0

بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

امشب میان گریه و لبخند خود گمم

سرشار  از طلوع  بهار  تبسمم

دریایم و  طپیده به لب هام  نبض موج

تا آسمان رسیده شعور تلاطمم

جارو به برج و باروی اندیشه می زنم

تا سائل مدایح  معصوم پنجمم

من شاعر صداقت گل های قاصدک

من جابر سلام  رسولان  مردمم

هر جا که باز  پنجره ای شد کبوترم

هر جا که بسته است در مهر کژدمم

صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم

دریای علم تو بچشاند اگر خمم

پیچیده در تلاوت معصوم نام تو

عطر گل محمدیت در تکلمم

بر خاک های مرقد نورانی تو ساخت

گلدسته ها و گنبد زرین تجسمم

امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده

امشب که بین گریه و لبخند خود گمم

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

شـروع اول مـاه و طلـوع مـاه تمـام

به این شروع، درود و به این طلوع، سلام

خدا بـه حضـرت سجـاد داد فرزندی

کز او بنـای فضیلت گرفت استحکام

محمّدبن‌علـی، باقرالعلـوم کـه هست

ز مــادر پــدر خـود سلالـۀ دو امـام

که هست چار امامش پدر،دو فاطمه مام

عمـو امـام حسن، جـد او امام حسین

دو جد دیگـر او حیدر و رسـول انـام

محمّدی که محمّـد سـلام داده بر او

به روی دست پدر چون علی گرفت مقام

ولـی حـق و شکافنـدۀ تمـام علــوم

که هفت شهر فضیلت از او گرفت نظام

گرفـت دیـدۀ خـود را ز دست او جابر

سلام باد بـر آن دست و این چنین اکرام

روی چـو جـانب بیت‌الحـرام تـربت او

بـه تـن بپـوش ز بـال فرشتگان احرام

دُر چهـار یـم و بحر هفت گوهر پـاک

بر آن چهار یم و هفـت دُر سلام مـدام

امـام پنجـم و پنجـم وصـی ختم رسل

که می‌شونـد رسـل بـر زیارتش اعظام

شـروع علم بـه او، ختـم علـم نیز به او

زهی به حسن شروع و زهی به حسن ختام

گــرفت روز ازل باقـــرالعلــوم لقـب

چنان‌کـه یافتـه دانش بـه نـام او اتمام

اگرچـه بیل کشاورزی‌اش بـود به زمین

بـه یک اشـارۀ او نُـه‌سپهـر گـردد رام

بـه پـای کرسـی درسش هزارهـا جابر

ذلیـل مجـد و جلالش بـود هزار هشام

محمّد است ز سر تا قدم به خُلق و خصال

از آن نهــاد ورا ذات حـق محمّـد، نـام

تمام شخص محمّـد در او خلاصـه شده

ز مجد و عزت و خُلق و خصال وخوی و مرام

اگر بـه چشم بصیـرت به تربتش نگری

دم از بهشت زدن در حـریم اوست حرام

دگر بـه عـرش بریـن هیچ اعتنـا نکنند

اگر شوند بـه کویش مـلایک استخدام

امـام پنجـم کـل وجـود، تنهـا اوسـت

چه در مدینـه بود یـا رود اسیر بـه شام

قسم به ذات الهی کـه علم، بی‌نفسش

چو آفتاب دم مغـرب است بـر لب بـام

فقیـر درگـه احســان او فقیـر و غنـی

مطیع حکم خداوندی‌اش خواص و عوام

مسیـح بـا نـفس روح‌بخش او زده دم

کلیـم یافتـه از منطق وی علـم کلام

کمال یافته بـا مهـر او رکوع و سجود

قبول حق شده با حب او صلات و صیام

هماره تا که زمین است و آسمان برپـا

همیشه تا که زمان است و گردش ایام

به روح پـاکش از ذات حـق درود درود

به جسم و جانش ازان سو جان سلام سلام

مـوالیان وی از بیـم دشمنـان «میثم!»

ز دور بر حرمش بوسـه می‌زننـد مدام

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

امروز که عرشیان برانگیخته اند

بر عرش بلور نور آویخته اند

در مقدم باقر العلوم از فردوس

یک باغ گل محمدی ریخته اند

***

با عطر تو گل شوق شکفتن دارد

سرمستی و میل از تو گفتن دارد

ای باقر علم نبوی در شب عید

این دل هوس مدینه رفتن دارد

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

از روشنی طلعت رخشندۀ باقر

شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر

در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز

گردید عیان ماه تمام از رخ باقر

منشق شده از نور «علیّ بن حسین» است

این نور که نورانی از او گشته ضمائر

بر «فاطمه‌ی بنت حسن» بس بُوَد این فخر

کآورده پدید این مه تابندۀ باهر

"باقر" لقب و کنیه "ابو جعفر" و او را

بوده است لقب های دگر، هادی و شاکر

از هر بدی و عیب و زلل اوست مبرّا

جان و تنش از «یُذبَّ عنکم» شده ظاهر

دریای علوم است و زُدایندۀ اوهام

گفتار حکیمانۀ او زیب منابر

از یک نفسش زنده کند صد چو مسیحی

از یک نظرش دیدۀ اعمی شده باصر

یاد آمدش از چهرۀ تابان محمّد

با چشم بصیرت نگهش کرد چو "جابر"

عالم همه شد روشن از آن نور خدائی

شد بارور از او شجر دین و شعائر

خوش باد، زمینی که هم آغوش شد او را

خوش آن که به سوی حرمش گشته مسافر

دیگر غمی از محنت ایّام ندارد

هر کس به حرم خانه او گشت مجاور

وصفش نتوان گفت «حسان» با سخنی چند

چون، قصّه بلند است و زبان، الکن و قاصر

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

شب  تا سحر به شو ق  حرم خون گریستم

آیا دوباره زائر کوی تو می شوم

سلطان علی ، دلم به هوای تو زنده است

آیا گدای دربِ سرای تو میشوم

امشب به انتظار قدوم مبارکت

فرش پر از بنفشه و گل پهن کرده ام

آیا کنار مرقد پاکّ تو نازنین

جارو کِش حریم ّ وفای تو میشوم

آقا، تمام دلخوشیم  این بُوَد که باز

با چشم خیس وارد صحنت شوم به شوق

چشمان خویش رو به سوی آستان کنم

در قلب پر محبت تو میهمان شوم

امشب غبار سینه ی خود را به اشک چشم

با این امید پاک نمودم  که گوئی ام

روزی خور حرم ز سخای تو می شوم

سلطان علی ،به گوشه ی چشمی نظر نما

کاین بینوا خیره به دست تو مانده است

تا نامه ی غلامی او مهر می زنی

با عشق از زمین زمان سیر می شود

گر از در ِسرای خود او را برانی اش

در حسرت زیارت تو پیر می شود

آقا ،دو دست پر گنهم را بگیر زود

تعجیل کن به جان خودم دیر می شود

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-ولادت

 

السلام ای دلیل کَرَّمنا

ای به عالم امام، آمَنّا

به مسلمانیِ خودت سوگند

طاعتت واجب است، سَلَّمنا

این عبارت نوشته بر قلبم

از ازل بوده ام تُو را مِنّا

از ازل تا ابد به این سخنیم

ما همه بنده ایم، اِرحَمنا

شاهد این که در رکاب توأم

و هُوَ «آیهُ لَهُم اَنّا»

 «و خَلَقنا لَهُم» به ما خواندی

 «و مَتاعاً، و رحمةً مِنّا»

مرده بودیم، زندهِ مان کردی

و لبت گفت ذکر «اَحیَینا»

شیعۀ فاطمه تویی _ و منم

شیعۀ تو قسم به «انزلنا»

حجةُ اللهِ ما تویی آقا!

حجة الله علی الحجج، زهرا

سوره های فصیح رحمانی

آیه های بلیغ سبحانی

تویی و آل پاک و اطهارت

کلمات کریم قرآنی

عَلَّم الآدم از تو می گوید

ای به اسماءِ نور، نورانی

اُذکروا نعمتی تویی آقا!

وَه چه زیبا نماز می خوانی

و اَقیموا الصلوت را مظهر

اَمرِ آتو الزکوت را بانی

خاشعین را عبادتت مَظهر

خاضعین را چراغ رضوانی

هر سحر از میان سجّاده

آسمان را کنی چراغانی

نیمه شب تا طلوع فجر و فلق

تویی و سجده های طولانی

پدر و مادرم فدای شما

ای مرا والدین ایمانی

با شما بودنم خدا داند

بهترین لحظه های روحانی

مثل عمّه شبیه بابایت

می کنی خطبه های طوفانی

آخرین یادگار کرب و بلا!

اوّلین یادگار ایرانی

حتم دارم برای ما تا حشر

تا قیامت شفیع میمانی

حجةُ اللهِ ما تویی آقا!

حجة الله علی الحجج، زهرا

ای به قربان برق چشمانت

آمدی با سرود جانانت

اَشهدت شهدی از شهادتت داشت

اوّلت هست مثل پایانت

بر لبت آیه های قرآنی ست

ای فدای صدای قرآنت

حال، وقت امامتِ تو شده

عالَمی هست زیر دستانت

ما مسلمان دست های توئیم

کن اشاره شویم سلمانت

آری ای ماه! خوش درخشیدی

در شب تیره بر محبانت

خندۀ مادرت به بابا گفت

می بَرد دل، لبان خندانت

می درخشد شبیه مروارید

گونه ات چانه ات گریبانت

این چه نوری ست می شود ساطع

تا بهشتِ برین ز رضوانت

خوانِ نعمت بگستران که هنوز

انبیایند تازه مهمانت

باقر العلمی و معلّم اخلاق

عالمان طفلک دبستانت

قلّه های علوم انسانی

بی گمان فتح شد به دورانت

مکتب وحی را تویی حافظ

دشمنان مانده اند حیرانت

درد اسلام و مسلمین امروز

هست محتاجِ مُهر درمانت

شیعیان غریب را دریاب

به دل نرم و آه سوزانت

حجةُ اللهِ ما تویی آقا!

حجة الله علی الحجج، زهرا

فیض سرمد حکایت باقر

راه احمد هدایت باقر

در همه دردهای بی درمان

مرهمِ دل ولایت باقر

همۀ کائنات می دانند

زنده اَند از عنایت باقر

به خدا زنده می کند دل را

نکته های روایت باقر

حافظ پرچم ذَوِی القرباست

هر که شد تحت رایت باقر

بشریّت به امر حق باشد

زیر چتر حمایت باقر

دور طاغوت، سَر نمی گردد

جز به دست درایت باقر

سدّ راه منافقین باشد

روشِ با کفایت باقر

هر کجا انحراف می بینیم

چشم ما و هدایت باقر

شیعه بودن نشانه ای دارد

شیعه نوری ز آیت باقر

بر مجاهد ز غیب می آید

مددِ بی نهایت باقر

طاعتِ بی غرور، گر خواهیم

اشک ما و رضایت باقر

در ره دوست بندگی باید

بندگی چیست؟ غایت باقر

حجهُ اللهِ ما تویی آقا!

حجه اللهَ علی الحجج، زهرا

جوشد از هر لب دعای شما

چشمه چشمه به زیر پای شما

و من از چشمه ای شکافنده

چشم واکرده ام برای شما

من مسلمان چشم های توأم

مؤمن چشمۀ بقای شما

هر کجا را که طی کند چشمت

طی کند پیرو ولای شما

نتوان حق تو ادا کردن

مگر از سمت کربلای شما

چشم هایت چه روضه ها دیده

در شب و روز نینوای شما

دیدی ای چشم کربلا که چه شد

بر سر نیزه مقتدای شما

دیدی آن جا که معجر و خلخال

می ربودند از نسای شما

خلوت سجده بود و سجاده

آه سجاد و ابتلای شما

خیمه اهل بیت بود و شرر

حمله و غارت و عزای شما

حاجتی رفت در دل زینب

که خورَد تازیانه جای شما

دید چشمان پاک و معصومت

کوفه و شام و رنج های شما

باید از درد و داغتان گوئیم

ورنه کِی می توان ثنای شما

خودتان امر کرده اید آقا!

یک دهه روضه در منای شما

حجةُ اللهِ ما تویی آقا!

حجة الله علی الحجج، زهرا

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

طبع باران..تقدیم به حصرت باقر(ع)

((طبع باران))
.
باران غریبی میکند در پشت پلکم
باید ببارد تا دلم آرام گیرد
شاعر قلم در دست میگیرد که شاید
از طبعِ باران قطره ای الهام گیرد

پس مینویسد عشق را با اشک هایش
این گریه او را میکشاند تا مدینه
پر میزند با شعر خود تا اوج غربت
ناگاه بغضی مینشیند کنج سینه

آرام و تنها...کنج قبرستانِ تاریک
با ذکر باقر(ع) کربلا احساس میشد
شلاق...سیلی...آبله...تشنه...سه ساله
حتی قلم در واژه ها حسّاس میشد


آقای من..با علم خود اعجاز کن باز
حرفی بزن از رازهای آسمانی
تفسیر کن قرآنِ بر بالای نی را
روضه بخوان از یاس های ارغوانی

از حلقه ی رنگین کمانِ چشم هایت
تیری رها کن چشم ها را خیره تر کن
نیرنگ دشمن...سکّه های کفر قیصر
با علم خود آن حیله ها را بی اثر کن

وقتی سلامی از نبی(ص) آورد جابر
در خاطراتش ناگهان ادغام میشد
هرچند نابینا ولی حس کرد اورا
بوی رسول الله(ص)استشمام میشد

تو گفته بودی در منا روضه بخوانند
تاکربلا در کربلاپنهان نماند
پس عشق را تفسیر کردی با عروجت
تا شیعه در تکلیف خود حیران نماند


یکبار دیگر روضه میخوانیم آنجا
در ساعتی که مرد باران باز گردد
پس وعده ی ما روز باران...شهر خورشید
وقتی قیام مرد دین آغاز گردد

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و شهادت

 

ای جان‌ِ جهان امام باقر

وی قبلۀ جان امام باقر

وی کهف امان امام باقر

وی فوق بیان امام باقر

وی نور عیان امام باقر

 مولای زمان امام باقر

تو باقر علم کبریایی

تو آینۀ خدا نمایی

تو قبلۀ جانِ انبیایی

حق است که حجت خدایی

ما یکسره درد و تو دوایی

ما جسم و تو جان امام‌ باقر

تو مظهر رب‌ العالمینی 

تو هستی زین ‌العابدینی

عیسای مسیح آفرینی

 سر تا قدم آیت مبینی

سلطان جهان، امام دینی

 در کون و مکان امام باقر

ای دوستی تو اعتبارم

من آرزوی مدینه دارم

تا روی به درگه تو آرم

 تا چهره به تربتت گذارم

شاید به بقیع، جان سپارم 

با اشک روان امام باقر

ای قلۀ عرش، خاک پایت

ای جان جهانیان فدایت

گل‌واژۀ وحی در صدایت

 تو پادشهی و ما گدایت

چشم همه بر در سرایت

 از پیر و جوان امام باقر

افسوس که حرمتت دریدند

 بعد از نبی از شما بریدند

در شام، غریبی تو دیدند

ننگ ابدی به خود خریدند

بر قتل تو نقشه‌ها کشیدند

پنهان و عیان امام باقر

بودی ز حقوق خویش محروم

 تا شد جگرت به زهر، مسموم

با یاد تو ای امام مظلوم

گردید قلوب شیعه مغموم

از قبر غریب توست معلوم

 صد رنج نهان امام باقر

گریه به عزای تو ثواب است

دل‌ها ز مصیبتت کباب است

قبر تو میان آفتاب است

 از کینۀ دشمنان خراب است

این حرمت آل بوتراب است؟!

کی بود گمان امام باقر

تو جور و جفای شام دیدی

 خاکستر و سنگ و بام دیدی

بر نیزه سر امام دیدی

 خوشحالی خاص و عام دیدی

بیداد و ستم مدام دیدی

 از خرد و کلان امام باقر

ای وصف تو بار نخل «میثم»

وی خاک رهت به زخم، مرهم

وی ریزه‌خور عطات، آدم

وی لطف و کرامتت مسلّم

در حشر ز آتش جهنم

ما را برهان امام باقر

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

باید به فکر قافیه های جدید بود

در شهر غمزده به هوای امید بود

باید به مثنوی پر و بال عقاب داد

شوری برای خلقت یک انقلاب داد

باید تلنگری به تکاپوی سینه زد

با بیتهای شعر پلی تا مدینه زد

باید سراغ زمزمه ای عاشقانه رفت

در جستجوی شوق به هر بی کرانه رفت

باید برای فصل رجب واژه آفرید

شاید هوای وصل و طرب سوژه ای جدید

ماهی که مات روشنی اش میشود نجوم

راهی به سمت یا علی از باقرالعلوم

نفسی که شد نَفَس نَفَسش بی حد و عدد

با دیدن هلال رجب یا علی مدد

پای رجب رسیده به شهر نوشته ها

گل شد تمام گفته و گل شد شنفته ها

تسبیح عاشقیِّ دل شاد یا علیست

سبُّوح حمد حضرت سجّاد یا علیست

نور مبین ذات خدا در زمین ببین

آمد اصول دین پسر زین العابدین

باقر بقای علم لدنِّی ِّ مصطفاست

باقر بنای نام علی با همان صفاست

باقر شکوه عاشقیُّ و عشق خالق است

دار و ندار سینه ی پرشور صادق است

باقر نمای تشنگیُّ و نای زندگی ست

اوج غم و عروج تولّا و بندگی ست

پرورده ی نیایش شبهای نافله

همبازیِّ سه ساله ی همپای قافله

یادآور حماسه ی عبّاس در نبرد

تیرش جواب طعنه شد و قلب فتنه سرد

شرحی برای درک معانیِّ فاطمه

راهی به سوی ربُّ و مبانیِّ زمزمه

حبَّش کلید برتریِّ محشریِّ ماست

نامش زمینه ی نفس حیدریِّ ماست

ای شاهد شهادت گلهای آفتاب

اشک دو چشم کودکیَّت مات مشک آب

یادت نمی رود سفر پای نیزه ها

دیدار قتلگاه و وداع با جنازه ها

برگ گل و فشار غل و طعنه و عذاب

بزم می و جفای نی و مجلس شراب

تو روضه های آه رباب و سکینه ای

یک کربلا عذاب و عطش در مدینه ای

آنروز شعله آمد و سوزاند خیمه گاه

امروز مانده قبر تو بی شمع و بارگاه

اصلاً سقیفه آمده همواره لج کند

محتاج شیعه را به دعای فرج کند

آقا بیا که آمدنت آرزوی ماست

عمریست بغض دوریِّ تو درگلوی ماست

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر و امام زمان(عج)- ولادت و مناجات

 

بر ما نظری اگر نمایی کافیست

 ازکارم اگر گره گشایی کافیست

 عیدی ولادت امام باقر

 در مجلس ما اگر بیایی کافیست

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام محمد باقر(ع)-ولادت 

 

نوری آمد وجود من گم شد

چشم من باز پر تلاطم شد

شرشر اشک روی گونه ی من

شد سرازیر و قدر یک خم شد

گریه از شوق چه صفا دارد

شب میلاد نور پنجم شد

اشک اذن دخول ما بود و

در که وا شد دمِ تبسم شد

محرم اهل بیت اگر شده ایم

همه از یک دعای خانم شد

شکر، یا فاطمه و یا فاطر

شکر، هستم غلام تو باقر

در رحمت دوباره وا شده است

میزبان دلم خدا شده است

بار دیگر میان بیت وحی

آیه ی نور رو نما شده است

سجده ام را کسی نماند که ندید

سِرّ توحید بر ملا شده است

دسته های فرشته می بینم

در مدینه برو بیا شده است

پشت یک خانه ای شلوغ شده

خبری بین کوچه ها شده است

رنگ پنجم به روی بوم آمد

حضرت باقر العلوم آمد

نذر چشمان تو جوانی من

به فدای تو زندگانی من

زیر پایت بگو که سر بزند

هر کسی خواست از نشانی من

عرض تعظیم پیش قد تو شد

علت قامت کمانی من

من ندارم که هیچ چیز از خود

همه از توست هستِ فانی من

هست " آقا مرا دعایم کن "

از دعاهای آسمانی من

در هوای شما نفس زده ام

غصه ها را ز سینه پس زده ام

تو همان چشمه سار عرفانی

فصل سبز بهار عرفانی

در مقام رفیع اخلاقی

جلوه گاه مدار عرفانی

ای سر آمد به علم و دانش ها

سخنت پر ز بار عرفانی

چه احادیث که به جا مانده

از تو آموزگار عرفانی

قبل تو این چنین ظهور نبود

در میان تبار عرفانی

جایگاه علوم و دانش تو

شاهکاری به آفرینش تو

می شود سائل درت باشم

زائر کوی مادرت باشم

می شود در هوای خاکی تو

پر زنم من کبوترت باشم

می شود در بقیع، غربت محض

سر قبر منورت باشم

یاد آن خاطرات کودکی ات

روضه خوان در برابرت باشم

یاد طفلی دو ساله بودن تو

و اسیری خواهرت باشم

معجر عمه های تو بردند

و شما را چقدر آزردند

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح و ولادت

 

مه رجب، مه تسبیح، ماه صدق و صفاست

مه نماز، مه روزه، ماه ذکر و دعاست

مه عبادت پروردگار حیّ ودود

مه محمد و ماه علی، مه زهراست

نسیم صبحگهش خوب تر ز بوی بهشت

فضای شامگهش بهتر از نسیم صباست

طلوع این مه نورانی از شب اول

ولادت وصی پنجم رسول خداست

امام پنجم شیعه، محمد دوم

که خاک درگهش این چار امّ و هفت آباست

تمام دانش در لوح سینه اش محفوظ

تمام قرآن در مصحف رخش پیداست

اگر به ذره نظر افکند شود خورشید

وگر به قطره نگاهی کند همان دریاست

محمدی که محمد سلام داده بر او

که خود سلام محمد سلام ارض و سماست

سلام را چو جواب سلام باید گفت

شفای دیدۀ جابر جواب آن مولاست

قیام علمی او چون قیام سرخ حسین

پیام زندة او انقلاب کرب و بلاست  

کلام اوست شکافندۀ تمام علوم

علوم را نفسش خوشتر از دم عیساست

دُری ز مخزن علمش به دست شیعه بود

که نام آن دُر مکنون دعای عاشوراست

به کور چشمی ناباوران تیره درون

مزار و بارگهش در مدینۀ دل هاست

به بزم شام که بیش از چهار سال نداشت

علیه پور معاویه ناگهان برخاست

بسان رعد خروشید آن چنان که هنوز

بنی امیّه به هر دور و هر زمان رسواست

گشود لب که یزیدا به قوم خویش مبال

که نسل شان ز حرام است و اصل شان ز خطاست

دهد به کشتن آل رسول رأی کسی

که او ز پشت پدر نبود و ز نسل زناست

گهی بسان رعیت گرفته بیل به دوش

گهی به نور هدایت به خلق راهنماست

روا بود که به افلاک سر بلند کنیم

ندا دهیم محمد امام پنجم ماست

هنوز دشمنش از عفو مانده شرمنده

هنوز خُلق خوشش روح بخش اهل ولاست

هنوز کرسی درسش بود به شانۀ عرش

هنوز شعشعۀ دانشش به اوج سماست

هنوز علم به دنبال او روانه بود

هنوز سائل درس و تعلّمش دنیاست

هنوز زمزمۀ قصۀ عزیز و عُزیز

از آن ولیّ الهی شنیدنش زیباست

خدا گواست جدا از خدا و قرآن است

هر آن کسی که مسیرش ز اهل بیت جداست

مدینۀ دل شیعه بقیع دیگر اوست

از آن جهت دل مؤمن، همیشه عرش خداست

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح

 

ماه رجب سلام! که ماه محمّـدی

یـادآورِ شکـوه گلستـان احمـدی

آیینـه‌دارِ نــور خداونـد سرمـدی

از شـرقِ رحمتِ ازلـی باز سرزدی

ماه تـو نـور بـر دل اهل‌نظر دهد

میلاد چار حجت حق را خبر دهد

****

آغـاز مـاه تـو کـه به نام پیمبر است

میـلاد پنجمیـن ولـی‌اللهِ ‌اکبـر است

کز چار بحـرِ نور، فروزنده‌گوهر است

نجلِ دو فاطمه، خَلفِ پاک حیدر است

بعد از علـی، محمّد اوّل وجود اوست

ذکر ملک همه صلوات و درود اوست

ایـن باقـرالعلومِ خداونـد سرمـد است

این آفتاب حُسن خدا، وجه احمد است

مولای من محمّـدِ آل محمّـد است

گیتی ز مقدمش همه خلد مخلّد است

بـر خلـق سایـۀ کرمش مستدام باد

از شخص احمدش صلوات و سلام باد

****  

جدش بوَد حسین و، حسن جد دیگرش

سجـاد بـاب و بنـت حسـن نیز مادرش

دانشــوران دهــر، همـه بنــدۀ درش

جاری ز لعـل لب همه‌جا درّ و گوهرش

بگذاشت پا به عالم هستی، سرم فداش

تنها نه جان و سر، پدر و مادرم فداش

در قدر و در مقام، حسین است این پسر

سر تـا قدم تمام، حسین است این پسر

در علم و در قیام، حسین است این پسر

آیینـــۀ امـــام حسین است ایـن پسر

بستـان حکمـت ازلی در ضمیر اوست

دانش به هر کجا که نهد پا، سفیر اوست

****

گاهی به عرش زمزمۀ حکمتش به گوش

گاهی به باغ، بیل کشاورزی‌اش به دوش

گه بـا کلام داده بـه اهـل کمـال، نوش

اهل کلام یکسـره در محضـرش خموش

دریا ز چشمـۀ دهنش موج می‌زند

آیات وحی در سخنش موج می‌زند

ای اصـل دیـن ولای تـو یا باقرالعلوم

وی ذکـر حـق ثنـای تـو یا باقرالعلوم

وی عرش، خـاک پای تـو یا باقرالعلوم

جـان جهـان فــدای تـو یا باقرالعلوم

مهر تو جان جان صلات و صیام من

پیوسته وقف تو، صلوات و سلام من

****

ای شیعــه را به مهر شما اقتـدارها

مـاه رجــب گرفتـه ز تــو اعتبارها

خورشید بر درت یکی از جـان‌نثارها

گردنــد دور کـوی تـو لیـل و نهارها

هر لحظه در بقیع تو صد کاروان دل است

هـر جا، روم مزار توأم شمع محفل است

من کیستم که خاک سرای شما شوم؟

لب واکنـم، قصیـده سـرای شما شوم

یـا مفتخـر بـه مدح و ثنای شما شوم

باشـد کـه تـا گـدای گدای شما شوم

لال است در ثنای تو مـولا زبان من

تو وصف خود بگوی ولی با زبان من

****

وقتـی عـدو بـه حضـرت تو گفت ناسزا

بـا حسـن خلـق و با گل لبخند از ابتدا

کردی به پاسخ از دل و از جان بر او دعا

ایـن اسـت قـدر و منـزلت و عـزت شما

تنها نه اینکه نام تو از من ربوده دل

خلق محمّدیت ز دشمن ربـوده دل

ای بر تو از خدا و رسولش سـلام‌ها

اهــل کــلام را ز کـلامت کـلام‌ها

بیچـاره و ذلیـل مقـامت «هشام»‌ها

در پنجــۀ تـو از همه دل‌ها زمام‌ها

توحید زنده از نفس صبح و شام تو

اسلام فخر کرده به نطق «هشام» تو

****

تو خلــق را مطاعـی و خلقت مطیع تو

برتــر ز اوج وهــم، مقــام رفیــع تـو

پیـران عقـل یکسـره طفـلِ رضیـع تـو

فـردوس گشتـه خـاک‌نشینِ بقیـع تـو

«میثم» اگـر قصیـده سرای شما شده

مشمول بذل و لطف و عطای شما شده

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح

 

برخیز نگارا که بهار طرب آمد

عید عجم و چشن نشاط عرب آمد

از کثرت انوار یکی روز و شب آمد

پایان جمادی شد و ماه رجب آمد

ماهی که شود ملک جهان خُلد مُخلد

از یمن قدوم دو علی و دو محمد

بر اهل ولا عید مویّد شده امشب

در جلوه رخ داور سرمد شده امشب

لبخند عیان برلب احمد شده امشب

میلاد همایون محمد شده امشب

در دامن خورشید ، عیام قرص قمر شد

فخر دو جهان سید سجاد پدر شد

امشب صدف بحر ولایت گهری زاد

یا دخت حسن فاطمه ، زیبا پسری زاد

در خانه ی خورشید ولایت قمری زاد

یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد

این است که دو فاطمه را نور دوعین است

پور دو علی باشد و نجل حسنین است

  این گوهر یکدانه ی دریای عقول است

در مکتب دین دوستیش اصل اصول است

ماه دو علی مهر دل آرای رسول است

فرزند حسین است و عزیز دو بتول است

مولای همه عبد خداوند مقام است

تا حشر امام است امام است امام است

این محور دین اختر تابنده ی علم است

در قلب زمان نور فزاینده ی علم است 

آرنده ی علم است و نماینده ی علم است

گوینده ی علم است و شکافنده علم است

در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش

پیغمبر اسلام فرستاده سلامش

دشمن به عداوت خجال از کثرت خیرش

فرقی نکند گاه کرامت خود و غیرش

جبریل امین گم شده در وادی سیرش

شیرینی جان قصه شیرین عُزیرش

علم همه یک قطره زدریای کمالش

دیوانه شود عقل به توصیف جمالش

ای گوهر شش بحرویم و هفت در ناب

ای سائل انوار رخت مهر جهانتاب

بی مهر تو طاعات ، چو نقش آمده بر آب

خاک قدم طفل دبستان تو اقطاب

فرزند پیمبر پدر هفت امامی

هم فرش مکان هستی و هم عرش مقامی

انوار دل از روی نکوتر زمه تو

جن و بشر و خیل ملائک سپه تو

جان همه خوبان جهان خاک ره تو

شد باعث بینائی جابر نگه تو

مارا زگنه نیست بجز روی سیاهی

ای چشم خدا وند ، کرم کن به نگاهی

از شوق تو چون مهر تو چون داغ به سینه

چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه

ای شمع دل پنج امین و دوامینه

ماغرق به دریای گناه و تو سفینه

غرقیم ولی چشم یه احسان تو داریم

با دست تهی دست به دامان تو داریم

مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را

حب تو صفا داده بقیع دل ما را

وصف تو همی شور دهد محفل ما را

اینگونه سرشتند از اول گل ما را

تا حشر گـُل مهر تو روید ز گـِل ما

آوای تو پیوسته برآید ز دل ما

تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت

پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت

جان و دل ما شمع شب تار بقیعت

تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت

این درد فراقی که به جان است دوا کن

بر ما زره لطف گذر نامه عطا کن

ای بوسه گه یوسف زهرا دهن تو

نقل دهن ما همه نَقل سخن تو

جان همه قربان تو و جان و تن تو

صد شکر که میثم شده مرغ چمن تو

غیر از گل مهر تو به گلزار نبوید

جز مدح تو و عترت اطهار نگوید

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:05 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امام باقر(ع)-مدح

 

بیا به پای دل خود سفر کنیم امشب

ز کوچه های مدینه گذر کنیم امشب

خدا به زین عبادش عطیه ای بخشید

بیا تمام جهان را خبر کنیم امشب

بیا سلام و درود و تهیت خود را

نثار این پدر و این پسر کینم امشب

در آسمان ولا مهر و مه هم آغوشند

بیا نظاره شمس و قمر کنیم امشب

دگر به دیدن باغ بهشت حاجت نیست

اگر به باغ ولایت نظر کنیم امشب

برای این که بگیریم عیدی از زهرا

سزد ارادت خود بیشتر کنیم امشب

بپاس مقدم دریا شکاف علم و کمال

ز اشک شوق نثارش گهر کنیم امشب

شب ولادت او در مدینه جشنی نیست

بیا زغربت او دیده تر کنیم امشب

تمام فرصت ما وقف خدمت بر اوست

چه حاجت است که کار دگر کنیم امشب

اگر که چشمه ای از معرفت شود پیدا

نهال مهر ورا بارور کنیم امشب

کنار خرمنی از عشق او بیا بنشین

که فکر توشه راه سفر کنیم امشب

بگو به خلق (وفائی) ز جای برخیزد

لباس خدمت بر او به بر کنیم امشب

 
 
جمعه 11 فروردین 1396  1:05 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها