0

اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

بانو برایت یک غزل ماتم نوشتم
هر بیت را با خون دل با غم نوشتم

از شبنم غم طینت ما را سرشت اند
امشب من از آن خاک و آن شبنم نوشم

تا ردِّ پای لحظه هایت را گرفت
خون دل و اشکِ تو را با هم نوشتم

در ابتدا شعرم به قرآن اقتدا کرد
از ابتدای سوره ی مریم نوشتم

از راز کاف و هاء و یاء و غصه هایت
شقُّ القمر افتاده درعلقم نوشتم

طاقت نـدارم از جسارتها بگویم
در قتلگاه.. اما نه، از مرهم نوشتم

یعنی تـو را ای ناجـی دیـن محمد(ص)
بالای نـام مــنجــی عـالَــم نوشتم

وقتی که تک تک زخمهایت را شمردم
از آنچه دیدی چـنـد تا را کم نوشتم

بـاور نمی کردم حدیث معجرت را
آن لحظه های شــوم را مبهم نوشتم

وقتی رسالت را به دوش ات می کشیدی
این قصه را چون ابرها نم نم نوشتم

آخـر به زیر آن همه بی حرمتی ها
مانند مادر قامتت را خم نوشتم

شرمنده ام بی بی ، مهاجر را ببخشید
درد دلت را گر کمی درهم نوشتم

محمدبنواری(مهاجر)

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است

راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است

با وقار و با صلابت کن صدایت را بلند
چون که رمز اقتدار ما دم “یازینب”است

چشم او غیر حسین ابن علی چیزی ندید
روشنی ما “رأیت الا جمیلا” زینب است

هاله ای از نور دورش را همیشه میگرفت
آری آن مستوره ی دور از تماشا زینب است

آنکه از حجب و حیا و پاکی و شرم و عفاف
سایه اش را هم ندید همسایه حتی زینب است

خم به ابرویش نیاورده است درطوفان غم
آنکه صبر ازدست او پشتش شده تا زینب است

آنکه باآن خطبه ی غرای خود یکباره کرد
مردمان کوفه را گریان و رسوا زینب است

حجت خلق خدا را با وجودش حفظ کرد
آنکه با احیاگری اش کرده غوغا زینب است

آن که عصر واقعه با آن همه داغ عزیز
دشمنان را برد از رو ماند برجا زینب است

 

شاعر:محمدحسن بیات لو

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

یا زینب(س)...

سحر یازدهم، روضه ی ناموسِ خدا ...

من بمیرم که تو را سوی اسارت بردند.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدافعان حرم

 

روسیاهی زیاد هم بد نیست

در زمستان به كار می آید

بدم اما همیشه اربابم

با غلامش كنار می آید

غیر لیلی دم از كسی نزدم

عاشق اینگونه بار می آید

داغ زینب چقدر پیرم كرد

به من این انكسار می آید

مرگ در زینبیه یعنی یار

لحظه احتضار می آید

 

محسن عرب خالقی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

ای که بیماری چرا نزد تبیب میروی

خرده نان صفره ی زینب کفایت میکند

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

قهرمان زینب(س)

روز عاشورا هراسان بود دشمن تا شنید

بعد عباس علی پرچمـ به دوش زینب است

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

مربع ترکیب مرثیه حضرت زینب (س)

 

آسمانی پر از بلا دارم

سینه ای غرق ربنا دارم

بر دلم آه بی صدا دارم

در سرم شور نینوا دارم

 

زینبم من اصاره ی زهرا

دخت محبوب حضرت مولا

 

کودکی  با بلا عجین بودم

در صبوری چو بی قرین بودم

اسوه ی صبر صابرین بودم

اینچنین شد که برترین بودم

 

بال جبریل پا خورم باشد

پرده ی عرش چادرم باشد

 

آمدم زینت پدر باشم

راوی ضرب میخ در باشم

شاهد پاره ی جگر باشم

کربلا راهی خطر باشم

 

من شب تیره را سحر هستم

بهر مولای خود سپر هستم

 

مادر دو شهید خوش نامم

بانوی پاک ِ دین اسلامم

سپرست و بزرگ ایتامم

شهد غربت چکیده در کامم

 

کربلا سنجش غرورم بود

قلتلگاهش که اوج شورم بود

 

لحظه ی سخت من همان دم شد

لحظه ای که فضا پُر از غم شد

وَ غمی  در نهاد عالم  شد

آسمان  ناگهان  جهنم  شد

 

این ندا آمد و زمین لرزید

شمر دون رأس شاه را بُبرید

 

رأس او را بروی نی بردند

چی بگویم کجا و کی بردند

تا که بردند ، براو پی بردند

سوی بزم حرام و می بردند

 

سر آقا کجا و تشت طلا

لب آقا کجا و چوب جفا

 

از سرش بگذریم ، پیکر او

در کنارش فتاده مادر او

خون رَوَد از رگای حنجر او

زخم شمشیر شد سراسر او

 

نعل اسب و تن مطهر شاه

 وای من ، بردن انگشتر شاه

 

بعد او نوبت حرم آمد

بسته گویم ، چه بر سرم آمد

آتشی سوی معجرم آمد

تازیانه به پیکرم آمد

 

چون کبوتر اسیر ِ در دامم

برده اند سوی کوفه و شامم

 

کوفی و بی حیایی و پستی

خطبه های منو می و مستی

سنگ ِ از روی بام و یک دستی

برده از من تمامی هستی

 

کوفه شادی و هلهله دارد

کوفه خولی و حرمله دارد

 

شامی و سیلی و کبودی ها

بزم شام و غم حسودی ها

آتش و کینه و یهودی ها

چشم هیز ِ کلاه خودی ها

 

وجه مجهول شد سرت را شام

عاقبت کُشت دخترت را شام

 

مجتبي دسترنج

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

تقدیم به شیعیان مظلوم یمن
شام تا یمن زینب (س):



عزت و آبروی من زینب(س)
نایب شاه بی کفن زینب(س)
زینت نام بوالحسن زینب(س)
عصمت الله بت شکن زینب(س)

مرد مردان به شکل زن زینب(س)

یاور شیعیان دعای علیست
رزق ما دست بچه های علیست
خونمان گردن ولای علیست
روی این دل که زیر پای علیست

نقش یا مرتضی بزن زینب(س)

مثل عشّاق مست میجنگیم
تا که خون در رگ است میجنگیم
با سعودی پست میجنگیم
نام زینب که هست میجنگیم

کربلا، سوریه، یمن زینب(س)

مالک اشتریم عماریم
نسل فیروز، مثل تَمّاریم
دار اگر دار توست سرداریم
ما کیانیم، یار مختاریم

ما اویسیم در قرن زینب(س)

فتنهء کینه را محارش کن
داعشی را بکوب و خوارش کن
هر که بد کرد تار و مارش کن
به ابالفضل واگذارش کن

ریشهء ظلم را بکن زینب(س)

هستی ماست نام محترمت
ای بنازم به این همه عظمت
سرفراز است تا ابد علمت
به خدا که به خاطر حرمت

سوریه میشود وطن زینب(س)

شد غمم آه نیمه جان یمن
شد قد قافیه کمان یمن
نگرانم برای نان یمن
قحطی آب و کودکان یمن

فرجی کن تو از عَدَن زینب(س)

مژده ای گل بهار می آید
آخر آن شهریار می آید
یل حیدر تبار می آید
زینبیون نگار می آید

بهترین ختم هر سخن زینب(س)

 

 

عماد بهرامی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

زینب که سینه او خود مدفن حسین است
روحش چنان لطیف است گویا تن حسین است

یارب چه نشئه گل کرد؟ ظلم است و استغاثه!!!
دست سنان و اخنس بر دامن حسین است

مقتول عشق جز خود قاتل نمی شناسد
خون حسین اینجا در گردن حسین است

بر ناکسان حرام است تشریف پادشاهی
ای شمر این که بردی پیراهن حسین است

دل کندن از دو عالم سهل است پیش زینب
آن جلوه ای که سخت است جان کندن حسین است

قاسم وداع دارد تا حشر یا که اکبر؟
این موج گیسوی کیست بر گردن حسین است؟

زد بخیه زلف قاسم زخم گناه ما را
مژگان اصغر اینجا خود سوزن حسین است

فرقی ندید معنی بین رقیه و شاه
رأس حسین اینجا بر دامن حسین است

محمد سهرابی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

من دلی دریا کرم دارم مرا نشناختید

روحی ازحق،محترم دارم ،مرا نشناختید

در روان نقره گون صبح چون مهر منیر

زر فشانی دم به دم دارم ،مرا نشناختید

از محمد (ص) نسب برده ،خدیجه فطرتم

حشمت از آن محتشم دارم مرا نشناختید

بر سرم هر دخترم درخانه ی قطب ولا

چادر نون والقلم دارم مرا نشناختید

مادرم زهرا سلیمانش کسی همچون علی

همسری غیرت حشم دارد مرا نشناختید

شب زدایی میکنم از خاطر آیینه‌ها

دیده ای خورشید دم دارم مرا نشناختید

پاسدار حرمت گلهای کوثرپرورم

من دلی چون کربلا دارم مرا نشناختید

در طواف قبله ی دلها، حسین گل جبین

حالت مرغ حرم دارم مرا نشناختید

آن برادر کو،ندیده درهمه ملک وجود

ساقی صاحب عَلم دارم مرا نشناختید

بانوی شعر دلم اما زبانی در دهن

همچنان تیغ دودم دارم مرا نشناختید

سینه ی من قتلگاه آفتاب بی سر است

خاطری از غم دلم دارم مرا نشناختید

خطبه خوان خون مظلومان عدل اندیشه ام

گیرو داری با ستم دارم مرا نشناختید

من احد را نخل پیرم در بیابانهای شام

قامتی از غصه خم دارم مرا نشناختید

ای شما خوانده مصیبتهای من بر روزگار

من سریر دشت خون دارم مرا نشناختید

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

یا زینب (س)

 

منم همان که دلش تا همیشه دریا بود
همان که عشق حسینی زمین نشینش کرد
همان که منزل او اسمان بالا بود
منم تجسم زهرا به یاد می ارید
که خانه ی پدری ام زمانی اینجا بود
زیادتان که نرفته منم معلمتان
و کوچه ای که گذشتیم کوچه ی ما بود
تمامتان و تصدق علیه می گفتید
ودرب خانه ی ما رو به سمتتان وا بود
زیادتان که نرفته تصدق سر ما
همیشه سفره تان پر زنان و خرما بود
تمام یک یکتان را شناختم مردم
کمال معرفتم بی اگر و اما بود
منم عقیله ترین دخت حیدر کرار
همان که اینه ی ذات حق تعالی بود
چه شد که چشم شدید و نگاهمان کردید
شما که بر دلتان حسرت تماشا بود
چه شد حسین تو ایا سوالتان این است
سری که نیزه نشین است راس اقا بود

 

مهدی نظری

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

یا زینب...

مثل يك مُرده كه يك مرتبه جان ميگيرد

دلم از بُردن نامت هيجان ميگيرد

قلبم از كار كه افتاد به من شوك ندهيد

اسم زينب كه بيايد، ضربان ميگيرد

من به ياد جگر سوخته ي رَبّ عطش

آب مي نوشم و خونم جريان ميگيرد

منِ بيچاره كجا ؟ گفتنِ نام تو كجا؟

ثقلِ اين ذكر عظيم است،زبان ميگيرد

هركسي دست توسّل به ضريح تو گرفت

دست حاجت به سويش خَلقِ جهان ميگيرد

ميل برگشت ندارد به حرمخانه ي عرش

تا كه جبريل به صحن تو مكان ميگيرد

هست از معجزه هاي قدم پُر خِيرت

سنگ اگر كه شرف دُرّ گران ميگيرد

گر ببندند به درگاه تو زنجيرش را

اين سگ بي سر وپا، نام و نشان ميگيرد

جان خود را سپرت كرد مدافع به حرم

پس ز عبّاس شما ، خطّ اَمان ميگيرد

 

محمد قاسمی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-شهادت

 

غرق ماتم شد دلم امشب برای خواهرت

دست خالی من و لطف و عطای خواهرت

چونکه چیزی در بساطم نیست جز شعر و غزل

چندی بیتی شعر میگویم برای خواهرت

از میان شغل های خوب این دنیا فقط

افتخارم اینکه من هستم گدای خواهرت

من به جز این جان ناقابل ندارم تحفه ای

کاش گردد عاقبت روزی فدای خواهرت

نوکرانی که هوای کربلا دارند هم

بیشتر هستند محتاج دعای خواهرت

 

محسن زعفرانیه

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

زینب ای شیرازه ی اُمّ الکتاب

ای به کام تو، زبان بوتراب

از بیانت سربه سر توفان خشم

نوح می دوزد به توفان تو چشم

درکلامت، هیبت شیر خدا

در زبانت، ذوالفقار مرتضی

بازگو ای جان شیرین علی

داستان درد دیرین علی

ازهمان نخلی که ازپای اوفتاد

خون پاکش نخل دین را آب داد

رازدل را با زبان آه گفت

دردهایش را به گوش چاه گفت

بازگو با ما ز درد فاطمه

زاشک گرم و آه سرد فاطمه

بازگو کن قصه مسمار را

ماجرای آن در و دیوار را

بازگو آن شب علی چون می گریست

در فراق فاطمه خون می گریست 

از بهار و از خزان او بگو

از مزار بی نشان او بگو

گو به ما از مجتبی، ابن علی

دردهای آن ولیّ بن ولی

از همان طشتی که پرخون شد ازو

دامن افلاک گلگون شد ازو

زینب ای شمع تمام افروخته

یادگار خیمه های سوخته

بازگو از کربلای دردها

قصه نامردها و مردها

بازگو از باغهای سوخته

نخلهای سربسر افروخته

بازگو از کام خشک مشکها

گریه ها وناله ها واشک ها

بازگو از مجلس شوم یزید

وان تلاوتهای قرآن مجید

بازگو از آن سر پُر خاک و خون

لاله رنگ و لاله فام و لاله گون

ماجرای آن گل خونین دهان

وان لب پرخون زچوب خیزران

با دل تنگ تو این غمها چه کرد؟

دردها و داغ و ماتمها چه کرد؟

فاطمه! گر تو علی را همسری

وز شرافت مصطفی را مادری

کار زینب هم گذشت از خواهری

کرد در حق برادر، مادری

چون تو، در دامان، که دختر پرورد؟

کی صدف، اینگونه گوهر پرورد

 

محمد علی مجاهدی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

این قاف عشق گودی گودال کربلاست
در عین عشق شاهد گودال زینب است

 

محمد مهدی طهرانی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  3:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها