0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام به مناسبت بزرگداشت شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودین

تاریخ: 1365/05/20

 

پیام به مناسبت بزرگداشت شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودین

بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
اگر نبود در شأن و عظمت شهدای فی سبیل الله این آیه کریمه که با قلم قدرت غیب بر قلب مبارک نورانی سید رسل صلی الله علیه و آله و سلم نگاشته و پس از تنزل مراحلی به ما خاکیان صورت کتبی آن رسیده است، کافی بود که قلم های ملکوتی و ملکی شکسته شود و قلب های ماوراء اصفیاء الله از جولان در حول آن فرو بسته شود. ما خاکیان محجوب یا افلاکیان چه دانیم که این ارتزاق عند رب الشهدا چی است. چه بسا مقامی باشد که خاص مقربان درگاه او جل و علا و وارستگان از خود و ملک هستی باشد. پس مثل من وابسته به علایق و وامانده از حقایق چه گویم و چه نویسم که خاموشی بهتر و شکستن قلم اولی است.
بارالها! تو واقفی بر اسرار و غیر تو چه داند و چه تواند و چه سان از عهده شکر نعمت هایی که به ملت عزیز ما عطا فرموده ای بدر آید. ما از عهده
شکر شهدای گرانقدر و شهیدان زنده عزیز و اسرا و مفقودین معظم و بازماندگان و وابستگان به آنان و بالجمله ملت بزرگوار نیز نخواهیم بر آمد. پس تو که شکور و غفوری به همه آنان، از الطاف خفیه خود مرحمتی فرما و دری از معارف الهیه بر روی همگان بگشا و به شهدای گرانقدر، مقام هر چه والاتر و به شهدای زنده، اجر شهید در راه خود و سلامت و عافیت و به مفقودین و اسرا، صبر و عودت به وطن و به بازماندگان شهدا و بستگان سایرین اجر و صبر عنایت فرما و ظهور بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفدا را نزدیک نما.
انک ولی النعمه والمغفره
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

دیدار با رئیس جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی، نخست وزیر، و مسؤولین کشوری و لشکری به مناسبت روز عید غدیرخم

تاریخ: 1365/06/02

 

غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
امیدوارم انشاءالله این عید مبارک به همه ملت های مظلوم و بخصوص به ملت شریف ما مبارک باشد. خداوند انشاءالله که با عنایات خاصه خود نظری به این ملت بزرگ که باید گفت پرچمدار اسلام در این عصر هستند، به اینها عنایت خاصی بفرماید و آنها را از عنایات خاصه ی خود نصیب بزرگ عنایت بفرماید.
من در باره ی شخصیت حضرت امیر چه می توانم بگویم و کی چه می تواند بگوید. ابعاد مختلفه ای که این شخصیت بزرگ دارد، به گفتگوی ماها و به سنجش بشری در نمی آید. کسی که انسان کامل است و مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالی است، ابعادش به حسب اسماء حق تعالی باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتی یکی اش / را/ نمی توانیم برآییم. این شخصیت که جامع تضاد است، امور متضاد در او جمع است، کسی نمی تواند در حول و حوش او سخن بگوید، از این جهت من در این موضوع بهتر می دانم که ساکت باشم. لکن مسأله ای را که بهتر است ما بگوییم، انحرافاتی است که برای ملت ها و خصوصاً برای شیعیان این حضرت پیش آمده است در طول تاریخ و دست هایی که این انحرافات را از اول به وجود آورده اند و توطئه هایی که بوده است در طول تاریخ اخیراً در این سال های اخیر، سده های اخیر پیش آمده است، آنها را عرض کنم.
مسأله غدیر، مسأله ای نیست که به نفسه برای حضرت امیر یک مسأله ای پیش بیاورد، حضرت امیر مسأله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد، مأمور می کند رسول الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد، مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او

صحیفه نور جلد 20 صفحه 28

این است که غدیر پیدا بشود و این که در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر از آن تجلیل کرده اند، نه از باب این که حکومت یک مسأله ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می گوید که (به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست) ، آن که هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر سلام الله علیه و اولاد او می توانستند در صورتی که فرصت به آنها بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسأله این نیست. مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها و دست اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است والا مقامات معنوی قابل نصب نیست، یک چیزی نیست که با نصب این مقام پیدا بشود، لکن آن مقامات معنوی که بوده است و آن جامعیتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند. و لهذا می بینیم که در عرض صوم و صلوه و امثال اینها می آورد و ولایت مجری اینهاست. ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی. و حضرت امیر را همان طوری که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن و در روایات است این نازل شده است به منازل مختلف، کلیاتش سبع و الی سبعین و الی زیادتر، تا حالا رسیده است به دست ماها به صورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این طور است، رسول خدا هم این طور است. مراحل طی شده است، تنزل پیدا کرده است، از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است، از وجود جامع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیای بزرگ خدا. بنابراین، این که حدیث غدیر را ما حساب کنیم که می خواهد یک معنویتی را برای حضرت امیر، یا یک شانی برای حضرت امیر درست کند نیست. حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خدای تبارک و تعالی او را حاکم قرار بدهد.
 

غدیر آمده است که بفهماند سیاست به همه مربوط است

مسأله، مسأله حکومت است. مسأله، مسأله سیاست است، حکومت عدل سیاست است، تمام معنای سیاست است. خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست، این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت شد. این که در این روایت در روایات هست که (بنی الاسلام علی خمس) این ولایت، ولایت

صحیفه نور جلد 20 صفحه 29

کلی امامت نیست، آن امامتی که هیچ عملی مقبول نیست، قبول نمی شود الا به اعتقاد به امامت، این معنایش این حکومت نیست. خوب! ما بسیاری از ائمه مان حکومت نداشتند. ما الان معتقدیم که حضرت امیر در یک برهه از زمان به حکومت رسید، حضرت امام حسن هم یک مدت بسیار بسیار کمی به حکومت رسید، باقی ائمه حکومت نداشتند. آن که خدای تبارک و تعالی جعل کرد و دنبالش هم برای ائمه ی هدی جعل شده است، حکومت است، لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند، بنابراین حکومت را خدا جعل کرده است برای حضرت امیر سلام الله علیه و این حکومت یعنی سیاست، یعنی عجین با سیاست، از اعوجاج هایی که پیدا شده است مع الاسف، این است که، یعنی اعوجاج زیاد پیدا شده اما از بزرگترینش این است که دست هایی از زمان سابق، از زمان خلفای اموی و خلفای عباسی علیهم لعنه الله، از آن زمان دست هایی پیدا شده است که بگویند که دین علیحده از مسائل است و سیاست علیحده از حکومت است. هر چه طرف پایین آمده است، این قوت گرفته است تا وقتی بازیگری های دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدی قرار داد، این بازیگرها آمدند و این طور کردند که به ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار دارد به سیاست، سیاست مال امپراطورها. این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا را و رسول خدا را و امیرالمومنین را، برای این که حکومت سیاست است، حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست. حکومت، حکومت عدل اسباب این می شود که اینها اقامه بشود، اما خود حکومت یک دستگاه سیاسی است. آنی که می گوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است، تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدی را کرده است. و این که این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قایل شده اند و ارج هم دارد برای این است که با اقامه ولایت یعنی با رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه این مسائل حل می شود، همه انحرافات از بین می رود. اگر حکومت عدل بپا شود، اگر گذاشته بودند که حضرت امیر سلام الله علیه حکومتی را که می خواهد بپا کند، تمام انحرافات از بین می رفت و محیط یک محیط صحیح و سالم می شد که آن وقت مجال برای همه اشخاص که دارای افکار هستند، عرفا که دارای افکار هستند، حکما که دارای افکار هستند، فقها، همه برای آنها مجال هم پیدا بشود، از این جهت اسلام (بنی علی خمس) نه معنایش این است که ولایت در عرض این است، ولایت اصلش مسأله حکومت است، حکومت هم این طوری است، حکومت حتی از فروع هم نیست. آن چیزی که برای ائمه ماقبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این یک مقامی است که مقام ولایت کلی است که آن اقامت است که در روایت هست که (حسن و حسین امامان قاما او قعدا) . وقتی قعد است که امام نیست. امام به معنای حکومت نیست، این یک امام دیگری است و آن مسأله ی دیگری است. آن مسأله، مسأله ای است که اگر او را کسی قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم بجا بیاورد باطل است. این غیر حکومت است، آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است، آنی است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است و انحرافی که پیدا شده است علاوه بر همه انحرافاتی که همین انحراف است که ما باور کردیم که

صحیفه نور جلد 20 صفحه 30

سیاست به ما چه ربط دارد. غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است، در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلوه کند، اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند و راه را باز بگذارد برای این که صاحب افکار، یعنی آرام کند که صاحب افکار، افکارشان را با دلگرمی و با آرامش ارائه بدهند. بنابراین این طور نیست که ما خیال کنیم که ولایتی که در این جا می گویند آن امامت است و امامت هم در عرض هم فروع دین است، نخیر. این ولایت عبارت از حکومت است، حکومت مجری اینهاست، در عرض هم به آن معنا نیست، مجری این مسائل دیگر است. این انحرافات خیلی زیاد است، نمی شود همه اش را احصاء کرد.
 

علمای ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند

خیال کردند یک دسته زیادی که معنای عرفان عبارت از این است که انسان یک محلی پیدا بشود و یک ذکری بگوید و یک سری حرکت بدهد و یک رقصی بکند و اینها، این معنی عرفان است، مرتبه اعلای عرفان را امام علی سلام الله علیه داشته است و هیچ این چیزها نبوده در کار. خیال می کردند که کسی که عارف است باید دیگر بکلی کناره گیرد از همه چیز و برود کنار بنشیند و یک قدری ذکر بگوید و یک قدری تغنی بشود و یک قدری چه بکند و دکانداری. امیرالمومنین در عین حالی که اعرف خلق الله بعد از رسول الله در این امت، اعرف خلق الله به حق تعالی بود، معذلک نرفت کنار بنشیند و هیچ کاری به هیچی نداشته باشد، هیچ وقت هم حلقه ی ذکر نداشت، مشغول بود به کارهایش، ولی آن هم بود. یا خیال می شود که کسی که اهل سلوک است، اهل سلوک باید به مردم دیگر کار نداشته باشد، در شهر هر چه می خواهد بگذرد، من اهل سلوکم، بروم یک گوشه ای بنشینم و ورد بگویم و سلوک به قول خودش پیدا کند. این سلوک در انبیا زیادتر از دیگران بوده است، در اولیا زیادتر از دیگران بوده است، لکن نرفتند در خانه شان بنشینند و بگویند که ما اهل سلوکیم و چکار داریم که به ملت چه می گذرد، هر که هر کاری می خواهد بکند. اگر بنا باشد که اهل سلوک باید بروند کنار بنشینند، پس باید انبیاء هم همین کار را بکنند و نکردند. موسی بن عمران اهل سلوک بود ولی معذلک رفت سراغ فرعون و آن کارها را کرد. ابراهیم هم همین طور، رسول خدا هم که همه می دانیم. رسول خدایی که سال های طولانی در سلوک بوده است، وقتی که فرصت پیدا کرد، یک حکومت سیاسی ایجاد کرد برای این که عدالت ایجاد بشود، تبع ایجاد عدالت فرصت پیدا می شود برای این که هر کس هر چیزی دارد بیاورد. وقتی که آشفته است نمی توانند، در یک محیط آشفته نمی شود که اهل عرفان، عرفانشان را عرضه کنند، اهل فلسفه، فلسفه شان را، اهل فقه، فقه شان را، لکن وقتی حکومت یک حکومت عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد و نگذاشت که فرصت طلب ها به مقاصد خودشان برسند، یک محیط آرام پیدا می شود، در این محیط آرام همه چیز پیدا می شود. بنابراین (ما نودی بشی ء) مثل (ما نودی بالولایه) برای این که حکومت است. به هیچ چیز مثل این امر سیاسی دعوت نشده است

صحیفه نور جلد 20 صفحه 31

و این امر سیاسی بوده است، زمان پیغمبر بوده است، زمان امیرالمومنین بوده است، بعدها هم اگر یک فرصت پیدا می شد، آنها هم داشتند این معما را. انحرافات زیاد شده است. بعضی از اهل علم خودمان هم همین معانی را دارند (لباس جندی حرام است، لباس شهرت است، به عدالت مضر است) حضرت امیر عادل نبوده؟! حضرت سیدالشهدا هم عادل نبوده؟! حضرت امام حسن هم عادل نبوده؟! پیغمبر اکرم هم عادل نبوده؟! برای این که لباس جندی داشتند! اینها را تزریق کردند به ما، به ما آن طور دست های توطئه گر تزریق کردند که ماها هم باورمان آمده است. تو چکار داری به این که چه می گذرد، تو مشغول درست باش، تو مشغول فقهت باش، تو مشغول فلسفه ات باش، تو مشغول عرفانت باش، چکار داری که چه می گذرد. در آن وقت، اوایلی که این مسائل پیش آمد، یکی از رفقای ما که بسیار خوب بود، بسیار مرد صالحی بود و اهل کار هم بود، لکن من وقتی یک قضیه را صحبت کردم که در این قضیه ما باید تحقیق کنیم، گفت به ما چکار دارد، حاصل امر سیاسی است به ما چکار دارد. این طور تزریق شده بود که یک مرد عالم روشنفکر متوجه به مسائل، این طور می گوید که به ما چکار دارد. پیغمبر هم می گفت سیاست به ما چکار دارد؟ امیرالمؤمنین هم که حکومت داشت، می گفت سیاست.... حکومتی داشت برای ذکر گفتن و برای قرآن خواندن و برای نماز خواندن و همین دیگر؟! حکومت بود، ولایت بود و تجهیز جیوش بود عرض می کنم حکومت ها در نصب کردن اینها بود، همه اش سیاست است اینها.
آنی که می گوید که آخوند چکار دارد به سیاست، این با آخوند خوب نیست، این با اسلام بد است، می خواهد آخوند را کنار بگذارد که می تواند یک کاری توی مردم انجام بدهد و هر کاری دلشان می خواهد بکنند و لهذا این طور شد. البته علمای ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند. مسأله مشروطیت یک مسأله سیاسی بود و بزرگان ما در آن دخالت داشتند، تاسیسش کردند. مسأله تحریم تنباکو یک مسأله سیاسی بود و میرزای شیرازی رحمت الله این معنا را انجام داد. در زمان های اخیر هم مدرس، کاشانی، اینها مردم سیاسی بودند و مشغول کار بودند، اما به قدری قدرت داشت این دست قوی توطئه گر که نمی شد از فکر حتی اهل علم محترم هم بیرون کرد به این که نه، مسأله این طور نیست، مسأله حکومت در زمان پیغمبر بوده و سیاست هم بوده، در زمان امیرالمومنین بوده و سیاست هم بوده و این که همه نقل کرده اند و این قدر غدیر را بزرگ کرده اند، برای این که به ما بفهمانند، تعلیم بدهند به ما که این طوری باید باشد.
 

ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتی که انشاءالله پیروزی حاصل بشود

ما الان مبتلای به جنگیم، یک دسته ای در همین قضیه هم دارند اشکالتراشی می کنند، نه یک اشخاصی باشند که حالا تأثیری داشته باشند، اما هستند، هستند اشخاصی که می گویند که بیایید صلح

صحیفه نور جلد 20 صفحه 32

بکنیم، بیایید یک سازشی بکنیم. ما از تاریخ باید این امور را یاد بگیریم، به حضرت امیر تحمیل کردند، مقدسین تحمیل کردند، آنهایی که جبهه شان داغ داشت و اضر مردمند بر مسلمین.، آنها تحمیل کردند به حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آن که حکم باید بشود را، بعد که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست، می خواستند بکشندش اگر نکند، برای این که آنها چیز کرده بودند که چه باید چه بشود، حکم قرار بدهید / ما / قرآن است، قرآن است این. این ابتلا را حضرت امیر داشت، الان نظیر او را ما داریم. این که می گویند، این ور و آن ور می افتند که بگذارید یک حکمیتی پیدا بشود، بیایند حکم، حکم پیدا بشود که کارها را انجام بدهد، تشخیص بدهد که کی چی است. دنیا نمی داند که کی متجاوز است؟! ما از آن قضیه باید عبرت بگیریم و زیر بار حکمیت، ما این در این هفت سالی که بوده است فهمیدیم که این حکم ها کی هستند و اینهایی که می خواهند صلح ایجاد کنند کی ها هستند. قصه امام حسن و قضیه صلح، آن هم صلح تحمیلی بود، برای این که امام حسن، دوستان خودش یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد. صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما می خواهند بگویند، این است. بعد از این که صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرف هایی که گفتم، ما قرار دادیم، زیر پای من. مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی ای که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد، این ما را هدایت می کند به این که نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی. ما باید خودمان به حسب رأی خودمان، به حسب رأی ملتمان، آن طوری که الان همه ملت دارند می گویند، ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتی که انشاءالله پیروزی حاصل بشود و نزدیک است انشاءالله. منتها اگر بخواهد ملت ما نزدیکتر بشود این پیروزی، زیاد نزدیک بشود که به صلاح ماست و به صلاح ملت عراق است و به صلاح منطقه است باید مجهز بشود، باید در این برهه زمان باید به تمام معنا مجهز بشود برای جبهه ها.
 

باید کاری کرد که صدام یک سیلی دیگری بخورد و برود سراغ کارش

آقایان گفتند که در بسیاری از جاها هست در کشور که از دولت یک چیزهایی هست آن جا که ابزاری است برای جهادسازندگی برای چیز برای جبهه، و زیادی است آن جا. من عرض می کنم که اگر یک ابزاری در یک جایی زیادی است و تشخیص دادند فرمانداران، استانداران و ائمه جمعه تشخیص دادند که این در این جا دیگر اضافه است، زیادی است، لازم نیست این جا، این لازم است که برای جبهه ها برود. اگر بخواهید که کشورتان آباد بشود، کشورتان اسلامی بشود و زود بشود، طولانی نشود، باید مجهز بشوید و هر با همه قوا مجهز بشوید تا این که کلک این مرد را بکنید. در آن اوایل گفته شد به این که سیلی خواهد خورد صدام، صدام سیلی را خورده الان گیج است، الان نمی داند چه می کند، واقعاً نمی داند الان چه می کند، از یک طرف اشتلم می کند، از یک طرف التماس می کند، از

صحیفه نور جلد 20 صفحه 33

یک طرف گدایی می کند از یک این الان در حال گیجی است. و من خوف این را دارم که اگر این دیوانه بشود بیشتر از این که الان هست اگر به واسطه شکست دیوانه بشود، به کشور عراق یک طور صدماتی وارد کند، بگوید حالا که من غرق شدم، بگذار همه غرق بشوند، یک همچو موجودی است این. من خوف این را دارم که به اعتاب عالیات هم این تجاوز کند و خداوند انشاءالله مهلتش ندهد. باید کاری کرد که یک سیلی دیگری بخورد و برود سراغ کارش، یا خودکشی کند یا فرار کند از این جا به یک جای دیگری و دنبال کارهایی که هست.
 

دست های قوی ای این انحرافات را ایجاد کردند و ما و دیگران در حال غفلت هستیم

در هر صورت انحرافاتی که بعد از غدیر خم پیدا شد و ماها هم غفلت کردیم همه نه بسیاری از ماها، اکثریت شاید غفلت کردند و ما را کناره گیر کردند، نگذاشتند که در امور مسلمین دخالت بکنیم، اسباب این گرفتاری هایی شده است که الان در سرتاسر کشورهای اسلامی داریم می بینیم. در همه جا این مسائل هست. باور کردند علمای اهل سنت به این که اطاعت از هر قلدری باید کرد، این هم به دست اشخاص قلدر پیدا شده است. امکان دارد یک همچو چیزی که پیغمبر اسلام احکام بفرستد و بگوید از آتاتورک که احکام ما را محو می کند اطاعت کنید؟! این را کدام عقل می پذیرد؟ پیغمبر اسلام احکام بفرستد، خدای تبارک و تعالی احکام بفرستد بگوید که نماز بخوانید، بعدش هم بگوید اطاعت کنید از آتاتورک که می گوید نماز نخوانید! از کدام بشنویم، از خدا یا از آتاتورک؟ این را چه عقلی باور می کند؟ این اولوالامری که در قرآن وارد شده است، واضح است که کسی است که تلو (پیرو، دنباله) رسول خداست، الله است، رسول خداست اولوالامر، او باید یک همچو صفاتی داسته باشد. معقول نیست که خدای تبارک و تعالی مردم را وادار کند که از رضاخان که همه جهات شرعی و اسلامی را کنار می گذاشت، شما اطاعت کنید. دین بفرستد بعد بگوید از کسی که لادین است اطاعت کنید. یعنی شما هم لادین بشوید /این/ می شود این؟! این انحرافاتی است که پیدا شده است و مع الاسف دست های قوی ای این انحرافات را ایجاد کردند و ما و دیگران در حال غفلت هستیم. از انحرافات زیادی که دست های قوی دشمن های اسلام دست در آن داشتند، همین اختلافاتی است که بین طوایف مختلف هست. اختلاف سنی و شیعه، البته سنی و شیعه /در عقاید/ در بسیاری از عقاید مختلفند باید هم باشند، من نمی گویم باید .... (مفهوم نشد.) باشند ولی خوب هستند دیگر، آزادند. اما این اسباب این بشود که ما کارشکنی کنیم که نبادا یک وقتی یک کشوری مسلط بشود و آمریکا را بیرون کند، کارشکنی کنیم که نبادا یک وقتی بتوانیم یک نفری که دارد اسلام را به هم می زند، دارد یک کشوری را از بین می برد، ما بخواهیم او را از بین ببریم، کارشکنی کنیم. بعضی آخوندها، آخوندهای درباری،

صحیفه نور جلد 20 صفحه 34

کتاب نوشتند در همین زمان در مکه منتشر کردند؛ باز کتاب تفرقه. اینها نمی دانم چه فکر می کنند، جز این است که اینها نوکر آمریکا یا بعض بلاد دیگر هستند که اینها را وادار به این می کنند که یک همچو مسائلی را بگویند و تفرقه ایجاد کنند؟ در بین خود ما هم خوب تفرقه های چیزی هست. این شیخی است و آن صوفی است و آن اخباری است و آن اصولی است. عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود؟ چرا در این امری که همه مشترک هستیم با هم نباشیم؟ اینها جوری است که یک تربیتی پیدا شده است به دست این توطئه گرها که از جوانی، از بچگی ما را تربیت کردند به این طور که شماها باید یک طوری کنید که دیگران نباشند، آنها هم یک جور دیگری شما نباشید، همه با هم مختلف، از این اختلاف نتیجه اش را آنها می برند، عقل چه اقتضا می کند!
من از خدای تبارک و تعالی عاجزانه استدعا می کنم که این جمهوری اسلامی را قدرت عنایت کند و اسلام را در همه جا تقویت کند و مسائل اسلامی را در همه جا تقویت کند و افکار مختلفی که در این امور هست، خدای تبارک و تعالی این افکار را برگرداند به یک فکر صحیح، به یک فکر اسلامی، به یک فکری که باید مشی کرد به آن طوری که باید اداره کرد یک کشور اسلامی را.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

دیدار با رئیس جمهور، نخست وزیر و هیأت به مناسبت هفته دولت

تاریخ: 1365/06/08

 

اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسی که دارند

بسم الله الرحمن الرحیم
لازم است که /من/ در این روزی که فاجعه نخست وزیری رخ داد یک یا چند کلمه ای یادی از این دو نفر شهید بزرگوار و همین طور آقای عراقی که من سابقه طولانی با ایشان داشتم، بشود. من از خصوصیاتی که در این آقایان بود، آقای رجایی، آقای باهنر، آقای عراقی، آنی که به نظرم خیلی بزرگ است، این است که آقای رجایی یک نفر آدمی بود که، دستفروشی در بازار از قراری که گفتند، من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشی اش تا حال ریاست جمهور، در روح او تأثیری حاصل نشد. چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر می کنند به واسطه ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا می کنند واقع می شوند و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسی که دارند. و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب یکی شان رئیس جمهور بود، یکی شان نخست وزیر بود، این طور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند. یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش. و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد والحمدلله در این جمهوری بسیارند همچو اشخاص که تفاوتی به حالشان نکرده است، آن وقتی که در طلبگی بودند یا در بازار بودند /یا چیزها/ یا وقتی که مقام پیدا کردند فرقی نکرده است که انسان ببیند که خیر حالا یک بادی به غبغب بیندازد و یک هیاهویی بجا بیاورد و اینها نشده است و این مسأله ای است که اهمیت دارد. آن که تحت تأثیر مقام می رود، نه این است که یک مقامی دارد، این از باب این که بسیار آدم ضعیفی است، مقام به او تسلط پیدا می کند و دنبال او هم می رود آن وقت. و این دنبال رفتن مقام بسیار ضرر دارد برای خود انسان و برای کسانی که در کار هستند برای کشورشان، از آن طرف اگر چنانچه عکس شد، تأثیر خوب دارد، هم برای خودشان و هم برای کشور. و لهذا من با این که (ما ابری ء نفسی ان النفس لاماره بالسوء) به شما آقایان عرض می کنم که توجه به این معنا داشته باشید، این مقامات بعد از چند روزی دیگر تمام می شود، آنهایی که در اریکه قدرت های بزرگ بودند بعد از چند روز تمام شد، آنهایی هم که به درویشی و به قناعت زندگی کردند آنها هم تمام شد، این امور تمام می شود، آن چیزی که هست، ما در حضور حق تعالی هستیم و ثبت است در نامه اعمال ما همه امور، همه

صحیفه نور جلد 20 صفحه 36

خلجانات نفسانی و ما باید آن فکر آن جا باشیم. این راجع به این آقایان که واقعاً اسباب تاسف شد که یک همچو اشخاصی فاسد از بین بردند. ولی بحمدالله اینها در مماتشان هم تقویت کردند این جمهوری اسلامی را. آقای عراقی را هم من سال های طولانی می شناختم، در همان اوایل امر که این مسائل پیش آمد، ایشان وارد بود در امر و با من دوستی داشت، او هم بسیار مرد صالح و بزرگواری بود، خداوند همه اینها را رحمت کند.
 

بی انصافی است که ما بگوییم دولت موفق نبوده

و اما راجع به، چون هفته دولت است یک کلمه هم با آقایان راجع به این معنا صحبت کنم. ما باید در سنجش هامان روی هم مطلب را بریزیم و حساب کنیم، یک نقطه را اگر بخواهیم نظر بکنیم ممکن است این نقطه ما را به خطا بکشاند، یک نقطه دیگر را نگاه کنیم باز همین طور، ما باید عملکرد دولت را رویهمرفته حساب کنیم، ببینیم که آیا این دولت در این مدتی که در جنگ بوده است و در محاصره اقتصادی بوده است و مخالفت همه قوت های بزرگ دنیا بوده است. این دولت موفق بوده است رویهمرفته یا نه؟ بی انصافی است که ما بگوییم موفق نبوده، بی انصافی است که ما بگوییم که دولت کار ازش نیامده. خوب! کارهای بزرگی کرده اند، کارهایی که در ظرف چهل، پنجاه سال نشده بود، اینها کرده اند در هر قشرشان، همه جا، همه افرادشان و رویهمرفته یک دولت موفق بوده است. و من به شما آقایان سفارش می کنم که با این که موفق بودید باید دنبال موفقتری بروید، قناعت نکنید به این که ما حالا فلان کار را کردیم. ما هر چه خدمت بکنیم به این ملت، کم خدمت کرده ایم، برای این که این ملت بود که همه این گرفتاری ها به دست او رفع شد، دولت شاهنشاهی به دست آنها ساقط شد و هر چه ما داریم از آنهاست. ما باید خدمتگزار باشیم، واقعاً خدمتگزار باشیم و هر چه خدمت بکنیم باز کم است. ما که شکر خدا را نمی توانیم بجا بیاوریم برای این که کوچکتریم از این که شکر خدا را بجا بیاوریم، لکن شکر این ملت قهرمان و مظلوم همان شکر خداست، کسی که شکر اینها را بجا نیاورد، شکر خدا را بجا نیاورده است برای این که اینها بندگان خدا هستند، اینها کسانی هستند که برای خدا دارند خدمت می کنند به این کشور و شکر این است که ما به آنها خدمت بکنیم، هر کس در هر مقامی که هست خدمت بکند.
 

اشخاصی که قلم در دستشان است متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست

و من باید این را عرض بکنم که گاهی اشخاص با این که ممکن است که آدم های خوبی باشند، لکن یک چیزهایی در نفوس انسان هست که انسان از آن غفلت می کند. مثلاً یک پدر و مادری که بچه شان را خیلی دوست دارند، این هر چه می بیند خوبی می بیند از او، اصلاً غفلت می کند از این که در این بدی باشد. (حب الشی ء یعمی و یصم) .از آن ور هم همین طور است، وقتی انسان در قلبش دشمنی

صحیفه نور جلد 20 صفحه 37

یا مخالفت با یک کسی داشت یا با جمعی داشت، هر چه خوبی ببیند، بدی می بیند، اصلاً خوبی ها محو می شود. من به همه اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند می خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت سر دولت و ریاست جمهور و اینها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است. آقای خامنه ای سلمه الله باشند رئیس جمهور یا یک کس دیگر، آقای موسوی نخست وزیر باشند یا یک کس دیگری، این مطرح نیست، مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسنده ها مکلفند به حفظ نظام. وقتی که انسان فرض کنید از یک کسی گله دارد یا می بیند نقیصه ای در کار هست، این نصیحت می تواند بکند و باید بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است. من راجع به افراد هم عقیده ام هست - یعنی شارع هم همین طور است، ما تابع او هستیم - که اگر انسان یک مسلمانی را برای خاطر هوای نفسش لگدمال کند، این در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم موفق نخواهد شد. ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان می بیند که گاهی وقت ها لسان ها لسان نصیحت نیست، قلم ها قلم های نصیحت نیست. مطرح دولت نیست، مطرح جمهوری اسلامی است. گاهی وقت ها انسان می بیند که به واسطه یک قلمی، به واسطه یک نوشته ای ممکن است که در بازار یک مطلبی واقع بشود، یک زیادی قیمتی بشود، یک کسر قیمتی بشود، این طور چیزها، این کسی که قلم دستش می گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسأله، مسأله فرد نیست، مسأله اسلام است و نظام اسلامی و ما مکلفیم این نظام را حفظ کنیم. همچو نباشد که وقتی قلم دستمان آمد، اگر من با آقای نخست وزیر مخالفم یا با آقای خامنه ای مخالفم، دیگر فکر این نباشم که قلمم کجا می رود، هر جا رفت بنویسم، هر چه شد بکنم، این در حضور خداست، در حضور ملائکة الله است، ثبت می شود اینها و /من/ ممکن است که اشخاص هم خوب باشند، اما این چیزهایی که در نفس انسان است نمی تواند انسان به این زودی بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره /انسان/ تسلط پیدا کند، انبیا هم دنبال این بودند که یک وقت خدای نخواسته گرفتار یک همچو مسائلی نشوند.
 

آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد

آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت قلمی نباشد که جمهوری اسلامی را تضعیف بکند. و من می بینم در بعضی قلم ها این جوری است و اینها توجه بکنند. من همیشه میل دارم که با نصیحت، با - عرض می کنم که - تقاضا، با ملایمت با آقایان رفتار کنم و همیشه جوری باشد که یک صحبتی که ملایم نباشد، نباشد. لکن اگر چنانچه یک وقتی اقتضا بکند مصلحت اسلام، یک وقت انسان ببیند که می خواهد یک کسی اسلام را تضعیف کند ولو نمی فهمد خودش یا خدای نخواسته از روی فهم - که بعضی نادر هست الان که از روی ادراک می خواهند لطمه بزنند و شناسایی هم ممکن است شده باشند - لکن توجه کنند که اگر یک وقت یک همچو چیزی پیش بیاید، آن وقت یک وضع دیگری پیش می آید، این جور نیست که همه اش قضیه نصیحت باشد و ملایمت باشد، یک مسأله دیگری پیش می آید.

صحیفه نور جلد 20 صفحه 38

ما در حال انقلاب هستیم، شما ملاحظه کنید آن جاهایی که انقلاب شده است چه کرده اند، آن جاهایی که انقلاب شده است، انقلاب روسیه ای که پنجاه و چند سال از آن گذشته است، روزنامه باز همچو تحت کنترل است که نمی توانند یک کلمه این ور و آن ور بگویند. الان به طوری که برای من گزارش دادند در عراق هیچ مطلبی را جز این که اداره اطلاعات اجازه بدهد نمی توانند بروز بدهند، هیچ مطلبی را. راجع به اقتصادشان، راجع - به عرض می کنم - که ارزشان، راجع به نظامی شان، همه چیزها، باید اداره اطلاعات اجازه بدهد تا چی بشود. بعضی... (مفهوم نشد) نوشته بود، لابد آقایان هم دیده اند که بعد از دو سال حق دارند که یک کلمه ای راجع به او بگویند، خوب ما چی؟ ما هر چه دستمان آمد گفتیم. حالا اقتصاد ما این طوری است و ما ورشکسته هستیم! خوب ما ورشکسته، جناب عالی که می فرمایید که ما ورشکسته شدیم، این برای اسلام مضر است یا برای دولت مضر است؟ این برای جمهوری اسلامی مضر است. وقتی فهمید طرف ما ورشکسته نیستیم، چون مردم می دانند، اما تویی که برمی داری می نویسی ما ورشکسته هستیم، تویی که می نویسی ما هیچی دیگر نداریم، تویی که این حرف ها را می نویسی، این برای اسلام مضر است نه برای دولت. اگر یک چیزی بود که مخصوص دولت بود، خوب! یک مسأله ای بود، باز می شد یک چیزی، اما یک چیزی که برای نظام مضر است هست و این را توجه کنید به آن. دست هاتان را یک قدر نگه دارید، قلم هاتان را یک قدر نگه دارید، توجه بکنید به این که هر چیزی نباید نوشته بشود، هر چیزی نباید منتشر بشود. و من به شما عرض می کنم که من ممکن است یک روزی اگر چنانچه خدای نخواسته تعقیب بکنند آقایان، ممکن است من یک وضع دیگری پیش بیاید برایم.
و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که موفق باشند همه و همه خدمت بکنند. شما همه در یک مملکت دارید زندگی می کنید. شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است، اگر من یک قلمی دستم بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای کسی که خیلی دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشی پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکی از آنها را اشاره کنم، هیچ ممکن نیست، برای این که این دوستی نمی گذارد. اگر چنانچه از آن ور من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دست بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم. این قضیه، قلم شیطان است این، آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد. از روی انصاف صحبت کند، آن هم توجه کند که در یک وقتی که ما الان این طور گرفتاری ها را داریم، بعضی از اموری که از روی انصاف هم باشد نباید گفت، همان طوری که دیگران نمی کنند. خوب! یک روزنامه، تمام روزنامه ها را در انقلابات از بین می برند، یکی می گذارند این تحت نظر دولت، تحت نظر خودشان، تمام احزاب را از بین می برند، یکی را می گذارند تحت حزب خودشان. انقلابات این جوری هستند دیگر، نمی گذارند که هرج و مرج باشد، هر که هر کاری دلش می خواهد بکند، هر که هر حرفی

صحیفه نور جلد 20 صفحه 39

می خواهد بزند. حالا این ضرر به نظام دارد یا ندارد، نه، ما بگذار حریفمان از بین برود ولو اسلام هم رفت جهنم! در بعضی اشخاص انسان این جور می بیند و باید تجدید نظر بکنند در کارهایشان، باید توجه بکنند که یک وقت خدای نخواسته یک ورق دیگر پیش نیاید. وقتی انسان تکلیف بفهمد دیگر نمی تواند که بگوید این دوست من است، این رفیق من است، این برادر من است، این پسر من هست.
 

تعدیل کنید کارهایتان را، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید

من از خدای تبارک و تعالی استدعا می کنم که یک همچو مسائلی را پیش نیاورد و از آقایان، از همه نویسندگان، از همه گویندگان تقاضا می کنم که شما یک قدری تعدیل کنید کارهایتان را، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید. دولت موفق بوده است، دولت با گرفتاری ای که دارد، ما الان در حال جنگیم، ما در حال محاصره هستیم، همه دنیا دست هاشان، قلم هاشان بر طرف ضد ماست، حالا خود ما هم بنشینیم هی هر که هر چه دلش می خواهد بگوید، این صحیح است آیا؟ من امیدوارم که آقایان هم در گفتارشان مثل آقای خامنه ای، آقای رفسنجانی نصیحت کنند همه را، همه کسانی که هستند نصیحتشان کنند که یک قدری در امور تجدید نظر بکنند، این جور نباشد که همه اش هی عیب بگویند. خوب! یک قدری از چیزهایی که، خدمت هایی کرده اند چطور گفته نمی شود؟ در بعضی قلم ها یک کلمه راجع به این که فلان خدمت هم شده است نمی شود، از اول شروع می شود عیب، عیب، کجاست، کجاست، کجاست، کجاست، کجاست، کجاست، همه. آن وقت بعضی هاش ضرر می زند به حیثیت اسلام، بعضی هاش ضرر می زند به نظام، بعضی هاش ضرر می زند به، حتی در قوای نظامی تأثیر می کند. و امیدوارم که دیگر این امور تکرار نشود. خداوند شما را و ما را و همه ملت ما را از این لغزش ها نجات بدهد و ما را کاری کند که در حضور خودش روسیاه وارد نشویم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

موافقت با استعفای حجت الاسلام راستی و انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

تاریخ: 1365/07/12

 

موافقت با استعفای حجت الاسلام راستی و انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای راستی دامت افاضاته
با خصوصیات علمی و عملی و اخلاقی خوبی که در جناب عالی است، امید است چون گذشته به تربیت افراد صالحی برای اسلام و جمهوری اسلامی اشتغال داشته و موفق باشید. با استعفای جناب عالی و درخواست انحلال سازمان، موافقت می نمایم.
از خداوند تعالی توفیق همگان را برای خدمت به اسلام و مسلمین خواهانم.
والسلام علیکم و رحمةالله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نامه به آیت الله منتظری در مورد رسیدگی به اتهامات سید مهدی هاشمی

تاریخ: 1365/07/12

 

نامه به آیت الله منتظری در مورد رسیدگی به اتهامات سید مهدی هاشمی

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجت الاسلام والمسلمین فقیه عالی قدر آقای منتظری دامت ایام برکاته
پس از اهداء سلام و تحیت، علاقه این جانب به جناب عالی بر خود شما روشن تر از دیگران است. به حسب قاعده طول آشنایی صمیمانه و معاشرت از نزدیک، مقام ارجمند علمی و عملی شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران و رنج های فراموش نشدنی جناب عالی در سال های طولانی برای اهداف اسلامی، قداست و وجاهت و وارستگی کم نظیر آن جناب و بالاتر حیثیت بلند پایه ای که دنباله این امور به خواست خداوند تعالی برای شما فعلاً حاصل است و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و اسلام به مثل جناب عالی دارد، انگیزه علاقه مبرم است، لهذا این حیثیت مقدس باید از هر جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همه ماها واجب و احتمال خدشه دار شدن آن نیز منجز است برای اهمیت بسیار آن.
با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعات به احتمال قوی بلکه ظن نزدیک به قطع در معرض خطر است، خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزه قم که ممکن است دنبال بهانه ای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقای سید مهدی هاشمی است به شما. من نمی خواهم بگویم که ایشان حقیقتاً مرتکب چیزهایی شدند، بلکه می خواهم عرض کنم ایشان متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل، مباشره یا تسبیباً و امثال آن می باشند. و چنین شخصی ولو مبری باشد، ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جناب عالی است که بر همه حفظش واجب مؤکد است.
آنچه مسلم است و در آن پای فشاری دارم، رسیدگی به وضعیت و مواد اتهام او است، رسیدگی به خانه تیمی و انباشتن اسلحه آن هم با پول ملت به اسم کمک به سازمان های به اصطلاح آزادیبخش. اصولاً یک همچو اعمالی بدون دخالت دولت جرم است و باید ایشان که صلاحیت این امر را - ولو واقعاً برای این سازمان ها باشد - ندارد و دخالت در حکومت است، جواب بدهد. این امر قطعی است و آنچه از شما می خواهم، در مرتبه اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امور است و اگر برای شما محذور دارد، به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است، سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزی بی گناهان است. سم قاتل است. باید تمام فعالیت ها که به اسم کمک به سازمان های

صحیفه نور جلد 20 صفحه 41

به اصطلاح آزادیبخش است، قطع شود و تمام کسانی که در این امور دخالت داشته اند محاکمه شوند.
و آنچه مسلم است و مایه تأسف، حسن ظن جناب عالی به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته هاست که به مجرد وصول به شما ترتیب اثر می دهید و در مجمع عمومی صحبت می کنید و به قوه قضاییه و غیره سفارش می دهید.
و من از شما که دوست صمیمی سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملت، تقاضا می کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما که برگشت به حیثیت جمهوری است نخورد. آزادی بی رویه چند صد نفر منافق به دستور هیأتی که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدی ها را بالا برده است. ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسفندان.
من تأکید می کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدی پاک کنید که این راه بهتر است والا هیچ عکس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر جنایات مورد اتهام حتمی است. سلامت و توفیق جناب عالی را خواهانم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

موافقت با پیشنهاد حجت الاسلام حسن صانعی در مورد احداث سد برای تأمین آب شهرستان قم به وسیله بنیاد پانزده خرداد

تاریخ: 1365/07/15

 

موافقت با پیشنهاد حجت الاسلام حسن صانعی در مورد احداث سد برای تأمین آب شهرستان قم به وسیله بنیاد پانزده خردا

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن صانعی سرپرست بنیاد 15 خرداد دامت افاضاته
با تشکر از زحمات جنابعالی و تمامی دست اندرکاران بنیاد 15 خرداد، با پیشنهاد شما موافقت می شود. لازم است در این امر حیاتی دولت و جناب آقای نخست وزیر و وزیر نیرو و وزیر جهاد با مشارکت فعال خود در کمک مالی و برداشتن موانع، تلاش چشمگیری نمایند و همان طور که قبلاً گفتم کمک به محرومین و جانبازان و جنگ زدگان و خانواده های شهدا، اسرا و مفقودین یکی از بزرگترین عبادت هاست، دولت و مسؤولین قضایی توجه داشته باشند که کمک به بنیاد مذکور در رفع نیازهای نیازمندان از کارهای اصیل انقلابی است.
امیدوارم جنابعالی در مقابل خدمات بسیار ارزنده مردم قم، مردم شهر خون و قیام و شهادت و ایثار، با ایجاد سدی بزرگ بتوانید به این شهر مقدس کمک نمایید و گزارش پیشرفت کار را به اینجانب بدهید.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه آقای بهزاد نبوی در مورد استعفانامه حجت الاسلام راستی

تاریخ: 1365/07/17

 

پاسخ به نامه آقای بهزاد نبوی در مورد استعفانامه حجت الاسلام راستی

بسمه تعالی
جناب آقای بهزاد نبوی
این جانب فقط با استعفای آقای راستی و انحلال سازمان مذکور موافقت نمودم و با مطالب دیگری که در استعفانامه بود به هیچ وجه موافقت نکردم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمدی ری شهری در مورد رسیدگی به اتهامات گروه مهدی هاشمی

تاریخ: 1365/08/05

 

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمدی ری شهری در مورد رسیدگی به اتهامات گروه مهدی هاشمی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای ری شهری وزیر اطلاعات
با توجه به مسائلی که تاکنون کشف و یا مورد سوءظن شده است و با توجه به جوسازی ها و اطلاعیه هایی که با اسامی مختلف توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و وابسته به مهدی هاشمی پخش گردیده است، که نه تنها سوءظن را بیشتر می کند که خود دلیل مستقلی است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام، جناب عالی موظف هستید به جمیع جوانب این امر با کمال دقت و انصاف رسیدگی نمایید و تمام افراد متهمی را که از سران این گروه محسوب می شوند و نیز افراد دیگری را که در انتشار مسائل کذب و قضایای دیگر دست داشته اند، تعقیب نمایید. و بدیهی است که این امر چون مربوط به اسلام و انقلاب و امنیت کشور است، تحقیق آن منحصراً در اختیار وزارت اطلاعات کشور می باشد.
باید تأکید کنم که همه در پیشگاه قضاوت اسلام مساوی بوده و نیز به همان اندازه که اغماض از مجرمین گناه بزرگی است، تعرض نسبت به بی گناهان، از گناهان نابخشودنی است. خداوند تعالی را حاضر و ناظر بدانید که این امر عبادتی است که دامان بزرگانی را از اتهامات پاک و توطئه منحرفان را خنثی می کند.
والسلام
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:30 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع خانواده های شهدا، مفقودین و اسرا، جمعی از مسؤولین قضایی ارتش و مسؤولین اعزام بزرگ سپاه محمد (ص) و سرپرست بنیاد شهید به مناسبت میلاد با سعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفر صادق (ع)

تاریخ: 1365/08/29

 

بیانات امام خمینی در جمع خانواده های شهدا، مفقودین و اسرا، جمعی از مسؤولین قضایی ارتش و مسؤولین اعزام بزرگ سپاه محمد (ص) و سرپرست بنیاد شهید به مناسبت میلاد با سعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفر صادق (ع

بسم الله الرحمن الرحیم
امروز که از اعیاد بسیار بزرگ اسلام است، به همه ملت های محروم اسلامی و همه مستضعفین جهان و ملت بزرگوار خودمان تبریک و تهنیت عرض می کنم.
این عید بزرگ، سرمنشاء تمام برکات در عالم است و مرکز وحدت مسلمین در جهان است. من نمی توانم راجع به برکات این عید، امروز با وقت کم عرضی بکنم. امید است که گویندگان و نویسندگان در این امر اهتمام کنند و برکات تولد این دو بزرگوار را گوشزد کنند. آنچه که من امروز می خواهم عرض کنم، این است که ما در روزی عید گرفتیم که از جهاتی ملت ایران باید جشن بگیرند. یکی جهات پیروزی ملت ایران در جهان، در جبهه ها در پشت جبهه ها، در همه کشورهای اسلامی و غیراسلامی و یک امر مهمی که در این روز باید تبریک به همه عرض بکنم، این انفجار عظیمی است که در کاخ سیاه واشینگتن رخ داد و این رسوایی بسیار مهمی که برای سران کشور امریکا پیدا شد. شما ملاحظه بکنید و ببینید که در تمام دنیا، در سراسر جهان، مطبوعاتشان و رسانه هایشان و خطابه هایشان تمام متوجه این معناست که سرپوشی بگذارند بر این رسوایی که برای رئیس جمهور آمریکا پیش آمد. رئیس جمهور آمریکا در این رسوایی باید عزا بگیرد و کاخ سفید مبدل به کاخ سیاه بشود - گرچه همیشه بوده است - لکن این متفرقه گویی و اضطرابی که در کاخ سفید پیدا شد و در طرفدارهای آمریکا، حکایت از عظمت مسأله می کند. یک مقام عالی رتبه - به قول خودشان - از آمریکا به طور قاچاق و با تذکره جعلی وارد ایران می شود، در صورتی که ایران نمی داند چی است، به مجردی که وارد می شود و معلوم می شود که این از مقامات امریکاست، ایران او را در یک جایی تحت نظر قرار می دهد و محبوس می کند و تمام حرکات او را تحت نظر قرار می دهد و او با هر کس خواسته است ملاقات کند، ملاقات نمی کند.
آنی که ادعا می کند که اگر من به شوروی رفته بودم، رئیس شوروی سه مرتبه دیدن من می آمد، گمان می کند این جا هم شوروی است!. این جا کشور اسلام است، این جا نه کرملین قابل این است که ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه! این جا کشور رسول خداست، این جا کشور حضرت صادق است،

صحیفه نور جلد 20 صفحه 50

این جا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ نشین ها، این جا بسیجی های ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشین های عالم و همه کسانی که ادعای پوچ خودشان را می کنند و گمان می کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد.
آنهایی که می گفتند ما چه می کنیم و چه می کنیم و قطع رابطه می کنیم و از این مسائل می گفتند امروز معلوم شد که با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمده اند و می خواهند که رابطه برقرار کنند، می خواهند عذر تقصیر بخواهند و ملت ما قبول نمی کند. این یک مسأله است، مسأله ای است که از تمام پیروزی های شما بالاتر است. مسأله رئیس آمریکا با آن همه به قول خودش جلال و جبروت، کسی را از مقامات عالی بفرستد به این جا که با مقامات این جا ملاقات کنند و هیچ یک از آنها حاضر به ملاقات نشود، این مسأله بزرگی است که دنیا را منفجر کرده است و باید هم بکند. کاخ سفید را به عزا نشانده است و باید هم بنشاند. مسأله مسأله مهم است.
الان تسابق می کنند تمام کشورهای بزرگ برای رابطه پیدا کردن با ایران، این چی است؟ این افراد ایران است؟ این جمعیت کثیر ایران است؟ ایران جمعیتی ندارد در مقابل عالم. این ایمان جوان های ماست، این برکات رسول اکرم است، این برکات امام صادق است. این برکاتی است که چشم دنیا را خیره کرده است و همه را مضطرب کرده. آنهایی که گمان می کردند که با یک تشر ایران را می توانند چه بکنند، گمان کردند که حالا هم زمان قاجار است، حالا هم زمان پهلوی است که مردم بیدار نبودند. امروز زمان بیداری مردم ماست، زمان هشیاری و شکوفایی ایمان است در این کشور و لهذا می بینید که الان هر رادیویی را باز کنید از خارج، از هر گوشه عالم راجع به قضایای آمریکا و راجع به خضوع او در مقابل ایران صحبت می کنند و حرف ها را می زنند. اضطراب در کلمات خود ریگان این قدر هست. تناقض گویی، اضطراب هست که انسان نمی تواند باور کند که یک آدمی که رئیس یک همچو کشوری هست و ادعایش آن قدر زیاد است، این قدر تناقض گویی، این قدر اضطراب، این قدر وحشت که او را گرفته است، امروز یک چیز مهمی است. نه فقط او را، کرملین هم همین طور است، آنها هم مسابقه می کنند با امریکا در رابطه با ایران.
 

امروز ایران بیدار شده است

چی است مسأله؟ چه شده است ایران؟ چه قصه ای در ایران واقع شده است که سابق اگر چنانچه در زمان سلاطین سابق، در زمان قاجار، در زمان پهلوی اگر یک کلمه در آن جا می گفتند اینها تمام کنار می رفتند، اگر یک تشر می زدند آنها خلع سلاح می شدند، چه شده است که حالا پاسدارهای ما هم اعتنا به آنها نمی کنند؟ برای این که آن وقت مردم را خواب کرده بودند، تبلیغات دامنه دار دشمن های اسلام، مردم را خواب کرده بودند، از هم جدا کرده بودند، شهرها از هم جدا بود، احزاب مختلفه همه با هم مختلف بودند، حکومت ها همه دست نشانده بودند، اما امروز مسأله این نیست، امروز ایران بیدار شده است، امروز اسلام در ایران رواج پیدا کرده است، امروز حقیقت ایمان در ایران

صحیفه نور جلد 20 صفحه 51

شکوفا پیدا کرده است، اینها برکات ایمان است. غافل نباشید از این، برکات وحدت شما در تمام امور است. غافل از این وحدت نباشید، غافل از این حظ الهی نباشید. در عین حال انسان می بیند که در حالی که کاخ کرملین به لرزه در آمده است و کاخ سیاه سیاهپوش شده است و می خواهند توجیه کنند هی حرف های خودشان را و هی از این ور و آن ور می زنند که توجیه کنند این خطایی که کردند و این کسی را که این جا فرستادند و با رسوایی از این جا بیرونش کردند، می خواهند توجیه کنند، مع الاسف بعض از اشخاصی که در خود ایران هستند توجه به مسائل یا ندارند یا متعمدند. اینها هم /به تبع آنها کارهای/ به تبعیت از تبلیغات آنها، آنها هم با همان لسان، این جا تبلیغ می کنند.
 

چرا می خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید

من نمی خواهم در این روز مبارک اسباب افسردگی اشخاص بشوم، لکن می خواهم عرض کنم چرا این قدر ما عقب افتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بی اعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطان زده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضی شان در نظر من پوچند لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد می زنند سر مسؤولین ما! چه شده است؟ شماها چه تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسأله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در روزی که /روز/ هفته وحدت است چرا شماها می خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می خواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید می روید؟ (این تذهبون؟) من نمی توانم که آن طوری که می خواهم، با شما صحبت کنم و نمی خواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟! لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است. شما چه شده است این طور شدید؟ شما که این طور نبودید بعضی تان، من بعضی تان را می شناسم، شما این طور نبودید.
من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان، نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمی توانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود. من نمی خواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسؤولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکیند، دودستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را.

صحیفه نور جلد 20 صفحه 52


من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همه ملت ما سلامت و سعادت عنایت کند و دوستان ما را به خود بیاورد و کسانی که می خواهند تفرقه ایجاد کنند، انشاءالله خدا هدایتشان کند و خدای تبارک و تعالی شر اشرار را از سر این کشور کوتاه کند و این عید مبارک را بر همه مبارک تر کند و رزمنده های ما را در هر جا که هستند با دل قوی به پیش ببرد و بدانند رزمندگان که پیروزند و بدانند که این پیروزی که اخیراً پیدا شد، از همه پیروزی ها در نظر دنیا بالاتر است و توجه کنند به این که با عنایت خدا به پیش بروند و سیلی آخر را بزنند.
والسلام علیکم و رحمةالله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:31 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمد علی صدوقی در مورد بازسازی مناطق سیل زده یزد از محل وجوه بنیاد صدوق

تاریخ: 1365/09/26

 

پاسخ به نامه حجت الاسلام محمد علی صدوقی در مورد بازسازی مناطق سیل زده یزد از محل وجوه بنیاد صدوق

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد علی صدوقی دامت افاضاته
با تقدیر و تشکر از مردم متدین یزد ایدکم الله تعالی که به چنین عمل بسیار مهم خداپسندانه اقدام نموده اند و با طلب رحمت برای شهید بزرگوار مرحوم صدوقی رحمةالله علیه و تقدیر از زحمات ارزشمند جناب عالی در این امر خطیر، امید است اهالی محترم سایر مناطق برای نجات جان افراد سیلزده هر چه بیشتر اقدام و در ساختن مساکن تخریب شده و ترمیم خسارات وارده اقدام و موجب رضای خداوند متعال و حضرت بقیةالله ارواحنا فداه را فراهم نمایند.
انشاءالله تعالی روحانیون معظم سراسر کشور دامت برکاتهم مردم را در این امر حیاتی تشویق و تجهیز فرمایند.
والسلام علی عبادالله الصالحین
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:31 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام امت به هیأت عفو زندانیان

تاریخ: 1365/10/02

 

فرمان امام امت به هیأت عفو زندانیان

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرات حجج اسلام، هیأت محترم عفو دامت افاضاتهم
بنا به گزارش واصله، بعضی از مسؤولین در مورد انحلال هیأت عفو که مورد احترام و اطمینان این جانب می باشند، مطالبی نوشته اند که واقعیت ندارد و چنین انحلالی صورت نگرفته است و حضرات آقایان باید توجه داشته باشند این گونه مسائلی که موجب رنجش خاطر همگی ماست، نباید سبب دلسردی در کارها باشد، زیرا شما برای خدا کار می کنید و او از شما راضی و خشنود است.
من به قوه قضاییه توصیه می کنم که با روی گشاده شما را در سراسر کشور یاری دهند و شما نیز همچون گذشته با احتیاط و دقت به کارتان ادامه دهید و بدانید که شما مورد تأیید این جانب هستید.
خداوند به همه ما این توفیق را عنایت فرماید که هر چه بهتر بتوانیم به اسلام و مسلمین خدمت کنیم.
والسلام علیکم و رحمةالله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:31 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

دیدار با گروهی از برادران ارتش، سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب اسلامی

تاریخ: 1365/08/18

 

در خارج باید بدانند که جمهوری اسلامی به کوری چشم ابرقدرت ها، تثبیت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
من از همه قوای مسلحه، چه ژاندارمری، چه ارتش، چه سپاه پاسداران، چه کمیته ها، چه بسیجی ها و سایرین باید تشکر کنم که با قدرت خود این جمهوری اسلامی را تثبیت کردند. و دشمنان ما چه در داخل و چه در خارج باید بدانند که جمهوری اسلامی به کوری چشم ابرقدرت ها و به کوری چشم امثال منافقین و مخالفین با جمهوری اسلامی، تثبیت شده است و خللی انشاءالله در او وارد نخواهد شد.
آنچه من می خواهم به آقایان عرض کنم این است که کراراً گفتم که شما پیروزید و کاری که شما انجام می دهید، کاری است الهی، کاری است که برای خداست و کوشش کنید قصد خودتان را خالص کنید برای خدا که چه کشته بشوید و چه بکشید، شما اهل نجات هستید ولی کوشش کنید که قصد شما الهی باشد و بحمدالله هست. و من هر وقت که چهره اینهایی که دارند رو به جبهه ها می روند ملاحظه می کنم واقعاً از خودم خجالت می کشم که اینها به چه مقامی رسیده اند، به چه پایه ای از عرفان، چه پایه ای از معرفت رسیده اند که این طور با هیجان، این طور برای خدا رو به جبهه ها می روند.
و دشمنان ما باید این معنا را بدانند که جمهوری اسلامی از این به بعد، بلکه از اولی که این جمهوری رو به رشد رفت، جوری تثبیت شده است و جوری در دنیا الان به حسب واقع نمایش داده شده است که وابستگی به هیچ کس ندارد، وابسته به ملت است، وابسته به قوای مسلحه است، اشخاص در این امور دخالت ندارند.این که هی هر روز شهرت می دهند که چه شده است چه شده است، فلانی سکته کرده، فلانی در بستر مرگ است، فلانی، خوب! باشد، البته مرگ برای همه هست، برای ما هم هست، اما این را بدانند که شادی نکنند برای این. این یک امری است که واقع می شود و شما خواهید دید انشاءالله که جمهوری اسلامی باقی است چه ما باشیم، چه اشخاص باشند، چه نباشند. همین ها بودند که شادی می کردند /که/ برای این که جمهوری را در یک جایی در آن مرکز منفجر کردند و هفتاد هشتاد نفر از دوستان ما را، از بزرگان را از بین بردند، شادی می کردند که جمهوری از بین رفت، تمام شد دیگر. دیدند که ابداً تمام نشد و مردم ریختند بدتر از اول، بالاتر از اول، ریختند در خیابان ها و چه

صحیفه نور جلد 20 صفحه 48

کردند.
 

جنگ یک تکلیف شرعی است که مردم ادا می کنند، من باشم ادا می کنند، نباشم هم ادا می کنند

حالا هم همین طور است، بیخود خودشان را معطل نکنند و همین طور اینهایی که در اطراف خلیج هستند بیخود خودشان را معطل نکنند و خودشان را فدای صدام نکنند، صدام رفتنی است، همین ممکن است که انشاءالله به همین زودی او برود و علی ای حال چه او رفتنی باشد چه نرفتنی باشد، ما یک تکلیف داریم ادا می کنیم، ملت ما، ارتش ما، سپاه ما و همه قوای مسلحه ما یک تکلیف ادا می کنند. این مثل این است که گفته بشود که اگر فلانی رفت و فلانی رفت، مردم نماز نمی خوانند، تکلیف است، به رفتن کسی مردم دست از نمازشان برنمی دارند، به رفتن کسی نمازشان را، حج شان را دست از آن برنمی دارند. و قضیه جنگ امروز برای همه ما اهمیتش بیشتر از فروع دین است. این طور نیست که جنگ مثل امر جنگی باشد که دیگران با دیگران می کنند. جنگی است که اسلام دارد می کند در مقابل کفر، اسلام دارد می کند در مقابل نفاق و این جنگ یک تکلیف شرعی است که مردم ادا می کنند، من باشم ادا می کنند، نباشم هم ادا می کنند.
و امیدوارم انشاءالله خداوند همه شما را توفیق بدهد، سلامت بدهد و همه کسانی که در این راه برای خدا به رحمت ایزدی پیوستند و شهید شدند، خداوند آنها را به رحمت خودش، به رحمت واسعه خودش غریق کند و در ضیافت خودش آنها را راه بدهد و کسان دیگری هم که معلول شدند یا مفقود شدند یا شاید صدمات دیگر برشان وارد شده، خداوند انشاءالله آنها را، هم صبر بدهد و هم شفا عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمةالله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:31 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام به ملت، روحانیون و مسؤولین برای کمک رسانی به هموطنان سیل زده

تاریخ: 1365/10/07

 

پیام امام به ملت، روحانیون و مسؤولین برای کمک رسانی به هموطنان سیل زده

بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ملت شریف و مقاوم ایران و حضرات حجج اسلام و ائمه محترم جمعه و جماعات و روحانیون معظم و مسؤولین ارجمند جمهوری اسلامی ایران.
ضمن تشکر از کمک های بیدریغ و ایثارگری های بی شائبه برادران و خواهران ایمانی و روحانیون معظم و دولت و مسؤولین متعهد و خدمتگزار در امر کمک رسانی به هموطنان سیلزده و سپاسگزاری از اعلام آمادگی های عموم حضرات محترم، از آن جا که مسأله مهم و مشکل اساسی این عزیزان در وضع کنونی، بازسازی خانه های ویران شده و تجدید بنای منازل آنان می باشد، لازم است هر چه زودتر برای انجام این امر مهم اقدام مؤثر و سریع صورت گیرد. و از آن جایی که بعضی از روحانیون محترم و مردم شریف اقدام به این امر کرده اند و نیز از آن جایی که بنیاد مسکن انقلاب اسلامی مورد تأیید این جانب می باشد و با تجربه و سابقه و تخصصی که در این کار دارد و آمادگی کامل خود را نیز برای انجام این کار بزرگ اعلام نموده است، امیدوارم با هماهنگی کامل میان تمامی آنهایی که برای این امر مهم کمر همت بسته اند، از هدر رفتن نیروها جلوگیری شود تا به یاری خدای تعالی هر چه زودتر این وظیفه بزرگ اسلامی و انسانی انجام پذیرد. و از نماینده محترم خود در بنیاد مسکن جناب حجت الاسلام آقای رسولی می خواهم گزارش کارها را به این جانب بدهند. موفقیت همگان را از پروردگار متعال مسألت می نمایم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:31 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام به مناسبت روز انقلاب اسلامی و شهادت در تجلیل از ایثارگران شهید، جانباز و مفقود در دهه مبارکه فجر

تاریخ: 1365/11/16

 

پیام به مناسبت روز انقلاب اسلامی و شهادت در تجلیل از ایثارگران شهید، جانباز و مفقود در دهه مبارکه فجر

بسم الله الرحمن الرحیم
گرامی باد بر ملت بزرگ ایران و بر پیروان شاهد بزرگ، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم وجود رادمردانی که راه شهادت را برگزیده اند و در هجرت از زندگی عالم ادنی و جهان سفلی به وادی ایمن و ملکوت اعلا رسیده اند و در جستجوی حیات، سرچشمه را یافته اند و سیراب و سرمست از جرعه (ارجعی الی ربک) به رویت جمال و کشف رضایت حق نایل آمده اند (و کفی بهم فخراً) . و چه غافلند دنیاپرستان و بیخبران که ارزش شهادت را در صحیفه های طبیعت جستجو می کنند و وصف آن را در سروده ها و حماسه و شعرها می جویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد می خواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد که بر ملت ما آسان شده است. و اینک ما شاهد آنیم که سبکبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند و بر بسیط ارض، ثمرات رشادت ها و ایثارهای خود را نظاره می کنند که از همت بلندشان جمهوری اسلامی ایران پایدار و انقلاب ما در اوج قله عزت و شرافت مشعل دار هدایت نسل های تشنه است و قطرات خونشان سیلابی عظیم و طوفانی سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخ های ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است و آنان را در عزا و ماتم از دست دادن یاران و نوکرانی چون محمدرضاخان و سادات هاو نمیری ها و نیز اقتدارها و افتخارات شیطانی خود سیاهپوش کرده است و هنوز اول ماجراست و کابوس های دیگری دارند و باید خود را برای نابودی و مرگ جیره خوارانی چون صدام و دست نشاندگانی چون اسرائیل غاصب آماده کنند، که اینها همه از برکات سحر شهیدان ماست و ما در انتظار رؤیت خورشیدیم و به شهیدان باید گفت (اتیکم الله مالم یوت احداً من العالمین) .
و مبارک باد بر خانواده های عزیز شهدا، مفقودین و اسرا و جانبازان و بر ملت ایران که با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشته اند که نه تهدید ابر قدرت ها آنان را به هراس می افکند و نه از محاصره ها و کمبودها به فغان می آیند و نه از خیانت و وحشیگری های صدام دیوانه و افسار گسیخته رو به زوال، در زدن شهرها و ویران کردن خانه ها و مساجد و بیمارستان ها و مدارس خم به ابرو می آورند و چون گذشته به راه خود که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است ادامه می دهند و زندگی با عزت را در خیمه مقاومت صبر، بر حضور در

صحیفه نور جلد 20 صفحه 60

کاخ های ذلت و نوکری ابرقدرت ها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح می دهند. و من افتخار می کنم که در میان شما و در کنار شما هستم و در غم و مصیبت های شما که مصیبت اسلام و مسلمین است شریک می باشم.
عجبا! که دیو صفتان عفلقی وقتی که در صحنه های نبرد، آن همه شکست ها را متحمل شده اند و بزدلانه از روبروی شیرمردان ارتش اسلام پا به فرار گذاشته اند، برای جبران آن همه ناتوانی و عجز، ناجوانمردانه خانه ها و مدارس و بیمارستان ها و مساجد را بر سر اقشار بی دفاع مردم از طفل شیرخواره گرفته تا محصل دبستانی و دبیرستانی و از بیمار در بیمارستان ها تا پیرمردان و پیرزنان خراب می کنند. آری ملت عزیز ایران و خصوصاً مردم شهرهای مورد تهاجم هوایی دشمن به خوبی لمس کرده اند که دشمنان آنان راه پیشوایان و اعقاب شجره خبیثه بنی امیه و یزیدان علیهم لعنةالله را برگزیده اند و هدفی جز محو آثار رسالت و اثبات و تحکیم شعار پوسیده (لا خبر جاء و لا وحی نزل) را دنبال نمی کنند، چرا که از یزیدیان انتظاری جز این نیست که به حریم کشور اسلامی ما و به ملت پیرو امام زمان و حتی به خانه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم (یعنی قم) تجاوز نمایند و از ملت دلاور مسلمان ایران هم انتظاری جز ادامه راه حسین و زینب نیست که این راه را انتخاب کرده اند. ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود می داند از چه می ترسد و با چه کسی جز خدا معامله می کند؟!
و اینک من به همه عزیزانی که خانه و کاشانه و جگر گوشگان خود را در این حوادث و میدان کارزار از دست داده اند، عرض می کنم که یقیناً شما احساس همدردی این خدمتگزار و پدر پیر خود را درک می کنید که من ویرانی خانه های شما را ویرانی خانه خود و شهادت و جراحت عزیزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود می دانم و با شما هستم و شما را به صبر و مقاومت سفارش می کنم و امیدوارم که ملت ایران با همان روح همبستگی و برادری که در همه مشکلات خود را یاور و غمخوار یکدیگر می دانند، در این امتحان بزرگ الهی به یاری و کمک آسیب دیدگان بشتابند و با آغوش باز و محبت و اخوت در رفع مشکلات آنان کوشش کنند و همگام با دولت خدمتگزار که با کمال فداکاری و پشتکار شب و روز مشغول امداد و برنامه ریزی هستند، به جنگ مشکلات بروند.
به هر حال قلم و بیان من عاجز است که مقاومت عظیم و گسترده میلیون ها مسلمان شیفته خدمت و ایثار و شهادت را در این کشور صاحب الزمان ارواحنا فداه ترسیم نماید و از حماسه ها و رشادت ها و خیرات و برکات فرزندان معنوی کوثر، حضرت فاطمه سلام الله علیها سخن بگوید که همه اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروی امام عاشورا سرچشمه گرفته است. و ملت ما کمربندها را محکم بسته اند و از زن و مرد و پیر و جوان همه و همه، به جز تعداد انگشت شماری منافق خودفروخته جاسوس و سایر وابستگان به استکبار جهانی، در صحنه نبرد حق در برابر باطل ایستاده اند و بر یکدیگر سبقت می جویند و کدام سبقتی در مسیر الی الله بالاتر از این که سیل زدگان محصور در فکر کمک به جبهه اند و رزمندگان در صحنه نبرد هم بضاعت مالی خود را به سیل زدگان

صحیفه نور جلد 20 صفحه 61

تقدیم می کنند. و کدام تحولی بالاتر از این که پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شکوه نمی کنند ولی غبطه و حسرت دوری از قافله شهدا را بر زبان دارند. و چه کر و کورند آنان که بعد از تجربه سال ها مقاومت و سرسختی این ملت قهرمان هنوز هم بر حقایق و واقعیات پا می نهند و به تجهیز صدام رو به احتضار و حزب عفلقی ادامه می دهند که در حقیقت خود و صدام را به گورشان نزدیکتر و ملت ما را آبدیده تر می سازند و عزم آنان را برای سرعت بخشیدن به سقوط متجاوز جزم تر می کنند.
ابرقدرت ها، از آمریکا که در رأس همه مفاسد عالم است گرفته تا شوروی و فرانسه که متأسفانه بیشترین امکانات تهاجم به شهرها را اعم از موشک و بمب و هواپیما در اختیار عراق گذارده اند، باید بدانند که با ادامه این حمایت های علنی و تلویحی از صدام کینه یک ملت انقلابی و استوار و یک حکومت اسلامی و مردمی و صددرصد تثبیت شده و دارای هواداران بی شمار از مکتب ها و نژادها و ملیت های مختلف در سرتاسر جهان را علیه خود برمی افروزند و مردم ما و ملت های جهان، آنان را در این جنایت ها و خیانت ها سهیم می دانند. و باید تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون برای اعلای کلمه الله ایستاده ایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه ریزی خواهیم نمود. و استکبار جهانی چه زود فراموش کرده است صحنه عظیم و تاریخی حضور مردم در روز قدس را که اگر ده ها بار هم تکرار بشود، به یاری خداوند مردم ما همان مردمند و صحنه ها همان صحنه هاست.
من ضمن تشکر و تقدیر فراوان از نیروهای مردمی و بسیجیان جان بر کف و سپاهیان محمد و ارتش قدرتمند و مقاوم و سپاهیان قهرمان و دلاور و روحانیون و جهادگران و امدادگران و خبرنگاران و نیروهای انتظامی کمیته و شهربانی و ژاندارمری و همه کسانی که در پشت جبهه ها به تقویت و تدارک رزمندگان همت گماشته اند و نیز با تقدیر و تشکر وافر از رزمندگان عملیات کربلای 4 و 6 و خصوصاً کربلای 5 که واقعاً حماسه ها آفریدند و حیرت و تعجب همه جهانیان را برانگیخته اند و بر مستحکمترین دژها و موانع و مدرنترین سلاح ها یورش بردند و دلاورانه در مصاف با دشمن زبون جنگیدند و امیران و افسران و درجه داران و سربازان بی شماری از دشمن را به اسارت گرفته اند و هم اکنون نیز به نبرد خود ادامه می دهند و دل انبیا و پیامبر اسلام و مولای خود حضرت صاحب الامر را شادمان ساخته اند. از همه جوانان غیور و اقشار برومند کشور اسلامی می خواهم که مثل همیشه به جبهه ها هجوم آورند و به سپاهیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بپیوندند و نفس های آخر عمر صدامیان را بگیرند که دست نصرت حق با شماست و چنانچه تا به امروز و در همه صحنه ها از امدادهای غیبی و عنایات ویژه خود شما را متنعم ساخته است، بعد از این یار و یاورتان خواهد بود و شما را تنها نخواهد گذاشت و من هم در همه حالات به شما دعا می کنم و شما را دوست می دارم و ای کاش در کنار شما و در سنگر شما بودم.
خداوندا! به ملت ما و رزمندگان لشکر اسلام و به مسؤولین و فرماندهان که با دقت و نظم و سعه

صحیفه نور جلد 20 صفحه 62

صدر و جلب رضایت حق به برنامه ریزی و هدایت امر جنگ مشغولند و به رزمندگان با اخلاص و با ایمان، از نیروی زمینی و هوایی و دریایی ارتش و سپاه و جنگ آوران بسیج که اسلام و انقلاب و میهن اسلامی خود را بیمه کرده اند و دست تجاوزگران را شکسته اند و به روحانیون عزیزی که حوزه علم را به مکتب عشق مبدل ساخته و پیشاپیش ارتش اسلام، سینه ها را سپر کرده اند و به جهادگران بی سنگری که در سخت ترین شرایط به پاسداری از حریم رزمندگان و تحکیم مواضع بی قرار آنان همت گمارده و با ایثار و فداکاری جان عزیزانمان را در سنگر و مواضع دفاعی حفظ کرده اند و به امدادگران و طبیبانی که از خانه های امن خود به جبهه می روند و پا به پای خط شکنان به نجات مصدومین و مجروحین همت می گمارند و یا ابدان مطهر شهیدان را حمل می کنند و به دانشگاهیان و دانشجویان و متخصصین از ارگان ها و وزارتخانه ها که در امور مختلف یار و مددکار ارتش اسلامند و به فیلمبرداران و خبرنگارانی که در خط مقدم جبهه حماسه های بی نظیر و جلوه های ملکوتی جنود خدا را به نمایش می گذارند و ملت ایران و مردم جهان را در عصر حاضر و آیندگان را به فرهنگ دفاع مقدس خود و تاریخ انقلاب آشنا می سازند و به همه پشتیبانان و مراکز پشتیبانی از جبهه، از کشاورزان در گوشه های دهات که از ثمرات رنج خودمی گذرند، گرفته تا کارگران و مردم شهرها و بخش ها و اقشار گوناگون بازاری و اداری و غیره که با جان و مال و قول و فعل خود، رزمندگان را حمایت و دلگرم می کنند نصرت و برکت و پیروزی و شرافت و عزت دنیا و آخرت کرامت فرما.
خداوندا! شهدای عزیز این ملت را که برای تو و برای اعتلای دین تو جان باخته اند، در جوار اولیایت مخلد فرما و به بازماندگان آنان خصوصاً پدران و مادران و فرزندان و همسرانشان که برای رضای تو، فراق و دوری آنان را تحمل می کنند و پرچم مبارزه آنان را بر دوش گرفته و به پیش می روند، صبر و اجر کرامت کن و فرزندان آنان را برای رأفت و مهربانی بیشتر به مادران داغدیده خود مهیا فرما و جانبازان عزیز و پیروز و سرافراز ما را شفا عنایت کن و مفقودین و اسرا، این شیرمردان دربند را با سلامت و پیروزی به اوطان خود باز گردان و ما را خدمتگزار این ملت و ملت را قدرشناس زحمات شهیدانمان گردان و شیرینی و حلاوت محبت و رضایت خود را به ما عنایت کن و دعای خیر حضرت بقیةالله ارواحنا فداه را شامل حالمان گردان و این انقلاب را از خطر آفت ها و لغزش ها و از کید کافران و منافقان و ملحدان حفظ فرما.
والسلام علیکم و رحمةالله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:33 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام به مناسبت روز انقلاب اسلامی و شهادت در تجلیل از ایثارگران شهید، جانباز و مفقود در دهه مبارکه فجر

تاریخ: 1365/11/16

 

پیام به مناسبت روز انقلاب اسلامی و شهادت در تجلیل از ایثارگران شهید، جانباز و مفقود در دهه مبارکه فجر

بسم الله الرحمن الرحیم
گرامی باد بر ملت بزرگ ایران و بر پیروان شاهد بزرگ، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم وجود رادمردانی که راه شهادت را برگزیده اند و در هجرت از زندگی عالم ادنی و جهان سفلی به وادی ایمن و ملکوت اعلا رسیده اند و در جستجوی حیات، سرچشمه را یافته اند و سیراب و سرمست از جرعه (ارجعی الی ربک) به رویت جمال و کشف رضایت حق نایل آمده اند (و کفی بهم فخراً) . و چه غافلند دنیاپرستان و بیخبران که ارزش شهادت را در صحیفه های طبیعت جستجو می کنند و وصف آن را در سروده ها و حماسه و شعرها می جویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد می خواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نگردد که بر ملت ما آسان شده است. و اینک ما شاهد آنیم که سبکبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند و بر بسیط ارض، ثمرات رشادت ها و ایثارهای خود را نظاره می کنند که از همت بلندشان جمهوری اسلامی ایران پایدار و انقلاب ما در اوج قله عزت و شرافت مشعل دار هدایت نسل های تشنه است و قطرات خونشان سیلابی عظیم و طوفانی سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخ های ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است و آنان را در عزا و ماتم از دست دادن یاران و نوکرانی چون محمدرضاخان و سادات هاو نمیری ها و نیز اقتدارها و افتخارات شیطانی خود سیاهپوش کرده است و هنوز اول ماجراست و کابوس های دیگری دارند و باید خود را برای نابودی و مرگ جیره خوارانی چون صدام و دست نشاندگانی چون اسرائیل غاصب آماده کنند، که اینها همه از برکات سحر شهیدان ماست و ما در انتظار رؤیت خورشیدیم و به شهیدان باید گفت (اتیکم الله مالم یوت احداً من العالمین) .
و مبارک باد بر خانواده های عزیز شهدا، مفقودین و اسرا و جانبازان و بر ملت ایران که با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدل گشته اند که نه تهدید ابر قدرت ها آنان را به هراس می افکند و نه از محاصره ها و کمبودها به فغان می آیند و نه از خیانت و وحشیگری های صدام دیوانه و افسار گسیخته رو به زوال، در زدن شهرها و ویران کردن خانه ها و مساجد و بیمارستان ها و مدارس خم به ابرو می آورند و چون گذشته به راه خود که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است ادامه می دهند و زندگی با عزت را در خیمه مقاومت صبر، بر حضور در

صحیفه نور جلد 20 صفحه 60

کاخ های ذلت و نوکری ابرقدرت ها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح می دهند. و من افتخار می کنم که در میان شما و در کنار شما هستم و در غم و مصیبت های شما که مصیبت اسلام و مسلمین است شریک می باشم.
عجبا! که دیو صفتان عفلقی وقتی که در صحنه های نبرد، آن همه شکست ها را متحمل شده اند و بزدلانه از روبروی شیرمردان ارتش اسلام پا به فرار گذاشته اند، برای جبران آن همه ناتوانی و عجز، ناجوانمردانه خانه ها و مدارس و بیمارستان ها و مساجد را بر سر اقشار بی دفاع مردم از طفل شیرخواره گرفته تا محصل دبستانی و دبیرستانی و از بیمار در بیمارستان ها تا پیرمردان و پیرزنان خراب می کنند. آری ملت عزیز ایران و خصوصاً مردم شهرهای مورد تهاجم هوایی دشمن به خوبی لمس کرده اند که دشمنان آنان راه پیشوایان و اعقاب شجره خبیثه بنی امیه و یزیدان علیهم لعنةالله را برگزیده اند و هدفی جز محو آثار رسالت و اثبات و تحکیم شعار پوسیده (لا خبر جاء و لا وحی نزل) را دنبال نمی کنند، چرا که از یزیدیان انتظاری جز این نیست که به حریم کشور اسلامی ما و به ملت پیرو امام زمان و حتی به خانه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم (یعنی قم) تجاوز نمایند و از ملت دلاور مسلمان ایران هم انتظاری جز ادامه راه حسین و زینب نیست که این راه را انتخاب کرده اند. ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود می داند از چه می ترسد و با چه کسی جز خدا معامله می کند؟!
و اینک من به همه عزیزانی که خانه و کاشانه و جگر گوشگان خود را در این حوادث و میدان کارزار از دست داده اند، عرض می کنم که یقیناً شما احساس همدردی این خدمتگزار و پدر پیر خود را درک می کنید که من ویرانی خانه های شما را ویرانی خانه خود و شهادت و جراحت عزیزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود می دانم و با شما هستم و شما را به صبر و مقاومت سفارش می کنم و امیدوارم که ملت ایران با همان روح همبستگی و برادری که در همه مشکلات خود را یاور و غمخوار یکدیگر می دانند، در این امتحان بزرگ الهی به یاری و کمک آسیب دیدگان بشتابند و با آغوش باز و محبت و اخوت در رفع مشکلات آنان کوشش کنند و همگام با دولت خدمتگزار که با کمال فداکاری و پشتکار شب و روز مشغول امداد و برنامه ریزی هستند، به جنگ مشکلات بروند.
به هر حال قلم و بیان من عاجز است که مقاومت عظیم و گسترده میلیون ها مسلمان شیفته خدمت و ایثار و شهادت را در این کشور صاحب الزمان ارواحنا فداه ترسیم نماید و از حماسه ها و رشادت ها و خیرات و برکات فرزندان معنوی کوثر، حضرت فاطمه سلام الله علیها سخن بگوید که همه اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروی امام عاشورا سرچشمه گرفته است. و ملت ما کمربندها را محکم بسته اند و از زن و مرد و پیر و جوان همه و همه، به جز تعداد انگشت شماری منافق خودفروخته جاسوس و سایر وابستگان به استکبار جهانی، در صحنه نبرد حق در برابر باطل ایستاده اند و بر یکدیگر سبقت می جویند و کدام سبقتی در مسیر الی الله بالاتر از این که سیل زدگان محصور در فکر کمک به جبهه اند و رزمندگان در صحنه نبرد هم بضاعت مالی خود را به سیل زدگان

صحیفه نور جلد 20 صفحه 61

تقدیم می کنند. و کدام تحولی بالاتر از این که پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شکوه نمی کنند ولی غبطه و حسرت دوری از قافله شهدا را بر زبان دارند. و چه کر و کورند آنان که بعد از تجربه سال ها مقاومت و سرسختی این ملت قهرمان هنوز هم بر حقایق و واقعیات پا می نهند و به تجهیز صدام رو به احتضار و حزب عفلقی ادامه می دهند که در حقیقت خود و صدام را به گورشان نزدیکتر و ملت ما را آبدیده تر می سازند و عزم آنان را برای سرعت بخشیدن به سقوط متجاوز جزم تر می کنند.
ابرقدرت ها، از آمریکا که در رأس همه مفاسد عالم است گرفته تا شوروی و فرانسه که متأسفانه بیشترین امکانات تهاجم به شهرها را اعم از موشک و بمب و هواپیما در اختیار عراق گذارده اند، باید بدانند که با ادامه این حمایت های علنی و تلویحی از صدام کینه یک ملت انقلابی و استوار و یک حکومت اسلامی و مردمی و صددرصد تثبیت شده و دارای هواداران بی شمار از مکتب ها و نژادها و ملیت های مختلف در سرتاسر جهان را علیه خود برمی افروزند و مردم ما و ملت های جهان، آنان را در این جنایت ها و خیانت ها سهیم می دانند. و باید تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون برای اعلای کلمه الله ایستاده ایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی و نه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه ریزی خواهیم نمود. و استکبار جهانی چه زود فراموش کرده است صحنه عظیم و تاریخی حضور مردم در روز قدس را که اگر ده ها بار هم تکرار بشود، به یاری خداوند مردم ما همان مردمند و صحنه ها همان صحنه هاست.
من ضمن تشکر و تقدیر فراوان از نیروهای مردمی و بسیجیان جان بر کف و سپاهیان محمد و ارتش قدرتمند و مقاوم و سپاهیان قهرمان و دلاور و روحانیون و جهادگران و امدادگران و خبرنگاران و نیروهای انتظامی کمیته و شهربانی و ژاندارمری و همه کسانی که در پشت جبهه ها به تقویت و تدارک رزمندگان همت گماشته اند و نیز با تقدیر و تشکر وافر از رزمندگان عملیات کربلای 4 و 6 و خصوصاً کربلای 5 که واقعاً حماسه ها آفریدند و حیرت و تعجب همه جهانیان را برانگیخته اند و بر مستحکمترین دژها و موانع و مدرنترین سلاح ها یورش بردند و دلاورانه در مصاف با دشمن زبون جنگیدند و امیران و افسران و درجه داران و سربازان بی شماری از دشمن را به اسارت گرفته اند و هم اکنون نیز به نبرد خود ادامه می دهند و دل انبیا و پیامبر اسلام و مولای خود حضرت صاحب الامر را شادمان ساخته اند. از همه جوانان غیور و اقشار برومند کشور اسلامی می خواهم که مثل همیشه به جبهه ها هجوم آورند و به سپاهیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بپیوندند و نفس های آخر عمر صدامیان را بگیرند که دست نصرت حق با شماست و چنانچه تا به امروز و در همه صحنه ها از امدادهای غیبی و عنایات ویژه خود شما را متنعم ساخته است، بعد از این یار و یاورتان خواهد بود و شما را تنها نخواهد گذاشت و من هم در همه حالات به شما دعا می کنم و شما را دوست می دارم و ای کاش در کنار شما و در سنگر شما بودم.
خداوندا! به ملت ما و رزمندگان لشکر اسلام و به مسؤولین و فرماندهان که با دقت و نظم و سعه

صحیفه نور جلد 20 صفحه 62

صدر و جلب رضایت حق به برنامه ریزی و هدایت امر جنگ مشغولند و به رزمندگان با اخلاص و با ایمان، از نیروی زمینی و هوایی و دریایی ارتش و سپاه و جنگ آوران بسیج که اسلام و انقلاب و میهن اسلامی خود را بیمه کرده اند و دست تجاوزگران را شکسته اند و به روحانیون عزیزی که حوزه علم را به مکتب عشق مبدل ساخته و پیشاپیش ارتش اسلام، سینه ها را سپر کرده اند و به جهادگران بی سنگری که در سخت ترین شرایط به پاسداری از حریم رزمندگان و تحکیم مواضع بی قرار آنان همت گمارده و با ایثار و فداکاری جان عزیزانمان را در سنگر و مواضع دفاعی حفظ کرده اند و به امدادگران و طبیبانی که از خانه های امن خود به جبهه می روند و پا به پای خط شکنان به نجات مصدومین و مجروحین همت می گمارند و یا ابدان مطهر شهیدان را حمل می کنند و به دانشگاهیان و دانشجویان و متخصصین از ارگان ها و وزارتخانه ها که در امور مختلف یار و مددکار ارتش اسلامند و به فیلمبرداران و خبرنگارانی که در خط مقدم جبهه حماسه های بی نظیر و جلوه های ملکوتی جنود خدا را به نمایش می گذارند و ملت ایران و مردم جهان را در عصر حاضر و آیندگان را به فرهنگ دفاع مقدس خود و تاریخ انقلاب آشنا می سازند و به همه پشتیبانان و مراکز پشتیبانی از جبهه، از کشاورزان در گوشه های دهات که از ثمرات رنج خودمی گذرند، گرفته تا کارگران و مردم شهرها و بخش ها و اقشار گوناگون بازاری و اداری و غیره که با جان و مال و قول و فعل خود، رزمندگان را حمایت و دلگرم می کنند نصرت و برکت و پیروزی و شرافت و عزت دنیا و آخرت کرامت فرما.
خداوندا! شهدای عزیز این ملت را که برای تو و برای اعتلای دین تو جان باخته اند، در جوار اولیایت مخلد فرما و به بازماندگان آنان خصوصاً پدران و مادران و فرزندان و همسرانشان که برای رضای تو، فراق و دوری آنان را تحمل می کنند و پرچم مبارزه آنان را بر دوش گرفته و به پیش می روند، صبر و اجر کرامت کن و فرزندان آنان را برای رأفت و مهربانی بیشتر به مادران داغدیده خود مهیا فرما و جانبازان عزیز و پیروز و سرافراز ما را شفا عنایت کن و مفقودین و اسرا، این شیرمردان دربند را با سلامت و پیروزی به اوطان خود باز گردان و ما را خدمتگزار این ملت و ملت را قدرشناس زحمات شهیدانمان گردان و شیرینی و حلاوت محبت و رضایت خود را به ما عنایت کن و دعای خیر حضرت بقیةالله ارواحنا فداه را شامل حالمان گردان و این انقلاب را از خطر آفت ها و لغزش ها و از کید کافران و منافقان و ملحدان حفظ فرما.
والسلام علیکم و رحمةالله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها