0

شب زنده دار جهرمی، حسین

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شب زنده دار جهرمی، حسین

شب زنده دار جهرمی، حسین

شب زنده دار جهرمی، حسین

حضرت ایت الله شب زنده دار مجتهد، عالم شیعه، مفسر قرآن کریم و از اساتید حوزه علمیه قم بود که بیش از ۴۰ سال سابقه تدریس دروس عالیه حوزه علمیه را داشت. او مفسر مطرح قرآن و استاد و معلم اخلاق و تهذیب نفوس به شمار می آید. که در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، دیده به جهان گشود. پس از کسب علوم حوزوی به تربیت شاگردان و طلاب علوم دینی نمود. وی به جامعه اسلامی خدمات ارزنده ای انجام داد و در کسب فضایل اخلاقی به درجات والایی نایل آمد.

جمعه 18 فروردین 1396  12:36 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تولد و خانواده

در آغاز بهار و نخستین روزهای سال 1308 شمسی(8شوال 1347) در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، پسری دیده به جهان گشود. پدر و مادر وی که از شیفتگان پیامبر و آل او (ع) بودند نامش را «حسین» نهادند. کربلایی احمد و بردارش حاج قنبر با همسر و فرزندان در یک خانه ساده زندگی می کردند. هر دو کاسب جزء و ساده بودند که روزانه کالاهای مورد نیاز روستاییان را از شهر تهیه می کردند و برای فروش به روستا می بردند. آنان ضمن گذران امر معاش از این راه احکام دینی و مسائل شرعی را نیز به روستاییان می آموختند. این دو برادر در جهرم و قسمتی از حومه آن به صلاح و تقوا و درست کاری در معامله با مردم و مناعت و قناعت طبع مشهور بودند و در ارادت و اخلاص ویژه ای که نسبت به اهل بیت (ع) داشتند، زبانزد اهلی بودند. قمر خانم مادر حسین نیز از زنان شایسته محل بود و او نیز همچون همسرش به کمالاتی آراسته بود و علاقه فراوانی به پیشوایان دین داشت. این مادر وقتی حسین کوچک بود و آسیبی به چشمانش وارد شده بود، با کمک خواهرانش بسیار از او مواظبت و پرستاری کرد. در سفری که برای پابوسی حضرت رضا (ع) به مشهد رفتند، حسین را نیز با خود بردند و پدر و مادر در جوار قبر آن حضرت ضمن دعا و زیارت، با توسّلات خالصانه خود، شفای چشم فرزند را از خدا خواستند. به برکت این حضور و دعاهای آنان چشم کودک شفا یافت و مادر به شکرانه سلامتی فرزند در گوش حسین حلقه آویخت و او را به عنوان غلام حضرت رضا (ع) مفتخر ساخت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تحصیلات و استادان

حسین بین 6 تا 7 سالگی به مکتب خانه محل زادگاهش رفت. خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و برخی از آداب و رسوم و احکام شرعی را آموخت. استعداد و حافظه خود را در مکتب خانه به معلم و عشق و علاقه درونی برای ادامه تحصیل و یادگیری علوم دینی را در خانه نشان داد. پدر و مادر هم با خشنودی فرزندشان را به ادامه تحصیل تشویق و در حدّ توان از وی حمایت کردند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تحصیل در جهرم

نوجوان جهرمی که عاشق علم و دانش بود و به خاطر ارتباط و ملازمت پدر با اهل علم و مردان حق، علاقه شدیدی به روحانیان و عالمان دینی پیدا کرده بود، با آنان ارتباط و مراوده برقرار کرد و با راهنمایی آنان در مدرسه خان (زمانیه) جهرم حجره گرفت و مشغول تحصیل شد. او مقدمات علوم، ادبیات، مقداری از مسائل فقهی و شرعیان و آداب و اخلاق را از حجج اسلام آقایان سیّد حسین شریعتمداری (1351 ش)، میرزا محمد نمازی (1369 ش)، شیخ علی اکبر ناصری (1368 ش. )، سیّد محمد احمدی (1356 ش. ) سیّد محمدرضا اصفهانی (1362 ش. ). به ویژه آیت الله سیّد ابراهیم حق شناس (1360 ش.) و آقا شیخ عطاءالله حقدان (1330 ش. ) به خوبی فرا گرفت. با اتمام دروس این دوره، عطش فراگیری و کسب بهره های علمی و معنوی در او بیشتر شد. وی می خواست به حوزه بزرگ شیراز برود، اما با موانعی مانند نامساعد بودن وضع مالی پدر، سختی تحمّل جدایی از پدر، عمو و سایر بستگان، فراق مادر از دست رفته و مسائلی دیگر رو به رو شد.

بر سر این دو راهی و برای رفع و رهایی از این مشکل به منزل عالم برجسته شهر حضرت آیت الله آقا سیّد علی اکبر آیت الّلهی رفت و از ایشان درخواست استخاره نمود. آقا قرآن را گشود از قضا استخاره بد آمد. تازه جوان دلداده علم با شنیدن کلمه «بد» حالش دگرگون گردید و همانجا به زمین افتاد و بی هوش شد. خدمتگذار آقا او را به هوش آورد و جون عهده بسته بود به مقتضای استخار عمل کند، سفرش را برای مدّتی به تعویق انداخت، ولی همچنان امید عزیمت به شیراز را داشت. پس از مدتی با پدر و عمو نزد آیت الله آقا سیّد ابراهیم حق شناس که او هم از عالمان بزرگ شهر محسوب می شد رفت و استخاره خواست. این بار استخاره خوب آمد و آرزوس نوجوان برآورده گردید. پدر و عمو هم تسلیم مقتضای استخاره شدند. آنان مقدمات سفر را فراهم ساختند و هنگام عزیمت به شیراز بدرقه اش نمودند. آیت الله شب زنده دار در این باره می نویسد: « امّا همه اینها یک طرف و دعا و توسّل خاصلانه و متضرّعانه پدر عزیزم به  هنگام سوار شدن و خداحافظی که با عموی بزرگوار و جمع زیادی از همشیره ها و فامیل و دوستان که برای بدرقه آمده بودند، طرف دیگر...همین دعا بحمدالله کار خود را کرد. در شیراز یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی که برای ابد مایه افتخارم شد، نصیبم گشت و آن شاگردی ولّی خدا، مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق اصطهباناتی (ره) در مدرسه مبارکه منصوریه بود.»

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تحصیل در حوزه علمیه شیراز

شب زنده دار جهرمی برای مدتی در مدرسه مقیمیه و پس از آن در مدرسه منصوریه شیراز اقامت گزید و به تحصیل مشغول گردید. در این دوره کتابهای درسی رایج در معانی و بیان، فقه و اصول و کلام و عقاید را نزد استادان و بزرگان حوزه علمیه شیراز حجج اسلام آقایان ملاّ احمد دارابی، سیّد علی خفری و حضرت آیات آقایان بهاءالدین محلاّتی(1401 ق. )، شیخ ابوالحسن حدائق (1388 ق. ) و سیّد عبدالعلی آیت اللّهی آموخت. در پایان این دوره سه ساله به دستور آیت الله حدائق که محبت سرشاری به آقای شب زنده دار داشت. مجلس جشنی در باغ مدرسه منصوریه برگزار گردید و آیت الله حدائق ضمن اهدای عبا و عمامه به آقای شب زنده دار با دستان مبارکش عمامه بر سر وی گذاشت و او را به لباس مقدّس روحانیت مفتخر نمود.

آیت الله شب زنده دار در یادداشت های خود می نویسد: «پس از آنکه با لباس روحانیت به جهرم آمدم به قدری مرحوم  پدرم خرسند شد و بعد از آن احترام دیگری به من می گذاشت که وجداناً مرا شرمنده می کرد. مثلاً آن وقتها جهرم مثل بسیاری از جاهای دیگر برق نداشت، شبها کوچه ها تاریک بود...گاهی می خواستیم با پدرم شبها جایی برویم، می فرمود: من باید جلوی تو چراغ بِکشم! من می گفتم: مگر چنین چیزی می شود که پدر جلوی فرزند چراغ بِکشد. با این عبارت جواب می داد: تو عمامه داری و طلبه هستی...» پدرم برای عموم علمای اسلام احترام قائل می شد و عملاً نیز نشان می داد. وقتی می دید فرزندش در لباس آنهاست، بیشتر احترام می کرد...»

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تدریس و تربیت شاگرد

آیت الله شب زنده دار از استادان برجسته حوزه علمیه قم به شمار می رود و سابقه تدریس حوزوی ایشان به چهل سال می رسد. وی در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز کتابهایی را که خوانده بود، برای داوطلبان درس داد و از سالی که به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس کرد. بیشتر تدریس او در قم طی چند دوره شامل مباحث فقهی و اصولی از «لمعتین»، «مکاسب»، «قوانین الاصول» و «اصول الفقه» برای طلاّب داوطلب در مساجد اعظم، امام حسن عسکری(ع)، مسجد نو و مدارس حقانی، رضویه، گلپایگانی و بحث نفسیر و اخلاق در مدرسه فیضیه و مسجد حضرت معصومه(ع) به صورت آزاد و عمومی بود. وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان از الفاظ و قالبهای ساده استفاده می نمود. از امثال و نمونه ها نیز بهره می گرفت و موقع پاسخ دادن به پرسشهای درسی و حلّ مشکلات علمی، تحمّل به خرج می داد و با جوابی درخور، سؤال کننده را قانع می کرد.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

هجرت به قم و تحصیلات

وی که حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته و متون دروس دروه سطح متوسطه را خوانده بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت کند. این بار نزد استادش آیت الله حدائق رفت و از وی درخواست استخاره کرد وقتی استاد قرآن را گشود آیه «هنا لک الولایه الحقّ هو خیر ثواباً و خیر عقبا...» آمد. مضمون استخاره آینده ای روشن و سرنوشتی سعادتمند در این دنیا و رسیدن به مقامات عالی و اجر و ثواب الهی بسیار در آخرت را نوید می داد. وی پس از این استخاره در آغاز سال تحصیلی 1365 ق.(1326ش.) با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت نمود. نخست در مدرسه فیضیه و پس از مدتی در مدرسه حجتیه سکونت گزید و به تحصیل مشغول گردید. او قسمتی از درس هایی را که در دوره سطح متوسطه نخوانده بود، نزد آیت الله شهید محمد صدوقی(1401ق.) خواند. سپس فراگیری متون دروس سطح عالی را شروع کرد. «رسائل»، «مکاسب» و «کفایه الاصول» در فقه و اصول را نزد آیات آقایان شیخ محمد تقی بهجت، شیخ مرتضی حائری(1406ق.)، سیّد رضا بهاءالدینی(1418ق.)، سیّد محمدباقر سلطانی طباطبایی(1418ق.)، سیّد عبدالجواد اصفهانی(1407 ق.)، میرزا محمد مجاهدی تبریزی (1380 ق.)، آقا سیّد رضا صدر(1415ق.)، و شیخ عبدالرزاق قاینی (1414ق.)، «شرح تجرید و شوارق» در کلام و حکمت را در محضر آیت الله سیّد احمد خوانساری (1405ق.) و...خواند و دوره سطح را به پایان رسانید.

پس از آن خود را برای استفاده از مباحث دوره خارج آماده کرد. آقای شب زنده دار سال ها به طور مرتب و منظم و مجدّانه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام آقایان حاج سیّد حسین بروجردی(1380ق.)، سیّد محمد محقق داماد(1388ق.)، شیخ محمد علی اراکی(1415ق.)،امام خمینی(1409ق.)،سیّد محمدرضا گلپایگانی(1414ق.)، شیخ عباسعلی شاهرودی(1383ق.) حاضر شد و همزمان در درس تفسیر استاد علاّمه سیّد محمد حسین طباطبایی (1402 ق.) حضور یافت و ضمن مباحثه، تقریر برخی از دروس یاد شده را نگاشت و از آن پس در شمار فضلا و اساتید زبده حوزه قرار گرفت. آقای شب زنده دار، در سالهایی که در حلقه دروس خارج شرکت می کرد، به خاطر دریافت سریع مطالب، پشتکار و حافظه قوی، پیوسته از صحبت های پدرانه استادان بهره مند می گشت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

ویژگی های اخلاقی و معنوی

روح بلند پرواز و ناآرام آیت الله شب زنده دار همواره در پی صاحب دلی بود که مایه تسلّی او باشد و وی را به کمال برساند، لذا از همان آغاز تحصیلاتش در جهرم و پس از آن در شیراز و قم با کوششی بی وقفه توانست از میان استادان و مربیان با شخصیتهایی چون آیات عظام حق شناش، حدائق، امام خمینی و شیخ مرتضی حائری ارتباطی ویژه داشته باشد و از محضر پر فیض آنان به توفیقات و مواهبی آلهی دست یابد. این ارتباط ها موجب شد در مسیر زندگی ارشاد و راهنمایی شود، خوب درس بخواند، خوب بفهمد و به درستی به آموخته هایش جامه عمل بپوشاند.

آیت الله شیخ علی کریمی جهرمی از اساتید حوزه علمیه قم و از دانشمندان ارزنده در عرصه قلم و بیان در دستنوشته ای  که پیرامون استاد گرانقدرش آیت الله شب زنده دار نگاشته است، می نویسد: «عید صالح و خالص پروردگار حضرت آیت الله جناب آقای شیخ حسین شب زنده دار جهرمی از جمله علمای صالحین و از اتقیای بارعین است. او نمونه ای از علمای سلف است که پیشروی های مادّی و حرکت های قهری جامعه به سمت و سوی مادیّات و مسابقه مردم زمان در تشریفات و تعیّنات زندگی، او را از حرکت به سوی خدا و معنویات، ساده زیستی و زهد، مناعت طبع و ایثار، حسن خلق و مکرمت های اخلاقی باز نداشت و همواره با اعتقاد کامل به معتقدات دینی خود به راه خود ادامه داد. به حق او انسانی خدا دوست، خداجو و خداپرست و معتقد به مبانی و به جهانی ابدیّت است. طلب علم و تدریس، محراب و منبر و استادی در حوزه علمیه قم برای او حجاب نشد. این عناوین را ابزار دانست و هدف اصلی و عمده خود را خدا و جلب رضای حق و خدمت به آستان مقدّس حضرت بقیه الله امام زمان (عج) قرار داد. او که از آغاز کار دلداده علم و دانش و کسب فضایل بود با هر یک از علمای بزرگوار جهرم به نوعی خود را مرتبط کرد و از کمالات آنان بهره گرفت. در شیراز با شخصیت گرانقدر، معنوی و روحانی حضرت آیت الله حاج شیخ ابوالحسن حدائق آشنا و بهره های فراوانی از او برد...وقتی به قم مشرف شد در طول سالهای تحصیل و در مسیر تهذیب نفس، خداوند موفقیتهایی به ایشان داد که در علمیّت و فضل جلوه نمود و در کنار آن تهذیب و صفای دل و جان و تقیّد به آداب شرع، ملکه تقوا در وجودشان رسوخ کرد و مورد توجه دوستان و آشنایان قرار گرفت.»

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تعظیم و تجلیل از بزرگان

از خصوصیات این عالم بزرگوار این است که علاوه بر رعایت مراتب ادب در گفتار و رفتار نسبت به علما، محصلین و همه اهل ایمان، احترام ویژه ای ابراز می دارد. «روزی در خدمت ایشان بودم به مناسبتی نام مرحوم آیت الله سیّد صدرالدین صدر به میان آمد. ایشان اظهار کرد که عکسی از ایشان دارم من تصور کردم که چه عکسی است؟ وقتی آن را آوردند عکس کوچکی بود که از روزنامه جدا کرده بودند و ایشان نگهداری کرده بود. عکس را بوسید و در جای خود قرار داد. . . نیز دیدم که تکیه گاه مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی را در بیت ایشان می بوسید و خود ایشان نقل کرد که روزی از کوچه ای که منزل آیت الله العظمی بروجردی در آن واقع است می گذشتم توفیقی دست داد که درب منزل ایشان را بوسیدم...»

او در برابر بقاع و امامزادگان و قبور علمای بزرگ تواضعی عمیق دارد و در مقابل قبور امامان معصوم (ع) از جمله قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) تعظیم وی وصف ناشدنی است. حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد مهدی شب زنده دار درباره پدر و استادش چنین می گوید: «پدرم به همه بستگان و اقوام از کوچک و بزرگ احترام می گذارد و از پدر و مادر و استادانش بسیار یاد می کند و موفقیت هایش را مرهون اخلاص و دعاهای خیر آنان می داند.» آقای جلال الدین آتشی ابراز می کند: «در مقابل و حضور استادانش چه در ایام تحصیل و چه بعدها سکوت را بر سخن گفتن و سؤال کردن ترجیح می داد و سراپا گوش بود. تا چیزی را از او سئوال نمی کردند، جواب نمی داد. علاوه بر آنکه در سال های دفاع مقدس به جبهه ها می رفت و برای رزمندگان سخن می گفت، هرگاه با رزمندگان دیدار داشت، دست و صورت و حتی پوتین آنان را می بوسید و می گفت من بر این بوسه ام افتخار می کنم. دست و روی مبلغان اسلام را نیز وقتی از تبلیغ باز می گشتند، می بوسید...» سال هاست که دوست، همشهری و هم درس و هم بحث آیت الله شب زنده دار، یعنی آیت الله سیّد عبدالرسول شریعتمداری به علت بیماری در منزل بستری است. وی همه روزه از ایشان عیادت می کند و ساعتی را با ایشان صرف مباحث علمی می نماید. آیت الله شب زنده دار در تعظیم از استادانش پیرامون ویژگی ها و خصایص اخلاقی و تأثیرگذار آنان چنین می نویسد.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

عبای کهنه

آیت الله شب زنده دار درباره حضرت آیت الله شیخ ابوالحسن حدائق که از استادات وی در شیراز بود و روحانیان بزرگوار شیراز به مقامات معنوی او اعتراف داشتند، چنین یاد می کند: «در همان اوائل طلبگی نخستین بار اسم و وصف مرحوم آیت الله حدائق (قدس سره) استاد گرانقدرم را از استاد عزیزتر از جانم مرحوم آیت الله حق شناس (رض) شندیم. فرمود: آیت الله محلاتی در کوچه آقای شیخ ابوالحسن (حدائق) را ملاقات می کند، در حالی که محاسن ایشان از آب وضو تر بوده، آقای محلاتی برای تبرّک تری محاسن آقای حدائق را می گیرد و به صورت خود می مالد و باز شنیدم گاهی که حضرت آیت الله محلاتی برای نماز جماعت صبح ایشان در مسجد علمدار (شیراز) شرکت می فرمود، آن روز را بر این توفیق اظهار شادمانی می کرد. از آن وقت دیگر دل من پر می زد که کی باشد من هم خدمتشان برسم که لطف خفی الهی شامل شد هم از درس ایشان بحمدالله بهره بردم و هم شرکت در نماز جماعت ایشان که در بقعه مدرسه منصوریه با کمال خشوع و خضوع انجام می دادند، نصیبم شد و هم از مواعظ دلپذیر او که معمولاً از نهج البلاغه بود و با لحن مخصوص که همان وقت بیش از همه خود او تحت تأثیر کلمات مولی الموحدین امیرالمؤمنین (ع) قرار می گرفت، بیان می فرمود، مستفیض می شدیم و همین الان نوای ملکوتی او که از نهج البلاغه راجع به فنای سریع دنیا تذکر می داد، در گوشم طنین انداز است. گاهی او را در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی (شاه چراغ) دیده ام که کنار ضریح ایستاده بودند و طوری زیارت می خواند و توسل می جست که گویا آن حضرت را می بیند و مطالب خود را عرضه می کرد. با آنکه آن زمان چند درس از صبح تا ظهر می فرمود، ولی زیارت عاشورای ایشان با صد لعن و صد سلام در هر روز ترک نمی شد...

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

خاطراتی از عالم تأثیرگذار

«در زمان کودکی من مرحوم آیت الله سیّد علی اکبر آیت اللّهی نماز جمعه را با شکوه متناسب اقامه می فرمود. او به حق عالمی متعبّد و وارسته و متصلّب و محکم در امر دین بود و لذا مردم هم ارادت و اعتقادی بسیار عمیق به او داشتند و از نشانه های کمال ارادت آنها که با چشم خود هنگام ارتحال آن عالم بزرگ دیدم، اینکه جمعی از مؤمنان گرد جنازه محترم ایشان که در صحن مقبره پدر عالی قدرش بعد از غسل و نماز گزارده شده بود تا صبح سینه زده و عزاداری نمودند...خطبه های نماز جمعه را آن مرد پاک با وقاری خاص و طمأنینه ای لایق می خواند. برای انجام آن وظیفه الهی تجمّلی مخصوص با خضاب و لباس و دل نورانی که موجب تأثر موعظه شان در قلوب مستعد و آماده بود، می خواندند...اعتراف می کنم لذتی که آن وقت از استماع خطبه جمعه برده ام تا این لحظه در کامم باقی مانده است و هنوز شیرینی معنوی آن را احساس می کنم. غیر از شرکت در نماز جمعه، خاطره هایی دیگر از معظم له دارم که بعضی آنها به طور حتم در زیر بنای عقیدتی من سهم وافر داشته و تاکنون هم دارم و بدون تردید برای دیگران نیز مؤثر بوده است...»

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

زیارت حرم حضرت شاهچراغ علیه السلام

اطاقی در مدرسه داشتند که مطالعات درسشان را معمولاً شب ها بعد از نماز آنجا انجام می دادند و گویا هر شب بعد از مطالعه زیارت حضرت شاه چراغ (ع) چون فاصله زیادی با مدرسه نداشت، مشرف می شدند.» به خاطرم می رسد که یک وقت فرمود: هر بار موفق شده ام کتاب حج شرح لعمه را درس بگویم، بعداً به حج مشرف شده ام.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

برکات صلوات

شنیدم که مرحوم شهید آیت الله دستغیب و جمعی دیگر تشییع جنازه ایشان را با پای برهنه انجام داده اند. مرحوم آیت الله حدائق به صلواتی به تعبیر خودشان ملهم شده بودند که آن را در مجلس مؤمنین می خواندند و جمله های آن شبیه جمله های توحیدی ماه شریف ذیحجه است. مثلاً اللّهم صلّ علی محمدٍ و آل محمد عدد احرف القرآن...عدد الکلمات القرآن...خود ایشان در ارتباط با برکات این صلوات می فرمود: یک بار از طریق کویت با جمعی به حج نیابتی مشرف شدیم که چند مشکل برایمان پیش آمد. یک: اصل پولی که به من داده بودند، هنوز به کویت نرسیده بودیم، تمام شد. دوم: آن سال گذرنامه برای حج نمی دادند. سوم: جمع زیادی از حجاج به آنجا آمده بودند و کسانی که در راه  به ما می رسیدند می گفتند: در اثر کثرت جمعیت جا برای تازه واردها نیست؛ مگر کنار خیابان ها بمانید. آقای حدائق فرمود: من با رفقا به این صلوات متوّسل شدیم و رسم بر این بود که هر جمله ای که می خواندم همه رفقایمان صلوات می فرستادند تا اینکه وارد دروازه کویت شدیم. در همان بدو ورود خانمی از خانه اش بیرون آمد و جلو راننده دست بلند کرد و به راننده گفت: حجاج را بیاور منزل ما.

راننده به طرف مسافران رو کرد و گفت: این خانم دعوت می کند که به منزل او وارد شویم، قبول کنیم؟ همه پذیرفتند. آنجا منزل وسیعی بود همه به آنجا رفتیم و مشکل اوّل حل شد. طولی نکشید که شوهر آن آمد و وقتی از ورود ما به خانه اش باخبر شد، از خانواده اش تشکر کرد که حاجیهای محترم را جا داده است. همه سرگردان بودند که گذرنامه به کجا می کشد و نکند به حج نرسیم. باز همان توسّل به صلوات را ادامه دادیم تا اینکه خبر رسید که به تمام حجاج گذرنامه می دهند. مشکل دوم هم حل شد. دو برادر دیگر که در کاروان دیگری از شیراز بودند و با ما آشنا بودند و خبر از توسّل ما داشتند، آمدند نزد من و گفتند: خواب دیدیم که حضرت امیرالمؤمنین (ع) شما را در آغوش گرفته و فرمودند: فرزندم کارت را درست کردیم. وقتی که این عنایت و لطف حضرت امیر (ع) مخصوصاً با ذکر کلمه فرزندم را می گفت، کمال بهجت و سرور بر ایشان دست می داد. سرانجام آن دو برادر عرض می کنند چون کار همه به برکت توسّل شما حل شد. شما حق ندارید از کویت که خارج می شویم تا برگشتن به شیراز یک شاهی پول خرج کنید و آنها نمی دانستند که من اصلاً پولی ندارم، ولی فرمودند: نه تنها این دو برابر متکفّل تمام مخارج من شدند، بلکه مثل دو خدمت گذار کارهای مختلف مرا انجام می دادند...مشکل سوم هم به این آسانی حل شد...

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تهجد و سجده نماز

ایشان در سجده آخر نماز غالب اوقات با حالت تضرّع می خواندند: یا خفی الالطاف. نجّنا برحمتک ممّا نحذر و نخاف.گاهی که کسی زبان به مدح ایشان می گشود، این جمله از امیرالمؤمنان (ع) را می خواند: انّی اعلم بنفسی من غیری و ربّی اعلم بی من نفسی؛ من به خود از غیر داناترم و پروردگارم به من از خودم داناتر است.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:شب زنده دار جهرمی، حسین

تهجد و سجده نماز

ایشان در سجده آخر نماز غالب اوقات با حالت تضرّع می خواندند: یا خفی الالطاف. نجّنا برحمتک ممّا نحذر و نخاف.گاهی که کسی زبان به مدح ایشان می گشود، این جمله از امیرالمؤمنان (ع) را می خواند: انّی اعلم بنفسی من غیری و ربّی اعلم بی من نفسی؛ من به خود از غیر داناترم و پروردگارم به من از خودم داناتر است.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 18 فروردین 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها