0

اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

شده آمـــــاج ِبلا، گر حَرَمت یا زینب

کم نگردد ز جلال و حشمت یا زینب

گــــر نـدارد سلفی ها و هوادارانش

ترسی از آهِ دلِ پُر زِغمت یــــــازینب

می زند سیلی ابوالفضل علی بر آنکه

چپ نگاهی بکند بر عَلمت یــــا زینب

شامیان زد کُتکَت آنهمه،آیا بس نیست؟

می دهم بر سَر سقّا قَسَمَت یا زینب

کن دعا خشک شود ریشه ی وهابیّت

عالمی گشته به قربان دَمَت یــازینب

همه عمّار (علی)،هموطنِ سلمانیم

زنده اند جان بکفان ِ عَجَمت یــازینب

گر اشاره کند آن رهبر ِ فرزانه ی ما

پیش مرگ ِ تو شَوَم در حرمت یازینب

شاعر :  بهلول حبیبی زنجانی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

آثارِ صد زخم عمیقی روی  پر داشت

مثل همیشه باز هم درد کمر داشت

این بار دردش از مرور خاطراتی‌است

که تا کنون از کربلا روی جگر داشت

زخـم  مرورِ خاطراتش  باز، وا شد

انگار مثل مادرش دردی بـه سر داشت

هر شب نه خوابی داشت، نه آب و غذایی

هرشب به روی چهره‌اش اشک بصر داشت

انـگار امشب از همـه شبها جُـدا بود

از رفتنش سوی  برادر هم خبر داشت

امشب به پایان می‌رسد  بی‌خوابیِ او

حتماً به روی دوشِ خود بار سفر داشت

در صحنِ خانه در میانِ جا نمازش

تا لحظه‌ی آخر به در دائم نظر داشت        

شاعر : رضا باقریان

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

می ترسم از اینکه به مرادم نرسم

با اینکه شده بزم فراهم،نرسم

امروز که "باب الشهدا" باز شده

بگذار بمیرم، به محرم نرسم

****

دنبال تو عشق در به در،یا مهدی!

ای منجی دائم السفر،یا مهدی!

خود را به حریم عمه زینب برسان

بانوی دمشق در خطر،یا مهدی!

****

عشق داده توان به بال و پرم

بسته سربند "یا علی" به سرم

حفظ صحنت کم از شهادت نیست

پس جهاد است رفتنم به حرم

 

شاعر : محمد کاظم نیا

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و مصیبت

 

زینب آن گلواژه بستان عشق

منطق الفیض دبیرستان عشق

فارغ التحصیل دانشگاه صبر

قهرمان قهرمانی ها به دهر

شیر حق را در بلاغت شیرزن

تیر غم را در مصائب پیل تن

نور حق از چهره او منجلی

 تالی زهرا و ثانی علی

جرعه نوش باده جام الست

 درمقام باده نوشی چیره دست

جرعه ای نوشید وخضر راه شد

 سینه چاک عشق ثارالله شد

چهارساله دختری کز عرض جان

 صبر از صبرش بگوید الامان

یکشبی خوابید آن نیکو سرشت

 مادرش را دید درباغ بهشت

دید آن پهلو شکسته همچو گل

 جا گرفته در بر ختم رُسُل

ناگهان چشمش هلال ماه دید

 آنچه را نادیده بود آنگاه دید

دید روی مادرش را نیلگون

 نیلگون از سیلی خصم زبون

ناله ای از پرده دل برکشید

 آن چنان کز جا سپندآسا پرید

ناله او را شنیدی تا حسین

همدم او گشت با صد شور و شَین

گفت ای خواهر چرا نالان شدی

 همچو مرغ از خواب خوش پرّان شدی

گفت زینب ای مرا آرام جان

 دیده ام خوابی بکن تعبیر آن

موبه مو آن خواب را ابراز کرد

 صد گره از عقده دل بازکرد

از حسینش خواست تفسیرش کند

 آنچه دیده خواب تعبیرش کند

یوسف زهرا سخن آغاز کرد

 غنچه لعل لبش را باز کرد

گفت خواهر بشنو و زاری مکن

 خون دل از دیدگان جاری مکن

روی مادر گر که دیدی چون هلال

 می کند آگاهت از روی وصال

خواب تو سر منشأ هوشیاری است

 آنچه دیدی نغمه بیداری است

غم مخور خواهر شود این راه طی

خواب تو تعبیرگردد روی نی

روی نی بینی هلال یک شبه

 آن که دیدی روی ماه فاطمه

جای روی نیلگون مادرم

غرقِ خون بینی به روی نی سرم

کام تلخت پر حلاوت می کنم

 بهر تو قرآن تلاوت می کنم

آن هلالم من که شیدایت کنم

روی نی محو تماشایت کنم

آن سه ساله کز کمان تیر آه

 می کند بر من به روی نی نگاه

همرهی با سوز آهش می کنم

 از فراز نی نگاهش می کنم

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

به راه حضرت خورشید پا نهاده ام و

تمام اختیار خودم را به دوست داده ام و

همیشه وقت سرودن نشسته بودم لیک

به عشق حضرت زینب من ایستاده ام و

به احترام شما ایستاده بنویسم

به اقتدار شما بر زمین فتاده ام و

نوشته ام که کنیز شماست مادر من

به این دلیل غلام کنیز زاده ام و

به کار سینه زنی در غم تو مشغولم

به کار های دگر نیز دل نداده ام و

و من علاوه بر این مثل تو شکستم سر

مقلّد تو در این کار فوق العاده ام و

*****

خلاصه این که قرار است یک شبی بروم

خدا کند که دم مرگ زینبی بروم

 

اجرا شده توسط کربلائی جواد مقدم

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

گر زینبی و حسن وش و حسین سرشتیم
یا ساقی طفلان به در خیمه نوشتیم
گر اکبری و اصغری و رقیه خوییم
با حب علی و فاطمه اهل بهشتیم

روحانی کاشمری

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

یک قدم مانده به میعاد بیا زینب جان
همسفر درهمه ابعاد بیا زینب جان

خواب دیدم که رسول مدنی می فرمود
کربلا منتظرِثبتِ قرارِ موعود

لشکری آمده بی تاب به شوقی واهی
خون بشوید مگر این رسم پلید شاهی

جسمِ اکبر همه خنجر به تمامی بدرد
قاسم از خیمه به میدانِ شجاعت بدود

مَشکِ خشکیده وُ افتادن دست عباس
دیده درخون شود این قوم ندارد احساس

تیر تا پاره کند نازک و نای اصغر
آسمان گریه کند خاک بریزد برسر

می رسد نوبت تاریخِ تماشائی من
می کشد شعله به دلها غمِ تنهائی من

ذوالفقارِ پدرم ، یاد علی زنده کنم
صبرِ سبزِ حسنم موج فزاینده کنم

دشمنم چون ببرد سر که نداند چه دهد
دستِ مظلوم مرا در کفِ زهرا بنهد

اودراندیشه که با کُشتن ما گشته تمام
غافل ازآنکه تو نقاشِ اسیری وُ قیام

خون ما اشک یتیمان و پریشانی ها
پایه هائی است به پایان جفا رانی ها

بعد از آن زنده بماند به جهان آئینت
آفرین بر تو وُ برخطبه ی بس سنگینت

می زند آتش حسرت همه را گفتارت
می شود موجب تائید شهادت کارت

محمد محسن خادم پور

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 

ام المصائب زينب كبري(عليها السلام)
زمين گنجايش داغ پيمبر را ندارد ، پس...
زمين ظرف غم زهراي اطهر را ندارد، پس...
زمين تاب شكاف فرق حيدر را ندارد، پس...
زمين صبر سكوت كوچه و در راندارد، پس...
زمين درمان عاشوراي محشر را ندارد، پس...
زمين طاقت براي جسم بي سر را ندارد، پس...

براي اين زمين ام المصائب مي شود مرهم!!!

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

زینب اگر نبود امامت تمام بود   
شکر خدا که سایه او مستدام بود
بعد از حسین پایه گذار قیام بود  
 او خشم ذوالفقار علی در نیام بود
در انقلاب ماریه صاحب سهام بود   
اخت الحسین و واجبه الاحترام بود
اعجاز کار اغلب اوقات زینب است    
تنها نما که ذات خدا مات زینب است
تسخیر شام و کوفه فتوحات زینب است  
 قرآن و روضه جزو مهمات زینب است
یک زن که مردها از غیرتش خجل     
تفسیر یا معز و تجلی یا مذل
غم در رکاب محمل او مانده پا به گل  
 سجاد را امامت از او گشت منتقل
بانوی ما برای خودش یک امام بود
ناموس حق عقیله عفیفه مکرمه    
طبق حدیث عالمه بی معلمه
ارواح و جن و انس و ملک خادمش همه   
 روحش شبیه شیشه ای از نور قائمه
اما برای دیدن اولاد فاطمه    
 در کوچه های شام چرا ازدحام بود
در خیمه گاه شور و نشور قیامت است    
 معجر به باد و هنگام غارت است
او نور مطلق است به معجر چه حاجت است    
او را اسیر سلسله خواندن جسارت است
زینب به بند عشق و اسیر ولایت است  
 سر را به چوب ناقه زدن یک پیام بود
بی بی شام و کوفه و خاتون کربلا   
 سرگشته حوالی هامون کربلا
ای امتداد سرخی گلگون کربلا   
 ای شاه بیت آنهمه مضمون کربلا
مثل همیشه وصف تو یک فکر خام بود


محسن عرب خالقی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)


غمت رنگ غروبی دارد از جنسِ غزل،بانو

تو را پیچیده در خود دردهائی بی مثل،بانو

در آغوش تو پیدا کرده دریا ساحل خودرا

بگیر این کودکان تشنه را هم دربغـل،بانو

مجالی نیست برگردی، تورا صحرا به صحرا،غم

مجالی نـیست برگردی از این شب لااقـل، بانو

غروبی سخت درراه است ،داری می بری بردل

تمام دردهای عالـمی را در عـمل،بانو

غمت آنقدر سنگین است وداغت آنقَدَر جانکاه

که تا دنیاست غمها را توئی ضرب المثل،بانو

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

مرا ميان سپاهت حساب كن بانو

گداي خان حسينت خطاب كن بانو

بـراي آنـكـه بـگويـي تـو كـيـستـي بي بي

 مـيـان ظـلـمـت شب آفـتـاب كـن بـانو

نگـاه كـن همـه محتاج ها پياله به دست

بخـر بـراي خـدا و ثـواب كـن بانــــــــــو

ببار بـر سر عـالـم كـه رحمـت الـهـي

دوبار مشك دو چشمم  پر آب كن بانو

نـواي گـريـه كـنـانت سلـام بر زينب

سلام نـوكـر خـود را جـواب كـن بانـــو

صفاي روضه دلم را دوباره محرم كرد

بخوان تو روضه و دل را كباب كن بانو

چقدر مردم هيز و چقدر مردم مست

غـبـار راه اسيري نـقـاب كـن بانــــو

يـزيـد بـي سر و پـا هـم حـيـا نـدارد که

تو فـكر چاره به بــزم شراب كن بانو

تويي كه نور خدايي ز چشمهاي مريض

تـمـام نـور خـدا را حجاب كــــــن بانو

رسيده وقت حضورت ظهور كن دیگر

 بنای كاخ ستم را خراب كن بانــــــــو

شاعر : جواد قدوسی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مصائب

 

به عالم صبر را آموخت زینب

به پای دوست عمری سوخت زینب

میان کوفیان با صوت حیدر

دهان دشمنان را دوخت زینب

***

به روی خاک ها غمگین نشسته

به گریه روضه ها می خواند خسته

گذشت، اما هنوزم باورم نیست

مرا بردند کوفه دست بسته !

 

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

گاهی بیا به مشق شب شعر های من
بانو شما کجا و چنین دفتری سیاه
شعرم به پایِ وصف شما قَد نمی دهد
سوسوی عمق چاه کجا و هلال ماه؟!
¤
یک زن شبیه کوه دلم را احاطه کرد
وقتی در او نشانه ای از باختن نبود
لبریز بود ذهن من از غربت آنقدر
یک ذرّه جایِ خاطره انداختن نبود

آغاز اضطراب زنی غیرتی که دید
یک دشتِ گرگ خیز و بلاخیز روبرو
خود را میان حالتی از غربتِ شدید
خود را میانِ بغض ترین حالتِ گلو

آتش از آنچه فکر کنی شعله می کشید
پایِ تمام آبله ها قاچ خورده بود
از گوشه های چادر خود کَند تکه ای
مرهم به زخم های فراوان سپرده بود

لحن صدای مقتدرش سهم عده ای
نامرد پستِ تازه به دوران رسیده شد
در خود نریز! میشنوم! پس بگو بگو!
حتی اگر سخن به درازا کشیده شد

حالا دمشق میشوم و کنجِ قلب خویش
دارم حرم برای غمت، امن و راحت است
اینجا تمام حجم غرورت شکسته شد
چشمم هنوز خیره به دروازه ساعت است!

مرضیه عاطفی/ سمنان

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

شکست حرمت پروانه ها

از آن زمان که به آتش فتاد ابراهیم(ع)

میان شعله همیشه خدا خلیلی داشت

توئی ز نسل کسی که میان آتش و دود

برای رفع عطش نهر سلسبیلی داشت

قیام کرب و بلا را پیامبر شدی و ...

(یزید در بر تو لشکر ذلیلی داشت)

... پس از پیامبری کردنت، خدا فهماند

به غیر حضرت جبریل، جبرئیلی داشت

پیام‌آور وحی شهید کرب و بلا ...

... تویی که بهر پیامت خدا قتیلی داشت

انیس آتش و دودی، انیس سوختنی

توئی کسی که بلایای بی بدیلی داشت

...

خلاصه اینکه تو از شعله‌ها نترسیدی

اگرچه شعله به کاشانه‌ات گسیلی داشت

شکست حرمت پروانه‌ها و فهمیدیم

حرم نداشتن مادرت دلیلی داشت ..

سجاد شاکری

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

دلهای شکسته روضه خوان زینب

آواره ی داغ بی امان زینب

تا لحضه مرگمان، مزارش امن است

مائیم همه فدائیان زینب

سقای رشید کربلا خواهد بود

فرمانده جمع حامیان زینب

صد شکر که با دعای خیر ارباب

بر سینه ما خورده نشان زینب

شاعر: اسماعیل شبرنگ

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها