مردی از ديوانه ای پرسيد :
نام اعظم خدا را ميدانی ؟
ديوانه گفت نام اعظم خدا " نان " است،
اما اين را جايی نمی توان گفت !!!
مرد گفت : نادان شَرم كن ،
چگونه نام اعظم خدا نان است ؟؟؟
ديوانه گفت:
در قحطی نيشابور، چهل شبانه روز ميگشتم، نه در هيچ مكانی صدای اذانی شنيدم و نه هيچ مسجدی را گشاده يافتم!
آنجا بود كه دانستم نام اعظمِ خدا و بنيادِ دين و مايه اتحادِ مردم فقط نان است.
👤عطار نیشابوری