0

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

گنبد و زخم و ترک، بمب و شهید و مرقدت
این فرازی سامرایی از کتاب کربلاست
مهدی نعیمی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت

 

ای اختر برج هُدی ، روح طهارت

آقا سلامی از دل و جان ها نثارت

ای نام روح افزای تو هادیِ دل ها

نامت علی،هادی است اسم مُستعارت

راه میان بُر را به دل ها باز كردی

هركس كه دارد قصد پابوس و زیارت

با اینكه دستت بسته امّا سفره داری

از دور سائل را تو بنشانی كنارت

حتی تو در تبعیدگاهت یاد مایی

هر روز می اُفتد به سمت ما گذارت

گاهی گِره كور است امّا می شود باز

پیداست یار ماست قلب غمگسارت

□□

تو آن طبیب حاذقِ در بند هستی

كز ظلم نامردان شده غربت دچارت

غربت نه از دشمن كه گاه از دوست دیدی

یك ذره امّا كم نشد از اقتدارت

چیزی نگفتی از سعایت های یاران

شِكوِه نكردی از عدوی بی شمارت

حتی حسن از مكرِ بدخواهان به سختی

می آمد و یك لحظه می شد هم جوارت

در سامرا هر قومی از دشمن اَمان داشت

زندانیِ زهرا ولیكن در مَرارت

با اینكه عالم تحت فرمان شما بود

تحریم شد حتی تو را باغ و بهارت

در پادگان ها زندگی كردن محال است

دشمن اُمیدی داشت زین طرح حقارت

می خواست دست آل زهرا را ببندد

می خواست اصلاً مَحو سازد اعتبارت

وقتی حریف پَرتُوِ نورت نمی شد

دیگر بنا می كرد بر عترت جسارت

□□

ای سامرایت كربلای حضرت تو

ای همچو عمّه شد اسیری افتخارت

از بس به یاد عمّه ات خون گریه كردی

شد پِلكِ چشمت زخم ، زان ، داغ اسارت

گاهی ندا می كردی : ای جدّ غریبم

جانم فدای خواهر شب زنده دارت

گاهی كه از دشمن اهانت می شنیدی

یاد رقیه یاد زینب بود یارت

روزی كه آن كَذّابه آتش بر دلت زد

با نام زینب خواست سازد بی قرارت

كذّابه آنجا طعمۀ درّندگان شد

نفرینِ تو سوزاند او را در حرارت

كّذاب ها این روزها هم نقشه دارند

آن نقشه ای كه شد پیاده در مزارت

تهدید زینب را به سر می پَروَرانند

جان رقیه چاره ای كن بر تبارت

صد بار آتش در حرم افتاد بس نیست؟

آیا هنوز آن فتنه را داری نظارت

آری مگر شیعه بمیرد دسته جمعی

تا باز هم تكرار گردد آن جسارت

بالای گنبد پرچمِ سبز ابالفضل

یعنی كه اینجا علقمه ما ذوالفقارت

بر هر ضریحی پرچم سرخ حسینی

یعنی كه اینجا كربلا ما رهسپارت

می خوانم اینك صاحب تیغ و علم را

با نهضتش آزاد سازد هر حرم را

***

حاج محمود ژولیده

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

قلمم قامت گلدسته و دفتر گنبد
آسمان را هوس بوسه زدن بر گنبد ...
عطیه سادات حجتی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-شهادت

 

ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند

گریه ها باز وقار بصرش را بردند

مرد تبعید نباید که بلرزد بدنش

به گمانم که ستون سفرش را بردند

کم کسی نیست، امام است ولیکن تنها

مشرکین، خیل صحابیِ درش را بردند

سامره خاک فقط داشت که ریزد به سرش

عده ای آبروی بوم و برش را بردند

جای یاری، کفنش کرد همین شهر غریب

مثل آن وقت که جدّ و پدرش را بردند

به شفاعت نظری داشت ولیکن با شرط

صوفیان جمله ی شرط و اگرش را بردند

برگ ریزان طرب بود که بر گوش خزان

خبر جرأت نقاش ترش را بردند

حیف از آن فکر بلندی که لحد جایش شد

مرد طرّاح زیارات، سرش را بردند

زینبی داشت اگر، امر به معجر می کرد

چون مقامات خُذینی جگرش را بردند

نفس آخر او نیمه برون آمده بود

که به صدّیقه، ملائک خبرش را بردند

 

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

باز تکرار همان حادثه، اما اين بار
زهرخمپاره شد و بر جگر گنبد خورد
مجتبی خرسندی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع(-مدح و شهادت

 

سرِ شوریده، دلِ بی سر و سامان داریم

از دلِ سوخته گان شمعِ شبستان داریم

به هوای تو بمیریم اگر صدها بار

باز هم در هوسِ دادنِ جان، جان داریم

خط به خط چشمِ تو، ابروی تو، اعجاز خداست

ما به آیاتِ اشارات تو ایمان داریم

خنده و گریۀ عُشاق ز جای دگر است

عجبا دیدۀ گریان لبِ خندان داریم

ای جگر گوشۀ دلبندِ مُعینَ الضُعَفا

دولتِ  عشقِ تو از شاهِ خراسان داریم

غیرتِ شیعه همینجاست در آب و گِلِ ما

به دعای خودِ زهراست كه ایران داریم

هر كجا نامِ شما هست همان كشورِ ماست

مادرت حضرت زهرا به خدا مادرِ ماست

شكرِ این مادری و مهرِ خدادادی را

یاد دادند به ما نغمۀ یا هادی را

با توسل به تو مشمولِ عنایت شده ایم

ما به دستِ كلماتِ تو هدایت شده ایم

ای به مانند علی جاذبه و دافعه ات

چارده آینه جمع آمده در جامعه ات

چهارده نور در این آینه بندان داریم

چهارده بار در این جامعه قرآن داریم

چهارده جامِ مِی و ساقیِ كوثر ساقیست

چهارده قرن گذشته است كلامت باقیست

شورِ تو كرده به پا دردلِ ما هنگامه

می رسد دست به دست از تو زیارتنامه

وقتِ پابوسِ، زیارت به زیارت هستی

در زیارات، عبارت به عبارت هستی

این تو هستی كه همیشه همه جا با مائی

مشهد و سامره و كرب و بلا با مائی

حیف، من قدرِ تو را خوب نمی دانم حیف

بازهم جامعه را خوب نمی خوانم حیف

شب قدر است كه میقاتِ تو را می فهمد

مَطلعُ الفَجر مناجاتِ تو را می فهمد

تو مسیحی كه به تصویر دمیدی جان را

شیرِ در پرده اشاراتِ تو را می فهمد

شاهد شأنِ رفیعِ تو شهید است شهید

ابنِ سِكّیت مقاماتِ تو را می فهمد

پُر شد از كاسۀ تو كیسۀ زندانبانت

دشمنت نیز كراماتِ تو را می فهمد

درکِ تنهائی تو بر احدی آسان نیست

سامرا سخت مصیباتِ تو را می فهمد

بارها بر جگرت داغِ مصیبت زده اند

سوره­ی نور، چگونه به تو تهمت زده اند؟

شأنِ تو افضلِ بر ناقۀ صالح بوده است

چه كسی دست به تحقیرِ شما آلوده است

چه كسی گفت به تو مردِ ریاكار، ای وای

داخلِ خانه شدن، از سرِ دیوار ای وای

وای بر من كه شما را به عتاب آوردند

محضرِ آیۀ تطهیر شراب آوردند

وای بر من كه به این حالِ خراب افتادم

یادِ زینب وسطِ بزمِ شراب افتادم

خیزران در كفِ یك مست فقط می چرخید

آن لبِ خشك به یك ضربه ز هم می پاشید

چوب نزدیك شد و قسمتِ زینب شد آه

گفت؛ لاحَولَ و لاقوّةَ اِلاّ بِا

 

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

پیچیده شمیم حرمت در همه عالم
از شیشه عطری که شکستند درش را
مهدی نظری

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت

 

جان، مرغ خوش الحان علیّ بن محمّد

دل طایر ایوان علیّ بن محمّد

هستی یم احسان علیّ بن محمّد

جان همه قربان علیّ بن محمّد

لب گشته ثنا خوان علیّ بن محمّد

دست من و دامان علیّ بن محمّد

چارم علی، از سه علی باد سلامش

روح سخن چار محمّد به پیامش

جاه حسنین است نمایان زمقامش

جدّ موسی جعفر بود و فاطمه مامش

خیزد همه دم عطر نبوّت زکلامش

دانش گُل بستان علیّ بن محمّد

بحری که عطایش گهر ناب ولایت

مهری که فروغش همه انوار هدایت

ابری که در اوج زند عنایت

نوری که چو انوار حقش نیست نهایت

هادی به کتاب و به حدیث و به روایت

حقّ محور و میزان علیّ بن محمّد

تا مهر بر افروزد و تا ابر ببارد

تا مه دل شب، گردد و اختر بشمارد

تا نخل شود سبز و گل سرخ بر آرد

تا دست قضا امر قدر را بنگارد

در منطق قرآن و نبی فرق ندارد

حکم حقّ و فرمان علیّ بن محمّد

نطقش همه توحید و بیانش همه تنزیل

ایمان به تولاّی وجودش شده تکمیل

نامش همه بردند به تعظیم و به تجلیل

محصول کمال از کلماتش شده تحصیل

آیات خداوند تعالی شده تأویل

از نطق دُر افشان علیّ بن محمّد

تا خاک دهد سبزه و تا گُل دمد از گِل

اوراست ولایت به حریم حَرم دل

با آنکه بود درک غمش بر همه مشکل

نوراست به هر وادی و هر منزل و محفل

کو شوکت مأمونی چون شد متوکّل

خلق اند ثنا خوان علیّ بن محمّد

او ماه فروزنده و سادات ستاره

از سامره دارد به همه خلق نظاره

وصفش نتوان کرد به اعداد شماره

ماراست سر طاعت و اوراست اشاره

از اوست اگر «جامعه» خوانیم هماره

ای جامعه قربان علیّ بن محمّد

افسوس که دادند زبیداد عذابش

چون شمع، فلک کرد به هر حادثه آبش

بردند زبیداد سوی بزم شرابش

از دیده روان شد به گل چهره گلابش

فریاد که کُشتند در ایّام شبابش

پر زد به جنان جان علیّ بن محمّد

او را که وجود آمده تسلیم اراده

دشمن به دل خسته بسی زخم نهاده

بردند به دنبال عدو پای پیاده

پیش متوکّل به روی پای ستاده

این ذکر حقش بر لب و آن مست زباده

وای از دل سوزان علیّ بن محمّد

داد متوکّل که چه ها کرد چه ها کرد

پیوسته جفا کرد، جفا کرد، جفا کرد

سر از تن سادات جدا کرد، جدا کرد

نه شرم زاحمد نه، زدادار  حیا کرد

بر حضرت صدّیقه جسارت کرد

در پیش دو چشمان علیّ بن محمّد

افتاد خزان در چمن حضرت هادی

خون شد جگر و سوخت تن حضرت هادی

شد بی کس و تنها حسنِ حضرت هادی

در سامره شد دفن حضرت هادی

خاموش به لب شد سخن حضرت هادی

«میثم» شده گریان علیّ بن محمّد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

گنبدی ساخته ام از جگر خون شده ام...
دل ما را به مزاری ز غمت، ویران ساز
اصغر اعرابی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

متوكل شدن چه آسان است در دلی میل شر اگر باشد

سهم ابلیس می شود هركس از خدا بی خبر اگر باشد

می كشد شعله روح شیطانی از دل ازدحام و می شكند

حرمت عصمت خدا، حتی فاطمه پشت در اگر باشد

آه! از منتقم نترسیدند، بشنو از نی حكایتی دیگر

شعله ور می شود جهان ناله، ناله ی منتظر اگر باشد

در بزنگاه مبهم تاریخ، ناگهان زیر بیرق دجال

موج فتنه به راه می افتد صحبت سیم و زر اگر باشد

قیل و قال شریح ها كم نیست، كربلاها هنوز بسیارند

وقت خوبی است بی گمان، عاشق پی تقدیم سر اگر باشد

هرگز از خود گذشتن آسان نیست، توشه ی این مسیر، «عاشقی» است

شك ندارم كه یار می آید، عشق ما بیشتر اگر باشد

 

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

گنبدت بار غمت را نتوانست كشید
از غم غربتتان پیرُهن خویش درید
مصطفي گودرزي

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و شهادت

 

ای دهمین اختر برج هدا

از تو هدایت شده خلق خدا

نام تو نام علی مرتضی

کنیۀ زیبای تو ابن الرّضا

دسته گل فاطمۀ اطهری

گوهر نُه یَم، یم دو گوهری

بحر به موج کرمت یک حباب

ذرّه ای از مهر رخت آفتاب

سامره با تربت پاکت بهشت

جنّت و زیبایی آن بی تو زشت

چرخ کهن پیش تو جِرمی صغیر

صد متوکّل به حضورت حقیر

جود تو چون لطف خدا متّصل

خاک درت آبروی اهل دل

وادی ایمن دل آرام تو

شیر درنه به قفس رام تو

آینۀ احمدی و داوری

نجل جواد و پدر عسکری

مروه صفا یافته از روی تو

کعبه نشانی بود از کوی تو

از تو بود بگوش جان سامعه

از تو بود زیارت جامعه

سزد سر از عرش بر آریم ما

کز تو چنین جامعه داریم ما

جامعه نه بلکه روایات نور

صفحه به صفحه همه آیات نور

جامعه یعنی آیت محکمه

دائره المعارف ائمّه

جامعه انوار هدایت بود

جامعه خورشید ولایت بود

گفت چنین راوی نیکو سیر

حکایتی ز آن شه والا گهر

که دیدم از فتنه این روزگار

گشت به مرکب متوکّل سوار

گفت که خلق از پی اجلال او

پیاده آیند به دنبال او

بود در آن عرصه میان همه

پای پیاده پسر فاطمه

هم قطرات عرقش بر جبین

هم به لبش ذکر خدای مبین

سوخته از آتش غیرت چو شمع

حرمت او شکسته در بین جمع

دیده چو ماه رخش دوختم

اشگ فشان ز آتش غم سوختم

گفتمش ای آیت حقّ الیقین

از متوکّل چه توّقع جز این

زین عمل زشت خود این زشت خو

بوده جسارت به تو مقصود او

گفت به پاسخ پسر فاطمه

نیست مرا از این ستم واهمه

من به مقام و رتبه و جاه، کم

از بچۀ ناقۀ صالح نیم

ناخن من به محضر ذات هو

نیست کم از ناقه و فرزند او

یعنی عمر ظلم پاینده نیست

بیشتر از سه روز او زنده نیست

بعد سه شب از دم شمشیر تیز

شد متوکّل بدنش ریز ریز

از پس او معتمد نابکار

گشت چو بر گُردۀ امّت سوار

داد جفا و ستم و قهر داد

تا پسر فاطمه را زهر داد

آن همه سر تا به قدم جان پاک

لاله صفت شد جگرش چاک چاک

سوخت از این غم دل اهل ولا

سامره شد در غم او کربلا

«میثم» اگر وصف غمش می کند

اشک نثار حرمش می کند

 

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

ای خبرساز ترین گنبد عالم برخیز
خبر غربت آقای مرا شرح بده
***
صدفت باز شده راز دلت را دیدم
که چه آشفته شده حالت این مروارید
امیرحسام یوسفی

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

 

وای از ظلم که هم درد شب تارم کرد

درد غربت به خدا خسته و بیمارم کرد

منکه درد همه را خویش دوا می کردم

در تب زهر جفا درد گرفتارم کرد

درد تبعید و فراق پسرم سخت نبود

بردن بزم شراب این همه آزارم کرد

بارها قلب بنی فاطمه را لرزاندند

وقت و بی وقت عدو یکسره احضارم کرد

گرچه در کوچه و بازار نگرداند مرا

لیک تحقیر به هر کوچه و بازارم کرد

در جوانی شجر عمر مرا سوزاندند

بسکه دشمن به غم و غصه گرفتارم کرد

آنهمه معجزه دیدند، مسلمان نشدند

غفلت امت بی درد چه غمبارم کرد

نه فقط امر علی را نشنیدند که خصم

حبس در سینه دو صد نطق غمبارم کرد

پسرم خانه ی تبعید مرا کن حرمم

تا بدانند همه، خصم چه رفتارم کرد

کاش تابوت مرا هم دل شب می بردند

غربت فاطمه یک عمر عزادارم کرد

به عزاداری من اشک بریزید ولی

این حسین است که آشفته و خونبارم کرد

نایبم عبدالعظیم الحسنی شاهد بود

کربلا یک شبه تخریب شد و زارم کرد

سامرا مثل بقیع و حرم کرب و بلاست

غم تخریب حرم خسته ز اشرارم کرد

رنگ شادی به جز از یار نبیند شیعه

شادی آن است که از مژده ی دلدارم کرد

ز هدایت گری ام پرچم حزب الله است

که به عالم علم این دست علمدارم کرد

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

گنبد بهانه بود دلم را طلا کنی
بانی شدی که قلب مرا سامرا کنی
محمد موحدی مهرآبادي

 
 
شنبه 12 فروردین 1396  1:15 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها