0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت

 

ای دهمین رهبر والا مقام

نجل محمد خلف نه امام

روح دعا، روح سجود و قیام

سایۀ لطفت به سر خاص و عام

مُهر تو امضای صلات و صیام

سیّدنا حضرت هادی سلام

آینة احمدی و مرتضی

واقف آینده ای و ما مضی

هادی راه قدری و قضا

نجل جواد استی و ابن الرضا

جدّ و پدر هر دو امام همام

سیّدنا حضرت هادی سلام

خازن جنت به سرایت فقیر

پیش جلالت متوكل حقیر

ملك دل اهل ولا را امیر

دل كه نباشد به ولایت اسیر

نور الهی است بر آن دل حرام

سیّدنا حضرت هادی سلام  

ای ز كرامت شده غمخوار من

اشك تو در چشم گهربار من

نام تو و ذكر تو گفتار من

سامرۀ توست دل زار من

ای حرم دل ز تو بیت الحرام

سیّدنا حضرت هادی سلام

ای غمت از جور عدو بی حساب

ای جگر شیعه برایت كباب

دیده مدام از متوكل عذاب

از چه تو را برد به بزم شراب

خوب گرفتند ز تو احترام

سیّدنا حضرت هادی سلام

خون عوض اشك فشانم همه

نیست به سوز جگرم خاتمه

ناله شده بر لب من زمزمه

بزم شراب و پسر فاطمه

سوزد از این غم جگرم صبح و شام

سیّدنا حضرت هادی سلام

حیف كه ای بضعۀ پاك جواد

خصم ستم پیشه تو را زهر داد

داغ تو را بر دل عالم نهاد

دور تو كم بود و مصائب زیاد

عمر تو با خون جگر شد تمام

سیّدنا حضرت هادی سلام

سینه ز سوز مِحَن ات سوخت سوخت

شمع صفت جان و تنت سوخت سوخت

شیعه به هر انجمنت سوخت سوخت

آه كه قلب حسنت سوخت سوخت

اشك فشاند ز فراقت مدام

سیّدنا حضرت هادی سلام

حیف كه شد صحن و سرایت خراب

زائر قبر تو شده آفتاب

غربت تو كرده دلم را كباب

خون چكد از دیده به جای گلاب

سوخت از این غم جگر خاص و عام

سیّدنا حضرت هادی سلام

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح

 

گرفته جان نفسم در ثناى حضرت هادى

دُر سخن بفشانم به پاى حضرت هادى

نداشت طوطى جانم هنوز لانه به جسمم

که بود مرغ دلم آشناى حضرت هادى

صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا

صفاست در حرم با صفاى حضرت هادى

مقربان الهى فرشتگان بهشتى

کشند منت لطف و عطاى حضرت هادى

ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم

شود زیارت صحن و سراى حضرت هادى

درندگان زمین التجا برند به سویش

پرندگان هوا در هواى حضرت هادى

اگر به سامره‏ ام اوفتد گذر سر و جان را

کنم نثار به گنبد نماى حضرت هادى

دلم که درد گناهش به احتضار کشانده

پناه برده به دارالشفاى حضرت هادى

مرا چه قدر که گردم گداى خاک نشینش

که هست خازن جنت گداى حضرت هادى

دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوت

ملاحت سخن دل رباى حضرت هادى

به خاک عطر بهشتى پراکند اگر آید

نسیمى از طرف سامراى حضرت هادى

به عمر دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد

به لحظه‏ اى که کنم جان فداى حضرت هادى

به تیرگى نبرى روى و راه خود نکنى گم

هدایت است به ظل لواى حضرت هادى

بخوان زیارت پر فیض جامعه که برى پى

به ارزش سخن دلرباى حضرت هادى

مرا رضایت ابن الرضا خوش است که دانم

بود رضاى خدا در رضایت حضرت هادى

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-شهادت

 

دسته دسته فرشته ها هر شب

بر تو عرض سلام می کردند

و بزرگان آسمانی ها

پیش تو احترام می کردند

 

آسمان ها همیشه دل گرم اند

بس که خورشید مهربان دارید

ذره ای هم به ما بتابانید

از نگاهی که بی کران دارید

 

باید از فاطمه اجازه گرفت

تا که نام تو را ترنم کرد

باید آری برای ذکر شما

یا وضو داشت یا تیمم کرد

 

لوحی از یک زیارت جامع

بهترین هدیه شما بر ماست

لوح سبزی که امتداد آن

در میان صحیفه ی زهراست

 

لحظه لحظه حیاتتان این جا

جان تازه به آسمان می داد

سیره های زلال و پاک شما

عکستان را به ما نشان می داد  

 

رزق های تمام این عالم

گر چه در دست آسمانت بود

گر چه هر روز آفرینش هم

احتیاجش به لقمه نانت بود

 

لیک هر روز ای تواضع محض

در پی رزق کار می کردی

و همیشه به نام بسم الله

سفره ات را بهار می کردی

 

می نویسد زمین کلامت را

می سراید زمان برای ما

دوست داریم بشنویم از تو

چند آیه بخوان برای ما

 

چشم هایت چقدر خون گرمند

که گدا را به خانه می خوانند

دست هایت چقدر پر مهرند

که کسی را ز در نمی رانند

 

آه دنیا! چه کرده ای با خود

با خودت با امام خوبی ها

مهر دیدی و در عوض کردی

دشمنی با تمام خوبی ها

 

تو چه کردی که آسمان لرزید

از غم و غصه های خورشیدش

از جگرهای پاره پاره ی او

از شب و روزهای تبعیدش

 

این علیِ چهارمی بوده

که به خانه نشینی اش بردی

و شبانه دو دست او بستی

به شب دل غمینی اش بردی

 

باز شب شد و باز مردی را

سر برهنه به کوچه ها بردند

خاطرات شکسته ی او را

به مدینه، به کربلا بردند

 

کینه هاشان شکفت وقتی که

ضربه از آفتاب می خوردند

بی حیاها به ناسزا آن شب

پیش چشمش شراب می خوردند

 

در همان جا که بزم شور و شراب

داغ های تو را شرر می زد

بغض سنگین اشک چشمانت

به حوالی کوفه پر می زد

 

به همان جا که دست زن ها را

به سر شانه هایشان بستند

و به دستان دختر حیدر

همگی را به ریسمان بستند

××

کاش آن لحظه آسمان ها را

روی کوفه خراب می کرند

چون اسیران اهل بیتی را

خارج از دین خطاب می کردند

شام مثل فضای کوفه نبود

که علی را حساب می کردند

با سری که به چوب می بستند

خواهری را عذاب می کردند

وای آن لحظه بر شما چه گذشت؟

که کنیز انتخاب می کردند

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-محکومیت توهین ها

 

از نور تو آفتاب امداد گرفت

 از راه تو دین طریق ارشاد گرفت

 شیعه ره و رسم عاشقی هایش را

 از جامعه کبیره ات یاد گرفت

 ×××

 بی شک گل مرگ خویشتن را بو کرد

 آن کس که به دشنام و جسارت خو کرد

 بنگر به مرام دشمن بیچاره

 هر جا که کم آورد به توهین رو کرد

 ×××

 مستیم ز باده ی تولای نقی

 جان هدیه ی کوچکی ست در پای نقی

 سر بر تن یاوه گوی ها نگذاریم

 سوگند به اسم با مسمای نقی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

هرگز نبوده ایم بجز خاک پای تو
دل مبتلا نبوده مگر مبتلای تو
ای راز عشق سینه اسرار باز کن
اشکیم ما و همسفر گریه های تو 
دل های ما که راه به هم دارد این همه
با هم شکسته ایم دل و جان فدای تو


ملک کبیر عشق که ویران نمی شود
بالاتر از مناره و گنبد ، همای تو
رحمی به این دلم کن و بالی بده که ما
عاشق نمی شویم مگر در هوای تو
شاهین پرش شکست و به اوجت نمی رسد
آری حکایتیست به ارض و سمای تو
وقتی که دین عشق سزاوار عاشقیست
مرتد شود کسی که کند ناسزای تو
گویا که این تقاص نقی بودن شماست
ناپاک آن دلی که نگوید ثنای تو
از سامری امید به غیر از خُوار نیست
موسی ظهور می کند از سامرای تو
شاه جهان اگر که شوم هم دوباره باز
آیم به سامرای تو باشم گدای تو
دنیا دو راهی است و شما هادی منید
دنیا دو روز با دو قدم رد پای تو
من راهی ام سفر به سفرنامه اش خوش است
یک دفتر پر از غزلم من برای تو

 

از شاعر اهل بیت علیهم السلام
استاد مسعود نوروزی راهی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح

 

از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد

و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد

به نور ناب نگاه چهارده خورشید

وجود و فطرت و ذات مرا منور کرد

زلال ناب ولایت به جان من نوشاند

سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد

به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را

زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد

سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت

به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد

مرا اسیر غزل های چشم تو می خواست

نگاه روشنتان را کُمیت پرور کرد

چگونه می شود الطاف بی کران تو را

چگونه می شود ای با شکوه باور کرد

خدا اراده نموده که شاعرت باشم

همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم

به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما

ولایت تو مبانی اعتقادی ما

شکوه بی حد تفسیر شیعه برکت توست

رهین محضر تو فقه اجتهادی ما

میان چشم تو آیات فتح را دیدیم

خروش تو شده روحیهٔ جهادی ما

و آیه آیه قنوتت ترنم ملکوت

خلوص سجدهٔ تو مسلک عبادی ما

همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست

به لطف این که تو هستی امام هادی ما

اگر کم از جلوات جلالی ات گفتیم

بذار این همه را پای کم سوادی ما

شدیم مثل گدایان سامرائی تو

مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما

چه می شود که گدایِ گدای تو باشیم

چه می شود بپذیری فدای تو باشیم

همیشه می وزد از مرقدت نسیم بهشت

پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت 

کنار گنبد و گلدسته های تو دیدیم

شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت

عبور می‌کند از بین صحن اطهر تو

مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت

همیشه رزق من از دست با کرامت توست

میان جنت الاعلی تویی نعیم بهشت

همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد

شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت

دوباره شوق زیارت هوائیم کرده

منم کبوتر صحن تو، یا کریمِ بهشت

میان صحن و سرایت کبوترم کردی

تو بال های مرا نذر این حرم کردی

بخوان زیارت پر محتوای جامعه را

بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را

بخوان که روح بگیرد ولی شناسی مان

بخوان و شرح بده آیه آیه جامعه را

نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»

بنا نهاده در عالم بنای جامعه را

میان عرش و زمین، در تمامی ملکوت

ببین تجلی بی انتهای جامعه را

بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»

ببار بر دل من روشنای جامعه را

تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم

همیشه در خط مولایمان علی باشیم

بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم

بخوان مرا که هوائی سامرا باشم

چه خوب می شود آقای من شوی تا من

تمام عمر در این آستان گدا باشم

مرا اسیر خودت کن که با عنایاتت

ز بندهای تعلق دگر رها باشم

نگاه روشنت اعجاز بی حدی دارد

طلا و مس نه، نظر کن که کیمیا باشم

تو خانهٔ دل من را تکان بده شاید

در آستانهٔ تو زائر خدا باشم

بده برات زیارت که یک شب جمعه

کنار قبر شهیدان کربلا باشم

شوم دوباره دخیل دو قبر شش گوشه

فدائی تو و ارباب با وفا باشم

تمام دار و ندارم همه فدای حسین

چه می شود که بمیرم شبی برای حسین

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-محکومیت توهین ها

 

آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم

آورده اند سمت شما مرتدان هجوم

دجّال های فتنه به این شهر آمدند

دیدند با توایم همه قهر، آمدند

همسایه بسکه سنگ به همسایه زد امام!

شاهینِ فتنه بر سرمان سایه زد امام!

شیطان زبان گشوده به بی حرمتی تو را

در حیرتم گرفته عجب غربتی تو را

از بس گناه جامعۀ ما کبیره شد

شیطان فتنه کفر فروش عشیره شد

این شهر کوفه خیز عجب بی وفا شده است

این سرزمین غرور تو را کربلا شده است

هی حرف پشت حرف بگو سنگ پشت سنگ

پیشانی مرام تو را آشنا شده است

با دشنه ی ترانه به جنگ تو آمدند

هی واژه واژه نیزه به سویت رها شده است

از سوزشان به حیثیتت حمله کرده اند

در خیمه ی حریم تو آتش به پا شده است

یک روز دشمنت حرمت را خراب کرد

امروز گوشه گوشه زمین سامرا شده است

غم نیست ای امام، زمان دست شیعه است

ایران که هیچ، نبض جهان دست شیعه است

خون علی است در رگ ما موج می زند

این لشگر شماست اگر فوج می زند

رودیم و موجهای خروشان می آوریم

با اشک هایمان همه طوفان می آوریم

مثل همیشه مست کلام هدایتت

با هر فراز جامعه ایمان می آوریم

از سامرا به شیعه ی خود یک اشاره کن

مردانی از قبیله سلمان می آوریم

سربازهای پا به رکابی برایتان...

اصلا سپاهی از خود ایران می آوریم

مردانت از تمام زمین جمع می شوند

ما نیز پرچمی ز خراسان می آوریم

این شیعه تن به فتنه ی رنگین نمی دهد

این آسمان مجال به شاهین نمی دهد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

حبیب با حبیب خود، به خلوتی صفا کند

 

ندانم از چه بی گنه، عدو به او جفا کند

 

سرشک غربتش روان نوا زند زنای جان

 

نهان ز چشم دشمنان، بدوستان دعا کند

 

به پیکرش نشانه ها، یه سینه اش ترانه ها

 

که زیر تازیانه ها، رضا رضا رضا کند

 

به دست ها سلاسلش، زغصه سوخت حاصلش

 

چه می شود که قاتلش زفاطمه حیا کند

 

فتاده در ملالها، به عشق شور و حال ها

 

در آن سیاه چالها، خدا خدا خدا کند

 

فتاده دیگر از نوا، برو به دیدنش صبا

 

بپرس مرغ کشته را، کی از قفس رها کند؟

 

بخاک بی کس سرش،کسی نبود در برش

 

کجاست تا که دخترش، اقامه عزا کند

 

اثر نمانده از تنش، دلا برو به دیدنش

 

بگو عدو زگردنش، غلی که بسته واکند

 

به هر دلیست ماتمش، شکسته کوه را غمش

 

عجب مدار «میثمش»، قیامت ار بپا کند

 

غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

چاه کجا یوسف زهرا کجا

شاه کجا سلسله بر پا کجا

ماه کجا سیلی اعدا کجا

اشک کجا خنده بی جا کجا

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

به روى خاك غربت سر نهادم يا رسول الله

 ز دست دشمنان از پا فتادم يا رسول الله

ز آه آتشين و آب چشم و ناله جانسوز

 بساط ظلم را بر باد دادم يا رسول الله

به زندان از غم موسى ابن جعفر جدّ مظلومم

 برآمد آه سوزان از نهادم يا رسول الله

على را نور عينم من، گل باغ حسينم من

 ببين قرزند دلبند جوادم يا رسول الله

فراز قلّه كوهى مرا برد از پى تهديد

همان كو داشت اندر دل عنادم يا رسول الله

ز سوز زهر خصم دون شدم مسموم در غربت

 ز كف جان در ره جانانه دادم يا رسول الله

نگردد محو در تاريخ، شعر «حافظى» هرگز

چو با سوز درونش كرده يادم يا رسول الله

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 دل را شراره غم تو پُرشرار كرد

داغ تو قلب خسته دلان داغدار كرد

اى سرو بوستان ولا از غم تو چرخ

جارى ز ديده اشك چو ابر بهار كرد

با كشتن تو قاتلت اى هادى امم

خود را به نزد ختم رسل شرمسار كرد

هرگز نديده ديده تاريخ تاكنون

 چون قاتل تو كو ستم بى شمار كرد

دشمن فكند گوشه زندان ز راه كين

هر كس ز مهر، دوستيت اختيار كرد

رويش سياه باد كه آن خصم بدمنش

روز زمانه تيره تر از شام تار كرد

در ماتم تو چاك گريبان خويش را

 فرزند داغدار تو با حال زار كرد

بر تربت تو مادر پهلو شكسته ات

 اشك از بصر چو گوهر غلطان نثار كرد

اى شمع برفروخته عشق، اهل دل

طوف حريم پاك تو پروانهوار كرد

باشد گداى خاك نشينت كسى كه او

 خود را مقيم درگهت اى شهريار كرد

هركس غلام كوى تو گرديد بى گمان

بر صاحبان تاج و نگين افتخار كرد

از لطف خويش «حافظى» دل شكسته را

 يزدان به سفره كرمت ريزه خوار كرد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

لطف امام هادى و نور ولايتش

ما را اسير كرده به دام محبتش

بر لطف بى كرانه اوبسته ‏ايم دل

امشب كه جلوه گر شد خورشيد طلعتش

منت خداى را كه به ما كرده مرحمت

توفيق برگزارى جشن ولادتش

تبريك باد بانوى كبرى سمانه را

كين غنچه بر دميد ز گلزار عصمتش

ماه تمام و نيمه ذى حجه مطلعش

خير كثير وكوثر قرآن بشارتش

اين است آن امام كه تقدير ايزدى

بعد از جواد داده مقام امامتش

اين است آن امام كه ذرات كائنات

اقرار كرده‏ اند به جود و كرامتش

اين است آن امام كه در بركة السّباع

شيران شوند رام و گذارند حرمتش

اين است آن امام كه از نقش پرده هم

ايجاد شير زنده كند حكم قدرتش

اين است آن امام كه دشمن به چند بار

رخسار عجز سوده به درگاه عزتش

سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى

دشمن به لرزه آمده از برق هيبتش

آن سومين ابوالحسن از خاندان وحى

چون سه على ديگر باشدعبادتش

افزون زريگهاى بيابان عطاى او

بيش از ستاره ‏هاى درخشان فضيلتش

مائيم و دست و دامن آن حجت خدا

چون نااميد كس نشود از عنايتش

گرديده‏ ايم جمع به ذيل لواى او

افكنده‏ ايم دست به دامان رحمتش

از آستان قدس رضا هديه مى‏ كنيم

آه دلى به غربت و اشكى به تربتش

يارب بحق فاطمه با فتح كربلا

بگشا بروى ما همه راه زيارتش

از لطف آن امام (مؤيد) مؤيد است

كو رانشان خدمت آل محمد است

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

اى ماه، مستنير ز نور لقاى تو

خورشيد كسب فيض كند از ضياى تو

اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام

پيوسته فيض از سر خوان عطاى تو

اى جبرييل مير ملك پيك انبياء

خدمتگذار بر در دولتسراى تو

اى عاشر الائمه على النقى كه هست

چشم اميد خلق به مهر و وفاى تو

اى پور پاك معنى جود وكرم جواد

حاتم هزار بار خجل از ثناى تو

اى مظهر جلال و جمال خداى فرد

شد طوطياى چشم ملك خاك پاى تو

در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار

در دل هر آنكه داشت فروغ ولاى تو

خوفش ز آفتاب جز اين است بى سخن

در دهر هر كه زيست به تحت لواى تو

تا مدفن شريف تو شد سرّ من رأى

جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو

زد طعنه بر بهشت برين هر كسى كه ديد

آن گنبد منور و صحن وسراى تو

اى هادى هدايت دين مبين حق

اى آنكه مدح خوان تو باشد خداى تو

(علامه) با بضاعت فكرش كجا سزد

انشا كند چكامه مدح و ثناى تو

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

آن نازنين كه وصف جمالش خدا كند

امشب خدا كند كه نگاهى به ما كند

آن دلنواز از دل و از جان عزيزتر

باشد كه درد جان و دل ما دوا كند

آن بى نياز از همه غير خدا خوش است

ما را گره ز كار فرو بسته وا كند

آن محو ذات خالق و بى اعتنا به خلق

شايد بما شكسته دلان اعتنا كند

آن چشمه دعا كه دعا مستجاب از اوست

چون مى‏ شود به حالت ما هم دعا كند

پيوند خورده زندگى ما به مهر او

اين رشته را كس نتواند جدا كند

عالم به خوان رحمت او ميهمان ولى

يك تن نشد كه حق نمك را ادا كند

خواهد كند ثناى كسى را اگر كسى

بهتر همين كه مدحت ابن الرضا كند

ابن الرضاى دوم و چارم ابوالحسن

كه امشب جهان را ز رخش با صفا كند

چارم على ز عترت و نور دل جواد

كو چون جواد لطف نمايد عطا كند

گويى على به روى محمد كند نگاه

چون اين پسر بروى پدر ديده وا كند

هادى دهم امام كه در روزگار خويش

جابر سرير معدلت مرتضى كند

ديدار او كدورت دل را جلا دهد

ايماى او حوائج مردم روا كند

بايد رضا خاطر او آورد بدست

خواهد ز خود هر آنكه خدا را رضا كند

آنكو كند فصيح تكلم به هر زبان

كى از جواب راز دل ما ابا كند

كار خدا به امر خدا مى ‏كند بلى

من عاجزم از اين كه بگويم چها كند

ابن السبيلك چون زابن الرضا سوال

از راز بعثت سه تن از انبياء كند

گيرد جوان خويش و نشيند ز پا و باز

يحيى ابن اكثم از پى او ادعا كند

او نيز مفتضح ز سوال و جواب خويش

اقرار بر فضيلت آن مقتدا كند

اى هر چه هست عالم و آدم فداى او

در حفظ دين چو هستى خود را فدا كند

در راه سر بلندى قرآن كند درنگ

بر او هر آنقدر متوكل جفا كند

از جور و ظلم دشمن و تبعيد و حبس و قتل

راضى بهر چه حكمت حق اقتضا كند

با سعى و صبر خويش بگرد حريم دين

هر جا حصار محكمى از نو بنا كند

نور خدا كجا و بساط شراب آه

خصم سياه دل ز خدا كى حيا كند

كى آيد از ولى خدا خواندن سرود

خواند ولى چنانچه سرورش عزا كند

او مايه‏ ى حيات جهان است واى دريغ

دشمن و را شهيد بزهر جفا كند

اى يادگار آل محمد خدا بما

لطفى اگر كند ز طفيل شما كند

صاحبدلى كجاست كه چون ابن مهزيار

بر ديده خاك پاى تو را توتيا كند

اى زاده‏ى جواد و بسان پدر جواد

مهرت نشد كه قهر به سوى گدا كند

افتاده‏ ام بدام بلا يا ابالحسن

غير از تو كيست؟ آنكه ز دامم رها كند

دست گدايى من و دامان تو بلى

جز سوى تو گداى تو رو در كجا كند

من بنده ذليلم و تو خسرو جليل

چونت ثنا كنم كه خدايت ثنا كند

خواهم كه بيش مدح تو آرم ولى ز عجز

اين طبع نارسا به همين اكتفا كند

باشد كه حق بخاطر تو يا ابالحسن

ايمان كاملى به مويد عطا كند

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

اى ولى امر حق ، اى عزيز مصطفى

در ره دين خدا، كشته زهر جفا

سامره در ماتم است ، سر بسر شور و عزا

يا على ابن جواد، يا امام المتقين

اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين

جان بقربان تو و درد و رنج و اه تو

در نهايت خانه ات ، گشته قربانگاه تو

تا صف محشر بود، در ادامه راه تو

كشته جور و ستم ، در ره دين مبين

اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين

اى ولى امر حق حجت پروردگار

حامى مستضعفان ، در نهان و اشكار

برده اى در راه دين ، رنج و درد بيشمار

از جفاى منتصر، و زعناد مستعين

اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين

زهر معتز عاقبت ، قاتل جان تو شد

جان تو قربانى راه جآنان تو شد

ديده جن و ملك ، جمله گريان تو شد

اى پناه عالمين ، رهبر دنيا و دين

اى امام دهميت ، اى شهيد راه دين

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  2:09 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها