0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

صحیفه نور امام خمینی

با سلام و عرض ادب

 

در این تایپیک سعی خواهد شد صحیفه نور امام خمینی  قرار داده شود، امید است که مورد توجه و عنایت دوستان قرار گیرد.

 

♥♥♥شما نیز در این راه یاریمان کنید♥♥♥

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:02 PM
تشکرات از این پست
aliada
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد نقش روحانیت در احیای اسلام

تاریخ: 1341/01/10

 

رژیم پهلوی، خونخوارتر از مغول.

بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا! زبان ما را از بیهوده گفتن و جدال و لغو و دروغ حفظ بفرما. (الهی آمین) خداوندا! قلوب ما را به نور اسلام و روحانیت روشن بفرما. (الهی آمین) خداوندا! گوش شنوا عنایت بفرما به سلاطین دول اسلام به روسای جمهور دول اسلامی، به نمایندگان مجلسین دول اسلامی، به نخست وزیران و وزراء دول اسلامی، به روسای دانشگاه های دول اسلامی، به کارفرمایان و کارمندان دول اسلامی خداوندا! آنها را قرار بده....
و این سال برای روحانیت، از جهتی بسیار بد سالی بود و از جهتی بسیار خوب سالی بود. بد بود برای اینکه یک مملکتی که باید به دنیا معرفی بشود به اینکه مملکت صحیحی است، هیأت حاکمه درستی دارد، دستگاه عدالت دارد، دادگستری دارد، محاکم قضائی دارد، اقتصادش خوب است، زراعتش خوب است، یک مملکتی که باید به صلاح و به صحت معرفی بشود، در جامعه بشر معرفی شد به مرکز فساد و مرکز هرچیزی که شما بخواهید اسمش رابگذارید، از آن بدتر بخواهیم بگوئیم مثل زمان مغول است، نمی توانیم همچنین بی احترامی ای رابه مغول بکنیم. آنها یک جمعیتی بودند کفار و شاید مهدور می دانستند دم ما را و وارد شدند در مملکت برای گرفتن مملکت اجنبی، آنهم مملکتی که برخلاف مسلک آنها و دیانت آنها بود و کردند آن کارهائی را که کردند.
اینجا در این قضایا، اینها مدعی اسلام هستند، مدعی ایمان هستند، مدعی تشیع هستند، در عین حال که با این ادعاها امرار روز می کنند و امرار حیات می کنند کارهایشان همان کارهائی است که مغول باید انجام بدهد، چنگیز باید انجام بدهد. در مراکز علمی می ریزند، خون بچه های 16 ساله و 17 ساله می ریزند، خراب می کنند مکتب های علمی را، به علما اهانت می کنند، فحش های ناموسی می دهند، در حبس می برند، زجر می کنند، می کشند، می زنند، خونخواری می کنند، در عین حال نطق می کنند، اظهار اسلامیت می کنند، اظهار تشیع می کنند، اظهار کسب کرامت می کنند. آنها دیگر نمی گفتند که ما شیعه هستیم، دشمن بودند با ما، در حال تهاجم وارد شدند در مملکت ما. اینها با حال دوستی و ادعای دوستی ادعای تشیع، بالاتر از تشیع، با این ادعاها این اعمال را انجام داده اند و می دهند.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 8

 

نقشه رژیم، نابودی قم شهر جنود حق.

من به شما عرض کنم که مطلبی نیست که مال این چند ماهه باشد، این یک مطلب ریشه دار است، مطلبی است که مال چندین سال پیش از این است، اگر نگویم چهل و چند سال پیش از این لااقل بیست سال پیش از این است که اینها نقشه شان این بود که قم نباشد. در زمان حیات مرحوم آقای بروجردی رضوان الله علیه هم نقشه این بود که ایشان نباشند و قم نباشد. قم را با منافع خودشان مضر می دانند. قم یک شهر حق است، جنود ابلیس جنود حق را با مقاصد خودشان مخالف می دانند. در همان زمان ایشان هم نسبت به ایشان تعبیراتی می شده است که من نمی توانم در این منبر عرض کنم. همان وقت بوده است که، نقشه خارجی این بوده است که قم نباشد تا ما هرکاری می خواهیم انجام بدهیم و یک نفس کش در مقابل ما صحبت نکند، حرف نزند، بحث نکند، ایراد نکند، اعتراض نکند. اینها از همان زمان مرحوم آقای بروجردی (اگر نظر است) چهل و چند سال پیش از این، از زمان مرحوم آقای بروجردی این نقشه را داشتند منتهی با بودن ایشان می دیدند که مفسده دارد اگر بخواهند کارهائی را انجام بدهند. بعد از اینکه ایشان تشریف بردند به جوار رحمت حق تعالی، از همان اول اینها شروع کردند به اسم احترام از مرکزی، کوبیدن آن مرکز دیگر را، نه از باب اینکه حبی به آن مرکز راداشتند، به هیچ مرکزی از مراکز دیانت، اینها احساس حب نمی کنند، نه از باب اینکه به نجف علاقه داشتند، از باب اینکه قم را نمی خواستند، قم موی دماغ بود، نزدیک بود به اینها، مفاسد را زود ادراک می کرد و کارهای اینها زود در آن منتشر می شد. اینها قم را نمی خواستند منتهی نمی توانستند به صراحت لهجه بگویند قم نه، می گفتند نجف آره، مشهد آره. در قم چیزی به نظر نمی خورد، فهمیدند که چیزهائی به نظر می خورد، چیزهایی به چشم می خورد، چیزهائی به دهان می خورد، به گوش می خورد، فهمیدند که نه، آنطور نبوده است. اینها از آنوقت نقشه کشیدند برای نابودی روحانیت و دنبالش نابودی اسلام و دنبالش به نفع رساندن اسرائیل و عمال اسرائیل.
از اول مطلب اینطور بود. منتهی در پرده بود، اعلام نکرده بودند مطالبشان را، گاهی اعلام می کردند لکن مضمضه می کردند مطالب کفر خودشان را. بعد از فوت ایشان ابتدائا یک نقشه شیطانی کشیدند و در بلاد ایران، آنجاهایی که من مطلع شدم، از مردم می خواستند التزام بگیرند به اینکه شمابه فلان مرکز تلگراف کنید و انتخاب کنید فلان مرکز را، نه از باب اینکه علاقه به آن مرکز داشتند، از باب اینکه این مرکز را نمی خواستند. مردم اعتنا نکردند به آنها.
دنبال آن نقشه ها کشیده شد، دولت ها سر کار آمد، نمی دانم به آن دولت ها این پیشنهادها شد و قبول نکردند، یا اینکه نتوانستند اینقدر بی شرافتی بکنند. شاید شریف بودند، عالم بودند، دکتر بودند، مهندس بودند و نتوانستند با همه مراکز علم مخالفت کنند، تااینکه منتهی شد به اینکه باید دولت، دولتی باشد که علم نداشته باشد، قدر علم را نداند، تاکلاس پنج بیشتر درس نخوانده باشد آنهم در کرج تحصیل اجازه نامه با اعمال نفوذ کرده باشد، نداند معنای علم چه است، نداند معنای دیانت چه هست، نداند نقش روحانیت در بقای این مملکت چیست، نفهمد مطالب را، سربسته و چشم بسته به او دیکته

صحیفه نور جلد 1 صفحه 10

کنند و بگوید و نفهمد چه می گوید و بکند و نفهمد چه می کند.
 

قضیه، معارضه با اسلام است

دیدیم که از اولی که این دولت بیسواد و بی حیثیت روی کار آمد، از اول هدف، اسلام را قرار داد، در روزنامه ها با قلم درشت نوشتند که بانوان را حق دخالت در انتخابات داده اند لکن شیطنت بود، برای انعکاس نظر عامه مردم به آن موضوع بود که نظرشان به الغای اسلام و القای قرآن، درست نیفتد و لهذا در اولی که اینجا ما متوجه شدیم و اجتماع شد و آقایان مجتمع شدند با هم برای علاج کار، توجه ما در دفعه اول منعطف شد به همان قضیه، بعد که مطالعه کردیم، دیدیم آقا قضیه، قضیه بانوان نیست، این یک امر کوچکی است، قضیه معارضه با اسلام است. (منتخب و منتخب، مسلمان لازم نیست باشد، حلف به قرآن لازم نیست باشد، قرآن را میخواهیم چه کنیم؟!) بعد که مصادف شدند با تودهنی از ملت مسلم، تعبیر کردند حرفشان را به اینکه خیر مراد ما از کتاب آسمانی قرآن است. ما هم از آنها پذیرفتیم به حسب ظواهر شرع لکن به مجرد اینکه اینها یک چند نفر عمله را دور خودشان دیدند و یک زنده باد و مرده باد را دیدند، باز همان مسائل خبیثشان را از سر گرفتند، همان مطلبی را که ابطال کرده بودند دوباره از سر گرفتند، دوباره (تساوی حقوق من جمیع الجهات) تساوی حقوق من جمیع الجهات پایمال کردن چند تا حکم ضروری اسلام است، نفی کردن چند تا حکم صریح قرآن است. بعدش باز دیدند که مصادف شد با یک ناراحتی ها و یک حرف ها و یک چیزهایی، حاشا کردند، وزیرشان یک جا حاشا کرد، امیرشان یک جا حاشا کرد.
در روزنامه ها به صراحت لهجه نوشتند که بردن بانوان به سربازی، تصویبش در دست تنظیم است لکن بعد از آنکه دیدند که خیلی فضاحت بار آمد، مردم ناراحت شدند، همان نوکرهای ارباب به حسب واقع هم ناراحت شدند، وقتی دیدند ناراحت شدند، گفتند اکاذیب است. پرونده سازی خواستند بکنند، پرونده سازی های بچگانه، مضحک بکنند.
 

حمله عمال رژیم تحت لوای دهقان ها به اسلام و مراکز علم.

این سال بد بود برای اینکه حمله به اسلام زیاد شد، حمله به قرآن زیاد شد، مراکز علم را کوباندند به حسب توهم خودشان، بچه های ما را، عزیزهای ما را زدند، سرهایشان را شکستند، پاهایشان را شکستند، بعضی شان را کشتند، ازپشت بام ها انداختند. اگر اینها دهقان ها بودند پس چرا این دستگاه انتظامی کمکشان می کرد؟ اینکه دیگر مخفی نبود، این را صدهزار جمعیت از توی خیابان ها و از توی شهر و از توی مدرسه خوب می دیدند که دستگاه شهربانی دارد کمک مستقیم می کند، این دهقان ها را کمک می کرد بر ضد اسلام. اگر راست می گویند که دهقان ها بودند، پس چرا وقتی که مرضای ما را بردند در مریضخانه ها، شهربانی و اینها فرستادند گفتند: (دشمن های اعلیحضرت رامی برید در مریضخانه؟ پدرتان را در می آوریم، اینها باید بروند.) 
اگر دهقان ها بودند، به

صحیفه نور جلد 1 صفحه 11

اعلیحضرت چه کار دارند؟ اگر کماندوها بودند و آنهائی که مربوط به خود ایشان است و از دستگاه خود ایشان هست، با قول ایشان بوده؟ با فرمان ایشان بوده است و یا بدون اطلاع و بدون فرمان؟ اگر با اطلاع هست، خوب بگویند ما تکلیفمان را با ایشان بفهمیم، خوب بفهمیم ما طرفمان کی هست؟ یک نفر است اصلا؟ اگر اینطور نیست خوب بگویند تا ما بفهمیم که این کماندوها سرخود آمدند و همین طور بیخود، بیخودی آمدند یا سازمان امنیت اینها را آورد، یا شهربانی ها آوردند، یا نخست وزیر امر کرد، یا فلان وزیر فلان امیر امر کرد؟ خوب بگویند چه کسی این کارها را کرده، چرا حاشا می کنند، پیش هر کسی می روی، گردن دیگری می گذارند. به هر کسی اعتراض می کنی، به دیگری نسبت می دهد. دستگاه شهربانی می گوید که سازمان امنیت، سازمان امنیت می گوید شهربانی، دوتای آنها می گویند امر اعلیحضرت. راست می گویند که امر اعلیحضرت است؟ اعلیحضرت با دیانت اسلام مخالف است؟ واقعا با قرآن مخالف است اعلیحضرت به حسب قول اینها؟ اگر مخالف هست آن حرفها چی هست دیگر؟ آنهمه کسب و کرامت کجاست؟ اگر مخالف نیستند پس چرا جلوگیری نمی کنند از این وحشیگری ها؟ چرا تو دهنی نمی زنند به این شهربانی ها، به این سازمان ها، به این نخست وزیرها؟ ایشان که فعال مایشائند، می توانند یک همچو کاری را بکنند. حالا که دیگر مطلبی نیست، برگرد به عصر سابق و قبل از صد سال پیش از این، حالا که مطلب اینطوری است، خوب بزنند تو دهنی به اینهایی که کار بد می کنند، کارهای خلاف اسلام می کنند، کارهای خلاف دیانت می کنند و نسبت می دهند به ایشان، تبرئه کند خودش را. آقا، نمی شود سلطان اسلام با اسلام مخالف باشد، نمی شود این. اگر نیستند بگویند، اظهار کنند، اظهار تأسف کنند به اینکه مردک آمده است ریخته مدرسه فیضیه را خراب کرده است. بنده باز مسائل این جوان های خودمان را ندیدم و بعد از مباحثه می روم می بینم، اول وقتی است که می روم می بینم، بروم آنجا یک فاتحه ای بخوانیم برای آنهایی که کشته شدند، یک اظهار تأثری بکنم برای آنها، اینها که نمی گذارند ما فاتحه هم بگیریم. اگر دهقان ها کردند، پس چرا نمی گذارید، فاتحه بگیریم؟ چرا فاتحه تهران را به هم می زنید؟
 

سال 41، سال مفتضح شدن هیأت حاکمه

سال بدی بود برای اینکه مفتضح شد هیأت حاکمه، مفتضح شد دستگاه جبار و ما نمی خواستیم. ما نمی خواهیم که مملکت ما در خارج معرفی بشود که همچنین عناصر خبیثی سر کارند، ما نمی خواستیم این را. ما می خواهیم که مملکت ما از آن نقطه اولیش تا آن آخرش جوری باشند، طوری سلوک بکنند که مایه افتخار یک مملکتی باشد، بگویند آقا ما امیر کبیر داریم، وزراء سابق، مشاورین سلاطین سابق علما بودند، علی بن یقطین بوده است، گاهی ائمه اطهار علیهم السلام - بوده اند، حالا مشاورین چه کسانی هستند؟ اسرائیل! مشاورها اسرائیل! از یهود آن بزرگ شده است. دو هزار نفر بهایی را به اقرار خودشان در روزنامه دنیا (بعد فردا مردک نگوید که اشاعه اکاذیب است، در روزنامه دنیا دو هزار نوشته است) اسرائیل بهایی را، اسم بهائی نیاورده است، بعضی وابستگان به بعضی از

صحیفه نور جلد 1 صفحه 12

مذاهب (اسمشان را مذهب گذاشت!) دو هزار نفر را و می گویند پنجهزار است، دو تایش را اینجا نوشته است (این که نوشته حالا) اینها با کمال احترام، نه مثل حاجی های بدبخت ما که وقتی می خواهند تذکره به آنها بدهند، باید چقدر زحمت بکشند، چقدر رشوه بدهند، چقدر بیچارگی بکشند تااینکه یک چند تااز آنها را رد کنند، چند تای آنها را قبول بکنند، آن وقت در فرستادنشان چه فضاحت ها باشد، در برگشتشان چه فضاحت ها باشد، وقتی هم مکه می روند در منا، حتی آن نماینده بی عرضه آنجا هم شکایت می کند که فلان آقا را بگیرید از باب اینکه اینجا یک حرف حقی زده است گفته اسلام در خطر است از دست یهود، آقا مگر شما یهودید؟ مگر مملکت ما، ممکلت یهود است؟ دو هزار نفر را با کمال احترام، با دادن به هر یک از اینها پانصد دلار ارز، به هر یک پانصد دلار از مال این ملت مسلم به بهایی داده اند، ارز داده اند، به هر یک هزار و دویست تومان تخفیف هواپیما، چه بکنند؟ بروند در جلسه ای که بر ضد اسلام در لندن تشکیل شده است شرکت کنند.
 

سکوت، موجب پایمال نوامیس مسلمین زیر چکمه عمال اسرائیل است.

وای بر این مملکت، وای بر این هیأت حاکمه، وای بر این دنیا، وای بر ما، وای بر این علمای ساکت، وای بر این نجف ساکت، این قم ساکت، این تهران ساکت، این مشهد ساکت. این سکوت مرگبار اسباب این شود که زیر چکمه اسرائیل به دست همین بهایی ها، این مملکت ما، این نوامیس ما پایمال بشود. وای بر دین ما، وای براین اسلام، وای براین مسلمین. ای علما ساکت ننشینید، نگویید الان مسلک شیخ رضوان الله علیه، والله شیخ اگر حالا بود تکلیفش این بود امروز سکوت همراهی با دستگاه جبار است، نکنید سکوت. دو هزار بهائی را با پانصد دلار ارز به هر یک و هزار و دویست تومان تخفیف هواپیما فرستادن به لندن (و اینها در روزنامه دنیاست) یک شخصی به من گفت که یک معامله ای کرده است شرکت نفت با ثابت پاسال و در این معامله تخفیفی داده است که بیست و پنج میلیون تومان در این تخفیف نفع برده است، برای نفع این جمعیتی که فرستادند به لندن بر ضد اسلام. این وضع نفت ما، این وضع ارز مملکت ما، این وضع هواپیمایی ما، این وضع وزیر ما، این وضع همه ما، سکوت کنیم باز؟! هیچ حرف نزنیم؟! حرف هم نزنیم؟! ناله هم نکنیم؟! خانه هایمان را خراب کنند آخ هم نگوییم؟! مردک می فرستد رئیس شهربانی را، رئیس این حکومت خبیث را می فرستد منزل آقایان، من راهشان ندادم، ایکاش راه داده بودم تا آنروز دهنشان را خرد کرده بودم. می فرستند منزل آقایان که اگر نفستان در فلان قضیه در آید، فرمودند، اعلیحضرت فرمودند اگر نفس شما در آید، می فرستم منزل هایتان را خراب می کنیم، خودتان را هم می کشیم، نوامیستان را هتک می کنیم. این وضع ماست با این اعلیحضرت، اگر اینها راست گویند. اگر دروغ می گویند، پس ایشان بگویند دروغ می گویند، ایشان بفرمایند، اعلام کنند که حکومت قم دروغ گفته است تا من پدر حکومت قم را در بیاورم، بگویند رئیس شهربانی دروغ گفته تا من زیر چکمه اهل علم، پدرش را در بیاورم دِنمی گوید که.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 12

 

سال 41، سال اعلام ارزش و موجودیت روحانیت به دنیا.

و اما سال خوبی بود برای اینکه روحانیت ارزش خودش را به دنیا اعلام کرد، فهماند که آن که صحبت می کند، باز روحانی است، آن که ایستادگی می کند در مقابل ظلم و جور، ظالم و جاهل، باز حوزه های علمیه است، کتک می خورد داد می زند، کشته می دهد، فریاد می کند، مدرسه فیضیه اش را خراب می کنند اعتنا نمی کند، باز صحبت خودش رامی کند، هر کاری سرش بیاورند این صحبت می کند. روحانیت موجودیت خودش را به همه عالم اعلام کرد. پس بد بود چون هیأت حاکمه فضاحت ایران را در همه جا اعلام کرد و خوب بود برای اینکه روحانیت حیثیت خودش را به عالم معرفی کرد، فهماند به عالم که آدمیم ما، روحانی هستیم ما، همه اش قضیه ذکر و دعا نیست، ما داد می زنیم، ما می گوئیم نباید بکنید این کارها را، ما نصیحت می کنیم به شما.
 

رفراندومی که حتی زور سرنیزه نتوانست افتضاح آن را جبران کند.

من نصیحت کردم به شاه، فرستاد آدم آنجا، در آن اول امر قبل از رفراندوم، به وسیله بهبودی، به وسیله پاکروان پیغام دادم به او، آقا نکن این کار را، این رفراندوم را نکن، این خوب نیست برای شما این کار را بکنید، دست به این قانون نزن، اگر امروز ارسنجانی چهار تا رعیت را بیاورد، برقصاند و بگویند زنده باد، فردا چهار تا رعیت می آیند و گویند مرده باد، نکن این کار را، صلاح نیست بکنی این کار را. گوش نکرد، دیدید چه جور شد، دو هزار نفر رأی نداشتند، باقی اش زور بود، همه می دانند بازار تهران بسته شد که رأی ندهد، بازار قم بسته شد که رأی ندهد، سایر شهرستان ها رأی ندادند، اینها دو هزار تا رأی آزاد بدون سرنیزه نتوانستند تهیه کنند. ما نمی خواستیم اینطور مفتضح بشوید، ما نمی خواستیم ملت از تو رویگردان بشوند، ما می خواستیم شما آدمی باشید که وقتی یک چیزی را بگوئی، ملت، تمام ملت لبیک بگویند، ما میل داریم شاه ما اینجور باشد، ما میل داریم وزیر ما اینجور باشد که اگر یک مطلبی را گفت تمام ملت با او موافق باشند نه اینکه با حرف هایش (6 میلیون) (6میلیون) . به جان عزیز شما اگر اینها چند هزار هم داشتند، باقی اش یا پر کردن صندوق شاید به سمع ایشان نرسیده است. شاید آنها گفته اند به او که (6 میلیون، اکثریت قاطع) و الا شاه که دروغ نمی گوید! نمی شود که دروغ بگوید. (با اکثریت قاطع! تمام قاطبه اهل ایران!) پس بازار تهران از اهل ایران نیست؟! خیابان های تهران اهل ایران نیستند؟! قم از اهل ایران نیست؟! روحانیون از اهل ایران نیستند؟! سایر شهرستان ها ایرانی نیستند؟! این ایران کجاست؟ این آراء از کجا آمد؟
 

ایستادگی روحانیت در مقابل ظلم، عامل احیای اسلام.

بد شد امسال برای اینکه این مطالب واقع شد و خوب شد برای اینکه شما آقایان زنده کردید اسلام را، ایستادید، در مقابل ظلم ایستادید. اگر نایستاده بودید خدا می داند که حالا رفته بودند تا آن آخر، ایستادگی شما اسباب این شد که حاشا کردند مطالبشان را، گفتند (خیر طلاق به دست مرد است،

صحیفه نور جلد 1 صفحه 14

کی ما گفتیم؟) د مردک از حزب مردم است. آن مردک هم که داد زد تساوی حقوق من جمیع الجهات، تساوی حقوق من جمیع الجهات از این طرف می گویند، از آن طرف می گویند کی ما گفتیم طلاق به دست زن باشد، نخیر طلاق به دست مرد است. از آن طرف می گویند نخیر کی ما راجع به ارث گفتیم، نخیر ارث هم همانطوری که خدا گفته است. از آن طرف هم می گویند کی ما گفتیم زنان بروند به نظام وظیفه. تو روزنامه هایتان هست آقا.این روزنامه هائی که دیکته می کند سازمان امنیت و می نویسند.
 

بی حیثیتی مطبوعات.

می گویند که مدیر کیهان گفته است ما دیگر راحتیم برای اینکه آنوقت ما می نوشتیم و اینها نظر می کردند، حالا خودشان می نویسند، ما دیگر راحتیم. منتهی این اعتراض هست که آقا چرا اینقدر بی حیثیت هستید که آنها بنویسند و شما هم بنویسید؟ چرا باید مطبوعات ما اینقدر بی حیثیت باشند؟
 

خطر برای اسلام.

خوب بگوئید آقا حرف را، چه می کنند؟ اگر همه علمای اسلام یک مطلبی را بگویند، حالا که خطر براسلام وارد شده است و آن خطر یهود است و حزب یهود که همین حزب بهائیت است، این خطر که حالا نزدیک شده است، اگر آقایان علمای اعلام، خطبا، طلاب، همه با هم همصدا بگویند که آقا ما نمی خواهیم که یهود بر مقدرات مملکت ما حکومت کند، ما نمی خواهیم که مملکت ما با مملکت یهود هم پیمان بشود در مقابل پیمان اسلامی آنها، مسلمین با هم، هم پیمان می شوند، آقایان بایهود هم پیمان می شوند! چه وضعی است این مملکت؟ اگر نوکر هم هستید چرا اینقدر نوکر؟ من سرم درد می کند و من برای خواندن یک فاتحه لازم می دانم بروم به مدرسه فیضیه و از خدای تبارک و تعالی می خواهم که در این سال و سال های بعد، همه سالم باشید، اسلام مؤید باشد، اسلام مؤید باشد.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

تلگراف امام خمینی به اسدالله علم تذکار عواقب تخلف از شرع و قانون

تاریخ: 1341/08/15

 

تهران جناب آقای اسدالله علم

عطف به تلگراف سابق اشعار می دارد، معلوم می شود شما بنا ندارید به نصیحت علمای اسلام که ناصح ملت و مشفق امتند توجه کنید و گمان کردید ممکن است در مقابل قرآن کریم و قانون اساسی و احساسات عمومی قیام کرد. علمای اعلام قم و نجف اشرف و سایر بلاد، تذکر دادند که تصویبنامه غیر قانونی شما بر خلاف شریعت اسلام و بر خلاف قانون اساسی و قوانین مجلس است، اگر گمان کردید می شود با زور چند روزه، قرآن کریم را در عرض اوستای زردشت و انجیل و بعض کتب ضاله قرار داد و به خیال از رسمیت انداختن قرآن کریم (تنها کتاب بزرگ آسمانی چند صد میلیون مسلم جهان) افتاده اید و کهنه پرستی را می خواهید تجدید کنید، بسیار در اشتباه هستید، اگر گمان کردید با تصویبنامه غلط و مخالف قانون اساسی می شود پایه های قانون اساسی را که ضامن ملیت و استقلال مملکت است، سست کرد و راه را برای دشمنان خائن به اسلام و ایران باز کرد، بسیار در خطا هستید. اینجانب مجددا به شما نصیحت می کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید و از عواقب و خیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید و بدون موجب، مملکت را به خطر نیاندازید و الا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد شیوه های مبارزاتی مسلمین

تاریخ: 1341/09/11

 

سکوت و قیام در برابر سلاطین، دو شیوه مسلمین برای صیانت اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
ضمناً تذکرات لازمی بود که باید دولت ها متوجه باشند. از اول ظهور اسلام، مسلمین حافظ دین مبین اسلام بوده اند، حتی برای حفظ دین از حق خود می گذشتند. حضرت امیرالمومنین (ع) با خلفا همکاری کردند چون ظاهراً مطابق دستور دین عمل می نمودند و تشنجی در کار نبود تا موقعی که معاویه روی کار آمد و از طریقه و روش خلفا منحرف گشته و خلافت را مبدل به سلطنت نمود. در این موقع حضرت ناچار شد قیام کند، چون نمی توانست قیام نکند زیرا روی موازین شرع و عقل نمی توانستند معاویه را یک روز بر مقام خلافت پایدار ببینند. ناصحینی که حضرت را از روی غفلت نصیحت می کردند و می گفتند (بگذارید معاویه بماند تا پایه سلطنت و خلافت شما محکم شود بعداً او را از مقامی که دارد پایین بیاورید) نمی دانستند که اگر حضرت صبر می کرد بعداً مورد اعتراض مسلمین واقع می شد و پس از محکم شدن کار ممکن نبود او را خلع کرد.
حالا شاید اشخاص غافل، این نکته در ذهنشان باشد که خوب بود حضرت وقتی جای پای خودش را محکم می کرد معاویه را خلع کند و لکن اشتباه است، لهذا وقتی ملاحظه فرمودند یک حکومت جائر می خواهد حکومت کند، قیام وظیفه الهی بود و عمل فرمودند همین طور ائمه معصومین قیام کردند، ولو با عده کم تا کشته شدند و اقامه فرائض نمودند و هر کدام می دیدند قیام صلاح نیست، در خانه می نشستند و ترویج می کردند، این شیوه ای بود که از اول اسلام بوده است.
همیشه علما و زعمای اسلام ملت را نصیحت به حفظ آرامش کردند. خیلی از زمان میرزای بزرگ مرحوم حاج میرزا محمد حسن شیرازی نگذشته است، ایشان با اینکه یک عقل بزرگ متفکر بود و در سامره اقامت داشت، در عین حالی که نظرشان آرامش و اصلاح بود، لکن وقتی ملاحظه کردند برای کیان اسلام خطر پیش آمده است و شاه جائر آن روز می خواهد وسیله کمپانی خارجی اسلام را از بین ببرد، این پیرمرد که در یک شهر کوچک نشسته و سیصد نفر طلبه بیشتر دورش نبود، ناچار شد سلطان مستبد را نصیحت کند، مکتوبات او هم محفوظ است، آن سلطان گوش نمی داد و با تعبیرات سوء و بی ادبی به مقام شامخ عالم بزرگ روبرو شد تا آنجایی که آن عالم بزرگ مجبور شد یک کلمه بگوید که استقلال برگردد.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 17


مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی بعد از اینکه دیدند عراق در معرض خطر است، که اگر ایشان نبود عراق از بین رفته بود یک کلمه فرمودند، عرب پشتیبانی کردند، مطلب را برگردانید.
تمام ممالک اسلامی مرهون این طایفه هستند، اینهایند که تا به حال استقلال ممالک اسلامی را حفظ کرده اند، این ذخائر هستند که همیشه با نصایح خود مردم سرکش را خاموش کرده اند، در عین حال روزی که ببینند اسلام در معرض خطراست، تا حد امکان کوشش می کنند، اگر با نشر مطالب شد و با گفتگو شد، با فرستادن اشخاص شد فبها و اگر نشد ناچار هستند قیام و اقدام کنند.
اینها کسانی هستند که در عین حال که علاقه به اتحاد و وحدت تمام طوائف مسلمین دارند، لکن تا آن حدی می توانند تأمل کنند که استقلال مملکت را در خطر نبینند، به یک چیزهائی که ممکن است خود دولت ها هم وارد و متوجه نباشند، اینجا شرع تکلیف معین فرموده است، چیزی نیست که علما بتوانند از خودشان بگویند، قیام ،قیام قرآنی و دینی بود.
بنده در شبی که بنا بود فردای آن در مسجد سید عزیزالله برای تنبه دولت ها دعا کنند، اطلاع دادند دولت بنا دارد مقاومت کند، ما دیدیم علما در اینجا تکلیف دیگری دارند، من تصمیم آخر را ضمن ابتهال به خداوند متعال گرفتم و به هیچ کس هم نگفتم و لکن خداوند بر دولت و شاه و ملت منت گذاشت. اگر خدای نکرده جسارتی به علمای تهران شده بود، من یک تصمیم خطرناکی گرفته بودم اما دولت بعد از نیمه شب متوجه شد نمی شود با قوای مردم مقاومت کرد. در همان نیمه شب از علمای بزرگ تهران کاغذ گرفت که این غائله خاموش شود تا اینکه صبح برای علمای قم هم تلگراف زد و ما در منزل آقای شریعتمداری بودیم. تلگراف خوب است و لکن خوفی بود که برای حیله باشد تا اینکه دیروز مذاکرات زیاد بین اینجا و تهران شد تا در جرائد نوشتند و لکن مقدمات حرف های ایشان (نخست وزیر) تمام نیست راجع به قانون شهرداری که ایشان مدعی است گذشته، نگذشته است و اعتراضی هم شده است.
 

هرچه موافق قرآن باشد با کمال تواضع گردن می نهیم.

قیاس انجمن های ایالتی و ولایتی هم به قانون شهرداری ها که: (مشابه است) ، مشابه نیست و قیاس باطل است. در آنجا و اینجا به نص قانون، مرد و مسلم بودن قید شده و گذشته است، از این گذشته ما از طریق (الزموهم بما الزموا علیه انفسهم) با ایشان بحث می کنیم نه اینکه قانون اساسی در نظر ما تمام باشد، بلکه اگر علما از طریق قانون صحبت کنند برای این است که اصل دوم متمم قانون اساسی، قانون خلاف قرآن را از قانونیت انداخته است و الا ما لنا و القانون، مائیم و قانون اسلام، علماء اسلامند و قرآن کریم، علماء اسلامند و احادیث نبوی و علماء اسلامند و احادیث ائمه اسلام. هر چه موافق دین و قوانین اسلام باشد ما با کمال تواضع گردن می نهیم و هر چه مخالف دین و قرآن باشد، ولو قانون اساسی باشد، ولو الزامات بین المللی باشد، ما با آن مخالفیم.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 17

 

چرا دولت ها متوجه نمی شوند؟

لکن بحمدالله مطلب گذشت و آقای اسدالله علم متنبه شدند که مطلب را باید خاتمه داد و بحمدالله خاتمه دادند. ما هم خاتمه مطلب را تقدیر می کنیم که بحمدالله بدون یک جنگ و نزاع، بدون ریختن یک قطره خون، چنین مطلبی که با قیام بزرگ ملتی توأم بود که تمام عشایر حرکت کنند، یک سیلی کسی نخورد. در یک قیام و جنگ موضعی و کوچک با اینکه هزار نفر مجتمع می شوند، گاهی چند نفر کشته می شوند، پنجاه نفر زخمی می دهند، معقول نیست در یک قیام بیست میلیونی از دماغ کسی خون نچکد! دولت نمی داند این را کی حفظ کرد، بیایند ببینند کاغذهایی که آمده، اشخاصی که آمدند با ما صحبت کردند، چه نوشتند و چه گفتند.اشخاصی با چشم های گریان آمدند گفتند: (شما دستور بدهید، همان حیات روحی را تأمین بدهید تا ببینید چه می شود) گفتیم ما اهل این حرف ها نیستیم. اگر یک کلمه صادر شده بود انفجار ظاهر می شد، این آتش را کی خاموش کرد؟ چرا نمی خواهند باور کنند؟ چرا این پشتوانه را با هر نحوی می خواهند بشکنند؟ چرا با تمام قوا این قوه بزرگ را که پشتیبان استقلال است می خواهند بشکنند؟ خداداند من متأسفم. این روحانیت است که با این وضع ساخته است و دارد خدمت به اسقلال مملکت می کند. چرا باید متوجه نباشند که فرهنگ ما را به این روز کشانده اند؟ چرا خود را مستند نمی کنند به این روحانیت؟ چرااز مرگ یک عالم، عالم متشنج می شود ولی از شکست دولت مردم چراغان می کنند؟ دولت باید طوری باشد که اگر شکست خورد، مردم عزا بگیرند و برای حفظش قیام کنند.
اینها نمی توانند جلب منفعت خودشان را بکنند، اگر مردم دیدند اینها نفع مسلمین را می خواهند، باقرضه های ملی و فروش خانه خانه هایشان برای مصالح مسلمین خرج می کنند. چرا این مطبوعات را آزاد می گذارند؟ چرا نسبت ناجوانمردانه و ناروا می دهند؟ اگر روحانیت برود، مملکت پشتوانه ندارد.
 

جشن هفده دی، وسیله منفوریت رژیم

چرا این مطبوعات اینقدر آزاد است؟ چرا جشن هفده دی را آزاد می گذارند؟ اینها وسیله منفوریت است، منفور نکنید سلطان مملکت را. ما نصحیت می کنیم این هفده دی را بوجود نیاورید، ما مفاسد را می دانیم، حفظ کنید این مملکت را، ترقیات مملکت به هفده دی نیست.
 

وضع فرهنگ

ترقی مملکت به دانشگاه است که آن را به این صورت درآورده اید صد سال است به یک معنی دانشگاه داریم اما هنوز یک لوزتین سلطان راخواهند عمل کنند باید از خارج طبیب بیاید! سد کرج راباید خارجی ها درست کنند! یک خط و جاده را باید خارجی ها بیایند بکشند! اینها را التزامات بین المللی اقتضا نمی کند؟ اگر مهندس و طبیب دارید، فرهنگ دارید، اگر می گویید فرهنگ داریم، ذخایر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام می کنید؟ !چرا ماهی

صحیفه نور جلد 1 صفحه 19

صدهزارتومان به یک خارجی می دهید؟! جواب بدهید. اگر ندارید وااسفا به این مملکت، صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد ولی دکتر ندارد، مهندس ندارد....
 

تحریف مقاصد روحانیت

روحانی حرفش این است، روحانی با اقتصاد مملکت مخالف نیست، تهمت می زنند. پانصد سال روحانیت تمام قطب ارض را حفظ و اداره کرد، رجوع کنید به تاریخ، با اینکه خلفا، خلفای جور بودند، با همین برنامه اسلامی بر عالم حکومت کردند. آیا اسلام راه ترقی ندارد؟ علما با چه امر اقتصادی مخالفند؟ شما سد خواستید بسازید جلوتان راگرفتند؟! کارخانه خواستید وارد کنید نگذاشتند؟! ما می گوییم ذوب آهن را خراب نکنید. ذوب آهن کرج را خیال می کنید ما خبر نداریم چه کردید؟ علما با استقلال مخالف نیستند، مذهب علما استقلال است، دین اقتضا می کند بگوییم. ما وسیله نداریم، مطبوعات دست ما نیست، علما را بد معرفی کرده اند. شما ببینید بیست و چند سال است از این کشف حجاب مفتضح گذشته است، حساب کنید چه کرده اید؟ زن ها را وارد کردید در ادارات، ببینید در هر اداره ای که وارد شدند آن اداره فلج شد، فعلاً محدود است، علما می گویند توسعه ندهید، به استان ها نفرستید، زن اگر وارد دستگاهی شد، اوضاع را به هم می زند، می خواهید استقلالتان را زن ها تأمین کنند؟
کسانی که شما از آنها تقلید می کنید دارند به آسمان می پرند، شما به زن ها ور می روید؟! بد معرفی نکنید روحانیون خود را به دنیا، برای شما عیب است اینها دردهایی است، اینها نصیحت است ولی چه سود، آنها که باید بشنوند نیستند، اگر هم کسی باشد، آنچه را که قلب ما از آن درد دارد، نخواهد رساند.
 

وزانت اسلام را حفظ کنید

اما شما آقایان! وظیفه شما این است در هر مقام که هستید وزانت و حیثیت اسلام را حفظ کنید. اگر یک نفر از افراد شما برخلاف زی خودش عمل کند، جامعه روحانیت را بد معرفی می کند، راضی نشوید دیگران که بد معرفی کنند، خودمان هم بد معرفی کنیم.
 

شکست روحی نخورید که متصل به خداوند شکست نمی خورد.

ما دراین قضایا که وارد بودیم مطالب بسیار شیرینی داشتیم و مطالب بسیار تلخ. مطلب شیرین اینها بود که گفتیم، احساسات مردم (اللهم اعل کلماتهم) . بعضی مطالب هم از اشخاصی احساس کردیم که تلخ بود و خدا آنها را بیامرزد. به خواست خدا استقلال و حیات مملکت دست شماست. هر چه پیش بیاید به نفع شماست یا به ضرر شما. اگر به ضررتان تمام شد باید شکست روحی نخورید، شکست ظاهری مهم نیست، آنچه مهم است شکست روحی است. اگرانسان شکست روحی خورد تا

صحیفه نور جلد 1 صفحه 20

آخر باید به گورستان برگردد. شما که استناد دارید به ذات مقدس حق تعالی، شما که روحانی هستید، شما که قلبتان با ماوراءالطبیعه است، این عالم شکست ندارد، عالم چیزی نیست کسی که رابطه با خدا دارد شکست ندارد. شکست مال کسی است که آمالش دنیا باشد. اگر آمال دنیا باشد، شکست است. اگر آمال غیب و ماورای غیب باشد، شکست ندارد، شکست مال بیچاره هاست، شکست مال کسانی است که معتمد به شیطانند و ذخائر دنیا قلبشان را فراگرفته است. اگر یک جایی به ضرر شما تمام شد، قلبتان محکم باشد، تا آخرین فردتان بایستید. گمان نکنید این آدم شکست خورد تمام شد، تو هم یک موحدی، تو هم یک مسلمی، تو متصل به خداوندی، خدا شکست نمی خورد. (و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین) اگر به نفع تمام شد دست و پای خود را گم نکنید، محکم باشید، نه در آن طرف فزع داشته باشید و نه در این طرف زیاده روی داشته باشید. حق اینکه به دولت ناسزا گفته شود نیست. شمابزرگتر از این هستید که حرفی که مناسب شما نیست بزنید. از امروز مشغول کار خودمان هستیم. در این دو ماه که این پیشامد کرد، ما نتوانستیم درست کار کنیم. شب هایی شد که من دو ساعت خواب کردم. از این به بعد مشغول تحصیل باشیم که از همه عبادات بزرگتر است. (ان کان القلب مخلصا) باز اگر دیدیم شیطانی از خارج متوجه مملکت ما شد، ما همین هستیم و دولت همان و ملت همان.
 

قلب مردم متوجه روحانیت است، آیا برای دولت هم چنین است؟

این اجتماع که برای دیگران خرج دارد، برای ما با یک کلمه تهیه می شود، مردم فهمیده اند ما دوست آنها هستیم و مردم به دوستشان علاقه دارند. روحانیین پدر ملتند، به فرزندانشان علاقه دارند. یک پیرمردی نصف شب می نویسد جمع شوید دعا کنیم، تهران حرکت می کند. یک پیرمرد هم اینجا بنویسد ما می خواهیم یک ختم (امن یجیب) بگیریم، ببینید چه می شود چون ملت ادراک کرده است که علما صلاح ما را می خواهند، علما مصلح هستند، مفسد نیستند. ما میل داریم دولت اینطور باشد، میل داریم اگر عزای ملی اعلام کند، همه عزا بگیرند، برخلاف نباشند، می خواهیم همانطور که مردم قلبشان متوجه روحانیین است و با اشاره آنها جمعیت انبوه فراهم می شود، با دولت هم اینطور باشند.
از ری نوشتند ما پنج هزار نفر با کفن آماده ایم، از جاپلق نوشتند ما صد هزار نفریم، طایفه هائی با کفن حاضریم. مردم بیدارند، یک مملکت بیدار عقب افتاده است؟! شما خلع سلاح کنید، بیاییم در تهران، شما بگوئید ما یک اجتماع می خواهیم در شرق، ما می گوئیم یک اجتماع می خواهیم در غرب. بیائید قم، شما بگوئید مایک اجتماع می خواهیم در اینجا، ما می گوئیم یک اجتماع می خواهیم در خاک فرج در دو فرسخی، شما نزدیک ما دور بروید خوزستان، جای دیگر، تابفهمند این پشتوانه رااز دست ندهند. من به شاه مملکت نصیحت می کنم این قوه را از دست ندهند.
دو قضیه را همه دیدیم: یک قضیه فوت آیت الله بروجردی که دیدند. از آنها هم فوت واقع می شود

صحیفه نور جلد 1 صفحه 21

از ما هم فوت شد. می گویند آخوند چیزی نیست، چطور آخوند چیزی نیست؟! می گوید من با آخوند کار ندارم، آخوند با تو کار دارد.
 

علما باید همه را نصیحت کنند

نصیحت از واجبات است، ترکش شاید از کبائر باشد. از شاه گرفته تا این آقایان تا آخر مملکت، همه راباید علما نصیحت کنند.
 

اسلام، راه به دست آوردن قلوب مسلمین

راه به دست آوردن قلوب ملت این است، دل مردم مسلم، با اسلام به دست می آید. رگ خوابشان را ما فهمیدیم، قلوب مسلمین را باید توسط اسلام جلب کرد (الی الله تطمئن القلوب) تمام قلوب دست خداست. مقلب القلوب خداست. به خدا متوجه شو تا دل های مردم به تو متوجه شود، اهل علم این کاره است، شما هم اینطور باشید، نمی گویم عمامه بگذار، می گویم آنچه را او درک کرده است تو هم ادراک کن.
 

ای دولت ها! فتح کشور مهم نیست فتح قلوب مهم است.

ما می گوئیم دولت ها باید مردم را خوب اداره کنند که مردم بفهمند دولت خیرخواه ملت است ولی اگر دیدند اینطور نیست می گویند کی باشد از بین برود. ای دولت ها! ای بیچاره ها! فتح مملکت که چیزی نیست (آن را هم که الحمدلله ندارید) فتح قلوب مهم است، اگر می خواهید بکنید،اگر نخواستید نکنید (والامر الیکم (.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام تشکر امام خمینی از مردم در رابطه با لغو تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی

تاریخ: 1341/09/11

 

خدمت عموم برادران ایمانی ایدهم الله تعالی با کمال توقیر معروض می دارد:

بسم الله الرحمن الرحیم
پس از اهدا سلام و تحیت، از احساسات پاک و عواطف عموم مسلمانان در این امر حیاتی که برای همه پیشامد کرده بود تشکر می کنم و توفیق و سلامت و تایید همه رااز خداوند تعالی خواستارم. الحق در این نهضت اسلامی، خود را در پیشگاه مقدس خداوند تعالی سربلند و در نزد حضرت ولی عصر و سلطان دهر عجل الله تعالی فرجه روسفید نمودید. دست توانای خداوند تعالی با شماست. امید است از ثمرات این نهضت دینی در دنیا و آخرت بهره مند شوید. قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید، لیکن لازم است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده، مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشرده تر کنند که اگر خدای نخواسته دست های ناپاکی به سوی مقدسات آنها دراز شود، قطع کنند. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

استفتاء از امام خمینی

تاریخ: 1341/11/02

 

حضور محترم حضرت مستطاب حجه الاسلام و المسلمین آیت الله العظمی فی الارضین آقای حاج آقا روح الله خمینی دام ظله العالی علی رووس الانام. تقاضا داریم نظریه خودتان را در موضوع تصویب ملی که مطبوعات اعلام شده بیان فرمائید. جمعی از متدینین تهران

پاسخ امام
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چند میل نداشتم مطلب به اظهار نظر برسد، لهذا مصالح و مفاسد را به وسیله آقای بهبودی به اعلیحضرت تذکر دادم و انجام وظیفه نمودم و مقبول واقع نشد. اینک باید به تکلیف شرعی عمل کنم. به نظر اینجانب، این رفراندم که به لحاظ رفع برخی اشکالات به اسم تصویب ملی خوانده شده، رأی جامعه روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است در صورتی که تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می کند.
این جانب عجالتا از بعضی جنبه های شرعی آن که اساسا رفراندم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزشی ندارد و از بعضی اشکالات اساسی قانونی آن برای مصالحی صرفنظر می کنم، فقط به پاره ای اشکالات اشاره می نمایم.
1 - در قوانین ایران رفراندم پیش بینی نشده و تاکنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه آنهم از طرف مقاماتی غیر قانونی اعلام شد و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند. معلوم نیست چرا آنوقت این عمل غیر قانونی بود و امروز قانونی است.
2- معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندم نماید و این امری است که باید قانون معین کند.
3- در ممالکی که رفراندم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن مورد نظر و بحث قرار گیرد و در جراید و وسایل تبلیغاتی، آراء موافق و مخالف

صحیفه نور جلد 1 صفحه 24

منعکس شود و به مردم برسد، نه آنکه به طور مبهم با چند روز فاصله بدون اطلاع ملت اجرا شود.
4- رأی دهندگان باید معلوماتشان به اندازه ای باشد که بفهمند به چه رأی می دهند، بنابراین اکثریت قاطع حق رأی دادن در این مورد را ندارند و فقط بعضی اهالی شهرستان ها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رای دادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بیچون و چرا مخالف هستند.
5 - باید رای دادن در محیط آزاد باشد و بدون هیچ گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود و در ایران این امر، عملی نیست و اکثریت مردم را سازمان های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می دهند.
اساسا پیش آوردن رفراندم برای آن است که تخلفات قانونی قابل تعقیب که ناچار مقامات مسوول گرفتار آن می شوند لوث شود و کسانی که در مقابل قانون و ملت مسوول هستند اعلیحضرت را اغفال کرده اند که به نفع آنان این عمل را انجام دهند.
اینان اگر برای ملت می خواهند کاری انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکرده و نمی کنند تا با اجرای آن برای همه طبقات، زندگی مرفه تأمین شود و در دنیا و آخرت سعادتمند باشند. چرا صندوق تعاونی درست می کنند که حاصل دسترنج زارع را ببرند؟ با تأسیس این چنین صندوق تعاونی، بازار ایران بکلی از دست می رود و بازرگانان و کشاورزان به خاک سیاه می نشینند و در نتیجه سایر طبقات نیز به همین روز مبتلا می شوند. اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولت ها بخواهند برنامه مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد. مقامات روحانی برای قرآن و مذهب احساس خطر می کنند، به نظر می رسد این رفراندم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است. علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده اند و به نظر می رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می خواهند به دست جمعی مردم ساده دل اغفال شده اجرا کنند. علمای اسلام وظیفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند به مردم مسلم گوشزد کنند تا در پیشگاه خداوند متعال مسوول نباشند.
از خداوند متعال حفظ قرآن مجید و استقلال مملکت را خواهانیم.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به ملت ایران

تاریخ: 1341/11/05

 

پیام امام خمینی به ملت ایران

بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر کفر است. مراجع و علماء اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک هستند. دولت امر داد حوزه های علمیه را هتک کنند و طلاب بی پناه را کتک بزنند و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازه ها را بشکنند.
در تهران حضرت آیت الله خوانساری و آیت الله بهبهانی را در محاصره شدید قرار دادند و عده ای از علماء محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند و ما از آنها به هیچ وسیله نمی توانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک می کنند که به علماء و روحانیین اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع می شوند1060 که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی می کنند. به خدای متعال من این زندگی را نمی خواهم.
انی لا اری الموت الا سعادة و لا الحیوة مع الظالمین الا برما کاش مامورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علماء اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت می نمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما تا آقای علم و ارسنجانی چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانیه امام خمینی به مناسبت حمله رژیم به مدرسه فیضیه

تاریخ: 1341/11/03

 

بیانیه امام خمینی به مناسبت حمله رژیم به مدرسه فیضیه

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون. بعد از نصایح بسیار و اداء وظیفه روحانیت نتیجه این شد که امروز که 26 شهر شعبان است از اوایل روز عده ای رجاله با مامورین دولت در شهر مقدس قم به راه افتادند و به مردم بی پناه قم و طلاب و روحانیون حمله کرده و اهانت نمودند و بسیاری را کتک زدند و به زندان بردند. جمعی از مامورین و رجاله به مدرسه فیضیه مجاور حرم مطهر ریخته و تیراندازی کردند و با چوب و چماق طلاب مظلوم را کتک زدند و به بازار و خیابان قم ریخته و بعضی دکان ها را غارت کردند و درب و پنجره و شیشه مغازه ها را شکستند. هیچ کس پیدا نشد که به داد مردم متدین و روحانیت برسد.
این است حال ما در این ساعت که ظهر است و عاقبت امر معلوم نیست چه خواهد شد. این است معنای طرفداری دولت از دیانت و این است معنای آزادی رای و رای دهندگان. ما این وضع را در شهر مذهبی قم و در جوار حرم مطهر و در حوزه علمیه قم به قضاوت افکار عمومی می گذاریم و از خداوند تعالی اسلام و استقلال مملکت را خواهانیم. خداوند تعالی ان شاء الله اسلام و قرآن را حفظ کند.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به ملت ایران در رابطه با تجاوزات دستگاه به احکام مقدسه اسلام

تاریخ: 1341/01/01

 

تجاوز رژیم شاه به احکام مقدسه اسلام.

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرد و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد. نوامیس مسلمین در شرف هتک است و دستگاه جابره با تصویبنامه های خلاف شرع و قانون اساسی می خواهد زن های عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند.
دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هیجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.
 

هدف اجانب، نابودی اسلام و روحانیت

هدف اجانب قرآن و روحانیت است. دست های ناپاک اجانب با دست این قبیل دولت ها قصد دارد قرآن را از میان بردارد و روحانیت را پایمال کند. ما باید به نفع یهود امریکا و فلسطین هتک شویم به زندان برویم، معدوم گردیم، فدای اغراض شوم اجانب شویم.
آنها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع می دانند، این سد باید به دست دولت های مستبد شکسته شود، موجودیت دستگاه رهین شکستن این سد است، قرآن و روحانیت باید سرکوب شود. من این عید را برای جامعه مسلمین عزا اعلام می کنم تا مسلمین را از خطرهائی که برای قرآن و مملکت قرآن در پیش است آگاه کنم.
 

این دولت مستبد و متخلف از احکام اسلام باید کنار برود.

من به دستگاه جابره اعلام خطر می کنم، من به خدای تعالی، از انقلاب سیاه و انقلاب از پایین نگران هستم، دستگاه ها با سوء تدبیر و با سوءنیت گویی مقدمات آنرا فراهم می کنند. من چاره در این می بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود و دولتی که پای بند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید. بار الها! من تکلیف فعلی خود را ادا کردم

صحیفه نور جلد 1 صفحه 28

(اللهم قد بلغت) و اگر زنده ماندم تکلیف بعدی خود را به خواست خداوند ادا خواهم کرد. خداوندا! قرآن کریم و ناموس مسلمین را از شر اجانب نجات بده.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

نظریه مراجع تقلید و آیات عظام حوزه علمیه قم راجع به تصویب نامه مخالف شرع و قانون دولت در مورد انتخابات ایالتی و ولایتی

تاریخ: 1341/12/01

 

نظریه مراجع تقلید و آیات عظام حوزه علمیه قم راجع به تصویب نامه مخالف شرع و قانون دولت در مورد انتخابات ایالتی و ولایتی

بسم الله الرحمن الرحیم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
چون دولت آقای علم با شتابزدگی عجیبی بدون تفکر در اصول قانون اساسی و در لوازم مطالبی که اظهار کرده اند، زن ها را در انتخاب شدن و انتخاب کردن به صورت تصویبنامه حق دخالت داده، لازم شد به ملت مسلمان تذکراتی داده شود که بدانند مسلمین ایران در چه شرائطی و با چه دولت هائی ادامه زندگی می دهند، لهذا توجه عمومی را به مطالب ذیل جلب می نماید:
1 - آقای وزیر کشور در طرحی که تقدیم آقای نخست وزیر کرده اند می نویسند (به طوری که استحضار دارند، در مقدمه قانون اساسی صریحا مقرر است که هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عمومی محق و سهیم می باشند و به موجب اصل دوم قانون اساسی، مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاش و سیاسی وطن خود مشارکت دارند، بنابر این محروم ماندن طبقه نسوان از شرکت در انتخابات نه تنها در قانون اساسی و متمم آن مجوزی ندارد بلکه با توجه به جمله (افراد اهالی مملکت) در مقدمه قانون اساسی و با توجه به جمله (قاطبه اهالی مملکت) مذکور در اصل دوم، مغایر آن نیز می باشد و هیأت دولت تصویب نموده اند که بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سیزدهم قانون انتخابات مجلس شورا و همچنین قید کلمه ذکور از ماده ششم و ماده نهم قانون انتخابات مجلس سنا حذف شود) و وزارت کشور را مکلف کرده اند که پس از افتتاح مجلسین، مجوز قانونی این تصویبنامه را تحصیل نماید. لازم است اشکالاتی که به این چند جمله است بیان شود:
الف - اگر سهیم بودن زن ها در انتخابات به طوری که آقای وزیر کشور مدعی است و از هیأت دولت نیز ظاهر می شود، موافق قانون اساسی است تصویب هیأت دولت بی مورد است و درست مثل آن است که شرکت مردان را در انتخابات تصویب کند و اگر تصویب صحیح است معلوم می شود به نظر هیأت دولت، شرکت نسوان مخالف قانون اساسی است.
 ب - اگر سهیم نبودن زن ها به عقیده آنها مغایر قانون اساسی است، مکلف کردن هیأت

صحیفه نور جلد 1 صفحه 30

دولت، آقای وزیر کشور را که پس از افتتاح مجلسین مجوز قانونی تصویبنامه را تحصیل نماید، بی اساس است و اگر مجوز قانونی می خواهد معلوم می شود به نظر دولت شرکت زن ها مغایر قانون اساسی است، آیا بهتر نبود که هیأت دولت با قدری فکر و تامل تصویبنامه صادر می کرد که این تناقض گوئی های واضح رخ ندهد؟
2- مقدمه قانون اساسی غیر قانون اساسی است بلکه کلام شاه وقت است و رسمیت قانونی ندارد و آقای وزیر کشور آن را بدون تامل یا برای اغفال، مورد استدلال قرار داده اند لکن بهتر بود تا آخر این مقدمه را مطالعه کنند که واضع شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند زیرا در همان مقدمه است: (اینک که مجلس شورای ملی بر طبق نیات مقدسه ما افتتاح شده است) پس اگر شرکت نسوان منظور بوده، چطور ممکن است مجلس را بدون شرکت زن ها بر طبق نیات مقدسه افتتاح نمایند؟ این عبارت صریح است به اینکه دوره اول مجلس طبق نیات شاه بوده و زن ها در آن شرکت نداشته اند، پس معلوم می شود که برای زنان حق نبوده است.
3- از بیان سابق معلوم می شود مراد از قاطبه اهالی مملکت که در اصل دوم است، آن نیست که هیأت وزیران فهمیده اند بلکه مراد آن است که وکیل تهران وکیل همه ملت است و وکیل قم نیز وکیل همه ملت است نه وکیل حوزه انتخابیه خود، چنانچه در اصل سی ام متمم قانون اساسی به آن تصریح شده است و دلیل بر این مدعی آنکه بیشتر از ده طبقه حق رای ندارند، با آنکه جزء قاطبه اهالی مملکت هستند، پس باید تصدیق کنند که یا محروم کردن این طبقات مخالف قانون اساسی است و یا شرکت نسوان مخالف است.
4- فرضا که در تفسیر این اصل خلافی باشد، به موجب اصل بیست و هفتم از متمم قانون اساسی شرح و تفسیر قوانین از مختصات مجلس شورای ملی است و آقایان وزرا حق تفسیر ندارند.
5 - به نظر هیأت دولت که طایفه نسوان و سایر محرومین به موجب قانون اساسی حق شرکت در انتخابات دارند، از صدر مشروطیت تاکنون تمام دوره های مجلس شورا بر خلاف قانون اساسی تشکیل شده و قانونیت نداشته است زیرا که طایفه نسوان و بیش از ده طبقه دیگر در قانون انتخابات از دخالت محروم شده اند و این مخالف با قانون اساسی بوده است. در این صورت مفاسد بسیاری لازم می آید که ذیلاً تشریح می شود:
الف - کلیه قوانین جاریه در مملکت از اول مشروطه تاکنون لغو و بی اثر بوده و باید باطل و غیر قانونی اعلام شود.
ب - مجالس موسسان که تشکیل شده به نظر دولت آقای علم خلاف قانون اساسی و لغو و بی اثر بوده و این دعوی بر حسب قانون جرم است و گوینده آن باید تعقیب شود.
ج - دولت آقای علم و جمیع دولت هائی که از صدر مشروطیت تاکنون تشکیل شده است غیر قانونی است و دولت غیر قانونی حق صدور تصویبنامه و غیره را

صحیفه نور جلد 1 صفحه 31

ندارد بلکه دخالت کردن آن در امر مملکت و خزینه کشور جرم و موجب تعقیب است.
د - کلیه قراردادها با دول خارجه از قبیل قرارداد نفت و غیر آن به نظر دولت آقای علم لغو و باطل و بی اثر است و باید به ملت اعلام شود.
6- حذف بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سیزدهم قانون انتخابات مجلس شورای ملی مصوب شوال 1329 هجری قمری و حذف قید کلمه ذکور از ماده ششم و نهم قانون انتخابات مجلس سنا مصوب 14 اردیبهشت 1339 که به استناد مقدمه قانون اساسی و اصل دوم است غیر قانونی است و برای دولت چنین حقی نیست زیرا مستند، چنانچه گفته شد باطل است بعلاوه از برای دولت نیز حق ابطال قانون مصوب در مجلس شورای ملی نیست و به نص اصل بیست و هشتم متمم قانون اساسی قوه مجریه از قوه مقننه همیشه ممتاز و منفصل خواهد بود. آنچه مذکور شد، جنبه های قانونی تصویبنامه غیرقانونی است. این تصویبنامه با اصل دوم و اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی نیز مخالف است.
روحانیت با هر فشار و مضیقه و اهانتی که دولت بر آن وارد کرده و در صدد وارد کردن است، تکلیف دینی و وجدانی خود را در این تشخیص داده که مصالح و مفاسد را به دولت ها و به جامعه مسلمین گوشزد کند و از نصیحت مشفقانه به زمامداران و اولیای امور خودداری نکند و آنچه را برای این ملت بدبخت ضعیف گرسنه بناست پیشامد کند و آثار و نشانه آن یکی بعد از دیگری نمایان می شود به جامعه بشر برساند. با این اختناق جانفرسای مطبوعات و سخت گیری دستگاه انتظامی که حتی برای طبع یک ورقه مشتمل بر نصیحت و راهنمائی یا پخش آن، اشخاصی به حبس کشیده و مورد اهانت و شکنجه واقع می شوند، روحانیت ملاحظه می کند که دولت مذهب رسمی کشور را ملعبه خود قرار داده و در کنفرانس ها اجازه می دهد که گفته شود قدم هائی برای تساوی حقوق زن و مرد برداشته شده در صورتی که هر کس به تساوی حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اینها که جزء احکام ضروری اسلام است معتقد باشد و لغو نماید، اسلام تکلیفش را تعیین کرده است. روحانیت می بیند که پایه های اقتصادی این مملکت در شرف فرو ریختن است و بازار این کشور در حکم سقوط است چنانکه از پرونده های مربوط به سفته های بی محل که هر روز بر قطرش افزوده می شود این مطلب واضح می شود و همین طور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است به دلیل اینکه در این مملکت که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد هر چند وقت به عنوان احتمال خشکسالی یا به عنوان دیگری تصویبنامه وارد کردن گندم صادر می کنند بلکه چنانچه گفته می شود اخیرا به صورت آرد می آورند که آسیاهای ایران نیز از کار بیفتد.
با این وضع رقت بار به جای آنکه دولت در صدد چاره برآید سر خود و مردم را گرم می کند به امثال دخالت زنان در انتخابات یا اعطای حق زن ها یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران را در جامعه و نظائر این تعبیرات فریبنده که جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری

صحیفه نور جلد 1 صفحه 32

همراه ندارد. آقایان نمی دانند که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بیش از هر کس نموده و احترام به حیثیت اجتماعی و اخلاقی آنها موجب شده است که از این نحو اختلاط مخالف با عفت و تقوای زن جلوگیری کند، نه آنکه خدای نخواسته آنان را مانند محجورین و محکومین قرار داده، مگر فقط علامت عدم محجوریت آن است که در این مجلس ها وارد شوند؟! اگر چنین است باید اول نظام بری و بحری و صاحب منصبان و اجزاء امنیه ونظمیه و شاهزادگان بلافصل و اشخاصی که کمتر از بیست سال دارند از محجورین و محکومین باشند.
روحانیون تمام این پیشامدها را که اکنون می بینید و بعد خواهید دید، پیش بینی کرده بودند و با صراحت در اعلامیه های دو سه ماه قبل ذکر نموده اند و حالا نیز خطرهای بالاتر و بیشتری را اعلام می کنند و از عواقب امر این جهش های خلاف شرع و قانون اساسی بر این مملکت و استقلال و اقتصاد و تمام حیثیات آن می ترسند و وظیفه خطیر خود را در این شرائط که همه ملت می دانند و می بینند اداء می کنند و با صراحت می گویند: تصویبنامه اخیر دولت راجع به شرکت نسوان در انتخابات از نظر شرع بی اعتبار و از نظر قانون اساسی لغو است، و با اختناق مطبوعات و فشارهای قوای انتظامی و جلوگیری از طبع و نشر امثال این نصایح و حقائق، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور می کنند تا دولت ها نگویند ما تصویبنامه صادر کردیم و علما مخالفت نکردند و به خواست خداوند متعال در موقع خود اقدام برای جلوگیری می کنند.
ملت ایران نیز با این نحو تصویبنامه ها مخالف است به دلیل آن در دو سه ماه قبل که فشار و ارعاب قدری کمتر بود، تبعیت خودشان را از علمای اسلام به وسیله تلگرافات و مکاتیب و طومار از اطراف و اکناف ایران اعلام نموده و لغو تصویبنامه غیرقانونی دولت را راجع به انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی خواستار شدند و دولت نیز قبول درخواست ملت را کرده و احاله به مجلس نمود، اینک که به وسیله حبس و زجر و اهانت به طبقات مختلفه ملت از روحانیین و متدینین، تسلط خود را بر ملت احراز نموده بدون اعتناء به قوانین اسلام و قانون اساسی و قانون انتخابات دست به کارهایی زده که عاقبت آن برای اسلام و مسلمین خطرناک و وحشت آور است. خداوند ان شاء الله دولت های ما را از خواب غفلت بیدار کند و بر ملت مسلمان و مملکت اسلام ترحم فرماید.
 (اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبة ولینا و کثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا فصل علی محمد و آله واعنا علی ذلک بفتح منک تعجله و بضرتکشفه ونصر تعزه و سلطان حق تظهره فانالله و انا الیه راجعون) مرتضی الحسینی النگرودی - احمد الحسینی الزنجانی - محمدحسین طباطبائی - محمد الموسوی الیزدی - محمد رضا الموسوی الگلپایگانی - سیدکاظم شریعتمداری - روح الله الموسوی الخمینی - هاشم الاملی - مرتضی الحائری.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد مقابله و استقامت مردم و روحانیت در برابر سرنیزه

تاریخ: 1341/12/01

 

بیانات امام خمینی در مورد مقابله و استقامت مردم و روحانیت در برابر سرنیزه

بسم الله الرحمن الرحیم
شما آقایان محترم در هر مقامی که هستید، با کمال متانت و استقامت در مقابل کارهای خلاف شرع و قانون این دستگاه بایستید. از این سرنیزه های زنگ زده و پوسیده نترسید، این سرنیزه ها به زودی خواهد شکست. دستگاه حاکمه با سرنیزه نمی تواند درمقابل خواست یک ملت بزرگ مقاومت کند و دیر یا زود شکست می خورد. اکنون هم درمانده و شکست خورده است و روی درماندگی به این بی فرهنگی هایی که ملاحظه می کنید، دست می زند ما میل نداشتیم که کار به این رسوایی ها بکشد. چرا باید شاه مملکت این قدر از ملت جدا باشد که وقتی پیشنهادی می دهد، با بی اعتنایی و عکس العمل منفی مردم مواجه گردد؟ شاه مملکت باید جوری باشد که وقتی پیشنهادی دهد، درخواستی می کند، ملت با جان و دل در انجام آن بکوشند، نه آنکه با آن به مقابله برخیزند و رفراندم شاه در سراسر مملکت بیش از 2000 نفر به همراه نداشته باشد. ما میل نداشتیم برای سران این ممکلت چنین شکست و فضاحتی به بار آید. خوب است که قدری عبرت بگیرند، بیدار شوند و در سیاست خود تجدید نظر کنند، به جای قانون شکنی و به زندان کشیدن علما و محترمین، به جای سرنیزه و قلدری، در مقابل درخواست ملت تسلیم شوند و به این حقیقت توجه کنند که با سرنیزه نمی توان ملت را ساکت و تسلیم کرد، با زور و قلدری نمی توان روحانیت را از وظایفی که اسلام به عهده آنان گذاشته است بازداشت. اگر آقای اسلامی را نگذاشتند در تهران منبر برود، دیدند که ایشان در بندر پهلوی منبر رفتند و حقیقت را در آنجا بیان داشتند. اگر در بندر پهلوی از ادامه سخنان ایشان جلوگیری کردند، شک نداشته باشند که ایشان سخنان خود را در جای دیگر دنبال خواهد کرد و هر جا که فرصت پیدا کند، مطالب را به گوش مردم خواهد رساند. اگر با بردن عده زیادی از علما و خطبا به زندان آنها را از سخن گفتن باز داشتند، سایر آقایان روحانیون که هنوز توقیف نشده اند سخن خواهند گفت و مردم را متوجه خواهند کرد. مگر می شود زبان روحانیت رابرید؟...

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام امام خمینی به علماء اعلام و حجج اسلام

تاریخ: 1341/12/23

 

پیام امام خمینی به علماء اعلام و حجج اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ذیشرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم
 (اعظم الله تعالی اجورکم) چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه می خواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام رابه خطر می اندازد، لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر عجل الله تعالی فرجه جلوس می کنم و به مرم اعلام خطر می نمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبت های وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

بیانات امام خمینی در مورد وظایف عموم مسلمین برای صیانت اسلام

تاریخ: 1342/01/01

 

بیانات امام خمینی در مورد وظایف عموم مسلمین برای صیانت اسلام

(... ناراحت و نگران نشوید، مضطرب نگردید، ترس و هراس را از خود دور کنید. شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایع صبر و استقامت کردند، که آنچه ما امروز می بینیم نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما، حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبی را تحمل کرده اند. شما امروز چه می گویید؟ از چه می ترسید؟ برای چه مضطربید؟ عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر (ع) و امام حسین (ع) را دارند در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت آمیز دستگاه حاکمه خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم. ما از خدا می خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند. بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احکام قرآن کریم کشته شدند، زندان رفتند، فداکاری ها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند. امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین می باشد، برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلو اغراض و مطامع آنهارا بگیریم... (تقریبا به این مضامین)

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پاسخ امام خمینی به علماء اعلام و حجج اسلام تهران پس از فاجعه مدرسه فیضیه

تاریخ: 1342/01/13

 

جنایات عمال شاه، خاطرات مغول را در اذهان تجدید می کند.

بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
به وسیله حضرت حجت الاسلام آقای حاج سید اصغر خویی دامت افاضاته خدمت ذیشرافت حضرات علماء اعلام و حجج اسلام تهران دامت برکاتهم
تلگراف محترم برای تسلیت در فاجعه عظیمه وارده بر اسلام و مسلمین موجب تشکر گردید.
حمله کماندوها و مامورین انتظامی دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانی پاسبان ها به مرکز روحانیت، خاطرات مغول را تجدید کرد، با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبی حمله کردند و اینها به ملت مسلمان خود و روحانیین و طلاب بی پناه. در روز وفات امام صادق علیه السلام، با شعار جاوید شاه به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانی و روحانی آن بزرگوار، حمله ناگهانی کردند و در ظرف یک دو ساعت، تمام مدرسه فیضیه، دانشگاه امام زمان صلوات الله و سلامه علیه را با وضع فجیعی در محضر قریب بیست هزار مسلمان غارت نمودند و درب های تمام حجرات و شیشه ها را شکستند، طلاب از ترس جان، خود را از پشت بام ها به زمین افکندند، دست ها و سرها شکسته شد، عمامه طلاب و سادات ذریه پیغمبر را جمع نموده آتش زدند، بچه های شانزده هفده ساله را از پشت بام پرت کردند، کتاب ها و قرآن ها را چنانکه گفته شده پاره پاره کردند.
 

ضربات رژیم شاه به روحانیت.

اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبی تأمین جانی ندارد، اطراف منازل علما و مراجع محصور به کارآگاه و گاهی کماندو و مامورین شهربانی است، مامورین تهدید می کنند که سایر مدارس نیز به صورت فیضیه در می آوریم. طلاب محترم از ترس مامورین لباس های روحانیت را تبدیل نموده اند. دستور داده اند که طلاب را به اتوبوس و تاکسی سوار نکنند. در مجامع عمومی مامورین درجه دار به روحانیین عموما و به بعضی افراد، با اسم ناسزا می گویند و فحشهای بسیار رکیک می دهند، شبها پاسبان ها ورقه های فجیع با امضاء مجهول پخش کنند.

صحیفه نور جلد 1 صفحه 39

 

اهانت به مقدسات مذهبی با شعار شاه دوستی.

اینان با شعار شاه دوستی به مقدسات مذهبی اهانت می کنند. شاه دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش، شاه دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه های اسلام، محو آثار اسلامیت، شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم، شاه دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت. حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ مابلغ)
 

من به نام ملت از آقای علم استیضاح می کنم.

اکنون که مرجع صلاحیتداری برای شکایت در ایران نیست و اداره این مملکت به طور جنون آمیز در جریان است، من به نام ملت از آقای علم شاغل نخست وزیری استیضاح می کنم، با چه مجوز قانونی در دو ماه قبل حمله به بازار تهران کردید و علمای اعلام و سایر مسلمین را مصدوم و مضروب نمودید؟ باچه مجوز علما و سایر طبقات را به حبس کشیدید که جمع کثیری اکنون نیز در حبس به سر می برند؟ با چه مجوز بودجه مملکت را خرج رفراندم معلوم الحال کردید در صورتی که رفراندم از شخص شاه بود و بحمدالله ایشان از غنی ترین افراد بشر هستند؟ با چه مجوز مامورین دولت را که از بودجه ملت حقوق می گیرند برای رفراندم شخصی الزاما به خدمت واداشتید؟ با چه مجوز در دو ماه قبل بازار قم را غارت کردید و به مدرسه فیضیه تجاوز نمودید و طلاب را کتک زده و آنها را به حبس کشیدید؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق - سلام الله علیه - کماندوها و مامورین انتظامی را با لباس مبدل و حال غیر عادی به مدرسه فیضیه فرستاده و اینهمه فجایع را انجام دادید؟
 

تا قلم در دست دارم کارهای مخالف مصالح مملکت را برملا می کنم.

من اکنون قلب خود را برای سرنیزه های مامورین شما حاضر کردم ولی برای قبول زورگویی ها و خضوع در مقابل جبارهای شما حاضرنخواهم کرد. من به خواست خدا احکام خدا را در هر موقع مناسبی بیان خواهم کرد و تا قلم در دست دارم کارهای مخالف مصالح مملکت را بر ملا می کنم.
 

مملکت از هر جهت در شرف سقوط است

اکنون یک چشم مسلمین بر دنیای خود و چشم دیگرشان بر دین خود گریان است و حکومت چند ماهه شما با جهش هایی که می کنید، اقتصاد، زراعت، صنعت، فرهنگ و دیانت مملکت را به خطر انداخته و مملکت از هر جهت در شرف سقوط است. خداوند تعالی اسلام و مسلمین را در پناه خود و قرآن حفظ فرماید.
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:06 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی

پیام تشکر امام خمینی از ملت ایران

تاریخ: 1342/01/16

 

نظر روحانیت جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملکت نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
لازم است از ابراز احساسات ملت محترم ایران خصوصا اهالی معظم تهران ایدهم الله تعالی که مستلزم زحمات و خسارات فراوان بود تشکر کنم.
تعطیل عمومی بازارها و خیابان ها با این محیط ارعاب و خفقان و اختناق و با وضع اقتصاد عصر حاضر، ابراز انزجار و تنفر عمومی از دستگاه جباره بود.
کرارا تذکر داده شد که روحانیون نظری جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملکت ندارند و حفظ قوانین اسلام و قانون اساسی به آن جهت که ضامن حفظ مذهب جعفری و قوانین اسلام است سرلوحه مرام آنهاست و هر کس قصد تجاور به حریم اسلام و قوانین مقدسه آن داشته باشد، در هر لباس و مقام که باشد، روحانیت به پشتیبانی از شما برادران ایمانی و ملت بزرگ اسلام در نصیحت یا مقابله با او کوشش خواهد کرد.
 

وفاداری ملت به روحانیت و اسلام

شما ملت بزرگ ایران با تعطیل کارهای خود و تحمل ضرر و زحمت به پشتیبانی از روحانیت و اسلام ثابت کردید که به احکام خدای تعالی به مقام مقدس روحانیت وفادار هستید و از کسانی که بر خلاف قوانین اسلام می خواهند قدم هایی بردارند، تا سرحد امکان اظهار تنفر کنید. (شکرالله سعیکم و علی الله اجرکم) خداوند تعالی به شما توفیق و جزای خیر عنایت فرماید.
 

کوشش عمال اجانب در تضعیف یگانه پشتوانه مملکت (روحانیت)

ما اکنون در محاصره همه جانبه به سر می بریم، بسیاری از تلگرافات ما به مقصد نمی رسد، تلگرافاتی که به ما شده است غالبا نمی رسد. مطبوعات کشور آزادانه یا به اجبار به هتک و اهانت ما قلمفرسائی می کنند. گویندگان با اشاعه اکاذیب به هتک و تضعیف روحانیت، یگانه پشتوانه مملکت کوشا هستند و از هیچ تهمت و افترایی خودداری نمی کنند، این پشتوانه باید شکسته شود تا اجانب

صحیفه نور جلد 1 صفحه 42

آزادانه به مقاصد شوم خود برسند،روحانیت باید زجر ببیند، هتک شود، این لباس در خور سوختن است،در بیست و چند سال قبل به دست عمال انگلیس دشمن سابقه دار اسلام و شرق، چه اهانت ها وزجرها و شکنجه ها که دیدند، جوان ها از سالخورده ها بپرسند، امروز به دست عمال دیگران باید اهانت شوند وشکنجه ببینند، خداوند قهار کافی است.
بار دیگر از ملت بزرگ ایران تشکر نموده، از خداوند تعالی عظمت اسلام و قرآن و استقلال ممالک اسلامی و شوکت و بزرگی پیروان قرآن کریم را خواستارم.
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

شنبه 2 اردیبهشت 1396  9:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها