیروی انسانی ما ضرر زدند، به نیروی مادی ما ضرر نزدند. آنقدری که انسانها را نگذاشتند رشد بکنند، آنقدری که مراکز فحشا را درست کردند، قمارخانه ها را درست کردند و فحشا خانه ها را درست کردند و در اختیار جوانهای ما گذاشتند و آنها را غافل کردند از مقدرات خودشان، آنقدر که ابتلاء به این مواد مخدره اینها پیدا کردند در زمان اینها، برای اینکه همه چیزشان را تخدیر کنند و نگذارند نسبت به مقدرات خودشان فکر کنند لکن خدای تبارک و تعالی خواست که در این دو سال اخیر (البته مبداء از پانزده خرداد بود) لکن در این دو سال اخیر که نهضت شکوفا شد، خدای تبارک و تعالی به شما کمک کرد.
 

بانوان ایران در پیشاپیش نهضت و مربی مردان

شما بانوان اثبات کردید که در صف جلو هستید، شما اثبات کردید که مقدم بر مردها هستید ،مردها از شما الهام گرفتند، مردهای ایران از مخدرات ایران،از بانوان ایران عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند و مردان قم هم از شما بانوان عزیز عبرت گرفتند و تعلیم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستید.
 

سیمای زن در اسلام

اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که برای مردها نیست، اسلام شما را می خواهد نجات بدهد، اسلام شما را می خواهد از این ملعبه ای که اینها می خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند که بر دامن شما انسان های کامل تربیت بشوند. من از همه شما تشکر می کنم که در این نهضت شرکت کردید و از همه مادرهائی که در این نهضت شرکت کردند و عزیزانشان را از دست دادند برای اینها اظهار تأسف می کنم و برای شهدای آنها رحمت از خدای تبارک و تعالی می خواهم و من رحمت خدا را برای همه شما طالبم. خداوند همه شما را به سعادت برساند. خداوند همه شما را به کمال مطلوب برساند.
 

وظیفه بانوان در رفراندم

همه شما باید رأی بدهید، رأی جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، شما هم باید

صحیفه نور جلد 5 صفحه 178

رأی بدهید، شما هم فرقی با سایرین ندارید، بلکه شما مقدمید بر مردها، مردها در دامن شما بزرگ شدند، شما تربیت کننده مردها هستید، قدر خودتان را بدانید ، اسلام قدر شما را می داند. شما همه شرکت کنید در این رفراندمی که خواهد شد و رأی بدهید برای جمهوری اسلامی.
من امیدوارم که یک جمهوری اسلامی و یک عدل اسلامی و یک حکومت عادل پیدا بشود که مملکت ما را از این گرفتاری ها نجات بدهد و نگذارد دیگر دست اجانب در این مملکت باز باشد و استقلال و آزادی را برای شما همه بیمه کند، خداوند همه شما را رحمت کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها