0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگویم زكم و بیش
چون آینه خو كرده به حیرانی خویشم

لب باز نكردم به خروشی و فغانی
من 
محرم راز دل طوفانی خویشم

یك چند پشیمان شدم از 
رندی و مستی
عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شكرخند لبش جان نسپردم
شرمنده 
جانان زگران جانی خویشم

بشكسته‌ تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم


هر چند امین، بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم

مقام معظّم و معزّز رهبری دامة تأییداته
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:46 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دیدی که رسوا شد دلم؛ غرقِ تمنا شد دلم

دیدی که من با این دلم؛ بی آرزو عاشق شدم

با آن همه آزادگی؛ بر زلفِ او عاشق شدم

ای وای اگر صیادِ من؛ غافل شود از یادِ من

قدرم نداند؛ فریاد اگر از کوی خود

بر رشته گیسوی خود؛ بازم رهاند

دیدی که رسوا شد دلم ؛ غرقِ تمنا شد دلم

دیدی که من با این دلم؛ بی آرزو عاشق شدم

در پیشِ بی دردان چرا؛ فریادِ بی حاصل کنم

گر شکوه ی دارم زِ دل؛ با یارِ صاحبدل کنم

وای ز دردی که درمان ندارد

فُتادم به راهی که پایان ندارد

از گل شنیدم بوی او؛ مستانه رفتم سوی او

تا چون غبارِ کوی او؛ در کویِ جان منزل کنم

وای ز دردی که درمان ندارد

فُتادم به راهی که پایان ندارد

دیدی که رسوا شد دلم؛ غرق تمنا شد دلم

دیدی که در گرداب غم؛ از فتنه ی گردون رَهید

افتادم و سرگشته چون ؛امواج ِ دریا شد دلم

افتادم و سرگشته چون ؛امواجِ دریا شد دلم

دیدی که رسوا شد دلم ؛ غرقِ تمنا شد دلم

دیدی که رسوا شد دلم ؛ غرقِ تمنا شد دلم

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:46 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من

یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من

مه گردون ادب بودی و در خاک شدی
خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من


از ندانستن من، دزد قضا آگه بود
چو تو را برد، بخندید به نادانی من

آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت
کاش میخورد غم بی‌سر و سامانی من


بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم
آه از این خط که نوشتند به پیشانی من

رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی
بی تو در ظلمتم، ای دیده‌ی نورانی من

بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند
قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من


صفحه‌ی روی ز انظار، نهان میدارم
تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من

دهر، بسیار چو من سربگریبان دیده است
چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من

عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری
غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من

گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند
من که قدر گهر پاک تو می دانستم
ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من

من که آب تو ز سرچشمه‌ی دل میدادم
آب و رنگت چه شد، ای لاله‌ی نعمانی من

من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد
که دگر گوش نداری به نوا خوانی من

گنج خود خواندیم و رفتی و بگذاشتیم
ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من

*********************************

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙روانشاد بانو پروین اعتصامیپاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

شادی روحش صلوات
پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

یک شب آتش در نیستانی فُتاد

یک شب آتش در نیستانی فُتاد

سوخت چون اشکی که بر جامی فُتاد

سوخت چون اشکی که بر جامی فُتاد

شعله تا سرگرم کار خویش شد

شعله تا سرگرم کار خویش شد

هر نییِ شمع مزار خویش شد

هر نییِ شمع مزار خویش شد

نی به آتش گفت کین آشوب چیست

مَر ترا زین سوختن مطلوب چیست

گفت آتش بی سبب نفروختم

گفت آتش بی سبب نفروختم

دعوی بی معنیت را سوختم؛ سوختم

زانکه نی گفتی نییَم با صد نبوغ

همچنان در بندِ خود بودی که بود

همچنان در بندِ خود بودی که بود

مرد را دردی اگر باشد خوشست

درد بی دردی علاجش آتش است

سوخت چون اشکی که بر جامی فُتاد

سوختچون اشکی که بر جامی فُتاد

مجذوب علیشاه

خواننده شهرام ناظری
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙



یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم





این یکی از بهترین شعرایی بود که گوش دادم و همیشه با خودم زمزمه میکنمپاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

شاخه را محکم گرفتن این زمان بی فایده است
برگ می ریزد، ستیزش با خزان بی فایده است

باز می پرسی چه شد که عاشق جبرت شدم
در دل طوفان که باشی بادبان بی فایده است

بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بی فایده است

تا تو بوی زلفها را می فرستی با نسیم
سعی من در سر به زیری بی گمان بی فایده است

تیر از جایی که فکرش را نمی کردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بی فایده است

در من ِ عاشق توان ِ ذره ای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بی فایده است

از نصیحت کردنم پیغمبرانت خسته اند
حرف موسی را نمی فهمد شبان، بی فایده است

من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان می گردم اما همچنان بی فایده است 
...
کاظم بهمنی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:47 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

وادی عشق


در راه طلب پای فلک آبله دارد
این وادی عشق است و دو صد مرحله دارد

درد و غم و رنج است و بلا زاد ره عشق
هر مرحله صد گمشده این قافله دارد

در راه بیابان جنون عشق زند گام
کز چرخ شتابنده فزون حوصله دارد

گر من نکنم شکوه ز شبهای فراغت
از حوصله ی من شب هجران گله دارد

دیوانه ی عشقیم و چو گل با رخ خندان
کز حلقه ی گیسوی تو دل سلسله دارد

از یاد تو ای گل همه شب بلبل جانم
گه نغمه و گه ناله و گه ولوله دارد

دل در طلب وصل تو ای ماه حجازی
در کوی صفا رقص کنان هروله دارد

صد مرحله را عشق به یک گام رود لیک
در هر قدم این ره چه کنم صد تله دارد

گر دست مرا جاذبه ی عشق نگیرد
فریاد نه جان زاد و نه دل را حله دارد

مدح رخ زیبای تو چون گفت الهی
یک بوسه از آن غنچه ی خندان صله دارد



« مهدی الهی قمشه ای » 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:53 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

با آنکه دلم از غم عشقت خون است
شادی به غم توام ز غم افزونست

اندیشه کنم هر شب و گویم : یا رب
هجرانش چونین است ، وصالش چون است ؟
.....
رودکی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:53 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

زان یارِ دلنَوازم؛ شُکریست با شکایت
گر نکته دانِ عِشقی؛ بِشنو تو این حکایت


رِندانِ تِشنه لب را؛ آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان؛ رَفَتَند از این ولایت


در زُلفِ چون کَمندش؛ ای دل مَپیچ کانجا
سَرها بُریدهِ بینی؛ بی جُرم و بی جنایت


چَشمت بِه غَمزهِ ما را؛ خون خورد و می پَسَندی



چَشمت بِه غَمزهِ ما را؛ خون خورد و می پَسَندی


جانا روا نباشد؛ خونریز را حمایت

جانا روا نباشد؛ خونریز را حمایت


در این شبِ سیاهم؛ گُم گَشت راهِ مقصود
از گوشه ای بُرون آی؛ ای کوکبِ هدایت


از هر طرف که رفتم؛ جُز وحشتم نَیفزود
زِنهار از این بیابان؛ وین راهِ بی نهایت


زِنهار از این بیابان؛ وین راهِ بی نهایت


ای آفتابِ خوبان؛ می جوشَدَ اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان؛ در سایه عنایت



ای آفتابِ خوبان؛ می جوشَدَ اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان؛ در سایه عنایت


شعرخواجه شیراز حافظ شیرین سخن

خواننده علیرضا افتخاری
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:53 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙


ما بدهکاریم
به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند :
« معذرت می خواهم ، چندم مرداد است ؟ »
و نگفتیم
چون که مرداد
گور ِ عشق ِ گُـل ِ خونرنگ ِ دل ما بوده است !
...
حسین پناهی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:53 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

ماگدایان خیل سلطانیم،شهربندهوای جانانیم،
تنگ چشمان نظربه میوه کنند،
ما تماشاکنان باغ و بستانیم،

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:54 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙


از زندگی ، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دلخسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آه ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
...
محمد علی بهمنی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

ديشب به ياد روي تو تنها گريستم
تنهاي بي اميد چه شبها گريستم
از چنگ غم بخلوت انديشه هاي عشق
بردم پناه و بي تو در آنجا گريستم
سر مي كشد چوشعله تمناي او ز دل
زين جانگذاز درد تمنا گريستم
پنهان نمي شود چكنم؟ ماجراي عشق 
در عشق او نهاني و آشكار گريستم
يكروز خنده زد دلم از گرمي اميد 

عمری ز سرد مهری دنیا گریستم

روشن نشد ز بخت سياهم چراغ عمر
امروز از سياهي فردا گريستم
آتش زدند بر دل من ، تا كه همچو شمع
يكجا بسوختم دل و يكجا گريستم
كوتاه بود عمر من و عمر گل ، دريغ 
(پروانه) سان به خنده گلها گريستم
علیرضا میثمی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

با مدعي مگوييــــد اسرار عـــشق و مســـــتي 
تا بـي خبـــر بمـــيرد در درد خــود پرســتي
عاشق شــــو ار نه روزي كـــار جــهان سرآيد
ناخوانــده نقش مقصـــود از كـارگـاه هســتي
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مـغانم 
با كــافــران چه كارت گر بــت نمـي‌پرســتي
سلطـــان مـــن خدا را زلفـــت شكســــت ما را
تا كـي كنـد ســيــاهي چنـــــدين دراز دســتي
در گوشـه سلامت مســــتور چـون تــــوان بود
تا نـرگــس تـــو گـــويد با مـا رمــوز مســتي
آنروز ديـــده بودم اين فتـــــنه‌ها كه بــرخاست 
كـــز سركــــــشي زمانــي با مـا نمي‌نشســتي
عشقت به دست طوفان خواهد ســــــپرد ما را 
چون برق از اين كشاكش پنداشتي كه جسـتي
 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:55 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست 
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست 
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست 
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست 
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست 
هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست 
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم 
همه دانند که در صحبت گل خاری هست 
نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست 
باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببر
آب هر طیب که در کلبه عطاری هست 
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست 
من از این دلق مرقع به درآیم روزی
تا همه خلق بدانند که زناری هست

که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست 
عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ما
داستانیست که بر هر سر بازاری هست

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها