0

عملياتهاي دفاع مقدس > 61/02/10- بيت‌المقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عملياتهاي دفاع مقدس > 61/02/10- بيت‌المقدس


گزارش یک فرمانده عراقی درباره عملیات بیت‌المقدس-بخش اول

ترس و اضطراب همه فرماندهان عراقی را دربر گرفته بود عراق می‌خواست به هر قیمت ممکن خرمشهر را حفظ کند
اطلاعاتی که از اسرای عراقی درباره جنگ تحمیلی به دست آمده به روشن شدن جریانات و حوادثی که در خلال این جنگ اتفاق افتاده کمک شایانی کرده است. ضمن اینکه بررسی عملیاتهای رزمندگان اسلام از زبان دشمن، خالی از لطف نخواهد بود.
متن زیر گزارش یکی از فرماندهان اسیر عراقی درباره عملیات بیت‌المقدس است که با حذف بخش‌هایی از آن که شامل جزئیات گسترش یگانهای دشمن در منطقه و عکس العمل سپاه سوم در برابر عملیات می‌باشد، ارائه شده است.


اطلاعاتی که از اسرای عراقی درباره جنگ تحمیلی به دست آمده به روشن شدن جریانات و حوادثی که در خلال این جنگ اتفاق افتاده کمک شایانی کرده است. ضمن اینکه بررسی عملیاتهای رزمندگان اسلام از زبان دشمن، خالی از لطف نخواهد بود.
متن زیر گزارش یکی از فرماندهان اسیر عراقی درباره عملیات بیت‌المقدس است که با حذف بخش‌هایی از آن که شامل جزئیات گسترش یگانهای دشمن در منطقه و عکس العمل سپاه سوم در برابر عملیات می‌باشد، ارائه شده است.

آمادگی عراق
پس از عملیات فتح المبین در منطقه شوش و دزفول، عراق متحمل شکست نظامی بزرگی شد؛ بنابراین، به فکر حمله آینده و قریب الوقوع نیروهای اسلام در جنوب و منطقه اهواز و خرمشهر افتاد و اقدامات سریع و گسترده ای را برای تمرکز و بسیج نیرو و نیز تهیه طرح های پدافندی انجام داد تا حمله نیروهای اسلام را به شکست کشانده و انتقام عملیات فتح المبین را بگیرد. اطلاعات موجود نزد فرماندهی عراق و عکس های هوایی ، فعالیت های شناسایی گروه‌های گشتی، بالگردها، استراق سمع و افسران اطلاعاتی که مأمور به شناسایی نیروهای ایران بودند، حاکی از آن بود که نیروهای اسلام قصد انجام عملیات عبور از رود کارون در منطقه پل هالوب و منطقه کوت العبید (طاهری) را دارند.
پیش بینی عراق از حمله نیروهای ایران
عراق طرح تک نیروهای اسلام را به شرح زیر پیش بینی کرده بود:
الف) تک و عبور از رود کارون با فلش اصلی در منطقه کوت العبید و پل هالوب و پیشروی بسمت جاده اهواز - خرمشهر و انهدام نیروی مستقر در غرب کارون؛
ب) حمله با فلش فرعی به منطقه اهواز از محور پادگان حمید (منطقه لشکر ‌5)؛
ج) حمله با فلش فرعی دیگر در منطقه هویزه (منطقه لشکر ‌6)؛
د) بعد از کسب موفقیت در این عملیات، عبور از منطقه کوت شیخ به سمت خرمشهر.

طرح پدافندی عراق
فرماندهی نیروهای مسلح دستور تقویت نیروهای خرمشهر را صادر کرد و به دنبال این دستور یگان‌هایی از سپاه ‌1 در شمال و سپاه ‌2 در منطقه میانی و نیز سپاه ‌4 به زیر امر سپاه‌3 که مسئولیت منطقه جنوبی را داشتند در آمدند. هم چنین، صدام شخصاً دستوراتی به این مضمون صادر کرد:« دفاع از خرمشهر همانند دفاع از بغداد و بصره بوده و خرمشهر تکیه گاه بصره به شمار می رود بنابراین، باید پیروزی در نبرد آینده را با هر قیمتی به دست آورد و نیروهای ایرانی را منهدم نمود ». هم چنین، فرماندهان به کلیه نیروها تاکید کردند که این آخرین نبرد است و باید در این عملیات مقاومت کنند تا جنگ پایان پذیرد.

گسترش نیروهای عراق
الف) لشکر ‌11 پیاده از شهر خرمشهر تا روستای گصبه واقع بر رود کارون (داخل) را پدافند می کرد.
ب) لشکر ‌3 زرهی به دلیل تحرکی که داشت در غرب جاده اهواز - خرمشهر جلوی منطقه احتمالی عبور نیروهای اسلام مستقر و یگان های زرهی، مکانیزه و پیاده را زیر امر او قرار داده بودند.
ج) لشکر ‌5 مکانیزه از منطقه اهواز در محل زیر آب برده شده طاهری و پادگان حمید و ساختمان های مسکونی پدافندکردند.
د) لشکر ‌6 زرهی در هویزه تا هور هویزه پدافند می کرد که چند تیپ پیاده به او مأمور و در خط پدافندی اول مستقر شدند.
ه) لشکر ‌9 زرهی مستقر در جفیر به عنوان احتیاط عمومی لشکر ‌5 مکانیزه و لشکر ‌6 زرهی برای انهدام و مقابله با هرگونه رخنه در مواضع دو لشکر یاد شده تعیین گردید.
و) لشکر ‌10 زرهی (منهای تیپ ‌17 زرهی) به اضافه تیپ ‌24 مکانیزه احتیاط لشکر ‌3 زرهی قرار داده شدند؛
ز) تیپ ‌23 پیاده لشکر ‌8 با واحدهای پیاده مستقر در شلمچه به عنوان احتیاط خرمشهر زیر امر لشکر ‌11 قرار گرفتند؛
ح) لشکر ‌7 پیاده به عنوان احتیاط عمومی سپاه زیر امر سپاه سوم قرار گرفت؛
ط) بعد از عبور نیروهای اسلام، تیپ ‌32 نیروی مخصوص زیر امر سپاه سوم .
ی ) تیپ ‌10 زرهی نیز زیر امر سپاه سوم قرار گرفت؛
به کلیه یگان ها دستور داده شد برای جلوگیری از غافلگیری، هوشیاری و آمادگی خود را حفظ کنند.
نیروهایی که مأمور پاتک بودند بایستی در کلیه مناطق لشکر به طور مداوم برای بهتر انجام دادن مأموریت محوله تمرین می کردند.

آغاز عملیات توسط نیروهای ایران
در نخستین لحظات روز 10/02/1361 نیروهای اسلام حمله ای که انتظار آن می رفت از ‌3 محور به شرح زیر بر سپاه سوم انجام دادند:
الف) نیروهای اسلام با تلاش اصلی از منطقه طاهری، با عبور از رود کارون، نیروهای تاخیری را پشت سر گذاشته و توانستند به جاده اهواز - خرمشهر برسند؛
ب) حمله با تلاش پشتیبانی فرعی به جبهه لشکر ‌5 مکانیزه در منطقه اهواز که نیروهای اسلام توانستند مواضع جلویی این منطقه را منهدم کنند، ولی به دلیل مقاومت شدید نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند؛ و
ج) حمله با تلاش فرعی به جبهه لشکر ‌6 زرهی در منطقه هویزه که نیروهای اسلام در این منطقه نیز نتوانستند به عمق مواضع رخنه کنند و فقط توانستند نیروهای خط مقدم را عقب برانند.
‌8 ) تجزیه و تحلیل عراق از وضعیت جبهه ها و اتخاذ تصمیمات لازم
عراق وضعیت جبهه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تصمیمات نظامی سریعی اتخاذ می کند. بعد از پیشروی خوب و مؤثر نیروهای اسلام به سمت مرزهای بین المللی و راندن کلیه نیروهای عراقی و تمرکز اغلب نیروهای اسلام در سمت چپ جاده اهواز - خرمشهر موارد زیر برای فرماندهی عراق نمایان شد.
الف) چنانچه نیروها به پیشروی خود از خاکریزهای مرزی ادامه دهند به تنومه در بصره و نشوه خواهند رسید و این به این معنی است که کلیه پل های شط العرب را به تصرف خود در آورده است.
ب) به این ترتیب نیروهای اسلام با پیشروی در پشت لشکر ‌5 مکانیزه، لشکر‌9 زرهی و لشکر‌6 زرهی آنها را محاصره و اسیر نموده و سرانجام سپاه منهدم می شود.
ج) نیروهای مستقر در خرمشهر نیز بدون درگیری به محاصره و اسارت در خواهند آمد.
بنابراین، فرماندهی عراق تصمیمات زیر را اتخاذ کرد:
الف) عقب کشیدن لشکر ‌6 زرهی از محور نشوه به عراق و تخلیه و انهدام شهر هویزه با مواد منفجره؛
ب) عقب کشیدن لشکر ‌5 به شلمچه؛
ج) انتقال لشکر ‌9 به منطقه کتیبان؛
د) کلیه لشکرهای مزبور پس از انتقال به عقب برای مقابله با تعرض های احتمالی دشمن به پل های شط العرب آماده باشند.
ه) افزایش نیروها و اصلاح موضع پدافندی در منطقه خرمشهر به سمت نیروهای اسلام که البته لازم است یادآوری شود خرمشهر در برابر نیروهای اسلام به صورت نعل اسبی قرار داشت و تصمیم گرفته شده بود که کلیه نیروها شهر را تخلیه و به مرزهای بین المللی انتقال یابند.
و) صدام شخصاً تصمیم گرفت نبرد در داخل خرمشهر به هر قیمتی که تمام شود انجام گیرد.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 61/02/10- بيت‌المقدس

گزارش یک فرمانده عراقی درباره عملیات بیت‌المقدس-بخش دوم

 

 

طرح دفاعی عراق از شهر خرمشهر پس از عبور نیروهای ایران
تنها هدف فرماندهی نیروهای مسلح عراق حفظ و نگه داری خرمشهر به هر قیمت ممکن بود، به طوری که در این مورد رهنمودهایی از شخص صدام صادر شد. وی هم چنین، معاون خود عزت الدوری و بعضی از اعضای فرماندهی کشوری را برای بررسی وضعیت و آگاهی از نظرات آنان درباره نبرد آینده خرمشهر، به سپاه سوم اعزام کرد و به این موضوع به دلیل وجود نیروهای عراقی در داخل خرمشهر که امکان محاصره آنها وجود داشت اهمیت داده شد و بهترین روش مقابله با وضعیت موجود تشخیص داده شد و هیچ کس جرآت دادن پیشنهاد عقب کشیدن نیروها را نداشت.

 


فرماندهی عراق به رسته مهندسی دستور داده بود پل مهندسی از نوع پی ام پی بر اروند رود در فاصله دو کیلومتری شمال جزیره ام الرصاص احداث کنند، این پل که آمادگی های نصب آن از قبل انجام شده بود در اثنای عملیات طاهری نصب گردید.

 

طرح دفاعی فرماندهی عراق از خرمشهر به شرح زیر بوده است:
الف) لشکر ‌11 پیاده مسئولیت اداره عملیات را به عهده داشت؛
ب) سرهنگ احمد زیدان فرمانده تیپ ‌113 مسئول هماهنگی واحدهای زیر امر لشکر در خرمشهر بود؛
ج) تیپ ‌33 برای مقابله با رخنه های احتمالی در جبهه، احتیاط لشکر و در خرمشهر مستقر بود (این تیپ احتیاط محلی و مستقیم خرمشهر به شمار رفته و به محض صدور دستور لشکر وارد عمل می شد)؛
د) شهر به وسیله نیروهای اضافی تقویت شد؛
ه) جبهه یگان‌ها به سمت رود کارون بود و سپس به سمت اهواز قرار داده شدند، اما بعضی از واحدها برای مقابله با عبور احتمالی (با تلاش فرعی) نیروهای اسلام در فاصله ای نزدیک رود کارون هم چنان باقی ماندند؛
و) ذخیره کردن مهمات به مقدار زیاد؛
ز) تقویت واحدهای توپخانه؛
ح) مأمور کردن تیپ ‌23 پیاده به لشکر ‌11؛
ط) فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق لشکر ‌7 پیاده را برای بهره گیری در صورت نیاز زیر امر سپاه سوم قرار داد؛
ی) تیپ ‌32 نیرو مخصوص نیز به سپاه سوم مأمور شد.

خلا صه طرح پدافندی عراق از خرمشهر
الف) مقاومت و پایداری در سنگر تا آخرین گلوله و نفر دنبال شود؛
ب) به محض ایجاد رخنه در یکی از مواضع، تیپ ‌33 نیروی مخصوص موظف بود فوراً با آن مقابله کند.
چنانچه رخنه گسترده بود و تیپ ‌33 نیروی مخصوص قادر به مقابله با آن نبود به ترتیب لشکر و سپاه نیروی احتیاط خود را وارد عمل می کردند.

طرح تک و باز پس گیری خرمشهر توسط نیروهای ایران در03/01/1361
خلاصه طرح تک نیروهای اسلام به شرح زیر است:
الف) رخنه و پیشروی به وسیله دو ستون در جبهه نیروهای عراقی در شمال نهر عرایض که ستون نخست: ستونی به سمت شط العرب و ستون دوم: ستونی به سمت نیروهای مستقر در نزدیک جاده اهواز - خرمشهر برای محاصره آنها بود؛
ب) نگهداری منطقه متصرفی بعد از موفقیت رخنه با تکیه بر نهر عرایض به عنوان یک مانع اصلی و قوی تا از شکستن محاصره توسط نیروی مستقر در شهر جلوگیری به عمل آید؛
ج) نیرویی به سمت راست نهر عرایض، برای تنگ کردن حلقه محاصره و وادار کردن آنان به تسلیم شدن، پیشروی نماید؛
د) نیرویی به غرب نهر عرایض برای پدافند به سمت شلمچه اعزام بشود تا از رسیدن نیروهای کمکی سپاه برای محاصره شهر جلوگیری به عمل آید.

تک نیروهای ایران در روز‌03/01/1361
الف) در ساعت ‌30 :13روز03/01/1361، نیروهای اسلام تک سریع و برق آسای خود را بر جبهه تیپ ‌22 و تیپ ‌422 انجام دادند و توانستند به آسانی خط را شکسته و به سرعت به جاده خرمشهر - بصره برسند. هم چنین، پیشتازان این نیروها به نزدیک پل نو و قرارگاه تیپ ‌33 که گردان ‌9 و گردان ‌10 را اعزام کرده بود، رسیدند و توانستند کلیه نیروهای تاخیری و تعویقی را منهدم کنند به طوری که قرارگاه تیپ ‌33 به عقب نشینی به سمت شط العرب وادار شد؛
ب) لشکر ‌11 فوراً به تیپ ها برای اجرای طرح از پیش تعیین شده درباره دفاع از خرمشهر دستوراتی صادر کرد، ولی بدون نتیجه ماند و نیروهای اسلام توانستند بخش عظیمی از تیپ های ‌22 و ‌422 را منهدم و پیشروی خود را به سمت شط العرب ادامه دهند؛
ج) گزارش‌های واصله از تیپ ها دقیق و واضح نبود. تیپ ‌33 به گردان ‌9 دستور داد که گروه های گشتی را به عقب برگرداند، اما این گروه‌ها از نقطه رهایی واقع در منطقه گردان ‌1 تیپ ‌48 حدود ده تا دوازده کیلومتر دور شدند که این امر به تیپ گزارش شد و تیپ فوراً به گردان ‌10 که در پادگان دژ به عنوان احتیاط گردان ‌9 مستقر بود برای مقابله با رخنه ایجاد شده در جبهه دستور حرکت داد، گردان ‌10 به سمت قرارگاه تیپ حرکت کرد، ولی به علت تاریکی و آشنا نبودن فرمانده جدید آن که چند روزی بیش از انتصاب وی به این سمت نگذشته بود، نتوانست مأموریت خود را انجام دهد و در بامداد روز‌2/3/1361 در قسمت غرب ساختمان های مسکونی (پیش ساخته) در محاصره کامل قرار گرفت و مجبور شد خود را به نیروهای اسلام تسلیم کند، اما گردان ‌9 توانست یک گروهان به علاوه یک دسته به پادگان دژ اعزام دارد تا منتظر بازگشت گروه های گشتی شوند و خود را برای مأموریت آینده آماده کند.
د) پس از بازگشت گروه های گشتی، گردان به سمت پادگان دژ حرکت کرد و با توجه به تماس بی سیمی خوبی که با قرارگاه برقرار بود، وضعیت به تیپ گزارش داده شد. هم چنان وضعیت برای اغلب یگان ها به دلیل آشنا نبودن با محورهای پیشروی و اماکن متصرفی نیروهای اسلام نامشخص بود واین که آیا تردد از جاده خرمشهر به سمت پل نو توسط نیروهای خودی انجام می گیرد. در ساعت ‌05:30 روز ‌2/3/1361، گردان ‌10 گزارش داد که در منطقه نزدیک مواضع توپخانه و ساختمان های مسکونی در میان نخلستان های پراکنده محاصره شده و بعد از تسلیم نیروها قادر به انجام کاری نمی باشد. با تسلیم شدن گردان ‌10، مشخص شد که نیروهای اسلام بر جاده خرمشهر تا قرارگاه تیپ ‌33 کنترل دارند و پل نو و قرارگاه تیپ ‌33 نیز به دست این نیروها سقوط کرده و روشن شد که نیروهای اسلام به طور کامل بر نهر عرایض مسلط و حلقه محاصره را بر نیروهای عراق تثبیت کرده است. در این حین تماس با قرارگاه تیپ قطع شد تا پایان نبرد این وضع ادامه پیدا کرد و این مسئله به دلیل به اسارت در آمدن نیروهای گردان ‌10 بود که باعث تغییر فرکانس ها شد و علی رغم آن، تماس هم چنان قطع بود؛
ه-) ما از داخل پادگان دژ مشاهده کردیم که یگان های عراقی به سمت خرمشهر در حرکت بودند و دلیل آن را نمی دانستیم. شخصاً با قرارگاه تیپ ‌113 تماس گرفتم آنها اعلام کردند لشکر به یگان ها دستور عقب نشینی به داخل شهر داده است این تصمیم بسیار اشتباه بود؛ زیرا، یگان ها در داخل شهر متراکم و کنترل آنان دشوار می شد و چنانچه نیروها به دلیل وجود مهمات و تدارکات در مواضع خود باقی می ماندند، کنترل آنان نیز آسان می‌شود این تصمیم را می‌توان یکی از اشتباهات اصلی فرماندهی عراق در نبردهای خرمشهر به حساب آورد.
و) در ساعت ‌00:9 سرهنگ احمد زیدان فرمانده تیپ ‌113 و فرمانده نیروهای مستقر در خرمشهر، بنا به دستور لشکر ‌11 دستور داد که منطقه بندر برای انجام حمله و شکستن محاصره شناسایی شد.
سرهنگ احمد زیدان کنترل خود را از دست داده و دستپاچه شده بود و حتی درحین شناسایی بندر به طور آشکار معلوم شد که وی در حال شناسایی و جست وجوی محلی برای عبور از اروندرود است. در ساعت ‌00:15 سرهنگ احمد زیدان دستورات لشکر را به نیروهایی که به طور انباشته و فشرده تجمع کرده بودند (به طور غیرقابل و صفی کپه شده بودند) ابلاغ کرد. هم چنین، شنیدیم که وی در داخل یکی از میادین مین خرمشهر رفته و سرهنگ ستاد خمیس مخیلف، فرمانده تیپ ‌48، به جای وی منصوب شده است. نیمه شب‌2/3/1361 ، تمام یگان ها داخل بندر بودند.
ز) در ساعت ‌00:08 روز 3/3/1361، لشکر ‌7 پشتیبانی در منطقه شلمچه پاتک کرد، ولی با شکست روبه رو شد. هم چنین، از نیروهای عراقی محاصره شده در شهر خواسته شد برای شکستن محاصره، از بندر به سمت قصر شیخ خزعل اقدام به حمله کنند، ولی با پاتک نامنظم به دلیل وجود نهر عرایض و اجرای آتش انبوه سلاح ها با شکست روبه رو شد، و نیروهای عراقی متحمل تلفات زیادی شدند.
ح) نیروهای اسلام حلقه محاصره را در منطقه بندر تنگ تر کردند به طوری که تا دروازه بندر رسیدند در این حال، تمامی مهمات نیروهای عراقی که در موقع عقب نشینی از مواضعشان با خود حمل کرده بودند تمام شده و هزاران نفر خود را تسلیم نیروهای اسلام کردند.
ط) فرماندهی عراق، سرتیپ ستاد سعید محمد فتحی را از سمت فرماندهی لشکر ‌11 برکنار و هدایت عملیات به عهده سرلشکر ستاد قدوری الدوری، دبیر فرماندهی کل نیروهای مسلح واگذار شد. وی از نیروهای عراقی خواست مقاومت کند و قول داد که نیروهای المنصور با پشتیبانی نیروهای زرهی در حال پیشروی به سمت خرمشهر می باشند، ولی این اظهارات به طور کلی نادرست بود.
ی) وضعیت به همین صورت ادامه داشت و هزاران نفر از جمله فرماندهان تیپ ها و گردان ها در قرارگاه نیروهای کماندویی موجود در بندر گرد آمدند که ترس، اضطراب و دستپاچگی همه را در بر گرفته بود و توپخانه نیروهای اسلام به اجرای آتش خود ادامه می داد که باعث کشته و زخمی شدن ده ها نفر (به طوری که از درد می نالیدند) شد. در ساعت ‌00:18 روز ‌3/3/1361، نیروهای اسلام موفق شدند بندر را تصرف کنند و هزاران نفر از نیروها و فرماندهان عراقی که در محاصره بودند را به اسارت در آوردند و به این ترتیب تصرف بندر خرمشهر پایان یافت.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نقش ارتش در عملیات بیت المقدس


نقش ارتش جمهوري اسلامي ايران درطرح ريزي و انجام عمليات بيت المقدس در گفت وگو با امير سرتيپ دوم ستاد فريبرز ماهريان
اشاره :
هنگاميكه دست تجاوز اهريمن از آستين صداميان بعثي بيرون آمد و خاك مقدس ايران اسلامي را مورد هجوم قرار داد مرداني پرصلابت قد برافراشتند و دست خشم ملتي شدند كه جز ياري خدا نقطه اميدي نداشتند.

 اينان در برابر دشمني مسلح كه پشتيباني همه جانبه دنياي استكبار را به همراه داشت با سلاح ايمان و شهادت مردانه ايستادند و براي دفاع از كيان وشرف خود جانفشاني كرده و با آغوش باز به استقبال شهادت رفتند

 

 


راستي شهيدان شيداي كوي يار با ديده بصيرت چه ديدند كه بي شكيب و قرار شدند با گوش جان چه نوايي شنيدند كه با جان به سوي خطر شتافتند از كدام سبو نوشيدند كه در بيخودي اين سان تن پوش حرير لاله ها پوشيدند كدامين شربت سركشيدند كه به سر در پي معشوق دويدند
ديديم و ديديد و آنانكه فيض حضور در سرزمين عشق نداشتند شنيدند كه اين پيروان پير خمين معركه نبرد و ميدان مين را زيباترين و متبرك ترين بقعه زمين يافتند دل از حب جان مال و فرزندان بريدند و به ابتياعش با نقد جان شتافتند.
اگر شهيدانمان سردادند با آهنگ عزت اين نوا را سرودند كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است وآنان كه رفتند كاري حسيني كردند و آنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند و گرنه يزيدي اند.
سالروز عمليات غرورآفزين بيت المقدس و حماسه جاويد فتح خرمشهر بهانه اي به دستمان داد تا پاي صحبت امير سرتيپ دوم ستاد فريبرز ماهريان يكي از فرماندهان و يادگاران 8 سال دفاع مقدس بنشينيم و ضمن گفتگو با خاطراتشان به سرزمين عشق سفر كنيم .
به عنوان اولين سئوال از جنابعالي بفرمائيد چه نيروهايي در عمليات بيت المقدس شركت داشتند
عمليات بيت المقدس با شركت نيروهاي زميني هوايي و دريايي ارتش نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروهاي بسيج مردمي در قالب سپاه پاسداران و با پشتيباني جهاد سازندگي از تاريخ دهم ارديبهشت ماه 1361 به مدت 26 روز درمنطقه عمومي اهواز ـ خرمشهر با اتحاد و همدلي نشات گرفته از فرماندهي پيامبرگونه امام راحل انجام گرفت و از وسيعترين و موثرترين عملياتهاي نظامي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي در دوران جنگ تحميلي به شمار مي رود.
اين عمليات چه دستاوردهايي براي ايران داشت
دستاوردهاي اين عمليات را مي توان به 2 گروه تقسيم كرد : 1 ـ دستاوردهاي نظامي و سياسي از عمليات كه بسيار عظيم بود و به حق ميتوان گفت باپايان گرفتن عمليات بيت المقدس جنگ ايران و عراق وارد مرحله جديدي شد مرحله اي كه عراق در وضعيت انفعالي و ايران در موضع قدرت قرار گرفت .
2 ـ دستاورد استراتژيكي : كه اين دستاورد آن شكست استراتژي ديرينه عراق در كنترل كامل بر آبراه اروند رود يا به عبارت ديگر تثبيت حاكميت غيرقابل انكار ملي و مشروع ما بر رودخانه اروند رود تا امتداد خط القعر اين آبراه است . ضمن اينكه تلفات و ضايعات فراواني بر دشمن متجاوز وارد شد 19 هزار نفر از نيروهاي دشمن اسير وبالغ بر 16 هزار نفر كشته و مجروح شدند و غنايم بسياري به دست ما تصرف شد و به 19 ماه اشغال نظامي يكي از حساسترين نقاط خوزستان پايان داد و ضربه اي قاطع به نيروهاي عراق و توان وميل جنگجويي او وارد آورد.
وسعت منطقه اين عمليات چقدر بود
زمين منطقه اين عمليات از شمال به رودخانه هاي كرخه كور و نيسان از شرق به رودخانه ي كارون از جنوب به خرمشهر و اروند رود و از غرب به كرانه هاي هورالعظيم و شط العرب محدود مي باشد كه وسعت آن به بيش از هشت هزار كيلو متر مربع بالغ مي شود
منظورهاي اساسي از اين عمليات چه مواردي بودند
تداوم رزم عليه دشمن تهديد بصره كاهش توان رزمي دشمن آزادسازي خرمشهر وخارج نمودن اهواز از برد توپخانه دشمن بي ثبات نشان دادن رژيم صدام و وادار نمودن عراق به پذيرش شرائط ايران براي پايان جنگ و كاهش فشار مشكلات مهاجرين جنگي در داخل كشور و ايجاد فعاليتهاي كشاورزي در مناطق حاصلخيز خوزستان از منظورهاي اساسي اين عمليات بودند.
چگونگي طرحريزي اين عمليات را شرح دهيد
الف : آبانماه سال 1360 دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش ج . ا . ا طبق تدبير فرمانده وقت نيروي زميني شهيد سپهبد صياد شيرازي به طور موقت از پذيرش دانشجو خودداري و استادان اين دانشگاه بمنظور تقويت قرارگاههاي مقدم نيروي زميني ارتش در جنوب و غرب و تشكيل هسته مركزي گروههاي طرحريزي به آن منطقه مامور شدند و بر اساس هماهنگي بعمل آمده بين ارتش و سپاه مقرر شد سه عمليات عمده كه مكمل عمليات پيروزمند ثامن الائمه محسوب مي شدند بطور همزمان شروع و به ترتيب تقديم اجرا شوند كه عبارت بودند از طريق القدس فتح المبين و بيت المقدس .
ب : از انجا كه يكي از اصول عمليات آفندي شناخته منطقه نبرد از جمله جو زمين و دشمن است و بدون آگاهي از وضعيت آنها طرحريزي عمليات ارزشي ندارد طراحان عمليات اطلاعات بسيار دقيقي مربوط به نقاط ضعف و قوت دشمن و زمين منطقه عمليات از طريق عكسهاي دقيق هوايي بازجويي از اسرا و پناهندگان عراق و به ويژه شناسايي هاي انجام گرفته توسط نيروهاي خودي كسب كردند و پي به اشتباه بزرگ تاكتيكي دشمن در گسترش نيروها و نقص خط پدافندي او بردند و بر اين اساس عمليات را طرحريزي كردند كه شامل : 4 مورد ذيل بود :

1 ـ حمله قرارگاه قدس در شمال و عمليات عبور از رودخانه كارون توسط قرارگاه فتح و نصر و تامين سرپل در غرب كارون .
2 ـ تثبيت سرپل تصرفي و ادامه حمله براي تامين مرز .
3 ـ تامين مرز آزادسازي خرمشهر و ادامه نبرد براي تصرف پل نشوه بنا به دستور.
4 ـ ادامه عمليات به داخل خاك عراق و تهديد بصره كه سه مرحله اول با موافقت به اتمام رسيد و مرحله چهارم بدلايلي انجام نپذيرفت . كه عبارتند از : 1 ـ عقب نشيني دشمن از مناطق جنوب هويزه شمال طلائيه و كوشك تحت فشار بي امان نيروهاي خودي باعث شد تا نيروهاي قابل ملاحظه اي براي حفظ و پدافند از بصره ذخيره نمايد. لذا ادامه عمليات به داخل خاك عراق مغاير با اصول تاكتيكي بود و احتمال موفقيت براي نيروهاي خودي متصور نبود . 2 ـ بيست و پنج روز جنگ و نبرد بي امان و مداوم موجب خستگي و كاهش توازن رزمي يگانها گرديده تصرف بصره با وجود استحكامات و دژهاي قوي دفاعي و نيروهاي مدافع آن در اين شرايط به صرفه و صلاح نظامي نبود.
چه يگانهايي از ارتش در اين عمليات شركت داشتند
نيروي زميني : لشكر 92 زرهي لشكر 16 زرهي لشكر 21 حمزه تيپ مستقل 37 زرهي شيراز ـ تيپ مستقل 55 هوابرد تيپ مستقل 58 تكاور ـ تيپ 40 پياده سراب تيپ مستقل 23 نوهد تيپ مستقل 84 خرم آباد تيپ 3 لشكر 77 پيروزگروه 01 مخابرات گروههاي 22 و 33 توپخانه و 411 مهندسي ـ و نوزده گردان يگانهاي عمده
هوانيرو : 3 گروه رزمي هوانيروز شامل : 96 فروند بالگرد از جمله 26 فروند كبري 32 فروند 214 ـ 22 فروند 206 و 16 فروند شنوك با 3152 ساعت پرواز و 11792 نفر تخليه مجروح
نيروي هوايي : پايگاههاي چهارم و پنجم شكاري
نيروي دريايي : تكاوران دريايي بهمراه 300 فروند قايق هجومي
گردانهاي مهندسي يگانهاي شركت كننده و گردان 141 پل شناور شامل :
7 دستگاه پل پي ام پي
10 فروند قايق بزرگ 27 فوتي و 10 طراده جي ـ اس ـ پي
جمعا تعداد... يگان عمده از ارتش و... يگان عمده از سپاه پاسداران و بسيج مردمي در اين عمليات شركت و جانفشاني كردند.
نقش نيروهاي هوايي و دريايي ارتش در اين عمليات چه بود
نيروي هوايي با پشتيباني از عمليات از نظر پشتيباني نزديك هوايي شناسايي و عكسبرداري هوايي ترابري وسيع هوايي پوشش هوايي و پدافند هوايي نقش ارزنده اي را ايفا نموده و نيروي دريايي ضمن شركت در عمليات عبور از رودخانه عبور نيروها را از رودخانه كارون پشتيباني مي كرد.
سرانجام در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد ماه در حاليكه قرارگاه نصر به شدت با دشمن در منطقه شلمچه و شمال نهر جنين در گير بود يگانهاي قرارگاه فتح از سمت غرب و خيابان كشتارگاه وارد خرمشهر شدند. مقاومت دشمن داخل شهر بسيار ضعيف و تقريبا هيچ بود فقط در برخي نواحي نظير گمرك خرمشهر مقاومت ناچيزي از خود نشان داد كه به سرعت منهدم شد . در ساعت 12 روز سوم خرداد قرارگاه فتح اعلام كرد نيروهاي دشمن در داخل خرمشهر بصورت ستون طويلي براي اسير شدن نزديك مي شوند و بالاخره در ساعت 16 روز سوم خرداد 1361 خرمشهر بطور كامل پس از 578 روز اسارت بدست رزمندگان اسلام تصرف شد و پرچم پرافتخار كشورمان در آن نصب گرديد.
ازفرماندهان شهيد اين عمليات چه كساني را به خاطر مي آوريد
در اين عمليات امير سرلشكر خسرو تاش شجاعانه به نبرد سنگين با دشمن پرداخت و به خيل عظيم شهدا پيوست و امير سرلشگر آزاده حسن هداوند ميرزايي پس از دلاوريها و از خودگذشتگي هاي زيادي كه از خودشان نشان داد يكروز قبل از فتح خرمشهر مجروح و به اسارت دشمن درآمدند و پس از تحمل 8 سال اسارت در بند دژخيمان بعثي در اسارت به شهادت رسيدند كه بر ارواح طيبه اين فرماندهان شهيد و شهيدان اين عمليات درود مي فرستيم .
تهيه كننده : ستواندوم مجيد رضايي
به حق مي توان گفت با پايان گرفتن عمليات بيت المقدس جنگ ايران و عراق وارد مرحله جديي شد مرحله اي كه عراق در وضعيت انفعالي و ايران در موضع قدرت قرار گرفت
تهديد بصره كاهش توان رزمي دشمن آزادسازي خرمشهر و خارج نمودن اهواز از برد توپخانه دشمن و... از منظورهاي اساسي اين عمليات بودند .

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تحليل فتح خرمشهر پس از ربع قرن



ـ چرا ما معتقديم كه آزادي خرمشهر يك حماسه است؟
رضايي: اين‌كه پيروزي خرمشهر حماسه بود، هم به دليل سختي نبرد و هم به دليل پيروزي غيرمنتظره‌اي بود كه برخلاف نظرات كارشناسان دنيا صورت گرفت و هم به دليل جنگ بسيار حماسه‌آفرين و سختي كه در قلب دشمن صورت گرفت. در حقيقت ما در اين عمليات، با همه فرماندهان هم‌قسم شديم پس از اين‌كه تصميماتمان را گرفتيم، اطلاعاتمان را كامل كرديم، تدابيرمان را به كار گرفتيم، هم‌قسم شديم كه از آب‌ها عبور مي‌كنيم، از رودخانه‌ها عبور مي‌كنيم، وارد قلب دشمن مي‌شويم و تا دشمن را از خرمشهر بيرون نكرده‌ايم، يك نفر از ما برنخواهد گشت.

 


اين يك تعهد بسيار سنگيني بود و مي‌‌دانستيم وارد چه مقوله بزرگي مي‌شويم. دشمن در ميان انبوهي از سيم‌هاي خاردار، ميدان مين و آب‌‌هاي رودخانه‌هاي كارون و كرخه و درياچه‌هايي كه خود ايران براي جلوگيري از نفوذ دشمن به اهواز انجام داده بود، قرار داشت. در حقيقت ما يك بار ديگر دل به دريا زديم تا دشمن را از كشورمان بيرون كنيم. به لطف پروردگار متعال اين كار انجام شد و شكست سختي هم به دشمن وارد شد. يعني نيروهاي ارتش عراق در اين عمليات شكست خوردند و بعضي‌ها فرار كردند، يعني دو تا از لشگرهاي عراق اصلا فرار كرد. اين عظمت نبرد ما و سختي‌هايي كه پشت سر گذاشتيم، و آن قول و قراري كه نسبت به شهدا و خداي متعال بين خودمان گذاشتيم اين نبرد را تبديل به يك حماسه بزرگ كرد.

ـ بنابراين مي‌توانيم نتيجه بگيريم كه يك نقطه عطف در جنگ به شمار مي‌رود، درست است؟
رضايي: بله علت اين‌كه اين نقطه عطف بود. اين بود كه جنگ جديدي اصلا آغاز شد. جنگ قديم تمام شد. آزادي خرمشهر، پايان حمله عراق به ايران بود.

ـ چرا شما بر اين باوريد كه عمليات جديدي بود و ويژگي‌هاي جديدي داشت؟
رضايي: دليلش اين بود كه ارتش عراق، از آن حمله اول با آزادسازي خرمشهر هيچ چيز به دست نياورد و شكست خورد. اما حاضر به صلح با ايران نشدند. يعني نپذيرفتند كه با ايران صلح كنند، چون هر نوع صلحي كه با ايران مي‌كردند، لازمه‌اش اين بود كه حقوق ايران را به رسميت بشناسند، مرزهاي بين‌المللي را به رسميت بشناسند. لذا يك جنگ جديدي براي ندادن امتياز به ايران در پايان جنگ آغاز شد. جنگ بر اين بنا شده بود كه ما را شكست دهند. خب آزادي خرمشهر ثابت كرد كه ما شكست نخورديم. به هر ترتيب، پنج سال پس از آزادي خرمشهر، نخستين قطعنامه صلح كه بخشي از حقوق ايران را به رسميت شناخته بود كه همان قطعنامه 598 بود صادر شد.

ـ موقعي كه بحث به اينجا مي‌رسد، بالطبع اين سؤال به ذهن مي‌آيد كه اين عمليات از چه ويژگي‌هايي برخوردار بود كه براي ما اين‌قدر حياتي بود؟ درواقع راه‌‌ها و تكنيك‌ها كجا بود؟
رضايي: ما در اين عمليات چند تكنيك مهم به كار گرفتيم كه همين تكينك‌ها باعث غافلگيري دشمن شد؛ يكي اين‌كه برخلاف قواعد كلاسيك نظامي، ما از جاهايي كه آنها فكر مي‌كردند حمله نكرديم، از جايي حمله كرديم كه خودمان انتخاب كرديم، يعني دو سوم قوا را آورديم و از رودخانه كارون، آن هم از نزديكي خرمشهر و آبادان عبور داديم. اصلا از سمت اهواز، قواي اصلي را به كار نگرفتيم. اگر از سمت اهواز حمله مي‌كرديم، اين همان طرح كلاسيكي بود كه در دوران بني‌صدر يك بار به كار گرفته شد و در همان منطقه كه ما عمليات بيت‌المقدس را انجام داديم، آنها شكست سختي خوردند.

مسئله دوم اين بود كه نبرد را در نقطه‌اي به دشمن تحميل كرديم كه براي ما داراي ابعاد ويژه‌اي بود. ما اين طور فكر كرده بوديم كه وقتي وارد صحنه نبرد با دشمن مي‌شويم، قواي ما با دشمن برابر است و براي غلبه به او بايد بر پايه همه قواعد نظامي دنيا، دست‌كم دو يا سه برابر دشمن توان داشته باشيم و چون اين امكانات را نداشتيم، به يك ابداع جديد رسيديم و آن اين‌كه در نبرد، مشكلاتي را كه براي دشمن درست مي‌كنيم، بزرگ‌تر از مشكلات خودمان باشد. يعني نقطه‌اي را كه انتخاب كرديم، يك نقطه چندضلعي است بين اهواز و خط مرز و جاده حسينيه و منطقه كوشك.

اگر پاي ما به اين نقطه مي‌رسيد، هم‌زمان چهار تهديد براي دشمن به وجود مي‌آورديم. يعني وقتي ما وارد اين منطقه مي‌شديم، دشمن از يك سو احساس مي‌كرد ما مي‌خواهيم برويم خرمشهر، لذا بيست هزار نفر از نيروها محاصره مي‌شدند. از يك سو، احساس مي‌كرد مستقيم داريم مي‌رويم بصره. لذا احساس مي‌كرد بصره دارد سقوط مي‌كند. گاه فكر مي‌كرد كه با بصره هم كار نداريم. مي‌خواهيم يك پله بالاتر برويم و به سمت دجله برويم و فرات و جاده بغداد به بصره را ببنديم. باز نگران مي‌شد. هم‌زمان اين منطقه جايي بود كه مي‌توانستيم بپيچيم پشت سر لشگر 56 كه رو به روي اهواز بودند و بيش از سي، چهل هزار نفر از ارتش عراق به اسارت مي‌روند.

لذا ما وارد منطقه‌اي شديم كه هم‌زمان چهار تهديد را به دشمن القا مي‌كرديم و به همين دليل بود كه تا 48 ساعت بعد، دشمن كاملا در مقابل ما منفعل باقي مانده بود و قدرت تصميم‌‌گيري نداشت. تشخيص اين نقطه نظامي از مهم‌ترين شگردهاي جنگ ايران و عراق است. يعني من در هيچ عملياتي سراغ ندارم كه خداي متعال چنين نكته‌اي را به ذهن ما الهام كرده باشد كه اگر به اين نقطه برسيم، ارتش مثل يك تومار در هم پيچيده مي‌شود. در حقيقت رسيدن نيروهاي ما در اين منطقه پنج‌ضلعي و چهارضلعي، باعث شد يك گردبادي در ارتش عراق به وجود آيد كه قدرت تصميم‌گيري و قدرت واكنش را از او گرفت.

ـ آيا تدابيري كه در جنگ عمل كرديم، بنا بر يك استراتژي بود، بر اساس شناخت ضعف دشمن انجام شد؟
رضايي: نه اين جنگ ما يك جنگ جديدي بود. يعني اين تدابير را ما خودمان اتخاذ كرديم. سال اول اين‌طور نبود. سال اول جنگ ايران هر حمله‌اي مي‌كرد، شكست مي‌خورد. اما يك مرتبه از سال دوم جنگ، هر حمله‌اي كرد، موفق شد. علت اين است كه جنگ جديدي را انتخاب كرد، سبك جديدي از نبرد را برگزيد و يك انديشه نبرد جديدي را شكل داد.
دليلش هم اين است كه فرماندهان عوض مي‌شوند و فرماندهان جديدي در سپاه و ارتش قرار مي‌گيرند. اين فرماندهان جديد به نتيجه مي‌رسند كه نبرد كلاسيك را بايد كنار بگذارند و يك انديشه جديد انقلابي كه بين حالت چريكي و كلاسيك است، جنگ انقلابي را ما يك حالت وسط بين جنگ‌هاي چريكي و كلاسيك تعريف مي‌كنيم و اين از ابداعات ما بود. در اين نوع نبرد، اساس، نوآوري و ابتكار است. يعني اساس اين نبرد، خلاقيت و نوآوري اينجا جلوتر است. در حقيقت، دو سه تا پايه اساسي اين نوع جنگ است؛ اول تدبير و انديشه، دوم ايمان و شهادت‌طلبي و سوم هم مردم. پس از اين سه عنصر است كه تازه مسئله تكنيك و ابزار شروع مي‌شود. مدل جنگي كه ما در ايران انجام داديم، امروز در دانشگاه امام حسين(ع) تدريس مي‌شود. چند تا از دوستانمان دارند تدريس مي‌كنند. ما همين مدل را به لبناني‌ها آموزش داديم. اين‌كه گفتند در جنگ لبنان از ايراني‌ها هستند، اين‌طور نبود. فكر ايراني‌ها آنجا بود. در حقيقت مدل نبرد «حزب‌الله» با اسرائيل، برگرفته از مدل جنگي بود كه ما در آزادسازي خرمشهر به كار گرفتيم.

ـ اين عمليات چه دستاوردي داشت كه عمليات آزادسازي خرمشهر، همچنان به عنوان يكي از نقاط ابهام جنگ مورد توجه غربي‌هاست؟
رضايي: دستاوردهاي عمليات هم از ابعاد سياسي و هم از ابعاد نظامي بسيار بالا بود. از نظر ابعاد نظامي، نزديك به 6 هزار كيلومترمربع از سرزمين‌هاي ايران و چيزي بيش از دو سوم خاك لبنان در اين عمليات آزاد شد؛ يعني فاصله اهواز تا خرمشهر كه اشغال شده بود، 130 كيلومتر بود؛ يعني منطقه‌اي به بزرگي مسافت تهران تا قم در عمليات بيت‌المقدس آزاد شد. بيش از بيست هزار نفر از ارتش عراق از سرباز و درجه‌دار و ژنرال‌هاي عراقي به اسارت ايران درآمدند و ما تا چهار، پنج سال بعد، از مهماتي كه از عراق به دست آمده بود، استفاده مي‌كرديم. ارتش عراق تلفات سنگيني متحمل شد. از بعد سياسي هم دشمنان ما كه حامي صدام بودند و از صدام حمايت مي‌كردند، از صدام مأيوس شدند و اصولا از شكست دادن ايران مأيوس شدند. آنان ديگر فهميدند كه ايران شكست‌ناپذير است. البته طبعا احساس خطر هم كردند و اين خطرات را به دنيا گوشزد كردند و نگران شدند و دست به اقداماتي براي جلوگيري از پيروزي‌هاي بعدي ايران زدند. به همين دليل بود كه جنگ با مقاومت‌هاي سختي از آزادي خرمشهر به بعد آغاز شد.

ـ نقش مردم و جوان‌ها را كه از دور دستي بر آتش داشتند، چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
رضايي: بدون شك ما درصد قابل توجه تواني كه در جنگ داشتيم از مردم مي‌گرفتيم. مردم به ما روحيه مي‌دادند. پدران رزمندگان، مادران خانواده‌هاي شهدا و حتي كساني هم كه در جنگ حضور پيدا نمي‌كردند، با حمايت‌هاي معنوي و سياسي كه از جنگ مي‌كردند، روحيه رزمندگان را بالا مي‌بردند. مسئله بعد، حضور مستقيم مردم در خط مقدم بود. بخش قابل توجهي از جبهه را مردم ما تشكيل مي‌دادند. در سال اول، دولت مي‌خواست با عراق بجنگد و شكست خورد، جنگ بين دو دولت منجر به شكست دولت ما شد، اما در سال دوم، دولت ايران آمد با كمك مردم به عراق حمله كرد و موفق شد. چون جنگ مردمي شد، ما موفق شديم. اگر جنگ ايران و عراق مردمي نمي‌شد، ما موفق نمي‌شديم، همان‌طور ‌كه سال اول جنگ كه مردمي نبود، ما هيچ پيروزي به دست نياورديم. اين تأثير مردم در صحنه نبرد، از رزمندگان شروع مي‌شد تا به مسائل لجستيكي، خدماتي و درماني رسيد.

بسياري از پزشكان حاذق ما بيمارستان صحرايي مجهزي در خط مقدم درست مي‌‌كردند و رزمنده به محض آن‌كه تير مي‌خورد و زخمي مي‌شد، به فاصله كمي به اتاق عملي مي‌رسيد كه پزشكان شجاع ما در خط مقدم به وجود آورده بودند. پرستاران و صنعتگران ما نيز اين‌گونه بودند. بسياري از صنعتگران ما ديگر كم‌كم براي ما بمب، مهمات، خمپاره و توپ توليد مي‌كردند. بسياري از كارخانجات كشور ما تبديل به مهمات‌سازي شده بودند؛ بنابراين، به يك تعبيري مي‌شود گفت: آن ذخيره اصلي جنگ ما را مردم تشكيل داده بودند.

واقعيت آن است كه تدبير و شهادت‌طلبي، درست دو روي يك سكه هستند؛ يعني ما با همه وجود مي‌فهميديم كه دل و قلب بايد با عقل آنها پا به پاي هم كار كنند و هر كدام از آنها كار نكنند، موفق نخواهيم شد. علت انحرافاتي هم كه در جنگ قبل از اين‌كه فرماندهان جديد بر سر كار بيايند، همين بود كه عده‌اي راه دل را رفتند و به جايي نرسيدند و عده‌اي هم راه عقل را رفتند و به جايي نرسيدند. عمليات خرمشهر، تلفيقي از عقل و دل با همديگر است. بعد با عنصر مردم و نوآوري و فناوري كه با هم تركيب مي‌كنيم، تعريف جديدي از اقتدار شكل مي‌گيرد كه در خرمشهر رخ داد.

ـ‌ آيا شما پيش از اين‌كه به خرمشهر برسيد، اين وضعيت را پيش‌بيني مي‌كرديد؟
رضايي: درباره تمام اين مسائل بحث شده بود. من خودم بالاي 70، 80 درصد مطمئن بودم پيروز مي‌شويم. البته ما يك حمله به طرف بصره در طرح عملياتي‌مان نوشته بوديم كه وقتي به مرز رسيديم، ديديم كه بايد از آن صرف نظر كنيم. چون قواي ما به اندازه كافي نيست. براي همين برگشتيم به خرمشهر و دشمن كه در خرمشهر بود، محاصره شد.

ـ آقاي رضايي، اوايل جنگ، صدام اولين شليك را كه به سمت ايران كرد، بسياري از تحليل‌ها اين بود كه تقريبا نيمي از ايران سقوط خواهد كرد. به گفته شما، حتي سيم‌خاردار به ما نمي‌دادند. اين وضعيت را كه ما موفق شديم معادلات جهاني را بر هم بزنيم، چگونه مي‌توانيم به اين نسل انتقال دهيم و به آنان بگوييم كه پدران شما چه كساني بودند؟

رضايي: خب اينجا مظلوميتي در اين حادثه است؛ مظلوميت دفاع مقدس، حقيقتا چيز عجيبي است. خود من هم هنوز علل اين را نفهميدم كه چرا اين‌گونه است. دفاع مقدس، يكي از بزرگ‌ترين حوادث تاريخ است. من نمي‌خواهم بگويم ما در اين حادثه اشتباه نداشتيم و سراسر اين حادثه پيروزي بوده است. البته ما شكست‌هايي هم داشتيم، اما در مقام مقايسه اين جنگ با جنگ‌هاي بسياري در دنيا، امتياز و نمره‌اي كه اين جنگ مي‌گيرد، يك سر و گردن از تمام مقاومت‌ها و دفاع‌هايي كه در عالم صورت گرفته، بالاتر است و از نظر تاريخي هم يك بازگشت به خود جدي و اساسي است. جنگ متعلق به گروه خاصي نيست. همه جناح‌ها بوده‌اند هيچ شخصيتي نمي‌تواند بگويد اين جنگ را من اداره كردم، چراكه همه در آن دخالت داشته‌اند، حتي همه اديان. ما در اين جنگ از ارامنه و برادران اهل سنت شهيد داريم. همه اقوام ايراني بوده‌اند. اين حادثه متعلق به همه ملت ايران است. پس همه مي‌توانند با آن ارتباط برقرار كنند. جوان‌هاي امروز از هر قوم و قبيله‌اي يك آدرس در اين جنگ دارند. هيچ قوم و قبيله‌اي، نيست كه آدرس و محلي در اين جنگ نداشته باشد. براي همين جوان‌هاي ترك و كرد و لر و ارامنه و اهل سنت، برادران و پدران و دوستاني در اين جنگ دارند. اين جنگ در تمام خانواده‌ها هست. با بنابراين، جاي سؤال است كه چرا در حال حاضر اين حس منتقل نمي‌شود، پس بايد يك اشكالي در اينجا وجود داشته باشد.

من نمي‌خواهم خداي ناكرده افتخارات كشورهاي ديگر را تحقير كنم، ولي واقعا قابل مقايسه نيست. اصلا در جنگ ايران و عراق، عظمت‌هايي به وجود آمده كه بزرگ‌ترين دانشگاه آينده‌ساز ايران است. اين دانشگاه جنگ، مي‌تواند قهرمانان و انسان‌هاي فداكاري در آينده بسازد كه هيچ گاه اين كشور دچار خطر نشود. خب اين يك دانشگاه بزرگي است كه بايد براي آن برنامه‌ريزي شود. الان ببينيد هر فيلم خوبي كه از جنگ ساخته مي‌شود، با چه اقبال بزرگي روبه‌رو مي‌شود! هر خبر تازه و هر سند تازه و هر اطلاع جديدي از آن جعبه سياه جنگ را ما به مردم مي‌دهيم، تا يك هفته مردم در رسانه‌ها به آن مي‌پردازند. با اين‌كه الان 25 سال از آزادي خرمشهر گذشته، ولي مردم ما به دنبال يافته‌هاي جديدي هستند. پس معلوم است كه جنگ جايگاه جديدي دارد. بايد يك اقدام و يك بسيج ملي را دولتمردان و مجلس ما در اين‌باره آغاز كنند.
 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطره ماندگار نبرد بيت المقدس



ترديدي در اين نيست كه عمليات بيت المقدس يكي از موفق ترين نبردهاي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران با ارتش متجاوز بعثي صدام براي بيرون راندن اشغالگران از خاك عزيزمان ايران است . رزمندگان اسلام در اين عمليات كه در تاريخ 10 ارديبهشت ماه سال 1361 انجام شد توانستند با اتكال به قدرت لايزال الهي و قدرت خلاقيت خود و با همدلي و همكاري با هم خرمشهر را كه علامت و نهاد اشغال كشور از سوي نظاميان بعثي بود پس از حدود يك سال ونيم در روز به يادماندني سوم خرداد سال 1361 از دست دشمن سمج بازپس بگيرند و پرچم پرافتخار انقلاب اسلامي را بر فراز مسجد جامع آن به اهتزاز درآوردند. رزمندگان اسلام با انجام اين نبرد بزرگ توانستند عرصه جديدي را به روي ايرانيان بگشايند و آن ها را بيش از گذشته براي رسيدن به پيروزي اميدوار نمايند.

 



بخشي از موفقيت عمليات بيت المقدس را مي توان ناشي از خلاقيت فرماندهان و طرح ريزان عمليات و مهارت آن ها در برنامه ريزي چگونگي استفاده از توان رزمندگان اسلام براي بيرون راندن دشمن دانست .
انتخاب طرح مناسب عملياتي كه عبور از رودخانه كارون در نزديكي هاي خرمشهر را به عنوان تلاش اصلي و محور عمده عمليات تلقي مي كرد موجب شد تا از تاكتيك حمله به « نقطه كانوني » و « عقبه دشمن » از مسيري كه مورد انتظار وي نيست استفاده شود. طبيعتا طرح ريزي اين عمليات حكايت از هوشمندي و خلاقيت مبتكران آن دارد.
اما علاوه بر ويژگي هاي شخصي فرماندهان حاضر در اين عمليات و تلاش هاي شبانه روزي آن ها براي خلق يك ابتكار عمل جديد بايد عوامل ديگري را نيز كه بوجود آورنده و موجد اين موفقيت بزرگ بوده اند را نيز در دل اين عمليات مهم سراغ گرفت تا بتوان به همه مولفه هايي كه موجب اين شادي و نشاط بزرگ براي ملت ايران و امام امت شدند اشاره نمود. نخست بايد توجه داشت كه موفقيت در اين نبرد پايان دهنده به اشغال اكثر سرزمين هاي ايران منوط به عملكرد و كارايي مجموعه اي از افراد و رزمندگان شجاع و باغيرت اسلام است . رزمندگاني كه هركدام كارايي بسيار زيادي داشته اند و در عين حال مي توانستند با هم به خوبي كار گروهي انجام دهند و به صورت يك سازمان منسجم و يك پارچه عمل نمايند.
بررسي نبردهاي گوناگون در دوران جنگ تحميلي نشان داده است كه سطح كارايي رزمندگان داوطلب عمدتا بسيجي كه با اختيار و آزادي كامل پا به عرصه جبهه ها گذاشته اند بسيار بيشتر از كساني بوده است كه صرفا به حكم يك وظيفه سازماني به انجام ماموريت مي پرداخته اند. بنابراين طراحان و برنامه ريزان عمليات بيت المقدس از حيث دسترسي به نيروي رزمنده كارآمد در شرايط مناسبي بوده اند. البته پيروزي در عمليات فتح المبين كه حدود 40 روز قبل از آغاز نبرد بيت المقدس پايان گرفت زمينه مناسبي را براي انگيزه پيروزي در اعضاي نيروهاي مسلح و رزمندگان داوطلب بسيجي ايجاد كرده بود و اين امر موجب شد تا سيل نيروهاي داوطلب مردمي عازم جبهه هاي جنگ با دشمن شوند و آيه كريمه « اذاجانصرالله والفتح و رايت الناس يدخلون في دين الله افواجا » به خوبي در آن شرايط در جبهه ها مصداق يابد بنابراين طرح ريزان عمليات بيت المقدس . از نظر دسترسي به نيروهاي جنگي پرانگيزه و پرانرژي در مضيقه نبوده اند.
گرچه براي ادامه پيشروي ها و رسيدن به خرمشهر به يگان هاي سازمان يافته بيشتري نياز بوده است . البته اين بستر مناسب را براي حضور مردم در جبهه ها حضرت امام خميني (ره ) پديد آوردند زيرا براساس تفكر اسلامي ايشان دفاع بر همه مردم واجب است و اختصاص به نيروهاي مسلح رسمي كشور ندارد. علاوه بر اين فرماندهان يگان ها هيچگاه درگير مناقشه با رزمندگان براي دادن روحيه تهاجمي به آن ها نمي شدند بلكه اين روحيه سلحشوري رزمندگان اسلام بود كه فرماندهان را وادار مي كرد كه از توان فكري و قدرت خلاقيت خود استفاده كرده و در طرح ريزي هاي عملياتي به نوآوري هاي جديد و اتخاذ ابتكار عمل مناسب روي آورند. رزمندگان و مردم ايران هم محيط جبهه ها را محيط امني براي ارتقا توان معنوي و روحي خود مي ديدند به طوري كه محيط جبهه تبديل به دانشگاهي بزرگ براي « انسان سازي » شده بود و آنان كه مي خواستند ره صدساله را در عرفان سير و سلوك وحركت به سوي رضوان الهي يك شبه بپيمايند به جبهه ها سرازير مي شدند.
محيط جبهه ها فضايي را ايجاد كرده بود كه سرمايه هاي انساني را از سراسر ايران به سوي خود جلب مي كرد تا از انسان هاي عادي « شيران روز و زاهدان شب » بسازد و آنان را به اوج توان روحي و انساني ارتقا بخشد. رزمندگان حاضر در جبهه ها به سرعت محصول تلاش هاي خود را در پايان هر نبرد با دشمن مي ديدند. آن ها با حضور خود در نبردهاي گوناگون بر خصم غلبه مي يافتند و ارتش بعثي را از سرزمينشان بيرون مي كردند و از سوي ديگر بر « نفس خود » مسلط مي شدند و يك قدرت روحي و معنوي بلند مي يافتند به طوري كه به خوبي احساس مي كردند « و ان ليس للانسان الا ما سعي » .
اين رزمندگان هر چه بيشتر خود و سازمان خود را توسعه مي دادند مورد استقبال بيشتر قرار مي گرفتند. به همين دليل بود كه به يكباره استعداد سازماني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نسبت به روزهاي آغازين جنگ چند برابر گشت . به طوري كه در كنار هر يگان ارتش واحدي قدرتمند و با تواني مستقل و با نشاط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به سرعت شكل گرفت و سازماندهي شد. امام خميني (ره ) هم اين توسعه سازماني را به عنوان توسعه قدرت سپاه و ارتش اسلام ضروري مي دانستند و بر سازماندهي مردم داوطلب تاكيد داشتند.

شرايطي كه در محيط جبهه ها ايجاد شده بود به همه رزمندگان اين اجازه و امكان را مي داد كه استعدادها و خلاقيت هاي خود را به منصه ظهور برسانند و از امثال حسن باقري فرماندهان بزرگ و از كساني چون حسين خرازي فرمانده پرقدرت لشگر امام حسين (ع ) بسازند و از ابراهيم همت و احمد متوسلياني لشگر پرافتخار 27 محمدرسول الله (ص ) را پديد آورند .
بنابراين براي تحليل نبردهاي انجام شده در دوران دفاع مقدس بايستي به پديده ايجاد « سرمايه انساني » كه امام خميني موجد آن بوده اند به عنوان يكي از موثرترين مولفه هاي برترساز قدرت رزمي ايرانيان توجه كرد و براي موفقيت در دوران فعلي نيز نبايد آن را فراموش نمود.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خرمشهر از اسارت تا رهايى


خرمشهر آزاد شد. اين خبر نتيجه عمليات بزرگى با عنوان بيت المقدس بود كه با نيرويى متشكل از دليرمردان نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران، جان بركفان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، سلحشوران بسيجى و با پشتيبانى نيروهاى هوايى و دريايى ارتش، جهاد سازندگى به مدت ۲۶ روز از ۱۰ ارديبهشت ماه ۱۳۶۱تا ۳ خرداد همان سال به اجرا درآمده بود. اين نبرد درخشان ترين فصل كارنامه عملياتى نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران در كل ۸ سال دفاع مقدس بود.

 

 


دستاوردهاى نظامى و سياسى اين عمليات چنان عظيم است كه به حق مى توان آن را بزرگ ترين نقطه عطف در طول دفاع مقدس ناميد. رئيس رژيم بعثى عراق كه پيوسته ادعا مى كرد چنانچه ايران بتواند خرمشهر را بازپس گيرد، كليد شهر بصره را به ايرانيان خواهد داد، با دريافت اين ضربه سهمگين چنان مات و مبهوت شد كه نه تنها وفاى به عهد خود را فراموش كرد بلكه پس از پايان اين عمليات و آزادى خرمشهر، به دليل بيم از آسيب پذيرى بيشتر در مقابل تهاجمات گسترده تر نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران، در پوشش شعار «صلح طلبى و لزوم آمادگى براى نبرد با اسرائيل به مناسبت اشغال جنوب لبنان» در آستانه تشكيل كنفرانس كشورهاى غيرمتعهد ، به صورت يك طرفه اعلام آتش بس كرد و دست به عقب نشينى عمومى از ساير مناطق اشغالى زد و شكست خفت بار خود و بويژه از دست دادن خرمشهر را يك عقب نشينى تاكتيكى عنوان كرد. همان گونه كه اشاره شد، عمليات بيت المقدس داراى ويژگى هايى است كه آن را از عمليات هاى پيش و پس از آن متمايز مى كند. به اختصار اين ويژگى ها عبارتند از:
۱ ـ كوتاه بودن زمان براى آمادگى
طرح ريزى اين عمليات بزرگ بلافاصله پس از عمليات غرورآفرين فتح المبين آغاز و در كمتر از يك ماه به اجرا درآمد.
۲ـ وسعت منطقه نبرد
وسعت منطقه عمليات بيت المقدس ۶هزار كيلومترمربع يعنى معادل ۱۰برابر وسعت عمليات فتح المبين بود.
۳ ـ مداومت زياد عمليات
بيت المقدس طولانى ترين عمليات تصدى دوران دفاع مقدس با ۲۶ روز مداومت است.
۴ ـ اجراى عمليات عبور از رودخانه كه از پيچيده ترين و مشكل ترين نوع عمليات رزمى چه از نظر طرح ريزى و چه از نظر اجرا و چه از نظر تدارك وسايل ويژه است. بويژه آن كه عمليات عبور در مقياسى وسيع (حدود ۵ لشكر) و با وجود محدوديت هاى بسيار از نظر تجهيزات انجام گرفت.
۵ ـ حجم تلفات و خسارات وارده و نيز اسراى گرفته شده از دشمن بى سابقه بود.
عمليات بيت المقدس در ۳۰ دقيقه بامداد روز ۱۰ ارديبهشت ماه سال ۱۳۶۱ با رمز يا على بن ابى طالب (ع) آغاز شد و رزمندگان اسلام با عبور از رودخانه كارون و طى ۳ مرحله عمليات، خرمشهر را پس از نزديك به ۲۰ ماه اسارت آزاد كردند. اين نوشتار در دو بخش تقديم خوانندگان عزيز مى گردد. در بخش اول با عنوان «خرمشهر چگونه سقوط كرد»، مى كوشيم به طور خلاصه چگونگى سقوط اين بخش از ميهن اسلامى و درعين حال فداكارى ها و ايثارگرى هاى رزمندگان مدافع اين شهر را كه با كمترين نيرو و امكانات روزهاى متمادى در مقابل يورش چندين لشكر ارتش بعث عراق مقاومت كردند، تشريح نماييم و سپس در بخش دوم باعنوان «سرود رهايى» به چگونگى آزاد سازى خرمشهر، رشادتها و دليرى هاى رزمندگان براى تحقق اين امر خطير بپردازيم. البته همچنان سخن حكيمانه آن پير سفركرده را فراموش نخواهيم كرد كه : «خرمشهر را خدا آزاد كرد.»
بخش اول : خرمشهر چگونه سقوط كرد؟
ارتش عراق در ۳ محور اصلى زير پيشروى خود دراستان خوزستان را آغاز كرد:
۱ ـ جبهه غرب دزفول و شوش
۲ ـ جبهه بستان ـ سوسنگرد و هويزه
۳ ـ جبهه اهواز و خرمشهر
در جبهه اهواز و خرمشهر، ابتدا لشكر ۵ مكانيزه از سپاه ۳ عراق با استفاده از محورهاى زير ، اهواز و خرمشهر رامورد هجوم قرار داد:
ـ محور بصره ، تنومه، كوشك، جفير، اهواز
ـ محور بصره ، تنومه ، پاسگاه زيد، ايستگاه حسينيه، پادگان حميد، اهواز
ـ محور بصره ، تنومه ، شلمچه ، پل نو، خرمشهر
زمانى كه دشمن با مقاومت دور از انتظار رزمندگان ايثارگر ايرانى در محور شلمچه روبه رو مى شود ، تصميم مى گيرد خرمشهر را از سمت شمال تحت فشار قرار دهد. از اين رو، عناصرى از لشكر ۵ مكانيزه عراق در امتداد جاده آسفالته اهواز ـ خرمشهر از شمال به جنوب نيروهاى مدافع خرمشهر را مورد هجوم قرار مى دهند. اما زمانى كه دشمن احساس مى كند قادر نيست با لشكر ۵ مكانيزه اهواز و خرمشهر را تصرف كند، عناصر لشكر ۳ زرهى را كه در احتياط سپاه ۳ قرار داشته است، در منطقه خرمشهر وارد عمل كرده، لشكر ۵ مكانيزه را مأمور تصرف شهر اهواز مى نمايد. علاوه بر بمباران هوايى آبادان و تأسيسات دريايى و ترمينال گمرك خرمشهر ، در مرز زمينى فشار دشمن از جبهه شلمچه آغاز شد و نيروهاى ارتش بعث بعدازظهر روز ۳۱ شهريور تلاش كردند شلمچه را اشغال كنند.
بدين منظور تا ساعت ۱۸ آن روز پاسگاه را محاصره كردند ولى نيروهاى مدافع پاسگاه كه تركيبى از عناصر نيروى زمينى ارتش، ژاندارمرى و نيروهاى مردمى بودند، موفق شدند عناصر دشمن را از حوالى پاسگاه دور سازند. اين پايدارى شجاعانه كاملاً برخلاف انتظار نيروهاى عراقى بود، زيرا ظاهراً به آنها تفهيم شده بود كه به محض عبور از خط لوله به جز مقاومت مرزى بسيار ضعيف، ديگر مقاومتى روبه روى آنها نخواهد بود و به سادگى خواهند توانست به اهداف تعيين شده دست يابند. ولى در همان برخورد اول خلاف اين وعده براى سربازان عراقى ثابت شد. از سوى ديگر، حوادث روز ۳۱ شهريور سبب آمادگى نسبى نيروهاى ايرانى در مواضع پدافندى مرز شد.
حملات متجاوزان عراقى براى تصرف خرمشهر روز اول مهرماه سال ۵۹ نيز ادامه يافت، اما با وجود برترى كامل متجاوز ، نيروهاى دشمن موفقيت چندانى كسب نكردند و نتوانستند مقاومت نيروهاى ايران را در خط مرز درهم بشكنند و مجبور به توقف درمواضع نزديك مرز شدند.
براساس گزارش هاى پايگاه هاى دريايى و هوايى ايران درخليج فارس و كرانه آن در روز اول مهرماه، ۱۱ فروند هواپيماى ميگ و ۶ فروند ناوچه لوزا متعلق به ارتش عراق در نيروهاى هوايى و دريايى منهدم شدند و نيروى دريايى ايران كنترل كامل تنگه هرمز را به دست گرفت.
با وجود فشارهاى خردكننده ارتش عراق ، متأسفانه به دليل شرايط موجود نيروى قابل توجهى درمقابل هجوم وحشيانه ارتش بعث عراق وجود نداشت و نيروهاى موجود فقط مى توانستند نقش نيروى پوشش را ايفا كنند و اين درحالى بود كه در پشت سر آنها نيروى عمده اى كه عهده دار دفاع از مواضع اصلى شود، وجود نداشت.
بدين ترتيب بودكه مسئولان متوجه شدند با يك لشكر زرهى (۹۲ زرهى اهواز) آن هم با كميت و كيفيت نه چندان مطلوب نمى توان در ۵۰۰كيلومتر از كرانه اروندرود تا دهلران در مقابل تجاوز چندين لشكر زرهى و مكانيزه عراق پايدارى كرد و از اين رو اعزام نيروهاى تقويتى از مناطق داخلى كشور به خوزستان آغاز شد.
۲ مهرماه به دانشكده افسرى دستور داده شد از دانشجويان سال دوم و سال سوم به صورت گردان رزمى پياده سازمان داده شوند تا به خوزستان اعزام گردند و به اين ترتيب تعداد كثيرى از دانشجويان ، افسران و درجه داران دانشكده افسرى در قالب ۳ گردان پياده و مجهز به جنگ افزارهاى انفرادى، تيربار و آرپى جى ۷ به جبهه هاى نبرد جنوب اعزام شدند كه در مقاومت دليرانه قبل از سقوط خرمشهر نقش بسزايى ايفا كردند و تعدادى از آنان به شهادت رسيدند. فشار دشمن براى تصرف خرمشهر هر روز بيشتر مى شد و تا قبل از روز ۲۴ مهر ماه كه خرمشهر به اشغال نظاميان ارتش بعث عراق درآمد، نيروهاى مدافع خرمشهر در نهايت ايثار و از خودگذشتگى و رشادت و جوانمردى در مقابل دشمن ايستادگى كردند. اين رزمندگان كه مركب از افراد نيروى زمينى ارتش، تكاوران دريايى نيروى دريايى و دليرمردان سپاه پاسداران بودند هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا مانع از سقوط خرمشهر شوند اما سرانجام در روز ۲۴ مهر ماه سال ۵۹ سقوط خرمشهر رسماً اعلام شد و اين در حالى بود كه رزمندگان باقى مانده در شهر درگير خونين ترين نبرد با نيروهاى متجاوز بودند و از همين رو خرمشهر، خونين شهر ناميده شد.
بخش دوم: سرود رهايى
بعدازظهر ۸ فروردين ماه سال ۱۳۶۱ هنگامى كه عمليات فتح المبين به پايان موفقيت آميز و درخشان خود رسيده بود، فرمانده وقت نيروى زمينى ارتش (سپهبد شهيد على صياد شيرازى) عناصر طراح عمليات طريق القدس را كه در اهواز مستقر بودند به دزفول (قرارگاه عملياتى كربلا۲) احضار و خطوط كلى عمليات آفندى بعدى (طرح كربلا ۳ كه در مرحله اجرا بيت المقدس نام گرفت) را به آنها ابلاغ و خط مشى طرح ريزى عمليات بيت المقدس را نيز مانند عمليات فتح المبين بر مبناى هماهنگى و همكارى نزديك و صميمانه ميان ارتش و سپاه تعيين كرد. در نخستين نشست شور ستادى دو راهكار كلى مطرح گرديد كه عبارت بودند از:
۱) تك از شمال به جنوب از جبهه كرخه كور و نيسان با هدف وصول به جفير، كوشك و طلايه و ادامه پيشروى به سوى خرمشهر
۲) تك از شرق به غرب با عبور از رودخانه كارون، با هدف گسستن جبهه دشمن از وسط و تجزيه آن به دو بخش شمالى و جنوبى و سپس احاطه جفير در شمال و خرمشهر در جنوب
تدبير كلى روى سرعت در طرح ريزى و تهيه مقدمات و آمادگى به منظور شروع عمليات تأكيد مى كرد و با تدبير ياد شده به دشمن فرصت به خود آمدن از ضربه اى كه در عمليات فتح المبين دريافت داشته بود، داده نمى شد و در نتيجه به نوعى غافلگيرى مى انجاميد. از اين رو، ۹ فروردين ماه ۶۱ با وجود اين كه هنوز طرحى براى عمليات تهيه نشده بود ولى منطقه عمليات آتى از قبل مشخص گرديده بود، به ارتش و سپاه دستور داده شد تا تعدادى از يگان هاى خود را براى پدافند از منطقه عملياتى فتح المبين نگه دارند و بيشتر نيروهاى خود را به مناطق تعيين شده در جنوب اهواز و شرق كارون اعزام كنند.
فرماندهى عمليات بيت المقدس
با خلع بنى صدر (رئيس جمهور وقت) از فرماندهى كل قوا و تغيير و تحولى كه در سيستم فرماندهى نيروها پيش آمد، رزمندگان ارتش و سپاهى كه از آغاز جنگ دوشادوش يكديگر جنگيده بودند، وحدت و انسجام بيشترى يافتند و اين وحدت كه در صحنه هاى عملياتى به صورت تركيب و ادغام رزمندگان و يگان هاى ارتش و سپاه در يكديگر تجلى يافت و از آن پس عمليات ها به صورت مشترك اجرا گرديد. شهيد صيادشيرازى، فرمانده وقت نيروى زمينى ارتش، اين وحدت و يكپارچگى رزمندگان را كه ثمرات ارزنده اى داشت، «تركيب مقدس» ناميد.
در عمليات بيت المقدس، قرارگاه عملياتى كربلا در جنوب كه در ۳۱ فروردين سال ۱۳۶۱ افتتاح شده بود، هدايت و كنترل عملياتى دو بازوى توانمند دفاع مقدس را كه چون يك روح در دو جسم بودند به عهده داشت.
هدايت عمليات بيت المقدس
عمليات بيت المقدس در ۴ مرحله به شرح زير طرح ريزى شد:
مرحله اول: عبور از رودخانه كارون، تصرف و تحكيم سرپل (تلاش اصلى) و همزمان درگير كردن دشمن در جبهه كرخه كور (تلاش پشتيبانى)
مرحله دوم: ادامه تك نيروها از سرپل و پيشروى به سوى خط مرز در باختر همزمان با احاطه خرمشهر و پيشروى در جبهه كرخه كور در صورت امكان .
مرحله سوم: ادامه تك از خط مرز به سمت شرق بصره و رسيدن به كرانه شرقى اروندرود درحد فاصل نشوه تا بصره.
مرحله چهارم: پدافند در ساحل شرقى اروندرود.
در عمل، به دلايل متعدد و از جمله واكنش هاى دشمن وقوع رويدادهاى غيرقابل پيش بينى، فقط مراحل اول و دوم با موفقيت كامل به اجرا درآمد و از اجراى مراحل سوم و چهارم صرف نظر شد. در اجراى مرحله اول عمليات، عبور از رودخانه كارون ۲ ساعت زودتر از زمان پيش بينى شده و در ساعت ۴ بعدازظهر آغاز شد. فرماندهان كه از روز قبل پيش بينى صدور دستور حمله را كرده بودند، صبح روز ۹ ارديبهشت ماه عمليات پل زنى را آغاز و پل هاى شناور را در محل هاى تعيين شده نصب كردند. سرانجام در ۳۰ دقيقه بامداد روز جمعه ۱۰ ارديبهشت ماه ،۱۳۶۱ قرارگاه كربلا با صدور رمز «بسم الله الرحمن الرحيم، بسم الله القاصم الجبارين، يا على بن ابى طالب» به قرارگاه هاى قدس، نصر و فتح دستور آغاز عمليات بيت المقدس را صادر كرد. بدين ترتيب، نيروهاى سلحشور ارتش جمهورى اسلامى ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و دلاورمردان مخلص بسيجى، عملياتى را آغاز كردند كه حيرت كارشناسان نظامى جهان را برانگيخت. رزمندگان اسلام با طرح ريزى، هدايت و اجراى عمليات بيت المقدس ضمن آزادسازى خرمشهر پس از حدود ۲۰ ماه اسارت، توانمندى خود را نه تنها به رخ رژيم بعث و ارتش عراق بلكه به رخ همه جهانيان كشيدند.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خرمشهر از كينه آشوري تا عشق عاشورايي


اگر با معرفت تاريخي و با زمينه ذهني تاريخي به دوره هشت ساله دفاع مقدس و حوادث بعد از آن نگاه كني ; اگر به تمام ابعاد دوره دفاع مقدس درك حضوري داشته باشي و يا اينكه حداقل از طريق غيرمستقيم و غيرحضوري شناخت نسبتا جامع و مناسبي از ابعاد دوره دفاع مقدس تحصيل كرده باشي ; اگر به نوع رفتار صدام و صداميان و نوع ذهنيت آن ها كه سبب آن همه قساوت هاي بي مرز تخريب هاي بي مرز وحشي گري هاي بي مرز و بسيار مهيب شد آگاهي داشته باشي ;

 



 اگر به رفتار صدام و صداميان نسبت به شهرها و مناطقي كه هدف هجوم قرار مي دادند و يا به رفتار آن ها نسبت به اسيران جنگ و يا به هر چيز و هر پديده ديگر دقيق شده باشي ; و اگر امروز نيز به مناطق جنگي كه هر قطعه آن با خلق حماسه هاي بي شمار و شور هزاران دل بي قرار از چنگال صداميان نجات يافته است سري بزني و به نواي دل آن سرزمين هاي به ظاهر خاموش گوش فرابدهي حتما متوجه خواهي شد كه هر توصيف و هر تعريف اصيلي كه از دوره دفاع مقدس شده است بجا و درست است ولي اين تعريف را نيز بايد بپذيريم كه دفاع ما و جنگ ما تقابل كينه آشوري با عشق عاشورايي بود.
شايد ابتدا پنداشته شود كه « آشور » كجا و « عاشورا » كجا و چه ربطي بين آشور و عاشورا كه قرن ها با هم فاصله دارند وجود دارد
در پاسخ بايد گفت : همچنان كه مي دانيم رفتار هر كس منبعث از نوع ذهنيات و الگوهاي ذهني و آرماني اوست بنابراين صدام و صداميان نيز چنين بودند. گرچه نوع رفتار صدام و صداميان حكايت از اين داشت كه ذهن آشوري دارند و الگوهاي ذهني و رفتاري آن ها فرمانروايان بسيار خونخوار آشور است ولي همچنان كه مي دانيم صدام و صداميان در بعد نظري و كلامي نيز به وارث آشوربودن مباهات مي كردند. فرمانروايان آشور كه در هزاره دوم و اول قبل از ميلاد در عراق كنوني حكمراني مي كردند تمام افتخاراتشان در تجاوز سهمگين به همسايگان تخريب شهرها و مزارع و درختان كشتار بي امان اسيران زنده پوست كندن مغلوبان نمك پاشيدن به مزارع و باغ ها دشمن براي ريشه كن كردن اساس آباداني استفاده از اسيران به جاي گاو و الاغ و بستن آن ها به ارابه و... جهت حمل ونقل و ده ها كار ديگر تخريب چشمه ها و انباشتن قنات ها از خاك از بين بردن صداي هر ذي حياتي در سرزمين هاي مغلوبه و...
خلاصه اينكه آشوريان افتخار مي كردند كه هرگاه به سرزمين هاي جنوبي ايران يورش مي برند حتي حيوانات را هم نابود مي كنند تا صداي هيچ موجود زنده اي به گوش نرسد و هيچ سايه اي هم وجود نداشته باشد.
يكي از فرمانروايان آشور در كتيبه اي كه از او به جاي مانده است . حمله به خوزستان را از افتخارات خود مي داند و در آن كتب مي گويد : به دشمن حمله كردم و همه را كشتم سه هزار اسير را در آتش افكندم و اجازه ندادم حتي يكي از آن ها زنده بماند. فرمانرواي شهر را زنده پوست كندم و پوستش را از دروازده شهر آويختم به سرزمين هاي آباد خوزستان نمك پاشيدم تا ديگر گياهي نرويد. موفق شدم اسيران را درحالي كه زنده بودند قطعه قطعه كنم . از سرهاي مردم تپه ها ساختم دختران و زنان را در آتش افكندم درختان را بريدم . شوش را به تصرف درآوردم و آن را چنان خراب كردم كه گويي اصلا شهري در آن جا نبوده است ...
صدام نيز خود را ميراث دار چنين فرمانرواياني مي دانست و كينه آشوري را بعد از سه هزار سال بار ديگر زنده كرد و جنوب ايران و... را چنان هدف هجوم قرار داد كه گويي بار ديگر آشوربني پال زنده شده است . صدام به هر شهري كه وارد شد آن را ويران كرد نخل ها را سوزاند درختان را بريد بناها را نابود كرد; همچنان كه خرمشهر را به خرابه اي تبديل نمود و...
اما خطاي صدام اين بود كه نمي دانست كينه ي آشوري در برابر عشق عاشورايي نمي تواند قد علم كند. عشق عاشورايي كه وجود مردم ايران به ويژه رزمندگان سرشار از آن بود اجازه خودنمايي به كينه آشوري نداد و در نهايت صدام و صداميان مغلوب عشق عاشورايي ملت بزرگ ايران شدند. عشق عاشورايي ملت ايران نه تنها اجازه نداد حتي يك وجب از سرزمين ايران در دست صداميان باقي بماند بلكه ويرانه هاي باقي مانده از تهاجم صداميان را آباد كرد. ملت عاشورايي ايران اجازه نداد خرمشهر ويران بماند و خرابه هاي آن پناهگاه مار و عقرب و... شود; زيرا اگر يك بعد عشق عاشورايي حماسه آفريني و مقاومت حيرت انگيز در برابر دشمنان است بعد ديگر آن آبادكردن و سرسبزكردن است .
عشق عاشورايي از يك سو حماسه مي آفريند و از سويي در پهنه اي كه حماسه آفريده است بنيان ها و نمادهاي باشكوه و معنوي را علم مي كند و آباداني را به اوج قله مي رساند. عشق عاشورايي از يك سو در شورآفريني و اهداي خون در راه حق سخاوت مندي حيرت انگيز نشان مي دهد و از سوي ديگر محل خلق حماسه هايش و محل ايثار خونش را به برترين كانون هاي معنوي آباداني و تجمع مومنان تبديل مي كند همچنان كه صحراي سوزان كربلا بيابان نجف مشهدالرضا و ده ها و صدهاي جاي ديگر در تاريخ چنين شده است . قطعا عشق عاشورايي در خرمشهر دهلاويه شلمچه چزابه و صدها جاي ديگر كه محل خلق حماسه هاي بي نظير دوره دفاع مقدس است چنين كرده و خواهد كرد

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آثار منتشره > درآستانه اقتدار

آغاز جنگ عليه جمهورى اسلامى ايران و حمله به دولتى كه هنوز كاملاًمستقر نشده و ساختار جديد آن به طور كامل سمت و سوى خود را بازنيافته فشار بسيار زيادى به جمهورى اسلامى وارد ساخت.
در اين ميان، مهم ترين مسأله در هم ريختگى نيروهاى مسلح سنتى و عدم انسجام نيروهاى نظامى انقلابى (سپاه و بسيج) بود كه اين امكان را براى دشمن فراهم كرد تا به فكر حمله به كشورمان بيفتد. با اين ، وجود دو عامل اساسى مانع از آسيب ديدن نظام جمهورى اسلامى شد: نخست، انگيزه انقلابى مردم و دوم، رهبرى مقتدر و شايسته حضرت امام خمينى رضوان الله تعالى عليه.اين عوامل علاوه بر غلبه بر وضع انفعالى و آزادسازى مناطق اشغالى، در دوره تنبيه متجاوز و همچنين تا پايان جنگ در مهار بحران ها و حوادث بزرگ كارساز بودند.

 

 


در حالى كه بخش هاى وسيعى از سرزمين ايران بويژه مناطق نفت خيز كه شاهرگ اقتصادى كشور به شمار مى رفتند در اشغال دشمن قرار داشتند، نظام انقلابى براى حفظ و تثبيت خود و نيز حفظ مشروعيت انقلابى، بايد كارآمدى خود را در اداره و حل جنگ نشان مى داد. در غير اين صورت و نيز چنانچه قادر به آزادسازى سرزمين ها نمى بود، بايد در سازش ديپلماتيك علاوه بر تن دادن به شروط دشمن، خود نيز قدرت را واگذار كرده و از آرمان هاى انقلابى عدول مى كرد.
در اين راستا، عدم تطابق هدف هاى رئيس جمهورى مخلوع وقت (بنى صدر) با افكار عمومى برترى نظامى در صحنه جنگ را با مشكل جدى مواجه ساخته بود. با وجود اين وضع روانه شدن نيروهاى مردمى به جبهه، در ابتدا توانست از پيشروى بيشتر عراقى ها جلوگيرى كند. كارآمدى اين نيروها به اندازه اى بود كه توانست دشمن را تا ۳۵ روز، از دستيابى به خرمشهر ناكام بگذارد و از تسلط كامل ارتش عراق بر آبادان جلوگيرى كند.
بحران هاى داخلى
پس از شكست عمليات كلاسيك به رهبرى بنى صدر، رئيس جمهور وقت جنگ را از جبهه ها به داخل كشور كشاند. اتحاد وى با گروهك تروريستى منافقين، موجب تشديد درگيرى منافقين عليه مردم و سران نظام اسلامى شد كه شهادت بسيارى از مردم كوچه و بازار و همچنين شمارى از برجسته ترين نيروهاى انقلابى همچون آيت الله بهشتى، حجت الاسلام والمسلمين باهنر و شهيد رجايى را در پى داشت. در اين وضع، جبهه هاى جنگ دومين هدف ملى به شمار مى رفت، نظام سياسى كه موجوديت خود را از ناحيه دشمن بيرونى در خطر مى ديد، نخست بايد خود را از تعرض دشمن داخلى نجات داده و حفظ مى كرد. بنابراين، با عزل بنى صدر از قدرت بحران فروكش كرد و امكان رويكرد مجدد به مسأله جنگ فراهم شد. با اين تفاوت كه اين بار، با يكپارچگى و امكان نيروهاى انقلابى براى ايفاى نقش در صحنه نبرد، زمينه بيرون راندن ارتش عراق بيش از پيش فراهم شد.
شروع سلسله عمليات موفق موسوم به «طرح كربلا»
در شرايط جديد، سپاه و بسيج در كانون تصميم گيرى و اقدام حضور يافتند و با بهره مندى از توان ارتش، دور جديدى از عمليات نظامى را طراحى كردند و قرارگاه مشترك ارتش و سپاه، سلسله عمليات «طرح كربلا» را به اجرا گذاشت. هنوز۳ ماه از ماجراى خرداد ۱۳۶۰ (بحران داخلى) نگذشته بود كه عمليات ثامن الائمه (ع) در ۵ مهر ۱۳۶۰ در محور آبادان و با هدف شكستن محاصره اين شهر، با موفقيت كامل انجام شد. اين پيروزى كه بيش از هر چيز، مرهون روش جديد در جنگ بود و با اتكا به روش هاى مردمى انجام شده بود و همچنين وحدت و همدلى نيروهاى مسلح در آن نقش داشت،زنگ خطر جدى براى ارتش عراق به شمار مى رفت. پس از اين عمليات نيروهاى خودى بدون از دست دادن زمان و با جمع كردن نيرو و تجهيزات، عمليات دوم را با نام «طريق القدس» در محور بستان و در ۸ آذر ۱۳۶۰ انجام دادند. مهم ترين ويژگى اين عمليات، گذاشتن فلش حمله از زمين هاى رملى بود كه دشمن براساس روش كلاسيك، امكان حمله از اين محور را منتفى مى دانست اما چنين شد و با آزاد شدن شهر بستان، پيروزى بزرگ ديگرى به دست آمد. اين موفقيت، فرماندهان ارتش و سپاه را بر آن داشت كه به اجراى عمليات ادامه دهند و از شوك وارد شده به دشمن به گونه اى شايسته بهره بردارى كنند. از اين رو، در ۳ ماه، سپاه تلاش زيادى براى افزايش تيپ ها و لشكرهاى خود به كار بست تا نبرد بعدى، بزرگ تر از عمليات گذشته طراحى و اجرا شود. بويژه آن كه پيروزى هاى قبلى، موجب افزايش روحيه و تجربه نيروها شده بود. بدين سان، فرماندهان مصمم شدند در اسفندماه ،۱۳۶۰ عمليات ديگرى را آغاز كنند؛ اما پيشدستى عراق و حمله به «چزابه» موجب به تعويق افتادن زمان عمليات شد. حمله عراق چنان سنگين و ادامه دار بود كه احتمال لغو عمليات نيز مى رفت. اما استقامت نيروها و فرماندهان موجب شد، حمله عراق مهار شود و بدين ترتيب، عمليات فتح المبين در فروردين ۱۳۶۱ و همزمان با نخستين روزهاى عيد نوروز آغاز شد. عمليات فتح المبين در مقايسه با عمليات قبلى (طريق القدس) از وسعت بيشتر و هدف هاى مهم ترى برخوردار بود. همچنين، براى اين عمليات نيرو و امكانات بسيار بيشترى فراهم شده بود. در مجموع، رزمندگان اسلام پس از هشت روز نبرد، با دستيابى به هدف هاى مورد نظر، به بزرگ ترين پيروزى جنگ دست يافتند. شوق و شور ناشى از اين فتح بزرگ نظامى، تمام كشور را فرا گرفت و امام خمينى (ره) اين حماسه بزرگ را «فتح الفتوح» ناميدند و متواضعانه فرمودند:
«من بر دست و بازوى رزمندگان بوسه مى زنم و بر اين بوسه افتخار مى كنم»
فتح الفتوح مقدمه آزادى خرمشهر
پس از عمليات فتح المبين، يك گام ديگر تا آزادسازى كامل مناطق استراتژيك ايران باقى مانده بود و آن، آزادى خرمشهر به عنوان نماد توازن سياسى ـ نظامى بود كه بدين ترتيب، استراتژى عراق و متحدان بين المللى و منطقه اى آن به طور كامل به شكست مى انجاميد و اراده دينى و ملى ملت ايران در سخت ترين شرايط تاريخى (كه در دوران معاصر نظير نداشت) تحقق مى يافت. بدين ترتيب، عمليات بيت المقدس با هدف آزادسازى خرمشهر در ۱۰ ارديبهشت ۱۳۶۱ تنها ۴۰ روز پس از عمليات فتح المبين آغاز شد. اما حساسيت و اهميت هدف هاى ايران و عراق در اين منطقه موجب شد كه عمليات به مدت ۲۵ روز به درازا بكشد. ولى در نهايت رزمندگان اسلام، در حالى كه در شرايط بسيار دشوار آب و هوايى (گرماى سخت جنوب) مى جنگيدند، در اوج اقتدار، خرمشهر را آزاد كردند. عمليات بيت المقدس از نظر توان ارتش عراق، وسعت منطقه درگيرى و نيز موانع بسيار، چنان بزرگ و شگفت انگيز بود كه امام خمينى (ره) هشتم خرداد ۱۳۶۱ فرمودند:
«فتح خرمشهر يك مسأله عادى نبود، اين كه ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر به صف براى اسارت بيايند و تسليم شوند مسأله عادى نيست، بلكه مافوق طبيعت است.»
تغيير موازنه به نفع جمهورى اسلامى ايران
پيروزى هاى دوران آزادسازى كه در چهار عمليات و در مدت ۹ ماه تحقق يافت، موازنه نظامى ـ سياسى را به نفع ايران تغيير داد. مهم تر از آن چند عمليات اين دوره، يكى پس از ديگرى از جنبه نيروى انسانى و يگان هاى درگير و همچنين گستره جغرافيايى، دامنه وسيع ترى يافت و نتايج هر كدام از آنها، ضمن آن كه هدف هاى ديگرى را تكميل مى كرد، به طور مستقل، نيز از اهميت ويژه اى برخوردار بود. همچنين، تسلسل عمليات موسوم به «كربلا» به گونه اى طراحى شد كه هدف هاى اساسى و كلان را دنبال كند. عمده ترين اين هدف ها عبارتند از: آزادسازى مناطق اشغالى و انهدام ارتش عراق؛ كه پس از پايان دوره آزادسازى تقريباً به طور كامل تحقق يافت. سرزمين هاى اشغالى جنوب كشور كه مهم ترين برگ برنده عراق به شمار مى رفت، كاملاً آزاد شد. در عمليات فتح المبين و بيت المقدس ۲۴ هزارتن از نيروهاى عراق به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. همچنين، تنها در عمليات بيت المقدس ۱۶ هزار تن از آنها كشته شدند. علاوه بر اين، در اين دو عمليات، ۵۱۱ دستگاه تانك و نفربر، ۳۸ فروند هواپيما و ۸۰ قبضه توپ از ارتش عراق منهدم شد و شمارى بيش از اين (به جز هواپيما) به غنيمت درآمد. بدين ترتيب دوره اول با ناكامى دشمنان دربرابر اراده خدا و ملت به پايان رسيد.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فاتحان خرمشهر از کدام طبقه بودند؟




بزرگ داشت سوم خرداد، روز فتح خرمشهر، پس از يک اشغال نسبتاً طولاني از سوي ارتش متجاوز بعثي عراق، در حقيقت احترام به حماسه مقاومت مردم ايران و رزمندگان اسلام در جريان جنگ تحميلي است. اين جنگ که دو برابر مدت زمان جنگ دوم جهاني به طول انجاميده است، يکي از گسترده ترين و طولاني ترين جنگ‌هاي تاريخ بشر و حوادث کشور است. ويژگي اصلي فتح خرمشهر را بايستي در نتيجه به ثمر رسيدن تلاش طولاني و مستمر رهبر کبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) و فرماندهان عزيز جبهه‌هاي جنگ و رزمندگان سلحشور و مردم مقاوم کشور براي مقابله با دشمن و دفع تجاوز برنامه ريزي شده رژيم بعثي صدام دانست.

 



از آنجا که دفاع در برابر يورش دشمن، مهم ترين عامل براي حفظ استقلال يک کشور است، بنابراين فتح خرمشهر در روز سوم خرداد سال 1361 به معناي توانايي انقلاب اسلامي براي ظهور قدرت‌هاي بديع از درون ملت به منظور حفظ تماميت ارضي کشور در مقابل تهاجم همه جانبه دشمن بوده است. متأسفانه ملت ايران در دوران رژيم سلطنتي و حکومت شاهان فاسد و خودکامه، تجربه تلخي را در از دست دادن بخش‌هايي از پيکره خود در حافظه تاريخي خود دارد. اگر به دوران گذشته ايران تا حدود سيصد سال پيش، نگاهي انداخته شود و در مورد وقايع آن تأمل صورت گيرد و تاريخ مکتوب آن تورق شود، روشن خواهد شد که در هر جنگي که در مرزهاي کشور رخ داده، ايران بخش‌هايي از سرزمين خود را از دست داده است و تنها در دوران حيات انقلاب اسلامي و در دوره پرافتخار رهبري حضرت امام خميني(ره)، است که اين معادله تاريخي به هم مي‌ريزد و ايران موفق مي‌شود که پس از اشغال بخش‌هايي از سرزمينش، دشمن را از تمامي خاک خود با قدرت تمام بيرون براند. پس از گذشت اندکي از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، جنگي نابرابر با حمايت قدرت‌هاي بزرگ جهاني و کشورهاي عرب پولدار نفتي، بر ايران تحميل مي‌گردد.

در اين شرايط، مردم ايران فقط با انگيزه الهي و با دست‌هاي خالي از سلاح‌هاي پيشرفته و با عشق به مکتب اسلام و با هدايت رهبريِ حکيم نهضت اسلامي، در جبهه‌هاي جنگ حضور مردانه و عاشقانه مي‌يابند و به کمک نيروهاي مسلح خود مي‌شتابند و از خود، حماسه‌هايي شگرف مي‌آفرينند. يکي از ثمرات اين فداکاري عظيم، فتح خرمشهر، در پايان سلسله عملسات بيت المقدس و پس از يک نبرد طولاني 25 روزه است. مقاومت شديد دشمن در خرمشهر براي حفظ موفقيت‌هاي به دست آمده و پافشاري آن بر اشغال بخش‌هاي وسيعي از استان خوزستان، اهميت و ابعاد اين اتفاق بزرگ را در استراتژي نظامي حاکمان وقت بغداد و متحدان جهاني و منطقه اي اش روشن مي‌کند.

آن روزها صدام حسين، رئيس وقت رژيم بعثي عراق، تلاش داشت تا به هر قيمتي که شده اين شهر مهم و زيبا را در اشغال خود نگه داشته و آن را از دست ندهد. به ويژه آن که او با تبليغات وسيع و دامنه داري که انجام داده بود نمي خواست به يکباره تصور «شکست ناپذيري» را که از خود در اذهان متحدان و حاميانش پديد آورده بود، دچار خدشه نمايد. به همين دليل نيروهاي نظامي خود را که مسئوليت حفظ خرمشهر را بر عهده داشتند آن قدر در آن شهر نگه داشت که به يکباره حدود 12 هزار اسير، از ارتش خود در درون آن شهر برجاي گذاشت. اين در حالي بود که پس از ورود رزمندگان اسلام از سمت شمال غربي خرمشهر به داخل آن بندر، بسياري از نظاميان بعثي، در آخرين لحظات، با رها کردن سلاح خود، به آب زدند و با عبور از اروند رود از مهلکه گريختند.

مسلم است که اين پيروزي اعجاب انگيز و افتخار آفرين، فقط در سايه روحيه بزرگ و قلوب سرشار از ايمان و اخلاص و روح شهادت طلبي رزمندگان عزيز اسلام،که در مکتب امام خميني(ره)، به طور مرتب، خود را از وابستگي‌هاي دنيايي رهايي مي‌بخشيدند، اتفاق افتاد و رمز حماسه بزرگ و جاودان «فتح خرمشهر» را فقط بايد در آن مقوله جست و جو کرد. البته نبايستي از کنار برنامه ريزي دقيق و انتخاب تاکتيک هوشمندانه اين عمليات که عبور عمده قوا از رودخانه کارون به عنوان تلاش اصلي عمليات طرح ريزي شده بود، گذشت. مطالعه گسترده در مورد چگونگي آرايش دشمن در فضاي 5400 کيلومتري منطقه عملياتي و نيز پي بردن به روش و تاکتيک دفاعي دشمن و نيز برنامه ريزي براي استفاده از نقاط ضعف دشمن و حمله به عقبه‌هاي تدارکاتي و خطوط مواصلاتي لشگرهاي زرهي و مکانيزه دشمن را بايستي از عوامل اصلي موفقيتِ نبرد فتح خرمشهر دانست.

رزمندگان اسلام در آن ايام نام نبرد خود را که از تاريخ 10/2/1361 شروع شد و در 3/3/1361 با فتح خرمشهر به پايان رسيد، «عمليات بيت‌المقدس» گذاشتند، تا به مردم جهان و مردم دربند عراق بگويند که هدف اصلي اين نبردها نه فقط دفع تجاوز دشمن از سرزمين‌هاي اشغالي ايران، بلکه نشان دادن راهي براي فتح بيت المقدس از چنگ اشغالگران صهيونيست از سوي مسلمانان و مردم منطقه است. پيام روشن اين انتخاب زيبا براي نام گذاري اين عمليات، از سوي رزمندگان ايران، همانا همدلي با فرزندان قدس و فلسطينيان مظلوم و آواره، در آن سوي خاورميانه بود. فتح خرمشهر اولين صداي رساي ايرانيان، خطاب به همه کساني بود که حريم سرزمين و تاريخ شان از سوي بيگانگان مورد تعرض قرار گرفته بود، که راه پيروزي از مسير سرخ شهادت مي‌گذرد و پيروزي از آن خداست چرا که: «وَ مَا النَّصَرَ اِلا مِن عِندِالله».

در سال روز حماسه فتح خرمشهر، فرصت مناسبي است تا مردم ايران بررسي نمايند که چه کساني در فتح آن شهر خونين نقش داشتند؟ آن‌ها از چه طبقاتي از مردم برخاسته بودند و انگيزه و اهدافشان از اين مقاومت طولاني و پرثمر چه بود؟

چه کساني در اين پيروزي بزرگ نقشي ايفا نکردند؟ نه در جبهه حضور يافتند و نه از رزمندگان مظلوم حمايت کردند؟ چه کساني در مقاومت 34 روزه در مقابل دشمن و در بدو حمله ارتش بعثي عراق به اين شهر، مقاومت کردند؟مسجد جامع خرمشهر چه نقشي در مقاوت و نيز به هنگام پيروزي رزمندگان اسلام ايفا کرد؟ چه شد که رزمندگان اسلام از دشمن نترسيدند و چون آهن، مقاوم و پر صلابت ايستادند؟

شايد پاسخ به بخشي از پرسش‌هاي فوق در اين جمله بنيانگذار انقلاب اسلامي خلاصه شود که: «ملت ما براي خدا قيام کرده است و ملتي که براي خدا قيام کند از هيچ چيز نمي ترسد و آسيب نمي بيند». به حق، فرماندهان جبهه‌هاي جنگ و رزمندگان سلحشور اسلام در آن دوران، از جمله کساني بودند که مصداق بارز سخن فوق بودند.آنان فقط براي خداوند، تمام توان خويش را عليه دشمن به کار گرفته بودند و بيش از هر چيزي به شيوه‌هاي مقابله با دشمن فکر مي‌کردند و ابتکار عمل مناسب در طرح ريزي‌هاي عملياتي از خود به خرج مي‌دادند، جلسات خود در قرارگاه کربلا با آياتي از قران مجيد، آغاز مي‌کردند و بر بالاي اکثر نقشه‌ها و کالک‌هاي عملياتي خود اين آيه کريمه را درج کرده بودند که: «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدينَّهُم سُبُلَنا وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنين» و آنان که در راه ما جهاد و کوشش کردند، محققاً آن‌ها را به راه‌هاي خويش هدايت مي‌کنيم و خداوند هميشه با نيکوکاران است. (سوره عنکبوت، آيه 69)

اين شعر اقبال لاهوري نيز زمزمه برخي از رزمندگان بود که:
ما زنده از آنيم که آرام نگيريم
موجيم که آسودگي ما عدم ماست
در اين شرايط بود که خداوند هم راه چگونگي آزادسازي خرمشهر را از چنگال دشمن به آن‌ها نشان داد و بالاخره «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:36 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

معجزه‌ای که خرمشهر را از صدام گرفت


روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر، پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست نظامیان بعثی صدام است. این روز بزرگ، خاطره بزرگ تاریخی است که به یک ذهنیت مستمر در حافظه تاریخی ملت ایران بدل شده است. فتح خرمشهر، موجب هیجان عظیم و و برانگیختگی احساسات و عواطف پاک در میان ملت ایران شد و دل‌های همه ایرانیان و مسلمانان جهان را به یکدیگر نزدیک کرد و همدلی و وحدت عملی بین اقشار ملت را برانگیخت.

 

 



روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر، پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست نظامیان بعثی صدام است. این روز بزرگ، خاطره بزرگ تاریخی است که به یک ذهنیت مستمر در حافظه تاریخی ملت ایران بدل شده است. فتح خرمشهر، موجب هیجان عظیم و و برانگیختگی احساسات و عواطف پاک در میان ملت ایران شد و دل‌های همه ایرانیان و مسلمانان جهان را به یکدیگر نزدیک کرد و همدلی و وحدت عملی بین اقشار ملت را برانگیخت.
از سوی دیگر، این فتح بزرگ، موجب سرشکستگی صدام و نیز تلخکامی حامیان قدرتمند وی شد. صدام و نظامیان بعثی، همه همت، توان و تدبیر خود را برای حفظ اشغال خرمشهر، از آغاز تصرف آن به کار گرفتند و این شهر را به زعم خود به یک دژ نفوذناپذیر تبدیل کرده بودند. آنان با کشیدن حصارهای دفاعی متعدد به دور این شهر و احداث خاکریزهای دفاعی گسترده، با تخریب خانه‌های مردم و نیز ایجاد استحکامات گسترده، که با تعبیه میدان‌های مین و چیدن سیم خاردارهای زیادی به دور آنان صورت گرفت، از پدافند قطعی خود برای حفظ این شهر مطمئن شده و حتی فکر مقابله با عملیات احتمالی هوابرد و هلی‌برن از سوی نیروهای ایرانی را نیز کرده بودند و هرجا زمینی مساعد برای فرود آمدن نیروها از هوا بود، آن ناحیه را با کاشتن عمودی تیرآهن‌ برای اقدام نظامی از آسمان، ناممکن ساخته بودند.
همه این اقدامات، نشان از عزم جدی صدام برای ادامه اشغال این شهر داشت. او حتی در نقشه‌های منتشره از سوی خود، نام این شهر را نیز عوض کرد و آن را «محمره» نامید، تا ایرانیان از رسیدن به شهر خرم خود، مأیوس شوند. صدام حتی پس از 23 روز نبرد شبانه‌روزی رزمندگان اسلام در عملیات بیت‌المقدس و درست هنگامی که آنان به فتح خرمشهر نزدیک می‌شدند، همچنان به تقویت نیروهای خود در این شهر می‌پرداخت و برای جلوگیری از پیروزی قطعی رزمندان اسلام، سربازان جدیدی را وارد این شهر می‌کرد، به گونه‌ای که بیشترین اسرای عملیات بیت‌المقدس، از داخل شهر خرمشهر به اسارت گرفته شدند. به اسارت درآمدن حدود دوازده هزار نفر از نظامیان بعثی در این شهر نام‌آور، حکایت از اراده جدی صدام برای در اهتزاز نگه داشتن پرچم دشمن بر بالای خانه‌های این شهر داشت.
خرمشهر که در آخرین روز عملیات بیت‌المقدس از تصرف دشمن خارج شد، به صورت نماد موفقیت پرچمداران توحید و علامت پیروزی قوای اسلام و عزت ایرانیان درآمد و مهری داغ به نشانه شکستی بزرگ بر پیشانی صدام گذاشت. این عملیات و رشادت‌ها و افتخاراتی که رزمندگان اسلام آفریدند، اسطوره‌ها را به واقعیت بدل کرد و دسترسی به اسطوره‌ها را در عمل، امکانپذیر ساخت.
در این عملیات، شجاعت، از جان‌گذشتگی، فداکاری، صبر، آقایی، مقاومت و چیزهای دست نیافتنی، همه در صحنه عمل رخ داد. صدام پس از فتح خرمشهر در لاک دفاعی عمیق‌تری نسبت به آنچه پیشتر انجام می‌داد، فرو رفت و از این به بعد بود که احساس کرد، جنگی که آغاز کرده بود، تا انقلاب اسلامی را از پای درآورد، موجب تزلزل حکومت وی شده و اشغال سرزمین ایران، امکان کشانده شدن جنگ را به خاک او در پی دارد. هرچند صدام در این شرایط نیز بیش از 2500 کیلومتر مربع از خاک ایران را همچنان در اشغال خود نگه داشت و مناطقی همچون نفت‌شهر، شلمچه، طلائیه، ارتفاعات قلاویزان، ارتفاعات سومار و ارتفاعات بحرین، همچنان پس از فتح خرمشهر نیز در اشغال دشمن باقی ماند و صدام نشان داد که تنها با نبردی شجاعانه، دست از اشغالگری و سبعیت برمی‌دارد.
فتح خرمشهر، یکی از نتایج بزرگ عملیات بیت‌المقدس بود، ولی تنها نتیجه آن نبود. در این نبرد که یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین عملیات‌ها در دوران جنگ تحمیلی است، حدود 5400 کیلومترمربع از خاک کشور که در جنوب استان خوزستان به اشغال صدامیان درآمده بود، آزاد شد. این وسعت، چندین برابر مساحت چند کشور همجوار ایران است که دشمن در آن با حداکثر توان نظامی خود؛ یعنی با شش لشکر شامل سه لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و ده تیپ مستقل پدافند می‌کرد و با استفاده از 1400 دستگاه تانک، 1200 دستگاه نفربر زرهی و بیش از پانصد عراده توپخانه صحرایی و حدود هشتادهزار نیروی نظامی، این منطقه را در کنترل خود داشت.
وجود موانع طبیعی در اطراف منطقه تحت اشغال؛ یعنی رودخانه «کرخه نور» در شمال آن، رودخانه «کارون» در شرق و رودخانه «اروندرود» در جنوب و آب‌های «هورالهویزه» در غرب منطقه اشغالی و نیز وجود دشت‌های وسیع مناسب با مانور زرهی، که ستون فقرات ارتش صدام را تشکیل می‌داد ـ شرایط بسیار مناسبی را برای نیروهای اشغالگر، پدید آورده بود که با حمایت گسترده نیروی هوایی و آتش‌های وسیع پشتیبانی، می‌توانست احساس کند که در قلعه خیبر نشسته و امکان نفوذ به جبهه وی وجود ندارد.
اما چگونه این منطقه وسیع از دست نیروهای دشمن خارج شد؟ چه اتفاقی در بین نیروهای ایرانی افتاد که آنان، توانستند، ظرف یک سال و اندی، همه سرزمین‌های تحت اشغال دشمن را آزاد و عملیاتی به بزرگی عملیات بیت‌المقدس را طراحی و اجرا کنند؟ آیا بر تسلیحات و تجهیزات آنان افزوده شد؟ آیا کشوری به آنان کمک نظامی کرد؟ آیا حامیان صدام، دست از حمایت وی برداشتند؟ آیا تحریم تسلیحاتی ایران شکسته شد؟ و آیا آمریکا، شوروی و اروپا، از حمایت گسترده تسلیحاتی و اطلاعاتی صدام دست کشیدند؟
پاسخ همه این پرسش‌ها منفی است، ولی آنچه واقعیت دارد، این است که توان رزمی رزمندگان اسلام، گسترش عظیمی پیدا کرد. برای درک این موضوع، باید به تحول فکری و فرهنگی که حضرت امام خمینی(ره) با بروز جنگ در بین مردم ایران ایجاد کردند، اندیشید، که حاصل آن در فتح خرمشهر دیده می‌شود و به همین دلیل امام خمینی، فتح خرمشهر را «فتح ارزش‌ها» نامید.
امام خمینی (ع)، اقدامات اساسی زیر را برای برخورد با دشمن انجام داد و ذهن مردم ایران را در این زمینه متحول ساخت:
1ـ ترس از بروز جنگ و نگرانی از حمله نظامی، دشمن را با سخنان خود از دل مردم ایران بیرون راند.
2ـ دفاع را بر همه مردان و زنان به عنوان واجب کفایی اعلام نموده و میدان جنگ را در اختیار همه مردم ایران گذاشت و فرمود که «اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر» (سوره حج).
بدین ترتیب، توان رزمی ایران به یکباره افزایش یافت و مشارکت آحاد مردم در دفاع رخ داد.
3ـ به همه رزمندگان اعلام کرد که «شما می‌توانید»، تنها «نصرت کنید خدا را، تا نصرت کند شما را» و خدا مجاهدان راهش را بر قاعدین برتری بخشید؛ «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما».
4ـ او اعلام کرد که شما پیروزید، حتی اگر کشته شوید، زیرا به پیروزی عظیم شهادت می‌رسید «و ما بنا الا احدی الحسنیین».
5 ـ او از حضور همه استعدادها و همه اقشار مردم، بدون هیچ محدودیتی از نظر جسمی، سنی، تحصیلاتی، قومی و... در جبهه‌های جنگ استقبال کرد و راه ورود «نیروهای داوطلب» را که «بسیجی» خوانده می‌شدند، برای مقابله با دشمن به جبهه‌ها باز کرد، برای همین، نسل جدیدی از فداکاران و سرداران بزرگ، وارد عرصه دفاع شدند و کار طراحی نیروها و انجام عملیات‌ها را بر عهده گرفتند؛ سردارانی مانند شهیدان حسین خرازی، حسن باقری، مهدی باکری، صیاد شیرازی، منفرد نیاکی، احمد متوسلیان، احمد کاظمی، محمود شهبازی و صدها شهید گمنام بزرگ دیگر.
درواقع، امام خمینی به خوبی نقطه آغاز حرکت برای ایستادن در مقابل دشمن را «شخصیت‌سازی فرهنگی جامعه» با انتقال آموزه‌های اسلام در این زمینه به عنوان سیر اساسی تحول در جبهه‌های نبرد تشخیص داده و دست به یک تحول عظیم فرهنگی در بین مردم زدند. ایشان از تحمیل جنگ از سوی دشمن، فرصتی برای آشنایی مردم با فرهنگ دفاعی اسلام ساختند و دیدگاه‌های زیبای اسلام را در این زمینه به طور مرتب برای آحاد مردم بیان داشتند.
اقدام دیگری که ایشان انجام دادند، این بود که با بیان نکات نامبرده، تحولی را در فرهنگ خانواده‌های ایرانی به وجود آوردند، به گونه‌ای که آنان با فرستادن فرزندان خود به جبهه‌های جنگ، در جامعه ‌شأن والایی یافتند و به اعزام فرزندانشان برای مقابله با دشمن افتخار می‌کردند. پدران و مادران، خود مشوقان فرزندان خویش برای حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شدند و این یک تحول عظیم روحی و فرهنگی بود. امام خمینی به گونه‌ای سخن می‌گفت و رفتار می‌کرد که جوانان ایرانی، عاشق محیط جبهه‌ها می‌شدند و کوچک‌ترها از این‌که آنان را در جبهه‌ها نمی‌پذیرفتد ـ به دلیل کمی سن ـ گریه می‌کردند.
علاوه بر اینها، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، دست به یک «الگوسازی» موفق زد. ایشان حسین فهمیده را که در زمان تلاش دشمن برای اشغال خرمشهر، دست به یک فداکاری بزرگ زد، الگوی همه جوانان و ایرانیان معرفی کرد و فرمود: «رهبر ما آن طفل سیزده‌ ساله است که نارنجک به خود می‌بندد و به مقابله با تانک دشمن می‌پردازد». ایشان با معرفی این الگوی ماندگار، عملا به مردم نشان داد که اسلام و جامعه اسلامی در عمل از چه شخصیت‌هایی استقبال می‌کند و به چه انسان‌هایی ارج می‌نهد. ایشان از خود گذشتن، فدا کردن خود و فی‌سبیل الله بودن را الگوی مناسب انسان‌ها معرفی کرد و قهرمانی را در تسلط انسان‌ها بر خویشتن دانست، برای همین، ایشان شهید حسین فهمیده را به عنوان یک الگوی «محبوب» و «مطلوب» به جامعه و مردم معرفی کرد.
لذا این تحول عظیم فرهنگی، که امام امت آفرید، موجب شد که فداکارترین قشر جامعه در صحنه جنگ با دشمن حضور یافتند و حماسه‌های بزرگ از جمله فتح خرمشهر را آفریدند. درواقع، فتح خرمشهر حاصل ترکیبی از طراحی‌های درست، ابتکارات خوب و حضور انسان‌های والایی بود که حاضر بودند در راه خداوند، جان خود را بر دست گرفته و با او معامله کنند.
اکنون، جنگ تحمیلی پایان یافته است، ولی خاطره دفاع مقدس به عنوان پایگاه هویت ملی، همچنان پابرجاست. به همین دلیل، فتح خرمشهر، تنها فتح یک سرزمین باارزش نیست، بلکه فتح ارزش‌هایی است که اسلام با کلام امام خمینی در بین ما آفرید. سالگرد این عملیات غرورآفرین و شگفت‌انگیز بر همه ظلم‌ستیزان گرامی باد.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ تداوم یافت؟


ما در جنگ در حقیقت دو مقطع زمانی خاص داشتیم. مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود. مسئوولان رسمی و سیاسی کشور معتقد به ادامه جنگ برای کسب پیروزی و  پایان جنگ از طریق دیپلماسی بودند که این با استراتژی بلافاصله پس از آزاد سازی خرمشهر آغاز شد.

 

 



ما در جنگ در حقیقت دو مقطع زمانی خاص داشتیم. مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود. مسئوولان رسمی و سیاسی کشور معتقد به ادامه جنگ برای کسب پیروزی و  پایان جنگ از طریق دیپلماسی بودند که این با استراتژی بلافاصله پس از آزاد سازی خرمشهر آغاز شد. در جلسه­ای که خدمت امام تشکیل شد، در جلسه شورای عالی دفاع در محضر امام که آقایان حاج احمد خمینی، میر حسین موسوی، موسوی اردبیلی، ولایتی و مقام معظم رهبری- که آن زمان رییس جمهور بودند- حضور داشتند. آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که ما باید از مرزهای بین­المللی عبور کنیم  تا اگر خواستیم جنگ را تمام کنیم یک چیزی در دست داشته باشیم که بتوان درمیز مذاکره از آن استفاده کنیم. آقای ظهیر نژاد هم استدلال کردند مرزهای جنوب قابل دفاع نیستند و باید به مانعی طبیعی مثل اروندرود تکیه کنیم و با تکیه بر آن بتوان دفاع کرد. این دو استدلال ارایه و من و دیگر دوستان هم در بعد سیاسی و نظامی از آن دو حمایت کردیم. لذا عملا استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد. یعنی انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر قرار شد عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی عملیات و جنگ هدف نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود. با این استراتژی همه مسئوولان سیاسی و نظامی موافقت کردند ولی حاج احمد آقا مخالف بودند و می­گفتند: باید سر مرز بمانیم و امام هم سئوال کردند، چرا باید از مرز عبور کنید.
حرف آقای هاشمی همان استراتژی سیاسی بود که پس از آزاد سازی خرمشهر در دستور کار دولت و مسئولان تا پایان جنگ به آن عمل می­شد. اتفاقا آنچه که به آن عمل نشد استراتژی پیشنهادی فرماندهان سپاه بود که پس از رمضان به مسئوولان ارایه می­شد.
امام هم در این مساله ابهام داشت که چرا می­خواهیم از مرزهای بین المللی عبور کنیم اما پس از شنیدن استدلال ها گفتند: "من یک هفته فکر می­کنم سپس پاسخ می­دهم." یک هفته بعد احمد آقا تماس گرفت و نظر موافق امام را اعلام کردند و در پی آن عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیروهای ما تا کنار اروندرود بود تا قسمتی از خاک عراق در اختیار ما قرار بگیرد.  بنابراین همه با استراتژی سیاسی، پس از آزاد سازی خرمشهر موافق بودند و دیگر استراتژی نظامی مطرح نبود. یعنی عملیات رمضان تنها یک عملیات بود. در حالی که در استراتژی نظامی یک عملیات طراحی نمی­کنید، بلکه تعداد زیادی عملیات طراحی می­کنند که پی­درپی صورت می­گیرد تا برسند به هدف اصلی. اما دراستراتژی سیاسی عملیات­ها سلسله­وار نیست بلکه عملیات صورت می­گیرد تا از طریق دیپلماسی جنگ به پایان برسد.  تا پیش از آزادسازی خرمشهر استراتژی نظامی مطرح بود تا همه سرزمین­های ایران آزاد شود. لذا چهارده عملیات درتابستان سال 1360 طراحی شد که یکی پس از دیگری تا آزاد سازی خرمشهر انجام شد اما پس از آزادی خرمشهر استراتژی ایران تغییر یافت.

انجام عملیات جداگانه
ما در انجام عملیات­ها مشکلاتی داشتیم و مسایلی بود که اجازه نمی­داد ما به موفقیت دست پیدا کنیم در بعد اول تلاش زیادی شد که استراتژی سیاسی تغییر یابد ولی مسئوولان سیاسی کشور نپذیرفتند و می­گفتند که امکانات و بودجه مورد نیاز تغییر استراتژی را نداریم. لذا عملا استراتژی نظامی که شعار آن جنگ جنگ تا سقوط صدام و رفع فتنه از عالم در شعار باقی ماند و دلیل آن این بود که مسئوولان سیاسی و اقتصادی می­گفتند ما قدرت برنامه ریزی برای تحقق این استراتژی را نداریم. درحالی که این استراتژی نظامی خواسته امام و رزمندگان بود. لذا تغییر اساسی در جنگ حاصل نشد و پس از اینکه فرماندهان از تصویب استراتژی نظامی ناامید شدند، تلاش شد که استراتژی سیاسی با همه نواقص آن به موفقیت­هایی برسد لذا استراتژی سیاسی ادامه پیدا کرد با این تفاوت که پاسدارها گفتند حال که اجازه نمی­دهید استراتژی نظامی طراحی و برنامه­ریزی شود، اجازه بدهید سپاه جدا از ارتش عمل کند و تغییری در مدیریت جبهه ایجاد شد. این تغییر مدیریت عملیات منجر به پیروزی­های فاو، کربلای 5 درشلمچه و حلبچه با مدیریت سپاه شد و این پیروزی­ها منجر به قطعنامه 598 شد.
با وجود اینکه شعار «جنگ جنگ تا سقوط صدام» داده می­شد، ولی عملا  راهی غیر از این طی شد. با اینکه استراتژی نظامی طرح شد ولی برنامه ریزی نشد و در حد یک شعار باقی ماند. بر اساس استراتژی سیاسی، آقای هاشمی می­گفت: بروید فاو را بگیرید تا جنگ را تمام کنیم. درکربلای 5 هم گفتند بروید شلمچه را بگیرید و به بصره نزدیک شوید، ما جنگ را تمام می­کنیم. یعنی ما همیشه عملیات می­کردیم برای پایان دادن به جنگ و جنگ عملا  در 5 سال آخر دچار روزمرگی شده بود. علت روزمرگی آن این بود که عملیات­ها در خدمت سیاست قرار گرفته بود. یعنی پس از آزادسازی خرمشهر، سیاست بود که عملیات­ها را طراحی می­کرد. تنها زمانی که از سپاه خواستند طرحی را برای استراتژی نظامی بدهد درسال­های پایانی جنگ بود که ارتش عراق حملاتی را آغاز کرده بود و سپاه هم اعلام کرد که برای تغییر استراتژی سیاسی به نظامی باید امکاناتی فراهم شود که بتوان بغداد را فتح و جنگ را تمام کرد. وقتی این نامه به آقای هاشمی نوشته شد، ایشان نامه را پیش امام بردند و گفتند سپاه این امکانات را می­خواهند و وزرای اقتصادی هم گفته اند این امکانات را نداریم. درحقیقت مشکلی که باید سیاسیون حل می­کردند را به میدان امام انداختن و نتیجه آن پذیرش قطعنامه 598 بود.

تداوم جنگ تا ...
مردم حق دارند بدانند چرا پس از آزادسازی خرمشهر عملیات­ها تداوم پیدا می­کرد در حالی که در استراتژی سیاسی تنها هدف پیروزی دریک عملیات برای پایان جنگ و استفاده از ابزار دیپلماسی بود. دو عامل دراینجا دخالت دارد یکی اینکه عراق و آمریکا و کشورهای عربی و غربی دست ایران را خوانده بودند و لذا در مواجهه با سیاست مداران ما می­دانستند که قضیه چیست، هرچند امام می­گفتند: " ما جنگ را تا دفع فتنه ادامه می­دهیم" اما آنها می­دانستند این حرف امام و رزمنده­هاست که درحد یک شعار است. آنچه که آنها در عمل می­دیدند«جنگ جنگ تا یک عملیات» بود. یعنی دشمن می­دانست جنگ جنگ تا پیروزی مطرح نیست بلکه جنگ جنگ تا یک پیروزی هدف است.
دنیا دست سیاستمداران ایران را خوانده بود.  با اینکه سیاستمداران هم شعار امام را تکرار می­کردند اما دنیا با شعارها کار ندارد. حرف­های پشت صحنه سیاست و رفتار سیاستمداران ملاک است. خیلی زود دنیا متوجه شد که ایران جنگ جنگ تا یک پیروزی را می­خواهد. مساله دیگر اینکه دیپلماسی ایران نمی­توانست ازهمان موفقیت­های نظامی استفاده کند و مدیریت دیپلماسی باید بسیار قوی­تر عمل می­کرد. ضمن اینکه واقعیت این است که ما در دنیا یار زیادی نداشتیم ما اتحادهای سیاسی جدی در دنیا نداشتیم که بتوانیم از آرای آنها درسازمان ملل استفاده کنیم.
تا پیش از قطعنامه تنها پیشنهادی که به ایران شد آتش بس بود؛ آتش بس هم یعنی جنگ نیمه تمام.  یعنی طرفین در هر نقطه­ای هستند بمانند و مذاکره کنند.  مذاکرات می­توانست 30 تا 40 سال ادامه یابد و در این مدت ایران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. این یک گزینه بود. گزینه دیگر این بود که ایران استراتژی سیاسی را در پیش بگیرد یعنی درپی عملیات به صلح دست یابد.  گزینه سوم این بود که ایران با استراتژی نظامی تا سقوط صدام حرکت کند که یا به سقوط صدام منجر می­شد یا دستیابی به یک پیروزی بزرگ.  در حقیقت این گزینه پس از آزاد سازی خرمشهر پیش روی ایران بود. آن چیزی که به آن عمل شد استراتژی دوم بود یعنی انجام یک عملیات برای کسب امتیازات سیاسی، این عملیات­ها منجر شد که ایران بتواند 598 را از دنیا بگیرد. در 598 برای نخستین بار پیشنهاد صلح و یک­سری امتیازات به ایران داده شد. از جمله بازگشت به مرزهای بین­الملل،  تعیین و پرداخت خسارت، کمیته تعیین متجاوز که از دستاوردهای قرارداد 598 است و در آن حداقل امتیازاتی به ایران داده شد. هر چند اهداف ایده­آل استراتژی سیاسی و نظامی در 598 تامین نشد.
 این با آنچه که امام و رزمنده­­ها می­خواستند خیلی فاصله داشت ولی در مقام پیروزی برای یک کشور جهان سوم بود. البته به خاطر ابهامات و دوپهلو بودن برخی کلمات 598 چند ماهی در پذیرش آن تاخیر افتاد.

بحث معروف نظامیان و سیاسیون
بحث معروفی  بین فرماندهان و آقای هاشمی بود. فرماندهان به ویژه پس ازعملیات خیبر می­گفتند این استراتژی سیاسی نتیجه­ای ندارد و اجازه بدهید برنامه­ای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام کنیم. هیچ­گاه مسئوولان سیاسی و آقای هاشمی این را نپذیرفتند. یک روز آقای هاشمی گفتند ما حتی نمی­توانیم بند پوتین سربازان و بسیجی­ها را فراهم کنیم. این تعبیر بیانگر این بود که هیچ­گاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه می­گفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد کشور تحمل این استراتژی را ندارد.
بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادات فرماندهان را اگر­چه برای انجام یک عملیات می­پذیرفتند ولی برای پایان دادن به جنگ رد می­کردند. تنها موقعی که راضی شدند، در اواخر جنگ بود؛ زمانی که دیدند استراتژی سیاسی با شکست مواجه شده است ولو 598 هم دستاورد عملیات فاو و کربلای 5 بود. ولی آنها احساس می­کردند همین 598 هم عملی نباشد. در این موقع ازما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه می­خواهید. آن زمان سپاه نامه­ای را برای آقای هاشمی – نه امام – تنظیم کرد زیرا امکانات کشور در اختیار مسئوولان سیاسی کشور بود. دراین نامه برای پیروزی درجنگ امکاناتی خواسته شده بود. آقای هاشمی هم این نامه هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی - وزیر ارشاد وقت- ، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئوول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد. گفته بود که نظامیان این گونه می­گویند و مسئوولان سیاسی و اقتصادی هم می­گویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید وامام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند. این مسایل بسیار مهم است و شاید مهمترین مقطع انقلاب است که باید درک و تحلیل شود تا ما را با برخی مواضع امام و رزمندگان آشنا می­کند، زیرا امام از اول با جنگ مخالف بودند و در تمام دوران جنگ هم صادقانه با مردم سخن گفتند و از رزمندگان حمایت کردند.

ادعای اینکه امام از جنگ با صدام بدش نمی آمد!
با توجه به شناخت دقیقی که من از نزدیک با حضور امام دارم و به ویژه اطلاعاتی که پیش از جنگ، آغاز جنگ و پایان جنگ دارم چنین ادعایی غیر دقیق است و شاید بتوان گفت منصافانه نیست. امام از نظر برخورد با دولتمردان دنیا، صدام را در انتهای لیست خود می­دانستند، جملات معروف امام درباره ملک حسین، ملک حسن و...  خیلی شدیدتر از اظهارات امام علیه صدام بود. ضمن اینکه در آن زمان آقای حسن البکر رئیس جمهور بود و صدام برای حمله به ایران مجبور شد حسن البکر را کنار بگذارد و هیچ­وقت امام صدام را در اندازه­ای نمی­دانست که به خاطر انتقام و تنبیه او کاری کند که منجر به جنگ شود. امام معمولا وقتی از پادشاهان و سران و تجمع منطقه نام می­بردند، منظورشان همه دولت­های منطقه غیر از عراق و سوریه بود. یعنی جاهایی که پادشاهی بود و این ادعا هیچ سندیت تاریخی ندارد و چنین مساله­ای در کلمات و گفتار امام وجود ندارد و من چنین ادعایی را قبول ندارم. مساله جنگ کاملا برنامه­ریزی شده بود و ترکیبی از فرصت­طلبی صدام و انتقام­کشی شیوخ منطقه و حمایت­های آمریکا دست به دست هم داد و جنگ را به عنوان جزیی از یک عملیات ضد انقلابی به ایران تحمیل کردند و این کاملا مستقل از نحوه برخورد ایران با دولت عراق است، لذا انگیزه شخصی علیه صدام نداشته بلکه به دلیل تحمیل جنگ به انقلاب اسلامی، امام او را مستحق تنبیه و خروج از ایران می­دانست.
منبع: سایت محسن رضایی

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ثار منتشره > چرایی ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر؟


فتح خرمشهر به عنوان یک حادثه تاریخی و سرنوشت‌ساز، پایان‌بخش دوره اول جنگ است که با تجاوز عراق به ایران در تاریخ 31 شهریور سال 1359 آغاز شد و با آزادسازی مناطق اشغالی به پایان رسید. ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مدت شش سال و تحولاتی که در این مرحله از جنگ صورت گرفت، به ویژه نحوه پایان جنگ، پرسش از علت ادامه جنگ را به یک پرسش بنیادین تبدیل کرده است.

 

 



فتح خرمشهر به عنوان یک حادثه تاریخی و سرنوشت‌ساز، پایان‌بخش دوره اول جنگ است که با تجاوز عراق به ایران در تاریخ 31 شهریور سال 1359 آغاز شد و با آزادسازی مناطق اشغالی به پایان رسید. ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مدت شش سال و تحولاتی که در این مرحله از جنگ صورت گرفت، به ویژه نحوه پایان جنگ، پرسش از علت ادامه جنگ را به یک پرسش بنیادین تبدیل کرده است. در این زمینه ملاحظاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد:
1ـ تصمیم‌گیری برای پایان دادن یا ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر با نظر اجماع نخبگان و مسئولان سیاسی ـ نظامی کشور و در حضور امام راحل و پس از برگزاری جلسات متعدد، اتخاذ شد.
شرایط تصمیم‌گیری، ناظر بر این معنا بود که قوای نظامی ایران با آزادسازی مناطق اشغالی، ماهیت جنگ تجاوزکارانه و فرسایشی را با کسب برتری سیاسی ـ نظامی تغییر داده‌اند و در چنین وضعیتی به زعم آمریکا و غرب، ارائه هرگونه امتیاز به ایران به معنای به رسمیت شناختن برتری نظام برآمده از انقلاب اسلامی و با منافع غرب در تضاد است. بنابراین، اجتناب از ارائه هرگونه امتیاز به ایران، یک سیاست کلی و مورد توافق بود که از سوی آمریکا و غرب دنبال می‌شد. بر پایه همین ملاحظه با تعریف برتری ایران به عنوان تهدید منافع آمریکا و غرب، مهار این برتری هدف سیاست‌های جدید منطقه‌ای آمریکا قرار گرفت.
2ـ راه‌حل‌های پیشنهادی برای پایان دادن به جنگ در این مرحله، عموما از سوی برخی کشورهای منطقه، از جمله عربستان مطرح شد که بیشتر ناظر بر تشکیل صندوق مشترک برای پرداخت خسارت به ایران و عراق بود. به این ترتیب که کشورهای منطقه با تشکیل صندوقی مشترک، مبالغی را به صندوق واریز کنند و تدریجا برای بازسازی ایران و عراق پرداخت شود. در این زمینه، صحبت از مبلغ 25 میلیارد دلار تا 50 میلیارد دلار مطرح شد؛ اما به دلیل اینکه راه‌حل متناسب با شرایط برتری ایران نبود و سایر خواسته‌های ایران مانند محکوم کردن متجاوز، عقب‌نشینی کامل از خاک ایران، مورد توجه قرار نگرفته بود، زمینه انجام مذاکرات فراهم نشد، در نتیجه رقم قطعی مشخص نیست.
3ـ فاصله زمانی تصمیم‌گیری ایران پس از فتح خرمشهر تا انجام عملیات رمضان با وقوع برخی رخدادهایی همراه شد که نقش مهمی در شکل‌گیری ادامه جنگ داشت. در حالی که در سوم خرداد سال 1361 خرمشهر فتح شد و در تاریخ 14 خرداد، اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد، تصور اولیه در ایران، ناظر بر این معنا بود که نگرانی از پیروزی ایران منجر به گشایش جبهه جدید شده است. واکنش سیاسی ـ نظامی ایران با اعزام هیأت دیپلماتیک در تاریخ 17 خرداد و سپس اعزام برخی از نیروهای نظامی و اعلام آمادگی برای جنگ در دو جبهه، متأثر از همین ملاحظات بود.
در تاریخ 20 خرداد، عراق آمادگی برای عقب‌نشینی یکجانبه را اعلام و در تاریخ 30 تیر آن را اجرا کرد. در این مرحله 5 هزار کیلومتر از خاک ایران، همچنان در اشغال ارتش عراق بود که در عقب‌نشینی تنها 2500 کیلومتر از آن تخلیه شد و مناطق حساس مانند ارتفاعات استراتژیک و شهر نفت‌شهر در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند.
ملاحظات سیاسی ـ نظامی جدید سبب شد، امام(ره) با احساس نگرانی از ماهیت سیاست‌های جدید آمریکا و اسرائیل و عراق، روند اعزام نیرو به لبنان را متوقف و دستور بازگشت نیروها را صادر کردند.
در چنین فضایی، قطعنامه 522 در تاریخ 22 تیر ماه از سوی سازمان ملل صادر شد که هیچ‌کدام از درخواست‌های ایران مورد توجه قرار نگرفته بود و همچنان از جنگ به عنوان وضعیت میان دو کشور نام برده می‌شد!
مجموعه رخدادهای سیاسی ـ‌ نظامی در سطح منطقه، مواضع جدید آمریکا، ماهیت قطعنامه جدید سازمان ملل، تماما نگرانی ایران را ـ مبنی بر اینکه کلیه تلاش‌ها و سیاست‌ها برای مهار و برتری ایران سازماندهی شده است ـ تشدید کرد و در نتیجه، تصمیم‌گیری اولیه پس از فتح خرمشهر، با آغاز عملیات رمضان در تاریخ 23 تیر ماه سال 1361 و با هدف تأمین صلح شرافتمندانه و تنبیه متجاوز به اجرا گذاشته شد.
4ـ نقد و بررسی تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و طرح پرسش در این زمینه، برای نخستین بار از سوی نهضت آزادی مطرح شد. مسئله قابل توجه در این زمینه، این است که انتقاد نهضت آزادی نزدیک به یک سال پس از تصمیم‌گیری و اجرای آن و با مشاهده نتایج این تصمیم‌گیری، اعلام شد. حال آنکه اگر نهضت در این زمینه دیدگاه و موضعی داشت،‌ برای تأثیرگذاری بر روند تصمیم‌گیری‌ها باید همانند حزب توده که در همان موقع، اقدام به موضع‌گیری کرد، با صدور بیانیه، مواضع خود را رسما اعلام می‌کرد.
فارغ از این ملاحظه، نقدهای ناظر بر تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ، اصولا بر اساس نتیجه و بدون توجه به شرایط طرح می‌شود، حال آنکه جدا کردن یک تصمیم از شرایط و بستر تاریخی آن، مانع از فهم ضرورت‌ها و دلایل این تصمیم‌گیری خواهد شد.
گزینه‌های موجود برای تصمیم‌گیری ایران، به گونه‌ای بود که اگر برای توقف جنگ تصمیم‌گیری می‌شد، امتیاز قابل ملاحظه‌ای به ایران واگذار نمی‌شد و هیچ تناسبی با شرایط برتری ایران نداشت و احتمالا زمینه درگیری مجدد ایران و عراق نیز فراهم می‌شد. امروز همان تصمیم‌گیری با طرح این پرسش روبروست که چرا ایران این‌گونه جنگ را پایان داد؟ و حال آنکه، در آن هنگام از موضع برتر برخوردار بود و دشمن دچار شکست شده بود؟
این توضیح ناظر به این معناست که پیچیدگی‌های حاکم بر شرایط تصمیم‌گیری پس از فتح خرمشهر، به گونه‌ای بوده است که هرگونه تصمیم‌گیری با توجه به پیامدهای آن می‌توانست، پرسش‌زا باشد و تنها تفاوت در نوع پرسش‌هاست، نه اصل آن.
مرکز پژوهش‌های اجتماعی نخست‌وزیری در خرداد سال 1361، طی یک نظرسنجی از عده‌ای با شرایط سنی، تحصیلی و جنسیت متفاوت، «نظرات مردم در مورد ادامه جنگ و ورود به خاک عراق» را مورد بررسی قرار داده است. در این نظرسنجی، «نظر مردم در مورد ادامه جنگ»، وارد شدن به خاک عراق در صورتی که عراق شرایط ما را نپذیرد و دلایل عدم ورود به خاک عراق، مورد توجه قرار گرفته است.
در پاسخ به این پرسش که جنگ را تا کجا ادامه باید داد، خروج عراق از خاک ایران با 7/30 درصد و سقوط صدام با 5/28 درصد، بیشترین آرا را کسب کرده است. دیگر گزینه‌ها همچون گرفتن خسارت 4/12 درصد و صلح تنها 2 درصد را به خود اختصاص داده‌اند. در حالی که پاسخ نمی‌دانم، 4 درصد بوده است.
در پاسخ به این پرسش که اگر عراق شرایط ما را نپذیرد، آیا صلاح می‌دانید وارد خاک عراق شویم، بر حسب جنسیت پاسخ مثبت، 1/70 درصد، پاسخ منفی 1/15 درصد و نمی‌دانم 2/9 درصد و بر حسب سن، پاسخ مثبت 9/76، پاسخ منفی 7/7 و نمی‌دانم 4/15 درصد است. بر حسب میزان سواد پاسخگویان، پاسخ مثبت 4/48، پاسخ منفی 2/32 و پاسخ نمی‌دانم 5/6 درصد است.
درصد پاسخ‌ها به تناسب مناطق بیستگانه تهران متفاوت است. چنانکه پاسخ کسانی که یکی از بستگان آنها در جبهه بوده است، در مورد ورود به خاک عراق، 3/58 درصد مثبت و 20 درصد منفی و 20 درصد نمی‌دانم می‌باشد.
این نظرسنجی، فارغ از اینکه تا چه میزان می‌تواند از نظر علمی اعتبار داشته باشد، بیانگر بخشی از واقعیت اجتماعی و افکار عمومی نسبت به مسئله جنگ و تصمیم‌گیری در مورد پایان یا ادامه آن و در میان اقشار مختلف با موقعیت‌ها و شرایط متفاوت است که با میانگین 70 درصد با آنچه پس از فتح خرمشهر واقع شد، موافقت خود را بر ادامه جنگ اعلام کرده‌اند.

 
 
دوشنبه 20 دی 1389  9:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 61/02/10- بيت‌المقدس

 

بیت المقدس
نام عمليات
بیت المقدس
رمز عمليات
یا علی ابن ابی طالب
تاريخ عمليات (شمسي)
1361/2/10
تاريخ عمليات (ميلادي)
1982/4/30
تاريخ عمليات (قمري)
1402/7/6
منطقه عمليات
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، كه از شمال به رودخانه كرخه كور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه �
تعداد شهيد ثبت شده اين عمليات
0 نفر
نيرو(ها)ي عمل كننده
سپاه
ارتش
تعداد بازديد : 439
جزئيات عمليات
وسعت منطقه آزاد شده :
5038 كیلومتر مربع
مناطق تحت تصرف دشمن :

*

مراحل عملیات :

عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم كرد:

مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال كرخه كور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحكامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امكان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور كرده و منطقه ای در جنوب رودخانه كرخه كور را به عنوان سرپل تصرف كنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود كه فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحكامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حركت و وجود با تلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق كنند.

الحاق كامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور كار عملیات شب دوم قرار گرفت كه با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیكن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این كه سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از كیلومتر 68 تا كیلومتر 103 تثبیت و كلیه رخنه ها ترمیم شد.

مرحله دوم:
در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور كار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد كه قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی كنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب كرخه كور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندكی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق كردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشكر های 5 و 6 خود را به عقب كشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یكی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشكرها،  و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی كه از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را كه از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای كه توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم:
 در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حركت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل كننده كه متشكل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز كردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمركز نیرو در خطوط  پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تكرار این عملیات در روز بعد نیز به شكست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حركت بعدی استفاده شود.

 

مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام  در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تك سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واكنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یكدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیكار بسیار درخشان بود و قرارگاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز كرد و یگان هایی از دشمن كه در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یكان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا كردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه كربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاك گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریكی شب و قایق اقدام به فرار كردند كه تعدادی از این قایق ها توسط تكاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی كردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی كه درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فكر شكستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان كشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكی مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.

در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا كشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم كه پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیكره پاك آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افكند و ملت ایران اسلامی را كه مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور كرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شكر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اكبر سردادند.

 

اهداف :

مهم ترین اهدافی كه در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از:

-         انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشكر.

-         آزاد سازی حدود 5400 كیلومتر مربع از خاك ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.

-         خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

-         تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).

-         آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.

درصد موفقیت :
*
طراحان عملیات :

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود كه حمله به جناح دشمن، كه عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شكستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یك از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

1-     محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه كرخه).

2-     محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).

3-     محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از كارون و پیشروی به سمت خرمشهر). 

تلفات وارده
تعداد هواپیماهای منهدم شده :
40 فروند
تعداد تانکهای منهدم شده :
285 دستگاه
تعداد خودروهای منهدم شده :
500 خودرو و تعدادی لودر و بولدزر و ماشین آلات مهندسی
تعداد هلی کوپترهای منهدم شده :
20 فروند
تعداد کشته و زخمی :
6500 نفر
تعداد اسرا :
900 نفر
غنایم بدست آمده
تعداد هواپیماهای غنیمت گرفته شده :
*
تعداد تانکهای غنیمت گرفته شده :
150 دستگاه
تعداد خودروهای غنیمت گرفته شده :
صدها دستگاه خودرو سبک و سنگین و 30 دستگاه جیپ حامل توپ 6 میلیمتری و تعداد زیادی لودر و بولدزر و ماسین آلات مهندسی
تعداد هلی کوپترهای غنیمت گرفته شده :
*
اماکن آزاد شده :

-     طی عملیات بیت المقدس 5038 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 كیلومتر از خط مرزی تامین شد.

-         با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید كارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.

-         فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای كه نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاك دفاعی خارج شوند.

-         عملیات بیت المقدس موجب شد تا كشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.

-         طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن كشته و زخمی شدند.

شرح عمليات و تصاوير
شرح عمليات

 شرح کامل عملیات بیت المقدس

 

در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.

بر همین اساس، با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

میزان انهدام یگان های دشمن

لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.

لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.

لشگر 7 پیاده: 40 درصد.

لشگر 5 مكانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.

تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.

تیپ 109 پیاده: 60 درصد.

تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.

تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

 

 

 

 

 

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

-         لشكر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه كرخه تا هویزه.

-         لشكر 5 مكانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.

-         لشكر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر –  تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

-         لشكر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند كه در مجموع تمامی یگان هایی كه در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

-         لشكر 5 مكانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مكانیزه.

-         لشكر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ  25 مكانیزه .

-         لشكر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مكانیزه .

-         لشكر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مكانیزه .

-         لشكر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مكانیزه .

-         لشكر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.

-         لشكر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مكانیزه و 37 زرهی.

-         لشكر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.

-         تیپ مستقل 10 زرهی.

-         تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.

-         تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.

-         تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.

-         تعداد 30 گروهان كماندو.

-         تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).

-         گردان تانك مستقل سیف سعد.

-         گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.

-         توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكیل شده بود كه به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

 

 

عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه های جهان

نگاهی به اخبار و گزارش های منعكس شده از خبرگزاری ها، شبكه های مختلف تلویزیونی مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شكست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان كرده اند مطلب ذیل كه با تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.
عملیات پیروز بیت المقدس كه منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین كننده ای بر پیكر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را كه درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از كارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس كه در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می كرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شكستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سكوت خود را بكشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام كند: «از زمانی كه خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن كرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون كشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی كه با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند كه عراق «تلویحا به شكست خود اعتراف كرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یك اطلاعیه كوتاه ضمن آن كه از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام كرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی كرده اند. این خبرگزاری افزود كه عقب نشینی نیروهای عراقی، از روز یكشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»
همین اطلاعیه تلكس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افكار عمومی عراق رسانده شد: «یك سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است كه نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن كه تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یك جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاكتیكی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت كامل انجام داده اند.
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد كه خبرگزاری آمریكایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف كرده و نوشت:» ... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند «. پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی كه در آنها شكست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی كشورهای جنوب خلیج فارس نیز كه همواره از صدام حمایت می كردند، اكنون به واهی بودن دعاوی حكام بغداد اذعان داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افكار عمومی و سرپوش گذاشتن بر شكست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت «،» نشان لیاقت «و نشان» رافدین «به تعدادی از فرماندهان خود كرد. رادیو دولتی صدای امریكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در» گزارش ویژه «هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود مشكلات تداركاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و كاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل كرد.
روزنامه  گاردین چاپ انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق كه ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را كه به وسیله آن عراق می كوشید ایران را به پای میز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.»
همچنین وزیر امور خارجه آمریكا «الكساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصا آمریكا را در منطقه به خطر انداخته است.»

 شرح کامل عملیات بیت المقدس

 

در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.

بر همین اساس، با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

میزان انهدام یگان های دشمن

لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.

لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.

لشگر 7 پیاده: 40 درصد.

لشگر 5 مكانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.

تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.

تیپ 109 پیاده: 60 درصد.

تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.

تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

 

 

 

 

 

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

-         لشكر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه كرخه تا هویزه.

-         لشكر 5 مكانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.

-         لشكر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر –  تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

-         لشكر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند كه در مجموع تمامی یگان هایی كه در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

-         لشكر 5 مكانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مكانیزه.

-         لشكر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ  25 مكانیزه .

-         لشكر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مكانیزه .

-         لشكر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مكانیزه .

-         لشكر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مكانیزه .

-         لشكر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.

-         لشكر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مكانیزه و 37 زرهی.

-         لشكر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.

-         تیپ مستقل 10 زرهی.

-         تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.

-         تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.

-         تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.

-         تعداد 30 گروهان كماندو.

-         تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).

-         گردان تانك مستقل سیف سعد.

-         گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.

-         توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكیل شده بود كه به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

 

 

عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه های جهان

نگاهی به اخبار و گزارش های منعكس شده از خبرگزاری ها، شبكه های مختلف تلویزیونی مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شكست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان كرده اند مطلب ذیل كه با تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.
عملیات پیروز بیت المقدس كه منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین كننده ای بر پیكر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را كه درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از كارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس كه در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می كرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شكستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سكوت خود را بكشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام كند: «از زمانی كه خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن كرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون كشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی كه با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند كه عراق «تلویحا به شكست خود اعتراف كرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یك اطلاعیه كوتاه ضمن آن كه از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام كرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی كرده اند. این خبرگزاری افزود كه عقب نشینی نیروهای عراقی، از روز یكشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»
همین اطلاعیه تلكس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افكار عمومی عراق رسانده شد: «یك سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است كه نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن كه تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یك جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاكتیكی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت كامل انجام داده اند.
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد كه خبرگزاری آمریكایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف كرده و نوشت:» ... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند «. پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی كه در آنها شكست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی كشورهای جنوب خلیج فارس نیز كه همواره از صدام حمایت می كردند، اكنون به واهی بودن دعاوی حكام بغداد اذعان داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افكار عمومی و سرپوش گذاشتن بر شكست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت «،» نشان لیاقت «و نشان» رافدین «به تعدادی از فرماندهان خود كرد. رادیو دولتی صدای امریكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در» گزارش ویژه «هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود مشكلات تداركاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و كاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل كرد.
روزنامه  گاردین چاپ انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق كه ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را كه به وسیله آن عراق می كوشید ایران را به پای میز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.»
همچنین وزیر امور خارجه آمریكا «الكساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصا آمریكا را در منطقه به خطر انداخته است.»

 
 
سه شنبه 21 دی 1389  11:41 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها