0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

آدمک آخر دنیاست ،بخند
آدمک مرگ همین جاست،بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی 
به خدا مثل تو تنهاست ، بخند

دستخطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست ، بخند

فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست،بخند

صبح فردا به شبت نیست ، که نیست
تازه انگار که فرداست،بخند

راستی آنچه که یادت دادیم
پر زدن نیست،که درجاست ،بخند

آدمک نغمه ی آغاز بخوان
به خدا آخر دنیاست، بخند
.........
نغمه رضایی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:23 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

غنچه با دل گرفته گفت: 
زندگی 
لب ز خنده بستن است 
گوشه ای درون خود نشستن است 
گل به خنده گفت 
زندگی شکفتن است 
با زبان سبز راز گفتن است 
گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش می رسد 
تو چه فکر میکنی 
راستی کدام یک درست گفته اند 
من که فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است 
هر چه باشد او گل است 
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!


زنده یاد قیصر امین پور
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:23 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

گفتند: کلاغ ... شادمان گفتم: پر
گفتند: کبوترانمان ... گفتم: پر
گفتند: خودت... به اوج اندیشیدم !
در حسرت رنگ آسمان گفتم: پر 
گفتند: مگر پرنده ای ؟ خندیدم
گفتند: تو باختی و من رنجیدم !
در بازی کودکان فریبم دادند
احساس بزرگ پر زدن را چیدم .
آن روز به خاک آشنایم کردند
از نغمه پرواز جدایم کردند
آن باور آسمانی از یادم رفت
در پهنه این زمین رهایم کردند !
حالا همه عزم پر گرفتن دارند
دستان مرا دوباره می آزارند
همراه نگاه مات و بی باور من
از روی زمین به آسمان می بارند
گفتند: پرنده گریه ام را دیدند
دیوانه خاک ... بودم و ... فهمیدند
گفتم که نمی پرد نگاهم کردند!
بر بازی اشتباه من خندیدند
....
نغمه رضایی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
من به دنبال تو یک عمر مسافر باشم
تو پری باشی و تا آنسوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
قسمت این بود ، چرا از تو شکایت بکنم ؟!
یا در این قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شاید اینگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ی اسم خوش شاعر باشم
شاید ابلیس تو را شیطنت آموخت که من
در پس پرده ی ایمان به تو کافر باشم
دردم این است که باید پس از این قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم !!
......
غلامرضا طریقی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت 
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد 
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت 
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت 
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی 
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید 
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول 
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به تنگام قفس 
ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
.......
هوشنگ ابتهاج 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:24 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

دامن ز تماشای جهان چیده گذشتیم 
چون باد ازین باغ خزان دیده گذشتیم 
رفتیم به گل چیدن و از ناله ی بلبل
از خیر گل چیده و ناچیده گذشتیم 
گامی ننهادیم که عیبی نگرفتند
از همرهی مردم سنجیده گذشتیم 
بس پند که ناصح ز ره لطف به ما داد
ما گوش گران کرده و نشنیده گذشتیم 
ما غنچه ی بی طالع ایام خزانیم
از شاخه دمیدیم و نخندیده گذشتیم 
از طعنه ی بی حاصلی از بس که خمیدیم
چون بید سرافکنده و رنجیده گذشتیم 
معلوم نشد هیچ ازین هستی موهوم
بی خواست رسیدیم و نفهمیده گذشتیم 
از فکر به مضمون قضا ره نتوان برد
ما از سر این معنی پیچیده گذشتیم 
از هیچکسی در دل کس جای نکردیم
در یاد نماندیم چو از دیده گذشتیم
.......
محمد قهرمان 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بر صفِ دشمن؛ زده ای سربازِ نوجوانِ من

رزمِ ترا بنازم ای؛ علی اکبرِ حَسن

رزمِ ترا بنازم ای؛ علی اکبرِ حَسن

بر صفِ دشمن زده ای؛ سربازِ نوجوانِ من


بر صفِ دشمن زده ای؛ سربازِ نوجوانِ من

رزم ترا بنازم ای؛ علی اکبر حَسن

رزم ترا بنازم ای؛ علی اکبر حَسن

باز رَجَز بخوانُ؛ بِگو بدشمن اِن تُنکِرُونی اَنَا ابُّاالحَسَن

باز رَجَز بخوانُ؛ بِگو بدشمن اِن تُنکِروُنی اَنَا ابَّاالحَسَن

این پهلوان ولی آن؛ زِره بتن ندارد

این پهلوان ولی آن؛ زِره بتن ندارد

در این هجوم شمشیر؛ جز پیرُهن ندارد

این پهلوان ولی آن؛ زِره بتن ندارد


در این هجوم شمشیر؛ جز پیرُهن ندارد

ای گُلِ برادر؛ لاله ی پرپر صد پارهِ پیکر

ای گُلِ برادر؛ لاله ی پرپر صد پارهِ پیکر

ای گُلِ برادر؛ لاله ی پرپر صد پارهِ پیکر

به یاریِ برادرش؛ گویا رسیدهِ مجتبی

به یاریِ برادرش؛ گویا رسیدهِ مجتبی

که پارهِ پارهِ جگرش؛ افتادهِ زیرِ دست وپا

که پارهِ پارهِ جگر ش؛ افتادهِ زیرِ دست وپا


آه؛پیکرِقاسم؛در پیشِ چشمم؛ مانندِ تسبیح؛ پاشیدهِ از هم

آه؛پیکرِقاسم؛ درپیشِ چشمم؛ مانندِ تسبیح؛ پاشیدهِ از هم

کاری نیامد افسوس؛ از دستِ من؛ بجز آه

کاری نیامد افسوس؛ از دستِ من؛ بجز آه

زخمی زدهِ به جسمش؛ هر کس رسیدهِ از راه

زخمی زدهِ به جسمش؛ هر کس رسیدهِ از راه

ای گُلِ برادر؛لاله ی پرپر؛ صد پارهِ پیکر

ای گُلِ برادر؛لاله ی پرپر؛ صد پارهِ پیکر

می آید از حنجره ی بریدهِ آوای اَذان

هَیهاتُ مِنَّ الذِلّه اش پیچیدهِ در گوشِ زمان

هَیهاتُ مِنَّ الذِلَّه اش پیچیدهِ در گوشِ زمان


تا در سینه ی ما شورِ حسینی است

هرگز زمانِ صلحِ حسن نیست


تا در سینه ی ما شورِ حسینی است

هرگز زمانِ صلحِ حسن نیست


حتی اگر ببندند بر روی ما شَریعهِ

بیعت نمی کند با طاغوت دستِ شیعه

حتی اگر ببندند بر روی ما شَریعهِ

بیعت نمی کند با طاغوت دستِ شیعه

ما مستِ حُسینیم؛ ره روِ راهِ پیرِ خُمینیم


ما مستِ حُسینیم؛ ره روِ راهِ پیرِ خُمینیم

ما مستِ حُسینیم؛ ره روِ راهِ پیرِ خُمینیم 

((التماس دعا))

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

امیدعشق

به کجا می برد این امید ما را؟

به کجا می برد این امید ما را؟

به کجاها برد ما را؟

به کجاها برد ما را؟

نشد این عاشقِ سرگشته صبور

نشد این عاشقِ سرگشته صبور

نشد این مرغک پر بسته رها

به گجا می روم یارا؟ به کجا می برد ما را؟

ره این چاره ندانم به خدا به خدا

نشود دل نفسی از تو جدا به خدا

به هوایت همه جا در همه حال

به امیدی بگشایم شب و روز پر وبال

غمِ عشقت دلِ ما را؛غمِ عشقت دلِ مارا

به کجا ها برد ما را؟

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

مادر موسی
مادر موسی چو موسی را به نیل در فکند از گفته رب جلیل

خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت کی فرزند خرد بی گناه

گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زین کشتی بی نا خدای

گر نیارد ایزد پاکت به یاد آب خاکت را دهد نا گه به باد





وحی امدکین چه فکر با طل است رهرو ما اینک اندر منزل است

پرده شک را بر انداز از میان تا ببینی سود کردی یا زیان

ما گرفتیم ا نچه را انداختی دست حق رادیدی و نشنا ختی؟

در تو تنها عشق و مهرمادریست شیوه ما عدل و بنده پروریست

نیست بازی کار حق خود را مباز آنچه بردیم از تو باز آریم باز

سطح آب از گا هوارش خوشتر است دایه اش سیلا ب و مو جش مادر است

رو دها از خود نه طغیان می کنند آنچه می گوییم ما آن می کنند

ما،به دریا حکم طو فان می دهیم ما به سیل و موج فرمان می دهیم

نسبت نسیان به ذات حق مده بار کفر است این به دوش خود منه

به که بر گردی ،به ما بسپاریش کی تو از ما دوست تر می داریش

نقش هستس نقشی از ایوان ماست خاک و باد و آب سر گردان ماست

قطره ای کز جویباری می رود از پی انجام کاری می رود

ما بسی گم گشته باز آ ورده ایم ما بسی بی توشه را پر ورده ایم

میهمان ماست هر کس بی نواست آشنا با ماست چون بی آشناست

ما بخواینم ار چه مارا رد کنند عیب پو شیها کنیم ار بد کنند.

سو زن ما دوخت هر جا هرچه دوخت زآتش ما سوخت هر شمعی که سوخت





کشتی ای زآ سیب موجی هو لناک رفت وقتی سوی غر قاب هلاک

بندها را تارو پود از هم گسیخت موج از هر جا که راهی یافت ریخت

هرچه بود از مال و مردم رآ ببرد زان گروه رفته طفلی ماند خرد

طفل مسکین چون کبو تر پر گرفت بحر را چون دامن مادر گرفت

مو جش اول وهله چون طو مار کرد تند باد، اندیشه پیکار کرد





بحر را گفتم دگر طو فان مکن این بنای شوق را ویران مکن

در میان مستمندان فرق نیست این غریق خرد بهر غرق نیست

صخره را گفتم مکن با او ستیز قطره را گفتم ،بدان جانب مریز

امر دادم باد را ،کان شیر خوار گیرد از دریا ،گذارد در کنار

سنگ را گفتم به زیرش نرم شو برف را گفتم که آب گرم شو

صبح را گفتم به رویش خنده کن نور را گفتم دلش را زنده کن

لاله را گفتم که نزدیکش بروی ژاله را گفتم که رخسارش بشوی

خار را گفتم که خلخالش مکن مار را گفتم که طفلک را مزن

رنج را گفتم که صبرش اندک است اشک را گفتم مکاهش کودک است

گرگ را گفتم تن خردش مدر دزد را گفتم گلو بندش مبر

بخت را گفتم جهان داریش ده هوش را گفتم که هوشیاریش ده

تیرگیهارا نمودم رو شنی ترس ها را جمله کردم ایمنی





ایمنی دیدند و نا ایمن شدند دوستی کردم مرا دشمن شدند

کا رها کردند اما پست و زشت ساختند آ یینه ها اما زخشت

تا که خود بشنا ختند از را ه،چاه چاهها کندند مردم را به راه

رو شنیها خواستند اما ز دود قصر ها افرا شتند اما به رود

قصه ها گفتند بی اصل و اساس دزدها بگماشتند از بهر پاس

جامها لبریز کردند از فساد رشته ها رشتند در دوک عناد

در س ها خواندند اما درس عار اسبها راندند اما بی فسار

دیو ها کردندو در بان و وکیل در چه محضر محضر حی جلیل

وا رهاندیم آ ن غریق بی نوا تا رهید از مرگ شد صید هوی

آ خر ان نور تجلی دود شد آن یتیم بی گنه نمرود شد

رزمجو یی کرد با چون من کسی خواست یاری ازعقاب و کرکسی

برق عجب،آ تش یسی افروخته وز شراری خانمانها سو خته

خواست تا لاف خدا وندی زند برج و باروی خدا را بشکند

رای بد زد گشت پست و تیره رای سر کشی کردو فکندیمش ز پای







ما که دشمن را چنین می پروریم دوستان را از نظر چون می بریم

آنکه با نمرود این احسان کند ظلم کی با موسی عمران کند





این سخن پروین نه از روی هواست هر کجا نوریست ،زانوار خداست.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

اگربه جمع خستگان، به گوش دلشکستگان

پیام ما،ترانه ما ،نمی رسد،سرودعاشقانه ما، نمی رسد

بدان که باهمه خموشی ،امیدمن،پرازترانه وپیامم

مبرزیادخودتومارا،امیدمن ،مزن به سنگ فتنه جانم

اگرچه سربزیرپردارم،گره چوغنچه برجگردارم

هوای نغمه خوانیم نرفته ازیاد، سروش آسمانیم نرفته ازیاد

به صفای چمن، چه سحرهاره صحرا،نگرفتم

زنسیم صبا،چه خبرها،چه زگلها، نگرفتم

شبی زقدسیان نشانه، زپرتو سحربگیرم

مگرچومهرجاودانه،دوباره بال وپربگیرم

مگرچومهرجاودانه،دوباره بال وپربگیرم

دل اگربدهی بازم، بفلک رسدآوازم

به فرازم اگرخواهی، بگشاپرپروازم

اگربه جمع خستگان، به گوش دلشکستگان

پیام ماترانه ما، نمی رسد،سرودعاشقانه ما،نمی رسد

بدان که باهمه خموشی ،امیدمن، پرازترانه وپیامم،امیدمن

مبرزیادخودتومارا،امیدمن،مزن به سنگ فتنه جانم

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

حال من خوب است اما بازهم بد می شود

آب دارد از سَرِ آبادی ام رد می شود
قول دادن ، برنگشتن ، عادت دیرینه ای ست
مرد هم باشد به یکباره مردد می شود
اینچنین با دست خالی برنمی گردم به شهر
عمر من هربار صرف ِ رفت و آمد می شود
آسمان با غم تبانی می کند در چشم هام
با غروب رفتنت هم رنگ دارد می شود
ترس را تزریق خواهد کرد در رگهای من
فکر تو در استخوانم سوز ِ بی حد می شود

آه از نفرین دامنگیر در دامان شب
بدبیاری های من دارد زبانزد می شود
بردلم افتاده دیگر برنمی گردی توهم ....
آخرش هم اتفاقی که نباید می شود
.......

سید مهدی نژادهاشمی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

تو را لای کدامین دفتر عمرم بخشکانم؟
تو را کنج کدامین پاره قلبم... نمی دانم

من عادت کرده ام هر شب،غبار اشک هایم را
به روی هرچه باقی مانده است از تو ببارانم

عروس هرزه ی صهیون! عصا از گردنم بردار
که من موسی ترین پیغمبر سردرگریبانم

کجا قرآن نوشته یوسف از آن زن بدش آمد؟
که من عمریست از سرپیچی چشمم پشیمانم

زنم امشب کنار یک نفر غیر از خودم خوابید
و من باید خودم را در صدای او بخوابانم!

خدای چکمه پوش خیره بر اعصار یخبندان!
نترس از من،که من خود زاده داغ زمستانم

تنم یخ بسته از سرمای آدم های دیواری
و دیوار است دیوار است دیوار است - تاوانم -

شنیدم دست باران قصد موهای تو را کرده
برایت چتر آوردم که باران را بسوزانم

دلم افسردگی مزمن یک کوه را دارد
غزل پیچم نکن بانو، که من یا تو...چه می دانم؟
............
حامد بهار وند 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

چون چراغ لاله سوزم د رخیابان شما
ای جوانان عجم! جان من و جان شما

غوطه ها زد در ضمیر زندگی اندیشه ام
تا به دست آورده ام افکار پنهان شما

مهر و مه دیدم، نگاهم برتر از پروین گذشت
ریختم طرح حرم در کافرستان شما

تا سنانش تیزتر گردد، فرو پیچیدمش
شعله ای آشفته بود اندر بیابان شما

فکر رنگینم کند نذر تهیدستان شرق
پاره ی لعلی که دارم از بدخشان شما

می رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیده ام از روزن دیوار زندان شما


حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل!
آتشی در سینه دارم از نیاکان شما

اقبال لاهوری

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دلم گرفته، ای دوست ، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من ؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

نه بسته‌ام به کس دل ، نه بسته کس به من دل
چو تخته‌پاره بر موج ، رها ، رها ، رها من

ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک ، ازو جدا ، جدا من !

نه چشم دل به سویی ، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من

ز بودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد ؟
که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من ؟

ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙سیمین بهبهانی پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

آن لحظه
كه دست هاي جوانم
در روشنايي روز
گل باران ِ سلامُ تبريكات ِ دوستان ِ نيمه رفيقم مي گذشت
دلم
سايه اي بود ايستاده در سرما
كه شال كهنه اش را
گره مي زد
.......
حسین پناهی 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 3 فروردین 1396  3:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها