بسمه تعالی
مرحوم حاج اسماعیل دولابی رحمة الله علیه:
در دوران رضاخان به خاطر برگزار کردن مجلس روضه، مرا بازداشت کردند و به زندان بردند. در زندان یکی از اعیان هم بازداشت بود. علّت بازداشت او هم این بود که به تذکّر سرهنگی که به او و خانمش گفته بود در خیابان قدم نزنند و به پیاده رو بروند، بی اعتنایی کرده بود و او هم دستور داده بود بازداشتش کنند. دیدم خیلی ناراحت است.اصلا قاطی بقیه ي زندانی ها نمی شد و تمام مدت روي پا ایستاده بود و به خود می پیچید و می گفت اگر اجازه می دادند یک تلفن بزنم، کاري می کردم که بلافاصله مرا آزاد کنند و آن سرهنگ را به زندان بیندازند. آن شخص به ناچار شب را در زندان به سر برد، ولی اول صبح که توانست به بیرون از زندان خبر برساند ، دستور آزادي اش صادر شد و آزادش کردند.
دنیا هم زندان است. کسی که اهل دنیا نباشد، خیلی داخل اهل دنیا نمی شود. دوست اهل بیت : گرچه در دنیاست، ولی با اهل دنیا خیلی قاطی نمی شود و در قیل و قال ها و کشمکش هاي آنها وارد نمی گردد.