0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی

دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی

نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم

که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی

صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا

صفاست در حرم با صفای حضرت هادی

مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی

کشند منّت و عطای حضرت هادی

زدست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم

شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی

درندگان زمین التجا برند به سویش

پرندگان هوا در هوای حضرت هادی

اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را

کنم نثار به گنبد نمای حضرت هادی

دلم که درد گناهش به اختصار کشانده

پناه برده به دار الشّفای حضرت هادی

مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش

که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی

دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات

ملاحت سخن دلربای حضرت هادی

به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید

نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی

به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد

به لحظه ای که کنم جان فدای حضرت هادی

به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم

هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی

بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی

به ارزش سخن دلربای حضرت هادی

مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم

بود رضای خدا در رضای حضرت هادی

هزار بار به هر لحظه لعن بر متوکّل

که بود در پی جور و جفای حضرت هادی

به زور خواند به بزم شراب حجّت حق را

نکرد شرم و حیا از خدای حضرت هادی

گهی به بزم شراب و گهی به مجلس دشمن

چگونه اشک نریزم برای حضرت هادی

چو شمع، از شرر زهر، آب گشت وجودش

گرفت شعله زسر تا به پای حضرت هادی

نبود این همه بیداد و ظلم و جور پیاپی

جزای آن همه مهر و وفای حضرت هادی

چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش

که گشته فاطمه صاحب عزای حضرت هادی

غریب و بی کس و تنها شهید گشت چو جدّش

زمین سامره شد کربلای حضرت هادی

سیاه پوش کن ای آسمان ملائک خود را

که شد خموش صدای دعای حضرت هادی

شراره سر کشد از بیت بیت تو (میثم)

توئی زبان غم و دردهای حضرت هادی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

یا امام هادی...

شکرلله که همه شیعه ی اثنی عشریم

به گدایی در خانه ی تو مفتخریم

تو ز آن طایفه ای که همه دلدار شدند

ما همان طایفه ی سینه زن در به دریم

مبتلای غم و درد و تب و آه و شرری

مبتلای غم و درد و تب و آه و شرریم

"امشبی را شه دین در حرمت مهمانی"

به تمنای حضورت همگی نوحه گریم

ما شنیدیم تو را بزم جسارت بردند 

بی سبب نیست اگر غمزده و خون جگریم

 

زچه رو در وسط کوچه کشاندند تو را

بر سر سفره ی اغیار نشاندند تو را

 

همه در باده خوری و تو معذب بودی

ز غم و غصه و اندوه لبالب بودی

با جسارت به شما نیز تعارف کردند

با جسارت به شمایی که محجب بودی 

بد دهان ها به مقام تو اهانت کردند

عوضش ای ولی الله مودب بودی

بیشتر از همه کس جام بلایت دادند

حجت الله در آن بزم مقرب بودی ؟؟

بی سبب نیست نوشتند به سینه زده ای

یاد رأس و طبق و گریه ی زینب بودی

 

یاد روزی که سگی طعنه به خوبان می زد

خیزران را به دهان و لب و دندان می زد

 

شکرلله که جمال حسنی داشته ای

شکرلله که مجال سخنی داشته ای 

شکرلله دم آخر پسرانت بودند

وقت جان دادن خود سربه تنی داشته ای

شکرلله که تن پاک تو پامال نشد

شکرلله که عزیزم کفنی داشته ای

شکرلله که لباس تن تو باقی ماند

شکرلله که شما پیرهنی داشته ای

گرچه دور از وطن افتاده و تنها بودی

شکرلله که عقیق یمنی داشته ای

 

شکر لله که همه هست تو تاراج نشد

خواهرت بر دو سه تا مقنعه محتاج نشد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و مناجات

 

حق بده به فرشته ها

اینجوری عاشقت باشن

همگی غرق سجده و

تسبیح خالقت باشن

 

حق بده به خورشید اگه

بخواد بگرده دور تو

خدا تموم عالمو

پروانه کرده دور تو

 

حق بده به مدینه تا

بگیره هی بهونه‌تو

به یاد عطر جای پات

ببوسه خاک خونه‌تو

 

به سامرا هم حق بده

نکشه دست از دامنت

آخه دلش روشن میشه

هر صبح با عطر پیرهنت

 

تا می خونی از جامعه:

«فما اَحلی اسمائکم»

شیرین میشه لبای عشق

از نامت ای ماه دهم

 

مست علی النقیم

عاشق نام هادیم

با این عشیره آشنام

آخه باب الجوادیم

 

برای دستِ خالیا

خوب جاییه این سامره

به رویِ ناامیدیا

بازه همیشه پنجره

 

کبوترم، کو گنبدت؟

عالم فدای غربتت

راحت نمیذارن تو رو

حتی پس از شهادتت

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

پيشكش اما م هادي (ع)

انگشتري در دست تو اما
گوهر كه جايش كنج زندان نيست
عباسيان هرگز نفهميدند
فرمانروايي كاري آسان نيست

سجاده ات پهن است و مي خواني
زير شكنجه سجده هايت را
در گوش زندان، باد مي خواند
ذكر قنوت ربنايت را

زخم شكنجه بر تنت اما
پيشاني ات خوكرده با سجده
دردي نداري و خداوندت
انگار جادو كرده با سجده

آموختي با خطبه هاي خود
آزادي پشت اسارت را
تو ماهي و در آسمان هرشب
مردم كشيدند انتظارت را

ما را ببخش اينكه اگر گاهي
از يادمان برديم نامت را
تاريخ از يادش نخواهد برد
خونخواهي تو در قيامت را

هر كس كه زير سايه ات باشد
ديگر اسير راه آزادي ست
هر كس مسيرت را بپيمايد
همپاي نام كوچكت"هادي" ست

انگورها شرمنده از زهري
كه تلخ كرده باز كامت را
اين واژه هاي سست و بي پايه
از ياد بردند احترامت را

در سامرا عطر تو مي پيچد
آورده نامت را كسي شايد
هر جا كه نامي از تو مي آيد
شاعر به استقبال مي آيد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

بر دل نشسته شوق زیارت به عشق تو
دارم همیشه عرض ارادت به عشق تو

با جامع کبیره ی تو عشق می کنم
من هم شدم ز اهل عبادت,به عشق تو

ذکر دعای هر شب من "باالنقی" شده
پس هر دعا شود,اجابت به عشق تو

تو حجت خدایی و من مانده ام,چه طور؟
شد این همه بدی چه راحت به عشق تو

فرقی میان "هادی" و "خون خدا" که نیست!
حساس می شوند همه نسبت به عشق تو

آخر به دست ناز اباالفضل می رسد
هر کس که کرده است,جسارت به عشق تو

یاسین قاسمی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

غزل مثنوی

سرِ شوريده، دلِ بي سر و سامان داريم

از دلِ سوخته گان شمعِ شبستان داريم

به هواي تو بميريم اگر صدها بار

باز هم در هوسِ دادنِ جان، جان داريم

خط به خط چشمِ تو، ابروي تو، اعجاز خداست

ما به آياتِ اشارات تو ايمان داريم

خنده و گريه­ي عُشاق ز جاي دگر است

عجبا ديده­ي گريان لبِ خندان داريم

اي جگر گوشه­ي دلبندِ مُعينَ الضُعَفا

دولتِ  عشقِ تو از شاهِ خراسان داريم

غيرتِ شيعه همينجاست در آب و گِلِ ما

به دعاي خودِ زهراست كه ايران داريم

هر كجا نامِ شما هست همان كشورِ ماست

مادرت حضرت زهرا به خدا مادرِ ماست

شكرِ اين مادري و مهرِ خدادادي را

ياد دادند به ما نغمه­ي يا هادي را

با توسل به تو مشمولِ عنايت شده ايم

ما به دستِ كلماتِ تو هدايت شده ايم

اي به مانند علي جاذبه و دافعه ات

چهارده آينه جمع آمده در جامعه ات

چهارده نور در اين آينه بندان داريم

چهارده بار در اين جامعه قرآن داريم

چهارده جامِ مِي و ساقيِ كوثر ساقيست

چهارده قرن گذشته است كلامت باقيست

شورِ تو كرده به پا دردلِ ما هنگامه

مي رسد دست به دست از تو زيارتنامه

وقتِ پابوسِ، زيارت به زيارت هستي

در زيارات، عبارت به عبارت هستي

اين تو هستي كه هميشه همه جا با مائي

مشهد و سامره و كرب و بلا با مائي

حيف، من قدرِ تو را خوب نمي دانم حيف

بازهم جامعه را خوب نمي خوانم حيف

شب قدر است كه ميقاتِ تو را مي فهمد

مَطلعُ الفَجر مناجاتِ تو را مي فهمد

تو مسيحي كه به تصوير دميدي جان را

شيرِ در پرده اشاراتِ تو را مي فهمد

شاهد شأنِ رفيعِ تو شهيد است شهيد

ابنِ سِكّيت مقاماتِ تو را مي فهمد

پُر شد از كاسه­ي تو كيسه­ي زندانبانت

دشمنت نيز كراماتِ تو را مي فهمد

دركِ تنهائي تو بر احدي آسان نيست

سامرا سخت مصيباتِ تو را مي فهمد

بارها بر جگرت داغِ مصيبت زده اند

سوره­ي نور، چگونه به تو تهمت زده اند؟

شأنِ تو افضلِ بر ناقه­ي صالح بوده است

چه كسي دست به تحقيرِ شما آلوده است

چه كسي گفت به تو مردِ رياكار، اي واي

داخلِ خانه شدن، از سرِ ديوار اي واي

واي بر من كه شما را به عتاب آوردند

محضرِ آيه­ي تطهير شراب آوردند

واي بر من كه به اين حالِ خراب افتادم

يادِ زينب وسطِ بزمِ شراب افتادم

خيزران در كفِ يك مست فقط مي چرخيد

آن لبِ خشك به يك ضربه ز هم مي پاشيد

چوب نزديك شد و قسمتِ زينب شد آه

گفت؛ لاحَولَ و لاقوّةَ اِلاّ بِالله

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

ما گدایانیم در عالم گدای اهل بیت

ریزه خوارانیم بر خوان عطای اهل بیت

همّت هرکس به قدر سعی و کوششهای اوست

عمرِ ما الحمد شد صرف لقای اهل بیت

هیچکس را با حقارت کس نباید بنگرد

کس نداند کیست جزو اولیای اهل بیت

هرکه اشک روضه دارد احترامش واجب است

چه رسد بر کشتۀ درد و بلای اهل بیت

کینه ها در سینه ها تنها ز بغض دشمنان

دوستی با دوستان تنها برای اهل بیت

عاشقانه می توان مثل شهیدان نذر کرد

تا شود این جان ناقابل فدای اهل بیت

می توان با زندگی همراه شد امّا به شرط

شرط همراهی فقط با کربلای اهل بیت

باید از اطراف خود شِکلی بنا کرد از حرم

تا همیشه دیده بیند ماجرای اهل بیت

چیست نعمتهای دنیا از بزرگ و کوچکش

نیست جز در راستای اعتلای اهل بیت

روز و شب باید مهیای سفر بود ای دریغ

از جدایی های دلها از خدای اهل بیت

یوسف زهرا دمادم انتظار ما کشد

ما کجا و انتظار با صفای اهل بیت

کربلا در خون خود غلتید با خون خدا

تا دل ما جاودان ماند بپای اهل بیت

دست و پا می زد حسین فاطمه در خاک و خون

می رسید از خیمه گاه اما صدای اهل بیت

دور از چشم علمدار حرم حرمت شکست

پای دشمن باز شد بر خیمه های اهل بیت

رأسها بر نیزه ، پیکرها به خاک قتلگاه

می رسد آخر طبیب دل دوای اهل بیت

***

 محمود ژولیده

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند

از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند

نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند

این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، برو ست، ولی با بمان خوشند

ما می خوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند

جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله های گران خوشند

با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند

علی اکبر لطیفیان

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

آقا شما نشانه بر حق داوری

هادی دین زلاله نسل پیمبری

در آفرینش تو خدا یک دلیل داشت

الحق که از تمام نظر مثل حیدری

هستی چکیده ای ز مصیبات اهل بیت

ما را به سمت روضه ارباب میبری

دستی بریده شد ز ابوالفضل و بعد از آن

بر زائران بریده شده دست دیگری

جای مغیره را متوکل گرفته است

در روضه های کوچه تو مانند مادری

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

نذر امام هادی(ع)  و غربت تخریب سامرا


شرمنده‌ام که شعر ندارم برای تو
شعری که واژه واژه بگرید به پای تو
این شعر نیست، بغض فرو خورده‌ی من است
بغضی که سال‌ها شده دردآشنای تو
هر بیت شعر بر سرم آوار می‌شود
تا می‌کنم نگاه به صحن و سرای تو
اینجا بقیع نیست، ولی غرق حیرتم
یعنی چه آمده سر گلدسته‌های تو؟!
در چشم‌های ابری من خیمه می‌زند
یک شب هوای گریه و یک شب هوای تو
با دست خالی آمدم اینجا مرا ببخش
شرمنده‌ام که شعر ندارم برای تو
 علی اصغر شیری

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

نور نامت برده هادی رونق مهتاب را

سوز قرآن خواندنت می گیرد از شب خواب را

 

آسمان نزدیک نزدیک است و می بیند زمین

معجزات نابی از آن گوهر نایاب را

 

چشم می بندی.شب است و سامرا بی نور و سرد

چشم را بگشای و روشن کن دل سرداب را

 

می شناسی مردمان بی مروت را تو خوب

دیده ای با چشم خود صد جعفر کذاب را

 

بزم خفاشان مجال نام پر نور تو نیست

شیر کُرنش می کند خورشید عالمتاب را

 

یا نقی سلطان مظلومان نقی مولای صبر

بعد ازین با نام تو پر می کنم هر قاب را

 

نغمه مستشارنظامی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام ستاره ها

ابر، بی پرده گفت رازش را
آسمان قطره ای تبسّم کرد
پیش پای تو باد را رقصاند
پرده را غرق در تلاطم کرد 1
 
تو امام ستاره ها هستی
کهکشان ها مجاورت هستند
با دعای تو نور می گیرند
ماه هایی که زائرت هستند
 
ماه ها - زاائران غمگینت -
از قضا و بلا خبر دارند
غصّه ات را چه خوب می فهمند
سال هایی که از تو سرشارند
 
سال هایی که سخت می گذرند
همچنان مانده اند در حرمت
سال هایی که...آه، جای گلاب
درد افشانده اند در حرمت
 
سامرا شهر غربت است آقا
جای خوبی برای ماندن نیست
تا ضریح تو مقتلی گویاست
احتیاجی به روضه خواندن نیست!
 
خون دل می خوری و می دانی
داغ دل را انار می فهمد 2
وقتی از راه می رسد پاییز
حسّ گُل را بهار می فهمد
 
بلبلان بغض کرده، می خواهند
همدم بی قراری ات باشند 3
شیرها التماس می کردند
خادم افتخاری ات باشند 4
***
شاعر شعرهای طوفانی
به تب آور جنون دریا را
باز هم در کویر غوغا کن
بتکان از سراب، دنیا را 5
 
ای نوای حماسی تو رسا
نغمه هایت طنین بیداری
به برآشوبی جهان از خواب
چشم های تو روشن است؟ آری

از نگاه مشعشعت پیداست
مرد چشم انتظار می آید
بعد از آن لحظه ی تماشایی
 با تو دنیا کنار می آید

 

حسن خسروی وقار

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

نقی نور است

هدایت می کند نامت زمین و آسمانها را

طراوت می دهد لحنت کویر خشک جانها را

 

امام پیرهای قوم بودی ,هشت سالت بود

تو می دانستی از اول نشان بی نشان ها را

 

ببخشایم اگر نام شما را بی وضو بردم

نقی نور است و چون آیینه می بندد زبانها را

 

زبانم قاصر است ای حضرت هادی مرا دریاب

که گم کردند بعضی هم زبانانم نشان ها را

 

دلم تنگ است خواهش می کنم مولای خوبی ها

که ننویسی به پای شاعران آن بد زبان ها را

 

ببین این اشکها را , غربتت را خوب می فهند

تو آن نوری که در زندان جلا می داد جانها را

 

خودت می بینی و می دانی و آگاه تر هستی

که فرزندت می آید تا ورای داستانها را...

 

دعا کن استجابت را برای ندبه های ما

جواب بد دلان را...بی دلان را...مهربان ها را...

 

نغمه مستشارنظامی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

بسمه تعالي

 
 
شور تو، روح مرا منزل به منزل می برد
کشتی افتاده در گِل را به ساحل می برد
 
مرد صحرایی و با تو شوق باران هم سفر
 بوی بارانت مرا منزل به منزل می برد
 
عاقل و دیوانه محکومند، آری چشم تو
هم ز مجنون می برد دل، هم زِ عاقل می برد
 
«اهل بیت نور» هستید، «آسمان وحی» ، ها....!
«جامعه» ما را به شرح این فضائل می برد
 
ای حبیب غربت تو حضرت عبدالعظیم(ع)
شهر ری با اذن تو از کربلا دل می برد
 
مجلسی که یاد شام انداخت اندوه تو را
گاه سوی طشت و گاهی سوی محمل می برد
 
کربلا ، ظهر عطش، گودال سرخ قتلگاه
 اشکهایت عشق را تا آن مراحل می برد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

تنها ، غریب ، بی کس و بی آشیان شدی

تبعیدی مجاور یک پادگان شدی

 طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت

بیهوده نیست این همه رنگ خزان شدی

 آقا ...  مدینه ، سامره فرقی نمیکند

وقتی شبیه مادر خود قد کمان شدی

 مانند کوه مانده ای و ایستاده ای

هرچند بارها هدف دشمنان شدی

 دیروز گنبد حرمت ریخت بر زمین

امروز نیز هجمه ی زخم زبان شدی

 سیلی محکمی زده نامت به دشمنان

تو خار چشم طرح زنا زادگان شدی

 آقا غرور سینه زنانت شکسته شد

حرمت شکسته ی ستم این و آن شدی

 اینک بگو که شیر درآید ز پرده باز

وقتی دوباره سخره ی نا بِخردان شدی

 گاهی بلاکش ستم ناروا شدی

گاهی پیاده در پی مرکب روان شدی

 گاهی به یاد کرب و بلا گریه کردی و

گاهی کنار قبر خودت روضه خوان شدی

 گاهی تو را به مجلس مِی بُرد دشمنت

پر غصه از تعارف نامحرمان شدی

 گیرم تو را به بزم شرابی کشیده اند

کی میهِمان طشت زر و خیزران شدی

 بزم شراب رفتی و یاور نداشتی

با یاد عمه جان خودت خون فشان شدی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها