0

بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

صدای بال جبرییل آمده
ساقی حوض سلسبیل آمده
برای مستی ام دلیل آمده
به میکده تا که مجاور شدم
معتکف امام باقر شدم

باز محمد شده دلدار ما
باده زدن نیز شده کار ما
زبان سرخ ما شده دار ما
به هر چه غیر عشق کافر شدم
معتکف امام باقر شدم

مرتبه اش چیست، کفواً احد
بگو که او کیست، کفواً احد
برای او نیست کفواً احد
به جاده ی معرفت عابر شدم
معتکف امام باقر شدم

به درک حضرتش گمان عاجز است
به وصف او کلک بیان عاجز است
به مدح او زبانمان عاجز است
به عشق او بود که شاعر شدم
معتکف امام باقر شدم

مفسّر و موسّع علم دین
لولو از دوازده، پنجمین
به روی انگشتر خاتم، نگین
زائر زینت منابر شدم
معتکف امام باقر شدم

فهیمه و مفهّمه، مادرش
مکرمّه، معظّمه، مادرش
پدر علی و فاطمه مادرش
بنده ی این همه مفاخر شدم
معتکف امام باقر شدم

حضرت شاه بی حرم کیست، او
امام روز محشرم کیست، او
ابن کریم، ابن کرم کیست، او
کنار سفره اش که حاضر شدم
معتکف امام باقر شدم

تا به ابد محب مولامنم
همیشه با دشمن او دشمنم
به لطف مهرش از گزند ایمنم
به کوی مهر او که عابر شدم
معتکف امام باقر شدم

به جلوه ی روز الست خودش
کرده مرا همیشه مست خودش
دست مرا بسته به دست خودش
تا به بقیع او مسافر شدم
معتکف امام باقر شدم

به کربلا خورده گذارش چرا؟
اناالغریب است شعارش، چرا؟
خاکی خاکی است مزارش چرا؟
رفته دلم مدینه، زائر شدم
معتکف امام باقر شدم

شاعر : امیر عظیمی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

به نام نامی سبحان به عالم دیده وا کردم
خدا را با ولای چارده نورش صدا کردم
به امداد محمد تا محمد یک دعا کردم
رفتم دامن پاک اباجعفر نوا کردم
صدا کردم دعا کردم نوا کردم چها کردم
که ناگه دیده وا کردم بنور چارده معصوم
خدا را شکر این سائل نشد از لطف حق محروم
در این ماه خدا عبد خدا محبوب داور شد
چه عبدی؟ بنده ای که بابِ شهراللهِ اکبر شد
به یک معنا امام امّا به یک معنا پیمبر شد
همان که باقر هر علم، اول تا به آخر شد
ز اسم اعظمش اینک دلم از بس منور شد
رسیدم تا بجایی که خدا را در بغل دارم
در این ماه خدا من با خدا ماه عسل دارم
من از روز ازل گم بودم و راهم فتاد اینجا
معلّق ذره ای بودم که ناگه ایستاد اینجا
ز ((یَهدِی اللهِ نورِه)) بَر گرفتم اعتماد اینجا
شدم از روز میلادم غلامی خانه زاد اینجا
ز بختم حضرت زهرا مرا دستور داد اینجا
شناساندند قرآن را و عترت را بجان من
همین شد تا ابد از هر بدی خط امان من
خدا را شکر دلهامان بدست باقر افتاده
گدایان را سر و سامان بدست باقر افتاده
و دستان تمنّا مان بدست باقر افتاده
عبادات سحرهامان بدست باقر افتاده
سفرهای مُعلّامان بدست باقر افتاده
چه آقایی که بابایش پدر زن چون حسن دارد
سفر در پیش ، با جدش ، حسینِ بی کفن دارد
چه آقایی چه زیبا پا در این منظومه بگذارد
چه رفتار دل انگیزی عجب خلق خوشی دارد
چه زیبا در مدینه سر قدم آهسته بر دارد
برای کربلا رفتن زمان را لحظه بشمارد
که تا دستور زهرا را بخاطر خوب بسپارد
به یمن گریه بر جدّ غریبش نور می تابد
همه اسرار عالم را به نور روضه بشکافد
سه ساله با سه ساله همسفر از شهر یثرب شد
رسید آندم که در صحرای تف نزدیک مغرب شد
به روی نیزه سرهای بنی هاشم که غالب شد
بخون خورشید و ماه و انجم و خیل کواکب شد
همه دار و ندار خیمه ها را کوفه صاحب شد
فرار عمه ها بود و نگاه حسرت باقر
امان از گریۀ سجاد و آه حضرت باقر
از آنجا عهد با خود کرد تا دین را کند یاری
همه احکام که ، مانده معطّل را کند جاری
کند آیات قرآن را روایاتی شنیداری
دهد با نهضت روضه به اهل درد بیداری
منا را کربلا کرد و همه عمرش عزاداری
و فرمود آن امام راستین با مردم دنیا
خدا رحمت کند آنکس که امر ما کند احیا
چه امری؟امرِ دین احیاء گردد با حسین و بس
همه احکام ما اجراء گردد با حسین و بس
عدالت در جهان احصاء گردد با حسین و بس
و محوِ منکر و فحشاء گردد با حسین و بس
شهادتنامه ها امضاء گردد با حسین و بس
یقین احیای امر دین بجز امر ولایت نیست
هر آنکس نیست در این ره دل او را هدایت نیست
حیات طیبه آری صفات منکران هرگز
عطای فاطمه آری لقای دشمنان هرگز
ولای مرتضی آری لوای مشرکان هرگز
گلاب دوستان آری گل بیگانگان هرگز
شکست دشمنان آری گسست دوستان هرگز
نه آن تحریم می خواهیم نه این تکریم می خواهیم
که تنها تحت فرمان علی تسلیم می خواهیم

 

شاعر : محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
وآیینه دار طلعت خورشید پنجمم
چون کشتی سپرده به توفان عنان خویش
ازموج موج جذبه ی تو در تلاطمم
آن شمع کوچکم که بیفروزیم اگر
فخر است با چراغ قبولت به انجمم
از آفتاب بیشترم با ولای تو
آیینه ام، فروغ تو را در تجسمم
*
حیران آن اسارت و آن غارتم هنوز
باریک بین فاجعه ی آن تهاجمم
آری سلام بر تو اماما! که می پرد
از لب به یاد آن چه کشیدی تبسمم
طفل چهارساله و طوفان کربلا؟
حیران این تداعی ام و آن تالمم
از آن ستم که سوخت در آن، خاندان تو
هم بر تو عرضه می کنم اینک تظلمم
گنج مراد خویش نجستم ز هیچکس
الا تویی که مدح تو را در تکلمم
هرچند لب به خنده گشایم برابرت
ز اندوه تو نشسته به خون است مردمم
*
ای علم را شکافته و رفته تا به عمق
حیران آنچه یافتی از این تعلمم
آن شاعرم که از سر ایثار عاشقم
بر دوستیت و خصم تو را در تخاصمم

 

شاعر : مرحوم حسین منزوی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

به پایان شد مه دوم جمادی
رجب آمد مه اعیاد وشادی
به روز جمعه ودر اولین روز
نمایان شد مهی زیبا ،جهانسوز
درخشان ماه از اولاد زهرا
دو جدش پور حیدر شاه والا
زانوارش مدینه نور باران
برای حضرت سجاد چون جان
چراغان خانه ی زین العبادی
همه اهل ولا مشغول شادی
علی اکبر عموی نازنینش
فراوان بوسه ها زد بر جبینش
همی شاد است قاسم ماه والا
که خواهرزاده اش آمد به دنیا
حسین بن علی را نور عین است
بگوشش صوت زیبای حسین است
بگوید هم اقامه هم اذانش
زعشقش می کند لبریز جانش
نصیبش گشته همناهی احمد
بود نام عزیز او محمد
به گوهر های عصمت هفتمین است
ولایت را امام پنجمین است
ابو جعفر لقب باقر علوم است
امامی شاکر وصابر،خدوم است
شکافد صخره علم علی را
کند احیا اسلام جلی را
ببیند روزهای کربلا را
پذبرا می شود رنج وبلا را
زپیغمبر سلام آورده جابر
به فرزندش محمد از ره مهر
بزن کف شیعه روز شادی توست
خرابی رفته وآبادی توست
بیامد باقروچون روز شب شد
ورودش مطلع شعر رجب شد
نکویی رجب زین روی پیداست
بهارش زادروز باقر ماست
بخوان شیعه حدیث قال باقر
خدا را ازوجودش با ش شاکر
بگو تبریک بر صاحب زمانت
فدا کن در ره او مال وجانت
نما خواهش که از غیبت در آید
انا المهدی،انا المهدی سراید

شاعر : اسماعیل تقوایی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

نازم به سَروري كه زبورش ز كوثر است
داوداهل بيت صدايش رساتر است
يك سوره از زبور گلستان هل اتي
دنيايي از فضائل آل پيمبر است
يك آيه از صحيفة سجّاديه بخوان
وانگه ببين كه سورة نورش چه محشر است
هركس كه آن صداي رسا را شنيد ، ديد
حتي سكوت هم كه كند عين حيدر است
يعقوب آل فاطمه حالا پدر شده
آمد محمدي كه به او روح پيكر است
نسل رسول ، نسل علي ، نسل فاطمه
بسته به اين ولادت و مولود انور است
هم هاشمي است ، هم علوي هم محمدي
نسلش حسيني و حسني ، فخر داور است
اول محمد آمد و بعداً علي ولي
اينجا علي زقبل محمد مصوّر است
او زادة خليلِ سر افرازِ نينواست
آزادة ذبيحِ خدا سبط صفدر است
او ناشر حقايق دين محمدي
احياگر علوم خداوند اكبر است
آگاه از عوالم غيب و شهود اوست
از قلّه هاي علم و عمل اوست برتر است
در يك كلام مرتبة باقر العلوم
مولاي هفت سرور و باباي جعفر است
در وصف او هر آنچه سخن هست نارساست
جز اهل بيت هرچه بيان است بي بر است
قرآن هر آنچه وصف اولو الامر مي كند
دربارة پيمبر و آل پيمبر است
□□□
او كيست وصفش اين همه توحيد آور است
او كيست كه به گلشن ارباب مِهتر است
با اين همه فضايل گوياي حضرتش
تاريخ او مويِدِ ميلاد ديگر است
او يادگار نهضت سالار كربلاست
دامن نشين عمّة سادات لشگر است
تا كربلاست ، زينتِ دوش عموي خويش
وز كربلا ، نظاره گر هيجده سر است
او راوي تمام شهيدان نينواست
او شاهد سه ساله و نُه ساله دختر است
او ديده است چادر خاكيِّ عمه را
او ديده است بر سر يك نيزه معجر است
او ديده است نالة رأس الحسين را
او ديده است طشت طلا تير آخر است
او ديده است ذبح عظيم قتال را
او ديده است تيزي خنجر به حنجر است
او ديده است پردگيان را ميان شهر
او ديده است عمّة سادات مضطر است
او ديده است هلهلة اهل شام را
او ديده است ديدة بابا ز خون تر است

شاعر : محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

یک سبد یاس در بغل دارم
آسمانی پر از غزل دارم
غزل از جنس لیلی و مجنون
مثنوی های بي مثل دارم
مطلع هر قصیده ام اين شد
دلبری ناب و بی بدل دارم
بی خودی شاعرم نکردی که
به سرم شور لم یزل دارم
بار دیگر گرفته دستم را
طبع شعری که از ازل دارم
من و قربانی مرام تو؟؟
دم "أحلی من العسل" دارم
من بر آنم که قید غم بزنم
و برای شما قلم بزنم
مَثَل صبح صادقی آقا
روشنی مشارقی آقا
مددی یا محمد بن علی
 ولی الله لایقی آقا
با کلامت مرا مسلمان کن
که تو قرآن ناطقی آقا
"جابر" از محضرت تلمذ کرد
تو بزرگ نوابغی آقا
تو که خلق "زراره" ها کردی
گردن من که خالقی آقا
تو خودت شاهدی که میخوانم
روز و شب "لاأفارق" ی آقا
عالِمُ السِرِّ فِی النّجُومی تو
سَیِّدی باقرالعلومی تو
ما مقلد تو مقتدای ما
ما مصفا تویی صفای ما
همه هستی ما برای شما
نوکری شما برای ما
یا من أرجوه بحق "ماه" رجب
گره خورده به تو دعای ما
مادرت دختر کریم خدا
تو خودت حجت خدای ما
نفس تو حیات می بخشد
نوه ی شاه نینوای ما
تربتت گرچه خاکی است اما
 درگهت باب التجای ما
تو خودت قول داده بودی که
پس چه شد إذن کربلای ما
نه فقط پیر شیعیان هستی
بلکه آقا تو روضه خوان هستی
کربلا کرب و البلا دیدی
غم و اندوه بچه ها دیدی
سوی گودال رفتی آقاجان
و "ذبیح من القفا" دیدی
کربلا غصه ها عذابت داد
خواهری زیر دست و پا دیدی
روی نی راس سیدالشهدا
روی نی گیسوی رها دیدی
کوچه پس کوچه های کوفه وشام
عده ای در برو و بیا دیدی
تا میان خرابه هم رفتی
گریه های رقیه را دیدی
بی گمان ذره ذره جان دادی
سر و تشت و پیاله تا دیدی
خاطراتی به سینه ات باقی ست
گریه هایت ز غربت  ساقی ست

 

شاعر : علیرضا خاکساری

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

از آسمون باز خبر می آرن      فرشته ها یه قمر می آرن
از تو بهشت یه سبد ستاره     هدیه برا این پسر می آرن
دلها از غم میشه امشب آزاد     نوری از عرش تو مدینه افتاد
خورشید امشب خوابیده آروم رو دست امام سجاد
پر وا کنید ای عاشقا تا هممون بشیم مسافر
سبد سبد گل بریزید رو مقدم امام باقر
مولا مولا امام باقر

 

تو این شب جشن عاشقونه          ملک داره به غزل می خونه
تو دلبری به خدا تو عالم            آقای  ما  نداره      نمونه
پشت خونه پرشده زسائل     ماه هم امشب شده قرص کامل
چه رویایی سر گذاشته روی دوش ابوالفضائل
نگاه کنید تو مدینه سفره نذری حسینو
برا نوه اش که می چینه ستاره های عالمینو
مولا مولا یا امام باقر
آقای ما همه چی تمومه      بی عشق اون هر نفس حرومه
هرچی داریم توی دین ومذهب      از  سخن    باقر   العلومه
توی دام یه نگاش اسیرم         در خونش تا ابد فقیرم
می خوام امشب از آقا برات کرببلا بگیرم
آقای من می دونه که عاشق بین الحرمینم
عاشق یک نماز صبح تو حرم امام حسینم
مولا مولا یا امام باقر

 

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

صحبت از عاشقی و عشق جگر می خواهد
دم زدن از لب معشوق شِکر می خواهد
بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن
نظر حضرت حق، همّت پَر می خواهد
به هواخواهی از یار، علمدار شدن
سینه ای همچو ابالفضل سپر می خواهد
آسمان موهبتی باز فرستاد زمین
صید این موهبت ای دوست هنر می خواهد
نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است
یا دل حضرت سجاد پسر می خواهد
دامن فاطمه ای باز قمربار شده
علی دوم زهراست، پسردار شده
پسری آمده همنام رسول دو سرا
احمد دوّمی از نسل علی و زهرا
آمده تا که به اسلام اصالت بدهد
آمده تا که بود پرچم دین پابرجا
خاک می خورد علوم نبوی روی زمین
آمده تا که تکانی بدهد دنیا را
کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش
باقرالعلم نبییّن و به "اَیٍّ بقرا"
شیعه شد زنده به هر جمله ی قال الباقر
شیعه باقی است به ابقای کلام آقا
آمده روشنی چشم رسول ثقلین
نوه ی مشترک و وارث خون حَسَنین
کیست مولا، نوه ی صاحب کشتی نجات
کیست آقا، پسر ذکر و دعا و صلوات
او همان زمزمه ی یهوه بود با موسی
او همان نور خداوند بود در میقات
او همان است که با نام شریف "باقر"
مژده ی آمدنش داده خدا در تورات
او همان است که از دور و برش می روید
صد هزاران گل خیرات، درخت برکات
عمل دشمن او چیست بجز بار گناه
لغزش شیعه ی او چیست به غیر از حسنات
مهر ارباب، قبولی عمل می باشد
بی ولایش  بخدا لعل، بدل می باشد
هر که سمت حرمش رفت بها می گیرد
از کرمخانه ی ارباب عطا می گیرد
نفس عیسوی اش داروی هر دردی است
کور از هُرم نفسهاش شفا می گیرد
گاه با دستخطش زنده کند مرده و گاه
با همان دست کرم، دست گدا می گیرد
گاه در مزرعه اش کارگری ساده بود
گاه در خانه ی وی مدرسه پا می گیرد
گاه با خاطره ی کودکی اش؛ تنهایی
به سر و سینه زنان بزم عزا می گیرد
چارساله پسری بود به همراه پدر
به سوی دشت بلا، کرببلا کرد سفر

شاعر : امیر عظیمی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

 سرود میلاد امام باقر (ع)

پیچیده شمیم خوش باقر(ع) تو فضامون
تبریک به زهرا(س) ورسول(ص) ومرتضی(ع) مون
میخوان مثل قو پر بکشن سوی مدینه
این قلبای دیوونه ی سبط مجتبی(ع) مون
باقرالعلوم(ع)، حرف من اینه
یابن فاطمه(س) ، اذن مدینه
شهر تو منوره، یاس خونه ها تره
اشک شوق مادره،                 آقا
بر من نِه تو منّتی، مشتاق تو ملتی
سِبطَیکَ اَدِلَّتی،      مولا
بر دلها فرشته، با نورت نوشته
دنیا بی تو زشته،    دنیا
از هر شهر و کوچه، دل در حال کوچه
عمرِ بی تو پوچه،   آقا
-
مانند قیام تو به زیبایی جدّت
باقر(ع) چه برازنده به رعنایی قدّت
مفتاح علومیّ و به روی همه بازه
درهای کرم، لطف و صفا، مهر و مودّت
باقرالعلوم(ع)، حرف من اینه
یابن فاطمه(س) ، اذن مدینه
ای تو سبط مجتبی، ای تو آیه ی ولا
احسن بر تو مرحبا،   بابا
دنیای نجابتی، دریای سخاوتی
پیوند رسالتی،        مولا
ای باب المعانی، ای محمود ثانی
از خویشم مرانی،   آقا
عالم در شگفته، مهمانی گرفته
روز و ماه و هفته،   با ما

محمدرضا فروغی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

همرازم/ به تو/ می نازم/ غزل/ می سازم/ به عشق تو
بی تابم/ تویی/ اربابم/ بازم/ بی خوابم/ به عشق تو
امام من حجت خدا   ای نوه ی شاه کربلا 2
توی قانون قلبم نوشته            دلبری کار لیلا نمیشه
جد تو هم حسن هم حسینه   دیگه مثل تو پیدا نمیشه
مولانا تاج رو سرم تویی  دلبرم تویی دلبرم تویی
امید روز محشرم تویی    دلبرم تویی دلبرم تویی
ای یارم/ دل و/ دلدارم/ ببین/ می بارم/ به پای تو

 

سرمستم/ گدا/یت هستم/ تمو/مِ هستم/ فدای تو
ای پسر زین العابدین   کتاب مدح تو نقطه چین 2
رو سر مردم تو مدینه      بارونی از ستاره گرفته
اومدی گوییا که پیمبر       زندگی دوباره گرفته
از روز اول عشق ما شدی      دلربا شدی دلربا شدی
سربازی تو کرببلا شدی        دلربا شدی دلربا شدی
مدیونم/ ز تو/ ممنونم/ برات/ می خونم/ امام من
این شاعر/ ز قا/لَ الباقر/ شده/ یک زائر/ امام من
روبروی مسجد النبی    زمزمه ی قلب پرتبی 2
دیدن گنبدت تو مدینه         توی روياي هر زائریّه
تو مدینه یه روزی به عشقت  می زنن میدون باقریّه
عشق و اول و آخرم تویی   دلبرم تویی دلبرم تویی
باده و می و ساغرم تویی    دلبرم تویی دلبرم تویی

شاعر : رضا تاجیک

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

باران گرفت و خنده ی گلها شروع شد
فصل شکوه و عزت دنیا شروع شد
از لحظه ی حضور تو در خانه علی
فریاد التماس زلیخا شروع شد
رنگ رخ زمین و زمان تیره بود و تار
تو آمدی و آبی دریا شروع شد
تو مصطفای دیگری از نسل مرتضا
با این حساب جلوه ی آنها شروع شد
 حالا نشسته ام که برایت غزل شوم
یا مثنوی کوچه خیر العمل شوم
 خیر العمل علی شد و خیر العلوم تو
آقا چراغ رو شن کشف النجوم تو
 سمت کلاس علم شما راه بسته است
عیسا کنار منبر درست نشسته است
 هر کس شناخته تو و علم تو را .. ترنج...
...شاید نداشته , قلمش را شکسته است
 دریای علم عالمیان را نصب تویی
قال الامام باقرمان را سبب تویی
 آقا شنیده ایم که باران شدی و بعد
راهی کوچه های زمستان شدی و بعد
 از عاشقانه های تو یک نکته گفته اند
همبازی رقیه و طفلان شدی و بعد
آنهم که زود زود به پایان رسید تا
در مجلس شراب که مهمان شدی و بعد
 اصلا شب ولادت تو روضه میشود
 تا لحظه ی شهادت تو روضه میشود
حالا برای شادی زهرا نوشته ام
این بیت آخر است برایت سرشته ام
 عالم تمام دهکده , از شهر علم توست
بحر العلوم قطره ای از بحر علم توست

 

شاعر : ایمان کریمی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

امشب میان گریه و لبخند خود گمم
سرشار  از طلوع  بهار  تبسمم
دریایم و  طپیده به لب هام  نبض موج
تا آسمان رسیده شعور تلاطمم
جارو به برج و باروی اندیشه می زنم
تا سائل مدایح  معصوم پنجمم
من شاعر صداقت گل های قاصدک
من جابر سلام  رسولان  مردمم
هر جا که باز  پنجره ای شد کبوترم
هر جا که بسته است در مهر کژدمم
صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم
دریای علم تو بچشاند اگر خمم
پیچیده در تلاوت معصوم نام تو
عطر گل محمدیت در تکلمم
بر خاک های مرقد نورانی تو ساخت
گلدسته ها و گنبد زرین تجسمم
امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده
امشب که بین گریه و لبخند خود گمم

 

شاعر : میثم مومنی نژاد

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

حرفی نزن از تشنگی دریا رسیده
از بی پناهی ها مگو مأوی رسیده
پیغمبر آمد خیر نازل شد از آن پس
فیض مدام از عالم بالا رسبده
فرخنده فیضِ فرخ و فرزانه ای که
آوازه اش تا سدره و طوبی رسیده
آن مدعی کز نسل احمد حرف می زد
حالا ببیند چارمین آقا رسیده
این چارمین حیدر نصب این پنجمین دُر
از کوثر پر گوهر زهرا رسیده
داعیه داری که به علمش ناز می کرد
کارش به شاگردی این آقا رسیده
با " کعب الاحبار" و "هریره" دین نمی ماند
با " قال باقر" شیعه تا اینجا رسیده
لطفش همیشه شامل حال گداهاست
از لطف و از آقایی اش بر ما رسیده
 یا باقر العلم النبیّین یا محمّد
فرقی نداری در حقیقت با محمّد
 دریای علمت تا ابد ساری و جاری
تو مثل زهرا کوثری، دنباله داری
در جهل تاریک و خزان معرفت ها
با یک بغل نور آمدی، گرم و بهاری
مثل پیمبر دست مردم را گرفتی
با تو سر راه آمده عبد فراری
وقتی تو آقای منی، در خانه ی تو
با آبروتر از گدایی هست کاری؟
از تو نوشتم دفترم شد آسمانی
یک آسمان لبریزِ حس بی قراری
از تو نوشتم یادم آمد که غریبی
افتاد از دستم قلم در یک کناری
یک دست روی سینه و دست دگر را
در پنجره های ضریحی که نداری...
از حال و روزت در بقیع آتش گرفتم
نه سایبانی، نه چراغی، نه مزاری...

شاعر : داود رحیمی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

بر چمبر علم و دین نگین بخشیدند
خورشید منوری به دین بخشیدند
یک دستۀ گل  ز گلشن سبز بهشت
امشب  به امام ساجدین بخشیدند
***
از عرش حدیث حق پرستی خواندند
یک صفحه ز دیباچۀ هستی خواندند
وقتی که شکفت امام باقر چون گل
در باغ جنان سرود مستی خواندند

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک اشعار ولادت امام محمد باقر (ع)

دل ز عطای فاطمه     به عرش حق مجاور است
جشن خوش ولادتِ             آقا امام باقر است
باقر علم عالمین یا مولا     به مصطفی نور دو عین یا مولا
یوسف یوسف حسین یا مولا
ای گل زهرا و حیدر
مولا یا باقر العلوم
******
ز رشته ولای او         جدا نمیشوم دمی
مدینه از قدوم او       فخر کند به عالمی
آن گل نازنین ما خوش آمد    دلبر بی قرین ما خوش آمد
امام پنجمین ما خوش آمد
ای گل زهرا و حیدر
مولا یا باقر العلوم
******
به مهر تو به عشق تو    سرشته شد آب و گِلم
عنایتی که عاقبت              مدینه ای شود دلم
ز علم خود به ما عطا کن آقا     درد دلم بیا دوا کن آقا
قسمت ما کرببلا کن آقا
ای گل زهرا و حیدر
مولا یا باقر العلوم
********
شاعر:امیر عباسی

 
 
پنج شنبه 10 فروردین 1396  11:59 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها