بیانات امام خمینی در جمع رؤسای مجلس شورای اسلامی و دیوان عالی کشور، عده ای از روحانیون، استادان دانشگاه ها و سفرای کشورهای اسلامی به مناسبت عید سعید قربان
تاریخ: 1364/06/05
در سابق تبلیغات به طوری دامنه دار بود که سوءظن در همه ایجاد کرده بود
بسم الله الرحمن الرحیم
این عید سعیدی که دارای ابعاد مختلفه است، بعد عرفانی، بعد سیاسی، بعد ایثار و ابعاد دیگر است، به همه مسلمین جهان و مستضعفان و آقایانی که در این جا تشریف دارند، تبریک عرض می کنم. ما امروز یک مقایسه ای بکنیم بین سابق و حالا در بعضی جهات. این مقایسه از خود این مجلس باید شروع بشود. این، از برکات این جمهوری است که در یک مجلس، مجتمع هستند کسانی که در دوره های سابق در یک همچو مجالسی امکان اجتماعشان نبود. اما توجه دارید به این که در سابق بین علمای اسلام، حوزه علمیه قم و علمای تهران با دانشگاه ها هیچ وقت اجتماع این طور نداشتند که در یک محیط با یک دل، با یک ایده، و همین طور سفرای ممالک دوست و اساتید دانشگاه ها و ارکان دولتی، در یک اجتماعی هیچ وقت نبودند که با هم بنشینند و ببینند که ما محتاج به چه هستیم و باید چه بکنیم. دامن زده بودند به اختلاف در داخل کشور ما /به طوری که/ تبلیغات به طوری بود که وحشت می کرد یک اهل علمی در محیط دانشگاه برود و حرف هایش را بزند و همین طور دانشگاهی در محیط علم بیاید و در محیط مدارس علمی بیاید و مسائلش را بگوید و همین طور اساتید دانشگاه، دولتی ها، مجلسی ها، هیچ یک از اینها با هم نمی نشستند که ببینند که کشور خودشان لااقل چه احتیاجاتی دارد و باید چه بکنند برای رفع آن احتیاجات، این برای این بود که به طوری تبلیغات دامنه دار بود که سوءظن در همه ایجاد کرده بود، از هم وحشت می کردند، به هم سوءظن داشتند، باید بگوییم دشمنی داشتند با هم، ایجاد کرده بودند این را. از سفرای خارجی یکی شان در محضر علما، در جایی که علما جمع بودند، حاضر نمی شدند، حاضر نبودند که حاضر بشوند. برای این که اینها را این طور معرفی کرده بودند که یک جمعیتی هستند که ارتجاعی و نمی دانم به عقب برگشته و عقب مانده و کهنه فکر کن! و از این مسائلی که دیدید که در دوره سابق، خصوصاً در این عهد اخیر القا شده بود. معلوم می شود که کارشناس های خارجی، کارشناس اروپا و آمریکا توجه به این معنا داشتند که این قشرها اگر با هم باشند خطر ناکند، یعنی خطرناک برای آنها! و راست هم می گفتند. روی همین زمینه، خود آنها به دست اشخاصی که در داخل داشتند، به دست کارکنان خودشان، به دست اشخاصی که در محیط آنها تربیت
صحیفه نور جلد 19 صفحه 208
شده بودند، به دست اینها کاری کرده بودند که کانه امکان نداشت یک همچو اجتماعی.
امروز ما همه در تحت یک سقف کوچک جمع شدیم و همه ما یک فکر داریم. فکر جلوگیری از آن چیزهایی که سابق بود، فکر این که نبادا دوباره دانشگاه های ما به دست آن اشخاص بیفتد، فکر این که نبادا روحانیین ما گرفتار آن مسائل بشوند و فکر این که نبادا کشور ما باز برگردد به یک حالی که همه دیدید چه خبر بود، چه مصیبت هایی در این کشور واقع می شد. ما امروز این جا هستیم که ببینیم که چه بکنیم که یک وقت خدای نخواسته مسأله برگردد، چه کنیم جلویش را بگیریم.
اگر مقایسه کنید ما بین دوره های سابق و حالا، معلوم می شود که چه تحولی در ایران واقع شده است
است آن چیزی که می تواند جلوگیری کند، یک قدری تفکر در عید قربان و مسائل قربانگاهی حضرت ابراهیم است ایثاری که او کرد و از خود گذشتگی ای که او کرد تدبر در او و تدبر در مسائلی که در حج هست، مسائل حج و همه مسائل اسلام، به طوری بین ابعاد مختلفه جمع کرده است، بین عرفان و تعبد، بین سیاست و عبادت، بین مسائل اجتماعی و سایر مسائل. این اساس را درست کردند برای این که ما از آن اساس چیز بفهمیم. آنها که در آن جا هستند، تکالیفی دارند و انشاء الله امیدوارم که به آن تکالیف عمل کنند و کردند. ما هم و آنها هم بعد از این که برگشتند، تکالیفی داریم که این تکالیف هم دنبال همان مطالعه عید قربان است و قربانگاه ها. آنها باید سوغات بیاورند آن ایثار را، آن وحدت را، و ما هم باید این معنا را در بین ملت خودمان پخش کنیم. آقایان روحانیون در سرتاسر کشور و آقایان دانشگاهی ها در سرتاسر کشور، اینها موظفند، وظیفه دارند!
ما بحمدالله تاکنون بسیار قدم های موثری برداشتیم، وقتی شما مقایسه یک قدری بکنید ما بین دوره های سابق و حالا، می توانیم خوب بفهمیم که فرق چیست. مثلاً شما بسیاری تان یا اکثرتان یادتان است که در قضیه رای گیری برای انقلاب سفید به اصطلاح، با چه هیاهویی، با چه فشاری، با چه دغل بازی هایی بیش از این نتوانستند ادعا کنند که شش میلیون بودند، با این که مطمئن باشید نبودند! آن همه فشار و آن دولت جائر و آن همه تبلیغاتی که آنها داشتند، نتوانست عده ای را جمع کند که اینها ادعا کنند ده میلیون اند، نتوانستند دروغش را هم بگویند، مبالغه اش هم بکنند. شما در یک کشوری که تحت فشار است از همه اطراف، تحریم های انتخاباتی از اطراف بر سرشان می بارد، تبلیغات همه جانبه بر سرشان می بارد، این مقدار اجتماعی که اینها کرده اند (که بیش از چهارده میلیون بود) ، اگر مقایسه بشود با هر کشور دیگری در عالم، معلوم می شود که فرق ما بین این جا و آن جا چیست و چه تحولی در ایران واقع شده است. این تحول یک تحول عجیب است که در یک رژیمی که همه قدرت ها در دستش بود و همه فشارها در دستش بود و مضایقه از هیچ فشاری هم نداشت، در ادعای کاذب خودش نتوانست ادعا کند که ما هشت میلیون داشتیم، شش میلیون! مبالغه اش و دروغش و همه بساط که روی هم ریخته شد، گفت: شش میلیون، و آن وقت هم راجع به شش میلیون هیاهو می کردند
صحیفه نور جلد 19 صفحه 209
که ای ...! شش میلیون رأی دادند، با این که دروغ می گفتند. شما بدون این - که یک فشاری باشد که بیایید حتماً شما رأی بدهید، وارد بشوید رأی بدهید و بدون تبلیغات قبلی - امسال اصلاً تبلیغاتی در کار نبود. این جمعیت که این طور اجتماع کرد که نظیرش / در / به حسب مقایسه در دنیا نیست، این دلیل بر یک تحول بزرگی است که در کشور ما واقع شده. از این جا بروید در جبهه ها.
وقتی که متفقین وارد شدند به کشور ما، با آن همه بساطی که اینها ادعایش را می کردند، به ادعای خودشان گفتند: سه ساعت ما توانستیم مقابله کنیم! بعد هم وقتی که پرسیده بود ازشان آن مردکه نامرد، که چطور شد سه ساعت؟ گفتند: ما این را مبالغه می کنیم، آنها از آن ور آمدند، ما از این ور رفتیم! با حالا مقایسه کنید که جوان ما، اقشار ملت ما ایستاده اند، و در مقابل همه قدرت ها، همه هم دارند توطئه می کنند. همه دستشان را به هم دادند که رژیم سابق را نگه دارند، جوان های ما به همش زدند، همه هم دست به هم دادند که در این جنگ پیروزی ایجاد کنند، هر روز هم دروغش را می گویند، لکن جوان های ما ایستاده اند و جلو می روند. در طایفه نسوان شما ملاحظه کنید آن وقت چه خبر بود، حالا چه خبر است. زن های ما حالا مکتبی شده سرتاسر کشور ما جوری هستند که همان طور که آن جوان ها در جبهه دارند، خدمت می کنند، اینها پشت جبهه شان محکم است و دارند خدمت می کنند، علاوه بر این که مجالس درس دارند، مجالس قرائت دارند، مجالس تدریس دارند حتی تدریس خارج من شنیدم بعضی از زن ها در جایی می گویند. خوب! این چه تحولی است؟ پیشتر چه بود؟ مسأله زن چه بود در ایران؟ انسان حیا می کند که بگوید، آن اسمش آزادی بود! این اسمش اختناق است! آن آزادی بود که هر چه دلشان می خواهد، هر چه انجام بدهند، به هر نحوه ای باشد! و این اختناق است برای این که زن ها خودشان آزادند که خدمت کنند، آزادند که پشت جبهه باشند، آزادند که درس بخوانند، آزادند که چه بکنند، این اسمش اختناق است! آنها اختناق را می گویند، یعنی نمی گذارید که زن ها به طوری عمل کنند که ملت را فلج کنند. یک قشر جوان ملت را به واسطه آن بی بند و باری که داشتند، فلج می کردند، یعنی از کار می انداختند. هیچ کس دنبال این نبود که یک فعالیت چشمگیری بکند، یک فعالیت اجتماعی بکند. همه دنبال این بودند که صبح که پا می شدند، کجا بروند تفریح بکنند، کجا بروند فرض کنید چه بکنند. بازارتان را نگاه کنید! خیابان هاتان را نگاه بکنید! حالا وقتی که می خواهند تکذیب کنند از ایران، می گویند که در آن جا محل تفریح پیدا نمی شود (آن تفریحی که آنها می خواهند، والا محل تفریح هست) یا زن ها حالا دیگر چادر سرشان است. آن وقت به طوری تبلیغ شده بود که زن جرأت نمی کرد که به این صورتی که باید در آید، در آید مخفی در می آمدند. آنهایی که می خواستند حفظ کنند خودشان را، یا از خانه در نمی آمدند، یا شبی، یک وقتی مخفیانه از این ور به جای دیگر می رفتند و هکذا همه جهاتی که ما ملاحظه می کنیم.
از معجزات اسلام این است که عرفانش آمیخته است با عبادتش
این حج این چند سال که امسال هم بحمدالله بهتر بوده است این باید در دنیا انعکاس پیدا
صحیفه نور جلد 19 صفحه 210
بکند! که حج این است. آن که ابراهیم خلیل الله و رسول خدا می خواستند این معنا بوده است. آنی که سوره برائت را می فرستد در آن جمع می خواند، برای همین بوده است که به ما بفهماند که آن جا باید سوره برائت خواند. در عینی که آن وقت که زمان رسول خدا بوده است، این طور گرفتاری ای که الان مسلمین دارند، این طور گرفتاری نداشتند، یک جور دیگری بود. در عین حال قرآن شریف و حدیث به ما تعلیم می کند که در حج باید این کارها را کرد. آمیخته است حج و همه عبادات اسلامی، آمیخته به همه ابعاد مختلفه است، و از معجزات انبیا و خصوصاً اسلام این است که عرفانش آمیخته است با عبادتش. اگر انسان، یک نفر آدم که اهل آن مسائل است همین نماز را - آن بعد عرفانی نماز را در اذکار و در کارهای دیگرش دنبالش برود، می بیند که چه دریای خروشانی است، معراج است، معراج مؤمن است، یعنی، تا آن ما فوق عالم طبیعت و ما فوق عالم وجود، انسان را می کشاند. گاهی در یک کلمه اش این طور است. یک جمله گاهی آن قدر بعد معنوی دارد و بعد عرفانی دارد که اگر تحقق پیدا کند برای یک انسان سالک، از همه حجاب ها می گذرد. و کانه سوره حمد که در قرآن هست و اولین سوره است و برای نماز قرار دادند و نماز بدون حمد، گفتند نماز نیست، همین سوره حمد تمام معارف درش هست. منتها آن کسی که نکته سنج باشد، باید درش تامل کند. خوب! ما اهلش نیستیم. ما می گوییم که (الحمدلله) ، یعنی شایسته است. (الحمدلله رب العالمین) یعنی شایسته است خدا که همه حمدها برای او باشد. اما قران این را نمی گوید. قرآن می گوید که اصلاً حمدی واقع نمی شود در جایی، الا برای خدا. آن هم که بت پرست است حمد است، آن هم برای خداست، خودش نمی داند. اشکال، ندانستن و جهالت ماهاست. آن که می گوید که (ایاک نستعین) نه معنایش این است که ما همه استعانت از تو انشاء الله می خواهیم و اینها، نخیر! بالفعل این طوری است که به غیر خدا، استعانت اصلاً نیست، اصلاً قدرت دیگری نیست. چه قدرت دیگری ما داریم غیر قدرت خدا؟ آن که تو داری غیر از قدرت خداست؟ نه این است که ما انشاء الله عبادت می کنیم برای خدا، انشاء الله استعانت می کنیم از خدا. اصلاً واقعیت این طوری است واقعیت این است که عبادت به غیر خدا، مدح، اصلاً در دنیا به غیر خدا واقع نمی شود، هیچ مدحی. اینهایی که مدح می کنند از مثلاً شیاطین و سلاطین و امثال اینها، اینها نمی فهمند که اینها مدح خداست، اینها غفلت از این دارند، لکن مدح به کمال است، مدح برای نقصان نیست، مدح برای کمال است. و آنهایی که، هر کس از هر کس استعانت بکند، استعانت از خداست. این سوره، این را می گوید. و اگر برای اهلش آنهایی که اهل مسائل هستند همین یک سوره قرآن تحقق پیدا بکند، تمام مشکلات حل می شود، برای این که وقتی انسان دید که همه چیز از اوست، دیگر از هیچ قدرتی نمی ترسد. ما که از قدرت ها می ترسیم برای این است که خیال می کنیم قدرت این است. وقتی انسان قدرت را قدرت او دانست، وقتی انسان همه چیز را از او دانست، این دیگر نمی تواند که از دیگری بترسد. همه خوف های ما از باب این است که نفهمیدیم که قدرت، یک قدرت است و آن قدرت هم برای نفع همه است. آن قدرت هم برای نفع همه افراد و جامعه و تمام بشر / آن قدرت / به کار گرفته شده، برای نفع آنهاست. ما اگر همین معنا را ادراک کنیم که هر چی هست از اوست و هر چی
صحیفه نور جلد 19 صفحه 211
هست برای نفع ماست و برای تربیت ماست، اگر همین معنا را واقعاً انسان ادراک کند و مشاهده کند و ذوب کند، این مسائل حل می شود.
دانشگاه باید متحول باشد و البته شده است، لکن بیشتر مواظبت می خواهد
ما باید مردم را با توحید آشنا کنیم، علمای اعلام باید مردم را با توحید آشنا کنند، با معارف الهی آشنا کنند. (الغیرک الظهور مالیس لک) دعای عرفه حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه (متی غبت حتی تحتاج الی) چه. قرآن هم همین است، هر کدام یک زبانی دارد. قرآن نازل شده تا این جا رسیده است و ادعیه ء ائمه ما علیهم السلام به حسب تعبیر بعض مشایخ، (قرآن صاعد) است و هر چه مسائل بخواهید، در ادعیه هست. زبان ادعیه با زبان عادی ای که احکام می خواهند بگویند دو تاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دو تاست، با زبان عرفان علمی هم دو تاست، یک زبان دیگری است مافوق اینها، منتها زبان فهم می خواهد، باید کسانی که آن زبان را می فهمند توجه کنند. البته برای همه، هست چیز درش، قرآن یک نعمتی است که همه ازش استفاده می کنند، اما استفاده ای که پیغمبر اکرم می کرده است از قرآن، غیر استفاده ای است که دیگران می کردند. (انما یعرف القرآن من خوطب به) دیگران نمی دانند، ماها یک ذره ای، یک چیزی، یک خیالاتی پیش خودمان داریم، آن که قرآن برش نازل شده می داند چیست، چه جور نازل شده، کیفیت نزول چیست، چه مقصد در این نزول است و محتوا چیست و غایت این کار چیست، او می داند. آنهایی هم که به تعلیم او تربیت شده اند، آنها هم برای خاطر تربیت او می دانند. هنر انبیا این بوده است که مسائل را، مسائل دقیق عرفانی را با یک لفظی می گفتند که هر کسی یک جوری ازش، خودش می فهمیده، ولی واقعش مال آنهایی است که بالاتر از این افقشان است و این هنر در قرآن از همه جا بالاتر است و در ادعیه هم هست ما، روحانیون، دانشگاهی ها اگر واقعاً علاقه دارند به این که این کشور محفوظ بماند، خصوصاً دانشگاهی ها، اساتید دانشگاه، اگر واقعاً علاقه مندند که این کشور دوباره برنگردد به اوضاع سابق، باید مواظب باشند، دانشگاهی ها، اساتید مواظب خودشان باشند در تربیت و مواظب بچه هاو جوان ها باشند در کارهایی که می کنند. باید نگه دارند دانشگاه را به یک صورتی که، به یک واقعیتی که آن واقعیت همین تحولی است که در ایران پیدا شده است. دانشگاه باید متحول باشد و البته شده است، لکن بیشتر مواظبت می خواهد. علمای بلاد هم هر جا هستند و خصوصاً در حوزه های علمیه باید همه جهاتی که اهل علم را، آنهایی که تازه آمدند و مشغول درس خواندن هستند، آنها را به خدای تبارک و تعالی نزدیک می کند و علاقه مند می کند، همه آن جهات را باید حوزه ها داشته باشند. حوزه ها باید / جهات اخلاقی را / درس اخلاق داشته باشند نه یکی، نه دوتا، ده تا، بیست تا، درس اخلاق داشته باشند. اگر بخواهید که آینده کشور شما یک آینده نورانی باشد، تربیت کنید اینهایی که وارد در حوزه ها هستند، یا در آن جایی که درس می گویید وارد می شوند، تربیتشان کنید به یک تربیتی که از این عالم هجرت کنند، توجه به ماورای این جا بکنند، روحانی باشند، یعنی روح باشند، یعنی توجه به ماورای طبیعت داشته
صحیفه نور جلد 19 صفحه 212
باشند. از اول قدم ها که برداشته می شود، برای آن طرف برداشته بشود، وقتی این طور شد، این جا هم درست می شود. آن کسی که جهات معنوی خودش را تقویت کرد، آن کس در جهات طبیعی هم قوی می شود. مثل، مثل انبیاست و اولیا، با همه آن معنویات، با همه آن معارف الهیه کشورداری هم می کردند، حکومت هم تأسیس می کردند، حدود را هم جاری می کردند، کسانی هم که مضر به جامعه بودند از دم شمشیر می گذراندند، در عین حالی که در آن پایه از معارف بودند.
اگر مردم را تربیت کنید به یک تربیت سالم، کشور شما سالم می ماند
اگر مردم را تربیت کنید به یک تربیتی سالم و دعوت کنید به این که با خدا آشنا بشوند، با معارف الهی آشنا بشوند، با قرآن آشنا بشوند، اگر این طور شد، کشور شما سالم می ماند و به سایر جاها هم سرایت می کند. قهری است این. الان هم ملاحظه می کنید که این مقداری که الان در دنیا سرو صدا بلند است، منتها یک دسته سرو صدا می کنند برای بازی دادن مردم و اظهار اسلام می کنند، اظهار این که باید قوانین اسلامی بشود بکنند، یک دسته هم واقعاً مسلمان و دنبال این که اسلام باید باشد، این برای همین موجی است که از این جا بلند شده است و شما ملت اسلام این موج را راه انداختید.
و امیدوار باشید به این که خدا با شماست و شما مادامی که قدر بدانید از نعمت الهی، نعمت هایی که خدا به شما داده است، این نعمت وحدتی که به شما داده است، این نعمت انقلابی که به شما داده است، این جوان هایی که به شما داده است، انقلابی که / الان / در جبهه ها، الان هم مشغول به خدمت هستند، این اساتیدی که به شما داده است، همه اینها قدردانی می خواهد. ما باید همه را قدر بدانیم و از همه تشکر کنیم. و من از ملت ایران در همه مواردی که دارند عمل می کنند و در صحنه هستند، تشکر می کنم و به همه دعا می کنم. خداوند همه ملت های اسلامی را حفظ کند و به وظایف خودشان آشنا کند و ما را هم به وظایف خودمان آشنا کند که در این چند روزی که داریم آن طرف می رویم، لااقل توجه به آن جا باشد، اخلاد الی الارض نباشد.