پدر
آمد صدای پا
از راه پله ها
یعنی که آمده
بابا کنار ما
وقتی به دست او
در باز می شود
یک قصه قشنگ
آغاز می شود
با آن که خسته است
دستان او پر است
دارد همیشه او یک
ساک پُر به دست
از خنده های او
خوشحال می شوم
تا اوج آسمان
بی بال می روم
بابا به چشم من
خورشید خانه است
چشمان او پُر از
مهر و ترانه است!
سه شنبه 22 فروردین 1396 2:35 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
ravabet_rasekhoon