0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

واشد به روی بچه های فاطمه باب جسارت
ما مرده باشیم و عدو بیند مگر خواب جسارت
کی شیعه حیدر اجازه می دهد مشتی حرامی
بر زاده ابن الرضای ما کند بی احترامی
شیعه بمیرد از این مصیبت
که ناسزای آن بی هویت
کرده دل مهدی را اذیت2
العجل یا حجت بن العسکری3
******
خون اباالفضلی درون رگ رگ ما می خروشد
شیعه جهانی را به یک موی علی نمی فروشد
ای زادگان بانیان کینه در شهر مدینه
بغض شما را شیعه دارد تا ابد در بین سینه
ما تا قیامت اهل غدیریم
تا انتقام زهرا بگیریم
تا در رکاب مهدی بمیریم2
العجل یا حجت بن العسکری3

شاعر : امیر حسین الفت

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

دور از وطنم ، می لرزه تنم
آتیش میگیرم  من از، اشک حسنم
مادر، بیا کنارم این دم آخر ، روضه می خونم با دل مضطر
بیاد جدم شهید بی سر
هر چند، مسموم زهر کینه ام اما ، غارت نمی شه پیکرم اینجا
تنم نمی مونه روی خاکا
ای وای امون امون از این غریبی
******
آه بی جواب ، درد بی حساب
بردن منو به اجبار، تو بزم شراب
انگار، روضه ی شهر شام شده تکرار ، بزم شراب داده منو آزار
مردم بیاد عمه جون صدبار
اما، این جا کجا و بزم اون نامرد ، یکی همش با خیزرون می زد
یکی به اهلبیت جسارت کرد
ای وای امون امون از این غریبی
******
من نیمه جونم ، أشهد میخونم
میشه حرم و قبرم ، گوشه ی خونم
میرم، دیگه از این زمونه دل سیرم ، تو غربت و غریبی می میرم
تموم میشه روزای دلگیرم
بوی، مدینه پیچیده دیگه اینجا ، یعنی رسیده مادرم حالا
شدم شهید شهر سامرا
ای وای امون امون از این غریبی

شاعر : حسین رحمانی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

شرمنده ام
شرمنده ی این همه لطف و خوبیت
قربون سرداب و ضریح چوبیت ۲
*می گیره دلم/ تا سامراء پر/
تا اسم شما می خوره آقاجون به گوشم
*یک ساله آقا/من منتظرم/
بازم برای عزای تو سیا بپوشم
*خواستم از خدا/عمری باشه تا/
با صحن تو روبروشم
#علی النقی ۲ غریب آقاجونم امام هادی#

ابن الرضا
شما کجا؟ کجا "خان الصعالیک"؟
شما کجا؟ خرابه های تاریک ؟ ۲
*این روضه برام/آسون میشه چون/
مثل سه ساله باباتو تو طبق ندیدی
*مثل جدتون/زین العابدین/
آقا لحد خواهرت رو خودت نچیدی
*از مردم شهر/هیچ وقت تهمته/
سخته "خارجی" نشنیدی
#علی النقی ۲ غریب آقاجونم امام هادی#


درسته که
دشمن پست هجوم به خونت آورد
مثل علی شما رو از خونه برد ۲
* اما خبری/ از هیزم نبود/
تو اون گیرودار وا نشد پای یک زن، آقا
*اما مدینه/با میخ یه در/
میگن مادر پا به ماه تو کشتن آقا
*انقدر با غلاف/زهرا رو زدن/
تا حیدر و بردن آقا
#علی النقی ۲ غریب آقاجونم امام هادی #

شاعر : عبدالله باقری

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

وقتی که اسم غریب میاد   بی اختیار تو میای به یادم
بـرای درد غـربـتت     دلم میخواد جونمو می دادم
تا کی میخواد- خاکی باشه- صحن و سرات- آقای خوبم
کاشکی که رو-ضه بگیریم- تو سامرات- آقای خوبم
کی میگه سینه زن نداری/ مگه ما مردیم آقاجون
کی میگه گریه کن نداری/ مگه ما مردیم آقا جون 2
ماها به تو می نازیم    دل به نگات می بازیم
با کمک صاحب زمون     سامراتو می سازیم
مولا امام هادی(ع) 4
 

شاعر : سید مجتبی شجاع

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

در مجلس ماتمت به سر خواهم زد
صد ناله و آه از جگر خواهم زد
با سینه زدن به مجلس روضه تان
بر ریشه دشمنت تبر خواهم زد
***
از خلقت ماسوا شمایید هدف
ای هادی دودمان با مجد و شرف
هرکس به شما جسارتی کرده فقط
بسپار به ذوالفقار والی نجف

شاعر : محمود قاسمی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

جرمت اینه که اسم تو   شبیه مرتضی علیّه
تو این زمونه وارث    رنج و غم و بلا علیّه
شنیده ام- که تو خونت- روضه ی زهرا می گرفتی
روضه برا- قصه های- غربت مولا می گرفتی
می خوندی با قلب گرفتار/ برا چی مادر و کشتند
توی فشار در و دیوار/ برا چی مادر و کشتند 2
روز ظهور ایشالا   با قلب خون و مضطر
کل مدینه میشه     صحن و سرای مادر
مولا امام هادی(ع) 4
********
وقتی که دیدم کاشیِ   ایوون طلایِ تو ریخته آقا
فهمیدم اونـجا حرمتِ     سامـرای تو ریخته آقا
آخر یه روز- سامراتو- از غصه آزاد می کنیم ما
دور تا دورِ- ضریحتو- پنجره فولاد می کنیم ما
آرزومه تو این زمونه/ صاحبِ اعتباری شم من
دلم میخواد یه روز تو صحنت/ خادمِ افتخاری شم من 2
علم و نخل و پرچم     تو صحن تو بذاریم
میخوایم یه روز یه هیأت   تو حرمت بیاریم
مولا امام هادی(ع) 4
 

شاعر : رضا تاجیک

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

بالاتر از این هاست لوایی که تو داری
 خورشید دمیده ز عبایی که تو داری
 از بنده نوازی و عطایی که تو داری
 آقای جهان است گدایی که تو داری
 ما خاک بخیلیم و شما ابر سخایی
 محبوب شده از کرمت شغل گدایی
چون جامه که بر قامت زیبا بنشیند
مهر تو به دل های مصفا بنشیند
هر کس به دلش مهر تو آقا بنشیند
مهرش به دل حضرت زهرا بنشیند
 لطف خود زهراست که ما اهل یقینیم
 آن روز دعا کرده که امروز چنینیم
تو آینه داری و کلام تو گهر بار
 در وصف تو ماندند...چه گفتار و چه اشعار
 حقا که زلالی و نجیبی و نسب دار
 بر شیر ندارد اثری زوزه ی کفتار
 در عالم از این نکته هزاران اثر افتاد
«با آل علی هر که در افتاد ور افتاد»
بیراهه نرفتیم اگر هادی ما اوست
 ذکر ولی الله همان جلوه ی یا هوست
 چون شیشه ی عطری که به یک واسطه خوشبوست
 در چنته ی ما نیست به جز مرحمت دوست
 "العبدُ و ما فی یده کان لمولاه"
 از برکت خورشید کند جلوه گری ماه
تو هادی مایی و جهان بی تو سراب است
 اوصاف تو در آیه ی تطهیر کتاب است
 تو عشق مدامی و دمت مستی ناب است
 جای ولی الله کجا بزم شراب است؟!
 یک آیه بخوان آتش کفرش به یم افتد
 یک شعر بگو کاخ و سرایش به هم افتد
گفتند شراب و دلت ای ماه کجا رفت
 از مجلس بغداد سوی شام بلا رفت
 لب پاره شد و ناله ی زینب به هوا رفت
 خون از لب شه، روح ز جان اُسرا رفت
 شد مجلس اغیار همان بزم خرابه
 وقتی که سر افتاد به دامان ربابه

شاعر : سید علی رکن الدین

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

عالم نشست در غم معصوم دیگری
در روضه های غربت محروم دیگری
پا بر زمین کشیدن مسموم دیگری
ملعون دیگری پی مظلوم دیگری

بر سر نشست حال و هوای زیارتش
پر میزنم به سامره پابوس حضرتش

تنهاترین غریب زمانه چه خسته ای
در کاروان سرای گداها نشسته ای
آقا چقدر پیر شدی و شکسته ای
هرشب بیاد مادر خود چشم بسته ای

در سامرا چه میکنی ای ساکن بهشت
حیف از شما کنار حرامیِ بد سرشت

قلبم شکست حرمتتان را عدو شکست
بردند تا شبانه تو را مردمان پست
با طعنه می تعارفتان کرد مرد مست
اینها تمام زیر سر شام و کوفه است

ملعون توان درک شما را نداشته
حیوان هم از محبتتان بهره داشته

حیدر شدی دوباره به کوچه کشاندنت
بودند خود سوار و پیاده دواندنت
با لحن بد و طعنه و دشنام خواندنت
در مجلس شراب مکرر نشاندنت

آقا تو مرد بودی و طاقت نداشتی
هشتاد و چار زن که به دورت نداشتی

هرچند زخم خوردی و آزار دیده ای
اما بگو سه ساله ی تبدار دیده ای؟
سیلی و تازیانه ی اغیار دیده ای؟
ناموس خویش را سر بازار دیده ای؟

سنگی نشست ناخن پایت شکسته شد
راه نفس به سینه تان سخت بسته شد

با پای زخم خورده عجب کار مشکل است
دنبال نیزه ی سر دلدار مشکل است
دیدن زدیده ای که شده تار مشکل است
لکنت زبان گرفتن و گفتار مشکل است

از شام گفتم و به دلم این حواله شد
وقتی گریز روضه ام ازیک سه ساله شد

دختر سه ساله ای که شبیه ستاره بود
قدی نداشت،زخم تنش بی شماره بود
درد سرش به زیر سر گوشواره بود
طفلک حجاب روی سرش پاره پاره بود

بر روی خاک یاد عمو بدر می کشد
از زخم های زجر و سنان زجر میکشد

شاعر : علی اکبر نازک کار

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

بر دل نشسته شوق زیارت به عشق تو
دارم همیشه عرض ارادت به عشق تو
با جامع کبیره ی تو عشق می کنم
من هم شدم ز اهل عبادت,به عشق تو
ذکر دعای هر شب من "باالنقی" شده
حق می کند دعامو اجابت,به عشق تو
تو حجت خدایی و من مانده ام,چه طور؟
شد این همه بدی چه راحت به عشق تو
فرقی میان "هادی" و "خون خدا" که نیست!
حساس می شوند همه نسبت به عشق تو
آخر به دست ناز اباالفضل می رسد
هر کس که کرده است,جسارت به عشق تو

شاعر : یاسین قاسمی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

سوم ماه رجب چون آید
دل من شعر عزا بسراید

حرم سامره آید نظزم
اشک از چشم برون می آید

سوم ماه رجب روز عزاست
ناله ها از دل وجان می باید

مادر دهر بسوگ هادی
کودک گریه وغم میزاید

سوم ماه رجب زهر جفا
صبر وآرام نقی(ع)برباید

عسکری با دل خون از ایام
بهر امداد پدر می آید

سوم ماه رجب شمس دهم
ترک دنیای دنی بنماید

سامرا غرق عزا می گردد
شیعه را شود ونوا  می شاید

سوم ماه رجب مهدی ما
سامرا بهر عزا می آید

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

سوم شهرُالله ، عالمی برای سروری عزاداره
از چشا بارون ِ درد و غصه می باره
چشم عالَم ، گشته گریان
سامرا شد ، بیت الاحزان
از غمِت هر دلی مدهوشه ، میشه این دلای بی توشه
معتکف کنار شیش گوشه
سیدی یا امام هادی
******
پاره جگر آقا ، ای تموم ِ عالمین گریون داغ تو
میگیره قلب شکسته ام سراغ تو
ای دو عالَم ، بی قرارت
فاطمه شد ، غصه دارت
غربتت آتش دلها شد ، خونجگر لاله در صحرا شد
گریه کن مادرت زهرا شد
سیدی یا امام هادی
******
عادتُکَ الاحسان ، دست ما و کرمت یا حضرت هادی
به فدای حرمت یا حضرت هادی
در حریمَت ، یابن الزهرا
کربلایی ، میشه دلها
کن دعا که خدایی باشیم ، نوکری شهدایی باشیم
تا ابد کربلایی باشیم
یا حسین یا اباعبدالله

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

خورشید كسب فیض كند از ضیاى تو

اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام                          

پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو

اى جبرییل میر ملك پیك انبیاء                                         

خدمتگذار بر در دولت‌سراى تو

اى عاشر الائمه على النقى كه هست                             

چشم امید خلق به مهر و وفاى تو

اى پور پاك معنى جود و كرم جواد                                    

حاتم هزار بار خجل از ثناى تو

اى مظهر جلال و جمال خداى فرد                                   

شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو

در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار                         

در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو

خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن                            

در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو

تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى                                  

جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو

زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید                         

آن گنبد منور و صحن و سراى تو

اى هادى هدایت دین مبین حق                                     

اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو

"علامه" با بضاعت فكرش كجا سزد                                

انشا كند چكامه مدح و ثناى تو

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

وقتي خدا وجود تو را چون خدا كشيد
ما را براي دور تو بودن گدا كشيد
تا اينكه اين زمين به نظر جلوه گر شود
از جنس نور با قلمش سامرا كشيد
هر چه كه دور توست يقينا گران بهاست
حتي غبار صحن تو را از طلا كشيد
اين جامعه ز جامعه ي تو كبير شد
بايد كه خط به دورِ به غير از شما كشيد

رحمت كند خدا پدرم را كه از قديم
دست مرا گرفت و به سمت شما كشيد
شش گوشه دارها همه مثل هم اند پس
بايد براي تو كفن از بوريا كشيد
خوردي زمين فداي تو يا ايهاالعزيز
تا يك حرام زاده عباي تو را كشيد

اين غربت تو مضحكه اين و آن شده
حرفي نزن كه دشمن تو بد دهان شده

حرفي نزن كه با تو مدارا نمي شود
اين پاره جگر كه مداوا نمي شود
گريه نكن بهانه بدست كسي نده
يك مرد بين اين همه پيدا نمي شود
رنگ تنت عوض شده و آب رفته اي
يك نصف روز...آن قد و بالا...نمي شود
اينگونه روي خاك دگر دست و پا نزن
راه گلوي تو بخدا وا نمي شود
پاشو ببين حسن چقدر گريه مي كند
از روي قبر خاكي تو پا نمي شود
اما خدارو شكر كه در اين ميانه ها
ديگر سر عباي تو دعوا نمي شود

گرچه تمام عمر تو دور از وطن شدي
اما خداروشكر كه آقا كفن شدي

باران نيزه نيزه به جان شما نبود
بر سينه ات كه داغ جوان شما نبود
راحت نفس زدي دم آخر قبول كن
سر نيزه اي ميان دهان شما نبود
تير سه شعبه اي كه نيامد به سينه ات
مانند حرمله كه زمان شما نبود
بزم شراب رفتي و اما خدارو شكر
همراهتان كه دختركان شما نبود

بزم شراب برده فروشي عزيز شد
در اين ميانه حرف خريد كنيز شد

شاعر : یاسین قاسمی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

در پادگان غربتش ماندم، از غصه آزادی نمی خواهم
وقتی حریمش رنگ غم دارد، من رنگ آبادی نمی خواهم
گرچه کبوتر در قفس دائم، فکر و خیالش روز آزادی است
من جلد صحن سامرا هستم از بند، آزادی نمی خواهم
هر عاشقی از چای این جا خورد، زیر لبش این جمله را می گفت:
ته مانده ی چای شما عشق است، حلوای بغدادی نمی خواهم
عشاق دورش گرچه‌ کم اما، در رتبه هریک لشکری هستند
شاگرد عشاق حرم هستم، شیرین و فرهادی نمی خواهم
وقتی اذان دیگران صوتش آمد میان صحن ها گفتم:
یارب همین حس شنیدن را هرچند تو دادی... نمی خواهم
زیباترین نام جهان هادی، ذکرم شده در هر زمان هادی
جز نام زیبای امام خود، اذکار و اورادی نمی خواهم
اصلا بهشت ارزانی زاهد، انعام جنت قسمت عابد
فردای محشر من سکونتگاه، جز جنت الهادی نمی خواهم
هستم اگر کوچک تر از این عشق، بیمارم و در به در از این عشق
من راضیم از عاشقش بودن، باور کن امدادی نمی خواهم
خونم بریزد در حرم ای کاش، در صحن های محترم ای کاش
شمشیر غیر از حضرتش هرگز ،جز دوست صیادی نمی خواهم

شاعر : محمد جواد شیرازی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

همراه با زیارت زیبای جامعه
در هر فراز نام تو را ذکر میکنم
"یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین
در هر نماز نام تو را ذکر میکنم
 
حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند
وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت
دیشب مریض خانه ی ما با وساطتت
شد رو به راه ، تذکره ی کربلا گرفت
 
پیچیده سوز ناله ی تو بین قرن ها
آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد
با پاره پاره ی جگرت این غزل گریست
با خون دل نوشته شد و چارپاره شد
 
بالا سر تو ضامن آهو کشید آه
بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد
از روی درد ناله زدی: وای مادرم
کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد
 
روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده *
با تازیانه بر جگرت حمله ور شدند
روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد
یادآور مصیبت دیوار و در شدند
 
گر چه به روی سینه ی تو زهر پا گذاشت
دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود
گر چه به تو تعارف جام شراب شد
دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود
 
از قتلگاه کرببلا سر در آورد
هر کس که کرد مرثیه خوانیِ قتل تو
یک تا دوازده... همه را شمر کشته است
آن ضربه ی دهم شده بانی قتل تو

شاعر : محسن حنیفی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  12:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها