0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

ای كعبه ی دل كوی تو یا حضرت هادی

وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی

ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی

ای خلق و ثنا گوی تو یا حضرت هادی

ای یارم، دلدارم،  دلدارم،  ابن الجواد

تو اختر برج نبوی شمس هدایی

ماه علوی،آینه ی حسن خدایی

فرمانده ی ملك قدر و عشق رضایی

آری تو علی بن جواد اِبن رضایی

من آبرو از خاك دره سامره دارم

من خاطره ها از سفره سامره دارم

من جلوی طور از شجره سامره دارم

من عشق دو قرص قمره سامره دارم

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امشب اومدیم برا امام هادی گریه كنیم،اینقده این آقا غریبه،خادمای حرمش شیعه نیستند،یكی از علماء نقل می كرد،می گفت:زمان طاغوت ما از حوزه ی علمیه خرجیمونو گرفتیم،یكماه رمضون كامل رفتیم سامراء فقط نشستیم تو حرم قرآن خونیدم،اینقده غریبه ،كسی تو حرم نبود،مارو فرستادن حرم از خلوتی در بیاد،آی سامراء،آی سرداب

زبیداد ستم هم ساختم

هركی خیلی اذیت میشه كی و صدا می كنه؟مادرشو،خواهی ،نخواهی

زبیداد ستم هم ساختم،هم سوختم،مادر

سراپا سوختم چون شمع و نور افروختم،مادر

زخون سینه ات نخل ولایت جان گرفته

من برای آبیاری خون دل اندوختم،مادر

شراره زهر آتش زد همه عمق وجودم را

به فریادم برس آتش گرفتم سوختم،مادر

ای وای غریب آقا....

شب تنهایی گرفته بود دلم

انگاری آتیش زدن به حاصلم

تن اشك روی چشام لرزیده بود

آخر غربت و با چشم دیده بود

هنوزم اون همه غم تو خاطره

كه می دید قبر آقاش بی زائره

دل مردمونش و پر كینه دید

سامراء رو شبیه مدینه دید

سامراء گفتی دلم بیچاره شد

باز به صحرا پا گذاشت آواره شد

سامراء هم حرم قنشگ داره

گنبد زرد طلائیه رنگ داره

سامرا می گی دلم گل می كنه

به دو تا امام توسل میكنه

سامراء بیگانه با هر شادیه

سامراء قبر امام هادیه

شنیدم شبونه ریختند تو خونش

اومدن به هم زدن آشیونش

می گه یه بار دیدم آقا داره گریه می كنه،گفتم:آقا برا چی ناله می زنی،آقا فرمود:فرش و كنار بزن،كنار زدم،دیدم یه قبر كندن،فرمود:این قبر و كندن جلو روم،می گن،امشب تو این قبر دفنت می كنیم،هر روز تهدید

شنیدم قبرش و كندن پیش روش

كاسه ی زهرو گذاشتند روبروش

شنیدم درد دلش بود بی حساب

شبونه آوردنش بزم شراب

بعد اون بزم شراب با سوز و درد

یاد عمه زینب و حسین مدد

یاد یه حرفی اوفتادم وسط شعر،بعضی چیزا ،بی برنامه آدمی بهش ملهم می شه،میگه،گفتم آقا فرمود،هر روز می گن،دفنت می كنیم تو این قبر زنده زنده،زنده به گور،این طوری تهدید كردن امام هادی رو،آی بمیرم یه هم چین چیزیم تو اهلبیت داشتیم،میگه دیدم امام سجاد علیه السلام،داره گریه می كنه،تو خرابه گفتم:آقا چی شده،چرا ناله می زنی،فرمود:این نگهبانایی كه جلوی خرابه ایستادن،با زبان رومی حرف میزنن،امام زمان به هر زبانی،مسلطه،می گه امشب دیدم،این نگهبانها دارن با هم حرف می زنن،با زبان رومی،آقا مگه چی گفتن،گفت:امشب یكی به اون یكی میگفت:میدونی فردا چكار می خوان بكنن؟چكار می خوان بكنن؟گفت دستوره فردا،این دیوار خرابه رو رو اهلش خراب كنن،هر جا آتیش گرفتی ناله بزن..

خداوندا ببین بال و پرم سوخت

تماشا كن ببین خاكسترم سوخت

رسید این ارث برما از همان روز

كه زینب گفت:بابا مادرم سوخت

میان آتش تب گریه كردم

تمام روز تا شب گریه كردم

از آن روزی كه رفتم بزم مستان

به یاد عمه زینب گریه كردم

هر نوكری باید یه گریزی بزنه كربلا،ماه رجبه،فردا  آخرین نفسش ها شو تو دامن امام عسكری زد،صلی علیك یا اباعبدالله شو گفت،براش كفن آوردن، ای بی كفن حسین،جانم،یه وقت امام سجاد فرمود:بنی اسد برین یه قطعه حصیر بیارید،حصیر آوردن،پاره پاره بدن اربابتونو ،آی آی،این یعنی چی؟یعنی قسمت به قسمت بدن و میان حصیر گذاشت،حسین...........

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

می خواست جان سپاردوجانی دگرنداشت

       هنگام كوچ بود ولی بال و پر نداشت

چشمش ز پنجره سوی مهتاب خیره بود

      معلوم بود این شب آخر سحر نداشت

افتاده بود روی زمین آه می كشید  

اگه اشك نداری،اگه می بینی چشمت خشكه،ناله كه داری خرج كنی،امام صادق علیه السلام فرمود:خدا رحمت كنه اونی كه تو مصیبت های ما آه می كشه،بگو:آه. اگه تصور كنی آه كه هیچی،فریاد می زنی، 

افتاده بود روی زمین آه می كشید  

         اما كسی ز  حال دل او خبر نداشت

با خاطرات تلخ خودش گرم می گرفت

جز اشك، یار و همدمی آخر به بر نداشت

می دونی یاد چی اوفتاد،یاالله ،بچه غیرتی های شیعه

یاد دمی كه در پی مركب دویده بود 

 با ناله ای كه در دل دشمن اثر نداشت

نوش جونت این جام محبت مولات،افتاده بود یاده اون لحظه ای كه،اومدن نیمه ی شب،از تو خونه كشیدنش بیرون،پای برهنه تو كوچه ها،كجا بردنش،مجلس شراب بردنش،باور می كنی یا نه،میخوای بزنی بزن،می خوای داد بزنی بزن،راسته،دروغ نیست،بچه شیعه باید بمیره،كشوندش تو مجلس شراب،با سر برهنه،شراب تعارف كرد،وای،وای،

یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد

عجب حرومزاده ای بود این متوكل،عجب ملعونی بود،تو خونه ی آقا جلوی آقا،قبرش و كند،ای وای بمیرم،من فكر می كنم می گم شاید برا خود آقا،مرگ شیرین بود،راحت می تونست بشه،اما برا بچه هاش چقدر سخته،بمیرم برا امام عسگری

یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد

 با ظالمی كه شرم از آن خون جگر نداشت

می ریخت اشك و

نه امام هادی،همه ی اهلبیت ما اینجوری جون دادند،ان شاءالله ما هم اینجوری جون بدیم،ان شاء الله ما هم دم آخر گریه كنیم جون بدیم،چه گریه ای،نه گریه ی ترس،نه گریه ضعف،نه گریه ی نیاز،ان شاءالله دم آخر اینجوری بمیریم،

می ریخت اشك و نوحه گودال می سرود

ازخواهری غریب و حسینی كه سر نداشت

آی حسین......

از دختری كه بعد عمو در مسیر شام 

 دیگر به غیر زجر و سنان همسفر نداشت

حسین..........

از سـوز زهـر تشنـه شـد و گفـت یا حسین

 ای كـاش هیـچ وقـت ربـابت پسر نداشت

كجا ببرمت،همین یه مسیر مسیر روضه ی من،می گن امام عسگری،خیلی فردا بی تابی كرد،وقتی بدن بابا رو دید،وقتی داغ بابا دید،یا امام عسگری،شنیدم گریبان چاك زدی،شنیدم به سر و صورت زدی،شنیدم برا داغ بابات،بلند گریه كردی، مگه چه كردن با بابات،مگه چه جوری كشتنش،اگه شما گریبان چاك زدی،پس زین العابدین چی بگه كربلا،یا الله،گریبان چاك زد امام عسگری،اما كربلا،زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می كنن،هیچكی به بدن حسین نگاه نمی كنه،حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی كنن،مگه بابای من،مسلمون نیست،چرا بدنهای خودشونو دفن می كنن،یكی نبود بگه زین العابدین،صبر كن،الان یه كاری می كنن،دیگه بدن بابات پیدا نباشه، الان ده نفر میان،اسباشونو میارن،فرج امام زمان بگو حسین.....

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 يا امام هادي يا علي النقي (ع)

تنها امام سامره تنها چه ميكني؟

در كاروان سراي گداها چه ميكني؟

 

دارم براي رنگِ تنت گريه ميكنم

پايِ نفس نفس زدنت گريه ميكنم

 

باور كنيم حرمت تو مستدام بود؟

يا بردن تو بردنِ با احترام بود؟

 

باور كنيم شأن تورا رَد نكرده است؟

اين بد دهانِ شهر به تو بد نكرده است؟

 

گرد و غبار، روي تو اي يار ريختند

روي سر ِتو از در و ديوار ريختند

 

مردِ خدا كجا و اينهمه تحقير وايِ من

بزم شراب و آيه ي تطهير وايِ من

 

هرچند بين ره بدنت را كشيد و بُرد

دستِ كسي به رويِ زن و بچه ات نخورد

 

باران نيزه، نيزه نصيب تنت نشد

دست كسي مزاحم پيراهنت نشد

 

اين سينه ات مكان نشست كسي نشد

ديگر سر تو دست به دست كسي نشد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

پول می داد امام هادی علیه السلام می گفت برید زیارت حسین علیه السلام،حالا من روضه رو می برم كربلا و عاشورا ،اونجایی كه امام هادی دوست داره،اینقده روضه از امام هادی داریم،دریای روضه اش خیلی وسیعه

اهل دردم غم هادی دارم

سامرایی است دل بی تابم

زنده ی فیض مدام یارم

مرده ی یك نفس سردابم

امشب از خویش برون می آیم

تا به چشمان پرآبش گریم

گاه برآه دل شعله ورش

گاه بر قبر خرابش گریم

كینه اهرمن تیره سرشت

بامدار طبق نور چه كرد

فتنه ی قوم پلید ابلیس

با جمال پسر حور چه كرد

دست تذویر دوباره بی رحم

آتش كینه ی خود را افروخت

در پس پرده ی تنهایی خود

مردی از نسل سلابت می سوخت

رفته رفته اثری سخت نمود

زهر در جان شریف آقا

در تب و تاب شد و سوسو زد

شمع چشمان شریف آقا

خاك  بر فرق من از این جمله

همه چو بسمل به قفس پرپر زد

پسرش پاره گریبان گریان

در عزاداری او بر سر زد

جگر زهر چشیده یعنی

آب گردیدن گل در آتش

هر كه از نسل علی شد مسموم

ناله زد فاطمه؛ مادر؛ آتش

تا نمانده به تن و دیده پر آب

سینه سوزان و لبش خشك ولی

زمزمه كرد و به سینه كوبید

كه فدای تو حسین بن علی

همه ی اهلبیت لحظات آخر جان دادن برا حسین گریه كردن،حتی قبل از شهادت ابی عبدالله،پیغمبر همین طور،فرمود:رو سینه ام باشه من آروم جون می دم،یه روز میادم رو سینه ی حسینم سنگین می شه،علی همین طور لحظات آخر دستای عباس و حسین و تو دست هم گذاشت ،مادر همین طور فرمود: علی جان برا من گریه كن،برا بچه هام گریه كن،برا این كربلایی خیلی گریه كن،امام مجتبی علیه السلام همین طور گفت:لایوم كیومك یا اباعبدالله.همه اهلبیت برا حسین گریه كردند

بر سر پای پسر سر بنهاد

لحظه ی آخر جان دادن بود

از لبش ذكر نمی افتاد

یاد آن صحنه ی افتادن بود

یاد می كرد از آن ساعت كه

از فراز فرس آقا افتاد

تشنه لب با بدن غرق به خون

گوشه ای در دل صحرا افتاد

یاد آن یوسف افتاده به چاه

گرگ ها دوروبرش زوزه كشان

گرگ وحشی تری از راه رسید

چنگ زد گرگ سرش زوزه كشان

گوش كن مابقی قصه زمن

گر چه این روضه دهد آزارت

سر بریدند و دوان سوی حرم

این بود معنی قتل و غارت

ای حسین....

از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین

ناله ها می زد حسین،دست و پا می زد حسین

حسین...ای تشنه لب حسین،حسین....جان زینب حسین،حسین...ای بی كفن حسین،حسین....خونین دهن حسین...ای حسین

دلم برا حرمت پر میزنه،برا حرمت پر می زنه،سینه برا تو دلبر می زنه،شبا برا تو هق هق می كنم،به پای غمت دق می كنم

هم چین زهر پاره پاره كرد،دل امام هادی رو همه ی اهلبیت لحظات آخر یاد مادر افتادن،هی صدا می زد،وای وای مادر ای مادر

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

ابن الجواد،امام هادی

دلم فقط تو رو می خواد،امام هادی

دل من یه هدیه ی خدادادی

خراب و فكر آبادی

اسیر وفكر آزادی

عشق تو با من ِ مادر زادی

من و ز روز میلادی

نوشتن عبدالهادی

صفا ، صفای سامره

بهشت، فدای سامره

آقاش، كیه كه معروفه

گدا،گدای سامره

ابن الجواد،امام هادی

دلم فقط تو رو می خواد،امام هادی

دوباره غم طعنه شنیدن ها

پی مركب دویدن ها

حرف نفس بریدن ها

پرده ی حجب و حیا دریدن ها

به بزم می كشیدن ها

یاد زینب خمیدن ها

تو و تعارف شراب

تو و محله ی خراب

تو و اثر زهر كین

تو و  نوای عمو آب

ابن الجواد،امام هادی

دلم فقط تو رو می خواد،امام هادی

از زمین تا به عرش عظیم سوخته

گدای این حریم سوخته

تا جگرت كریم سوخته

جگرت نه از زهر حمیم سوخته

بخدا از قدیم سوخته

همراه درب نیم سوخته

تو و جسارت به درت

اینم نشون از مادرت

ولی بازم خدارو شكر

نسوخت پشت در همسرت

ابن الجواد،امام هادی

دلم فقط تو رو می خواد،امام هادی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

از زمین و آسمان، می رسد این زمزمه

بار دیگر تازه شد، داغ آل فاطمه

یوسف زهرای اطهر كشته شد

هادی ِ آل پیمبر كشته شد

تسلیت یا فاطمه،تسلیت یا فاطمه

سامره شد كربلا، بر امام شیعیان

روز ماتم آمده،بر تمام شیعیان

شعله زد زهر ستم بر پیكرش

می شود مهمان زهرا مادرش

تسلیت یا فاطمه،تسلیت یا فاطمه

غنچه از هم وا نشد،لاله در ماتم نشست

چشم عالم گریه كرد،قامت هستی شكست

دیده بسته از جهان ابن الرضا

شد امام عسگری صاحب عزا

تسلیت یا فاطمه،تسلیت یا فاطمه

برگلستان علی ،دست دشمن زد شرر

شد امام عسگری، دیده گریان پدر

در زمین سامره غوغا شده

یا كه بر پا محشر كبری شده

تسلیت یا فاطمه،تسلیت یا فاطمه

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

منم ابن الرضا یارب كه كمتر یار من هستند

آخه بعد از امام رضا علیه السلام همه ی بچه های امام رضا علیه السلام،تا امام عسكری رو می گفتند:ابن الرضا

منم ابن الرضا یارب كه كمتر یار من هستند

به یاد شیعه ام بودم كه از دنیا سفر كردم

آقاجانم،حضرت در بستر بیماری از زهر افتاده بود،یه وقت صدای نازنینش بلند شد،حسنم بیا،امام عسكری كنار بدن باباش رفت،نگاهی به صورت باباش كرد،تو تبعیدگاه ومنطقه نظامی تبعیدشون كردند،حضرت كنار بدن بابای غریبش نشست،ناله ها زد..

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

يا امام هادي(ع)

ما سامرا نرفته گداي تو ميشويم

اي مهربان امام فداي تو ميشويم

هاديِ خلق ، كوري چشمان گمرهان

پروانگان شمع عزاي تو ميشويم

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-شهادت 

 

ای جگرگوشه امام رضا

آفتاب غریب سامرا

دوستانت اهالی بالا

دشمنانت قبیله های زنا

جبرئیل خداست سربازت

چه کسی گفته بر شما تنها؟

اسم من خادم النّقی گشته

کوری چشم دشمنت آقا

ای چهارم علیّ این دنیا

دهمین بال آسمانی ما

خاک پای تو هم نمی گردند

یوسف و نوح و آدم و عیسی

به قدومت بهشت بوسه زده

در نگاهت خدا بود پیدا

حرمت شعبهٔ بقیعِ حسن

رفته است غربت تو بر زهرا

علی بن محمد بن علی!

تو کجا و شعور مطرب ها؟

جای تو مجلس شراب نبود

الامان از حکایت دنیا

در میان حرامیان بودی

روضه خوان غریب کرببلا

در دل آن همه جسارت و رنج

بود کارت مرور این غم ها:

زینب و اضطراب و نامحرم

خیزران و حسین و تشت طلا

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-شهادت

 

رحمت محض در نگاه او

بر زبانش فقط بیان خدا

راه گم کرده ایم و می جوییم

از رد پای او نشان خدا

  

آخرین نقطه ی کمال است و

صاحب جامع زیارات است

این که افتاده روی خاک این جا

اصل قبله ست، باب حاجات است

 

این که در پلک روی هم زدنی

می رود تا به عالم بالا

که بیارد دلیل بر حرفش

طایر جنتی به زیر عبا

 

این که تنهاست گوشۀ زندان

آیۀ نور و مرد توحید است

دل او در مدینه جا مانده

بیست سالی اگر چه تبعید است

 

روی پاهاش جای زنجیر و

اشک با دیده هاش مانوس است

و تپش های قلب او مثل

سوسوی شعله های فانوس است  

 

 

پا برهنه امام ما را بر

خار صحرا دوان دوان بردند

دل زهرا شکسته شد در عرش

خبرش را تا به آسمان بردند

 

بال و پرهای او پر از زخم و

باز ذکر خدا به لب دارد

روزها روزه است این آقا

و مناجات نیمه شب دارد

 

پدر افتاده و پسر این جا

سینه چاک آمده به بالینش

سر بابا به دامنش بنهد

بوسد این کام زهر آگینش

 

کربلا بر زمین پسر افتاد!

پدر آمد کنار نعش پسر!

خون لخته کشید از لب آن

لالۀ قطعه قطعه و پرپر

 

سر او را گذاشت بر دامن

دلش آرام تر نشد بابا

سر اکبر به سینه چسباند و

گفت بعد از تو اُف بر این دنیا

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و محکومیت توهین ها

 

دوباره مرغ دلم پر زده به سوی شما

 غزل فتاده دوباره در آرزوی شما

 سلام حضرت هادی! سلام زادۀ نور!

 سلام ما به حریم و به خاک کوی شما

 شما امیر هدایت گری فقط کافی است

 کمی نگاه کند گمرهی به روی شما

 گدایی از در لطف شما شرف دارد

 به پادشاهی عالم، قسم به موی شما

 کجاست حضرت مهدی که هتک حرمت شد

 به ساحت و به مقام و به خلق و خوی شما

 دوباره می وزد از سمت سامرا مولا

 نسیم حامل خاکی ز رنگ و بوی شما

 حرم برای شما ساختم میان دلم

 چقدر فاصله نزدیک شد به کوی شما

 به پای گنبد مخروبه ات دلم خون است

 دوباره مرغ دلم پر زده بسوی شما

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام زمان(عج)-مناجات

 

تو ای تجلی عصمت! ظهور خواهی کرد

به جام لاله شراب طهور خواهی کرد

به یک اشارۀ ابرو، به یک کرشمۀ چشم

تو آب و آیینه را غرق نور خواهی کرد

تو قلب سوته دلان را به هم کنی نزدیک

به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد

دلم شکیب ندارد ولی یقین دارم

تو سنگ را به نگاهی صبور خواهی کرد

صفای خیمۀ سبزت کجا؟!‍ بهشت کجا؟!

بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد

نشسته منتظر رجعتت ستارۀ صبح

قسم به کعبه که روزی ظهور خواهی کرد

به شوق آن که بیابی تو عطر یاسین را

ز کوچه های مدینه عبور خواهی کرد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت و محکومیت توهین ها 

 

یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم

داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد

محکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد

کلماتی که همه بال و پر پرواز است

مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست

خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است

لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است

همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو

قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم

عرق شرم به پیشانیِ دفتر دارم

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو  

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد

شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد

بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم

رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم

تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران!

دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران!

من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست

کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران!

یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود

یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران!

نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم

مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران!

ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد

ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران!

پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب

ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران!

سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن

تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران!

بگذارید کمی از غمتان بنویسم

دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم

گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب

بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب...

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-محکومیت توهین ها

 

هر کس که دشمنت شده بد نام می شود

آسوده باش خصم تو ناکام می شود

آن کس که احترام تو را زیر پا گذاشت

با دست های مهدی ات اعدام می شود

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها