0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به آیت الله مشکینی در مورد انتخابات حوزه علمیه قم

تاریخ: 1368/02/07

 

پاسخ به آیت الله مشکینی در مورد انتخابات حوزه علمیه قم

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی مشکینی دامت افاضاته
پس از سلام و آرزوی موفقیت، انشاءالله موفق و مؤید باشید. نامه جناب عالی در مورد انتخابات حوزه علمیه قم رسید، از جناب عالی و سایر دست اندرکاران تشکر می نمایم. شما از قول من به فرزندان انقلابی ام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد. اگر آنان جذب حضرات آقایان جامعه محترم مدرسین نشوند، در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروج اسلام آمریکایی اند.
من باز می گویم اگر طلاب انقلابی و مدرسین طرفدار انقلاب هماهنگ کار نکنند، هر دو شکننده اند. باید تمام تلاش را نمود که به این نقطه مهم رسید. آقایان به روشنی دیدند که دشمن از نقاط ضعف چه ضربه ای به اسلام و روحانیت زد. مؤمن از یک سوراخ دو بار نباید گزیده شود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به گزارش حجت الاسلام مقتدایی در مورد وضع زندانیان

تاریخ: 1368/02/07

 

پاسخ به گزارش حجت الاسلام مقتدایی در مورد وضع زندانیان

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای مقتدایی دامت افاضاته
با سلام از گزارشی که در مورد وضع زندانیان دادید، تشکر می نمایم. همه باید سعی کنیم به صورتی حرکت کنیم که به احدی ظلم نشود. انشاءالله با تلاش خود این مهم جامه عمل می پوشد. از خداوند متعال توفیق و تأیید همه شما را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه حجت الاسلام حاج شیخ علی مشکینی در مورد متمم قانون اساسی

تاریخ: 1368/02/09

 

پاسخ به نامه حجت الاسلام حاج شیخ علی مشکینی در مورد متمم قانون اساسی

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ علی مشکینی دامت افاضاته
پس از عرض سلام خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم. هر گونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند، من دخالت نمی کنم. فقط در مورد رهبری، ما که نمی توانیم نظام اسلامی مان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامی مان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند.
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت می کند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است.
در اصل قانون اساسی من این را می گفتم ولی دوستان در شرط مرجعیت پافشاری کردند، من هم قبول کردم. من در آن هنگام می دانستم که این در آینده نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست. توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به گزارش شورای مدیریت و دبیرخانه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

تاریخ: 1368/02/17

 

پاسخ به گزارش شورای مدیریت و دبیرخانه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

بسم الله الرحمن الرحیم
شورای مدیریت حوزه علمیه قم دامت افاضاته
با سلام و دعا برای شما عزیزان، زحمات شما عزیزان چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.
انشاءالله با کمک همه دست اندرکاران امور حوزه موفق شوید پاسخگوی سؤالات جهان اسلام شوید.
این مسأله نباید فراموش شود که به هیچ وجه از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه ها نباید تخطی شود. البته در عین این که از اجتهاد جواهری به صورتی محکم و استوار ترویج می شود، از محاسن روش های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه های اسلامی استفاده گردد. بار دیگر به فرزندان خوب و انقلابی ام سفارش می کنم که شورای مدیریت حوزه علمیه قم مورد تأیید این جانب می باشند، سعی کنند تندروی نکنند که تندروی باعث شکست خودشان می گردد. باید طلاب جوان، اساتید محترم حوزه را که در خدمت انقلاب و اسلام و علوم اسلامی می باشند یاری کنند تا آنان بتوانند به هدف های مهم تعلیم و تربیت برسند. شورای مدیریت و اساتید عزیز هم توجه داشته باشند که بدون طلاب انقلابی به هیچ یک از خواسته های مشروع خود نخواهند رسید، طلاب انقلابی و مبارز، پیشتازان انقلاب اصیل اسلامی مان می باشند، چهره گلگون و روشن فیضیه های ایران در جهان اسلام مرهون زندان ها و شکنجه های این عزیزان است.
این مسأله باید در نظر گرفته شود که شورای مدیریت حوزه علمیه قم از خدا می خواهند کاری کنند که طلاب عزیز در فراگیری علم و دانش با مشکلات روبرو نشوند، اگر در بعضی جهات بدین نتیجه نمی رسند، لابد در حد توانشان نیست. شعار همیشه از آن کسانی است که وارد گود اجرا نیستند.
از خداوند متعال توفیق سروران و سربازان علوم اسلامی را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

تاریخ: 1368/03/15

 

وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

بسم الله الرحمن الرحیم
(قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.) 
 (الحمدلله و سبحانک اللهم صل علی محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذی تجلی فیه الاحدیه بجمیع اسمائک حتی المستاثر منها الذی لا یعلمه غیرک واللعن علی ظالمیهم اصل الشجره الخبیثه.) 
و بعد اینجانب مناسب می دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلین تذکر دهم، نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن بر تمام دائره وجود از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بودن از حقایق مقام والای ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود، بلکه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است، بنمایم.
شاید جمله (لن یفترقا حتی یردا علی الحوض) اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - هر چه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در حوض وارد شوند. و آیا این حوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد؟ و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم - گذشته نه بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.

صحیفه نور جلد 21 صفحه 170


و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمین است و کتب اهل سنت از صحاح شش گانه تا کتب دیگر آنان با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - بطور متواتر نقل شده است و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند و اگر عذری برای جاهلان بی خبر باشد برای علماء مذاهب نیست.
اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ما ترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - مسائل اسف انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله ای کردند برای حکومت های ضدقرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - دریافت کرده بودند و ندای (انی تارک فیکم الثقلان) در گوششان بود با بهانه های مختلف و توطئه های از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را که برای بشریت تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و هست، از صحنه خارج کردند و بر حکومت عدل الهی که یکی از آرمان های این کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است. و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجی ها و انحراف ها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده علم الاسماء را از شر شیاطین و طاغوت ها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاءالله، - معصومین علیهم صلوات الاولین والاخرین - بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومت های جائر و آخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی بر می آورد و از سیاست که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلی الله علیه و آله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده و کلمه آخوند سیاسی موازن با آخوند بی دین شده بود و اکنون نیز هست.
و اخیراً قدرت های شیطانی بزرگ به وسیله حکومت های منحرف خارج از تعلیمات اسلامی که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرت ها قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه

صحیفه نور جلد 21 صفحه 171

دیدیم قرآنی را که محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بی خبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند و می بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروت های بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و عمال تبلیغات مذهب ضدقرآنی می کند و وهابیت این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی را ترویج می کند و مردم و ملت های غافل را سوق به سوی ابرقدرت ها می دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می کند.
ما مفتخریم و ملت عزیز سر تاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می خواهد حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستان ها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می کشاند، نجات دهد. و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالی بوده و امیرالمومنین علی بن ابی طالب این بنده رها شده از تمام قیود، مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگی هاست.
ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ما است.
ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان علیهم الاف التحیات والسلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.
ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که او را قرآن صاعد می خوانند از ائمه معصومین ما است. ما به مناجات شعبانیه امامان و دعای عرفات حسین بن - علی علیهماالسلام - و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است. از ما است.
ما مفتخریم که باقرالعلوم بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول - صلی الله علیه و آله - و ائمه معصومین علیهم السلام، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ماست.
و ما مفتخریم که مذهب ما جعفری است که فقه ما که دریای بی پایان است یکی از آثار اوست و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین - علیهم صلوات الله - و متعهد به پیروی آنانیم.
ما مفتخریم که ائمه معصومین ما صلوات الله و سلامه علیهم - در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است در حبس و تبعید بسر برده و عاقبت در راه براندازی حکومت های جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ

صحیفه نور جلد 21 صفحه 172

سرنوشت ساز سر از پا نشناخته جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می کنند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خورد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند. و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه در می آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد می زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر و می دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد به متاع ناچیز دنیا، و ملت ما بلکه ملت های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به این که دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی کشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی شناسند و درآنان آمریکا این تروریست بالذات، دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می شود که قلم ها از نوشتن و زبان ها از گفتن آن شرم دارند و خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ، آنان را به هر جنایتی می کشاند. و ملت های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، و حسن و حسنی مبارک هم آخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملت های خود روی گردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری و نقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می شناسند و همه می دانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد و ما و ملت های مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه های گروهی و دستگاه های تبلیغات جهانی، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور می دهند، متهم می کنند.
کدام افتخار بالاتر و والاتر از این که آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگیش و آن همه دولت های سرسپرده اش و به دست داشتن ثروت های بی پایان ملت های مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه های گروهی در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله - ارواحنا لمقدمه الفداء - آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمی داند به که متوسل شود و رو به هر کس می کند جواب رد می شنود و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی - جلت عظمته - که ملت ها را بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نمود.

صحیفه نور جلد 21 صفحه 173


من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار، پای بند بوده و لحظه ای از شکر این نعمت غفلت نکرده و دست های ناپاک عمال ابرقدرت ها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه های گروهی عالم و قدرت های شیطانی غرب و شرق اشتلم می زنند دلیل بر قدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد (انه ولی النعم و بیده ملکوت کل شی ء) و با کمال جد و عجز از ملت های مسلمان می خواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملت ها است چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامی است، ذره ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمی انحرافی مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامی و حکومت عدل الهی است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین صلوات وافر الهی و انبیاء و ملائکه الله و صلحاء بر روح بزرگ حماسی او باد هیچ گاه غفلت نکنند.
و بدانند آنچه دستور ائمه - علیهم السلام - برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است تمام فریاد قهرمانه ملت ها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الی الابد. و می دانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه - لعنت الله علیهم - با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق علیهم سلام الله به طور کوبنده فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خائنین به حرم بزرگ الهی - لعنت الله و ملائکته و رسله علیهم - است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان ائمه اثنی عشر - علیهم صلوات الله و سلم.
و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی الهی این جانب اختصاص به ملت عظیم الشان ایران ندارد بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب می باشد.
از خداوند عزوجل عاجزانه خواهانم که لحظه ای ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از

صحیفه نور جلد 21 صفحه 174

عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه ای دریغ نفرماید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نحوه خواندن وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

تاریخ: 1368/03/15

 

نحوه خواندن وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

بسمه تعالی
این وصیت نامه را پس از مرگ من احمد خمینی برای مردم بخواند و در صورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی کشور، این زحمت را بپذیرند و در صورت عذر، یکی از فقهاء محترم نگهبان این زحمت را قبول نماید.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (2)

تاریخ: 1368/03/15

 

وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (2)

بسم الله الرحمن الرحیم
اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دست آورد میلیون ها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیون ها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است. اینجانب روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقاء دست آوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن دارم به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسل های عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض می نمایم و از خداوند بخشاینده می خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.
1- ما می دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد. با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سی و شش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی و ضد روحانی، خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنی های بی حساب قلم داران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانی ها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله گویی ها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بی تفاوتی در پیش آمدهای خائنانه که به دست شاه فاسد و پدر بی فرهنگش و دولت ها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانه های قدرتمندان بر ملت تحمیل می شد و از همه بدتر وضع دانشگاه ها و دبیرستان ها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده می شد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غرب زده یا شرق زده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام ملیت و ملی گرایی گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قراردادنشان کار مثبتی نمی توانستند انجام دهند و با این همه و ده ها مسائل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله اکبر و فداکاری های حیرت آور و معجزه آسا تمام قدرت های

صحیفه نور جلد 21 صفحه 176

داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب ها جداست، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.
2- اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگری ها و چپاولگری ها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسان ها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبی است که بر خلاف مکتب های غیر توحیدی در تمام شؤون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه ریزی شده و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیاء عظام از آدم - علیه السلام - تا خاتم النبیین - صلی الله علیه و آله و سلم - در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نموده اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهم صلوات الله - با کوشش های توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده اند. و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولت ها و ملت ها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند و دست ابرقدرت های عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.
اینجانب که نفس های آخر عمر را می کشم، به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می کنند برای نسل حاضر و نسل های آینده عرض می کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.
الف - بی تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همه نسل های حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را

صحیفه نور جلد 21 صفحه 177

که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه - که رمز پیروزی و بقاء آن است - فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی جهت نیست که بوق های تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه ها و دروغ های تفرقه افکن نموده اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و مع الاسف در بین آنان از سردمداران و حکومت های بعض کشورهای اسلامی که جز به منافع شخصی خود فکر نمی کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند، دیده می شود و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکن خانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه ها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.
ب - از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه های معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت ها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز، به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می کند و حکومت و سیاست و سررشته داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است. چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و مع الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بی خبر از اسلام تاثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می دانستند و شاید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بی اطلاعی می زنند زیرا اجراء قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگران و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجروی ها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود.

صحیفه نور جلد 21 صفحه 178

اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعی باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده و ادعای آن که اسلام با نوآوردها مخالف است، همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع می گفت (که اینان می خواهند با چارپایان در این عصر سفر کنند) . یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و صنعت های پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد، بلکه علم و صنعت مورد تاکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفه ای می گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشاء حتی هم جنس بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند، گر چه غرب و شرق زدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج می کنند. و اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می دانند، باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله - صلی الله علیه و آله - آن قدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند، بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبت ها را به بار آورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت های جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی، و خلفاء اول اسلامی حکومت های وسیع داشته اند و حکومت علی بن ابی طالب - علیه السلام - نیز با همان انگیزه به طور وسیعتر و گسترده تر از واضحات تاریخ است و پس از آن به تدریج حکومت به اسم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - بسیارند.
اینجانب در این وصیتنامه با اشاره می گذرم ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعه شناسان و تاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و می شود که انبیاء - علیهم السلام - به معنویات کار دارند و حکومت و سر رشته داری دنیایی مطرود است و انبیاء و اولیاء و بزرگان از آن احتراز می کردند و ما نیز باید چنین کنیم اشتباه تاسف آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملت های اسلامی و باز کردن راه برای استعمارگران خونخوار است. زیرا آنچه مردود است حکومت های شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده اند جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی همان است که مثل سلیمان بن داود و پیامبر عظیم الشان اسلام - صلی الله علیه و آله - و اوصیاء بزرگوارش برای آن کوشش می کردند از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است. چنانچه سیاست سالم که در این حکومت ها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هشیار ایران با دید اسلامی این توطئه ها را خنثی نمایند و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه گر را قطع نمایند.
ج - و از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر، شایعه های وسیع در سطح کشور و در

صحیفه نور جلد 21 صفحه 179

شهرستان ها بیشتر بر این که: (جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند، مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعف تر شدند، زندان ها پر از جوانانی که امید آتیه کشور است، می باشد و شکنجه ها از رژیم سابق بدتر و غیرانسانی تر است. هر روز عده ای را اعدام می کنند به اسم اسلام، و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی گذاشتند، این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است، مردم در رنج و زحمت و گرانی سرسام آور غوطه می خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند اموال مردم مصادره می شود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده) و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می شود. و دلیل آن که نقشه و توطئه در کار است آن که هر چند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن سر زبان ها می افتد. در تاکسی ها همین مطلب واحد و در اتوبوس ها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می شود و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف می شود و مع الاسف بعض روحانیون که از حیله های شیطانی بی خبرند با تماس یکی دو نفر از عوامل توطئه گمان می کنند مطلب همان است و اساس مسأله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل را می شنوند و باور می کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلاب های جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاری های عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند، چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه به سود اسلام است ندارند و چشم بسته و بی خبر امثال این مطالب را شنید و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته اند.
اینجانب توصیه می کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها و ملت هایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه می گذشته است و قبل از توجه به گرفتاری های این کشور طاغوت زده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگری هایشان برای این دولت به ارث گذاشته اند، از وابستگی های عظیم خانمان سوز تا اوضاع وزارتخانه ها وادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازه های مسکرات فروشی و ایجاد بی بندوباری در تمام شؤون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستان ها و دانشگاه ها و اوضاع سینماها و عشرتکده ها و وضعیت جوان ها و زن ها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادی خواهان متعهد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی به زندان ها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایه داران و زمین خواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستری ها و دادگاه های انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها و سایر مأمورین که در این زمان آمده اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهادسازندگی در روستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان میلیونی و خانواده های شهدا و آسیب دیدگان

صحیفه نور جلد 21 صفحه 180

در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئه های پی در پی آمریکا و وابستگان خارج و داخلش، اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع و هرج و مرج هایی که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجراست و ده ها مسائل دیگر. تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسائل به اشکال تراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل توده ها امروز طفلی تازه پا و ولیده ئی است محفوف به دشمن های خارج و داخل رحم کنید و شما اشکال تراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه داران و محتکران بی انصاف از خدا بی خبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید و به جای گروه های آشوب گر و تروریست های مفسد و طرفداری غیرمستقیم از آنان توجهی به ترورشدگان از روحانیون مظلوم تا خدمت گزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟
اینجانب هیچ گاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند، لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر این اقلیت اشکال تراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسان تر و سریع تر خواهد بود و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدار شده و متوجه مسایل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشم گیر خواهد پوشید و کجروان و اشکال تراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند. من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهما می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه نمی رفتند که خداوند تعالی در سوره توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. و آن قدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آن قدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهداء - علیه السلام - آن شد که شد و آنان که در شهادت دست آلوده نکردند یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز می بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاری ها می کنند و چه حماسه ها می آفرینند. و می بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمک های ارزنده می کنند. و می بینیم که بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان

صحیفه نور جلد 21 صفحه 181

جنگ و متعلقان آنان با چهره های حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبرو می شوند و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - هستند و نه در محضر امام معصوم - صلوات علیه. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی می باشیم.
و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت می کنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره برداری منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده اند، می نمایم که بی طرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده های محروم و گروه ها و دولت هایی که از آنان پشتیبانی کرده و می کنند و گروه ها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضع هایشان در پیشامدهای مختلف را با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید. و مطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند. و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان. نوارهای این شهیدان تا حدی در دست، و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد. ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمی خوانید. ممکن است پس از من بخوانید. در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلب های جوان شما بازی کنم. من برای آن که شما جوانان شایسته ای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید، تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور می خواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نیز در خلوت ها از خداوند همین را بخواهید، که اوهادی و رحمان است.
و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملت های مبتلا به حکومت های فاسد و دربند قدرت های بزرگ می کنم.
اما به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید، همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن که نعمتی عظیم، الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می آید، نهراسید که (ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم) . و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید. و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 182

ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم همه هستند و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاری های آنان تحقق پیدا کرد و بقاء آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگزار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومت های طاغوتی را که چپاولگرانی بی فرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
و اما به ملت های اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومت های جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است، سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان، حکومت های وابسته به شرق و غرب می باشند. و اکیداً توصیه می کنم که به بوق های تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرت ها تأمین شود.
د - از نقشه های شیطانی قدرت های بزرگ استعمار و استثمارگر که سال های طولانی در دست اجراء است و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روش های مختلف دنباله گیری شد، به انزواکشاندن روحانیت است که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد و مع الاسف به واسطه بی خبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرت ها نتیجه چشم گیری گرفته شد. از یک طرف از دبستانها تا دانشگاه ها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاه ها از بین غرب زدگان یا شرق زدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را، که در آتیه حکومت را به دست می گیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام بخصوص و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان و طرفدار سرمایه داران و زمین خواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی می نمودند. و از طرف دیگر با تبلیغات سوء روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بی دینی و بی بند و باری و مخالفت با مظاهر اسلام و ادیان متهم می نمودند. نتیجه آن که دولتمردان مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند، و توده های مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند. و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شؤون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد و می رفت که چه آید.
اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت، از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 183

کارگر و کشاورز و سایر قشرها، بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آن که فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تاثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می خواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشد از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است و توطئه ها در دانشگاه ها از عمق ویژه ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه ها باشند.
ه از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است، به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند. و قصه این امر غم انگیز طولانی و ضربه هایی که از آنان خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است. و غم انگیزتر این که آنان ملت های ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند و به قدری ما را از پیشرفت های خود و قدرت های شیطانیشان ترسانده اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکاء نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم، بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بی فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملت ها داده و می دهند. فی المثل اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می آورند و از گهواره تا قبر به هر چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب و اگر واژه های بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپس زده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده اند. خیابان ها، کوچه ها، مغازه ها، شرکت ها، داروخانه ها، کتابخانه ها، پارچه ها و دیگر متاع ها، هر چند در داخل تهیه شده، باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال

صحیفه نور جلد 21 صفحه 184

کنند. فرنگی مابی از سرتاپا و در تمام نشست و برخاست ها و در معاشرت ها و تمام شؤون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنه پرستی و عقب افتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطباء دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخاری پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنه پرستی و عقب ماندگی است. بی اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه های روشنفکری و تمدن و در مقابل تعهد به این امور نشانه عقب ماندگی و کهنه پرستی است.
اینجانب نمی گویم ما خود همه چیز داریم. معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصاً و در سده های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خود کوچک دیدن ها و یا ناچیز دیدن ها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازی های کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بار آوردن هر چه بیشتر که خود داستان های غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوان ها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشاء و عشرتکده ها و ده ها از این مصائب حساب شده برای عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه می کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشم گیری از بسیاری از این دام ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه ها و وسائل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه ها و امثال آن باشند و همه دست ها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت های ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.
باید هشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین المللی نکشند و با اراده مصمم و فعالیت و پشت کار خود به رفع وابستگی ها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشم داشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد و آنچه انسان های شبیه به اینان به آن رسیده اند، شما هم خواهید رسید. به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکاء به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی ها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب. و بر دولت ها و دست اندرکاران است، چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده، که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 185

خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند. تا خود همه چیز بسازند. و از جوانان، دختران و پسران می خواهم که استقلال و آزادی و ارزش های انسانی را ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت ها و بی بند و باری ها و حضور در مراکز فحشاء که از طرف غرب و عمال بی وطن به شما عرضه می شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی کنند و می خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان نیمه وحشی، نگهدارند.
و - از توطئه های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر داده ام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاه ها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاه ها و دبیرستان ها دارند، نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است، یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد، یا با تبلیغات و تهمت ها و نقشه های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل می شد و در ردیف فشار و سرکوبی بود و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه. و اما در دانشگاه، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش های خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارت زدگی و غرب زدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرت ها بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سروصدا هر چه هست به جیب آنان می ریزد. پس اکنون که دانشگاه ها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است بر همه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاه ها به انحراف کشیده شود و هر جا انحرافی به چشم می خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاه ها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور و ملت است.
و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور و در مرحله بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد با جان و دل کوشش کنید و دانشگاه ها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسل های مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاه ها را از انحراف و غرب و شرق زدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی اسلامی خود دست قدرت های بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
ز از مهمات امور تعهد وکلای مجلس شورای اسلامی است. ما دیدیم که اسلام و کشور

صحیفه نور جلد 21 صفحه 186

ایران چه صدمات بسیار غم انگیزی از مجلس شورای غیر صالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد و چه مصیبت ها و خسارت های جانفرسا از این جنایتکاران بی ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابی منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروی و اخیراً آمریکا خواستند با دست همین منحرفان از خدا بی خبر انجام دهند و کشور را به تباهی و نیستی کشانند. از بعد از مشروطه هیچ گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسی عمل نشد. قبل از رضاخان با تصدی غرب زدگان و مشتی خان و زمین خواران و در زمان رژیم پهلوی به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن.
اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلاء از خود مردم و یا انتخاب خودشان بدون دخالت دولت و خان های ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود، وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلاء دارای تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی که غالباً بین متوسطین جامعه و محرومین می باشند و غیر منحرف از صراط مستقیم به سوی غرب یا شرق و بدون گرایش به مکتب های انحرافی و اشخاص تحصیل کرده و مطلع بر مسایل روز و سیاست های اسلامی به مجلس بفرستند. و به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم وصیت می کنم که خود را در مسائل جامعه خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلاء مجلس کنار نکشند و بی تفاوت نباشند. همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. هر کس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه و با دست افراد خود ملت ها، کشورها را به دام استثمار می کشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار و نگهدار باشد.
و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عصر و عصرهای آینده می خواهم که اگر خدای

صحیفه نور جلد 21 صفحه 187

نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد. و به اقلیت های مذهبی رسمی وصیت می کنم که از دوره های رژیم پهلوی عبرت بگیرند و وکلاء خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوری اسلامی و غیر وابسته به قدرت های جهان خوار و بدون گرایش به مکتب های الحادی و انحرافی و التقاطی انتخاب نمایند. و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری با هم مجلسان خود رفتار و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نائل آیید. و از شورای محترم نگهبان می خواهم و توصیه می کنم، چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفاء و تحت تاثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسی بدون هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجراء شود و توجه نمایند.
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود، مثلاً در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسوول می باشند. از این قرار عدم دخالت ملت، از مراجع و علماء بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسوول سرنوشت کشور و اسلام می باشند چه در نسل حاضر و چه در نسل های آتیه. و چه بسا که در بعض مقاطع عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است.
پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده اید و نموده ایم. چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد و در تعیین رئیس جمهور و وکلاء مجلس با طبقه تحصیل کرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور و غیر وابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوی و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده و با علماء و روحانیون با تقوی و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلاء مجلس از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند.
و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای

صحیفه نور جلد 21 صفحه 188

کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی آید و مشکلاتی اگر باشد. رفع می شود و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین می شوند از روی کمال دقت و یا مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماء بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد به مجلس خبرگان بروند بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطه تعیین شایسته ترین و متعهدترین شخصیت ها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفه سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد می کند.
و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرت ها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه ای است و مقام والایی، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد. از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال می خواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیف تر برای روساء جمهور حال و آینده و دولت ها و دست اندرکاران به حسب درجات در مسوولیت ها نیز هست که باید خدای متعال را حاضر و ناظر و خود را در محضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشد.
ح - از مهمات امور مساله قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری این است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که در عهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقه دار و صاحب نظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند و از شورای عالی قضایی می خواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع اسفناک و غم انگیزی در آمده بود، با جدیت سر و سامان دهند و دست کسانی که با جان و مال مردم بازی می کنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است، از این کرسی پر اهمیت کوتاه کنند و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند و قضات دارای شرایطی که ان شاءالله با جدیت حوزه های علمیه مخصوصاً حوزه مبارکه علمیه قم تربیت و تعلیم می شوند و معرفی می گردند، به جای قضاتی که شرایط مقرره اسلامی را ندارند، نصب گردند که ان شاءالله تعالی به زودی قضاوت اسلامی در سراسر کشور جریان پیدا کند. و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می کنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین - صلوات الله علیهم - در اهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه در باره قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 189

نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند و بدانند که همان طور که خطر این مقام بزرگ است، اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است و می دانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.
ط - وصیت اینجانب به حوزه های مقدسه علمیه آن است که کراراً عرض نموده ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می نمایند و یکی از راه های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه های اسلامی ، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه های علمیه است که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جازدن، خود را در بین توده ها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می باشد و می دانیم که قدرت های بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادی به صورت های مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند، ذخیره دارند که گاهی سی چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مابی با پان ایرانیسم و وطن پرستی و حیله های دیگر با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می کنند و در موقع مناسب ماموریت خود را انجام می دهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه هایی از قبیل مجاهد خلق و فدایی خلق و توده ای ها و دیگر عناوین دیده اند و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازم تر حوزه های علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه دار است با تأیید مراجع وقت و شاید تز نظم در پی بی نظمی است، از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد. در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه ها لازم و ضروری است که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصاً حوزه علمیه قم سایر حوزه های بزرگ و بااهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند. و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درس هایی که مربوط به فقاهت است، و حوزه های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد و البته در رشته های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد علوم معنوی اسلامی از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله (رزقناالله و ایاکم) ، که جهاد اکبر می باشد.

صحیفه نور جلد 21 صفحه 190


ی - از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است، قوه اجرائیه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسوول هم ابلاغ نماید لکن به دست مجریان غیر صالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذبازی ها یا پیچ و خم ها که به آن عادت کرده اند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند که به تدریج و مسامحه غائله ایجاد می کند.
وصیت اینجانب به وزراء مسوول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آن که شماها و کارمندان وزارتخانه ها بودجه ای که از آن ارتزاق می کنید مال ملت، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می شود. همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار، به جای شما، ستم پیشگان پستها را اشغال می نمایند. بنابراین حقیقت ملموس، باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر اسلامی - انسانی احتراز نمایید. و در همین انگیزه به وزراء کشور در طول تاریخ آینده توصیه می کنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند. اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هر چه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه ها مسوولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسوولیت خود دارند، لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند، مثل وزارت خارجه که مسوولیت سفارتخانه ها را در خارج از کشور دارد. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوت زدگی سفارتخانه ها و تحول آنها به سفارتخانه های مناسب با جمهوری اسلامی توصیه هایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند و اکنون که سه سال از پیروزی می گذرد اگر چه وزیر خارجه کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امر مهم انجام گیرد. و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمان های بعد آن است که مسوولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزراتخانه و سفارتخانه و چه در سیاست خارجی، حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولت هایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند و از هر امری که شائبه وابستگی با همه ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبنده ای داشته باشد یا منفعت و فایده ای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شما است.
و وصیت من به ملت های کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند، خود باید به این امر

صحیفه نور جلد 21 صفحه 191

حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد، قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولت ها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرت های بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند، در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملت ها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است، بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند، دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر، خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولت ها و ملت ها و با خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می دهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگی خاص دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون در این زمان که دست ابرقدرت ها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه های گروهی وابسته به قدرت های بزرگ هستیم. چه دروغ ها و تهمت ها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرت ها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی زنند. مع الاسف اکثر دولت های منطقه اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و می دانید که امروز جهان روی تبلیغات می چرخد، و با کمال تاسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند به جای آن که در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهی ها و فرصت طلبی ها و انحصار جویی ها به آنان مجال نمی دهد که لحظه ای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که وابستگی و نوکرمابی و ثنا جویی و مداحی از جرثومه های فساد و معادن ظلم و فحشاء بسنجند و از تهمت ها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم پیشگان زبان ها و قلم ها را به کار بگیرند.
و مساله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست، بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج فهمی های دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهان گیر خواهد شد و پرچم پر افتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غم انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته اند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند، بلکه خود

صحیفه نور جلد 21 صفحه 192

نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراریند.
ک - از امور بسیار بااهمیت و سرنوشت ساز مساله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستان ها تا دانشگاه ها است که به واسطه اهمیت فوق العاده اش تکرار نموده و با اشاره می گذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قران اخیر آن آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است، قسمت عمده اش از دانشگاه ها بوده است. اگر دانشگاه ها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارت زده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخایر ایران و طلای سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرت های شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته های به آن، اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارک ها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانک های خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگان ها از دانشگاه های اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت، ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود و اگر شخصیت های پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاه ها به مراکز قوای سه گانه راه می یافت، امروز ما غیر امروز و میهن ما غیر این میهن و محرومان ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشاء و اعتیاد و عشرتکده ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود درهم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز، به ملت نرسیده بود و دانشگاه ها اگر اسلامی انسانی و ملی بود، می توانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد. لکن چه غم انگیز و اسفبار است که دانشگاه ها و دبیرستان ها به دست کسانی داده می شد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت می دیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاه ها کرسی داشتند و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرت ها بزرگ شده و به کرسی های قانون گذاری و حکومت و قضاوت تکیه می کردند و بر وفق دستور آنان یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل می کردند. اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتب های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاه ها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود. و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستان ها و دانشگاه ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل - قوای مسلح از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیته ها و بسیج و عشائر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می باشند و نگهبان سرحدات و راه ها

صحیفه نور جلد 21 صفحه 193

و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت می باشند، می بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهره برداری برای قدرت های بزرگ و سیاست های مخرب بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است که با بازی های سیاسی، کودتاها و تغییر حکومت ها و رژیم ها به دست آنان واقع می شود و سودجویان دغل بعض سران آنان را می خرند و با دست آنان و توطئه های فرماندهان بازی خورده کشورها را به دست می گیرند و ملت های مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب می کنند. و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمی آید و یا اگر احیاناً پیش آید به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند.
و در ایران نیز که این معجزه عصر به دست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهن دوست سهم بسزایی داشتند و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی به امر و کمک امریکا و سایر قدرت ها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبرو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بی دریغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند و نیز شرارت ها و توطئه های داخلی را که به دست عروسک های وابسته به غرب و شرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند، با دست توانای جوانان کمیته ها و پاسداران، بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند درهم شکسته شد. و همین جوانان فداکار عزیزند که شب ها بیدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت کنند. خدایشان یار و مددکار باد.
پس وصیت برادرانه من در این قدم های آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق می ورزید و با عشق لقاءالله به فداکاری در جبهه ها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه می دهید، بیدار باشید و هشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفه ای غرب و شرق زده و دست های مرموز جنایتکاران پشت پرده، لبه تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است و می خواهند از شما عزیزان که با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید، بهره گیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند و بر زحمات و فداکاری های شما با حیله های سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.
وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروه ها و جبهه ها است، به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی های سیاسی دور نگهدارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون

صحیفه نور جلد 21 صفحه 194

باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی ، وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که بی اشکال به تباهی کشیده می شوند و یا در بازی های سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد. و من به همه نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی وصیت مشفقانه می کنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت، می کند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگی ها و پیوستگیها به قدرت هایی که شما را جز برای بردگی خویش نمی خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم پذیری نگه میدارند، نجات می دهد. و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات، بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ول با رفاه حیوانی ترجیح دهید و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید، قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همان ها که از ساختن هر چیز خود را عاجز می دیدند و از راه انداختن کارخانه ها آنان را مأیوس می نمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانه ها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.
و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از این همه عقب ماندگی مصنوعی به صنعت های بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر، و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند، بفرستند و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند، احتراز کنند، مگر ان شاءالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند، یا ان شاء الله مستضعفان جهان و ملت های بیدار و مسلمانان متعهد آنان را به جای خود نشانند. به امید چنین روزی.
م - رادیو تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملت ها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق

صحیفه نور جلد 21 صفحه 195

کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمان ها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگ فرنگی ماب بودن در تمام شؤون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانم های مرفه یا نیمه مرفه بود و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیر ممکن و برای هم ردیفان نیز مشکل می نمود. فیلم های تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بی خبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود حتی فرهنگ و ادب و ماثر پر ارزش که بسیاری از آن با دست خیانتکار سودجویان به کتابخانه ها و موزه های غرب و شرق منتقل گردیده است.
مجله ها با مقاله ها و عکس های افتضاح بار و اسف انگیز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی، با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می کردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنه دار در ترویج مراکز فساد و عشرتکده ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه های فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد می شد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسک ها و اسباب بازی ها و کالاهای تجملی وارد می شد و صدها چیزهایی که امثال من از آنها بی اطلاع هستیم و اگر خدای نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا می کرد، چیزی نمی گذشت که جوانان برومند ما، این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنها است، با انواع دسیسه ها و نقشه های شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانه های گروهی و روشنفکران غرب و شرق گرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر می بستند یا جوانی خود را در مراکز فساد تباه می کردند و یا به خدمت قدرت های جهانخوار در آمده و کشور را به تباهی می کشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شواری قضایی و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسوول می باشند، و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند، به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 196

اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.
ن - نصیحت و وصیت من به گروه ها و گروهک ها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت می کنند، اول به سران آنان در خارج و داخل، آن است که تجربه طولانی به هر راهی که اقدام کردید و به هر توطئه ای که دست زدید و به هر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید، به شماها که خود را عالم و عاقل می دانید، باید آموخته باشد که مسیر یک ملت فداکار را نمی شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازی های بی سر و پا و غیر حساب شده منحرف کرد و هرگز هیچ حکومت و دولتی را نمی توان با این شیوه های غیر انسانی و غیرمنطقی ساقط نمود، بویژه ملتی مثل ایران را که از بچه های خوردسالش تا پیرزن ها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جان فشانی و فداکاری می کنند. شماها که می دانید (و اگر ندانید بسیار ساده لوحانه فکر می کنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانه شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد، آنان را از شما جدا کرد و جز دشمن تراشی کار دیگری نتوانستید بکنید. من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شما می کنم که اولاً با این ملت طاغوت زده رنج کشیده که پس از دو هزار و پانصد سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده، به جنگ و ستیز برخاسته اید، چطور وجدان یک انسان - هر چه پلید باشد راضی می شود برای احتمال رسیدن به یک مقام، یا میهن خود و ملت خود این گونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند؟ من به شما نصیحت می کنم دست از این کارهای بی فایده و غیر عاقلانه بردارید و گول جهانخواران را نخورید و در هر جا هستید اگر به جنایتی دست نزدید، به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است و جمهوری اسلامی و ملت از شما ان شاء الله می گذرند و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید و اگر شهامت دارید، تن به مجازات داده و با این عمل، خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید و الا در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است.
و بعد به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می کنم که با چه انگیزه جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می کنند و از نقشه های آنها پیروی می کنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر می دهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا می کنید؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید و اگر در ایران هستید، به عیان مشاهده می کنید که توده های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند و به عیان می بینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان که به دروغ ادعای خلقی بودن و مجاهد و فدایی برای خلق می کنند، با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار

صحیفه نور جلد 21 صفحه 197

به خوش گذرانی مشغول و یا در داخل به خانه های مجلل تیمی با زندگی اشرافی نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می دهند و شما جوانان را به کام مرگ می فرستند.
نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه بر گردید و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می کنند، متحد شوید و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شر مخالفین نجات پیدا کند و همه با هم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمی کنند و در آغوش و پناه ابرقدرته ها با ملت خود در ستیز هستید و شما را فدای مقاصد شوم و قدرت طلبی خویش می نمایند؟ شما در این سال های پیروزی انقلاب دیدید که ادعاهای آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است و می دانید که شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجه ای ندارد. من تکلیف خود را که هدایت است اداء کردم و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما می رسد و شائبه قدرت طلبی در آن نیست گوش فرا دهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صراط مستقیم را به شما بنماید.
وصیت من به چپ گرایان مثل کمونیست ها و چریک های فدایی خلق و دیگر گروه ها متمایل به چپ، آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتبها و مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتب ها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید. و چه شد که دل خود را به چند (ایسم) که محتوای آنها پیش اهل تحقیق پوچ است، خوش کرده اید و شما را چه انگیزه ای وادار کرده که می خواهید کشور خود را به دامن شوروی یا چین بکشید و با ملت خود به اسم توده دوستی به جنگ برخاسته یا به توطئه هایی برای نفع اجنبی به ضد کشور خود و توده های ستمدیده دست زدید؟ شما می بینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت طلب و انحصار طلب ترین حکومت های جهان بوده و هستند. چه ملت هایی زیر دست و پای شوروی - مدعی طرفدار توده ها - خورد شدند و از هستی ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیر مسلمانان، تاکنون در زیر فشار دیکتاتوری حزب کمونیست دست و پا می زنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیکتاتورهای جهان بسر می برند. استالین، که یکی از چهره های به اصطلاح درخشان حزب بود ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان می دهید مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگری های آنان جان می سپارند و آنگاه شما که مدعی طرفداری از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پروپا قرص خود معرفی می کردید و عده بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید. چه جنایت ها که نکردید. و شما طرفدار خلق محروم می خواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش فدایی خلق و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 198

طرفدار محرومین در حال اجرا هستید. منتهی حزب توده و رفقای آنان با توطئه و زیر ماسک طرفداری از جمهوری اسلامی و دیگر گروه ها با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروه ها، چه آنان که به چپ گرایی معروف - گرچه بعضی شواهد و قراین دلالت دارد که اینان کمونیست امریکایی هستند - و چه آنان که از غرب ارتزاق می کنند و الهام می گیرند و چه آنها که با اسم خودمختاری و طرفداری از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمت های فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استان ها می شوند، مثل حزب دموکرات و کومله وصیت می کنم که به ملت بپیوندند و تاکنون تجربه کرده اند که کاری جز بدبخت کردن اهالی آن مناطق نکرده اند و نمی توانند بکنند. پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت تشریک مساعی نموده و از یاغی گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام برای آنان، هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می دهد.
و وصیت من به گروه های مسلمان که از روی اشتباه به غرب و احیاناً به شرق تمایل نشان می دهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد، گاهی طرفداری می کردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن می کردند و طعن می زدند، آن است که بر سر اشتباه خود پافشاری نکنند و با شهامت اسلامی به خطای خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شر مستکبران نجات دهید و کلام مرحوم مدرس، آن روحانی متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه، را به خاطر بسپارید که در مجلس افسرده آن روز گفت: (اکنون که باید از بین برویم، چرا با دست خود برویم؟) . من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مؤمن عرض می کنم اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقه انبیاء عظام و ائمه مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگی ها زندگی کنند، می توانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی توانند خلاف ایده آنان را تحمیل کنند. از افغانستان عبرت باید گرفت با آن که دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند تاکنون نتوانسته اند توده های مردم را سرکوب نمایند.
علاوه بر این، اکنون ملت های محروم جهان بیدار شده اند و طولی نخواهد کشید که این بیداری ها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد و شما مسلمانان پای بند به ارزش های اسلامی می بینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد، نشان می دهد و مغزهای متفکر بومی به کار افتاده و به سوی خودکفایی پیشروی می کند و آنچه کارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می دادند، امروز به طور چشم گیری با

صحیفه نور جلد 21 صفحه 199

دست و فکر ملت انجام گرفته و ان شاء الله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس که این انقلاب دیر تحقق پیدا کرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه کثیف محمدرضا تحقق نیافت و اگر شده بود، ایران غارت زده غیر از این ایران بود.
و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکال تراشان و صاحب عقدگان آن است که به جای آن که وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هر چه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به کار برید و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرت ها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزه باطنی خود را که بسیار می شود خود انسان ها از آن بی خبرند، بررسی کنید. ببینید آیا یا کدام معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و در شهرها نادیده می گیرید و با ملتی که می خواهد از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکاری می خواهد آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاسته اید، و به اختلاف انگیزی و توطئه ها خائنانه دامن می زنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز می کنید؟ آیا بهتر نیست که با فکر و و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم محروم کمک کنید و با یاری خود حکومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوه قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود بدتر می دانید؟ آیا از یاد برده اید ستم هایی که آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم بی پناه روا می داشت؟ آیا نمی دانید که کشور اسلامی در آن زمان یک پایگاه نظامی برای امریکا بود و با آن عمل یک مستعمره می کردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخایر آن چه می کردند؟ آیا اشاعه فحشاء در سراسر کشور و مراکز فساد از عشرتکده ها و قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراکز که هر یک برای تباه کردن نسل جوان عاملی بزرگ بود در خاطرتان محو شده؟ آیا رسانه های گروهی و مجلات سراسر فساد انگیز و روزنامه های آن رژیم را به دست فراموشی سپرده اید؟
و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آن که در چند دادگاه یا چند جوان که شاید اکثر از گروه های منحرف نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای انحرافی انجام می دهند و کشتن عده ای که مفسد فی الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می کنند، شما را به فریاد در آورده و با کسانی که با صراحت اسلام را محکوم می کنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که اسفناک تر از قیام مسلحانه است نموده اند، پیوند می کنید و دست برادری می دهید و آنان را که خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می خوانید و در کنار بازیگرانی که فاجعه 14 اسفند را برپا کردند و جوانان بی گناه را با ضرب و شتم کوبیدند، نشسته و تماشاگر معرکه می شوید، یک عمل اسلامی و اخلاقی است و عمل دولت و قوه قضاییه که معاندین و منحرفین و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 200

ملحدین را به جزای اعمال خویش می رسانند شما را به فریاد در آورده و داد مظلومیت می زنید؟ من برای شما برادران که از سوابقتان تا حدی مطلع و علاقه مند به بعضی از شما هستم، متاسف هستم، نه برای آنان که اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگ هایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزاری به یکی از دو قطب چپاولگر بودند.
آنان که با دست پلید خود جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطان نفس اماره بر آنان حکومت می کند. لکن شما برادران مؤمن با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همه مواهب زندگی محروم نماید، چرا کمک نمی کنید و شکایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاری ها و نابسامانی ها که لازمه هر انقلاب است و جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و میلیون ها آواره خارجی و داخلی و کارشکنی های بیرون از حد را در این مدت کوتاه مقایسه با کارهای عمرانی رژیم سابق نموده اید؟ آیا نمی دانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریباً به شهرها آن هم به علامت مرفه و فقراء و مردمان محروم از آن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفه محروم با جان و دل خدمت می کنند. شما مؤمنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه ناخواه خواهید رفت با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید. این مقدار بریده شده را خودم انجام دادم.-
س - یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را بطور جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و مخالف عدالت اجتماعی می داند. گرچه بعض کج فهمان بی اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسایل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده اند و باز هم دست بر نداشته اند که اسلام طرفدار بی مرز و حد سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده اند، چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی، با اسلام به معارضه برخاسته اند و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می باشند با اختلاف زیادی که دوره های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در بر داشته، بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر بحق به آن عمل شود، چرخهای اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است تحقق می یابد.

صحیفه نور جلد 21 صفحه 201


در اینجا نیز یک دسته با کج فهمی ها و بی اطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دسته اول قرار گرفته و گاهی با تمسک به بعض آیات یا جملات نهج البلاغه اسلام را موافق با مکتب های انحرافی مارکس و امثال او معرفی نموده اند و توجه به سایر آیات و فقرات نهج البلاعه ننموده و سرخود، به فهم قاصر خود، به پا خاسته و مذهب اشتراکی را تعقیب می کنند و از کفر و دیکتاتوری و اختناق کوبنده که ارزش های انسانی را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با توده های انسانی مثل حیوانات عمل می کنند، حمایت می کنند.
وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثیر تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید و به مالکیت و سرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیت های سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خودکفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند. و به ثروتمندان و پول داران مشروع وصیت می کنم که ثروتهای عادلانه خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است.
و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند. و چه نیکو است که طبقات تمکن دار به طور داوطلب برای زاغه و چپر نشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.
ع - وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها که با انگیزه های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می نمایند و با مخالفان توطئه گر و بازیگران سیاسی کمک و گاهی به طوری که نقل می شود با پول های گزافی که از سرمایه داران بی خبر از خدا دریافت برای این مقصد می کنند کمک های کلان می نمایند آن است که شماها طرفی از این غلط کاری ها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده اید و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید، تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاری های ملت به دست آمده حمایت کنید که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات با بعض خطاها چه عمدی و چه غیر عمدی که از اشخاص مختلف یا گروه ها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوت تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق و باز توجه نمایند که در

صحیفه نور جلد 21 صفحه 202

انقلاب های دنیا هرج و مرجها و غلط روی ها و فرصت طلبی ها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاری های این جمهوری را در نظر بگیرید از قبیل توطئه ها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل و نفوذ غیر قابل اجتناب گروه هایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگان های دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفاده های کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده و کمبود چشم گیر قضات شرع و گرفتاری های اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و ده ها گرفتاری دیگر که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بی خبر است. و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنت طلب سرمایه دار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام آور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می کشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریب کاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن، به عنوان سهم مبلغی می دهند و اشک تمساح می ریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت بر می انگیزانند، که بسیاری از آنان با استفاده های نامشروع خون مردم را می مکند و اقتصاد کشور را به شکست می کشند. اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه میکنم که آقایان محترم تحت تاثیر این گونه شایعه سازی ها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد و به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیه الله - روحی فداه - یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد. بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می رسد و محرومان جهان که به اسلام و حکومت اسلامی روی آورده و دل باخته اند مأیوس می شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد و شماها روزی از کردار خود پشیمان می شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود، یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه ای روی نداده است و نخواهد داد.
و آن روزی که ان شاءالله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود. بلکه با کوشش ها و فداکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی می شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامی های منحرف آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، (فانالله و انا الیه راجعون) .
ف - وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرت های خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر که به تدریج پای قدرت های بزرگ جهانخوار به همه کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است، مشاهده کردیم با تاریخ های صحیح برای ما بازگو کردند که هیچ یک از دول حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و

صحیفه نور جلد 21 صفحه 203

استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند، بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کرده اند برای منافع شخصی یا گروهی نموده یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همه مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفته اند و یا آن که دست نشاندگان قدرت های بزرگ بوده اند که برای وابسته کردن کشورها و ملت ها هر چه توان داشته اند به کار گرفته و با حیله های مختلف کشورها را بازاری برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تأمین نموده اند و ملت ها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند.
و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان به پا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرت ها و عمال سر سپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می کنند از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوری های آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.
ص - یک مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه به ملت شریف ایران وصیت می کنم که در جهان حجم تحمل زحمت ها و رنج ها و فداکاری ها و جان نثاری ها و محرومیت ها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است. آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن به پا خاستید و دنبال می کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است، و آن در مکتب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده و کوشش تمام انبیاء عظام - علیهم سلام الله - و اولیاء معظم - سلام الله علیهم - برای تحقق آن بوده و راه یابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد، آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل می شود، برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود.
شما ای ملت مجاهد! در زیر پرچمی می روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است. بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می روید که تنها راه تمام انبیاء - علیهم سلام الله - و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همه اولیاء شهادت را در راه آن به آغوش می کشند و مرگ سرخ را احلی من العسل می دانند و جوانان شما در جبهه ها جرعه ای از آن را نوشیده و به وجد آمده اند

صحیفه نور جلد 21 صفحه 204

و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید به حق بگوییم (یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزاً عظیماً (. گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا و آن جلوه شورانگیز و باید بدانیم که طرفی از این جلوه در کشتزارهای سوزان و در کارخانه های توانفرسا و در کارگاه ها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت، به طور اکثریت در بازارها و خیابان ها و روستاها و همه کسانی که متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودکفایی کشور به خدمتی اشتغال دارند، جلوه گر است و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است، کشور عزیز از آسیب دهر ان شاءالله تعالی مصون است. و بحمد الله تعالی حوزه های علمیه و دانشگاه ها و جوانان عزیز مراکز علم و تربیت از این نفحه الهی غیبی برخوردارند و این مراکز دربست در اختیار آنان است و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه.
و وصیت من به همه، آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال با همه ابعادش به پیش روید و بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید. و این جانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق می بینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد.
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می کنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.
والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین و رحمه الله و برکاته
26 بهمن 1361/1 جمادی الاول 1403

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه یکی از افاضل حوزه علمیه قم

تاریخ: 1344/09/01

 

پاسخ به نامه یکی از افاضل حوزه علمیه قم

بسم الله الرحمن الرحیم
به عرض عالی می رساند: مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم بود، موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جناب عالی را خواستار است. حالت این جانب بحمدالله بد نیست، لکن برای حوزه علمیه قم نگران هستم. خوف آن است که اگر غیبت این جانب طولانی شود، آقایان فضلا تزلزلی پیدا کنند. از خداوند اصلاح امور را خواستارم. جناب عالی به حضرات افاضل - ایدهم الله تعالی - تذکر دهید که این جانب کمال میل دارم که بین آنها باشم و در شادی و غم آنها شریک باشم. فضلا و اعلام قم که حقاً وفاداری خود را اثبات فرمودند، مایه امید این جانب می باشند و چشم من به وجود آنها روشن است. در اول وقت رفع منع، به خواست خداوند تعالی خود را در بین آنها خواهم دید.
مطلب دیگر که لازم است جناب عالی به هر وسیله که صلاح می دانید ابلاغ فرمایید در قم و تهران و جاهای دیگر، قضیه عدم وصول تلگرافات است از ایران. روز اول و دوم ورود، مقداری تلگراف واصل شد، الا نادری که یا آدرس مجهول بود یا امضا معلوم نبود، پس از آن ناگهان نامه و تلگراف قطع شد و معلوم شد جلوگیری شده است، از بعضی شهرستان ها هم خبر منع رسید. ممکن است منظور آنها این باشد که ایجاد نگرانی نمایند. جناب عالی و سایر موالی محترم، این نکته را تذکر دهید و ابلاغ فرمایید که تلگرافات اگر نرسید به این سبب بوده.
مطالبی که مرقوم شده بود، ملاحظه شد. از خداوند تعالی توفیق اعتصام در امور را خواهانم. از جناب عالی و سایر آقایان ملتمس دعای خیر برای حسن عاقبت هستم. صورت تلگرافی که فرستاده بودید ملاحظه شد، لکن اصلش نرسیده. از آقایان مدرسین و فضلا متشکرم و توفیق و تایید همه را از خداوند تعالی خواستارم.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه شهید ثقه الاسلام آقای سعیدی

تاریخ: 1344/12/28

 

پاسخ به نامه شهید ثقه الاسلام آقای سعیدی

بسمه تعالی
به عرض می رساند: مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم بود، موجب تشکر گردید. شرحی راجع به اوضاع اظهار نگرانی نموده بودید، با آنکه حق با شما است لکن اگر انسان در این اوضاع و احوال قیام به وظیفه کند و موفق به خدمت شود نگرانی ندارد. نگرانی آنجاست که به خدمت قیام نکند و از وظیفه - خدای نخواسته - شانه خالی کند.
امید است ان شاءالله خداوند تعالی به امثال جناب عالی توفیق عنایت فرماید که در مقابل همه ناراحتی ها و ناگواری ها محکم بایستید و از پیش آمدها هر چه باشد مایوس نشوید. خداوند تعالی با شما است و با عمل به وظیفه تایید خواهد فرمود و بر فرض شکست صوری، فتح نهایی با اهل تقوا و عامل به وظیفه است. این ارعاد و ابراق و فتح باب ظلم حاکی از ضعف است (وانما یحتاج الی الظلم الضعیف) . جناب عالی در امور جاریه نگران نباشید و ضعف به خودتان راه ندهید، ان شاءالله این امور موقتی است وامد آن سر خواهد آمد.
اما راجع به مسائلی که مرقوم شده بود، راجع به رادیو در صورتی که به هیچ وجه استفاده محرم از آن نشود، خرید و فروشش جایز است و اما استفاده های محلله مانع ندارد. راجع به ریش به همان احتیاط باقی هستم. راجع به دولت، مالک می دانم. و اگر مطالبی از این جانب مسموع شد بی مراجعه به خود من قبول نفرمایید چون اخیراً گویا افتراهایی بسته می شود و این آخرین دشمنی است. از جناب عالی رجای دعای خیر دارم.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه یکی از دانشجویان خارج از کشور

تاریخ: 1344/12/27

 

پاسخ به نامه یکی از دانشجویان خارج از کشور

اخیراً در ایران شایع کرده بودند که اینجانب اجازه ندادم نماینده دانشجویان مقیم اروپا را که برای ملاقات من آمده بودند، ملاقات حاصل شود. و نیز جمعی که به نمایندگی از مسلمین مقیم اروپا آمده اند، بدون ملاقات برگشته اند و از این قبیل مطالب، با آنکه مطلب، خلاف واقع بوده است و ممکن است این نحو شایعات از دستگاه باشد برای نگران نمودن جوانان دانشگاهی و ایجاد شکاف بین اینجانب و آنها، خوب است رفع این سوء تفاهم را خود آقایان دانشجویان مقیم اروپا بنمایند، چون دستگاه از این نحو امور استفاده می کند.
والسلام علیکم
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

تذکرات وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

تاریخ: 1368/03/15

 

تذکرات وصیت نامه سیاسی - اللهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

بسمه تعالی
در زیر این وصیت نامه 29 صفحه ای و مقدمه چند مطلب را تذکر می دهم:
(11) اکنون که من حاضرم، بعض نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست مگر آن که صدای من یا خط و امضاء من باشد با تصدیق کارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
(22) اشخاصی در حال حیوة من ادعا نموده اند که اعلامیه های اینجانب را می نوشته اند. این مطلب را شدیداً تکذیب می کنم. تاکنون هیچ اعلامیه ای را غیر شخص خودم تهیه کسی نکرده است.
(33) از قرار مذکور بعضی ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده. این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد، پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.
(44) من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوس و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغل بازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسایل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس حال فعلی او است.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

در جمع علمای اعلام و حجج اسلام در نجف اشرف

تاریخ: 1346/06/01

 

ما و شما که دنیا نداریم تا سر دنیا این اختلاف را داشته باشیم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده می خواستم امروز مباحثه بکنم لکن دیروز دو نفر از آقایان آمدند و مطالبی گفتند که موجب تأسف شد و لازم شد که من یک تذکراتی به آقایان عرض بکنم. حتی بعضی - گفتند در پرده گفتند - که اگر یک جلوگیری نشود، ممکن است که یک اختلاف شدید و یک زدوخورد راه بیفتد در بعضی موارد. و من نمی دانم که این اختلافات سر چی است؟ سر دنیا هست؟ شما که دنیا نداشتید. ما و شما که دنیا نداریم که سر دنیا این اختلافات را داشته باشیم. همه زندگی های ما را که روی هم بریزند آن همسر یک زندگی اشخاص مرفه نیست. برای امر خیلی مبتذل و خیلی پیش پا افتاده آیا لازم است که آقایان قیام بکنند و با هم جبهه بندی کنند؟ و خوف این برود که سه دسته از آقایان در بعضی موارد بریزند به جان هم؟ شما احتمال نمی دهید که یک دستی در کار باشد برای اینکه این حوزه ها را مفتضح کند، از این مفتضح تر؟ شما احتمال نمی دهید که دشمن دنبال این مطلب باشد و دست داشته باشد در این مسایل به طوری که شما ملتفت نشوید؟ از پشت یک حجابی باشد با آن زرنگی هایی که اینها دارند و سیاستی که اینها دارند و خدعه ها و فریبی که اینها دارند یک دستی دنبال این مطلب باشد، دست ناپاکی و بخواهد شما را در جامعه مفتضح کند و بعد از افتضاح از بین ببرد و مردم تشکر کنند بر اینکه این آخوندها از بین رفتند، احتمال این معنا نمی رود؟ به صورت دیانت به صورت - عرض می کنم که - مقدسی، به صورت ظاهرالصلاح اشخاصی وارد بشوند در بین شما، یا اشخاصی اشخاص دیگری را که از خود شما هستند اغفال کنند و این اغفال شده ها در بین شما بیایند و یک مطالبی را پخش بکنند که به واسطه این مطالب یک مفسده هایی پیدا بشود علاوه بر این مفسده هایی که در حوزه ها انسان می بیند.
ما عددمان اصلش چند تاست؟ / ما/ عدد ما که الان در نجف هستیم و در اعتاب مقدسه دیگر و در ایران و در سایر ممالکی که حوزه شیعه هست، شما عددتان چند تاست؟ به/ یک/ بیست هزار می رسد عدد شما؟ حوزه های ما به بیست هزار، ما فرض می کنیم شما دویست هزار جمعیت باشید از آخوند ده و غیر ده و اینها، دویست هزار جمعیت شما باشید، این دویست هزار جمعیت اگر چنانچه با

صحیفه نور جلد 22 صفحه 2

هم بودند و اجتماع داشتند و همان طوری که اسلام دعوت کرده است اینها هم تبعیت می کردند از آنها خیلی کار بر می آمد، لکن دویست هزار نفری که، اگر نگویم دویست هزار رای، آرای متشتت و مختلف دارند هر کسی، هر جبهه ای به قول شما یک رای مستقلی دارد که روی آن رای جبهه های دیگر را می کوبد اگر بنا شد جمعیت ما این طور شد که در داخل خودمان ما یکدیگر را مفتضح کردیم، پیرمردمان پیرمرد را، جوانمان جوان را، جوانمان پیرمرد را، پیرمردمان جوان را مفتضح کردیم و یک دست هایی هم در دنبال قضیه بود که علاوه بر این مفسده ای که هست و انسان می بیند، یک آشوبی در حوزه ها به پا کند به اسم جبهه کذا و جبهه کذا و دنبال این آشوب یک نتیجه هایی، آنهایی که می خواهند این حوزه ها نباشند و اینها را مضر به حال خودشان می دانند، آنها یک نتایجی ببرند و با این نتیجه ملت هم به شما اظهار تأسف نکند، بگوید اینها وضعشان این بود که دیدید و وضعشان این است که می بینید.
من متأسفم که یک نفر جوان از اروپا آمده بود اینجا و یکی دو دفعه با من ملاقات کرد و شاید/ هفت هشت روز/ پنج شش روز، هفت هشت روز، یک همچو چیزی، خیلی کم اینجا بود، به یکی از آقایان گفته بود - به من صحبتی نکرد - به یکی از آقایان گفته بود که خوب شد که من که آخوندزاده ام آمدم نجف، اگر یک کس دیگری می آمد و این وضع را می دید چه می کرد؟ من نمی دانم که در این چند روز، در این چهار پنج روز یک نفر، یک نفر آدم محصل خارجی که از سنخ ما هم نیست ولو پدرش از سنخ ماست خودش از صنف ما هم نیست، این در این حوزه مبارکه چی دیده است؟ با چه اشخاصی تماس پیدا کرده، اینها چه مطالبی به این آدم گفتند که باید اظهار تأسف کند. یک نفر آدم محصل جدید، اظهار تأسف کند از اینکه چرا وضع نجف این طور است. اگر یک دست هایی در کار باشد و شما را همان دست ها وادار کند که من از جبهه کذا و زید از جبهه کذا و آن از جبهه کذا، حتی در یک مدرسه شما با هم جبهه بندی کنید و خدای نخواسته اگر راست باشد این مطلب، یک وقتی یک انفجاری در یک مدرسه پیدا بشود و از آن مدرسه هم به مدرسه دیگر سرایت کند و از آن طایفه هم به طایفه دیگر سرایت کند و دست های ناپاکی هم اینها را دامن بزند و این آتش را روشن کند، علاوه بر اینکه در دنیا ما کاذب می شویم و نجف ساقط می شود، نه من و شما تنها، یک حوزه هزار ساله دینی ساقط می شود، یک اشخاص عالم متدین که بحمدالله باز فراوانند، اینها هم در جامعه ساقط می شوند، علاوه بر این ما جواب خدا را چه بدهیم.
 

عالم اگر خدای نخواسته منحرف شد، یک امت را منحرف می کند

اینکه در روایات ما هست که اهل جهنم متأذی می شوند از بوی عالمی که به علمش عمل نکند، این برای چیست که عالم وضعش این طور است؟ این برای این است که فرق است ما بین عالم و غیر عالم، از جهاتی فرق است. عالم اگر خدای نخواسته منحرف شد، یک امت را ممکن است منحرف بکند من خودم دیدم این مطلب را که در بعضی از شهرستان هایی که در ایام تابستان ما می رفتیم، بعضی از شهرستان ها را من می دیدم که اینها بسیار مؤدب به آداب شرع جامعه آنجا، مودب به آداب

صحیفه نور جلد 22 صفحه 3

هستند مثل محلات که آنوقت ها این جور بود، انسان وقتی ملاحظه می کرد می دید که عالم خوبی دارد چند تا ملای متدین خوب اگر در یک جامعه ای، در یک شهری چند نفر ملای متوجه به دیانت، عاقل و عامل به علم خودش باشد، لازم نیست موعظه کند اصلا خود وجود او موعظه است. ما اشخاصی را دیدیم که وجودشان در انسان تأثیر می کرد. ملاهایی یک وقتی در قم بود که خود وجودشان، اصل انسان وقتی نگاه می کرد به او، همان نگاه موعظه بود از آن طرف ما الان می بینیم که، تهران را که من یک قدری اطلاع دارم - محلات مختلف تهران فرق دارد - یک گوشه می بینید که یک آدم منحرف آنجا معمم است یا امام جماعت شده است، یک طایفه ای را منحرف کرده است. این گندش چقدر است؟ همان گند است که آنجا به مشام می رسد یک گندی است که ما در دنیا تهیه می کنیم، نه یکی، یک گندی را به ما اضافه بکنند، این گند خود ماست. هر چه در عالم آخرت واقع می شود، یک چیزی است که از اینجا ما تهیه کرده ایم و وارد می کنیم در عالم آخرت. به ما یک چیزی خارج از عملمان نمی دهند، اعمال ماست اینها. وقتی بنا شد که یک عالمی مفسده جو باشد و یک حوزه را در معرض خطر قرار بدهد، این گندش یک حوزه را، بلکه یک امت را می گیرد و همین گند است که الان شامه ما درست نمی تواند ادراک کند، وقتی که در جهنم رفتیم خدای نخواسته، آنجا ادراک می کند شم ها و این گندی که از این عالم بلند شده است و در دنیا این طور کرده، آنجا مردم را متأذی می کند. و در همین روایت است که (اشد الناس حسره) آنهایی هستند که دعوت می کنند اشخاص را به صلاح و خیر و آنها استجابت می کنند و عمل می کنند به قول این آدم و آنها در بهشت می روند. آن وقت خود این آدم عالمی است که به علم خودش عمل نمی کند و در جهنم می رود. آن شاید می بیند آنها را که آن بقال بود که به واسطه ارشاد من و به واسطه امر و نهی من الان وارد شده است در....... و این منم که به واسطه اینکه عمل نکردم به علم خودم وارد شدم در این. این چقدر حسرت دارد. وظایف عالم خیلی زیاد است. همان طوری که آن همه تعریف از برای عالم شده است در روایات کریمه، در قرآن هم تعریف شده است. وظایفی که در روایات شریفه ما وارد شده است مراجعه بفرمایید، کتاب کافی را مراجعه بفرمایید، کتاب وسایل را، آن ابوابی که معد برای این چیزهاست، مراجعه بفرمایید، اصول کافی خصوصا در این مساله، در این مسایل مراجعه بفرمایید که آن وظایفی که از برای ملاهاست، آن وظایفی که از برای اهل علم هست، آن آدابی که از برای مفید و مستفید هست. آقا این اصطلاحات، خدا می داند که این اصطلاحات یک....... به عهده ماست، خدا می داند که این اصطلاحات هر چه زیادتر شد اگر تهذیبی در کار نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام می شود. اصطلاحات اثری ندارد. علم توحید اگر چنانچه ... نباشد آن هوای نفس، همان علم توحید برای انسان و بال خواهد شد. چه بسا اشخاصی که عالم به علم توحید بودند و منحرف کردند خلایقی را، اشخاصی را منحرف کردند، و حال اینکه عالم به علم توحید بودند. چه بسا اشخاصی که

صحیفه نور جلد 22 صفحه 4

همین اطلاعات شما را بهتر می دانستند لکن از باب اینکه انحراف داشتند وقتی که وارد شدند در یک جامعه، منحرف کردند یک جامعه را از اموری که باید مواظبت بشود و نکته این است که عالم وضعش این طوری است/ این است که سایر مردم/ اصلاً وضع این جور شده، اگر، یک بقالی یک خلافی بکند، مردم می گویند فلان بقال آدم بدی است، یک عطاری، یک اداری، یک کذا، این طور می گویند لکن اگر یک آخوندی یک کاری را بکند، می گویند آخوندها کذا/ این/ نمی گویند که، آخوند را تجزیه و تحلیل نمی کنند که در بین آخوند، خوب، اینها هم بشرند، دو طایفه هستند، یک طایفه شان مردم صالحی هستند یک طایفه شان هم مردم - نعوذبالله - غیر صالحی هستند، اینجا تجزیه نمی کنند. اینجا اگر من یک کار بدی بکنم، می گویند آخوندها کذا هستند. این لطمه اش به اسلام وارد می شود این لطمه اش به حوزه های دیانتی وارد می شود، این لطمه اش به احکام اسلام وارد می شود. اگر چنانچه شما خودتان حذف کنید خودتان را و خود جامعه های علمی به جان هم بیفتند و هم را حذف کنند و فحش بدهند و تفسیق بکنند و تکفیر بکنند و - عرض بکنم - هیاهو درست کنند و امثال ذلک، اگر ما خودمان را بشکنیم و خودمان را از بین ببریم، در جامعه دیگر از قول ما اسلام قوت نمی گیرد. ما نمی توانیم پخش اسلام بکنیم.
این امانت است در دست ما آقا، خدای تبارک و تعالی دینش را امانتاً در دست ما الان اشخاصی که در اینجا هستیم، اشخاصی که در جاهای دیگر هستند امانت گذاشته خدا این دیانت را، خیانت به این امانت نکنید. این جبهه بندی ها خیانت است. مگر شما از دو دین هستید؟ مگر مذهب شما شعب مختلفه دارد؟ مگر ملاهای شما هر کدام به یک دینی دعوت می کنند؟ جبهه بندی یعنی چه؟ این دنبال آن ملا، آن دنبال آن ملا اینها غلط است، اینها کفر است، اینها از کبایر، از اعظم کبایر است، اگر چنانچه این.... در آن مترتب بشود، نکنید اینطور. این اختلافات جزیی تر، یک مطالب خیلی غیر ارزنده است، خیلی مبتذل، از جهت مادی حساب کنند هیچ نیست. مگر آقایان به شما چی می دهند، پول سیگارتان را من در یک روزنامه ای، مجله ای - کجا یادم نیست الان - یک وقتی دیدم که بودجه ای را که پاپ برای آن کشیشی که در واشنگتن دارد، آن بودجه ای که برای همان کشیشی که در واشنگتن است، آنوقت من یادم است که حساب کردم حساب کردیم دیدیم شد/ قلم/ یک قلمی بود که از تمام بودجه ای که حوزه های شیعه دارند بیشتر بود. شما چیزی ندارید که سر آن دعوا کنید، سر دیانت است دیانت هم که دعوا ندارد. الحمدلله دیانت دارید، اما دیانت که دعوا ندارد. سر همه اینها به دنیا بر می گردد. انسان خودش را بازی می دهد که من در فلان جبهه که واقع شدم تکلیف شرعی اقتضا می کند. تکلیف شرعی اقتضا می کند که انسان اهانت کند به مسلمین؟ اهانت کند به ملا؟ اهانت کند به - عرض می کنم که - همجنس خودش؟! این تکلیف شرعی است؟! دنیاست آقا اینها، هواهای نفس است.
انسان اگر چنانچه در خلال تحصیلی که مشغول تحصیل است یک قدم هم برای تهذیب نفس

صحیفه نور جلد 22 صفحه 5

بردارد، این حوزه ها فاقد شدند این مطالب را نیست الان کسی که همه اش،........ هم نمی گویند، همه اش آن اشخاصی که حالا هم یک حوزه تهذیبی داشته باشند، یک حوزه اخلاقی داشته باشند، یک حوزه موعظه ای داشته باشند، یک دست های ناپاک اینها را ساقط کرده، یعنی این حوزه ها را ساقط کرده است. (ای آقا! فلانی اهل منبر است.) فلانی خوب اهل منبر باشد، حضرت امیر هم اهل منبر بود. اینها برای این است که این حوزه ها از این معنویاتی که دارند ساقط بشوند، مادیات هم که ندارند، یک آبرویی هم که در جامعه دارند که دولت ها از این آبرویی که اینها در جامعه دارند می ترسند، از من و جناب عالی که نمی ترسند، من و شما که قدرتی نداریم. اگر از یک آخوندی، از یک مرجعی بترسند، نه از دعای او می ترسند و نه از نفرین او می ترسند، کی آنها اعتقاد به دعا و نفرین دارند؟ آنها از ملتها می ترسند. می ترسند که اگر اهانتی به فلان بکنند، ملت ها بر آنها چه بشود. اگر ما به جان هم بیفتیم و من آن را تکفیر کنم، او من را تکفیر کند، هر دومان ساقط بشویم. خوب در بین ملتها هم، ملت هم از دست ما می رود، چنانچه رفته است حالا، یک مقدار کمی اش مانده، باقی اش از بین رفته. همه اش، وقتی که انسان می شنود از اشخاص هی اشکال بر این است که آخوندها این جورند و این جورند. در خصوص نجف یک زوایدی هست که در سایر جاها نیست، این از مختصات نجف است. حوزه، حوزه قدیمی هزار ساله است. دیگر حوزه ها، حوزه های جدید هستند. حوزه در جوار حضرت امیر واقع شده است. دیگران در جوار حضرت امیر نیستند. خوب، ما باید یک قدری مطالعه کنیم در وضع زندگی این مرد بزرگ. ما ادعا می کنیم شیعه هستیم، چه شیعه ای؟! خوب آن زهد دارد، من که ندارم، باز شیعه ام؟! او تقوا دارد، ما نداریم، باز شیعه هستیم؟! او وضع زندگی اش چطور است، ما نداریم، باز هم شیعه هستیم؟!....... آخر شیعه باید یک مشایعتی از او کرده باشد، یک تبعیتی از او کرده باشد تا شیعه باشد من می ترسم که وقتی رسید به اینجایی که موت آمد برای ما، ما از این، از این مذهب شیعه و از این اسلام و از/ این/ اینها اصل خارج بشویم و خدای نخواسته از این دنیا برویم. اگر بنا باشد که اعمال ما این طور باشد که وضع زندگی ما، وضع اعمال ما این نحو باشد که انسان ملاحظه می کند، بترسید از اینکه خدای نخواسته در آخر عمر وقتی که چیز شد در یک روایتی هست که وقتی که نفس به اینجا رسید یا نفس به اینجا رسید (و اشاره به حلقوم کرد) عالم دیگر برایش توبه نیست برای اینکه در آیه شریفه فرموده است که آنهایی که عمل می کنند به جهالتین، آنها بر ایشان توبه است. وقتی که عالم حالا که مهلت دارد، توبه می تواند بکند، اما به شما سند دادند که از این مجلس می توانید بیرون بروید؟ شاید صاعقه آمد. سندی ندادند که، به شما سند دادند که تا فردا زنده هستید؟ شاید نبودید. به ما سند داده اند که تا ده سال دیگر زنده هستیم؟ خوب، شاید نبودیم. اگر جوان ها به فکر نباشند و به فکر نیفتند، ما به پیری رسیده ایم و مصیبت را می دانیم آقا من که حالا آمدم به شما عرض می کنم، نه اینکه خود من یک آدمی هستم، آدم شدن، مرحوم آقای آشیخ می گفت

صحیفه نور جلد 22 صفحه 6

محال است، من عرض کردم که سنم یک قدری از شما زیادتر است و شما وقتی به سراغ منبر می آیید اینجا، حرف من را گوش کنید، از این جهت به شما عرض می کنم، تا جوان هستید می توانید یک کاری انجام بدهید، ریشه های فساد در قلب جوان ضعیف است. هر چه بزرگ شد، آن روایت را ملاحظه کردید، من سابقا دیدم که قلب انسان نقطه سفید است بعد که / چیز می کند/ گناه می کند نقطه سیاهی پیدا می شود که لطیف است، ملکوتی است لکن وقتی که وارد شد در این جامعه ها، وارد شد در این چیزها کم کم خدای نخواسته اطلاعات پیدا می کند، دائماً یک کاری می کند، یک شب و روزی از او نمی گذرد الا اینکه یک کار- نعوذ بالله - خلافی می کند. خوب، آن یک نقطه سودا در قلبش پیدا می شود، نه در این قلب، در آن قلبی که نفسانی و روحانی است، کم کم این نقطه سیاه زیاد می شود. وقتی که به پیری رسید و قلبش سیاه شده است او نمی تواند به این زودی ها آن قلب را برگرداند به حال اول لکن شما جوان ها می توانید، قدرت دارید، قدرت جوانی دارید. از این طرف قدرت جوانی دارید، از آن طرف این امور در شما ضعیف است الان. هر چه سن شما اضافه بشود و هر قدمی که بردارید و برداریم به - روی - به طرف آخرت، آن چیزهایی که منافی است با سعادت انسان، زیاد می شود، قدرت هم کم می شود. به سن پیری که رسید نمی تواند دیگر، از او نمی آید توبه. خوب، توبه یک امری نیست که انسان بالفظ (اتوب الی الله) کارش درست بشود. ندامت است، این ندامت به این زودی ها نمی آید برای اشخاصی که پنجاه سال غیبت کرده، پنجاه سال فحش داده، او دیگر سقوط کرده در کفر و غیبت او نمی تواند، او تا آخر عمر مبتلاست. اما جوان ها که گاهی اتفاق می افتد، و نگذارید اتفاق بیفتد، اگر یک مجلسی دیدید که غیبت می کنند، در یک روایتی مثل اینکه هست که حضرت می فرماید پاشو از این مجلس، می گوید نمی شود، گفت اگر به پدرت فحش می داد پا نمی شدی که جلو بگیری؟ پا می شدی دیگر. مثل اینکه همچو روایتی هست. نگذارید غیبت بشود. (لسامع احد المغتابین) این جور نیست که او غیبت می کند، منی هم که گوش می کنم (احد المغتابین) هستم. نگذارید که این مفسده ها پیدا بشود، خودتان را نصیحت کنید. آقا شما چند نفر جوانید که عمرتان را گذاشتید روی این کار، در صورتی که این کار برای شما یک منابع سرشاری ندارد، جوانی تان را دارید تلف می کنید، اگر چنانچه این جوانی را در راه خدا بدهید و در راه خدا تلف بکنید تلف نشده، برای شما باقی است. اگر چنانچه خدای نخواسته شما هم مثل سایر اهل دنیا باشید، جوانی از دست تان برود، آنها دنیا را دارند، شما جوانی را دادید دنیا را هم ندارید، (خسرالدنیا و الاخره) . خوب، اینها دنیا را لااقل دارند. اگر بنا شد که حب دنیا و حب نفس در ما همچو غلبه کند که نگذارد حقایق را ببینیم، نگذارد واقعیات را ملاحظه کنیم، سر راه هدایت ما بشود، کم کم زیاد بشود این معنا تا آنجایی که گفته می شود که شیطان ایمان را می خواهد، همه وسایل برای این است که ایمان را از انسان بگیرد، این آخر امر ایمان را از دست ما بگیرد، کسی سند ندارد که من ایمانم همین طور صاف، زیرا شاید مستودع باشد.
من باید جدیت کنم، شما باید جدیت کنید، مهذب کنید خودتان را، موظفید علاوه بر تهذیب

صحیفه نور جلد 22 صفحه 7

خودتان، رفقایتان را هم مهذب کنید، این جرم شما مثل جرم سایرین نیست. در روایت است....... اگر چنانچه عالم ارتکاب یک معصیتی بکند، این جامعه را فاسد می کند (اذا فسد العالم فسد العالم) . این یک مطلب واضحی است که هر مقداری که شعاع وجودی آن عالم است همان مقدار فاسد می کند. الان عالمهایی پیدا می شود که در، فرض کنید که یک جایی، در تهران، در جاهای دیگر پیدا می شود که همان جا که هستند یک محله را به گند زده اند. خوب گند این آخوند در آنجا یک محله را برده، در جهنم هم گندش را همه می شنوند، اذیت می کند همه را. وظیفه نداریم؟! آقا! این قرآن، این قرآن کریم پیش ما امانت است، ما وظیفه نداریم حفظ این قرآن کریم را بکنیم. حفظ این احکام اسلام را ما وظیفه نداریم بکنیم؟! وظیفه ما همان است که یک مطالب اصولی را بحث کنیم و تا آخر، بعد از پنجاه سال که مطالب اصولی هم خیلی درست شده است وقتی که اخلاقش را - عرض می کنم که - آدابش را، آداب دینی اش را اینها، اینها نیست این طور. باید از اول این مطلب را شما در نظر داشته باشید، شما جوانید، می توانید، از اول هر قدمی که برای علم برمی دارید همان قدر یک قدم هم برای تقوا بردارید، برای تهذیب نفس بردارید، برای اینکه هوای نفس را کم کنید بردارید.
 

این دسته بندی ها فسق است، حوزه را ضایع می کند

برای چی شما نزاع با هم دارید؟ آخر چه تان است؟ چه دشمنی ای با هم دارید شما؟ هر کدام از یک بلدی هستید، همه تان هم اهل علم هستید و همه تان هم ان شاءالله خوب هستید. چرا باید این طور باشد که بگویند که آقایان اگر چنانچه یک صحبتی نشود، اگر چنانچه یک موعظه ای نشود، ممکن است یک انفجاری حاصل بشود، ممکن است که/ به هم/ به جان هم بیفتند. آخر چرا، سر چی شما دعوا دارید؟ شما خیال می کنید دعوای شما، دعوای بین دو نفر پهلوان است؟ دعوای شما پیش خدا اعظم از همه معاصی است /برای اینکه یک/ از بسیاری معاصی است برای اینکه یک جامعه را شما به گند می زنید، یک نجف را شما ساقط می کنید در نظر مردم. نجف اگر ساقط شد دیانت اسلام ساقط است. شما باید /با/ وقتی که وارد اینجا می شوید، وقتی اینجا هستید و از اینجا می خواهید بروید در یک شهر دیگری، باید مردم آن شهر از علم شما، از اخلاق شما، از - عرض می کنم که - اعمال شما، از همه اینها باید استفاده کنند و موعظه گیرند. شما خیال نکنید تا آخر عمر بتوانید با ریاکاری کارتان را درست کنید که/ بیخود/ من همه کارها را می کنم ولی می روم آنجا با ریا. نمی توانید، بالاخره کشف می شود فساد. خوب، فرض کنید توانستید، چند سال عمر می کنید؟ چند سال با ریا و با تزویر و با خدعه و با فحش به مردم زندگی می کنید؟ صد و بیست سال؟ و حال اینکه صد و بیست ساله در بین ما نیست. مگر در بین مردم هم خیلی، خیلی، خیلی کم اند. حالا ما فرض می کنیم صد و بیست سال، شما صد و بیست سال با خدعه و فریب توانستید یک زندگی، چه زندگی ای؟ چه زندگی ای؟ یک زندگی طلبگی،

صحیفه نور جلد 22 صفحه 8

یک زندگی مبتذل، ما فرض می کنیم یک زندگی مثل هارون الرشید، اینطور فرض می کنیم که یک زندگی ای شما بعد از صد و بیست سال عمر می کنید و یک زندگی ای پیدا می کنید مثل هارون الرشید. صد و بیست سال در مقابل غیرمتناهی چه نسبتی دارد؟ بعدش غیر متناهی معذبید اگر چنانچه به دیانت اسلام اعتقاد دارید. اگر اعتقاد انسان باقی ماند و این طور چیزها، خوب فشارها وارد می کند، خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به بندگان خودش، عقل داده به اینها- عرض می کنم که - قوه اینکه بتواند خودشان را تهذیب کنند داده است، اکتفا به این نکرده، انبیا فرستاده است، کتاب فرستاده است، اولیا فرستاده است، مهذبین فرستاده است. اگر اینها تأثیر نکرد باز فشارهایی در دنیا به آنها وارد می کند. اینها عنایاتی است که از طرف حق تعالی است که فشار بر آنها وارد می کند، یوغ و خناق بر آنها وارد می کند، حبس شان می برد و - عرض می کنم که - جلویشان را در امور می گیرند، عمامه شان را بر می دارند، هزار اهانت ها می کنند اینها همه عنایاتی است که خدا بر شماها دارد و ما خودمان نمی فهمیم که اینها عنایت است. اگر چنانچه با این هم آدم نشد، در مرض ها فشارها بر او وارد می شود، اگر در آنجا هم نشد، (عندالنزع) فشار زیاد بر او وارد می شود، اگر آن هم نشد آن مهالک و آن عقباتی که در کار هست، در آن عقبات، در برازخ و در آن عقبات بر او چیز واقع می شود، اگر نشد در قیامت بر او یک فشارهایی وارد می شود، برای اینکه جهنم نرود. لکن اگر نشد، چطور؟ (اخرالدواء الکی) خدا نکند به او برسد. در روایتی هست که (یلبثون فیه احقابا) این مال اشخاصی است که اهل - عرض می کنم که - هدایت هستند یعنی اشخاصی هستند که دیانتشان محفوظ است، برای من و جنابعالی، آنوقت هر حقب اش چند هزار سال. آقا شما الان یک سنگ گرمی را نمی توانید دستتان بگیرید، آتش است، بترسید از آتش، این آتش ها را از حوزه ها بیرون کنید، از قلب هایتان این اختلافات را بیرون بکنید، مهذب کنید خودتان را. شما می خواهید وارد بشوید در یک جامعه ای، تهذیب کنید آنها را. از شما که تهذیب بر نمی آید، کسی که خودش را نتواند اداره کند دیگران را می تواند؟ این دسته بندی ها غلط است، این دسته بندی ها فسق است، حوزه ها را ضایع می کند این کارها، دست بردارید از این لوطی گری ها.
من همه اش، خیلی خوف از این مطلب دارم که یک اشخاصی در بین این جمعیت ها پیدا می شود، پیدا شده باشد، ممکن هم هست که توی اینجا، توی مدرسه ها نباشد، توی مدرسه ها ممکن است اصل نباشد و همه اشخاص مهذب و خوب باشند لکن او به وسائط، وسائط به واسطه، واسطه به واسطه برسد به آنکه تکلیف شرعی درست کنند. تکلیف شرعی من این است که باید /از/ چه بکنم، تکلیف شرعی او هم این است که باید چه بکند. با این تکلیف شرعی یک فسادی در حوزه نجف ایجاد بکنند. آنها از آدم می ترسند، می خواهند این آدمها ساقط بشوند. آنها می خواهند آدمها را ساقط کنند، آن دست ها بیاید حوزه ها را این طور کند که اگر یک جوانی که برای آتیه اسلام مفید هست یا اشخاصی

صحیفه نور جلد 22 صفحه 9

برای آتیه اسلام مفید هستند، اینها ساقط بشوند در جمعیت که نتوانند دیگر فایده بدهند به اسلام و مسلمین. شما باید فایده بدهید به اسلام و الا یک موجود بی فایده ای که در اینجا باشد و نه درس بخواند، نه درس بدهد، نه هیچ، این چه اثری دارد؟ اینها اگر چنانچه تحصیل کرده اند، چه کرده اند آنهایی که در اینجا هیچ کاری ندارند، خوب، بروند مشغول کار بشوند، مشغول تهذیب مردم بشوند. شما جوان ها باید خودتان را مهیا کنید برای آتیه، آتیه شما بدتر از آتیه ماست، ما آتیه مان تمام شد دیگر، من چند سال دیگر هستم؟ من هفتاد سالم است، از ما تمام شد، ما این نفس های آخر هستیم چند روز دیگر می گذرد و تمام می شود. شما برای آتیه اسلام باید به درد بخورید، آتیه شما یک آتیه بدی است. باید مجهز بشوید، دست های دشمن های کثیر برای شما هست از هر طبقه، مجهز بشوید، تهذیب کنید خودتان را آقا، اخلاقتان را تهذیب کنید، حب دنیا را از دلتان بیرون کنید، این دنیای ناداشته. آنها حب دنیا دارند، دنیایش را هم دارند، من و شما حبش را داریم، آن مفسده اش را داریم، آن مصلحتش را نداریم، خودش را نداریم، حبش را داریم. (حب الدنیا راس کل خطیئه ماذئبان ضاریان... غنم هذا من الاوله و هذا من الاخره) ظاهرا از حب نفس است، از حب دنیاست یک همچو چیزهایی. آن، حالا اگر با این تعبیر هم نباشد، واقع مطلب همین است. دین اسلام، دین ما را از بین می برد این حب نفس، این حب جاه، این حب مسند اینها دین را از بین می برد، یک قدری فکر کنید که این حب را از دلتان بیرون بکنید. چیزی نیست. آخر این صحیح نیست که اینها حب دنیا داشته باشند آن هم این دنیا.
من تکلیفم این بود که امروز به آقایان این مطالب را عرض بکنم و آن مقداری که از قبل من است ابلاغ بکنم به آقایان که آقایان خیلی توجه داشته باشند این نحوه کارها که انجام می گیرد یا بنا دارند انجام بدهند یا امثال ذلک، اینها به ضرر آبروی خودشان تنها تمام نمی شود، به ضرر ابروی یک جامعه تمام می شود، به ضرر آبروی ملت تمام می شود، به اسلام تمام می شود، و شما خیلی مسؤولید در این باب اگر چنانچه جلوی مفاسد را نگیرید. دست بردارید از این طور اختلافات جزیی و امثال این اختلافات جزیی که خیلی مبتذل است، مبتذل، خودمان این را نمی فهمیم چقدر مبتذلیم. ما یک اشخاصی هستیم که دنیا را راس خودمان کردیم حب نفس ما... (از این جا تا پایان متن نوار نامفهوم است.)

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه پر احساس کودک یازده ساله ای که پس اندازش را به جبهه های جنگ تحمیلی هدیه کرده است

تاریخ: 1360/01/01

 

پاسخ به نامه پر احساس کودک یازده ساله ای که پس اندازش را به جبهه های جنگ تحمیلی هدیه کرده است

بسمه تعالی
فرزندم عزیزم ! وجهی را که فرستاده بودید برای جبهه ها واصل شد. خیلی از روحیه شما عزیز خوشحال شدم ولی من خواهش می کنم این وجه را خودتان صرف کنید. من به جای شما خدمت به جبهه ان شاءالله می کنم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

حکم انتصاب ثقه الاسلام آقای صادق احسان بخش در مورد انجام امور حسبیه و شرعیه

تاریخ: 1340/02/27

 

حکم انتصاب ثقه الاسلام آقای صادق احسان بخش در مورد انجام امور حسبیه و شرعیه

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
و بعد جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقه الاسلام، الخطیب المحترم آقای آقا شیخ صادق احسان بخش - دامت افاضاته و کثرالله امثاله - که مدتی عمر شریف خود را مصروف در تحصیل فضل و کمال نمودند و اکنون نیز از مروجین محترم و افاضل معظم هستند، از طرف حقیر مجازند در تصدی امور حسبیه و شرعیه که تصدی آن در عصر غیبت ولی امر و ناموس دهر (عجل الله فرجه الشریف و جعلنا الله فداه) از مختصات فقیه جامع الشرایط است، پس از برای ایشان است تصدی امور مذکوره با رعایت احتیاط. و نیز جناب ایشان مجازند در اخذ سهمین مبارکین و ایصال سهم سادات را به محل مقرر آن و صرف سهم مبارک امام (علیه السلام) را در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد در صورت احتیاج و صرف یک ثلث از بقیه را در ترویج دیانت مقدسه اسلام و علو کلمه حق و ایصال دو ثلث دیگر را نزد حقیر برای صرف در حوزه علمیه.
و اوصیه ایده الله تعالی: بما اوصی به السلف الصالح من ملازمه التقوی و التمسک بعروه الاحتیاط و ارجو من جنا به ان لاینسانی من صالح دعواته.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:44 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان به ثقه الاسلام آقای صادق خلخالی

تاریخ: 1340/03/15

 

فرمان به ثقه الاسلام آقای صادق خلخالی

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی محمد وآله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
و بعد جناب مستطاب قدوه الاعلام و ملاذالانام و ثقه الاسلام آقای آقا شیخ صادق خلخالی - دامت افاضاته و کثرالله تعالی امثاله - که مدت ها عمر شریف را در تحصیل علوم شرعیه و فضایل نفسانیه صرف نموده اند و بحمدالله به کمال علم و فضل نایل گردیده اند، از قبل حقیر مجازند در تصدی امور حسبیه و شرعیه که تصدی آن در عصر غیبت ولی امر - عجل الله فرجه الشریف - از مختصات فقیه جامع الشرایط است: (فله التصدی لما ذکر مع مراعات الاحتیاط) و نیز جناب ایشان مجازند در اخذ سهم مبارک امام - (علیه السلام) - و صرف در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و صرف ثلث از بقیه را در ترویج دیانت مقدسه و ایصال دو ثلث دیگر را نزد حقیر برای صرف در حوزه مبارکه علمیه. واوصیه ایده الله تعالی: بما اوصی به السلف الصالح من ملازمه التقوی و التجنب عن الهوی والتمسک بعروه الاحتیاط فی الدین و الدنیا و ارجو منه ان لاینسانی من صالح دعواته والسلام علیه و علی اخواننا المومنین و رحمه الله و برکاته.
روح الله الموسوی خمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها