0

اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

رسید مژده که ماه جمادی الاولی ٰست 
مه مبارک میلاد زینب کبراست 
دهید مژده به ختم رسل که این مولود 
ولادت دگر پارة تنت زهراست 
خدا به کوثر خود داد کوثری دیگر 
که خیر، قطره و، خیر کثیر او دریاست 
سزد چو فاطمه مصداق کوثرش خوانم 
که او به فاطمه آیینة تمام نماست 
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن 
جمال انورشان در جمال او پیداست 
هنوز شیر ننوشیده چشم نگشوده 
به سینه اش طپش قلب سیدالشهداست 
مرا چه زهره که گویم ثنای دخت علی 
خدا گواست که اوصاف او کلام خداست 
مقام یذهب عنکم گرفت این دختر 
یقین کنید که قرآن به عصمتش گویاست 
نماز شب به نماز شبش نماید فخر 
دعا به هر نفس او نیازمند دعاست 
خجسته چهرة او مصحفی به چشم حسین 
چه مصحفی که پر از آیه های کرب و بلاست 
چه دختری که وجودش همیشه زین اب است 
چه زینبی که بلاها به چشم او زیباست 
زبان حیدریش کار ذوالفقار کند 
خطابه های بلندش به شام و کوفه گواست 
به صبر و همت و ایثار و اقتدار و کمال 
اگر حسین دگر خوانمش رواست رواست 
خدا جلال و، محمد کمال و، فاطمه زهد 
علی خصال و، حسین آیت و حسن سیماست 
چنان که یک دم او بی حسین ممکن نیست 
یقین کنید که بی او حسین هم تنهاست 
جمیل دیدن سیل بلا به دیدة او 
گواه فوق جلالش ز مریم عذراست 
سرور سینة مریم وجود عیسی بود 
مدال سینة او داغ هیجده عیساست 
نظام دین بود از گیسوی پریشانش 
هزار نکتة باریک تر ز مو اینجاست 
ز شعله نفس زینب است تا صف حشر 
حرارتی که ز خون حسین در دل هاست 
قسم به دین خدا می خورم که دین خدا 
به صبر زینب و خون حسین پا بر جاست 
خطابه اش همه آیات وحی و تفسیرش 
نیازمند هزاران قصیدة غراست 
سر بریدة فرزند فاطمه می گفت 
که خون پاک مرا خطبة تو آب بقاست 
امین وحی بیا و به اهل کوفه بگو 
که این صدای خداوندگار بی همتاست 
زبان شکر گشودن کنار مقتل خون 
خدا گواست که فوق مقام صبر و رضاست 
به موج خون تن صد پاره را گرفت به دست 
که ای خدا بپذیر این یگانه هدیة ماست 
شبی نشد که نماز شبش رود از دست 
که لحظه لحظة شب هاش لیلة الاحیاست 
الا قیام تو قد قامت قیام حسین 
تویی که قامت دین با قیامتت شد راست 
تویی که خطبة شامت یزید را لرزاند 
تویی که شام ز نطقت به خصم شام عزاست 
تویی که هر نفست یک خطابة پر شور 
تویی که هر قدمت یک قیام عاشوراست 
اگر که فاطمه خوانندت از جلال درست 
اگر به غیر حسینت مثل زنند خطاست 
جمال روح فزایت بهشت روح علی 
نگاهت از دل پاک حسین عقده گشاست 
هنوز حنجره ات را طنین صوت علی است 
اگر چه گوش دل اهل کوفه ناشنواست 
حسین بر سر نی گوش، پای خطبة تو 
سر بریدة او مجلس تو را آراست 
حسین کعبه و حج تو دور او گشتن 
صفا و مروة تو قتلگاه و طشت طلاست 
جبین شکستن عشاق در رسالة تو است 
عذار شسته به خون تو بهترین فتواست 
من و ثنای شما خانواده یا زینب 
هزار شکر که طبعم هماره وقف شماست 
کدام رتبه از این به که سال ها میثم 
فقط برای شما خاندان مدیحه سراست

 

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  12:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

راهی نشانمان بده حالا که آمدیم

عشقی به جانمان بده حالا که آمدیم

تا آمدیم لکنتمان بیشتر شده

حالا زبانمان بده حالا که آمدیم

ما خائفیم مضطر و عبدیم . سائلیم

شب را امانمان بده حالا که آمدیم

چیزی نمانده است ز باقی عمرمان

بانو زمانمان بده حالا که آمدیم

از جرعه های مهریه ی مادرت رسید

یک لقمه نانمان بده حالا که آمدیم

ما آمدیم حضرت زینب به عشق تو

ما مانده ایم و حسرت شهر دمشق تو

بارگهت زمینه ی پرواز بال من

عشق زیارت حرم و حس و حال من

شوقی برای دیدن سوریه دارم و

این عشق دیدن حرم تو حلال من

بانو به چشم ها تو بگو : "ابک للحسین " !

وقت سوال کردن این بغض ها : " لمن ؟"

این مملکت که گریه کن توست مال تو

این چشم ها که گریه کن توست مال من

اکنون نشسته ام و فقط فکر می کنم

شهر دمشق - زینب کبری - سه ساله ... من!!

هاشمیون زمان عبورت تمام قد

پا می شوند ُ فاطمه گویی قدم زند

ای تو سکوت محض پر از شور فاطمه

تا شهر شام مقصد و منظور فاطمه

یعنی در امتداد قیام مدینه ای ..

زهراست آفتاب و تو منشور فاطمه

ما را بس است تا ابد الدهر اینکه تو

یک ذره نورمان دهی از نور فاطمه

تصویر مادرت شده ای ای مجلله

یعنی شدید : انسیه - منصوره - فاطمه

ای جلوه های فاطمه در دشت کربلا

دیدیم با وجود تو برگشت هر بلا

نام حسین ذکر لبت ای مخدره

شهد حسین در رطبت ای مخدره

ای عالمه - بدون معلم - مفسره

عباس غرق در ادبت ای مخدره

فرمود : خواهرم که ز یادت مبر مرا

بین قنوت نیمه شبت ای مخدره

دنیا سکوت می شود هنگام خطبه ات

با آن فصاحت عربت ای مخدره

هر کس که بر حیای شما اقتدا کند

جنت برای او وجبت ای مخدره .

چونکه حسین محو تماشات میشود

نوکر فدای عمه سادات میشود ...

شاعر: مجتبي كرمي

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  12:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

ملیکه ی عشق



لب تشنه ام و ذکر سبو می گیرم

با یاد تو زود ِ زود خو می گیرم



تا نام شما روی لبم می آید ...

با اشک دوچشم خود وضو می گیرم



از محضر فیض بی امانت .. هرشب

دلشکسته ... وقت گفتگو می گیرم



یازینب (س) یا وجیهة ً عندالله ...

از آبروی تو آبرو می گیرم



هر کس که شده وقف کرمخانه ی تان

من نشانی تو را از او می گیرم



والایی و صاحب مقام اوّل

ای دختر اوّل امام اوّل



با آمدنت به پا شده غوغایی

ای ملیکه ی مملکت زیبایی



در ظاهر امر زمینی هستی ... امّا

در اصل برای عالم بالایی



از هرنفست معجزه ها می بارد

تو معجزه ی موثّق مولایی



از رایحه ی فاطمی أت فهمیدم

که جلوه ای از جلالت زهرایی



بر روی لبت غنچه ی لبخند شکفت

تا خواند حسین (ع) برای تو لالایی



تو آمده ای که با حسینت باشی

در لحظه ی بی یاوری و تنهایی



شهبانوی آسمانی خاک دمشق

نام تو بوَد کلید دروازه ی عشق



از شأن و وقار تو نجابت پیداست

گرمای حضور آفتابت پیداست



پیغمبر بعد ِ قصّه ی کرب و بلا ...

در قامت تو روح صلابت پیداست



در کوفه و شام مرتضی بودی و بس

مولاست ... که در خطبه ی نابت پیداست



در وسعت ذکر ربّنای سبزت

هر ثانیه نور استجابت پیداست



امروزه میان زینبیّون جهان ...

الگوی بهشتی حجابت پیداست



در پهنه ی بیداری اهل اسلام

آثار شکوه انقلابت پیداست



فاطمی نسب ... روح مناجات ... مدد

فخر علوی ... عمه ی سادات ... مدد



در زندگی أت ... داغ ... مکرّر دیدی

از چشم ترت بارش یکسر دیدی



چند وقت پس از رحلت پیغمبر عشق

در شهر مدینه داغ مادر دیدی



تو یاد شکستگی پهلو کردی ...

تا شکستگیِّ فرق حیدر دیدی



یک طشت پُر از خون دل آینه را ...

در محضر غربت برادر ... دیدی



اما چه بگویم که نگفتن بهتر

در کرببلا ماتم بیشتر دیدی



همپای غروب ... در میان گودال

یک پیکر صدپاره و بی سر دیدی



بر فراز نیزه های راه افتاده ...

هجده سر ِ سرباز دلاور دیدی



از عمر خودت خوشی ندیدی ... زینب

حق داری اگر چنین خمیدی ... زینب

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  12:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 

 

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را

 متلاطم شده دیدند دل دریا را

گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد

مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را

چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین

شور می داد ز حال خوش خود بالا را

چشم هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد

 دل مجنون کسی برد دل لیلا را

بین آغوش برادر چقدر آرام است

چقدر ناز ربودست دل بابا را

گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید

 عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را

زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد

 زینب حضرت ارباب به دنیا آمد

چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست

 عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست

حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست

 گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست

اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست

 از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست

مادری کرد برای سه امامش زینب

 پس ولایت به پرستاری او پا برجاست

سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش

وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست

بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد

 حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

يا عقيلة العرب

 

آوَرد میانِ شهر زینب حیدرش را

آن خطبه های قاطع و شور آورش را

 

با هیبتِ زهرایی خود این عقیله

آوَرد در کوفه سپاه و لشگرش را

 

 

(ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب...)

 

آوَرد مریم های در بندِ اسارت

آوَرد گل های شهیدِ پرپرش را

 

از هر طرف سنگ است می آید به سویش

سنگ است می آید که بشکاند سَرَش را

 

گاهی به سمت او، گاهی سویِ نیزه

سنگ است باید بشکند بال و پرش را

 

اینجا علی در قامتِ زینب رسیده

تا که سپر باشد سَر ِ پیغمبرش را

 

حُجب و حیایش کامل است این شیرزاده

دست کسی هرگز نگیرد مَعجرش را

 

زینب نبود از غصّه می مُرد آن زنی که

می دید بر نِی خنده های اصغرش را

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

آنکه از وصفش زبان گردیده الکن زینب است

آنکه نطقم در مدیحش گشته کودن زینب است

آنکه بعد از نهضت سرخ حسین بن علی

پیکر دین خدا را بود جوشن زینب است

آنکه با ایراد نطق آتشین خویشتن

مشعل دین خدا را کرده روشن زینب است

آنکه با تیغ زبان، کار دو صد شمشیر کرد

 تا که گردد از خطر، اسلام، ایمن زینب است

آنچنان جنگید با دشمن که از آن ابتکار

 دشمنش از پرده دل گفت احسن زینب است

آنکه با فکر بلند خویش کرد از بزُن خراب

 کاخ استبداد را بر فرق دشمن زینب است

لاف نَبود گر بگویم بعد زهرای بتول

 در جهان آفرینش بهترین زن زینب است

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

طفلی که شکسته بال مادر دیده

از کینه ی کوفه داغ حیدر دیده

ایوب! کجایی که ببینی ، یک زن

هفتاد و دو لب تشنه ی پرپر دیده!

***مرتضی صفرپور***

(شیروان)

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

امان از دل زينب(س)

من با رباب هر دويمان گريه ميكنيم

او بر كبوديِ رويِ تو من به مويِ تو...

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه

 

عاشقی را تو دفتری زینب

عاشقان را تو رهبری زینب

تو گل بوستان زهرایی

مادرت را تو مظهری زینب

پدرت را ز گوهر عصمت

بهترین زیب و زیوری زینب

در نگهداری وفا به خدا

با حسینت برابری زینب

از برای ورود اهل بهشت

هاتف روز محشری زینب

تو خود از زمره شهیدانی

روحِ اللهُ اکبری زینب

با کلام و خطابه ات امروز

رونق اهل منبری زینب

مادرت آیه های کوثر و تو

دخت ساقی کوثری زینب

انقلابی ترین زنی به جهان

فخر حوا و هاجری زینب

عاجز از شرح ماتم تو بود

قلم هر مفسّری زینب

شاهد آخرین ضیافت غم

وقت افطار حیدری زینب

تو گواه شهادت محسن

بین دیوار و آن دری زینب

بعد اکبر شبیه پیغمبر

شاهد قتل اصغری زینب

تشنه لب در کنار شط فرات

همچو گلهای پرپری زینب

گاه با دیدگان خون بارت

محو روی برادری زینب

نازنین دختر برادر را

در خرابه چو مادری زینب

کس رعایت نکرده در عالم

چون تو آیین خواهری زینب

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

یا زینب کبری (س)

سر به محمل زد ، جگـر را آب کرد

سر شکستن را به عالم باب کرد

راه زاهــــد از ره عاشـق جداسـت

سرشکستن تا ابـد قانون ماسـت

مطلبی حـک بر در این مـکتب است

مرجع تقلید شیعه زینب است

یاسر حوتی

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

بالش شکسته بود ، پریدن نداشت که

 

آن زن که نای و پای دویدن نداشت که

 

 

 

با کاروان خسته به سمت چه می دوید؟

 

هر قدر می دوید رسیدن نداشت که!

 

 

 

هر روز پر فراق ، پر از درد ، مثل شمع

 

می سوخت لحظه لحظه و دیدن نداشت که

 

 

 

آن چادری که کرد تیمم به خاک راه

 

کی از سرش کشید؟ کشیدن نداشت که!

 

 

 

هی ناله ، ناله ، ناله و فریاد و اشک و آه

 

هی مویه ، مویه ، مویه ، شنیدن نداشت که!

 

 

 

وقتی سر عزیز دلش روی نیزه رفت

 

حتی توان جامه دریدن نداشت که...

 

**

 

آن زن نگفته های دلش را به شام گفت

 

«آنجا که شهر ، گوش شنیدن نداشت که...»

***نیره قاسمی***

(گرمه)

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-اربعین

 

عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم

گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم

ز جا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن

که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم

چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد اما

من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن

که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم

تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!

که من بر تو خبرهای فراوان از سر آوردم

چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم

خبر از چوب و از لعل لب و طشت زر آوردم

ز اشک چشم و سوز سینه ی مجروح و خون دل

همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم

قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی

به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم

ز سیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را

به آهم شعله ها از سینه ی «میثم» برآوردم

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 کعبه بی نام و نشان می ماند اگر زینب نبود

بی امان دارالامان می ماند اگر زینب نبود

گرچه دادند انبیا هر یک نشان از کربلا

کربلا هم بی نشان می ماند اگر زینب نبود

مکتب سرخ تشیع کز غدیر آغاز شد

تا ابد بی پاسبان می ماند اگر زینب نبود

مکتب قرآن که از خون شهیدان جان گرفت

بی تحرّک هم چنان می ماند اگر زینب نبود

مجری احکام قرآن او بُوَد با صبر خویش

دین حق بی حکمران می ماند اگر زینب نبود

کرد اسلام حسینی از یزیدی را جدا

حق و باطل توأمان می ماند اگر زینب نبود

در شناسای مسیر حق و باطل فکرها

بی گمان اندر گمان می ماند اگر زینب نبود

شد گلستان کربلا از لاله های احمدی

وین گلستان در خزان می ماند اگر زینب نبود

شعله عالم فروز نهضت سرخ حسین

زیر خاکستر نهان می ماند اگر زینب نبود

ناله مظلومی لب تشنگان دشت خون

در گلو گاه زمان می ماند اگر زینب نبود

فارسان صحنه هیهات منّا الذّله را

داغ ناکامی به جان می ماند اگر زینب نبود

ای «مؤید» هر چه هست از زینب و ایثار اوست

جان هستی ناتوان می ماند اگر زینب نبود

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

امان از دل زينب(س)

كار از تشبيهِ ايوب و صبوري اش گذشت

نام زينب تا كه بردم صبر زير گريه زد

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و مرثیه

 

بعد زهرا بهترین زن بین زن ها زینب است

لاف نَبود گر بگویم عین زهرا زینب است

گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق

خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است

گر بسنجی در ترازوی عمل معیار صبر

صبر گوید قهرمان صبر دنیا زینب است

گر مقام او بود از جمع معصومین جدا

آن که ازهرمعصیت باشد مبرّا زینب است

در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست

آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است

آن که با تیغ زبان، کار دو صد شمشیر کرد

کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است

آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی

زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است

آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را

با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است

با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت

آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است

شد رقم پرونده اسلام با خون حسین

آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است

شاعر ژولیده می گوید به آواز جلی

بین زن ها بهترین زن بعد زهرا زینب است

 
 
جمعه 25 فروردین 1396  1:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها