0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا

تاریخ: 1356/05/04

 

نامه به اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم الله الرحمن الرحیم
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا
مرقوم شریف واصل، نکته آن که این جانب خطاب به عموم نشریه دادم، علاقه خاص به وحدت و همبستگی عموم مسلمین و خصوص طبقه جوان و دانشمندان عزیز در خارج و داخل کشور بوده است.
این جانب از وفاداری انجمن های اسلامی در خارج از کشور و از طبقه جوان داخل و خارج کشور در اهداف اسلامی که کفیل سعادت بشر در دنیا و آخرت و تا ابدیت است متشکرم. نفاق مشتی اوباش و عمال اجانب نباید آقایان را در مقصد عالی خود سست کند و مسلماً نخواهد کرد. اسلام با این عناصر در طول تاریخ مواجه بوده و طبقه منافقین از صدر اسلام تاکنون لکه ننگی بوده اند که خواسته اند مسلمانان حقیقی را از راه حق با حیله و تظاهر به اسلام باز دارند.
هم اکنون در عصر ما تظاهر به اسلام برای محو احکام مترقی آن سرلوحه برنامه شاه ایران و دارودسته منفعت پرست او است و مع الاسف این تظاهرات اسلام کش بهانه برای راحت طلبان سودجو است که می خواهند از زیر بار مسوولیت فرار کنند غافل از آن که کید آنها از نظر خداوند تعالی و بندگان بیدار متعهد مخفی نیست. با تظاهر به اسلام احکام اسلام را یکی پس از دیگری پایمال می کند تاریخ پر افتخار اسلام را محو و به جای آن تاریخ ننگین ستمکاران و جباران را جایگزین می کند. در ایران تظاهر به اسلام می کند و در مصاحبه خارجی می گوید مذهب هیچ نقشی در دولت ندارد. با سرکار بودن این عنصر ناپاک باید مذهب نقشی نداشته باشد. اگر مذهب نقشی داشت کاخ های این عناصر چپاولچی را به سر آنها خراب می کرد. اگر مذهب نقشی داشت این رژیم فاسد خیانتکار به ملت و اسلام را بر می چید. اسلام در دولت تو نقشی ندارد که تمام مخازن کشور را در اختیار دشمنان اسلام گذاشته ای برای چند روز زندگی ننگین. مذهب نقشی ندارد که از یک طرف کاخ های آسمانخراش مشتی مفتخوار و در کنار آن کوخ های محقر مساکین و فقرا و مومنین است. مذهب نقشی ندارد که علمای محترم آن در حبس و شکنجه به سر می برند و فرزندان اسلام چه دانشگاهی و چه دانشجویان علوم اسلامی مورد هتک و لطم و شکنجه واقع می شوند. اگر مذهب نقشی داشت به مثل بستگان هیچ کاره تومجال نمی داد که سلب آزادی از دوشیزگان دانشگاه و سایر مدارس کند. اگر اسلام نقشی

صحیفه نور جلد 22 صفحه 115

داشت به مثل شماها مجال نمی داد که زمزمه تغییر تعطیل جمعه مسلمین به تعطیل مسیحیان شود به عذر سودجویی.
تمام مصیبت های ما این است که در حکومت تو مذهب و اسلام نقشی ندارد. سرچشمه تمام مفاسد همین است، سلب استقلال کشور و به صورت مستعمره در آمدن آن، اختناق همه جانبه و گسترده در کشور، انباشته شدن زندان ها از مردم آزاده، فقدان وسایل اولیه زندگی، چپاول رفتن مخازن کشور، قبضه نمودن اسرائیل بازار را و مجال ندادن به بازرگانان غیر یهود همه و همه از آن است که مذهب در نزد شاه و دولت او نقشی ندارد.
اکنون وظیفه شما طبقه روشنفکر و جوان و سایر طبقات ملت از هر نوع و در هر شغل آن است که کوشش کنید که مذهب نقشی پیدا کند، با وحدت کلمه و کنار گذاشتن اختلافات موسمی و مبارزات منفی و در موقعش مثبت می توان مذهب را صاحب نقش کرد و مشتی محکم به دهان یاوه سرایان زد. از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین و توفیق خدمتگزاران به اسلام و مسلمین را خواهانم.
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه به آقای جلال الدین فارسی

تاریخ: 1356/08/13

 

نامه به آقای جلال الدین فارسی

بسمه تعالی
جناب آقای جلال الدین فارسی حفظه الله تعالی
مرقوم شریف که متضمن عواطف کریمه و تسلیت در این واقعه بود، موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جناب عالی را از خداوند تعالی خواستارم.
من امید داشتم که این مرحوم شخص خدمتگزار و سودمند برای اسلام و مسلمین باشد ولی (لا راد لقضائه و ان الله لغنی عن العالمین.) 
بحمدالله تعالی طبقات مسلمین خصوصاً در ایران به جنبش آگاهانه گرائیده اند و به هیچ وجه قائم به شخص یا اشخاص نیست و امید است به زودی به نتیجه مطلوبه که اجراء احکام الهی و کوتاهی دست جباران و مترفین است برسد و به برکت نویسندگان آگاه و دلسوز، انحرافات مشهوده از میان برخیزد و ملت ها خصوص ملت ایران حکومت حق و عدالت اسلامی را مشاهده کنند (انه قریب مجیب) . از زحمات جناب عالی برای سامان دادن به جنگزدگان متشکرم و اگر از من تایید بخواهید کیفیت آن را مرقوم دارید تا ان شاءالله مع الامکان عمل شود.
والسلام علیکم ورحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه به شخص نامعلوم

تاریخ: 1356/09/16

 

نامه به شخص نامعلوم

بسمه تعالی
به عرض می رساند: سلامت و توفیق جناب عالی را از خداوند تعالی خواستار است. این جانب در این حادثه لازم است از عموم آقایان که محبت و عطوفت نموده اند تشکر کنم، و چون برای هر یک میسور نیست که جداگانه و به نحو تفصیل عرض تشکر نمایم از جناب عالی که در این امر شریک هستید، مستدعی است که از حضراتی که در مسجد ارگ مجلس داشتند و از قرار مذکور تلگراف نموده اند از قبل این جانب به طور تلفنی یا هر نحو مقتضی می دانید تشکر کنید. من گرچه تشکر عرض نموده ام، لکن به خصوص آن آقایان محترم، چه روحانیون اعلام و چه خطبا و چه دانشمندان و مهندسین و دکترها و غیر هم لازم است اظهار امتنان و تشکر نمایم. و چون جناب عالی با همه روابط دارید و راه را خوب می دانید زحمت افزا می شوم. از خداوند سلامت و سعادت همه را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمةالله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه ثقة الاسلام آقای صادق خلخالی

تاریخ: 1356/12/10

 

پاسخ به نامه ثقة الاسلام آقای صادق خلخالی

بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب عماد، الاعلام و ثقه الاسلام آقای آقاشیخ صادق خلخالی دامت افاضاته
پس از سلام و تحیت، مرقوم شما را که تنبهاتی عاقلانه و رندانه داشت مطالعه کردم، گمان نکیند غفلت دارم و آنچه تایید می کنم از روی اغماض از گذشته است. آنچه من اطلاع خصوصی دارم و نگفته ام، شما هم مطلع نیستید، لکن باید رعایت صلاح تا حدودی که مخالف مصالح عامه نباشد بشود. در غالب نوشته ها و گفته ها، در قشرهای مختلف، آنچه مورد نظرشان است انحراف اذهان از مجرم واقعی است. بیچاره آنها که ملزم به عمل هستند و متهم به خودسری، بیچاره آنها که به مقدار کفاف قتل عام نکرده اند باید محاکمه شوند و از درجه و شغل بر کنار. آن منطق دستگاه و این مطالب اینها موید همان کانه یک دست همه را اداره می کند. من حالم مقتضی نیست که بیش از این تصدیع دهم، الان در حال تب و سرماخوردگی هستم ولی مهم نیست. من شما را و شماها را فراموش نمی کنم و نمی توانم فراموش کنم. از خداوند تعالی اصلاح امور را خواهانم.
والسلام علیکم

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام به مناسبت اوضاع اسفناک لبنان

تاریخ: 1357/01/02

 

پیام به مناسبت اوضاع اسفناک لبنان

بسم الله الرحمن الرحیم
اوضاع اسفناک لبنان و مصیبت های وارده بر برادران ایمانی مظلوم ما در ناحیه جنوب آن موجب کمال تاثر و تالم است. اکنون ده ها هزار لشکر جرار جنایت پیشه اسرائیل، این جرثومه فساد با اسلحه ها و توپ ها و تانک ها و هواپیماها بر اراضی جنوب مرکز برادران ایمانی ما مسلط و اهالی مظلوم را از منازل خود رانده و خانه های آنها را خراب و مزارع را به آتش کشیده و دول اسلامی غالباً در مقابل این جنایات بی تفاوت و احیاناً کمک کار به جنایات و یا به نشست و برخاست و مذاکرات بی نتیجه سرگرم هستند و مجاهدین شجاع فلسطین را که مردانه در مقابل اسرائیل مقاومت می نمایند تنها گذاشته و شاید این نمایشگر توطئه ای بین ابرقدرت ها باشد.
اکنون برادران ما و فرزندان بی پناهشان در آتش می سوزند و مواجه با خطرهای بسیار هستند. لازم است مسلمین خیر اندیش خصوصاً اهالی محترم ایران که در خیرات پیشقدم هستند در این امر حیاتی به اسرع وقت در نجات آوارگان بی پناه به پا خیزند و با هر وسیله ممکن به کمک آنها بشتابند و با احساس مسوولیت در پیشگاه خداوند تعالی از هیچ گونه مساعدت محترمانه دریغ نکنند و اگر بخواهند از سهم مبارک امام (علیه السلام) مصرف آوارگان و جنگزدگان کنند، مجازند تا ثلث صرف نمایند. امید است سران دول اسلامی و خصوص دولت های عربی با وحدت کلمه در دفع اسرائیل این ماده فساد کوشش کنند و اگر مسامحه کنند، خوف آن است که خدای نخواسته این جریان در سایر کشورهای مشابه عمل شود. از خداوند متعال قطع ایادی اجانب و هواداران آنها را خواستار و استقلال دول اسلامی را خواهانم.
والسلام علی من اتبع الهدی
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه آقای جلال الدین فارسی

تاریخ: 1357/02/31

 

پاسخ به نامه آقای جلال الدین فارسی

بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جناب عالی را خواستار است. اگر ممکن می شد با همت و نظارت جناب عالی و یا به مباشرت شما جزوه های مختصری نوشته شود در موضوع انحراف مکاتب مضره و طبع و نشر شود بین جوانان ایران و خارج و عرب و عجم خیلی به موقع است. و این جانب در صورت عمل در هزینه آن کمک می کنم ان شاءالله. کتاب هایی که مرقوم شده است من به اطمینان به صحت نظر شما مختصر وجهی فرستادم چون از وجوه شرعیه است لذا باید در خدمت مکتب اسلام باشد. از جناب عالی امید دعای خیر دارم.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه جلال الدین فارسی در مورد تعیین محل اقامت

تاریخ: 1357/07/24

 

پاسخ به نامه جلال الدین فارسی در مورد تعیین محل اقامت

بسمه تعالی
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم شریف واصل، توفیق و سلامت جناب عالی را خواستارم. در موضوعی که مرقوم شده بود این جانب بنا دارم در صورت اقتضا حتی الامکان در سوریه اقامت نمایم و بناست یکی از دوستان همین چند روز بیاید برای ارزیابی این موضوع و مذاکره ممکن است با جناب عالی هم ملاقات کند و مشورت در لبنان محذوراتی دارد که تاملجاً نشوم نمی روم. از عواطف جناب عالی تشکر می کنم و از خداوند تعالی اصلاح امور را خواستار هستم.
والسلام علیکم ورحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

در دیدار با گروهی از جوانان دختر و پسر فرانسوی علاقمند به اسلام

تاریخ: 1357/08/18

 

در دیدار با گروهی از جوانان دختر و پسر فرانسوی علاقمند به اسلام

مترجم: عده ای از جوانان فرانسوی هستند که به اسلام علاقه شدیدی پیدا کرده اند. در این دسته گلی که به شما تقدیم داشتند، می گویند که حضور شما باعث علاقه بیشتر به اسلام شده است.
امام خمینی: من امیدوارم که حکومت اسلامی در ایران تشکیل بشود و مزایایی که در حکومت اسلام هست بر بشر روشن بشود، تا بشریت بفهمد که این اسلام چه دینی است و روابط بین حکومت و ملت ها چه روابطی است و در طرح اجرای عدالت چه نحوی است و شخص اول مملکت با رعیت چه جور فرقی دارد در زندگی. اگر چنانچه بعضی از مزایای اسلام را بفهمند، امید این هست که همه رو به اسلام بیاورند، حکومت اسلام و شخص اول که خلیفه است بر مسلمین و به منزله سلطان است نسبت به مسلمین، زندگی عادیش از افراد طبقه سه پایین تر و با مردم، با همان طبقه فقرا هم درجه در زندگی هستند و عدالت اجتماعی و عدالتهایی که اجرا می کند اسلام... تمام طبقات، سابقه در بشر ندارد. حکومت اسلام مثل حکومتهای دیگر از قبیل سلاطین، از قبیل رؤسای جمهوری نیست. حاکم اسلام، حاکمی است که در بین مردم، در همان مسجد کوچک مدینه می آمد جلوس می کرد و آنهایی که مقدرات مملکت دستشان بود مثل سایر طبقات مردم، در مسجد اجتماع می کردند و طوری بود اجتماعشان که کسی که از خارج می آمد، نمی فهمید که کی رئیس مملکت است و کی صاحب منصب است و کی از فقرا است، لباس همان لباس فقرا و... فقرای، و در اجرای عدالت طوری بود که اگر چنانچه یک نفر از پایین ترین افراد ملت، بر شخص اول مملکت، بر سلطان، بر رعیت ادعایی داشت و پیش قاضی می رفت، قاضی شخص اول مملکت را احضار می کرد و او هم حاضر می شد و اگر چنانچه حکم بر خلاف او می کرد، تسلیم بود.
 (و مع الاسف) اسلام بر بشر، حتی بر خود مسلمین، مزایای اسلام محفوظ و دست ستمکارها و نفت خوارها نگذاشته است که اسلام به آن طوری که هست، پیش مردم روشن بشود. اگر چنانچه اسلام به آن طوری که هست پیاده بشود و اجرا بشود، امید این را داریم که تمام بشر در تحت لوای اسلام بیرون بیاید، تمام مکتب ها شکست بخورد، (مع الاسف) نگذاشتند که اسلام را بشناسند مردم. گاهی اسلام را به صورت وصف ارتجاع تعبیر کردند و گاهی به خشونت تعبیر کردند و گاهی به اینکه چیزی که در هزار و چند سال پیش از این بوده است، حالا نمی تواند اداره کند. تمام اینها تبلیغات است و

صحیفه نور جلد 22 صفحه 142

شواهد زنده در متن اسلام است که این مسایل این طور نیست که مبلغین سایر ملل برای اسلام گفته اند، ما می خواهیم اسلام را لااقل حکومتش را، به یک نحوی که شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بکنیم تا معنی دموکراسی را به آن طوری که هست بفهمند و بشر بداند که دموکراسی که در اسلام هست، با این دموکراسی معروف اصطلاحی که دولتها و رؤسای جمهوری و سلاطین ادعا می کنند، بسیار فرق دارد.
سوال: حضرت آیت الله! استدعا می کنم که در مورد قوانین الهی و دستورات الهی و طبیعت این دستورات یک توضیحاتی برای ما بدهید.
امام خمینی: قوانین الهی طوری نیست که بشود با این مجالس درباره آن ولو اجمالا توضیح داد، لکن نمونه کوچکی را اینجا من اظهار می کنم. قوانین اسلام یک قوانین است که برای اشخاص است، فرد فرد بشر، روابطی که هر فرد بشر با خدا دارد، روابطی که هر فرد بشر با پیغمبر اسلام دارد، با حکومت دارد، روابطی را که هر فرد با فرد دیگر باید داشته باشد، روابطی که هر فرد با غیر ملت خودش باید داشته باشد، کلیه روابطی که امکان دارد بین یک بشر با افراد دیگر بشر یا جوامع بشری باشد، در اسلام مطرح است و حکم دارد. این احکام، بسیاری راجع به روابط بشر با خداست. همان طور که حضرت مسیح - سلام الله علیه - آن طوری که حالا به حسب مذهب مسیح معلوم است، همین بعد از بشریت را تحت نظر آورده است، فقط روابط ما بین خدا و خالق را ملحوظ داشته است، در اسلام به طور کامل این مطلب حکم دارد، احکام بسیار زیاد دارد و علاوه بر این، روابط دیگری هست و احکام دیگری هست که این احکام راجع به افراد است و کیفیت از اولی که باز متولد نشده است یک فرد، یک احکام برای... تولد یک فرد صحیح، سالم و مهذب و در حالی که ازدواج حاصل می شود بین شوهر و زن و قبل از ازدواج برای انتخاب همسر و در زمان ازدواج و در زمان معاشرت زوجین باهم، در زمان حمل، در زمان شیر دادن بچه، زمانی که بچه در دامان مادر باید تربیت بشود، زمانی که پیش معلمهای اول تربیت بشود، تمام اینها در اسلام حکم دارد و برای تربیت یک بشر قوانین دارد و علاوه بر اینها مذهب اسلام مثل مذهب مسیح نیست که راجع به حکومت و راجع به اداره مملکت دستوری نداشته باشد، یا اگر داشته باشد به مسیحیین نرسیده باشد. اسلام حکومت دارد و حکومتش همان نحوی که حکومتهای دیگری هست و تشکیلات دارد لکن تشکیلاتی که تمامش بر مبنای عدالت است، روابط حکومت با رعیت، با اصناف رعیت، روابط رعیت با حکومت، روابط حکومت با مذاهب اقلیت، روابط مردم جامعه با اقلیت ها، روابط حکومت با حکومتهای دیگر روابط خود جامعه اسلامی با جوامع دیگر، تمام اینها قوانین دارد و من نمی توانم قوانین اسلام را این جا برای شما تشریح کنم، حتی اجمالش را. انشاء الله اگر چنانچه به شما خداوند توفیق عنایت کند و وارد اسلام بشوید، به تدریج این مسائل را هر کدام اهلش باشید خواهید فهمید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

در دیدار با گروهی از ایرانیان در حومه پاریس

تاریخ: 1357/08/10

 

یک وجود مطلق روحیه مردم را فعال و قوی و متحرک کرده است

(در اکثر سطرها علامت نقطه (...) گذاشته شده که بیانگر کلمات یا عبارتی است که به هنگام پیاده کردن نوار مفهوم نشده)
بسم الله الرحمن الرحیم
بنا ندارم که... یک جهت راجع به... و یک جهت مربوط به... این روزها، ملت... من گمان ندارم که در هیچ جا... داشته باشم.
این مدت هم... ملت، این قیامی که ملت ها کرده است و این روحی که دارد، این قیام که حالا مساله اقتصادی رسیده است، در طول تاریخ ما نداریم که در تاریخ ایران در تاریخ بشری هم که یک ملتی این طور هوشیار شده باشد، یک وقتی که بازار یک شهر را می خواستند ببندند، همه... کم کم رسید به اینجا که... وقتی که یک حادثه ای پیش می آمد و علما... می کردند.
... هر امر جزیی یا بهانه جزیی که به دست مردم می آید، بازارها را تعطیل می کنند، قم نه، همه شهرها، سرتاسر ایران وضع این طور شده است که بازار ایران که یک بازار به اصطلاح اینها... بازار تهران یک بازار سیاسی است، الان به وضع...
تعطیل ایران به خصوص بازارش، بازار کسبش آنطور شده است و این مردمی که آن وقت برای تعطیل یک روز ناگوار بود بر ایشان، حالا اگر به آنها بگویند باز کنید ناراحت می شوند. الان گاهی وقت ها شکایت کردند از این که مثلا فلان آقا گفته است که...
مردم ناراحت می شدند، یا اگر یک سفارشی می شد که مثلا دیگر تعطیل بس است، در حین اینکه داشتند باز می کردند سفارش می شد می بستند. وضع مردم، یک وضع خودکار شده است. یعنی یک وجود مطلق روحیه مردم را به درجه ای فعال و قوی و متحرک کرده است که حالا دیگر از اینکه بروید سر اصل کارتان ناراحت می شوند و ... این جاست. از این طرف اگر یک وقتی، یک خونی از دماغ یک کسی بیرون می آمد یک ضربی به کسی وارد می شد این مصیبت بود، این دیگر فرصت همه کار... فرضاً اگر یک نفر مثلا کشته بشود این مصیبت بود، حالا وضع به این جا رسیده است که همین

صحیفه نور جلد 22 صفحه 136

دیشب من کاغذی داشتم، دریافت کردم از یک مادری که نوشته است... که من پنج تا، یا چهار تا از اولادم... کشته شده اند، و اظهار افتخار می کرد و گفت من هم خودم چه خانواده ام همینطور عادی شده است آنجا چند تا کشته داده اند... یک مساله عادی شده است... پیدا شده است... و مساله، مساله مبارزه کنونی به یک وضع عادی طبیعی الان در ایران در آمده است. نه در یک شهر و دو شهر. شما در روزنامه ها شاید تمام مطلب را ننویسند، رادیو هم تمام مطلب را... البته لکن حالا آن مقدار نیمه ای را که می گویند... رادیوهای خارجی می رسد، می بینید که هر وقت که رادیو را باز می کنید که اخبار می گوید، اخبارش همین هاست که بیست و چند شهر... کشته شده است، فلان ده، حالا رسیده است به دهات ... چند هزار نفر اعتصاب کردند، این مسایل سیاسی که آن وقت اسمش نبود و اصلا اعتصاب صحبتش نبود سابقاً صحبت این که اعتصاب صورت بگیرد، اصلا نمی فهمیدند مردم اعتصاب یعنی چه، الان اعتصاب هم به یک صورت عادی در آمده است که ملت ایران شهرش اعتصاب می پذیرد که، پنج هزار نفر همه برادران همه... اعتصاب کردن یا اخیراً اعتصاب کارگرها در شرکت نفت... قضیه نفت خدا تأییدشان کند، ... آنوقت در ذهنم بود که به آنها بنویسند نفت خودشان را پس بگیرند، نگذارید بخورند،... می کنند، لکن خودداری می کنند. این الان یک مطلب صحیحی است، الان اعتصاباتی که در ایران پیدا شده است، اعتصاب در مدارس، اعتصاب در کارگرها، اعتصاب در هواپیمایی اعصاب در همه اینها الان در اعتصاب هستند، اعتصابی که سابقا اگر می گفتند اعتصاب، نمی دانستند اعصاب چی، چی هست، حالا به طور خودکار بدون این که حالا یک کسی، / به ایشان/ دعوتشان بکند، خودکار مردم اعتصاب می کنند.
و دولت خیال می کرد که می تواند اینها را، اعتصابات برای اینکه مزدمان کم است درست کند، خودشان اعلام می کنند، اول اینکه ... از خراسان به من پیغام داده بودند یک دسته ای که یادم نیست کدام دسته بودند ... دروغ است اینها، اعتصاب سیاسی است. حالا هم دارند اعلام می کنند که اعتصاباتی که ما می کنیم، برای این است که زندانیان سیاسی بیرون بیایند و حکومت نظامی لغو بشود و این خارجی هایی که ریختند به جان این ملت و به جان سرمایه این ملت، اینها هم بیرون بروند. این قلم آخرش، یک قلم ارزشداری است، این تقاضای آخرش تقاضای ارزشداری است، نمی گویند اینها...، صد هزار یا چهل و پنج هزار یا پنجاه هزار یا شصت هزار ، این طورها... به اصطلاح که از این آمریکایی... آمده اند... لکن با حقوق های بسیار گزاف. الان اعتصاب، همین طور مبارزه، خونین، همین طور بستن بازارها، خیابان ها و تظاهر و بیرون آمدن و - عرض کنم که - مرده باد گفتن و اظهار تنفر از دستگاه جبار کردن، به یک صورت عادی بیرون آمده است.
در چند سال پیش از این اگر در هر یک از این بازارهای ایران یک پاسبان می رفت و امر می کرد که دکان ها بالاش باید بیرق باشد، بیرق مثلا چه باشد، امروز چهارم آبان است مثلا آبان یک ماه منحوسی است، اگر چنانچه یک پاسبان وارد می شد در بازار و به آنها می گفت که باید بیرق کذا بزنید، هیچ تخلف نمی شد، کسی مخیله اش نمی آمد که با پاسبان می شود مخالفت کرد، هیچ در ذهن مردم وارد نمی شد که با پاسبان بشود یک مخالفتی کرد، همه... یک پاسبان می آمد سرتاسر بازار

صحیفه نور جلد 22 صفحه 137

تهران، بازار قم، بازار شیراز و امر می کرد به اینکه ببندید... بیرق بزنید... چراغان بکنید، می کردند. حالا قضیه اینکه به حکومت نظامی سرنیزه و حکومت طاغوت، حکومت کذا، ابدا مردم دیگر اعتناء نمی کنند. ما حکومت نظامی های سابق را دیدیم، حکومت نظامی سابق همچو که می گفتند فلان جا حکومت نظامی شد، دیگر جرأت داشت کسی مخالفت با حکومت نظامی بکند؟! با پاسبان نمی کردند با حکومت نظامی بکنند؟ الان شما ملاحظه می کنید حکومت نظامی در چند شهر ایران هست و هیچ کدام اعتنا نمی کنند، می ریزند بیرون و فریاد، و آنها هم از اینکه حالا دیگر تعرض شدید بکنند، یک قدری عقب نشینی کردند، زیاد عقب نشینی کردند.
 

الان ملت، بچه دوازده ساله اش مقابل پاسبان می ایستد، می گوید مرگ بر شاه

این وضع ملت ماست، مقایسه باید کرد بین این ملت قبل از این نهضت و حالا مقایسه 30 سال پیش از این با حالا، که ملت ما تا چه حدود رشد سیاسی کرده است، رشد دینی، سیاسی - دینی. آن وقت به آن وضع بود که برای هیچ امری دخالت برای خودش قایل نبود، که به ما چه ربط دارد، مملکت خودش است... ملت از خودش است ، اینها همه از خودش است، حالا از خودش است هر کار... این یک منطقی بین توده مردم که لااقل الا بعضی خیلی نادر، که آنها هم حرف نمی توانستند بزنند اما منطق شان... نمی توانستند بگویند، توده مردم منطق شان این بود که شاه است... مملکتش است، رعیتش است، این منطقی بود، شاید همه تان یادتان باشد در 20 سال، 30 سال پیش از مساله این طور بود که منطق توده ملت مستضعف ما به واسطه خو کردن بر این قلدریها و دیکتاتوریها هی تو سری زدند و اینها عادت کردند به تو سری خوردن. یک ملتی اگر چند سال، 2500 سال، 2500 سال یک ملتی زیر لگد اینها بوده است، یک ملتی که 2500 سال زیر این پرچم کثیف بوده، شاهنشاهی کثیف ترین رژیم های دنیا و اشخاص دنیا، این ملت عادت کرده. به اینکه خودش را زیر دست و پای اینها، هر کاری می کنند وا بدهد و هیچ ابدا آه هم نگوید، حق قایل باشد مملکت خودش است، رعیت خودش است، این منطق بود آن وقت در مخیله محمدرضا خان خطور نمی کرد که یک روزی کسی بگوید که شاه چرا این جور کرد. چرا یعنی چه؟ یعنی اول شخص ایران - فرض کنید اگر نخست وزیر باشد - جرأت این معنایی که یک کلمه چرا بگوید... وقتی که در یک اجتماعی، زمان آن نخست وزیر 13، 14 ساله، در یک اجتماعی، کسی گفته بود که شخص اول مملکت، به او برخورده بود، اول، معنایش این است که یک شخص دیگری هم در این مملکت هست که اسمش دوم است، چرا گفتی شخص اول مملکت؟ مگر ما یک شخص دیگری هم داریم که شخص اولی باشد؟ این شخصیت اعلیحضرت، هیچ کس اینجا نیست، یعنی ما شخصی نداریم که شخص دوم باشد و بگویید شخص اول، اینها به این صورت داشتند مردم را عادت می دادند و عادت می دادند و عادت کرده بودند به این معنا که چه فرمان ایزد، چه فرمان شاه. شاه، همان فرمانش، فرمان ایزد است، فرقی نیست مابین فرمان ایزد و فرمان شاه. یک کلمه ای هم، که این کلمه، کلمه صحیحی بود، به طور غلط معنا کرده بودند که (السلطانه ظل الله) را غلطی معنا کرده بودند که سایه،

صحیفه نور جلد 22 صفحه 138

سایه هر شخصی هیچ از خودش ندارد، هر چه دارد، حرکتی اگر باشد، از آن کسی است که صاحب... از دیگری است، یک نفر آدمی که یک جایی دارد راه می رود یا دارد حرکت می کند، سایه اش خود سایه همین طوری حرکت نمی کند، حرکتش به حرکت این آدم است، یعنی هر جوری که شخص... حرکت بدهد، حرکت سایه هم همین طوری حرکت می کند، راه برود، سایه هم دنبالش است، بنشیند، سایه هم... خودش چیزی ندارد، هر چه دارد از اوست. سلطان (ظل الله) ، فاتحه همه سلاطین را خوانده که اینها سلطان نیستند، آنکه (ظل الله) نباشد، آنکه برای خودش یک چیزی قایل باشد، یک حرکتی بر خلاف حرکت امر الهی بکند، او (ظل الله) نیست، او مستقل است، او خودش یک چیزی است، (پیغمبر اکرم ظل الله) است، برای اینکه از خودش هیچ نیست، همان وحی یوحی است، تابع وحی است، تابع امر خداست، نهی خداست / حرکت / به حرکت او، به تحریک او حرکت می کند، هر جنگی که بکند با وحی الهی می کند، خودش یک آمال و آرزوی نفسانی ندارد که روی این آمال و آرزوی نفسانی یک کاری انجام بدهد حضرت امیر - سلام الله علیه - منقول است از ایشان که وقتی با آن عمر بن عبدود بود که مقاتله می کردند، وقتی که او را شکست... و به زمین زد او جسارتی کرد به حضرت تفی انداخت، حضرت پا شدند، نقل است که ایشان پا شدند و رفتند بعد برگشتند و سرش را کندند، کسی سوال کرد، گفتند چون آن وقت یک کاری با من کرد، من خوف این را مثلا داشتم که آن معصیتی در کار باشد، در آن کار کار باید الهی باشد، این- ظل الله - او کلمه صحیح را که فاتحه همه سلاطین، فاتحه همه قلدرها و ثروتمندان را می خواند و تکلیف مؤمنین و مسلمین را با سلاطین، سلاطین جور تعیین می کند این هم غلط... معنا کرده بودند و به خورد مردم داده بودند که (ظل الله) است که با (ظل الله) چه می توانیم بکنیم، چه فرمان ایزد، چه فرمان شاه. این غلط کاری ها و این - عرض می کنم که - جور و ستم ها و این خیانت ها را به طوری کرده بودند که یک ملتی عادت به آن کرده بود اگر وقت نمی شد،...... عادتش بود، که چه شد، مثلا چه شد که این نشد. الآن ملت به جایی رسیده است که بچه دوازده ساله اش مقابل پاسبان می ایستد ، در قم در جای دیگر می گوید که مرگ بر شاه، این خودش را می خواهد نشنیده بگیرد، گفت به به چرا اینقدر... و آن شعاری که می داد... مطلب این طور شده است الآن که یک مساله عادی شده است الان بین ملت ما. قضیه مرگ بر شاه یک مساله عادی، بچه تازه زبان باز کرده و با این کلمه، زبان باز کرده، چه کلمه مبارکی است.
 

هیچ دستی نمی تواند این جور یک ملتی را تغییر بدهد، این دست خداست

این راجع به ملت، که ملت ما به برکت این نهضت خودش، نهضت جوشیده است از متن ملت جوشیده و بیرون آمده، نمی تواند کسی بگوید که مال من است، هیچ کس حق ندارد.... هر کس بگوید که مال این است و مال آن نیست، هیچ دستی نمی تواند این جور یک ملتی را تغییر بدهد، خداست این کار را کرده است، این دست خداست، هیچ قدرتی نمی تواند در ظرف، می شود گفت یک سال و چند ماه یک سال و چقدر، برای این که قبلش یک قدری همین طور تدریجی بود کار و باز رشد نکرده بود. در ظرف یک

صحیفه نور جلد 22 صفحه 139

سال و چند ماه اوج، از تحول و تبدیلی که در مملکت ما، در ملت ما حاصل شده است، که راه صد سال رفته، یعنی 2500 سال را زیر پا گذاشته و مالانده، نمی شود که با دست زید و عمر باشد. این نمی شود، نمی شود گفت که روحانیون این کار را کرده اند، نمی شود گفت مردم بازار این کار را کرده است. خیر، دست خداست و از متن، بطن توده است، این به امر خدا، و لهذا امید بخش است. چون الهی است، امید بخش است. الان وضع ملت ما یک همچو وضعی شده است که درست بر عکس آن وضعی که در سابق داشت که طبیعی این شده بود که باید، باید این کار را بکنند، باید از شاه، از نمی دانم پاسبان و از صاحب منصب، اینها... احترام کرده بود باید چه کرد، باید کتک خورد و حرف نزد، باید مالیات ظلمی را داد و حرف نزد، باید فحش خورد و صدا در نیاورد، حالا رسیده است به تحول، این جور تحول به برکت امر الهی و جوشش از متن ملت، به آنجا رسیده است که طبیعی شده است که مرگ بر این سلطنت... این طبیعی شده الان، بچه ای که تازه زبان باز کرده فقط، من همین چند روز داشتم یک بچه کوچولو که مربوط به ما بود... همین مساله بود، یعنی.... نسبت به بچه ای که تازه زبان باز کرده این را می گوید یک مساله طبیعی شده الان. پس ما تا حالا آن خدمتی که این ملت به خودش کرده است، این عنایتی که ذات مقدس حق تعالی به این ملت کرده، خیال نکنید که بعضی از این اشخاصی که از خود دستگاه.... وسوسه می شوند. خوب، چی چی شد... آن خونریزی ها چه کرد، چه شد این نهضت، چه کار کرد، این تضعیف و... چی چی شد، خوب چی چی بود... ببینید چی بود و چی شد یک ملتی که همه اش ذلت و پریشانی و سکوت در مقابل ظلم، الان در مقابل ظلم مثل یک کوه ایستاده است و با مشتش، با سرنیزه دعوا می کند. چی می خواهید بشود از این بالاتر، که یک ملتی جوان هایش را جلوی تانک و توپ می برد، کشته می شود بعد هم می گوید که فدایی دادم خیلی خوب، بسیار خوب، باقیش را هم حاضرم، می خواهد چی بشود؟ بهتر از این چی، یک تحول بالاتر از این پیشرفت، بالاتر از این پیشرفت معنوی، بالاتر از این چیست که یک ملتی، آن حالش در ظرف یک سال، یک سال و یک ماه تبدیل شده به یک حال دیگری، به یک چیز این طوری، این راجع به ملت و وضع ملت که مشابه نمی توانید پیدا کنید که این طور در همه جا، در جاهایی که در طول عمرشان یک روز تعطیل برای این امور نکرده بودند، در بعضی شهرهایی که در طول حیاتشان یک روز در این امور دخالت نکرده بودند و اگر یکی دخالت می کرد، می گفتند که این آقا سیاسی است. اگر یک کسی در یک امر از امور زندگی این مردم، مقابل دولت می ایستاد مقابل مثلا چی می ایستاد، این را به مارک سیاسی می زدند دیگر باید برود در خانه اش منزوی بشود برای اینکه این سیاسی است. این منطق مردم شده بود به واسطه تبلیغات شومی که کرده بودند در طول تاریخ که مردم را عادت بدهند به این وضع زندگی و به کتک خوردن و منابعشان را بردن و باز خودشان هم همراهی کردن.
این یک خدمتی است که در طول تاریخ سابقه ندارد که به این ملت شده است این خدمت و این ملت، این تحول را پیدا کرده است، نباید گفت چی شده است، خیلی شده است، خیلی... ما بر فرض اینکه این طور باشد که نه، هیچ کار دیگر نتوانیم بکنیم تا اینجا همه ما را بگیرند خفه کنند و هیچ

صحیفه نور جلد 22 صفحه 140

کاری هم نتوانیم بکنیم، لکن تا اینجا که شده ارزش داشته، یعنی این فداکاری که ملت ایران کرده است ، و این تحولی که پیدا کرده و دنبال این و همراه این ارزش داشته است که صدها نفر، هزارها نفر کشته بدهد، فدایی بدهد یک همچو روحیه ای درست بکند، یک روحیه زنده ای که الان شما خیال نکنید دیگر نمی توانید تحمیل کنند بر شما آن ظلم هایی را که می کردند، دیگر گذشت / دیگر/ تحمل ظلم ها، دیگر نمی توانند اینها پاسبان را بفرستند در بازار و بگویند... این دیگر گذشت...

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه به حضرات علمای اعلام و حجج اسلام و سایر طبقات و اهالی هندوستان

تاریخ: 1357/09/04

 

نامه به حضرات علمای اعلام و حجج اسلام و سایر طبقات و اهالی هندوستان

بسمه تعالی
خدمت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام و سایر طبقات و اهالی محترم هندوستان دامت اقامتهم و ایدهم الله تعالی
سلام بر شما و سایر برادران. لابد قضایای ایران و مصیبت هایی که بر اهالی آن جا از طرف سلسله پهلوی وارد شده و می شود اجمالا شنیده اید. آنچه بر این ملت مظلوم می گذرد به حدی نیست که بتوانم تفصیل دهم. از اول کودتای نحس رضاخان به دست دولت انگلیس تاکنون، تمام ملت ایران در اختناق و رنج و درد به سر می برند، تمام ذخایر آنها را از قبیل نفت و غیره به طور غاصبانه به اجانب داده اند و نفعی از آن به ملت فقیر نرسیده و نمی رسد. کشتارهای عمومی و دسته جمعی سال ها است ادامه دارد. مساجد و معابد و حوزه های علمیه در حال تعطیل است. نظامیان شاه بر مال و جان ملت مسلط هستند.
بر شما ملت بزرگ است که با این ملت مظلوم همراهی و همدردی کنید و دولت خود را وادار به همراهی نمایید. از خداوند تعالی اصلاح حال عموم را خواهانم.
و السلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

مصاحبه خبرنگار روزنامه دانمارکی

تاریخ: 1357/09/05

 

مصاحبه خبرنگار روزنامه دانمارکی

س: نظرات و درخواست های سیاسی شما در ایران امروز چیست؟
ج: نظر ما این است که دست خائنین به این مملکت را کوتاه کنیم و درآمد مملکت را صرف محتاجان و فقرای آن و مصالح ملت کنیم و حکومت جائرانه پهلوی را بر هم زنیم و یک رژیم بر پایه عدالت و دموکراسی حقیقی که ضامن آزادی و استقلال مملکت باشد به وجود بیاوریم.
س: منظره آینده ایران را به چه ترتیب ملاحظه می فرمایید؟
ج: ما امیدواریم که قیام ملت به آنچه ملت می خواهد که حکومت اسلامی است منتهی شود و می دانیم که در آینده تحت لوای حکومت اسلامی، منافع ملت تامین می گردد و آزادی و استقلال برای ملت و مملکت به ارمغان می آورد.
س: حضرت آیت الله! در مطبوعات جهان مباحثی هست در مورد این که موضع شما نسبت به کمونیست ها و مارکسیست ها چیست؟
ج: برنامه ما در حکومت اسلامی مبنی بر توحید است و آنها بر خلاف این عقیده و ایدئولوژی هستند، بنابراین ما در یک جهت نمی توانیم با آنها حرکت کنیم.
س: آیا نظر حضرت آیت الله این است که نفت کشورتان را برای نسل های آینده دست نخورده نگه دارید و حفظ کنید؟ و اگر چنین نظری هست آیا به این معنی است که مایل هستید صادرات نفت را متوقف کنید؟
ج: خیر، ما صادرات نفت را متوقف نمی کنیم و نسل حاضر احتیاج به پول این نفت دارد. آنچه را که ما با آن مخالف هستیم و از آن جلوگیری می کنیم از تعدیاتی است که تا حال به ما، چه از جانب نفت و درآمد آن و چه از ناحیه سایر امور شده است. ما از این زیاده روی ها جلوگیری می کنیم و الا نفت را می فروشیم و ارز می گیریم. اختیار نفت و درآمد حاصل از آن با خود ماست.
س: حضرت آیت الله! شما آینده ایران را بین بلوک شرق (یعنی شوروی) و غربی ها چگونه می بینید؟
ج: ملت ایران اجازه نمی دهد که هیچ مملکتی در امور داخلی او دخالت کند و آزادی و استقلال خودش را حفظ می کند و با تمام کشورها هم به طور احترام متقابل عمل خواهد کرد.
س: حضرت آیت الله! ما همیشه به افراد مسن احترام می گذاریم، شما نقش خودتان را در نهایت در

صحیفه نور جلد 22 صفحه 147

حکومت آینده ایران چگونه می بینید؟ و آیا فکر می کنید چه کسی حکومت جدید را که مورد نظر شماست باید رهبری کند؟
ج: ما اشخاصی که برای حکومت لایق باشند داریم و در آینده نزدیکی معرفی خواهیم کرد و اینطور نیست که گفته شده است که اگر چنانچه شاه برود یک خلایی پیدا می شود. البته من خودم بنای دخالت مستقیم در امور را ندارم، وقتی که حکومت تأسیس گردد من سمت هدایت را دارم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

مصاحبه خبرنگار روزنامه انگلیسی ابزرور

تاریخ: 1357/08/20

 

مصاحبه خبرنگار روزنامه انگلیسی ابزرور

س: حضرت آیت الله اخیراً فرموده اند که امیدوارند بدون نیاز به جنگ مسلحانه، مبارزات کنونی موفقیت آمیز باشد و هنوز وقت آن نرسیده که مردم اسلحه به دست بگیرند. آیا در جریانات اخیر که ارتش قدرت را در دست گرفته، خطر یک جنگ داخلی افزایش پیدا نکرده؟ یا این خطر کاهش یافته است؟
ج: اگر چه ارتش با شدت هر چه تمامتر وارد میدان شده است، لکن احتمال این هست که همین شدت عمل موجب نزدیکی پیروزی ملت باشد. و با این شدت ها نمی شود یک ملت را که همه افرادش به پا خاسته اند ساکت کرد. و امید فتح الان بیشتر است.
س: چه اشتباهاتی شاه مرتکب شده که باید هر چه زودتر برطرف شود؟
ج: اشتباهات شاه یکی دو تا نیست تا بتوانیم الان ذکر کنید. لکن در جمله کلام اینکه از اول که شاه روی کار آمده است و سلسله پهلوی به سلطنت رسیده اند قانونی نبوده است و بر خلاف نص قانون اساسی بوده است و تاکنون هم هر چه کرده اند خیانت و جنایت بوده است، بنابراین آنها باید بروند. شاه ما را به ورشکستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشانده است. آیا هر یک از اینها کافی نیست که ملت او را عزل کند؟
س: موضع و نظر حضرت عالی در مورد مدرنیزه کردن کشور چیست؟
ج: این مساله ای است که وقتی مملکت اسلامی تشکیل شد، به دست کارشناسان باید انجام شود. البته نه به اسمی که شاه ادعا می کند.
س: آیا مذاکرات شما با آقای سنجابی به عنوان رهبر جبهه ملی موفقیت آمیز بوده است؟
ج: مطالبی که من گفتم، آقای دکتر سنجابی قبول کردند و بنابراین بود که اعلام کنند. لکن الان ایشان هم بر اساس آنچه اطلاع رسیده، گرفتار شده اند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

مصاحبه خبرنگاران روزنامه لبنانی الهدف و رادیو اتریش

تاریخ: 1357/09/09

 

مصاحبه خبرنگاران روزنامه لبنانی الهدف و رادیو اتریش

س: حضرت آیت الله! وضعیت واقعی ایران را چگونه بررسی و ارزیابی می فرمایید؟
ج: الان ایران در حال انقلاب است ، اعتصابات تمام قشرها را فرا گرفته است، حکومت نظامی شاه مشغول قتل و غارت است. از اطراف اشرار را تحریک می کنند که به شهرها بریزند و مردم را بکشند دانشگاه های ما همه تعطیل است، مدارس دینی همه تعطیل است، وضع آشفته است و تمام اینها برای این است که ایران این رژیم را نمی خواهد رژیمی که پنجاه سال بر مردم حکومت جائرانه کرده است، پنجاه سال اختناق ایجاد کرده است و مردم را کشته است، مردم نمی خواهند و انشاء الله پیروز می شوند.
س: حضرت آیت الله! موضع شما نسبت به سایر مخالفین شاه در ایران چیست؟
ج: ما با هر کسی که با خواست های ملت ایران که سقوط شاه و شاهنشاهی است موافق باشد موافقیم و با ما برادر است و اگر چنانچه با آن خواست ها موافق نباشد، قهراً خائن به ملت است و ما با او نیستیم.
س: حکومت آینده ای که بتواند مورد تأیید و قبول حضرت عالی باشد چه ترکیبی باید داشته باشد؟
ج: حکومت جمهوری متکی به آرای عمومی و اسلامی، متکی به قانون اسلام، این را جمهوری اسلامی می گوییم و این مورد نظر ماست.
س: موضع حضرت آیت الله نسبت به دو ابر قدرت روسیه و آمریکا چیست؟ و آیا تصور می فرمایید که خطر یک دخالت نظامی از طرف اینها به ایران در آینده وجود داشته باشد؟
ج: خیر، چنین احتمالی را که مورد نظر شماست نمی دهیم، چون الان هم چیزی در حد دخالت مستقیم نظامی آمریکا در ایران است. نظر ملت ایران این است که استقلال و آزادی پیدا کند، پس چگونه با دخالت این دو ابرقدرت قضایای ایران حل می شود؟ البته ما با هر کشوری اگر در امور ما دخالت نکند و با ما به عدالت رفتار کند، ما هم با آنها به طور عدالت رفتار خواهیم کرد.
س: رابطه شما با دولت های عربی چگونه خواهد بود؟ به کدام طرف تمایل پیدا خواهید کرد؟ به طرف دولت های عربی مترقی نظیر لیبی، سوریه و عراق و یا به طرف دولت های معتدل نظیر عربستان سعودی و مصر؟

صحیفه نور جلد 22 صفحه 149


ج: دولتی که ما ایجاد می کنیم دولت اسلامی، جمهوری اسلامی است. و هر یک از آنها نزدیکتر به جمهوری اسلامی باشند البته آنها نزدیکتر به ما خواهند بود و هر کدام دورتر باشند، دورتر.
س: حکومت نظامی گفته است که تصمیم دارند که قانون اساسی را با شریعت اسلام متناسب و تعدیل کنند (دو روز پیش در روزنامه های عربی منعکس شده بود) آیا حضرت آیت الله بر این عقیده هستند که رژیم شاه بتواند با این برنامه ها و با این قدم هایی که بر می دارد، در جبهه مخالف خودش تأثیر بگذارد و برخی از آنها را به خودش جلب نماید؟
ج: اینها دروغ می گویند. اگر راست می گویند، اول چیزی که در قانون اساسی مخالف با اسلام است سلطنت شاه و اصل رژیم سلطنتی است. اگر آن برطرف شد و سایر قوانین اسلام را هم درست کردند و این اشخاصی که الان در راس واقع شده اند رفتند، آن وقت تکلیف را روشن می کنیم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

مصاحبه خبرنگار خبرگزاری فلسطینی وفا

تاریخ: 1357/09/24

 

مصاحبه خبرنگار خبرگزاری فلسطینی وفا

س: مولانا الامام! بدون شک زندگی طولانی شما پر از تجربه های مختلف و تغییرات و تحولاتی بوده است و این سبب شده است که امروز از موضع قوی با مسایل برخورد کنید و خواسته ها و نظرات خود را خیلی واضح بیان نمایید، مضافا برای اینکه میلیون ها نفر از مردم ایران از رهبری شما در مبارزه خود برخودارند. از حضورتان تقاضا داریم که مهمترین مراحل این تجربه های تاریخی و آثار آنها را که در خط امروزی مبارزه شما تبلور یافته است، بیان نمایید.
ج: پیش از بیان تجربیات دورانی که من خودم شاهد آن بوده ام تذکر و توضیح یک نکته لازم است و آن اینکه نهضت موجود ملت ایران، همچنان که بارها گفته ام یک نهضت صد در صد اسلامی است و خط مشی و هدف ها و راه های آن از اسلام الهام می گیرد. اگر ملت ایران حاضر به سازش با شاه نیست - که یک فرد ظالم و جنایتکاری است - به این دلیل است که اسلام اجازه نمی دهد که ظالمی بر مردم حکومت کند ملت ایران با رژیم سلطنتی مخالف است، زیرا رژیمی است تحمیلی که هرگز متکی به آرای ملت نبوده و از این جهت به شکل بنیادی، مخالف با اراده و خواست مردم است و خود را موظف به تامین هدف ها و خواسته های مردم نمی داند و حکومت چنین رژیمی، حکومت طاغوتی است و اسلام اطاعت از این حکومت را بر مردم حرام کرده و مبارزه با حکومت طاغوتی را واجب شمرده است. و این مبارزه، از ابراز تنفر از ظلم که پایین ترین مرتبه نهی از منکر است شروع شده تا قتال، و جنگ با دشمن ادامه دارد تا ظلم و ظالم از بین برود و حکومت عدل اسلامی مستقر گردد و اگر ملت ایران علیه تسلط اجانب مبارزه می کند، باز هم از اسلام دستور می گیرد، زیرا مردم مسلمان حق ندارند که غیر مسلمین را در امور خود دخالت بدهند که مسلط بر سرنوشت آنان شوند و واجب است که با این تسلط، مبارزه اسلامی کنند تا جامعه استقلال خود را به دست بیاورد. و نسبت به تجربه های عمر خودم، ما می بینیم که رضاخان که هیچ گونه صلاحیت حکومت را نداشت، به زور اجانب و برخلاف میل ملت، بر مردم ایران تحمیل شد و با روی کار آمدن رضاخان این سه اصل اسلامی در امر حکومت پایمال شده: اول، اصل لزوم عدالت در حاکم اسلامی. و دوم، اصل آزادی مسلمین در رای به حاکم و تعیین سرنوشت خود. و سوم، اصل استقلال کشور اسلامی از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمین. و اگر در

صحیفه نور جلد 22 صفحه 151

آن روز برای احیاء این سه اصل اسلامی اقدام شده بود، کار به این جا نمی کشید و دیده ایم که رضاخان چه جنایاتی نسبت به کشور اسلامی و ملت مسلمان ایران مرتکب شد. بعد از سقوط رضاخان، پسرش محمدرضاخان سرکار آمد و برخلاف اصول سه گانه فوق، حکومت را در دست گرفت و در آن موقع هم قدرتی نداشت، از این جهت به خواسته های جزیی مردم که پدرش نادیده گرفته بود تن داد و بعد که مسلط شد، جنایاتی مرتکب شد که دست کم از پدرش نداشت. و در بیست و پنج سال پیش که شاه ضعیف شد و فرار کرد، اگر مخالفین در آن روز به این اصول سه گانه اسلامی توجه می کردند و کار شاه را یکسره می کردند، به این جا نمی کشید و دیدیم که شاه بعدا مسلط شد و در این بیست و پنج سال و به خصوص در این پانزده سال اخیر جنایاتی مرتکب شده است که روی مغولان و چنگیزها را سفید کرده است، که ابعاد جنایاتش در بیان نمی گنجد و از این رو در این مرحله حساس، ملت ایران تصمیم گرفت است که متکی به اسلام و با الهام از اصول مترقی اسلام، نهضت خود را به پیش برد و بر اساس قواعد و ضوابط اسلامی، جامعه خود را از نو بنا کند و هیچ گونه سازش و راه میانه و امثال این تو همات را نپذیرد.
س: در سال 1948 فلسطین غصب شد و با همکاری دولت های بزرگ استعماری، خواب صهیونیستی تحقق یافت. این فاجعه بر مردم ایران تأثیری درآن زمان گذاشت؟ و چه عکس العملی داشت؟
ج: بحق باید گفت که غصب فلسطین به دست اسرائیل متجاوز و با همکاری دولت های بزرگ استعماری، برای همه مسلمین و نیز برای مسلمانان ایران فاجعه بود، فاجعه ای بسیار دردناک: و باید گفت متجاوز اصلی در این فاجعه همان دولت های استعماری آن زمان بودند که این توطئه را علیه مسلمین در این منطقه طرح ریزی کردند. کشورهای اسلامی از دست ابرقدرت ها مصیبت های زیادی دیده اند و این هم یکی از مصایب بزرگ بود، منتها به دست صهیونیست ها. ملت ایران (نه شاه و دولت او) به دلیل احساس عمیق اسلامی خود از دست رفتن فلسطین را به مثابه از دست رفتن پاره ای از پیکر خود می دانست و به همین دلیل همیشه علی رغم همکاری شاه و دولتهای دست نشانده او با اسرائیل، عمیق ترین احساسات پاک خود را نثار مبارزین فلسطینی کرده است. من بیش از پانزده سال است که مکرر به همکاری شاه و دولت او با اسرائیل اعتراض کرده ام و چه بسیار از ایرانیان، از روحانی و غیر روحانی به دلیل اعتراض به تجاوز اسرائیل به زندان رفته اند و شکنجه دیده اند. و ما همیشه به عنوان یک وظیفه اسلامی تا حد امکان از فلسطین دفاع کرده ایم و به خواست خدا همیشه در کنار سایر مسلمین به این وظیفه الهی عمل خواهیم کرد.
س: باید دانست که تجربه مصدق به همه ثابت کرد علت شکست را جستجو نماید و نتیجتاً گروه های مختلف سیاسی نشان داد که باید روش مبارزه را تغییر دهند. تقاضا داریم نتایجی را که از این تجربه گرفته اید بیان نمائید. آنچنان تجاربی که شما را در ایجاد اطمینان و رابطه محکم با ملت یاری نمود.

صحیفه نور جلد 22 صفحه 152


ج: من همیشه با روش های مسالمت آمیز مخالفت کرده ام. شاه به هیچ وجه نمی تواند و نباید سلطنت کند.
س: همان طور که می دانید، انقلاب فلسطین در اوایل ژانویه سال 1965 شروع شد و پس از شکست 1967، قدرت و گسترش یافت. آیا اخبار آن به ملت ایران می رسید؟ به چه وسیله ای؟
ج: آری، خبر می رسید به همان وسیله ای که به سایر کشورها می رسید. البته رژیم ایران سعی می کرد که اخبار جنگ مسلمانان با کفار را به نفع کفار گزارش کند و این کار را همیشه کرده است و همیشه اعراب را مشتی مردمی که مسایل را درست درک نمی کنند معرفی کرده است. رژیم، یکی از پشتیبانان بزرگ اسرائیل است. رادیو ایران و وسایل ارتباط جمعی همه - چه آنها که از خود رژیم است و چه آنها که زیر فشار رژیم بودند - به نفع اسرائیل کار می کردند و این ما بودیم که از اول با تمام برنامه ها مخالفت کردیم و اکنون نیز می کنیم.
س: در دهه 1960 شاه چیزی به نام (انقلاب سفید) برای اصلاحات ارضی و تغییرات اجتماعی اعلان کرد. تقاضا داریم حقیقت این نمایشنامه را بیان نمایید. بخصوص اینکه بعضی از وسایل تبلیغاتی مثل (پاری ماچ) این روزها ادعا می کنند که یکی از علل انقلاب رجال دینی، حسادتشان نسبت به شاه به خاطر این است که زمین های ایشان را مصادره کرده است و نیز به خاطر اجرای اصول (انقلاب سفید) است.
ج: شاه پس از سال ها فکر و مشاوره با حامیان خارجی اش طرحی تهیه کرد که هم بتواند ایران را به نفع خود و اربابانش غارت کند و هم به خیال خام خود، زمینه هر گونه انقلاب داخلی علیه خود را نابود کند. برای توجیه برنامه های ضد ملی خود ابتدا موضوع اصلاحات ارضی را به میان کشید، به این امید که دهقانان محروم و فقیر ایران را به بهانه صاحب زمین شدن بفریبد و آنان را علیه مخالفین خود بسیج نماید. البته اوج داستان غم انگیز شاه برای مردم ایران، اصلاحات ارضی بود، ولی مساله آزادی زنان را هم به این نقطه اوج به اصطلاح انقلاب خود اضافه کرد و سایر مواد به اصطلاح انقلاب سفید، هر یک نیز در این نمایش مبتذل نقش خاصی ایفا کردند. و اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این که کشاورز ایرانی که فقیر و محروم و گرفتار چنگال مالکین بزرگ - که همه از قماش خودشان بودند - بود، روز به روز بر فقرش افزوده شد و سرانجام برای لقمه نانی به شهرها روی آورد. شاه بلافاصله از این بازار کار ارزان سوء استفاده کرد و به بهانه صنعتی کردن کشور، راه را برای سرمایه گذاران خارجی و داخلی در موسسات صنعتی هموار کرد و نیز همان مالکین بزرگ را می بینیم که امروز به صورت کارخانه داران بزرگ که همه از وابستگان و سرسپردگان رژیم هستند ظاهر شده اند. دیروز اگر کشاورزان ایرانی برای کوچکترین تخلف از دستور ارباب ظالم خود، به زیر شلاق می رفت و اموالش تاراج می شد، امروز هم کارگران برای به دست آوردن حقوق حقه خود، زیر فشار کارخانه داران به توسط مزدوران رژیم به گلوله بسته می شوند و در بعضی از روستاها روستاییانی که حاضر به مهاجرت نشدند، چون دارای

صحیفه نور جلد 22 صفحه 153

زمین های نسبتاً مرغوبی بوده اند، از خانه هایشان آواره کردند و زمین های مرغوب را به نفع دربار و سرسپردگان دربار تصاحب نمودند.
شاه برای ملت ایران دست به اصلاحات ارضی نزده است بلکه طراح اصلاحات ارضی یعنی آمریکا و سایر دول استعمار اقدام به اصلاحات کرده است. زیر نتیجه اصلاحات ارضی یعنی آمریکا و سایر دول استعماری اقدام به اصلاحات کرده است. زیرا نتیجه اصلاحات ارضی شاه این شده است که امروز در حدود نود در صد مواد غذایی ایران از خارج به خصوص از آمریکا تامین می شود و نتایج خانمانسوز اصلاحات شاه به همین جا تمام نمی شود. مزدوران شاه گفته اند که علمای مذهبی به دلیل اینکه اصلاحات ارضی زمین های آنان را از دستشان بیرون برده، علیه شاه قیام کرده اند. کدام زمین ها؟ کدام یک از علمای دینی از مالکین ایرانی بوده اند؟ زندگی علمای دینی که با سادگی در حد مردم معمولی است، آیا نیاز به زمینداری دارد؟ تمام دروغ های شاه و حامیانش برای ملت ایران روشن شده است. ابعاد خیانت شاه در زمینه مسایل اقتصادی به این مسایل تمام نمی شود ، شاه از آزادی زنان صحبت می کند، آزادی کدام زن؟! در ایران زنان با شخصیت که خواستار حقوق انسانی خود هستند و اکثریت زنان را ایرانی تشکیل می دهند، امروز همه علیه شاهند وسرنگونی او را خواستارند و همه آنان امروز می دانند که آزادی زن در منطق شاه یعنی به انحطاط کشانیدن زن از مقام انسانی او و در حد یک وسیله با او رفتار کردن. آزادی زن در منطق شاه، یعنی پر کردن زندان ها از زنان ایرانی که حاضر نیستند به پستی های اخلاقی شاهانه تن بدهند.
سوال: این روزها ملاحظه می شود که یکی از شعارهایی که مردم در خیابان های شهرهای ایران می دهند و همچنین خود شما می دهید، این است که کسانی که می کوشند سازش کنند، خائن هستند. تقاضا داریم محتوای این شعار و عواقب آن را بیان نمایید.
جواب: سازش با شاه یعنی سازش با ظالمی خائن و سازش با چنین موجودی، پیداست که خیانت به ملت ایران و اسلام است و اما راه حل های میانه را قبلاً توضیح دادم که چرا نمی پذیریم.
سوال : آیا ممکن است از چگونگی روابط بین خود و مقاومت فلسطین گفتگو کنید؟ معروف است که بین شاه و اسرائیل روابط آشکاری در میدان های مختلف برقرار است و به خصوص این که شاه، اسرائیل را به نسبت زیادی از طریق ارسال نفت کمک می کند. تقاضا داریم بعد از آزادی ایران از حکم شاه، روابط خود را با اسرائیل بیان نمایید.
جواب: همان طور که قبلاً اشاره کردم، ما همیشه در حد امکانات و قدرتمان از برادران فلسطینی برای پایان دادن به تجاوز اسرائیل و آزاد کردن اراضی اسلامی از دست اسرائیل غاصب حمایت می کنیم و هرگز کمترین کمکی به اسرائیل نخواهیم کرد.
سوال: درباره جمهوری اسلامی با یک برداشت عمومی بگویید که روابط جمهوری اسلامی با دو کشور بزرگ چگونه است؟
جواب: جمهوری اسلامی به این معنی است که قانون کشور را قوانین اسلامی تشکیل می دهد، ولی فرم حکومت اسلامی جمهوری است، به این معنی که متکی بر آرای عمومی است. و روابط ما با تمام

صحیفه نور جلد 22 صفحه 154

کشورها بر اساس احترام متقابل به طوری که نه به آنها ظلم می کنیم و نه به آنها اجازه ظلم را می دهیم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

در جمع گروهی از ایرانیان در پاریس

تاریخ: 1357/07/28

 

قیام ریشه دار و بی سابقه ملت ایران به منظور احیای احکام اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
در حال حاضر چند تا از این اشخاصی که همه امید زندگی شان را در راه خدا داده اند، جوان هاشان را داده اند، رنج ها را کشیده اند و من مواجه بشوم با این صورت های انسانی، جز اینکه گاهی خودم یک احساس حقارتی بکنم، نمی توانم چیز دیگری بگویم. من همیشه این مطلب را در ذهنم بوده است که در مقابل ملت ایران که الان همه چیزشان را در راه اسلام می دهند و در مقابل این ذهنم بوده است که در مقابل ملت ایران که الان همه چیزشان را در راه اسلام می دهند و در مقابل این صورت های جوان از دست داده من خدمتی نکرده ام، نتوانسته ام دینم را به این... اشخاصی که برای خدا قیام کردند، نتوانسته ام دینی به اینها ادا کنم، جز اینکه در پیشگاه حق تعالی عذر تقصیر بخواهم که ما همه بندگان او هستیم، همه تسلیم در مقابل اراده او هستیم، همه جان نثار احکام مقدس او هستیم و ملت ایران امروز برای همین معنا که اسلام را زنده کند و احکام اسلام را زنده کند، قیام کرده است و قیامی کرده است که در تاریخ اسلام و در تاریخ ایران سابقه ندارد یک همچو قیام ریشه داری و اساس داری.
 

پیوند تمامی جناح های ایران از الطاف خداوند تبارک و تعالی

هم ابعاد این قیام همه قشرها را گرفته است، اختصاص به یک دسته ای... دسته ای دیگری ندارد. سابق ایام اگر چنانچه یک قیامی می شد، مثلاً یک نهضتی بود، روحانیون مثلاً چیزند، جناح های سیاسی یا از طرف جناح های سیاسی بود، جناح های دیگر خارج بودند یا بازارها یک امری را می خواستند انجام بدهند، جناح های دیگر بی تفاوت بودند. امام امروز با دست خداوند تبارک و تعالی، با اراده حق تعالی، ایران تمام جناح هایش با هم پیوند کرده اند؛ جناح های سیاسی، جناح های - عرض کنم - روحانی، بازاری، بچه های دبستانی و / مردهای / جوان های دانشگاهی، دبیرستانی همه باهم به راه افتاده اند و قیام کرده اند و همه یک مطلب را می خواهند. یک همچنین قیامی سابقه ندارد در تاریخ که تمام قشرها رو به یک جهت باشند. همه یک مطلب را کارش داشته باشند، فریادشان همه بلند باشد

صحیفه نور جلد 22 صفحه 129

و بگویند که (ماآزادی می خواهیم، ما استقلال می خواهیم) مقدمه آزادی/ استقلالی/ استقلال، اینکه این سلسله خبیثه ای که ما را همیشه از اولی که روی کار آمده تا حالا جز اینکه برای ایران و برای اسلام ضرر داشته باشد، کاری نکرده است، این را ما نمی خواهیم. همه باهم، بچه های کوچک الان وقتی که این بچه ها از دبستان خارج می شوند یا از دبیرستان خارج می شوند، توی خیابان ها که راه می افتند و بروند منزل هایشان، شعارشان، شعار مرگ بر شاه است و این یک مساله ای نیست که/ ما/ دست بشر بتواند این طور مردم را با هم مجتمع کند و همه قشرها با هم به یک راه بروند این یک دست غیبی الهی است که باید ما به آن امیدوار باشیم.
 

فریاد استقلال طلبانه مردم در نفی ارزش های طاغوتی و اقدامات استعمارگران

و من امیدوارم به اینکه این اجتماع که مثل سیل راه افتاده است، هر چه در مقابلش هست، اینها را بکند و از بین ببرد. هر قوه ای که باشد، با... ملت وقتی که قیام کرد و مطلبش هم مطلبی بود که حق بود، یعنی بر هر یک از جوامع بشر این مطلب را عرضه بدارند، همه حق می دهند به آنها، می گویند شما چه می خواهید به اعتصابات را راه انداخته اید؟ چه می خواهید که جوانهایتان را دارید می دهید، چه می خواهید که روحانیونتان را در محبس می کنند، تبعید می کنند؟ چه کاری دارید که سیاسیونتان را می گیرند، حبس می کنند و بازاری هایتان را زجر می دهند، شکنجه می دهند؟ چه می خواهید که این قدر فریاد می زنید؟ می گویند که ما می خواهیم اسیر نباشیم تحت قدرت های بزرگ. ما می خواهیم که مملکت خودمان، مال خودمان باشد و مملکت خودمان را خودمان اداره بکنیم. ما می خواهیم آزاد باشیم، نه مثل آزادی که شاه به ما می دهد، این آزادی که شاه به ما می دهد، این برای خودش خوب است، برای عائله خودش خوب است این جور آزادی. این آزادی که او می دهد مثل این... که دولت می کند، خوب همه اش خونریزی است، آزادی همه اش حبس است، همه اش زجر است. اینها همه با هم دست به هم داده اند و با یکصدا دارند صدا می کنند که (ما آزادی و استقلال می خواهیم) . ما نمی خواهیم که وقتی می رویم سراغ... وقتی که می رویم سراغ.... آمریکایی ها بیایند اداره اش بکنند/ مستشاران آمریکایی/ تحت نظارت مستشاران آمریکایی باشند، یک ارتش انگل درست کنند، یک ارتشی که مال ایران را صرف در راه او بکنند و او تحت نظارت و تربیت مستشاران آمریکایی برای آمریکایی ها بخواهد کار بکند. وقتی که نظامش را می بینید یک همچو نظامی است، وقتی که اصل آقای شاهش را می بینید، او را هم متفقین اینجا گذاشته اند. خودش می گوید که متفقین صلاح دیدند که من باشم. پدرش را هم که انگلیس ها گذاشتند، رادیو دهلی هم اعلام کرد این مطلب را در رابطه با جنگ... رادیو دهلی اعلام کرد این مطلب را که ما رضا شاه را آوردیم و بعد خیانت به ما کرد و می بریمش، بردنش به جزیره موریس و به جهنم فرستادنش.

صحیفه نور جلد 22 صفحه 130


وقتی که فرهنگش را ملاحظه می کنیم، می بینیم که این فرهنگ، فرهنگ استعماری است، یعنی فرمایشی است، یعنی مامور کرده اند. ایشان می گوید که کتابی نوشته است: (ماموریت وطنم) درست می گوید که برای وطنش ماموریت دارد، از طرف آمریکایی ها ماموریت دارد. اما ماموریت دارد این وطن را، این جوان های وطن را ضایع بکند، اینها را عقب بنشاند، مملکت را به حال عقب ماندگی نگه بدارد که در آن رشد حاصل نشود. در طبقه جوان رشد حاصل نشود که در مقابل امریکا بایستند و بگوید: آقا چه می گویید به جان ما. فرهنگش را که ملاحظه می کنید، می بینید که ما چقدرها سال است که مدرسه داریم، هفتاد سال تقریبا از / دارالفنون/ عمر دارالفنون می گذرد تقریبا و چقدر سالهاست که ما دانشگاه داریم/ اینها/ و حالا یک لوزتین که می خواهد شاه عمل کند و بچه شاه عمل بکند، از آمریکا یا از جای دیگر باز طبیب می آورند و هر کسی قدرتی داشته باشد می رود خارج عمل می کند. اگر چنانچه یک مریضی باشد، او را در خارج مرضش را معالجه می کنند. پس معلوم می شود که ما نداشتیم. ما دانشگاه نداریم، اگر ما داشتیم که باید خودمان اداره کنیم خودمان را، ما باید طبیب از خودمان باشد. وقتی هم که می خواهند یک بنایی را درست کنند، یک سدی درست کنند، حتی یک اسفالتی بکنند، حتی یک جاده ای بکشند باز هم کارشناس های خارجی. اگر ما کارشناس داریم پس چرا از خارج می آوری؟ اگر داریم و می آوری خیانت می کنی. به اینها محول نمی کنی، خیانت می کنی اگر نداریم هم خیانت کردید، برای اینکه به ملت ما خیانت کردید که ما بعد از این همه سال حالا باز باید یک بنایی که درست می کنیم، سدی که درست می کنیم یک محلی که می خواهیم برای چیزی درست بکنیم، باید باز از خارج بیاوریم، از آمریکا و یا از اروپا کارشناس بیاوریم. به هر چیزش که شما نگاه بکنید، می بینید که لنگ است. به اقتصادش نگاه کنید مصیبت است. الان احتیاج مملکت ایران به خواربار در یازده ماه یا یازده ماه، این طور که کارشناسان می گویند یا یازده ماه و روز احتیاج به خارج دارد، یعنی یا سی روز یا سی و سه روز ایران می تواند که اداره بکند زراعتش یا کشتش، زراعتش اداره بکند ایران را، مابقی زاید بر سی روز یا سی و سه روز را باید از خارج بیاورند و می بینید که دارند از خارج می آورند.
اصلاحات ارضی آقا به اینجا منتهی شد که یک بازاری درست کرد برای آمریکا که آمریکا چیزهایی که باید بریزد دور به ایران بفروشد. نفت ما را که دارند این طور می برند، بعد از سی سال دیگر (به قول شاه) بعد از سی سال دیگر تمام می شود نفت. نه اینکه نفت تمام می شود، نخیر تمام دارند می کنند، دارند با این لوله های بزرگ که به اندازه این اطاق شاید بعضی هایشان بزرگی اش باشد، به اندازه قامت انسان زیادتر بلندیش دورش هست، هیکلش هست، دارند با زور نفت های ما را در می آورند و می فرستند طرف امریکا، عوضش هم که باید به ما بدهند، عوضش هم اسلحه ای را که می خواهد امریکا بیاید در ایران پایگاه داشته باشد در مقابل شوروی، باید یک چیزی هم به ایران بدهد، اگر چنانچه اجازه اش... نباید اجازه بدهند. لکن حالا این خیانت را کردند و خواستند اجازه بدهند.

صحیفه نور جلد 22 صفحه 131

باید یک چیزی هم بدهد به ما که بیاید پایگاه درست بکند. نفت ما را می گیرد پایگاه درست می کند برای خودش، عوض به ما می دهد؟ عوض یعنی پایگاه درست کردن برای آمریکا یا آن اسلحه های بزرگ؟! حتی از ممالک دیگر، فرانسه می خرند آن چیزهای بسیار گران قیمت را که به درد ما نمی خورد، به عوضش نفت را دارند می برند، طیاره های 350 میلیون دلاری، 350 میلیون دلاری در ایران می خواهند بیاورند.
شما به هر چیزی که در مملکت ایران فکر بکنید، این آدم که از پدرش بدتر است که پدرش از شمر هم بدتر بود، این آدم هر چه را ملاحظه می کنید به ما ضرر زده، از مذهب گرفته تا سیاست ما گرفته تا مسایل اجتماعی گرفته تا مسایل اقتصادی گرفته تا مسایل فرهنگی گرفته، تا مسایل نظامی گرفته، این خیانتکار است. / ما می گوییم که/، ملت ما می گویند که مرگ بر این سلطنت، سلطنت خیانتکار و ما این سلطنت خیانتکار نمی خواهیم. اصلش سلطنت از اول خیانتکار بوده، خوب هایشان هم بد بودند، آنهایی که شما یا مردم به واسطه تبلیغات برایشان دعا می کنند، آنها هم خبیث بوده اند، آنها دیگر بدتر از اینها هستند.
 

منطق ملت تحقق یک رژیم عدالت پیشه است

منطق ما این است که ما یک حکومتی می خواهیم که این به حال ملت ما دلسوز باشد. ما یک رژیمی را می خواهیم که رژیم عدالت باشد و در همه رژیم هایی که ما مطالعه بکنیم جز رژیم اسلام جز حکومت اسلامی، حکومتی نیست که عدالت داشته باشد. همه برای خودشان است، منتها یک دسته ای هستند که ملایمترند و یک دسته ای تندروترند. مملکت ما از آنهاست که با تندی و با سرعت می خواهد این مملکت را خراب بکند. شما بدانید که اگر این شخص باقی باشد،- خدای نخواسته - و اگر این رژیم منحوس این مرد باقی باشد، اگر این هیات حاکمی که به ما حکومت کرده است باقی باشد، برای نسل آینده ما جز فقر هیچ چیز نیست، برای اینکه نفتش را می دهند و تمام می کنند، گازش هم که دارند به شوروی می دهند و تمام می کنند، مراتعش را، جنگل هایش را، همه اینها را که به این و او داده اند و از بین برده اند زراعتش هم که اصلا دیگر ما زراعتی نداریم که جوابده این جمعیت باشد. بعد از /یک/ سی سال دیگر این مملکت هیچ منابع ثروت ندارد. اگر این رژیم سرکار باشد، منابع ثروت شما به کلی از بین خواهد رفت. فریاد ما، فریاد روحانیون، فریاد سیاسیون، فریاد آنهایی که دلشان به حال این مملکت می سوزد این است که این مملکت را بگذارید که برای نسل آتیه باقی باشد بتوانند در آن زندگی کنند/ اینها /در یک قرن بعد، یعنی سی سال بعد دیگر نمی شود در این مملکت زندگی کرد برای اینکه همه چیزهایش را به باد فنا دادند و خراب دارند می کنند. ایشان گفته است که من اگر بنا شد - در یکی از مصاحبه هایی که کرده است - شاه گفته است که اگر من بنا شد بروم، مملکت را یک تل خاک می کنم و می روم. تو حالا که هستی از یک تل خاک بدترش کردی، تو دیگر چیزی برای ما باقی نگذاشتی. این شاه برای ما چیزی دیگر نگذاشته و آمریکا باید از او کمک کند، باید پشتیبان او باشد برای

صحیفه نور جلد 22 صفحه 132

اینکه بهتر از این نوکرکی، که همه مملکت ما را دارد تقدیم می کند، در ازایش پایگاه برای او درست می کند، هم عوضش / را / در جیب خودش می رود، هم معوضش در جیب خودش می رود، هم نفت در جیبش می رود، هم عوض نفت برای خودش پایگاه اینجا درست می کند. بهتر از این چه نوکری می خواست باشد؟ البته باید بگوید که شاه آزادی خوب داده است و - عرض می کنم - یک مملکت مترقی دارد درست می کند به منطق آقای کارتر. آزادی عبارت از کشتارهایی است که الان در ایران دارد می شود که هر روز دنبال هم دارد واقع می شود و ترقی اجتماعی عبارت از همین هاست که نصیب ما شده است و همه ابعادش، ابعاد از هم ریخته است. بله برای شما خیلی کار خوبی شده و لقمه چربی است برای خارجی ها، الان نفت شرق و خصوصاً نفت ایران و حجاز اینها لقمه چربی است برای / البته باید پشتیبانی خودش را اعلام بکند. شوروی هم باید پشتیبانی خودش را اعلام بکند برای اینکه گاز را دارد می برد. منافع دارند اینها.
 

خواست بحق مردم، قطع ید غارتگران از منابع و ذخایر ایران

صدای مردم که در آمده می گویند که می خواهیم این منابع را که داریم به طور عقلایی، به طور صحیح استخراج بشود و به طور صحیح فروش برود. ما نمی خواهیم که نفت را توی جیب خودمان کنیم یا ببریم. ما می خواهیم نفت را بفروشیم، اما نمی خواهیم غارت بشود. ما نفتمان را می خواهیم بفروشیم، هر مملکتی بهتر خرید آن نفت را به او بدهیم و پول از او بگیریم، ارز بگیریم، نه آهنپاره بگیریم. نه طیاره که به درد ما نمی خورد بگیریم. پول را بگیریم و صرف این ملت بکنیم، ملتی که آب ندارد. آقا شما ملاحظه تهران را نکنید یا نمی دانم بالای شهرهای تهران را / یک / شما قدری اطراف تهران سوار شوید بگردید، یک قدر این چادرنشین ها، این زاغه نشین ها را ملاحظه کنید ببینید اینها چه زندگی دارند. همین تهران که پایتخت است و چی هست و به دروازه تمدن نزدیکتر است، شما یک روز بروید بگردید یک وقت صرف کنید... بروید بگردید اطراف تهران ببینید در چند جای تهران یک محله هایی درست شده است که اینها / با / که خیلی خوب درست کرده باشند، یک خانه گلی، خودشان باهم دست به هم داده اند، یک خانه گلی درست کرده اند برای یک عائله ای. اینها چرا اینجا جمع شده اند؟ برای اصلاحات ارضی. اصلاحات ارضی که کردند، مردم در دهات خودشان نتوانستند بمانند، به هم خورد اوضاعشان، نتوانستند در آنجا بمانند، هجوم کردند طرف شهرستان ها که بیشترشان طرف تهران آمدند و این بیچاره ها حالا آمده اند در تهران در یک زندگی بسیار ناگوار و سخت زندگی می کنند. همه شان هم / چه / جوانی نیستند که بتوانند حالا که یک حمالی بکنند، بتوانند یک چرخی را پیدا کنند و دور بگردند و چیزی بفروشند. بسیارشان پیرمردند، پیرزنند، بیچاره اند، ضعیفند و اینها دارند در این زاغه ها زندگی می کنند. قریب به بیشتر از سی مورد برای من نوشته بودند - که من الان نوشته اش

صحیفه نور جلد 22 صفحه 133

هم پیشم نیست و حافظه اش را هم که ندارم - قریب سی مورد یا بیشتر، زیاد محله هایی است که در تهران هست از این بیچاره ها در طرف... چند تا در طرف چی، چند تا در بالای شهر حتی در آن محله های بالای شهر درآنجاها همه هست. آنها برای خاطر اصلاحات ارضی از آنجا کوچ کرده اند و آمده اند اینجا و یک زندگی بیچارگی، آب ندارند، برق ندارند، اینها چیزهایی نیست که آنها نداشته باشند. در همین تهران در محله های دیگر هم برق ندارند، چند جایش تاریک است. آب ندارند، برق ندارند، زندگی هیچی ندارند، اینها در یک گودال های بسیار گودی بعضی شان زندگی می کنند که آب را باید بروند از آن بالاها کوزه ها بردارند بیاورند. این زندگی است که اینها برای اینها درست کردند؟! در دهاتی که یک قدری دورتر است، من خودم سروکار دارم با آن کسانی که اهل آن دهات هستند که می آیند از من اذن می گیرند یک قدر پول ما بدهیم، یک قدری خودشان از خودشان بگذارند، می گوید که یک فرسخ راه است بین آنجایی که این انباری که آب هست تا آنجایی که، این دهی که آن بیچاره هست یک فرسخ راه باید بروند آب بیاورند برای خوردن. آنوقت پول می گیرند و یک آب انبار درست می کنند که باران ها بیاید در آنجا جمع بشود و آنها در وقتی که باران نیست از این آب استفاده کنند.
شما نگاه نکنید به این اتومبیل هایی که چهار نفر در تهران سوار می شوند و چه می کنند. نه یک دسته شان از خود آنها هستند، یک دسته شان هم ... شما سایر شهرهای ایران، سایر دهات ایران، آنجاهای خود تهران در این زاغه ها، یک نظری به اینها بکنید، ببینید چه می گذرد بر این ملت. یک ملتی که این طور دارد بر او می گذرد، یک نفتی که باید این ملت را اداره کند و اگر چنانچه و به طور امانت، یک هیات حاکمه امین ما داشتیم و به طور امانت این را خرج و صرف می کردند و می فروختند و می گرفتند و خرج این ملت می کردند، نباید ملت این طور باشد. فریاد ما به این است که چرا باید این طور باشد که یک دسته بیچاره ای این طور زندگی کنند، یک دسته هم برای ویلا پنج میلیون دلار بالاخره این را هم نوشته بودند پنج میلیون دلار برای گلکاری تزیینات، گلکاری ویلای یکی از خواهرهای شاه خرج شده. از کجا آورده اند؟ رضا شاه با دست خالی آمد و کودتا کرد، املاک مردم را هم به زور گرفت و بعد هم املاک را، یک مقدارش را رد کردند. از کجا آورده اند؟ این بنیاد پهلوی از کجا، از کجا دارد اداره می شود؟ از همین اینها از همین پول ملت. این ملت باید نفتش را این طور از دستش بگیرند و سایر چیزهایش را ازش بگیرند و خودش آن طور زندگی بکند و یک دسته هم آن طور زندگی بکنند، این طور بچاپند این ملت را.
 

همه مکلفید که تا آخرین نفس بر علیه دستگاه ظلم تبلیغ و افشاگری کنید

فریاد من این است که نباید این طور چاپیدن ها باشد. باید این رژیم به کلی تبدیل بشود. ما تا آن

صحیفه نور جلد 22 صفحه 134

وقت که نفس داریم می گوییم و آن وقتی که نفسمان قطع شد، خوب دیگر عذر داریم پیش خداوند تبارک و تعالی. شما هم مکلفید آقا! یک ملت است، مصالح یک ملت است، مصالح اسلام است، شما هم مکلفید، که هر چه می توانید تبلیغات کنید به ضد اینها، یعنی مسایل حقیقی واقعی ایران را بگویید، آنی که می گذرد بر این ملت شما بگویید، آنی که در دانشگاه ها می گذرد، آنی که در دانشسراها می گذرد، آنی که در دبستانها حتی می گذرد، دختر کوچولوها را کشتند امسال، نوبت رسید به این دختر بچه های هفت هشت ساله. آنچه که در زندان های ایران می گذرد، آنچه که در ایران که خودش زندان است می گذرد، اینها را به این اشخاصی که آشنا هستید شما در اینجا، مدارس اینجا می روید، در - عرض می کنم که - جوامع اینها هستید، به اینها هر کدامتان موظف هستید بگویید. اگر احیانا شما به 10 نفر، 20 نفر از اینها مطالب ایران را بگویید یک موجی پیدا می شود، باز خدمتی است اینها دارند جانشان را می دهند، خدمت می کنند به شماها، شماها هم باید تبلیغات بکنید، شما باید حرف بزنید اینجا می توانید در مطبوعات اینها طرح بکنید، حرف هایتان را مصاحبه می توانید بکنید، مصاحبه بکنید و بگویید حرف هایتان را. مثل من نیستید که ممنوع المصاحبه بشوید، بگویید حرف هایتان را.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه تان را می خواهم و من امیدوارم که انشاء الله این سیلی که از جمعیت ایران به یک طرف متوجه شده است و با عقیده من به دست خدا پیدا شده است این و بشر نمی تواند این طور کار را بکند من از خدای تبارک و تعالی می خواهم و امیدوارم که این سیل خروشان ، این هرزه ها و علف هرزه ها را ببرد به کنار و مملکت تان برای خودتان بشود و خودتان اداره کنید مملکت تان را. انشاء الله همه تان موفق باشید، موید باشید. و من عذر می خواهم از اینکه حال مزاجی اقتضاء نمی کند که اینجا بنشینم با شما صحبت کنم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:50 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها