0

اشعار شهادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید از آن «در» شروع شد

مادر به او که پیرهن کهنه را سپرد
دل شوره های زخمی خواهر شروع شد

باور نداشت آتش آن اتفاق را
تا عصر روز حادثه باور شروع شد

جمعه حدود ساعت سه بین قتلگاه
تکرار قصه ی در و مادر شروع شد

اینجا بجای میخ در و قامتی کبود
اینبار جنگ خنجر و حنجر شروع شد

زینب! بلند گریه کن اینجا مدینه نیست
حالا که سوگواری حیدر شروع شد
نه باورم نمی شود این سطر "ناحیه"
والشمرُ جالسٌ ... سر و خنجر ... شروع شد

می خواستم تمام کنم شعر را، نشد
یک غم تمام شد، غم دیگر شروع شد

خورشید روی نیزه شد و آسمان گرفت
زینب گریست ... خنده ی لشکر شروع شد
::
اینها گذشت ...چفیه و سربند را که بست،
تا بوی سیب در دل سنگر شروع شد،
رفتند دسته های عزایی که راهشان
با « انتقام سیلی مادر » شروع شد

در موج خون به سمت حرم سینه زن شدند
رنگین شد این غزل دم آخر، تمام شد

شاعر : محمد میرزایی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

لحظه ها لحظه های آخر بود

آخرین ناله های خواهر بود

خواهری که میان بستر بود

خنجری خشک و دیده ای تر بود

چقدر سینه اش مکدر بود

 

دستش رو به قبله تا کرده

روی خود را به کربلا کرده

مجلس روضه را بپا کرده

باز هم یاد درد ها کرده

یاد باغ گلی که پرپر بود

 

پلکهایش کمی تکان دارد

رعشه ای بین بازوان دارد

پوست نیروی استخوان دارد

یادگاری ز خیزران دارد

چشم از صبح خیره بر در بود

 

تا علی اکبرش اذان ندهد

سروِ قدش تا نشان ندهد

تا علمدار سایبان ندهد

تا حسینش ندیده جان ندهد

انتظارش چه گریه آور بود

 

زیر این آفتاب می سوزد

تنش از التهاب میسوزد

یاد عباس و آب میسوزد

مثل روی رباب میسوزد

یاد لبهای خشک اصغر بود

 

میزند شعله مرثیه خوانیش

زنده ماندن شده پشیمانیش

مانده زخمی به روی پیشانیش

آه از روز کوچه گردانیش

چقدر در مدینه بهتر بود

 

سه برادر گرفته هر سو را

و علی هم گرفته بازو را

دور تا دور قد بانو را

تا نبینند چادر او را

آه از آن دم که پیش اکبر بود

 

ناگهان یک سپاه خندیدند

بر زنی بی پناه خندیدند

او که شد تکیه گاه خدیدند

مردمی با نگاه خندیدند

بعد از آن نوبت برادر بود

 

آن همه ازدهام یادش هست

جمع کوفی و شام یادش هست

چشمهای حرام یادش هست

حال و روز امام یادش هست

چشمها روی چند دختر بود

 

یک طرف دختری که رفته از حال

یک طرف تل خاک در گودال

زیر پای جماعتی خوشحال

یک تن افتاده تا شود پامال

باز دعوا میان لشکر بود

 

جان او تا ز صدر زین افتاد

خیمه ای شعله ور زمین افتاد

نقش یک ضربه بر جبین افتاد

گیسویی دست آن و این افتاد

حرمله هم کمی جلوتر بود  

 

یک نفر گوئیا سر آورده

زیر یک شال خنجر آورده

عرق شمر را در آورده

وای سر روی دست مادر بود

 

حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

داداش زینب...

خواهرت شدم برادرم باشی

ناموست شدم بالا سرم باشی

نگرون نخ پیرهنت شدم

نگرون نخ معجرم باشی

 

فردا خیلی سرمون شلوغ میشه

دور بال و پرمون شلوغ میشه

تو رو میزنن منو هم میزنن

فردا دور و برمون شلوغ میشه

 

حاضرم به پای تو جون بذارم

جای تو پا توی میدون بذارم

اگه با سر تو روبرو بشم

حق بده سر به بیابون بذارم

 

حرف رفتن و بذار کنار داداش

کفن منو بذار کنار داداش

بذار انگشتر تو دربیارم

بیا گوشوارمو در بیار داداش

 

تو بذار آفتاب رو تو ببوسم

پیشونی زیر مو تو ببوسم

فردا که گلو برات نمیزارن

بذار امشب این گلو تو ببوسم

 

فردا کی به خواهشم جواب میده

به لب تشنه تو کی آب میده

بین اینهایی که قاتل منن

حرمله خیلی منو عذاب میده

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

با بارگاه زینب کبری چه می کنید

باقلب پاره پاره زهرا چه می کنید

کفتارهای شوم پر از کینه از علی

گرد حریم دختر مولا چه می کنید

زاییده از درون کدامین تجاوزید

با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید

دنیایتان خراب و قیامت خراب تر

در دادگاه ویژه فردا چه می کنید

ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما

با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید

بر مرکب جهالت خود تیز می روید

باتیغ تیز حضرت مولا چه می کنید

امروزتان که رفت ولی وای بر شما

در رزمگاه مهدی زهرا چه می کنید

علیرضا برات وند

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

صبــر را آفریـد شــد زینب          

     هـرچه آمد پدیـد شد زینب

فاطمــــه بـــاب جنت اعـلا        

      و بـه آن در کلید شد زینب

منـه آلوده را خریده حسیــن        

      سبب ایـن خرید شـد زینب

دخت و خواهر،و عمه آخـرهـم        

     مـادر دو شهیــد شد زینب

ظهـر روز دهـــم ز روی تـل        

     ضربـانش شدید شــد زینب

آنکه سر می برید دشمـن بود      

        آنکـه دل می برید شد زینب

یا خـدا،یا نبـی،پــدر،مـادر       

      از همـه ناامیــد شــد زینب

و بـرادر بــه زیر ضـربت هـا        

    سایه ای را که دیـد شـد زینب

سرزنـان سوی قتلگه که رسید      

      بوسه گـاهش وریـد شد زینب

خارجی ها به خطبه آمـده انـد       

     خـار چشم یزیــد شـد زینب

ایـن صــدای علیست ای مردم       

   که به دختـر رسیـد شـد زینب

نغمـــه ی مـــا رأیــتُ الا را    

    خوانـده و رو سفیـد شـد زینب

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

با چای دم روضه خراباتی و مستم

درویش نیم ، شیعه الله پرستم

خون می چکد از گوشه ابروم غمی نیست

در روضه زینب سر خود را بشکستم…

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

واي زينب...

خود سرانه خيمه "زينب"در آن آتش نسوخت

شمر از ثاني براي خيمه ها فتوا گرفت

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

بی بی جان زینب...

عالم تمام عرصه جولان زینب است

 

صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است

 

 

 

 هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست

 

نص صریح آیه قرآن زینب است

 

 

 

از بس دعای زینب کبری گره گشاست

 

 حتی حسین دست به دامان زینب است

 

 

 

 آن ما رایت گفتن در اوج غصه ها

 

یک گوشه از حقیقت ایمان زینب است

 

 

 

طوفان گریه هاست کمی دیدن حسین

 

 تنها دلیل چهره خندان زینب است

 

 

 

 یک لحظه پا ز راه خدا پس نمی کشد

 

 هر کس که عالمانه مسلمان زینب است

 

 

 

هر کس که در عزای حسینش شریک شد

 

 فردا به لطف فاطمه مهمان زینب است

 

 

 

در ماجرای شام دلم قرص و محکم است

 

 پرهای جبرئیل نگهبان زینب است

 

 

 

حتی برای روزی خود غصه هم نخور

 

روزی خلق دست غلامان زینب است

 

 

 

بی تاب و بی تبی مرا بیشتر کنید

 

 روزی زینبی مرا بیشتر کنید

 

 

 

مستی اگر که شرط عبادات می شود

 

 پس عشق یار افضل طاعات می شود

 

 

 

 مستی اگر ز باده زینب شود پدید

 

میخانه نیز قبله حاجات میشود

 

 

 

یک روزه راه صد شبه طی میشود رفیق

 

 ذکرش دلیل سیر مقامات می شود

 

 

 

در ذات لایزال خدا جلوه گر شود

 

هر ذره ای که جلوه این ذات می شود

 

 

 

اصلا بدیهی است که سلطان عالم است

 

 هر کس غلام عمه سادات می شود

 

 

 

 یک نسخه ی برابرِ اصلِ ز فاطمه است

 

 آنجا که سخت گرم مناجات می شود

 

 

 

 مبهوت مانده دهر از این صبر بی نظیر

 

 نه، بلکه صبر هم به خدا مات می شود

 

 

 

 آن حالتی که عاشق زینب گرفته است

 

 شک هم نکن که افضل حالات می شود

 

 

 

 یک دم اگر نگاه کند بر دل حقیر

 

 دل صاحب تمام کرامات می شود

 

 در باب فضل زینب اگر حرف کم زدیم

 

 تنها برای عقل مراعات می شود

 

 

 

 از لحظه ولادت خود با حسین بود

 

 تا لحظه شهادت خود با حسین بود

 

 

 

 مرغ دلم به کوی شما پرکشیده است

 

با سر به سوی مجلست امشب دویده است

 

 

 

در وادی شجاعت و مردانگی و صبر

 

مردانه چون تو شیرزنی کس ندیده است

 

 

 

مشغول فتح کوفه که بودی تمام شهر

 

 از نای تو صدای علی را شنیده است

 

 

 

 از جانب دمشق شما سالیان سال

 

بوی بهشت سمت دل ما وزیده است

 

 

 

سوگند میخورم که خدا این غلام را

 

 تنها برای نوکریت آفریده است

 

 

 

 عالم بدان که فخر من این است از ازل

 

 زینب مرا برای غلامی خریده است

 

 

 

 خانم بیا ببین که غلام سیاهتان

 

از هر چه غیر عشق شما دل بریده است

 

 

 

این افتخارم است که قلب حزین من

 

تنها برای زینب کبری طپیده است

 

 

 

عشقت به جان خریده ام ارزان نمی دهم

 

 بی اذن تو به هیچ کسی جان نمی دهم

 

 

 

بخت دلم بدون نگاهت سپید نیست

 

هرگز کسی ز لطف شما نا امید نیست

 

 

 

 بی فایده است شور بدون شعور، پس

 

 احساسِ بی ولایت زینب مفید نیست

 

 

 

 مدیون استقامت تو دین احمدی است

 

 قرآنِ بی شکوه وجودت، مجید نیست

 

 

 

چون کوه استوار، دلِ من به راهتان

 

سرو است در برابر دشمن چو بید نیست

 

 

 

 بی عشق تو جهادگرِ در مسیر حق

 

حتی اگر که کشته شود هم شهید نیست

 

 

 

 صد مرده زنده کردن با ذکر یاعلی

 

از نوکران حضرت زینب بعید نیست

 

 

 

این ارث مادر است رسیده به زینبش

 

 پس بی دلیل موی شما هم سپید نیست

 

 

 

 بی بی اسیر غصه مادر شدی و پس

 

 تا فاطمیه هست دگر عید، عید نیست

 

 

همواره در عزای شما گریه می کنم

 

 نوروز پا به پای شما گریه می کنم

 

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س(-مدافعان حرم

 

در قلب پر از خون تو غم می ماند

زینب تویی و باز عَلم می ماند

نوری که تمام چهره ات را پوشاند

امروز محافظ حرم می ماند

 

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

يا زينب
اي كاش كه مرحمي فراهم گردد
از وسعت درد تو غمي كم گردد
اين داغ برادري كه در سينه توست
گر كوه ببيند كمرش خم گردد.

 

شاعرمهدي عظيمي

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب (س) - غزل

به شوق دم زدن از نام تو ز نام گذشتم

به کوفه رفتم و از کوچه های شام گذشتم

برای ننگ ابد عمرِ ناتمام خریدند

وَ من به عشق تو از عمر ناتمام گذشتم

حیا فقط می فهمد که چشمها چه ندیدند

وَ من چگونه از این موج ازدحام گذشتم

سرم به زیر و تنم زخم سنگهای پیاپی

میان خیل تماشاچیان بام گذشتم

گذشتم از سرِ بازار و گر چه طعنه شنیدم

هزار مرتبه شکر خدا ز شام گذشتم

 

شاعر: مظاهر کثیری نژاد

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

جانم زینب...

مرده ای را پیش زینب"س" بردنش، نزدیک بود

با نگاهی جد و آبادش همه احیاء شود...

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

من خسته ی هجرم،دیدار تو عشق است

با این همه پستی، دل تنگ دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

میگفت و شبی عاشق مستی به هیاهو

حق گشته به دستان شه علقمه زینب

من خسته ی هجرم،دیدار تو عشق است

با این همه پستی، دل تنگ دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

ای آل عبا را نگه ات شائر احساس

بی بی زدلت سر بكشد عطر گل یاس

هر كس به كسی فخر كند در همه عالم

فخر تو همین بس كه تویی خواهر عباس

ماه علوییون،تو نور دو عینی

محبوب اباالفضل،معشوق حسینی

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

یا زینب كبری،یا زینب كبری

هر لحظه كه به كعبه ی حق روی نیاز است

با یاد شما بال و پر خاطره باز است

گر بسته شود بر رخ ما هر در دیگر

بی بی دل صد چاك شما بنده نواز است

بیچاره دل من لب تشنه ی جام است

خورشید مدینه زینب مه شام است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

در تاب و تب جلوه ی حُسنت دل حق مست

كس مثل تو دل بر ره دلدار نمی بست

ای چادر تو آبروی ساقی بی دست

بی بی صله ی عاشقیم اذن دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)

 

امسال كه سال زینب كبرا بود

در حصر، حریم دختر زهرا بود

حالا كه ضریح كربلا احیا شد

ای كاش كه زینبیّه هم احیا بود

 

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت زینب (س)

وای زینب...

عاشق طواف کعبه ی آمال می کند

اخلاص را چکیده ی اعمال می کند

عاشق شراب می چکد از دیده ی ترش

با گریه مست می شودو حال می کند

دیوانه ی حسین شدن اوج بندگی ست

این کار را عقیله ی این آل می کند

زینب همان کسی ست که نام معظمش

هر قامت الف شده را دال می کند

شاگردی کنیز خدا را نموده است

این راه را چو فاطمه دنبال می کند

آنجا که جبرییل امین هم حجاب بود

او سجده روی تربت گودال می کند

اشک از رزق اعظم و رزاق زینب ست

فرمانروای کشور عشاق زینب ست

ما را خدا ز حاصل زینب دُرُست کرد

از خورده هایی از دل زینب دُرُست کرد

دلواپس ادامه ی راه حسین بود

ما را خدا مقابل زینب دُرُست کرد

در پاسخ حسین که من اشک مومنم

بنیاد گریه را دل زینب دُرُست کرد

خلاق روزگار گِل هرچه گریه کن

با اشک های نازل زینب دُرُست کرد

عشاق سرشکسته ی بازار عشق را

از چوبه های محمل زینب دُرُست کرد

هرگز کسی حقیقت او را ندیده است

نور عظیم حائل زینب دُرُست کرد

نذر حسین شد همه جا بحر او حجاب

مسطوره بود و عابده ی آل بوتراب

وقتی نماز شب که به حال قیام بود

مانند کعبه جلوه ی نورش تمام بود

پنجاه و هفت سال ز هر کجا گذر نمود

گرم طواف او سه امام بود

پای حسین زندگی خویش را گذاشت

او در مسیر عاشقیش مستدام بود

جایی که احترام به او وحی نازل است

در پیش پای او قیام نکردن حرام بود

گرچه علی شهیده ی خود زنده کرده است

دانی که فرق زینب و حیدر کدام بود

او از تن بدون سری حرف می کِشید

با حنجره بریده شده هم کلام بود

آیین دار صبر خدا دخت حیدرست

زهرای روزگار تجلی کوثرست

گویند در حدیث کساء نیست نام او

زینب همان عبای یمانی دلبرست

زینب خلاصه ی همه ی پنج تن شده

شأن و مقام و مرتبه اش فوق باورست

زینب غریب آمد و زینب غریب رفت

آری ظهور جلوه ی او روز محشرست

یک یاحسین گفت سپاهی عقب کِشید

خاتون خانواده ی ... حیدرست

در کربلاست معجر او موحی  الحسین

تنها گواه گفته ی من نعش اکبرست

داده نجات با نفسش نُه امام را

تا دید روی ناقه امامی که مضطرست

ما قائلیم یک تنه او یک سپاه بود

دعوای عصر روز دهم پای معجرست

این روزها هرکه بیت علی ریخته بهم

با دستاهای کوچک خود یار مادرست

با دستمال خیس کمی پاک می کند

خون آبه راکه بر لب بیمار بسترست

با فضه گفت هر چه سر مادر آمده

تقصیر داغ بودن مسمار آن دَر ست

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1396  4:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها