0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

منکه شد گوشۀ تبعید ، عبادت ، کارم
سالها دشمن من داد ز غم آزارم
دوستان شیفتۀ خلق خوش و رفتارم
دشمنان نیز خجالت زده از کردارم
نیست جز یاریِ قرآن و تلاوت یارم
ظلم و جور خلفا بود که خونبارم کرد
متوکل ز همه بیشتر آزارم کرد
هیبت حیدری ام تیر به اعدا می زد
معجزاتم همه شمشیر به اعدا می زد
ذکر من بود که زنجیر به اعدا می زد
من ستم دیدم و تقدیر به اعدا می زد
گاه یک شیر ز تصویر به اعدا می زد
روز و شب در غم و اندیشۀ مردم بودم
بیشتر همنفس اهل ری و قم بودم
خصم پنداشت که من بی کس و تنها هستم
غافل از اینکه خدا را یَد و بَیضا هستم
خواست تهمت بزند دید مبرّا هستم
خواست تحقیر کند دید که والا هستم
جرمم این بود که من زادۀ زهرا هستم
آنکه در گوشۀ تبعید گرفتارم کرد
تا توانست به تهدید گرفتارم کرد
دشمنان بر سر من بسکه بلا آوردند
دل پر صبر و قرارم به صدا آوردند
گاه در بزم شرابی ز جفا آوردند
گاه در مجلس اغیار مرا آوردند
بارها در نظرم کرب و بلا آوردند
کاروانِ اُسرا در نظرم می آمد
مجلس شام بلا در نظرم می آمد
یاد آن بزم شرابی که میان اُسرا
عمه ام بود و همه قافلۀ کرب و بلا
بسته در سلسله ای سلسلۀ آل عبا
وسط طشتِ طلا بود سر خون خدا
بزم مشروب کجا و حرم آل کسا
جمع کفار کجا جمع عزیزان حسین
تهمت زشت کنیزی به یتیمان حسین
شعلۀ فتنه کفار بر افروخته بود
صورت ماه یتیمانِ حرم سوخته بود
چشم حضّار به ناموس خدا دوخته بود
غصّه جدّ غریبم به دل اندوخته بود
زینب از مادر خود فاطمه آموخته بود
عمۀ مقتدرم خطبۀ غرّا می خواند
و سر خون خدا سورۀ طه می خواند
خیزران بود که روی لب و دندان می زد
بر لب ماه نه بر ناطق قرآن می زد
بانویی بر سر خود لطمه فراوان می زد
این رباب است که بوسه به سر از جان می زد
باز هم حرمله ای طعنه به مهمان می زد
داغ شش ماهه فراموش نمی گردد آه
نالۀ فاطمه خاموش نمی گردد آه

شاعر : محمود ژولیده

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

یا حجت بن الحسن ای نور دیده
عزای جدّ غریب تو رسیده
ای اُمید همه سرت سلامت
مهدیِ فاطمه سرت سلامت
واویلا واویلا آه و واویلا
******
مسموم ِ زهر جفا شد امام ِ ما
گریان شد از غربتش حیدر و زهرا
گرچه از داغش هر دیده پُر آب است
غصه ی ما از آن بزم شراب است
واویلا واویلا آه و واویلا
******
گریه کن ِ این دو غم شد هر خاص و عام
یک بزم شراب اینجا یکی هم در شام
اولاد زهرا با چشمان ِ گریان
لبهای خونین و چوب خیزران
واویلا واویلا آه و واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
اونایی كه اهل روضه باشن،با یه كلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس كه كبریت كشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
گفتم آبی روی آتش بود اشكم
بعضی وقت ها میگی گریه كنم،آبی رو آتیشه،سبك شم
گفتم آبی روی آتش بود اشكم اما
اشك هم پای دل شعله ورم میسوزد
همسرم ریخته در كاسه ی جان زهری كه
هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد
حرف از سوختن آمد
یه جایی بُرده تو رو كه بغض دلت میتركه
حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی
گفت عمه كمكم كن كه سرم میسوزد
دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اكبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو كاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات كاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من كار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف كدوم طرفه،نجف و می خوای چیكار،گفت:می خوام رو كنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیكار میكنن،حسین........
به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان
قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد
من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله كردن،كف زدن،یكی از این كنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین كه رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:كجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنك بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،كربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین كه رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،كجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب كردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

ای عزیز زهرا امام هادی آقا امام هادی
غریب سامرا امام هادی  آقا امام هادی
مسموم کینه     دور از مدینه
شعله بر آرم    از سوز سینه
آه و واویلا
 ******
آتش بر دلها زد سوز آوایت آقا سوز آوایت
شرار دلها از درد و غمهایت آقا درد و غمهایت
خورشید رحمت      نور ولایت
ای گشته مسموم    در شهر غربت
آه و واویلا
****** 
عطش زهر کین بر تو اثر کرد آقا بر تو اثر کرد
حالت ، قلب زهرا زیر و زبر کرد آقا زیر و زبر کرد
عزیز دلم       همه حاصلم
می سوزد تنت   داغت قاتلم
آه و واویلا
 ******
پسرم صبری کن لحظه ای دیگر آه لحظه ای دیگر
می شوی سیراب از چشمه ی کوثر آه چشمه ی کوثر
گریه کن بهر         نور دو عینم
مجروح و بی سر   عطشان حسینم
آه و واویلا
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام متقی یا سیدی ، یا علیَ النّقی یا سیدی
ای عزیز زهرا ، جون ما فداته
عشق سینه زنها ، صحن سامراته
شیش گوشتون صفایی داره آقا آقا آقا آقا
شمیم کربلایی داره آقا آقا آقا آقا
یا امامِ هادی
******
سجیتون کرم یا سیدی ، مارو ببر حرم یا سیدی
کاش بشیم یه روزی در رهِ ولایت
از مدافعانِ صحنِ با صفایت
حاجتِ ما فیض سعادت آقا آقا آقا آقا
به ما بده رزق شهادت آقا آقا آقا آقا
یا امامِ هادی
******
غریب ِ سامرا یا سیدی ، به تو شده جفا یا سیدی
وای از آن هجوم و ، ظلم و بی حیایی
مجلس شراب و ، حجّت خدایی
ولی امون ز داغ دلبر واغربتا واغربتا
بزم شراب و دخت حیدر واغربتا واغربتا
یا ذبیحَ العطشان

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

غریب سامرا جانم فدایت           بمیرم ای گل زهرا برایت
ز زهر فتنه ها جان داده ای تو  که شهر سامرا شد کربلایت
تو روشنای دلهایی    تمام هستی مایی    گل پرپر زهرایی
فدای غصه و غمهای تو آقا
گرفت آتش ز سر تا پای تو آقا
آه...واویلاواویلاواویلا
******
دل سکّان جنت مایل تو        تو مولا و کریمان سائل تو
به کوری دو چشم دشمنانت   همه جانها بود نا قابل تو
تو نوری به چشم همه نماین هر دم زمزمه  مدد ای گل فاطمه
شود حاصل ز لطفت نصر ما آقا
تویی جدّ امام عصر ما آقا
آه...واویلاواویلاواویلا
******
تو وبزم شراب و اهل عصیان   ملائک از غم تو دیده گریان
به یاد شهر شام و ظلم عُدوان   شده ذکر همه عالم حسین جان
سری از پیکر جدا بود  میان طشت طلا بود  دم زینب،واویلا بود
دل زینب،زداغ دلبر افسرده
حسین جان بر لبت چوب جفا خورده
آه...واویلاواویلاواویلا
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

غریب وادی سامرایی            تو نور چشم خیر النسایی
تو باب المرادی ، حیدر نهادی ، ابن الجوادی
یا امام هادی
 ******
از داغ تو ای بر جسم دین جان   چشمان زهرا گردیده گریان
ای شمس نبوی ، ماه تقوی ، علی النقی
یا امام هادی
 ******
بزم شراب و نور امامت            گریم به یاد درد مدامت
تو گشتی جان بر لب ، هر روز و هر شب ، به یاد زینب
یا امام هادی
 ******
زینب میان بزم شراب است      از داغ دلبر بی صبر و تاب است
آه شاه شهیدان ، چوب خیزران ، بر لب و دندان
یا اباعبدالله
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

تو غریب سامرایی    کشته ی زهر جفایی
تا فلک می رسد سوز نوایت
سامرا شد زمین کربلایت
یا مظلوم امام هادی
****** 
ای نقی نام نکویت    قبله ی دلها به سویت
در غمت دشت و هامون گریه کرده
مادرت فاطمه خون گریه کرده
یا مظلوم امام هادی
****** 
با لبان خشک و عطشان     یاد سالار شهیدان
گریه کردی به یاد جسم بی سر
ظلم شمر و سنان بر آل حیدر
یا مولا حسین یا مظلوم
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی کشته از جفا شد      زهرای مرضیه صاحب عزا شد
واویلا واویلا آه و واویلا
ابن الرضا گشته قتیل اعدا            گریان ازین ماتم ، ام ابیها
خونین جگر گشته نبی خاتم      شد سامرا بیت الاحزان عالم
زهر جفا آتش زده به جانش        سوزد ز کینه مغز استخوانش
قلب دوعالم شد بی صبر و تابش   برده عدو سوی بزم شرابش
گرچه دلت گشته افسرده آقا          چوبی به دندانت نخورده آقا
اما به شهر شام،غم،بی کران بود   سر حسین و چوب خیزران بود
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

سوم شهر اللّه رسیده         گوش جان بانگ غم شنیده
شد روان از دیده اشک غربت   در عزای خورشید ولایت
سامرا گشته دارالمصیبت
سیدی امام هادی

 

******
شیعه از داغت خونجگر شد       حسنت امشب بی پدر شد
چشم مهدی از این غصه شد تر   جامه ی ماتم پوشیده مادر
گشته ای تومهمان پیمبر
سیدی امام هادی
******
ای تمام عالم فدایت            فاطمه گرید از برایت
لاله گون شد چشمان پر آبت      پر شرر گشته قلب کبابت
برده دشمن در بزم شرابت
سیدی امام هادی
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

یا زهرا بیا     امشب سامرا       داره کوچه هاش    بوی کربلا
چی بگم از این درد بی حساب  ای وای ای وای
آقامون و بردن بزم شراب         ای وای ای وای
چه غمی تو نگاشه        ناله ای تو صداشه
امون از دل زینب رو لباشه
وای غریب آقا
 ******

 

آه از غصه هاش    در پیش نگاش      کندن قبرشو    تو زندون براش
دل آقامون و آتیش زدن      ای وای ای وای
بی اجازه تو خونش اومد   ای وای ای وای
امون از زهر کینه      آرزوش فقط اینه
بمیره دم آخر تو مدینه
وای غریب آقا
 ****** 
روز خوش ندید    طعنه هی شنید     پشت مرکب    دشمن میدوید
شبیه رقیه پریشونه      ای وای ای وای
آقامونو بردن تو ویرونه    ای وای ای وای
میزنه دیگه ناله    رو لبش یه سواله
که چه کرد سر بابا با سه ساله
وای غریب آقا
**********
شاعر: سعید پاشازاده

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

با ولای تو خدا بر شیعیان منت نهاد         یا علی بن الجواد
روزی ما را همان روز ازل دست تو داد      یا علی بن الجواد
شاعر : قاسم نعمتی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

تو عادتک الاحسانی ، تو بر تن ایمان جانی
آیینه ی حق ، محبوب خدا ، یا ربی و یا منانی
ای جد امام عصر     جانها به فدای تو
تا روز ابد هستم      مدیون عطای تو
تو آبرو به مذهب دادی یا امام هادی
کنم دمادم از تو یادی یا امام هادی
تو ترجمان عدل و دادی یا امام هادی
بده به عاشقان امدادی یا امام هادی
تو عطر گلشن اجدادی یا امام هادی
تو خصم ظلم و هم بیدادی یا امام هادی
به جنت خدا شمشادی یا امام هادی
مه هدایت و ارشادی یا امام هادی
یا امام هادی یا امام هادی
 ******
تو عادتک الاحسانی ، تو درد مرا درمانی
حاجات نهان ، در قلب مرا ، آقا تو خودت میدانی
از فیض کلام خود    ما را تو هدایت کن
از نور کراماتت      بر ما هم عنایت کن
سلام ما به تو ای آقا  خورشید سامرا
گل بهار خیر الوری خورشید سامرا
حریم تو بهشت دلها خورشید سامرا
عزیز حیدری و زهرا خورشید سامرا
نما عنایتی یا مولا خورشید سامرا
که من شوم ز اهل تقوی خورشید سامرا
به حق کشته عاشورا خورشید سامرا
به نور روی ماه سقا خورشید سامرا
یا امام هادی یا امام هادی
**********
شاعر: امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

من کیستم؟ دهُم ولي اللهِ‌ اکبرم
 چارم علي سلاله‌ي پاک پیمبرم
 قـرآن روی دسـت جــواد‌الائمــه‌ام
 ابن‌الرضــای دوم زهــرای اطهـرم
 دور ازمدینه مانده ودر اوج درد و غم
 تنهایـم و غریبـم و بی‌یـار و یـاورم
 زندان نبودبس که درآن حبس غم‌فـزا
 کردنـد حفـر، قبـر مــرا در بـرابرم
 آتش برآیـد از دهنش در دل جحیم
 آن بی‌حیا که کرد جسارت به مادرم
 زوار قبـر جــد مـرا کشت بـی‌گناه
 از آن حـرام‌زاده همیـن بـود بـاورم
 وقتی مرا به جانب بزم شـراب بـرد
 آمـد سـر بریـدۀ جـدم بـه خـاطرم
 ظلمی که دیدم ازمتوکل به عمرخویش
 من دانـم و خـدا که چه آورد بر سرم
 هر روز و شب رسید به قلبم شراره‌ای
 هرصبح وشام، لشکرغم ریخت برسرم
 «میثم!» ز سـوز سینۀ ما گفته‌ای بگو!
 من از کـرم شفیـع تو فردای محشرم
********
شاعر: استاد غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

از ذات ذوالجلال و خلایق به صبح و شام
ای تـا ابـد چـراغ هدایت تو را سـلام
 ابن‌الرضــای دوم زهـرا! دهـم امـام!
 حـق را تمـام مظهـری و مظهر تمام
 فرزنـد نـُه ولی، پدر پاک دو ولی
 در چارده جمال ازل چارمین علی
 ********
 ای گنج بی‌حدود خـدا در خزانه‌ات
 بـاغ بهشت، عـکس در آستـانه‌ات
 بار غـم تمامـی امـت بـه شانه‌ات
 صحن تو سامرا و دل خلق، خانه‌ات
 بیت‌الحرام اهل سجود است کوی تو
 روشنگر تمـام وجـود است روی تو
 ********
 روح مسیـح می‌دمـد از سامـرای تو
 کعبه سلام داده به صحن و سرای تو
 موسی به رود نیل زده با عصای تو
 وحی خداست در نفس جان‌فزای تو
 کهف تُقی، حقیقت تقوا، گـل تقی
 جان جهان فدای تو یا هادی النقی
 ********
 تعریف ما و وصف شما هست نابجا
 توصیف ما کجا و مقـام شما کجا؟!
 از تو همه عنایت و از مـا همـه رجا
 حتـی درنـدگان بـه تـو آرنـد التجا
 آنچه به وصف قدروجلالت شنیده‌ایم
 در داستـان زینـب کذابـه دیده‌ایـم
 ********
 حق از تو، در تو، با تو بود در تمام حال
 نوریـد نـورِ نـور خداونـد ذوالجــلال
 هرکس که در محبت‌تان یافت اتصال
 دوزخ بر او حرام و بهشتش بود حلال
 در گوش ما ز جامعه تا حشر این نداست
 آن کو جدا شود ز شما از خدا جداست
 ********
 دشمن به حضرتت ستم بی‌حساب کرد
 در ظلم خود به آل پیمبر شتاب کرد
 یک روز، قبرهای شما را خراب کرد
 روزی تو را تعـارف جـام شراب کرد
 یک روز ریخت خون دلت را به ساغرت
 یـک روز کنـد قبـر تـو را در برابـرت
 ********
در مجلس شـراب به دل بود آذرت
 دیگر نخورد چوب به لب‌های اطهرت
 دیگر سـر بریـده نمی‌دید خواهرت
 دیگر نبود بسته دو بازوی خواهرت
 دیگر به غصه عترت تو مبتلا نبود
 دیگر سـرت میانۀ تشت طلا نبود
 ********
 هرچنـد زهـر داد بـه عمـر تـو خاتمه
 دیـدی جفـا و غصـه و بیـداد از همه
 این غم تو را بس است که بی‌رعب و واهمه
 آن بی‌حیـا نمـود جسـارت بـه فاطمه
 دشنام او ز نیزه و خنجر شدیدتر
 او بـود از یزیـد ستمگـر یزیدتر
 ********
 من کیستم؟ گـدای گدای گدای تو
 خاک قـدوم زائر صحن و سرای تو
 دارم امیـد تذکــرۀ سـامــرای تـو
 سوزی بده که اشک بریزم برای تو
 بر خاک آستان شما سر نهاده‌ام
 دست مرا بگیر که از پا فتاده‌ام
********
شاعر: استاد غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها