▫️خانوم «کاندولیزا رايس» وزير امور خارجهٔ پیشین آمريكا میگه:
«تو بچگی، پدرم هميشه از کنار كاخ سفید منو میبرد مدرسه و میگفت: اينجا محل كار آیندهٔ تو است.
او حتی عكسهای كاخ سفيد رو تو اتاقم نصب كرده بود...!»
▫️چند وقت پيش داشتم يه روزنامهٔ انگليسی میخوندم. از قول «زِلاتان اِبراهيموويچ» بازيكن مشهور تيم ملی سوئد و باشگاه «پاری سن ژرمن»، كه جديداً يه خيابونِ مهم تو سوئد به نامش زدن نوشته بود:
«باور کنید من رؤیای تمام موفقيتهايم را در بچگیهايم ديده بودم...!»
▫️آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانیاش را صرف سرایداری کرده بود.؛
اما الآن ٨۴ تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم!!!
در مصاحبه ای علت موفقیتش را اینگونه بیان میکند...
«در تمام اون دوره که همه میدونن من سرایدار بودم و کیف مشتریها رو جابهجا میکردم...،
شبها که رییس هتل میرفت خونه، من میرفتم تو اتاقش؛ لباسهامو درمیآوردم؛ لباسهای رییس رو میپوشیدم؛ پشت میز مینشستم و هتلبازی میکردم!
مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم...!»
▪️حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطانبازی» میکنیم...!
بعضیها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده میرن...!
روزی چند بار ورشکست میشن!
روزی چند بار چاقو تو شکمشون میره...!!!
رابطهٔ زيبا و عاشقانهشون رو تموم شده میبينن!
بچهها و عزيزانشون رو از دست رفته احساس میكنن!!!
خيلی وقتها نقش يک آدم شكستخورده، بیمسئوليت، نالايق، طَرد شده، زشت و غيردوستداشتنی رو بازی می کنن!
درسته!!!
به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتين»:
«انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش میشود...؛ »
رؤیاهای زیبا و نیکخواهی برای خود و ديگران بسازید؛ همين!