0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام حاج شیخ محمد عبائی

تاریخ: 1364/02/25

 

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام حاج شیخ محمد عبائی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد عبائی دامت افاضاته
از آن جا که از این جانب خواسته شد نماینده ای در دفتر تبلیغات اسلامی نصب نمایم، جناب عالی را به سمت نماینده خویش در آن دفتر انتخاب نمودم. لازم است یادآور شوم به طوری که گزارش رسیده است تاکنون دفتر مذکور خدمت های شایان تقدیری به اسلام و جمهوری اسلامی و حوزه های محترم علمیه نموده است که باید از آن تشکر نمود.
امید است با عنایات باری تعالی و ادعیه حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه، توفیق هرچه بیشتر در این امر ارزشمند پیدا نموده و در ادامه خدمت کوشا باشید. امید است مدرسین و فضلای محترم و طلاب عزیز با همکاری و همیاری بیشتر و بهتر با آن دفتر محترم، ملت عزیز کشور را به وظایف دینی و سیاسی و اسلامی خود آشناتر فرمایند.
والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم، تهران، آذربایجان شرقی و غربی، خراسان و روحانیون ترکمن صحرا و سیستان و بلوچستان نیمه شعبان)

تاریخ: 1364/02/16

 

کار انبیا هم مورد قبول همه نبوده، لکن انبیا به وظایفشان عمل کردند

بسم الله الرحمن الرحیم
تبریک این عید بزرگ و این روز عزیز را به خدمت همه ء آقایان، به همه ی ملت و ملت های اسلامی و مستضعفان جهان عرض می کنم. و من امیدوارم که انشاء الله برسد روزی که آن وعده ء مسلم خدا تحقق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده ء خداست و تخلف ندارد، منتها آیا ما درک کنیم یا نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهه کمی وسایل فراهم بشود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه ء فعلی شرعی الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم. کسی که برای رضای خدا انشاء الله مشغول انجام وظیفه است، توقع این را نداشته باشد که مورد قبول همه است، هیچ امری مورد قبول همه نیست. کار انبیا هم مورد قبول همه نبوده است، لکن انبیا به وظایفشان عمل کردند و قصور در آن کاری که به آنها محول شده بود نکردند، گرچه مردم بسیاری اکثراً گوش ندادند به حرف انبیا. ما هم آن چیزی که وظیفه مان هست عمل می کنیم و باید بکنیم گرچه بسیاری از این عمل ناراضی باشند یا بسیاری هم کارشکنی بکنند.
 

این قشری که بیشتر از همه تکلیف بر او متوجه است روحانیونند

عمده روحانیونند، این قشری که بیشتر از همه تکلیف بر او متوجه هست روحانیون هستند و امروز بحمدالله علمای محترم از بسیاری از بلاد و خطبای محترم و سایر قشرهای اهل علم در این جا تشریف دارند و یک مجلس نورانی است که باید ما با هم در این مجلس نورانی صحبتی که مفید است و برای جامعه ء اسلامی و برای مسلمین مفید باشد عرض کنیم، گرچه مکرر عرض شده است، شاید از همه ء قشرها، قشر روحانی مسؤولیتش بیشتر باشد برای این که هرکس بیشتر نزدیک به اسلام است بیشتر مورد مسؤولیت است. انبیا از همه کس مسؤولیت شان زیادتر بوده است. آنها در عین حالی که مسؤولیت شان از همه بیشتر بود، به آن امری که وظیفه داشتند عمل کردند و هیچ قصوری نکردند.

صحیفه نور جلد 19 صفحه 155


علمای هر ناحیه مسؤولیت شان از سایر طوایف بیشتر است. اینها عذر ندارند، ممکن است که بسیاری از مردم عذر داشته باشند، یا عذر این که نمی دانستیم یا عذر این که نمی توانستیم که هیچ کاری بکنیم. روحانیون الان در ایران هیچ عذری ندارند برای این که راه را می دانند و می توانند هم کار بکنند. اگر خدای نخواسته در بین روحانیون کسی از اشخاصی پیدا بشود که بر خلاف عمل بکند، این یا از باب این است که با اصل مبنای اسلامی مخالف است یا نمی فهمد که این اسلام در این جا وضعش چطور است.
یک دسته ای هستند که می گویند که زمان رژیم سابق بهتر از حالا بود، لابد عقیده شان این است که این همه مشروب فروشی ها که در سرتاسر ایران بود، بهتر بود باشد و جمهوری اسلامی نباشد! این همه مراکز فساد، فحشا در سرتاسر ایران باشد، لکن جمهوری اسلامی نباشد! این نمی شود الا این که یا بکلی از همه ء مسائل عاری و بری هستند، یا یک عقده هایی دارند که در عین حالی که می دانند مسأله این نیست، لکن این طور اظهار می کنند اینها یک اقلیتی هستند که نباید ملت به آنها گوش بکند. اکثریت قاطع روحانیت و اهل علم، اینها متعهد به جمهوری اسلامی هستند و می فهمند جمهوری اسلامی در ایران چه کرده است، می فهمند که مقایسه ء این با زمان شاه چه جور است و تعهد دارند به این که کار را پیش ببرند و قدم های بلندتری بردارند و این نمی شود الا این که یک جهاتی ملاحظه بشود. یکی این که بین خود روحانیون هر چه بیشتر اخوت بیشتر بشود، هر چه بیشتر وحدت بیشتر بشود. آن چیزی که شما را پیروز کرد و آن رژیم سابق را کنار زد و یک رژیم اسلامی را به جای او نشاند، آن این بود که همه با هم بودند، در آن وقت خلافی توی کار نبود برای این که همه می دانستند که رژیم بد است، همه از او درد کشیده بودند، رنج کشیده بودند. و اگر چنانچه بعد از پیروزی، خدای نخواسته کسانی بخواهند اخلال بکنند و در بین شما یک خلافی ایجاد بکنند، بدانید که این یک دستی است که از آمریکا دراز شده است، تا این جا هم آمده است. باید بیدار باشید! باید هشیار باشید! که نباید ما دشمن را خوار و ضعیف بشماریم. ما باید هر روز هشیار و بیدار باشیم که این دشمنانی که هستند، یا برای اصل اسلام و یا برای جمهوری اسلامی اینها مشغول کارند و اخیراً هم فعالیتشان بیشتر شده است. شما باید اجتماعتان را حفظ کنید، روحانیون باید اخوت روحانیتی شان را حفظ بکنند علاوه بر این که اخوت اسلامی بین همه ء قشرها باید باشد، روحانیون یک تکلیف فوق اینها دارند. اگر یک روحانی ای پایش را کج بگذارد می گویند روحانیون این طورند، نمی گویند فلان آدم. اگر یک بقالی کم فروشی کند می گویند آن بقال کم فروشی کرده نمی گویند بقال ها کم فروشند. این از تبلیغاتی است که شده است. اگر یک روحانی خدای نخواسته یک خطایی بکند، این طور الان وضع شده است که گویند روحانیون این جوری اند. مسؤولیت یک مسؤولیت بزرگی است که یکی اگر پایش را غلط بگذارد این طور نیست که پای خودش حساب بشود، پای روحانیت اسلام حساب می شود، شکست روحانیت اسلام است. این فرق دارد با آن که اگر خطایی بکند می گویند که این آدم خطا کرده است، نمی گویند که این صنف خطاکار است. از این جهت هر خطایی که از ما و شما آقایان

صحیفه نور جلد 19 صفحه 156

خدای نخواسته تحقق پیدا بکند علاوه بر آن مسؤولیت شخصی که دارید، مسؤولیت انسانی، مسؤولیت اجتماعی، مسؤولیت صنفی این را هم دارید برای این که پای همه حساب می شود. بنابراین، حساب نکنید خودتان را یک آدم عادی. حتی طلبه در مدرسه، خودش را حساب نکند که خوب! من مثل سایر مردم یک طلبه عادی هستم، اگر یک خلافی بکنم پای خودم حساب می شود. حتی آن طلبه ای که در مدرسه دارد درس می خواند، آن هم وقتی که یک خطایی بکند پای خودش حساب نمی شود، پای دیگران هم حساب می کنند. مسؤولیت بسیار بزرگ است و این نمی شود الا این که تهذیب در خود انسان و وحدت با همه رفقا، با همه دوستان با همه اشخاص، همه قشرها. در بین روحانیون، ائمه جمعه بیشتر از دیگران مسؤولند. سروکارشان الان ائمه جمعه با مردم بیشتر است تا سروکار سایر روحانیون. ائمه جمعه باید خیلی مواظب باشند که خدای نخواسته اگر در یک جایی یک چیزی اتفاق افتاد و چه شد، با جهت روحانی، جهت پدری حل کنند. اگر خدای نخواسته یک وقت بنا باشد که یک اعمال قدرت بخواهد بکند برای این که امام جمعه است این پای خودش حساب نمی شود، پای روحانیت حساب می شود، پای اسلام حساب می شود. از این جهت اینها وظیفه شان خیلی خطیر است و باید خیلی ملاحظه بکنند.
 

قدرت طلبی از هر که باشد از شیطان است

قدرت طلبی در هر که باشد، این اسباب این می شود که زمین بخورد. قدرت طلبی از هر که باشد از شیطان است، می خواهد رئیس جمهور آمریکا قدرت طلبی کند یا یک طلبه ای در مدرسه بخواهد قدرت طلبی بکند یا یک امام جمعه ای در مرکزی که دارد. اگر وضع این باشد که قدرت طلبی در کار بیاید و کار این که: من این طور باید باشم، بشود، بداند که این از شیطان است، شیطان این تزریق را از ابتدا کرده است و ما را هم از این راه بیشتر از جاهای دیگر می تواند بازی بدهد، که تو فلانی هستی! تو چه هستی! دیگران چی اند! از این معانی هیچ فرقی مابین آن آدمی که به حسب ظاهر قدرتمند دنیاست و دارد باز هم دنبال قدرت می گردد، با آن آدم زاهدی که توی یک صومعه نشسته است، در این جهت فرق نیست که اگر هر دوشان بگویند: من این طور! این زاهد بگوید: من این زاهد هستم! من چه! یا آن بگوید: من قدرتمند هستم! هر دویش از شیطان است، بلکه این فسادش بیشتر از آن است، خودخواهی همیشه اسباب این است که انسان را به فساد بکشد. تمام فسادهایی که در عالم پیدا می شود، از خودخواهی پیدا می شود، از حب جاه، از حب قدرت، از حب مال، از امثال اینهاست و همه اش برمی گردد به حب نفس و این بت از همه بزرگتر است و شکستنش هم از همه مشکل تر است. تعقیب کنید که اگر نمی توانید به تمام معنا بشکنید که می توانید انشاء الله مشغول باشید به شکستن دست و پای یک همچو بتی. اگر رهایش کنید شما را به هلاکت می کشاند. این طور نیست که ما را رها کند، ما یک معصیتی بکنیم ما را رها کند، یک کار دیگری بکنیم زیادتر ما را رها کند. درجه به درجه پیش می برد تا آن جایی که دین انسان را از دست انسان می گیرد. این یک مسأله طبیعی است که

صحیفه نور جلد 19 صفحه 157

شغل شیطان هم همین است، هم شیطان باطنی انسان، هم آن شیطانی که اینها هم به او بستگی دارند.
 

یکی از امور مهم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند

ائمه جمعه، ائمه جماعت، روحانیون محترم، اینها باید توجه به این معنا داشته باشند که اینها پدر هستند از برای ملت. اینها با مردم باید سمت پدری داشته باشند، اینها با مردم باید رفتارشان رفتار پدرانه باشد. بین خودشان برادر باشند، رفتار، رفتار برادری باشد. اجتماع داشته باشند، در هر شهری با هم در هر هفته یک روز، دو روز با هم مجتمع باشند، مسائل خودشان را بگویند. اگر یک خیالی دارند، اگر یک کاری دارند او را بگویند، حل کنند بین خودشان و هیچ وقت یک مسأله ای را به خطبه های نماز جمعه نکشانند، چه اشکال داشته باشند به فلان استاندار، فلان حاکم یا فلان وزارتخانه و چه اشکال داشته باشند به فلان آدم یا فلان شخص. این جای خطبه نماز جمعه، جای دعوت به حق است و دعوت به تقوا و مصالح مسلمین را در او گفتن، و تعرض به این خرده ریزی ها، اینها ازشان ائمه جمعه خارج است پرهیز کنند از این معنا.
و یکی از امور مهم هم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کردند. آنهایی که منشا آثار بزرگ بودند، در زندگی ساده زندگی کردند. اینهایی که در بین مردم موجه بودند که حرف آنها را شنیدند، اینها ساده زندگی کردند. شاید آقایان کمی شان یادشان باشد، در آن وقتی که ما اوایلی که آمدیم قم، که در آن جا چه اشخاصی بودند، شخص اول قم در جهت زهد و تقوا و اینها مرحوم آشیخ ابوالقاسم قمی، مرحوم آشیخ مهدی و عده دیگری، و شخص نافذ آن جا و متقی، مرحوم آمیرزا سید محمد برقعی و مرحوم آمیرزا محمد ارباب. همه اینها را من منزل هایشان رفتم. این که ریاست صوری مردم را داشت و ریاست معنوی هم داشت، با آن که زاهد بود، در زندگی مشابه بودند. مرحوم آشیخ ابوالقاسم، من گمان ندارم هیچ طلبه ای مثل او بود، زندگی اش یک زندگی ای بود که مثل سایر طلبه ها، اگر کمتر نبود، بهتر نبود، کمتر هم بود. مرحوم آمیرزا محمد ارباب که من رفتم مکرر منزلشان، یک منزلی داشت دوسه تا اتاق داشت خیلی ساده، بسیار ساده. مرحوم آشیخ مهدی همین طور، سایرین هم همین طور، عده هم زیاد بودند آن وقت. وقتی انسان در آن محیط واقع می شد که اینها را می دید، همین دیدن اینها برای انسان یک درسی بود، وضع زندگی آنها برای انسان یک، وضعی بود، درس بود برای انسان عبرت بود. هر چه بروید سراغ این که یک قدم بردارید برای این که خانه تان بهتر باشد، از معنویت تان به همین مقدار، از ارزش تان به همین مقدار کاسته می شود. ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست، به اتومبیل نیست. اگر ارزش انسان به اینها بود، انبیا باید همین کار را بکنند. انبیا سیره شان را دیدید چه جور بوده. ارزش انسان به این نیست که انسان یک هیاهو داشته باشد، یک اتومبیل کذا داشته باشد، یک رفت و آمد زیاد داشته باشد. ارزش روحانیت به این نیست که یک بساطی داشته باشد و یک دفتری و یک دستکی داشته باشد. فکر کنید ارزش انسان را به دست

صحیفه نور جلد 19 صفحه 158

بیاورید، ارزش روحانیت را از دست ندهید. در کیفیت تحصیل آن علوم هم هرچه بروید سراغ تجملات - و انشاء الله نمی روید از علوم تان کاسته می شود. آنهایی که این کتاب های قطور را نوشتند و پر ارزش را، زندگی شان یک زندگی طلبگی بوده مثل شیخ انصاری و مثل امثال اینها. یک زندگی طلبگی بوده. آنها توانستند اسلام را در همه ی جهات حفظ کنند و فقه را به پیش ببرند و مسائل دینی را افزایش بدهند (یعنی فروع را) و آن کتاب های ارزشمند را عرضه کنند به مردم. برای این که آنها ارزش را به این نمی دانستند که من خانه ام باید چه جور باشد، حالا سه تا اتاق داریم کم است، چهار تا! شما خیال می کنید که اگر ده تا اتاق هم باشد کافی برای شما هست؟ خیر! اگر همه ء این دنیا را به یک کسی بدهند، کافی نیست، می گوید: باید برویم جای دیگر. این فطرت انسان است، فطرت خدا خواهی است، این یکی از فطرت هایی است که هر کس هرچه بیابد، آن گم شده ء خودش را نیافته، آن گم شده یک چیز دیگری است و لهذا آن که دنبال قدرت می رود، قدرت مطلق می خواهد، قدرت مطلق خداست، آن که دنبال علم می رود، علم مطلق می خواهد، علم مطلق علم خداست. هر که دنبال هر کمالی برود یا هر چیزی برود، او کمال مطلقش را می خواهد و همه خدا را می خواهند، خودشان نمی دانند. عذاب هایی که به ما می شود برای حجاب هایی که در ما هست. آن که حجاب ها را پاره کرده است، ارزش ها را می فهمد و رسیده به آن جایی که باید بفهمد.
 

شما که می خواهید مردم را دعوت کنید به آخرت، باید قدم اول را خودتان بردارید

مناجات شعبانیه را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند، مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای این که خودبین نبودند. هر چه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند، که حالا من امام صادق ام دیگر، نه! امام صادق مثل یک آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند برای این که می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد. هیچ کس چیزی ندارد، انبیا هم هیچی نداشتند، همه هیچ اند و اوست فقط، همه هم دنبال او هستند، همه ء فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم آنهایی که فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه ء این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند.انه کان ظلوماً جهولا را که در آیه ء شریفه وارد شده است که (عرضنا الامانه علی السموات والارض والجبال فابین کذا) ، بعد می گوید: (ان کان ظلوماً حهولا) ، بعضی می گویند که ظلوماً جهولا بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده، ظلوماً که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته، جهولا برای این که به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانت دار هم نمی توانیم باشیم،

صحیفه نور جلد 19 صفحه 159

لکن می توانیم در آن راه باشیم. شما آقایانی که می خواهید مردم را دعوت کنید به آخرت، دعوت کنید به صفات کذا، باید قدم اول را خودتان بردارید تا دعوت تان دعوت حق باشد، والا دعوت حق است، دعوت کن شیطان است، از زبان شیطان دعوت می کند انسان. آن هم که درس توحید می گوید، آن هم همین طور است که اگر چنانچه در او آن منیت باشد، زبان، زبان شیطان است و درس توحید را به زبان شیطان می گوید. شما آقایانی که می خواهید بروید در جاهای دیگر و تربیت کنید مردم را، ملتفت باشید که یک وقت خدای نخواسته خودتان آلوده نباشید و آنها را دعوت کنید.
 

ما امروز مبتلا هستیم به دنیا و قدرت دنیا

ما امروز مبتلا هستیم به دنیا و قدرت های دنیا، در هیچ وقت ایران این قدر ابتلا نداشته است، برای این که ایران یک گاو شیرده بوده است و پستان هایش را هم رها کرده بوده است که از او می دوشیدند، این آرامش بوده! آن آرامشی که در زمان سابق بود، این آرامش بود که یک گاو شیردهی پستان هایش را در دست دیگران قرار بدهد و هیچ حرف نزند. وقتی ایران همه ء مخازنشان را تحویل می دهد به غیر، دیگر چرا او را نگهش ندارند؟ چرا آرام نگهش ندارند؟ آرامش است، اما چه آرامشی، آرامشی که یک حیوانی دارد در مقابل یک انسان! امروز، آن نیست دیگر. امروز برای این که این انسان می خواهد ارزش انسانی اش را به دست بیاورد، همه با او مخالفند. شرق با او مخالف است، غرب هم با او مخالف است و منطقه هم مخالف، داخل هم آنهایی که توجه ندارند یا آنهایی که عناد دارند آنها هم مخالف. شما راه خودتان را به پیش بگیرید، وحدت خودتان را حفظ بکنید، خودتان را با جامعه، با مردم تطبیق بدهید، به این معنا که آنها را هم هدایت کنید و آنها را داشته باشید. این ملت است که شما را از آن قید و بندها آزاد کرد و امروز هیچ قید و بندی از هیچ کشوری در گردن شما نیست، هیچ تعهدی ندارید به دیگران. امروز کشوری که غیرمتعهد است، ایران است. یک کشور دیگر پیدا نمی کنید که غیرمتعهد به معنای واقعی اش باشد و این به برکت این زاغه نشینان، این قشر محروم توده بوده است. آن که این همه جوان را داد این قشر محروم است. بیایند بشمرند، چند نفر از آن مرفه ها، چند نفر از آنهایی که الان نشستند و بدگویی می کنند برای جمهوری اسلام، از آنها چند نفر رفتند به جبهه؟ آنها چند تا شهید دادند؟ اگر یکی پیدا کردید! مگر آن یکی از آنها منفصل شده باشد، ممکن است، ممکن است که یک نفر از آن خانه ء مرفه منفصل شده باشد و حزب الله شده باشد او برود، اما این کم است. هر چه شهید است می بینید که مال این قشر محروم است. محروم هم این طور نیست که فقط زاغه نشین محروم باشد، بازاری اش محروم است، کارگرش محروم است کشاورزش محروم است و همه ء این قشرها محرومند و از همین هاست. آنی که الان در جبهه دارد خدمت می کند، از همین قشر است. آنی که آن قدر زحمت دارد می کشد برای حفظ کشورش و برای حفظ اسلام، همین قشر هستند، اینها آقای ما هستند، اینها به ما منت دارند، با اینها با کمال تواضع رفتار کنید!

صحیفه نور جلد 19 صفحه 159

 

تبلیغات در سرتاسر دنیا راه افتاده است برای این که اسلام را زمین بزنند

امروز ایران از همه وقت ها مبتلاتر است، یعنی همه با او مخالفند. تبلیغات دنیا، سرتاسر تبلیغات راه افتاده است برای این که اسلام را زمین بزنند،صلح بکنید. این برخلاف نظام انسانی است، برخلاف نظام اسلامی است، برخلاف ایده ء انبیاست که با مفسد، با کسی که فساد به راه می اندازد و هر روز مفسده اش را دارید می بینید و به طبع مفسد است و مخالف همه ء چیزهای انبیا هست، صلح بکنید. این مخالف قرآن است، مخالف عقل است، مخالف اسلام است، مخالف ارزش انسانی است. اینهایی که از اطراف دارند می آیند ایران و می آیند به تهران و کفن پوش و غیر کفن پوش و فریاد می کنند ما جنگ می خواهیم، اینها از این ملت نیستند؟ ملت همین است که می گوید ما باید صلح بکنیم؟ کدام ملت می گوید ما صلح بکنیم، جز آن مرفه ها و آنهایی که اسباب عیش شان فراهم نیست، یا آنهایی که متوجه نیستند. حمل به صحتش، این است که یک دسته ای متوجه نیستند. بنابراین، امروزی که همه با ما مخالفند، ما خودمان باید با هم باشیم. نمی گویم نیستیم که الان، اول شب گوش کنیم، ببینیم می گوید: خوب، کی گفته است که مردم با هم مخالفند! چه، معلوم شد یک قضیه ای در کار است. خوب! می گویند اینها را. من در عین حالی که می گویم شما با هم هستید، می گویم بیشتر باشید، می گویم این را نگهش دارید. امروز همه با ما مخالفند، ما خودمان باید حفظ کنیم وحدتمان را، هر چه آنها خلاف کنند ما وحدتمان باید قوی تر باشد، هرچه تبلیغات آنها زیاد بشود ما باید وحدتمان زیادتر بشود. آنها همه تبلیغات را برای این می کنند که اختلاف ایجاد کنند. آنها ایادی شان در همه جا راه افتاده است برای این که در ایران خلاف ایجاد کنند، از غیر ایران هم از هیچ جا نمی ترسند، برای غیر ایران هم از هیچ جا تبلیغ نمی کنند. شما دیدید که در انگلستان چندین ماه (قریب یک سال) اعتصاب بود، حرفی نبود، انگلستان است دیگر، اعتصاب است. اگر چهار نفر آدم در یک جایی فرض کنید فرض کنید اعتصاب بکند، این تا آخر هر روز گفته می شود که در ایران اعتصاب است! چه شده! چند نفر آن جاست! این چند نفر هم نمی گویند، می گویند کارخانه ها از کار افتاد. برای این که اینها اینها تمام دلخوشی شان به روز کارگر بود، من مواظب بودم. اینها روز کارگر را خیال می کردند که الان این کارگرها برای آنها سینه می زنند. روز کارگر آمد و گذشت و کارگرهای عزیز ما بیشتر از سابق در صحنه بودند و فریاد هم می زدند که ما می خواهیم خدمت کنیم. مگر برای من خدمت کنند که اگر من بد شدم خدمت نکنند؟ برای خدا دارند کار می کنند، برای کشور خودشان دارند کار می کنند این کشوری که همه چیزش را دیگران می دادند، حالا مشغولند خودشان دارند اصلاح می کنند، دارند کار کنند، همه چیز را دارند دنبالش هستند که بسازند و می توانند. وقتی بنا شد که همه برای یک مقصد و آن مقصد، مقصد الهی است، نه مقصد دنیایی که چون من حالا به آن نرسیدم پس ول کنم. مقصد الهی است، خدا هست، قیامت هست و ما مسؤولیم. مقصد الهی است، یک مقصد الهی را که با این چیزها نمی شود به همش زد. فرض کنید که چهار نفر هم یک جایی بنشینند با هم یک صحبتی بکنند و بگویند مردم هم این جور می گویند، اما این مسأله این طور

صحیفه نور جلد 19 صفحه 161

نیست، خوب است همه ء ما بیدار بشویم و خدا همه را بیدار کند.
 

خدمت هایی که جمهوری اسلامی در طول این چند سال به اسلام کرده، کسی در طول تاریخ غیر از زمان انبیا نکرده است

و من امیدوارم که در این ماه مبارک رمضان که ماه خداست، همه موفق بشوید به این که دعا کنید برای اسلام. در ادعیه تان دعای برای اسلام باشد، در رأس ادعیه تان دعای برای جمهوری اسلامی و بقای جمهوری اسلامی باشد. خدمت هایی که جمهوری اسلامی در این چهار پنج سال به اسلام کرده است، در طول تاریخ غیر از زمان انبیا نکرده کسی، آن قدر خدمتی که این کرده. هر کس ببیند، هر که، مخالفین، هرکس بیاید صورت شماری کند، ریز بدهد. زمان این جا چه خبر بود، زمان قاجار چه خبر بود؟ تازه آرامترین شان بودند. زمان قاجار چه خبر بود، حالا چه خبر است؟ دیگر زمان پهلوی را که همه می دانید چه خبر بود! این کمال بی انصافی است که یک کسی بگوید آن وقت هم مثل حالا و حالا بدتر از او. یا کمال بی اطلاعی، لجاجت، انسان لجاج، وقتی لجاجت پیدا می کند نمی داند خودش هم چه می کند. می گویند که یک دسته ای از اهل جهنم که در عذاب بودند یک وقت دیدند آرام شد (در روایت است ظاهراً) گفتند چه شد؟ گفتند پیغمبر عبور می کند گفتند درها را ببندید نبینیم. آن کسی که جهنمی هست این جوری است، درها را ببندید با این که آرام شده است، با این که عذاب را برداشتند. عذاب باشد، لکن پیغمبر نباشد! فساد باشد، لکن جمهوری اسلامی نباشد! در خیابان ها آن مفسده علنی باشد، لکن جمهوری اسلامی نباشد! اینها یک دردی است که دوای او پیش حضرت عزرائیل سلام الله علیه است.
و خداوند همه این دردها را شفا بدهد و امیدوارم که همه ء ما موفق بشویم به عمل کردن به رضای خدا، و خداوند این اسلام را، جمهوری اسلامی را نگه دارد و ما را موفق کند که به لقای جمال مبارک امام زمان سلام الله علیه موفق بشویم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد

تاریخ: 1364/03/01

 

پیام امام خمینی به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد

بسم الله الرحمن الرحیم
قیام 15 خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانه ها، و افسون ها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز، سد عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست نمود. خون سلحشوران کوخ نشین، کاخ های ستم را در هم کوبید. ملت عظیم الشان ایران با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را برای نسل های آینده گشود و ناشدنی ها را شدنی کرد.
خداوند تعالی، این ملت را پایدار و شهیدانشان را خصوصاً شهیدان 15 خرداد، این بنیانگذاران انقلاب اسلامی ایران را در جوار رحمت خود قرار دهد و به بازماندگان آنان صبر و اجر عنایت فرماید و به معلولان عزیز ما قدرت مقاومت بیشتر عطا فرماید.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

متن سؤال امام جمعه خمین

تاریخ: 1364/02/01

 

متن سؤال امام جمعه خمین

بسمه تعالی
محضر مکرم حضرت آیت الله العظمی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی،: حضرت امام خمینی مدظله العالی.
پس از سلام، زمین هایی که در خمین متعلق به حضرت عالی می باشد، خانه در او ساخته نشده، چنانچه رهنمود و دستوری هست بیان فرمایید.
الاحقر جلالی خمینی
 

پاسخ امام خمینی به سؤال امام جمعه خمین در مورد زمین های متعلق به ایشان

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای جلالی دامت افاضاته
جناب عالی وکیل هستید زمین های متعلق به اینجانب را هر چند ناقابل است هر طور صلاح می دانید تقسیم کنید بین فقرا و تملیک آنان نمایید، چه ساختمان شده باشد یا نشده باشد.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

انتصاب حجت الاسلام شیخ محمد علی صدوقی

تاریخ: 1364/03/05

 

انتصاب حجت الاسلام شیخ محمد علی صدوقی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای شیخ محمد علی صدوقی دامت افاضاته
جناب عالی به نمایندگی از طرف این جانب در ستاد نظارت بر انتخاب سه نفر عضو شورای عالی قضایی انتخاب می شوید تا بر جریان این انتخاب بر طبق مقررات نظارت نمایید. انشاء الله موفق باشید.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

انتصاب ناخدا یکم ملک زادگان فرمانده جدید نیروی دریایی جمهوری اسلامی

تاریخ: 1364/04/06

 

انتصاب ناخدا یکم ملک زادگان فرمانده جدید نیروی دریایی جمهوری اسلامی

بسمه تعالی
ضمن قبول استعفای سرکار ناخدایکم حسینی و با تقدیر از زحماتشان، با انتصاب سرکار ناخدا یکم محمد حسین ملک زادگان به فرماندهی نیروی دریایی جمهوری اسلامی موافقت می شود.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

تاریخ: 1364/04/09

 

آنها که منافعشان را از دست داده اند، با ما مخالفند

بسم الله الرحمن الرحیم
همه شما آقایان جزء اعلام و بزرگان هستید، اما مسائلی که می فرمایید، من باید از شما رهنمود بگیرم و حساب این نیست که من به شما رهنمود بدهم. عقیده من بر این است که ما باید مشکلات کشور را روی هم حساب کنیم و همه می دانیم که هیچ کشوری مثل ایران مبتلا به قدرت ها نیست و شما اگر چند دولت را استثنا کنید، بقیه یا مستقیم یا غیرمستقیم با ما مخالفند، چون یک دولت اسلامی با طرز تفکر خودشان موافق باشد، در ایران به وجود نیامده است و دستشان از ایران کوتاه شده است از این جهت با هر وسیله ای مشغول می باشند تا صدمه ای به ایران بزنند. و مخالفت آنها با اسلام است، منتها مستقیما نمی گویند ما با اسلام مخالفیم، می گویند: (با اینها که ارتجاعی هستند مخالفیم، با آخوندهایی که حکومت ایران را قبضه کرده اند، مخالفیم) . در عین حال می بینید آن همه تبلیغاتی که علیه ما شده و می شود و خواهد شد، در مردم تأثیر چندانی نکرده است. اگر تأثیر کرده بود، آثارش پیدا می شد، در حالی که روز قدس نمونه بود و می بینید که مردم این گونه در صحنه حاضرند. مسلم، آنها که منافعشان را از دست داده اند، آنها که دستشان از حکومت کوتاه شده و آنها که خواستند سلطنت را برگردانند و نشد، با ما مخالفند، چه در داخل و چه در خارج.
 

در زمان خود پیامبر و حضرت امیر هم خلاف واقع شد، باید جهات مثبت را نگاه کرد

در شرایط فعلی، ما باید وحدتمان را حفظ کنیم تا تمام کارها درست شود. البته در یک کشوری که تازه می خواهد احکام اسلام را پیاده کند و دارای چهل میلیون جمعیت و با آن وسعت است، نمی شود یکدفعه کارها درست بشود و هیچ خلافی واقع نگردد، در زمان خود پیامبر و حضرت امیر هم خلاف واقع می شد. باید جهات مثبت را نگاه کرد، نه جهات منفی را. و ما نباید توقع داشته باشیم که صبح کنیم در حالی که همه چیز سرجای خودش باشد. در زمان حضرت صاحب سلام الله علیه هم که ایشان با تمام قدرت می خواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمی شود که هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند. و بالاخره همان ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهید می کنند و در روایات

صحیفه نور جلد 19 صفحه 181

قریب به این معنا دارد که بعضی فقهای عصر با ایشان مخالفت می کنند. پس این طور نیست که خلاف فلان قاضی یا فلان فرماندار - و اصولا بعضی جهات منفی - خطری باشد. در زمان حضرت امیر هم قاضی اش و فرماندارش خلاف کردند، این اجتناب ناپذیر است.
الان اسلام در دست ماست و روحانیون از همه بیشتر مسؤولیت دارند، زیرا مردم دنبال آنها حرکت می کنند. در این شرایط وقتی که شما مشکلات و فعالیت ها را روی هم حساب کنید، خواهید دید که در کنار این مشکلات و فعالیت ها کسی تقصیر ندارد و نمی خواهد اسلام و احکام اسلام را از بین ببرد. گرفتاری زیاد است، گرفتاری جنگ، گرفتاری خرابی ها، گرفتاری آوارگان از همه اطراف. و بالاخره کارهایی که در این مدت برای فقرا و مستضعفین انجام شده است قابل مقایسه با سابق نیست. البته شکی نیست که خلاف هم هست ولی این طور نیست که با این خلاف ها ما لطمه اساسی ببینیم، بلکه از این که ما اختلاف داشته باشیم لطمه می بینیم.
 

ما باب اجتهاد را نمی توانیم ببندیم، همیشه اجتهاد بوده و خواهد بود

اگر بنا باشد دولت نتواند کاری انجام بدهد و مجلس نتواند کاری انجام بدهد، ما لطمه دیده و کارها زمین می ماند. این طور نیست که یکی بهتر از اینها پیدا بشود که بهتر بتواند اداره کند. هر کدام از اینها در جای خودشان آن قدری که زحمت کشیده اند، با اخلاص بوده است و آنها که مشغول کارند انسان های مخلصی هستند، البته ممکن است داخل آنها افراد بدی هم باشند.
مسأله دیگر این که ممکن است برداشت های اشخاص با ما مخالف باشد و ما باب اجتهاد را نمی توانیم ببندیم، همیشه اجتهاد بوده، هست و خواهد بود و حال آن که مسائلی که امروز پیش آمده است با مسائل سابق خیلی فرق می کند و برداشت ها از احکام اسلام مختلف است. ما نباید بر سر برداشت ها دعوا بکنیم و حاصل این که شما جامعه مدرسین محترم، باید دنبال این باشید که اگر کسی نزد شما آمد و کارشکنی کرد، تحت تأثیر واقع نشوید و ملاحظه کنید که مشکلات چیست و اگر بخواهیم به حرف یک دسته که مثلاً در مجلس هستند بگوییم این دولت نه، این رئیس مجلس یا این نخست وزیر یا این رئیس جمهور نه، چه خواهد شد؟ و اصولا ما افرادی را داریم که از عالم غیب بیایند و کارها را آن طوری که مطابق به این میل ماست، صددرصد انجام بدهند؟! این در تمام دنیا پیدا نمی شود و وضع ما جوری است که اگر بخواهیم آن را به هم زنیم صدمه می خوریم، یعنی جمهوری اسلامی صدمه می خورد. من عقیده ام بر این است که هیچ کدام از افرادی که آنها را می شناسم نمی خواهند کار خلافی انجام بدهند، منتها گاهی تشخیص ناقص است. و شما آقایان پشتیبانی و هدایت کنید، چرا که پشتیبانی شما مؤثر است و ما باید موارد مثبت را رو به اثبات بیشتر و موارد منفی را کم کنیم. اگر خدای نخواسته بین جامعه مدرسین با دولت یا جامعه با مجلس یا مجلس با دولت اختلاف پیدا بشود، شکست می خوریم. اما اگر همه با هم باشیم، همان طور که تا به حال بوده ایم و شما در تبلیغات و وعاظ در منابر و علما در مساجد مردم را دعوت به وحدت کنند، این جمهوری باقی

صحیفه نور جلد 19 صفحه 182

می ماند و امور به تدریج درست شود. ولی این طور نیست که کسی قدرت داشته باشد و نکند. باید قدرت دولت و حجم کار آنها را ببینیم چقدر است و بسنجیم که اگر من جای او باشم چه می توانم بکنم؛ اگر نخست وزیر را برداریم، جناب عالی را نخست وزیر بکنیم چقدر می توانید کار بکنید؟ حساب کار را با حساب قدرت باید بسنجید و مسائل را باید دوستانه حل نمود. این نظری است که من از اول داشته و دارم و بعد از این هم خواهم داشت.
 

برای مردم و دولت و مسؤولین و مجلس باید ناصح بود، نه مقابله کرد

بنابراین، امیدوارم همان طور که شما آقایان با انقلاب بوده اید، انقلاب را بر پا کرده اید، همین طور به پیش بروید و نصیحت کنید. مسأله نصیحت یک مسأله است، انتقامگیری مسأله دیگر. برای مردم و دولت و مسؤولین و مجلس باید ناصح بود، نه مقابله کرد. زیرا اگر شما با من و من با شما مقابله کنیم، غیر از این که دیگران سوء استفاده کنند چیزی به دست نمی آید. شما ببینید خارجی ها یک کلمه را می گیرند و چیزی از توی آن بیرون می آورند که بر ما غلبه کنند، مثلاً می گویند: (ایرانی ها ادعا می کنند ما با گروگانگیری مخالفیم، اما چون اینها ضد آمریکا هستند این حرف معنا ندارد) . و دیدید که آمریکا در همین قضیه گروگانگیری که گرفتار شده است چقدر به این طرف و آن طرف متوسل شده است. از اول هیاهو به راه انداختند که ما دخالت نظامی می کنیم، بعداً رئیس جمهور آمریکا به التماس و گدایی و دریوزگی افتاده است و به این طرف و آن طرف می زند که مسأله را حل کند ولی نتوانستند. و عده ای از آن طرف ایستاده و می گویند: (باید به شرایط ما عمل شود) و ما باید خیلی مواظب باشیم. غیر از این که ما را از داخل بپوسانند کار دیگری نمی توانند بکنند.
 

اسلام با فقه و احکام فقه باقی مانده است

مطلب دیگری که کراراً عرض کرده ام، مسأله تدریس و فقه است که هر چه می توانید آن را تقویت کنید. اسلام با فقه و احکام فقه باقی مانده است، باید عده کارها را انجام داده و عده ای هم مشغول بحث و درس بشوند. خداوند همه شما را حفظ و سلامت فرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع آقایان موسوی اردبیلی، صانعی و موسوی خوئینی ها

تاریخ: 1364/04/16

 

آنچه باید سفارش کنم این است که باید همه با هم و همراه باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
از رفتن آقای صانعی متأسف و متاثرم، امیدوارم ایشان در هر کجا که باشند فرد موثری باشند. از زحمات و کوشش های ایشان تشکر و قدردانی کنم. من ایشان را سال های طولانی است که می شناسم، او مردی عالم، متعهد و فعال است. ایشان تصمیم گرفتند تا از این کار کنار بروند. ایشان نباید به طور کلی از همه کارها کناره گیری کنند. حال که از این کار خسته شده اند، کارهای دیگری که با وضع مزاجی ایشان مناسب تر است را انتخاب کنند.
امروز که به شما زحمت دادم، بدین خاطر بود که تصمیم گرفتم آقای موسوی خوئینی ها دادستان باشند. آقای موسوی را هم می شناسم، او مرد عالم و بسیار متعهدی است. آنچه باید سفارش کنم این است که باید همه با هم و همراه باشید. اگر شورای عالی قضایی قوی باشد و همگی اتحاد قوی داشته باشید، مشکل ترین کارها را انشاء الله می توانید حل کنید. البته همیشه همفکری داشته باشید، و کار را هم خوب انجام داده اید ولی حجم کار چون زیاد است، باید بیشتر تلاش کنید. انشاء الله آقای موسوی هم مانند صانعی با صفای باطن، با آقای اردبیلی همکاری می نمایند. فعلا آقای صانعی به کار خود ادامه دهند تا سیر قانونی این کار طی شود.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع رئیس جمهور، رئیس دیوان عالی کشور، اعضای شورای نگهبان، هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای عالی قضایی، وزرا و روحانیون به مناسبت عید سعید فطر

تاریخ: 1364/03/30

 

غیر حق تعالی نور نیست، همه ظلمت است

بسم الله الرحمن الرحیم
من امیدوارم که این عید پر برکت به همه ملت های اسلامی و به همه مستضعفان جهان، خصوصاً ملت بزرگ ایران، برکت خداوند عنایت کند و مبارک باشد و امیدوارم که دست توانای حضرت ولی امر، پشتیبان این ملت عزیز باشد. آنچه که انبیا برای او مبعوث شده بودند و تمام کارهای دیگر، مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است که چطور است. ارائه عالم به آن طوری که هست، نه به آن طوری که ما ادراک می کنیم. و دنبال این بودند که همه تهذیب ها، تعلیم ها و همه کوشش ها در این باشد که مردم را از این ظلمتکده هایی که همه عالم ظلمت است، نجات بدهند و به نور برسانند. غیر حق تعالی نور نیست، همه ظلمتند و اگر چنانچه ما از این حجاب های ظلمانی بیرون برویم و همین طور اگر موفق بشویم از حجاب های نورانی هم بیرون برویم و همه حجاب ها را خرق کنیم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمائش مشاهده می کنیم و غیر او کسی نیست، سراب است. البته به آن معنای کاملش، نادری از اولیا خدا به تبع انبیا موفق شدند و دیگران مراتب پایین تر را، تا برسد به ما که هیچ.
 

اگر سر لیلة القدر و سر نزول ملائکه در شب های قدر را بدانیم، همه مشکلات ما آسان می شود

ماه مبارک رمضان که ماه، مبارک است / برای این است که / ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم، یعنی رسول خدا واصل شده و بعد از وصول، ملایکه را و قرآن را نازل کرده است. به قدرت او ملایکه نازل می شوند، به قدرت ولی اعظم است که قرآن نازل می شود و ملایک نازل می شوند. ولی اعظم، به حقیقت قرآن می رسد در ماه مبارک و شب قدر و پس از رسیدن، متنزل می کند به وسیله ملایکه - که همه تابع او هستند - قرآن شریف را، تا به حدی که برای مردم بگوید. قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست. قرآن سری است بین حق و ولی الله اعظم که رسول خداست، به تبع او

صحیفه نور جلد 19 صفحه 172

نازل می شود تا می رسد به این جایی که به صورت حروف و کتاب در می آید که ما هم از آن استفاده ناقص می کنیم. و اگر سر (لیلة القدر) و سر (نزول ملایکه) در شب های قدر - که الان هم برای ولی الله اعظم حضرت صاحب سلام الله علیه این معنا امتداد دارد - سر اینها را ما بدانیم، همه ء مشکلات ما آسان می شود. تمام مشکلاتی که ما داریم برای این است که ما محجوبیم از این که واقعیت را آن طور که هست و نظام هستی را به آن طوری که تنظیم شده است، مشاهده کنیم. ما گمان می کنیم که حیات در این جا چیزی است و نبودن در این جا نقصی است. در صورتی که حیات در این جا نازله آن حقیقتی است که از عالم غیب آمده است و موت - اگر چنانچه موت انسانی باشد - رجوع به همان مرتبه ای است که در اول بوده است، و البته مراتب مختلف و شؤون مختلف است. و ما امیدواریم که از فیض ماه مبارک و فیض عید ماه مبارک - که عید وصال است - ما هم حظی ببریم که بتوانیم در این مشکلاتی که بر ما وارد می شود، سرفراز بیرون بیاییم، تمام چیزهایی که انبیا آوردند، /اینها/ مقصود آنها به ذات نبوده است، مقصود آنها به ذات نبوده است، تشکیل حکومت مقصود به ذات نیست برای انبیا. دعوت ها هرچه می شود مقدمه است برای این که انسان را بیدار کنند، انسان را بفهمانند به (او) ، ارائه بدهند به (او) که چه بوده است و چه هست و چه خواهد بود و عالم چه جور است وضعش با ذات مقدس حق تعالی. و ما دستمان از این مسائل کوتاه است و امیدواریم که به برکت اولیا خدا، ما هم یک آشنایی ضعیفی پیدا بکنیم و بعض از حجب، از پیش چشم ما برداشته بشود. خدای تبارک و تعالی که می فرماید که: (الله نور السموات و الارض) و (هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن) ، این را ما با قلبمان، با وجودمان ادراک کنیم، نه ادراک علمی، مشاهده، ادراک علمی آسان است، لکن رسیدن به آن جایی که انسان دریابد این مسائل را، این کار مشکلی است و محتاج به مجاهدت؛ و انبیا و اولیا با مجاهدات خودشان به این مسائل رسیده اند. ادعیه ای که از ائمه علیهم السلام وارد شده است (که به تعبیر بعضی قرآن صاعد است) این ادعیه به قدری معارف الهیه در آن هست که انسان متحیر می ماند، آن قدر معارف در ادعیه هست. مسائلی که ائمه علیهم السلام برای نوع مردم گفته اند به طور مساله گویی به طور تعیین وظایف، آنها یک باب است که روی همان عرف عام صحبت شده است، وقتی که رسیدند به مناجات ها و ادعیه، مسائل فرق کرده است. آن جا دیگر زبان عامه ء مردم نیست، البته در آن همه چیز هست، لکن آن معارفی که در ادعیه و مناجات ائمه علیهم السلام هست، آنها یک زبان دیگری است غیر زبان معمولی و غیر زبان ذکر احکام الهیه. و مطالعه این ادعیه راهگشایی است برای انسان و رسیدن به بعض مدارج الهیه. و من امیدوارم که همان طوری که این کشور ما و این ملت عزیز، در همه چیز متحول شده است، در این معانی هم متحول بشود.
 

اسلام این طور مردم را متحول کرده که ترس را از دل ها برده است

و امیدوارم که تحول همان طوری که در میدان جنگ و در تظاهرات، در این ایام پیدا شد که تظاهرات به طوری بود که سابقه نداشت، و این از هنر اسلام است و هنر ملت ایران. هنر اسلام؛ که بعد

صحیفه نور جلد 19 صفحه 173

از این همه فشارها و بعد از این همه ارعاب ها و بعد از این همه تهدیدها و بعد از این همه تبلیغات، بعد از چندین سال زحمت و جور، زحمت و اذیت یکدفعه تمام ایران در یک روز برای یک دعوت یک فرد - فرد عزیز - این طور در خیابان ها ریختند. این از طرفی هنر اسلام است؛ اسلام این طور مردم را متحول کرده است که ترس را از دل هابرده است و جان ها را الهی کرده است و روح ها را روحانی کرده است که بچه های کوچکشان را می آورند کفن می پوشانند و می گویند برای شهادت آمدیم. این در تاریخ دنیا هیچ سابقه ندارد، تمام تاریخ دنیا را شما بگردید این را پیدا نمی کنید که با این وضع، با این کیفیت، با این ارعاب و ترساندن های مردم و با این بمباران کردن مناطق - حتی تهران - این طور مردم بریزند بیرون که نتواند دیگر کسی بگوید که مردم جنگ نمی خواهند! مردم جنگ نمی خواهند، اما دفاع دارند این (جنگ جنگ تا پیروزی) که مردم می گویند، این جنگ دفاعی است و الا ابتدائاً که اگر این مسائل نبود، ایران به هیچ جا نظر نداشت، الان هم ندارد.
 

راهپیمایی روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همه ابرقدرت ها

تجربه هایی که کردند خارجی ها، آنهایی که بی اطلاع بودند از اسلام، آنهایی که اطلاع بودند از قدرت اسلام و هنر اسلام، آنها در حجاب بودند و نمی دانستند - حالا هم هستند - لکن یک پرده ای برداشته شد از این حجاب. الان سرتا ته دنیا همه ابرقدرت ها می دانند قضیه چی هست. همه این تبلیغات هم که دارند می کنند، /همه/ برای این است که دانند قضیه چه قضیه بزرگی بوده است و باید چه جوری با آن مقابله کرد؛ ابتدائش با این که سکوت کنند. این سکوت نه این است که ندانند، آنهایی که باید بدانند می دانند، سرانی که در دنیا هستند، ابرقدرت ها، آنها می دانند (خبرگزاری هایی که این جا دارند، مسائل را آن طوری که هست اطلاع می دهند، لکن یک وضع دیگری هم برای تبلیغاتی درست می کنند) نه این که ندانند، مسائل را می دانند. می دانند که بعد از این همه تبلیغاتی که کردند، این همه تهدیداتی که کردند، حتی کاخ سفید تهدید کرد ایران را، ملت ایران همه این تهدیدات را توی خیابان گذاشت و از رویش عبور کرد. آنها می فهمند قضیه را و الان در فکر اینند که از چه راه دیگر پیش بیایند. اینها خیال می کردند که اختلاف توانند ایجاد کنند در ایران، هی دامن زدند به این که هی اختلاف است! هی اختلاف است! سران با هم اختلاف دارند! مردم دیگر خسته شدند رو به اختلاف رفتند! خیال می کردند با دعوت به اختلاف، مردم اختلاف پیدا می کنند. یک وقت چشم های بسته شان را باز کردند و دیدند که ایران یکپارچه قیام کرد. یکدفعه از خواب بیدار شدند که چه بود قضیه! الان متحیرند که چه بود قضیه و باید چه کرد. اختلافی که آنها خیال کردند، ما که می دانستیم نیست قضیه چیزی، لکن آنها خواستند با همین کلمه (اختلاف) درست کنند. تبلیغ به (اختلاف) خیال می کردند اختلاف درست می کند. تبلیغ به این که (مردم دیگر خسته شدند از جنگ) ، این خستگی ایجاد می کند؟ روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همه شان و تحلیل عملی ای که ملت ایران کرد، تمام تحلیل های آنها را نقش به آب کرد. این هنر اسلام است از یک طرف و هنر ملت ایران است از طرف دیگر. در

صحیفه نور جلد 19 صفحه 174

روز قدس که همه شاهد بودید و سفرایی هم که گفتند امروز هستند این جا، آنها هم شاهد بودند. روز قدس یک مطلبی نبود که در مخیله امثال کارتر و امثال روسای جمهور آمریکا (چه حالا و چه سابق) وارد بشود. آنها خیال می کردند که - از بس به آنها اشتباهی فهمانده بودند - خیال کردند که ایران دیگر خسته شده است؛ (این قدر به مردم فشار آمده، خانه ها بر رویشان خراب شده است، آواره شده اند، اینها دیگر از میدان در رفته اند، بنابراین می شود زود قضایا را ختم کرد) ، یکدفعه چشم باز کردند و ایران را دیدند که یکپارچه قیام است و یکپارچه جنگ خواهی؛ یعنی مدافع.
 

این فریادی که از قلب مؤمن است بر همه چیز غلبه می کند

ما نمی توانیم از ملت ایران تشکر کنیم، ما خودمان یک نقطه ضعیفی هستیم در بین این دریای بزرگ، یک قطره هستیم در بین این دریای بزرگ. ما می گوییم که خدا از شما تشکر می کند. ما که تشکر می کنیم، برای این است که تشکر خدا را کرده باشیم، شکر شما، شکر خداست. شما به مردم، به دنیا ثابت کردید - ولو در گوش یک افرادی نگذاشتند برسد، لکن موجش بالاخره می رسد - شما به دنیا ثابت کردید که ایران زیر بار هیچ ظلمی نمی رود و ایران با هیچ تهدیدی از میدان بیرون نمی رود و ایران متکی به یک قدرت عظیم است و آن قدرت خدا. کسی که متکی به قدرت خداست، کسی که ایمان در قلب او هست، کسی که علم به معاد دارد و خدا را می شناسد و قضای الهی را می داند، این از این معانی از میدان در نمی رود. فکر دیگری بکنند؛ آنهایی که نشسته بودند و برای خودشان خیالبافی می کردند که دو ماه دیگر، سه ماه دیگر، یک سال دیگر، دو سال دیگر، یک فکر دیگری بکنند! این فکر درست از کار درنیامد! ابر قدرت ها هم یک فکر دیگری بکنند و بهتر این است که دست از این کارها بردارند، بهتر این است که این عامل خبیث خودشان را که این طور رسوایی به بار آورد برای ابر قدرت ها، دست از پشتیبانی این بردارند. این بدبخت را بازی دادند و بعد معلوم شد که مسأله این جور نبود. الان هم این دست و پاها هیچ اثری ندارد. اینها خیال کردند که حالا دیگر چند تا بمب بیندازند به شهرهای ایران، ایران از میدان در رود. اینها هزاران بمب انداختند، بمباران کردند، همه مناطق طرف های مرز را بمباران کردند و شهرهای بزرگ ما را هم بمباران کردند. و روز قدس آن طور جمعیت و فریاد بود که به گفته بعض از مخبرین؛ (صدای توپ ها را مردم دیگر نمی شنیدند، صدای بمب ها را دیگر مردم نمی شنیدند) ، فریاد مردم غلبه کرده بود. این فریاد از قلب مؤمن است و این فریادی که از قلب مؤمن است بر همه چیز غلبه کند، بر کاخ سفید هم غلبه می کند و غلبه کرده است و موج این ایمان در سرتاسر دنیا. این موج رفته است و دنیا /دارد/ از زیر بار این ظلم هایی که در طول تاریخ بر آن شده است، از زیر این بار دارد در می آید. همه جا نغمه این است که ظلم نه! دست توانای ملت ها، ابر قدرت ها را به جای خودشان نشانده و می نشاند. ملت های مستضعف در هر جای جهان رو به بیداری هستند، نمی پذیرند امروز دیگر آن حرف هایی که سابق گفته می شد. آن ارعاب هایی که می کردند و کشتی هایی که می آوردند در اطراف خلیج فارس و امثال اینها، یا کارهای دیگری که

صحیفه نور جلد 19 صفحه 175

می کردند، تمام اینها کهنه شده است، دیگر پیش مردم ارزش ندارد. ملتی که بیرون آمده روز جمعه و می گوید که (ما برای شهادت آمدیم) ، آنها را از مردن نترسانید! این شهادت است. شما هر چه می توانید بترسانید، این است که؛ (ما خانه های شما را خراب می کنیم، خود شما را هم می کشیم) ، آنها جلو آمدند، می گویند ما برای این آمدیم! چطور اینها را ترسانید؟ این کار احمقانه است؛ این کاری که اخیرا صدام کرد و مخالف همه قواعد دنیا و قواعد الهی بود و همه دنیا او را تشویق کردند و یکی پیدا نشد بگوید چرا، این کار احمقانه را تکرار نکند، دیدید که اگر تکرار بشود بدتر از اول می شود. ملت، هر چه تا کنون شما کردید و هر چه جنایت کردید، دیدید که محکمتر شد. از این به بعد هم اگر چنانچه سر عقل نیایید و باز شرارت بکنید این ملت /از آن وقت هم که/ از حالا هم بالاتر می شود. انشاء الله خداوند به همه ملت - ملت اسلامی - قدرت ایمان عنایت کند و قدرت ایمان ملت ما را روزافزون کند. و امیدوارم که این شرارت ها، از آن دست بردارند تا ملت ها به کار خودشان مشغول بشوند. و ما، هم از شرارت های آنها ناراحت هستیم و هم از مقابله به مثل، از هر دو ناراحت هستیم. و من امیدوارم که قطع بشود این امور. و خداوند انشاء الله شما را موفق کند و از برکات این عید سعید و این ماه مبارک که گذشت، شمه ای به ما و به شما عنایت بفرماید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به نامه فرزند یک شهید

تاریخ: 1364/04/00

 

پاسخ امام خمینی به نامه فرزند یک شهید

بسمه تعالی
فرزند بسیار عزیزم
نامه محبت آمیز شما که از جانب خود و دیگر فرزندان عزیز شهدا، و مفقودین و اسرا بود، موجب خرسندی شد. امید است شما عزیزان خردسال که یادگار فداکاران در راه خداوند تعالی و اسلام عزیز هستید، چون پدران بزرگوار خویش خود را برای دفاع از اسلام بزرگ و میهن عزیز مهیا سازید و با فرا گرفتن علم و ادب و کوشش در راه به دست آوردن کمال انسانی و اخلاق اسلامی برای اسلام عزیز و کشور خودتان فرزندان شایسته ای باشید.
شماها با از دست دادن عزیزان خود، فرزندان اسلام و پیامبر عظیم الشان هستید، انشاء الله تعالی در پناه خداوند عالم موفق شوید. با کسان خود خصوصاً مادران داغدیده به خوبی رفتار نمایید. از خداوند منان سلامت برای شما و رحمت برای شهیدان، سلامت و رهایی برای اسرا و مفقودین شما خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در جمع رئیس دیوان عالی کشور و مسؤولین قوه قضاییه

تاریخ: 1364/04/18

 

قوه قضائیه اگر از روی موازین اسلامی انسانی رفتار کند، کشور را تواند نجات دهد

بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از تشکر از همه آقایان که زحمت کشیدند و این جا تشریف آوردند، باید عرض کنم، از آقای موسوی اردبیلی که در این موقع حساس، بدین خدمت بزرگ مشغولند، تشکر می کنم و همین طور از همه شما آقایان.
کشور ما، کشور تازه متولد شده ای است که با این که ملت ها با آن موافقند، اکثر دولت ها با ما مخالف می باشند. در دنیا این گونه تبلیغ می شود که ایران می خواهد منافع کلیه کشورها را از بین ببرد، در حالی که کشور اسلامی ما روی موازین اسلامی عمل می کند و هیچ گاه قصد تجاوز و تعدی به دیگران را ندارد. ما در مقابل عراق هم، تنها دفاع می کنیم. دفاع، حقی که شرعا و عقلا بر همه مسلمانان واجب است، خصوصاً مردم ایران که مورد تجاوز قرار گرفته اند.
البته در چنین مقطعی همه کارها مشکل است. قوه قضاییه مشکلاتش بیشتر از سایر ارگان هاست، چرا که قوه قضاییه دخالت در اموری می کند که اختلافی است و اختلاف بین مردم هم تمام شدنی نیست. ناچار، همیشه یکی از دو نفری که با یکدیگر اختلاف دارند ناراضی می رود. به همین جهت، کار بسیار مشکلی است و از طرفی هم، بسیار حساس و مورد توجه اسلام است. قوه قضاییه اگر از روی موازین اسلامی - انسانی رفتار کند، کشور را می تواند نجات دهد.
مسأله دادستانی که همه می دانید از امور بسیار مشکل و حساس است و آقای صانعی که مردی فاضل و عالم است و سال ها او را نزدیک می شناسم و او را عنصری فعال و خوب می دانم، تا به حال این سمت را داشتند که از زحمات ایشان تشکر می کنم. منتها اخیراً خسته شدند و به خاطر همین خستگی مدت هاست که تصمیم داشتند کنار بروند و ما می خواستیم باشند و ایشان از این سمت استعفا دادند که پذیرفته شد. با جناب آقای موسوی خوئینی ها هم آشنا هستم و ایشان را می شناسم و البته بعضی از آقایان هم ایشان را از هر جهت می شناسند؛ از جهت علمی که مورد تأیید بعضی از رجال و علمای علم هستند و از نظر تعهد هم که من خود، ایشان را خوب می شناسم. ایشان کارهای مهم را خوب انجام می دهند و مرد فعالی است.

صحیفه نور جلد 19 صفحه 185


امیدوارم همه با هم تفاهم داشته باشید. امروز همه ما محتاج تفاهم هستیم و همه ما باید با هم باشیم، چرا که اگر اختلاف کنیم استفاده اش را دیگران می برند.
انشاء الله آقای موسوی خوئینی ها با سعادت و سلامت کارشان را که چنین کار مهمی است، خوب انجام دهند. به هر صورت صلاح دیدم که به جای آقای صانعی برای چنین منصب بزرگی، ایشان باشند و ایشان محتاجند تا همه شما او را همراهی کنید و امیدوارم بین ایشان و شورای عالی قضایی و شما آقایان، تفاهم کامل باشد تا کشورتان به پیش رود و قضایای مهم را بتوانید حل کنید و از خداوند متعال توفیق و سعادت همه آقایان را خواستارم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام موسوی خوئینی ها به ریاست دادستانی کل کشور

تاریخ: 1364/04/19

 

فرمان امام خمینی به حجت الاسلام موسوی خوئینی ها به ریاست دادستانی کل کشور

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای حاج سید محمد موسوی خوئینی ها دامت افاضاته
جناب عالی را به ریاست دادستانی کل کشور منصوب می نمایم. امید است با همکاری رئیس دیوان عالی کشور، شورای عالی قضایی، فقها، قضات و حقوقدانان و کارمندان شریف و صالح دادگستری، هر چه بهتر بتوانید به ملت عزیز و جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایید.
از خداوند تعالی، توفیق جناب عالی را در این امر خطیر خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

انتصاب به حجت الاسلام زرندی

تاریخ: 1364/03/22

 

انتصاب به حجت الاسلام زرندی

بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسین زرندی دامت افاضاته
به دنبال کسالت ممتد جناب حجت الاسلام آقای موحدی کرمانی دام توفیقه العالی که منجر به استعفای ایشان از امامت جمعه باختران گردید، ضمن تقدیر از زحماتی که جناب ایشان در این مدت در انجام این وظیفه مقدس متحمل شده اند، اینک بدین وسیله جناب عالی را به سمت امام جمعه باختران و نماینده خویش منصوب می نمایم که انشاء الله تعالی ضمن انجام این فریضه الهی، مردم را به وظایف خطیر و حساسی که بخصوص در این برهه تاریخی انقلاب اسلامی دارند، آشنا ساخته و به استقامت و پایداری و وحدت و یکپارچگی در برابر توطئه های دشمنان اسلام دعوت نمایید.
بدیهی است علما و روحانیون معظم و اهالی محترم و متدین باختران و نهادها و ارگان های دولتی نیز همکاری های لازمه را در برگزاری هرچه با شکوهتر این نماز وحدت بخش با جناب عالی داشته و امید است با همکاری آنان وظایف محوله را به نحو احسن انجام دهید. از خدای تعالی موفقیت همگان را مسألت دارم.
والسلام علیکم و رحمه الله
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با رئیس و معاونین دانشگاه آزاد اسلامی

تاریخ: 1364/04/24

 

باید تلاش کنید جهات دینی را در دانشگاه بیشتر کنید

بسم الله الرحمن الرحیم
از زحمات و خدمات آقایان تشکر می کنم. خداوند به شما و سایر افرادی که این دانشگاه را اداره می کنند، توفیق دهد. انشاء الله بتوانید ایران را دانشگاه کنید. مسلما مردم وقتی دیدند کارهایتان خوب است و به آنان خدمت می کنید، با شما همراهی و کمک می کنند، چرا که مردم می خواهند فرزندانشان مهذب و عالم شوند. باید تلاش کنید جهات دینی را در دانشگاه بیشتر کنید. باید قبل از هرچیز، دانشگاه اسلامی باشد، برای این که کشور هر چه صدمه خورده است از کسانی بوده که اسلام را نمی شناخته اند.
انشاء الله آینده دانشگاهتان خوب باشد و همه دوستانتان موفق باشند. البته نظارت آقایان خامنه ای و هاشمی و ائمه جمعه و روحانیون بلاد، به اسلامی شدن آن کمک بیشتری می کند. ما امیدواریم جوانانمان در خود ایران تربیت شوند، برای این که در خارج به جوانان ما درس اساسی نمی دهند. انشاء الله روزی بیاید که از جاهای دیگر برای تحصیل به ایران بیایند و ما هرگز احتیاجی نداشته باشیم کسی را به خارج بفرستیم. و این امری است شدنی و این طرز تفکر که غیر از خارج در جای دیگر نمی شود تحصیل کرد، امری است باطل، چرا که با این گونه تبلیغات می خواهند جوانان ما را به خارج بکشند و با تفکر خودشان به ایران برگردانند.
امیدوارم این دانشگاه و همه دانشگاه های دیگر مراکزی شوند که هم جوانان ما را مهذب کنند و هم عالم و آنان به صورتی تربیت شوند که از خارج بریده شده و مستقل شوند و در راه اسلام و کشورشان خدمت کنند. انشاء الله همه آقایان موفق باشند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان

تاریخ: 1364/04/25

 

ما باید به گونه ای زندگی کنیم که اگر آن را از ما گرفتند، حسرت نخوریم

بسم الله الرحمن الرحیم
من قبلاً از حسن نظر آقای مشکینی تشکر می کنم و امیدوارم خداوند موافق حسن نظر ایشان با من رفتار کند و همه ما را توفیق بدهد که در خدمت اسلام باشیم و همچنین تشکر می کنم از آقایان که من را مفتخر به زیارت خودشان کردند و امیدوارم این مسؤولیتی را که به آنها محول شده است، به احسن وجه به پایان برسانند و آن طوری که موجب رضای خداست عمل کنند.
از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسأله است که به همه روحانیت و دست اندرکاران کشور مربوط شود و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان . البته من این نکته را عرض کنم، یک دسته که در معرض خطر هستند باید خودشان را حفظ کنند ولی همین ها هم باید مواظب باشند که زاید بر میزان نباشد. شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایین تر از عادی آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالا بالاها نشسته اند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند. این مردم بازار و کشاورز و کارگران کارخانه ها و طبقات ضعیف به حسب دنیا و قوی به حسب - آخرت هستند که این توقع را دارند که اگر خدای نخواسته نفوس این مردم از ما منحرف بشود، ضرر آن برای ما تنها نیست، بلکه برای اسلام است و ما باید حفظ کنیم آنهایی را که اسلام و جمهوری اسلامی را نگه داشته اند و بعد از این هم نگه خواهند داشت و حفظ آن به این است که زندگی ما عادی باشد.

صحیفه نور جلد 19 صفحه 189


آنهایی هم که می خواهند خودشان را حفظ کنند، باید بدانند که گاهی با یک اتومبیل پیکان بهتر می توانند محفوظ باشند/ و / تا وسیله دیگر. و ائمه جمعه و جماعات که اگر عادی بیرون بیایند ممکن است از بین بروند، باید به آن مقداری حفظ کنند که زیاد نباشد و این طور نباشد که امام جمعه وقتی در خیابان می آید، خیابان را خلوت کنند و هیاهو به راه بیندازند، این طور چیزها حیثیتشان را در جامعه ساقط می کند. بزرگی شما آقایان به دنیا نیست، بزرگی شما به آخرت است و به این که پیش خدا آبرومند باشید و این یک مسأله مهمی است که دخالت در حفظ جمهوری اسلامی دارد و ما باید خیلی مواظب باشیم و اهل علم و دولت و دست اندرکاران بیشتر باید مواظب باشند، چرا که همه دنبال این هستند که نقطه ضعفی، خصوصاً از اهل علم پیدا کنند و در همه جا مطرح سازند. و ما باید به گونه ای زندگی کنیم که اگر چنانچه آن را از ما گرفتند، حسرت نخوریم، نه این که مثل رئیس جمهور آمریکا که اگر این مقام را از او بگیرند، شاید از حسرت دق کند!
 

حج، سیاستی نیست که ما درست کرده باشیم، حج سیاست اسلامی است

جهت دیگری هم که باید عرض کنم این است که الان ایام حج است و حج از امور کشور ما و همه جاست و ما به آن توجه خاصی داریم. من آقای موسوی خوئینی ها را می شناسم و ایشان خیلی فعال بودند و خوب عمل کردند، اما چون وجودشان در دادستانی لازم بود، از این جهت امسال نمی توانند به حج بروند، هر چه فکر کردم دیدم که آقای کروبی به جای ایشان مناسب است و آقای کروبی کسی است که سال های طولانی در رژیم سابق کتک خورده است و در این راه صدمه زیادی دیده اند و فرد مقاوم و صالحی است. از این جهت ایشان را موقتا امسال می فرستیم تا ببینیم سال دیگر چه باید بکنیم.
اما مسأله ای که عرض کردم دنبال این هستند که نقطه پیدا کنند و بگویند این است که، حال که آقای موسوی کنار رفته اند تبلیغ کنند (وضع ایران تغییر و سیاستش فرق کرده است) . آنها نمی دانند سیاست حج، سیاستی نیست که ما درست کرده باشیم، حج سیاست اسلامی است. ما از اول بنایمان بر این بوده است، به حج آن طوری که بوده است عمل کنیم. همان طور که پیغمبر اکرم بت ها را در کعبه شکست، ما هم بت ها را بشکنیم و این بت ها که در زمان ما هستند، از آن زمان بالاتر و بدترند. ما باید همان طور که سابق عمل کرده ایم، به حج برویم و همان طور که سابق تظاهرات و راهپیمایی کردند، عمل کنیم و با تغییر آقای موسوی، سیاست ما تغییر نکرده است. حج به همان وضعی که همیشه و در این دو سه سال برگزار شد، برگزار می گردد و دولت ها هم باید آن را تحمل کنند و ما نمی توانیم از آن وظیفه ای که اسلام بر ایمان قرار داده است عدول کنیم و قرآن هم همین دستور را داده است و سیاست ما در حج همان سیاست است که بوده و هر وقت هم به حج برویم همان طور عمل می کنیم، مگر جلوی ما را بگیرند و نگذارند به حج برویم که آن مسأله دیگری است.
و من امیدوارم این فریضه را همان طور که تا به حال بجا آورده اند، امسال بهتر و با جمعیت

صحیفه نور جلد 19 صفحه 190

بیشتر به انجام برسانند. و افرادی هم که به حج می روند بیشتر متوجه اعمال و با یکدیگر متحد باشند و امیدوارم کشورهای مسلمان دیگر هم این احساس را کرده باشند. و بیش از یک میلیارد جمعیت مسلمان نباید دنبال این باشند که آمریکا چه می گوید و شوروی چه می گوید، و روی پای خود بایستند و به دیگران اعتنا نکنند، همان طور که این کشور چهل میلیونی که نسبت به سایر کشورها خیلی کوچک است، روی پای خود ایستاده و می گوید: نه شرقی و نه غربی و الان هم احترام این کشور از احترام آن کشورهایی که مورد حمایت آنها هستند، بیشتر است و توجه نفوس مسلمانان به این جا زیادتر گردیده. بنابراین، ملت ها خوف نداشته باشند که آمریکا چه می کند، اینها طبل تو خالی هستند، فریاد زنند و عمل نمی کنند. شما ببینید آمریکا راجع به تروریست ها که همه و ما با آن مخالفیم، چه گفت و چه کرد. مرتب دنبال این بودند آنها را به یکی از کشورهای مخالف خود بچسبانند که نتوانستند. و تشرهای اینها توخالی است و هیچ خبری نمی شود و ملت ها نباید بترسند و باید راه خودشان را طی کنند و اسلام و خدا پشتیبان آنان است و کسی که خدا پشتیبان اوست، نباید از چیزی خوف داشته باشد. امیدوارم خداوند ما را موفق فرماید که تابع دستورات او باشیم.
والسلام علیکم و رحمه الله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها